آیا شغل فروشندگی برای شما مناسب است؟ ۶ نشانه که آینده ای در فروش ندارید

دیدگاه شما نسبت به فروش و فروشندگی چگونه است؟ شاید دید منفی یا مثبتی داشته باشید. چه بسا با شنیدن کلمه فروشنده به یاد بقال سر کوچه بیفتید، شاید هم با شنیدن این کلمه، چهره «استیو جابز» به ذهن شما متبادر شود.

فروشندگی یکی از آن معدود مشاغلی است که تا به این حد می تواند دامنه وسیعی را در بربگیرد، تا جایی که شاید دو طرف محور آن با هم در تضاد به نظر برسند.

هدف ما از قلم زدن (بخوانید فشردن دکمه های کیبورد!) در بخش آموزش فروش، کمک به ورود افراد به حرفه فروشندگی و موفقیت فروشندگان در فروش است. اما در مورد انتخاب شغل، باید هوشیار بود و حساب شده و سنجیده عمل کرد.

به هر حال، در برخی از اوقات فروشندگی راضی کننده ترین (ذهنی و مالی) شغل به نظر می رسد؛ حقوق دارید، کمیسیون می گیرید، هزینه های کاری برعهده شرکت است، لپ تاپ شرکت در اختیار شما است و مواردی از این قبیل.

اما گاهی هم احساس می کنید که پراسترس ترین شغل دنیا را انتخاب کرده اید؛ آمار و ارقامی برای فروش تعیین شده که تحقق آنها بر عهده شما است، بخش اعظم درآمدتان به فعالیتی که انجام می دهید و سودی که عاید شرکت می کنید وابسته است، انجام مذاکرات سخت و طاقت فرسایی را باید برعهده بگیرید که در صورت عدم موفقیت، همه چیز به گردن شما انداخته می شود و موارد مشابه. گویا آی تی

در هر صورت، هنگامی که حرفه فروشندگی را انتخاب می کنید، هم خوبی ها و هم بدی های آن را انتخاب کرده اید.

دوباره به فروشندگی فکر کنید. چه چیزی به ذهن تان آمد؟ آیا تصور شما مثبت است یا منفی؟ اگر نظر مثبتی به فروشندگی ندارید، احتمالاً همین تصور یکی از دلایل عدم تناسب این حرفه برای شما است.

البته این ایرادی هم ندارد. به هر حال، شغل های دیگری هم وجود دارد که احتمالاً با آنها هم تناسبی ندارید و این طبیعی است.

حال که به این درک رسیدیم که بی علاقگی و عدم تمایل ما نسبت به فروشندگی گناه محسوب نمی شود، به سراغ دلایل و نشانه هایی می رویم که اگر آنها را در خود مشاهده کردید، احتمالاً باید کلّاً دور این کار را خط بکشید.

 

۶ نشانه عدم تناسب شما با حرفه فروشندگی

 

  1. به گفتگو با افراد ناشناس علاقه ای ندارید

صحبت کردن با افرادی که نمی شناسید یکی از ضرورت های شغل فروشندگی است. کارشناسان فروش داخل شرکت از افرادی که نمی شناسند و چه بسا هرگز با آنها رو در رو نمی شوند مشتری راغب می سازند. فروشنده هایی که پشت میزنشین نیستند نیز همیشه در مراسم ها، نمایشگاه ها و همه جا و هرجا به دنبال پیداکردن مشتری هستند.

 

  1. شغل های سخت و پراسترس را دوست ندارید

اگر به آمارگیری های سه ماهه، نقد و بررسی عملکرد، یا قرارداشتن بار تحقق اهداف فروش شرکت بر دوش تان علاقه ای ندارید، احتمالاً فروشندگی شغل ایده آل شما به حساب نمی آید. به خاطر داشته باشید که فشاری که بر فروشنده هاست، بر خلاف بسیاری از مشاغل دیگر درون شرکتها، غالباً به طور مستقیم از مراتب بالای سازمان بر آنها اعمال می شود. اگر قادر به تحمل این فشارها نیستید، بهتر است که به طرف فروشندگی نروید.

 

  1. از پشت میز نشستن خوش تان می آید

اگرچه بسیاری از فروشنده ها وقت زیادی را برای بررسی گزارش ها و اقدامات مربوط به مشتری یابی آنلاین در پشت میز و در مقابل رایانه می گذرانند، اما حقیقت این است که فروشندگی یک کار دفتری نیست و پشت میز نشینی آن تضمین شده نخواهد بود. اگر ترجیح می دهید که یک اتاق کار داشته باشید و بیشتر وقت تان را در مقابل رایانه تان بگذرانید، فروشندگی شغل ایده آل شما نیست.

