پرده سبز چیست و در صنعت سینما چه کاربردی دارد؟

همیشه این امکان وجود ندارد که تصاویر و ویدیوهایی ضبط کنیم که دارای پس‌زمینه‌ای منحصربه‌فرد و در عین حال ایدئال ما باشند. شاید پس‌زمینه‌ای که ما به دنبال آن می‌گردیم، در جایی بسیار دور قرار داشته، غیر قابل دسترسی باشد و یا اینکه اصلا وجود خارجی نداشته باشد، مانند فیلم‌های علمی-تخیلی. این همان جایی است که پرده سبز (Green Screen) وارد عمل می‌شود.

این را نیز باید بگوییم که ایجاد پس‌زمینه‌های خارق‌العاده فقط مختص شرکت‌های بزرگ فیلم‌سازی نیست. به لطف فناوری پرده سبز، هر کسی می‌تواند فیلم‌هایی را خلق کند که دارای پس‌زمینه‌های گوناگونی هستند. در ادامه قصد داریم که بدانیم یک پارچه سبز رنگ چگونه باعث ایجاد یک دنیای کاملا جدید می‌شود؟

پرده سبز چیست؟

در فیلم‌سازی و تصویربرداری، پرده سبز به یک تکه پارچه سبز رنگ روشن گفته شده که به ویرایشگرها اجازه می‌دهد تا در مرحله پسا تولید، کل پس‌زمینه را به‌کلی تغییر دهند. هدف از به‌کارگیری این تکنیک این است که تغییر پس‌زمینه که همان تغییر لوکیشن به حساب آمده، طبیعی‌تر به نظر برسد.

پرده‌های سبز معمولا از اسپندکس تایلونی مصنوعی قابل کشش ساخته می‌شوند، اما از هر پارچه‌ای که به رنگ سبز روشن باشد نیز می‌توان جهت ساخت پرده سبز استفاده کرد. حتی گاهی اوقات برخی از کاربران دیوارهای خود را رنگ کرده تا پرده سبز را شبیه‌سازی کنند. در اصل می‌توان گفت که پرده سبز نقش مربوط به پس‌زمینه را بازی می‌کند. در واقع وجود پرده سبز در صحنه فیلم‌برداری و یا عکاسی بدین معنا است که سوژه قرار است پس‌زمینه‌ای متفاوت داشته باشد.

چرا پرده سبز، چرا پرده آبی، سیاه، زرد، نارنجی و … نه؟

شاید در ابتدا انتخاب رنگ سبز کمی برای شما سوال‌برانگیز باشد، اما پاسخ ساده است: رنگ اکثر سوژه‌ها (مردم، لباس‌ها، لوازم خانه و دکوراسیون) سبز نیست. شاید رنگ سبز در طبیعت رنگی رایج و غالب باشد، اما در رندگی روزمره ما و همچنین در دکوراسیون‌ها (خانه، اداره و کافی‌شاپ)، جایگاه چندان پررنگی ندارد.

این در حالی است که سایر رنگ‌ها (مثلا قهوه‌ای، نارنجی، زرد و قرمز) در آیتم‌های گوناگون و حتی پوست و موی انسان‌ها دیده می‌شوند. بنابراین اگر این رنگ‌ها به‎‌عنوان رنگ پرده پس‌زمینه انتخاب شوند، آنگاه فرایند تغییر پس‌زمینه دشوارتر می‌شود.

مقایسه پرده سبز و پرده آبی

پرده سبز

آبی نیز یکی دیگر از رنگ‌هایی است که معمولا در اشیای مصنوعی استفاده نشده و همچنین هیچ نژادی از انسان‌ نیز رنگ پوست آبی ندارد. اگر هم نمی‌دانید، آنگاه باید به شما بگوییم که آبی نادرترین رنگ در طبیعت است، زیرا تعداد بسیار کمی حیوان و گیاه وجود دارند که رنگ آن‌ها آبی باشد.

خب چرا پرده آبی نداریم؟

انواع مختلفی از پرده‌های سبز در اوایل تا اواسط قرن 20 میلادی (در فیلم‌های سیاه و سفید و نمایش‌های گوناگون) مورد استفاده قرار می‌گرفتند. البته محبوببت این پرده‌ها با ظهور دوربین‌های دیجیتال، بیشتر افزایش یافت. دوربین‌های دیجیتال گرایش دارند تا دو برابر سایر رنگ‌ها از جمله آبی، رنگ سبز را ضبط کنند. این قضیه بدین معنا است که در مراحل پساپردازشی، جایگزین کردن رنگ سبز نسبت به سایر رنگ‌ها، آسان‌تر است.

این مطلب را نیز بخوانید: کی فریم (Keyframe) چیست و چه اهمیتی در ویرایش ویدیو دارد؟

دلیل دیگر نیز به این مربوط می‌شود که پرده‌های سبز رنگ جهت درخشندگی، به نور کمتری احتیاج دارند. این قضیه بدین معنا است که در صحنه فیلم‌برداری، به نور کمتری نیاز خواهد بود. چنین رویه‌ای برای استودیوها و اشخاصی که بودجه محدودی دارند، مناسب است.

بزرگ‌ترین ایراد پرده‌های سبز رنگ که گاهی اوقات به همین دلیل از پرده‌های آبی رنگ استفاده می‌شود، به روشنایی آن‌ها مربوط می‌شود. روشنایی زیاد رنگ سبز موجب می‌شود که این رنگ روی سایر رنگ‌های دیگر انعکاس یابد. بنابراین کمی نور سبز رنگ بر روی سوژه شما منعکس می‌شود. حال اگر از سوژه‌های درخشان و یا براق عکس‌برداری کنید، آنگاه این مشکل بیشتر خود را نمایان می‌سازد.

در هنگام فیلم‌برداری از صحنه‌های تاریک؛ یعنی جاهایی که نباید نور زیادی وجود داشته باشد، راحت‌تر می‌توان از پرده‌های آبی رنگ استفاده کرد. همچنین اگر از پرده آبی استفاده شود، آنگاه جدا کردن اشیایی که با رنگ سبز تداخل پیدا می‌کنند(همانند موهای بلوند)، آسان‌تر خواهد بود. البته باید این را نیز در نظر داشت که به دلیل نیاز پرده‌های آبی به نور بیشتر، هزینه استفاده از آن‌ها نیز بیشتر خواهد بود.

شیوه کار پرده‌ سبز

از لحاظ مفهومی، پرده‌های سبز بر یک تکنیک ساده تکیه دارند اما در عمل، جزئیات و اعمال تغییراتی کوچک در نوردهی می‌تواند تأثیری چشمگیری بر کیفیت تصویر خروجی داشته باشد.

در هنگان نصب پرده سبز، بسیار مهم است که همه نواحی آن یکدست باشند. لازمه این موضوع نیز نوردهی یکسان و استفاده از ابزارهای بوم‌سازی مناسبی بوده تا به این ترتیب مشکلات مربوط به ایجاد کنتراست‌های مختل‌کننده، به حداقل برسند. همچنین باید مراقب باشد که مدل‌ها و سوژه‌های شما نیز بر روی صفحه سایه نیندازند و جهت نیل به چنین هدفی نیز باید از نور بالای سر استفاده کنید.

حذف پس‌زمینه (Keying)

پرده سبز

Keying به فرایند حذف پس‌زمینه سبز رنگ در مراحل پساپردازشی، با استفاده از نرم‌افزارهای ویرایش تصویر و یا ویدیو اشاره دارد. پس از حذف پس‌زمینه سبز رنگ، با یک پس‌زمینه شفاف روبه‌رو خواهید شد. اکنون می‌توانید تصویر و یا ویدیویی را در پس‌زمینه قرار داده و آن را با سوژه خود ترکیب کنید.

Chroma Keying

Chroma Keying رایج‌ترین نوع حذف پس‌زمینه بوده که هم در زمینه پرده‌های سبز و هم در زمینه پرده‌های آبی رنگ، کاربرد دارد. در این تکنیک، تصاویر و یا ویدیوها بسته به ته‌مایه‌های رنگی، در قالب لایه‌های گوناگونی تقسیم‌بندی می‌شوند. هر رنگی دارای یک طیف کروم منحصربه‌فرد بوده که به مقدار Chrominance نیز مشهور است. با استفاده از Chroma Keying می‌توانید تمامی نواحی تصویر و یا رنگ خود را که دارای رنگ مشخصی هستند (در اینجا سبز رنگ)، به یک لایه شفاف تبدیل کنید.

Luma Keying

Luma Keying شفافیت لایه‌ها را بر اساس سطح روشنایی تنظیم می‌کند. Luma Keying به شما این امکان را می‌دهد که یک کلیپ پیش‌زمینه نیمه شفاف از تصویر را بر روی تصویر پایه قرار دهید. این کلیپ بسته به روشنایی، بیشتر در نواحی خاصی نشان داده می‌شود. از این تکنیک می‌توان در رابطه با همپوشانی کردن ویدیوها جهت ایجاد افکت‌های دراماتیک و یا انتقال‌های نرم و روان، استفاده کرد اما بیشتر از آن جهت ویرایش تصاویر ایستا استفاده می‌شود.

نشت رنگ (Color Spill)

نشت رنگ زمانی رخ می‌دهد که پس‌زمینه دارای نور زیادی بوده و به همین دلیل مقداری از رنگ آن بر روی سوژه موجود در پیش‌زمینه، منعکس شود. چنین قضیه‌ای بیشتر در رابطه با پس‌زمینه‌های سبز رنگ رخ می‌دهد تا سایر رنگ‌ها.

این مطلب را نیز بخوانید: با بهترین برنامه‌های ویرایش فیلم و ویدیو آشنا شوید

اکثر موارد مربوط به نشت رنگ، جزئی بوده و می‌توان آن‌ها را نادیده گرفت، مخصوصا اگر شیئی براق و یا آیتم‌های لباس در صحنه وجود نداشته باشند. در مواردی هم که نشت رنگ به‌صورت متوسط رخ می‌دهد، می‌توان با استفاده از ابزارهای ویرایش، رنگ حاشیه‌ها و نواحی تأثیرپذیر را تصحیح کرد و بدین ترتیب اثر پرده سبز را به حداقل رسانید.

سخن پایانی

از سال 1940 تا به حال، در صنعت سینما از پرده سبز استفاده می‌شود. پرده سبز همچنان تغییر خاصی نکرده است. در واقع پیشرفت‌ها بیشتر در زمینه‌های تصویربرداری، فناوری‌های حذف پس‎‌زمینه، دوربین‌ها و نرم‌افزارهای ویرایش ویدیو رخ داده‌اند.

به لطف صفحات خمیده LED، شرکت‌های بزرگ فیلم‌سازی توانسته‌اند که پرده‌های آبی و سبز را کنار بگذارند. با این حال هنوز زود است که شاهد منسوخ شدن کامل پرده‌های سبز باشیم، زیرا هم هزینه استفاده از آن‌ها پایین بوده و هم اینکه به واسطه نرم‌افزارهای ویرایش ویدیو، کار با آن‌ها نیز آسان است.

نوشته پرده سبز چیست و در صنعت سینما چه کاربردی دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

سرعت زمان شارژ شدن مشهورترین گوشی‌های بازار ایران چقدر است؟

در این مطلب لیست ظرفیت باتری، سرعت شارژ و زمان شارژ شدن گوشی‌های پرطرفدار بازار ایران را مشاهده کنید.

در دنیایی که همه چیز بر پایه سرعت رخ می‌دهد و هیچ چیز لحظه‌ای متوقف نمی‌شود، گوشی‌های موبایل ساخته شده‌اند تا در هر لحظه و هر مکان در اختیار ما قرار داشته باشند و نیاز‌های ما را برای برقراری ارتباط با دیگران، اتصال به اینترنت، انجام کار‌های شخصی یا حتی عکس گرفتن و بازی کردن رفع کنند.

اما اتمام شارژ باتری می‌تواند مانعی برای انجام این رسالت تلفن‌های همراه شود، به همین دلیل شرکت‌های تولید کننده گوشی موبایل هر روز به دنبال افزایش حجم باتری آن‌ها هستند. اما افزایش حجم باتری به معنای افزایش زمان شارژ شدن گوشی است، به این ترتیب فناوری فست شارژ به گوشی‌های همراه اضافه شد تا در مدت زمان کوتاهی ظرفیت باتری به طور کامل پر شود.

