آغاز به کار سامانه پیکره‌های «ایرانداک»

 
سامانه پیکره‌های «ایرانداک» راه‌اندازی شد.
 
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، سامانه پیکره‌های ایرانداک (ساپا) در پاسخ به نیاز پژوهشگران کشور در آسان‌سازیِ فرایند پژوهش، در نشانی https://sapa.irandoc.ac.ir راه‌اندازی شده و در دسترس همه پژوهشگران کشور قرار گرفته است.
 
بسیاری از پژوهش‌های زبان‌شناسی و تصمیم‌گیری‌ها در برنامه‌ریزی زبانی، تنها با کاربرد یک پیکره زبانی شدنی هستند. پیکره مجموعه‌ای نظام‌مند، رایانه‌ای و درست از زبان است که برای بررسی‌های زبان‌شناختی به کار می‌رود. پیکره‌ها کاربردهای بسیاری را در پردازش زبان طبیعی و درک و بازشناسی گفتار، تبدیل متن به گفتار و گفتار به متن، نگارش فرهنگ‌ها، آموزش و پژوهش، ساخت پایگاه‌های داده زبانی، بررسی واژه‌های هم‌آیند در زبان‌های گوناگون، پایشگری زبان برای پیگیری و ردگیری دگرگونی‌های زبانی، ترجمه ماشینی، توسعه مفاهیم و منابع در پیوند با واژگان، نگارش و گسترش مهارت‌های نوشتاری، آموزش و یادگیری زبان با شناخت گویش‌ها و گوناگونی زبان‌ها، معناشناسی، تحلیل کلام، زبان‌شناسی اجتماعی، زبان‌شناسی حقوقی، واکاوی ژانرهای ادبی، و پژوهش‌های دستور زبان دارند.
 
بنا بر اعلام، سامانه پیکره‌های ایرانداک (ساپا) که می‌تواند از چندین پیکره پشتیبانی کند، اکنون دارای یک پیکره با نام «پیکره پژوهش‌نامه» با نزدیک به چهار میلیون و ۷۸۰ هزار واژه تخصصی و میان‌رشته در زمینه‌هایی مانند علم اطلاعات و دانش‌شناسی، فناوری اطلاعات، مدیریت دانش، زبان‌شناسی رایانشی، اصطلاح‌شناسی، و مانند آن‌هاست. این پیکره از مقاله‌های «پژوهش‌نامه پردازش و مدیریت اطلاعات» ساخته شده است و برای پژوهش‌هایی که نیازمند بهره‌گیری از پیکره‌های تخصصی هستند، ارزش و کاربرد بسیاری دارد. هنگام بازیابی اطلاعات در پیکره پژوهش‌نامه، افزون بر نمایش واژه یا عبارتِ جست‌وجو در بافت زبان، نام مقاله‌ای که آن واژه یا عبارت در آن به کار رفته است، موضوع مقاله، پدیدآور(ان) مقاله، و فراوانی واژه یا عبارتِ جست‌وجو نیز نمایش داده می‌شوند. داده‌های این پیکره دارای برچسب اجزای واژگانی کلام (POS tag) نیز هستند که در بسیاری از پردازش‌های زبان به کار می‌روند و مقوله واژه‌ها (مانند اسم، صفت، قید، و ...) را پیدا می‌کنند.
 

آیا تکنولوژی تحلیل چهره می‌تواند اینترنت را برای کودکان امن کند؟

 
تصور کنید امروز که گوشی خود را برداشته و می‌خواهید وارد شبکه اجتماعی مورد علاقه خود شوید، شبکه اجتماعی از شما یک عکس سلفی بخواهد و تضمین کند که این تصویر به جایی ارسال نمی‌شود: در عوض تکنیک‌های پیشرفته یادگیری ماشینی سن شما را مشخص می‌کنند. پس از اسکن شما می‌توانید به فعالیت خود ادامه دهید. اگر سن شما اشتباه تشخیص داده شد می‌توانید اعتراض کنید که کمی بیشتر زمان می‌برد.
 
فایده این کار چیست؟ شبکه اجتماعی تشخیص می‌دهد که شما بزرگسال هستید و آزادی بیشتری به شما خواهد داد و اگر کودکی قصد استفاده از گوشی را داشته باشد بعضی موضوعات را محدود می‌کند.
 
این قابلیت می‌تواند اصلاحی بر غرب وحشی تکنولوژی باشد و شاید هم تلاشی بیهوده برای رسیدن به یک هدف غیرممکن: اینترنت امن برای کودکان. بهرحال چنین چیزی از آنچه فکر می‌کنید به واقعیت نزدیک‌تر است.
 
در چین گیمر‌هایی که می‌خواهند پس از ساعت ۱۰ شب با موبایل بازی کنند باید سن خود را تایید کنند و در غیر این صورت بازی اجرا نمی‌شود؛ دولت از این روش برای رفع مسئله اعتیاد به بازی استفاده می‌کند. تنسنت کمپانی بزرگ بازی در چین روز سه شنبه اعلام کرد: «ما برای نظارت بر حساب‌هایی که با نام‌های واقعی ثبت شده و برای مدت مشخصی از شب بازی کرده‌اند یک فرایند اسکن چهره انجام می‌دهیم. هرکسی که این تاییدیه را رد شود براساس سیستم نظارت بر اعتیاد به بازی در سیستم سلامت تنسنت خردسال تشخیص داده شده و آفلاین می‌شود.» حالا همین رویکرد ممکن است به انگلستان نیز منتقل شود و دولت قرار است با یک سری اقدامات جدی نحوه استفاده از اینترنت را برای همیشه تغییر دهد.
 
موضوع تایید سن یک کاربر اینترنتی روشن است، همانطور که کسی در اینترنت بزرگ بودن شما را تشخیص نمی‌دهد، اگر ۱۷ ساله باشید هم این موضوع مشخص نیست. در دنیای آفلاین ما دو رویکرد برای تایید سن داریم. اول راه استفاده از یک کارت شناسایی رسمی است. در انگلستان، این کارت شناسایی همان گواهینامه رانندگی است و کودکان نیز چند کارت شناسایی خصوصی دارند. این کارت‌های شناسایی هم با تاییدیه تولد اثبات می‌شوند که آخرین تاییدیه برای سن افراد است. اما روش دیگری که در اکثر روابط اجتماعی استفاده می‌شود همان نگاه کردن به چهره افراد است. برای تشخیص یک کودک ۷ ساله و جلوگیری از تماشای فیلم بزرگسالان نیازی به کارت شناسایی نیست و کاملا واضح است.
 
اما به گفته الک مافت (Alec Muffett)، محقق مستقل امنیت و رئیس سابق گروه حقوق باز (Open Rights Group)، اثبات سنت با کارت شناسایی در فضای آنلاین یک موضوع کاملا متفاوت است: «هویت موضوعی کاملا مستقل است که خیلی از مواقع به ویژه در فضای آنلاین درک اشتباهی از آن وجود دارد. زیرا «هویت» در واقع به معنای «رابطه» است. ما دوست داریم هویت را با گواهینامه‌هایی از جمله پاسپورت یا گواهینامه رانندگی مشخص کنیم، اما حتی در این شرایط هم داریم درمورد اعطا کننده پاسپورت و پاسپورت انگلیسی صحبت می‌کنیم که هردو رابطه محسوب می‌شوند و مدرک همراه شما به عنوان تاییدی بر این رابطه عمل می‌کند.» به عبارت دیگر وقتی یک تکه کاغذ می‌گوید که فلانی «بیشتر از ۱۸ سال دارد.» یعنی «صادر کننده این کارت تایید کرده شخصی که تصویرش روی این کارت قرار گرفته براساس بررسی‌ها بیشتر از ۱۸ سال سن دارد.»
 
در فضای آنلاین اگر بخواهید کارت شناسایی را بررسی کنید، رابطه‌ای که در جهان واقعی وجود دارد از بین می‌رود و کسی که تاریخ تولد را بررسی می‌کند، تنها کارت شناسایی را می‌بیند. برای مثال اگر صحت نام شما در فضای آنلاین قابل تایید نباشد، نشان دادن گواهینامه معنایی نخواهد داشت. اما اگر هم بخواهید نام خودتان را در فضای آنلاین تایید کنید، اطلاعاتی بیش از حدی در اختیار وبسایت مورد نظر قرار می‌گیرد. پس در عمل تایید سن در واقع همان تایید کارت شناسایی است.
 
ترس از این موضوع باعث شده تا اکثر تلاش‌ها برای تایید سن در فضای آنلاین به بن‌بست بخورد. مردم نگران هستند که قرار دادن چنین اطلاعاتی در اختیار دولت باعث نظارت بیش از حد روی آنها شده و قدرت زیادی در اختیار دولت قرار گیرد. اما با تغییرات ریز قانونی و انباشت آنها، به نظر می‌رسد که به زودی شاهد تغییری اساسی خواهیم بود.
 
قانون اقتصاد دیجیتال (۲۰۱۷) یک سری موضوعات که پس از به ثبت رسیدن قانونی با همین نام در سال ۲۰۱۰ مورد توجه قرار گرفت را مرتب و مشخص می‌کند. اما یکی شرط در بخش سوم این قانون در یک اقدام بی سابقه سعی کرد تا تایید سن را در فضای آنلاین اجباری کند.
 
البته این قانون گستره چندانی ندارد و تنها وب‌سایت‌هایی با محتوای بزرگسالان را پوشش می‌دهد و تایید سن بالای ۱۸ سال برای این وب‌سایت‌ها اجباری است. این قانون روش تایید سن را مشخص نکرده و تعیین راهکار برعهده بخش خصوصی است. پیشنهاداتی در این باره ارائه شد و براساس قانونی وب‌سایت‌های متخلف تا سرحد ۵ درصد از درآمد خود را مجازات می‌شدند.
 
