بررسی ساعت هوشمند هواوی واچ GT2: عمر ابدی!

ساعت هوشمند را بایستی جدی‌ترین گجت در رقابت با ساعت‌هایی دانست که ده‌ها سال از عمر آن‌ها گذشته و دیگر همگان شرکت‌هایی مثل سیکو، کاسیو، سواچ، سیتیزن و… را به خاطر این وسیله‌های کوچک و دوست‌ داشتنی می‌شناسند. زمانی که نخستین محصولات توسط شرکت‌هایی چون سونی اریکسون، پِبِل، سامسونگ و… به‌صورت گسترده وارد بازار شدند، بسیاری با دیده تردید به آن‌ها نگریسته و ظاهر کمی عجیب و غریب با کارایی محدود، استقبال چندانی را در بازار به‌دنبال نداشت.

پس از آن سازندگانی چون موتورولا، ال‌جی و هواوی ساعت‌هایی با ظاهر شکیل‌تر زدند و با ورود رسمی اپل به بازار اسمارت واچ‌ها، شاهد دگرگونی گسترده‌ای در این مارکت بودیم. بر روی دست بسیاری از افراد، از ورزسکار و هنرپیشه تا مردم عادی، شاهد یک اسمارت واچ بودیم که هر کدام تلاش داشتند تا علاوه بر ظاهر زیباتر، امکانات بیشتر خودشان را به رخ بکشند. گجت‌هایی که علاوه بر نشان دادن زمان، یک دستیار دوم برای تلفن‌های همراه محسوب می‌شدند و حال گوی سبقت را در مواردی چون نشان دادن ضربان قلب، پیگیری میزان خواب، استرس روزانه، کشیدن کاردیوگرام و… از اسمارت‌فون‌ها ربوده و به عنوان یک شخصیت مستقل و قدرتمند، برای آن‌ها خط و نشان می‌کشیدند.

اما از آنجایی‌که همچنان ساعت‌های کلاسیک یکی از رقبای ویژه برای این محصولات به حساب می‌آمدند، اسمارت واچ‌ها علی‌رغم پیشرفت‌های فراوان از یک مساله مهم رنج می‌بردند و آن چیزی نبود جز باتری! بهترین ساعت‌های هوشمند بسته به میزان استفاده کاربر بین ۱ تا ۳ روز دوام داشتند و با توجه به آنکه اکثرشان شارژرهایی متفاوت با گوشی‌ها دارند، بر دست داشتن یک ساعت خاموش بر روی مچ دست، پدیده عجیبی محسوب نمی‌شد. در واقع این ساعت‌ها بخاطر وجود نمایشگرهای رنگی، اتصال دایمی به گوشی، سنسورهای فراوان و… خیلی زود توان‌شان از دست می‌رفت و همین امر بر محبوبیت آن‌ها لطمه جدی‌ای وارد می‌ساخت.

یکی از شرکت‌هایی که تلاش کرد تا این مشکل را با استفاده از سیستم عامل و پردازنده اختصاصی به چالش بکشید، هواوی بود! این سازنده بزرگ چینی با عرضه واچ GT کاری کرد که یک ساعت هوشمند حتی بیش از ۱۰ روز هم بر روی دست کاربرش باقی بماند و با وجود فعال بودن تمام سنسورها، وی را تا حد امکان از شارژر نیز دور نگاه دارد. چند ماه پیش هم نسخه دوم این ساعت با قابلیت‌هایی جدیدتر به‌روز شده و با نام GT2 روانه بازار گردید.

هواوی واچ GT2 در دو نسخه با اندازه‌های ۴۲ و ۴۶ میلی‌متر به بازار عرضه شده و حال قصد داریم تا این اسمارت واچ خاص که به این راحتی‌ها بر روی مچ دستان شما خاموش نمی‌شود، از نزدیک بررسی کرده و مزایا و معایبش را برای‌تان بازگو کنیم.

گرد بهتر است یا مربع؟

با آنکه بالاترین آمار فروش اسمارت واچ‌ها مربوط به ساعت‌های مربعی شکل اپل است، اما به‌شخصه اعتقاد دارم که یک طراحی گرد ظاهر بسیار زیبا و اسپرت‌تری دارد. حتی اگر همین کمپانی سیب نشان دو مدل گرد و مربع را هم‌زمان تولید کند، احتمالا به‌خاطر اقبال کاربران به سمت محصول دایره‌ای، مربعی‌ها را بایستی به عنوان کاشی به در و دیوار چسباند! ظاهرا هواوی هم با علم به همین مساله، با آنکه چندین نسل از ساعت‌های هوشمند را تولید کرده، فقط به سمت دایره روی خوش نشان داده و این رویه را در GT2 نیز تکرار کرده است.

در این اسمارت واچ بسته به سلیقه، سایز مچ دست و البته امکاناتی که نیاز دارید، بین نسخه ۴۲ و ۴۶ میلی‌متری یکی را می‌توانید انتخاب کنید که بایستی عنوان کرد با توجه به وجود قابلیت مکالمه به‌واسطه حضور میکروفن و اسپیکر بر روی نسخه ۴۶ میلی‌متری، قاعدتا خرید آن منطقی‌تر است اما اگر شما از ساعت خودتان بیشتر از هرچیزی به عنوان یک وسیله سلامتی استفاده می‌کنید، پس می‌توانید از ۴۲ میلی‌متری هم استفاده کرده و بهای کم‌تری بپردازید.

نسخه ۴۶ میلی‌متری در سه سری عرضه می‌شود که شامل اسپرت (با دو رنگ مشکی و نارنجی تیره)، کلاسیک (با بند چرمی قهوه‌ای) و اِلایت (با بند فلزی) است و البته از آنجایی که بندها با ضامن‌هایی که پشت آن‌ها قرار دارد به‌راحتی باز می‌شوند، پس می‌توان حدس زد که به‌زودی رنگ‌ها و جنس‌های گوناگونی در بازار موجود شده و بسته به تیپ و لباس خودتان، ساعت‌تان را سِت خواهید کرد!

هواوی واچ GT2 نسخه ۴۶ ملی‌میتری سبک است، تنها ۱۰.۷ میلی‌متری ضخامت داشته و نمایشگر ۱.۳۹ اینچی آن از وضوح تصویر ۴۵۴ در ۴۵۴ پیکسلی بهره می‌برد و به‌خاطر وجود فناوری AMOLED علاوه بر کیفیت بسیار عالی، روشنایی آن تا حد ۱۰۰۰ نیت هم می‌رسد و تقریبا می‌توان گفت به جز سطح خورشید، در همه جای دنیا قابلیت خوانایی دارد!

دو کلید نسبتا بزرگ و گرد در سمت راست GT2 جای خوش کرده‌اند که یکی از آن‌ها شما را به منوی اصلی هدایت کرده و دیگری به زمین تمرین برای مسابقات ورزشی که البته می‌توان آن را به‌گونه‌ای تنظیم کرد که یک عملیات دلخواه را انجام دهد. مثلا اگر شما معمولا گوشی خودتان را در خانه یا محل کار گم می‌کنید، این کلید را بر روی پیدا کردن تلفن همراه تنظیم کنید و یا اگر خیلی به مانیتور کردن ضربان قلب‌تان اهمیت می‌دهید، برای مشاهده تپش قلب مهربان‌تان دکمه اختصاصی قرار دهید!

در کل بایستی گفت طراحی هواوی GT2 به نحوی است که خیلی سخت می‌توان بر آن خرده‌ای گرفت و اگر ظاهرش را یک شاهکار ندانیم اما به نحوی است که حداقل خودتان از دیدنش خوشحال شده و به واسطه نمایشگر با کیفیت و بند راحتی که دارد (برای ما نسخه اسپرت بود)، دایما بر روح سازنده صلوات بفرستید (البته بنده خدا زنده‌ست!).

قلبی کوچک اما توانمند

شاید اصلی‌ترین دلیل در بازدهی بسیار خوب GT2 را بتوان در ساختار درونی آن دانست، جایی که هواوی با استفاده از چیپست کایرین A1 که دست‌پخت خودش است، به نتایجی عالی دست یافته و می‌خواهد این ساخته با ارزش را در بطن محصولات پوشیدنی‌اش قرار دهد. یکی از ویژگی‌های اصلی در این چیپست کوچک، استفاده از بلوتوث نسخه ۵.۱ است که علاوه بر مصرف بسیار کم، دارای سرعت انتقال 6.5 مگابیت در ثانیه بوده و کیفیت صدای بسیار خوبی ارایه می‌کند. هواوی می‌گوید که این چیپست در مقایسه با چیپ H1 اپل که در ایرپاد خودش کار گذاشته، علی‌رغم کوچک‌تر بودن، ۳۰ درصد عملکرد بهتر و ۵۰ درصد مصرف کم‌تری دارد.

GT2 دارای ۲ گیگابایت رم اختصاصی و همچنین ۴ گیگابایت حافظه داخلی است که البته به لطف حضور سیستم عامل و اپلیکیشن‌های تحت حمایتش، ۲.۲ گیگابایت آن در اختیار کاربر قرار دارد و از آنجایی که می‌توان به عنوان یک موزیک پلیر مجزا هم از ساعت استفاده کرد، قاعدتا استفاده از ترک لیستی نزدیک به ۵۰۰ آهنگ، آرشیو قابل قبولی به‌حساب می‌آید.