اینکه در زمان نیاز به گوشی خود با پیام پایان شارژ باتری مواجه شوید و مجبور شوید تا یک ساعت گوشی را به شارژ بزنید تا تنها 30 درصد آن شارژ شود یکی از بزرگ‌ترین عذاب‌های زندگی است. اما در گوشی‌های جدید شاهد چنین اتفاقی نیستیم، اکثر گوشی‌های بازار از شارژ سریع بیش از 15 و 20 وات بهره می‌برند و ظرف مدت حدود یک ساعت تا یک ساعت و نیم به طور کامل شارژ می‌شوند.

البته زمان شارژ تنها به سرعت آداپتور و فست شارژ گوشی ارتباط ندارد، بلکه حجم باتری نیز به عنوان یکی از کلیدی‌ترین عوامل در زمان شارژ 100 درصد گوشی است. طبیعتا هرچه ظرفیت گوشی بیشتر باشد، زمان بیشتری برای شارژ نیاز دارد و در نقطه مقابل هرچه سرعت شارژ گوشی بیشتر باشد، زمان شارژ کامل گوشی کاهش پیدا می‌کند. به این ترتیب اگر سرعت شارژ گوشی برای شما اهمیت دارد، هنگام خرید یک مدل جدید باید به ظرفیت باتری و سرعت فست شارژ آن دقت کنید.

البته ما در این مطلب لیستی از مشهورترین گوشی‌های فعلی بازار ایران در کنار ظرفیت باتری و میزان سرعت فست شارژ آن‌ها را جمع آوری کرده‌ایم. این فهرست بر اساس کمترین زمان شارژ تا بیشترین زمان شارژ گوشی مرتب شده است، یعنی مدل شیائومی بلک شارک 4 با باتری 4500 میلی‌آمپرساعتی و فست شارژ 120 واتی، تنها در 17 دقیقه به طور 100 درصد شارژ می‌شود، بنابراین این مدل سریع‌ترین زمان شارژ در میان تمامی مدل‌های مشهور موجود در بازار ایران را دارد.

سریع‌ترین فناوری شارژ باتری که تا کنون معرفی شده، شارژ 200 واتی شیائومی است که تنها در 8 دقیقه یک گوشی را شارژ می‌کند، البته این فناوری هنوز به طور تجاری در محصولات این شرکت مورد استفاده قرار نگرفته است. شارژ 120 واتی شیائومی هم تنها در چند مدل گران قیمت این شرکت وجود دارد یکی از آن‌ها بلک شارک 4 است.

بنابراین با فهرست گوشی‌های مشهور بازار ایران در کنار ظرفیت باتری، سرعت شارژ و زمان شارژ 0 تا 100 درصد کامل باتری آن‌ها همراه آی‌تی‌رسان باشید:

 

نام مدل

سرعت شارژ

حجم باتری

زمان شارژ از 0 تا 100 درصد

شیائومی بلک شارک 4
120 وات
4500 میلی‌آمپرساعت
17 دقیقه
وان پلاس 9 پرو
65 وات
4500 میلی‌آمپرساعت
29 دقیقه
شیائومی می 11 اولترا
67 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
36 دقیقه
شیائومی پوکو F3
33 وات
4520 میلی‌آمپرساعت
54 دقیقه
شیائومی پوکو X3 پرو
33 وات
5160 میلی‌آمپرساعت
59 دقیقه
هواوی نوا 7i
40 وات
4200 میلی‌آمپرساعت
64 دقیقه
شیائومی پوکو X3
33 وات
5160 میلی‌آمپرساعت
65 دقیقه
سامسونگ گلکسی S21 اولترا
25 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
71 دقیقه
شیائومی ردمی نوت 10
33 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
74 دقیقه
سامسونگ گلکسی S20 FE
25 وات
4500 میلی‌آمپرساعت
85 دقیقه
سامسونگ گلکسی A52
25 وات
4500 میلی‌آمپرساعت
90 دقیقه
آیفون 12 پرومکس
20 وات
3687 میلی‌آمپرساعت
 92 دقیقه
آیفون SE 2020
18 وات
1821 میلی‌آمپرساعت
100 دقیقه
سامسونگ گلکسی A32
15 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
140 دقیقه
سامسونگ گلکسی A21s
15 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
140 دقیقه
سامسونگ گلکسی A12
15 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
140 دقیقه
شیائومی پوکو M3
18 وات
6000 میلی‌آمپرساعت
180 دقیقه

نوشته سرعت زمان شارژ شدن مشهورترین گوشی‌های بازار ایران چقدر است؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

سرعت زمان شارژ شدن مشهورترین گوشی‌های بازار ایران چقدر است؟

در این مطلب لیست ظرفیت باتری، سرعت شارژ و زمان شارژ شدن گوشی‌های پرطرفدار بازار ایران را مشاهده کنید.

در دنیایی که همه چیز بر پایه سرعت رخ می‌دهد و هیچ چیز لحظه‌ای متوقف نمی‌شود، گوشی‌های موبایل ساخته شده‌اند تا در هر لحظه و هر مکان در اختیار ما قرار داشته باشند و نیاز‌های ما را برای برقراری ارتباط با دیگران، اتصال به اینترنت، انجام کار‌های شخصی یا حتی عکس گرفتن و بازی کردن رفع کنند.

اما اتمام شارژ باتری می‌تواند مانعی برای انجام این رسالت تلفن‌های همراه شود، به همین دلیل شرکت‌های تولید کننده گوشی موبایل هر روز به دنبال افزایش حجم باتری آن‌ها هستند. اما افزایش حجم باتری به معنای افزایش زمان شارژ شدن گوشی است، به این ترتیب فناوری فست شارژ به گوشی‌های همراه اضافه شد تا در مدت زمان کوتاهی ظرفیت باتری به طور کامل پر شود.

اینکه در زمان نیاز به گوشی خود با پیام پایان شارژ باتری مواجه شوید و مجبور شوید تا یک ساعت گوشی را به شارژ بزنید تا تنها 30 درصد آن شارژ شود یکی از بزرگ‌ترین عذاب‌های زندگی است. اما در گوشی‌های جدید شاهد چنین اتفاقی نیستیم، اکثر گوشی‌های بازار از شارژ سریع بیش از 15 و 20 وات بهره می‌برند و ظرف مدت حدود یک ساعت تا یک ساعت و نیم به طور کامل شارژ می‌شوند.

البته زمان شارژ تنها به سرعت آداپتور و فست شارژ گوشی ارتباط ندارد، بلکه حجم باتری نیز به عنوان یکی از کلیدی‌ترین عوامل در زمان شارژ 100 درصد گوشی است. طبیعتا هرچه ظرفیت گوشی بیشتر باشد، زمان بیشتری برای شارژ نیاز دارد و در نقطه مقابل هرچه سرعت شارژ گوشی بیشتر باشد، زمان شارژ کامل گوشی کاهش پیدا می‌کند. به این ترتیب اگر سرعت شارژ گوشی برای شما اهمیت دارد، هنگام خرید یک مدل جدید باید به ظرفیت باتری و سرعت فست شارژ آن دقت کنید.

البته ما در این مطلب لیستی از مشهورترین گوشی‌های فعلی بازار ایران در کنار ظرفیت باتری و میزان سرعت فست شارژ آن‌ها را جمع آوری کرده‌ایم. این فهرست بر اساس کمترین زمان شارژ تا بیشترین زمان شارژ گوشی مرتب شده است، یعنی مدل شیائومی بلک شارک 4 با باتری 4500 میلی‌آمپرساعتی و فست شارژ 120 واتی، تنها در 17 دقیقه به طور 100 درصد شارژ می‌شود، بنابراین این مدل سریع‌ترین زمان شارژ در میان تمامی مدل‌های مشهور موجود در بازار ایران را دارد.

سریع‌ترین فناوری شارژ باتری که تا کنون معرفی شده، شارژ 200 واتی شیائومی است که تنها در 8 دقیقه یک گوشی را شارژ می‌کند، البته این فناوری هنوز به طور تجاری در محصولات این شرکت مورد استفاده قرار نگرفته است. شارژ 120 واتی شیائومی هم تنها در چند مدل گران قیمت این شرکت وجود دارد یکی از آن‌ها بلک شارک 4 است.

بنابراین با فهرست گوشی‌های مشهور بازار ایران در کنار ظرفیت باتری، سرعت شارژ و زمان شارژ 0 تا 100 درصد کامل باتری آن‌ها همراه آی‌تی‌رسان باشید:

 

نام مدل

سرعت شارژ

حجم باتری

زمان شارژ از 0 تا 100 درصد

شیائومی بلک شارک 4
120 وات
4500 میلی‌آمپرساعت
17 دقیقه
وان پلاس 9 پرو
65 وات
4500 میلی‌آمپرساعت
29 دقیقه
شیائومی می 11 اولترا
67 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
36 دقیقه
شیائومی پوکو F3
33 وات
4520 میلی‌آمپرساعت
54 دقیقه
شیائومی پوکو X3 پرو
33 وات
5160 میلی‌آمپرساعت
59 دقیقه
هواوی نوا 7i
40 وات
4200 میلی‌آمپرساعت
64 دقیقه
شیائومی پوکو X3
33 وات
5160 میلی‌آمپرساعت
65 دقیقه
سامسونگ گلکسی S21 اولترا
25 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
71 دقیقه
شیائومی ردمی نوت 10
33 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
74 دقیقه
سامسونگ گلکسی S20 FE
25 وات
4500 میلی‌آمپرساعت
85 دقیقه
سامسونگ گلکسی A52
25 وات
4500 میلی‌آمپرساعت
90 دقیقه
آیفون 12 پرومکس
20 وات
3687 میلی‌آمپرساعت
 92 دقیقه
آیفون SE 2020
18 وات
1821 میلی‌آمپرساعت
100 دقیقه
سامسونگ گلکسی A32
15 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
140 دقیقه
سامسونگ گلکسی A21s
15 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
140 دقیقه
سامسونگ گلکسی A12
15 وات
5000 میلی‌آمپرساعت
140 دقیقه
شیائومی پوکو M3
18 وات
6000 میلی‌آمپرساعت
180 دقیقه

نوشته سرعت زمان شارژ شدن مشهورترین گوشی‌های بازار ایران چقدر است؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

پس از مرگ چه اتفاقی برای اکانت شبکه‌های اجتماعی می‌افتد؟

پس از مرگ یک کاربر چه اتفاقی برای اکانت او در شبکه های اجتماعی رخ می‌دهد؟ در این مطلب به توضیح قوانین اینستاگرام، یوتیوب، فیسبوک، توییتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی در این موقعیت می‌پردازیم.

مرگ یکی از موضوعات اجتناب ناپذیر زندگی است، همچون میلیاردها انسان که از ابتدای خلقت تاکنون در پایان زندگی خود طعم مرگ را چشیده‌اند ما نیز روزی، حال دیر یا زود، به آن‌ها می‌پیوندیم.

وضعیت دارایی افراد و به ارث رسیدن اموال شخص پس از فوت، یکی از مهم‌ترین قوانینی است که کشورهای مختلف بر اساس شیوه قانون‌گذاری خود، شرایط آن را تعیین کرده و پس از مرگ برای فرد متوفی و خانواده و اقوام بازمانده فرد اعمال می‌کنند.

در یک دیدگاه کلی دارایی شامل تمامی اموال و حقوقی هستند که ارزش پولی دارند. حال این دارایی می‌تواند یک چیز عینی مانند ملک، خودرو و موجودی حساب باشد یا دارایی‌هایی غیرعینی که در واقع جزو حقوق فرد به حساب می‌آیند.

با پیشرفت تکنولوژی و ظهور اینترنت، برخی از اتفاقات نو ظهور مانند اکانت فرد در شبکه‌های اجتماعی یا یک سرویس آنلاین خاص مانند سرویس خدمات ابری را نیز می‌توان جزو دارایی او حساب کرد.

در دنیای مدرن فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی میزبان کسب‌و‌کار‌های بسیاری هستند و اتفاقا کسب‌و‌کارهای مجازی درآمد بسیار خوبی هم دارند، بنابراین حساب‌های کاربری در شبکه‌های اجتماعی دارای ارزش است.

این مطلب را نیز مطالعه کنید: معرفی 10 شبکه اجتماعی محبوب در جهان

یک پیچ کاری با بیش از 500K فالوور، حساب کاربری یک اینفلوئنسر با بیش از یک میلیون فالوور در اینستاگرام، صفحه یک یوتیوبر با بیش از 300K دنبال کننده، حساب‌های کاربری در فیسبوک و توییتر یا توییچ و دیگر شبکه‌های اجتماعی یا پلتفرم‌های آنلاین، همه این‌ها یک دارایی هستند که می‌توان با آن کسب درآمد کرد.

