هاب خانه هوشمند چیست و آیا به آن نیاز داریم؟

خانه‌های هوشمند را می‌توان یکی از ترندهای این روزها به حساب آورد. یکی از اجزاهای اصلی این خانه‌ها نیز هاب یا همان گیت است. اگر می‌خواهید که اطلاعات بیشتری در رابطه با هاب خانه هوشمند به دست آورید، آنگاه این مطلب برای شما مفید خواهد بود.

انتخاب هاب و یا حتی تصمیم در رابطه با خرید یا عدم خرید آن، از پرسش‌های اساسی است، زیرا این قضیه تأثیر زیادی بر دستگاه‌هایی که می‌توانید به خانه خود اضافه کنید، خواهد داشت.

پروتکل‌ها

پروتکل‌ها نحوه اتصال دستگاه‌های داخل خانه و همچنین شیوه کنترل کردن آن‌ها را مشخص می‌کنند. در زیر به بحث در رابطه با 3 پروتکل می‌پردازیم. اولین پروتکل، وای‌فای بوده که در بسیاری از گجت‌های خانه‌های هوشمند از جمله لامپ‌ها، کلیدها، پریزها و … یافت شده و این دستگاه‌ها از این طریق به شبکه بی‌سیم خانه شما متصل می‌شود.

جهت استفاده و راه‌اندازی این دستگاه‌ها، نیازی به سخت‌افزار اضافی نداشته و فقط پسورد وای‌فای کفایت می‌کند. 2 مورد دیگر از پروتکل‌ها، Z-Wave و ZigBee بوده که به‌صورت بی‌سیم کار کرده اما از وای‌فای استفاده نمی‌کنند. چنین دستگاه‌هایی یک شبکه توری (Mesh Network) ایجاد کرده و از طریق آن با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. این قضیه بدین معنا است که شما دیگر به محدوده سیگنالی روتر خود محدود نمی‌شوید.

بدین ترتیب در عوض اتصال دستگاه‌ها به شبکه و ایجاد ارتباطات به‌صورت مستقل، دستگاه‌های Z-Wave و ZigBee همگی به هاب خانه هوشمند شما متصل می‌شوند. هاب تنها دستگاهی است که به وای‌فای متصل می‌شود. شما با هاب اتصال برقرار کرده و هاب نیز دستورات را به دستگاه‌های متصل به خود، ارسال می‌کند.

همه‌چیز در هاب رخ می‌دهد

هاب قلب ارتباطات دستگاه‌های خانه هوشمند شما به حساب آمده و بنابراین در صورت ایجاد اختلال در آن، عملکرد سایر دستگاه‌ها نیز با مشکل مواجه می‌شود. اگر ده‌ها دستگاه هوشمند در خانه خود داشته باشید، آنگاه همه آن‌ها به‌جای روتر، به هاب متصل شده و بنابراین شبکه وای‌فای شما را اشغال نمی‌کنند.

با استفاده از هاب، افزودن دستگاه‌های جدید نیز آسان‌تر خواهد بود. در پروتکل وای‌فای جهت راه‌اندازی یک دستگاه جدید به یک اپلیکیشن شخص ثالثی و همچنین یوزر و پسورد وای‌فای خود نیاز دارید. در سیستم‌های مبتنی بر هاب تنها کافی است که دستگاه جدید را به برق متصل کرده و سپس صبر کنید تا در اپلیکیشن هاب شما ظاهر شود.

در خانه‌های هوشمند مبتنی بر وای‌فای، اگر چندین دستگاه متعلق به چندین شرکت داشته باشید، آنگاه حداقل به اندازه تعداد شرکت‌ها باید اپلیکیشن‌های شخص ثالثی گوناگون را بر روی گوشی خود نصب کنید. البته راه‌کارهایی نیز وجود دارند که از طریق آن‌ها می‌توانید دستگاه‌های وای‌فای را از طریق اپلیکیشن‌هایی همانند Google Home و یا Apple Home، یکپارچه‌سازی کنید، اما جدا از سختی‌های این کار، تمامی برندها نیز از چنین قابلیتی پشتیبانی نمی‌کنند.

در سیستم‌های هاب محور کافی است که دستگاه‌ها را به یک هاب متصل کرده و در واقع همه آن‌ها با استفاده از یک اپلیکیشن واحد کنترل خواهند شد. همچنین بدین ترتیب بهتر می‌توانید که نسبت به خودکارسازی کارهای روزمره و پیچیده، اقدام کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: چرا مقاومت دربرابر انقلاب خانه‌های هوشمند بیهوده است؟

هاب‌ها بدون نقص نیستند

البته هاب‌ها هم مشکلات خاص خود را دارند. مثلا اگر هاب شما به هر دلیلی از کار بیفتد، آنگاه کل دستگاه‌های هوشمند متصل به آن نیز از کار خواهند افتاد. البته اگر اتصال اینترنت شما نیز قطع شود، آنگاه این قضیه به‌معنای ایجاد اخلالی بزرگ در شبکه هوشمند خانگی شما خواهد بود. در اینجا تفاوت با هاب در این است که سیستم‌های هاب محور مستعد بروز مشکلات دیگری نیز هستند. مثلا در صورت خرابی شبکه SmartThings سامسونگ، حتی با داشتن اتصال وای‌فای نیز بازهم عملکردهای خانه هوشمند شما، مختل خواهند شد. در نهایت اینکه همانند بسیاری از چیزهای دیگر، افزودن پیچیدگی‌ها باعث بروز مشکلات بیشتری می‌شود.

آیا در خانه هوشمند خود به یک هاب نیاز داریم؟

جواب مشخصی برای این پرسش وجود ندارد. اگر صرفا در سیستم هوشمند خانگی خود چند عدد لامپ و کلید دارید و در نهایت هم می‌خواهید که یک اسپیکر هوشمند را به آن‌ها اضافه کنید، آنگاه نیازی به هاب نخواهید داشت. اگر هم می‌خواهید که مثلا تمامی کلیدهای لامپ‌های خانه خود را جایگزین کرده، در هر اتاق حسگر حرکتی قرار دهید و یا اینکه به دنبال پروژه‌های پیچیده‌تر هستید، آنگاه می‌توان گفت که به یک هاب نیاز خواهید داشت.

نوشته هاب خانه هوشمند چیست و آیا به آن نیاز داریم؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

سرویس PlayStation Plus Video Pass چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

شرکت سونی در حال حاضر مشغول کار بر روی پروژه‌های گوناگونی است تا بتواند تجربه بهتری را به کاربران کنسول‌های پلی‌استیشن ارائه دهد. یکی از این موارد، PlayStation Plus Video Pass بوده که قصد داریم در این مطلب توضیحاتی را در رابطه با آن به شما ارائه دهیم.

PlayStation Plus Video Pass چیست؟

PlayStation Plus Video Pass یکی از سرویس‌های ویدیویی جدید سونی بوده که اکنون در لهستان در حال تست است. نیک مگوایر (Nick Maguire)؛ سرپرست جهانی اشتراک‌های این شرکت می‌گوید که فعلا مشغول پیدا کردن بینش‌ها و ترجیحات کاربران بوده تا بتوانند بقا و زیست‌پذیری این پروژه را مشخص کنند.

در فاز آزمایشی این پروژه که قرار است تا یک سال ادامه داشته باشد، کاربران لهستانی این سرویس به 21 سریال و فیلم متعلق به Sony Pictures دسترسی خواهند داشت. جهت استریم این محتواها، کاربران باید افزونه Video Pass را بر روی پلی‌استیشن 4 یا 5 خود نصب کرده و سپس با استفاده از اطلاعات PSN خود، وارد شوند.

PlayStation Plus Video Pass

محتواهای قابل دسترسی در این سرویس

از فیلم‌های مشهور موجود در PlayStation Plus Video Pass می‌توان به Jumanji: The Next Level، Bloodshot ،Charlie’s Angels ،Zombieland 2: Double Tap و Venom اشاره کرد. سریال‌های تلویزیونی نیز شامل SuperMansion (فصل 1 الی 3)، Future Man (فصل 1 الی 3)، Deadly Class (فصل 1)، Community (فصل 1 الی 6)، SWAT (فصل 1 الی 2) و Lost Girl (فصل 1 الی 5) می‌شوند. این محتواها دارای یک چرخش سه ماهه هستند.