اما اگر خونی برای ارسال نباشد، قلب چه کاربردی دارد؟ در GT2 این حسگرهای مختلف هستند که نقش خون رسانی را بازی کرده و به این محصول هواوی جان می‌بخشند. حسگرهای موجود شامل 7 مورد هستند که می‌توانید فهرست آن‌ها را در ادامه مشاهده کنید:

  • حسگر شتاب سنج (Accelerometer sensor)
  • ژیروسکوپ (Gyroscope sensor)
  • حسگر ژئومغناطیسی (Geomagnetic sensor)
  • حسگر عدسی محور ضربان قلب (Optical heart rate sensor)
  • حسگر نور محیطی (Ambient light sensor)
  • حسگر فشار هوا (Air pressure sensor)
  • حسگر خازنی اجسام نزدیک (Capacitive sensor)

این حسگرها موجب می‌شوند که سلامتی جسمانی، وضعیت خواب، وضعیت مکانی شما بر روی زمین، میزان اکسیژن ورودی به بدن، میزان استراحت و موارد متعدد دیگری قابل برداشت باشند و تمامی خروجی آن‌ها را به راحتی بر روی تلفن همراه خود مشاهده کنید. این امر سبب شده که این ساعت همان‌قدر که برای کارهای روزانه و زندگی عادی مناسب است، برای فعالیت‌های ورزشی نیز خوب باشد و البته فراموش نکنید که ساعت GT2 هواوی تا عمق 50 متری در برابر آب مقاوم است. همچنین نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، این است که این حسگرها برای نسخه 46 میلی‌متری به‌صورت کامل قابل دسترس هستند و نسخه 42 میلی‌‌متری موارد کم‌تری دارد.

سیستم عاملی ساده

هواوی برای دومین بار پس از ساعت GT از سیستم عاملی با نام لایت (Lite OS) بر روی گجت‌های پوشیدنی خودش بهره گرفته، سیستم عامل که با توجه به عدم پشتیبانی از اپلیکیشن‌های رنگارنگی که بر روی ساعت‌های اندرویدی و حتی اپلی می‌بینیم، ساده زیستی را سرلوحه کار خودش قرار داده و به کاربر هم چنین امری را گوشزد می‌کند! حالا اگر شما فردی باشید که تنوع طلبی را بر روی اسمارت واچ‌تان هم بپسندید، به احتمال فراوان با GT2 دست به یقه خواهید شد!

در مقایسه با سیستم عاملی چون اندروید Wear باید GT2 را یک نمونه ساده‌تر قلمداد کرد و تا زمانی که خود هواوی یک مارکت اختصاصی برای اپلیکیشن‌های این ساعت درست نکند، پس گزینه‌ای برای انتخاب برنامه‌های مورد علاقه و حتی بازی کردن پیش روی‌تان نیست. از آنجایی هم که هواوی به‌خوبی می‌داند چنین امری کاربر را با یک چالش احتمالی روبه‌رو می‌کند، پس خودش دست به‌کار شده و انواع و اقسام برنامه‌هایی که یک کاربر علاقه‌مند به سلامتی نیاز دارد، به‌صورت پیش فرض بر روی GT2 تعبیه کرده است.

وقتی کلید بالایی را فشار می‌دهید، ۲۱ گزینه پیش روی شما قرار می‌گیرد که بایستی با اسکرول کردن به پایین با آن‌ها آشنا شوید. برخی گزینه‌ها همچون فعالیت‌های بدنی، شامل ۱۲ زیر مجموعه دیگر هستند و هواوی به قدری چنین بخشی را با جزئیات و سفت و سخت کار کرده، که اگر هم مارکتی برای اپلیکیشن‌های مجزا وجود داشت، بعید می‌دانم کسی حداقل به‌خاطر ابزارهای سلامتی به سراغ آنجا می‌رفت.

حرکت در منوها تقریبا ساده است اما آن روانی و جذابیتی که در اندروید وِر دیده بودم، اینجا مشاهده نکردم و ارتباط عاطفی قدرتمندی بین من و رابط کاربری ساعت برقرار نشد، اما از آنجایی که به شخصه GT2 را خیلی پسندیدم، پس دست به آسمان برده و دعا کردم که هواوی با آپدیت کردن نسخه‌های بعدی این سیستم عامل لایت خود، به ما درجات رضایت بالاتری را اعطا بفرماید (الهی آمین)!

صدا، حرکت، اکشن

تا پیش از آنکه اقدام به نوشتن این بررسی بکنم، GT2 هفده روز همراه من بود، همراهی که مانند چسبی بر روی مچ دستم قرار گرفته و حتی در هنگام حمام کردن و خوابیدن نیز لحظه‌ای از یکدیگر جدا نشدیم! هواوی GT2 شاید دهمین ساعت هوشمندی بود که بر روی دستانم می‌بستم اما بدون تردید تنها محصولی بود که چنین زمان طولانی را بدون جدا شدن با من سر کرد و تنها به جز چند ساعتی  که برای شارژ شدن از آغوش هم جدا شدیم، همیشه چون شمع و پروانه به دور بکدیگر می‌چرخیدیم و البته، هیچ‌کدام هم نه سوختیم و نه سوزاندیم!

دلیل اصلی که GT2 را تا این حد به خودم نزدیک نگاه داشتم، عملکرد بسیار جالب آن در ضبط اعمال روزانه و البته شبانه‌ام بود! ساعت به‌صورت لحظه‌ای مشغول ثبت ضربان قلب، استرس روزانه، تعداد گام‌ها، فعالیت ورزشی، کالری‌های سوزانده و کیفیت خواب شبانه روزی‌ام بود که همگی به لطف وجود سنسورهای فراوان و همیاری اپلیکیشن Health بر روی گوشی، حسابی خرسندم می‌کرد! مجموعه این عوامل سبب شد با آنکه به‌طور معمول دوست ندارم وسیله‌ای (حتی انگشتر ساده) هم به‌صورت دایمی همراهم باشد، GT2 را تبدیل به یار همیشگی خودم کنم.

در اپلیکیشن Health که با ساعت سینک می‌شود، یک رابط کاربری گویا و دقیق برای شما تمام عملکردهای ممکن را بازگو می‌کند و با توجه به آنکه بازه گسترده‌ای در آنجا ثبت و ضبط می‌شود، شما می‌توانید به‌خوبی هر آنچه بر سرتان آمده و می‌آید، ببینید! مثلا در ضبط دقیق میزان خواب، متوجه شدم که میزان خواب عمیقم کم‌تر از میزان لازم است اما سایر موارد در حد نرمالی قرار دارد و قاعدتا با استفاده از یک بازه گسترده‌تر همچون دو یا سه ماه، اطلاعاتی را به‌دست می‌آورید که هیچ دکتری هم قادر نیست آن را در اختیار شما بگذارد!

هواوی GT2 حتی می‌تواند یک محرک برای افزایش تحرک و سلامتی شما باشد، چرا که با اطلاع از وضعیت خود، تلاش می‌کنید که آن را به سوی حالت بهتری پیش برده و ساعت هم به شما در این امر کمک می‌کند. مثلا در حرکات ورزشی یا رفتن به باشگاه، یک راهنمای صوتی، گام به گام با شما حرکت می‌کند و یا اگر ضربان قلب یا میزان استرس‌‌تان دارای تغییرات بیش از حدی باشد، اخطار می‌دهد که مراقب باش، ما می‌خواهیم تا ۱۲۰ سالگی در کنار یکدیگر زندگی کنیم!

یک گزینه دیگر که در GT2 دوست داشتم، امکان مکالمه آن بود، به نحوی که بسیاری از مکالمات کوتاه را به‌خصوص وقتی که گوشی در اطرافم نبود، با آن انجام می‌دادم و صدا هم با کیفیت مناسبی به گوشم می‌رسید، از آنجایی که طرف دیگر هم هیچ غری نمی‌زد که چه گفتی یا بلندتر بگو، متوجه می‌شدم که او هم از این مکالمه کوتاه‌مان راضی است و احتمالا متوجه نشده که با وی از طریق گوشی حرف می‌زنم یا ساعت هوشمند!

حتما با خودتان می‌گوید که همه این تجربیات شد خوبی و بالاخره هر عشقی هر چند کامل، دارای نواقصی نیز است و در این ارتباط پاسخ من هم مثبت است! نوتیفیکیشن‌هایی که ساعت در ارتباط با اپلیکیشن‌های مختلف نشان می‌دهد، چندان کامل نیست و حتی نحوه دسترسی به آن نیز جذابیت ندارد، به‌طوری که خیلی اوقات برخی از آن‌ها را از دست داده و جستجو در میان انبوه نوتیف‌ها هم چندان راحت و دوست داشتنی نیست. در روزهای اول هم که GT2 اصلا با فونت فارسی میانه‌ای نداشت و به جای نمایش حروف، فضای خالی نمایش می‌داد! امری که خوشبختانه با آپدیت آن خیلی سریع برطرف شد ولی در نشان دادن آیکون‌های مختلف که در شبکه‌های اجتماعی کاربرد زیادی دارند، GT2 همچنان به نمایش یک فضای خالی اکتفا کرده و همچون فیلم‌های با انتهای باز، قضاوت درباره شکلک ارسال شده را به مخاطبش می‌سپارد!

چرا تمام نمی‌شوی؟

به‌خاطر دارم اولین باری که ساعت را به دستم بستم، در حدود ۷۰درصد باتری داشت، چند ساعتی گذشت و به آن نگاهی انداختم، دیدم به ۶۸درصد رسیده، باز ساعاتی بعد نگاه کردم و دیدم عددش به ۶۷ درصد رسیده است، در صورتی‌که طی همین زمان شارژ گوشی‌ام از ۹۰ درصد به ۳۰ درصد کاهش یافته بود و من متعجب که چرا این ساعت علی‌رغم فعالیت همه سنسورهایش، باتری‌اش کم نمی‌شود! حتی برای لحظه‌ای به ذهنم رسید که شاید خراب است و مانند محصولاتی که باتری خراب دارند، ناگهان دستگاه خاموش می‌شود و یا اعلام خالی شدن باتری می‌دهد.

چند روزی گذشت و ادامه یافتن روند کاهش باتری با همان سرعت اولیه، به من ثابت کرد که معجزه‌ای رخ داده و حالا دیگر مجبور نیستم که همچون گذشته علاوه بر نگاه کردن به زمان، دایما شارژ باتری را هم چک کنم و گاهی اوقات به خاطر این غفلت، ساعتی خاموش بر دستانم داشته باشم. نخستین باری که GT2 را به شارژر خودش متصل کردم، دقیقا یک هفته بعد بود که ۷۰درصد باتری رو به اتمام بود و آن لحظه جدایی از یار که پیش‌تر اشاره کرده بودم، فرا رسید! با آنکه استفاده من از GT2 در حد نرمال و حتی کمی بیش از معمول (به‌خاطر بررسی) بود، اما اسمارت واچ هواوی نشان داد که به‌راحتی قادر است تا با یک بار شارژ شدن، حداقل ۱۰ روزی را در کنارتان بوده و لحظات شادی را با دوری از شارژر در کنار یکدیگر بگذرانید.

