سفر در زمان ؛ نظریات، پارادوکس‌های زمانی و احتمالات آن

سفر در زمان ؛ نظریات، پارادوکس‌های زمان و احتمالات آن
آیا سفر در زمان صرفا یک رویاست و به سناریو های علمی تخیلی اختصاص دارد؟ آیا می‌توان به گذشته سفر کرد و با رفتن به آینده از همه چیز خبر داشت؟ اساسا عبارت سفر در زمان در دنیای فیزیک، گذر به بعد چهارم معنا می‌شود.

سفر در زمان (Time Travel) شاید از لحاظ نظری، ممکن باشد؛ اما صرفا با یک سری فرمول‌نویسی و تفکرات خلاقانه قادر نخواهید بود به تکنولوژی ساخت ماشین زمان و یا یک کرم‌چاله دست پیدا کنید.

البته سفر در زمان چندان هم امر عجیبی نیست. اگر زمان را بصورت آهنگ تغییرات جهان معنا کنیم؛ باید گفت ما همواره در حال سفر کردن در زمان هستیم. پیر شدن ما مشهود‌ترین دلیل این مدعاست. درست است که ثانیه‌‌ها، دقایق، ساعت‌ها وغیره تا سال‌ها، ملاک ما برای سنجش زمان است، اما این به آن معنا نیست که زمان همواره به نرخی ثابت جریان دارد.

به بیان ساده‌تر، می‌توان گذر زمان را به جریان رود تشبیه کرد؛ همان‌گونه این جریان متناسب با عرض رود تغییراتی دارد، زمان نیز متناسب با پارامتر‌های مختلف آهنگ‌های متفاوتی دارد. به عبارت بهتر گذر زمان امری نسبی است.

سفر در زمان یک ایده جذاب از حرکت بین لحظه‌های مختلف در زمان است. درواقع همان طور که امکان حرکت دادن اشیا از نقطه‌ای به نقطه دیگر وجود دارد، به عنوان یک بعد، در زمان نیز می‌توان سفر کرد و به گذشته و یا آینده رفت!

یکی از پارامتر‌های گفته شده که برای بشریت هویدا شد، فضا است. لطفا بیایید از این نگاه که همه جهان در سه بعد طول، عرض و ارتفاع خلاصه می‌شود، خارج شوید. بعد مهم چهارم، زمان است.

هرگز نمی‌توان فضا را مستقل از زمان در نظر گرفت. از همین رو یک صفحه واحدی به نام صفحه فضا-زمان به وجود آمده است. هر رخدادی که در جهان به وقوع بپیوندد، باید به طور یکسان در فضا و زمان تغییر به وجود آورد.

جابه‌جایی میان دو نقطه متفاوت در زمان یا همان سفر در زمان، برای دهه‌هاست که از جمله متداول‌ترین موضوعات علمی تخیلی است. ایده اصلی بسیاری از این سناریو‌ها مانند “پیشتازان فضا”، “دکتر هو” و “بازگشت به آینده”، قرار گرفتن انسان در نوعی وسیله نقلیه و رسیدن به نقطه‌ای در گذشته و یا آینده ابوده ست.

برای یک ماجراجویی جدید در دنیای علم آماده‌اید؟  تکراتو را دنبال کنید.

سفر در زمان ؛ حقیقت یا رویا!

با این حال واقعیت این امر بسیار پیچیده‌تر است. همه دانشمندان به ممکن بودن چنین فرآیندی معتقد نیستند. برخی حتی می‌گویند تصمیم گیری برای انجام چنین کاری می‌تواند کشنده باشد.

زمان چیست ؟

زمان بعدی است که همه رویداد‌ها از گذشته تا کنون و تا آینده در آن رخ می‌دهد. اکثریت قریب به اتفاق مردم فکر می‌کنند زمان، پارامتری ثابت است. اما آلبرت انیشتین، فیزیکدان مشهور، این تفکر را به چالش کشید و اثبات کرد که زمان امری نسبی است.

زمان بسته به رصدگران مختلف که با سرعت‌های مختلف در فضا حرکت می‌کنند، می‌توان متغیر باشد. برای انیشتین زمان، بعد چهارم است.

فضا به عنوان یک صفحه سه بعدی توصیف شده است و برای مختصات هر متحرکی، طول، عرض و ارتفاع در نظر گرفته می‌شود. زمان نیز بعد دیگری است که همواره رو به جلو حرکت می‌کند.

سقر در زمان شاید از نظر تئوری امکان پذیر باشد، اما تکنولوژی امروزه ما ظرفیت چنین امری را ندارد.

نظریه نسبیت خاص انیشتین می‌گوید زمان می‌تواند به نسبت سرعت حرکت شما در مقابل چیز‌های دیگر، کندتر و یا تند‌تر تغییر کند. مشهورترین مثال این مفهوم، مسئله دوقلو‌ها است.

اگر یکی از دوقلوها سوار بر یک فضاپیما شود و به مدت ۱۰ سال با سرعت نور به سفر برود و سپس به خانه بازگردد. دیگری، او را به میزان همان ۱۰ سال مسن‌تر می‌بیند، ولی فردی که در خانه مانده، کاملا پیر شده است. همچنین بر اساس نطریه نسبت عام انیشتین امکان خم کردن زمان نیز وجود دارد.

این صفحه چهاربعدی را اصطلاحا فضا-زمان می‌نامند. اگرهرچیز دارای جرم در بخشی از این صفحه قرار بگیرد، منجر به ایجاد انحنا و یا خمیدگی در آن می‌شود. خمیدگی فضا زمان منجر می‌شود اجرام در مسیر‌هایی دایره‌ای حرکت داشته باشند. همچنین انحنای ایجاد شده در فضا-زمان همان چیزی است که تحت عنوان نیروی رانش از آن یاد می‌کنیم.

برای درک بیشتر این موضوع روی لینک زیر کلیک کنید.


بیشتر بخوانید:  نظریه نسبیت‌ عام اینشتین؛ داستان یک پیشگویی علمی


هر دو نظریه نسبیت عام و خاص توسط ماهواره‌های سیستم موقعیت‌یاب جهانی (GPS)، که از نظر زمانی بسیار دقیق هستند، مورد تایید قرار گرفته‌اند. اثرات جاذبه و نیز سرعت بالای ماهواره‌های بالای زمین، نسبت به ناظران روی آن، منجر شده‌ است که حدود ۳۸ میکروثانیه تفاوت در هر روز میان زمان واقعی و زمانی که از روی ساعت می‌خوانیم، داشته باشیم.

به یک معنا می‌توان این اثر را، اتساع زمان نامید. بوسیله این اثر فضانوردان قادر به سفر در زمان هستند، به عبارتی هنگامی که آنها به زمین بازمی‌گردند، نسبت به دوقلوی دیگرانشان، به میزان خیلی اندک جوان تر هستند.

سفر در زمان بوسیله کرم چاله

وجود کر‌م‌چاله ها از دید نظریه نسبیت عام اینشتین امکان پذیر است، زیرا خمیدگی فضا-زمان را ویژگی هر جرمی می‌داند.  برای درک بهتر فضا-زمان، تصور کنید جسمی بزرگ را در مرکز یک ترامپولین قرار می‌دهیم. این جسم به سمت درون پارچه نیرو وارد می‌کند و منجر به ایجاد یک گودی در آن می‌شود.

در این حالت اگر یک سنگ را در لبه‌های ترامپولین قرار دهیم، بصورت مارپچی به درون و به سمت جسم بزرگ حرکت می‌کند. این نمایی ساده از صفحه فضا زمان است، منتهی در چهاربعد.

سفر در زمان بوسیله کرم چاله

باید دانست که صفحه فضا زمان، صفحه‌ای چهاربعدی است. حالا تصور کنید این صفحه را تا کنیم و یک فضا زمان دولایه داشته باشیم، سپس دو جسم مشابه همان جسم بزرگی را که در ترامپولین قرار داده بودیم، در دو طرف این صفحه دولایه و در مقابل یکدیگر قرار دهیم.

انحنای ایجاد شده توسط این دو سرانجام به به هم متصل شده و ساختاری ایجاد می‌شود که به آن کرمچاله می‌گوییم. تمام این آمد و شدها از نظر فیزیکی در نظریه نسبیت‌ عام قابل اثبات است.


بیشتر بخوانید:  کرم‌چاله چیست؟ توضیحی بر نظریه نسبیت عام


در واقع کرم چاله ها تونل‌هایی هستند که میان دو نقطه زمانی مختلفی ارتباط برقرار می‌کند و انتقال اطلاعات و اجرام را ممکن می‌سازد. با این حال دور از ذهن نیست که یک پارامتر فیزیکی و یا کوانتومی ناشناخته منجر به عدم تشکیل کرمچاله‌ها شود. همچنین مطالعات نشان داده‌اند که کرم‌چاله‌ها ساختار‌هایی بسیار ناپایدار هستند.

کرمچاله‌ها رابطی هستند میان دو بخش از یک انحنای عظیم فضا زمان.

آنطور که استیون هاوکینگ، فیزیکدان مشهور انگلیسی، می‌گوید کرمچاله‌ها احتمالا در کف کوانتومی (کوچکترین مکان عالم) دائما به وجود می‌آیند و از بین می‌روند و زمان‌ها و مکان‌های بیشماری را به یکدیگر مرتبط می‌سازد. این درست همانند بازی مار و پله است.

نسبیت‌عام همچنین سناریو‌هایی را مطرح می‌کند که برای سفرکنندگان در زمان امکان بازگشت به گذشته را مهیا می‌سازد، اما بر اساس گفته‌های ناسا، معادله‌های چنین فرآیندی مدت‌هاست اذهان فیزیکدانان را به چالش کشیده است.

یکی از این احتمالات زمانی محقق می‌شود که بتوان با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت کرد؛ یعنی حرکتی با سرعت بیش از ۲۹۹،۷۹۲ کیلومتر در ساعت که در خلا وجود دارد. با این حال معادله انیشتین می‌گوید، حرکت با سرعت نور برای یک جسم مستلزم داشتن جرمی بی‌نهایت و عدم وجود طول (L=0) در آن است.

با اینکه گویا چنین فرآیندی از نظر فیزیک غیرممکن است، اما عده‌ای از دانشمندان با بسط دادن این معادله به ممکن پذیر بودن حرکت با سرعت بیشتر از نور اذعان کرده‌اند.

طبق گفته ناسا، امکان دسترسی به چنین سرعتی، منوط به ایجاد کرمچاله‌هایی در حداقل دو نقطه از فضا-زمان است. بر اساس معادلات انیشتین کرمچاله‌ها بسیار ناپایدار هستند و سریعا دچار فروپاشی می‌شوند. حتی اگر چنین چیزی رخ ندهد، کرمچاله‌ها صرفا برای عبور ذرات بسیار ریز مناسب هستند. با این حال دانشمندان تا کنون موفق به رصد هیچگونه کرم‌چاله‌ای نشده‌اند. به علاوه به نظر نمی‌رسد تکنولوژی لازم برای ایجاد یک کرمچاله در فضازمان به این زودی‌ها در دسترس باشند.

نظریات دیگر سفر در زمان

در حالی که بر اساس نظریات انیشتین امکان سفر در زمان بسیار پایین است، گروه‌های دیگری با ارائه راهکار‌هایی، در تلاش هستند تا برای سفر به گذشته و آینده به راه‌حل‌هایی دست پیدا کنند.

نظریه استوانه‌ بی‌نهایت

فرانک تیپلر، فیزیکدان و ستاره شناس آمریکایی، مکانیزمی را پیشنهاد کرد که در آن اگر ماده‌ای با جرم بیش از ۱۰ برابر خورشید را به شکل استوانه‌ای طویل و چگال درآید، سپس این استوانه را با نرخ میلیاردها بار در دقیقه به چرخش بیاندازیم، در نهایت یک حلقه به دور این جرم ایجاد خواهد شد.

نظریه استوانه‌ بی‌نهایت

حال کافی است بتوانید بوسیله یک فضاپیما در مداری به دور این جرم گردش کنیم و تا حد امکان به آن نزدیک شویم (تا آنجا که انحنای نقطه‌ای از فضا-زمان که در آن قرار گرفته‌ایم، بیشترین مقدار را داشته باشد). در این صورت پس از چند دور گردش به دور جرم و بازگشت به زمین، خواهیم دید که در زمان به عقب بازگشته‌ایم.

این روش با محدودیت‌هایی نیز مواجه است؛ از جمله آنکه برای عملکرد کامل نیاز است تا طول جسم در حال گردش بی‌نهایت باشد.

مسافرت در زمان بوسیله سیاه‌چاله

احتمال دیگری که مطرح است فرستادن یک فضاپیما با سرعت زیاد به اطراف یک سیاهچاله‌ است. یا راه دیگر آنکه چنین ساختار عظیم و چرخنده‌ای را به طور مصنوعی بسازیم.


بیشتر بخوانید:  سیاهچاله چیست؟ تعاریف، نظریات و حقایقی درباره آن


آلبرت اینشتین نخستین کسی بود که در سال ۱۹۱۶ در تئوری نسبیت عام، وجود سیاهچاله‌ها را پیش‌بینی کرد. نخستین بار در سال ۱۹۶۷ جان ویلر، فضانورد، از واژه سیاهچاله استفاده کرد. همچنین اولین نمونه سیاه‌چاله کشف شده به سال ۱۹۷۱ بازمی‌گردد.

استیون هاوکینگ در سال ۲۰۱۰ در دیلی میل نوشت:

زمانی که فضاپیما به دور سیاهچاله‌ای می‌چرخد. خود سازه و خدمه درون آن در مقایسه با افراد دور از سیاهچاله، ۵۰ درصد زمان کمتری را سپری می‌کنند. به عبارت دیگر، تصور کنید به مدت پنج سال به دور سیاهچاله‌ای گردش کرده‌اید و به زمین بازگشته‌اید. خواهید دید که آنجا ۱۰ سال زمان سپری شده است و افراد ساکن زمین ۵ سال به نسبت شما بیشتر پیر شده‌اند.

