رم دو کاناله چیست و آیا می‌تواند سرعت کامپیوتر را افزایش دهد؟

متخصصان کامپیوتر همیشه می‌گویند که بهتر است رم خود را به‌صورت دو کاناله نصب کنید. معنی این حرف دقیقا چیست و این کار چگونه می‌تواند بر عملکرد کامپیوتر شما تأثیر بگذارد؟ در ادامه قصد داریم که بیشتر به خصوصیات رم دو کاناله (Dual-Channel Memory) بپردازیم.

رم دو کاناله چیست؟

جهت شروع توضیحات، ابتدا بهتر است که بگوییم رم یا همان حافظه دسترسی تصادفی، چه کاری را انجام می‌دهد؟ رم همان جایی است که اپلیکیشن‌هایی که اخیرا باز شده‌اند، داده‌های کوتاه-مدت خود را در آن ذخیره می‌کنند. به‌عنوان نمونه، اکنون که در حال مطالعه این مطلب هستید، مرورگر شما باز است و داده‌های مربوط به این وب‌سایت نیز در حافظه رم کامپیوتر شما ذخیره شده‌اند. بنابراین هر چه حافظه رم بیشتری داشته باشید، آنگاه می‌توانید برنامه‌های بیشتری را به‌صورت همزمان اجرا کنید، آن‌ هم بدون اینکه با کندی سرعت مواجه شوید.

CPU کامپیوتر شما از طریق ماژول رم به این داده‌های موقت دسترسی پیدا می‌کند. کانال‌های رم در واقع گذرگاه‌های ارتباطی هستند که به کامپیوتر شما این امکان را می‌دهند که به داده‌هایی که به‌صورت موقت بر روی رم ذخیره شده‌اند، دسترسی پیدا کند. بنابراین هر چه تعداد کانال‌ها بیشتر باشد، آنگاه سریع‌تر می‌توان به این اطلاعات دسترسی پیدا کرد.

Dual-Channel Memory یک فناوری بوده که با استفاده از دو کانال رم، سعی می‌کند که نرخ جابجایی اطلاعات در بین رم و CPU کامپیوتر را افزایش دهد. در حالت دو کاناله، دو ماژول رم به‌صورت همزمان با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و در واقع هر کدام از آن‌ها بر روی یک کانال جداگانه قرار دارد. بدین ترتیب اجرای برنامه‌ها و کار با آن‌ها در کامپیوتر شما، سریع‌‌تر صورت می‌گیرد.

رم دو کاناله

با این اوصاف، نصب رم به‌صورت دو کاناله می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد رایانه شما بگذارد (فارغ از اندازه کلی حافظه رم شما). به‌عنوان مثال در اکثر موارد، دو ماژول 4 گیگابایتی (دو کاناله) از رم، می‌توانند در قیاس با یک ماژول 8 گیگابایتی (تک کاناله)، عملکرد بهتری را به کاربر ارائه دهند.

نصب رم به‌صورت دو کاناله

نصب رم به‌صورت دو کاناله به مادربورد شما بستگی دارد. در این رابطه مادربورد شما باید حداقل دو اسلات داشته باشد. این شکاف‌ها باید بتوانند که با یکدیگر کار کرده و در نتیجه از حالت دو کاناله پشتیبانی کنند. خوشبختانه اکثر مادربوردها از این ویژگی برخوردار هستند. برخی از مادربوردها نیز با استفاده از رنگ‌بندی و یا شماره‌گذاری، به کاربر نشان می‌دهند که ماژول‌های رم را باید در کجا قرار دهد.

اگر مادربوردها بیش از 2 اسلات رم داشته باشند، آنگاه اسلات‌ها به‌صورت دو کاناله در نظر گرفته می‌شوند. به‌عنوان مثال، یک مادربوردی که 4 اسلات دارد، در واقع شامل دو جفت اسلات رم دو کاناله است. در چنین مواردی معمولا جهت دو کاناله کردن رم باید دو ماژول را به‌صورت یک در میان نصب کنید. البته جهت به دست آوردن اطلاعات دقیق‌تر در این رابطه، بهتر است که به دفترچه مادربورد خود مراجعه کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: رم و VRAM چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

دو کاناله بودن رم، ربط چندانی به برند و یا نوع رم خریداری شده شما ندارد. تقریبا تمامی رم‌های جدید متعلق به تمامی برندها، از این تکنولوژی پشتیبانی می‌کنند. نکته مهمی که در این رابطه وجود دارد این است که ماژول‌های رم باید از لحاظ حافظه، سرعت و تأخیر با یکدیگر سازگار بوده تا بتوانید بهترین استفاده را از این موضوع ببرید. جهت کاهش سردرگمی مشتری، شرکت‌ها علاوه بر ماژول‌های تکی، ماژول‌های 2 عددی موجود در یک بسته را نیز به فروش می‌رسانند.

رم چهار کاناله

ارتقا از رم تک کاناله به دو کاناله، عملکرد را بهبود می‌بخشد. حال اگر تعداد کانال‌ها بیشتر شود، آنگاه عملکرد نیز بهتر خواهد شد. اگر ماژول‌های رم شما به‌صورت 3 یا 4 کاناله نصب شده باشند، آنگاه در قیاس با رم دو کاناله، سرعت بهتری را تجربه خواهید کرد. البته باید این را نیز در نظر داشته باشید که افزایش سرعت در چنین سناریوهایی به اندازه ارتقا از رم تک کاناله به دو کاناله، قابل لمس نیست.

در حال حاضر تنها تعداد کمی از مادربوردها و CPUهای رده بالا از حالت‌های 3 و یا 4 کاناله پشتیبانی می‌کنند. اگر می‌خواهید که در این رابطه اطلاعات بیشتری را به دست آورید، آنگاه باید به وب‌سایت تولیدکننده مادربورد و CPU خود و یا دفترچه آن‌ها مراجعه کنید.

ارتقا در لپ‌تاپ‌ها

لپ‌تاپ‌ها نیز همانند دسکتاپ‌ها، از مزیت‌های Dual-Channel Memory استفاده می‌کنند. امروزه اکثر لپ‌‌تاپ‌ها به همراه یک ماژول از حافظه رم، روانه بازارها می‌شوند، اما اگر به پشت آن‌ها نگاهی بیندازید، آنگاه می‌بینید که یک اسلات رم دیگر نیز دارند که جهت نصب رم به‌صورت دو کاناله می‌توانید از آن استفاده کنید. بنابراین اگر خواهان سرعت بیشتر هستید، آنگاه یکی از راه‌های سریع جهت انجام این کار می‌تواند نصب یک ماژول رم دیگر باشد. بدین ترتیب نه‌تنها حافظه رم بیشتری خواهید داشت، بلکه از طریق فناوری دو کاناله، سرعت بیشتری را نیز تجربه خواهید کرد.

رم دو کاناله

رم لپ‌تاپ‌ها معمولا از نوع SODIMM است. این نوع رم‌ها نسبت به همتایان دسکتاپی خود، اندازه کوچک‌تری داشته و همچنین انواع و اقسام گوناگونی دارند. نصب رم در لپ‌تاپ‌ها نیز فرایندی ساده دارد: برداشتن پلیت پشتی، پیدا کردن شکاف SODIMM و سپس قرار دادن رم در اسلات موردنظر.

جهت سازگاری هر چه بیشتر، سعی کنید که دقیقا یک رم با همان مدل، اندازه و سرعت رم فعلی خود خریداری کنید. جهت پیدا کردن مدل رم نیز می‌توانید از نرم‌افزارهای تشخیص سخت‌افزار استفاده کرده و یا اینکه پلیت پشتی را باز و اطلاعات رم را مشاهده کنید. همچنین اگر رم شما به مادربورد لحیم نشده باشد، آنگاه می‌توانید آن را خارج کرده و دو ماژول دیگر (یکسان) را نصب کنید.

نوشته رم دو کاناله چیست و آیا می‌تواند سرعت کامپیوتر را افزایش دهد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

Compute Unit شرکت AMD چه تفاوتی با CUDA شرکت انویدیا دارد؟

اگر پیگیر فناوری‌های هر دو شرکت انویدیا و AMD باشید، آنگاه با احتمال زیاد در هنگام مشاهده مشخصات کارت گرافیک‌های این دو شرکت، تفاوت‌هایی را متوجه شده‌اید. به‌عنوان نمونه، انویدیا تمایل دارد که جهت متمایز کردن کارت گرافیک‌های خود از کارت گرافیک‌های شرکت AMD، از عبارت هسته‌های CUDA استفاده کند. این در حالی است که AMD در این رابطه از عبارت Compute Unit استفاده می‌کند. به همین دلیل در این مطلب قصد داریم که به تفاوت Compute Unit و CUDA بپردازیم.

این اصطلاحات دقیقا به چه معنا هستند؟ آیا هسته‌های CUDA دقیقا همان Compute Unitها هستند؟ اگر این‌طور نیست، پس تفاوت این دو در چیست؟

معماری عمومی یک پردازنده گرافیکی

تمامی پردازنده‌های گرافیکی (GPU)، فارغ از اینکه متعلق به کدام شرکت هستند، همگی در حالت عمومی به یک طریق عمل می‌کنند. پردازنده‌های گرافیکی 3 شرکت انویدیا، اینتل و AMD، هر سه از اجزاهای کلیدی مشابهی استفاده کرده و همچنین طرح کلی این اجزاها در یک سطح بالاتر نیز مشابه یکدیگر است.

بنابراین اگر از بالا به پردازنده‌های گرافیکی نگاه کنید، آنگاه خواهید فهمید که همگی همانند یکدیگر هستند. حال اگر به قطعات و فناوری‌های اختصاصی شرکت‌های فناوری بپردازیم، آنگاه همین جاست که تفاوت‌ها نمایان می‌شوند. به‌عنوان مثال، انویدیا هسته‌های Tensor را در داخل پردازنده‌های گرافیکی خود قرار داده و این در حالی است که پردازنده‌های گرافیکی شرکت AMD، از هسته‌های Tensor برخوردار نیستند.

به طرز مشابهی، AMD از فناوری‌هایی همانند Infinity Cache استفاده کرده و پردازنده‌های گرافیکی شرکت انویدیا، از این فناوری برخوردار نیستند. حال اگر بخواهیم که به تفاوت بین Compute Unit و CUDA بپردازیم، آنگاه بهتر است که ابتدا نگاهی به معماری کلی یک پردازنده گرافیکی بیندازیم. هنگامی‌که با معماری و شیوه کار یک پردازنده گرافیکی آشنا شدیم، آنگاه بهتر می‌توانیم تفاوت دو فناوری بالا را درک کنیم.

یک پردازنده گرافیکی چگونه کار می‌کند؟

اولین چیزی که باید درک کنید، این است که یک پردازنده گرافیکی می‌تواند هزاران و حتی میلیون‌ها دستور را به‌صورت همزمان پردازش کند. یک GPU جهت انجام چنین کاری، به تعداد زیادی هسته‌های کوچک و موازی نیاز دارد.

هسته‌های کوچک GPUها از هسته‌های بزرگ CPUها متفاوت هستند. دومی در هر زمان و به ازای هر هسته، یک دستورالعمل پیچیده را پردازش می‌کند. به‌عنوان نمونه، Nvidia RTX 3090 دارای 10496 هسته CUDA است. از طرفی دیگر، CPU رده بالای AMD Threadripper 3970X، فقط 64 هسته دارد.

این مطلب را نیز بخوانید: AMD Smart Access Memory چیست و تا چه حد بر اجرای بازی‌ها تأثیر دارد؟

با این اوصاف نمی‌توانیم هسته‌های GPU را با هسته‌های CPU مقایسه کنیم. پردازنده‌های گرافیکی و مرکزی (CPU)، تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارند، زیرا مهندسان آن‌ها را جهت انجام کارهای متفاوتی طراحی کرده‌‎اند. علاوه بر این، برخلاف یک CPU میان-رده، تمامی هسته‌های پردازنده‌های گرافیکی در قالب گروه‌ها و یا خوشه‌ها سازماندهی می‌شوند.

در نهایت هم هر گروه از هسته‌های یک پردازنده گرافیکی، از اجزاهای سخت‌افزاری دیگری همانند هسته‌های پردازش بافت (تکسچر)، واحدهای نقطه شناور (Floating Points) و کش‌ها برخوردار بوده تا بدین ترتیب بهتر بتوانند میلیون‌ها دستور را به‌صورت همزمان پردازش کنند. همین انجام پردازش‌ها به‌صورت همزمان، معماری یک پردازنده گرافیکی را مشخص می‌کند. از بارگذاری یک دستورالعمل گرفته تا پردازش آن، یک GPU همه کارهای خود را بر اساس اصول پردازش موازی انجام می‌دهد.