این عملکرد جذاب را که به‌شخصه بارزترین ویژگی GT2 در مقایسه با رقبای قدرتمندی چون اپل واچ و گلکسی واچ می‌دانم، بایستی مرتبط با هماهنگی بسیار عالی سیستم عامل و چیپست سخت‌افزاری هواوی دانست که دست‌پخت چینی‌ها را تبدیل به یک کباب خوشمزه برای ما ایرانی‌ها، سوشی جذاب برای ژاپنی‌ها، استیک آب‌دار برای آمریکایی‌ها و پیتزای عالی برای ایتالیایی‌ها کرده است، چرا که طعم این همه شارژ طولانی مدت برای هر کاربری دلپذیر بوده و پاشنه آشیل ساعت‌های هوشمند در مواجهه با نمونه‌های سنتی را تا حد زیادی برطرف ساخته است.

سخن پایانی

بدون هیچ‌گونه اغراقی باید بگویم که هواوی GT2 محبوب قلب و مچ دست من است! شاید سیستم عامل آن به‌قدری که باید و شاید تحت تاثیرم قرار نداد و حتی گاهی اوقات سبب شد که گوشه اخمی به آن بیاندازم اما عملکرد فوق‌العاده باتری، سنسورهای فراوان، هماهنگی کامل با اپلکیشن Health و ظاهر دوست‌داشتنی‌اش باعث گردید که دل به آن بسته و تصمیم بگیرم که به‌این راحتی‌های از این زیبای کار راه انداز جدا نشوم (دقایقی بعد از طرف هواوی: لطفا اگر کار بررسی‌‌تون تموم شده، ساعت رو پس بدید. من: فرار با GT2 به خارج از کشور!).

هواوی واچ GT2 در حال حاضر وارد کشورمان نیز شده است و قیمتی که می‌توان برای آن پیش بینی کرد، با توجه به سایز و جنس بند آن بین ۲ تا ۳ میلیون تومان متغیر خواهد بود، بهایی که نسبت به اسمارت واچ اپل ارزان‌تر است و در رده محصولات پریمیومی چون گلکسی واچ اکتیو سامسونگ قرار می‌گیرد.

نوشته بررسی ساعت هوشمند هواوی واچ GT2: عمر ابدی! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی هواوی Y9 پرایم مدل ۲۰۱۹: آغاز عصر جدید هواوی

چندین سال پیش و در ابتدای راه تلفن‌‌های همراه هوشمند بود که تنها چند شرکت بزرگ تمامی بازار را به خود اختصاص داده بودند ولی با گذشت زمان، نام‌هایی مانند هواوی ثابت کردند که لازم نیست که پیشینه‌ای بسیار بزرگ در رده فناوری داشته باشید تا بتوانید آن چیزی که مشتری از یک تلفن همراه را می‌خواهد، به او ارائه کنید و همین امر نیز نشان دهنده این موضوع است که این کمپانی چینی به خوبی مسیر رسیدن به اوج را سپری کرده است.

این شرکت در طول هر سال چندین مدل مختلف از تلفن‌های همراه رده‌های ارزان قیمت، میان رده و حتی پرچمداران بزرگ را عرضه می‌کند و یکی از محصولاتی که در طول چند سال اخیر با استقبال مشتریان هواوی روبرو شده است، سری Y9 بوده است. این سری، محصولاتی با کیفیت و امکانات نسبتا مناسب هستند که در دو نوع معمولی و پرایم به بازار عرضه می‌شوند. بر اساس رسم همیشگی هواوی، سال جاری میلادی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و شاهد عرضه هواوی Y9 پرایم مدل 2019 به بازار بودیم.

چندی پیش در آی‌تی‌رسان شاهد جعبه گشایی از این محصول بودیم و امروز پس از نزدیک به دو هفته بررسی دقیق و آزمایش کیفیت خروجی و عملکرد این تلفن همراه، با نقد و بررسی دقیق هواوی Y9 پرایم مدل 2019 همراه شما هستیم تا نشان بدهیم که چه چیزهای در این محصول وجود دارند که می‌تواند شما را برای خریدش متقاعد کند و در نهایت این‌که آیا هواوی Y9 پرایم مدل 2019 باید در لیست خرید شما وجود داشته باشد یا خیر.

طراحی: زمانی برای دلبری پلاستیک

وقتی که مبحث طراحی ظاهری به میان می‌آید، واقعا کار نقد و بررسی یک تلفن همراه هوشمند سخت و سخت‌تر می‌شود زیرا استاندارد زیبایی ظاهری به تدریج در تمام جهان در محدوده‌ای کوچک‌تر خلاصه می‌شود و تقریبا تمامی تلفن‌های همراه هوشمند جهان دارای ظاهری نسبتا شبیه به هم شده‌اند. با این وجود که هواوی Y9 پرایم مدل 2019 یک محصول ارزان قیمت محسوب می‌شود، به شخصه آن را در سطح یک میان رده می‌دانم زیرا کیفیت ظاهری و عملکرد این دستگاه به میان‌رده‌ها نزدیک‌تر است. این موضوع در طراحی ظاهری هواوی Y9 پرایم مدل 2019 نیز به چشم می‌خورد و شاید بتوان اولین جنبه از طراحی ظاهری این تلفن همراه که بهترین خروجی را دارد، رنگ‌بندی آن دانست.

این تلفن همراه هوشمند در سه رده رنگ مختلف به بازار عرضه شده است که هر سه رنگ، بسیار زیبا و جذاب از کار درآمده‌اند. نخستین رنگ که ساده‌ترین این فهرست است، رنگ سیاه یا به قول هواوی، مشکی نیمه‌شب است. دومین رنگ آبی یاقوت کبود بوده و سومین رنگ نیز سبز زمردی است که نسخه‌ای که در اختیار آزمایشگاه آی‌تی‌رسان قرار دارد نیز از این رنگ است. هر سه نمونه دارای کیفیت بصری بسیار مناسبی هستند و یک نکته جالب در رنگ بدنه آن‌ها وجود دارد؛ تقریبا دو سوم پایینی رنگ بدنه، چند پرده از یک سوم بالایی آن پر رنگ‌تر است و این امر به این معنی است که در زاویه‌های دید مختلف، رنگ بدنه هواوی Y9 پرایم مدل 2019‌ ممکن است برای شما تیره یا روشن به‌نظر برسد.

وقتی که از مبحث رنگ گذر کنیم، باید نگاهی به ابعاد بدنه از نظر اعداد و ارقام بیندازیم. هواوی Y9 پرایم مدل 2019 دارای یک نمایشگر 6.59 اینچی است که این امر به معنای ابعاد بزرگ بدنه است. این نمایشگر بزرگ موجب شده که طول بدنه این محصول، 16.4 سانتی‌متر باشد و عرض آن نیز 7.7 سانتی‌متر است. با توجه به این ابعاد بزرگ می‌توان انتظار داشت که دستگاه چندان راحت در دست شما جای نگیرد ولی اگر دستان بسیار کوچکی نداشته باشید، به‌هیچ عنوان برای استفاده از هواوی Y9 پرایم مدل 2019 با مشکل روبرو نخواهید شد و این امر به لطف خمیدگی اندکی است که در لبه‌های کناری دستگاه به چشم می‌خورد. این لبه‌ها در حقیقت به نحوی طراحی شده‌اند که نرمی کناره آن‌ها به یک سطح کاملا صاف در اطراف دستگاه منتهی می‌شود و لبه صاف موجب خواهد شد که بتوانید دستگاه را به صورت کاملا مستحکم در دست بگیرید و صافی لبه‌ها نیز منجر به عدم درد گرفتن دست شما خواهد شد. ضخامت این دستگاه نیز اندکی کمتر از 9 میلی‌متر است که رقم نسبتا مناسبی محسوب می‌شود و علی‌رغم فاصله زیاد این مقدار با نازک‌ترین محصولات جهان، باز هم شاهد یک دستگاه نسبتا ظریف هستیم.

از نظر جنس و سایر مشخصات بدنه نیز باید گفت که Y9 Prime 2019 در بخش جلویی کاملا از شیشه استفاده کرده و در بخش پشتی بدنه نیز از پلاستیک استفاده شده است که روش چندان مرسومی در طراحی تلفن‌های همراه امروزی نیست. با این وجود استفاده از پلاستیک به جای یک بدنه فلزی موجب شده که وزن کلی دستگاه نیز به‌صورت محسوسی کاهش پیدا کند و به تنها 197 گرم برسد که این وزن برای محصولی که ابعادی به این بزرگی دارد، رقم بسیار مناسبی است. برای درک بهتر این سبک بودن به مقایسه وزن هواوی Y9 پرایم مدل 2019 با چند محصول هم اندازه عرضه شده در سال 2019 میلادی می‌پردازیم:

آی‌فون 11 پرو مکس با ابعاد نمایشگر 6.5 اینچی و بدنه استیل خود وزن 226 گرمی دارد و وان پلاس 7 پرو نسخه عادی و نسخه مک لازن نیز با نمایشگر 6.67 اینچی و بدنه شیشه‌ای خود وزنی 206 گرمی را در خروجی خود ارائه می‌کنند. البته باتری نیز در وزن دستگاه بسیار موثر است ولی باتری آی‌فون تقریبا 400 میلی آمپرساعت ضعیف‌تر بوده و باتری وان پلاس 7 نیز تقریبا برابر با باتری هواوی Y9 پرایم مدل 2019 است.