تصویری هنری از یک کهکشان محدب با نام NGC 4526 (در فهرست عمومی جدید) که احتمالا سیاهچاله‌ای بسیار سنگین درهسته دیسک آن نشسته است. جرم این سیاهچاله ۴۵۰ میلیارد بار از خورشید بیشتر است. (اعتبار: NASA / Caltech)

اما باید توجه داشت که خدمه در مدت این ۵ سال تماما با سرعت نور در حال گردش‌اند. همچنین مطالعات محدودیت دیگری را آشکار کرده‌اند: اگر چنین ماشین زمان (Time Machine) ساخته شود به احتمال زیاد قبل از آنکه موفق شود به دور سیاهچاله بگردد از هم متلاشی خواهد شد.

سفر در زمان بوسیله ریسمان‌های کیهانی

نظریه دیگری که پتانسیل سفر در زمان را دارد، ایده ریسمان یا رشته کیهانی است؛ اجسام ریسمانی شکل و نازک تشکیل شده از انرژی و باقی مانده از جهان نخستین، که به اعتقاد برخی دانشمندان در سراسر کائنات گسترش یافته‌اند.

پیش بینی‌ها حاکی از آن است که این ریسمان‌ها جرم بسیار زیادی دارند؛ به این ترتیب قابلیت ایجاد انحنا در فضا-زمان اطراف خود را دارند.

نظریه دیگری که پتانسیل سفر در زمان را دارد، ایده ریسمان یا رشته کیهانی است؛ اجسام ریسمانی شکل و نازک تشکیل شده از انرژی و باقی مانده از جهان نخستین، که به اعتقاد برخی دانشمندان در سراسر کائنات گسترش یافته‌اند.

دانشمندان می‌گویند ریسمان‌های کیهانی، بی‌نهایت هستند و یا شاید بصورت حلقه‌های بدون پایان درآمده باشند. تصور کنید دو عدد از این رشته‌های کیهانی به طور موازی به یکدیگر نزدیک شوند. در این حالت فضا زمان اطراف آنها می‌تواند به شدت چار خمیدگی شود و منجر به ایجاد نوعی پیکربندی خاص شده که فرآیند سفر در زمان را ممکن سازند.

ماشین‌ زمان‌ ؛ فراتر از هالیوود

به طور کلی تصورات بر آن است که سفر در زمان، خواه مسافرت به گذشته و یا سفر به آینده، نیازمند وسیله‌ای است که به آن ماشین زمان اطلاق می‌شود. تحقیقات علمی در مورد ماشین زمان اغلب به فرضیه‌ای واحد ختم می‌شود؛ ایجاد یک خمیدگی بسیار شدید در فضا زمان به طوری که خطوط زمانی به روی یکدیگر برگردند و یک حلقه را ایجاد کنند. در اصطلاح فنی به چنین ساختاری، انحنای بسته زمانی گفته می‌شود.

ماشین زمان

برای رسیدن به این دستاورد، ماشین‌های زمان به شکل نامانوسی از ماده نیازمند‌ند که “چگالی منفی انرژی” خوانده می‌شود. این ماده عجیب، خواص عجیب و غریبی نیز دارد. مثلا در اثر فشار درقیاس با مواد معمولی، در جهت مخالف حرکت می‌کنند. چنین ماده‌ای از نظر تئوری می‌تواند وجود داشته باشد، اما در صورت وجود هم برای ساخت یک ماشین زمان بسیار کوچک خواهند بود.

تحقیقات علمی مرتبط با سفر در زمان نشان می‌دهد وجود ماشین زمان بدون داشتن چنین ماده‌ نامانوسی نیز ممکن است؛ کافی است در یک جسم کروی شکل از ماده‌ای معمولی، حفره‌ای از خلا به شکل یک دونات ایجاد کنیم. در درون خلاء ایجاد شده فضا زمان می‌تواند با متمرکز کردن میدان‌های گرانشی دچار خمیدگی شده و یک انحنای بسته زمانی را بوجود آورد.

مکانیزم سفر به عقب در زمان در این حالت اینگونه است که:

مسافر مذکور باید به سمت حلقه ایجاد شده با سرعت حرکت کند؛ هرچه از مرز‌های بیشتری عبور می‌کند، بیشتر به عقب می‌رود. با این حال، این نظریه موانع زیادی نیز دارد. میدان مغناطیسی مورد نیاز برای ایجاد یک انحنای بسته زمانی باید بسیار قوی باشد و هدایت کردن چنین میدانی در جهت مطلوب ما نیز، فرآیندی بسیار دقیق را می‌طلبد.

سفر به گذشته

در نظریه نسبیت عام انیشتین چیزی نمی‌تواند مانع سفر به گذشته شود، اما این موضوع قانون علیت را نقض می‌کند. قانون علت و معلول به ما می‌گوید هیچگاه ممکن نیست معلول قبل از علت رخ بدهد. همچنین تمامی رویداد‌های موجود در عالم ما به صورت سلسله‌وار و پی در پی اتفاق می‌افتند.

لحظه‌ای تصور کنید فردی قبل از آنکه چاقوی یک قاتل در بدنش فرو برود؛ بر اثر جراحات وارده کشته شود! این یک مثال بسیار ملموس از نقض علیت است. به همین دلیل بسیاری از دانشمندان سفر به گذشته را ناممکن می‌دانند.

برخی از محققان نیز معتقد هستند که مسافرت در زمان تنها با دستیابی به تکنولوژی حرکت فراتر از سرعت نور ممکن می‌شود. می‌دانیم که با رسیدن به سرعت نور، زمان برای ما به کندی می‌گذرد. حال سوال اینجاست؛ آیا اگر با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت کنیم، امکان سفر به گذشته فراهم می‌شود یا خیر؟

دو نکته را باید در نظر بگیریم:

  1. هرچه سرعت جسمی به سرعت نور نزدیک شود به جرم نسبی آن افزوده می‌شود؛ تا آنجا که اگر با سرعت نور حرکت کند، جرم آن بی‌نهایت خواهد بود.
  2. هرگز نمی‌توان به جسمی که بی‌نهایت جرم دارد، شتاب القا کرد.

فناوری‌های شتاب‌دادن یا واپیچش سرعت در تئوری، می‌تواند با حرکت‌دادن حبابی از فضا-زمان در میان عالم، حد جهانی سرعت را پشت سر بگذارد. اما انجام چنین کاری هزینه‌ها و انرژی سرسام‌آوری را خواستار است.

سفر به آینده

ماهواره‌های مکان‌یاب جهانی (GPS) به طور روزانه، ‌سه‌ میلیاردم ثانیه در زمان جلو می‌روند. این مهم با بهره‌گرفتن از فضا-زمان به وقوع می‌پیوندد. این ماهواره‌ها بدلیل فشار کمتری که به نسبت اشیای سطح زمین از جانب مرکز جرم سیاره احساس می‌کنند؛ زمان در آنجا به مقدار بسیار اندکی سریع‌تر حرکت می‌کند.


بیشتر بخوانید:  ماهواره چیست؟ با قمر مصنوعی بیشتر آشنا شوید


به این پدیده اتساع گرانشی زمان می‌گوییم. اساس آن نظریه نسبیت عام انیشتین است؛ گرانش، به عنوان انحنایی در فضا-زمان این توانایی را دارد که در صورت کلان‌جرم بودن یک جسم، حتی نور را نیز دچار انحراف کند. به عنوان مثال ستاره‌های بسیار پرجرم، مسیر پرتو نوری که به سمتشان می‌آید را از حالت خط راست به منحنی تبدیل می‌کنند. به این پدیده همگرایی گرانشی اطلاق می‌شود.

خم شدن نور توسط یک جسم پرجرم

از آنجایی که فضا و زمان نمی‌توانند مستقل از یکدیگر تغییر کنند، هر پدیده‌ای، ازجمله گرانش که بتواند فضا را تحت تاثیر قرار دهد، زمان را نیز بر هم می‌ریزد. تغییرات کوچکی که در گذر زمان رخ می‌دهند چندان قابل توجه نیستند، اما اگر این تغییرات در حول اجسام پرجرم رخ دهد، تفاوت را احساس خواهیم کرد.

به عنوان مثال سیاهچاله‌ قوس A در مرکز کهکشان راه شیری، در نقطه‌ای موسوم به تکینگی (singularity آرام گرفته است و ۴ میلیون بار جرم بیشتری نسبت به خورشید دارد. اگر ما قادر باشیم بدون سقوط به درون این سیاهچاله، چند مرتبه‌ای به دور آن گردش کنیم، به میزان یک ‌دوم از زمانی که در زمین سپری می‌شود را تجربه و یا به عبارتی به آینده سفر خواهیم کرد.

نکته شایان توجه اینجاست که هرچه با سرعتی نزدیکتر به سرعت نور حرکت کنیم، گذر زمان برای ما کندتر خواهد شد. اگر چنین امکانی بوسیله یک فضاپیما محقق شود، عقربه‌های ساعت درون این فضاپیما کندتر از عقربه‌های یک ساعت معمولی حرکت خواهند کرد.

البته خدمه این فضاپیما چنین تفاوتی را در طول سفر لمس نمی‌کنند. محسابات نشان داده‌ است، اگر چنین وسیله‌ای بتواند ۹۹۹ بار سریع‌تر از نور حرکت کند، به ازای هر یک سالی که خدمه آن تجریه می‌کنند، ۲۲۳ سال زمان در سطح زمین سپری خواهد شد.

پارادوکس‌های زمانی

در کنار محدودیت‌هایی که فیزیک برای سفر در زمان ایجاد می‌کند، سفر‌ در زمان ممکن است با برخی از موقعیت‌های خاص همراه باشد. معروف‌ترین مثال این قضیه پارادوکس مرگ پدربزرگ است.

تصور کنید فردی در زمان به عقب رفته و پدر و یا پدربزرگ خود را می‌کشد (همان ایده اصلی فیلم ترمیناتور) یا به نحوی دیگر در خویشاوندی خود دخالت می‌کند. حال وجود او در آینده یا به طور کلی منتفی است و یا دستخوش تغییراتی شده است. برخی فیزیکدانان برای رفع این تناقض پای جهان‌های موازی را به پیش می‌کشند.


بیشتر بخوانید:  جهان های موازی چیست


آنها می گویند در این صورت شما کماکان در این جهان متولد خواهید شد، ولی در جهان موازی دیگری این اتفاق رخ نخواهد داد. برخی دیگر نیز می‌گویند فوتون‌های تشکیل دهنده نور چنان در زمانبندی‌ها، استواری ایجاد کرده‌اند که امکان خودکشی را از شما سلب می‌کنند، به عبارت دیگر در زمانی غیر از زمان خودمان قادر به دخالت در خویشاوندی خود نیستیم.

سایر محققان اما به طور کلی سفر در زمان را بدون توجه به روش انجام آن و بواسطه محسبات ریاضی، غیرممکن می‌دانند.  همچنین ممکن است انسان‌ها توان مقاومت در برابر سفر در زمان را نداشته باشند.

جف تولاکسن، استاد فیزیک دانشگاه چپمن، در سال ۲۰۱۲، این ایده را مطرح کرد و بیان داشت که حرکت با سرعتی نزدیک به سرعت نور ممکن است به صورت یک سانتریفیوژ رخ دهد. چنین چیزی برای انسان  بسیار مرگبار است. درست مانند استفاده از گرانش.

اگر شما بخواهید اتساع زمان را تجریه کنید، بایستی بر روی یک ستاره نوترونی بایستید. در این جالت نیرو‌هایی که به شما وارد می‌شود، تکه‌ تکه‌تان خواهد کرد.

.

منبع: Space

مطلب سفر در زمان ؛ نظریات، پارادوکس‌های زمانی و احتمالات آن برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

ابرماه یکشنبه ۱۲ آذر و همنشینی ماه با دلبران؛ کی و چگونه ببینیم؟

با طلوع ماه در شامگاه یکشنبه ۱۲ آذر، ابرماه دیگری در سال ۲۰۱۷ رقم خواهد خورد. ماه به نزدیکترین وضعیت خود به زمین رسیده و درخشان‌ترین و بزرگترین حالت خود را به نمایش خواهد گذاشت. ابرماه یکشنبه ۱۲ آذر یکی از دیدنی‌ترین پدیده‌ها خواهد بود.
با طلوع ماه در شامگاه یکشنبه ۱۲ آذر، ابرماه دیگری در سال ۲۰۱۷ رقم خواهد خورد. ماه به نزدیکترین وضعیت خود به زمین رسیده و درخشان‌ترین و بزرگترین حالت خود را به نمایش خواهد گذاشت. ابرماه یکشنبه ۱۲ آذر یکی از دیدنی‌ترین پدیده‌ها خواهد بود.

ابر ماه زمانی اتفاق می‌افتد که ماه کامل به طور تقریبی با حضیض ماه همزمان باشد. حضیض (Perigee) به زمانی اطلاق می‌شود که ماه در مدار حرکتی‌اش در کمترین فاصله با زمین قرار داشته باشد. در چنین حالتی که اصطلاحا ابرماه خوانده می‌شود؛ ماه نسبت به شب‌های دیگر ۱۴ درصد بزرگ‌تر و ۳۰ درصد درخشان‌تر خواهد بود.