اما سوال مهم آن است که پس از مرگ فرد صاحب یک اکانت در شبکه‌های اجتماعی، چه اتفاقی برای حساب کاربری او رخ می‌دهد؟ آیا حساب بسته می‌شود؟ آیا می‌توان حساب کاربری را به فرد دیگر منتقل کرد؟

اصلا باید حساب کاربری یک فرد متوفی را بست یا این حساب که در واقع دارایی اوست باید به دیگران به ارث برسد؟ با آی‌تی‌رسان همراه باشید تا به بررسی وضعیت حساب کاربری در شبکه‌های اجتماعی پس از مرگ صاحب آن رسیدگی کنیم:

آیا حساب کاربری واقعا یک دارایی است؟

طبق قانون هرچیزی که ارزش مالی داشته باشد یک دارایی محسوب می‌شود، حال دارایی می‌تواند یک ملک با ارزش 50 میلیارد تومان باشد یا یک گلدان قدیمی با ارزش دو هزار تومان، وضعیت حساب‌های کاربری در شبکه‌های اجتماعی نیز به همین شکل است.

معمولا دو نوع حساب کاربری در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، نوع اول اکانت‌های شخصی هستند. بسیاری از افراد یک پیچ شخصی در شبکه‌های اجتماعی دارند و تنها اقوام و دوستان‌شان آن را دنبال می‌کنند، قطعا این نوع پیچ ارزش خیلی زیادی ندارد و به واسطه حضور خود فرد اهمیت پیدا می‌کند، اگر شخص فوت کند صفحه او ارزشی برای دیگران ندارد.

اما نوع دوم حساب‌های کاربری با تعداد فالور فراوان است که محل کسب درآمد فرد هستند و ارزش بسیاری دارند، اینفلوئنسرها و مالکان حساب‌های کاربری بزرگ در پیچ خود درآمد میلیونی دارند و حتی می‌توانند حساب کاربری خود را با قیمت گزاف به فروش برسانند. به این ترتیب یک پیج مشهور در اینستاگرام می‌تواند همچون یک ملک تجاری هم ارزش داشته باشد و هم محل کسب درآمد شود.

اکانت شبکه اجتماعی پس از مرگ

این اکانت‌ها یک دارایی هستند؛ بنابراین بسته شدن اکانت شبکه اجتماعی پس از مرگ فرد کار غیرعادلانه‌ای است. برای رشد یک حساب کاربری زحمات فراوانی کشیده می‌شود، اینفلوئنسرها، یوتیوبرها و افرادی که حساب کاربری با فالوورهای فراوان دارند، زمان زیادی را برای رشد اکانت خود صرف کرده‌اند، همچنین طبیعتا کار در شبکه‌های اجتماعی مانند هر کسب‌و‌کار دیگری به سرمایه نیاز دارد، به ویژه اینفلوئنسرها که هزینه زیادی برای تهیه دوربین، میکروفن و دکور اتاق خود صرف می‌کنند، برخی نیز یک استودیو جداگانه دارند و محتوای ویدیو خود در یوتیوب یا اینستاگرام یا هر شبکه‌ اجتماعی دیگر را در آن استودیو ضبط می‌کنند و نباید تمام تلاش آن‌ها پس از مرگ به هدر رود و حساب کاربری آن‌ها که حکم محل کسب و کارش را دارد، بسته شود.

پس از مرگ چه اتفاقی برای اکانت‌ متوفی در شبکه‌ های اجتماعی رخ می‌دهد؟

به طور کلی شبکه‌های اجتماعی به دنبال آن نیستند که متوجه شوند یک کاربر زنده است یا مرده، بنابراین تا زمانی که اطرافیان یک فرد با ارسال تصویر مدارک رسمی فوت به یک شبکه اجتماعی اثبات نکنند که یک کاربر فوت شده، شبکه اجتماعی هیچ تغییری در اکانت فرد ایجاد نمی‌کند.

بنابراین اگر پس از فوت یک کاربر، خانواده یا دوستان او به حساب کاربری آن دسترسی داشته باشند، می‌توانند آن صفحه، کانال یا اکانت را مدیریت کنند. در این خصوص بهترین و ساده‌ترین روش آن است به یک فرد قابل اعتماد بگویید که در صورت فوت شما چه کاری با اکانت‌تان انجام دهند.

تاثیرات مثبت شبکه های اجتماعی

اما در غیر این صورت، اگر یک فرد فوت کند و خانواده و دوستان او این موضوع را به شبکه اجتماعی یا سرویس اینترنتی مورد نظر اطلاع بدهند، شرایط تغییر می‌کند؛ در این حالت هر شبکه اجتماعی قوانین مخصوص به خود را دارد، البته قوانین کلی شباهت‌هایی به یکدیگر دارند اما در جزئیات اجرای قوانین تفاوت‌هایی دیده می‌شود که در ادامه به شرح آن می‌پردازیم:

وضعیت اکانت شبکه اجتماعی اینستاگرام پس از مرگ

در اینستاگرام پس از مرگ فرد، اگر اعضای خانواده یا دوستان شخص متوفی در صفحه پشتیبانی اینستاگرام به این شبکه اجتماعی اعلام کنند که صاحب فلان اکانت فوت شده و مدارک قطعی برای اثبات این ادعا را نیز ارسال کنند، اینستاگرام دو انتخاب را در اختیار خانواده یا دوستان فرد متوفی قرار می‌دهد:

یادبود یا Memorialization

اگر خانواده متوفی درخواست کنند که صفحه فرد فوت شده با حالت یادبود در بیاید؛ اینستاگرام عبارت Remembering به معنای به یادآوردن یا اصطلاحا یادبود را به بیوگرافی پیج اضافه می‌کند، به این ترتیب امکان اعمال هر تغییر در آن صفحه از بین می‌رود و صفحه به یاد فرد فوت شده برای همیشه در همان حالت با همان پست‌ها و استوری‌ها باقی می‌ماند، البته فالوورها می‌توانند دیگر آن صفحه را دنبال نکنند.

اکانت شبکه اجتماعی پس از مرگ

حذف صفحه

خانواده فرد متوفی می‌توانند درخواست دهند که صفحه شخص فوت شده حذف شود، به این ترتیب آن صفحه به طور کامل حذف شده و دیگر در دسترس نخواهد بود.

وضعیت اکانت شبکه اجتماعی فیسبوک پس از مرگ

در فیسبوک شرایط مشابه با اینستاگرام است با این تفاوت که در تنظیمات فیسبوک می‌توان مشخص کرد که بعد از مرگ شما چه اتفاقی برای صفحه فیسبوک‌تان رخ دهد. برای اینکار در فیسبوک وارد اکانت خود شوید، در بخش جنرال ستینگ، گزینه Settings & Privacy را بزنید و سپس به بخش Memorialization Settings بروید. حال می‌توان یکی از حالت‌های زیر را انتخاب کرد:

حالت یادبود یا Memorialization

در این حالت مانند اینستاگرام عبارت Remembering در بالا صفحه درج می‌شود تا بازدیدکنندگان از صفحه بدانند صاحب اکانت فوت شده است. در این حالت هیچکس نمی‌تواند به حساب کاربری یادبود وارد شود و تغییراتی در آن اعمال کند، این صفحه به همان شکلی که بوده باقی می‌ماند البته می‌توان این صفحه را تگ کرد، امکان ارسال پست در تایم‌لاین اکانت نیز موجود است.

کاربر میراث‌دار یا Legacy Contact

افراد می‌توانند پیش از مرگ خود یک کاربر میراث‌دار را به عنوان صاحب بعدی اکانت فیسبوک انتخاب کنند. در این حالت پس از فوت یک نفر و اثبات آن به فیسبوک، فرد میراث‌دار می‌تواند به طور کامل صفحه فیسبوک فرد متوفی را مدیریت کند و محدودیتی هم برای اینکار نخواهد داشت.

 حذف اکانت یا Account Deletion

کاربران می‌توانند گزینه حذف اکانت را در تنظیمات فیسبوک خود انتخاب کنند، به این ترتیب پس از فوت کاربر و اطلاع فیسبوک از این اتفاق، تمامی اطلاعات حساب حذف می‌شود.

وضعیت اکانت شبکه اجتماعی توییتر پس از مرگ

در توییتر فقط یک راه حل وجود دارد، اگر به توییتر اعلام شود که یک کاربر فوت شده و مدارک لازم هم برای این شبکه اجتماعی ارسال شود، اکانت کاربر متوفی حذف می‌شود، تنها راه توییتر با افراد فوت شده همین است.

وضعیت اکانت یوتیوب پس از مرگ

مدیریت یک حساب کاربری پس از مرگ سازنده آن در یوتیوب حساسیت بیشتری دارد، زیرا یک حساب کاربری مانیتایز شده در یوتیوب به طور مستقیم درآمد دارد و یوتیوب به کاربران برتر خود بر اساس میزان بازدید تبلیغات بر روی ویدیو آن‌ها پول می‌دهد. به این ترتیب درآمدزایی در یوتیوب بسیار جدی‌تر دنبال می‌شود.

به همین دلیل اگر یک یوتیوبر با حساب مانیتایز شده فوت کند و از پیش هم تعیین نکرده باشد که چه کسی پس از او به حساب کاربری‌اش دسترسی داشته باشد، خانواده یا دوستانش سه انتخاب دارند:

حذف اکانت

خانواده یا دوستان فرد متوفی می‌توانند به گوگل اعلام کنند صاحب فلان کانال در یوتیوب فوت شده و مدارک لازم را برای آن‌ها ارسال کنند، به این ترتیب می‌توانند انتخاب کنند که کانال این شخص برای همیشه حذف شود، بنابراین اگر کانال درآمد داشته باشد، با حذف ویدیو‌ها درآمد هم طبیعتا متوقف می‌شود.

دریافت درآمد

همانطور که می‌دانید، پس از انتشار یک ویدیو در یوتیوب تا زمانی که آن ویدیو بازدیدکننده داشته باشد و بر روی آن تبلیغات نمایش داده شود، برای صاحب کانال درآمدزایی خواهد داشت، به این ترتیب ممکن است یک یوتیوبر برای ویدیوهای قدیمی خود نیز درآمد کسب کند. همین حالت برای فوت فرد یوتیوبر و کانال او نیز صادق است، یعنی پس از مرگ یک یوتیوبر و توقف فعالیت کانال، درآمدزایی از ویدیو‌هایی که پیشتر منتشر شده، متوقف نمی‌شود.

اکانت شبکه اجتماعی پس از مرگ

به این ترتیب یک کانال ویدیو می‌تواند پس از مرگ صاحب آن نیز درآمد داشته باشد، اگر فرد یوتیوبر در وصیتنامه خود مشخص کرده باشد که این درآمد به چه کسی یا صرف چه کاری شود، با ارسال مدارک به گوگل، درآمد کانال یوتیوب آن فرد به حساب شخص، اشخاص یا سازمان مورد نظر داده می‌شود. اما اگر این نکته توسط فرد صاحب کانال مشخص نشده باشد، افراد خانواده درجه یک او می‌تواند با ارسال مدارک، درآمد کانال او را دریافت کنند.

دریافت اطلاعات

خانواده یا دوستان متوفی نمی‌توانند اجازه دسترسی به کانال یوتیوب را از خود یوتیوب دریافت کنند، اما امکان دریافت برخی از اطلاعات کانال مانند میزان درآمد، وضعیت رشد و اطلاعات مخصوص به خود کانال وجود دارد.

وضعیت اکانت پس از مرگ در دیگر شبکه های اجتماعی

دراپ‌باکس تنها با دریافت کپی اسناد فوت یک کاربر آن هم به صورت فیزیکی، اطمینان پیدا می‌کند که کاربر فوت کرده و در آن صورت اطلاعات حساب و فایل‌های ذخیره شده را به خانواده درجه یک فرد می‌دهد. در آیتونز هیچ راهی برای دسترسی به اکانت پس از مرگ وجود ندارد و حساب فرد متوفی در اپل بدون تغییر باقی می‌ماند. در دیگر شبکه‌های اجتماعی مانند پینترست هم با ارسال مدارک می‌توانید یا به اطلاعات حساب دسترسی پیدا کنید یا آن حساب کاربری را به طور کامل حذف کنید.

