یک اتومبیل فرمول یک چه قیمتی دارد؟

مسابقات فرمول ۱ همیشه با صرف هزینه های هنگفت برای حفظ کردن جایگاه در سکوی برندگان همراه بوده است. اما یک ماشین فرمول یک واقعا چقدر هزینه دارد و تیم های مسابقه دهنده چگونه این هزینه ها را برای رسیدن به جایگاه نخست در مسابقه تأمین می کنند.

گویا آی تی – تیم های فرمول یک به کمک بودجه های سالانه بسیار هنگفت چند صدمیلیون پوندی اداره می شوند اما برخلاف این رقم های بسیار بزرگ، آن ها فراتر از کسب و کارهای معمولی هستند. برای تیم های مسابقه دهنده در فرمول ۱، سود و منافع تنها چیزی است که تا قبل از خود مسابقه به آن توجه زیادی نمی شود و تیم تقریبا تمام پول خود را برای رسیدن به موفقیت خرج می کند.
فلسفه ای که در پشت این مسابقات وجود دارد آن است که: بهتر است در زمین مسابقه برنده شویم و هیچ سودی نداشته باشیم تا آنکه درآمد داشته باشیم ولی هیچ مقامی به دست نیاوریم. این فلسفه تنها یک ایده برای ترویج ورزش نیست. با برنده شدن در مسابقات قهرمانی، می توان به قراردادهای حمایتی و جوایز نقدی بسیار بهتری دست یافت.
در سال ۲۰۱۳، تیم هایی که از اسپانسرها و صورت های مالی معمولی استفاده کردند، به طور متوسط ۴/۱۲۴ میلیون پوند سود کرده بودند، در حالی که سود تیم رد بول با ۲/۲۵۸ میلیون پوند در صدر لیست قرار داشت.
یک اتومبیل فرمول یک چه قیمتی دارد؟

به دست آوردن اسپانسر
این بخش از درآمد معمولا از سه منبع به دست می آید که توسط جامعه تماشاگران تلویزیونی فرمول ۱، با جمعیت بیش از ۴۲۵ میلیون بیننده تأمین می شود. اولین منبع درآمد اصلی، حمایت های مالی اسپانسرها هستند. به طور کلی، بال عقب، بخش های جانبی محفظه مکش هوا و سطوح جانبی اتومبیل محل های اصلی ترسیم لوگو هستند و یک قرارداد حمایت مالی در ازای تبلیغ در یکی از این بخش ها احتمالا چیزی در حدود ۱۵ میلیون پوند تمام خواهد شد. در پایین ترین حالت این طیف از تبلیغات، معمولا از لوگوهای کوچکی در امتداد پایین ترین لبه شاسی استفاده می شود، اما حتی این بخش ها نیز در تیم های رده بالا با قیمت حدود ۱ میلیون پوند فروخته می شود.
معمولا بخش بازاریابی تیم ها قراردادهای حمایت مالی را تنظیم می کند، اما در برخی موارد این قراردادها در لوحی توسط راننده به آن ها داده می شود. تیم های رده متوسط و پایین معمولا رانندگان را تنها بر این اساس به خدمت می گیرند که مطمئن باشند شرکت های مرتبط با این افراد از آن ها حمایت مالی خواهند کرد. این نوع راننده ها را رانندگان دستمزدگیر می نامند و در صورتی که آن ها مهارت های رانندگی خوبی هم نداشته باشند، پولی که برای تیم کسب می کنند می تواند جبرانی برای این کمبود باشد، زیرا می توان از این پول ها برای بهبود سیستم اتومبیل استفاده کرد.
داده های به دست آمده از راهنمای قراردادهای فرمول ۱ به نام Formula Money، نشان می دهد که حدود ۳۹ درصد از درآمد تیم ها از عقد قرار داد با اسپانسرها تأمین می شود. یکی دیگر از منابع اصلی درآمد برای تیم ها، سود سهام آن ها در مجموعه فرمول ۱ است. بر اساس جدیدترین صورت های مالی فرمول یک، این مجموعه در سال ۲۰۱۳، حدود۶/۴۸۳ میلیون پوند را به صورت نقدی به آن ها پرداخته است و این منبع، حدود ۳۴ درصد از درآمدهای تیم را تشکیل می دهد. سومین منبع درآمد پرداخت هایی است که از سوی صاحبان تیم انجام می شود که حدود ۲۰ درصد از درآمد را تشکیل می دهد.