در بخش پایینی بدنه هواوی Y9 پرایم مدل 2019 شاهد حضور درگاه یواس‌بی نوع C در مرکز هستیم و در سمت راست آن خروجی صوتی دستگاه و در سمت چپ نیز یک حسگر به همراه جک وروردی هدفون جای خوش کرده‌اند. در سمت چپ بدنه هیچ دکمه یا المان ارتباطی خاصی وجود ندارد ولی در سمت راست بدنه شاهد وجود دکمه‌های روشن و خاموش کردن دستگاه و کنترل صدا در یک سوم بالایی دستگاه هستیم. یکی از المان‌های بسیار مهم در طراحی ظاهری هواوی Y9 پرایم مدل 2019 به بخش بالایی آن برمی‌گردد. در بخش بالایی دستگاه در سمت راست شاهد وجود یک حسگر کوچک هستیم و در کنار آن نیز درگاه ورودی سیم‌کارت وجود دارد ولی درست در سمت چپ، یک ویژگی متفاوت و جذاب را شاهد خواهید بود: دوربین پاپ آپ یا کشویی این دستگاه در این بخش جا خوش کرده است. این دوربین سلفی در زمان نیاز به صورت خودکار از جای خود بیرون می‌آید و علی‌رغم اینکه دوربین‌های کشویی چندان جدید نیستند ولی حضور آن‌ها بر روی دستگاهی در این رده قیمت می‌تواند بسیار هیجان‌انگیز باشد. در زاویه دید پشتی این مدل نیز شاهد حضور حسگر اثر انگشت در وسط بخش بالایی بوده و در گوشه بالای سمت چپ نیز شاهد قرار گیری سه دوربین هستیم که دو مورد از آن‌ها در یک قاب مشترک قرار دارند و حسگر سومی اندکی پایین تر جای خوش کرده است. در زیر دوربین نیز فلش عکاسی مشاهده می‌شود.

در مجموع باید گفت که کیفیت بدنه و طراحی ظاهری این گوشی فاقد عناصر انقلابی و منحصر به فرد است ولی دوربین پاپ‌آپ، رنگ‌بندی بسیار زیبا، سبک و خوش دست بودن موجب می‌شود که عیب اصلی طراحی ظاهری آن یعنی استفاده از پلاستیک، چندان به چشم نیاید و باید طراحی ظاهری این اسمارت‌فون را در جایی بین قابل قبول تا خوب (بیشتر نزدیک به خوب) ارزیابی کرد.

نمایشگر: معمولی بودن با حال و هوایی نزدیک به سطح بالا

نمایشگر هواوی Y9 پرایم مدل 2019 از نوع ال‌سی‌دی LTPS IPS است و قاعدتا از کیفیت خروجی آن استانداردی انتظار می‌رود که همه ما بر روی محصولات میان رده شاهد آن بوده‌ایم. این نمایشگر 6.59 اینچی در نوع خود و کالاهای هم‌رده، یکی از بهترین‌های سال بوده است. این نمایشگر در نخستین نگاه، کیفیت تصویری بسیار مناسبی را به شما ارایه می‌کند. نور نمایشگر در سطح بسیار خوبی قرار دارد ولی یکی از نکات بسیار مهمی که در کار کردن شاهد آن بودم، وضعیت تنظیم نور خودکار نمایشگر است. این نمایشگر در شرایطی که نور نمایشگر تا انتها زیاد است، کیفیت بسیار خوبی را از نظر رنگ و نور ارایه می‌کند ولی وقتی که نور کم می‌شود، استفاده از نمایشگر تا حدی برای چشمانم خسته کننده بود. البته این امر به هیچ عنوان بر روی رنگ خروجی نمایشگر تاثیرگذار نبود بلکه رنگ‌ها در هر شرایطی بسیار خوب و زنده به نظر می‌رسیدند و به همین دلیل نیز کیفیت خروجی این نمایشگر از نظر رنگ بسیار مناسب بوده ولی از نظر نور رضایت شخصی‌ام را کسب نکرد و در بیشتر موارد مجبور به استفاده از نمایشگر با حداکثر نور بودم که این امر به صورت مستقیم بر روی مصرف باتری تاثیر خواهد گذاشت.

رزولوشن خروجی نمایشگر نیز 2340 در 1080 پیکسل است که یک رقم استاندارد در محدوده فول اچ‌دی پلاس محسوب می‌شود. این نمایشگر یکی از برترین موارد منحصر‌به‌فرد این تلفن همراه را رقم زده است زیرا تمامی جلوی بدنه را پوشانده و هیچ شیاری در بالا یا پایین نمایشگر وجود ندارد. با این شرایط شاهد پوشش 84.3 درصدی نمایشگر از بخش جلویی بدنه هستیم. شاید با خودتان فکر کنید که این رقم برای نمایشگری که تمامی جلوی بدنه را پوشانده چندان جالب نیست و این امر تا حد زیادی درست است ولی علت اصلی این موضوع، حاشیه نسبتا ضخیم پایین بدنه است که تقریبا 3 الی 4 میلی‌متر فضای مشکی ایجاد کرده است.

نسبت تصویر این نمایشگر، 19.5 به 9 است که ظاهری کشیده و جذاب را به وجود آورده است. با توجه به نرخ خروجی تصویر از نظر رزولوشن و ابعاد می‌توان به این نتیجه رسید که در هر اینچ از این نمایشگر، 391 پیکسل خروجی وجود دارد. خروجی رنگ این تلفن همراه شامل 16 میلیون رنگ است که یک رقم استاندارد و مناسب برای این گوشی را رقم زده است. البته علی‌رغم این محدودیت، عملکرد نمایشگر در زیر نور آفتاب تقریبا مناسب است. در مجموع باید گفت که کیفیت نمایشگر این تلفن همراه، در نوع خود مناسب است ولی به‌هیچ عنوان با نمایشگرهای ال‌ای‌دی قابل رقابت نیست. البته این امر به معنای ضعف نمایشگر نیست بلکه باید گفت که در میان نمایشگرهای ال‌سی‌دی، کیفیت خروجی هواوی Y9 پرایم مدل 2019 در میان گزینه‌های بسیار خوب است.

سخت‌افزار: کافی برای همه کم برای حرفه‌ای‌ها

وقتی که یک تلفن همراه هوشمند در رده محصولات قیمت پایین را در اختیار می‌گیرید، انتظارات شما نسبت به سخت‌افزار باید معقول و تا حدی محدود باشد. هواوی Y9 پرایم مدل 2019 از نظر سخت‌افزار به‌صورت کاملا طبیعی بالاتر از رده وزنی خود حاضر شده و به خوبی کیفیت فنی مورد انتظار بیشتر کاربران را ارایه می‌کند.

پردازنده موجود بر روی هواوی Y9 پرایم مدل 2019، یک پردازنده ساخته شده توسط شرکت تابعه هواوی یعنی های‌ سیلیکون است. چیپست این تلفن همراه هوشمند کایرین 710F است که در رده معماری 12 نانومتری قرار می‌گیرد. این پردازنده دارای هشت هسته پردازشی بوده که چهار مورد از آن‌ها کورتکس A-73 با توان 2.2 گیگاهرتز است و 4 مورد دیگر نیز کورتکس A-53 با فرکانس 1.7 گیگاهرتز هستند. این پردازنده از نظر توان و کیفیت اجرایی خود در رده‌ای نزدیک به بیشتر پردازنده‌های میان‌رده و پایین رده مدیاتک قرار می‌گیرد و توانایی انجام بیشتر کارهای عمومی کاربران را دارد. با این وجود بررسی آماری پردازنده بدون معیار مقایسه چندان قابل درک نخواهد بود و به همین دلیل نیز به سراغ اجرای دو بنچ‌مارک اصلی و مرجع AnTuTu و GeekBench بر روی این دستگاه رفتیم تا ببینیم که این محصول در آزمون‌های رسمی خود چگونه عمل می‌کند.

در بخش تک‌هسته‌ای بنچ مارک GeekBench نسخه 5 شاهد عملکرد متوسطی از هواوی Y9 پرایم مدل 2019 هستیم و این تلفن همراه موفق به کسب امتیاز 322 در این بخش شده است که در مقام مقایسه، این دستگاه را در کنار محصولاتی مانند هواوی پی اسمارت Z و گلکسی S7 Edge قرار می‌دهد. این بنچ‌مارک در بخش چندهسته‌ای نیز نتایج چندان درخشانی برای این تلفن همراه به همراه نداشته است و بر اساس خروجی اجرای آن بر روی هواوی Y9 پرایم مدل 2019 شاهد کسب امتیاز 1344 بودیم که این محصول را ‌هم‌رده با محصولاتی مانند سامسونگ گلکسی A9 نسخه 2018 و آنر 10 قرار می‌دهد.

در بنچ‌مارک Antutu نیز عملکرد پردازنده گرافیکی این دستگاه یعنی مالی G51 – MP4 مورد ارزیابی قرار می‌گیرد که اجرای این بنچ‌مارک بر روی دستگاه موجب شد تا امتیاز 161060 بر روی این تلفن همراه ثبت شود. این رقم در نسخه 8.1.7 این بنچ‌مارک به دست آمد و نشان دهنده این بود که دستگاه عملکرد گرافیکی تقریبا مشابهی با بیشتر محصولات هواوی در این رده داشته است و محصولاتی مانند هواوی پی اسمارت Z، هواوی P30 لایت در رده‌های پایین‌تر از آن قرار می‌گیرند و اندکی بالاتر از هواوی Y9 پرایم مدل 2019 نیز شاهد حضور Realme 5 و شیائومی Mi A2 هستیم.  به‌صورت کلی باید عملکرد گرافیکی این دستگاه را در جایی بین متوسط و ضعیف ارزیابی کرد. البته اجرای بسیاری از باز‌ی‌ها بر روی این تلفن همراه هوشمند به راحتی قابل انجام بود ولی در اجرای بازی‌های سنگینی مانند The walking dead: No man’s land شاهد داغ شدن بخش پشتی دستگاه بودیم که با توجه به انتقال حرارتی کمتر بدنه پلاستیکی، نشان‌ دهنده این است که اجرای اپلیکیشن‌های گرافیکی نسبتا سنگین بر روی این تلفن‌ همراه هوشمند در بلند مدت می‌تواند برای این دستگاه آسیب‌رسان باشد.

