تحلیلی بر سرویس گیمینگ گوگل استادیا؛ آیا با یک پروژه شکست خورده دیگر طرف هستیم؟!
آنچه سیستمهای بازیهای ویدیویی را زنده نگه میدارد یا باعث مرگشان میشود، بازیهایی هستند که برای آنها منتشر میشوند و اگر شما نگاهی به واکنشهای تندی که کاربران نسبت به لاینآپ بازیهایی که در زمان عرضه گوگل استادیا ارایه خواهند شد، بیندازید، به نظر میرسد که این سرویس پیشاپیش مرده است.
از ۴۲ بازی که قرار است برای سرویس استریم گیمینگ ابری گوگل ارایه شوند، فقط ۱۲ تای آنها در زمان عرضه آن در ماه نوامبر قابل دسترس خواهند بود. اما، این لاینآپ نهتنها «ضعیف» تلقی شده، بلکه خیلیها از کم بودن تعداد بازیهای آن نیز گلهمندند.
اما ما در اینجا سعی خواهیم کرد به این موضوع بپردازیم که چرا لاینآپ مذکور چندان هم بد نیست و به نظر ما دقیقا همان چیزی است که استادیا به آن نیاز دارد.
به بزرگترها احترام بگذارید
یکی از انتقادهای مهمی که به بازیهای زمان عرضه استادیا و کتابخانه در راه آن شده، این است که همه آنها بازیهای قدیمی هستند.
از ۱۲ بازی مذکور، فقط ۵ بازی مربوط به سال 2019 هستند. اکثر آنها عمدتا در سال 2018 بر روی پیسی و کنسولهای دیگر عرضه شدهاند؛ ضمن اینکه قدیمیترین بازی این مجموعه یعنی ریبوت Tomb Raider، محصول استودیوی Crystal Dynamics، برای اولین بار در سال 2013 روانه بازار شده بود.
اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که سن یک بازی، چیزی به کیفیت آن اضافه نمیکند؛ بهویژه زمانی که از عمر آن بازی یک سال هم نگذشته باشد.
از ۱۱ بازی که در زمان عرضه استادیا ارایه خواهند داشت و قبلا بر روی سایر پلتفرمها هم ارایه شدهاند، ۹ تای آنها امتیاز ۸۰ یا بالاتر را در سایت OpenCritic دریافت کردهاند. بهعلاوه، بازیهایی مثل Creed Odyssey ،Destiny 2 ،Red Dead Redemption 2 و Rise of the Tomb Raider همگی توانستهاند جوایز متعددی را از اقصی نقاط دنیای گیمینگ دریافت کنند. بنابراین آنچه که واقعا برای ما باید مهم باشد پرسش از کیفیت بازیها نیست، بلکه احساس نزدیکی ما با آنهاست.
به جز بازی GYLT که انحصاریِ استادیا است، میتوان گفت که هر کسی که کمترین علاقهای به دنیای بازیها دارد، بلافاصله اکثر بازیهای زمان عرضه استادیا را خواهد شناخت. البته این موضوع کمکی به اینکه یک چهارم عناوین لیست مذکور بازیهای Tomb Raider هستند، نخواهد کرد.
گرچه کاملا منصفانه است که همه انتظار یک لاینآپ اصیلتر و پر از تجربههای تازه را از سرویسی مثل استادیا داشتند، اما به عقیده ما کیفیت بازیها بر کمیت آنها اولویت دارد؛ ضمن اینکه لاینآپ زمان عرضه سایر کنسولهای بازی هم اغلب فاجعهبار بوده است.
یادآوری: بازیهای زمان عرضه کنسولها اغلب بد بودهاند
مثالهای زیادی وجود دارد که نشان میدهند هر کدام از کنسولهای بازی، در زمان عرضه خود بازیهای بسیار ناامیدکنندهای را ارایه کردهاند. اما برای اینکه شما دید بهتری در اینباره داشته باشید، در تصویر زیر لیست بازیهای زمان عرضه استادیا را با پلیاستیشن 4، ایکسباکس وان، و سوییچ مقایسه کردهایم.
همانطور که میبینید، پلیاستیشن 4، به جز بازی مهم Resogun، با مجموعهای از بازیهای کم اهمیتی مثل Killzone Shadow Fall و Knack عرضه گردید.
همچنین عناوین زمان عرضه ایکسباکس وان هم به غیر از بازیهای قابلتوجهی مثل Forza Motorsport 5، ریبوت Killer Instinct و همچنین Ryse: Son of Rome، چندان تعریفی نداشتند و اکثر آنها بازیهای ورزشی و عنوانهای Kinect بودند.
سوییچ هم در زمان عرضه خود از کمبود بازیهای متنوع رنج میبرد. ضمن اینکه صاقانه باید بگوییم، اگر شما کنسول نینتندو را آن زمان با هر چیزی به غیر از بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild میخریدید، بهتر بود که آن را دور میانداختید.
بنابراین استادیا هم در زمان عرضه خود، به جز بازی GYLT، هیچ بازی کاملا جدیدی نخواهد داشت؛ اما باید بگوییم که واقعا نیازی به این کار هم نیست.
فرصتی برای عرضاندام استادیا
استادیا اساسا اثبات این ایده است که سرویسهای استریم بازی نیز واقعا میتوانند در سال 2019 جایی در بین کنسولهای بازی داشته باشند.
