USB 4.0 چه تفاوتی با USB-C دارد؟

تفاوت USB-C با USB 4.0

USB از زمان عرضه رسمی خود در سال 1996، راحتی‌های بسیاری را برای کاربران به‌ وجود آورده است. از آن زمان تاکنون، نسخه‌های مختلفی از این درگاه معرفی شده که همین موضوع تاحدودی کاربران را دچار سردرگمی کرده است. حال USB 4.0 آمده تا این سردرگمی را کاهش دهد، اما شاید از خود بپرسید که تفاوت آن با USB-C در چیست؟ در ادامه بیشتر به تفاوت USB-C با USB 4.0 می‌پردازیم.

USB مخفف Universal Serial Bus بوده و از طریق آن می‌توان وسایل جانبی را به‌‎صورت سریع و آسان به کامپیوترها متصل کرد.

USB-C چیست؟

USB-C یکی از انواع اصلی USBها بوده (Type B ،Type A و Type C) و یکی از تفاوت‌های بزرگ آن با سایرین این است که می‌توانید آن را از هر دو جهت به دستگاه‌ها متصل کنید (برخلاف نوع‌های پیشین). همچنین USB-C می‌تواند جریان الکتریکی بیشتری را نیز ارائه دهد (تا 3 آمپر به ازای هر پورت).

USB 4.0 چیست؟

USB 4.0 نسل بعدی USBها بوده که در سال 2019 معرفی شد و نوید سرعت، استفاده بهتر از درگاه و همچنین امکان اتصال درگاه‌های نمایشگر و PCIe به دستگاه‌های خارجی را می‌دهد.

USB 4.0 از کانکتور USB-C استفاده کرده و چندین استاندارد اتصال را با یکدیگر ترکیب می‌کند. USB 4.0 همچنین با اکثر ورودی‌های استاندارد از جمله USB 3.0 و USB 2.0 سازگار است (از لحاظ فناوری‌های داخلی نه شکل کانکتور). اولین کامپیوتر مجهز به USB 4.0 در اواخر 2020 معرفی شد و در سال 2021 نیز امید می‌رود که این روند گسترده‌تر شود.

این مطلب را نیز بخوانید: با انواع کابل‌های کامپیوتر و ویژگی‌های هرکدام آشنا شوید

تفاوت USB-C با USB 4.0

USB 4.0 جدیدترین نسخه USB بوده که در قالب یک کابل USB-C طراحی شده است؛ یعنی اینکه USB 4.0 ظاهری همانند USB-C داشته، اما توانایی‌های آن بیشتر هستند. کانکتورهای فیزیکی USB-C با درگاه‌های قبلی سازگار نیستند، اما خود استاندارد USB از این لحاظ مشکلی ندارد. مثلا شما نمی‌توانید USBهای پیشین را به درگاه‌های جدید USB-C وصل کنید.

کانکتورهای USB-C با نسخه‌های قبلی خود سازگار نیستند، اما از طرفی خود استاندارد USB 4.0 محدودیت‌های کمتری داشته و با نسخه‌های قدیمی‌تر، سازگاری دارد. به بیانی دیگر، در USB 4.0 ظاهر کانکتور نسبت به USB-C تغییری نکرده، بلکه فقط توانایی‌هایی همانند سرعت انتقال اطلاعات، تغییراتی را به خود دیده‌اند.

USB 4.0 امکان انتقال اطلاعات را با نرخ 20 و 40 گیگابیت بر ثانیه فراهم می‌آورد که این مقدار، بسیار بیشتر از USB-C است. همچنین کابل دو طرفه USB 4.0 نیز نسبت به نسخه‌های قبلی، پهنای باند بیشتری دارد که این نیز به نوبه خود، سرعت انتقال را افزایش می‌دهد.

USB PD چیست؟

USB PD یا همان USB Power Delivery می‌تواند انرژی الکتریکی بسیاری را جهت شارژ کردن سریع دستگاه‌ها از طریق اتصال USB، فراهم آورد. USB-C لزوما همیشه با ویژگی‌های USB PD سازگار نیست، اما اتصال USB 4.0 چنین مشکلی را نخواهد داشت. در نهایت با این اوصاف می‌توان گفت که در آینده USB 4.0 و USB-C بیشترین تسلط را بر این بازار خواهند داشت.

نوشته USB 4.0 چه تفاوتی با USB-C دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

USB 4.0 چه تفاوتی با USB-C دارد؟

تفاوت USB-C با USB 4.0

USB از زمان عرضه رسمی خود در سال 1996، راحتی‌های بسیاری را برای کاربران به‌ وجود آورده است. از آن زمان تاکنون، نسخه‌های مختلفی از این درگاه معرفی شده که همین موضوع تاحدودی کاربران را دچار سردرگمی کرده است. حال USB 4.0 آمده تا این سردرگمی را کاهش دهد، اما شاید از خود بپرسید که تفاوت آن با USB-C در چیست؟ در ادامه بیشتر به تفاوت USB-C با USB 4.0 می‌پردازیم.

USB مخفف Universal Serial Bus بوده و از طریق آن می‌توان وسایل جانبی را به‌‎صورت سریع و آسان به کامپیوترها متصل کرد.

USB-C چیست؟

USB-C یکی از انواع اصلی USBها بوده (Type B ،Type A و Type C) و یکی از تفاوت‌های بزرگ آن با سایرین این است که می‌توانید آن را از هر دو جهت به دستگاه‌ها متصل کنید (برخلاف نوع‌های پیشین). همچنین USB-C می‌تواند جریان الکتریکی بیشتری را نیز ارائه دهد (تا 3 آمپر به ازای هر پورت).

USB 4.0 چیست؟

USB 4.0 نسل بعدی USBها بوده که در سال 2019 معرفی شد و نوید سرعت، استفاده بهتر از درگاه و همچنین امکان اتصال درگاه‌های نمایشگر و PCIe به دستگاه‌های خارجی را می‌دهد.

USB 4.0 از کانکتور USB-C استفاده کرده و چندین استاندارد اتصال را با یکدیگر ترکیب می‌کند. USB 4.0 همچنین با اکثر ورودی‌های استاندارد از جمله USB 3.0 و USB 2.0 سازگار است (از لحاظ فناوری‌های داخلی نه شکل کانکتور). اولین کامپیوتر مجهز به USB 4.0 در اواخر 2020 معرفی شد و در سال 2021 نیز امید می‌رود که این روند گسترده‌تر شود.

این مطلب را نیز بخوانید: با انواع کابل‌های کامپیوتر و ویژگی‌های هرکدام آشنا شوید

تفاوت USB-C با USB 4.0

USB 4.0 جدیدترین نسخه USB بوده که در قالب یک کابل USB-C طراحی شده است؛ یعنی اینکه USB 4.0 ظاهری همانند USB-C داشته، اما توانایی‌های آن بیشتر هستند. کانکتورهای فیزیکی USB-C با درگاه‌های قبلی سازگار نیستند، اما خود استاندارد USB از این لحاظ مشکلی ندارد. مثلا شما نمی‌توانید USBهای پیشین را به درگاه‌های جدید USB-C وصل کنید.

کانکتورهای USB-C با نسخه‌های قبلی خود سازگار نیستند، اما از طرفی خود استاندارد USB 4.0 محدودیت‌های کمتری داشته و با نسخه‌های قدیمی‌تر، سازگاری دارد. به بیانی دیگر، در USB 4.0 ظاهر کانکتور نسبت به USB-C تغییری نکرده، بلکه فقط توانایی‌هایی همانند سرعت انتقال اطلاعات، تغییراتی را به خود دیده‌اند.

USB 4.0 امکان انتقال اطلاعات را با نرخ 20 و 40 گیگابیت بر ثانیه فراهم می‌آورد که این مقدار، بسیار بیشتر از USB-C است. همچنین کابل دو طرفه USB 4.0 نیز نسبت به نسخه‌های قبلی، پهنای باند بیشتری دارد که این نیز به نوبه خود، سرعت انتقال را افزایش می‌دهد.

USB PD چیست؟

USB PD یا همان USB Power Delivery می‌تواند انرژی الکتریکی بسیاری را جهت شارژ کردن سریع دستگاه‌ها از طریق اتصال USB، فراهم آورد. USB-C لزوما همیشه با ویژگی‌های USB PD سازگار نیست، اما اتصال USB 4.0 چنین مشکلی را نخواهد داشت. در نهایت با این اوصاف می‌توان گفت که در آینده USB 4.0 و USB-C بیشترین تسلط را بر این بازار خواهند داشت.

نوشته USB 4.0 چه تفاوتی با USB-C دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هر آنچه که بایستی در رابطه با دستگاه‌های AirTag (ایرتگ) اپل بدانید

جدیدترین دستگاه شرکت اپل AirTag نام دارد که اندازه‌ای کوچک و دایره‌ای داشته و با استفاده از آن و از طریق اپلیکیشن Find My می‌توانید آیتم‌های گم و یا دزدیده شده خود را پیدا کنید. در این مطلب قصد داریم که اطلاعات بیشتری را در رابطه با این گجت در اختیار شما قرار دهیم.

AirTag از فناوری باند فوق‌پهن و شبکه دستگاه‌های شرکت اپل استفاده کرده تا بدین ترتیب بتوانید به موقعیت مکانی دستگاه گم شدن خود پی ببرید.

آیفون‌ها و سیستم‌عامل‌های سازگار با AirTag

AirTag

جهت استفاده از این فناوری باید آیفون شما به iOS 14.5 و بالاتر و آیپد شما نیز باید به iPadOS 14.5 و یا بالاتر مجهز باشد. این نسخه از سیستم‌عامل‌ها با آیفون 6s و بالاتر، اولین و دومین نسل از iPhone SE و اکثر آیپدها سازگار هستند. با رفتن به “Settings > General > Software Update” می‌توانید سیستم‌عامل دستگاه خود را آپدیت کنید.

