با زمین تخت گرایان و باورهای غلط آنها چگونه رفتار کنیم؟

در سراسر دنیا، افرادی هستند که با وجود شواهد و مدارک علمی، باز هم اذعان دارند که شکل زمین تئوریای اثبات ناشده و یا دروغی هوشمندانه است. نظرسنجی سال ۲۰۱۸ توسط YouGov America و FDU که در سال ۲۰۲۲ انجام گرفت، نشان میدهد که ۱۱درصد از آمریکاییها معتقد به تخت بودن کره زمین هستند.
با وجود اینکه عقاید این دسته از افراد به راحتی رد شده و فقط مایه سرگرمی است، ولی نباید استدلالهایشان را نادیده گرفت. نظرسنجیهای انجام شده نشان میدهند که میان تئوریهای توطئه تداخلهایی وجود دارند که برخی از آنها همچون دریچهای به سمت رادیکالیزه شدن هستند. برای مثال توطئههایی مثل QAnon و جایگزینی بزرگ، بارها و بارها غلط بودنشان ثابت شده است.
با مطالعه عقاید و شیوهی سخنوری زمین تخت گرایان، میتوان فهمید که چطور حرفهایشان را برای مردم جذاب میکنند و در نهایت مسبب پخش اطلاعات غلط در سطح آنلاین میشوند.
در یکی از مطالعات جدیدمان، من و همکلاسی دانشگاهام تامس نیلسون، هزاران ویدیو یوتوب را که در آن درباره تخت بودن زمین صحبت میشود، بررسی کردیم. سعی کردیم توجه بسیاری نسبت به شیوهی استدلالشان داشته باشیم تا ساختار آنچه را که مدعیاش هستند، تشخیص دهیم.
یکی از روشهایشان طرفگیری در مذاکرات است. اینگونه افراد که بسیار وابسته به جنگهای فرهنگی هستند، اغلب در هر مذاکرهای، هرچیزی که به نفع پیروزیشان باشد را (مانند دروغ، حقیقت، باورهای شخصی) به سادگی میپذیرند. همچنین آنقدر تمام شخصیت خود را وابسته به گروهی که عضوش هستند میدانند، که ترجیح میدهند به صحبتهای همگروهیهایشان بیشتر از گروه مخالف گوش دهند؛ مسئلهای که جامعهشناسان آن را نو–قبیلهگرایی خواندهاند.
مشکل از هنگامی جدی میشود که انسانها، باورهای اشتباه خود را به بخشی از شخصیتشان تبدیل میکنند. اخبار و مقالات قابل بررسی هستند؛ اما افکار و عقاید چنین ویژگیای را ندارند و از آنجایی که تئوریهای توطئه به بخشی از باورهای فرد تبدیل میشوند، به چالش گرفتنشان دشوار است.
۳ موضوع اصلی در تئوری زمین تخت
در بررسی این ویدیوها فهمیدیم که معتقدان زمین تخت، از تفاوتهای فرهنگی در مذاکرتشان بهره بسیاری میبرند. آنها با دخول منطق خودشان، معمولا سه موضوع را مورد هدف قرار میگیرند، موضوعاتی که برای هرکس ریشهای شخصی یا فرهنگی دارد.
اولین آنها، بحث بر سر وجود خداست که مسئلهای عهد عتیقیست؛ و بر مبنای استدلال کردن است نه مشاهده. انسانها بهطور عمده درباره تضادهایی همچون ایمان و ناباوری، تکامل و پیدایش، بیگ بنگ و خلقت هوشمند بحث میکنند. اما پیروان دیدگاه زمین تخت با مبنا قرار دادن دینشان (مسیحیت) گروه دیگر را به استفاده از علمدروغین (تکامل، بیگ بنگ و زمین گرد) و ایجاد خدا هراسی در مردم متهم میکنند.
یکی از ادعاهاشان که باز هم مربوط به دین افراد میشود، این است که تنها در صورت تخت بودن زمین خداوند میتواند بهشتی در بالای آن بسازد، نه گرد بودناش. همانطور که یکی از معتقدان زمین تخت عنوان میکند:
آنها نظریه بیگ بنگ را ابداع کردند تا خلقت خداوند را نفی کنند و تکامل را ابداع کردند تا به تو بخورانند که خدا، به میمونها بیشتر از انسانها اهمیت میده زمین گرد را ابداع کردند تا بگویند خدا بالای آسمانها نه، که پایین است؛ و بینهایت جهان را به وجود آوردند که تو فکر کنی خداوند، بسیار از تو دور است.