تسلط هر چه بیشتر بر دنیای فیلم‌ها نه‌تنها برای سونی درآمد بیشتر، بلکه وفاداری بیشتری را نیز از جانب مشتری‌ها به همراه خواهد داشت. این در حالی است که این شرکت به استناد به تغییر در تقاضای مشتریان، فروش فیلم و سریال در PlayStation Store را متوقف کرده است. همچنین این شرکت در چند ماه گذشته مشغول جداسازی بخش ویدیویی خود بوده است.

تاریخ توقف فروش فیلم در فروشگاه پلی‌استیشن، 9 شهریور 1400 (31 اوت 2021) خواهد بود. البته کاربرانی که پیش از این تاریخ خریدی انجام داده‌اند، همچنان می‌توانند بر روی کنسول‌ها و گوشی موبایل خود به این محتواها دسترسی پیدا کنند.

آیا ویدیوهای فروشگاه پلی‌استیشن به Video Pass نیز خواهند آمد؟

PlayStation Plus Video Pass

در صورت راه‌اندازی نهایی این سرویس، هنوز معلوم نیست که آیا ویدیوهای فروشگاه پلی‌استیشن نیز بر روی آن موجود خواهند شد یا خیر، اما نقشه‌هایی جهت لایسنس کردن این محتواها برای اشخاص ثالث، وجود دارند. Sony Pictures بریتانیا، فروش کانال‌های رایگان (FTA) خود به Narrative Capital را که یک شرکت سرمایه‌گذاری رسانه‌ای در ایالات متحده بوده، اعلام کرده است.

بخش Sony Pictures Entertainment نیز قراردادهای لایسنس را با Netflix و Disney به امضا رسانده و بدین ترتیب ویدیوهای آن نیز بر روی این 2 پلتفرم، به نمایش درخواهند آمد. در نهایت بهتر است که جهت مشاهده نتیجه نهایی، منتظر گذر زمان بمانیم.

نوشته سرویس PlayStation Plus Video Pass چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

نسبت تصویر یا همان Aspect Ratio چیست؟

به احتمال زیاد در هنگام خرید یک مانیتور جدید و یا در کل در فضای فیلم‌سازی و عکاسی، با واژه Aspect Ratio یا همان نسبت تصویر، برخورد کرده‌اید. در این مطلب قصد داریم که توضیحاتی را در رابطه با این مفهوم ریاضی، به شما ارائه دهیم.

نسبت تصویر در ویدیو و عکاسی

Aspect Ratio به‌معنای نسبت عرض و ارتفاع یک شکل 4 طرفه همانند تلویزیون است. این نسبت به خود ابعاد فیزیکی اشاره نکرده و در عوض رابطه ابعاد (عرض و ارتفاع) با یکدیگر را نشان می‌دهد. اگر طول و عرض یک شکل با هم برابر باشند، آنگاه نسبت آن نیز 1:1 است. نسبت تصویر را با اعداد کامل همانند 3:2 و یا اعداد اعشاری همانند 1.5:1 نشان می‌دهند.

با استفاده از نسبت ابعاد می‌توانید از طریق عرض، ارتفاع را به دست آورید و بالعکس. رایج‌ترین Aspect Ratio نیز 16:9 است. عدد 16 عرض و 9 نیز ارتفاع را نشان می‌دهد. در سینما نسبت تصویر به شکل فریم فیلم اشاره می‌کند و دو نوع رایج آن، 1.85:1 یا نمایشگر عریض و همچنین 2.39:1 هستند. به همین دلیل است که در هنگام تماشای اکثر فیلم‌ها، حاشیه‌های سیاهی را در بالا و پایین فیلم، مشاهده می‌کنید.

نمایشگرهای گوناگونی در این زمینه وجود دارند. مثلا مانیتورهای فوق عریض مورد علاقه گیمرها، دارای نسبت ابعاد 2.37:1 یا همان 21:9 بوده و حتی برخی از مانیتورهای نیز دارای نسبت 32:9 هستند.

این مطلب را نیز بخوانید: زمان پاسخگویی مانیتور چیست و چه اهمیتی دارد؟

استفاده از محاسبه‌گر Aspect Ratio

اگر می‌خواهید که محتوای خاصی همانند تصویر را برای دستگاه مشخصی همانند گوشی همراه تنظیم کنید، آنگاه چنین ابزاری می‌تواند برای شما مفید باشد. از طریق این ابزار می‌توانید عرض و ارتفاع یک مستطیل را وارد کرده و سپس نسبت تصویر را به دست آورید یا بالعکس.

نسبت تصویر

به‌عنوان مثال، جهت به دست آوردن ارتفاع بر اساس عرض و نسبت ابعاد، باید نسبت موردنظر را در فیلدهای W1 و H1 وارد کرده و سپس پهنای فیزیکی را در فیلد W2 وارد کنید. در ادامه محاسبه‌گر ارتفاع مربوطه را در فیلد H2 به شما نمایش می‌دهد.

نسبت تصویر

با وارد کردن ابعاد در فیلدهای W1 و H1 می‌توانید نسبت ابعاد را مشاهده کنید. در تصویر بالا، در بالای کادر “Example” می‌توانید Aspect Ratio موردنظر را مشاهده کنید. در نهایت اینکه بهتر است هر زمانی که قصد ویرایش ابعاد تصویری را داشته باشید، آنگاه حواستان به نسبت تصویر نیز باشد تا بدین ترتیب از کشیدگی و یا جمع شدن بیش‌ از اندازه تصویر خود، جلوگیری کنید.

نوشته نسبت تصویر یا همان Aspect Ratio چیست؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

منظور از کارت گرافیک Lite Hash Rate چیست و آیا برای بازی مناسب است؟

در سال 2021، طمع ماینرها برای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال باعث شده تا با کمبود شدید کارت گرافیک‌‎ها مواجه شویم. اکنون کارت گرافیک‌هایی که برای گیمرها ساخته شده تا از بازی کردن لذت ببرند، در اختیار اهداف سودجویانه ماینرها قرار گرفته‌اند. اینجاست که کارت گرافیک های Lite Hash Rate وارد عمل می‌شوند.

کارت گرافیک‌های Lite Hash Rate برای گیمرها هستند

انویدیا نسخه Lite Hash Rate یا همان LHR کارت گرافیک‌های سری RTX خود را معرفی کرد تا استخراج ارز دیجیتال را دشوارتر کرده، اما عملکرد بازی‌ها افتی را تجربه نکند. در مارس 2021 بود که این شرکت به‌صورت اتفاقی، قفل ضد ماین کارت گرافیک‌های RTX 3060 را باز کرد. حال انویدیا قصد دارد که اقدامی دیگر و البته بزرگ‌تر را در این رابطه انجام دهد.

اگر سری به خرده‌‌فروشی‌های مختلف زده باشید، آنگاه حتما فهمیده‌اید که قیمت کارت گرافیک‌ها در بازار، چندین برابر شده است. دلیل این افزایش قیمت نیز به کمبود موجودی در انبار و همچنین افزایش قیمت توسط فروشندگان (به دلیل کمبود موجودی) بازمی‌گردد.

خود کمبود موجودی انبار نیز به دلیل شیوع ویروس کرونا و اختلال در زنجیره تأمین، نیاز به سخت‌افزارهای بیشتر به دلیل در خانه ماندن افراد و همچنین طمع ماینرها جهت ثروتمند شدن از طریق استخراج ارزهای دیجیتال، تشدید شده است.

استخراج ارز دیجیتال چیست؟

گرافیک Lite Hash Rate

ارزهای دیجیتال همانند بیت‌کوین، اتریوم و دوج‌ کوین به وسیله فرایند ماینینگ تولید می‌شوند. در این فرایند، کامپیوترها باید مسائل ریاضی موجود در سیستم بلاک‌چین (یک دفتر کل که تراکنش‌های مربوط به یک ارز دیجیتال خاص را ردیابی می‌کند). را حل کنند. هر کس زودتر بتواند مسئله‌ای را حل کند، آنگاه پاداش حل آن مسئله نیز به وی داده خواهد شد.