نوشته پس از مرگ چه اتفاقی برای اکانت شبکه‌های اجتماعی می‌افتد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

میزان مصرف اینترنت اینستاگرام، یوتیوب و دیگر اپلیکیشن‌های محبوب چقدر است؟

در این مطلب با میزان مصرف اینترنت اپلیکیشن‌های محبوب موبایلی مانند اینستاگرام ، یوتیوب ، فیلیمو ، واتساپ ، تیک تاک و تلگرام آشنا شوید.

دریافت پیامک پایان حجم اینترنت دیتا گوشی یا اتمام ترافیک حجم اینترنت خانگی از جمله تلخ‌ترین پیام‌هایی است بسیاری از مردم هر چند وقت یک بار آن را تجربه می‌کنند.

اکثر اپلیکیشن‌های امروزی با اینترنت کار می‌کنند و حجم بسیار زیادی از ترافیک بسته اینترنت‌مان را نابود می‌سازند. اپلیکیشن‌ها ویدیویی مانند یوتیوب ، اینستاگرام ، فیلیمو ، نماوا ، تیک‌تاک و لایکی، مصرف اینترنت بسیار بالایی دارند و در یک چشم به هم زدن ترافیک اینترنت را می‌بلعند.

اپلیکیشن‌های آنلاین همچون اینستاگرام و یوتیوب بخش عمده‌ای از زمان فراغت روزانه یا حتی کاری ما را به خودشان اختصاص داده‌اند، انگار نمی‌توان به سراغ گوشی رفت و اینترنت را روشن نکرد زیرا همه برنامه‌های مورد استفاده از واتساپ تا تلگرام و توییتر همگی با اینترنت کار می‌کنند و مصرف اینترنت نسبتا بالایی هم دارند.

با اطلاع دقیق از میزان مصرف اینترنت اپلیکیشن‌های محبوب می‌توان به شکل بهتری میزان مصرف حجم اینترنت را مدیریت کرد، هر چند استفاده هر شخص از اینستاگرام یا یوتیوب و حتی فیلیمو و نماوا کاملا متفاوت است، اما بر اساس برخی از شاخصه‌ها میتوان میزان مصرف حدودی این برنامه‌ها را محاسبه کرد.

در کنار اپلیکیشن‌ها حتی برای بازی کرد نیز به اینترنت نیاز دارید، البته ما پیش‌تر در مطلبی جامع میزان حدودی مصرف مشهورترین بازی‌های آنلاین را اعلام کردیم، حالا می‌خواهیم میزان مصرف حدودی محبوبترین اپلیکیشن‌های موبایل را بررسی نماییم، با آی‌تی‌رسان همراه باشید:

میزان مصرف یوتیوب و فیلیمو

میزان مصرف سایت‌هایی که در آن ویدیو مشاهده می‌کنیم بر اساس کیفیت ویدیو و زمان مشاهده ویدیو به دست می‌آید. تفاوتی ندارد که شما یک کلیپ کوتاه در یوتیوب مشاهده می‌کنید یا یک فیلم بلند در فیلیمو و نماوا ، به هر شکل بر اساس میزان اینترنت برای کیفیت‌های مختلف ویدیو، می‌توان به طور حدودی میزان مصرف حجم این سایت‌ها یا اپلیکیشن‌ها را محاسبه کرد.

به طور کلی و حدودی، میزان مصرف اینترنت مشاهده ویدیو با کیفیت‌های مختلف در بازه‌های زمانی یک ساعت به شکل زیر است:

کیفیت ویدیو
میزان مصرف اینترنت در یک ساعت
240p 225 مگابایت
360p 315 مگابایت
480p 500 مگابایت
720p 1.2 گیگابایت
1080p 2 گیگابایت
4K 8 گیگابایت

باید مجددا اشاره کنیم که این اعداد حدودی هستند و می‌توان یک ویدیو با کیفیت 720 را طی یک ساعت با حجم کمتری نیز مشاهده کرد. همچنین در ایران میزان مصرف اینترنت سایت‌ها و اپلیکیشن‌های منتخب همچون فیلیمو و نماوا به صورت نیم‌بهاء محاسبه می‌شود، به این ترتیب به ازای مصرف یک گیگابایت اینترنت در اپلیکیشنی مانند فیلیمو ، 500 مگابایت از حجم اینترنت شما کاسته می‌شود.

مصرف اینترنت اینستاگرام

میزان مصرف اینترنت اینستاگرام

در اینستاگرام اوضاع کمی متفاوت است، در اینستاگرام محتوا ترکیبی از تصویر و ویدیو است، طبیعتا تصویر حجم کمتری مصرف می‌کند و به همین دلیل حجم مصرفی اینستاگرام کمتر است، همچنین خود اپلیکیشن اینستاگرام، حجم ویدیوهای آپلود شده را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد، استوری‌های اینستاگرام هم حجم بالایی ندارند.

اگر به طور میانگین در اینستاگرام تعدادی تصویر و ویدیو با حجم‌های مختلف وجود داشته باشد، میانگین استفاده از این اپلیکیشن برابر با جدول زیر خواهد بود:

بازه زمانی 
میزان مصرف اینترنت
30 دقیقه 200 مگابایت
60 دقیقه  400 مگابایت
90 دقیقه 600 مگابایت

میزان مصرف اینترنت تیک تاک و لایکی

دو اپلیکیشن تیک تاک و لایکی در ایران بسیار محبوب هستند و به دلیل آنکه محتوای این دو اپلیکیشن تماما از ویدیو تشکیل شده، میزان مصرف اینترنت آن‌ها از اینستاگرام بیشتر است. همچنین در تیک تاک و لایکی حجم ویدیوها پس از آپلود کمتر کاهش پیدا می‌کند، بنابراین میزان مصرف تیک تاک و لایکی به طور میانگین برابر با جدول زیر خواهد بود:

تیک تاک
لایکی
میزان مصرف در 30 دقیقه
400 مگابایت 350 مگابایت
میزان مصرف در 60 دقیقه
800 مگابایت 700 مگابایت

مصرف اینترنت اینستاگرام

میزان مصرف اینترنت اسپاتیفای

میزان مصرف اینترنت محتوای صوتی با محتوای ویدیویی همچون شبکه اجتماعی اینستاگرام تفاوت دارد. البته در اسپاتیفای و اپلیکیشن‌های مشابه نیز کیفیت صوت اهمیت دارد اما به طور عمومی میزان مصرف اینترنت اسپاتیفای بر اساس جدول زیر محاسبه می‌شود:

تنظیمات کیفیت
بیت ریت 
میزان مصرف در یک ساعت
Low 24 کیلوبیت 10 مگابایت
Medium 96 کیلوبیت 43 مگابایت
High 160 کیلوبیت 72 مگابایت
Very High 360 کیلوبیت 110 مگابایت

میزان مصرف اینترنت توییتر و فیسبوک

اکثر پست‌های توییتر و فیسبوک از متن و تصویر تشکیل شده است، در توییتر و فیسبوک کمتر با محتوای ویدیویی مواجه می‌شویم، محتوای متنی هم دیتای بسیار کمی را مصرف می‌کند؛ به این ترتیب مصرف اینترنت توییتر و فیسبوک بسیار کم است. میزان مصرف توییتر و فیسبوک در بازه یک ساعت با در نظر گرفتن دو نوع محتوای اکثرا متنی یا اکثرا ویدیویی یا تصویری به شکل زیر است:

میزان مصرف با محتوای اکثرا متنی در ساعت میزان مصرف با محتوای اکثرا تصویری و ویدیویی در ساعت
توییتر
60 مگابایت 300 مگابایت
فیسبوک
30 مگابایت 150 مگابایت

مصرف اینترنت اینستاگرام

میزان مصرف اینترنت واتساپ و تلگرام

در اینستاگرام محتوا از ویدیو و تصویر کوتاه تشکیل شده است اما در مورد واتساپ و تلگرام واقعا به طور دقیق نمی‌توان میزان مصرف اینترنت را محاسبه کرد. به ویژه در تلگرام که محتوای مشاهده شده می‌تواند متن، گیف، فایل، تصویر و ویدیو باشد. تلگرام هیچ محدودیتی ندارد و شما می‌توانید تصاویر با کیفیت یا بی‌کیفیت و یا ویدیوهای طولانی و کوتاه را در آن ارسال کنید. البته تلگرام مقداری حجم تصاویر و ویدیوها را کم می‌کند اما اگر محتوایی به صورت فایل فرستاده شود، از حجم آن کاسته نخواهد شد.

از طرفی در واتساپ به دلیل عدم امکان ایجاد کانال، حجم مصرفی مانند تلگرام فراوان نیست، مگر آن که در گروهی عضو باشید یا دوستان‌تان برای شما ویدیو و تصویر ارسال کنند. به طور کلی مصرف واتساپ کمتر است، اما در واتساپ قابلیت تماس ویدیویی طرفداران بسیاری دارد، با در نظر گرفتن تمامی این موارد میزان مصرف این دو پیام‌رسان برابر با جدول زیر است:

میزان مصرف با در نظر گرفتن دانلود انواع محتوا در یک ساعت
واتساپ
50 مگابایت
تلگرام
400 مگابایت

 

نوشته میزان مصرف اینترنت اینستاگرام، یوتیوب و دیگر اپلیکیشن‌های محبوب چقدر است؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

مقایسه مصرف رم مرورگرهای مختلف در موبایل و ویندوز

در این مطلب میزان رم مصرف شده توسط مرورگر های پرطرفدار مانند گوگل کروم، فایرفاکس و اوپرا را در ویندوز و اندروید مقایسه می‌کنیم.

برای جستجو در گوگل یا سر زدن به وبسایت‌های اینترنتی مورد علاقه‌مان، به چند ابزار و تجهیزات مانند خط اینترنت، یک دستگاه کامپیوتر یا تلفن همراه و البته یک مرورگر خوب نیاز داریم.

مرورگرها یکی از مهم‌ترین دریچه‌های ارتباطی انسان به دنیای اینترنت هستند، البته این روزها بدون نیاز به مرورگرها و تنها با استفاده از اپلیکیشن‌هایی مانند اینستاگرام، واتساپ، تلگرام و یوتیوب هم می‌توانید از جذابیت‌های اینترنت بهره‌مند شوید اما هنوز هم برای ورود به سایت‌های اینترنتی یا جستجو در گوگل، به یک مرورگر نیاز دارید.

مرورگرها از جمله ابزارهایی هستند که هر روزه میلیون‌ها کاربر در سیستم‌ عامل‌های ویندوز و اندروید از آن استفاده می‌کنند، بنابراین سرعت، کیفیت و امکاناتی که این دسته از نرم افزارها در اختیار کاربران قرار می‌دهند، از اهمیت بالایی برخوردار است.

میزان استفاده مرورگرها از منابع سیستم

میزان درگیر کردن منابع سیستم به ویژه رم، یکی از مهم‌ترین شاخصه‌ها برای مرورگرهای اینترنتی محسوب می‌شود. سیستم‌های رایانه‌ای و تلفن همراه مقدار رم مشخصی دارند، این میزان رم برای آن است که برنامه‌های در حال اجرا دیتا‌های ذخیره نشده خود را در یک حافظه موقت ذخیره کنند.

این اتفاق در مرورگرهای اینترنتی نیز رخ می‌دهد، هنگام باز کردن سایت‌های مختلف مانند فیسبوک، توییتر، یوتیوب یا همین آی‌تی‌رسان، مرورگر دیتا‌های خود را در حافظه رم برای پردازش پردازنده نگه‌داری می‌کند. بنابراین قطعا همه مرورگرها هنگام اجرا بخشی از پردازنده و حافظه رم را به خود مشغول خواهند کرد.

اما مقدار رم درگیر شده به دلیل محدود بودن ظرفیت رم اهمیت ویژه‌ای دارد، به طور مثال زمانی که دستگاه شما دو گیگابایت رم دارد و یک گیگابایت آن توسط مرورگر مورد استفاده قرار می‌گیرد، عملا یک گیگابایت برای دیگر اپلیکیشن‌ها یا نرم‌افزارهای در حال اجرا باقی می‌ماند و این باعث کند شدن یا هنگ کردن سیستم شما می‌شود.

به طور طبیعی هر چه مرورگر مقدار کمتری از رم را درگیر کند، حافظه موقت بیشتری برای استفاده دیگر اپلیکیشن‌ها و نرم افزار‌های سیستم رایانه‌ای یا تلفن همراه شما باقی می‌ماند و به این ترتیب قدرت اجرای چند برنامه به صورت همزمان یا مالتی تسکینگ سیستم شما افزایش پیدا می‌کند، همچنین با اجرای چند برنامه و اپلیکیشن دیگر شاهد کند شدن یا هنگ کردن سیستم یا تلفن همراه خود نخواهید بود.