موضوع دوم در این تئوری توطئه، در نظر گرفتن مردم عادی به عنوان مجرمانی است که از روی نادانی با گروههای سیاسی و افراد معروف همکاری میکنند. دانش، قدرت است و این تئوری ادعا دارد آنهایی که قدرت را در دست دارند، نمیخواهند مردم جزئیترین حقایق را درباره طبیعت بدانند پس آن را مخفی میکنند. پیامشان این است که مردم راحتتر قابل کنترل هستند اگر به شنیدههایشان اکتفا کنند بهجای اینکه با چشمان خودشان شاهد حقیقت باشند. و البته که زمین، با یک نگاه جزئی چشممان، سطحی تخت بهنظر میرسد. معتقدان زمین تخت، خود را بهسان قهرمانانی میدانند که سعی در بیداری مردم در برابر دروغهای دولتمردانی دارند که نمیخواهند افراد به آنچه که با چشمان خودشان میبینند، اعتماد کنند.
و موضوع سوم، بر اساس تفکر آزادانه است که برمیگردد به دوران مذاکرات بسیاری که در آمریکا مبنی بر وجود یا عدم وجود خداوند انجام شد. این نگاه دنیاپرستانه میگوید که افراد نباید به افراد دخیل در قدرت اعتماد کنند، در عوض، باید به منطق و تجربیات خودشان تکیه کنند. متفکران آزاد به کارشناسانی که از کتابها و علوم مختلف کمک میگیرند، اعتمادی ندارند چون مردم عادی به آن علوم دسترسی کاملی ندارند. معتقدان زمین تخت اغلب خودشان مشاهداتشان را انجام میدهند، بهویژه به کمک آزمایشات خانگی. و خود را همچون دانشمندی قدیمی میدانند مانند گالیله، اما برای نسل نو.
استدلال ممکن و متقابل
مقابله با اطلاعات غلط، آن هم در فضای مجازی، بسیار سخت است به ویژه وقتی مردم آن را بخشی از باورهای خود میدانند. نمیتوان هم حقیقت یا عدم آن را ثابت کرد چون بیفایده است. اطلاعات غلط میتوانند به سادگی ارزش و اعقادات شخصی مردم را شکل دهند.
برای پاسخ به معتقدان زمین تخت، یا هر گروهی از افراد که به یک نوعی از تئوریهای توطئه باور دارند، میبایست با شیوه استدلال آنان آشنا بود و منطقی که سبب شده از چنین مسئلهای پشتیبانی کنند. برای مثال، اگر میدانید مستنداتی را که افراد متخصص ارائه دادهاند، قبول ندارند، پس باید آزمایشی را بهشان پیشنهاد دهید که بتوانند به روش خانگی خودشان انجام دهند و به پاسخی درست برسند.
اگر در میان تمام ادعاهایشان، بتوانید مسئلهای عقلانی و منطقی پیدا کنید، پس وجود استدلالی متقابل غیرممکن نخواهد بود. کسانی که عضوی از همین گروهها هستند، میتوانند کمک بزرگی باشند، تنها یک فرد سخنور مسیحی میتواند این افراد را قانع کند که برای ایمان به خداوند، لازم نیست اعتقاد به تخت بودن زمین داشت.
به طور کلی، تئوریهای توطئه زمانی گسترش پیدا میکنند که گروه خاصی از مردم مورد هجوم گروهی دیگر قرار گرفته باشند. حتی اطلاعات نادرست و توطئهها میتوانند منطقی بهنظر برسند اگر گروهی بخواهد به نفع خود از آن استفاده کند.
از آنجایی که مذاکرات آنلاین تنها به اشتراک یک مطلب خلاصه میشود، کسانی که برای این پستهای آنلاین کامنت میگذارند، وارد چرخهای از عقاید و باورهایی میشوند که هیچکدام را نمیتوان درستی یا نادرستیشان را اثبات کرد.
نوشته با زمین تخت گرایان و باورهای غلط آنها چگونه رفتار کنیم؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.