اثرات منفی زندگی در فضا بر روی مغز انسان
براساس اطلاعات منتشر شده، زندگی در فضا میتواند بر روی مغز و نحوه کارکرد آن اثرات منفی داشته باشد.
پژوهش جدید انجام شده در این زمینه، اثرات این امر، نحوه تاثیر آنها و راه حل مقابله با آنها را مشخص کرده است. لازم به ذکر است که عدم وجود گرانش نیز میتواند روی انسان تاثیراتی داشته باشد.
محققانی که به بررسی وجود زندگی در فضا پرداختهاند، توانستند عوارض زندگی در این مکان بر روی مغز را نیز کشف کنند.
بررسی گرانش و تاثیر آن بر بدن انسان
در این چند سال اخیر تحقیقات بسیاری در مورد نحوه رفتن به فضا و زندگی در آن انجام گرفته است. انجام این اقدامات سوالاتی را نیز در ذهن انسان ایجاد میکند. یکی از سوالات مهمی که ممکن است ذهن انسان را به خود مشغول کند، این است که گرانش صفر چه تاثیری بر بدن ما خواهد داشت؟
شاید پاسخی که بتوان برای این سوال ارائه کرد این باشد که، ساختمان و عملکرد بدن ما با گرانش زمین تطبیق پیدا کرده است، نه در بیوزنی فضا.
با توجه به اینکه تاکنون فضانوردانی چون اسکات کلی و پگی ویتسون، توانستهاند به فضا سفر کنند، بنابراین ما تقریبا از عوارض باورنکردنی پرواز فضایی طولانی مدت بر بدن اطلاع داریم. اما نکته مهم اینجاست که چه چیزی باعث ایجاد این مسائل و تغییرات در بدن میشود؟
تاثیرات زندگی در فضا بر بدن انسان
در این زمینه پژوهشی توسط دانا رابرتز انجام شده است. براساس این پژوهش، در رفتن به فضا یک عارضه جانبی معمول اتفاق میافتد و آن هم تخریب بینایی است. البته این اتفاق فقط مربوط به سفرهای طولانی مدت نیست بلکه در سفرهای کوتاه مدت نیز برخی فضانوردان تحلیل بینایی را تجربه کردهاند، که بعد از اتمام سفر فضایی نیز ادامه داشته است.
سازمان ناسا این وضعیت پیش آمده را آسیب دید و فشار داخل جمجمه (VIIP) نامیده است. زیرا آنها معتقدند که این اتفاق به دلیل نبودن جاذبه است و توانسته تا بر مغز و مایع نخاعی فشار وارد کند.
اما نکته مهمی که باید در اینجا به آن اشاره نمود این است که تمام فضانوردان این شرایط را تجربه نمیکنند. بنابراین هدف رابرتز نیز از انجام این تحقیق، یافتن علت اصلی VIIP است.
رابرتز آزمایشی را انجام داد که در آن شرکتکنندگان ۹۰ روز در رختخواب ماندند. برای اینکه وی بتواند شرایط فضا، یعنی اثرات عدم گرانش بر مغز انسان را شبیهسازی کند، سرهای شرکتکنندگان در آزمایش را به سمت پایین قرار داد. در این آزمایش جاذبه زمین نیز تا حد امکان و تقریبا نزدیک به صفر، پایین آورده شده بود.
در ادامه رابرتز برای تعیین آنچه دقیقا در مغز این افراد اتفاق میافتد، از fMRI استفاده کرد. وی توانست تا نتایج جالبی را به دست آورد.
اف.ام.آر.آی یا تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی، که به fMRI مشهور است، نام نوعی روش تصویربرداری در ام.آر.آی است.
در این روش تصاویری متناوب از مغز گرفته میشود، هم در زمان فعالیت و هم در زمان استراحت. سپس این تصاویر بطور دیجیتالی از یکدیگر تفریق میشوند. نتیجه به دست آمده، عملکرد مغز را در اثر تغییرات جریان خونی از نظر فیزیولوژیکی نشان میدهد.
fMRI دارای سه روش تصویر برداری DWI ، BOLD و Perfusion است. در تمامی این روشها از دنباله پالسی که از نوع EPI است استفاده میشود.
نتاییج بدست آمده از تحقیقات توسط رابرتز
در مرحله اول تحلیل نتایج، مشخص شد که در ابتدا در بالای مغز شرکت کنندگان، انباشت وجود داشت. شرکتکنندگان هر چه بیشتر در این موقعیت قرار داشتند، شرایطشان بدتر میشد.
در مرحله دوم مشخص شد که مغز شرکتکنندگان تغییر وضعیت داده است. یعنی فضای بین بالای مغز و جمجمه آنها کاهش پیدا کرده است.
