چرا بیت کوین پدیده ای مخرب است؟
ارزهای مجازی بهتدریج به یک موضوع بسیار مهم در اقتصاد جهانی بدل میشوند و در این میان هیچکس نمیداند که دقیقا محل تامین اعتبار این ارزها کجا است و به دلیل چه فعالیت اقتصادیای این رشد چشمگیر در ارزش مواردی مثل بیت کوین به وجود آمده است.
دنیای پیرامون ما روزبهروز دیجیتالیتر میشود و این امر به این معنی است که نمیتوان انتظار داشت که موارد اقتصادی نیزار قافله عقب مانده و بهسوی دیجیتالی شدن پیش نروند. در این میان پدیده ای به نام ارز مجازی به وجود آمده است که شاید بسیاری هنوز تعریف رسمی آن را ندانند ولی عملا این ارزها بر روی زندگی تمامی ما تاثیرگذار بوده است.
این ارزها با مخالفت افراد بزرگ متعددی روبرو شده است که آخرین نمونه از آنها، بیل گیتس است. موسس مایکروسافت به نکتهای مهم اشاره کرده و میگوید که بیت کوین بدون هیچ فعالیت اقتصادی رشد داشته است و این امر بههیچعنوان طبیعی و مفید نیست. از سوی دیگر حتی در بازار ایران که چندان با بازار جهانی پیوستگی ندارد نیز شاهد تقاضای بالایی برای بیت کوین هستیم که این امر بر روی شاخص بازار بورس ایران تاثیرگذار بوده است. به همین بهانه نیز نگاهی به نکاتی خواهیم داشت که موجب میشوند تا بیت کوین به یک پدیده مخرب بدل شود.
تعریف سرمایه و نقض آن توسط ارزهای مجازی
در دنیای اقتصاد، دو پدیده سرمایه و اعتبار میتوانند میزان دستیابی فرد به ارزش را ایجاد کنند. افراد حقیقی یا حقوقی باید یا ارزش اعتباری داشته باشند (که این ارزش دائمی نیست) و یا ارزش سرمایهای که شامل پول نقد، داراییهای منقول و غیرمنقول و مواردی ازایندست هستند.
این امر حتی درباره دولتها نیز صادق است. کشورها تنها حق دارند تا بهاندازه ذخایر خود پول چاپ کنند و چاپ کردن پول در سقفی بیش از داراییهای اصلی مانند طلا موجب ایجاد تورم و حباب در بازار میشود. این امر دقیقا با ذات ارزهای مجازی در تضاد است. سرمایه پشت ارزهای مجازی اگر اعتباری باشد، پس از مدتزمانی خاص منقضی میگردد و سرمایه رسمیای نیز برای آنها به ثبت نرسیده است بهاینترتیب میتوان درک کرد که چرا این ارزها یک پدیده اقتصادی زالو مانند هستند.
بهاینترتیب این ارزهای مجازی و افزایش قیمت شدید آنها مانند یک تورم کاذب است که تاوان آن باید از جیب افرادی که در خریدوفروش آن عضو نیستند پرداخت شود. این موضوع بهشدت قابل تامل است و باید در نظر داشت که عدم ساماندهی ارزهای مجازی مانند بیت کوین میتواند حتی به یک بحران اقتصادی جهانی بزرگ بدل شود. از سوی دیگر رشد ارزش یک ماهیت بهواسطه فعالیتهای اقتصادی صورت میگیرد ولی بیت کوین به هیچ فعالیت اقتصادیای وابسته نیست و رشد آن بهشدت غیرمعمول و غیرمعقول است.
دنیایی سیاه و غیرقابل دسترسی
حملات منع دسترسی، باجگیریها، رشوهگیری سیاسی و اجتماعی و مواردی ازایندست بهواسطه ارزهای مجازی بهشدت بالاگرفتهاند زیرا امکان ردیابی این ارزها وجود ندارد. از سوی دیگر چنین ارزهایی را نمیتوان بهصورت دقیق یک مورد بسیار مفید برای جهان پیرامون ما دانست. ارزهای مجازی بدون شک مواردی بسیار خطرناک برای محیطزیست هستند زیرا برای برداشت هر یک از این ارزهای مجازی نیاز به ساعتها کار با کامپیوترهای نیرومند وجود دارد. منبع تغذیه این کامپیوترها، الکتریسیته است و این الکتریسیته بیشتر از راههای تجدید ناپذیر تامین میشود. بهاینترتیب این مصرف عظیم میتواند درست مانند چند برابر شدن جمعیت جهان عمل کند و به همین دلیل نیز نمیتوان انتظار داشت که ارزهای مجازی کمکی کره زمین بکنند.
مبارزه یا مداخله
بیل گیتس میگوید که خرید بیت کوین مانند تئوری احمقی بزرگتر است. این تئوری به این معنی است که افراد با خریداری کردن یک جنس، به قیمت و ارزش واقعی آن توجه ندارند بلکه به دنبال احمقی بزرگتر هستند که آن را باقیمتی بالاتر از آنها بخرد. بااینوجود باید گفت که علیرغم صحت داشتن تقریبی این تفسیر، اندکی برای مبارزه با بیت کوین دیر شده است. برای مبارزه با بیت کوین باید روشی بهتر را انتخاب کرد و شاید بتوان مداخله را بهترین روش دانست.
اگر دولتهای جهان بتوانند ساختاری مدیریتی برای ارزهای مجازی ازجمله بیت کوین به راه بیندازند آنگاه بیساری از اثرات مخرب آن کنترل خواهد شد. ارزهای مجازی میتوانند یک رویکرد آینده محور باشند ولی ذات انسان بهسوی فساد گرایش دارد و به همین دلیل نیز نمیتوان انتظار داشت که بیت کوین یا سایر ارزها بهصورت صرف برای کارهای مفید مورداستفاده قرار بگیرند.
احمد محمدحسینی-بهاره صفوی-سیناپرس