لازم هم نیست که بگوییم با داشتن مقدار نه‌چندان زیادی از ارزهایی همانند بیت‌کوین و یا اتریوم می‌توان سریعا ثروتمند شد. نیازمندی‌های این فضیه نیز مصرف انرژی الکتریسیته و البته سخت‌افزار مناسب است. در حال حاضر کارت گرافیک‌های مخصوص بازی، بهترین گزینه جهت استخراج ارزهای دیجیتال پرطرفدار هستند.

کارت گرافیک‌ها جهت استخراج ارزهای دیجیتال از جمله بیت‌کوین مناسب بوده، اما دستگاه‌های ASIC حتی می‌توانند گزینه بهتری جهت انجام این کار باشند. البته این دستگاه‌ها به دلایلی برای سایر ارزهای دیجیتال، به اندازه بیت‌کوین مناسب نیستند.

در نهایت اینکه هنوز هم بهترین راه جهت استخراج رمزارزهای پرطرفدار به استثنای بیت‌کوین، استفاده از کارت گرافیک است. هر ماینر چندین کارت گرافیک را به‌صورت همزمان و یکجا خریداری می‌کند، دیگر خودتان می‌توانید تأثیر چنین اقداماتی را بر بازار این سخت‌افزار، تصور کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: Nvidia Resizable BAR چیست و تا چه حد بر اجرای بازی‌ها تأثیر دارد؟

کارت‌ گرافیک های Lite Hash Rate شرکت انویدیا

انویدیا قصد دارد تا با سری جدید کارت گرافیک‌های RTX 3080 ،RTX 3070 و RTX 3060 Ti، کارت گرافیک‌های خود را به‌ جای ماینرها، در دسترس بازی‌بازان قرار دهد. این کارت‌ها با برچسب جداگانه نیز به فروش رسیده و می‌توانند استخراج اتریوم را تشخیص داده و بنابراین هش ریت را تا 50 درصد کاهش دهند. البته انویدیا کارت گرافیک‌های مخصوص بازار ارزهای دیجیتال را نیز معرفی کرده تا بدین ترتیب نیاز ماینرها را به خرید کارت گرافیک‌های مخصوص بازی، کاهش دهد.

انویدیا می‌گوید که عملکرد بازی‌ها در کارت گرافیک‌های سری LHR تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد. این کارت‌ها عملکرد ماینینگ اتریوم و سایر پروژه‌های مرتبط با آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. البته رمزارزهایی همانند دوج کوین نیز وجود دارند که از شبکه اتریوم استفاده نکرده و احتمالا کارت گرافیک‌های سری LHR نیز نمی‌توانند استخراج آن‌ها را تشخیص دهند.

حتی اگر هجوم ماینرها به کارت‌های انویدیا کاهش پیدا کند، آنگاه بازهم معلوم نیست که برنامه LHR بتواند کارت گرافیک‌های موجود در قفسه فروشگاه‌ها را افزایش دهد. مثلا RTX 3060 در ابتدا دارای قفل ضد ماینینگ بود، اما سریعا به فروش رسید. از کجا معلوم که چنین چیزی نیز برای کارت‌های جدید این شرکت رخ ندهد، مخصوصا با توجه به اینکه نیازهای بسیاری از سوی بازی‌بازان وجود داشته که هنوز رفع نشده‌اند.

در هر صورت، این حرکت را می‌توان قدمی مثبت جهت افزایش موجودی کارت گرافیک‌ها در فروشگاه‌ها دانست، البته با این فرض که انویدیا مجددا با مواردی همچون عرضه به‌روزرسانی نرم‌افزاری، نقشه‌های خود را خراب نکند.

نوشته منظور از کارت گرافیک Lite Hash Rate چیست و آیا برای بازی مناسب است؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

منظور از کارت گرافیک Lite Hash Rate چیست و آیا برای بازی مناسب است؟

در سال 2021، طمع ماینرها برای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال باعث شده تا با کمبود شدید کارت گرافیک‌‎ها مواجه شویم. اکنون کارت گرافیک‌هایی که برای گیمرها ساخته شده تا از بازی کردن لذت ببرند، در اختیار اهداف سودجویانه ماینرها قرار گرفته‌اند. اینجاست که کارت گرافیک های Lite Hash Rate وارد عمل می‌شوند.

کارت گرافیک‌های Lite Hash Rate برای گیمرها هستند

انویدیا نسخه Lite Hash Rate یا همان LHR کارت گرافیک‌های سری RTX خود را معرفی کرد تا استخراج ارز دیجیتال را دشوارتر کرده، اما عملکرد بازی‌ها افتی را تجربه نکند. در مارس 2021 بود که این شرکت به‌صورت اتفاقی، قفل ضد ماین کارت گرافیک‌های RTX 3060 را باز کرد. حال انویدیا قصد دارد که اقدامی دیگر و البته بزرگ‌تر را در این رابطه انجام دهد.

اگر سری به خرده‌‌فروشی‌های مختلف زده باشید، آنگاه حتما فهمیده‌اید که قیمت کارت گرافیک‌ها در بازار، چندین برابر شده است. دلیل این افزایش قیمت نیز به کمبود موجودی در انبار و همچنین افزایش قیمت توسط فروشندگان (به دلیل کمبود موجودی) بازمی‌گردد.

خود کمبود موجودی انبار نیز به دلیل شیوع ویروس کرونا و اختلال در زنجیره تأمین، نیاز به سخت‌افزارهای بیشتر به دلیل در خانه ماندن افراد و همچنین طمع ماینرها جهت ثروتمند شدن از طریق استخراج ارزهای دیجیتال، تشدید شده است.

استخراج ارز دیجیتال چیست؟

گرافیک Lite Hash Rate

ارزهای دیجیتال همانند بیت‌کوین، اتریوم و دوج‌ کوین به وسیله فرایند ماینینگ تولید می‌شوند. در این فرایند، کامپیوترها باید مسائل ریاضی موجود در سیستم بلاک‌چین (یک دفتر کل که تراکنش‌های مربوط به یک ارز دیجیتال خاص را ردیابی می‌کند). را حل کنند. هر کس زودتر بتواند مسئله‌ای را حل کند، آنگاه پاداش حل آن مسئله نیز به وی داده خواهد شد.

لازم هم نیست که بگوییم با داشتن مقدار نه‌چندان زیادی از ارزهایی همانند بیت‌کوین و یا اتریوم می‌توان سریعا ثروتمند شد. نیازمندی‌های این فضیه نیز مصرف انرژی الکتریسیته و البته سخت‌افزار مناسب است. در حال حاضر کارت گرافیک‌های مخصوص بازی، بهترین گزینه جهت استخراج ارزهای دیجیتال پرطرفدار هستند.

کارت گرافیک‌ها جهت استخراج ارزهای دیجیتال از جمله بیت‌کوین مناسب بوده، اما دستگاه‌های ASIC حتی می‌توانند گزینه بهتری جهت انجام این کار باشند. البته این دستگاه‌ها به دلایلی برای سایر ارزهای دیجیتال، به اندازه بیت‌کوین مناسب نیستند.

در نهایت اینکه هنوز هم بهترین راه جهت استخراج رمزارزهای پرطرفدار به استثنای بیت‌کوین، استفاده از کارت گرافیک است. هر ماینر چندین کارت گرافیک را به‌صورت همزمان و یکجا خریداری می‌کند، دیگر خودتان می‌توانید تأثیر چنین اقداماتی را بر بازار این سخت‌افزار، تصور کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: Nvidia Resizable BAR چیست و تا چه حد بر اجرای بازی‌ها تأثیر دارد؟

کارت‌ گرافیک های Lite Hash Rate شرکت انویدیا

انویدیا قصد دارد تا با سری جدید کارت گرافیک‌های RTX 3080 ،RTX 3070 و RTX 3060 Ti، کارت گرافیک‌های خود را به‌ جای ماینرها، در دسترس بازی‌بازان قرار دهد. این کارت‌ها با برچسب جداگانه نیز به فروش رسیده و می‌توانند استخراج اتریوم را تشخیص داده و بنابراین هش ریت را تا 50 درصد کاهش دهند. البته انویدیا کارت گرافیک‌های مخصوص بازار ارزهای دیجیتال را نیز معرفی کرده تا بدین ترتیب نیاز ماینرها را به خرید کارت گرافیک‌های مخصوص بازی، کاهش دهد.