اما رابرتز برای اینکه متوجه شود این اثرات در فضانوردان هم اتفاق افتاده است، تصاویر مغز شرکتکنندگان را با اسکنهای مغزی فضانوردان که در مواقع متفاوت گرفته شده بود، مقایسه کرد.
نتایج به دست آمده از مقایسه انجام شده نشان داد، که همان محدود شدن قشر مرکزی مغز که در ناحیه بالای مغز وجود داشت و لوبهای پیشانی و آهیانهای را جدا میکرد، در هر دو گروه وجود دارد.
قشر مغز در واقع همان لایه نازک خاکستری پوشاننده سطح مغز است. ضخامت این لایه در نواحی مختلف مغز متفاوت است، اما تقریبا در همه جا بین ۲ تا ۴ میلیمتر است. این ناحیه همچنین از سلولهای عصبی مغز تشکیل شده است.
اگر بخواهیم از نظر سلولی قشر مغز را بررسی کنیم باید گفت که قشر مغز، از ۶ لایه روی هم تشکیل شده است. البته ضخامت هر لایه در نواحی مختلف قشر نیز متفاوت است. ممکن است در برخی نواحی مغز، برخی از این لایهها وجود نداشته باشند.
بخشی از مغز پستانداران نیز دارای لوب پیشانی یا لوب قدامی است. از کارکردهای این لخته از مغز میتوان به محتوای شخصیتی، چارهیابی، هیجانات، تمرکز، داوری، سخن گفتن و حرکات ارادی اشاره نمود. بیشترین تعداد نورونهای حساس به دوپامین، در لوب پیشانی قرار دارند.
اما لوب آهیانهای یا لخته آهیانهای بخشی از مغز جانوران است. لوب آهیانهای بخش بالایی وسط نیمکره مغز است که بین لوب پیشانی و لوب پسسری و بالای لوب گیجگاهی قرار گرفته است.
از جمله کارکردهای این لوب میتوان به حس بساوایی، ادراک فضایی، ادراک دیداری، بازشناسی اندازهها، رنگ و اشکال از یکدیگر و احساس درد اشاره نمود.
هر گونه تاثیری در این نواحی مغز نگرانکننده است، زیرا لوبهای پیشانی و آهیانهای، عملکرد اجرایی بدن را کنترل میکنند. مشخص است که هر چه مدت سفر فضایی بیشتر باشد، اثرات VIIP نیز بیشتر و بدتر خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
ایلان ماسک جزئیات جدیدی از طرح کلون سازی در مریخ را معرفی کرد
راهی برای کاهش اثرات زندگی در فضا بر روی مغز
یک راه حل مناسب برای کاهش اثرات زندگی در فضا بر روی مغز و همچنین از بین بردن علائم VIIP این است که، سوراخی در کمر ایجاد شود و مایع نخاعی که از فشار موجود تولید میشود را از آن قسمت خارج کرد. اما باید گفت که در حال حاضر، هیچ روشی برای انجام این کار پیچیدهای در فضا وجود ندارد.
حدود ۹۴ درصد از فضانوردانی که در پرواز فضایی طولانی مدت شرکت داشتند، این شرایط برای آنها اتفاق افتاده بود. نزدیک به ۲۰ درصد از فضانوردانی که حتی پرواز فضایی کوتاه مدت نیز داشتند، دچار این مشکل شده بودند.
تحقیقات بعدی رابرتز
از جمله تحقیقات و اهداف بعدی رابرتز، این است که بتواند اثرات افزایش استنشاق دیاکسید کربن در فضانوردان را بررسی نماید. درک اهمیت این تحقیق مهم است. چراکه فضانوردان هر روز بیشتر و بیشتر از زمین فاصله میگیرند و شروع به کاوش در فضا میکنند، پس باید بتوانند در سفرهای طولانی مدت، در گرانش صفر زندگی کنند.
قرار است فضانوردان به مریخ سفر کنند و سه سال خارج از جاذبه زمین به زندگی ادامه دهند. باید گفت که مریخ اندکی جاذبه دارد، اما جاذبه آن حدود یک سوم زمین است. بنابراین لازم است تا فضانوردان به درک درستی از این محیط برسند.
بیشتر بخوانید:
کرم چاله چیست؟ توضیحی بر نظریه نسبیت عام انیشتین
دنباله دار چیست و از این اجرام غبارآلود یخی چه میدانیم؟
روش حذف دائمی حساب کاربری فیس بوک (همراه با تصویر)
.
منبع: isna
مطلب اثرات منفی زندگی در فضا بر روی مغز انسان برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.