جهت استفاده از Precision Finding که از طریق آن می‌توانید با استفاده از جهت‌های نشان داده شده بر روی صفحه، دستگاه گم شده را دقیق‌تر پیدا کنید باید آیفون 11 و یا 12 داشته باشید. به گفته اپل، این گوشی‌ها جهت ردیابی دقیق‌تر از دوربین، ARKit، شتاب‌سنج و ژیروسکوپ استفاده می‌کنند.

نحوه راه‌اندازی ایرتگ

AirTag

ایرتگ را از جعبه خارج کرده و برگه مربوطه را در گوشی خود بالا بکشید تا آن را فعال کنید. ایرتگ را در نزدیکی گوشی نگهدارید تا با صفحه نصب و راه‌اندازی آن (همانند ایرپاد و یا هوم‌پاد) مواجه شوید. در ادامه می‌توانید نامی را بر روی ایرتگ خود بگذارید. در نهایت نیز AirTag شما بر روی اپل آیدی شما ثبت می‌شود.

آیا ایرتگ‌ها نیازی هم به شارژ کردن دارند؟

خیر. به گفته اپل باتری این محصول یک سال دوام می‌آورد. باتری این دستگاه‌ها، اختصاصی اپل نبوده و از نوع CR2032 است. با پایین کشیدن و چرخاندن پلیت پشتی می‌توانید باتری ایرتگ را تعویض کنید.

این مطلب را نیز بخوانید: دردسر جدید برای اپل: باتری AirTag امنیت کودکان را به خطر می‌اندازد!

آیا AirTagها از موقعیت مکانی من استفاده می‌کنند؟

AirTag

اگر سرویس‌های موقعیت مکانی را بر روی دستگاه خود غیرفعال کرده باشید، آنگاه نمی‌توانید از AirTag استفاده کنید، زیرا جهت پیدا کردن موقعیت آیتم گم شده خود به چنین قابلیت‌هایی نیاز دارید. جهت فعال کردن ویژگی ردیابی موقعیت مکانی Find My باید به “Settings > Privacy > Location Services” رفته و سپس سویچ موجود در بالای صفحه را بر روی حالت فعال قرار دهید. در ادامه در لیست اپلیکیشن‌ها، “Find My” را پیدا کرده و آن را بر روی “While Using the App” قرار دهید.

نحوه پیدا شدن AirTagهای گم شده توسط اپل

در این رابطه باید بگوییم که ایرتگ‌ها از تراشه GPS برخوردار نبوده و در عوض از تراشه U1 اختصاصی اپل به همراه فناوری باند فوق‌پهن جهت ایجاد شبکه‌ای همتا-به-همتا از 1.65 میلیارد دستگاه اپلی در سرتاسر جهان استفاده می‌کنند. موقعیت مکانی ایرتگ‌ها از این طریق پیدا می‌شود.

چگونه ایرتگ خود را پیدا کنیم؟

با باز کردن اپلیکیشن Find My بر روی دستگاه اپل خود می‌توانید موقعیت مکانی ایرتگ خود را بر روی نقشه مشاهده کرده، صدایی را بر روی آن پخش کنید تا اگر در نزدیکی شما باشد، آن را پیدا کنید. در آیفون 11 و 12 نیز می‌توانید با لمس کلید “Find”، قابلیت Precision Finding” را فعال کرده و با استفاده از راهنمایی‌های موجود بر روی نمایشگر، بهتر و دقیق‌تر ایرتگ خود را پیدا کنید.

در صورت عدم توفیق در پیدا کردن ایرتگ خود می‌توانید در اپلیکیشن Find My آن را بر روی “Lost Mode” قرار داده و پیامی همانند اطلاعات تماس را نیز ایجاد کنید. بدین ترتیب هرگاه ایرتگ شما در مجاورت دستگاهی که از NFC برخوردار بوده (حتی گوشی‌های اندرویدی) قرار گیرد، آنگاه این پیغام به دارنده آن دستگاه نمایش داده شده و آن شخص می‌تواند AirTag را به شما بازگرداند.

آیا می‌توانم دستگاه‌های نزدیک به AirTag خود را مشاهده کنم؟

AirTag

هیچ داده و تاریخچه مکانی به‌صورت فیزیکی در AirTagها ذخیره نمی‌شود. شبکه Find My به‌صورت پایان-به-پایان رمزنگاری شده و موقعیت و هویت دستگاه‌ها فقط برای دارندگان آن‌ها قابل رؤیت بوده و حتی اپل نیز این امکان چنین اقدامی را ندارد.

این مطلب را نیز بخوانید: Find My Network چیست، چه کاربردی دارد و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟

آیا امکان به‌اشتراک‌گذاری AirTag از طریق Family Sharing وجود دارد؟

با استفاده از ویژگی Family Sharing تا 5 نفر از اعضای یک خانواده حق استفاده اشتراکی از خریدهای iTunes، اپ استور، Apple Books ،Apple Music و همچنین حافظه iCloud را دارند. از طریق ویژگی Family Location Sharing می‌توانید موقعیت مکانی خود را به اشتراک گذاشته و به اعضای خانواده خود کمک کنید که با استفاده از اپلیکیشن Find My، دستگاه‌های اپلی گم شده خود را پیدا کنند. البته باید بگوییم که AirTagها فقط از طریق یک اپل آیدی واحد قابل استفاده بوده و بنابراین جهت جلوگیری از ردیابی ناخواسته، فقط شما می‌توانید که ایرتگ خود را ردیابی کنید.

شیوه حذف ایرتگ از اپل آیدی

فقط شما می‌توانید که این کار را انجام دهید. اپلیکیشن “Find My” را باز کرده، برگه “Items” را لمس کنید و سپس از لیست، “AirTag” را انتخاب نمایید. با لمس کردن “Remove Item” می‌توانید ایرتگ خود را برای استفاده شخص دیگری، آزاد کنید. در غیر این صورت اگر شخصی AirTag (و دستگاه متصل شده به آن) شما را پیدا کند، آنگاه به‌راحتی نمی‌تواند آن را به گجت خود لینک کند.

آیا می‌توان از AirTagها جهت ردیابی کاربران استفاده کرد؟

نگرانی عمده در رابطه با دستگاه‌های ردیابی کوچک این‌چنینی این است که از آن‌ها جهت ردیابی کاربر استفاده شود، نه خود دستگاه. از لحاظ تئوری، به دلیل اندازه و وزن کم چنین دستگاه‌هایی، می‌توان آن‌‎ها را به‌صورت مخفیانه در کیف شخص دیگری قرار داد و وی را ردیابی نمود.

در این رابطه اگر آیفون شما به iOS 14.5 و بالاتر مجهز باشد، آنگاه در صورت تشخیص یک ایرتگ متعلق به شخصی دیگر در نزدیکی خود، به شما هشدار خواهد داد. در ادامه نیز می‌توانید آن ایرتگ را غیرفعال کرده و یا صدایی را بر روی آن پخش و سپس آن را پیدا کنید.

AirTag

در رابطه با کاربران اندرویدی نیز که قابلیت بالا را در اختیار ندارند باید بگوییم که ایرتگ‌ها اگر به مدت 3 روز از صاحب خود دور باشند، آنگاه صداهایی را از خود پخش خواهند کرد. اگر شخصی حداقل در شب‌هنگام به نزد شما بازگردد، آنگاه با استفاده از AirTag می‌توانید وی را ردیابی کنید. این قابلیت در Samsung Tag نیز وجود داشته، اما شبکه Tile به این خوبی‌ نیست. Jiobits و سایر ردیاب‌های GPS نیز می‌توانند به‌صورت مشابهی کاربرد داشته باشند.

آیا AirTag با دستگاه‌های اندرویدی سازگار است؟

کاربران اندروید نمی‌توانند یک AirTag را بر روی دستگاه خود ثبت کنند، اما با استفاده از قابلیت NFC می‌توانند به این ردیاب‌ها وصل شده، پیام‌های Lost Mode را خوانده و سپس دستگاه گم شده را به صاحبش بازگردانند.

نوشته هر آنچه که بایستی در رابطه با دستگاه‌های AirTag (ایرتگ) اپل بدانید اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هر آنچه که بایستی در رابطه با آلت کوین و تفاوت آن با بیت‌کوین بدانید

ارزهای دیجیتال هم از لحاظ تکنولوژیکی و هم از لحاظ مالی، پیشرفت‌های زیادی داشته و آلت کوین‌های گوناگونی نیز جهت رقابت با بیت‌کوین به وجود آمده‌اند. شاید از خود بپرسید که منظور از آلت کوین چیست و در قیاس با ارزهای جریان اصلی، این نوع رمزارزها چه ویژگی‌ها و تفاوت‌هایی دارند؟ در ادامه بیشتر به این موضوع می‌پردازیم.

آلت کوین چیست؟

واژه آلت (Alt) به‌معنای جایگزین (Alternative) بوده و در کل به هر رمزارزی به غیر از بیت‌کوین اشاره دارد. آلت‌کوین‌ها نیز از شبکه بلاک‌چین استفاده می‌کنند. تعداد تقریبی آلت‌کوین‌ها به حدود 5000 رسیده و در حدود 40 درصد از سهم بازار ارزهای دیجیتال را نیز به خود اختصاص می‌دهند.

آلت‌ کوین‌ها چگونه کار می‌کنند؟

آلت کوین

آلت‌ کوین‌ها شباهت بسیاری به بیت‌کوین دارند؛ یعنی مبتنی بر بلاک‌چین بوده، غیرمتمرکز هستند و از یک کیف پول رمزارز به دیگری نیز قابل نقل‌ و‌ انتقال هستند. بسیاری از آلت‌ کوین‌ها در قیاس با بیت‌کوین، مصرف انرژی بهینه‌تری دارند. مثلا ارز دیجیتال لایت‌کوین (Litecoin) به ازای هر تراکنش، 18.5 کیلو وات ساعت برق مصرف می‌کند که این این عدد برای بیت‌کوین، 707 کیلو وات ساعت است.

آلت‌‌ کوینی که دیگر محبوبیت چندانی ندارد، شت‌کوین (Shitcoin) نامیده می‌شود و در واقع چنین رمزارزی، هدف مشخص و فناوری‌های امنیتی موردنیاز ارزهای دیجیتال را ندارد.