  • اول اینکه GPU از میان صفی از دستورالعمل‌ها، یک دستورالعمل را دریافت می‌کند. این دستورها معمولا همیشه مرتبط با وکتورها (Vector) هستند.
  • در ادامه جهت اجرای این دستورها، یک زمان‌بند رشته‌، دستورالعمل‌ها را جهت پردازش به گروه‌های هسته‌ای جداگانه تحویل می‌دهد.
  • پس از دریافت دستورالعمل‌ها، یک زمان‌بند خوشه داخلی، دستورها را به هسته‌ها تخصیص داده و یا اینکه عناصر را جهت پردازش، پردازش می‌کند.
  • در نهایت هم خوشه‌های متفاوت، دستورهای مختلف را به‌صورت موازی پردازش می‌کنند و سپس نتیجه بر روی نمایشگر، نشان داده می‌شود. بنابراین هر آنچه را که بر روی صفحه مشاهده می‌کنید؛ همانند یک بازی ویدیویی، مجموعه‌ای از میلیون‌ها وکتور پردازش شده‌ است.

تفاوت Compute Unit و CUDAبه‌صورت خلاصه، یک پردازنده گرافیکی دارای هزاران عنصر پردازشی است که ما آن‌ها را “هسته” می‌نامیم و این هسته‌ها به‌صورت خوشه‌ای دسته‌بندی شده‌اند. زمان‌بندها کارها را به این خوشه‌ها تخصیص داده تا اصل موازی کاری محقق شود.

منظور از Compute Unit چیست؟

همان‌طور که در بخش قبلی دیدیم، هر GPU از چندین دسته هسته تشکیل شده و در هرکدام از این دسته‌ها، عناصر پردازشی وجود دارند. شرکت AMD این خوشه هسته‌ها را “Compute Unit” می‌نامد. Compute Unitها مجموعه‌ای از منابع پردازشی همانند واحدهای حسابی و منطقی (ALU)، کش‌ها، واحدهای نقطه شناور و یا پردازنده‌های وکتور، رجیسترها و همچنین مقداری حافظه جهت ذخیره‌سازی اطلاعات رشته‌ها هستند.

تفاوت Compute Unit و CUDA

به‌صورت خلاصه، AMD در کمپین‌های بازاریابی خود فقط به تعداد Compute Unitهای پردازنده‌های گرافیکی خود اشاره کرده و به جزئیات داخلی آن‌ها نمی‌پردازد. بنابراین هر بار که تعداد Compute Unit را مشاهده کردید، آنگاه باید آن‌ها را به‌عنوان مجموعه‌ای از عناصر پردازشی و سایر اجزاهای مرتبط در نظر بگیرید.

منظور از هسته‌های CUDA چیست؟

تفاوت Compute Unit و CUDA را با بحث در رابطه با دومی ادامه می‌دهیم. AMD سعی دارد که فقط با اسم بردن از Compute Unit، اطلاعات را برای مشتری ساده کند. این در حالی است که انویدیا می‌خواهد که با به کار بردن اصطلاحاتی همانند هسته‌های CUDA، چیزها را کمی پیچیده کند.

هسته‌های CUDA در اصل هسته نیستند. آن‌ها در اصل “نقاط شناور” بوده که انویدیا جهت مقاصد بازاریابی خود، به آن‌ها برچسب “هسته” می‌زند. اگر به یاد بیاورید، گفتیم که خوشه هسته‌ها در داخل خود دارای واحدهای نقطه شناور بسیاری هستند. این واحدها به غیر از پردازش وکتورها، کار دیگری انجام نمی‌دهند.

این مطلب را نیز بخوانید: NVIDIA Reflex چیست و چه تأثیری بر شیوه اجرای بازی‌ها دارد؟

بنابراین “هسته” نامیدن آن‌ها صرفا یک ترفند بازاریابی است. با این اوصاف، یک هسته CUDA یک عنصر پردازشی بوده که عملیات نقطه شناور را انجام می‌دهد. یک خوشه از هسته‌ها می‌تواند هسته‌های CUDA زیادی را در خود جای دهد.

تفاوت Compute Unit و CUDA

در نهایت اینکه انویدیا خوشه‌های هسته‌ها را “Streaming Multiprocessors یا SM” می‌نامد. SMها معادل Compute Unitهای AMD هستند (Compute Unitها خودشان خوشه‌های هسته هستند).

تفاوت Compute Unit و CUDA

تفاوت اصلی در بین Compute Unit و هسته‌های CUDA این است که اولی به یک خوشه از هسته‌ها اشاره کرده، اما دومی به یک عنصر پردازشی. جهت اینکه این تفاوت را بهتر درک کنید، اجازه دهید تا مثالی از جعبه دنده خودروها بزنیم.

یک جعبه دنده واحدی است که از چندین دنده تشکیل شده است. می‌توانید جعبه دنده را به‌عنوان یک Compute Unit و دنده‌ها را نیز به‌عنوان واحدهای نقطه‌ شناور هسته‌های CUDA در نظر بگیرید. به عبارتی دیگر، Compute Unitها مجموعه‌ای از اجزاها هستند، اما هسته‌های CUDA در برگیرنده اجزاهای مخصوصی هستند. بنابراین نمی‌توان Compute Unit و هسته‌های CUDA را با یکدیگر مقایسه کرد.

به همین دلیل است که هنگامی‌که AMD در رابطه با تعداد Compute Unitهای کارت گرافیک‌های خود تبلیغ می‌کند، عدد آن‌ها همیشه کمتر از عدد مربوط به تعداد هسته‌های CUDAی کارت گرافیک‌های انویدیا است. جهت یک مقایسه مطلوب‌تر، بهتر است که تعداد Streaming Multiprocessorهای کارت گرافیک‌های انویدیا را با تعداد Compute Unitهای کارت گرافیک‌های شرکت AMD مقایسه کنید.

سخن پایانی

شرکت‌ها تمایل دارند که از اصطلاحات پیچیده استفاده کرده تا بدین ترتیب محصولات خود را بهتر جلوه دهند. این قضیه نه‌تنها باعث سردرگم شدن مشتری می‌شود، بلکه باعث می‌شود که مشتری نتواند ویژگی‌های “مهم” را از “نه‌چندان مهم” جدا کند. بنابراین در هنگام خرید یک کارت گرافیک، بهتر است که بدانید به دنبال چه چیزی می‌گردید. در این رابطه تا می‌توانید، سعی کنید که چندان مجذوب ترفندهای تبلیغاتی نشده تا بتوانید تصمیم بهتری بگیرید.

نوشته Compute Unit شرکت AMD چه تفاوتی با CUDA شرکت انویدیا دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

قرارداد هوشمند چیست و چگونه کار می‌کند؟

بحث در رابطه با قراردادهای هوشمند بیشتر زمانی مطرح می‌شود که در رابطه با ارزهای دیجیتال صحبت کنیم. اصطلاح قرارداد هوشمند زمانی مطرح می‌شود که کدهای کامپیوتری به‌صورت خودکار تمام و یا بخشی از یک قرارداد و یا توافق‌نامه موجود بر روی بلاک‌چین را اجرا کنند.

با این اوصاف، قراردادهای هوشمند چندان چیز عجیبی نبوده و باید بگوییم که چندان هم هوشمند نیستند، زیرا از هیچ نوع هوش مصنوعی استفاده نمی‌کنند. در این مطلب قصد داریم که بدانیم قرارداد هوشمند چیست و چگونه کار می‌کند؟

قرارداد هوشمند چیست؟

اصطلاح قراردادهای هوشمند برای اولین بار در دهه 1990 میلادی و توسط رمزنگار و دانشمند علوم کامپیوتر، نیک زابو (Nick Szabo) مورد استفاده قرار گرفت. در مقاله “Smart Contracts: Building Blocks for Digital Markets”، زابو قراردادهای هوشمند را به‌عنوان مؤسسات جدید و راهی جدید جهت رسمی کردن این مؤسسات که ناشی از انقلاب دیجیتال بوده، توصیف کرده است. وی این قراردادها را “هوشمند” نامید، چونکه نسبت به اجداد کاغذی خود، عملکردهای بیشتری را می‌دهند. البته در این قراردادها از هوش مصنوعی استفاده نمی‌شود.

قرارداد هوشمند

یکی از مثال‌های اولیه در رابطه با قراردادهای هوشمند، دستگاه فروش است. هنگامی‌که یک خریدار با قرار دادن پول در داخل دستگاه، شرایط قرارداد مربوطه را احراز می‌کند، آنگاه دستگاه نیز شرایط قرارداد را به‌صورت خودکار احراز کرده و سپس محصول را به خریدار تحویل می‌دهد. البته انواع پیچیده‌تر قراردادهای هوشمند، جهت مبادله ارزهای دیجیتال مبتنی بر بلاک‌چین، مورد استفاده قرار می‌گیرند. زابو قراردادهای هوشمند را به‌عنوان مجموعه‌ای از تعهدها در نظر گرفته که شکلی دیجیتالی داشته و همچنین شامل دستورالعمل‌هایی جهت عمل کردن طرفین به تعهدات خود هستند.

قراردادهای هوشمند چگونه کار می‌کنند؟

در حال حاضر قراردادهای هوشمند بیشتر برای دو نوع از تراکنش‌هایی که در بسیاری از قراردادهای وجود دارند، مناسب هستند: یکی اینکه از پرداخت وجه در صورت احراز شرایطی خاص، اطمینان حاصل شود و دیگری نیز اینکه در صورت برآورده نشدن برخی از شرایط، جریمه‌های مالی اعمال شوند.

قرارداد هوشمند

به همین منوال، کارکرد اصلی قرارداد هوشمند، ایجاد مفاد و عملیات مشخصی است، همانند انتقال وجه از کیف پول یک شخص به کیف پول شخصی دیگر. به‌ عبارتی دیگر، اگر مثلا “X” اتقاق بیفتد، آنگاه در واکنش به این موضوع، گام “Y” اجرا خواهد شد. خود قرارداد هوشمند نیز در بین چندین گره بلاک‌چین جابجا شده و بدین ترتیب از امنیت و تغییرناپذیری که بلاک‌چین ارائه می‌دهد، استفاده می‌کند.

این مطلب را نیز بخوانید: هر آنچه که باید در رابطه با بلاک چین بدانید

قراردادهای هوشمند تا چه حد هوشمند هستند؟

اینکه زابو تصمیم گرفت که تأکید کند که قراردادهای هوشمند در اصل از هوش مصنوعی استفاده نمی‌کنند، بسیار حائز اهمیت است. شاید قراردادهای هوشمند در قیاس با اجداد کاغذی خود، هوشمندانه‌تر عمل کنند و در نتیجه بتوانند که برخی از گام‌های از پیش برنامه‌ریزی شده را به‌صورت خودکار اجرا کنند، اما هنوز هم نمی‌توانند مفاد ذهنی‌‌ و نظری‌تر یک قرارداد را تجزیه و تحلیل کنند.

قرارداد هوشمند

این قضیه بدین معناست که کارهایی که قراردادهای هوشمند می‌توانند انجام دهند، نسبتا ابتدایی هستند. البته این قراردادها می‌توانند تراکنش‌های پیچیده شبکه بلاک‌چین را نیز مدیریت کنند. البته هنوز با اینکه قراردادهای هوشمند بتوانند شاخصه‌های حقوقی و ذهنی را تحلیل کنند، سال‌ها فاصله داریم.

نوشته قرارداد هوشمند چیست و چگونه کار می‌کند؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

خانه‌های سازگار با محیط زیست چه ویژگی‌هایی دارند؟

این روزها با شدت گرفتن بحران‌های زیست محیطی، انسان‌ها بیشتر به فکر سبز کردن فعالیت‌ها و شیوه زندگی خود افتاده‌اند. یکی از تغییراتی که باید در سبک زندگی خود ایجاد کنیم، مربوط به خانه‌های سازگار با محیط زیست است. در این مطلب قصد داریم که به ویژگی های خانه های سازگار با محیط زیست بپردازیم.

منظور از خانه‌های سازگار با محیط زیست چیست؟

یک خانه هوشمند، محلی برای زندگی است که کمترین اثرات منفی را بر روی محیط اطراف خود می‌گذارد. درست است که هدف از طراحی این خانه‌ها، سازگاری بهتر با محیط زیست بوده، اما در هر صورت چنین سازه‎‌هایی تأثیر کربنی صفر بر محیط زیست ندارند. خانه‌هایی اثر کربنی صفر دارند که فقط از انرژی‌های تجدیدپذیر استفاده کرده و همچنین جهت کاهش هر چه بیشتر مصرف انرژی، کارایی مصرف را به حداکثر برسانند.

هر چند که یک خانه سازگار با محیط زیست، از انرژی‌های تجدیدپذیر استفاده می‌کند، اما لزوما همیشه به زیرساخت‌های خانه‌های کربن-صفر نیاز ندارد. به‌عنوان نمونه، خانه‌های کربن-صفر نیازمند سیستم تهویه مخصوص و همچنین قرارگیری در مکان‌هایی بوده که بیشتر با هدف به صفر رساندن تولید کربن سازگار هستند. البته در بسیاری از مواقع، خانه‌های سازگار با محیط زیست و خانه‌های کربن-صفر، یکسان هستند. از این موارد می‌توان به عایق کاری بسیار کارآمد هر دو نوع خانه اشاره کرد.