اما پس از آن اتفاق خاصی رخ نداد. الگویی که قرار بود در سال ۲۰۱۸ برای تایید سن آغاز شود شروع به کار نکرد و در سال ۲۰۱۹ دولت این قانون را تایید کرد و ماه جولای را برای اجرا مشخص کرد. اما درست چند روز پیش از اجرای قانون، دولت اعلام کرد که این قانون را به کمیسیون اروپا متذکر نشده و الگوی تایید سن تا یک دوره شش ماهه به تعویق افتاد. سپس ناگهان در اکتبر سال ۲۰۱۹ که دوباره با فرارسیدن ضرب‌الاجل، این الگو به طور کامل لغو شد.
 
به نظر می‌رسد که راه‌حل نهایی همانی باشد که در ابتدای کار به آن پرداختیم؛ ارائه یک سلفی برای تایید سن در هنگام ساخت حساب در شبکه اجتماعی. ارائه دهندگانی مثل یوتی (Yoti) خدمات متعددی برای تایید سن ارائه می‌کنند و برای ارائه نسخه دیجیتالی کارت شناسایی با بنیاد خیریه سیتیزن‌کارت (CitizenCard) همکاری می‌کند و با سوپرمارکت‌های خودکار برای تایید خودکار سن افراد همکاری دارد. جان ابوت، مدیر ارشد تجاری این شرکت می‌گوید که این سیستم در حال حاضر حتی به خوبی سن اشخاص را از روی ویدیو تشخیص می‌دهد و موضوعات مختلفی مثل سن، نژاد و جنسیت در این بخش نیز بررسی شده و تضمین شده که هیچ دسته بندی اشتباه انجام نمی‌گیرد. تازه ترین گزارش این شرکت مدعی است که یک سیاست «چالش ۲۱» که با الزام ارائه مستندات تایید سن برای افراد زیر ۲۱ سال، سن بالای ۱۸ سال را تایید می‌کند می‌تواند ۹۸ درصد از ۱۷ ساله‌ها و ۹۹.۱۵ درصد از ۱۶ ساله‌ها را به درستی تشخیص دهد.
 
جولی داوسون، رئیس مقررات و سیاست این شرکت، می‌گوید: این تکنولوژی «تشخیص چهره نیست بلکه تحلیل چهره است. موضوع تنها بررسی سن است و روی چهره افراد شناختی پیدا نمی‌کند.» این شرکت مدعی است که این سیستم را می‌توان در مقیاس عظیم استفاده کرد و برای شرکت‌هایی که می‌خواهند از ورود کودکان و دسترسی به کودکان به یک سری محتوا جلوگیری کنند پیشنهاد خوبی است.
 
البته یک ۱۴ ساله زرنگ می‌تواند این تکنولوژی را دور بزند و یا ۱۴ ساله‌ای که والدینش مایل باشند به جای او سلفی بگیرند به سادگی این محدودیت را رد می‌کند اما کمی سخت گیری به نظر بهتر از عدم محدودیت است.

ایران در حال ساخت «بالن های مخابراتی» و «کشتی هوایی» است

 عملیات پروازی بالن مخابراتی بام 50 در سایت کاوش پژوهشگاه فضایی ایران انجام شد. درباره بالن‌های مخابراتی با «وهاب حقیقت» مدیر گروه سامانه‌های بازگشت پذیر پژوهشگاه فضایی ایران گفت‌و‌گو کرده‌ایم که می‌خوانید.
 بالن‌های ارتباطی یا مخابراتی چگونه بالن‌هایی هستند و چه کاربردهایی دارند؟
بالن‌های ارتباطی یا مخابراتی یک پلتفرم هوایی یا سامانه‌های هوایی هستند که از گاز سبک‌تر از هوا برای بلند شدن استفاده می‌کنند و شناور هستند و از طریق کابل به سکوی زمینی (لنگرگاه) خود مقید (متصل) می‌شوند. از آنجایی که امکان پروازهای پی در پی زیادی دارند، از آنها به‌عنوان یک سکوی هوایی برای محموله‌های با کاربری پوشش مخابراتی، سنجشی و ارتباطات رادیویی استفاده می‌شود و در مجموع باید گفت به‌دلیل انتقال اطلاعات با سرعت بالا در مواقع بحران، سوانح طبیعی و غیرطبیعی به این بالن‌ها نیاز داریم و این سامانه‌ها می‌توانند ما را در جایگزین کردن روش‌های سنتی یاری دهند و بسیار کارآمد باشند و در بحث امنیت ملی در بخش‌های امنیت مرزها، نظارت بر اسکله‌ها و سواحل، امنیت زیرساخت‌های حساس و نظارت بر مکان‌های حساس کاربرد دارد. در بخش نظارت حاکمیتی هم از بالن‌های مخابراتی در بخش‌های مدیریت ازدحام جمعیت، مبارزه با قاچاق، نظارت بر ترافیک و دیگر رویدادهای مهم استفاده می‌شود.
این بالن‌ها دارای چه ورژن‌هایی هستند؟
سامانه‌های سکوی هوایی مقید پژوهشگاه فضایی ایران به چند کلاس عملیاتی و بر اساس وزن (15، 50 و 300) طبقه‌بندی می‌شوند و بار را می‌توانند بالا ببرند و شناور باشند. بالن مخابراتی بام 50 هم همان‌طور که از نامش پیداست می‌تواند بار مفید 50 کیلوگرمی را به‌عنوان محموله حمل کند، البته در صورتی که ارتفاع منطقه عملیاتی از سطح دریا کاهش یابد بالن مخابراتی قادر است وزن‌های بیشتری حمل کند که البته در صورت افزایش ارتفاع، وزن کمتری را حمل می‌کند.
و تا چه ارتفاعی می‌تواند اوج بگیرد؟
ارتفاع عملکردی این سامانه‌ها به فشار اتمسفری سایت پرواز بستگی دارد. بنابراین ارتفاع عملیاتی این دسته از سامانه‌های مقید بر اساس مشخصات محموله خود بین 300 تا 500 متر از سطح دریاهای آزاد است.
این بالن‌ها تا چه میزان مسافت طی می‌کنند و عمر مفید آنها چقدر است؟
این بالن‌ها امکان پخش اینترنت، عکسبرداری و پایش با دوربین، برقراری ارتباط بی‌سیم و... را دارند. میزان آنتن دهی استفاده برای اینترنت هم بستگی به موقعیت ژئوگرافی منطقه و محموله‌های مخابراتی TD-LTE (نسل اینترنت ثابت) مورد استفاده، دارد. در این سامانه‌ها تا شعاع 10 کیلومتری امکان وسعت پوشش دهی وجود دارد و عمر مفید این بالن‌ها بسته به منطقه عملیات و مداومت‌های عملکردی و تخصص نیروی بهره بردار متفاوت است. پژوهشگاه فضایی ایران به‌عنوان توسعه دهنده و متولی این حوزه از سامانه‌های پرنده، محصولاتش تا 1000 ساعت قابل بهره‌برداری است و با توجه به تجربیاتی که از عملیات‌های پیشین در زمینه این دسته از بالن‌های مخابراتی و ارتباطی به‌دست آورده، عمر میانگین پاکت پروازی هر بالن بین 5 تا 7 سال و سکوی پروازی و زیستی آن ماشین‌آلات پیشرفته مهندسی با طول عمر بالای 20 سال است.
آیا تنها پژوهشگاه فضایی کشور این دسته از بالن‌ها را می‌سازد؟
بله پژوهشگاه فضایی ایران به‌عنوان متولی، طراحی، ساخت و توسعه سامانه‌های سبک تر از هوا (LTA) با کاربرد غیر نظامی و با هدف ایجاد راه حلی برای جایگزینی خدمات ماهواره‌ای، طرح توسعه سامانه‌های کشتی هوایی و بالن‌های مقید را در همکاری با بخش خصوصی و مجموعه‌های دانش بنیان در دستور کار دارد.
علت رشد و توسعه این دسته از سامانه‌ها را در چه می‌دانید؟
هزینه ساخت این سامانه‌ها به‌عنوان یک پلتفرم با قابلیت مداومت بالا به نسبت سایر پرنده‌های با کاربرد مشابه بسیار اقتصادی است و دلیل اصلی میزان رشد و توسعه این سامانه‌ها در کشورهای توسعه یافته نیز همین امر است.
آیا کشورهای منطقه هم بالن‌های مخابراتی می‌سازند؟
در منطقه، فقط کشور ترکیه در بحث طراحی و ساخت سامانه‌های بالنی هوایی است. رژیم اشغالگر قدس نیز در مباحث نظامی در این حوزه فعال است اما سایر کشورها مانند عراق، افغانستان و کویت از محصولات کشور امریکا بهره می‌برند و در دنیا نیز کشورهای پیشرفته‌ای همچون امریکا، آلمان، انگلیس، روسیه، چین، ژاپن و استرالیا در حال توسعه سامانه‌های مختلف با اهداف نظامی و غیر نظامی و همچنین سکوهای هوایی شبه ماهواره هستند.
برای اینکه این صنعت برای کشور ارزش افزوده بیشتری داشته باشد باید چه اقدام‌هایی انجام داد؟
انجام فرایند دستیابی و تخلیص گاز هلیوم، برای افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌های عملیات این سامانه‌ها و ترویج بیشتر آنها در داخل کشور، امر مهمی است. به‌نظر می‌رسد اگر با آینده نگری و تحقیق و توسعه در این زمینه و طراحی وساخت محصولات تکامل یافته‌تر،  با فاصله کمی نسبت به کشورهای توسعه یافته در این مسیر گام برداریم و علاوه بر بازارهای داخلی نیم نگاهی هم به بازارهای منطقه داشته باشیم، ارزش افزوده زیادی برای کشور به ارمغان خواهد آورد.
پژوهشگاه فضایی برنامه‌ای برای طراحی و ساخت مدل‌های جدیدی از بالن‌های مخابراتی دارد؟
پژوهشگاه، در پروژه‌ای جدید بالن نسل 2 را برای ارتقای سامانه‌های مربوطه و ایجاد سامانه‌ای در کلاس جهانی در دست اجرا دارد.
بالن نسل دو چه تفاوتی با بالن‌های مخابراتی و ارتباطی قبلی دارند؟
چرخه طراحی سامانه بالن‌های مخابراتی با استفاده از تجربیات عملیات‌های قبلی و استفاده از دانش روز دنیا، به روزرسانی شده است. از سوی دیگر سیستم سامانه، مطابق با نیازهای عملیاتی پژوهشگاه فضایی و با هدف افزایش کیفیت، سهولت بهره برداری،  اطمینان بالاتر و قابلیت عرضه به کاربران داخلی و خارجی طراحی شده است. مهمتر اینکه سعی شده نظرات فنی کاربران این سامانه‌ها و نیازهای آنها نیز در طراحی سامانه بالن‌های مخابراتی لحاظ شود و اینکه با استفاده از توان تمامی بخش‌های پژوهشگاه فضایی، زیرساخت‌ها و گلوگاه‌های تکنولوژیک ساخت این نسل از بالن‌های مخابراتی (مانند پارچه با استحکام بالا و مقاوم به عبور گاز هلیوم) در داخل پژوهشگاه طراحی و توسعه داده شده است. در نهایت توان حمل محموله (محموله با جرم بیشتر در قیاس با سامانه قبلی و در ابعاد حجمی مشابه بالن بام 50) و مداومت پروازی آن ارتقا یافته و  با شرایط اقلیمی کشور و منطقه تطابق یافته است. بنابراین عملیات‌پذیری و شرایط بهره‌برداری راحت‌تر داشته و قابلیت رقابت با محصولات روز دنیا را خواهد داشت.
معمولاً به بالن‌های مخابراتی هم شبه ماهواره (کشتی هوایی) می‌گویند، چه شباهتی بین کشتی هوایی و این بالن‌ها وجود دارد؟
سکوهای هوایی استراتوسفری (لایه دوم زمین) با نام (HAPS) high altitude pseudo satellite) نسل پیشرفته‌ای از بالن‌های مخابراتی هستند که از آنها با نام «کشتی هوایی» یاد می‌شود و عملاً از سیستم‌های کنترلی و سیستم‌های پیش رانش مشابه هواپیما بهره می‌برند و همانند بالن‌های مخابراتی به زمین متصل نیستند. کشتی‌های هوایی با توجه به ارتفاع عملکردی بالا، سطح پوشش بسیار وسیعی را در اختیار کاربر قرار می‌دهند و میدان دید آنها با توجه به ارتفاع عملیاتی شعاعی در حدود 150 کیلومتر است و این وسعت پوشش و دائمی بودن آن منجر به کاربردهای وسیع برای این سامانه‌ها خواهد بود.
آیا پژوهشگاه ساخت کشتی‌های هوایی را نیز در برنامه دارد؟
بله پژوهشگاه طرح توسعه دستیابی به این سامانه‌ها را در دستور کار دارد و پروژه کشتی هوایی نمونه آزمایشگاهی و کیهان به‌عنوان محصولات میانی در دستیابی به این فناوری تعریف شده و هم اکنون با اتکا به دانش پژوهشگران این پژوهشگاه در حال اجرا است.