این مطلب را نیز بخوانید: ارز دیجیتال چیا (Chia) چیست و چه تأثیری بر بازار هارد دیسک‌ها و SSDها دارد؟

مزایا و معایب آلت‌ کوین‌ها

آلت کوین

آلت‌کوین‌ها سعی دارند که ضعف‌های بیت‌کوین را پوشش دهند. آلت‌کوین‌های خاصی همانند اتریوم وجود دارند که در زمینه‌های مختلفی همانند مشاوره املاک، مراقبت‌های بهداشتی، آمادی و حمل‌و‌نقل کاربرد دارند. در حالت کلی نیز هزینه تراکنش‌های آلت‌ کوین‌ها در قیاس با بیت‌کوین، پایین‌تر است، هر چند که این موضوع به میزان استفاده از شبکه نیز بستگی دارد.

در دنیای سرمایه‌گذاری، وجود هزاران آلت‌ کوین‌ بدین معناست که این رمزارزها می‌توانند تسلط بیت‌کوین بر بازار را تحت شعاع قرار دهند. بسیاری از مردم جهت متنوع کردن سبد سرمایه‌گذاری خود، در آلت‌کوین‌ها سرمایه‌گذاری کرده و برخی دیگر نیز این رمزارزها را به‌عنوان جایگزینی برای بیت‌کوین در هنگام کاهش ارزش (یا بی‌ارزش شدن) آن می‌دانند.

آلت‌ کوین‌ها در کنار مزایا، معایب خاص خود را نیز دارند. بسیاری از این رمزارزها دارای ماهیتی فرار و ریسکی هستند. همچنین ضعف‌های زیرساختی برخی از این ارزها نیز امکان کلاهبرداری‌های گوناگون را به وجود می‌آورد. استیبل کوین‌ها آمدند تا مشکل عدم ثبات قیمت را برطرف کنند. قیمت استیبل کوین‌ها به یک دارایی واقعی همانند طلا یا دلار آمریکا پیوند داده می‌شود و معمولا نسبت ایجاد آن‌ها نیز یک به یک (1:1) است.

این مطلب را نیز بخوانید: استیبل کوین (Stablecoin) چیست و چه تفاوتی با سایر ارزهای دیجیتال دارد؟

مثال‌هایی از آلت کوین

آلت کوین

 

هزاران نوع آلت‌کوین‌ وجود دارند که در زیر به مشهورترین‌های آن‌ها اشاره می‌کنیم:

اتریوم (Ethereum): محبوب‌ترین جایگزین بیت‌کوین بوده و جهت رمزنگاری، غیرمتمرکز سازی، ایمن کردن و معامله تقریبا هر چیزی کاربرد دارد. اتریوم به حدی محبوب است که بر روی Microsoft Azure نیز به‌عنوان یک بلاک‌چین-به‌عنوان-سرویس ارائه می‌شود.

لایت کوین (Litecoin): لایت کوین توسط کارمند سابق گوگل یعنی چارلی لی (Charlie Lee) و به‌عنوان یک نرم‌افزار متن-باز بر روی GitHub عرضه شد. این رمزارز می‌تواند هر بلاک را در عرض 2.5 دقیقه پردازش کند (این رقم برای بیت‌کوین، 10 دقیقه است).

کاردانو (Cardano): یک بلاک‌چین غیرمتمرکز مبتنی بر اثبات سهام (proof-of-stake) بوده و در زمینه قراردادهای هوشمند و اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز (dapps)، زیرساختی قوی دارد. کاردانو همچنین در زمینه مدیریت احراز هویت و قابلیت ردیابی نیز کاربرد دارد.

سخن پایانی

فراوانی تعداد آلت‌ کوین‌ها حاکی از زنده و محبوب بودن بازار رمزارزها است و اینکه ارزهای دیجیتال بسیاری به غیر از بیت‌کوین وجود دارند. پیش از سرمایه‌گذاری در هر رمزارزی نیز بهتر است که اطلاعات کافی را در اختیار داشته باشید، زیرا این بازار نیز همانند سایر بازارها، ریسک بالایی دارد.

نوشته هر آنچه که بایستی در رابطه با آلت کوین و تفاوت آن با بیت‌کوین بدانید اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هر آنچه که بایستی در رابطه با آلت کوین و تفاوت آن با بیت‌کوین بدانید

ارزهای دیجیتال هم از لحاظ تکنولوژیکی و هم از لحاظ مالی، پیشرفت‌های زیادی داشته و آلت کوین‌های گوناگونی نیز جهت رقابت با بیت‌کوین به وجود آمده‌اند. شاید از خود بپرسید که منظور از آلت کوین چیست و در قیاس با ارزهای جریان اصلی، این نوع رمزارزها چه ویژگی‌ها و تفاوت‌هایی دارند؟ در ادامه بیشتر به این موضوع می‌پردازیم.

آلت کوین چیست؟

واژه آلت (Alt) به‌معنای جایگزین (Alternative) بوده و در کل به هر رمزارزی به غیر از بیت‌کوین اشاره دارد. آلت‌کوین‌ها نیز از شبکه بلاک‌چین استفاده می‌کنند. تعداد تقریبی آلت‌کوین‌ها به حدود 5000 رسیده و در حدود 40 درصد از سهم بازار ارزهای دیجیتال را نیز به خود اختصاص می‌دهند.

آلت‌ کوین‌ها چگونه کار می‌کنند؟

آلت کوین

آلت‌ کوین‌ها شباهت بسیاری به بیت‌کوین دارند؛ یعنی مبتنی بر بلاک‌چین بوده، غیرمتمرکز هستند و از یک کیف پول رمزارز به دیگری نیز قابل نقل‌ و‌ انتقال هستند. بسیاری از آلت‌ کوین‌ها در قیاس با بیت‌کوین، مصرف انرژی بهینه‌تری دارند. مثلا ارز دیجیتال لایت‌کوین (Litecoin) به ازای هر تراکنش، 18.5 کیلو وات ساعت برق مصرف می‌کند که این این عدد برای بیت‌کوین، 707 کیلو وات ساعت است.

آلت‌‌ کوینی که دیگر محبوبیت چندانی ندارد، شت‌کوین (Shitcoin) نامیده می‌شود و در واقع چنین رمزارزی، هدف مشخص و فناوری‌های امنیتی موردنیاز ارزهای دیجیتال را ندارد.

این مطلب را نیز بخوانید: ارز دیجیتال چیا (Chia) چیست و چه تأثیری بر بازار هارد دیسک‌ها و SSDها دارد؟

مزایا و معایب آلت‌ کوین‌ها

آلت کوین

آلت‌کوین‌ها سعی دارند که ضعف‌های بیت‌کوین را پوشش دهند. آلت‌کوین‌های خاصی همانند اتریوم وجود دارند که در زمینه‌های مختلفی همانند مشاوره املاک، مراقبت‌های بهداشتی، آمادی و حمل‌و‌نقل کاربرد دارند. در حالت کلی نیز هزینه تراکنش‌های آلت‌ کوین‌ها در قیاس با بیت‌کوین، پایین‌تر است، هر چند که این موضوع به میزان استفاده از شبکه نیز بستگی دارد.

در دنیای سرمایه‌گذاری، وجود هزاران آلت‌ کوین‌ بدین معناست که این رمزارزها می‌توانند تسلط بیت‌کوین بر بازار را تحت شعاع قرار دهند. بسیاری از مردم جهت متنوع کردن سبد سرمایه‌گذاری خود، در آلت‌کوین‌ها سرمایه‌گذاری کرده و برخی دیگر نیز این رمزارزها را به‌عنوان جایگزینی برای بیت‌کوین در هنگام کاهش ارزش (یا بی‌ارزش شدن) آن می‌دانند.

آلت‌ کوین‌ها در کنار مزایا، معایب خاص خود را نیز دارند. بسیاری از این رمزارزها دارای ماهیتی فرار و ریسکی هستند. همچنین ضعف‌های زیرساختی برخی از این ارزها نیز امکان کلاهبرداری‌های گوناگون را به وجود می‌آورد. استیبل کوین‌ها آمدند تا مشکل عدم ثبات قیمت را برطرف کنند. قیمت استیبل کوین‌ها به یک دارایی واقعی همانند طلا یا دلار آمریکا پیوند داده می‌شود و معمولا نسبت ایجاد آن‌ها نیز یک به یک (1:1) است.

این مطلب را نیز بخوانید: استیبل کوین (Stablecoin) چیست و چه تفاوتی با سایر ارزهای دیجیتال دارد؟

مثال‌هایی از آلت کوین

آلت کوین

 

هزاران نوع آلت‌کوین‌ وجود دارند که در زیر به مشهورترین‌های آن‌ها اشاره می‌کنیم:

اتریوم (Ethereum): محبوب‌ترین جایگزین بیت‌کوین بوده و جهت رمزنگاری، غیرمتمرکز سازی، ایمن کردن و معامله تقریبا هر چیزی کاربرد دارد. اتریوم به حدی محبوب است که بر روی Microsoft Azure نیز به‌عنوان یک بلاک‌چین-به‌عنوان-سرویس ارائه می‌شود.

لایت کوین (Litecoin): لایت کوین توسط کارمند سابق گوگل یعنی چارلی لی (Charlie Lee) و به‌عنوان یک نرم‌افزار متن-باز بر روی GitHub عرضه شد. این رمزارز می‌تواند هر بلاک را در عرض 2.5 دقیقه پردازش کند (این رقم برای بیت‌کوین، 10 دقیقه است).

کاردانو (Cardano): یک بلاک‌چین غیرمتمرکز مبتنی بر اثبات سهام (proof-of-stake) بوده و در زمینه قراردادهای هوشمند و اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز (dapps)، زیرساختی قوی دارد. کاردانو همچنین در زمینه مدیریت احراز هویت و قابلیت ردیابی نیز کاربرد دارد.