با توضیحات بالا متوجه شدیم که چرا مقدار رم مصرفی مرورگرها اهمیت بالایی دارد، حال می‌خواهیم بررسی کنیم که در ویندوز و اندروید به عنوان دو سیستم عامل کامپیوتری و موبایلی پرطرفدار در دنیا، کدام مرورگرها مقدار رم بیشتر و کدام مرورگرها مقدار رم کمتری را درگیر می‌کنند.

میزان مصرف رم مرورگرهای تلفن همراه

در اندروید و در شرایط یکسان برای تمامی مرورگرها، میزان مصرف رم مرورگر های کروم و فایرفاکس بیشتر از دیگر مرورگرهای مشهور است، همچنین در شرایط مشابه، مرورگرهای مینی اوپرا، اج و سامسونگ، مصرف بسیار پایینی دارند.

مرورگر Duck Duck go که شاید شهرت فراوانی نداشته باشد اما یکی از بهترین و امن‌ترین مرورگرهای حال حاضر دنیاست، مصرف رم بسیار پایین و ناچیزی دارد و در اکثر رتبه‌بندی‌ها در این خصوص در مقام اول جای می‌گیرد.

بر اساس نتایج یک تحقیقات، مرورگرهای موبایل برای باز کردن سایت ویکی‌پدیا به مقادیر موجود در جدول زیر، رم تلفن همراه را درگیر می‌کنند:

میزان رم مصرفی برای باز کردن سایت ویکی‌پدیا
نام مرورگر
رتبه
50 مگابایت Duck Duck go 1
70 مگابایت Opera Mini 2
120 مگابایت Edge 3
200 مگابایت Samsung 4
250 مگابایت Opera 5
260 مگابایت Firefox Focus 6
270 مگابایت Firefox 7
270 مگابایت Chrome 8

میزان مصرف رم مرورگر های در ویندوز

اما در ویندوز شرایط متفاوت است، در ویندوز می‌توان بررسی‌های دقیق‌تر و جامع‌تر در خصوص میزان مصرف رم مرورگر های مختلف انجام داد. بر همین اساس در میان مرورگرهای مشهور سیستم‌های رایانه‌ای و در شرایط یکسان، مرورگر اج کمترین میزان مصرف رم را دارد.

در آزمایش صورت گرفته 10 زبانه به صورت همراه در مرورگرها باز بوده و در این حالت میزان مصرف رم آن‌ها اندازه گیری شده است. طبق انتظار کروم و فایرفاکس بیشترین میزان مصرف رم را دارند و مرورگرهای اوپرا و اج، مرورگرهای سبک‌تری محسوب می‌شوند که میزان درگیر کردن رم سیستم توسط آن‌ها پایین‌تر است:

میزان رم مصرفی برای باز کردن 10 زبانه همزمان
نام مرورگر
رتبه
780 مگابایت Edge 1
890 مگابایت Opera 2
950 مگابایت Firefox 3
990 مگابایت Chrome 4

اما صرفا جهت بررسی دقیق‌تر می‌خواهیم نگاهی به میزان رم مصرفی مرورگرها هنگام باز بودن 20 سایت به طور همزمان نیز نگاهی بیندازیم. این آزمایش به این دلیل انجام شده تا بدانیم آیا با افزایش میزان تعداد زبانه‌های باز مرورگرها، میزان رم مصرفی آن‌ها در مقایسه با دیگر مرورگرها تغییر می‌کند یا همه مرورگرها به یک میزان رم بیشتری را درگیر خواهند کرد:

میزان رم مصرفی برای باز کردن 20 زبانه همزمان
نام مرورگر
رتبه
1.2 گیگابایت Edge 1
1.5 گیگابایت Opera 2
1.6 گیگابایت Firefox 3
1.9 گیگابایت Chrome 4

جمع بندی

همانطور که مشخص است، مرورگر گوگل کروم هم در تلفن‌های همراه و هم در ویندوز، بیشترین میزان مصرف رم را دارد. دلیل مصرف بالای کروم از رم سیستم آن است که این مرورگر برای هر زبانه یا تب، یک پردازش جدید ایجاد می‌کند، به این ترتیب زمانی که 5 زبانه در کروم باز هستند، در واقع 5 برنامه جداگانه از منابع سیستم استفاده می‌کنند. این روند در تلفن‌های همراه و سیستم‌های قدرتمند مشکلی را ایجاد نمی‌کند اما در سیستم‌های ضعیف موجب درگیر شدن بخش اعظمی از منابع سیستم می‌شود.

بنابراین اگر تلفن همراه یا سیستم رایانه‌ای شما ظرفیت رم محدودی دارد، بهتر است از گوگل کروم استفاده نکنید. از طرفی فایرفاکس نیز از نظر درگیر کردن میزان رم، تفاوت چندانی با گوگل کروم ندارد و بنابراین نمی‌توان گفت که فایرفاکس کمتر منابع سیستم‌ را درگیر می‌کند.

اما مرورگرهای اوپرا و اج به ویژه در ویندوز عملکرد بسیار خوبی دارند و کمترین میزان رم را درگیر می‌کنند. به این ترتیب استفاده از این مرورگرها مخصوصا در سیستم‌های ضعیف، پیشنهاد می‌شود. برای تلفن همراه نیز گوشی‌های سامسونگ به صورت پیشفرض از مرورگر سامسونگ بهره می‌برند که مرورگری سبک و کارآمد است و می‌توان از آن استفاده کرد.

در گوشی‌های غیر سامسونگ نیز مرورگرهای داک داک گو و اوپرا مینی بسیار سبک هستند و در گوشی‌های قدیمی و ضعیف می‌توان از آن‌ها استفاده کرد، اما در گوشی‌های قدرتمند امروزه استفاده از گوگل کروم، مشکل خاصی را ایجاد نمی‌کند.

نوشته مقایسه مصرف رم مرورگرهای مختلف در موبایل و ویندوز اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

مقایسه مصرف رم مرورگرهای مختلف در موبایل و ویندوز

در این مطلب میزان رم مصرف شده توسط مرورگر های پرطرفدار مانند گوگل کروم، فایرفاکس و اوپرا را در ویندوز و اندروید مقایسه می‌کنیم.

برای جستجو در گوگل یا سر زدن به وبسایت‌های اینترنتی مورد علاقه‌مان، به چند ابزار و تجهیزات مانند خط اینترنت، یک دستگاه کامپیوتر یا تلفن همراه و البته یک مرورگر خوب نیاز داریم.

مرورگرها یکی از مهم‌ترین دریچه‌های ارتباطی انسان به دنیای اینترنت هستند، البته این روزها بدون نیاز به مرورگرها و تنها با استفاده از اپلیکیشن‌هایی مانند اینستاگرام، واتساپ، تلگرام و یوتیوب هم می‌توانید از جذابیت‌های اینترنت بهره‌مند شوید اما هنوز هم برای ورود به سایت‌های اینترنتی یا جستجو در گوگل، به یک مرورگر نیاز دارید.

مرورگرها از جمله ابزارهایی هستند که هر روزه میلیون‌ها کاربر در سیستم‌ عامل‌های ویندوز و اندروید از آن استفاده می‌کنند، بنابراین سرعت، کیفیت و امکاناتی که این دسته از نرم افزارها در اختیار کاربران قرار می‌دهند، از اهمیت بالایی برخوردار است.

میزان استفاده مرورگرها از منابع سیستم

میزان درگیر کردن منابع سیستم به ویژه رم، یکی از مهم‌ترین شاخصه‌ها برای مرورگرهای اینترنتی محسوب می‌شود. سیستم‌های رایانه‌ای و تلفن همراه مقدار رم مشخصی دارند، این میزان رم برای آن است که برنامه‌های در حال اجرا دیتا‌های ذخیره نشده خود را در یک حافظه موقت ذخیره کنند.

این اتفاق در مرورگرهای اینترنتی نیز رخ می‌دهد، هنگام باز کردن سایت‌های مختلف مانند فیسبوک، توییتر، یوتیوب یا همین آی‌تی‌رسان، مرورگر دیتا‌های خود را در حافظه رم برای پردازش پردازنده نگه‌داری می‌کند. بنابراین قطعا همه مرورگرها هنگام اجرا بخشی از پردازنده و حافظه رم را به خود مشغول خواهند کرد.

اما مقدار رم درگیر شده به دلیل محدود بودن ظرفیت رم اهمیت ویژه‌ای دارد، به طور مثال زمانی که دستگاه شما دو گیگابایت رم دارد و یک گیگابایت آن توسط مرورگر مورد استفاده قرار می‌گیرد، عملا یک گیگابایت برای دیگر اپلیکیشن‌ها یا نرم‌افزارهای در حال اجرا باقی می‌ماند و این باعث کند شدن یا هنگ کردن سیستم شما می‌شود.

به طور طبیعی هر چه مرورگر مقدار کمتری از رم را درگیر کند، حافظه موقت بیشتری برای استفاده دیگر اپلیکیشن‌ها و نرم افزار‌های سیستم رایانه‌ای یا تلفن همراه شما باقی می‌ماند و به این ترتیب قدرت اجرای چند برنامه به صورت همزمان یا مالتی تسکینگ سیستم شما افزایش پیدا می‌کند، همچنین با اجرای چند برنامه و اپلیکیشن دیگر شاهد کند شدن یا هنگ کردن سیستم یا تلفن همراه خود نخواهید بود.

با توضیحات بالا متوجه شدیم که چرا مقدار رم مصرفی مرورگرها اهمیت بالایی دارد، حال می‌خواهیم بررسی کنیم که در ویندوز و اندروید به عنوان دو سیستم عامل کامپیوتری و موبایلی پرطرفدار در دنیا، کدام مرورگرها مقدار رم بیشتر و کدام مرورگرها مقدار رم کمتری را درگیر می‌کنند.

میزان مصرف رم مرورگرهای تلفن همراه

در اندروید و در شرایط یکسان برای تمامی مرورگرها، میزان مصرف رم مرورگر های کروم و فایرفاکس بیشتر از دیگر مرورگرهای مشهور است، همچنین در شرایط مشابه، مرورگرهای مینی اوپرا، اج و سامسونگ، مصرف بسیار پایینی دارند.

مرورگر Duck Duck go که شاید شهرت فراوانی نداشته باشد اما یکی از بهترین و امن‌ترین مرورگرهای حال حاضر دنیاست، مصرف رم بسیار پایین و ناچیزی دارد و در اکثر رتبه‌بندی‌ها در این خصوص در مقام اول جای می‌گیرد.

بر اساس نتایج یک تحقیقات، مرورگرهای موبایل برای باز کردن سایت ویکی‌پدیا به مقادیر موجود در جدول زیر، رم تلفن همراه را درگیر می‌کنند:

میزان رم مصرفی برای باز کردن سایت ویکی‌پدیا
نام مرورگر
رتبه
50 مگابایت Duck Duck go 1
70 مگابایت Opera Mini 2
120 مگابایت Edge 3
200 مگابایت Samsung 4
250 مگابایت Opera 5
260 مگابایت Firefox Focus 6
270 مگابایت Firefox 7
270 مگابایت Chrome 8

میزان مصرف رم مرورگر های در ویندوز

اما در ویندوز شرایط متفاوت است، در ویندوز می‌توان بررسی‌های دقیق‌تر و جامع‌تر در خصوص میزان مصرف رم مرورگر های مختلف انجام داد. بر همین اساس در میان مرورگرهای مشهور سیستم‌های رایانه‌ای و در شرایط یکسان، مرورگر اج کمترین میزان مصرف رم را دارد.