چالش‌ طرح جدید مجلس برای داده‌های تجاری

درحالی‌که بررسی طرح صیانت از کاربران فضای مجازی و ساماندهی فضای اینترنت در مجلس طی مدت اخیر حواشی زیادی ایجاد کرد و اعتراض‌ زیاد نسبت به آن باعث شد تا تصویب آن به تعویق بیفتد، هفته گذشته طرح دیگری با عنوان «یکپارچه‌سازی داده و اطلاعات ملی» در سکوت کامل رسانه‌ای در مجلس مطرح شد و قرار است به‌زودی برای تصویب آن تصمیم گرفته شود. به موجب این طرح، قرار است بستری برای یکپارچه‌سازی داده‌های مختلف موجود در کشور ایجاد شود و تشخیص اینکه کدام داده‌ها می‌توانند داده‌های ملی حساب شده و لزوما در دسترس نهادهای مذکور قرار بگیرند، برعهده کمیسیون «دوام» (داده‌ها و اطلاعات ملی) که زیرمجموعه مرکز ملی فضای مجازی است، خواهد بود. ابهاماتی که در مورد دسته‌بندی این داده‌ها و اختیارات نهادهای مطرح‌شده برای دسترسی به آنها وجود دارد، چالش‌های متعددی پیرامون این طرح ایجاد کرده است؛ چالش‌هایی که دامنه تاثیرگذاری آنها می‌تواند سازمان‌ها و کسب‌وکارهای زیادی را درگیر کند.
 
 
  پررنگ شدن نقش داده‌ها
ورود تکنولوژی به دنیای امروز، ماهیت بسیاری از مفاهیم را تغییر داده است که «داده‌ها» نیز از این امر مستثنی نیستند. تا چند دهه پیش، داده‌های مهم سازمان‌های مختلف به مجموعه اسناد کاغذی محدودی خلاصه می‌شدند و چالش چندانی پیرامون موضوع مدیریت این داده‌ها، مالکیت آنها، حریم خصوصی و... مطرح نبود؛ اما اکنون با تغییر ساختار داده‌ها از حالت سنتی و ورود آنها به دنیای دیجیتال، نه‌تنها نوع داده‌های تولیدی در هر سازمان و کسب‌وکاری تغییر کرده، بلکه پیچیدگی‌های بسیاری به‌خصوص از نظر ضریب اهمیت این داده‌ها، مالکیت حقوقی آنها، حریم خصوصی کاربران و... ایجاد شده است. این امر قانون‌گذاران را ناچار به تدوین قوانینی کرده است تا براساس آنها سازمان‌های مختلف، به‌خصوص شرکت‌های خصوصی بتوانند حوزه اختیارات خود را برای دسترسی به داده‌ها شناخته و همچنین برای حمایت از داده‌های کاربرانی که با کسب‌وکار این شرکت‌ها در تعاملند، استراتژی درستی در پیش بگیرند. شاید در نگاه اول، داده‌های مربوط به سفرهای درون‌شهری، تراکنش‌های بانکی یا جست‌وجوهای انجام‌شده در پلت‌فرم‌های مختلف توسط یک کاربر چندان اهمیتی نداشته باشد، اما با توجه به کاربردهایی که می‌توان از ترکیب مجموعه‌ای از چنین داده‌هایی با هوش‌مصنوعی به‌دست آورد، عمق اهمیت این موضوع مشخص می‌شود.
 
یکی از خلأهای اساسی که در فضای قانون‌گذاری کشور حس می‌شود، نبود قانون حریم خصوصی است. در تمام دنیا، این قانون یکی از قوانین زمینه‌ای تلقی شده و مبنای تفسیر دیگر قوانین در نظر گرفته می‌شود. مثلا در آمریکا، قانونی با عنوان «قانون حریم خصوصی» وجود دارد که مشخص می‌کند چه داده‌ای محرمانه تلقی می‌شود و سازمان‌ها در مقابل چنین داده‌هایی چه رویکردی باید اتخاذ کنند. به موجب این قانون چنانچه نهادی نیاز به‌دسترسی به چنین داده‌هایی داشته باشد، باید با تهیه حکم قضایی مبنی بر نیاز به آن داده، نسبت به‌دسترسی به آن اقدام کند. پیامدها و مسوولیت افشای احتمالی چنین داده‌هایی بر عهده آن نهاد خواهد بود و کاربر می‌تواند در مقابل افشای چنین داده‌ای از نهاد مزبور شکایت و ادعای غرامت کند. کارشناسان معتقدند جای چنین رویکردی در فضای قانون‌گذاری ما خالی است.
 
   باز شدن فضای اطلاعاتی
داده معادل کلمه دیتا (data) ریزترین موجودیت اطلاعاتی است که ساختار کاملا مشخصی دارد و تفسیرپذیر نیست؛ اما برعکس آن، اطلاعات (information)، حجمی از داده‌ها را شامل می‌شود که بدون وجود ساختار مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای تجمیع شده و در قالب ساختاری تفسیرپذیر ارائه می‌شود. به همین دلیل تمایز میان این دو مورد بسیار مهم است.  نیما نامداری، از فعالان حوزه کسب‌وکارهای دیجیتال در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: یکپارچه‌سازی و اشتراک‌گذاری «داده‌ها» بین سازمان‌های مختلف و ایجاد دسترسی آزاد برای تبادل اطلاعات، حرکتی خوب و ضروری است، اما انتقال آن از «کارگروه تعامل‌پذیری دولت الکترونیک» به زیرمجموعه مرکز ملی فضای مجازی کار چندان سنجیده‌ای نیست؛ زیرا این یک کار اجرایی و از اختیارات دولت است و انتقال آن به یک نهاد شورایی که کارکرد اجرایی ندارد، کار اشتباهی است. نامداری در تشریح این طرح می‌افزاید: افزایش تعامل‌پذیری بین دستگاه‌ها مستلزم دو کار است. پیش از آنکه این تعامل‌پذیری اتفاق بیفتد، باید ساختار داده در دستگاه‌های دولتی یکسان شود. در برخی حوزه‌ها مانند ثبت‌احوال و بانکداری این کار انجام شده است، اما مثلا اطلاعات پستی که در قالب متن نوشته می‌شود، ساختار استانداردی ندارد و اطلاعاتی از این دست نیز کم نیستند که این امر ایجاد تعامل‌پذیری در این مورد را دشوار می‌کند. در سند مربوط به این طرح آورده شده است که متقاضیان داده‌ها و اطلاعات می‌توانند دستگاه‌ها و نهادهای مشمول این قانون و شرکت‌ها و موسسات بخش غیردولتی و اشخاص مسوول کسب‌وکارهایی باشند که برای ارائه خدمات الکترونیکی و هوشمند یا تکمیل فرآیندهای الکترونیکی نیازمند داده و اطلاعات هستند. نامداری با تاکید بر اهمیت دسترسی اشخاص ثالث بیرون دولت (مانند کسب‌وکارهای خصوصی) به برخی از این داده‌های دولتی می‌گوید: در بسیاری موارد، کسب‌وکارهایی مانند استارت‌آپ‌های فینتکی برای سرویس‌دهی به اطلاعات هویتی کاربران مانند کدملی، شماره موبایل، مالکیت و... نیاز دارند تا بتوانند کاربر را احراز هویت کرده و از بروز انواع تخلفات اعم از پولشویی و کلاه‌برداری جلوگیری کنند. درحالی‌که اکنون برای دسترسی به چنین اطلاعاتی سازوکار مشخصی وجود ندارد و کسب‌وکارها جز با نامه‌نگاری‌ها و محدودیت‌های فراوان نمی‌توانند به چنین امکاناتی دست پیدا کنند. این فعال حوزه تکنولوژی ضمن تاکید بر اهمیت این اقدام در راستای باز شدن فضای داده‌های حاکمیتی می‌گوید: اجرای این طرح مستلزم در نظر گرفتن ظرافت‌های بسیاری است؛ زیرا باید باز شدن فضای دسترسی، همراه با حفظ محرمانگی داده‌های کاربران باشد. نامداری در ادامه اضافه می‌کند: در کشورهای پیشرفته اساسا برای نحوه اخذ این دسترسی‌ها سازوکار و ضوابط مشخصی وجود دارد؛ مثلا پیش از آنکه داده‌های بانکی یک کاربر در اختیار یک سازمان ثالث قرار گیرد، از او کسب اجازه می‌شود. نامداری تاکید می‌کند: اهمیت این طرح وقتی مشخص می‌شود که این دسترسی استاندارد برای نهادهای ثالث خصوصی ایجاد شود، وگرنه اشتراک‌گذاری داده‌ها میان نهادهای دولتی مختلف پیش‌تر نیز تا حدی انجام می‌شد و اتفاق چندان جدید و عجیبی نیست.
 