یکشنبه شب،‌ ۱۲ آذر، ساعت ۱۹ و ۱۷ دقیقه بدر کامل ماه را در آسمان شاهد خواهیم بود. این درحالی است که حضیض ماه در ساعت ۱۲ و ۱۲ دقیقه ظهر روز بعد، ۱۳ آذر، رخ خواهد داد. در آن زمان در فاصله دقیق ۳۵۷ هزار و ۴۹۲ کیلومتری از زمین قرار خواهد داشت.

با وجود اینکه میانگین فاصله میان ماه و تنها قمر آن حدود ۳۸۲ هزار و ۹۰۰ کیلومتر برآورد می‌شود، اما بدلیل بیضوی بودن مدار حرکتی ماه به دور زمین، این عدد دائما در حال تغییر است. این عدد در روز ۲۸ آذر (۱۹ دسامبر) به بیشترین مقدار خود معادل ۴۰۶ هزار و ۶۰۳ کیلومتر خواهد رسید که اصطلاحا به آن اوج (Apogee) گفته می‌شود. اخلاف میان این دو عدد ۴۸ هزار و ۱۱۰ واحد است. اما تغییرات فاصله میان ماه تا زمین خیلی بیشتر از این حرف هاست.

 

بیشتر بخوانید: ابرماه چیست؟ حقیقتی علمی یا صرفا یک خطای دید

 

همانگونه که گفته شد، کمترین فاصله میان زمین و ماه را حضیض (Perigee) می‌گوییم. حضیضی که در روز یکشنبه ۱۲ آذر ماه شاهد آن خواهیم بود، کمترین میزان فاصله ماه و زمین در سال جاری نیست. در ۴ خرداد ماه، این فاصله کمترین مقدار ممکن در طول سال را به خود دید‌؛ ۳۵۷ هزار و ۲۰۸ کیلومتر. متاسفانه در آن زمان میان ماه کامل و حضیض ماه همزمانی صورت  نگرفت؛ بنابراین پدیده ابرماه را شاهد نبودیم.

تفاوت میان اندازه و درخشندگی ماه در پدیده ابرماه و ماه کامل (بدر) متداول. (اعتبار: ناسا / آزمایشگاه پیشرانه جت)

همزمانی میان این دو اتفاق منجر به پدیده ابرماه می‌شود. ابرماه عمدتا سالی چند بار در آسمان شب دیده می‌شود؛ اما چرا در پایان هر ماه نمی‌توان ابرماه را مشاهده کرد؟

پدیده ابرماه به دلیل تغییر جهت‌گیری مدار ماه با حرکت زمین به دور خورشید، به صورت ماهیانه رخ نمی‌دهد. بنابراین محور نسبتا طولی مسیر بیضوی شکل ماه به دور زمین دائما تغییر جهت می‌دهد، پس همواره ماه کامل (بدر) با اوج و حضیض آن همزمان نخواهد بود.

ابرماه ۱۲ آذر در ایران

بنابر اعلام وبسایت timeanddate.com، ماه کامل در ساعت ۴ و ۵۹ دقیقه (به وقت محلی) عصر روز ۳ دسامبر، در نیویورک نمایان خواهد شد. همچنین غروب ماه در ساعت ۷ و ۵۰ دقیقه صبح روز بعد خواهد بود. در حالی که غروب خورشید در ساعت ۴ و ۲۸ دقیقه عصر روز ۳ دسامبر خواهد کرد. با این تفاسیر، امکان مشاهده همزمان ماه کامل و خورشید، حداقل در نیویورک مهیا نخواهد بود.

اما رصدگران و مشتاقان آسمان در ایران نیز می‌توانند این پدیده را مشاهده کنند. مسعود عتیقی، مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران، پیرامون ابرماه یکشنبه ۱۲ آذر در مصاحبه‌ای با ایرنا گفته است:

 ساعت ۱۹:۱۷ دقیقه یکشنبه، ماه به وضعیت بدر یا ماه کامل می‌رسد و در فاصله ۳۵۷ هزار و ۹۸۷ کیلومتری زمین قرار می گیرد؛ ماه بدر آذر به نام «ماه سرد» مشهور است و این ابر ماه اولین ابرماه از سه ابرماه سال جاری است. با توجه به اینکه مدار ماه بیضی بوده و دو نقطه کمترین و بیشترین فاصله با زمین بر روی این مدار وجود دارد، در کمترین فاصله بیش از ۳۵۶ هزار کیلومتر و در بیشترین فاصله ۴۰۶ هزار کیلومتر با زمین فاصله خواهد داشت.

عتیقی تقارن میان ماه کامل و خورشید -اتفاقی که در آسمان نیویورک رخ نخواهد داد- را در افق شرق روز ۱۲ آذر تایید کرده و افزود:

ماه کامل یکشنبه ۱۲ آذر تقریبا مقارن با غروب خورشید در روز یکشنبه از افق شرق طلوع خواهد کرد و تا بامداد روز دوشنبه و زمان تقریبی لحظه طلوع خورشید در آسمان حضور داشته و در بامداد دوشنبه در افق غربی غروب می کند.

نکته شایان توجه اینجاست که بهترین مناطق برای مشاهده همزمان ماه کامل و خورشید،‌ در پایین خط استوا قرار دارند. مناطقی مانند ویلینگتون و نیوزلند. در این مناطق، ماه کامل در ۴ و ۴۶ دقیقه صبح روز ۴ دسامبر در آسمان ظاهر می‌شود و تا ۶ و ۱۰ دقیقه صبح ادامه خواهد داشت؛ یعنی نیم ساعت پس از طلوع خورشید در ساعت ۵ و ۴۱ دقیقه صبح.

نمایی شماتیک برای فهم بهتر حضیض (Perigee) و اوج (Apogee) ماه. (اعتبار: ناسا / آزمایشگاه پیشرانه جت)

ماه کامل را می‌توان در صورت فلکی گاو (Taurus) جستجو کرد. با وجود اینکه ماه کامل در روز یکشنبه ۱۲ آذر در بهینه‌ترین حالت برای رصد قرار دارد، اما امکان مشاهده آن در شب قبل و بعد نیز وجود دارد.

همنشینی ماه با دلبران !

این همنشینی به صورت عبور ماه از مقابل ستاره دبران یا دلبران (Aldebaran) تعریف می‌شود. این رویداد برای ساکنان آلاسکا و شمال کانادا، شرق روسیه و قزاقستان، بخشی‌های زیادی از چین و جنوب بنگلادش قابل مشاهده خواهد بود.

در ایالات متحده، ساکنین ایالت واشنگتن می‌توانند شاهد این پدیده باشند. به عنوان مثال مردم سیاتل از  ساعت ۶ و ۹ دقیقه تا ۶ و ۴۶ دقیقه به وقت محلی، می‌توانند شاهد عبور ماه از مقابل ستاره دبران باشند. این در حالی است که رصدگران شهر‌های بویز و آیداهو امکان مشاهده پایان ماجرا (مشاهده مجدد دبران از ورای ماه) را ندارند؛ چرا که خورشید در آن هنگام طلوع خواهد رد.

همچنین ساکنین پکن بهتر از سایر آسیایی‌ها می‌توانند از ساعت ۷ و ۵۴ تا ۸ و ۳۷ دقیقه صبح به تماشای اختفای ستاره دبران بنشینند. همچنین آن‌ها می‌توانند دیرتر از سایر رصدگران از خواب برخیزند.

طبق گفته عتیقی، ابرماه ۱۲ آذر تنها رویداد آسمان شب در آن روز نیست. همنشینی ستاره دلبران (چشم گاو) با ما نیز از دیگر پدپده‌های زیبای این شب خواهد بود. عتیقی می‌گوید:

این ستاره ساعت ۱۶:۳۰ دقیقه روز یکشنبه حدود یک درجه جنوب ماه کامل خواهد بود، اما متاسفانه نور زیاد ماه عامل مزاحمی برای مشاهده این ستاره در کنار قمر زمین خواهد بود.

 

بیشتر بخوانید:

.

منبع: Space

مطلب ابرماه یکشنبه ۱۲ آذر و همنشینی ماه با دلبران؛ کی و چگونه ببینیم؟ برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

ماده تاریک چیست ؛ سر به مهر‌ترین راز دنیای اخترفیزیک

ماده تاریک چیست ؛ سر به مهر‌ترین راز دنیای اخترفیزیک
ماده تاریک یا Dark Matter چیست؟ تقریبا ۸۰ درصد از جرم کائنات از ماده‌ای ساخته شده که دانشمندان نمی‌توانند به طور مستقیم آن را مشاهده کنند. به این ماده ناشناخته و عجیب ماده تاریک اطلاق می‌شود.

ماده‌ تاریک یکی از سر به مهر‌ترین راز‌های کیهان پیرامون ما به شمار می‌رود و دانشمندان سال‌هاست در تلاش‌اند تا به مفهوم واقعی آن پی ببرند. اما ما چندان هم در مطالعات مربوط به این ماده سرگردان نیستیم. ماده تاریک هیچگونه نور و یا انرژی از خود منتشر نمی‌کند. با این تفاسیر چرا دانشمندان معتقدند که ماده غالب در سراسر جهان است؟

مطالعه بر روی سایر کهکشان‌ها در دهه ۱۹۵۰ این موضوع را روشن کرد که بخش عمده موادی که کائنات را تشکیل داده با چشم غیر مسلح قابل مشاهده نیستند. از آن زمان تاکنون بسیاری به حمایت از وجود ماده تاریک پرداخته‌اند، اما تاکنون عدله مستقیم و محکمی مبنی بر وجود آنها ارائه نشده است. با این همه صحبت از آن در سال‌های اخیر افزایش پیدا کرده است.

تاریخچه ماده تاریک

بازگردیم به آوریل  ۱۹۳۰، جایی که “یان اورت” اختر شناس هلندی با بهره‌گیری از اثر دوپلر (در فیزیک به تغییر بسامد ظاهری یک موج بدلیل تغییر مکان فرستنده یا گیرنده اثر دوپلر اطلاق می‌شود) به سنجش سرعت ستارگان موجود در کهکشان راه شیری مبادرت ورزید. اورت سرعت ستارگان را بسیار بیشتر از چیزی که تصور می‌کرد، محاسبه نمود. همچنین نتایج به دست آمده توسط او از نیروی گرانشی حکایت می‌کرد که با مقدار جرم موجود در جهان که به طرق مختلف شناسایی شده بود، مطابقت نداشت.

عددی که اورت برای سرعت ستارگان محاسبه کرده بود آنچنان زیاد بود که حتی امکان گریز ستارگان از کهکشان راه شیری نیز وجود داشت، اما در عمل چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. اورت نتیجه گرفت که می‌بایستی ماده‌ای غیر قابل مشاهده و با اثرات گرانشی قوی وجود داشته باشد. به این ترتیب لزوم وجود ماده‌ای ناشناخته با کشش گرانشی اثبات شد.

معمای چنین ماده ناشناخته‌ای با مطالعات “فریتز زویکی” بر روی خوشه کهکشانی گیسو (Com)، سخت‌تر هم شد. مطالعات زویکی مقیاس وسیع‌تر و زاویه دید بازتری نسبت به تحقیقات اورت داشتند. زویکی با تمرکز بر روی سرعت حرکت کهکشان‌ها به همان نتایج مشاهدات اورت رسید.

همچنین اخترفیزیکدانان تئوری، به کمک قانون سوم کپلر توانستند جرم کلی کهکشان راه شیری را به میزان یک تریلیون برابر جرم خورشید محاسبه کنند. از طرفی دیگر همین جرم با مشاهدات عینی از اجرام کهکشان راه شیری در تما طول موج‌های مختلف قابل بررسی توسط انسان، حدود ۲۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد برابر جرم خورشید برآورد شد. در واقع جرم رصدی به دست آمده از کهکشان راه شیری یک ششم جرم تئوری برآورد شده بود.

نقشه‌ای از مقدار ماده موجود در جهان که بخش عمده‌ای از آن را ماده تاریک تشکیل می‌دهد. بخش‌های آبی رنگ، ماده تاریک و قسمت‌های خاکستری موادی است که شناسایی شده‌اند. (اعتبار: سازمان فصایی اروپا/ ناسا/ آزمایشگاه JPL)

طبق تئوری انفجار بزرگ یا بیگ بنگ و نیز قوانین نیوتن-کپلر انتظارات بر این بود که هر چه یک ستاره به مرکز یک کهکشان نزدیک تر باشد، سرعت بیشتری دارد. همچنین اگر ستاره‌ای چنان از مرکز یک کهکشان فاصله بگیرد که از محدوده‌ی گرانش آن خارج شود، دچار کاهش سرعت در حرکت خواهد شد.

اما مطالعات بعدی در که در دهه ۱۹۷۰ انجام شد، ثابت کرد که سرعت حرکت ستارگان از الگوی قوانین نیوتن-کپلر پیروی نمی‌کند. به عبارت دیگر سرعت حرکت ستارگان در تمامی نقاط جهان ثابت است. به این ترتیب تناقضی دیگر آشکار و زمینه برای کشف ماده‌ای برای پر کردن این خلا گرانشی فراهم شد.

همه‌ی این مطالعات و تجزیه و تحلیل‌ها، احتمال وجود ماده تاریک را هر روز بیشتر از پیش به عدد یک نزدیک‌ترمی‌کرد.

ماده تاریک چیست؟

پیتر ون دوکوم (Pieter van Dokkum)، محقق دانشگاه یال (Yale) در بیانیه‌ای عنوان کرده است:

حرکات ستارگان، روشنگر این موضوع است که ما در مورد چه مقداری از ماده صحبت می‌کنیم. این حرکات، شکل آنها را مشخص نمی‌کند، بلکه تنها شاهدی بر وجود آنها هستند.

آقای ون دوکوم رهبری تیمی از محققان را بر عهده دارد که موفق به کشف کهکشانی به نام سنجاقک ۴۴ (Dragonfly 44) شده‌اند. به گفته آنها این کهکشان تماما از ماده تاریک ساخته شده است.