هواوی Y9 پرایم مدل 2019 هواوی Y9 پرایم مدل 2019

میزان رم موجود بر روی هواوی Y9 پرایم مدل 2019 برابر با 4 گیگابایت است که برای این پردازنده و کارت گرافیکی، رقمی مناسب و کافی به‌نظر‌ می‌رسد. در بیشتر موارد خود سیستم عامل حدود 30 درصد از کل رم را اشغال کرده است ولی حجم باقی مانده از رم برای انجام بیشتر کارهای روزمره کاملا کافی است. البته نکته مهم این است که در تمام مدتی که با این دستگاه کار می‌کردم، یک بار هم با کمبود رم و کند شدن دستگاه به این علت روبرو نبودم.

حافظه داخلی محصول هواوی نیز 128 گیگابایت است که تقریبا برای بیشتر کاربران کافی بوده ولی با توجه به دوربین با کیفیت این تلفن همراه، ممکن است به سرعت شاهد پر شدن این حافظه باشید و به همین علت نیز امکان افزوده شدن حجم حافظه داخلی از طریق کارت حافظه میکرو اس‌دی وجود دارد و حجم قابل افزایش برابر با 1 ترابایت است که البته قیمت یک کارت حافظه یک ترابایتی بسیار بالا خواهد بود و شما به همان نمونه‌های 64 یا 128 گیگابایتی قناعت کنید!

در مجموع باید عملکرد این تلفن همراه در بخش سخت‌افزار را با توجه به رده قیمتی آن بسیار مناسب دانست. به‌صورت بدیهی هواوی Y9 پرایم مدل 2019 قابلیت رقابت سخت‌افزاری با محصولات نیرومند بازار را ندارد ولی در رده کاری خودش امکانات بسیار خوب و استانداردی را به کاربران ارایه می‌کند.

دوربین: لذت عکاسی با جیبی که خالی نشده

دوربین تلفن‌های همراه هوشمند در سال‌های آخر دهه جاری به نحوی پیشرفت داشت که تمامی تعاریفی که پیش از این به عنوان استاندارد دوربین خوب مطرح بود، دستخوش تغییر کرد. امروزه تنها عدد مگاپیکسل مقابل دوربین به عنوان تعریف اولیه کیفی آن محسوب نمی‌شود بلکه تعداد سنسورهای تعبیه شده روی دستگاه نیز یک عنصر مهم برای یک تلفن همراه هستند. هواوی Y9 پرایم مدل 2019 با ارائه کردن یک دوربین سه‌گانه به خوبی توانسته است تا انتظارات را در این بخش برآورده کند. سه سنسور موجود بر روی این تلفن همراه هوشمند به ترتیب 16، 8 و 2 مگاپیکسل خروجی دارند که از نظر آماری چندان نیرومند به نظر نمی‌رسند ولی خروجی نهایی آن‌ها بسیار مناسب و خوب است. حسگر اول و 16 مگاپیکسلی برای برداشت تصاویر اصلی طراحی شده است و سنسور 8 مگاپیکسلی برای تصاویر اولتراواید یا بسیار عریض مورد استفاده قرار می‌گیرد و در نهایت نیز دوربین 2 مگاپیکسلی به عنوان حسگر عمق تصاویر ظاهر می‌شود.

تصاویر برداشت شده توسط این دوربین به نسبت بسیار عالی و شگفت‌انگیز هستند. رنگ‌ها در تصاویر برداشت شده توسط این دوربین به خوبی با تصاویر محیط طبیعی سوژه عکس یکسان بودند و نور محیط نیز به خوبی برداشت می‌شد. یکی از نکات بسیار مهم درباره این دوربین، وجود هوش مصنوعی برای آن است که موجب می‌شود تا بتوانید به‌راحتی به تنظیمات پیش‌فرض دسترسی داشته باشید که برای سوژه عکس شما مناسب هستند. در این میان این هوش مصنوعی در شناسایی مواردی مانند عکس پرتره، عکس گروهی، طبیعت، آسمان و چند مورد دیگر به خوبی عمل کرد ولی در شناسایی سگی که در مسیر گردش من قرار داشت، نتوانست عملکرد درستی داشته باشد که نشان می‌دهد این قابلیت هوش مصنوعی بی نقص نیست. البته امکان بهینه‌سازی این قابلیت با کمک به‌روزرسانی نرم‌‌افزاری در آینده وجود خواهد داشت و نمی‌توان این مورد را یک ایراد دانست بلکه بر اساس محدوده قیمت هواوی Y9 پرایم مدل 2019 باید این هوش مصنوعی را یک ویژگی مناسب برای دستگاه دانست.

هواوی Y9 پرایم مدل 2019

هواوی Y9 پرایم مدل 2019 هواوی Y9 پرایم مدل 2019 هواوی Y9 پرایم مدل 2019

قابلیت‌های متعددی برای عکس‌برداری با دوربین اصلی هواوی Y9 پرایم مدل 2019 قرار گرفته‌اند. به غیر از برداشت تصاویر عادی؛ تصاویر پرتره، پانوراما، تایم لپس، تصویر آهسته، HDR و تصاویر با قابلیت تنظیم دیافراگم نیز بر روی این دستگاه قابل دسترسی هستند. همچنین می‌توانید لذت عکس‌برداری با وضعیت واقعیت افزوده را نیز بر روی هواوی Y9 پرایم مدل 2019 تجربه کنید. در استفاده از این قابلیت با دوربین اصلی شاهد عملکرد خوبی هستیم ولی وقتی که از واقعیت افزوده روی دوربین سلفی استفاده می‌کنیم، شناسایی لبه سوژه عکس و محیط واقعیت افزوده معمولا دارای دقت پایینی بوده و یک حاشیه تیره اضافه دور فرد حاضر در عکس ایجاد می‌شود. تصویر برداری به صورت حرفه‌ای نیز برای این دوربین وجود دارد که در آن می‌توانید تنظیمات مورد نیاز خود را بر روی عدسی‌های دستگاه اعمال کرده و حسگرها را برای سوژه مورد نیاز خود تنظیم کنید ولی اگر با هنر عکاسی چندان آشنا نیستید، بهتر است زیاد به سراغ این وضعیت نروید زیرا ممکن است نتایج مد نظر شما به دست نیامده و تنها با کار کردن با تنظیمات، گیج شوید. علاوه بر این موارد، قابیلت‌های اولیه و بدیهی مانند زیباسازی صورت نیز بر روی این تلفن قابل دسترسی هستند. فیلم‌برداری با دوربین اصلی هواوی Y9 پرایم مدل 2019 تنها با 4 وضعیت قابل انجام است که شامل کیفیت 1080p با دو نرخ فریم 30 و 60 فریم بر ثانیه با نسبت خروجی 19.2 به 9 و 16 به 9 است و در نهایت تصویر برداری با نسبت 16 به 9 و کیفیت 720p با نرخ 30 فریم برثانیه هستند.

یکی از بهترین قابلیت‌های دوربین هواوی Y9 پرایم مدل 2019، عکس‌برداری در محیط‌های کم نور بود. برای برداشت این نوع عکس می‌بایست اندکی دوربین را ثابت نگه دارید ولی در نهایت تصویر برداشت شده بسیار عالی و با نوری باورنکردنی برداشت خواهد شد. با توجه به این قابلیت، باید به یک نقطه ضعف بزرگ دروبین این مدل نیز اشاره کنیم؛ دوربین هواوی Y9 پرایم مدل 2019 از نظر کیفیت فلش عکاسی بسیار ناامیدکننده ظاهر شد و تصاویر برداشت شده با وضعیت تصویر برداری در نور کم، دارای کیفیتی به مراتب بهتر است تصاویر برداشت شده با نور فلش هستند.

دوربین سلفی هواوی Y9 پرایم مدل 2019 تنها از نظر ظاهری یک دوریبن منحصر به فرد است و در عمل خروجی تصاویر آن خوب ولی نه چندان عالی هستند. یک دوریبن سلفی 16 مگاپیکسلی تصاویر خوبی را برای شما به ارمغان خواهد آورد ولی دیگر خبری از عمق ویژه و تصویرهای خاص دوربین اصلی نخواهد بود زیرا تنها یک سنسور بار همه کارها را به دوش می‌‌کشد. فیلم‌های قابل برداشت با دوریبن سلفی این تلفن همراه هوشمند نیز به خوبی دوربین اصلی هستند و در مجموع باید گفت که دوستداران عکاسی و کسانی که دوست دارند یک تلفن همراه متفاوت داشته باشند، با استفاده از این دوربین لذت زیادی خواهند برد زیرا علی‌رغم عکاسی با کیفیت مناسب، قیمت آن کیف پول و حساب بانکی شما را خالی نخواهد کرد!

باتری: عملکرد مطمئن

باتری تعبیه شده روی هواوی Y9 پرایم مدل 2019، 4 هزار میلی آمپر ساعت ظرفیت دارد و در عمل بیشتر کاربری‌های شما را به خوبی تامین می‌کند. با توجه به استفاده از نمایشگر ال‌سی‌دی و مصرف نسبتا کم پردازنده، عملکرد خوبی از این باتری را شاهد هستیم زیرا این تلفن همراه هوشمند در وضعیت عدم استفاده از سیم‌کارت برای اتصال به اینترنت و یک مصرف عادی روزانه، برای مدت زمانی نزدیک به 3 روز به کار کردن ادامه داد. در طول این مدت فعالیت‌هایی مانند عکس برداری، وب‌گردی با کمک شبکه وای‌فای و اندکی بازی کامپیوتری بر روی این دستگاه اعمال می‌شدند و به همین دلیل نیز نباید این مورد را معیاری دقیق برای استفاده عمومی کاربران دانست ولی در زمانی که به شبکه 4G وصل شدیم و با سیم‌کارت‌ روی دستگاه شروع به دریافت سیگنال کردیم، این باتری عیار واقعی خود را نشان داد. باید گفت که هواوی Y9 پرایم مدل 2019 تقریبا عملکرد باتری خوبی دارد زیرا در طول 3 ساعت کار مداوم با دستگاه شاهد استفاده از 50 درصد باتری بودیم. در طول این مدت فعالیت‌هایی مانند استریم ویدیویی، حضور در اینستاگرام، دریافت استریم صوتی، بازی‌های کامپیوتری، فیلم‌برداری و غیره بر روی آن انجام شدند.