انویدیا می‌گوید که عملکرد بازی‌ها در کارت گرافیک‌های سری LHR تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد. این کارت‌ها عملکرد ماینینگ اتریوم و سایر پروژه‌های مرتبط با آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. البته رمزارزهایی همانند دوج کوین نیز وجود دارند که از شبکه اتریوم استفاده نکرده و احتمالا کارت گرافیک‌های سری LHR نیز نمی‌توانند استخراج آن‌ها را تشخیص دهند.

حتی اگر هجوم ماینرها به کارت‌های انویدیا کاهش پیدا کند، آنگاه بازهم معلوم نیست که برنامه LHR بتواند کارت گرافیک‌های موجود در قفسه فروشگاه‌ها را افزایش دهد. مثلا RTX 3060 در ابتدا دارای قفل ضد ماینینگ بود، اما سریعا به فروش رسید. از کجا معلوم که چنین چیزی نیز برای کارت‌های جدید این شرکت رخ ندهد، مخصوصا با توجه به اینکه نیازهای بسیاری از سوی بازی‌بازان وجود داشته که هنوز رفع نشده‌اند.

در هر صورت، این حرکت را می‌توان قدمی مثبت جهت افزایش موجودی کارت گرافیک‌ها در فروشگاه‌ها دانست، البته با این فرض که انویدیا مجددا با مواردی همچون عرضه به‌روزرسانی نرم‌افزاری، نقشه‌های خود را خراب نکند.

نوشته منظور از کارت گرافیک Lite Hash Rate چیست و آیا برای بازی مناسب است؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هر آنچه که بایستی در رابطه با جنبش سایفرپانک (Cypherpunk) و اهداف آن بدانید

با افزایش محبوبیت ارزهای دیجیتال و بلاک‌چین، گروه‌ها و افراد سایفرپانک (Cypherpunk) بیشتری نیز در حال سر برآوردن هستند. چنین موضوعی اکنون تبدیل به یکی از نگرانی‌های قانون و مقامات دولتی شده است. در این مطلب قصد داریم که به شما بگوییم سایفرپانک‌ها که بوده، این افراد از کجا آمده و خواهان چه چیزی هستند.

سایفرپانک و تاریخچه آن

جنبش سایفرپانک، تاریخ تولد مشخصی ندارد. البته می‌توان ریشه‌های این گروه را به اواسط دهه 1970 میلادی؛ یعنی زمانی که دولت ایالات‌‍ متحده استاندارد رمزنگاری داده (DES) را منتشر کرده و همچنین مارتین هلمان (Martin Hellman) و ویتفیلد دیفی (Whitfield Diffie)، در زمینه مطالعه رمزنگاری کلید عمومی پیشگام بودند، نسبت داد.

پیش از این، رمزنگاری بسیار کم کاربرد بود و بیشتر توسط نیروهای نظامی و آژانس‌های جاسوسی مورد استفاده قرار می‌گرفت و حجم بالایی از این کار نیز محرمانه و طبقه‌بندی شده بود. در سال 1992، سه دوست یعنی اریک هیوز (Eric Hughes)، تیموتی می (Timothy May) و جان گیلمور (John Gilmore)، جلسه‌ای را تشکیل دادند که در نهایت باعث ظهور جنبش سایفرپانک شد.

سایفرپانک

هیوز یک ریاضی‌دان در دانشگاه کالیفرنیا برکلی، می یک تاجر در اینتل و گیلمور نیز یک دانشمند کامپیوتر در Sun Microsystems (اکنون در مالکیت اوراکل است) بود. این سه به بحث در رابطه با رمزنگاری و حریم خصوصی پرداختند. در حوالی همین مواقع، هیوز، می و گیلمور، چندین پروژه را که هدف آن‌ها جلب توجه افرادی با ذهن‌های مشابه بود، راه‌اندازی کردند. هیوز یک لیست ارسال ایمیل سایفرپانک و اولین ارسال کننده مجدد ایمیل‌های ناشناس را راه‌اندازی کرد. می نیز مانیفست آنارشی رمزنگاری (The Crypto Anarchist Manifesto) را منتشر کرد.

با دیدن این حرکت‌ها در فضای سایبری، برنامه‌نویس، نویسنده و فعال حقوق مدنی جودیس جود میلهون (Judith Jude Milhon)، واژه سایفرپانک را که ترکیبی از واژه سایفر (Cipher) و ژانر علمی تخیلی سایبرپانک است، به وجود آورد. البته در این بین وی واژه “Cipher” را به “Cypher” تغییر داد. در سال 1993، هیوز قطعه‌ای از کار را نوشت و منتشر کرد که در واقع نمایانگر جنبش سایفرپانک بود؛ A Cypherpunk’s Manifesto.

این مطلب را نیز بخوانید: هک چیست و هکر کیست؟

اهداف جنبش سایفرپانک

سایفرپانک

در بیانیه سایفرپانک آمده: “حریم خصوصی یکی از نیازهای یک جامعه باز در عصر الکترونیک است. حریم خصوصی به معنای پنهان‌کاری نیست. یک مسئله خصوصی چیزی است که شخصی نمی‌خواهد تمام دنیا از آن باخبر شود، اما یک مسئله پنهان چیزی است که شخصی نمی‌خواهد هیچ‌کسی از آن مطلع شود. حریم خصوصی به‌معنای در اختیار داشتن قدرت این است که هر شخصی به میل خود، هویت و اطلاعات خویش را در اختیار جهان قرار دهد.”

جنبش سایفرپانک می‌خواهد که کاربران بتوانند بدون دخالت دولت و شرکت‌ها، در مورد مخفی و یا فاش کردن اطلاعات خود تصمیم بگیرند. بسیاری از سایفرپانک‌ها بر این اعتقاد هستند که دولت‌ها اطلاعات بسیاری را از شهروندان در اختیار دارند و افشاگری‌های افرادی همانند ادوارد اسنودن (Edward Snowden) نیز این موضوع را تأیید می‌کند.

جنبش سایفرپانک مدافع عدم دخالت دولت و بانک‌های مرکزی در تراکنش‌های پولی بوده و همچنین اعتقاد دارد که چنین نهادهایی نمی‌توانند از تقلب، اختلاس و پولشویی جلوگیری کنند. این موضوع یکی از مباحث اصلی در رابطه با تولد رمزارزهایی همانند بیت‌کوین است.

یک سایفرپانک چه کاری انجام می‌دهد؟

سایفرپانک

در این رابطه در مانیفست آمده که: “ما سایفرپانک‌ها خود را ملزم به ایجاد سیستمی ناشناس کرده‌ایم. ما با استفاده از رمزنگاری، ایمیل‌رسانی ناشناس، امضا و پول دیجیتال، از حریم خصوصی خود محافظت می‌کنیم.”

سایفرپانک‌ها جهت حمایت از جنبش خود، عملکردهای رمز محوری را ایجاد کرده‌اند. مثلا در سال 1997، آدام بک (Adam Back) سیستم تراکنشی Hashcash را توسعه داد که از آن جهت محدود کردن ایمیل‌های اسپم و حملات سایبری، استفاده می‌شد.

در سال 1998 نیز مهندس کامپیوتر وی دای (Wei Dai) یک طرح پیشنهادی را ارائه داد که در مورد نوعی پول دوم صحبت می‌کرد. این یک سیستم پول الکترونیکی ناشناس و توزیع شده بود که می‌توان آن را الگویی برای توسعه رمزارزهایی همانند بیت‌کوین دانست. تأثیر دای به حدی بود که ریزواحد اتر را Wei می‌نامند.