سخن پایانی

فراوانی تعداد آلت‌ کوین‌ها حاکی از زنده و محبوب بودن بازار رمزارزها است و اینکه ارزهای دیجیتال بسیاری به غیر از بیت‌کوین وجود دارند. پیش از سرمایه‌گذاری در هر رمزارزی نیز بهتر است که اطلاعات کافی را در اختیار داشته باشید، زیرا این بازار نیز همانند سایر بازارها، ریسک بالایی دارد.

نوشته هر آنچه که بایستی در رابطه با آلت کوین و تفاوت آن با بیت‌کوین بدانید اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

اینترنت ماهواره‌ای چیست، مزایا و معایب آن کدامند و چه تفاوتی با اینترنت عادی دارد؟

اینترنت ماهواره‌ای به گرانی و سرعت کم مشهور است. پیش‌تر این اینترنت توسط کسانی مورد استفاده قرار می‌گرفت که یا در مناطق دوردست روستایی و یا اینکه در دریا بودند. در این مطلب قصد داریم که به پاسخ پرسش “اینترنت ماهواره ای چیست” و همچنین موارد مختلف مربوط به آن بپردازیم.

اینترنت ماهواره ای چیست؟

تفاوت‌های گوناگونی مابین اینترنت عادی زمینی و اینترنت ماهواره‌ای وجود دارند. اولین مورد مربوط به مسیری است که توسط اطلاعات طی می‌شود. در اکثر موارد، هنگامی‌که بخواهید به یک وب‌سایت دسترسی پیدا کنید، لپ‌تاپ و یا گوشی شما پیامی را به روتر ارسال می‌کند. در ادامه روتر شما نیز درخواستی را به سرورهای ارائه‌دهنده خدمات اینترنت شما ارسال می‌کند که آن نیز به نوبه خود به سرور وب‌سایتی که قصد بازدید از آن را دارید، وصل است.

این اتصال اکثرا از طریق کابل‌های زیرزمینی و یا زیردریایی جریان پیدا می‌کند، البته معمولا بخش اول اتصال، چنین رویه‌ای ندارد: اکثر مردم در خانه از وای‌فای استفاده می‌کنند، مخصوصا برای گوشی و لپ‌تاپ خود. این کابل‌ها معمولا حجم بالایی از اطلاعات را با سرعت بالایی مدیریت می‌کنند. این مورد بدین معنا است که می‌توانید بدون مشکل خاصی، به دانلود فایل و یا استریم محتوا بپردازید. البته این قضیه می‌تواند بسته به محل زندگی شما، متفاوت باشد.

البته در رابطه با ماهواره‌ها، چند گام اضافی نیز باید طی شوند. چیزی که در این بین واضح بوده، این است که نمی‌توانید یک کابل را به ماهواره متصل کنید! جهت اتصال به ماهواره‌ها معمولا به یک دیش و یک مودم نیاز دارید. در این فرایند در هنگام دسترسی به یک وب‌سایت، ابتدا درخواست شما از طریق مودم به دیش ارسال شده و سپس از آنجا نیز به ماهواره موردنظر، ارسال می‌شود.

ماهواره موردنظر درخواست شما را به مرکز عملیات شبکه (NOC) ارائه‌دهنده اینترنت ماهواره‌ای شما ارسال می‌کند. در ادامه NOC نیز درخواست را به سرور وب‌سایت موردنظر شما ارسال کرده و سپس نتایج را مجددا به ماهواره برگشت می‌دهد. در نهایت نیز اطلاعات موردنیاز شما به دیش ارسال شده و از طریق مودم در اختیار شما قرار می‌گیرد.

این مطلب را نیز بخوانید: اسپیس‌ایکس در صورت اخذ مجوز، محدودیتی برای برقراری اینترنت استارلینک در ایران ندارد

مشکلات اینترنت ماهواره‌ای کدامند؟

اینترنت ماهواره ای چیست

مطلب اینترنت ماهواره ای چیست را با بحث در رابطه با مشکلات این فناوری ادامه می‌دهیم. از آنجایی که جهت استفاده از این نوع اینترنت، در عوض فقط یک روتر، هم به مودم و هم به دیش نیاز دارید، پس طبیعی است که هزینه‌های چنین سرویسی نیز بالاتر از اینترنت عادی باشد.

علاوه بر هزینه تجهیزات، خود این اینترنت نیز ذاتا ارزان‌قیمت نیست. نه‌تنها ماهواره‌ها به‌خودی‌خود تجهیزات گران‌قیمتی هستند، بلکه هزینه ارسال‌ آن‌ها به فضا و همچنین نگهداری از آن‌ها نیز در چنین محیط‌هایی، بالا است. همه این دلایل با هم باعث می‌شوند که اینترنت ماهواره‌ای در قیاس با اینترنت عادی، هزینه بالاتری داشته باشد.

البته تنها مسئله هزینه نیست که از جذابیت اینترنت ماهواره‌ای می‌کاهد، بلکه بحث سرعت نیز مطرح است. نه‌تنها ماهواره‌‌ها توان عملیاتی اینترنتی کمتری دارند، بلکه فاصله زیاد میان ماهواره‌ها و زمین نیز باعث به وجود آمدن تأخیرهای قابل توجهی می‌شود.

این نوع از اینترنت بیشتر از ماهواره‌هایی استفاده می‌کند که در مدار زمین-ثابت موجود در بالای استوا، قرار دارند. مزیت این مدار این است که همیشه نسبت به زمین، در یک مکان ثابت قرار خواهد گرفت. مثلا اگر یک ماهواره در مدار زمین ثابت آفریقا قرار داشته باشد، آنگاه همیشه در آنجا باقی خواهد ماند. مزیت این قضیه این است که می‌دانید آن ماهواره همیشه در آنجا حضور داشته و بنابراین اینترنت شما نیز قابلیت اتکای بالایی خواهد داشت.

یکی از معایب مدارهای زمین-ثابت این است که در فاصله بسیار بالایی از سطح کره زمین قرار دارند. این ماهواره‌ها در فاصله 22000 الی 35000 مایلی از سطح زمین قرار دارند که این مقدار کمی کمتر از محیط سیاره زمین است. از آنجایی که داده‌های شما باید مسیر زیادی را طی کنند، پس سرعت اتصال شما نیز کاهش خواهد یافت. این قضیه همانند موردی است که به یک VPN موجود در آن سر دنیا، وصل شده باشید.

یکی دیگر از مسائل اصلی، مربوط به تأخیر یا همان مدت زمانی است که طول می‌کشد تا داده‌ها از یک نقطه به یک نقطه دیگر، منتقل شوند. به دلیل فاصله زیاد ماهواره‌ها از سطح کره زمین، تأخیرهای قابل توجهی در چنین اینترنت‌هایی وجود دارند.

این مطلب را نیز بخوانید: بررسی وضعیت اینترنت ماهواره‌ای استارلینک در ایران

چه کسی از این نوع اینترنت استفاده کرده و چه کسی آن را فراهم می‌آورد؟

با توجه به هزینه بالا و سرعت پایین اینترنت ماهواره‌ای، باید گفت که معمولا افرادی از این سرویس استفاده می‌کنند که نمی‌توانند به اینترنت کابلی و یا بی‌سیم عادی، دسترسی پیدا کنند. به همین منوال این نوع اینترنت بیشتر در کشتی‌هایی که از ساحل دور بوده، هواپیماها و همچنین مناطق روستایی دورافتاده، مورد استفاده قرار می‌گیرد. به بیانی دیگر، ما در مورد مکان‌هایی صحبت می‌کنیم که یا به هیچ‌ نوع کابلی دسترسی نداشته و یا اینکه تنها گزینه موجود، Dial-up است. می‌توان گفت که تنها Dial-up است که عملکردی بدتر از اینترنت ماهواره‌ای دارد.

از آنجایی که بازار این سرویس هنوز کوچک است، پس طبیعی است که شرکت‌های چندانی نیز در این زمینه فعالیت نداشته باشند. دو مورد از نام‌های بزرگ این صنعت، Viasat و HughesNet بوده که بیشتر در ایالات متحده فعالیت دارند. البته شرکت‌های کوچک دیگری نیز در ایالات متحده و سایر نقاط جهان وجود دارند. همچنین یکی دیگر از پروژه‌هایی که این روزها سروصدای زیادی به راه انداخته، استارلینک (Starlink) است. این پروژه مربوط به شرکت هوافضای SpaceX است.

استارلینک با قرار دادن یک شبکه از ماهواره‌های کوچک در مدار نزدیک زمین (low-earth orbit) که در ارتفاع حدود 1000 کیلومتری از سطح زمین قرار دارند، نوید سرعت بیشتر و همچنین تأخیر کمتر را می‌دهد. این قضیه به این بستگی دارد که در کجای این کره خاکی زندگی می‌کنید. اگر فاصله ماهواره‌های استارلینک را با ماهواره‌هایی که در مدار زمین-ثابت قرار دارند، مقایسه کنید، آنگاه احتمالا درخواهید یافت که چه پیشرفت‌هایی در زمینه سرعت و پینگ، حاصل می‌شوند.

یکی از موارد منفی در رابطه با این سیستم این است که استارلینک جهت حصول اطمینان از پوشش کافی، باید شبکه ماهواره‌های خود را بچرخاند. البته نحوه تأثیر این قضیه بر کاربران را، باید در عمل دید. تا به حال، کاربران از سرویس استارلینک و سرعت و پینگ آن، راضی بوده‌اند. البته در این بین، نگرانی‌های مربوط به مباحث ستاره‌شناسی، در نظر گرفته نشده‌اند.

در رابطه با تأثیر سرویس اینترنت ماهواره‌ای استارلینک بر بازار، باید کمی صبر کنیم. در نهایت یک چیز مشخص است و آن اینکه تا زمانی که افرادی وجود داشته باشند که اینترنت کابلی در اختیار آن‌ها قرار نداشته باشد، آنگاه اینترنت ماهواره‌ای نیز همچنان وجود خواهد داشت.