ویژگی های خانه های سازگار با محیط زیست

در حال حاضر در سرتاسر جهان، چندین نمونه از خانه‌های تمام عیار سازگار با محیط زیست وجود دارند و هر کدام از آن‌ها نیز به طریقی به هدف خود دست یافته‌اند. البته در نهایت خانه‌های سازگار با محیط زیست، همگی در برخی از ویژگی‌های مشترک هستند و در زیر قصد داریم که به این ویژگی‌ها بپردازیم.

1. لامپ‌های هوشمند

یکی از ویژگی های خانه های سازگار با محیط زیست، چراغ‌های هوشمند است. گاهی اوقات فراموش می‌کنید که لامپ‌ها را خاموش کنید. حال اگر لامپ‌های خانه شما از نوع هوشمند باشند، آنگاه دیگر مشکلی از این لحاظ نخواهید داشت.

ویژگی های خانه های سازگار با محیط زیست

چراغ‌های هوشمند هم امکان کنترل از راه دور با استفاده از ابزارهایی همانند اپلیکیشن گوشی را فراهم کرده و هم اینکه می‌توانید میزان روشنایی آن‌ها را نیز تغییر دهید. همچنین برخی از این لامپ‌ها می‌توانند نور خود را بسته به نور خود اتاق‌، تنظیم کنند. بدین ترتیب می‌توان تا حد زیادی در مصرف انرژی صرفه‌جویی کرد.

این مطلب را نیز بخوانید: با 7 مورد از تکنولوژی‌های طرفدار محیط زیست آشنا شوید

2. توربین‌های بادی خانگی

همه ما پیش‌تر توربین‌های بادی را فقط در بالای کوه‌ها و یا در سواحل مشاهده کرده‌ایم. اندازه این توربین‌ها معمولا در بین 250 الی 300 فوت بوده و به همین دلیل طبیعی است که مناسب حیاط‌های خانگی نباشند. البته در هر صورت راهی نیز جهت استفاده از توربین‌های خانگی جهت تولید انرژی تجدیدپذیر وجود دارد. می‌توانید این توربین‌ها را در خانه خود مورد استفاده قرار داده و بدین ترتیب انرژی‌های طرفدار محیط زیست را تولید کنید.

باید بگوییم که این توربین‌ها، ارزان قیمت نبوده و تنها زمانی کارایی دارند که در محل وزش بادهای نسبتا شدید قرار بگیرند. علاوه بر این، بسته به نیازها و شرایط آب‌و‌هوایی محل زندگی خود، جهت ذخیره انرژی به یک باتری نیز نیاز دارید. در هر صورت اگر شرایطش را داشته باشید، آنگاه می‌توان گفت که توربین‌های بادی، گجت‌های بسیار جالبی هستند.

3. پنل‌های خورشیدی

یکی دیگر از ویژگی های خانه های سازگار با محیط زیست، استفاده از پنل‌های خورشیدی در آن‌ها است. اکنون در مناطق مختلفی، افراد و کسب‌و‌کارها با استفاده از پنل‌های خورشیدی سعی دارند که وابستگی خود به سوخت‌های فسیلی را کاهش دهند. بنابراین طبیعی است که جایی را نیز در خانه‌های آینده، به این پنل‌ها اختصاص دهیم.

ویژگی های خانه های سازگار با محیط زیست

معمولا این پنل‌ها را بر روی سقف ساختمان‌ها قرار داده تا بهتر در معرض انرژی خورشیدی قرار بگیرند. البته در هر صورت مقدار انرژی تولید شده توسط پنل‌های خانگی در قیاس با آن‌هایی که در صنایع به کار می‌روند، ناچیز است. به هر حال اگر لازم باشد که فقط انرژی یک خانه تأمین شود، آنگاه این پنل‌ها می‌توانند گزینه‌های خوبی باشند.

این مطلب را نیز بخوانید: استخراج بیت‌کوین چه تأثیری بر محیط‌ زیست دارد؟

پنل‌های خورشیدی کارایی عملیاتی بالایی ندارند و به همین دلیل جهت تولید انرژی‌های تجدیدپذیر، بهترین گزینه نیستند. البته در حال حاضر دانشمندان به دنبال روش‌هایی هستند که از طریق آن‌ها بتوانند نور خورشید بیشتری را جذب کرده و بنابراین نسبت کارایی را افزایش دهند.

4. پمپ‌های حرارتی زمین گرمایی

وقتی که بحث بر سر منابع انرژی تجدیدپذیر باشد، آنگاه در اکثر اوقات، منبع بزرگ حرارت را که در زیر زمین قرار دارد، فراموش می‌کنیم. انرژی زمین گرمایی از گرمایی که از طریق منابع آبی زیر زمین به وجود آمده است، استفاده می‌کند. این منابع آبی توسط گرمای ناشی از هسته زمین به بخار تبدیل می‌شوند. در ادامه از طریق این گرمای حاصل شده می‌توان به ذخیره انرژی پرداخت.

اکثر منابع انرژی زمین گرمایی، از ایستگاه‌های بزرگ استفاده می‌کنند. اکثر این ایستگاه‌ها در ایسلند، ایالات متحده و فیلیپین قرار دارند. در هر صورت، پمپ‌های تولید حرارت زمین گرمایی، کاندیداهایی قدرتمندی جهت تولید گرما و همچنین تولید انرژی برای خانه‌های سازگار با محیط زیست هستند.

همانند بسیاری از فناوری‌های جدید، پمپ‌های حرارتی زمین گرمایی در قیاس با سایر راه‌کارهای سنتی، قیمت ارزانی ندارند، اما در هر صورت با استفاده از آن‌ها می‌توان وابستگی تأمین انرژی خانه‌ها به سوخت‌های فسیلی را به‌کلی از بین برد که این یک مفهوم بسیار عالی است.

5. سقف‌های سبز

این ایده پیش‌ از اینکه ایده‌ خانه‌های سازگار با محیط زیست مطرح شود نیز به‌نوعی عملی شده بود. حال از همین ایده در خانه‌های هوشمند نیز استفاده می‌شود. جدا از اینکه چنین کاری می‌تواند ظاهر خانه‌ها را بسیار جذاب کند، سقف‌های سبز می‌توانند کاربردهای دیگری نیز داشته باشند. گیاهان موجود بر روی سقف خانه‌ها می‌توانند در تنظیم ویژگی‌های داخل خانه تأثیرگذار بوده و مثلا نیاز به تهویه هوا را کاهش دهند. علاوه بر این، گیاهان موجود بر روی سقف می‌توانند آب باران را به خود جذب کرده و بنابراین احتمال وقوع سیل را کاهش دهند.

ویژگی های خانه های سازگار با محیط زیست

ایجاد سقف‌های سبز در قیاس با سقف‌های عادی، هزینه بیشتری برای شما برخواهد داشت. به هر حال پایه‌های سقف باید آنقدر قوی باشند که بتوانند وزن گیاهان و همچنین آب جذب شده توسط آن‌ها را نیز تحمل کنند. چنین سقف‌هایی در حال حاضر در شهرهایی همانند لندن محبوب بوده و جهت استفاده در خانه‌های آینده، پتانسیل زیادی دارند. سقف‌های سبز می‌توانند نقش مهم دیگری نیز ایفا کنند و آن ایجاد فضای سبز برای حشرات و زنبور عسل و سایر جانورانی است که به‌نوعی در فرایند گرده‌افشانی، تأثیرگذار هستند.

این مطلب را نیز بخوانید: آیا آینده ماشین‌های دوستدار محیط‌ زیست واقعا متعلق به خودروهای برقی خواهد بود؟

6. توالت فرنگی‌ با سیستم شست‌و‌شوی دوگانه

این یکی شاید جهت بحث کردن چندان خوشایند نباشد، اما در هر صورت می‌تواند نقشی مهم را ایفا کند. توالت‌های فرنگی مجهز به سیستم شست‌و‌شوی دوگانه، به ازای هر بار شست‌و‌شو، آب کمتری مصرف کرده و بنابراین می‌توانند مصرف کلی آب یک خانواده را کاهش دهند. یک کلید برای مایع و دیگری نیز برای جامد کاربرد دارد. بدین ترتیب زمانی که نیاز نیست، آب کمتری مصرف می‌شود. چنین توالت‌هایی امروزه در خانه‌های بسیاری استفاده شده و بنابراین استفاده از آن‌ها در خانه‌های آینده نیز چیز چندان جدیدی نخواهد بود.

ویژگی های خانه های سازگار با محیط زیست

سخن پایانی

در بالا به ویژگی های خانه های سازگار با محیط زیست پرداختیم. امروزه ساختمان‌های سازگار با محیط زیست، در مکان‌های مختلف این کره خاکی بنا شده‌ و بنابراین می‌توانیم انتظار رشد محبوبیت این سازه‌ها را در آینده نیز داشته باشیم. در نهایت با گسترش چنین پدیده‌ای می‌توانیم آینده‌ای را برای زمین تصور کنیم که در آن مشکلات زیست محیطی کمتری وجود دارند.

نوشته خانه‌های سازگار با محیط زیست چه ویژگی‌هایی دارند؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

اینترنت و شبکه‌ جهانی وب چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

تفاوت اینترنت و وب

اینترنت چیزی است که انسان‌های این کره‌ خاکی (البته آن‌هایی که بدان دسترسی دارند) هر روز از آن استفاده می‌کنند، اما در هر صورت این احتمال وجود دارد که دقیقا با اصطلاحات این زمینه آشنا نباشند. شاید کلمه‌ای را درست به کار نبرده و یا اینکه دو واژه را به‌جای هم به کار برده باشید، در صورتی که شاید یکسان نباشند. در این مطلب قصد داریم که به تفاوت اینترنت و وب بپردازیم.

اینترنت چیست؟

تفاوت اینترنت و وب را با بحث در رابطه با اولی آغاز می‌کنیم. اینترنت، شبکه جهانی متشکل از کامپیوترها است. اینترنت در واقع همان فناوری اساسی و زیرساختی بوده که باعث می‌شود کامپیوترها، گوشی‌ها، کنسول‌های بازی، وسایل خانگی هوشمند، سرورها و سایر دستگاه‌ها فارغ از اینکه در کجای این دنیا قرار دارند، بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

بدین ترتیب می‌توان گفت که اینترنت شامل تمامی زیرساخت‌های فیزیکی می‌شود که جهت ارتباط اعضای این شبکه با یکدیگر، ضروری هستند. این زیرساخت چه سیم‌های ارائه‌دهنده خدمات اینترنت (ISP) شما باشند و چه کابل‌های زیر دریایی که قاره‌ها را به یکدیگر متصل می‌کنند، در هر صورت جهت کارکرد صحیح شبکه اینترنت، موردنیاز هستند. به همین دلیل است که می‌گویند هیچ‌کسی در اصل مالک اینترنت نیست.

اما اینترنت فقط یک مفهوم فیزیکی نیست. پروتکل‌ها و استانداردهای گوناگونی بر روی این شبکه پیاده‌سازی شده تا عملکرد امروزه را داشته باشد. به‌عنوان مثال، آدرس‌های IP یکی از اجزاهای اساسی این سیستم هستند. هر دستگاه یک آدرس IP دارد، درست همانند هر ساختمان فیزیکی که یک آدرس دارد. بدون IP یا همان پروتکل اینترنت، دستگاه‌هایی که از اینترنت استفاده می‌کنند، قادر نخواهند بود که اطلاعات را به مقصد درست ارسال کنند.

ظهور اینترنت

پیش‌ از اینکه اینترنت به‌معنای امروزی وجود داشته باشد، دولت‌ها و دانشگاه‌ها از طریق شبکه‌های محلی، کامپیوترهای خود را به یکدیگر متصل می‌کردند. در آن روزها، اینترنت به‌معنای امروزی وجود نداشت. در دهه 1960 و 70، تحقیقات مقدماتی بسیاری در رابطه با اینترنت صورت گرفت. در دهه 1980، دولت ایالات متحده هزینه، وقت و پژوهش‌های فراوانی را صرف توسعه چیزی کرد که امروزه به اینترنت مدرن تبدیل شده است.

این مطلب را نیز بخوانید: پر سرعت‌ترین اینترنت جهان متعلق به کدام کشورهاست؟

به لطف فرایندهای تجاری‌سازی، اینترنت توانست که در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 میلادی، به پدیده‌ای رایج‌ تبدیل شود. بدین ترتیب اینترنت از یک ابزاری که بیشتر در محیط‌های تخصصی و حرفه‌ای (همانند دانشگاه‌ها و ارتش) کاربرد داشت، به زیرساختی همگانی تبدیل شد. ارتباطات، تجارت، تحقیقات و … اکنون در قیاس با گذشته، خیلی بیشتر از اینترنت استفاده می‌کنند.