در سال 2004، هال فینی (Hal Finney) اولین سیستم اثبات کار قابل استفاده مجدد را که بعدها به‌عنوان پایه ارزهای دیجیتال شناخته شد، ایجاد کرد. فینی اولین دریافت کننده بیت‌کوین نیز هست (در سال 2009). کدها و اسکریپت‌های سایفرپانک‌ها به‌صورت رایگان در فضای اینترنت وجود دارند تا بدین ترتیب امکان ویرایش و بهبود آن‌ها توسط سایرین میسر شود.

سایفرپانک‌های برجسته

سایفرپانک

هیوز در A Cypherpunk’s Manifesto می‌نویسد که شخصیت و هویت اصلی سایفرپانک‌ها چندان مهم نیست و بنابراین می‌توان گفت که این جنبش بیشتر جنبه زیرزمینی دارد. البته در هر صورت برخی از سایفرپانک‌ها توانسته‌اند که شهرتی را برای خود دست و پا کنند.

  • جولیان آسانژ (Julian Assange): آسانژ بنیان‌گذار WikiLeaks و احتمالا مشهورترین سایفرپانک این لیست است. این وب‌سایت در سال 2006 پایه‌گذاری شده و در 2010 به شهرت رسید، اما آسانژ می‌گوید که از 1993 یا 1994 به این جنبش پیوسته است.
  • جاکوب اپلبام (Jacob Appelbaum): یکی از توسعه‌دهندگان مرورگر Tor و سخنگوی صوتی وب‌سایت WikiLeaks است.
  • برام کوهن (Bram Cohen): بنیان‌گذار پلتفرم به‌اشتراک‌گذاری فایل BitTorrent و همچنین پنیان‌گذار Chia Network و توسعه‌دهنده ارز دیجیتال چیا (Chia) است.
  • ساتوشی ناکاموتو: بنیان‌گذار بیت‌کوین است. شوربختانه غیر از این مورد، اطلاعات چندان دیگری در رابطه با وی در اختیار نیست.
  • ادوارد اسنودن (Edward Snowden): هر چند که به‌عنوان یک سایفرپانک شناخته نشده است، اما در هر صورت اقدامات وی توانسته که اعتبار بیشتری به جنبش سایفرپانک بدهد.

نوشته هر آنچه که بایستی در رابطه با جنبش سایفرپانک (Cypherpunk) و اهداف آن بدانید اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هر آنچه که بایستی در رابطه با جنبش سایفرپانک (Cypherpunk) و اهداف آن بدانید

با افزایش محبوبیت ارزهای دیجیتال و بلاک‌چین، گروه‌ها و افراد سایفرپانک (Cypherpunk) بیشتری نیز در حال سر برآوردن هستند. چنین موضوعی اکنون تبدیل به یکی از نگرانی‌های قانون و مقامات دولتی شده است. در این مطلب قصد داریم که به شما بگوییم سایفرپانک‌ها که بوده، این افراد از کجا آمده و خواهان چه چیزی هستند.

سایفرپانک و تاریخچه آن

جنبش سایفرپانک، تاریخ تولد مشخصی ندارد. البته می‌توان ریشه‌های این گروه را به اواسط دهه 1970 میلادی؛ یعنی زمانی که دولت ایالات‌‍ متحده استاندارد رمزنگاری داده (DES) را منتشر کرده و همچنین مارتین هلمان (Martin Hellman) و ویتفیلد دیفی (Whitfield Diffie)، در زمینه مطالعه رمزنگاری کلید عمومی پیشگام بودند، نسبت داد.

پیش از این، رمزنگاری بسیار کم کاربرد بود و بیشتر توسط نیروهای نظامی و آژانس‌های جاسوسی مورد استفاده قرار می‌گرفت و حجم بالایی از این کار نیز محرمانه و طبقه‌بندی شده بود. در سال 1992، سه دوست یعنی اریک هیوز (Eric Hughes)، تیموتی می (Timothy May) و جان گیلمور (John Gilmore)، جلسه‌ای را تشکیل دادند که در نهایت باعث ظهور جنبش سایفرپانک شد.

سایفرپانک

هیوز یک ریاضی‌دان در دانشگاه کالیفرنیا برکلی، می یک تاجر در اینتل و گیلمور نیز یک دانشمند کامپیوتر در Sun Microsystems (اکنون در مالکیت اوراکل است) بود. این سه به بحث در رابطه با رمزنگاری و حریم خصوصی پرداختند. در حوالی همین مواقع، هیوز، می و گیلمور، چندین پروژه را که هدف آن‌ها جلب توجه افرادی با ذهن‌های مشابه بود، راه‌اندازی کردند. هیوز یک لیست ارسال ایمیل سایفرپانک و اولین ارسال کننده مجدد ایمیل‌های ناشناس را راه‌اندازی کرد. می نیز مانیفست آنارشی رمزنگاری (The Crypto Anarchist Manifesto) را منتشر کرد.

با دیدن این حرکت‌ها در فضای سایبری، برنامه‌نویس، نویسنده و فعال حقوق مدنی جودیس جود میلهون (Judith Jude Milhon)، واژه سایفرپانک را که ترکیبی از واژه سایفر (Cipher) و ژانر علمی تخیلی سایبرپانک است، به وجود آورد. البته در این بین وی واژه “Cipher” را به “Cypher” تغییر داد. در سال 1993، هیوز قطعه‌ای از کار را نوشت و منتشر کرد که در واقع نمایانگر جنبش سایفرپانک بود؛ A Cypherpunk’s Manifesto.

این مطلب را نیز بخوانید: هک چیست و هکر کیست؟

اهداف جنبش سایفرپانک

سایفرپانک

در بیانیه سایفرپانک آمده: “حریم خصوصی یکی از نیازهای یک جامعه باز در عصر الکترونیک است. حریم خصوصی به معنای پنهان‌کاری نیست. یک مسئله خصوصی چیزی است که شخصی نمی‌خواهد تمام دنیا از آن باخبر شود، اما یک مسئله پنهان چیزی است که شخصی نمی‌خواهد هیچ‌کسی از آن مطلع شود. حریم خصوصی به‌معنای در اختیار داشتن قدرت این است که هر شخصی به میل خود، هویت و اطلاعات خویش را در اختیار جهان قرار دهد.”

جنبش سایفرپانک می‌خواهد که کاربران بتوانند بدون دخالت دولت و شرکت‌ها، در مورد مخفی و یا فاش کردن اطلاعات خود تصمیم بگیرند. بسیاری از سایفرپانک‌ها بر این اعتقاد هستند که دولت‌ها اطلاعات بسیاری را از شهروندان در اختیار دارند و افشاگری‌های افرادی همانند ادوارد اسنودن (Edward Snowden) نیز این موضوع را تأیید می‌کند.

جنبش سایفرپانک مدافع عدم دخالت دولت و بانک‌های مرکزی در تراکنش‌های پولی بوده و همچنین اعتقاد دارد که چنین نهادهایی نمی‌توانند از تقلب، اختلاس و پولشویی جلوگیری کنند. این موضوع یکی از مباحث اصلی در رابطه با تولد رمزارزهایی همانند بیت‌کوین است.

یک سایفرپانک چه کاری انجام می‌دهد؟

سایفرپانک

در این رابطه در مانیفست آمده که: “ما سایفرپانک‌ها خود را ملزم به ایجاد سیستمی ناشناس کرده‌ایم. ما با استفاده از رمزنگاری، ایمیل‌رسانی ناشناس، امضا و پول دیجیتال، از حریم خصوصی خود محافظت می‌کنیم.”

سایفرپانک‌ها جهت حمایت از جنبش خود، عملکردهای رمز محوری را ایجاد کرده‌اند. مثلا در سال 1997، آدام بک (Adam Back) سیستم تراکنشی Hashcash را توسعه داد که از آن جهت محدود کردن ایمیل‌های اسپم و حملات سایبری، استفاده می‌شد.