در آزمایش صورت گرفته 10 زبانه به صورت همراه در مرورگرها باز بوده و در این حالت میزان مصرف رم آن‌ها اندازه گیری شده است. طبق انتظار کروم و فایرفاکس بیشترین میزان مصرف رم را دارند و مرورگرهای اوپرا و اج، مرورگرهای سبک‌تری محسوب می‌شوند که میزان درگیر کردن رم سیستم توسط آن‌ها پایین‌تر است:

میزان رم مصرفی برای باز کردن 10 زبانه همزمان
نام مرورگر
رتبه
780 مگابایت Edge 1
890 مگابایت Opera 2
950 مگابایت Firefox 3
990 مگابایت Chrome 4

اما صرفا جهت بررسی دقیق‌تر می‌خواهیم نگاهی به میزان رم مصرفی مرورگرها هنگام باز بودن 20 سایت به طور همزمان نیز نگاهی بیندازیم. این آزمایش به این دلیل انجام شده تا بدانیم آیا با افزایش میزان تعداد زبانه‌های باز مرورگرها، میزان رم مصرفی آن‌ها در مقایسه با دیگر مرورگرها تغییر می‌کند یا همه مرورگرها به یک میزان رم بیشتری را درگیر خواهند کرد:

میزان رم مصرفی برای باز کردن 20 زبانه همزمان
نام مرورگر
رتبه
1.2 گیگابایت Edge 1
1.5 گیگابایت Opera 2
1.6 گیگابایت Firefox 3
1.9 گیگابایت Chrome 4

جمع بندی

همانطور که مشخص است، مرورگر گوگل کروم هم در تلفن‌های همراه و هم در ویندوز، بیشترین میزان مصرف رم را دارد. دلیل مصرف بالای کروم از رم سیستم آن است که این مرورگر برای هر زبانه یا تب، یک پردازش جدید ایجاد می‌کند، به این ترتیب زمانی که 5 زبانه در کروم باز هستند، در واقع 5 برنامه جداگانه از منابع سیستم استفاده می‌کنند. این روند در تلفن‌های همراه و سیستم‌های قدرتمند مشکلی را ایجاد نمی‌کند اما در سیستم‌های ضعیف موجب درگیر شدن بخش اعظمی از منابع سیستم می‌شود.

بنابراین اگر تلفن همراه یا سیستم رایانه‌ای شما ظرفیت رم محدودی دارد، بهتر است از گوگل کروم استفاده نکنید. از طرفی فایرفاکس نیز از نظر درگیر کردن میزان رم، تفاوت چندانی با گوگل کروم ندارد و بنابراین نمی‌توان گفت که فایرفاکس کمتر منابع سیستم‌ را درگیر می‌کند.

اما مرورگرهای اوپرا و اج به ویژه در ویندوز عملکرد بسیار خوبی دارند و کمترین میزان رم را درگیر می‌کنند. به این ترتیب استفاده از این مرورگرها مخصوصا در سیستم‌های ضعیف، پیشنهاد می‌شود. برای تلفن همراه نیز گوشی‌های سامسونگ به صورت پیشفرض از مرورگر سامسونگ بهره می‌برند که مرورگری سبک و کارآمد است و می‌توان از آن استفاده کرد.

در گوشی‌های غیر سامسونگ نیز مرورگرهای داک داک گو و اوپرا مینی بسیار سبک هستند و در گوشی‌های قدیمی و ضعیف می‌توان از آن‌ها استفاده کرد، اما در گوشی‌های قدرتمند امروزه استفاده از گوگل کروم، مشکل خاصی را ایجاد نمی‌کند.

نوشته مقایسه مصرف رم مرورگرهای مختلف در موبایل و ویندوز اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

زبان طراحی جدید اندروید یا همان Material You چه ویژگی‌هایی دارد؟

یکی از جنبه‌های اندروید که گوگل در چند سال گذشته توجه زیادی به آن داشته، طراحی مجدد ظاهر این سیستم‌عامل است. به هر حال اندروید امروزی نسبت به اندرویدی که در سال 2008 رونمایی شد، تفاوت زیادی دارد.

عملکردها و ویژگی‌های این سیستم‌عامل در طول زمان پیشرفت‌های زیادی را تجربه کرده و همزمان با این موضوع، زبان طراحی گوگل نیز تغییر کرده است. Material You زبان طراحی جدید سیستم‌عامل اندروید بوده که در این مطلب قصد داریم بیشتر به آن بپردازیم.

به نوعی می‌توان گفت که گوگل از سال 2014، بر روی یک زبان طراحی واحد به نام Material Design یا همان طراحی متریال تمرکز کرده است. البته باید بگوییم که همین زبان طراحی نیز به مرور زمان، تکامل یافته است. یک بار در سال 2018، یک تجدیدنظر اساسی به نام Material Theming در رابطه با این زبان صورت گرفت. حال نیز یک بازطراحی مجدد به نام Material You برای سیستم‌عامل اندروید در نظر گرفته شده است که در ادامه بیشتر به آن می‌پردازیم.

شخصی‌سازی‌ زیاد

همان‌طور که از نامش مشخص است، Material You بر روی “شما” تمرکز کرده است. نسخه‌های پیشین زبان طراحی اندروید، رنگارنگ بودند و همچنین در حیطه خط مشی‌ها نیز آزادی عمل زیادی را به توسعه‌دهندگان ارائه می‌کردند. این رویکرد در رابطه با Material Theming بیشتر به چشم می‌خورد. دلیل این موضوع نیز به این بازمی‌گردد که به اپلیکیشن‌ها اجازه داده می‌شود که هویت خود را از طریق طراحی متریال، بیان کنند.

حال Material You جهت الهام ایده‌های طراحی، به کاربران رجوع می‌کند. اصلی‌ترین ویژگی این فلسفه طراحی، قابلیتی به نام Color Extraction یا همان استخراج رنگ است. Color Extraction رنگ‌های اصلی مربوط به تصویر پس‌زمینه گوشی شما را گرفته و آن‌ها را بر روی منوهای دستگاه شما، از جمله منوی تنظیمات سریع (Quick Settings) و حتی اپلیکیشن‌ها، اعمال می‌کند.

Material You اندروید

پیش‌تر کاربران از تم‌های از پیش ساخته استفاده کرده و یا اینکه خودشان رنگ‌ها را انتخاب می‌کردند. اما اکنون Material You وارد شده و نوید یک ویژگی منحصربه‌فرد را در این زمینه می‌دهد. Material You به گوشی‌های اندروید این امکان را می‌دهد که همچنان همانند پیش‌تر، منوهای رنگارنگ داشته باشند، فقط این بار رویه انتخاب رنگ‌ها، تغییر کرده است.

پیش‌تر اگر از یک پوسته شخص ثالثی استفاده نمی‌کردید، آنگاه گزینه‌های شخصی‌سازی محدودی در اختیار داشتید. با انتشار اندروید 10 و معرفی ویژگی‌هایی همانند حالت تاریک و سایر گزینه‌‎های شخصی‌سازی، این قضیه شروع به تغییر کرد. حال Material You گزینه‌های بیشتری را به انتخاب‌های شما اضافه کرده است. Material You عملکردی همانند یک موتور تم‌سازی ندارد و بنابراین نمی‌توانید برخی از بخش‌های رابط کاربری را تغییر دهید. در واقع Material You سعی دارد که “شما” را بیشتر در شخصی‌سازی دستگاه دخیل کند.

دسترسی‌پذیری بهبود یافته

Material You تمرکز خاصی نیز بر روی آیتم‌های بزرگ رابط کاربری دارد. در این رابطه، رابط کاربری اندروید 12 از iOS و One UI سامسونگ الهام گرفته است. کلیدها در رابط کاربری بزرگ بوده و سریعا جلب توجه می‌کنند. به همین دلیل اگر مثلا نوار اعلان‌ها را سریعا به پایین بکشید، آنگاه سریع متوجه کلیدها خواهید شد. اکنون آیتم‌های منوی Quick Settings در اندروید 12، دارای 4 آیتم بوده که در دو ردیف 2 ستونی قرار داده می‌شوند. این در حالی است که در اندروید 11، آیتم‌ها در یک ردیف 6 آیتمی قرار دارند.

Material You اندروید

اکنون آیکون‌ها و توضیحات آن‌ها واضح‌تر هستند. این در حالی است که در نسخه‌های قدیمی‌تر اندروید، فقط آیکون‌ها وجود داشتند. Material You بر روی دسترسی‌پذیری بیشتر تمرکز کرده و در این رابطه تغییراتی را بر روی آیتم‌های رابط کاربری اعمال کرده است. بدین ترتیب به راحتی با یک دست امکان دسترسی به آیتم‌های گوناگون را دارید. این مورد مشابه کاری است که سامسونگ در سال 2018 با One UI خود کرد. در One UI می‌توانید مشاهده کنید که اکثر عناصر رابط کاربری در نیمه پایینی صفحه قرار دارند، بنابراین می‌توانید گوشی را با یک دست خود نگه داشته و در عین حال با شست خود به کلیدهای گوناگون دسترسی پیدا کنید. حال با مشاهده Material You در اندروید می‌توانید الهام‌های گوگل از One UI را حس کنید.

Material You اندروید

نوار ابزار بالایی به طرز چشمگیری بزرگ‌تر است و همچنین عناصر لیست‌ها نیز بیشتر در پایین قرار دارند و بنابراین همانند گوشی‌های سامسونگ، بهتر می‌توانید که با یک دست به آن‌ها دسترسی پیدا کنید.

چنین قضیه‌ای به روشنی در اپلیکیشنی همانند تنظیمات، مشهود است. این در حالی است که سایر موارد همانند اپلیکیشن مخاطبین، بیشتر از همان رابط کاربری سنتی استفاده کرده و فقط تنظیمات کوچکی در این زمینه اعمال شده و همچنین ویژگی جدید استخراج رنگ، به آن‌ها افزوده شده است.

این مطلب را نیز بخوانید: گوگل پلی سرویس چیست، چه کاربردی دارد و آیا می‌توان آن را حذف کرد؟

گوگل می‌گوید که Material You می‌تواند خود را با تمامی نیازها تطبیق دهد (فارغ از اندازه گوشی و یا نوع کاربری که از گوشی استفاده می‌کند). شکل‌های موجود در رابط کاربری به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که پویا بوده و بتوانند خود را با نیازهای شما تطبیق دهند. این بهبودهای صورت گرفته در زمینه دسترسی‌پذیری بدین معنا هستند که گوگل در رابطه با زبان طراحی جدید خود، بر روی هر کاربر به‌صورت جداگانه تمرکز کرده است.

رابط کاربری که زنده و پویاتر است

در نهایت هم یکی دیگر از تغییرات مهمی که گوگل با Material You بر آن تأکید دارد، در برخی از چیزهای کوچک نهفته است. گوگل می‌گوید که با Material You به دنبال آن نیست که فقط “خودتان” را احساس کنید، بلکه می‌خواهد که رابط کاربری جدید آن، قابل دسترسی بوده و به راحتی امکان تعامل با آن وجود داشته باشد.

تغییرات رابط کاربری که بر دسترسی‌پذیری تمرکز دارند، نقشی مهم را ایفا می‌کنند، اما تغییرات کوچک دیگری نیز وجود دارند. برخی از این تغییرات سریعا قابل تشخیص بوده، در حالی که سایرین این‌گونه نیستند. یک آرایه وسیع‌تر از شکل‌ها در سرتاسر رابط کاربری مورد استفاده قرار گرفته است. شکل “قرص-مانند” یکی از ویژگی‌های برجسته Material Theming بود. حال این شکل در Material You بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و همچنین سایر اشکال دیگر نیز در کنار این نوع شکل، مورد استفاده قرار می‌گیرند.

در حال حاضر برخی از اپلیکیشن‌های گوگل در حال دریافت به‌روزرسانی‌هایی جهت تطابق با Material You هستند، حتی در گوشی‌هایی که اندروید 12 ندارند. درست است که در این دستگاه‌ها، ویژگی استخراج رنگ وجود ندارد، اما تغییرات هنور هم قابل توجه هستند.

گوگل در حال حاضر به‌ جای استفاده از شکل دایره برای کلیدهای شناور، از مستطیل‌هایی با گوشه‌های گرد استفاده می‌کند. همچنین حضور کلیدهای قرص-مانند و منوهای ناوبری نیز برجسته است. اعلان‌ها نیز دارای گوشه‌های گرد بوده و همچنین اندازه آن‌ها نیز بزرگ‌تر است. علاوه بر این، محتوای نوتیفیکیشن‌ها نیز راحت‌تر خوانده می‌شود.

حرکات به لطف انیمیشن‌های جدید، روان‌تر به نظر رسیده و عناصر رابط کاربری نیز به‌گونه‌‎ای طراحی شده‌اند که قابل کشش‌تر باشند. این موارد به همراه سایر ویژگی‌های دیگر باعث شده‌اند تا اندروید 12، حس زنده بودن را بیشتر به کاربر القا کند.

سخن پایانی

در بالا سعی کردیم که به ویژگی‌های زبان طراحی Material You در سیستم‌عامل اندروید بپردازیم. جهت تجربه Material You، لزوما به یک گوشی هوشمند مجهز به اندروید 12 نیاز ندارید. دلیل این موضوع نیز این است که هنگامی‌که زمانش فرا برسد، اپلیکیشن‌های گوگل، قابلیت‌های Material You را در خود جای می‌دهند.