منظور از وب (World Wide Web) چیست؟

بحث در رابطه با تفاوت اینترنت و وب را با دومی ادامه می‌دهیم. همان‌طور که در بالا نیز بدان اشاره کردیم، این دو به یک مفهوم واحد اشاره نمی‌کنند. شبکه جهانی وب که معمولا به آن وب نیز گفته می‌شود، یک سیستم سازماندهی شده بوده که از طریق اینترنت قابل دسترسی است.

تیم برنرزلی (Tim Berners-Lee) در سال 1989، وب را اختراع کرد و سپس در سال 1991، این پدیده به‌صورت عمومی در اختیار همگان قرار گرفت. وی هیچ‌وقت ایده خود را ثبت نکرد و در عوض آن را به‌صورت باز در اختیار همگان قرار داد.

این پدیده را به دلیل ذات به هم پیوسته آن، “وب” نامیدند. طراحی این شبکه باعث شده تا کاربران آن در هر جایی که هستند، به‌راحتی بتوانند به منابع گوناگون دسترسی پیدا کنند. در نظر بگیرید که با مراجعه به یک وب‌سایت و کلیک کردن بر روی مطالب آن‌ می‌توانید به جاهای گوناگون آن وب‌سایت سر بزنید و لازم نیست که آدرس دقیق مطلب موردنظر خود را تایپ کنید.

تقریبا هر کاری که با استفاده از یک مرورگر وب انجام می‌دهیم، بخشی از شبکه جهانی وب است. HTTP که خلاصه شده Hypertext Trasfer Protocol بوده، روش اصلی ارتباط در فضای وب است. هنگامی‌که مرورگر خود را باز کرده و به‌ وب‌سایتی همانند www.itresan.com می‌روید، آنگاه مرورگر شما با استفاده از HTTP، اطلاعات را از سرور وب‌سایت موردنظر درخواست کرده و سپس اطلاعات دریافتی را به‌صورتی خوانا به شما نمایش می‌دهد.

سایر پروتکل‌های وب

HTML یا همان Hypertext Markup Language، شکل قالب‌بندی پایه‌ای مورد استفاده در وب است. علاوه بر متن پایه و قالب‌بندی‌هایی همانند برجسته کردن و مایل کردن متون، HTML قادر است که لینک تصاویر، ویدیوها و سایر فایل‌های رسانه‌ای را نیز در متن لحاظ کند. یکی از بخش‌های اساسی وب، Hyperlink یا همان اَبَرپیوند است. با استفاده از Hyperlink می‌توان متون قابل کلیک ساخت و از طریق آن‌ها به سایر صفحات رفت.

این مطلب را نیز بخوانید: بهترین اینترنت خانگی کدام است؟ بررسی جامع سرویس‌های اینترنتی 10 شرکت بزرگ ایران

منابعی که بر روی فضای وب قرار دارند، به‌وسیله URI یا همان Uniform Resource Identifier (که به‌معنای شناسه منبع یکسان است)، شناسایی می‌شوند. URL یا همان Uniform Resource Locator (که به‌معنای مکان‌یاب منبع یکسان بوده)، امروزه رایج‌ترین نوع URI در شبکه وب است. یکی دیگر از نام‌های رایج URL، آدرس وب‌سایت است. همان‌طور کع از نام‌ها نیز مشخص است، این‌ها به یک صفحه وب مربوط می‌شوند. اگر URL یک صفحه را داشته باشید، آنگاه می‌توانید آن را در یک مرورگر تایپ کرده تا به آن صفحه دسترسی پیدا کنید.

تفاوت اینترنت و وب

شاید ساده‌ترین روش جهت بیان تفاوت اینترنت و وب این باشد که بگوییم که هرکدام بدون دیگری، قادر به انجام چه کارهایی هستند. بدون استفاده از وب، همچنان می‌توانید از اینترنت استفاده کنید. این قضیه بدین دلیل است که به غیر از شبکه جهانی وب، بازهم روش‌های دیگری جهت برقراری ارتباط وجود دارند. ایمیل یکی از این نمونه‌ها است. جهت ارسال ایمیل، نیازی به استفاده از وب ندارید، زیرا سرویس‌های ایمیل‌ از SMTP یا همان Simple Mail Transfer Protocol استفاده می‌کنند و بنابراین بدون یک مرورگر وب نیز می‌توان اقدام به ارسال و دریافت ایمیل کرد.

امروزه اکثر مردم از طریق مرورگرهای وب به حساب ایمیل خود دسترسی پیدا می‌کنند که در این سناریو می‌توان گفت که از وب استفاده می‌شود. قرار دادن لینک به منابع وب نیز یک بخش رایج از ایمیل‌ها است. VoIP یا همان صدا بر بستر پروتکل اینترنت نیز از اینترنت استفاده می‌کند، اما از وب خیر. هنگامی‌که با استفاده از یک سرویس تلفن اینترنتی اقدام به برقراری تماس می‌کنید، آنگاه در این فرایند نه به صفحه وبی دسترسی پیدا می‌کنید و نه اطلاعاتی را از طریق وب بارگذاری می‌کنید. در واقع فقط مشغول برقراری تماسی بوده که در آن اطلاعات به جای سیم‌های تلفن، از طریق زیرساخت‌های اینترنت جابجا می‌شوند.

مثال آخر نیز به فعال و انفعالات از طریق سایر پروتکل‌های اینترنت مربوط می‌شود، مثلا FTP یا همان File Transfer Protocol (پروتکل انتقال فایل) را در نظر بگیرید. FTP به شما این امکان را می‌دهد که فایل‌ها را از طریق یک دستگاه به دیگری منتقل کنید، اما جهت انجام این کار به مرورگر وب و یا سایر پروتکل‌های وب، احتیاجی ندارید. مادامی که یک نرم‌افزار FTP داشته باشید و همچنین چیزی که بدان وصل شوید، آنگاه می‌توانید بدون استفاده از مرورگر وب، از FTP استفاده کنید.

آیا بدون اینترنت می‌توانیم از وب استفاده کنیم؟

چنین چیزی امکان ندارد و در واقع بدون استفاده از اینترنت، یک مرورگر وب نمی‌تواند به فضای وب دسترسی پیدا کند. جهت دسترسی به یک منبع تحت وب (همانند یک وب‌سایت) که بر روی یک سرور دیگر قرار دارد، باید از طریق اینترنت به آن وصل شوید. اگر اتصال اینترنت نداشته باشید، آنگاه نمی‌توانید به شبکه‌ای که اطلاعات موردنظر شما در آن قرار دارد، وصل شوید.

البته هنوز هم می‌توانید با استفاده از یک مرورگر وب، به شبکه محلی خود و به تبع اطلاعات موجود بر روی آن، دسترسی پیدا کنید. به‌عنوان مثال شاید شرکت شما یک وب‌سایت داخلی داشته باشد که فقط در صورت وصل شدن به شبکه آن شرکت، امکان دسترسی به آن را داشته باشید (این نوع شبکه را اینترانت می‌گویند).

این مطلب را نیز بخوانید: اگر با اتصال به اینترنت خود مشکل دارید، این مقاله را بخوانید!

با استفاده از مرورگر وب خود می‌توانید این اطلاعات را مرور و باز کنید. این در حالی است که این اطلاعات در اصل بر روی اینترنت قرار نداشته و در واقع سروری که بدان وصل شده‌اید، بر روی شبکه داخلی شما قرار دارد. بنابراین اگر به شهری دیگر رفته و بخواهید که به همان صفحه داخلی شرکت خود دسترسی پیدا کنید، آنگاه قادر به انجام چنین کاری نخواهید بود. در چنین مواردی، از شبکه‌های مشابه شبکه جهانی وب استفاده شده، اما از آنجایی که محتوای شبکه‌های اینترانت، در بستر اینترنت قابل دسترسی نیست، پس در همه‌جا به این محتوا دسترسی نخواهید داشت.

سخن پایانی

در بالا به تفاوت اینترنت و وب پرداختیم. همان‌طور که دیدید، اینترنت و وب به یکدیگر نیاز دارند، اما هر دو به یک چیز اشاره نمی‌کنند. اینترنت زیرساختی است که از طریق آن شبکه‌های کامپیوتری به یکدیگر متصل می‌شوند. در عین حال شبکه جهانی وب یک سیستم متشکل از اطلاعات سازمان یافته بوده که از طریق اینترنت قابل دسترسی هستند. لزوما هر چیزی که بر روی اینترنت وجود دارد، به وب نیازمند نیست.

نوشته اینترنت و شبکه‌ جهانی وب چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

الگوریتم شبکه‌های اجتماعی چگونه کار می‌کند و آیا می‌تواند محتوای خاصی را حذف کند؟

این روزها به هر جای اینترنت که سرک بکشید، چیزی را در رابطه با الگوریتم‌ها خواهید شنید. همان‌طور که می‌دانید، الگوریتم‌ها مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها هستند. در این مطلب قصد داریم که در رابطه با الگوریتم شبکه های اجتماعی، اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهیم.

الگوریتم شبکه های اجتماعی چگونه کار می‌کند؟

هنگامی‌که بحث بر سر الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی باشد، آنگاه منظور ما، الگوریتم فیدها بوده که از طریق آن تعیین می‌شود که کدام پست در فیدهای شما به نمایش درآید. شرکت‌های صاحب شبکه‌های اجتماعی می‌توانند چندین الگوریتم داشته باشند، بنابراین در اینجا مهم است که آنی را که می‌خواهیم، از مابقی جدا کنیم.

در اصل، الگوریتم فیدها از یادگیری ماشینی استفاده کرده تا بتواند پستی را که شما می‌پسندید، پیش‌بینی کند و در نهایت هم آن را در فیدهای شما به نمایش بگذارد. اکثر شبکه‌های اجتماعی (البته به غیر از مواردی همانند اینستاگرام)، به شما این امکان را می‌دهند که از بین فیدهای مبتنی بر الگوریتم و فیدهای زمانی، یکی را انتخاب کنید.

الگوریتم شبکه های اجتماعی

در فیدهای مبتنی بر الگوریتم، پست‌ها به ترتیبی که الگوریتم فکر می‌کند بهتر است، به شما نمایش داده می‌شوند. از طرفی دیگر فیدهای زمانی، پست‌ها را بر اساس زمان آن‌ها سازماندهی می‌کنند. بنابراین شاید در فیدهای اینستاگرام شما، پیش از نمایش دادن پست چند دقیقه پیش یک حساب که چندان با آن تعامل ندارید، پستی نشان داده شود که به نظر الگوریتم، بیشتر از آن خوشتان می‌آید.

جهت نیل به این هدف، شبکه‌های اجتماعی داده‌های مربوط به پست‌هایی که در گذشته با آن‌ها سروکار داشته‌اید، پست‌های ترند شده حال حاضر و همچنین پست‌های اسپانسری را برداشته و مورد تحلیل قرار می‌دهند. داده‌هایی که توسط این الگوریتم‌ها مطالعه می‌شوند، حجم بسیار بالایی دارند.

این مطلب را نیز بخوانید: معرفی 10 شبکه اجتماعی محبوب در جهان

پلتفرم‌های اجتماعی با توجه به اینکه دوستان شما از چه پست‌هایی خوششان آمده، تاریخچه جست‌و‌جوی شما در سایر وب‌سایت‌ها و حتی مدت زمانی که به یک پست نگاه می‌کنید، می‌توانند اطلاعات گردآوری کنند. با ترکیب کردن تمامی این داده‌ها، الگوریتم می‌تواند بفهمد که احتمالا به کدام پست‌ها علاقه خواهید داشت.

چرا شبکه‌های اجتماعی از الگوریتم‌ها استفاده می‌کنند؟

استفاده از الگوریتم در شبکه های اجتماعی یک دلیل دارد و آن این است که بیشتر شما را بر روی این شبکه‌ها نگه دارد. اگر از پستی لذت ببرید، آنگاه به پایین اسکرول کرده تا بیشتر ببینید و این ذات انسان‌ها است. حال این پرسش پیش می‌آید که چرا شبکه‌های اجتماعی می‌خواهند که شما بیشتر از آن‌ها استفاده کنید؟ طبیعی است که جواب این پرسش به هدف اصلی هر کسب‌و‌کاری یعنی پول بازمی‌گردد.

هر چه بیشتر وقت خود را بر روی یک شبکه اجتماعی بگذرانید، آنگاه آن پلتفرم نیز می‌تواند تبلیغات بیشتری را به شما نمایش دهد. مثلا فرض کنید که پس از مشاهده هر 3 پست در اینستاگرام، یک پست تبلیغاتی به شما نمایش داده شود. با یک حساب ساده می‌توان فهمید که هر چه پست‌های بیشتری ببینید، آنگاه تبلیغات بیشتری را نیز مشاهده خواهید کرد.