   چالش‌های طرح جدید
به دلیل اینکه در این طرح اشاره مستقیمی به‌دسترسی به داده‌های بخش‌خصوصی نشده است، ابعاد تاثیرگذاری آن به‌طور واضح مشخص نیست و تا زمانی که جزئیات این طرح کاملا مشخص نشود، امکانی برای سنجش میزان تاثیر آن بر برخی کسب‌وکارهای خصوصی و استارت‌آپی وجود نخواهد داشت. حتی اگر این اختیار در مورد کسب‌وکارهای خصوصی از نهادهای حاکمیتی سلب شود، تکلیف نهادهای نیمه‌خصوصی چه خواهد شد؛ زیرا اکنون بسیاری از کسب‌وکارهای آنلاین شاخص شرکت مانند تاکسی‌های اینترنتی یا حتی برخی بانک‌های خصوصی، سهامداران دولتی دارند و ممکن است به‌خاطر وجود این سهامداران، ملزم به ارائه داده‌های کاربرانشان به بخش‌های دولتی شوند.
 
نامداری با انتقاد از برخی از بخش‌های این طرح می‌گوید: در طرح مذکور آمده است که «داده ملی، داده‌ای است که به هر شکلی در اختیار بخش دولتی قرار گرفته است»، درحالی که این تعریف غلط است و در واقع داده ملی، داده‌ای است که دستگاه دولتی بنا به وظایف خود مکلف به داشتن آن است. به‌عنوان مثال فرض کنید وزارت بهداشت به بهانه نظارت به تمامی اپلیکیشن‌های سلامت اعلام کند داده‌هایشان را در اختیار این نهاد قرار دهند، درحالی‌که این داده‌ها، داده ملی نیستند و ممکن است وزارت بهداشت بنا به نیازی مقطعی این درخواست را مطرح کرده باشد. وی با تاکید بر سابقه دستگاه‌های دولتی در ولع جمع‌آوری داده‌های بی‌مورد از بخش‌های خصوصی می‌گوید: این موضوع نگرانی ایجاد می‌کند؛ چراکه با ملی تلقی شدن چنین داده‌هایی، راه برای استفاده دستگاه‌های دیگر از این داده‌ها باز می‌شود و پیامدهای دیگری برای کسب‌وکارها ایجاد می‌شود. این امر در ابعاد مالی اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند؛ زیرا ممکن است با استفاده از این داده‌ها، زمینه برای مالیات‌تراشی‌های بی‌مورد در مورد برخی کسب‌وکارها ایجاد شود. نامداری با تاکید بر همکاری همیشگی کسب‌وکارهای اینترنتی در پرداخت مالیات می‌گوید: بدون شک کسی با پرداخت مالیات مخالفتی ندارد، اما با شناختی که از نظام مالیاتی داریم، این سازمان ترجیح می‌دهد فقط عملکرد خود در بودجه دولت را مدنظر قرار دهد و به هر طریقی مالیات بسازد.
 
نامداری مبهم بودن موضع این طرح در قبال «متادیتا» را از دیگر چالش‌های این طرح به حساب آورده و می‌گوید: متادیتا یا فراداده، داده‌ای است که به فهم و تفسیر داده اصلی کمک می‌کند. سوال این است که آیا در این قانون درباره فراداده‌ها فکری شده است یا خیر. چنانچه الزام اشتراک‌گذاری فراداده‌ها نیز مانند «داده‌ها» ایجاد شود، راه برای استفاده سلیقه‌ای از این فراداده‌ها باز می‌شود و این نگران‌کننده است.
 
عباس خاراباف، از دیگر فعالان کسب‌وکارهای دیجیتال درباره نگرانی‌های حول موضوع مالکیت داده‌ها و اختیار دسترسی نهادهای مختلف به آنها می‌گوید: براساس مقررات مواد ۲۱ و ۲۳ قانون جرائم رایانه‌ای (مواد ۷۴۹ و ۷۵۱ قانون مجازات) ارائه‌دهندگان خدمات دسترسی و میزبانی مکلف هستند داده‌های مربوط به کاربرانشان را جمع‌آوری کنند. همچنین در قوانین و مقررات مختلف حوزه فضای مجازی تاکیدات بسیاری درخصوص حفاظت از حریم شخصی اشخاص و داده‌های آنان وجود دارد. برای مثال در مواد ۵۸، ۵۹ و ۶۰ قانون تجارت الکترونیکی مقررات سخت‌گیرانه‌ای را برای جمع‌آوری و استفاده از این داده‌ها بر کسب‌وکارها تحمیل کرده است و در مواد ۱۷ و ۲۴ «آیین‌نامه جمع‌آوری و استنادپذیری ادله الکترونیکی» این امر فقط با دستور مقام قضایی امکان‌پذیر است. افزون بر آن، مقام قضایی برای دستیابی به داده‌های اشخاص باید ظن قوی بر ارتکاب جرم داشته باشد. ورای تما‌م این مباحث، دستور به اخذ اطلاعات کسب‌وکارها باید صریح و شفاف و مشتمل بر شخص ارائه‌دهنده، موضوع و نوع داده‌ها، شیوه و زمان تحویل داده‌ها و مرجع تحویل نیز باشد. به علاوه مطابق با ماده ۶۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری باید به صورت محدود و با تعیین حدود آن صورت گیرد.
 
 وی تصریح می‌کند: این درحالی است که بعضا مقام‌های قضایی درخواست توقیف یا تفتیش داده‌ها را بدون در نظر گرفتن موارد فوق انجام می‌دهند. به‌طور مثال یک‌باره درخواست دریافت اطلاعات تمام کاربران یک کسب‌وکار اینترنتی را که دارای میلیون‌ها کاربر است، صادر می‌کنند؛ چنین درخواستی در دنیای فیزیکی و مادی بسیار بسیار نادر است و مشخص نیست چرا در دنیای مجازی هر روز بر تعداد چنین درخواست‌هایی افزوده می‌شود. به بیان دیگر بسیاری از نهادها با درخواست‌های دور از منطق خود مبنی بر دسترسی به داده‌های بخش‌خصوصی، علاوه بر اینکه الزامات و وجوه قانونی مربوط به این موضوع و حریم خصوصی اشخاص را زیر پا می‌گذارند، مالکیت داده‌های پردازش‌شده از سوی کسب‌وکارها را که متعلق به شخص خودشان است نیز نادیده گرفته و هیچ‌گونه مرزبندی و احترامی برای این موضوع قائل نیستند. این درحالی است که اقدامات این‌چنینی ‌می‌تواند در دنیای کسب‌وکارهای فضای مجازی که بخش قابل‌توجهی از ارزش و اعتبارشان بر پایه داده‌هایی است که در اختیار دارند، حاشیه امن آنها را سلب کرده و در واقع انگیزه و اعتماد لازم برای ادامه فعالیت و ورود به عرصه‌های جدید را از بین ببرد. با این اوصاف به‌نظر می‌رسد با توجه به حساسیت داده‌های محرمانه و حریم خصوصی- که این روزها به مساله‌ای مهم در حاکمیت دیجیتال تبدیل شده است- تصمیم‌گیری درباره طرح‌های این‌چنینی می‌تواند با چالش‌های جدی همراه باشد. از همین‌رو، شفافیت بیشتر درباره جزئیات و پیامدهای اجرای این طرح می‌تواند پاسخ مناسبی برای دغدغه‌ها و نگرانی‌های کسب‌وکارها، کاربران و تمام ذی‌نفعان آن باشد.

چالش‌ طرح جدید مجلس برای داده‌های تجاری

درحالی‌که بررسی طرح صیانت از کاربران فضای مجازی و ساماندهی فضای اینترنت در مجلس طی مدت اخیر حواشی زیادی ایجاد کرد و اعتراض‌ زیاد نسبت به آن باعث شد تا تصویب آن به تعویق بیفتد، هفته گذشته طرح دیگری با عنوان «یکپارچه‌سازی داده و اطلاعات ملی» در سکوت کامل رسانه‌ای در مجلس مطرح شد و قرار است به‌زودی برای تصویب آن تصمیم گرفته شود. به موجب این طرح، قرار است بستری برای یکپارچه‌سازی داده‌های مختلف موجود در کشور ایجاد شود و تشخیص اینکه کدام داده‌ها می‌توانند داده‌های ملی حساب شده و لزوما در دسترس نهادهای مذکور قرار بگیرند، برعهده کمیسیون «دوام» (داده‌ها و اطلاعات ملی) که زیرمجموعه مرکز ملی فضای مجازی است، خواهد بود. ابهاماتی که در مورد دسته‌بندی این داده‌ها و اختیارات نهادهای مطرح‌شده برای دسترسی به آنها وجود دارد، چالش‌های متعددی پیرامون این طرح ایجاد کرده است؛ چالش‌هایی که دامنه تاثیرگذاری آنها می‌تواند سازمان‌ها و کسب‌وکارهای زیادی را درگیر کند.
 