در هر صورت یک چیز مشخص است و آن اینکه Material You از زمان معرفی Material Design در سال 2014، بزرگ‌ترین تغییر در زبان طراحی گوگل به حساب می‌آید. Material You بسیاری از چیزهایی را که تا به امروز در زبان طراحی گوگل ثابت مانده‌ بودند، تغییر داد و در عین حال گامی را نیز به جلوتر برداشت و المان‌های شخصی‌سازی را پررنگ‌تر کرد. کمی هم باید صبر کنیم تا بفهمیم که واکنش شرکت‌هایی همانند شیائومی و سامسونگ در قبال این ویژگی‌های جدید چه خواهند بود؟ اگر گوشی پیکسل دارید، آنگاه این تغییرات را تجربه خواهید کرد.

نوشته زبان طراحی جدید اندروید یا همان Material You چه ویژگی‌هایی دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ماوس‌های مکانیکی و نوری چگونه کار می‌کنند؟

تصور کنید که اگر ماوس وجود نداشت، آن‌وقت چگونه با کامپیوترهایمان کار می‌کردیم؟ ماوس یا همان موشواره، وسیله بسیار مهم برای ارتباط با کامپیوترهای امروزی است، حال این ارتباط می‌تواند کاری بوده و یا اینکه بازی کردن باشد. اگر به نحوه کار ماوس کامپیوتر علاقه دارید، آنگاه این مطلب می‌تواند برای شما مفید باشد.

اولین ماوس کامپیوتر

در اوایل دهه 1960 یعنی هنگامی که فناوری کامپیوترها در مراحل اولیه توسعه خود بود، مخترعی به نام داگلاس انگلبارت (Douglas Engelbart)، به دنبال اختراع شیوه‌ای جدید جهت تعامل کاربر با کامپیوترها بود. در سال 1964 وی توانست که دستگاهی آزمایشی را اختراع کند که به وسیله آن این امکان به وجود می‌آمد که بتوان یک نشانگر را بر روی نمایشگر یک کامپیوتر، به حرکت درآورد.

این دستگاه در ابتدا “X-Y Position Indicator for a Display System” نامیده می‌شد (که به‌معنای “نشانگر موقعیت X-Y برای یک سیستم دارای نمایشگر” است) و شباهت چندانی به ماوس‌های امروزی نداشت. این دستگاه یک جعبه چوبی بزرگ و توخالی بود. در داخل این جعبه، دو چرخ بزرگ وجود داشتند. یکی از این چرخ بر محور X و دیگر نیز بر محور Y حرکت می‌کرد. بدین ترتیب یکی از چرخ‌ها، اطلاعات مربوط به محور X و دیگر نیز اطلاعات مربوط به محور Y را ثبت می‌کرد. ماوس X-Y Position Indicator for a Display System دارای یک سیم بلند و همچنین یک کانکتور 13 پینی بود.

در سال 1968، انگبارت اختراع خود را به ثبت رساند (در سال 1970 نیز جایزه گرفت) و همچنین در هنگام رونمایی از آن در سال 1968، آن را یک نوع موش (ماوس) نامید. از این زمان به بعد، صنعت کامپیوتر به جلو رفت و ماوس‌ها نیز به دستگاه‌هایی تبدیل شدند که امروزه آن‌ها را می‌بینیم. کاربران امروزی می‌توانند از میان انواع ماوس‌ها به انتخاب بپردازند و طبیعتا هرکدام نیز مزایا و معایب خاص خود را دارند.

ماوس‌های مکانیکی

نحوه کار موس کامپیوتر

ماوس‌های مکانیکی همان‌طور که از نامشان پیداست، دارای اجزای متحرک هستند. در زیر این نوع ماوس‌ها یک توپ قرار داشته که بر روی سطوح مختلف حرکت می‌کند. تا سال 1999 که ماوس‌های نوری وارد بازار شدند، ماوس‌های مکانیکی رایج‌‎ترین نوع این دستگاه‌ها بودند. اولین ماوس مکانیکی که از یک توپ استفاده می‌کرد، در سال 1968 و توسط شرکت آلمانی Telefunken اختراع شد. این دستگاه به شکل یک نیم-کره بود که یک توپ ردیابی در زیر آن قرار داشت. در سال 1973، بیل انگلیش (Bill English) اولین ماوسی را که به ماوس‌های امروزی شباهت زیادی داشت، توسعه داد. این ماوس به همراه کامپیوترهای Xerox Alto I به فروش می‌رسید.

نحوه کار ماوس مکانیکی

یک ماوس مکانیکی از چندین قطعه اصلی به شرح زیر تشکیل شده است:

  • توپ: یک کره سنگین فلزی بوده که جهت کشش بیشتر، با یک لایه از پلاستیک پوشیده شده است.
  • غلتک‌ها: قطعاتی استوانه‌ای شکل بوده که با توپ تماس داشته و همزمان با آن می‌چرخند.
  • هدهای غلتک: دیسک‌های مسطحی هستند که شکاف‌های باریکی بر روی آن‌ها قرار دارند. این دیسک‌‎ها به علتک‌ها وصل بوده و بنابراین همزمان با آن‌ها می‌چرخند.
  • LEDها: چراغ‌های کوچکی هستند که نور را از شکاف‌های موجود در هد غلتک‌ها، عبور می‌دهند.
  • حسگرهای نور: نور را از LEDها دریافت کرده و سپس آن را به سیگنال الکتریکی تبدیل می‌کنند.
  • میکروکنترلر: یک ریزتراشه کوچک بوده که داده‌های دریافت شده از غلتک‌ها را پردازش می‌کند.

توپ در وسط ماوس قرار می‌گیرد و دو غلتک نیز با آن ارتباط مستقیم دارند. یکی از غلتک‌ها به‌صورت طولی و دیگری نیز به‌صورت عرضی به همراه توپ حرکت می‌کند. هنگامی‌که توپ در امتداد محور X می‌چرخد، آنگاه غلتک طولی نیز می‌چرخد و بالعکس.

هدهای غلتک‌ها بر روی سر دیگر غلتک‌ها قرار دارند. هر دو هد در بین یک LED و یک حسگر نور قرار دارند. LED، یک نور مداوم و بی وقفه را به سمت حسگر نور می‌تاباند. حال در این مسیر، جریان نور گاهی اوقات توسط هد غلتک مسدود می‌شود. از آنجایی که در هد غلتک‌ها، حفره‌هایی وجود دارند، پس نور نیز می‌تواند از این سوراخ‌ها عبور کند و خود را به حسگر برساند.

این مطلب را نیز بخوانید: اگر ماوس شما خراب شده است، این مطلب را بخوانید

چرخش هد غلتک‌ها باعث می‌شود تا نور به‌صورت فلاش مانند به حسگر نور اصابت کند. بدین ترتیب جهت حرکت ماوس شما مشخص می‌شود. هنگامی‌که حسگر نور، فلاش نور را تشخیص داد، آنگاه سیگنالی را به میکروکنترلر ارسال می‌کند. در ادامه این داده‌ها توسط میکروکنترلر پردازش شده و در نهایت نیز به کامپیوتر ارسال می‌شوند.

ماوس‌های نوری

پس از گذشت یک دهه از حضور ماوس‌های مکانیکی در بازار، ماوس‌های نوری کم‌کم پدیدار شدند. ماوس‌های نوری در عوض استفاده از یک توپ و غلتک‌های چرخان، جهت جابجا کردن نشانگر از نور استفاده می‌کنند. در سال 1982، شرکتی به نام Mouse Systems Corporation، از ماوس نوری خود رونمایی کرد. درست است که تاریخچه ماوس‌های نوری از سال 1982 آغاز می‌شود، اما این دستگاه‌ها تا اوایل دهه 2000 میلادی نتوانستند که به پدیده‌ای غالب تبدیل شوند.

نحوه کار ماوس نوری کامپیوتر

برخلاف ماوس‌های مکانیکی، در داخل ماوس‌های نوری نمی‌توانید قطعات متحرک را پیدا کنید. اجزای اصلی ماوس‌های نوری به شرح زیر هستند:

  • چراغ LED نور را از داخل یک منشور عبور می‌دهد.
  • منشور درست در کنار LED قرار داده شده است.
  • حسگر نور، نوری را که از سطح منعکس شده است، جذب می‌کند.
  • DSP یا همان پردازنده سیگنال دیجیتال، سیگنال‌های الکتریکی را که از حسگر نور می‌آیند، پردازش می‌کند.

LED نور روشنی را که معمولا قرمز رنگ است، مستقیما به منشور می‌تاباند. نور از لبه منشور منعکس شده و مستقیما بر روی سطح تابیده می‌شود. در ادامه نور از روی سطح منعکس شده و به حسگر نور برخورد می‌کند.

حسگر نور ماوس‌های نوری، مشابه فناوری به کار رفته در اکثر دوربین‌های دیجیتال است. این حسگر در اصل یک حسگر نور از نوع CMOS است. این حسگر به قسمت‌های بسیار کوچکی به نام فوتوسایت (Photosite) تقسیم می‌شود. هنگامی که فوتون‌های نور به فوتوسایت‌ها اصابت می‌کنند، آنگاه جریان‌های الکتریکی کوچکی را ایجاد خواهند کرد. این جریان‌ها در ادامه به سمت DSP حرکت می‌کنند.

DSP نیز جریان‌های ورودی را پردازش کرده و سپس تصویری کوچک از سطح را ایجاد می‌کند. هنگامی که ماوس حرکت داده می‌شود، تصویری دیگر ایجاد می‌شود و ماوس نیز دو تصویر را با یکدیگر مقایسه می‌کند. این فرایند در طول یک ثانیه، چندین میلیون بار تکرار می‌شود و همین باعث حرکت نرم و روان نشانگر ماوس می‌شود.

مقایسه ماوس‌های مکانیکی و نوری

در بالا سعی کردیم که نحوه کار ماوس کامپیوتر (مکانیکی و نوری) را برای شما توضیح دهیم. کارکرد هر دو نوع ماوس مشابه یکدیگر است، اما طبیعتا تمایزهایی نیز با یکدیگر داشته که در ادامه به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

چرا ماوس‌های نوری بهتر هستند؟

مزیت اصلی ماوس‌های نوری این است که قطعات متحرک ندارند. توپ چرخان موجود در زیر ماوس‌های مکانیکی، به مرور زمان گردوغبار به خود جذب کرده و همین موضوع نیز می‌تواند پس از مدتی، تأثیر منفی بر دقت این دستگاه‌ها بگذارد. بنابراین باید هر چند وقت یکبار، این دستگاه‌ها را تمیز کنید.

ماوس‌های نوری را می‌توان بر روی سطوح مختلف، مورد استفاده قرار داد و در این رابطه نگران بافت سطوح گوناگون نبود. حال اگر بخواهیم که ماوس‌های مکانیکی عملکرد خوبی داشته باشند، آنگاه باید آن‌ها را بر روی سطوحی قرار دهیم که چسبندگی کافی داشته باشند. این قضیه بدین معنا است که سطوح لغزنده برای این دستگاه‌ها مناسب نیستند. از آنجایی که ماوس‌های الکتریکی از نور استفاده می‌کنند، پس فرقی نمی‌کند که سطح مورد استفاده، صاف باشد یا زمخت.

چرا ماوس‌های مکانیکی بهتر هستند؟

ماوس‌های نوری بر روی انواع سطوح (نرم و یا زمخت) می‌توانند کار خود را انجام دهند. این در حالی است که ماوس‌های مکانیکی می‌توانند بر روی انواع سطوح رنگی، کار خود را به‌درستی انجام دهند. بیان این قضیه بدین دلیل است که برخی از رنگ‌ها می‌توانند عملکرد حسگر نور موجود در ماوس‌های نوری را مختل کنند. در نهایت هنگامی که ماوس‌های الکتریکی به مشکل برخورد کنند، آنگاه خواهید دید که نشانگر ماوس از یک مکان به مکانی دیگر، پرش می‌کند.

این مطلب را نیز بخوانید: چگونه نشان‌گر ماوس را در صفحه پیدا کنیم؟!

کاربرانی که ماوس مکانیکی دارند، لازم نیست که در رابطه با مشکل پرش نشانگر، نگران باشند. این قضیه به این خاطر است که در این‌گونه ماوس‌ها، قطعات متحرک وجود داشته و به همین دلیل امکان ندارد که نشانگر ماوس به مکانی متفاوت پرش کرده و در عین حال، توپ ماوس تکان چندانی نخورده باشد.