الگوریتم شبکه های اجتماعی

هر بار که یک تبلیغ را بر روی یک شبکه اجتماعی مشاهده کنید، آنگاه آن پلتفرم از این طریق، درآمد کسب می‌کند. اگر فقط به تبلیغ نگاه کنید، آنگاه این فرایند، تأثیرگذاری نامیده می‌شود. قیمت تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، با استفاده از میزان تأثیرگذاری تعیین می‌شود. بنابراین هر بار که یک تبلیغ را نگاه می‌کنید، آنگاه آن شبکه اجتماعی از این طریق درآمدزایی می‌کند. اگر بیشتر با تبلیغ نشان داده شده تعامل برقرار کنید و مثلا آن را لمس کنید، آنگاه تعرفه تبلیغات نیز بالاتر خواهد رفت.

یک دلیل اصلی دیگر نیز در رابطه با نگه داشتن بیشتر شما وجود دارد و آن، استفاده بلند-مدت است. پلتفرم‌های اجتماعی می‌خواهند که همچنان به استفاده از اپلیکیشن‌های آن‌ها ادامه دهید. بنابراین بدین ترتیب می‌توانند که همچنان در بلند-مدت از شما کسب درآمد کنند. البته این قضیه کمی پیچیده‌تر از آنی است که به نظر می‌رسد.

شبکه‌های اجتماعی از شما می‌خواهند که مرتبا به پلتفرم‌ آن‌ها بازگردید، زیرا بدین ترتیب می‌توانند شما را به‌عنوان یک کاربر فعال در نظر بگیرند. شاخص کاربران فعال برای شبکه‌های اجتماعی بسیار مهم است. این شرکت‌ها با استفاده از چنین معیارهایی، نرخ‌های تبلیغات را تعیین کرده، به دنبال سرمایه می‌گردند و همچنین میزان موفقیت خود را می‌سنجند. همان‌طور که دیدید، همه چیز به این برمی‌گردد که بیشتر شما را وادار به تماشای پست‌ها کرده و در نهایت اینکه بیشتر از اپلیکیشن استفاده کنید.

آیا شرکت‌ها واقعا پست‌هایی را که می‌بینید، کنترل می‌کنند؟

لازم است بدانید که شبکه‌های اجتماعی لزوما و به‌صورت مطلق، محتوایی را که می‌بینید، کنترل نمی‌کنند. هر الگوریتم طراحی شده تا محتوای مرتبط را به شما نمایش دهد و در نهایت باعث سودآوری شرکت شود.

خود الگوریتم نیز توسط خودش تکامل می‌یابد و این همان قسمت مربوط به یادگیری ماشینی است. الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند که کدام پست را به شما نمایش دهند و در این رابطه نیز نظارت انسانی وجود ندارد. بنابراین در هیچ‌کدام از این شرکت‌ها، شخصی وجود ندارد که در پشت یک کامپیوتر نشسته و تعیین کند که چه چیزی به چه کسی نمایش داده شود. هر چند که شرکت‌ها الگوریتم‌های خود را طراحی کرده و هدفی را برای آن‌ها مشخص می‌کنند، اما در هر صورت نمی‌توانند محتوایی را که قرار است نمایش داده شود، انتخاب کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: درآمد شبکه‌های اجتماعی از کجاست؟!

فیدهای مبتنی بر الگوریتم باعث نمی‌شوند که هیچ محتوایی را از دست بدهید. هم توییتر و هم اینستاگرام هر دو می‌گویند که الگوریتم‌های آن‌ها فقط ترتیب نمایش پست‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این قضیه بدین معنا است که الگوریتم‌ها باعث مخفی و یا حذف شدن هیچ محتوایی نمی‌شوند. با این اوصاف، پست‌هایی که الگوریتم آن‌ها را جالب می‌پندارد، در بالا به نمایش درخواهند آمد. اگر شما به اسکرول کردن ادامه دهید، آنگاه هنوز هم می‌توانید جدیدترین پست‌هایی را که پس از آخرین بازدید شما آپلود شده‌اند نیز مشاهده کنید.

اعتیاد یکی از مشکلات بزرگ الگوریتم‌ها است. شبکه‌های اجتماعی یکی از نمونه‌های بارز اعتیاد مدرن هستند و حتی می‌توانند به سلامت ذهنی افراد نیز آسیب برسانند. این قضیه هنوز اثبات نشده است، اما بسیاری از مردم بر این باورند که الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی با اعمال چرخه بازخورد و نگه داشتن بیشتر کاربران، چنین مشکلاتی را تشدید می‌کنند.

در عین حال نیز این الگوریتم‌ها به این متهم هستند که باعث ایجاد اتاق‌های پژواک (محیطی که در آن ایده‌های جایگزین و مخالف با ایده‌های کاربر به وی نمایش داده نمی‌شوند) می‌شوند. از سایر موارد دیگر نیز می‌توان به هدایت مردم به سمت محتوای افراطی، اخبار جعلی و تحریک احساسات اشاره کرد. واضح است که نگه داشتن کاربران در شبکه‌های اجتماعی آسان نیست و به همین دلیل است که به‌جای نیروی انسانی، از الگوریتم‌های پیشرفته جهت انجام این کار استفاده می‌شود.

سخن پایانی

در بالا سعی کردیم که توضیحاتی را در رابطه با الگوریتم شبکه های اجتماعی به شما ارائه دهیم. در نهایت اینکه باید بگوییم الگوریتم‌ها کار خود را به‌‌صورت بی‌نقص انجام نمی‌دهند، به هر حال آن‌ها کامپیوتر هستند، نه مغزهای انسانی. گاهی اوقات الگوریتم کار خود را به‌درستی انجام نداده و بنابراین محتوایی را به شما نمایش می‌دهد که اصلا بدان علاقه‌مند نیستید.

الگوریتم‌ها نیز مشکلات خاص خود را دارند، اما معمولا می‌توانند به هدفی که شرکت‌ها برای آن‌ها تعیین می‌کند، دست یابند. اگر غیر از این بود، آنگاه شبکه‌های اجتماعی از آن‌ها استفاده نمی‌کردند. در نهایت اینکه تصمیم با خودتان است که آیا اصلا می‌خواهید که از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید یا خیر؟

نوشته الگوریتم شبکه‌های اجتماعی چگونه کار می‌کند و آیا می‌تواند محتوای خاصی را حذف کند؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

الگوریتم شبکه‌های اجتماعی چگونه کار می‌کند و آیا می‌تواند محتوای خاصی را حذف کند؟

این روزها به هر جای اینترنت که سرک بکشید، چیزی را در رابطه با الگوریتم‌ها خواهید شنید. همان‌طور که می‌دانید، الگوریتم‌ها مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها هستند. در این مطلب قصد داریم که در رابطه با الگوریتم شبکه های اجتماعی، اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهیم.

الگوریتم شبکه های اجتماعی چگونه کار می‌کند؟

هنگامی‌که بحث بر سر الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی باشد، آنگاه منظور ما، الگوریتم فیدها بوده که از طریق آن تعیین می‌شود که کدام پست در فیدهای شما به نمایش درآید. شرکت‌های صاحب شبکه‌های اجتماعی می‌توانند چندین الگوریتم داشته باشند، بنابراین در اینجا مهم است که آنی را که می‌خواهیم، از مابقی جدا کنیم.

در اصل، الگوریتم فیدها از یادگیری ماشینی استفاده کرده تا بتواند پستی را که شما می‌پسندید، پیش‌بینی کند و در نهایت هم آن را در فیدهای شما به نمایش بگذارد. اکثر شبکه‌های اجتماعی (البته به غیر از مواردی همانند اینستاگرام)، به شما این امکان را می‌دهند که از بین فیدهای مبتنی بر الگوریتم و فیدهای زمانی، یکی را انتخاب کنید.

الگوریتم شبکه های اجتماعی

در فیدهای مبتنی بر الگوریتم، پست‌ها به ترتیبی که الگوریتم فکر می‌کند بهتر است، به شما نمایش داده می‌شوند. از طرفی دیگر فیدهای زمانی، پست‌ها را بر اساس زمان آن‌ها سازماندهی می‌کنند. بنابراین شاید در فیدهای اینستاگرام شما، پیش از نمایش دادن پست چند دقیقه پیش یک حساب که چندان با آن تعامل ندارید، پستی نشان داده شود که به نظر الگوریتم، بیشتر از آن خوشتان می‌آید.

جهت نیل به این هدف، شبکه‌های اجتماعی داده‌های مربوط به پست‌هایی که در گذشته با آن‌ها سروکار داشته‌اید، پست‌های ترند شده حال حاضر و همچنین پست‌های اسپانسری را برداشته و مورد تحلیل قرار می‌دهند. داده‌هایی که توسط این الگوریتم‌ها مطالعه می‌شوند، حجم بسیار بالایی دارند.

این مطلب را نیز بخوانید: معرفی 10 شبکه اجتماعی محبوب در جهان

پلتفرم‌های اجتماعی با توجه به اینکه دوستان شما از چه پست‌هایی خوششان آمده، تاریخچه جست‌و‌جوی شما در سایر وب‌سایت‌ها و حتی مدت زمانی که به یک پست نگاه می‌کنید، می‌توانند اطلاعات گردآوری کنند. با ترکیب کردن تمامی این داده‌ها، الگوریتم می‌تواند بفهمد که احتمالا به کدام پست‌ها علاقه خواهید داشت.

چرا شبکه‌های اجتماعی از الگوریتم‌ها استفاده می‌کنند؟

استفاده از الگوریتم در شبکه های اجتماعی یک دلیل دارد و آن این است که بیشتر شما را بر روی این شبکه‌ها نگه دارد. اگر از پستی لذت ببرید، آنگاه به پایین اسکرول کرده تا بیشتر ببینید و این ذات انسان‌ها است. حال این پرسش پیش می‌آید که چرا شبکه‌های اجتماعی می‌خواهند که شما بیشتر از آن‌ها استفاده کنید؟ طبیعی است که جواب این پرسش به هدف اصلی هر کسب‌و‌کاری یعنی پول بازمی‌گردد.

هر چه بیشتر وقت خود را بر روی یک شبکه اجتماعی بگذرانید، آنگاه آن پلتفرم نیز می‌تواند تبلیغات بیشتری را به شما نمایش دهد. مثلا فرض کنید که پس از مشاهده هر 3 پست در اینستاگرام، یک پست تبلیغاتی به شما نمایش داده شود. با یک حساب ساده می‌توان فهمید که هر چه پست‌های بیشتری ببینید، آنگاه تبلیغات بیشتری را نیز مشاهده خواهید کرد.

الگوریتم شبکه های اجتماعی

هر بار که یک تبلیغ را بر روی یک شبکه اجتماعی مشاهده کنید، آنگاه آن پلتفرم از این طریق، درآمد کسب می‌کند. اگر فقط به تبلیغ نگاه کنید، آنگاه این فرایند، تأثیرگذاری نامیده می‌شود. قیمت تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، با استفاده از میزان تأثیرگذاری تعیین می‌شود. بنابراین هر بار که یک تبلیغ را نگاه می‌کنید، آنگاه آن شبکه اجتماعی از این طریق درآمدزایی می‌کند. اگر بیشتر با تبلیغ نشان داده شده تعامل برقرار کنید و مثلا آن را لمس کنید، آنگاه تعرفه تبلیغات نیز بالاتر خواهد رفت.

یک دلیل اصلی دیگر نیز در رابطه با نگه داشتن بیشتر شما وجود دارد و آن، استفاده بلند-مدت است. پلتفرم‌های اجتماعی می‌خواهند که همچنان به استفاده از اپلیکیشن‌های آن‌ها ادامه دهید. بنابراین بدین ترتیب می‌توانند که همچنان در بلند-مدت از شما کسب درآمد کنند. البته این قضیه کمی پیچیده‌تر از آنی است که به نظر می‌رسد.

شبکه‌های اجتماعی از شما می‌خواهند که مرتبا به پلتفرم‌ آن‌ها بازگردید، زیرا بدین ترتیب می‌توانند شما را به‌عنوان یک کاربر فعال در نظر بگیرند. شاخص کاربران فعال برای شبکه‌های اجتماعی بسیار مهم است. این شرکت‌ها با استفاده از چنین معیارهایی، نرخ‌های تبلیغات را تعیین کرده، به دنبال سرمایه می‌گردند و همچنین میزان موفقیت خود را می‌سنجند. همان‌طور که دیدید، همه چیز به این برمی‌گردد که بیشتر شما را وادار به تماشای پست‌ها کرده و در نهایت اینکه بیشتر از اپلیکیشن استفاده کنید.

آیا شرکت‌ها واقعا پست‌هایی را که می‌بینید، کنترل می‌کنند؟

لازم است بدانید که شبکه‌های اجتماعی لزوما و به‌صورت مطلق، محتوایی را که می‌بینید، کنترل نمی‌کنند. هر الگوریتم طراحی شده تا محتوای مرتبط را به شما نمایش دهد و در نهایت باعث سودآوری شرکت شود.