 

  1. به فرآیندها و مراحل روتین و ثابت علاقه دارید

به تعداد فروشنده های به اصطلاح حرفه ای که متعصبانه اعتقاد دارند که فروش یک فرآیند غیرقابل تخطی و به سادگی ترتیب ۱-۲-۳ است، به همان تعداد هم فروشنده های شکست خورده وجود دارند. با وجود اینکه فروش هم قواعد و روش هایی برای خودش دارد، اما همیشه نمی توانید به سادگی روی یک خط مستقیم به پیش بروید. کسب مهارت و شمّ فروشندگی به زمان و تمرین و تلاش نیاز دارد. در واقع، با تمرین و پشتکار است که از انبوه نکاتی که در مقالات بخش آموزش فروش منتشر کرده ایم می توانید بهره برداری کنید، اما همه در این حرفه آنقدر دوام نمی آورند که بتوانند همه این آموزش ها را مطالعه کرده و به کار ببندند.

 

  1. از طرد شدن متنفرید

به دل نگرفتن پاسخ های منفی، کنار آمدن با آنها و تلاش برای تبدیل آنها به پاسخ مثبت (بدون سماجت) برای موفقیت در حرفه فروشندگی ضروری است. هیچ فروشنده ای وجود ندارد که «نه» نشنیده باشد و شما هم از این قاعده مستثنی نخواهید بود. بنابراین باید قدرت مدیریت پاسخ های منفی را داشته باشید.

 

  1. انگیزه درونی قوی ندارید

البته اذعان به اینکه آنقدر که باید و شاید انگیزه ندارید آسان نیست، اما لازم هم نیست که این را جار بزنید. معنای یک زندگی ایده آل این است که کاری که دوست دارید را انجام بدهید و کسی را پیدا کنید که حاضر باشد به خاطر انجام آن به شما پول بدهد. اگر شعله علاقه به مشتری یابی، فروش، مذاکره و بستن قرارداد در وجودتان زبانه نکشد، نمی توانید کار خود را به نحو احسن انجام بدهید.

 

تنوع زیاد در حرفه فروشندگی

کاری که در ابتدای این مطلب از شما خواستیم انجام بدهید را به خاطر دارید؟ هنگامی که به فروشندگی فکر می کنید چه چیزی در ذهن تان نقش می بندد؟ تصور خوبی دارید یا بد؟

شاید یکی از دلایلی که احتمالاً تصور بدی از فروشندگی دارید این باشد که با تنوع، دامنه وسیع و طیف گسترده آن آشنا نیستید. به خاطر داشته باشید که بسیاری از مشاغل مرتبط با فروشی که احتمالاً در ذهن شماست، بسیار فرآیند محور هستند، ارزش آفرینی کمی دارند، پر کردن آنها تقریباً با هر کسی مقدور است و ریسک بسیار کمی دارند. مثلاً یک شغل خرده فروشی را تصور کنید که مشتری آماده به شما مراجعه می کند و در واقع به جای فروشندگی، باید دستور یا خواسته مشتری را اجابت کنید.

از طرف دیگر، بسیاری از مشاغل دنیای فروش، مشاوره محور بوده و مستلزم آن هستند که فروشنده اطلاعات کافی درباره مشتری داشته باشد تا بتواند با توجه به محصولات یا خدمات موجود به او بهترین راهکارها را پیشنهاد کند. این مشاغل درآمد بالاتری دارند، اما به مهارت ها و ریسک پذیری بالاتری نیز نیاز خواهند داشت.

مشاغل «پیشرفته» تری نیز در حوزه فروش وجود دارند که مستلزم سطوح بالایی از بازاریابی استراتژیک هستند تا بتوانید خودتان را در معرض دید مشتریان بالقوه قرار بدهید. در این جایگاه باید به عنوان یک اکانت منجر (account manager یا مدیر حساب و قراردادها) و کارشناس توسعه کسب و کار برای خودتان بازاریابی کنید تا بهترین مشتریان را به سمت خود جذب کنید.

 

نظر شما چیست؟

آیا تصور می کنید که فروشندگی برای شما شغل مناسبی است؟ آیا پیش نیازهای لازم آن را دارید؟

همینکه این مطلب از بخش آموزش فروش را خواندید، نشانه ای از علاقه شما به این مبحث است. اما اگر در نهایت به این نتیجه رسیدید که باید در مسیر دیگری قدم بگذارید، یک قدم به پیداکردن شغل مورد علاقه خود نزدیک تر شده اید و به همین خاطر باید به شما تبریک بگوییم. پیروز و سربلند باشید.