سخن پایانی

در بالا سعی کردیم که به ارائه توضیحاتی در رابطه با انواع ماوس کامپیوتر و نحوه کار آن‌ها بپردازیم. چندین دهه است که این دستگاه‌ها نقشی مهم را در رابطه با ارتباط انسان‌ها با کامپیوترها، ایفا می‌کنند. هر چند که جایگزین‌های دیگری نیز برای ماوس‌ وجود دارند، اما هیچ‌کدام نتوانسته‌اند که راحتی ماوس را به کاربر ارائه دهند. ماوس‌ در ابتدا جعبه چوبی بزرگی بود که کار خود را از سال 1964 آغاز کرد و اکنون به اینجا رسیده است و هنور هم نقش پررنگی در کامپیوترها دارد.

نوشته ماوس‌های مکانیکی و نوری چگونه کار می‌کنند؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

کی فریم (Keyframe) چیست و چه اهمیتی در ویرایش ویدیو دارد؟

اگر تازه به دنیای ویرایش ویدیو وارد شده باشید، آنگاه به احتمال زیاد اسم واژه “کی فریم” یا همان فریم کلیدی (Keyframe) به گوشتان خورده و شاید برایتان سؤال باشد که این اصطلاح به چه چیزی اشاره می‌کند؟ هر اپلیکیشن جامع و مهمی در زمینه ویرایش ویدیو، از کی فریم‌ها پشتیبانی می‌کند. کی فریم یک ابزار فراگیر و اساسی برای ویرایش‌هایی است که شامل حرکت، انیمیشن و یا ربط دادن می‌شوند.

در این مطلب قصد داریم که مروری بر ماهیت کی فریم‌ها داشته و همچنین ببینیم که چه ارتباطی با یکدیگر دارند. هنگامی‌که شیوه کار کی فریم‌ها را درک کرده و همچنین فهمیدید که در نرم‌افزارهای ویرابش ویدیو، چگونه می‌توانید آن‌ها را دستکاری کنید، آنگاه طبیعتا جهت ویرایش حرکات، گزینه‌های بیشتری را در اختیار خواهید داشت.

کی فریم چیست؟

کی فریم‌ها در واقع نشانگرها و یا نقاط اتکایی بوده که به نرم‌افزارهای ویرایش ویدیو این امکان را می‌دهند که بتوانند تشخیص دهند که یک انیمیشن چه زمانی شروع و چه زمانی پایان می‌یابد. پیش از ویرایش دیجیتال، تمامی کی فریم‌ها باید توسط دست رسم می‌شدند. اکنون اپلیکیشن‌ها وظیفه پر کردن و ربط دادن دو یا چند کی فریم را برعهده دارند. انیمیشن‌ها می‌توانند طیف گسترده‌ای از افکت‌ها همانند موارد زیر را در بر بگیرند:

  • زوم به داخل و خارج
  • چرخاندن تصویر متحرک
  • حرکت افقی به سمت چپ، راست، بالا، پایین و یا مورب
  • تغییر مکان کلیپ
  • جابجا کردن اشیای دو و یا سه بعدی
  • تغییر شفافیت
  • تغییر غلظت فیلترها
  • تغییر مقادیر سرعت

معمولا دو یا چند فریم کلیدی بر روی خط زمانی یک کلیپ قرار داده شده و ویرایشگر نیز ویرایش‌های مربوط به انیمیشن را در هر نقطه انجام می‌دهد. بدین ترتیب وضعیت یک کلیپ در بین فریم قبلی و بعدی، تغییر می‌کند. به‌عنوان مثال اگر بخواهید که بر روی یک کلیپ به سمت داخل بزرگنمایی کرده تا بدین ترتیب جریانی را به سمت کلیپی دیگر ایجاد کنید، آنگاه یک فریم کلیدی را در جایی که می‌خواهید زوم کردن شروع شود، قرار داده و همچنین فریم کلیدی دیگری را نیز در پایان کلیپ قرار می‌دهید. در کی فریم دومی، زوم را افزایش می‌دهید. در طول پخش، خواهید دید که در زمان واقعی و در بین کی فریم‌ها، زوم کردن انجام می‌شود.

اکثر نرم‌افزارها، ارتباط دادن و حرکت خودکار در بین فریم‌های کلیدی را ارائه می‌دهند، اما در هر صورت یک ویرایشگر می‌تواند نوع جابجایی را شخصی‌سازی کرده و بدین ترتیب تعیین کند که یک کلیپ از یک کی فریم به دیگری، چگونه رفتار کند. در ادامه با مطالعه بخش درج فریم کلیدی می‌توانید اطلاعات بیشتری را در این زمینه به دست آورید.

این مطلب را نیز بخوانید: چگونه سرعت نرم‌افزار ادوبی پریمیر خود را افزایش دهیم؟

از آنجایی که کی فریم‌ها از طریق نشانگرهای بصری و جابجایی‌های آن‌ها نیز با استفاده از نمودارها نشان داده می‌شود، پس طبیعی است که در هر نرم‌افزار، متفاوت به نظر برسند. البته عملکرد و کارایی فریم‌های کلیدی در پلتفرم‌های مختلف همچنان یکسان باقی می‌ماند.

منظور از تناوب فریم‌های کلیدی چیست؟

تناوب کی فریم‌ها و یا همان فاصله فریم‌های کلیدی، به مدت زمان بین دو فریم کلیدی اشاره می‌کند. این تناوب زمانی می‌تواند به اندازه کل کلیپ بوده و یا اینکه کسری از ثانیه باشد. تناوب کی فریم می‌تواند تعیین کند که یک جابجایی چگونه به نظر برسد. به‌عنوان نمونه، اگر زوم کردن در یک بازه طولانی‌تر همانند 2 ثانیه انجام شود، آنگاه این قضیه می‌تواند باعث کندتر شدن فرایند بزرگنمایی شود. در عین حال، افکت زوم در بازه زمانی 0.2 ثانیه، سریع‌تر و روان‌تر به نظر می‌رسد.

معمولا هر چه بازه زمانی ما بین فریم‌های کلیدی کوتاه‌تر باشد، آنگاه این قضیه بدین معنا است که آن بخش از کلیپ، فشرده‌تر بوده، هر چند که این موضوع لزوما کیفیت را تغییر نمی‌‎دهد (بسته به نرم‌افزار مورد استفاده شما و همچنین تنظیمات اعمال شده). در هر صورت، تناوب طولانی‌تر کی فریم می‌تواند کیفیت را کاهش دهد، زیرا تغییر حالت انیمیشن می‌تواند قسمت بزرگ‌تری از کلیپ را تحت تأثیر قرار دهد، مخصوصا اگر Motion Blur فعال باشد.

درج کردن کی فریم در ویرایش ویدیو

درج کی‌ فریم، روشی را توصیف می‌کند که طی آن از یک فریم کلیدی به فریمی دیگر منتقل می‌شوید. به‌صورت ساده، فریم‌های کلیدی ابزارهایی هستند که مشخص می‌کنند که یک انتقال و جابجایی در کجای یک کلیپ صورت می‌گیرد. البته نحوه جابجا شدن در بین کی فریم‌ها نیز مهم است، زیرا این قضیه نوع حرکت را مشخص می‌کند.

این همان جایی است که نمودارها وارد عمل می‌شوند. نمودارها در واقع نمایش بصری درج فریم‌های کلیدی هستند. 3 نوع متفاوت از درج کی فریم وجود دارد و اکثر نرم‌افزارهای مهم ویرایش ویدیو نیز همه آن‌ها را ارائه می‌دهند. بیایید تا در ادامه نگاهی به انواع درج کی فریم بیندازیم.

1. درج خطی (Linear Interpolation)

درج خطی یک حرکت ثابت و پایدار است. این قضیه بدین معنا است که وضعیت کلیپ شما با سرعتی ثابت، از اولین کی فریم به دومی منتقل خواهد شد. به‌عنوان مثال، اگر یک فریم کلیدی را در ابتدای یک کلیپ و دیگری را در انتها قرار دهید و همچنین افکت بزرگنمایی به سمت داخل (با مقدار 50 درصد) را اعمال نمایید، آنگاه کلیپ شما از ابتدا شروع به زوم کردن نموده و با همین سرعت و با زوم 50 درصد، ادامه می‌دهد تا به آخرین فریم کلیدی برسد.

کی فریم

2. درج به‌صورت نگهدارنده (Hold Interpolation)

درج به‌صورت نگهدارنده، مقدار یک افکت را بر روی یک کی فریم نگه داشته و سپس به‌صورت ناگهانی آن را به مقدار موجود در کی فریم بعدی، تغییر می‌دهد. نمودار این نوع درج، ظاهری همانند یک موج مربعی داشته و همچنین نتیجه بصری آن نیز همانند چشمک‌ زدن است.

این مطلب را نیز بخوانید: با بهترین برنامه‌های ویرایش فیلم و ویدیو آشنا شوید

در تصویر زیر می‌توانید نمونه‌ای از این نوع درج کردن را در نرم‌افزار ادوبی افتر افکت مشاهده کنید. در هنگام پخش، این نوع درج کردن این‌گونه است که مثلا در هنگام اعمال افکت زوم، تصویر به‌صورت ناگهانی بزرگ و کوچک می‌شود و دلیل این قضیه نیز این است که جابجایی در بین مقادیر زوم، به‌صورت ناگهانی صورت می‌پذیرد.

کی فریم

نمودارهای سرعت می‌توانند انواع مختلفی از درج را داشته باشند. درج نگهدارنده یک روش نسبتا رایج جهت به دست آوردن نتیجه دلخواه است. تصویر زیر یک نمودار سرعت مربوط به نرم‌افزار Video Star را نمایش می‌دهد. در هنگام پخش، ویدیو به‌صورت سریع-کند-سریع-کند حرکت می‌کند.

کی فریم

3. درج آسان (Bezier Interpolation)

درج Bezier در واقع درج خطی و نگهدارنده را با یکدیگر ترکیب کرده و همچنین کاملا قابل شخصی‌سازی است. بدین ترتیب می‌توانید به‌صورت دستی، نوع حرکت‌ در بین کی فریم‌ها را تعدیل کنید. در تصویر زیر می‌توانید یک نمودار استاندارد از درج Bezier را در نرم‌افزار افتر افکت مشاهده کنید. در این کلیپ، به‌آرامی زوم کردن شروع شده و سپس با نزدیک شدن به مقدار فریم بعدی، سرعت نیز به‌صورت نمایی افزایش پیدا می‌کند. این روش در قیاس با درج خطی و نگهدارنده، افکت‌های نرم‌تر و طبیعی‌تری را به وجود می‌آورد.

به نمودار زیر که مربوط به نرم‌افزار Video Star است، نگاهی بیندازید. می‌توانید یک فریم کلیدی را هر جایی که بخواهید، قرار دهید و در ادامه خواهید دید که خطوط نمودار، به اقدامات شما واکنش نشان می‌دهند. در این مثال ما اندازه (مقیاس) را تغییر داده‌ایم و در طول پخش، این قضیه خود را در یک افکت نرم زوم به داخل و خارج، نشان می‌دهد. در ایجا افکت برخلاف روش درج نگهدارنده، ناگهانی نخواهد بود. منحنی شکل بودن نمودار نیز نشانه‌ای از این موضوع است.

درج Bezier کارایی خوبی دارد و بنابراین در نرم‌افزارهای مختلف، شاهد انواع از پیش‌ ساخته شدن آن (به‌صورت رایگان و یا پولی) هستیم. همچنین در برخی از نرم‌افزارها به شما این امکان داده می‌شود که از تنظیمات کی فریم در قالب یک کد، خروجی تهیه کرده تا در آینده بتوانید که مجددا از آن استفاده کنید. اگر چندان با ویرایش نمودارها آشنایی ندارید، آنگاه نمودارهای از پیش آماده و کدها می‌توانند نمودار موردنظر شما را بدون نیاز به قرار دادن فریم‌های کلیدی به‌صورت دستی، به شما تحویل دهند.

کی فریم

سخن پایانی

در هر ویرایش ویدیو که کار با حرکات در آن وجود داشته باشد، فریم‌های کلیدی نقشی بسیار مهم دارند. بدین ترتیب دیگر نیاز نیست که هر فریم به‌صورت دستی ویرایش شود. با استفاده از فریم‌های کلیدی می‌توانید فریم‌ها را هر طوری که بخواهید، دستکاری کنید و در این بین جابجایی‌ها و ارتباط فریم‌ها نیز کمتر نیازمند کار دستی خواهد بود.

نوشته کی فریم (Keyframe) چیست و چه اهمیتی در ویرایش ویدیو دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.