یکی از ایرادهای این دستگاه از نظر باتری را باید سرعت شارژ باتری آن دانست زیرا هواوی Y9 پرایم مدل 2019 فاقد شارژ سریع است. در مجموع باید گفت که باتری این مدل عملکرد خوبی دارد ولی جای کار برای بهبود باتری هنوز وجود داشته است که اصلی‌ترین مورد آن، استفاده از سرعت بالاتر برای شارژ است (انتظار شارژ بی‌سیم را نداریم!).

نرم‌افزار: نمادی از جنگ چین و آمریکا

سیستم عامل موجود بر روی هواوی Y9 پرایم مدل 2019، اندروید 9 است که با پوسته کاربری مشهور EMUI 9.1.0 عرضه شده است که تجربه خوبی را از کیفیت خروجی سیستم عامل به کاربران ارائه می‌کند. یکی از قابلیت‌های جالب این دستگاه، Simple mode یا همان وضعیت ساده است که منوها و دسترسی به امکانات دستگاه را بسیار ساده می‌کند. این امر موجب می‌شود که افراد نسبتا مسن و کسانی که میانه خوبی با فناوری ندارند، راحت با دستگاه کار کنند.

دیگر مورد بسیار مهم نرم‌افزاری روی این دستگاه، اپلیکیشن health است که یک سیستم کامل ردیابی سلامتی را به شما ارایه می‌کند. البته بخشی از این قابلیت‌ها تنها با اتصال به مچ‌بندهای ردیابی سلامت یا ساعت‌های هوشمند قابل دسترسی هستند ولی وجود همه این امکانات در قالب یک اپلیکیشن پیش‌فرض روی این دستگاه امری مثبت در زمینه نرم‌افزار است.

مهم‌ترین نکته‌ای که در بخش اپلیکیشن‌های هواوی Y9 پرایم مدل 2019 توجه من را به خودش جلب کرد، اپ استور هواوی بود و به کمک آن دیگر نیازی نیست که در جنگ هواوی و آمریکا قربانی شده و استرس بسته شدن پلی استور گوگل را داشته باشید. در این میان نکته بسیار مهمی که به چشم من آمد، عدم وجود نام ایران در لیست کشورهای قابل پشتیبانی بود که امیدوار هستم که این امر یک مورد موقتی باشد و به زودی حل شود. با تمامی این تفاسیر باید این قابلیت را آغازی بر عصر جدید هواوی دانست، عصری که به واسطه یک جنگ تجاری شکل گرفته است و هواوی در طول آن نشان داده که چطور باید تهدید را به فرصت تبدیل کرد.

در مجموع از نظر نرم‌افزاری، هواوی Y9 پرایم مدل 2019 دارای امکاناتی استاندارد و بسیار خوب است که موجب می‌شود کاربران آن کمبودی نسبت به دستگاه‌های نیرومند و رده بالای بازار حس نکنند.

سخن پایانی

در پایان این بررسی باید به این نکته اشاره کنیم که هواوی Y9 پرایم مدل 2019 یک تلفن همراه نیرومند و پیشرو نیست ولی تقریبا 90 درصد از کاربران جهان شاهد برآورده شدن نیازهای خود در این محصول خواهند بود. این دستگاه به نسبت سایر گوشی‌های دارای کیفیت مشابه، ارزان‌ است و همین امر می‌تواند نشان بدهد که چرا ایرادهای کلی آن در مقابله با قابلیت‌هایش به راحتی قابل چشم پوشی کردن هستند. اگر قصد خرید یک تلفن همراه با کیفیت مطلوب دارید ولی نمی‌خواهید هزینه زیادی متحمل شوید، به نظر من بهترین گزینه برای شما این است که هواوی Y9 پرایم مدل 2019 را در لیست خرید خود قرار بدهید.

نوشته بررسی هواوی Y9 پرایم مدل 2019: آغاز عصر جدید هواوی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اسمارت‌فون موتورولا وان اکشن

موتورولا وان اکشن یک اسمارت‌فون اندرویدی مقرون‌به‌صرفه با قابلیتی نسبتا نامتعارف است. این گجت همانند هندست سامسونگ S10 از یک دوربین اکشن با میدان دید فوق‌عریض بهره می‌گیرد. این دوربین امکان ثبت تصاویر واضح حین دوچرخه‌سواری و حرکت را فراهم می‌کند.

موتورولا وان اکشن با برچسب قیمتی 3.149.000 تومانی، یک هندست ارزشمند به‌شمار می‌آید؛ با این‌حال شارژدهی باتری و کیفیت ساخت این گجت کمی با حالت ایده‌آل فاصله دارند. در ادامه به بررسی هندست جدید سری موتورولا وان از زوایای مختلف می‌پردازیم؛ محصولی که با گارانتی هما تلکام در کشورمان عرضه می‌شود.

  • طراحی

موتورولا وان اکشن یک گوشی ممتاز نیست و چنین ادعایی حداقل در مقایسه با گوشی موتورولا وان ویژن صادق خواهد بود. طی سالیان اخیر، کمپانی‌های موتورولا، هواوی و آنر در تولید برخی هندست‌های اقتصادی خود از پلاستیک استفاده کرده‌اند. فریم و پنل پشتی این هندست نیز از جنس پلاستیک ساخته شده است؛ با این‌حال شکل ظاهری گوشی کماکان چشم‌نواز به‌نظر می‌رسد. الگوی مشبک پنل پشتی گوشی علاوه بر زیبایی ظاهری مانع از سر خوردن آن در دست خواهد شد. حسگر اثرانگشت کلاسیک گوشی در مرکز بخش پشتی آن قرار دارد و عملکرد آن در مقایسه با هندست‌های هواوی و آنر هم‌رده خود اندکی کندتر است.

کلیدهای کنترلی فیزیکی در سمت راست بدنه گوشی و در موقعیتی مناسب قرار دارند. دکمه پاور کمی بالاتر از قسمت میانی و کلیدهای تنظیم میزان بلندی صدا نیز کمی بالاتر از آن تعبیه شده‌اند. این دکمه‌ها از اندازه و عملکرد فشاری نسبتا مناسبی برخوردار هستند. درگاه کارت حافظه در سمت چپ بدنه گوشی و دقیقا مقابل کلیدهای تنظیم بلندی صدا قرار دارد. این درگاه امکان به‌کارگیری 2 سیم‌کارت نانو یا یک سیم‌کارت به‌همراه کارت حافظه میکرو اس‌دی را فراهم می‌کند.

موتورولا وان اکشن به منظور شارژ باتری یا تبادل داده از یک درگاه USB-C در بخش تحتانی بهره می‌گیرد. یک بلندگوی منفرد به‌همراه میکروفون اصلی گوشی در 2 سمت درگاه شارژ قرار دارند. این هندست از نمایشگری با نسبت ابعاد 21:9 برخوردار است؛ لذا طراحی ظاهری آن بسیار کشیده به‌نظر می‌ر‌سد. این پدیده باعث می‌شود که استفاده از گوشی با یک دست دشوار باشد.

جک صوتی هدفون یکی از امکانات شاخص موتورولا وان اکشن به‌شمار می‌رود. طی سالیان اخیر، بسیاری از اسمارت‌فون‌های پیشرفته بدون جک 3.5 میلی‌متری هدفون روانه بازار شدند و بازگشت مجدد این درگاه احتمالا مایه خرسندی بسیاری از کاربران خواهد بود. بدین‌ترتیب در زمان اتصال هدفون‌ها به گوشی نیز کماکان می‌توان باتری دستگاه را شارژ کرد. بعلاوه کاربران بدون‌نیاز به هرگونه دانگل اضافی می‌توانند هدفون‌های سیمی باکیفیت خود را به گوشی متصل نمایند.

ساختار پلاستیکی پنل پشتی و جک صوتی هدفون 2 مشخصه‌ای هستند که نشان می‌دهند موتورولا وان اکشن در طیف محصولات مقرون‌به‌صرفه قرار دارد. نمایشگر حفره‌دار تمامی فضای قسمت جلویی دستگاه را به خود اختصاص داده است. با این‌حال اندازه حواشی اطراف نمایشگر و ناحیه مشکی‌رنگ پیرامون حفره در مقایسه با هندست‌هایی با دو برابر قیمت، بزرگ‌تر است. ابعاد گوشی معادل 161.1×71.2×9.2 میلی‌متر و وزن آن برابر با 176 گرم است. کسب گواهی حفاظتی IPX2 به‌معنای مقاومت گوشی در مقابل آب‌خوردگی‌های تصادفی است؛ با این‌حال بایستی از معلق نمودن گوشی در مایعات یا بردن آن به استخر خودداری نمود.

  • نمایشگر

موتورولا وان اکشن از یک نمایشگر 6.3 اینچی با پنل LCD، رزولوشن 1080×2520 پیکسل و نسبت ابعاد 21:9 بهره می‌گیرد. چگالی پیکسلی 435ppi و نسبت کنتراست 1200:1 نمایشگر نویدبخش نمایش تصاویر با وضوح بسیار بالاست. صرف‌نظر از چند ایراد جزئی، نمایشگر موتورولا وان اکشن از کیفیت بسیار مناسبی برخوردار است.

کیفیت نمایش رنگ‌ها بسیار مناسب بوده و کاربران با مراجعه به بخش تنظیمات دستگاه می‌توانند از میان 3 حالت نمایشی مختلف شامل Natural ،Boosted و Saturated یکی را انتخاب کنند. رنگ‌ها بسیار عمیق و چشم‌نواز هستند و از اشباع‌شدگی بیش از اندازه رنگ‌ها که بعضا در پنل‌های اولد مشاهده می‌شود؛ هیچ خبری نیست. با این‌حال در کلیه حالات، رنگ سفید کمی متمایل به آبی به‌نظر می‌رسد.

دید نمایشگر در فضاهای غیرمسقف به شکلی باورنکردنی مطلوب است. میزان روشنایی نمایشگر موتورولا وان اکشن با توجه به برچسب قیمتی آن بسیار مناسب به‌نظر می‌رسد. با تماشای نمایشگر از زوایای مختلف شاهد کم‌ترین میزان افت روشنایی هستیم؛ پدیده‌ای که کیفیت سخت‌افزاری نمایشگر به‌کارگیری شده را اثبات می‌کند.