دارک مَتِر شکلی نامانوس از ماده است و در اخترفیزیک به توضیح پدیده‌هایی مانند انفجار بزرگ می‌پردازد که به مقدار زیادی ماده نیاز دارند که از جرم موجود در جهان نیز فراتر می‌رود. تاکنون شواهدی مبنی بر رصد این ماده ارائه نشده است، اثرات قابل توجه‌ای از خود بروز نمی‌دهد، هیچ نوع موج الکترومغناطیسی منتشر شده و یا شرکت در برهم‌کنش با سایر مواد معمول در کائنات در مورد ماده تاریک دیده نمی‌شود.

ماده تاریک در کنار انرژی تاریک بیش از ۹۵ درصد جرم و انرژی موجود در جهان را تشکیل می‌دهند. به طور کلی وجود ماده تاریک را بوسیله اثرات گرانشی‌ آن بر روی مواد معمول و مرئی و نیز همگرایی گرانشی (Gravitational Lensing) تابش پس‌زمینه کیهانی، می‌توان استدلال کرد.


بیشتر بخوانید:   نظریه نسبیت عام انیشتین؛ همگرایی گرانشی چیست؟


ماده دخیل در ساختمان کائنات، تحت عنوان ماده باریونی شناخته می‌شود. در فیزیک مواد، مواد باریونی، مواد بسیار سنگینی هستند که شامل ذرات زیراتمی (الکترون، پروتون و نوترون) می‌شوند. احتمالا ماده تاریک حاصل اجتماعی از مواد باریونی و غیر باریونی است.

بر اساس مطالعات انجام شده، اگر ماده تاریک ۸۰ درصد جرم کائنات را تشکیل دهد، تمامی عناصر موجود می‌توانند در کنار یکدیگر به صورت پایدار حضور داشته باشند.

 

شناسایی این ماده گمشده می‌توانست حقیقتا به چالش بزرگی تبدیل شود. ماده‌ای با ساختاری منظم و مشتمل بر مواد باریونی. از جمله نامزد‌های بالقوه برای تصاحب عنوان ماده تاریک می‌توان به کوتوله‌های قهوه‌ای کوچک، کوتوله‌های سفید و ستاره‌های نوترونی اشاره کرد.

در این میان سیاهچاله‌های کلان جرم نیز گزینه‌های کاملا منحصر به فردی هستند؛ این اجرام اولا به سختی مشاهده می‌شوند، در ثانی غلبه آنها بر کائنات و پراکنش‌شان، آنقدر نیست که بتواند دانشمندان را متقاعد کند. به علاوه ماده تاریک بسیار عجیب‌تر و نامانوس‌تر است.


بیشتر بخوانید:  سیاهچاله چیست؟ توضیحی بر انواع سیاهچاله‌ها


بسیاری از دانشمندان معتقدند ماده تاریک باید مواد غیر باریونی را شامل بشود. ذرات سنگین با برهم‌کنش ضعیف (WIMPS) اصلی‌ترین گزینه، ده‌ها برابر بیشتر از پروتون جرم دارد؛ اما برهم‌کنش ضعیف آنها با مواد معمولی، شناسایی آنها را دشوار کرده است.

نوترانیلوس‌ها، ذرات فرضی و عظیمی که نسبت به نوترینو‌ها (ذرات بنیادی خنثی و بدون بار) آرام‌تر و سنگین‌تر هستند. با وجود اینکه هنوز این ذرات شناسایی نشده‌اند، اما از گزینه‌های اصلی برای حضور در ساختمان ماده تاریک هستند.

نوترینو‌های بی‌بار (Strile Neutrinos) با اینکه قادر به تشکیل مواد منظم نبوده، اما از دیگر نامزد‌ها هستند. نوترینو‌ها همواره در جریانی که از سمت خورشید ساطع می‌شود، حضور دارند؛ اما به دلیل آنکه با مواد معمولی برهم‌کنش نمی‌دهند از زمین و ساکنین آن گذر می‌کند.

سه نوع از نوترینو‌ها شناخته شده‌‌اند، اما یک نوع چهارم به نام نوترینو خنثی وجود دارد که به عنوان یکی از کاندیدا‌های هویت ماده تاریک نیز به شمار می‌رود. یک نوترینو خنثی می‌تواند به واسطه گرانش با ساختار‌های منظم برهم‌هکنش داشته باشد.

تایس دی‌یانگ (Tyce DeYoung)، استادیار فیزیک و ستاره‌شناسی از دانشگاه میشیگان، می‌گوید: “یکی از سوالات متداول این است که آیا الگویی واحد وجود دارد که در صورت شکسته شدن، گونه‌های مختلف نویترنو را تولید کند.”

لابراتوار ملی گرند ساسو ایتالیا (LNGS) طی بیانیه‌ای اعلام کرده است:

چندین اندازه‌گیری و محاسبه نجومی بر وجود ماده تاریک صحه گذاشته است. این سنجش‌ها را می‌توان مرهون تلاشی در سطح جهانی برای مشاهده مستقیم برهم‌کنش میان ذرات ماده تاریک با ماده‌ای معمولی دانست که توسط شناساگر‌هایی فوق‌العاده حساس صورت می‌گیرد. در مجموع> این مطالعات وجود ماده تاریک را تایید و پرده از جزئیات آن می‌گشاید. با این حال این برهم‌کنش‌ها چنان ضعیف هستند که امکان رصد را در نقطه‌ای مشخص بدلیل گریز دائمی این ذرات به حداقل می‌رساند. به همین دلیل دانشمندان مجبور هستند تا روز به روز حساسیت شناساگرها را افزایش دهند.

یک احتمال سوم نیز وجود دارد. قوانین گرانش تاکنون با موفقیت حرکات اجرام مختلف را تفسیر کرده‌ و این موضوع نشان دهنده ضرورت بازنگری در منظومه شمسی است.

ماده تاریک وجود دارد؟ پس چرا آن را نمی‌بینیم؟

اگر دانشمندان قادر به مشاهده ماده تاریک نیستند، پس از کجا می‌دانند که وجود دارد؟

دانشمندان بوسیله حرکات اجرام فضایی قادر به محاسبه جرمشان هستند. ستاره‌شناسان در دهه ۱۹۵۰، کهکشان‌های مارپیچی را مورد بررسی قرار می‌دادند و انتظار داشتند، سرعت حرکت مواد مرکزی کهکشان‌ها را نسبت به مواد موجود در لبه‌های خارجی بیشتر ببینند و در عوض، آنها در هر دو مطقه ستاره‌هایی را مشاهده کردند که با سرعت‌های یکسان در حال حرکت بودند.

این موضوع نشان می‌داد که هرچه جرم کهکشان‌ها بیشتر باشد، قابل مشاهده‌تر هستند. مطالعه گاز‌های موجود در کهکشان‌های بیضوی بر اهمیت وجود جرم در رویت اجرام تاکید می‌کند. نکته اینجاست، اگر جرمی که یک کهکشان را تشکیل می‌دهد به طور کلی توسط اندازه‌گیری‌های نجومی ما قابل مشاهده باشد، این کهکشان از بین خواهد رفت؛ چرا که مطالعات از ضرورت وجود جرمی دیگر برای حفظ کهکشان خبر می‌دهند.

تصاویر بالا که از شبیه‌سازی‌های کامپیوتری حاصل شده است و در ۱۰ جولای ۲۰۱۲ منتشر منتشر شده‌اند. توده‌ای از ماده تاریک را در اطراف کهکشان راه شیری نشان می‌دهند. (اعتبار: STScI)

آلبرت انیشتین، فیزیکدان مشهور، ثابت کرده که اجرام بسیار بزرگ می‌توانند پرتو‌های نور را خم و منحرف کنند و به آنها این امکان را می‌دهد که مانند عدسی عمل کنند. با مطالعه نحوه انحراف در پرتو‌های نور توسط خوشه‌های کهکشانی، ستاره‌شناسان توانستند نقشه‌ای از ماده تاریک موجود در کائنات رسم کنند.

همه‌ این روش‌ها، دلایلی بسیار مستدلی ارائه می‌کند مبنی بر اینکه بخش عمده‌ای از مواد موجود در کائنات تا کنون مورد مشاهده قرار نگرفته‌اند. با اینکه ماده تاریک از بسیاری از جهت‌ها با مواد عادی متفاوت است، چندین آزمایش برای شناسایی مواد غیرعادی وجود دارد.

آزمایشی برای اثبات

طیف سنج مغناطیسی آلفا (AMS)، یک شناساگر دقیق ذرات است که در ایستگاه فضایی بین‌المللی (ISS) وجود دارد و از زمان نصب آن در سال ۲۰۱۱ تاکنون به فعالیت خود ادامه داده است. از آن زمان ، طیف سنج مغناطیسی آلفا که بیش از ۱۰۰میلیارد اشعه کیهانی که با شناساگر‌هایش برخورد کرده را ردیابی کرده است، توسط ساموئل تینگ (Samuel Ting)، دانشمند و برنده نوبل فیزیک در سال ۱۹۷۶ و از موسسه تکنولوژی دانشگاه ماساچوست، هدایت می‌شود.

پروفسور تینگ می‌گوید:

ما پوزیترون‌های -ذرات مثبتی هستند که به عنوان ضد ماده الکترون‌ها تلقی می‌شوند- زیادی را اندازه‌گیری کرده‌ایم، که بخش اضافی آن ممکن است حاصل ماده تاریک باشد. در حال حاضر، ما به داده‌های بیشتری نیاز داریم تا مطمئن شویم منشا پوزیترون‌ها ماده تاریک است و نه یک منبع اخترفیزیک ناشناخته. ما به چند سال دیگر زمان برای مطالعه نیاز داریم.

از اعماق کائنات به روی زمین بازگردیم، در زیر کوهی در کشور ایتالیا، شناساگری ۳۵۰۰ کیلوگرمی XENON1T از زنون مایع ساخته شده که به لابراتوار ملی گرند ساسو ایتالیا (LNGS) تعلق دارد. این شناساگر در جستجوی نشانه‌هایی از برهم‌کنش‌های صورت گرفته پس از برخودر بین ذرات WIMPS و اتم‌های زنون است. این آزمایشگاه چندی پیش نخستین نتایج خود را از آزمایش‌هایش منتشر کرد.

النا آپریله، سخنگوی این پروژه و پروفسور دانشگاه کلمبیا، در بیانه منتشر شده توسط لابراتوار ساسو گفته است:

با شروع پروژه XENON1T ، رقابت‌ها برای شناسایی ماده تاریک توسط شناساگر‌های بزرگ با پس زمینه فوق-پایین بر روی زمین، وارد فاز جدیدی شده است. ما مفتخر هستیم به لطف شناساگر قدرتمند خود، رقابت را پیشتازانه دنبال می‌کنیم و در خط مقدم آن حضور داریم.

آزمایش عظیم تشخیص زیرزمینی ماده تاریک به کمک زنون (LUX)، که در یک معدن طلا در داکوتای جنوبی انجام می‌شود، به جستجوی شواهدی از برهم‌‌کنش میان ذرات WIMPS و اتم‌های زنون است. تا به امروز این ابزار موفق به شناسایی این ماده مرموز نشده است.

چام گاگ، فیزیکدان دانشگاه کالج لندن و از همکاران پروژه LUX، در یک بیانیه اعلام کرده است:

این آزمایش می تواند با محدود کردن مدل‌هایی که برای ماده تاریک ارائه شده است، چشم‌اندازمان را نسبت به این زمینه تحقیقاتی تغییر دهد و شاید شاهد کشفیاتی باشیم که تا پیش از این ثبت نشده بودند.

رصدخانه نوترینو آیس‌کیوب (IceCube)، پروژه‌ای است که در زیر یخ‌های قطب جنوب انجام می‌شود و فعالیت‌اش در راستای کشف نوترینو‌های خنثی است. نوترینو‌های خنثی بدلیل داشتن برهم‌کنش با موادی که ساختار منظم دارند از گزینه‌های اصلی برای ماده تاریک به شمار می‌روند.

سایر ابزار‌ها و تجهیزات، در جستجوی ماهیت ماده تاریک نیستند، بلکه به اثرات آن می‌پردازند. فضاپیمای پلانک متعلق به سازمان فضایی اروپا (ESA) از زمانی که در سال ۲۰۰۹ ماموریت خود را آغاز کرد شروع به ساخت یک نقشه از کائنات نمود. پلانک، در این راستا، به مشاهده چگونگی برهم‌کنش میان مواد در کائنات می‌پردازد. همچنین این توانای را دارد که در کنار ماده تاریک به مطالعه انرژی تاریک نیز بپردازد.

در سال ۲۰۱۴، تلسکوپ فضایی اشعه گاما فرمی (Fermi Gamma Ray Space Telescope) متعلق به ناسا، نقشه‌ای از قلب کهکشان راه شیری در محدوده اشعه گاما تهیه کرد. این نقشه نشان می‌دهد انتشار بیش از حد اشعه گاما از هسته کهکشان منشا می‌گیرد.

در آزمایشگاه Fermilab جستجو سریوژنی برای یافتن ماده تاریک با اسفاده از استوانه‌هایی ساخته شده از دیسک‌های سیلیکونی و ژرمانیومی در راستای یافتن ذراتی که قابلیت برهم‌کنش با ماده تاریک‌ را دارند، انجام می‌شود. (اعتبار: FermiLab)

دان هوپر، اخترفیزیکدان مشغول در آزمایشگاه FermLab می‌گوید:

سیگنال‌هایی که ما پیدا کرده‌ایم توسط گزینه‌های مطرح شده قابل توضیح نیست و با آن دسته از پیشبینی‌ها که مدل‌سازی‌هایی ساده از ماده تاریک ارائه می‌کنند بیشتر هماهنگی دارد.