در سال 1998 نیز مهندس کامپیوتر وی دای (Wei Dai) یک طرح پیشنهادی را ارائه داد که در مورد نوعی پول دوم صحبت می‌کرد. این یک سیستم پول الکترونیکی ناشناس و توزیع شده بود که می‌توان آن را الگویی برای توسعه رمزارزهایی همانند بیت‌کوین دانست. تأثیر دای به حدی بود که ریزواحد اتر را Wei می‌نامند.

در سال 2004، هال فینی (Hal Finney) اولین سیستم اثبات کار قابل استفاده مجدد را که بعدها به‌عنوان پایه ارزهای دیجیتال شناخته شد، ایجاد کرد. فینی اولین دریافت کننده بیت‌کوین نیز هست (در سال 2009). کدها و اسکریپت‌های سایفرپانک‌ها به‌صورت رایگان در فضای اینترنت وجود دارند تا بدین ترتیب امکان ویرایش و بهبود آن‌ها توسط سایرین میسر شود.

سایفرپانک‌های برجسته

سایفرپانک

هیوز در A Cypherpunk’s Manifesto می‌نویسد که شخصیت و هویت اصلی سایفرپانک‌ها چندان مهم نیست و بنابراین می‌توان گفت که این جنبش بیشتر جنبه زیرزمینی دارد. البته در هر صورت برخی از سایفرپانک‌ها توانسته‌اند که شهرتی را برای خود دست و پا کنند.

  • جولیان آسانژ (Julian Assange): آسانژ بنیان‌گذار WikiLeaks و احتمالا مشهورترین سایفرپانک این لیست است. این وب‌سایت در سال 2006 پایه‌گذاری شده و در 2010 به شهرت رسید، اما آسانژ می‌گوید که از 1993 یا 1994 به این جنبش پیوسته است.
  • جاکوب اپلبام (Jacob Appelbaum): یکی از توسعه‌دهندگان مرورگر Tor و سخنگوی صوتی وب‌سایت WikiLeaks است.
  • برام کوهن (Bram Cohen): بنیان‌گذار پلتفرم به‌اشتراک‌گذاری فایل BitTorrent و همچنین پنیان‌گذار Chia Network و توسعه‌دهنده ارز دیجیتال چیا (Chia) است.
  • ساتوشی ناکاموتو: بنیان‌گذار بیت‌کوین است. شوربختانه غیر از این مورد، اطلاعات چندان دیگری در رابطه با وی در اختیار نیست.
  • ادوارد اسنودن (Edward Snowden): هر چند که به‌عنوان یک سایفرپانک شناخته نشده است، اما در هر صورت اقدامات وی توانسته که اعتبار بیشتری به جنبش سایفرپانک بدهد.

نوشته هر آنچه که بایستی در رابطه با جنبش سایفرپانک (Cypherpunk) و اهداف آن بدانید اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

NFT چیست و آیا ارزش خرید دارد؟

این روزها بحث بر سر NFTها یا همان توکن‌های غیرقابل معاوضه (Non-Fungible Token) زیاد است. حال اگر می‌خواهید بدانید که NFT واقعا چیست، آنگاه این مطلب برای شما مفید خواهد بود.

NFT چیست؟

توکن‌های غیرقابل معاوضه محصول بلاک‌چین هستند. اصطلاح “توکن” مربوط به بلاک‌چین و فضای ارزهای دیجیتال بوده و “قابل معاوضه یا همان Fungible” نیز واژه‌ای در حوزه مالی و اقتصاد است.

توکن

بلاک‌چین نوعی ضبط داده بوده، به نوعی که آخرین قطعه از یک بلاک، اولین قطعه بلاک بعدی است. دستکاری در اطلاعات بلاک‌چین عملا غیرممکن است، زیرا هر تغییر در یک بلاک، کل زنجیره (چین) را بر هم می‌زند. رمزارزها از بلاک‌چین استفاده کرده و تنها در همین زمینه با NFTها اشتراک دارند.

توکن‌ها، مصنوعات دیجیتال ایجاد شده در فضای بلاک‌چین هستند. به وسیله فرایند ماینینگ، توکن‌های منحصربه‌فرد و غیرقابل بازآفرینی، به وجود می‌آیند. در دنیای رمزارزها، توکن‌ها همان چیزی هستند که دارای ارزش بوده و قابل معاوضه هستند، این در حالی است که NFTها غیرقابل معاوضه هستند.

توکن‌‎های قابل معاوضه و غیرقابل معاوضه

NFT

توکن‌های بلاک‌چین، منحصربه‌فرد بوده، اما در عین حال نیز ارزشی به اندازه سایر توکن‌های این شبکه دارند (یعنی می‌توان آن‌ها را با یکدیگر معاوضه نمود). می‌توان این موضوع را به وضعیت اسکناس‌ها تشبیه کرد. مثلا هر اسکناس یک دلاری دارای یک شماره سریال بوده (منحصربه‌فرد است)، اما از طرفی هم بیشتر و یا کمتر از یک اسکناس یک دلاری دیگر، ارزش ندارد.

حال بیایید تصور کنیم که شماره سریال اسکناس‌ها را بر روی یک اثر هنری حک کرده‌ایم. اکنون آن اثر دارای اعتبار و اثبات‌پذیری کافی خواهد بود. البته این مقایسه چندان هم بی‌نقص نیست، زیرا کپی کردن یک اثر هنری دیجیتال آسان بوده (نسبت به اثر هنری فیزیکی) و در عین حال نیز کپی کردن پول دیجیتال در قیاس با پول فیزیکی، دشوارتر است.

یک NFT یک دارایی دیجیتال بوده که به قطعات کوچک‌تر بخش‌پذیر نیست (برخلاف رمزارزها)، اما دارای تاریخچه‌ای قابل ردیابی و غیرقابل تغییر است (همانند اکثر ارزهای دیجیتال). فرایند ماینینگ یک NFT، زمان‌بر و هزینه‌بر است، اما باعث می‌شود که هنرمند کنترل بیشتری بر اینکه کدام اثر فروخته شده، چگونه فروخته شده و همچنین به چه قیمتی، داشته باشد. برای برخی از خریداران، خرید یک NFT کمتر به مالکیت درآوردن یک اثر هنری مربوط شده و بیشتر به همکاری با هنرمند و جامعه هنری مربوط می‌شود.

این ویدیو را نیز ببینید: هر آنچه که باید در رابطه با بلاک چین بدانید

معنای NFT برای خریداران

با خرید NFTها تنها شماره سریال یک اثر را خریداری می‌کنید (کد مخصوصی که آن دارایی دیجیتال را به نقطه خاصی در بلاک‌چین، وصل می‌کند)، نه خود اثر و یا حقوق معنوی مرتبط با آن را. در اصل خرید یک NFT به‌معنای خرید یک گواهی اعتبار است.

مردم می‌توانند به‌صورت قانونی به تکثیر یک اثر هنری دیجیتال بپردازند. مثلا شخصی، میم Disaster Girl را در قالب یک NFT خریداری کرده، اما ما همچنان به‌صورت قانونی می‌توانیم از آن استفاده کرده و یا اینکه آن را تغییر دهیم. البته گاهی اوقات نیز رویه‌های برعکسی وجود دارند. مثلا Byte Agency و Deft Apparel، اقدام به فروش NFTهای یک کت مجازی کرده که تنها در دوربین اسنپ‌چت خریداران این NFT ظاهر می‌شود.

 

با خرید یک توکن غیرقابل معاوضه چه چیزی به دست می‌آوریم؟

می‌توان گفت که خریداران یک NFT در واقع صاحب یک اثر هنری می‌شوند، اما آن اثر همچنان در دسترس سایرین نیز خواهد بود. نزدیک‌ترین مثال به این مورد، مربوط به مالکیت یک اثر هنری فیزیکی است. برخی از اثرهای هنری فیزیکی توسط شخص خاصی نگهداری شده، اما نسخه دیجیتال آن نیز موجود بوده و یا اینکه خود اثر به موزه‌ها و گالری‌ها قرض داده می‌شود. این قضیه باعث بی‌ارزش شدن مالکیت چنین اثرهایی نمی‌شود.