 
  پررنگ شدن نقش داده‌ها
ورود تکنولوژی به دنیای امروز، ماهیت بسیاری از مفاهیم را تغییر داده است که «داده‌ها» نیز از این امر مستثنی نیستند. تا چند دهه پیش، داده‌های مهم سازمان‌های مختلف به مجموعه اسناد کاغذی محدودی خلاصه می‌شدند و چالش چندانی پیرامون موضوع مدیریت این داده‌ها، مالکیت آنها، حریم خصوصی و... مطرح نبود؛ اما اکنون با تغییر ساختار داده‌ها از حالت سنتی و ورود آنها به دنیای دیجیتال، نه‌تنها نوع داده‌های تولیدی در هر سازمان و کسب‌وکاری تغییر کرده، بلکه پیچیدگی‌های بسیاری به‌خصوص از نظر ضریب اهمیت این داده‌ها، مالکیت حقوقی آنها، حریم خصوصی کاربران و... ایجاد شده است. این امر قانون‌گذاران را ناچار به تدوین قوانینی کرده است تا براساس آنها سازمان‌های مختلف، به‌خصوص شرکت‌های خصوصی بتوانند حوزه اختیارات خود را برای دسترسی به داده‌ها شناخته و همچنین برای حمایت از داده‌های کاربرانی که با کسب‌وکار این شرکت‌ها در تعاملند، استراتژی درستی در پیش بگیرند. شاید در نگاه اول، داده‌های مربوط به سفرهای درون‌شهری، تراکنش‌های بانکی یا جست‌وجوهای انجام‌شده در پلت‌فرم‌های مختلف توسط یک کاربر چندان اهمیتی نداشته باشد، اما با توجه به کاربردهایی که می‌توان از ترکیب مجموعه‌ای از چنین داده‌هایی با هوش‌مصنوعی به‌دست آورد، عمق اهمیت این موضوع مشخص می‌شود.
 
یکی از خلأهای اساسی که در فضای قانون‌گذاری کشور حس می‌شود، نبود قانون حریم خصوصی است. در تمام دنیا، این قانون یکی از قوانین زمینه‌ای تلقی شده و مبنای تفسیر دیگر قوانین در نظر گرفته می‌شود. مثلا در آمریکا، قانونی با عنوان «قانون حریم خصوصی» وجود دارد که مشخص می‌کند چه داده‌ای محرمانه تلقی می‌شود و سازمان‌ها در مقابل چنین داده‌هایی چه رویکردی باید اتخاذ کنند. به موجب این قانون چنانچه نهادی نیاز به‌دسترسی به چنین داده‌هایی داشته باشد، باید با تهیه حکم قضایی مبنی بر نیاز به آن داده، نسبت به‌دسترسی به آن اقدام کند. پیامدها و مسوولیت افشای احتمالی چنین داده‌هایی بر عهده آن نهاد خواهد بود و کاربر می‌تواند در مقابل افشای چنین داده‌ای از نهاد مزبور شکایت و ادعای غرامت کند. کارشناسان معتقدند جای چنین رویکردی در فضای قانون‌گذاری ما خالی است.
 
   باز شدن فضای اطلاعاتی
داده معادل کلمه دیتا (data) ریزترین موجودیت اطلاعاتی است که ساختار کاملا مشخصی دارد و تفسیرپذیر نیست؛ اما برعکس آن، اطلاعات (information)، حجمی از داده‌ها را شامل می‌شود که بدون وجود ساختار مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای تجمیع شده و در قالب ساختاری تفسیرپذیر ارائه می‌شود. به همین دلیل تمایز میان این دو مورد بسیار مهم است.  نیما نامداری، از فعالان حوزه کسب‌وکارهای دیجیتال در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» می‌گوید: یکپارچه‌سازی و اشتراک‌گذاری «داده‌ها» بین سازمان‌های مختلف و ایجاد دسترسی آزاد برای تبادل اطلاعات، حرکتی خوب و ضروری است، اما انتقال آن از «کارگروه تعامل‌پذیری دولت الکترونیک» به زیرمجموعه مرکز ملی فضای مجازی کار چندان سنجیده‌ای نیست؛ زیرا این یک کار اجرایی و از اختیارات دولت است و انتقال آن به یک نهاد شورایی که کارکرد اجرایی ندارد، کار اشتباهی است. نامداری در تشریح این طرح می‌افزاید: افزایش تعامل‌پذیری بین دستگاه‌ها مستلزم دو کار است. پیش از آنکه این تعامل‌پذیری اتفاق بیفتد، باید ساختار داده در دستگاه‌های دولتی یکسان شود. در برخی حوزه‌ها مانند ثبت‌احوال و بانکداری این کار انجام شده است، اما مثلا اطلاعات پستی که در قالب متن نوشته می‌شود، ساختار استانداردی ندارد و اطلاعاتی از این دست نیز کم نیستند که این امر ایجاد تعامل‌پذیری در این مورد را دشوار می‌کند. در سند مربوط به این طرح آورده شده است که متقاضیان داده‌ها و اطلاعات می‌توانند دستگاه‌ها و نهادهای مشمول این قانون و شرکت‌ها و موسسات بخش غیردولتی و اشخاص مسوول کسب‌وکارهایی باشند که برای ارائه خدمات الکترونیکی و هوشمند یا تکمیل فرآیندهای الکترونیکی نیازمند داده و اطلاعات هستند. نامداری با تاکید بر اهمیت دسترسی اشخاص ثالث بیرون دولت (مانند کسب‌وکارهای خصوصی) به برخی از این داده‌های دولتی می‌گوید: در بسیاری موارد، کسب‌وکارهایی مانند استارت‌آپ‌های فینتکی برای سرویس‌دهی به اطلاعات هویتی کاربران مانند کدملی، شماره موبایل، مالکیت و... نیاز دارند تا بتوانند کاربر را احراز هویت کرده و از بروز انواع تخلفات اعم از پولشویی و کلاه‌برداری جلوگیری کنند. درحالی‌که اکنون برای دسترسی به چنین اطلاعاتی سازوکار مشخصی وجود ندارد و کسب‌وکارها جز با نامه‌نگاری‌ها و محدودیت‌های فراوان نمی‌توانند به چنین امکاناتی دست پیدا کنند. این فعال حوزه تکنولوژی ضمن تاکید بر اهمیت این اقدام در راستای باز شدن فضای داده‌های حاکمیتی می‌گوید: اجرای این طرح مستلزم در نظر گرفتن ظرافت‌های بسیاری است؛ زیرا باید باز شدن فضای دسترسی، همراه با حفظ محرمانگی داده‌های کاربران باشد. نامداری در ادامه اضافه می‌کند: در کشورهای پیشرفته اساسا برای نحوه اخذ این دسترسی‌ها سازوکار و ضوابط مشخصی وجود دارد؛ مثلا پیش از آنکه داده‌های بانکی یک کاربر در اختیار یک سازمان ثالث قرار گیرد، از او کسب اجازه می‌شود. نامداری تاکید می‌کند: اهمیت این طرح وقتی مشخص می‌شود که این دسترسی استاندارد برای نهادهای ثالث خصوصی ایجاد شود، وگرنه اشتراک‌گذاری داده‌ها میان نهادهای دولتی مختلف پیش‌تر نیز تا حدی انجام می‌شد و اتفاق چندان جدید و عجیبی نیست.
 
   چالش‌های طرح جدید
به دلیل اینکه در این طرح اشاره مستقیمی به‌دسترسی به داده‌های بخش‌خصوصی نشده است، ابعاد تاثیرگذاری آن به‌طور واضح مشخص نیست و تا زمانی که جزئیات این طرح کاملا مشخص نشود، امکانی برای سنجش میزان تاثیر آن بر برخی کسب‌وکارهای خصوصی و استارت‌آپی وجود نخواهد داشت. حتی اگر این اختیار در مورد کسب‌وکارهای خصوصی از نهادهای حاکمیتی سلب شود، تکلیف نهادهای نیمه‌خصوصی چه خواهد شد؛ زیرا اکنون بسیاری از کسب‌وکارهای آنلاین شاخص شرکت مانند تاکسی‌های اینترنتی یا حتی برخی بانک‌های خصوصی، سهامداران دولتی دارند و ممکن است به‌خاطر وجود این سهامداران، ملزم به ارائه داده‌های کاربرانشان به بخش‌های دولتی شوند.
 
نامداری با انتقاد از برخی از بخش‌های این طرح می‌گوید: در طرح مذکور آمده است که «داده ملی، داده‌ای است که به هر شکلی در اختیار بخش دولتی قرار گرفته است»، درحالی که این تعریف غلط است و در واقع داده ملی، داده‌ای است که دستگاه دولتی بنا به وظایف خود مکلف به داشتن آن است. به‌عنوان مثال فرض کنید وزارت بهداشت به بهانه نظارت به تمامی اپلیکیشن‌های سلامت اعلام کند داده‌هایشان را در اختیار این نهاد قرار دهند، درحالی‌که این داده‌ها، داده ملی نیستند و ممکن است وزارت بهداشت بنا به نیازی مقطعی این درخواست را مطرح کرده باشد. وی با تاکید بر سابقه دستگاه‌های دولتی در ولع جمع‌آوری داده‌های بی‌مورد از بخش‌های خصوصی می‌گوید: این موضوع نگرانی ایجاد می‌کند؛ چراکه با ملی تلقی شدن چنین داده‌هایی، راه برای استفاده دستگاه‌های دیگر از این داده‌ها باز می‌شود و پیامدهای دیگری برای کسب‌وکارها ایجاد می‌شود. این امر در ابعاد مالی اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند؛ زیرا ممکن است با استفاده از این داده‌ها، زمینه برای مالیات‌تراشی‌های بی‌مورد در مورد برخی کسب‌وکارها ایجاد شود. نامداری با تاکید بر همکاری همیشگی کسب‌وکارهای اینترنتی در پرداخت مالیات می‌گوید: بدون شک کسی با پرداخت مالیات مخالفتی ندارد، اما با شناختی که از نظام مالیاتی داریم، این سازمان ترجیح می‌دهد فقط عملکرد خود در بودجه دولت را مدنظر قرار دهد و به هر طریقی مالیات بسازد.
 