محققان می‌گوید زیاد بودن اشعه گاما در مرکز کهکشان راه شیری می‌تواند مربوط به نابودی ذرات ماده تاریک با سطحی از انرژی در بازه ۳۱ تا ۴۰ میلیارد الکترون ولت است. با توجه به این نتایج ماده تاریک قابلیت چندانی در انتشار ندارد. در مجموع انجام پروژه‌ها و آزمایش‌های شناسایی بیشتری برای دستیابی به داده‌های بیشتر برای تجزیه‌ و تحلیل نیاز است.

انرژی تاریک، قوی‌تر از ماده تاریک است

با اینکه گفته شد ماده تاریک بخش زیادی از ماده کائنات را تامین می‌کند. اما مطالعات نشان می‌دهد، این مقدار تنها معادل یک چهارم ساختار جهان است. بله! جهان تحت سلطه مفهوم دیگری به نام انرژی تاریک است. انرژی تاریک بخش عمده مواد تشکیل دهنده کائنات را شامل می‌شود.

پس از انفجا بزرگ یا بیگ بنگ، جهان رویه گسترش به سمت بیرون را در پیش گرفت. دانشمندان تا پیش از این تصور می‌کردند که سرانجام این فرآیند با کمبود انرژی مواجه خواهد شد و طی یک روندی آهسته‌تر کشش جاذبه، اجرام را به سمت یکدیگر سوق می‌دهد. اما مطالعه ابرنواختر‌های دوردست نشان می دهد روند گسترش جهان نسبت به گذشته سریع‌تر شده است نه آهسته‌تر.

همچنین نشان ‌دهنده فاکتور شتاب در روند این گسترش است. این مشاهدات با میزان انرژی که ما برای جهان متصور هستیم جور در نمی‌آید. به طور حتم کائنات از انرژی کافی برای غلبه بر جاذبه و سبب شدن گسترش خود برخوردار است. چنین ماده ناشناخته‌ای را ماده تاریک می‌نامیم.

 

بیشتر بخوانید:

.

منبع: Space

مطلب ماده تاریک چیست ؛ سر به مهر‌ترین راز دنیای اخترفیزیک برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

ابرماه چیست ؛ حقیقتی علمی یا صرفا یک خطای دید

ابرماه یا ماه‌برافروختگی و یا سوپرمون (supermoon) به حالتی از ماه گفته می‌شود که در درخشانترین و بزرگترین حالت خود دیده می‌شود،
ابرماه یا ماه‌برافروختگی و یا سوپرمون (supermoon) به حالتی از ماه گفته می‌شود که در درخشانترین و بزرگترین حالت خود دیده می‌شود، اما اساسا ابرماه چیست و چگونه شکل می‌گیرد؟ با تکراتو همراه باشید تا به این سوال پاسخ دهیم.

اگر از رصدگران دائمی ماه به شمار می‌‌آیید و هموراه آن را تحت نظر دارید، باید متوجه شده باشید که گاهی اوقات تغییراتی در اندازه قرص ماه بوجود می‌آید. برخی شب‌ها بسیار بزرگ‌تر از حالت معمول بوده و یا حتی ممکن است کوچکتر از آن هم دیده شود.

در این مواقع توجه بسیاری از مردم معطوف به آسمان می‌شود. ابرماه ، ابرماه‌گرفتی، ابرماه سرخ یا ابرماه‌ خونین. از این تعاریف چه می‌دانیم؟ امروزه بر ما روشن است که افزایش اندازه قرص ظاهری ماه در برخی شب‌ها نتیجه پدیده‌ای نجومی به نام ابَر ماه است.

ابرماه زمانی اتفاق می‌افتد که وقوع پدیده ماه کامل با نزدیک‌ترین فاصله ماه با زمین در مدارش (حضیض ماه)، همزمان شود. در پدیده سوپرمون، ماه اندکی نسبت به حال معمول خودش درخشان‌تر و بزرگ‌تر است. البته این تفاوت آنقدر نیست که بتوان با چشم غیرمسلح به نظاره آن نشست.

علی‌رغم آنکه نزدیک شدن ماه شاید غیر عادی پنداشته شود، اما این اتفاق پدیده‌ای نسبتا عادی و متداول است و بنا بر نظریه ریچارد نوله، می‌تواند چندین بار در طی یک سال اتفاق بیافتد. اما ما رسانه‌ها هرگز آرام نخواهیم گرفت!

این تیتر‌ها را تصور کنید: “ماه امشب بزرگتر از حالت طبیعی‌اش است” و یا “رویدادی شگفت‌انگیز که فقط سالی چندبار اتفاق می‌افتد”. فکر می‌کنید ما از خیر این‌ها می‌گذریم!

استفاده از واژه ابر ماه از چهل سال پیش تاکنون رواج دارد. اما وقتی در سال ۲۰۱۶ شاهد سه پدیده ابرماه، یکی پس از دیگری، بودیم توجه زیادی را به خود معطوف کرد. یکی از آنها که در نوامبر ۲۰۱۶ به وقوع پیوست، نزدیک‌ترین فاصله میان ماه و زمین در ۶۹ سال گذشته‌اش بود. اما این پایان داستان نخواهد بود، صمیمیت میان این دو در در دهه ۲۰۳۰ به اوج خود خواهد رسید.

تا سال ۱۹۷۹ خبری از واژه ابرماه نبود، واژه‌ای که نخستین بار ریچارد نوله، ستاره‌شناس و نویسنده علمی، در آن سال استفاده کرد و امروزه بسیار وسیع‌الطیف است. این ستاره‌شناس در تعریف ابرماه اینگونه توضیح می‌دهد:‌

به ماه کامل و یا ماه جدید گفته می‌شود و زمانی اتفاق می‌افتد که ماه در مدار خودش به میزان حداقل ۹۰ درصد نزدیکترین فاصله‌اش با زمین قرار داشته باشد.

بر اساس تئوری نوله، هنگامی که فاصله میان ماه و زمین ۲۲۶ هزار مایل باشد، پدیده‌ای به نام ابرماه در آسمان قابل رویت است. به‌دلیل فاصله نزدیک ماه با زمین در این پدیده نجومی، اندازه این جرم آسمانی برای ناظر روی زمین، بسیار بزرگتر خواهد بود.

ابرماه چگونه رخ می‌دهد؟

مدار حرکت ماه به دور زمین تماما دایروی نیست. به طوریکه در حالت اوج (apogee و یا همان بیشترین فاصله ماه با زمین)، ۴۰۶ هزار کیلومتر و در حالت حضیض (perigee و یا همان کمترین فاصله ماه با زمین)، ۳۵۷ هزار کیلومتر است. به همین ترتیب، میانگین فاصله آن تا زمین نیز ۳۸۲ هزار و ۹۰۰ کیلومتر برآورد شده است.

نوا پترو، محقق ماموریت مدارگرد اکتشافی ماه (Lunar Reconnaissance Orbiter) ناسا، در سال ۲۰۱۶ در مصاحبه‌ای با سایت Space گفت:

دلیل اصلی آنکه مدار حرکتی ماه تماما دایروی نیست، به نیرو‌های جذر و مدی و یا گرانشی مربوط  می‌شود که ماه را در طول مسیرش به سمت خود می‌کشند.

آقای پترو در ادامه گفت که نیرو‌های گرانشی زمین، خورشید و سایر سیارات، همه و همه بر روی ماه تاثیرگذار هستند.

همه‌ی این نیروی‌های گرانشی مختلف دائما ماه را به سمت خود می‌کشند و یا آن را می‌رانند و در مجموع منجر به فرصت مشاهده چنین گذر‌های نزدیکی را به ما می‌دهند.

ابرماه در پشت لوح یادبود مارتین لوتر کینگ، واشنگتن، ۱۴ نوامبر ۲۰۱۶ (اعتبار: ناسا)

وقوع پدیده ابرماه به دو عنصر کلیدی نیازمند است. اولا ماه باید در نزدیک‌ترین فاصله خودش با زمین (اوج ماه) قرار داشته باشد که این موضوع در روز ۲۷ ام مدار ماه رخ می‌دهد. ثانیا ماه باید در فاز کامل (Full Moon) خود به سر ببرد -درخشان‌ترین حالت ماه نیز در همین هنگام است- که این مورد هر ۲۹ و نیم روز یکبار اتفاق می‌افتد.

همزمانی میان این دو اتفاق منجر به پدیده ابرماه می‌شود. ابرماه عمدتا سالی چند بار در آسمان شب دیده می‌شود؛ اما چرا در پایان هر ماه نمی‌توان ابرماه را مشاهده کرد؟

دلیل این موضوع به جهت‌گیری‌های متفاوت مدار ماه در حین گردش زمین به دور خورشید، باز می‌گردد.

در پدیده ماه‌برافروختگی، ۱۴ درصد درخشندگی بیشتر و ۳۰ درصد اندازه بزرگتر نسبت به ماه معمولی برآورد می‌شود، اما مشاهده این تفاوت‌ها با چشم غیر مسلح کاری بسیار دشوار است. سردبیر ارشد مجله Sky and Telescope، طی بیانیه‌ای در سال ۲۰۱۶ گفت: “این تفاوت به قدر کافی قابل مشاهده نیست، مگر آنکه شما از رصدگران دائمی ماه باشید.”

ابرماه اگر خیلی به خط افق نزدیک باشد، ممکن است به طور ویژه‌ای به دید شما بزرگ برسد. این موضوع ارتباطی با علم ستاره‌شناسی ندارد و تماما مربوط به نحوه عملکرد ذهن انسان است. این اثر را خطای بزرگ دیدن ماه می‌نامند و امور مختلفی در آن دخیل هستند.

دانشمندان گمان می‌کنند که ذهن انسان، ماه را با اشیای پیرامون آن نظیر ساختمان‌ها مقایسه می‌کند و یا شاید پردازش تصاویر اجسام در نزدیکی خط افق در ذهن ما با بزرگنمایی همراه است.

واژه ابرماه برخواسته از دنیای ستاره‌شناسی نیست. یک سنت شبه‌علمی است که در اجرام آسمانی را در راستای پیشبینی وقایع و رفتار انسانی مطالعه می‌کنند. به گفته وبسایت Astronomy.com این واژه نخستین بار در سال ۱۹۷۹ و در مقاله‌ای از ریچارد نوله در مجله Dell Horoscope استفاده شده بود.

سوپرمون

اما در چند سال گذشته این واژه مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. جستجو‌ها در گوگل ترندز نشان می‌دهد این واژه از سال ۲۰۰۴ مورد استفاده قرار می‌گرفته و حداقل تا سال ۲۰۱۱ چندان فراگیر نبوده است. علاقه به واژه سوپرمون از نوامبر ۲۰۱۶ به اوج خود رسید، وقتی ماه از دید ناظر زمینی در بزرگترین اندازه خود در طی ۶۹ سال گذشته قرار گرفته بود.

علاوه بر این، به نظر می‌رسد این واژه در مناطق مشخصی از جهان مانند آسیای جنوب شرقی و آمریکای شمالی متداول‌تر است و در مناطقی مانند اروپا و هند چندان جلب توجه نمی‌کند.

دین رگاس (Dean Regas) محقق رصدخانه سینسیناتی، می‌گوید:

اصطلاحات اخیر ستاره‌شناسی مانند سوپرمون و یا ماه سیاه (ماه کامل دوم در یک ماه) می‌توانند درک کاذبی از وقایع را برای مردم ایجاد کنند. اما در عین حال می‌توانند مزایای دیگری نیز داشته باشند. این فرصت خوبی است تا علاقه به نجوم را در میان مردم گسترش دهیم. سوپرمون پدیده‌ای است که مردم می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند، به خارج از خانه رفته و با آن را به طور مستقیم مشاهده کنند. این پدیده‌‌ای کاملا ملموس است.

هرچند وقت یکبار رخ می‌دهد؟

ابرماه رخدادی نسبتا نادر است و حدودا در هر ۱۴ مرتبه که ماه کامل تشکیل می‌شود یکبار می‌توان شاهد این پدیده بود. آخرین بار در ۱۴ نوامبر ۲۰۱۶ شاهد آن بودیم. در آن زمان، ماه ۱۴ درصد بزرگتر و ۳۰ درصد درخشان‌تر از حالت عادی‌اش بود.

در ابرماه نوامبر ۲۰۱۶، ماه فاصله‌ای ۲۲۱ هزار و ۵۰۰ مایلی را با زمین تجریه کرد که نزدیک‌ترین فاصله در تاریخ این منظومه دوتایی به شمار می‌رود.

شاید supermoon به نظر نهایت زیبایی آسمان شب باشد؛ اما اینطور نیست! اگر بدانیم ممکن است این پدیده با یک خسوف (گرفت ماه) نیز همراه شود، در این صورت مناظری چشم‌نواز مانند تصویر زیر را تجریه خواهیم کرد. چنین امری در سال گذشته رخ داد و برای دیدن خسوف ابرماه بعدی باید تا سال ۲۰۳۳ صبر داشته باشیم.

گرفت ابرماه (ابرماه گرفتگی) در تاریخ ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۵. (اعتبار: GettyImages)

ابرماه؛ حقیقتی علمی یا یک افسانه؟

زمانی که این پدیده‌ی آسمان شب در صدر اخبار است، ممکن است با آمار‌های غلو شده در مورد اندازه و یا درخشش آن مواجه شوید. لطفا فریب نخورید! در هر پدیده ابرماه تنها چند درصد (به طور میانگین ۶ درصد) افزایش اندازه را نسبت به ماه کامل معمولی شاهد هستیم. بیشتر رسانه‌های تبلیغاتی این آمار را افزایش می‌دهند؛ البته آنها در این حالت ابر ماه را با کوچکترین اندازه ماه در سال مقایسه می‌کنند.