خود الگوریتم نیز توسط خودش تکامل می‌یابد و این همان قسمت مربوط به یادگیری ماشینی است. الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند که کدام پست را به شما نمایش دهند و در این رابطه نیز نظارت انسانی وجود ندارد. بنابراین در هیچ‌کدام از این شرکت‌ها، شخصی وجود ندارد که در پشت یک کامپیوتر نشسته و تعیین کند که چه چیزی به چه کسی نمایش داده شود. هر چند که شرکت‌ها الگوریتم‌های خود را طراحی کرده و هدفی را برای آن‌ها مشخص می‌کنند، اما در هر صورت نمی‌توانند محتوایی را که قرار است نمایش داده شود، انتخاب کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: درآمد شبکه‌های اجتماعی از کجاست؟!

فیدهای مبتنی بر الگوریتم باعث نمی‌شوند که هیچ محتوایی را از دست بدهید. هم توییتر و هم اینستاگرام هر دو می‌گویند که الگوریتم‌های آن‌ها فقط ترتیب نمایش پست‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این قضیه بدین معنا است که الگوریتم‌ها باعث مخفی و یا حذف شدن هیچ محتوایی نمی‌شوند. با این اوصاف، پست‌هایی که الگوریتم آن‌ها را جالب می‌پندارد، در بالا به نمایش درخواهند آمد. اگر شما به اسکرول کردن ادامه دهید، آنگاه هنوز هم می‌توانید جدیدترین پست‌هایی را که پس از آخرین بازدید شما آپلود شده‌اند نیز مشاهده کنید.

اعتیاد یکی از مشکلات بزرگ الگوریتم‌ها است. شبکه‌های اجتماعی یکی از نمونه‌های بارز اعتیاد مدرن هستند و حتی می‌توانند به سلامت ذهنی افراد نیز آسیب برسانند. این قضیه هنوز اثبات نشده است، اما بسیاری از مردم بر این باورند که الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی با اعمال چرخه بازخورد و نگه داشتن بیشتر کاربران، چنین مشکلاتی را تشدید می‌کنند.

در عین حال نیز این الگوریتم‌ها به این متهم هستند که باعث ایجاد اتاق‌های پژواک (محیطی که در آن ایده‌های جایگزین و مخالف با ایده‌های کاربر به وی نمایش داده نمی‌شوند) می‌شوند. از سایر موارد دیگر نیز می‌توان به هدایت مردم به سمت محتوای افراطی، اخبار جعلی و تحریک احساسات اشاره کرد. واضح است که نگه داشتن کاربران در شبکه‌های اجتماعی آسان نیست و به همین دلیل است که به‌جای نیروی انسانی، از الگوریتم‌های پیشرفته جهت انجام این کار استفاده می‌شود.

سخن پایانی

در بالا سعی کردیم که توضیحاتی را در رابطه با الگوریتم شبکه های اجتماعی به شما ارائه دهیم. در نهایت اینکه باید بگوییم الگوریتم‌ها کار خود را به‌‌صورت بی‌نقص انجام نمی‌دهند، به هر حال آن‌ها کامپیوتر هستند، نه مغزهای انسانی. گاهی اوقات الگوریتم کار خود را به‌درستی انجام نداده و بنابراین محتوایی را به شما نمایش می‌دهد که اصلا بدان علاقه‌مند نیستید.

الگوریتم‌ها نیز مشکلات خاص خود را دارند، اما معمولا می‌توانند به هدفی که شرکت‌ها برای آن‌ها تعیین می‌کند، دست یابند. اگر غیر از این بود، آنگاه شبکه‌های اجتماعی از آن‌ها استفاده نمی‌کردند. در نهایت اینکه تصمیم با خودتان است که آیا اصلا می‌خواهید که از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید یا خیر؟

نوشته الگوریتم شبکه‌های اجتماعی چگونه کار می‌کند و آیا می‌تواند محتوای خاصی را حذف کند؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

الگوریتم شبکه‌های اجتماعی چگونه کار می‌کند و آیا می‌تواند محتوای خاصی را حذف کند؟

این روزها به هر جای اینترنت که سرک بکشید، چیزی را در رابطه با الگوریتم‌ها خواهید شنید. همان‌طور که می‌دانید، الگوریتم‌ها مجموعه‌ای از دستورالعمل‌ها هستند. در این مطلب قصد داریم که در رابطه با الگوریتم شبکه های اجتماعی، اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهیم.

الگوریتم شبکه های اجتماعی چگونه کار می‌کند؟

هنگامی‌که بحث بر سر الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی باشد، آنگاه منظور ما، الگوریتم فیدها بوده که از طریق آن تعیین می‌شود که کدام پست در فیدهای شما به نمایش درآید. شرکت‌های صاحب شبکه‌های اجتماعی می‌توانند چندین الگوریتم داشته باشند، بنابراین در اینجا مهم است که آنی را که می‌خواهیم، از مابقی جدا کنیم.

در اصل، الگوریتم فیدها از یادگیری ماشینی استفاده کرده تا بتواند پستی را که شما می‌پسندید، پیش‌بینی کند و در نهایت هم آن را در فیدهای شما به نمایش بگذارد. اکثر شبکه‌های اجتماعی (البته به غیر از مواردی همانند اینستاگرام)، به شما این امکان را می‌دهند که از بین فیدهای مبتنی بر الگوریتم و فیدهای زمانی، یکی را انتخاب کنید.

الگوریتم شبکه های اجتماعی

در فیدهای مبتنی بر الگوریتم، پست‌ها به ترتیبی که الگوریتم فکر می‌کند بهتر است، به شما نمایش داده می‌شوند. از طرفی دیگر فیدهای زمانی، پست‌ها را بر اساس زمان آن‌ها سازماندهی می‌کنند. بنابراین شاید در فیدهای اینستاگرام شما، پیش از نمایش دادن پست چند دقیقه پیش یک حساب که چندان با آن تعامل ندارید، پستی نشان داده شود که به نظر الگوریتم، بیشتر از آن خوشتان می‌آید.

جهت نیل به این هدف، شبکه‌های اجتماعی داده‌های مربوط به پست‌هایی که در گذشته با آن‌ها سروکار داشته‌اید، پست‌های ترند شده حال حاضر و همچنین پست‌های اسپانسری را برداشته و مورد تحلیل قرار می‌دهند. داده‌هایی که توسط این الگوریتم‌ها مطالعه می‌شوند، حجم بسیار بالایی دارند.

این مطلب را نیز بخوانید: معرفی 10 شبکه اجتماعی محبوب در جهان

پلتفرم‌های اجتماعی با توجه به اینکه دوستان شما از چه پست‌هایی خوششان آمده، تاریخچه جست‌و‌جوی شما در سایر وب‌سایت‌ها و حتی مدت زمانی که به یک پست نگاه می‌کنید، می‌توانند اطلاعات گردآوری کنند. با ترکیب کردن تمامی این داده‌ها، الگوریتم می‌تواند بفهمد که احتمالا به کدام پست‌ها علاقه خواهید داشت.

چرا شبکه‌های اجتماعی از الگوریتم‌ها استفاده می‌کنند؟

استفاده از الگوریتم در شبکه های اجتماعی یک دلیل دارد و آن این است که بیشتر شما را بر روی این شبکه‌ها نگه دارد. اگر از پستی لذت ببرید، آنگاه به پایین اسکرول کرده تا بیشتر ببینید و این ذات انسان‌ها است. حال این پرسش پیش می‌آید که چرا شبکه‌های اجتماعی می‌خواهند که شما بیشتر از آن‌ها استفاده کنید؟ طبیعی است که جواب این پرسش به هدف اصلی هر کسب‌و‌کاری یعنی پول بازمی‌گردد.

هر چه بیشتر وقت خود را بر روی یک شبکه اجتماعی بگذرانید، آنگاه آن پلتفرم نیز می‌تواند تبلیغات بیشتری را به شما نمایش دهد. مثلا فرض کنید که پس از مشاهده هر 3 پست در اینستاگرام، یک پست تبلیغاتی به شما نمایش داده شود. با یک حساب ساده می‌توان فهمید که هر چه پست‌های بیشتری ببینید، آنگاه تبلیغات بیشتری را نیز مشاهده خواهید کرد.

الگوریتم شبکه های اجتماعی

هر بار که یک تبلیغ را بر روی یک شبکه اجتماعی مشاهده کنید، آنگاه آن پلتفرم از این طریق، درآمد کسب می‌کند. اگر فقط به تبلیغ نگاه کنید، آنگاه این فرایند، تأثیرگذاری نامیده می‌شود. قیمت تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، با استفاده از میزان تأثیرگذاری تعیین می‌شود. بنابراین هر بار که یک تبلیغ را نگاه می‌کنید، آنگاه آن شبکه اجتماعی از این طریق درآمدزایی می‌کند. اگر بیشتر با تبلیغ نشان داده شده تعامل برقرار کنید و مثلا آن را لمس کنید، آنگاه تعرفه تبلیغات نیز بالاتر خواهد رفت.

یک دلیل اصلی دیگر نیز در رابطه با نگه داشتن بیشتر شما وجود دارد و آن، استفاده بلند-مدت است. پلتفرم‌های اجتماعی می‌خواهند که همچنان به استفاده از اپلیکیشن‌های آن‌ها ادامه دهید. بنابراین بدین ترتیب می‌توانند که همچنان در بلند-مدت از شما کسب درآمد کنند. البته این قضیه کمی پیچیده‌تر از آنی است که به نظر می‌رسد.

شبکه‌های اجتماعی از شما می‌خواهند که مرتبا به پلتفرم‌ آن‌ها بازگردید، زیرا بدین ترتیب می‌توانند شما را به‌عنوان یک کاربر فعال در نظر بگیرند. شاخص کاربران فعال برای شبکه‌های اجتماعی بسیار مهم است. این شرکت‌ها با استفاده از چنین معیارهایی، نرخ‌های تبلیغات را تعیین کرده، به دنبال سرمایه می‌گردند و همچنین میزان موفقیت خود را می‌سنجند. همان‌طور که دیدید، همه چیز به این برمی‌گردد که بیشتر شما را وادار به تماشای پست‌ها کرده و در نهایت اینکه بیشتر از اپلیکیشن استفاده کنید.

آیا شرکت‌ها واقعا پست‌هایی را که می‌بینید، کنترل می‌کنند؟

لازم است بدانید که شبکه‌های اجتماعی لزوما و به‌صورت مطلق، محتوایی را که می‌بینید، کنترل نمی‌کنند. هر الگوریتم طراحی شده تا محتوای مرتبط را به شما نمایش دهد و در نهایت باعث سودآوری شرکت شود.

خود الگوریتم نیز توسط خودش تکامل می‌یابد و این همان قسمت مربوط به یادگیری ماشینی است. الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند که کدام پست را به شما نمایش دهند و در این رابطه نیز نظارت انسانی وجود ندارد. بنابراین در هیچ‌کدام از این شرکت‌ها، شخصی وجود ندارد که در پشت یک کامپیوتر نشسته و تعیین کند که چه چیزی به چه کسی نمایش داده شود. هر چند که شرکت‌ها الگوریتم‌های خود را طراحی کرده و هدفی را برای آن‌ها مشخص می‌کنند، اما در هر صورت نمی‌توانند محتوایی را که قرار است نمایش داده شود، انتخاب کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: درآمد شبکه‌های اجتماعی از کجاست؟!

فیدهای مبتنی بر الگوریتم باعث نمی‌شوند که هیچ محتوایی را از دست بدهید. هم توییتر و هم اینستاگرام هر دو می‌گویند که الگوریتم‌های آن‌ها فقط ترتیب نمایش پست‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این قضیه بدین معنا است که الگوریتم‌ها باعث مخفی و یا حذف شدن هیچ محتوایی نمی‌شوند. با این اوصاف، پست‌هایی که الگوریتم آن‌ها را جالب می‌پندارد، در بالا به نمایش درخواهند آمد. اگر شما به اسکرول کردن ادامه دهید، آنگاه هنوز هم می‌توانید جدیدترین پست‌هایی را که پس از آخرین بازدید شما آپلود شده‌اند نیز مشاهده کنید.

اعتیاد یکی از مشکلات بزرگ الگوریتم‌ها است. شبکه‌های اجتماعی یکی از نمونه‌های بارز اعتیاد مدرن هستند و حتی می‌توانند به سلامت ذهنی افراد نیز آسیب برسانند. این قضیه هنوز اثبات نشده است، اما بسیاری از مردم بر این باورند که الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی با اعمال چرخه بازخورد و نگه داشتن بیشتر کاربران، چنین مشکلاتی را تشدید می‌کنند.