نامداری مبهم بودن موضع این طرح در قبال «متادیتا» را از دیگر چالش‌های این طرح به حساب آورده و می‌گوید: متادیتا یا فراداده، داده‌ای است که به فهم و تفسیر داده اصلی کمک می‌کند. سوال این است که آیا در این قانون درباره فراداده‌ها فکری شده است یا خیر. چنانچه الزام اشتراک‌گذاری فراداده‌ها نیز مانند «داده‌ها» ایجاد شود، راه برای استفاده سلیقه‌ای از این فراداده‌ها باز می‌شود و این نگران‌کننده است.
 
عباس خاراباف، از دیگر فعالان کسب‌وکارهای دیجیتال درباره نگرانی‌های حول موضوع مالکیت داده‌ها و اختیار دسترسی نهادهای مختلف به آنها می‌گوید: براساس مقررات مواد ۲۱ و ۲۳ قانون جرائم رایانه‌ای (مواد ۷۴۹ و ۷۵۱ قانون مجازات) ارائه‌دهندگان خدمات دسترسی و میزبانی مکلف هستند داده‌های مربوط به کاربرانشان را جمع‌آوری کنند. همچنین در قوانین و مقررات مختلف حوزه فضای مجازی تاکیدات بسیاری درخصوص حفاظت از حریم شخصی اشخاص و داده‌های آنان وجود دارد. برای مثال در مواد ۵۸، ۵۹ و ۶۰ قانون تجارت الکترونیکی مقررات سخت‌گیرانه‌ای را برای جمع‌آوری و استفاده از این داده‌ها بر کسب‌وکارها تحمیل کرده است و در مواد ۱۷ و ۲۴ «آیین‌نامه جمع‌آوری و استنادپذیری ادله الکترونیکی» این امر فقط با دستور مقام قضایی امکان‌پذیر است. افزون بر آن، مقام قضایی برای دستیابی به داده‌های اشخاص باید ظن قوی بر ارتکاب جرم داشته باشد. ورای تما‌م این مباحث، دستور به اخذ اطلاعات کسب‌وکارها باید صریح و شفاف و مشتمل بر شخص ارائه‌دهنده، موضوع و نوع داده‌ها، شیوه و زمان تحویل داده‌ها و مرجع تحویل نیز باشد. به علاوه مطابق با ماده ۶۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری باید به صورت محدود و با تعیین حدود آن صورت گیرد.
 
 وی تصریح می‌کند: این درحالی است که بعضا مقام‌های قضایی درخواست توقیف یا تفتیش داده‌ها را بدون در نظر گرفتن موارد فوق انجام می‌دهند. به‌طور مثال یک‌باره درخواست دریافت اطلاعات تمام کاربران یک کسب‌وکار اینترنتی را که دارای میلیون‌ها کاربر است، صادر می‌کنند؛ چنین درخواستی در دنیای فیزیکی و مادی بسیار بسیار نادر است و مشخص نیست چرا در دنیای مجازی هر روز بر تعداد چنین درخواست‌هایی افزوده می‌شود. به بیان دیگر بسیاری از نهادها با درخواست‌های دور از منطق خود مبنی بر دسترسی به داده‌های بخش‌خصوصی، علاوه بر اینکه الزامات و وجوه قانونی مربوط به این موضوع و حریم خصوصی اشخاص را زیر پا می‌گذارند، مالکیت داده‌های پردازش‌شده از سوی کسب‌وکارها را که متعلق به شخص خودشان است نیز نادیده گرفته و هیچ‌گونه مرزبندی و احترامی برای این موضوع قائل نیستند. این درحالی است که اقدامات این‌چنینی ‌می‌تواند در دنیای کسب‌وکارهای فضای مجازی که بخش قابل‌توجهی از ارزش و اعتبارشان بر پایه داده‌هایی است که در اختیار دارند، حاشیه امن آنها را سلب کرده و در واقع انگیزه و اعتماد لازم برای ادامه فعالیت و ورود به عرصه‌های جدید را از بین ببرد. با این اوصاف به‌نظر می‌رسد با توجه به حساسیت داده‌های محرمانه و حریم خصوصی- که این روزها به مساله‌ای مهم در حاکمیت دیجیتال تبدیل شده است- تصمیم‌گیری درباره طرح‌های این‌چنینی می‌تواند با چالش‌های جدی همراه باشد. از همین‌رو، شفافیت بیشتر درباره جزئیات و پیامدهای اجرای این طرح می‌تواند پاسخ مناسبی برای دغدغه‌ها و نگرانی‌های کسب‌وکارها، کاربران و تمام ذی‌نفعان آن باشد.

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: روایت همکاری تهران و مسکو برای موتور جستجوی «یاندکس» در ایران

 
 وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: حدود ۶ سال قبل قرار شد با همکاری ایران و روسیه، موتور جستجوی «یاندکس» در ایران فعالیت تجاری خود را آغاز کند اما این مسئله به سرعت از سوی روسیه تکذیب شد.
 
ا «محمد جواد آذری جهرمی» در کانال تلگرامی خود نوشت: آبان ۱۳۹۴ نیکلای نیکیفوروف، وزیر ارتباطات وقت روسیه، به ایران سفر کرد و ملاقات‌هایی با محمود واعظی وزیر ارتباطات وقت ایران داشت.
 
وزیر ارتباطات افزود: پس از پایان ملاقات‌ها، دو طرف در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک حضور یافتند و محمود واعظی، از موافقت ایران و روسیه برای ایجاد دفتر موتور جستجوی یاندکس در ایران و گسترش فعالیت تجاری ایران با یاندکس در جهت رفع انحصار شرکت‌ها آمریکایی گفت.
 
جهرمی با بیان این‌که آنچه واعظی گفت، دقیقا محور مذاکرات و توافقات جلسه بوده است، افزود: یک روز پس از انتشار این خبر، علیرغم حضور وزیر روس در ایران، شرکت یاندکس روسیه در بیانیه‌ای هرگونه عزم خود برای افتتاح دفتر خود در ایران را تکذیب کرد.
 
به نظر می‌رسید که بخشی از سرمایه‌گذاری یاندکس روس هم مثل تن‌سنت چین، توسط بازار سرمایه آمریکا تامین می‌شود.
 
به گزارش ایرنا، یاندکس (به روسی: Яндекс) یک شرکت فناوری اطلاعات روسی است که بزرگترین موتور جستجوی روسیه و هشتمین موتور جستجوی جهان را اداره می‌کند. 

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: روایت همکاری تهران و مسکو برای موتور جستجوی «یاندکس» در ایران

 
 وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: حدود ۶ سال قبل قرار شد با همکاری ایران و روسیه، موتور جستجوی «یاندکس» در ایران فعالیت تجاری خود را آغاز کند اما این مسئله به سرعت از سوی روسیه تکذیب شد.
 
ا «محمد جواد آذری جهرمی» در کانال تلگرامی خود نوشت: آبان ۱۳۹۴ نیکلای نیکیفوروف، وزیر ارتباطات وقت روسیه، به ایران سفر کرد و ملاقات‌هایی با محمود واعظی وزیر ارتباطات وقت ایران داشت.
 
وزیر ارتباطات افزود: پس از پایان ملاقات‌ها، دو طرف در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک حضور یافتند و محمود واعظی، از موافقت ایران و روسیه برای ایجاد دفتر موتور جستجوی یاندکس در ایران و گسترش فعالیت تجاری ایران با یاندکس در جهت رفع انحصار شرکت‌ها آمریکایی گفت.
 
جهرمی با بیان این‌که آنچه واعظی گفت، دقیقا محور مذاکرات و توافقات جلسه بوده است، افزود: یک روز پس از انتشار این خبر، علیرغم حضور وزیر روس در ایران، شرکت یاندکس روسیه در بیانیه‌ای هرگونه عزم خود برای افتتاح دفتر خود در ایران را تکذیب کرد.
 
به نظر می‌رسید که بخشی از سرمایه‌گذاری یاندکس روس هم مثل تن‌سنت چین، توسط بازار سرمایه آمریکا تامین می‌شود.
 
به گزارش ایرنا، یاندکس (به روسی: Яндекс) یک شرکت فناوری اطلاعات روسی است که بزرگترین موتور جستجوی روسیه و هشتمین موتور جستجوی جهان را اداره می‌کند. 

۴ دلیل عمده دسترسی نداشتن برخی روستاها به اینترنت

 مدیرکل دفتر هماهنگی و امور استان‌های وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، چهار دلیل عمده وصل نشدن برخی روستاها به اینترنت را موقعیت جغرافیایی، ضرورت اتصال به فیبر نوری، هزینه‌بر بودن ساخت دکل مخابراتی و نبود زیرساخت مناسب برای افزایش پهنای باند عنوان کرد.
 
«حسین حمیدی‌پور» امروز (چهارشنبه)درباره وضعیت اتصال برخی از روستاها به اینترنت و فاصله کوتاه باقی‌مانده تا تحقق ۱۰۰ درصدی اتصال آنها به شبکه ملی اطلاعات، اظهار داشت: رساندن سرویس اینترنت به روستاها به موقعیت‌ جغرافیایی متفاوت آن‌ها بستگی دارد، روستاها گاهی در موقعیت جغرافیایی کوهستانی هستند که توسعه ارتباطات در آنجا سخت‌تر است.
 