نوشته اینترنت ماهواره‌ای چیست، مزایا و معایب آن کدامند و چه تفاوتی با اینترنت عادی دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هر آنچه که بایستی در رابطه با اتریوم ۲٫۰ یا همان Serenity بدانید

اتریوم 2.0 یکی از بزرگ‌ترین به‌روزرسانی‌های مربوط به این رمز ارز است. این ارتقا حدود 5 سال به طول انجامیده و کارایی، توان عملیاتی تراکنش‌ها و همچنین امنیت این شبکه را افزایش می‌دهد. در ادامه این مطلب قصد داریم که اطلاعات بیشتری را در این باره، در اختیارتان قرار دهیم.

شاید از اتریوم 2.0 بیشتر به‌عنوان یک ارتقا یاد شود، اما می‌توان گفت که بیشتر به ایجاد تغییری اساسی در این شبکه، شباهت دارد. این دیدگاه بیشتر از این موضوع نشأت می‌گیرد که توسعه اتریوم 2.0 در ابتدا بر روی یک شبکه بلاک‌چین کاملا جداگانه صورت می‌پذیرد. انتظار می‌رود که با نزدیک شدن به پایان چرخه توسعه، بلاک‌چین اصلی با این شبکه جدید ترکیب شود.

اتریوم چه کاربردی دارد؟

اتریوم 2

به آن‌هایی که دانش چندانی در این رابطه ندارند، باید بگوییم که اتریوم یک ارز دیجیتال مبتنی بر یک بلاک‌چین غیرمتمرکز بوده که عملکردی شبیه به بیت‌کوین دارد. به هر حال شباهت‌های این دو، در همین‌جا به پایان می‌رسند. در ابتدا قرار نبود که اتریوم نقشی همانند یک پول دیجیتال داشته باشد. در عوض اتریوم در دو مفهوم پیشگام شد: اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز و قراردادهای هوشمند. هر دوی این موارد تا زمان عرضه این رمزارز، وجود نداشتند.

اولین کاربرد بزرگ اتریوم مربوط به اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز بود و به همین واسطه نیز دید ما نسبت به سرویس‌های اینترنت محور، تغییر کرد. بدین ترتیب کاربران به‌جای اینکه زندگی شخصی و اطلاعات خود را در اختیار شرکت‌های بزرگ قرار دهند، خود می‌توانند کنترل گسترده‌ای بر این موارد اعمال کنند. به عبارتی دیگر، همان‌طور که بیت‌کوین به دنبال کم رنگ کردن نقش بانک‌های مرکزی است، اتریوم نیز سعی دارد تا دموکراسی را در دنیای اپلیکیشن‌ها، حکم‌فرما سازد.

به‌عنوان مثال، پلتفرم اتریوم به توسعه‌دهندگان این امکان را می‌دهد که شبکه‌های اجتماعی غیرمتمرکزی مشابه توییتر بسازند. البته با این تفاوت که دیگر نیازی نیست که نگران سانسور و یا دخالت بالادستی‌ها باشیم.

این قضیه بدین دلیل است که داده‌های اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز به‌صورت مستقیم و دائمی، بر روی بلاک‌چین اتریوم باقی خواهند ماند. این بلاک‌چین نیز توسط هزاران کاربر و دستگاه جداگانه در سرتاسر جهان، میزبانی و بازپخش می‌شود. در این بین واسطه و یا سرورهای مخصوص هر کشور وجود نداشته و بنابراین سرکوب و اقدام علیه یک کاربر مشخص، غیرممکن خواهد بود.

یکی دیگر از ویژگی‌های قابل توجه اتریوم، قراردادهای هوشمند هستند. این قراردادها در اصل توافق‌های دیجیتال هستند که این قابلیت را دارند تا در هنگام احراز شرایط خاصی، به‌صورت خودکار اجرا شوند. چنین قراردادهایی برای صنایعی همچون مدیریت زنجیره تأمین که در آن‌ پرداخت‌ها باید سریعا انجام شوند، بسیار باارزش هستند.

این روزها، قراردادهای هوشمند وارد اکوسیستم کلکسیون‌ها نیز شده‌اند. NFTها یا همان توکن‌های غیر قابل معاوضه، به کاربران این امکان را می‌دهند که دارایی‌های فیزیکی و یا دیجیتالی را در ازای ثبت مالکیت قابل ردگیری در بلاک‌چین اتریوم، به حراج بگذارند.

مورد کاربرد اصلی توکن اتریوم (ETH) نیز پرداخت به ازای تراکنش‌های این شبکه است. از آنجایی که این شبکه غیرمتمرکز بوده، پس تراکنش‌های بلاک‌چین آن نیز باید توسط جمعیتی انبوه، تأیید شوند. به ازای تأیید تراکنش‌ها و همچنین به دلیل تشویق چنین مواردی، توکن اتریوم پرداخت می‌شود.

این ویدیو را نیز ببینید: هر آنچه که باید در رابطه با بلاک چین بدانید

مقیاس‌پذیری اتریوم

اتریوم 2

شبکه اتریوم از طریق الگوریتم اثبات کار (PoW)، تراکنش‌های جدید را تأیید کرده و سپس آن‌ها را به بلاک‌چین اضافه می‌کند. هنگامی‌که این شبکه در سال 2014 راه‌اندازی شد، جایگزینی حقیقی برای الگوریتم اثبات کار وجود نداشت، حداقل گزینه‌ای که در مقیاسی کافی، مورد استفاده قرار گرفته باشد.

لازم به ذکر است که بگوییم الگوریتم PoW ایمن است، اما سرعت چندانی ندارد. به همین دلیل اتریوم می‌تواند در هر ثانیه تنها 10 الی 20 تراکنش را پردازش کند. تا چند سال پس از عرضه اتریوم، الگوریتم PoW همچنان می‌توانست که نیازهای آن را برطرف سازد. گاهی اوقات تراکنش‌ها به دلیل ماهیت اجماع‌گونه این الگوریتم، کند پردازش می‌شدند، اما این موضوع زیاد پیش نمی‌آمد.

به هر حال، همه این قضایا در سال 2017 تغییر کردند. در همین سال بود که بازار ارزهای دیجیتال برای اولین بار توانست که توجه بالای کاربران و سرمایه‌گذاران جریان اصلی را به دست آورد. ارزش اتریوم سر به فلک کشید و کاربران آن شاهد رشدی بالا در طی چند ماه بودند. حال دیگر 20 تراکنش به ازای هر ثانیه، نمی‌توانست که جوابگوی نیاز کاربران زیاد این شبکه باشد.

در نتیجه این موضوع، اتریوم وارد دوره‌های کاهش سرعت شد و وخامت این موضوع با مشهور شدن پلتفرم‌های اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز همانند CryptoKitties نیز بیشتر شد. این قضیه باعث افزایش هزینه‌ها شد و همین موضوع نیز اتخاذ و استفاده از این شبکه را تاحدودی راکد کرد. در این زمان، کاملا واضح شد که توسعه‌دهندگان اتریوم باید به فکر فناوری باشند که بتواند هزاران تراکنش را در عرض چند ثانیه، پردازش کند.

مقیاس‌پذیری اتریوم 2.0

اتریوم 2

حال اتریوم 2.0 آمده و وعده رفع مشکلات هزینه‌های بالا، پردازش‌های کمتر تراکنش‌ها و همچنین افزایش سرعت این شبکه (با کنار گذاشتن الگوریتم توافقی PoW) را می‌دهد. در عوض الگوریتم PoW، توسعه‌دهندگان اتریوم، الگوریتم اثبات سهام (PoS) را به کار گرفتند که به طرز وسیعی، فرایند تأیید تراکنش‌ها را ساده‌تر می‌کند.

به جای اینکه جهت ایجاد بلاک‌های جدید، بر ماینرهای تکیه شود، PoS این امکان را به دارندگان اتریوم می‌دهد که بلاک‌های جدید را در ازای کسب پاداش، تأیید کنند. در این سیستم، کاربران باید حداقل 32 اتریوم را در یک قراردادن سپرده واریز کرده، تا بتوانند حق تأیید تراکنش‌های جدید را به دست آورند. هر چند وقت یک‌بار، این کاربران خواهند توانست که نسبت به تأیید تراکنش‌ها، اقدام کنند.

هنگامی‌که یکی از کاربران اعتبارسنج، نسبت به اعتبار یک تراکنش رأی دهد، آنگاه از سایر اعضای آن شبکه نیز خواسته می‌شود که درستی آن رأی را تصدیق کنند. اگر رأی موردنظر دارای اعتبار باشد (همان‌طور که همیشه باید این‌گونه باشد)، آنگاه شخص رأی‌دهنده نیز به دلیل صداقت خود، پاداش می‌گیرد. حال اگر خلاف این موضوع ثابت شود، آنگاه بخشی از سپرده اتریوم آن شخص، به‌عنوان جریمه از حساب وی کسر خواهد شد. از آنجایی که حل معماهای پیچیده رمزنگاری در PoS مطرح نیست، پس مصرف انرژی بهینه‌تر بوده و همچنین سرعت تراکنش‌ها نیز افزایش می‌یابد.

جدا از کوچ به PoS، اتریوم 2.0 یک ویژگی تکنیکی دیگر را نیز معرفی می‌کند: خرد کردن (Sharding). این قابلیت به بلاک‌چین اتریوم این امکان را می‌دهد که به چندین زنجیره کوچک‌تر (Shard) که به‌صورت موازی می‌توانند فعالیت کنند، تقسیم شود. جهت اطمینان از سازگاری و هماهنگی بین شاردها، اتریوم از یک زنجیره راهنمای گسترده استفاده می‌کند. بدین ترتیب کاربرانی که در دو شارد جداگانه فعالیت کنند، هنوز می‌توانند با یکدیگر معامله داشته باشند.