در عین حال نیز این الگوریتم‌ها به این متهم هستند که باعث ایجاد اتاق‌های پژواک (محیطی که در آن ایده‌های جایگزین و مخالف با ایده‌های کاربر به وی نمایش داده نمی‌شوند) می‌شوند. از سایر موارد دیگر نیز می‌توان به هدایت مردم به سمت محتوای افراطی، اخبار جعلی و تحریک احساسات اشاره کرد. واضح است که نگه داشتن کاربران در شبکه‌های اجتماعی آسان نیست و به همین دلیل است که به‌جای نیروی انسانی، از الگوریتم‌های پیشرفته جهت انجام این کار استفاده می‌شود.

سخن پایانی

در بالا سعی کردیم که توضیحاتی را در رابطه با الگوریتم شبکه های اجتماعی به شما ارائه دهیم. در نهایت اینکه باید بگوییم الگوریتم‌ها کار خود را به‌‌صورت بی‌نقص انجام نمی‌دهند، به هر حال آن‌ها کامپیوتر هستند، نه مغزهای انسانی. گاهی اوقات الگوریتم کار خود را به‌درستی انجام نداده و بنابراین محتوایی را به شما نمایش می‌دهد که اصلا بدان علاقه‌مند نیستید.

الگوریتم‌ها نیز مشکلات خاص خود را دارند، اما معمولا می‌توانند به هدفی که شرکت‌ها برای آن‌ها تعیین می‌کند، دست یابند. اگر غیر از این بود، آنگاه شبکه‌های اجتماعی از آن‌ها استفاده نمی‌کردند. در نهایت اینکه تصمیم با خودتان است که آیا اصلا می‌خواهید که از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنید یا خیر؟

نوشته الگوریتم شبکه‌های اجتماعی چگونه کار می‌کند و آیا می‌تواند محتوای خاصی را حذف کند؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

SoC یا همان سیستم بر روی تراشه چیست و چه نقشی را در دستگاه‌های موبایلی برعهده دارد؟

اکثر کاربران امروزی این پیش‌فرض را دارند که گجت‌های گوناگون اطراف آن‌ها، کار خود را انجام داده و مشکل چندانی ندارند و بنابراین کسی به مسائل پایه‌ای و شیوه کار این دستگاه‌ها علاقه ندارد، مگر خوره‌ها و افراد متخصص. یکی از اصطلاحاتی که شاید زیاد شنیده باشید، ولی ندانید که دقیقا به چه معناست، SoC است که در این مطلب قصد داریم که به آن بپردازیم و به پاسخ سوال SoC چیست برسیم.

SoC یا همان سیستم بر روی تراشه یک تراشه کوچک و کارآمد بوده که قدرت پردازشی موردنیاز اکثر دستگاه‌های موبایلی پیرامون ما را فراهم می‌کند.

SoC چیست ؟

SoC

از آن جهت به SoC، سیستم روی تراشه می‌گویند که در آن چندین بخش پردازشی به‌صورت فشرده در کنار یکدیگر قرار گرفته و همگی بر روی یک تراشه تعبیه شده‌اند. SoCها بیشتر در زمینه تولید دستگاه‌های موبایلی کاربرد دارند، زیرا اندازه کوچکی داشته و همچنین کارایی انرژی بالایی نیز دارند.

از سال 1970، چندین شرکت سعی کردند که چندین قطعه را بر روی یک تراشه در کنار یکدیگر قرار داده تا قدرت موردنیاز ساعت‌های دیجیتال را فراهم کنند. اینتل در سال 1974 با تولید Microma Digital Watch موفق به انجام این کار شد و همین‌جا بود که اولین SoC واقعی تولید شد. این شرکت توانست که عملکردهای زمان‌سنجی و ترانزیستورهای درایور LCD را بر روی یک تراشه واحد قرار دهد.

SoCها به‌طور جدی در دهه 80 و 90 میلادی شروع به کار کردند. کامپیوترهای شخصی در دهه 80 میلادی محبوبیت پیدا کردند و همچنین نیاز بود که انرژی این دستگاه‌ها از طریق تراشه‌های کوچک‌تر تأمین شود. در دهه 90 میلادی، گوشی‌های همراه از SoCها استفاده کرده و همین جریان نیز امروزه در گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها، ادامه پیدا کرده است.

چه چیزی در داخل یک SoC قرار دارد؟

دستگاه‌های قابل حمل همانند گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها، نیاز است که جمع‌و‌جور باشند. به همین دلیل است که SoCها وجود دارند. تولیدکنندگان SoCها چندین سخت‌افزار را به‌صورت فشرده در کنار یکدیگر و بر روی یک تراشه تعبیه می‌کنند تا بدین ترتیب فضای کمتری اشغال شود. چنین رویه‌ای در قیاس با تعبیه پراکنده سخت‌افزارها بر روی مادربوردها، باعث می‌شود که فضای کمتری اشغال شده و همچنین سرعت انتقال اطلاعات نیز تاحدودی افزایش یابد.

واحد پردازش مرکزی (CPU)

SoC

یکی از قطعات اصلی موجود در یک سیستم روی تراشه یا همان SoC، واحد پردازش مرکزی یا همان CPU است. CPU را می‌توان مغز یک دستگاه به حساب آورد. این موضوع بدین دلیل است که CPU تمامی وظایف پردازشی اصلی را که به دستگاه خود محول می‌‎کنید، انجام می‌دهد. از این لحاظ CPU تا حد زیادی شبیه به مغز انسان است که اطلاعات دریافت شده از حواس پنجگانه را پردازش می‌کند. در واقع CPU نیز اطلاعاتی را که از حافظه رم و کش دریافت کرده، پردازش می‌کند.

واحد پردازش گرافیکی (GPU)

GPU موجود در یک SoC همانند CPU است، اما با این تفاوت که کارهای متفاوتی را انجام می‌دهد. CPU می‌تواند همه‌چیز از کد گرفته تا موارد گرافیکی را پردازش کند، اما انجام همه این کارها با هم، کمی دشوار است. جهت سبک کردن کار CPUها، واحد پردازش گرافیکی وظیفه مربوط به پردازش اطلاعات گرافیکی را برعهده گرفته است. GPU در واقع هر چیزی را که بر روی نمایشگر مشاهده می‌کنید، پردازش می‌کند.

رم

SoC چیست

واژه رم، خلاصه شده حافظه دسترسی تصادفی است. در حافظه رم، داده‌های موردنیاز جهت پردازش، نگهداری می‌شوند. زمانی کامپیوترها مجبور بودند که به‌صورت مستقیم و از طریق حافظه‌های ذخیره‌سازی دائمی، به اطلاعات دسترسی پیدا کنند، اما طبیعتا این کار باعث کند شدن فرایند پردازش می‌شد.

در ادامه، حافظه‌های رم توانستند که این مشکل را حل کنند. این قضیه بدین دلیل است که سرعت نوشتن و خواندن رم حتی در قیاس با حافظه‌های SSD نیز بسیار سریع‌تر است. بنابراین به محض اینکه اطلاعات موردنیاز وارد حافظه رم شد، آنگاه واحد پردازش مرکزی می‌تواند داده‌های موردنیاز خود را سریعا فراخوانی و پردازش کند.

این مطلب را نیز بخوانید: پردازنده‌های CISC و RISC چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

به‌عنوان مثال بیایید فرض کنیم که می‌خواهید یک اپلیکیشن را باز کنید. این اپلیکیشن بر روی هارد دیسک شما ذخیره شده است. پس از اجرای اپلیکیشن، فایل‌های آن از هارد دیسک به حافظه رم منتقل می‌شوند تا CPU بتواند به آن‌ها دسترسی پیدا کند. بسته به اینکه در یک اپلیکیشن چه اتفاقی می‌افتد، CPU سریعا می‌تواند به داده‌های موردنظر خود دسترسی پیدا کرده و بنابراین امور را به‌خوبی مدیریت کند. CPU داده‌هایی را که فکر می‌کند شما از آن‌ها استفاده می‌کنید، در داخل حافظه رم قرار داده تا فرایند فراخوانی آن‌ها، سرعت بیشتری به خود بگیرد.

کش

هر چند که رم یک نوع حافظه است که سرعت بسیار بالایی دارد، اما باید بگوییم که نوعی دیگر از حافظه وجود داشته که سرعت آن از رم هم بالاتر است و آن، کش CPU نام دارد. حافظه رم، اطلاعات موردنیاز CPU را در خود نگهداری می‌کند، اما اگر از اطلاعات خاصی به‌صورت مکرر استفاده شود، آنگاه این اطلاعات به کش منتقل می‌شوند. کش می‌تواند با سرعت بیشتری نسبت به رم، اطلاعات را به CPU ارسال کند.

مثلا فرض کنید که در یک بازه زمانی کوتاه، چند بار یک برنامه مشخص را اجرا کنید. در این صورت سیستم آن برنامه را به حافظه کش منتقل کرده تا در دفعات بعدی، سریع‌تر بارگذاری شود. وب‌سایت‌ها نیز در حافظه کش ذخیره شده تا دفعه بعد سریع‌تر بارگذاری شوند.

مودم‌های سیگنال

شاید عجیب به نظر برسد، اما مودم‌های سیگنال نیز در داخل SoCها قرار داده می‌شوند. وظیفه مودم‌های سیگنال این است که سیگنال‌های الکترومغناطیسی را به سیگنال‌های دیجیتال تبدیل کرده تا دستگاه موبایلی شما بتواند آن‌ها را بفهمد. همچنین هنگامی که عکس این فرایند نیز صورت بگیرد و داده‌ها از گوشی شما به سرورها ارسال شوند، آنگاه بازهم مودم وظیفه تبدیل سیگنال‌ها را برعهده خواهد گرفت.

واحد پردازش تصویر (IPU)

IPU وظیفه پردازش داده‌هایی را که از دوربین به دست می‌آیند، برعهده دارد. هنگامی‌که نور به حسگر دوربین برخورد می‌کند، آنگاه به سیگنال‌های دیجیتال تبدیل شده و به SoC ارسال می‌شود. در ادامه این اطلاعات توسط IPU پردازش شده و در عین حال نیز CPU می‌تواند به وظایف دیگر برسد.

رمزگذار ویدیو

اگر اطلاعات ویدیویی را بر روی دستگاه خود داشته باشید، آنگاه جهت مشاهده آن‌ها، باید این اطلاعات به سیگنال‌های آنالوگ تبدیل شوند. وظیفه رمزگذار ویدیو این است که سیگنال‌های دیجیتال را گرفته و سپس آن‌ها را به سیگنال‌های آنالوگ (الکتریکی خام) تبدیل کند. در ادامه سیگنال الکتریکی در نمایشگر گوشی شما به نور تبدیل می‌شود.

این مطلب را نیز بخوانید: چه مقدار حافظه رم برای یک گوشی هوشمند کافی است؟

بسته به دستگاه شما، SoC می‌تواند اجزاهای مختلفی داشته باشد. به‌عنوان مثال، برخی از SoCها حافظه رم یکپارچه ندارند. برخی دیگر هستند که بخشی تحت عنوان NPU دارند. NPU مخفف واحد پردازش عصبی بوده و وظایف مربوط به هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی را برعهده می‌گیرد.

آینده SoCها

SoC

SoCها بیشتر در دستگاه‌های موبایلی مورد استفاده قرار می‌گیرند، اما باید بگوییم که در آستانه انقلابی در فناوری این تراشه‌ها هستیم و آن این است که SoCها، قدرت پردازشی کامپیوترهای دسکتاپی را نیز فراهم کنند. SoCها در حال رسیدن به نقطه‌ای هستند که بتوانند نرم‌افزارهای دسکتاپی را نیز به‌خوبی اجرا کنند. نمونه این کار، تراشه M1 شرکت اپل بوده که یک SoC مبتنی بر ARM است و توان پردازشی برخی از جدیدترین مک‌بوک‌ها را تأمین می‌کند.

در رابطه با استفاده از سیستم روی تراشه ها جهت تأمین توان پردازشی کامپیوترها، مزایایی وجود دارد. علاوه بر صرفه‌جویی در استفاده از فضا، هنگامی هم که بحث بر سر کارایی انرژی باشد، آنگاه SoCها می‌توانند عملکرد خوبی را از خود به نمایش بگذارند. تراشه‌های کوچک به‌صورت کلی انرژی کمتری را مصرف می‌کنند و همین قضیه می‌تواند باعث افزایش عمر باتری لپ‌تاپ‌ها شود.

همچنین باید بگوییم که دمای SoCها به اندازه پردازنده‌های بزرگ، بالا نمی‌رود. به همین دلیل استفاده از دستگاه‌های قابل حمل همانند لپ‌تاپ‌ها می‌تواند راحت‌تر باشد و کاربر را کمتر اذیت کند. بدین ترتیب احتیاج کمتری هم به فن‌ها وجود خواهد داشت. بدین دلیل در کنسول‌ها و کامپیوترها از فن استفاده می‌شود تا گرمای حاصل از فعالیت پردازنده‌ها، به دور رانده شده و در نتیجه درجه حرارت سخت‌افزارها پایین بیاید. بنابراین اگر بتوانیم که فن‌ها را حذف کنیم، آنگاه هم فضای بیشتری در اختیار خواهیم داشت و هم اینکه می‌توانیم در مصرف انرژی صرفه‌جویی کنیم.