مدیرکل دفتر هماهنگی و امور استان‌های وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات افزود: برخی از مردم می‌گویند چرا در برخی روستاهای نزدیک به شهرهای بزرگ، دسترسی به اینترنت وجود ندارد؟ برای مثال چرا تعداد روستاهای بدون ارتباط شهرستان قزوین که فاصله جغرافیایی زیادی با استان البرز (دارای پوشش ۱۰۰ درصدی) ندارد، این‌قدر زیاد است؟  
 
وی خاطر نشان کرد: در این خصوص باید توجه کرد که این نگاه، غیرفنی و اشتباه است، چرا که نزدیکی به شهرهای بزرگ و دارای ارتباط نمی‌تواند معیاری برای پوشش‌دهی روستاهای اطراف باشد.
 
مدیرکل دفتر هماهنگی و امور استان‌های وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تصریح‌کرد: برای توسعه و امکان برقراری صدا و ارائه سرویس اینترنت، به «دید رادیویی» یا کشیدن فیبر نوری نیاز است تا بتوان دسترسی روستای موردنظر به شبکه ملی اطلاعات را فراهم کرد و اگر این دید فراهم نباشد ساخت دکل مخابرات نمی‌تواند مشکل را به‌تنهایی حل کند.
 
حمیدی‌پور تاکید کرد: برای بسیاری از نقاط رادیویی که استفاده از فیبر نوری یا دید رادیویی وجود نداشت، از ماهواره استفاده کردیم و دلیل اصلی کُندی پیشرفت در توسعه ارتباطات در بعضی از روستاهای شهرستان قزوین قرار گرفتن آن بخش در دل کوهستان است.
 
این مقام مسوول ادامه‌داد: طبیعی است که هزینه تمام شده سرویس برای آن روستا بسیار بالاست و به تعداد سایت بیشتری نیاز دارند. علاوه بر این باید سایت واسط ساخته شود و فیبر نوری اجرا کنیم که این بخش نیز ضمن نیاز داشتن به هزینه گزاف، زمان‌بر خواهد بود.
 
وی با بیان اینکه ساخت هر دکل مخابراتی حداقل به ۲ تا سه میلیارد تومان هزینه نیاز دارد، افزود: در شرایط این‌چنینی به‌جای اینکه یک روستای مثلاً ۳۰ خانواری را با ساخت چند سایت و فیبر نوری به اینترنت متصل کنیم، بهتر است آن هزینه را برای روستایی صرف کنیم که جمعیت بیشتری در آنجا زندگی می‌کنند.
 
مدیرکل دفتر هماهنگی و امور استان‌های وزارت ارتباطات درباره اینکه چرا روستاهای شمالی استان سیستان‌وبلوچستان بیشتر به اینترنت متصل هستند و برخلاف آن روستاهای جنوبی دسترسی خوبی ندارند، افزود: قسمت شمالی استان سیستان‌وبلوچستان از نظر جغرافیایی کویری و دشت است و با احداث یک سایت می‌توان برای چند روستا، پوشش اینترنت فراهم کرد؛ برخلاف قسمت جنوبی این استان که کاملاً کوهستانی است و در بعضی موارد مشکلات برق و جاده دسترسی نیز دادند.
 
وی ادامه‌داد: در این شرایط توسعه ارتباطات نیاز به زمان و صرف هزینه بیشتری دارد و وزارت ارتباطات با صرف هزینه‌های زیادی تلاش کرده تا شکاف ایجاد شده حاصل از سال‌های قبل را جبران کند و این وظیفه ما است که سرویس مطلوب را برای مردم فراهم کنیم.
 
حمیدی‌پور بیان‌داشت: دلیل دیگر کُندی که در مسیر توسعه روستاهای این استان وجود دارد، به مخابرات مربوط است که نمی‌تواند ظرفیت پهنای باند را تأمین کند، زیرا زیرساخت آن استان رشد مناسبی نداشته است. مخابرات آن منطقه برای ایجاد ظرفیت در بعضی از روستاها باید شبکه خود را از نظر زیرساختی به‌روزرسانی کند که برای محقق شدن آن هم نیازمند زمان و هزینه است.
 
وی به مشکل دیگری که در مسیر اجرایی شدن پروژه توسعه ارتباطات روستایی وجود دارد اشاره کرد و گفت: برای ساخت دکل‌های مخابراتی در روستاها، جاده دسترسی و برق از نیازهای ضروری است و اگر روستایی جاده و برق نداشته باشد، رساندن ارتباطات را سخت‌تر خواهد کرد.  
 
این مسوول درباره اتصال ۱۰۰ درصدی روستاهای بالای ۲۰ خانوار کشور به اینترنت، گفت: تلاش خانواده وزارت ارتباطات بر این است که پوشش ۱۰۰ درصدی برای همه روستاها مهیا شود و با همه علاقه‌ای که به اعلام پوشش ۱۰۰ درصد استان‌ها و شهرستان و افتخار کردن به آن داریم، نگاه و باور ما استفاده بهینه از تجهیزاتی است که می‌دانیم به‌سختی وارد کشور می‌شوند.
 
حمیدی‌پور افزود: منطق حکم نمی‌کند که شرایط اتصال یک روستا در یک استان با ۳۰ خانوار برقرار شود و پوشش ۱۰۰ درصدی آن را اعلام کنیم، اما روستای دیگر در استان دیگر با خانوار بالاتر از این نعمت محروم باشند، ما به دنبال رفاه اکثریت مردم هستیم تا اینکه آمار وزارت ارتباطات را در توسعه ارتباطات روستایی بالا ببریم.

۴ دلیل عمده دسترسی نداشتن برخی روستاها به اینترنت

 مدیرکل دفتر هماهنگی و امور استان‌های وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، چهار دلیل عمده وصل نشدن برخی روستاها به اینترنت را موقعیت جغرافیایی، ضرورت اتصال به فیبر نوری، هزینه‌بر بودن ساخت دکل مخابراتی و نبود زیرساخت مناسب برای افزایش پهنای باند عنوان کرد.
 
«حسین حمیدی‌پور» امروز (چهارشنبه)درباره وضعیت اتصال برخی از روستاها به اینترنت و فاصله کوتاه باقی‌مانده تا تحقق ۱۰۰ درصدی اتصال آنها به شبکه ملی اطلاعات، اظهار داشت: رساندن سرویس اینترنت به روستاها به موقعیت‌ جغرافیایی متفاوت آن‌ها بستگی دارد، روستاها گاهی در موقعیت جغرافیایی کوهستانی هستند که توسعه ارتباطات در آنجا سخت‌تر است.
 
مدیرکل دفتر هماهنگی و امور استان‌های وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات افزود: برخی از مردم می‌گویند چرا در برخی روستاهای نزدیک به شهرهای بزرگ، دسترسی به اینترنت وجود ندارد؟ برای مثال چرا تعداد روستاهای بدون ارتباط شهرستان قزوین که فاصله جغرافیایی زیادی با استان البرز (دارای پوشش ۱۰۰ درصدی) ندارد، این‌قدر زیاد است؟  
 
وی خاطر نشان کرد: در این خصوص باید توجه کرد که این نگاه، غیرفنی و اشتباه است، چرا که نزدیکی به شهرهای بزرگ و دارای ارتباط نمی‌تواند معیاری برای پوشش‌دهی روستاهای اطراف باشد.
 
مدیرکل دفتر هماهنگی و امور استان‌های وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تصریح‌کرد: برای توسعه و امکان برقراری صدا و ارائه سرویس اینترنت، به «دید رادیویی» یا کشیدن فیبر نوری نیاز است تا بتوان دسترسی روستای موردنظر به شبکه ملی اطلاعات را فراهم کرد و اگر این دید فراهم نباشد ساخت دکل مخابرات نمی‌تواند مشکل را به‌تنهایی حل کند.
 
حمیدی‌پور تاکید کرد: برای بسیاری از نقاط رادیویی که استفاده از فیبر نوری یا دید رادیویی وجود نداشت، از ماهواره استفاده کردیم و دلیل اصلی کُندی پیشرفت در توسعه ارتباطات در بعضی از روستاهای شهرستان قزوین قرار گرفتن آن بخش در دل کوهستان است.
 
این مقام مسوول ادامه‌داد: طبیعی است که هزینه تمام شده سرویس برای آن روستا بسیار بالاست و به تعداد سایت بیشتری نیاز دارند. علاوه بر این باید سایت واسط ساخته شود و فیبر نوری اجرا کنیم که این بخش نیز ضمن نیاز داشتن به هزینه گزاف، زمان‌بر خواهد بود.
 
وی با بیان اینکه ساخت هر دکل مخابراتی حداقل به ۲ تا سه میلیارد تومان هزینه نیاز دارد، افزود: در شرایط این‌چنینی به‌جای اینکه یک روستای مثلاً ۳۰ خانواری را با ساخت چند سایت و فیبر نوری به اینترنت متصل کنیم، بهتر است آن هزینه را برای روستایی صرف کنیم که جمعیت بیشتری در آنجا زندگی می‌کنند.
 
مدیرکل دفتر هماهنگی و امور استان‌های وزارت ارتباطات درباره اینکه چرا روستاهای شمالی استان سیستان‌وبلوچستان بیشتر به اینترنت متصل هستند و برخلاف آن روستاهای جنوبی دسترسی خوبی ندارند، افزود: قسمت شمالی استان سیستان‌وبلوچستان از نظر جغرافیایی کویری و دشت است و با احداث یک سایت می‌توان برای چند روستا، پوشش اینترنت فراهم کرد؛ برخلاف قسمت جنوبی این استان که کاملاً کوهستانی است و در بعضی موارد مشکلات برق و جاده دسترسی نیز دادند.
 
وی ادامه‌داد: در این شرایط توسعه ارتباطات نیاز به زمان و صرف هزینه بیشتری دارد و وزارت ارتباطات با صرف هزینه‌های زیادی تلاش کرده تا شکاف ایجاد شده حاصل از سال‌های قبل را جبران کند و این وظیفه ما است که سرویس مطلوب را برای مردم فراهم کنیم.
 
حمیدی‌پور بیان‌داشت: دلیل دیگر کُندی که در مسیر توسعه روستاهای این استان وجود دارد، به مخابرات مربوط است که نمی‌تواند ظرفیت پهنای باند را تأمین کند، زیرا زیرساخت آن استان رشد مناسبی نداشته است. مخابرات آن منطقه برای ایجاد ظرفیت در بعضی از روستاها باید شبکه خود را از نظر زیرساختی به‌روزرسانی کند که برای محقق شدن آن هم نیازمند زمان و هزینه است.
 