این مطلب را نیز بخوانید: استیبل کوین (Stablecoin) چیست و چه تفاوتی با سایر ارزهای دیجیتال دارد؟

تاریخ عرضه ETH 2.0

اتریوم 2

همان‌طور که پیش‌تر نیز بدان اشاره کردیم، اتریوم 2.0 سال‌ها است که در دست توسعه قرار دارد. خبر خوب نیز این است که این ارتقا هم‌اکنون در دست انتشار قرار دارد. همچنین عرضه اتریوم 2.0 نیز به 3 فاز جداگانه زیر تقسیم شده است

فاز 0: پیاده‌سازی زنجیره راهنما در کنار گسترش اولیه مکانسیم PoS. تأییدکنندگان علاقه‌مند می‌توانند جهت شروع سپرده‌گذاری در این شبکه، حداقل 32 اتریوم را سپرده‌گذاری کنند. فاز 0 به‌عنوان یک بلاک‌چین جداگانه فعالیت می‌کند و همزمان با اتریوم 1.0 که عملکردی همانند گذشته دارد، به فعالیت خود ادامه خواهد داد.

فاز 1: انتظار می‌رود که اولین دسته از زنجیره شارد را یکپارچه‌سازی کند. این فاز، بلاک‌چین اتریوم را به 64 شارد تقسیم می‌کند. بدین ترتیب، پردازش تراکنش‌ها در قیاس با اتریوم 1.0، 64 برابر بهتر خواهد شد.

فاز 2: انتظار می‌رود که بتواند امکان استفاده از عملکرد قراردادهای هوشمند در داخل شاردها را امکان‌پذیر کرده و همچنین به‌صورت کامل، اتریوم 1.0 را ادغام کند. با این اوصاف، راه برای رها کردن ایمن شبکه اصلی اتریوم PoW محور اولیه، هموار خواهد شد.

فاز 0 اترویم 2.0 در حال حاضر در 11 آذر 1399 (یک دسامبر 2020)، راه‌اندازی شده است. بنابراین فرایند ارتقا به‌صورت رسمی آغاز شده است. تا آوریل 2021، بیش از 124000 تأییدکننده، مقدار 32 اتریوم و یا بیشتر را به قراردادهای سپرده‌گذاری واریز کرده و مشغول فعالیت بر روی این شبکه راهنما هستند.

فرایند ترکیب شبکه اصلی اتریوم با اتریوم 2.0، در حال انجام است. انتظار می‌رود که فاز اول این پروژه در سال 2021 آغاز شود. با توجه به پیچیدگی این فرایند، بنیاد اتریوم از ارائه یک زمان‌بندی دقیق، خودداری کرده است. با این اوصاف، توسعه‌دهندگان امیدوار هستند که تا پایان سال 2022 میلادی، فرایند ارتقا را به‌صورت کامل به اتمام برسانند.

با راه‌اندازی نهایی شاردها و همچنین PoS، اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز و قراردادهای هوشمند در نهایت برای همگان در دسترس و از لحاظ اقتصادی، مقرون‌به‌صرفه خواهند بود. لازم نیست که بگوییم چشم‌های زیادی به موفقیت اتریوم 2.0 دوخته شده‌اند.

نوشته هر آنچه که بایستی در رابطه با اتریوم 2.0 یا همان Serenity بدانید اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

ویندوز سرور (Windows Server) چیست و چه تفاوتی با ویندوز عادی دارد؟

اگر از کاربران عادی باشید، آنگاه به احتمال زیاد فقط با نسخه مخصوص مصرف‌کننده سیستم‌عامل ویندوز (مثلا ویندوز 8 و 10) سروکار داشته‌اید. اما همان‌طور که می‌دانید و شاید هم ندانید، مایکروسافت ویندوز سرور (Windows Server) را نیز به‌عنوان یک سیستم‌عامل مجزا، ارائه می‌کند. در این مطلب قصد داریم که بیشتر به این نسخه از ویندوز و همچنین تفاوت آن با ویندوزی که اکنون از آن استفاده می‌کنید، بپردازیم.

ویندوز سرور چیست؟

با فرض اینکه تاکنون نام ویندوز سرور را نشنیده‌اید، ابتدا به توضیح ماهیت آن می‌پردازیم. ویندوز سرور نوعی از سیستم‌عامل ویندوز بوده که هدف مایکروسافت از طراحی آن، استفاده در سرورها است. سرورها دستگاه‌های بسیار قدرتمندی هستند که طراحی شده‌اند تا به‌صورت مداوم کار کرده و منابع موردنیاز سایر کامپیوترها را فراهم آورند. این قضیه بدین معنا است که تقریبا در تمامی موارد، ویندوز سرور فقط در کسب‌و‌کارها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نام “ویندوز سرور” از آوریل سال 2003 و با عرضه Windows Server 2003، بر روی این سری از محصولات مایکروسافت گذاشته شد. البته پیش از این تاریخ نیز همچنان نسخه‌های سرور سیستم‌عامل ویندوز، موجود بوده‌اند. به‌عنوان مثال، Windows NT 4.0 هم جهت استفاده‌های عمومی (Workstation) و هم جهت استفاده در سرورها، موجود بود.

ویندوز سرور

تقریبا در تمامی موارد، کاربران عادی لازم نیست که نگران موارد مرتبط با ویندوز سرور باشند. اگر قصد تهیه نسخه عادی سیستم‌عامل ویندوز را داشته باشید، آنگاه به این راحتی‌ها نمی‌توانید در قفسه فروشگاه‌های فیزیکی و یا وب‌سایت خود مایکروسافت، این نسخه از ویندوز را پیدا کنید، اما در هر صورت، کنجکاوی بخشی از ذات انسان بوده و بنابراین در ادامه توضیحات بیشتری را در رابطه با این نسخه از ویندوز، به شما ارائه می‌دهیم.

تفاوت ویندوز سرور با ویندوز عادی

ویندوز سرور

در نگاه اول شاید برای شما دشوار باشد که بتوانید تفاوت‌های این دو نسخه را برشمارید. دسکتاپ هر دو نسخه بکسان بوده و این قضیه شامل نوار وظیفه، آیکون‌های دسکتاپ و همچنین کلید استارت می‌شود. هر نسخه از ویندوز سرور همزمان با نسخه‌‌ای عادی از این سیستم‌عامل، عرضه می‌شود. مثلا ویندوز سرور 2003 در واقع نسخه سرور ویندوز XP است. در حال حاضر مثلا ویندوز سرور 2016، مبتنی بر به‌روزرسانی Anniversary ویندوز 10 بوده و ویندوز سرور 2019 نیز مبتنی بر نسخه 1809 ویندوز 10 عادی است.

از آنجایی که هر دو نسخه ویندوز دارای کدهای مشترک بسیاری هستند، پس می‎‌توانید بسیاری از عملکردها را بر روی هر دو اجرا کنید. به‌عنوان نمونه می‌توانید برنامه‌هایی همانند مرورگرها و ویرایشگرهای تصویر را بر روی ویندوز سرور نیز دانلود کنید. همچنین بسیاری از اپلیکیشن‌های پایه‌ای ویندوز عادی همانند Notepad نیز در ویندوز سرور وجود دارند. به هر حال، تفاوت‌های ویندوز Pro/Home با ویندوز سرور، بیشتر از شباهت‌هایشان است. در ادامه به این موضوع می‌پردازیم.

این مطلب را نیز بخوانید: تاریخچه ویندوز: پنجره‌ای متفاوت رو به دنیای فناوری

1. ویندوز سرور دارای نرم‌افزارهای مدیریت شرکتی است

از آنجایی که Windows Server بیشتر برای کسب‌و‌کارها در نظر گرفته شده، پس طبیعی است که نرم‌افزارهای شرکتی زیادی را نیز در خود جای داده باشد. در زیر به عملکردهایی که یک سرور به لطف این ابزارها می‌تواند انجام دهد، می‌پردازیم:

  • Active Directory :Active Directory یک سرویس مدیریت کاربر است که به سرورها این امکان را می‌دهد که به‌عنوان یک کنترل‌کننده دامنه، ایفای نقش کنند. به‌جای اینکه هر کاربر وارد یک کامپیوتر محلی شود، کنترلر دامنه می‌تواند فرایند احراز هویت تمامی حساب‌های کاربری را برعهده بگیرد.
  • DHCP :DHCP یا همان پروتکل پیکربندی میزبان پویا، یک پروتکل بوده که به سرورها امکان می‌دهد که بتوانند به‌صورت خودکار آدرس‌های آی‌پی را به تمامی دستگاه‌های موجود بر روی شبکه، اختصاص دهند. در خانه‌ها معمولا این وظیفه برعهده روترها است، اما در شرکت‌ها، کارکنان بخش آی‌تی می‌توانند از عملکرد DHCP بهتر موجود در ویندوز سرور، بهره ببرند.
  • فایل و فضای ذخیره‌سازی: امکان در اختیار داشتن سرورهای فایل در شرکت‎‌ها، یکی دیگر از موارد کاربرد رایج ویندوز سرور است. بدین ترتیب می‌توانید اطلاعات مهم خود را در یک سرور مرکزی قرار داده و سپس تعیین کنید که چه کسی می‌تواند به این داده‌ها دسترسی پیدا کند.
  • سرویس‌های چاپ: اگر در کسب‌و‌کاری، ده‌ها چاپگر در ساختمان وجود داشته باشند و تیم آی‌تی نیز بخواهد که هرکدام از این پرینترها را برای هر ایستگاه کاری جدید به‌صورت جداگانه پیکربندی کند، آنگاه این قضیه می‌تواند یک نوع اتلاف وقت باشد. با راه‌اندازی یک سرور چاپ می‌توانید این قضیه را به‌راحتی و به‌سرعت، مدیریت کنید.
  • سرویس‌های به‌روزرسانی ویندوز: اغلب اوقات، شرکت‌ها نمی‌خواهند که تمامی آپدیت‌های ویندوزی سریعا بر روی کامپیوترهای آن‌ها نصب شوند. با راه‌اندازی و پیکربندی یک سرور به‌عنوان کنترل‌کننده به‌روزرسانی‌های ویندوز، می‌توانید کنترل بیشتری بر نحوه کارکرد آپدیت‌های این سیستم‌عامل داشته باشید.