همچنین ماه‌برافروختگی ممکن است با بزرگترین جذر و مد‌ های سال نیز همراه باشد؛ چرا که در این حالت نزدیکی بیشتر ماه با زمین به دلیل افزایش نیروی گرانش موثر بر آب‌های سیاره‌ ما، پدیده جذر و مد را تقویت می‌کند. با این حال جای نگرانی نیست، این افزایش جذر و مد‌ها به سختی می‌توانند منجر به زمین لرزه‌ها، سیل‌ها و فوران آتش‌فشان‌ها شوند.

بزرگ دیدن ماه ؛ یک خطای دید؟

وقتی از دید ناظر زمینی، هرچه ماه به افق آسمان نزدیک شود، بزرگتر دیده می‌شود. این یک خطای دید است که تحت

این تصویر مفهوم توهم پونزو را به خوبی جا می‌اندازد. ماه نیز به مانند همین دو خط هم‌اندازه، وقتی در نزدیکی خط افق قرار بگیرد، بزرگتر دیده می‌شود. (اعتبار: مقدمه‌ای بر روان‌شناسی، چارلز استارنگر)

بزرگ دیدن ماه از آن با عنوان توهم پونزو (Ponzo illusion) یاد می‌شود و گاهی نیز در مورد خورشید و برخی صور فلکی نیز دیده می‌شود. قدمت رصد این پدیده به دوران باستان می‌رسد، اما جالب است که تاکنون هیچ توضیحی عمومی مورد پذیرشی برای آن ارائه نشده است.

 

کسی به طور دقیق نمی‌داند که چرا پدیده بزرگ دیدن ماه رخ می‌دهد، اما روان‌شناسان با ارائه دو نظریه در صدد هستند این پدیده را توضیح دهند

یکی از این نظریه‌ها ادعا می‌کنند که مغز فاصله ما تا آسمان بالای سرمان را کمتر از فاصله ما تا آسمان خط افق می‌پندارد؛ از همین جهت وقتی ماه در نزدکی خط افق قرار داشته باشد، آن را بزرگ‌تر می‌بینیم.

آیا به نظر شما چنین نظریه‌ای اشتباه است؟ پس به تصویر بالا نگاهی بیاندازید. آیا به نظر شما طول خط زرد رنگ بالایی بیشتر از خط پایینی است؟ می‌توانید خودتان آنها را اندازه بگیرید، خواهید دید که هر دو برابر هستند.

 

بیشتر بخوانید: همه چیز درباره تنها قمر زمین؛ اندازه ماه چقدر است؟

 

روان‌شناسان هم‌چنین تفسیر دیگری نیز ارائه داده‌اند؛ هنگامی که ماه در بالای سر ما قرار دارد، به دلیل اینکه در اطرافش چیزی دیگری به چشم نمی‌آید، کوچک‌تر است. اما وقتی در نزدیکی خط افق قرار می‌گیرد و توسط درختان و ساختمان‌ها احاطه می‌شود، بزرگتر دیده می‌شود.

بزرگ دیدن ماه در خط افق

برای درک بهتر این خطای دید به تصویر زیر نگاهی بیاندازید. دایره سمت راست که توسط دایره‌های کوچک‌تری احاطه شده است نسبت به دایره سمت چپ که دایره‌های بزرگتری اطراف‌اش هستند، کوچکتر دیده می‌شود. حال آنکه در حقیقت هر دو هم‌اندازه هستند. به این پدیده خطای دید یا توهم بصری ابینگهاوس (Ebbinghaus) اطلاق می‌شود.

توهم ابینگهاوس می‌گوید ما اندازه اجسام را بر اساس اندازه نسبی محدوده‌ی آنها درک می‌کنیم. در این تصویر هر دو دایره نارنجی رنگ هم‌اندازه هستند ولی دایره سمت راست به دلیل احاطه شدن توسط اجسامی کوچک‌تر، بزرگتر دیده می‌‌شود. (اعتبار: New World Encyclopedia)

با این تفاسیر، وقتی شب‌هنگام تصمیم به رصد ابرماه در آسمان گرفتید، شاید آن را بزرگتر از حالت عادی‌اش احساس کنید، اما تفاوت اندازه واقعی شاید چندان بزرگ نباشد که بتوان اعلام کرد.

ابرماه‌های برجسته

در ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۵، ابرماه با ماه‌گرفتگی همزمان شد. ماه گرفتگی زمانی رخ می‌دهد که زمین دقیقا میان خورشید و ماه و در یک راستا قرار بگیرد. در این حالت تنها ماه نور قهوه‌ای مایل به قرمز از خود منتشر می‌کند؛ به این دلیل که تنها نور دریافتی آن بازتاب نور خورشید از زمین است. ابرماه گرفتگی پیش از آن در سال ۱۹۸۹ بود. بعدی نیز در سال ۲۰۳۳ رخ خواهد داد.

اواخر سال ۲۰۱۶، سه سوپرمون یکی پس از دیگر در ماه‌های اکتبر، نوامبر و دسامبر رخ دادند. اما بیشترین بازخوردها مربوط به ابرماه ۱۴ نوامبر ۲۰۱۶ بود، چرا که بزرگترین ماه در ۶۹ سال گذشته به شمار می‌رفت.

اما نزدیک‌ترین حالت ماه نسبت به زمین در طول تاریخ مربوط به سال ۱۹۱۲ است؛ جایی که ماه ۱۰۰ کیلومتر بیشتر نسبت به ابرماه سال ۲۰۱۶ به زمین نزدیک شده بود. در آن زمان حتی واژه‌ای به این نام وجود نداشت. گمانه زنی‌ها مبنی‌ بر‌ آن است که رصد‌گران ماه، در نوامبر ۲۰۳۴، ماه را خیلی بیشتر از موارد مشابه در سال‌های ۱۹۱۲ و ۲۰۱۶ احساس کنند.

 

بیشتر بخوانید:

منابع : Space, Sky And Telescope, TheSun

مطلب ابرماه چیست ؛ حقیقتی علمی یا صرفا یک خطای دید برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

کمربند کویپر چیست و چه اجرامی در آن سرگردانند

کمربند کویپر یک حلقه قرصی‌ شکل در خارج از منظومه شمسی است که از انبوهی از اجرام ساخته شده است. موقعیت آن در فاصله ۳۰ تا ۵۵ واحد نجومی از خورشید بوده که در صفحه‌ای به دور خورشید می‌چرخد.

به طور کلی دو منطقه در خارج از منظومه شمسی جلب توجه می‌کنند؛ کمربند کویپر و ابر اورت. باید دانست که ابر اورت بر خلاف کمربند کویپر که صفحه شکل است، حالتی کروی به خود گرفته است. اغلب اجرام موجود در کمربند کویپر را سنگ‌های یخی کوچک و بزرگ شامل می‌شود.

همچنین دو دسته دنباله‌دار در این منطقه وجود دارد؛ دسته اول، دنباله‌ دار‌هایی با دوره تناوب (T) کوتاه یعنی کمتر از ۲۰۰ سال هستند. در حالی که دنباله دار‌های دسته دوم دوره‌ تناوب (T) بیش از ۲۰۰ سال دارند. گمان برده می‌شود که گروهی از سیارک‌های یخی که در حد فاصل میان مشتری و نپتون حضور دارند، تحت تاثیر جاذبه نپتون به این منطقه آمده‌اند.

گاهش اوقات نیز برخی از اجرام موجود در کمربند کویپر تحت تاثیر گرانش خورشید و یا غول‌های گازی منظومه شمسی، راه درون را در پیش گرفته و بواسطه حرارت بالای خورشید، بخار شده و سرانجام مانند دنباله‌ داری در آسمان دیده می‌شوند.

اینگونه نیست که وجود مناطقی مانند کمربند کویپر منحصر به منظومه شمسی باشد. تاکنون در اطراف ۹ ستاره دیگر نیز چنین مناطقی تشخیص داده‌ شده‌اند. اگر در این کمربند‌ها لبه‌های تیز بیرونی وجود داشته باشد، می‌توان نتیجه گرفت که ستاره تنها نیست و اجرامی دیگری در کنار آن، لبه بیرونی کمربند را صیقل می‌دهند. این اتفاق همانند فرآیندی است که توسط اقمار سیاره زحل انجام شده و منجر به تیز شدن بخش بیرونی حلقه‌های آن می‌شود.

همان‌گونه که گفته شد، در آنسوی غول گازی نپتون، منطقه‌ای از فضا قرار دارد مملو از اجرام یخی که به کمربند اجرام کویپر مشهور است. این منطقه وسیع تریلیون‌ها شیء به جا مانده از دوران نخست شکل‌گیری منظومه شمسی را شامل می‌شود.

یان اورت (Jan Oort)، ستاره‌شناس هلندی، در سال ۱۹۵۰ نظریه‌ای ارائه داد که بر مبنای آن، منشا برخی از دنباله‌دارهای منظومه شمسی احتمالا مناطقی در خارج از این منظومه هستند. این مخزن بعد‌ها به عنوان ابر اورت شناخته شد. پیش‌تر و در سال ۱۹۴۳، کنت اجورث (Edgeworth) بیان کرد که دنباله‌ دار‌ها و برخی دیگر ازاجرام بزرگ‌تر، ممکن است در آنسوی سیاره نپتون وجود داشته باشند.

در سال ۱۹۵۲، جرار کویپر (Gerard Kuiper) وجود کمربندی از اجرام یخی در این منطقه را پیش‌بینی کرد که امروزه نام او را یدک می‌کشد. برخی ستاره شناسان نیز نام کمربند اجورث-کویپر را مناسب‌تر می‌دانند.

اخترشناسان هم‌اکنون در کمربند کویپر به دنبال “سیاره نهم” می گردند. جهانی فرضی که شواهدی از وجود آن در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۶ منتشر شد. سیاره‌ای که در حدود ۱۰ برابر زمین و ۵۰۰۰ برابر پلوتو جرم دارد.

تصوری هنرمندانه از کمربند کویپر و ابر اورت (اعتبار: ناسا)

حقایقی درباره کمربند کویپر

کمربند کویپر مداری بیضوی شکل است که فضایی در حدود ۳۰ تا ۵۵ برابر فاصله زمین تا خورشید را در برمی‌گیرد -۴.۵ تا ۷.۴ میلیارد کیلومتر- این کمربند چیزی شبیه به کمربند سیارکی موجود در حد فاصل مریخ و مشتری است. برخلاف اجرام موجود در کمربند سیارکی که عمدتا سنگی هستند، بخش بزرگی از اجرام موجود در این منطقه از جنس یخ هستند

دانشمندان تخمین می‌زنند که هزاران جرم به قطر بیش از ۱۰۰ کیلومتر در کنار تریلیون‌ها جرم کوچک‌تر، مانند دنباله‌ دار‌های کوتاه مدت در این کمربند حول خورشید گردش می‌کنند. این منطقه همچنین چندین سیاره کوتوله‌ را نیز در خود دارد.

سیارات کوتوله اجرامی هستند که جرمشان برای سیاره‌ بودن کافی نیست، همچنین آنقدر هم کوچک نیستند که در زمره سیارک‌ها گنجانده شوند. همچنین سیارات کوتوله مانند ۸ سیاره رسمی شناخته شده، توانایی پاکسازی مسیر حرکتی خود از سایر اجرام در مدارشان را ندارند.

 

بیشتر بخوانید: سیاره کوتوله چیست؟ سیاره بودن یا نبودن، مسئله این است!

 

با وجود حجم عظیمی که کمربند کویپر در فضا اشغال می کند، تا سال ۱۹۹۲ ناشناخته باقی مانده بودند، البته قبل از آنکه در این سال توسط دیو جویت (Dave Jewitt) و جین لو (Jane Luu) شناسایی شوند. بر اساس گفته‌های ناسا، این دو نفر تا سال ۱۹۸۷ آسمان‌ها را در جستجوی اجرامی کم‌نور در آنسوی نپتون مورد واکاوی قرار می‌دادند. جالب آنکه اولین جرمی که رصد کردند را “اسمایلی” (Smiley) نام نهادند. البته بعد‌ها تحت عنوان “۱۹۹۲ QB1” فهرست بندی شد.

شکل‌گیری

در هنگام شکل‌گیری منظومه شمسی، بسیاری‌ از گاز‌ها، سنگ‌ها و غبار‌های کیهانی به یکدیگر پیوستند و بدین شکل خورشید و سایر سیارات را شکل دادند. پس از آن سیارات باقی‌مانده، خرده‌ اجرامی را که در مسیرشان قرار می‌گرفتند به درون خورشید و یا به خارج از منظومه شمسی هدایت کردند.

اجرام دورتر از کشش گرانشی سیاراتی مانند مشتری در امان ماندند؛ به طوری که به آرامی در مداری به دور خورشید شروع به گردش کردند. کمربند کویپر و همتای دور و کروی شکل آن، بقایای به‌ جا مانده از مراحل اولیه شکل‌گیری منظومه شمسی هستند و می‌توانند اطلاعات ارزشمندی از نحوه پیدایش این منظومه ارائه دهند.

بر اساس مدل نیس (Nice)، کویپر احتمالا در جایی نزدیک‌تر به خورشید نسبت به منطقه کنونی خود شکل گرفته است؛ جایی در حوالی مدار کنونی نپتون. در این مدل، یک رقص دقیق طراحی شده را در پیش می‌گیرند، به این شکل که اورانوس و نپتون به سمت خارج از مرکز منظومه شمسی تغییر مکان می‌دهند. این امکان وجود داشته که آنها اجرام کمربند کویپر را نیز با خود حمل کرده باشند. به عبارت دیگر نقش یک راهنما را برای سفر مهاجرتی آنها ایفا کرده‌اند.