وی به مشکل دیگری که در مسیر اجرایی شدن پروژه توسعه ارتباطات روستایی وجود دارد اشاره کرد و گفت: برای ساخت دکل‌های مخابراتی در روستاها، جاده دسترسی و برق از نیازهای ضروری است و اگر روستایی جاده و برق نداشته باشد، رساندن ارتباطات را سخت‌تر خواهد کرد.  
 
این مسوول درباره اتصال ۱۰۰ درصدی روستاهای بالای ۲۰ خانوار کشور به اینترنت، گفت: تلاش خانواده وزارت ارتباطات بر این است که پوشش ۱۰۰ درصدی برای همه روستاها مهیا شود و با همه علاقه‌ای که به اعلام پوشش ۱۰۰ درصد استان‌ها و شهرستان و افتخار کردن به آن داریم، نگاه و باور ما استفاده بهینه از تجهیزاتی است که می‌دانیم به‌سختی وارد کشور می‌شوند.
 
حمیدی‌پور افزود: منطق حکم نمی‌کند که شرایط اتصال یک روستا در یک استان با ۳۰ خانوار برقرار شود و پوشش ۱۰۰ درصدی آن را اعلام کنیم، اما روستای دیگر در استان دیگر با خانوار بالاتر از این نعمت محروم باشند، ما به دنبال رفاه اکثریت مردم هستیم تا اینکه آمار وزارت ارتباطات را در توسعه ارتباطات روستایی بالا ببریم.

راهکار ارتقای همزمان امنیت سایبری و بهره‌وری شبکه ریلی

 
اگرچه سال هاست که کارشناسان ریلی خواهان واگذاری اپراتوری شبکه ریلی به بخش خصوصی برای ارتقای بهره‌وری هستند، اما حمله اخیر سایبری به شبکه، اهمیت اجرای این راهکار را دو چندان کرد.
 
 بررسی ماهنامه‌های آماری شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد که تعداد لکوموتیوهای در سرویس شبکه حمل و نقل ریلی در بازه زمانی بین فروردین تا اسفند ۱۳۹۹، نزدیک به ۸ درصد افت کرده است.
 
به بیان دیگر در طول این مدت ۱۲ ماهه، بالغ بر ۴۷ دستگاه لکوموتیو به ارزش جایگزینی حداقل ۴ الی ۵ هزار میلیارد تومان، از حَیّز انتفاع خارج شده‌اند.
 
این در حالی است که جایگزینی این تعداد لکوموتیو در کشورها با چالش‌های عدیده‌ای از جمله تحریم‌های بین‌المللی و یا نبود منابع اعتباری مورد نیاز مواجه است.

نکته حائز اهمیت آن است که از تعداد لکوموتیوهای موجود نیز به درستی و به میزان بهینه استفاده نمی‌شود؛ به بیان دیگر در حالی که میزان استفاده از لکوموتیوهای موجود حتی به اندازه نرمال‌های جهانی نبوده است، این میزان از خرابی و از رده خارج شدن کشنده‌های ریلی در شبکه اتفاق افتاده است.
 
راه آهن به اندازه یک سوم تعهداتش عمل می‌کند
 
علی رغم تعهد راه آهن به عنوان مالک بیش از ۷۰ درصد از کشنده‌های ریلی موجود و بهره بردار اصلی شبکه ریلی کشور، که در زمان خصوصی سازی واگن‌های باری متعهد به سیر روزانه ۳۰۰ کیلومتری واگن‌های انتقال یافته به بخش خصوصی شده بود، هم اکنون میانگین سیر روزانه این واگن‌ها در حدود ۱۱۰-۱۲۰ کیلومتر در روز است که نشان دهنده شکاف عمیق وضع موجود بهره برداری و وضع مطلوب آن است.
 
در چنین شرایطی، راه آهن به جای آنکه بتواند در سال بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تن-کیلومتر حمل بار ریلی انجام دهد، صرفاً در بهترین رکورد خود توانست ۳۳ تا ۳۴ میلیارد تن حمل بار انجام دهد.
 
بنابراین موضوع نظام مدیریت و بهره برداری از شبکه حمل و نقل ریلی و هم چنین بهره برداری از ناوگان و آلات نقلیه ریلی باید به طور ویژه مورد اهتمام قرار گیرد.
 
شکل نگرفتن اقتصاد ریل در سایه بهره‌وری پایین شبکه ریلی
 
پایین بودن نرخ بهره‌وری شبکه حمل و نقل ریلی سبب شده است تا علاوه بر آنکه اقتصاد حمل و نقل ریلی شکل نگرفته و شرکت‌های خصوصی مالک واگن نیز متضرر شوند، بلکه حتی خود راه آهن هم به عنوان یک شرکت درآمد-هزینه‌ای نتوانسته است به سودآوری لازم برسد و برای پوشش هزینه‌های خود و توسعه شبکه نیازمند استفاده از منابع بودجه‌های عمومی کشور است.
 
این در حالی است که اصلاح ساختار مدیریت و بهره برداری از شبکه ریلی کشور می‌تواند ریل را به جایگاه اصلی خود در اقتصاد به عنوان یکی از پیشران‌های توسعه کشور بازگرداند و سرمایه گذاری در این حوزه را برای بخش‌های غیردولتی و مردمی جذاب و اقتصادی کند.
 
کارشناسان بر این باورند که یکی از راهکارهای حل مشکلات فعلی راه آهن، رجوع به قانون خصوصی سازی و تکمیل اجرای این قانون با رعایت الزامات و پیش شرط‌هایی است.
 
کارشناس ریلی: قانون اجازه واگذاری اپراتوری شبکه به بخش خصوصی را می‌دهد
 
در همین رابطه محمدجواد شاهجویی، کارشناس اقتصاد حمل و نقل ریلی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: طبق آئین نامه اجرایی تعیین سهم بهینه بخش‌های دولتی و غیردولتی در فعالیت‌های راه و راه آهن، دولت می‌تواند تا سقف صد درصد از فعالیت‌هایی چون مدیریت ترافیک و بهره برداری از شبکه خطوط ریلی، مالکیت انواع واگن‌های مسافری و خدماتی مربوط و راهبری قطارهای مسافری، مالکیت انواع لکوموتیو و خودکشنده‌ها و بهره برداری از آنها و همچنین مالکیت انواع واگن‌های باری و راهبری قطارهای باری را به بخش غیردولتی واگذار کند.
 
بهره برداری می‌تواند بدون انتقال مالکیت به بخش غیر دولتی تفویض شود
 
شاهجویی تاکید کرد: البته در ماده ۹ این آئین نامه تصریح شده است که ۱۰۰ درصد مالکیت خطوط اصلی راه آهن شامل خطوط موجود، در حال ساخت و آنچه که در آینده ساخته می‌شود و همچنین مالکیت ناوگان و ماشین آلات ریلی در اختیار دولت بوده و قابل انتقال به بخش غیردولتی نیست. در عین حال امکان فعالیت، احداث و سرمایه گذاری بخش غیردولتی در خطوط اصلی راه آهن وجود دارد و این بخش می‌تواند با رعایت ضوابط مربوط از این خطوط بهره برداری کند.
 
این کارشناس اقتصادی در خصوص راهکار حل معضلات راه آهن گفت: بنابراین، یکی از بهترین راهکارهای حل مشکل پایین بودن نرخ بهره‌وری شبکه ریلی ایران، اعطای مجوز بهره برداری از شبکه خطوط ریلی به بخش خصوصی، بدون انتقال مالکیت آن است. اعطای مجوزهای انتقال اپراتوری محورهای ریلی به بخش خصوصی مشروط بر عملکرد می‌تواند علاوه بر حل مشکل عدم استفاده بهینه از شبکه ریلی، دست شرکت راه آهن را در ایفای نقش اساسی خود که نقش تنظیم‌گری است، بازتر کند.
 
حمله سایبری اخیر؛ نشان دهنده اهمیت واگذاری اپراتوری شبکه به بخش خصوصی
 
وی با اشاره به حمله سایبری اخیر به شبکه راه آهن اظهار کرد: معتقدم که شبکه ارتباطی شرکت راه آهن نباید طوری طراحی شده باشد که به امنیت آن بتوان خللی وارد کرد. لایه‌های امنیتی شبکه راه آهن می‌تواند در دو سطح برنامه‌ریزی شود در یکی از این سطوح که مربوط به سیر و حرکت قطارهاست باید ذیل شبکه اطلاعات ملی (اینترانت) انجام شود تا حملات سایبری نتواند بر آن تأثیر بگذارد.
 
کارشناس صنعت ریلی تأکید کرد: در حمله سایبری اخیر به شبکه شرکت راه آهن، گراف سیستمی راه آهن از کار افتاده و گراف دستی به هر ناحیه از شرکت راه آهن واگذار شده است؛ این اتفاق سبب شده تا نواحی راه آهن با هم هماهنگ نبوده و در شبکه اختلال ایجاد شده است؛ قطارها نیز به موقع مقصد نمی‌رسند و زمان رسیدن آنها غیر قابل پیش بینی است.
 
ناحیه‌ای کردن راه آهن، ناکارآمد است
 
وی بیان کرد: ساختار فعلی راه آهن که ناحیه‌ای کردن آن است، ناکارآمد بوده و در مدیریت شبکه بهره برداری راه آهن، یک برنامه‌ریزی اشتباه است بنابراین راهکاری که برای اپراتوری شبکه ریلی مبنی بر خصوصی کردن آن همواره از سوی کارشناسان مطرح می‌شود، این ساختار اشتباه را اصلاح می‌کند؛ اگر هم موضوع ایمنی هر ناحیه یا منطقه مطرح شود، خود شرکت‌های خصوصی می‌توانند ورود کرده و با سیستم‌های قوی‌تر و محصولات به روز تر از نظر امنیتی، مشکل ایمنی آن منطقه را برطرف کنند.