در بالا سعی کردیم که چند مورد از قابلیت‌ها و نقش‌هایی را که ویندوز سرور می‌تواند برعهده بگیرد، برای شما توضیح دهیم. معمولا کسب‌و‌کارها بیشتر از یک سرور داشته و بنابراین می‌توانند نقش‌های بالا را در بین چند دستگاه‌ها مختلف، تقسیم‌بندی کنند.

نسخه‌های استاندارد ویندوز، از ابتدا به چنین قابلیت‌هایی مجهز نیستند. البته کاربران می‌توانند با نصب برخی از ابزارهای شخص ثالثی، بعضی از این عملکردها را به رایانه خانگی خود بیاورند. طبیعی است که این موارد، کیفیت ویندوز سرور را نخواهند داشت.

2. Windows Server محدودیت‌های سخت‌افزاری کمتری دارد

ویندوز سرور

اکثر مردم در رابطه با حداکثر مقدار رمی که می‌توانند بر روی کامپیوتر خانگی خود داشته باشند، نگران نیستند. یک نسخه 64 بیتی از ویندوز 10 Pro حداکثر تا 2 ترابایت از حافظه رم را پشتیبانی می‌کند. این در حالی است که اکثریت کاربران، بیش از 32 گیگابایت حافظه رم بر روی رایانه خود ندارند. بنابراین حتی بحث در مورد یک ترابایت حافظه رم نیز بی‌فایده است.

با این اوصاف شاید باور نکنید که ویندوز سرور تا 24 ترابایت حافظه رم، پشتیبانی می‌کند. علاوه بر این، این نسخه از ویندوز می‌تواند تا 64 سوکت CPU را نیز پشتیبانی کند که این مقدار بسیار بیشتر از 2 سوکت مورد پشتیبانی در ویندوز 10 Pro است.

شاید این قضیه برای بعضی‌ها کمی عجیب به نظر برسد، اما دلایل خوبی پشت این قضیه وجود دارند. سرورها باید بتوانند نیاز پردازشی کارکنان یک مجموعه را تأمین کنند و به همین دلیل است که پشتیبانی گسترده‌ای از سخت‌افزارها دارند.

به‌عنوان مثال، یک سرور که در حال اجرای ده‌ها ماشین مجازی است، جهت اینکه بتواند همه آن‌ها را به‌خوبی و به‌صورت همزمان اجرا کند، باید مقدار زیادی حافظه رم داشته باشد. در اینجا به فاکتور مهمی از ویندوز سرور می‌رسیم: این سیستم‌عامل همیشه بر روی سخت‌افزارهای فیزیکی اجرا نمی‌شود. برخی از کسب‌و‌کارها، چند سرور فیزیکی را خریداری کرده و سپس با استفاده از ویندوز سرور، ماشین‌های مجازی زیادی را بر روی آن‌ها اجرا می‌کنند. بدین ترتیب می‌توان عملکردهای مختلفی را مدیریت کرد.

این مطلب را نیز بخوانید: ویندوز 10 ایکس چیست و چه تفاوت‌هایی با سایر نسخه‌ها دارد؟

3. برخی از ویژگی‌های جانبی در ویندوز سرور وجود ندارند

ویندوز سرور

همان‌طور که انتظار دارید، Windows Server ویژگی‌های اصلی و حرفه‌ای همانند Command Prompt و سایر ابزارهای مدیریتی را همچنان حفظ می‌کند. از طرفی هم خبری از برخی از ویژگی‌های ویندوز 10 عادی نیست.

مثلا در ویندوز سرور 2016 و 2019، خبری از Microsoft Store ،Cortana و سایر قابلیت‌های جدید ویندوز 10 عادی نیست. همچنین اپلیکیشن‌هایی همانند Your Phone، در این نسخه از ویندوز وجود نداشته و حتی در ویندوز سرور 2019 نیز باید اپلیکیشنی همانند Microsoft Edge را به‌صورت جداگانه دانلود کنید.

همچنین با استفاده از حساب مایکروسافت نمی‌توانید به ویندوزهای سرور وارد شوید. دلیل این موضوع نیز این است که حساب مایکروسافت، یک سرویس مخصوص رده مصرف‌کننده است. علاوه بر این، برخی از اپلیکیشن‌ها پیش از نصب بررسی می‌کنند که آیا شما از ویندوز سرور استفاده می‌کنید یا خیر. برخی از اپلیکیشن‌ها با نسخه سرور ویندوز، سازگاری ندارند.

در حالت پیش‌فرض نیز نسخه سرور ویندوز، دارای محدودیت‌های بیشتری است. در ویندوزهای سرور هنوز هم از Internet Explorer به‌عنوان مرورگر پیش‌فرض استفاده شده و همچنین تنظیمات امنیتی نیز بیشتر کاربران را محدود می‌کنند. این موضوع طبیعی است، به هر حال آلوده شدن یک سرور، تبعات خیلی گسترده‌تری نسبت به یک کامپیوتر خانگی خواهد داشت.

4. قیمت‌گذاری

همان‌طور که از یک محصول کسب‌و‌کار محور انتظار می‌رود، نسخه سرور ویندوز نیز قیمت ارزانی ندارد. علاوه بر قیمت بالا، این نسخه از سیستم‌عامل مایکروسافت نیز بسته به نیازهای شما، دارای انواع مختلفی است.

قیمت Windows Server 2019 بسته به نسخه انتخابی شما، از 501 الی 6155 دلار، متغیر است. بسته به اینکه چه تعداد افراد به سرور موردنظر دسترسی پیدا می‌کنند، نیاز دارید که مبالغی را نیز برای CALها (گواهی‌های دسترسی مشتری) جهت استفاده قانونی از سرویس‌ها، پرداخت کنید.

معمولا شرکت‌ها در گذشته Windows Server را بر روی سرورهای فیزیکی که نسبت به ایستگاه‌‌های کاری عادی دارای توان سخت‌افزاری بهتری بودند، نصب می‌‌کردند. البته اکنون علاوه بر این رویه، می‌توان این نسخه از ویندوز را بر روی سرویس‌های ابری همانند Microsoft Azure نیز به اجرا درآورد.

بدین ترتیب می‌توانید زحمت‌های نگهداری از یک سرور فیزیکی را از دوش خود برداشته و آن را به ارائه‌دهندگان خدمات ابری همانند مایکروسافت، محول کنید. همچنین این قضیه باعث می‌شود که شرکت‌ها در عوض پرداخت یکجای هزینه‌ها جهت راه‌‌اندازی یک سرور فیزیکی جدید، صرفا حق اشتراک بیشتری پرداخت کنند. طبیعتا بهترین گزینه نیز به نوع و شرایط کسب‌و‌کار شما بستگی دارد.

این مطلب را نیز بخوانید: ویندوز S چیست و چه تفاوتی با نسخه‌های دیگر دارد؟

سخن پایانی

در بالا سعی کردیم که تفاوت نسخه‌های عادی و سرور سیستم‌عامل ویندوز را برای شما بازگو کنیم. اکنون می‌دانید که این دو علی‌رغم داشتن کدهای مشترک و ظاهری مشابه، استفاده‌هایی کاملا متفاوت دارند.

نسخه‌های ویندوز که مخصوص مصرف‌کنندگان نهایی هستند، ابزارهای موردنیاز شرکت‌ها را چندان در خود جای نمی‌دهند. در عین حال، Windows Server نیز مناسب یک کاربر خانگی نیست. از این نسخه انتظار می‌رود که سرویس‌های گوناگون را به‌گونه‌ای مدیریت کند که مشتری‌های شرکت‌ها، از آن‌ها راضی باشند. البته تفاوت نسخه‌های ویندوز فقط به اینجا ختم نشده و نسخه‌های خانگی ویندوز همانند Enterprise و Pro نیز تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند.

نوشته ویندوز سرور (Windows Server) چیست و چه تفاوتی با ویندوز عادی دارد؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

Find My Network چیست، چه کاربردی دارد و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟

اگر یکی از دستگاه‌های اپل خود و یا هر شیئی را که با استفاده از AirTag تگ شده است، گم کنید، آنگاه می‌توانید با استفاده از شبکه‌ای متشکل از میلیون‌ها دستگاه اپل مجهز به بلوتوث، آن را پیدا کنید. این ویژگی، Find My Network نام داشته و در ادامه قصد داریم که بیشتر به آن بپردازیم.

Find My Network چیست؟

 

Find My Network یک از روش‌های پیدا کردن آیفون، آیپد، آیپاد تاچ، ایرپاد، اپل واچ و یا مک شما بوده که مبتنی بر منبع‌یابی جمعیتی است. همچنین از این طریق می‌توانید اشیایی را که دارای تگ AirTags هستند نیز پیدا کنید. این ویژگی در قالب یک سرویس رایگان، در اختیار دارندگان دستگاه‌های اپل قرار دارد.

Find My Network از حسگرهای بلوتوثی متعلق به میلیون‌ها دستگاه اپلی استفاده کرده تا بدین‌ طریق بتوان دستگاه‌های گم شده در پیرامون این گجت‌ها را پیدا کرد. هنگامی‌که یک دستگاه اپل موجود بر روی شبکه، یک دستگاه اپل گم شده را در نزدیکی خود تشخیص می‌دهد، آنگاه موقعیت تقریبی آن آیتم را از طریق اینترنت، به دارنده آن دستگاه اعلام می‌کند.

Find My Network

آیا این ویژگی مشکلات مربوط به حریم خصوصی را نیز به همراه دارد؟

شاید با خود فکر کنید که از آنجایی که تقریبا یک میلیارد دستگاه اپلی، موقعیت آیتم‌های گم شده را گزارش می‌دهند، پس باید در این زمینه نگرانی‌های نیز در رابطه با حریم خصوصی خود، داشته باشید. البته اپل در هنگام طراحی این سیستم، موارد مربوط به حریم خصوصی را نیز در نظر گرفته است.