بازده سرمایه گذاری
ممکن است در چنین شرایطی پی بردن به انگیزه های افراد برای داشتن یک تیم فرمول ۱ قدری دشوار باشد. با این حال، صاحبان این تیم ها می توانند در بلند مدت با فروش تیم به قیمتی بیشتر از آنچه که خریداری کرده اند، سودی از سرمایه گذاری خود کسب کنند. بعلاوه، اگر مالک تیم شرکتی باشد که محصولاتی را به فروش می رساند، مانند مرسدس، فراری یا ردبول، این شرکت ها می توانند ازپخش تلویزیونی تصاویر لوگوها روی اتومبیل هایشان هم کسب درآمد داشته باشند.
بر اساس راهنمای Formula Money، در هر یک از چهار سال اجرایی بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ که ردبول عنوان قهرمانی در رقابت ها را کسب کرده است، برند مادر رد بول بهترین برند در فرمول ۱ به شمار می رفت. هزینه معادل تبلیغات آن – هزینه ای که شبکه های تلویزیونی باید برای خرید میزان مشابهی از پخش تصاویر مربوط به این شرکت پرداخت کنند – چیزی در حدود ۵/۸۳۶ میلیون پوند بوده است، که به طور متوسط ۱/۲۰۹ میلیون پوند در سال خواهد بود. این هزینه می تواند تا حدی هزینه های هنگفتی که در بخش فرمول ۱ خرج می شود را توجیه کند.
یک تیم معمولی رده متوسط می تواند به طور متوسط انتظار ۱۵۸ میلیون دلار درآمد را از این چهار منبع داشته باشد. این درآمدها به صورت ۳۶ میلیون پوند برای هزینه های عملیاتی، ۴۲ میلیون برای دستمزدها که رانندگان را نیز شامل می شود، ۴۱ میلیون پوند برای تحقیق و توسعه و ۳۰ میلیون برای هزینه های تولید و ساخت تقسیم می شود.
آمارهای مربوط به تیم کاترهام نشان می دهد که حتی یک اتومبیل رده پایین می تواند ۸/۱ میلیون برای تأمین مواد سازنده نیاز داشته باشد که حتی موتور اتومبیل در آن لحاظ نشده است. هزینه شاسی به تنهایی ۱ میلیون پوند است و پس از آن هزینه کف با ۳۰۰۰۰۰ پوند قرار می گیرد. یک استرات برای سیستم تعلیق این ماشین ها، به تنهایی بالغ بر ۱۰۰۰۰۰ پوند تمام می شود.

ماشین های پیشرفته
دلیل بالا بودن هزینه های ماشین های فرمول یک، تنها این نیست که از فیبر کربن (مصالح گران قیمت) ساخته شده اند، بلکه تکنولوژی های به کار رفته در آن ها نیز نقش مهمی در بالا بردن هزینه ها ایفا می کند. تیم های فرمول یک به ماشین های بسیار سریعی متکی هستند که قطعات فیبر کربن را با استفاده از لیزر و بر اساس طراحی های کامپیوتری می برند. این کار طراحی و ساخت قطعات جدید را در مدت چند روز فرصتی بین مسابقات وجود دارد، امکان پذیر می کند و می تواند به تقویت عملکرد کمک کند.
در این ماشین ها جای صندلی راننده به طور ویژه ای طراحی شده است و هر صندلی طوری ساخته می شود که دقیقا خطوط آناتومی راننده را پر کند. ممکن است برای ساخت این نوع صندلی ها، چند بار امتحان کردن لازم باشد.