سخن پایانی

امروزه بسیاری از مردم، کارهای خود را از طریق دستگاه‌هایی انجام می‌دهند که از سیستم روی تراشه استفاده می‌کنند. تمام کارهایی که ما بر روی گوشی و یا تبلت خود انجام می‌دهیم، توسط تراشه‌هایی انجام می‌شود که از یک سکه هم کوچک‌تر هستند. در آینده نیز SoCهای بیشتری را می‌بینیم که امور پردازشی کامپیوترهای دسکتاپی را انجام می‌دهند. در نهایت باید بگوییم که این تراشه‌ها به ما نشان دادند که می‌توان کارهای بزرگ را به‌وسیله تراشه‌های کوچک‌تر نیز انجام داد.

نوشته SoC یا همان سیستم بر روی تراشه چیست و چه نقشی را در دستگاه‌های موبایلی برعهده دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

چرا گوشی‌های چینی در قیاس با رقبای خود قیمت کمتری دارند؟

هنگامی‌که بخواهید یک گوشی جدید خریداری کنید، آنگاه سریعا دو برند به ذهنتان می‌رسند: یکی سامسونگ و دیگری هم اپل. این دو چندین سال است که رقبای یکدیگر بوده و به همین دلیل نیز نوآوری‌های زیادی را وارد دنیای گوشی‌های هوشمند کرده‌اند. حال رقبای چینی نیز وارد این میدان شده و به همین دلیل رقابت بیش از پیش تشدید شده است. شاید از خود بپرسید که دلایل ارزان بودن گوشی چینی چیست؟ در این مطلب قصد داریم که به پاسخ این پرسش بپردازیم.

امپراتوری BBK Electronics

به احتمال زیاد حداقل نام یکی از برندهای چینی وان‌پلاس، اوپو، ویوو یا ریلمی را شنیده‌اید. همه این شرکت‌ها در واقع کسب‌و‌کارهای فرعی شرکت BBK Electronics هستند که دفتر مرکزی آن در گوانگ‌ژوی چین قرار دارد. بنیان‌گذار این شرکت، دوان یونگپینگ (Duan Yongping) است.

به احتمال زیاد تاکنون نام این شرکت را نشنیده‌اید، هر چند که در عین حال با محصولاتش آشنایی دارید! این مجتمع چند ملیتی در سه ماهه اول سال 2021 تبدیل به بزرگ‌ترین تولیدکننده گوشی هوشمند در جهان شد و توانست که حتی غول‌هایی همانند سامسونگ را نیز از پیش رو بردارد.

دلایل ارزان بودن گوشی های چینی

شاید BBK Electronics در جهان نامی شناخته شده نباشد، اما در هر صورت شرکت‌های فرعی آن در حال گسترش قلمرو خود در نقاط مختلف دنیای فناوری هستند. این قضیه تا آنجایی پیش رفته که شرکت‌های تابعه این ابرکمپانی در حال تبدیل شدن به شرکت‌های مستقل هستند.

به‌عنوان مثال، ریلمی پیش‌تر یکی از برندهای فرعی اوپو بود. حال برند iQOO نیز که یکی از برندهای فرعی Vivo است، در حال طی کردن مسیر ریلمی، جهت مستقل شدن است. بر روی کاغذ شاید این شرکت‌ها از یکدیگر دور به نظر برسند، اما در اصل به‌خوبی با یکدیگر در ارتباط بوده و ایده‌ها، تجارب و استراتژی‌های خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند.

سخاوتمندی تولیدکنندگان گوشی‌های چینی

وقتی که کمی تصویر را از نمایی بزرگ‌تر مشاهده می‌کنید، آنگاه خواهید دید که تولیدکنندگان گوشی‌های چینی، سخاوتمندی خاصی را از خود نشان می‌دهند. هر چه شرکت‌های فرعی بیشتری در بازار فعالیت کرده و ایده‌ها و منابع خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، آنگاه راحت‌تر می‌توان جلوی ضررها را گرفت. این قضیه بدین دلیل است که اگر ضربه‌ای به یکی از شرکت‌ها وارد شود، آنگاه سایرین می‌توانند اثرات آن را به خود جذب کرده و در نتیجه از وارد آمدن ضربات سنگین به یک شرکت واحد، جلوگیری کنند.

شاید این یکی از دلایل اصلی موفقیت BBK Electronics باشد. جهت فهم اینکه این غول فناوری چگونه در حال تغییر صنعت تکنولوژی است، بهتر است که برندهای فرعی آن را در عوض شرکت‌های جداگانه، به‌عنوان تلاشی یکپارچه در نظر بگیرید. جهت انجام این کار، بیایید تا نگاهی نزدیک‌تر به آمارهای مربوط به سهم برندها از بازار جهانی گوشی‌های هوشمند در سه ماهه اول سال 2021 بیندازیم.

دلایل ارزان بودن گوشی های چینی

آمارهای مربوط به سهم بازار تجمیعی نشان می‌دهند که شرکت‌های فرعی BBK Electronics (اوپو، Vivo و ریلمی)، جمعا 25 درصد بازار را در اختیار داشته و بدین ترتیب این غول چینی توانسته‌ است که سامسونگ با سهم 22 درصد، اپل با سهم 17 درصد و همچنین شیائومی (که آن نیز یک شرکت چینی است) را با سهم 14 درصدی از بازار، کنار بگذارد. به یاد داشته باشید که در این آمار، سهم وان‌پلاس به معادلات اضافه نشده است، ولی با این حال BBK Electronics هنوز هم بزرگ‌ترین تولیدکننده گوشی هوشمند در جهان است.

این مطلب را نیز بخوانید: تفاوت گوشی پک چین و پک گلوبال با رام چین و رام گلوبال چیست؟

اگر توجه کرده باشید، می‌بینید که در زمینه نفوذ به بازار، شیائومی و BBK Electronics هر دو یک استراتژی واحد را در پیش گرفته‌اند: تقسیم شدن و سپس تسخیر بازار. از برندهای فرعی شیائومی می‌توان به Mi، پوکو، ردمی و همچنین برند شراکتی بلک شارک اشاره کرد. هرکدام از این موارد به دنبال خدمت به مخاطبین مشخصی بوده و هدف خاصی را دنبال می‌کنند.

در رابطه با BBK Electronics باید بگوییم که برندهای اوپو و Vivo، شرکت‌های تحقیقاتی هستند. این قضیه بدین معناست که وظیفه این شرکت‌ها بیشتر انجام تحقیق و توسعه و کار با فناوری‌های جدید است. کارکرد وان‌پلاس این است که گوشی‌هایی باکیفیت را با قیمت‌هایی رقابتی، روانه بازار کند. ریلمی نیز گوشی‌های ارزان‌قیمت مناسب برای کسانی که قدرت خرید چندانی ندارند را تولید می‌کند.

برندهای چینی چگونه با غول‌های فناوری رقابت می‌کنند؟

اگر زیاد پیگیر حوزه فناوری باشید، آنگاه حتما متوجه شده‌اید که برندهای چینی یک هدف مشخص را دنبال می‌کنند: فروش حجم بالایی از محصولات باارزش به کاربرانی که قدرت خرید چندانی ندارند، تا بدین شیوه محبوبیتی را برای خود کسب کنند.

در رابطه با دلایل ارزان بودن گوشی های چینی می‌توان سه فاکتور زیر را در نظر گرفت:

  • مخاطب
  • استراتژی
  • پیام

مخاطب

همه می‌دانیم که خریداران امروزی نسبت به گذشتگان، اطلاعات بیشتری را در اختیار دارند. کاربران امروزی جهت استفاده بهتر از پول‌های خود، ابزار و دانش موردنیاز را در اختیار دارند. چنین روندی در بازار فوق رقابتی قاره آسیا که تقاضای فوق کششی دارد، بیشتر خود را نشان می‌دهد.

به زبان ساده، تقاضای فوق کششی بدین معنا است که تغییری کوچک در قیمت محصولات می‌تواند تأثیری بزرگ را بر تقاضای آن‌ها بگذارد. برندهای چینی از این پدیده نهایت استفاده را می‌برند. شیوه کار بدین صورت است که آن‌ها قیمت‌ها را تا حد زیادی کاهش داده تا بدین ترتیب در هنگام ورود به یک بازار، رقبای خود را از میدان به در کنند.

استراتژی

کشورهای قاره آسیا از جمله هند و چین، جمعیت زیادی دارند و همین باعث می‌شود تا برندهای آسیایی نیز بتوانند با اعداد بازی کنند. این موضوع بدین معنا است که شرکت‌های آسیایی و مخصوصا چینی می‌توانند محصولات خود را در حجم بزرگ ولی با حاشیه سود کم به فروش رسانده و بدین ترتیب با مشکل به‌خصوصی نیز روبه‌رو نشوند.

برندهایی همانند ردمی و ریلمی، هدف خود را بر کسب سود از فروش سخت‌افزار قرار نداده‌اند. در عوض این شرکت‌ها جهت کسب سود، بر تبلیغات داخلی و اپلیکیشن‌های از پیش نصب شده بر روی گوشی‌های خود تکیه می‌کنند.

این مطلب را نیز بخوانید: سامسونگ یا شیائومی؟ کدام برند گزینه بهتری برای انتخاب یک گوشی میان‌رده است؟

بنابراین راه‌کار منطقی جهت دسترسی به این هدف آن است که تا می‌توانند، گوشی‌های بیشتری به فروش برسانند. در این رابطه از افراد مشهور و حمایت‌های مالی رویدادها نیز جهت تبلیغات استفاده می‌شود. همچنین شرکت‌های چینی معمولا در زمینه نوآوری‌ها چندان عجله نمی‌کنند و در واقع سعی دارند که ایده‌هایی را به کار گیرند که جواب خود را پس داده باشند، بدین ترتیب ریسک بالقوه فرایندهای تحقیق و توسعه را تقلیل می‌دهند.

پیام

یکی از مزیت‌های داشتن چندین برند فرعی این است که هر کدام از آن‌ها می‌توانند یک تصویر برند منحصربه‌فرد را ایجاد، بازاریابی و مورد استفاده قرار دهند. به‌عنوان مثال بیایید وان‌پلاس را به‌عنوان نمونه در نظر بگیریم. این برند در اوایل فعالیت خود، از عناوینی همانند “درجا نزنید” و یا “قاتل پرچمداران” استفاده می‌کرد. در ادامه این برند به بازخوردها گوش داد و بر طبق آن‌ها، تغییراتی را در محصولات خود به وجود آورد. همه این‌ها در این حین رخ می‌داد که این شرکت، گوشی‌های باکیفیت را با قیمتی مناسب به بازار عرضه می‌کرد.

حال پس از گذشت 7 سال، شرکت وان‌پلاس به‌طور کنایه‌آمیزی، خود محصولات پرچمدار تولید می‌کند! نکته‌ای که در اینجا وجود دارد این است که برندهای چینی گرایش دارند که بیشتر بر جامعه کاربران و مشتریان تمرکز کنند. این یک استراتژی عالی برای بازار سریع التحول آسیا است.

سخن پایانی

در بالا سعی کردیم که دلایل ارزان بودن گوشی چینی را برای شما توضیح دهیم. شاید برندهای چینی انتخاب اول همه کاربران نباشند، مخصوصا برای کسانی که در ایالات متحده زندگی می‌کنند، اما در بازارهای سریع الرشد همانند هند، این برندها به‌سرعت در حال پیشروی هستند. برندهای چینی به هر بازاری که وارد می‌شوند، سعی دارند که در آن برندهای داخلی و سایر برندهای بین‌المللی را از گردونه رقابت خارج کنند.

البته این گوشی‌های ارزان قیمت، معایب خاص خود را نیز دارند. اگر یک گوشی هوشمند چینی داشته باشید (مخصوصا اگر از رده اقتصادی باشد)، آنگاه خلاص شدن از شر نرم‌افزارهای از پیش نصب شده در آن و همچنین تبلیغات داخلی، تاحدودی دشوار خواهد بود. برخی از این موارد را نمی‌توان غیرفعال کرده و همین باعث می‌شود تا حافظه بیشتری را مصرف کنند و در نهایت تجربه کاربری شما، ضعیف‌تر باشد. علاوه بر این، برخی از کشورها همانند ایالات متحده نگران جاسوسی برندهای چینی از کاربران هستند. چنین قضیه‌ای باعث شد تا در سال 2019، گوشی‌های هواوی از سرویس‌های شرکت گوگل محروم شوند.

نوشته چرا گوشی‌های چینی در قیاس با رقبای خود قیمت کمتری دارند؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.