آغاز موج چهارم توسعه سرمایه‎گذاری جسورانه

بررسی اطلاعات اخیر درباره صنعت جهانی سرمایه‌‌گذاری جسورانه(Venture Capital) یا VC نشان می‌دهد این صنعت تاکنون سه تحول بزرگ را تجربه کرده است. موج چهارم این نوع سرمایه‌گذاری تازه آغاز شده و در چند سال آینده شتاب می‌گیرد. برای همراهی با این موج، شرکت‌های ریسک‌پذیر باید خود را با شرایط این دوره زمانی تطبیق دهند. دوره‌ای که در آن انفجار شرکت‌های جدید، تقاضا به تنوع بیشتر VCها و نیاز مبرم VCها به ایجاد تمایز و خلق ارزش منحصر به فرد مشاهده خواهد شد.براساس تحلیل بانک دره سیلیکون، یک بانک تجاری که روی استارت‌آپ‌‌ها سرمایه‌گذاری می‌کند، این موج چهارم به تعبیری یک تحول تاریخی است. سرمایه‌گذاری‌ جسورانه تاکنون سه موج را پشت سر گذاشته است. موج نخست به سال‌های اولیه پس از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه ۲۰۰۰ برمی‌گردد که هزینه استارت‌آپ‌‌ها بسیار زیاد و سرمایه نایاب بود که باعث قدرت گرفتن VCها شد. موج دوم از اواسط دهه ۲۰۰۰ تا اواخر آن طول کشید. در آن دوران، با دسترسی به سرمایه موجود بیشتر کارآفرینان انتخاب‌های بیشتری داشتند و سرمایه‌دار نه‌تنها منابع مالی بلکه ارزش افزوده نیز تامین می‌کرد. در موج سوم که در دهه ۲۰۱۰ شکل گرفت، با کاهش هزینه‌های استارت‌آپ‌‌ها، VCهای زیادی متولد شدند.
 
 
 
 تکامل VCها در سه موج
اختراع شیوه مدرن سرمایه‌داری جسورانه به سال ۱۹۴۶ برمی‌گردد؛ زمانی که یک فرانسوی به نام ژرژ دوریوت یک شرکت سهامی عام را برای ارزیابی هزاران پیشنهاد کسب‎وکاری تشکیل داد تا بهترین آنها را پیدا کرد. بیش از ۳۰ سال پس از اینکه وی اولین شرکت VC را راه‌اندازی کرد، سرمایه‌گذاری VC اساسا در حد یک کسب‌وکار سنتی باقی مانده بوده و به سختی تغییر ‌می‌کرد. در دهه‎های گذشته، دفاتر کار خانوادگی به ایجاد نخستین VCها در سیلیکون ولی کمک کردند. برای نمونه، شرکت سرمایه‎گذاری جسورانه Venrock که در سال ۱۹۶۹ توسط لورنس راکفلر، پسر جان دیویس راکفلر، سرمایه‌دار بزرگ تاریخ آمریکا، تاسیس شد. دیگر شرکت سرمایه‎گذاری جسورانه آمریکایی به نام Kleiner Perkins در سال ۱۹۷۲ تشکیل شد. در این دوره، سرمایه کمیاب بود و شرکت‌های فناوری که عمدتا سخت‌افزار تولید می‌کردند، به هزینه بالایی برای شروع کار نیاز داشتند. VCها قدرت زیادی داشتند و می‌توانستند شرایط را به کارآفرینان تحمیل کنند. مدیران اکثر VCها مرد بودند و تخصص آنها بیشتر در امور مالی بود تا فناوری. در اواخر دهه ۱۹۹۰ حباب دات‌کام شکل گرفت و برای اولین بار کسب‌وکارهای نوپا بیش از VCها شهرت یافتند. رسانه‌ها پر از اخبار درباره شرکت‌های اینترنتی بود و VCهای مطرح مانند جان دوئر از Kleiner Perkins و جیم بریر از Accel Partners، روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کردند. اما پس از ترکیدن حباب دات‌کام سرمایه به مدت چند سال از این صنعت خارج شد. البته با پیشرفت مجدد تکنولوژی در اواخر دهه ۲۰۰۰، سرمایه به شرکت‌های سرمایه‎گذاری جسورانه بازگردانده شد و موج دیگری از VC را آغاز کرد. سرمایه فراوان شد و کارآفرینان انتخاب‌های زیادی از بین آنها داشتند. شرکت‌ سرمایه‎گذاری جسورانه Andreessen Horowitz که به نوعی در معرفی مفهوم ریسک‎پذیر یا جسورانه (Venture) به‌عنوان یک کسب‌وکار خدماتی پیشگام بود، توانست به استارت‎آپ‎ها در جذب مشتری، بازاریابی، روابط عمومی، استخدام و توصیه‌های فنی کمک کند. Andreessen Horowitz، یک شرکت سهامی خاص است که توسط مارک اندرسون و بن هوروویتس برای سرمایه‌گذاری روی استارت‎آپ‎های حوزه تکنولوژی در سال ۲۰۰۹ تاسیس شد. در این دوران، هر شرکت VC باید برای جذب استارت‎آپ‎ها استراتژی داشته و نشان می‌داد که چگونه از استارت‎آپ ارزش خلق خواهد کرد. همان‌طور که فعالیت شرکت‌هایی مانند Andreessen Horowitz در قالب خدمات آغاز شد، موجی از شرکت‎های VC کوچک شکل گرفت که به تعبیری موج سوم دموکراسی سرمایه‌گذاران را به ارمغان آورد.
 