کمربند کویپر کلاسیک (بخش متراکم‌تر کمربند کویپر) منطقه‌ای در حدود ۴۲ تا ۴۸ واحد نجومی (هر واحد نجومی فاصله میان زمین تا خورشید یا به عبارتی ۱۵۰ میلون کیلومتر است) را دربرمی‌گیرد. مدار اجرام در این ناحیه بیشترین مقدار پایداری را دارد. اگرچه برخی اجرام در مواقعی که بسیار زیاد به نپتون نزدیک می‌شوند، مسیر حرکت خود را تغییر می‌دهند.

اجرام کمربند کویپر

پلوتو اولین جرم از کمربند کویپر بود که مورد مشاهده قرار گرفت، هرچند که دانشمندان در آن زمان این منطقه را شناسایی نکرده بودند. جویت (Jewitt) و لو (Luu) نخستین کسانی بودند که حرکت آهسته برخی از اجرام این کمربند را در خارج از منظومه شمسی رصد کردند. سایر اجرام نیز اندکی بعد کشف شدند و ستاره‌شناسان به سرعت ناحیه‌ای در ورای سیاره نپتون را، مملو از جهان‌های کوچک و سنگ‌های یخی، کشف کردند.

یکی از اجرام کویپر، سیاره کوتوله‌ای است به نام سدنا (Sedna) که در سال ۲۰۰۴ کشف شد. سدنا فاصله بسیار زیادی تا خورشید دارد؛ به نحوی که ۱۰ هزار و ۵۰۰ سال طول می‌کشد تا یک مرتبه، مدار خود به دور خورشید را طی کند. این جرم، ۱۷۷۰ کیلومتر پهنا دارد و در یک مدار غیرعادی به دور خورشید گردش می‌کند. کمترین فاصله سدنا از خورشید، ۱۲.۹ میلیارد کیلومتر و بیشترین میزان آن، ۱۳۵ میلیارد کیلومتر است که همین موضوع غیرعادی بودن مدار این سیاره کوتوله را تعریف می‌کند.

مایکل براون، ستاره‌شناس آمریکایی، کاشف سدنا و چند جرم دیگر در کمربند کویپر، می‌گوید:

در منطقه‌ای که سدنا حضور دارد، خورشید بسیار کوچک است. شما می‌توانید با سر یک سوزن آن را بپوشانید.

در ماه جولای سال ۲۰۰۵، ستاره‌شناسان وجود جرمی را در این کمربند تایید کردند که به نظر می‌رسید از پلوتو بزرگتر باشد. در مشاهدات بعدی مشخص شد اندازه این جرم، که اریس (Eris) نام گرفت، اندکی از پلوتو کمتر است. اریس مدار خود به دور خورشید را طی ۵۸۰ سال طی می‌کند و در سفرش به دور خورشید، گاهی به نسبت زمین از مناطقی ۱۰۰ برابر دورتر از خورشید، گذر می‌کند.

کشف اریس، ستاره‌شناسان را نسبت به قرار دادن پلوتو در فهرست سیارات، کاملا به شک انداخت. در سال ۲۰۰۶ بود که آنها پلوتو، اریس و سرس (Cerec) را به عنوان یک سیاره کوتوله مجددا نامگذاری کردند. دو سیاره کوتوله دیگر هائومیا (Haumea) و ماکه‌ماکه (Makemake) نام دارند که در سیال ۲۰۰۸ در کمربند کویپر شناسایی شدند.

نقاشی بالا از سیاره کوتوله اریس (Eris) با پس زمینه‌ای از قمر آن، دیسمونیا (Dysmonia) کشیده شده است. رصد‌های جدید نشان می‌دهند اریس کوچک‌تر از آن چیزی است که تا به امروزه تصور می‌کردیم. (اعتبار: ESO/L. Calçada)

اما وضعیت هائومیا به عنوان یک سیاره کوتوله هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. وقتی در سال ۲۰۱۷، این جرم از مقابل یک ستاره درخشان عبور کرد، دانشمندان متوجه شدند که بیشتر از آنکه کروی باشد حالتی کشیده دارد. بر اساس تعریفی که اتحادیه بین‌المللی ستاره‌شناسان (IAU) ارائه داده‌اند، کروی بودن، یکی از مشخصه‌های سیاره کوتوله بودن است. چرخش سریع هائومیا به دور خودش جدا از اینکه شکل کشیده آن را سبب شده، منجر به آن شده که هر روز، در این سیاره تنها ۴ ساعت به طول انجامد.

سانتوس سانز، اخترفیزیکدان اسپانیایی، معتقد است:

اگر از من بپرسید که آیا این موضوع منجر به ایجاد تغییراتی در تعریف کلی یک سیاره کوتوله می‌شود یا خیر، در پاسخ خواهم گفت که احتمالا بله؛ اما مدتی زمان خواهد برد.

تا پیش از این در اطراف سیارات کوتوله چندین قمر نیز مشاهده شده است. اخیرا آقای سانز و تیمش موفق به شناسایی حلقه‌هایی در اطراف این اجرام شده‌اند.

 

بیشتر بخوانید:  شناسایی حلقه‌ای در اطراف یک سیاره کوتوله در منظومه شمسی

سیاره نهم

سیاره‌ نهم جهانی فرضی است که در مداری ۲۰ مرتبه بزرگ تر از مدار نپتون -این مدار در نزدیک‌ترین حالت ۲.۷ میلیون مایل از خورشید فاصله دارد- به دور خورشید در گردش است. همچنین باید اشاره کرد که شعاع مدار حرکت این سیاره ناشناخته، ۶۰۰ برابر بزرگ‌تر از شعاع مدار زمین است.

دانشمندان تاکنون سیاره نهم را به طور مستقیم مشاهده نکرده‌اند. اما وجود آن بواسطه اثرات گرانشی که بر سایر اجرام کمربند کویپر می‌گذارد به اثبات رسیده است.

مایک براون (Mike Brown) و کنستانتین باتیگین (Konstantin Batygin) از موسسه تکنولوژی دانشگاه کالیفرنیا در پاسادنا، در مطالعه‌ای که در مجله Astronomical Journal منتشر شد، به توضیح شواهد اثبات کننده وجود سیاره نهم پرداخته‌اند.

این تحقیق بر اساس مدل‌های ریاضی و شبیه‌سازی‌های کامپیوتری به دست آمده است و در آنها اطلاعات حاصل از رصد ۶ جرم کوچک‌ دیگر که در کمربند کویپر و در وضعیت مشابه با هم در مدارشان گردش داشته‌اند، گنجانده شده‌ است.

اکتشافات

رصد اجرام کمربند کویپر به دلیل اندازه کوچک و موقعیت دور دست‌شان، امری بسیار چالش برانگیز است. اندازه گیری‌های مادون قرمز صورت گرفته توسط تلسکوپ فضایی اسپیتزر به شناسایی این اجرام کمک‌های شایانی کرده است.

سازمان فضایی ناسا در راستای بسط درک و بینش‌مان از اجرام کمربند کویپر که به دلیل تاریخچه‌شان به منزله سرنخی برای کشف رموز تولد منظومه شمسی به شمار می‌‌آیند، ماموریت افق‌های نو (New Horizons) را تدارک دیده است. این فضاپیما در سل ۲۰۱۵ مسیر خود را برای بررسی چندین عضو دیگر از مجموعه اجرام کمربند کویپر ادامه داد. مطابق برنامه‌ریزی‌ها در اول ژانویه ۲۰۱۹ این فضاپیما پروازی نزدیک از کنار یکی از این اجرام به نام ۲۰۱۴ MU69 خواهد داشت.

کمربند کویپر در ورای مدار سیاره نپتون، در این تصویر، قابل مشاهده است. سیاره کوتوله اریس (Eris) یکی از ساکنان این منطقه است که در مداری بیضوی شکل و به شدت کج شده در حال حرکت است.

آلن استرن (Alan Stern) محقق اصلی محقق اصلی ماموریت افق‌های نو از موسسه تحقیقاتی جنوب غربی (SwRI) در کلورادو، طی بیانیه‌ای گفت:

جرم ۲۰۱۴ MU69 انتخاب بسیار خوبی است، چرا که یکی از اجرام قدیمی کمربند کویپر محسوب می‌شود و مدار‌ آن درحال شکل‌گیری است. تحقیقات صورت گرفته در دهه‌های اخیر ما را بر آن داشت تا فضاپیما افق‌های نو را به سمت این جرم سوق دهیم.

تحقیقات اخیر نشان داده است که ۲۰۱۴ MU69 شکلی کشیده دارد و حتی ممکن است با یکی دیگر از اجرام کمربند کویپر جفت شده باشد.

استرن می‌افزاید:

تحقیقات جدید واقعا چشمگیر هستند. شکل عجیب MU69 برای تیم تحقیقاتی ما انگیزه‌ای محسوب می‌شود تا مطالعات را ادامه دهیم. همچنین به نظر می‌رسد این جرم در صورت داشتن یک شریک و تشکیل منظومه‌ای دوتایی، یکی دیگر از اولین‌ها را در فهرست کشفیات افق‌های نو به ثبت برساند. مادامی که کاوشگر افق‌های نو به کندوکاو در این کمربند ادامه می‌دهد، تاریخ‌سازی‌های آن نیز ادامه خواهد داشت.

جان اسپنسر (John Spencer)، یکی از اعضای تیم علمی ماموریت افق‌های نو، می‌گوید:

از رصد‌ها و نما‌های نزدیکی که فضاپیما افق‌های نو از ثبت خواهد کرد، آموزه‌های بسیاری می‌توانیم بدست آورید، مواردی که به هیچ عنوان از سطح زمین امکان دسترسی به آنها را نخواهیم داشت. تصاویر دقیق و سایر داده‌هایی که “افق‌های نو” بواسطه پرواز‌های نزدیک از کنار اجرام کمربند کویپر بدست خواهد آورد، در درک ما از کمربند کویپر و اجرام آن انقلابی به پا خواهد کرد.

کمربند کویپر هنوز ناشناخته‌های زیادی در خود دارد، اما مطمئنا در سال‌های آتی، داده‌های ما از این منطقه در فضا بیشتر خواهد شد.

 

بیشتر بخوانید:

.

منبع: Space

مطلب کمربند کویپر چیست و چه اجرامی در آن سرگردانند برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

دانشمندان اثراتی از آب جاری روی سطح مریخ پیدا کرده‌اند

دانشمندان اثراتی از آب جاری روی سطح مریخ پیدا کرده‌اند

یک گروه تحقیقاتی به دنبال آب روی سطح مریخ و در پی آن، نشانه‌های حیات در این سیاره است. آیا آب مایع روی سطح مریخ یافت خواهد شد؟

غبار کیهانی می‌تواند حیات را بین سیاره ها منتقل کند

غبار کیهانی می‌تواند حیات را بین سیاره ها منتقل کند

طبق نظریه‌ای جدید، حیات می‌تواند به وسیله‌ی غبار کیهانی، بین سیارات جابه‌جا شود و برای میلیاردها سال در فضا زنده بماند؛ اما چگونه این اتفاق رخ می‌دهد؟

حتی سیاهچاله های کوچک نیز هنگام برخورد، امواج گرانشی گسیل می‌کنند

حتی سیاهچاله های کوچک نیز هنگام برخورد، امواج گرانشی گسیل می‌کنند

هنگام ادغام دو جسم بسیار سنگین مانند دو سیاهچاله، امواج گرانشی تولید می‌شوند. آیا این انرژی عظیم تنها به امواج گرانشی تبدیل می‌شود؟ 

همه چیز در مورد تنها قمر زمین ؛ فاصله ماه تا زمین چقدر است؟

همه چیز در مورد تنها قمر زمین ؛ فاصله ماه تا زمین چقدر است؟
فاصله ما تا زمین چقدر است؟ نزدیکترین همسایه زمین چند کیلومتر با آن فاصله دارد. در این قسمت از سری مطالب همه چیز درباره ماه به این سوال پاسخ می‌دهیم. با تکراتو همراه باشید.

کره ماه درخشان‌ترین جرم در آسمان شب ما و نزدیک‌ترین شیء آسمانی به سیاره زمین است. حضور و مجاورت آن در نزدیکی زمین نقش عمده‌ای در شکل گیری حیات در سیاره زمین ایفا می‌کند. نیروی گرانش ماه، زمین را روی محور خودش مستحکم می‌کند و موجب پایداری شرایط جوی آن می‌شود.

فاصله ماه تا زمین چقدر است؟

مدار گردش ماه به دور زمین بیضی‌شکل است. نزدیکترین فاصله‌ ماه از زمین ۳۶۳۱۰۴ کیلومتر بوده و در دورترین فاصله، در ۴۰۵۶۹۶ کیلومتری زمین قرار می‌گیرد. بر اساس برآورد‌های ناسا، به طور میانگین فاصله ماه تا زمین را می‌توان ۳۸۴۴۰۰ کیلومتر در نظر گرفت. به بیان ساده‌تر ۳۰ سیاره زمین در فاصله میان ماه تا زمین جا می‌گیرند.

دانشمندان معتقدند ماه در اثر برخورد شی‌ای با اندازه تقریبی با مریخ به زمین ایجاد شده است. بقایای این برخورد تحت یک نیروی گرانش گرد هم آمدند و ماه را شکل دادند. بعد از آن ماه و هم‌نشین جدیدش، در گذر زمان، حدود ۱۰ الی ۲۰ مرتبه به یکدیگر نزدیک شدند و وضعیت کنونی را به خود گرفتند.

