چرا نمیشود در خانه ماند: وقتی دولت دورکاری دوست دارد ولی ندارد
در کنار دهها ایده برای عصبانیت مردم از ساز و کار کنترل کرونا در کشور یکی از مهمترین سئوالات، سوال در مورد تضاد در سیاستهای خانهنشینی و دورکاری دولت است. از سویی دولت و رسانههای رسمی آن، مردم را تشویق به خانهنشینی درکنار توصیههای بهداشتی میکنند و مجلس و شورای نگهبان و نهادهای غیر عملیاتی تعطیلند از سوی دیگر کارمندان، کارشناسان و بسیاری از نیروهای کار عملیاتی ناگزیر به روند رایج کاری هستند. چطور این تضاد خلق شده؟
چند دهه اهمال در مفهوم دولت الکترونیکی.
بسیاری از شرکتهای بخش خصوصی آنهایی که توان زیرساختی لازم برای دور کاری را داشتند با امکاناتی که در اختیارشان بود سعی کردند کارمندانشان را به خانه ماندن ترغیب کنند تا این دوره بگذرد، دورهای که هنوز معلوم نیست چقدر به درازا میکشد. فروردین ماه به اتمام میرسد یا اوایل تابستان. اما واقعیت این است تا زمانیکه دولت نتواند خدمات خود را از راه دور به شهروندان و کارمندانش ارائه دهد تمامی اقداماتی که از سوی شرکتهای بخش خصوصی صورت میگیرد بیشتر شبیه تزئینات دور بشقاب شامی است که غذایی در آن نیست.
سرویسهایی که دولت سالهاست برای آنها هزینه کرده و بارها افتتاح شدهاند بهترین زمان برای زیر بار رفتنشان است و پس دادن آزمونشان اما مشخص نیست که چرا نمیخواهیم یا نمیتوانیم از این سرویسها استفاده کنیم. برای مثال اپلیکیشن دولت همراه را در نظر بگیرید، وقتی که رونمایی شد قرار بود که بسیاری از خدمات دولتی از طریق آن ارئه شود و البته که در آن دوره بسیاری از این خدمات ارائه شد حتی اگر بخاطر داشته باشید بخشی از ثبتنام کارت سوخت نیز از طریق آن انجام شد و مجریان طرح در آن زمان از موفقیت آمیز بودن آن صحبت میکردند حال چرا از این اپلیکیشن برای ارائه بسیاری از خدمات استفاده نمیشود.
در مثالی دیگر میتوان به کارپوشه ایرانیان اشاره کرد. کارپوشهای که با هدف یک راه ارتباطی امن میان دولت و شهروندان ایجاد شده بود. دولت نمیتواند از طریق این کارپوشه بسیاری از سرویسهایی که باید به مردم ارائه دهد را لااقل برای یک دوره گذار چند ماهه از این طریق ارائه دهد ؟ آیا امکان ارسال قبوض آب و برق و تلفن و گاز از این طریق برای مردم فراهم نیست یا از طریق این کارپوشه امکان پیگیری کارها و درخواستهایشان به دستگاههای دولتی وجود ندارد؟ در حقیقت نمیشود از این ظن صرفنظر کرد که شاید کل این ماجراها و اشتباهات از حد یک پوسته رنگین فراتر نبوده.
باید در نظر داشت که به احتمال زیاد کرونا دیگر با زندگی ما همراه خواهد بود و ما به تدریج باید سبک زندگی و کارهای روزمره خود را تغییر دهیم یا اگر این ویروس نیز ریشه کن شود احتمال اینکه بیماری همهگیر دیگری از جایی دیگر سر برآورد وجود دارد، پس بهتر است زیرساختهایی که سالهاست آماده شده یا اعلام شده که آماده بهرهبرداری هستند به بهرهبرداری برسد.
به نظر می رسد در چنین شرایطی گلهکردن از دولت که چرا پروازها را متوقف نکردی یا چرا فلان شهر را قرنطینه نکردی دیر باشد و فایدهای به حالمان نداشته باشد چرا که دیگر از آن دوره گذشتهایم اما میتوانیم از دولت بخواهیم زیرساختهایی که برای ارئه خدمات الکترونیکی آماده کرده است را زیر بار ببرد و از دستگاهها بخواهد که خدمات خود را آنلاین ارائه دهند. از سویی زیرساختی فراهم کند که کارمندان و ارباب رجوع دولت نیز با کمترین میزان حضور در دستگاهها سرویسهای مورد نیاز خود را به ارائه دهند یا دریافت کنند فقط در این صورت است که از این بحران و بحرانهای مشابه میتوان گذر کرد.
اگر نه دوباره فقط رونمایی از چند اپلیکیشن میماند و فراموشی آنها پس از بحران که شاید این بار به این سرعت نگذرد.