البته این نمایشگر کاملا بی‌نقص نیست؛ مثلا حفره بزرگ تعبیه شده روی نمایشگر، فضای مفید جهت تماشای ویدیوها را محدود می‌کند. با 2 بار ضربه زدن بر روی نمایشگر و بزرگ‌نمایی تصاویر، حاشیه اطراف حفره حتی بزرگ‌تر نیز به‌نظر می‌رسد. در زمان پخش فیلم‌های سینمایی نیز نوارهای مشکی‌رنگ قابل‌توجهی در طرفین نمایشگر ظاهر خواهند شد.

حالت روشنایی خودکار یکی از مشخصه‌های بحث‌برانگیز موتورولا وان اکشن محسوب می‌شود. اگرچه حداکثر میزان روشنایی نمایشگر (459 نیت) مطلوب است؛ اما در برخی مواقع، میزان روشنایی نمایشگر سریعا کاهش پیدا می‌کند. این پدیده بعضا کاربران را ناچار می‌کند تا از طریق نوار اعلان نسبت به بازگردانی تنظیمات اقدام نمایند، در هنگام بررسی ما هم این موضوع کاملا مشهود بود، به‌شکلی گاهی احساس می‌کردم گوشی به‌خاطر کمبود باتری وارد حالت Power Saving شده است!

  • سخت‌افزار و عملکرد

توان پردازشی موتورولا وان اکشن از طریق پردازنده اگزینوس 9609 ساخت سامسونگ تامین می‌شود. این تراشه در اسمارت‌فون گلکسی A50 نیز مورد استفاده واقع شده و از 4 هسته کورتکس A73 با حداکثر فرکانس 2.2 گیگاهرتز و 4 هسته کورتکس A53  با فرکانس 1.6 گیگاهرتز میزبانی می‌کند. به‌علاوه سامسونگ در تولید این تراشه از فرآیند 10 نانومتری بهره گرفته است؛ اقدامی که به افزایش بهره‌وری انرژی در تراشه کمک می‌کند.

از جنبه کارآیی با یک محصول میان‌رده معمولی سروکار داریم. بارگذاری اپلیکیشن‌ها یا نمایش انیمیشن‌ها با کمی وقفه یا افت فریم انجام خواهد شد. فرامین ورودی از طریق نمایشگر نیز با کمی تاخیر پردازش می‌شوند؛ این وضعیت برای کاربرانی که پیش‌تر با یک گوشی پرچم‌دار کار کرده‌اند ملموس‌تر خواهد بود. با این‌حال عملکرد کلی دستگاه مطلوب بوده و حتی برخی بازی‌های مدرن نظیر Archero ،Shadow Fight 3 و Armajet نیز بدون مشکل اجرا می‌شوند.

حافظه داخلی 128 گیگابایتی این هندست برای ذخیره‌سازی آرشیو بزرگی از عکس‌ها، آهنگ‌ها، فیلم‌ها و بازی‌ها کفایت می‌کند. با این‌حال به لطف وجود درگاه کارت میکرو اس‌دی امکان ارتقای حافظه تا سقف 512 گیگابایت وجود دارد.

امتیاز موتورولا وان اکشن در تست بنچمارک گیک‌بنچ تا حدود زیادی به امتیازات اسمارت‌فون گلکسی A50 نزدیک هستند. امتیاز هندست گلکسی در تست پردازش تک‌هسته‌ای CPU اندکی بهتر است؛ اما در تست پردازش چندهسته‌ای، اختلاف امتیازات چندان چشمگیر نیست. حتی گوشی هواوی P30 لایت با تراشه کایرین 710 نیز در تست پردازش تک‌هسته‌ای کمی ضعیف‌تر از موتورولا وان اکشن عمل می‌کند. با این‌حال شاهد برتری ناچیز این هندست در تست پردازش چندهسته‌ای هستیم. اسمارت‌فون شیائومی Mi 9 SE عملکرد بهتری از خود ارائه می‌دهد؛ با این‌حال با توجه به برچسب قیمتی موتورولا وان اکشن لزوما نمی‌توان هندست شیائومی را به‌عنوان یک گزینه برتر قلمداد کرد. در بنچمارک آنتوتو نیز موتورولا وان اکشن کمی برتر از گلکسی A50 و هواوی P30 لایت ظاهر شده است.

به‌طور کلی موتورولا وان اکشن عملکردی هم‌تراز با بسیاری از رقبای خود ارائه می‌دهد. با این‌حال در بازه قیمتی مشابه، گزینه‌های ارزشمند دیگری نیز وجود دارند. به‌عنوان مثال، اسمارت‌فون شیائومی Mi 9 SE با برخورداری از تراشه اسنپ‌دراگون 710 و GPU قوی‌تر، گزینه قابل توجهی به‌شمار می‌رود.

  • دوربین

موتورولا وان اکشن مجهز به پیکره‌بندی دوربین پشتی سه‌گانه است. با این‌حال کاربران هنگام عکاسی قادر به تغییر میدان دید نبوده و صرفا بایستی به فاصله کانونی معمول 28 میلی‌متری بسنده نمایند. علت چنین وضعیتی این است که حسگر 5 مگاپیکسلی صرفا جهت سنجش عمق به‌کار گرفته می‌شود و دوربین 16 مگاپیکسلی دیگر نیز تنها برای ضبط ویدیوها قابل استفاده است. موتورولا احتمالا با توجه به عملکرد نه‌چندان دلچسب این حسگر در زمینه عکاسی ترجیح داده قابلیت عکاسی توسط آن‌را غیرفعال نماید.

موتورولا از ترفند چرخش 90 درجه‌ای حسگر دوربین عریض بهره گرفته است؛ بدین‌ترتیب کاربران حتی هنگام حمل گوشی به‌صورت عمودی نیز قادر به ضبط ویدیوها به شکل افقی خواهند بود. تغییر وضعیت میان این دوربین و دوربین اصلی هنگام عکاسی، برای کاربران کمی آزاردهنده است.

در واقع وظیفه اصلی دوربین 16 مگاپیکسلی، ضبط ویدیوهای فوق‌العاده پایدار با میدان دید عریض است. مقایسه عملکرد این دوربین با نمونه‌های استاندارد هنگام ضبط ویدیو در حال حرکت، عملکرد فوق‌العاده تکنیک تثبیت‌کننده نرم‌افزاری را اثبات می‌کند.

عملکرد دوربین اکشن گوشی واقعا پیشرفته است و اکثر نوسانات ناشی از دویدن یا حتی قدم زدن در زمان ضبط ویدیوها حذف می‌شوند. البته ویدیوهای ضبط شده کاملا روان نیستند؛ اما در مقایسه با انواع ضبط شده توسط دوربین‌های عادی از نوسانات کم‌تری برخوردار هستند. اگرچه این ویدیوها کمی تار به‌نظر می‌رسند؛ اما کماکان چشم‌نواز و کاربردی هستند.

دوربین دیگر دارای کاربری محدودتری است و به کاربران امکان می‌دهد تا با استفاده از حالت پرتره به ثبت تصاویر با پس‌زمینه مات بپردازند.

اپلیکیشن دوربین موتورولا وان اکشن دارای باگ‌های انگشت‌شماری است. استفاده از افکت تارشدگی بعضا مقدور نبوده و تصاویر مات شده کمی غیرطبیعی به‌نظر می‌رسند. مشخصا عملکرد دوربین در زمینه تفکیک سوژه‌ها نسبت به رقبای ساخت هواوی کمی ضعیف‌تر است. با این‌حال تصاویر پرتره ثبت شده در فواصل نزدیک کماکان از کیفیت قابل‌قبولی برخوردار هستند.

بسیاری از کاربران با خریداری یک اسمارت‌فون مجهز به دوربین پشتی سه‌گانه انتظار دارند که عکاسی در فواصل کانونی مختلف برای آن‌ها مقدور باشد. متاسفانه موتورولا وان اکشن از چنین قابلیتی بی‌بهره است؛ با این‌حال پس از مدتی کار کردن با این هندست اقتصادی متوجه عملکرد رضایت‌بخش دوربین خواهید شد. رنگ‌های ثبت شده توسط دوربین چشم‌نواز بوده و تصاویر تهیه شده در روشنایی روز نیز از وضوح و کنتراست مناسبی برخوردار هستند. در صورت بزرگ‌نمایی تصاویر، کیفیت آن‌ها تا حدود زیادی ثابت باقی می‌ماند؛ پدیده‌ای که از به‌کارگیری تکنیک‌های پردازش تصویر پیشرفته و برتری آن‌ها نسبت به نمونه‌های به‌کارگیری شده در برخی هندست‌های سامسونگی حکایت دارد. کلیه تصاویر ثبت شده فاقد هرگونه مات‌شدگی هستند؛ مشکلی که در بسیاری از هندست‌های مقرون‌به‌صرفه کاملا مشهود است. پردازش HDR نیز به‌صورت بسیار مطلوب انجام می‌شود. تصاویر ثبت شده در محیط‌هایی با روشنایی بسیار زیاد کماکان چشم‌نواز به‌نظر می‌رسند.

با این‌حال دوربین موتورولا وان اکشن همانند دوربین سایر هندست‌های مقرون‌به‌صرفه موتورولا دارای نقاط ضعفی است. تاخیر کم‌تر از 0.5 ثانیه‌ای شاتر، تجربه عکاسی آنی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. نورپردازی بیش از اندازه سوژه‌ها بدون وجود هرگونه عامل خارجی مانند آسمان، یکی دیگر از مشکلات دوربین این هندست به‌شمار می‌رود. بدین‌ترتیب کاربران جهت ثبت تصاویر موردنظر خود بعضا بایستی شدت نورپردازی را به‌صورت دستی تنظیم نمایند.