آرپیتا روی، دانشجوی تحصیلات تکمیلی از دانشگاه پنسیلوانیا می‌گوید:

در گذر زمان، ماه و زمین در آسمان یکدیگر همواره در حال بزرگتر شدن بودند. امروزه اما ماه با سرعت ۴ سانتی متر در سال در حال دور شدن از زمین است.

چرخش ماه به دور خودش با گردش آن به دور زمین همگام است؛ به عبارت دیگر، در همان بازه زمانی ۲۷ روز و ۸ ساعته که ماه به دور زمین می‌گردد (اصطلاحا ماه نجومی گفته می‌شود)، یک مرتبه نیز به دور خودش می‌چرخد. به همین دلیل ما همواره یک سمت از کره ماه را رویت می‌کنیم.

بنابر همین موضوع؛ به‌جای استفاده از لفظ “سمت تاریک ماه”، دانشمندان ترجیح می‌دهند از عبارت “سمت پنهان ماه” (far side of the moon) استفاده کنند. سمت پنهان ماه را می‌توان بوسیله ماهواره‌هایی مانند ماهواره هواشناسی DSCOVR (متعلق به ناسا) که در نقطه لاگرانژی L1 فعالیت می‌کند، رصد کرد.

یک تناوب مداری ماه حدودا ۲۹ روز و ۱۳ ساعت به طول می‌انجامد. این زمان با حدفاصل میان رویت دو ماه کامل در آسمان شب برابر می‌کند.

برای پیمون فاصله ماه تا زمین چقدر زمان لازم است

طیف وسیعی از عوامل، تعیین‌کننده مدت زمان پیمودن فاصله زمین تا ماه است. به عنوان مثال در ماموریت‌های انسانی نسبت به ماهواره‌های بدون سرنشین، ترجیح بر این است تا مدت زمان بیشتری صرف شود.

اولین ماموریت به سمت ماه توسط فضاپیما Luna 1 انجام گرفت که توسط اتحاد جماهیر شوروی و در سال ۱۹۵۹ و بدون هیچ‌گونه نیروی پیشرانه‌ای، پرتاب شد. این ماهواره کروی شکل، تنها ۳۴ ساعت بعد از پرتاب، پرواز نزدیکی (Flyby) را حول ماه انجام داد. سپس به مسیر خود ادامه داد و در مداری به دور خورشید و در حد فاصل میان زمین و مریخ جای گرفت. این ماموریت اولین و یکی از سریع‌ترین سفر‌ها به سمت ماه بود.

در سال ۲۰۰۳، سازمان فضایی اروپا (ESA) فضاپیما اسمارت-۱ (SMART-1) را پرتاب کرد. این نخستین فضاپیمای اروپایی بود که با موفقیت ماموریت خود به ماه را به انجام رساند. اسمارت-۱ به جای آنکه مسیری مستقیم را در پیش گیرد، به مدت یک سال در مدار زمین به گردش ادامه داد و سرانجام در دام گرانش ماه اسیر شد.

به جای استفاده از نیروی پیشران، اسمارت-۱ نخستین فضاپیمایی بود که از موتور یونی بهره می‌گرفت. همچنین با استفاده از مانور‌های کمکی نیروی گرانش، انرژی عظیم مورد نیاز برای رسیدن به ماه تامین شد. این مسیر طولانی و مدید، به درک بیشتر و بهتر ما از منظومه ماه و زمین کمک‌های شایان توجه‌ای کرد.

مسیر حرکت فضاپیما اسمارت-۱ (اعتبار: ESA)

 

ناسا در مجموع ۸ ماموریت سرنشین‌دار آپولو به سوی ماه انجام داد که شش مورد از‌ آنها موفقیت‌آمیز بود. در این بین آپولو ۸ اولین ماموریتی بود که منجر به گردش انسان به دور جرمی آسمانی غیر از زمین شد و آپولو ۱۳ فاجعه‌آمیز نیز به عنوان یک رسوایی در تاریخ سفر‌های آپولو ثبت شد.

مهم ترین دستاورد سری ماموریت‌های آپولو فرود موفقیت آمیز بر روی ماه بود. هریک از این ماموریت‌ها حدودا ۳ روز سفر در فضا را شامل می‌شدند.

در ماموریت آپولو ۸ ، میزان ۶۹ ساعت و ۸ دقیقه زمان لازم بود تا نخستین‌ انسان‌ها قادر به درک جاذبه جرمی غیر از زمین باشند.‌ آپولو ۱۱ که نخستین انسان‌ها را بر روی ماه قرار دارد، مجموعا ۷۵ ساعت و ۵۶ دقیقه زمان صرف کرد تا فاصله زمین تا ماه را طی کرده و وارد مدار قمر زمین شود.

فارغ از اینکه در هر دو مورد این فضاپیماها مدت‌ها قبل وارد قلمرو نفوذ ماه شده بودند (فاصله ۶۲۶۳۰ کیلومتری از ماه را قلمرو نفوذ جاذبه آن می‌نامند). ورود به این قلمرو برای آپولو ۸، به طور دقیق ۶۱ ساعت و ۵۶ دقیقه و برای آپولو ۱۱، ۵۵ ساعت و ۴۰ دقیقه زمان برد.

اما در فهرست سریع‌ترین سفرها به ماه رتبه نخست به کاوشگر‌ افق‌های جدید (New Horizons) تعلق می‌گیرد که تنها در مدت ۸ ساعت و ۳۵ دقیقه از ماه عبور کرد -در مدار ماه قرار نگرفت و به آن نزدیک نشد- و مسیر خود را به سمت پلوتو در پیش گرفت.

نیروی‌های جذر و مدی ؛ تاثیری از فاصله زمین تا ماه

پدیده جذر و مد به دلیل نیروی کشش گرانش ماه ایجاد می‌شود. در این حالت اقیانوس‌ها تحت این نیرو به سمت ماه دچار تحدب می‌شوند. بیشترین مقدار جذر و مد زمانی رخ می‌دهد که ماه در حالت اوج یا حضیض -بالاترین نقطه آسمان یا به عبارتی نزدیک‌ترین فاصله ماه به زمین – قرار داشته باشد.

جالب است بدانید جذر و مد زمانی که ماه در سمت مخالف زمین باشد نیز رخ می‌دهد، چرا که ماه نیز طبق یک برهم‌کنش زمین را به سمت خودش می‌کشد.

هنگامی که نیرو‌های گرانشی خورشید و ماه در یک راستا عمل می‌کنند (عمدتا هنگامی که ماه نو در آسمان شب مشاهده می‌شود) جذر و مد در بیشینه حالت خود قرار دارد. به این پدیده جذر و مد بهاری گفته می‌شود.

ماه تنها جرم سماوی‌ نیست که نیروی کشش بر آب‌های سطح زمین وارد می‌کند. بر اساس اعلام اداره ملی اقیانوسی و جوی، نیروی گرانش ماه بیشترین تاثیر را در شکل‌گیری پدیده جذر و مد دارد، ولی نیروی گرانش خورشید نیز تاثیر قابل توجه‌ای بر آن می‌گذارد.

نیرو‌های گرانشی ماه و خورشید هر دو در شکل گیری جذر و مدهای قوی دخیل هستند. اما جذر و مد‌های ضعیف در هنگام تربیع ماه‌ رخ می‌دهند؛ یعنی هنگامی که نیرو‌‌های گرانشی ماه و خورشید بر یکدیگر عمود هستند.

 

بیشتر بخوانید :

.

منبع: Space

مطلب همه چیز در مورد تنها قمر زمین ؛ فاصله ماه تا زمین چقدر است؟ برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.

آب مایع در سطح مریخ وجود ندارد ؛ وقتی ناسا هم اشتباه می‌کند!

پیدا کردن حیات فرازمینی در سیاره سرخ همواره یکی از رویاهای بشر بوده است و اگر وجود آب در مریخ اثبات شود، این رویا می‌تواند به حقیقت تبدیل شود، اما به نظر می‌رسد که رویا همچنان رویا باقی خواهد ماند!

چهارمین سیاره منظومه شمسی، مریخ، که هر ۶۸۷ روز یکبار به دور خورشید می‌‌گردد، در کنار ماه از معدود مناطقی در ورای اتمسفر زمین است که به زندگی در آن امیدوار هستیم.

ماموریت‌های فرصت (Oppurtunity)، کنجکاوی (Curiosity)، ماون (Maven) و چندین ماموریت دیگر که تا کنون انجام گرفته همه و همه از امیدواری بشر برای یافتن شرایط حیات در سطح این سیاره سرخ خبر می‌هد. ماموریت مریخ ۲۰۲۰ تازه‌ترین و به احتمال زیاد پر سروصدا‌ترین این کاوش‌ها خواهد بود.

 

بیشتر بخوانید: مریخ ۲۰۲۰ با ۲۳ چشم؛ با مریخ‌نورد جدید ناسا آشنا شوید

 

در سال ۲۰۱۵ دانشمندان ناسا خبر از کشفی شگفت‌انگیز دادند؛ آنها از وجود شواهدی قدرتمند از حضور جریان‌های‌ آب مایع در سطح سیاره سرخ خبر دادند. چنین کشفی از احتمال وجود بیگانگان بر سطح این سیاره حمایت می‌کرد و از وجود منابع لازم برای ماموریت‌های آینده و خدمه‌ای که احتمالا باید در سطح آن زندگی کنند، سخن به میان آورد.

اما اکنون با توجه به مطالعه جدیدی که نتایج آن در مجله Nature Geoscience به چاپ رسیده است، باید بگوییم دیگر نباید مانند گذشته به این احتمالات امیدوار بود.

لازم به توضیح است که این مطالعات عدم وجود ذرات کوچک بخار آب در اتمسفر سیاره، وجود یخ در کلاهک قطب جنوب و نواحی استوایی و نیز آب شور که تا پیش از وجودش در عمق کم مریخ اعلام شده بود، را زیر سوال نمی‌برد.

 

بیشتر بخوانید: کشف آب در مریخ ؛ نواحی استوایی مریخ دارای یخ آب است!

 

مطالعات قبلی از وجود خطوط تیره رنگ اسرار آمیزی در سطح مریخ حکایت می‌کردند که نام “خطوط شیب‌دار تکرارشونده” (recurring slope lineae) را یدک می‌کشیدند. این خطوط شیبدار، که نخستین بار در سال ۲۰۱۱ و توسط “مدارگرد اکتشافی مریخ” (Mars Reconnaissance Orbiter) شناسایی شدند، متناسب با فصول سال تغییر وضعیت می‌دهند؛ در فصول گرم تیره‌تر و طویل‌تر می‌شوند و در هنگام سرما تقریبا ناپدید.

در سال ۲۰۱۵، دانشمندان چنین تجزیه و تحلیل کردند که خطوط شیبدار متناوب سطح مریخ که عمدتا بر روی کوه‌ها و تپه‌ها مشاهده می‌شوند، جریان‌هایی از آب مایع هستند که بر روی سطح شنی این سیاره سرخ ایجاد شده‌اند.

اما شواهد جدید این آنالیزها را زیر سوال می‌برد؛ چرا که نشان می‌دهند این جریان‌ها فقط در مناطقی در مریخ رخ می‌دهد که شیب آنجا بیش از ۲۷ درجه باشد. محققان چنین استدلال می‌کنند که اگر این جریانات از آب تشکیل شده باشند باید در شیب‌های کمتر و نیز در دامنه‌ها وجود داشته باشند.

اعتبار: (NASA / Caltech)

مطالعات جدید، که توسط سازمان زمین شناسی ایالات متحده (United States Geological Survey) انجام گرفته است، گزارش می‌دهد که به احتمال زیاد این رگه‌ها و خطوط جریان‌هایی از تل ماسه‌ها و گرد و خاک هستند؛ دقیقا شبیه به آن چیزی که در نواحی بیابانی سطح زمین نیز یافت می‌شود. به نظر می‌رسد ذراتی که این جریان‌ها را ایجاد کرده‌اند انواعی از نمک‌های آب‌پوشیده (هیدرات نمک) باشند؛ ملکول‌هایی از ماسه و ریگ که توسط ملکول‌های آب احاطه شده‌اند.

کالین دونداس، نویسنده ارشد این مقاله، می‌گوید:

این یافته جدید از شواهد پیشین مبنی بر خشک بودن سطح مریخ، حمایت می‌کند. من به همراه تیم‌ خود، ده‌ها آزمایش گوناگون را بر روی تصاویر به دست آمده از این رگه‌ها انجام دادیم و نشان دادیم که رفتار آنها مانند رفتار آب جاری نیست. رفتار این جریان‌ها به احتمال زیاد شبیه به دانه‌های ریگی است که از شیب‌های زیاد به پایین حرکت می‌کنند.

با این وجود این تحلیل، تغییرات این جریان‌ها در فصول مختلف و مطابق با آب و هوا را توجیه نمی‌کند. این مطالعات همچنین وجود آب در سیاره مریخ را انکار نمی‌کند، اما نشان می‌دهد که آب در صورت وجود باید به صورت ذرات کوچک باشد.

تفاسیر بیان شده به معنی پایان جستجو برای منشا حیات انسانی در سطح مریخ نیست. شاید دیگر امیدی به سطح مریخ باقی نمانده باشد، اما لایه‌های زیرین این سیاره، به دلیل دمای بیشتری که دارند، بستر مناسبی برای شکل‌گیری آب مایع هستند.

مطمئنا تا زمانی که ما نتوانیم این ویژگی اسرار آمیز سیاره سرخ را از نزدیکتر لمس کنیم؛ کماکان جزء اسرار سر به مهر آن باقی خواهد ماند.

 

بیشتر بخوانید:

.

منبع : BusinessInsider, DailyStar

مطلب آب مایع در سطح مریخ وجود ندارد ؛ وقتی ناسا هم اشتباه می‌کند! برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.