اپل تا آنجا که توانسته، سعی کرده که از مشکلات این‌چنینی، اجتناب کند. کوپرتینویی‌ها سیستمی را مهندسی کرده‌اند که از رمزنگاری پایان-به-پایان بهره برده، با انتقال داده‌های ناشناس، سعی می‌کند که فقط شما بتوانید به موقعیت دستگاه خود دسترسی پیدا کرده و همچنین سعی شده تا در هنگام فعالیت دستگاه شما بر روی Find My Network، هویت و موقعیت مکانی شما، خصوصی نگه داشته شود. بر اساس گفته‌های اپل، نه این شرکت و نه اشخاص ثالث، نمی‌توانند به موقعیت مکانی دستگاه شما دسترسی پیدا کنند. تنها کسی که به دنبال دستگاه گم شده خود می‌گردد، می‌تواند موقعیت مکانی آن را مشاهده کند.

قابلیت AirTags اپل، تاحدودی نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی را وارد ذهن کاربران کرده است، اما از طرفی هم اپل اقداماتی را انجام داده تا در نتیجه آن، مردم سخت‌تر بتوانند که از طریق AirTagها، بدون آگاهی سایر کاربران، آن‌ها را ردیابی کنند. البته زمان بهتر می‌تواند کارآمد بودن رویه اپل را اثبات کند.

این مطلب را نیز بخوانید: Mail Drop چیست و چگونه باید از آن استفاده کنیم؟

چگونه از Find My Network استفاده کنیم؟

Find My Network

اگر می‌خواهید که از این ویژگی استفاده کنید، آنگاه قابلیت “Find My” باید برای آیتم گم‌ شده و یا AirTag شما، فعال شده باشد، دستگاه گم شده شما باید بخشی از Find My Network بوده و همچنین بر روی اپل آیدی شما نیز ثبت شده باشد. جهت پیدا کردن آیتم موردنظر باید اپلیکیشن Find My را بر روی آیفون، آیپد، آیپاد تاچ و یا مک خود، اجرا کنید. به برگه دستگاه‌ها رفته، نام دستگاه‌ موردنظر را لمس کرده تا بتوانید مکان آن را بر روی نقشه مشاهده کنید. اگر هم نمی‌توانید آیتم گم شده خود را بر روی نقشه مشاهده کنید، آنگاه می‌توانید آن را به‌عنوان گم شده علامت‌گذاری کرده و سپس امیدوار باشید که شخصی بتواند آن را پیدا کرده و به شما پس دهد.

آیا می‌توانیم این قابلیت را غیرفعال کنیم؟

هر چند که Find My Network برای اکثر کاربران، مشکلی را در زمینه حریم خصوصی به وجود نمی‌آورد (اگر شغل حساسی ندارید، پیشنهاد می‌کنیم که این ویژگی را همچنان فعال نگه دارید)، اما همچنان می‌توانید هر زمان که خواستید، آن را غیرفعال کرده و بنابراین استفاده از آن را متوقف کنید.

جهت انجام این کار در آیفون، آیپد و یا آیپاد تاچ باید به تنظیمات رفته و سپس وارد “Apple ID > Find My > Find My iPhone/iPad/iPod Touch” شده و در ادامه گزینه “Find My Network” را بر روی حالت غیرفعال قرار دهید.

جهت خروج از Find My network در یک کامپیوتر مک، باید “System Preferences” را باز کرده و به “Apple ID > iCloud” بروید. سپس باید در کنار “Find My Mac”، بر روی “Options” کلیک کنید. در پنجره‌ای که ظاهر می‌شود، باید بر روی کلید “Turn Off” در کنار “Find My Network”، کلیک کنید.

به یاد داشته باشید که در صورت خاموش کردن Find My Network، نه‌تنها دیگر با استفاده از این ویژگی نمی‌توانید که دستگاه گم شده خود را پیدا کنید، بلکه حسگر بلوتوثی دستگاه شما، دیگران را نیز در زمینه پیدا کردن گجت‌های گم شده آن‌ها، یاری نخواهد رساند.

نوشته Find My Network چیست، چه کاربردی دارد و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

Find My Network چیست، چه کاربردی دارد و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟

اگر یکی از دستگاه‌های اپل خود و یا هر شیئی را که با استفاده از AirTag تگ شده است، گم کنید، آنگاه می‌توانید با استفاده از شبکه‌ای متشکل از میلیون‌ها دستگاه اپل مجهز به بلوتوث، آن را پیدا کنید. این ویژگی، Find My Network نام داشته و در ادامه قصد داریم که بیشتر به آن بپردازیم.

Find My Network چیست؟

 

Find My Network یک از روش‌های پیدا کردن آیفون، آیپد، آیپاد تاچ، ایرپاد، اپل واچ و یا مک شما بوده که مبتنی بر منبع‌یابی جمعیتی است. همچنین از این طریق می‌توانید اشیایی را که دارای تگ AirTags هستند نیز پیدا کنید. این ویژگی در قالب یک سرویس رایگان، در اختیار دارندگان دستگاه‌های اپل قرار دارد.

Find My Network از حسگرهای بلوتوثی متعلق به میلیون‌ها دستگاه اپلی استفاده کرده تا بدین‌ طریق بتوان دستگاه‌های گم شده در پیرامون این گجت‌ها را پیدا کرد. هنگامی‌که یک دستگاه اپل موجود بر روی شبکه، یک دستگاه اپل گم شده را در نزدیکی خود تشخیص می‌دهد، آنگاه موقعیت تقریبی آن آیتم را از طریق اینترنت، به دارنده آن دستگاه اعلام می‌کند.

Find My Network

آیا این ویژگی مشکلات مربوط به حریم خصوصی را نیز به همراه دارد؟

شاید با خود فکر کنید که از آنجایی که تقریبا یک میلیارد دستگاه اپلی، موقعیت آیتم‌های گم شده را گزارش می‌دهند، پس باید در این زمینه نگرانی‌های نیز در رابطه با حریم خصوصی خود، داشته باشید. البته اپل در هنگام طراحی این سیستم، موارد مربوط به حریم خصوصی را نیز در نظر گرفته است.

اپل تا آنجا که توانسته، سعی کرده که از مشکلات این‌چنینی، اجتناب کند. کوپرتینویی‌ها سیستمی را مهندسی کرده‌اند که از رمزنگاری پایان-به-پایان بهره برده، با انتقال داده‌های ناشناس، سعی می‌کند که فقط شما بتوانید به موقعیت دستگاه خود دسترسی پیدا کرده و همچنین سعی شده تا در هنگام فعالیت دستگاه شما بر روی Find My Network، هویت و موقعیت مکانی شما، خصوصی نگه داشته شود. بر اساس گفته‌های اپل، نه این شرکت و نه اشخاص ثالث، نمی‌توانند به موقعیت مکانی دستگاه شما دسترسی پیدا کنند. تنها کسی که به دنبال دستگاه گم شده خود می‌گردد، می‌تواند موقعیت مکانی آن را مشاهده کند.

قابلیت AirTags اپل، تاحدودی نگرانی‌های مربوط به حریم خصوصی را وارد ذهن کاربران کرده است، اما از طرفی هم اپل اقداماتی را انجام داده تا در نتیجه آن، مردم سخت‌تر بتوانند که از طریق AirTagها، بدون آگاهی سایر کاربران، آن‌ها را ردیابی کنند. البته زمان بهتر می‌تواند کارآمد بودن رویه اپل را اثبات کند.

این مطلب را نیز بخوانید: Mail Drop چیست و چگونه باید از آن استفاده کنیم؟

چگونه از Find My Network استفاده کنیم؟

Find My Network

اگر می‌خواهید که از این ویژگی استفاده کنید، آنگاه قابلیت “Find My” باید برای آیتم گم‌ شده و یا AirTag شما، فعال شده باشد، دستگاه گم شده شما باید بخشی از Find My Network بوده و همچنین بر روی اپل آیدی شما نیز ثبت شده باشد. جهت پیدا کردن آیتم موردنظر باید اپلیکیشن Find My را بر روی آیفون، آیپد، آیپاد تاچ و یا مک خود، اجرا کنید. به برگه دستگاه‌ها رفته، نام دستگاه‌ موردنظر را لمس کرده تا بتوانید مکان آن را بر روی نقشه مشاهده کنید. اگر هم نمی‌توانید آیتم گم شده خود را بر روی نقشه مشاهده کنید، آنگاه می‌توانید آن را به‌عنوان گم شده علامت‌گذاری کرده و سپس امیدوار باشید که شخصی بتواند آن را پیدا کرده و به شما پس دهد.

آیا می‌توانیم این قابلیت را غیرفعال کنیم؟

هر چند که Find My Network برای اکثر کاربران، مشکلی را در زمینه حریم خصوصی به وجود نمی‌آورد (اگر شغل حساسی ندارید، پیشنهاد می‌کنیم که این ویژگی را همچنان فعال نگه دارید)، اما همچنان می‌توانید هر زمان که خواستید، آن را غیرفعال کرده و بنابراین استفاده از آن را متوقف کنید.

جهت انجام این کار در آیفون، آیپد و یا آیپاد تاچ باید به تنظیمات رفته و سپس وارد “Apple ID > Find My > Find My iPhone/iPad/iPod Touch” شده و در ادامه گزینه “Find My Network” را بر روی حالت غیرفعال قرار دهید.

جهت خروج از Find My network در یک کامپیوتر مک، باید “System Preferences” را باز کرده و به “Apple ID > iCloud” بروید. سپس باید در کنار “Find My Mac”، بر روی “Options” کلیک کنید. در پنجره‌ای که ظاهر می‌شود، باید بر روی کلید “Turn Off” در کنار “Find My Network”، کلیک کنید.

به یاد داشته باشید که در صورت خاموش کردن Find My Network، نه‌تنها دیگر با استفاده از این ویژگی نمی‌توانید که دستگاه گم شده خود را پیدا کنید، بلکه حسگر بلوتوثی دستگاه شما، دیگران را نیز در زمینه پیدا کردن گجت‌های گم شده آن‌ها، یاری نخواهد رساند.

نوشته Find My Network چیست، چه کاربردی دارد و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.