 آمادگی برای دوران جدید
اکنون یک موج چهارم از VC در حال ظهور است که توسط چند روند قدرتمند هدایت می‌شود. یک روند این است که سرمایه به‌طور کامل به یک کالا یا خدمات تبدیل شده‌است. سافت‌بانک یک صندوق ۱۰۰ میلیارد دلاری را جمع‌آوری کرد. صندوق‌های چند میلیارد دلاری در میان شرکت‌های VC بزرگ عادی شده و حتی برخی از آنها جایگزین صندوق‌های خیریه شده‎اند. روند دیگر این است که گرچه راه‌اندازی یک شرکت ارزان‌تر از همیشه است، اما استارت‎آپ‎های جدید به سرمایه‌گذاری‌های عظیمی نیاز دارند؛ چراکه می‌خواهند نخستین شرکتی باشند که کالا یا خدمات خاصی را ارائه می‌دهند و برنده نهایی اقتصاد دیجیتال باشند. این دوگانگی منجر به افزایش تعداد شرکت‌های جدید در مرحله بذر شده، درحالی‌که تعداد کمی از شرکت‌های بزرگ با بودجه‌های عظیم در مراحل بعدی تسلط دارند.در مرحله بذر و مراحل ابتدایی، مدیران نوظهور پدید می‎آیند. مدیرانی که بیش از سه صندوق نهادی را بدون یک مدیر ارشد مالی تمام وقت مدیریت کرده و حجم کل صندوق آنها زیر ۱۰۰ میلیون دلار و سرمایه‎گذار مرحله بذر است.
 
در واقع، VCهایی که گرایش آنها از راه‌اندازی شرکت‎های بزرگ به فروشگاه‌های تخصصی و کوچک تغییر کرده است. همچنین کارآفرینان سابق و سرمایه‌گذاران فرشته که بسیاری از آنها پیشینه سرمایه‌گذاری غیرسنتی دارند، وارد کسب‌وکار جسورانه شدند. از ۳۷۰صندوق مدیران نوظهور که در این گزارش بررسی شده، ۲۱ درصد آن حداقل یک موسس زن دارند. در حالی که تنها ۶ درصد از ۱۵۷شرکت سنتی یک بنیان‌گذار زن دارند. طی ۱۲ ماه گذشته که در فصل سوم سال ۲۰۱۹ به پایان رسید، این صندوق‌ها در ۱۵۳۶ شرکت، ۵/ ۲۸ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در بین این شرکت‌ها، ۲۰۵ شرکت خارج از مراکز بزرگ تکنولوژی در کالیفرنیا، نیویورک و بوستون قرار دارند. در مجموع ۵/ ۱۴ درصد سرمایه‌گذاری این صندوق‌ها در خارج از این بازارهای اصلی انجام شده‌است.
 
یک نکته جالب این است که ۴۸ درصد تمام شرکت‌ها برای افزایش سرمایه‌گذاری جسورانه در سال جاری در خارج از مراکز اصلی فناوری قرار گرفته‌اند، با این حال تنها ۲۴ درصد منابع سرمایه‌گذاری شده را دریافت کرده‌اند. به‌عبارت دیگر، VCها در شرکت‌های مستقر در مکان‌های جایگزین بیشتر سرمایه‌گذاری می‌کنند، اما در مقایسه با شرکت‌های در مراکز فناوری، همچنان سرمایه‌گذاری کم است. چرا؟ تا حدودی به این دلیل است که هزینه اعم از هزینه زندگی، دفتر کار یا استخدام نیروی کار ماهر، برای آغاز به کار یک شرکت در خارج از مراکز اصلی فناوری کمتر است، با این حال، VCها اغلب بر این باورند که شرکت‌هایی که در مراکز تکنولوژی ایجاد شده‌اند شانس بیشتری برای موفقیت دارند.همان‌طور که این دوره جدید پدیدار می‌شود، شرکت‌های VC هوشمند با استراتژی‌های جدید واکنش نشان می‌دهند. شرکت‌های پلت‌فرمی بزرگ می‌خواهند از بذر تا عرضه عمومی سهام (IPO) حضور داشته باشند. آنها می‌خواهند زودتر وارد شوند و از سهم خود در مقابل سایر سرمایه‌گذاران در مراحل بعدی محافظت کنند.
 
روند بذر تا IPO با تخصص همراه است. کارآفرینان همه امور را در دست دارند. یک شرکت علاقه‌مند با یک تیم منسجم می‌تواند سرمایه را به چند طریق افزایش دهد، طیفی از شبکه‎های سرمایه‌گذاران فرشته تا کمپین‎های تبلیغاتی شرکت Kickstarter و پیگیری ده‌ها شرکت VC. یک موسس هوشمند به یک شریک VC تبدیل می‌شود که بخش آنها را می‌شناسد و می‌تواند با راهنمایی و ارتباطات در طول چرخه عمر شرکت به ارزش آن بیفزاید؛ بنابراین برای شرکت‌های VC پس از توسعه این دوره، تمایز و تخصص‎گرایی مهم خواهد بود.در این عصر هوش مصنوعی، روند دیگری است که ارزش بررسی دارد و آن هم استفاده بیشتر از سرمایه‌گذاری مبتنی بر داده است. شرکت سرمایه‎گذار ریسک‎پذیر Rocketship، یک پایگاه‌داده پیچیده از فعالیت استارت‎آپ‎ها در سطح جهان ساخته‌ و بیش از ۳۱ ترابایت داده را در بیش از ۴۰ منبع داده تحلیل کرده ‌است.همان‌طور که سرمایه‌گذاری VC بیشتر از قبل رقابتی‌تر شده، بسیاری از شرکت‌ها در حال رقابت برای استفاده از داده‌ها به‌عنوان یک تفاوت کلیدی و مزیت رقابتی هستند.