سرویس گیمینگ ابری OnLive، سایه سنگین خود را بر روی همه سرویسهای ابری فعلی از جمله استادیا، xCloud مایکروسافت، PlayStation Now سونی و GeForce Now انویدیا انداخته است. ما قبلا شکست چنین پروژهای بزرگی را دیدهایم، اما تابهحال سرویسی نداشتهایم که بتواند گیمینگ ابری را در مقیاس بزرگی به سمت جلو هل بدهد.
یکی از بزرگترین نگرانیها درباره جدیدترین موج سرویسهای گیمینگ ابری این است که آنها چگونه میخواهند از عهده مشکلات مربوط به تاخیرها بربیایند. مهندسین فنی گوگل میگویند که یک مدل پیشبینیکننده توسعه دادهاند که میتواند ورودیهای پلیر را از قبل پیشبینی کند. اما باید دید که این روش در عمل چگونه کار خواهد کرد. البته شاید لاینآپ بازیهای زمان عرضه استادیا فرصت خوبی برای تست آن باشد.
اگر استادیا بتواند از همان روز اول از عهده اکشنهای تند و سریع بازیهای Thumper و Red Dead Redemption 2 و همچنین حملات گروهی شش نفره Destiny 2 بربیاید، میتوان گفت که عرضه آن طبق انتظار پیش رفته است.
آینده نامطمئن
با اینحال، نگرانیهای دیگری نیز درباره استادیا وجود دارد. گوگل، بهخاطر تعداد بسیار زیاد پروژههای شکستخوردهاش معروف است و استادیا هم ممکن است تبدیل به یک نام دیگر در قبرستان گوگل گردد.
یکی از مواردی که در همین ابتدا میتواند تیر خلاص را بر پیکر این سرویس گیمینگ بزند، ارایه اطلاعات غلط و آشفته در آستانه عرضه آن است. در حالحاضر، همچنان سردرگمی زیادی درباره اینکه استراتژی واقعی محتوای استادیا چه خواهد بود، وجود دارد. حتی در شبکههای اجتماعی بعضا دیده میشود که استادیا پرو را در جایگاه «نتفلیکس بازیها» مینشانند که با اشتراک ماهانه به شما امکان دسترسی به یک کتابخانه بسیار بزرگی از بازیها خواهد داد؛ در حالیکه هیچکدام از اینها صحت ندارند.
همچنین این نگرانی وجود دارد که مخاطبان استادیا، فراتر از آن دسته افرادی که در حالحاضر صاحب یک کنسول مدرن یا یک پیسی گیمینگ توانمند نیستند و به بازیهای انحصاری هم اهمیت چندانی نمیدهند، نرود.
متاسفانه، واقعیت این است که گیمرها با وجود کنسولهایی مانند پلیاستیشن 4 و سوییچ فعلا نیازی به استادیا نخواهد داشت و تا زمانی که آنها دلایل کافی برای رفتن به سوی این سرویس را نداشته باشد، به سختی میتوان تصور کرد که اتفاق خاصی برای سرویس گیمینگ ابری گوگل بیفتد.
البته این شرایط میتواند با عرضه کنسولهای گرانقیمت پلیاستیشن 5 و ایکسباکس اسکارلت در سال 2020 تغییر کند. آن موقع شاید گیمرها با مقایسه قیمتها مجذوب استادیا شوند و دیگر نخواهند قیمتهایی بالای ۵۰۰ دلار را برای یک ایکسباکس مشکی بزرگ بپردازند.
XCloud مایکروسافت و همچنین هر سرویس استریم دیگری که سونی روانه بازار کند، رقیب جدی و سرسختی برای استادیا خواهند بود؛ بهویژه اینکه در مورد xCloud، مایکروسافت میتواند بهراحتی از کتابخانه بازیهای آماده Xbox Game Pass نیز بهعنوان یک سکوی پرش بزرگی برای آن استفاده کند. با اینحال، اگر تکنولوژی گوگل آنطور که شرکت ادعا میکند بزرگ و قدرتمند باشد، هنوز این احتمال وجود دارد که بتواند جنگ استریمها را ببرد. ضمن اینکه، ما هماکنون اخباری را درباره یک سری قابلیتهای گیمپلی میشنویم که تنها از طریق معماری منحصربهفرد استادیا قابل دسترس خواهند بود.
بنابراین اگر از این زاویه نگاه کنیم، لاینآپ بازیهای تکراری ولی آشنای روز عرضه استادیا میتواند معنای بیشتری پیدا کند. گوگل تلاش خواهد کرد با اثبات این موضوع که سرویس گیمینگ استادیا هم میتواند این بازیها را در همان سطح و کیفیت رقبای خود اجرا کند، توانمندیهای خود را با قدرت هرچه بیشتری به رخ دیگران بکشد.
البته بهگفته گوگل، استادیا در زمان عرضه خود فاقد تعداد زیادی از قابلیتها خواهد بود، اما از بابت ارایه بازیهای بزرگ هیچ کمبودی نخواهد داشت.
نوشته تحلیلی بر سرویس گیمینگ گوگل استادیا؛ آیا با یک پروژه شکست خورده دیگر طرف هستیم؟! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.