استفاده از قدرت محاسباتی بالا در اتومبیل چالش های مخصوص به خود را دارد و هزینه ها را بالاتر می برد. برای آنکه اطمینان حاصل شود بدنه ماشین تا اندازه ممکن باریک و آیرودنامیک است، تمامی سیم کشی ها، قطعات الکترونیکی و سیستم های خنک کننده باید در فضای بسیار کوچکی در اطراف موتور گنجانده شوند. این کار سخت تر از آن چیزی است که به نظر می رسد، زیرا سیم کشی اتومبیل حدود ۲۵/۱ کیلومتر بوده و بیش از ۱۵۰ حسگر باید روی آن نصب شوند.
گنجاندن این قطعات در یک فضای محدود تنها مانع موجود در ساخت این ماشین ها نیست.
وجود یک جعبه کنترل الکترونیک با فاصله ی چند میلی متر از یک اگزوز بسیار داغ، به اتصالاتی با استاندارد نظامی در سیستم سیم کشی اتومبیل نیاز دارد. محافظت از کابل ها اهمیت ویژه ای دارد زیرا این کابل ها اطلاعات بسیاری را منتقل می کنند.
برخی از سنسورها در هر ثانیه بیش از ۱۰۰۰ قرائت دارند و داده ها به صورت بی سیم از اتومبیل به گاراژ فرستاده می شوند. این موضوع باعث می شود که حدود ۵/۱ میلیارد نمونه داده از هر مسابقه به دست آید و این اطلاعات زمانی که اتومبیل در حال مسابقه دادن است، در گاراژ بررسی شده و سپس توسط جدیدترین و پیشرفته ترین ابر رایانه ها در کارخانه های هر تیم تحلیل می شود.

مرکز عصبی فناوری به کار رفته در این ماشین ها، فرمان اتومبیل بوده و یکی از اجزای انگشت شماری است که قابلیت استفاده مجدد دارد. داخل این ماشین تفاوت زیادی با فضای درونی یک هواپیمای جنگنده ندارد، به جز پدال های ترمز و دستگاه کنترل سوخت آن. اتومبیل های فرمول ۱ انگشت شماری به جز آنچه که جلوی فرمان اتومبیل وجود دارد، دکمه ها یا تجهیزاتی برای کنترل دارند.
در مرکز این اتومبیل ها یک صفحه نمایش الی سی دی چند منظوره قرار دارد که توسط دکمه های رنگارنگ کنترل، با بیش از ۴۰ کاربرد مختلف احاطه شده اند و شامل کلاچ، رادیو و محدود کننده دور موتور تا تغییر سیستم ترمز از جلو به عقب و حتی تغییر ترکیب سوخت نیز می شوند.
بعلاوه یک دکمه ی تقویت کننده یا “Boost” روی فرمان وجود دارد که برای فعال سازی روند بازیابی انرژی
است و دکمه ی دیگری که برای سیستم کاهش نیروی درگ پیش بینی شده است و بال عقب اتومبیل را برای بهبود روند سقبت گیری حرکت می دهد. تمامی این سیستم ها به هزینه ها اضافه کرده و خود فرمان اتومبیل به تنهایی ۵۰۰۰۰ پوند هزینه دارد.
بنابراین شاید تعجبی نداشته باشد اگر بگوئیم رانندگانی که مسئول هدایت این ماشین های پر هزینه هستند، به خوبی تأمین می شوند و تا جایی که به ابزار و وسایل مصرف شده در تیم مربوط می شود این رانندگان هیچ چیزی کم ندارند. یک دست لباس نسوز ۵۰۰ پوند قیمت دارد در حالی که کف قیمت کلاه این رانندگان از ۵۰۰۰ پوند اغاز می شود.
نکته جالب آن که این هزینه، در مقایسه با هزینه هایی که خود این ماشین ها دارند، بسیار ناچیز است.