بسیاری از منتقدین می‌گویند که NFTها چیزی مابین دیوانگی و کلاهبرداری بوده و در بهترین حالت، ارزش پول پرداختی بابت آن‌ها را ندارند. برخی از NFTهای مضحک به قیمت‌هایی بالایی فروخته شده‌اند. شما می‌توانید این موضوع را نوعی اثبات مفهوم توصیف کرده و یا اینکه بگویید که چنین مواردی باعث می‌شوند که مردم سخت‌تر این موضوع را جدی بگیرند.

این ویدیو را نیز ببینید: آشنایی با کاربرد‌های بلاک‌چین

قیمت‌ NFTها چقدر است؟

NFT

قیمت یک NFT به ارزش آن در دید مخاطب بستگی دارد و معاملات اکثر NFTها نیز در بازارهای مخصوص این کار همانند eBay صورت می‌پذیرد. ارزش NFTها به عوامل گوناگونی همانند کمیابی، شهرت هنرمند، قابلیت جمع‌آوری، زیبایی‌شناختی و … بستگی دارد.

مثلا Beeple یک NFT را به قیمت 69 میلیون دلار به فروش رساند. یا اینکه NBA از طریق فروش NFTهای مربوط به لحظات ماندگار، ارزش بازاری در حدود 250 میلیون دلار به وجود آورده است. اولین توییت جک دورسی (Jack Dorsey)؛ بنیان‌گذار توییتر نیز به قیمت 2.9 میلیون دلار به فروش رسید. در نهایت همانند ارزهای دیجیتال، باید بدانید که چه مقدار پول را بابت یک توکن غیرقابل معاوضه پرداخت می‌کنید و اینکه آیا در آینده ارزشش را خواهد داشت یا خیر؟

نوشته NFT چیست و آیا ارزش خرید دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

NFT چیست و آیا ارزش خرید دارد؟

این روزها بحث بر سر NFTها یا همان توکن‌های غیرقابل معاوضه (Non-Fungible Token) زیاد است. حال اگر می‌خواهید بدانید که NFT واقعا چیست، آنگاه این مطلب برای شما مفید خواهد بود.

NFT چیست؟

توکن‌های غیرقابل معاوضه محصول بلاک‌چین هستند. اصطلاح “توکن” مربوط به بلاک‌چین و فضای ارزهای دیجیتال بوده و “قابل معاوضه یا همان Fungible” نیز واژه‌ای در حوزه مالی و اقتصاد است.

توکن

بلاک‌چین نوعی ضبط داده بوده، به نوعی که آخرین قطعه از یک بلاک، اولین قطعه بلاک بعدی است. دستکاری در اطلاعات بلاک‌چین عملا غیرممکن است، زیرا هر تغییر در یک بلاک، کل زنجیره (چین) را بر هم می‌زند. رمزارزها از بلاک‌چین استفاده کرده و تنها در همین زمینه با NFTها اشتراک دارند.

توکن‌ها، مصنوعات دیجیتال ایجاد شده در فضای بلاک‌چین هستند. به وسیله فرایند ماینینگ، توکن‌های منحصربه‌فرد و غیرقابل بازآفرینی، به وجود می‌آیند. در دنیای رمزارزها، توکن‌ها همان چیزی هستند که دارای ارزش بوده و قابل معاوضه هستند، این در حالی است که NFTها غیرقابل معاوضه هستند.

توکن‌‎های قابل معاوضه و غیرقابل معاوضه

NFT

توکن‌های بلاک‌چین، منحصربه‌فرد بوده، اما در عین حال نیز ارزشی به اندازه سایر توکن‌های این شبکه دارند (یعنی می‌توان آن‌ها را با یکدیگر معاوضه نمود). می‌توان این موضوع را به وضعیت اسکناس‌ها تشبیه کرد. مثلا هر اسکناس یک دلاری دارای یک شماره سریال بوده (منحصربه‌فرد است)، اما از طرفی هم بیشتر و یا کمتر از یک اسکناس یک دلاری دیگر، ارزش ندارد.

حال بیایید تصور کنیم که شماره سریال اسکناس‌ها را بر روی یک اثر هنری حک کرده‌ایم. اکنون آن اثر دارای اعتبار و اثبات‌پذیری کافی خواهد بود. البته این مقایسه چندان هم بی‌نقص نیست، زیرا کپی کردن یک اثر هنری دیجیتال آسان بوده (نسبت به اثر هنری فیزیکی) و در عین حال نیز کپی کردن پول دیجیتال در قیاس با پول فیزیکی، دشوارتر است.

یک NFT یک دارایی دیجیتال بوده که به قطعات کوچک‌تر بخش‌پذیر نیست (برخلاف رمزارزها)، اما دارای تاریخچه‌ای قابل ردیابی و غیرقابل تغییر است (همانند اکثر ارزهای دیجیتال). فرایند ماینینگ یک NFT، زمان‌بر و هزینه‌بر است، اما باعث می‌شود که هنرمند کنترل بیشتری بر اینکه کدام اثر فروخته شده، چگونه فروخته شده و همچنین به چه قیمتی، داشته باشد. برای برخی از خریداران، خرید یک NFT کمتر به مالکیت درآوردن یک اثر هنری مربوط شده و بیشتر به همکاری با هنرمند و جامعه هنری مربوط می‌شود.

این ویدیو را نیز ببینید: هر آنچه که باید در رابطه با بلاک چین بدانید

معنای NFT برای خریداران

با خرید NFTها تنها شماره سریال یک اثر را خریداری می‌کنید (کد مخصوصی که آن دارایی دیجیتال را به نقطه خاصی در بلاک‌چین، وصل می‌کند)، نه خود اثر و یا حقوق معنوی مرتبط با آن را. در اصل خرید یک NFT به‌معنای خرید یک گواهی اعتبار است.

مردم می‌توانند به‌صورت قانونی به تکثیر یک اثر هنری دیجیتال بپردازند. مثلا شخصی، میم Disaster Girl را در قالب یک NFT خریداری کرده، اما ما همچنان به‌صورت قانونی می‌توانیم از آن استفاده کرده و یا اینکه آن را تغییر دهیم. البته گاهی اوقات نیز رویه‌های برعکسی وجود دارند. مثلا Byte Agency و Deft Apparel، اقدام به فروش NFTهای یک کت مجازی کرده که تنها در دوربین اسنپ‌چت خریداران این NFT ظاهر می‌شود.

 

با خرید یک توکن غیرقابل معاوضه چه چیزی به دست می‌آوریم؟

می‌توان گفت که خریداران یک NFT در واقع صاحب یک اثر هنری می‌شوند، اما آن اثر همچنان در دسترس سایرین نیز خواهد بود. نزدیک‌ترین مثال به این مورد، مربوط به مالکیت یک اثر هنری فیزیکی است. برخی از اثرهای هنری فیزیکی توسط شخص خاصی نگهداری شده، اما نسخه دیجیتال آن نیز موجود بوده و یا اینکه خود اثر به موزه‌ها و گالری‌ها قرض داده می‌شود. این قضیه باعث بی‌ارزش شدن مالکیت چنین اثرهایی نمی‌شود.

بسیاری از منتقدین می‌گویند که NFTها چیزی مابین دیوانگی و کلاهبرداری بوده و در بهترین حالت، ارزش پول پرداختی بابت آن‌ها را ندارند. برخی از NFTهای مضحک به قیمت‌هایی بالایی فروخته شده‌اند. شما می‌توانید این موضوع را نوعی اثبات مفهوم توصیف کرده و یا اینکه بگویید که چنین مواردی باعث می‌شوند که مردم سخت‌تر این موضوع را جدی بگیرند.

این ویدیو را نیز ببینید: آشنایی با کاربرد‌های بلاک‌چین

قیمت‌ NFTها چقدر است؟

NFT

قیمت یک NFT به ارزش آن در دید مخاطب بستگی دارد و معاملات اکثر NFTها نیز در بازارهای مخصوص این کار همانند eBay صورت می‌پذیرد. ارزش NFTها به عوامل گوناگونی همانند کمیابی، شهرت هنرمند، قابلیت جمع‌آوری، زیبایی‌شناختی و … بستگی دارد.

مثلا Beeple یک NFT را به قیمت 69 میلیون دلار به فروش رساند. یا اینکه NBA از طریق فروش NFTهای مربوط به لحظات ماندگار، ارزش بازاری در حدود 250 میلیون دلار به وجود آورده است. اولین توییت جک دورسی (Jack Dorsey)؛ بنیان‌گذار توییتر نیز به قیمت 2.9 میلیون دلار به فروش رسید. در نهایت همانند ارزهای دیجیتال، باید بدانید که چه مقدار پول را بابت یک توکن غیرقابل معاوضه پرداخت می‌کنید و اینکه آیا در آینده ارزشش را خواهد داشت یا خیر؟

نوشته NFT چیست و آیا ارزش خرید دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

NFT چیست و آیا ارزش خرید دارد؟

این روزها بحث بر سر NFTها یا همان توکن‌های غیرقابل معاوضه (Non-Fungible Token) زیاد است. حال اگر می‌خواهید بدانید که NFT واقعا چیست، آنگاه این مطلب برای شما مفید خواهد بود.

NFT چیست؟

توکن‌های غیرقابل معاوضه محصول بلاک‌چین هستند. اصطلاح “توکن” مربوط به بلاک‌چین و فضای ارزهای دیجیتال بوده و “قابل معاوضه یا همان Fungible” نیز واژه‌ای در حوزه مالی و اقتصاد است.

توکن

بلاک‌چین نوعی ضبط داده بوده، به نوعی که آخرین قطعه از یک بلاک، اولین قطعه بلاک بعدی است. دستکاری در اطلاعات بلاک‌چین عملا غیرممکن است، زیرا هر تغییر در یک بلاک، کل زنجیره (چین) را بر هم می‌زند. رمزارزها از بلاک‌چین استفاده کرده و تنها در همین زمینه با NFTها اشتراک دارند.

توکن‌ها، مصنوعات دیجیتال ایجاد شده در فضای بلاک‌چین هستند. به وسیله فرایند ماینینگ، توکن‌های منحصربه‌فرد و غیرقابل بازآفرینی، به وجود می‌آیند. در دنیای رمزارزها، توکن‌ها همان چیزی هستند که دارای ارزش بوده و قابل معاوضه هستند، این در حالی است که NFTها غیرقابل معاوضه هستند.

توکن‌‎های قابل معاوضه و غیرقابل معاوضه

NFT

توکن‌های بلاک‌چین، منحصربه‌فرد بوده، اما در عین حال نیز ارزشی به اندازه سایر توکن‌های این شبکه دارند (یعنی می‌توان آن‌ها را با یکدیگر معاوضه نمود). می‌توان این موضوع را به وضعیت اسکناس‌ها تشبیه کرد. مثلا هر اسکناس یک دلاری دارای یک شماره سریال بوده (منحصربه‌فرد است)، اما از طرفی هم بیشتر و یا کمتر از یک اسکناس یک دلاری دیگر، ارزش ندارد.

حال بیایید تصور کنیم که شماره سریال اسکناس‌ها را بر روی یک اثر هنری حک کرده‌ایم. اکنون آن اثر دارای اعتبار و اثبات‌پذیری کافی خواهد بود. البته این مقایسه چندان هم بی‌نقص نیست، زیرا کپی کردن یک اثر هنری دیجیتال آسان بوده (نسبت به اثر هنری فیزیکی) و در عین حال نیز کپی کردن پول دیجیتال در قیاس با پول فیزیکی، دشوارتر است.

یک NFT یک دارایی دیجیتال بوده که به قطعات کوچک‌تر بخش‌پذیر نیست (برخلاف رمزارزها)، اما دارای تاریخچه‌ای قابل ردیابی و غیرقابل تغییر است (همانند اکثر ارزهای دیجیتال). فرایند ماینینگ یک NFT، زمان‌بر و هزینه‌بر است، اما باعث می‌شود که هنرمند کنترل بیشتری بر اینکه کدام اثر فروخته شده، چگونه فروخته شده و همچنین به چه قیمتی، داشته باشد. برای برخی از خریداران، خرید یک NFT کمتر به مالکیت درآوردن یک اثر هنری مربوط شده و بیشتر به همکاری با هنرمند و جامعه هنری مربوط می‌شود.

این ویدیو را نیز ببینید: هر آنچه که باید در رابطه با بلاک چین بدانید

معنای NFT برای خریداران

با خرید NFTها تنها شماره سریال یک اثر را خریداری می‌کنید (کد مخصوصی که آن دارایی دیجیتال را به نقطه خاصی در بلاک‌چین، وصل می‌کند)، نه خود اثر و یا حقوق معنوی مرتبط با آن را. در اصل خرید یک NFT به‌معنای خرید یک گواهی اعتبار است.

مردم می‌توانند به‌صورت قانونی به تکثیر یک اثر هنری دیجیتال بپردازند. مثلا شخصی، میم Disaster Girl را در قالب یک NFT خریداری کرده، اما ما همچنان به‌صورت قانونی می‌توانیم از آن استفاده کرده و یا اینکه آن را تغییر دهیم. البته گاهی اوقات نیز رویه‌های برعکسی وجود دارند. مثلا Byte Agency و Deft Apparel، اقدام به فروش NFTهای یک کت مجازی کرده که تنها در دوربین اسنپ‌چت خریداران این NFT ظاهر می‌شود.

 

با خرید یک توکن غیرقابل معاوضه چه چیزی به دست می‌آوریم؟

می‌توان گفت که خریداران یک NFT در واقع صاحب یک اثر هنری می‌شوند، اما آن اثر همچنان در دسترس سایرین نیز خواهد بود. نزدیک‌ترین مثال به این مورد، مربوط به مالکیت یک اثر هنری فیزیکی است. برخی از اثرهای هنری فیزیکی توسط شخص خاصی نگهداری شده، اما نسخه دیجیتال آن نیز موجود بوده و یا اینکه خود اثر به موزه‌ها و گالری‌ها قرض داده می‌شود. این قضیه باعث بی‌ارزش شدن مالکیت چنین اثرهایی نمی‌شود.

بسیاری از منتقدین می‌گویند که NFTها چیزی مابین دیوانگی و کلاهبرداری بوده و در بهترین حالت، ارزش پول پرداختی بابت آن‌ها را ندارند. برخی از NFTهای مضحک به قیمت‌هایی بالایی فروخته شده‌اند. شما می‌توانید این موضوع را نوعی اثبات مفهوم توصیف کرده و یا اینکه بگویید که چنین مواردی باعث می‌شوند که مردم سخت‌تر این موضوع را جدی بگیرند.

این ویدیو را نیز ببینید: آشنایی با کاربرد‌های بلاک‌چین

قیمت‌ NFTها چقدر است؟

NFT

قیمت یک NFT به ارزش آن در دید مخاطب بستگی دارد و معاملات اکثر NFTها نیز در بازارهای مخصوص این کار همانند eBay صورت می‌پذیرد. ارزش NFTها به عوامل گوناگونی همانند کمیابی، شهرت هنرمند، قابلیت جمع‌آوری، زیبایی‌شناختی و … بستگی دارد.

مثلا Beeple یک NFT را به قیمت 69 میلیون دلار به فروش رساند. یا اینکه NBA از طریق فروش NFTهای مربوط به لحظات ماندگار، ارزش بازاری در حدود 250 میلیون دلار به وجود آورده است. اولین توییت جک دورسی (Jack Dorsey)؛ بنیان‌گذار توییتر نیز به قیمت 2.9 میلیون دلار به فروش رسید. در نهایت همانند ارزهای دیجیتال، باید بدانید که چه مقدار پول را بابت یک توکن غیرقابل معاوضه پرداخت می‌کنید و اینکه آیا در آینده ارزشش را خواهد داشت یا خیر؟

نوشته NFT چیست و آیا ارزش خرید دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.