فوکوس در فواصل نزدیک نیز چنگی به دل نمی‌زند و برخی افراد ترجیح می‌دهند تا تنظیمات فوکوس دوربین را به‌صورت دستی تغییر دهند. کیفیت عکاسی شبانه نیز با حالت ایده‌آل فاصله دارد. کیفیت تصاویر ثبت شده توسط موتورولا وان اکشن در فضاهای مسقف با روشنایی مناسب، کاملا چشمگیر بوده و حتی در مقایسه با پرچم‌دارانی نظیر سامسونگ گلکسی نوت 10 پلاس نیز ابدا ناامیدکننده نیست. با این‌حال چنین وضعیتی هنگام ثبت مناظر خیابانی در شب‌ها صادق نیست و افزایش میزان نوردهی به‌صورت دستی نیز در حل این مشکل چندان کارساز نخواهد بود. در ادامه برخی از تصاویری که با دوربین این گوشی شکار کرده‌ایم، مشاهده می‌کنید.

به‌نظر می‌رسد که دوربین موتورولا وان اکشن همانند بسیاری از هندست‌های اقتصادی پیشرفته‌تر پیشین از سخت‌افزار مناسبی بهره می‌گیرد؛ اما نرم‌افزار دوربین فاقد توانایی لازم برای بهره‌برداری کامل از پتانسیل آن است. به‌عنوان مثال نرم‌افزار دوربین فاقد حالت شبانه اختصاصی است؛ با این‌حال با استفاده از دوربین اصلی گوشی کماکان قادر به ضبط ویدیوهای 4K هستیم.

موتورولا وان اکشن به‌صورت استاندارد قادر به ضبط ویدیوهای فول اچ‌دی با نرخ 30 فریم‌برثانیه است. در حالت فیلم‌برداری با کیفیت 4K، قابلیت تثبیت‌کنندگی از دسترس خارج می‌شود.

دوربین سلفی 12 مگاپیکسلی گوشی فاقد فلاش بوده و در محیط‌های تاریک از نور نمایشگر به‌عنوان فلاش استفاده می‌کند. با توجه به رده قیمتی دستگاه، عملکرد دوربین سلفی رضایت‌بخش است؛ با این‌حال تصاویر ثبت شده در فضاهای کم‌نور با مشکل حذف برخی جزئیات دست‌به‌گریبان هستند.

  • نرم‌افزار و رابط کاربری

موتورولا وان اکشن یکی از دستگا‌ه‌های مشارکت‌کننده در پروژه اندروید وان شرکت گوگل است؛ لذا این هندست از ورژن دستکاری نشده سیستم‌عامل اندروید پای بهره می‌گیرد.

این اسمارت‌فون از یک قابلیت پیمایشی اختصاصی موسوم به One Button Nav برخوردار است. با فعال‌سازی این مشخصه، یک دکمه کشیده در مرکز بخش پایینی نمایشگر ظاهر خواهد شد. عملکرد پیمایشی این دکمه به شرح زیر است:

یک‌بار لمس دکمه: بازگشت به هوم اسکرین گوشی
کشیدن دکمه به سمت بالا: نمایش منوی اپلیکیشن‌های اخیرا اجرا شده
کشیدن سریع دکمه به سمت چپ: شبیه‌سازی عملکرد دکمه بازگشت (back)
کشیدن سریع دکمه به سمت راست: بازگشت به آخرین برنامه اجرا شده

عملکرد این مشخصه کاملا مناسب بوده و در صورت عدم تمایل به استفاده از الگوی پیمایشی پیش‌فرض اندروید، می‌توان از قابلیت One Button Nav بهره‌برداری کرد. One Button Nav یکی از ژست‌های سفارشی تعریف شده در اپلیکیشن موتو به‌شمار می‌رود. با فعال‌سازی مشخصه karate chop، هنگام اجرای اپلیکیشن دوربین با حرکت نوسانی، فلاش خاموش یا روشن خواهد شد. این قابلیت حتی در صورت خاموش بودن نمایشگر نیز عمل خواهد کرد. تهیه اسکرین‌شات با استفاده از 3 انگشت یکی دیگر از ژست‌های کاربردی است. با این‌حال ژست‌های سفارشی تعریف شده در این هندست به اندازه گوشی‌های فاقد اندروید وان (نظیر مدل‌های سری G) متنوع نیستند.

بخش Moto Display صرفا دارای 2 گزینه است و آیتم مهم‌تر، Peek Display نام دارد. این مشخصه به لحاظ عملکرد با قابلیت نمایشگر همواره روشن متفاوت است. با فعال‌سازی گزینه Peek Display، اعلان‌ها بر روی نمایشگر گوشی ظاهر شده و کاربر قادر به بررسی آن‌ها روی لاک اسکرین دستگاه خواهد بود. به‌علاوه با در دست گرفتن گوشی، نمایشگر آن روشن خواهد شد. با فعال‌سازی مشخصه دیگر موسوم به Attentive Display، نمایشگر گوشی تا زمانی‌که کاربر به آن نگاه می‌کند؛ روشن خواهد ماند.

صرف‌نظر از این موارد تقریبا تمامی قسمت‌ها مشابه ورژن خام سیستم‌عامل اندروید پای گوگل هستند. نوار دسترسی سریع نیز از رنگ‌آمیزی سبز برخوردار است. امکانات امنیتی گوشی شامل اسکنر اثرانگشت و مشخصه فیس آنلاک است. عملکرد هر 2 مشخصه مطلوب ارزیابی می‌شود؛ با این‌حال بایستی به‌خاطر داشت که مشخصه فیس آنلاک صرفا از دوربین سلفی دستگاه استفاده کرده و فاقد فناوری اسکن سه‌بعدی است. بنابراین احراز هویت از طریق اسکنر اثر انگشت در مقایسه با روش فیس آنلاک به‌مراتب ایمن‌تر است.

رابط کاربری موتورولا از طراحی ساده‌ای برخوردار است. با این‌حال طرفداران ورژن خام سیستم‌عامل اندروید یقینا مجذوب آن خواهند شد. در مقابل افراد علاقه‌مند به قابلیت‌های سفارشی بیش‌تر احتمالا افزونه‌های رابط کاربری را بسیار ابتدایی و ناکافی می‌دانند. پیش‌تر در خصوص اسمارت‌فون وان ویژن نیز حرف و حدیث‌های مشابهی مطرح شد. اندازه و موقعیت حفره دوربین در گوشه فوقانی سمت چپ نمایشگر گوشی و ابعاد بزرگ نوار وضعیت، بخش قابل‌توجهی از فضای حقیقی نمایشگر را تلف می‌کنند؛ بنابراین موتورولا بایستی برای حل این مشکلات تلاش کند.

  • باتری

موتورولا وان اکشن همانند موتورولا وان ویژن از یک باتری 3500 میلی‌آمپرساعتی بهره می‌گیرد. به‌علاوه در ساخت این محصول از تراشه و نمایشگر مشابهی استفاده شده است؛ لذا انتظار می‌رود که شارژدهی باتری نیز کم‌وبیش با هندست وان ویژن یکسان باشد و واقعیت نیز موید همین موضوع است. تست‌های مبتنی بر نمایشگر از شارژدهی حدودا 10 ساعته باتری حکایت دارند؛ رکوردی مناسب که مسلما خیره‌کننده نیست. برای مثال رقیب بالقوه موتورولا وان اکشن مانند گلکسی A50 قادر به پخش ویدیو برای مدت 15:49 ساعت است. شارژدهی حدودا 18 ساعته موتورولا وان اکشن حین برقراری تماس صوتی نیز این هندست را در رتبه‌ای پایین‌تر از برخی رقبای خود قرار خواهد داد. مدت زمان استندبای برای وان اکشن نیز ابدا چشمگیر نبوده و معادل 66 ساعت است.

سرعت شارژ باتری موتورولا وان اکشن خیلی سریع نیست. شارژ کامل دستگاه با استفاده از آداپتور 10 واتی عرضه شده به‌همراه آن حدودا 2 ساعت و 27 دقیقه زمان خواهد برد. همچنین با اتصال گوشی به شارژر ظرف مدت 30 دقیقه، میزان شارژ باتری از 0 به 30 درصد افزایش خواهد یافت.

  • سخن پایانی

موتورولا وان اکشن مجهز به یک اسپیکر در بخش تحتانی است. این بلندگو در تست‌های سنجش میزان بلندی صدا موفق به کسب امتیاز “بسیارخوب” شد. کیفیت صدای خروجی اسپیکر و هدفون بسیار عالی بوده و سطح اعوجاجات صوتی نیز از حد متوسط بسیار کم‌تر است. لذا این هندست در زمینه عملکرد صوتی یکی از بهترین تولیدات میان‌رده بازار به‌شمار می‌رود.

نمایشگر 21:9 در کنار سیستم صوتی کارآمد، موتورولا وان اکشن را به یک گجت چندرسانه‌ای قدرتمند تبدیل نموده است. این هندست در بازارهای بین‌المللی منتخب با قیمت‌گذاری 290 تا 300 دلاری در اختیار مشتریان قرار می‌گیرد و البته قیمت گذاری 3.149.000 تومانی آن در ایران، بسیار مطلوب به‌نظر می‌رسد. قیمت‌گذاری مناسب و امکانات متعدد این اسمارت‌فون خصوصا دوربین اکشن آن برای افراد دارای محدودیت‌های بودجه‌ای وسوسه‌انگیز خواهد بود. از سوی دیگر مقاومت پایین در برابر آب‌خوردگی، عملکرد پردازشی نه‌چندان ایده‌آل و شارژدهی ضعیف باتری از جمله نقاط ضعف موتورولا وان اکشن محسوب می‌شوند.

نوشته بررسی اسمارت‌فون موتورولا وان اکشن اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اسمارت‌فون موتورولا وان اکشن

موتورولا وان اکشن یک اسمارت‌فون اندرویدی مقرون‌به‌صرفه با قابلیتی نسبتا نامتعارف است. این گجت همانند هندست سامسونگ S10 از یک دوربین اکشن با میدان دید فوق‌عریض بهره می‌گیرد. این دوربین امکان ثبت تصاویر واضح حین دوچرخه‌سواری و حرکت را فراهم می‌کند.

موتورولا وان اکشن با برچسب قیمتی 3.149.000 تومانی، یک هندست ارزشمند به‌شمار می‌آید؛ با این‌حال شارژدهی باتری و کیفیت ساخت این گجت کمی با حالت ایده‌آل فاصله دارند. در ادامه به بررسی هندست جدید سری موتورولا وان از زوایای مختلف می‌پردازیم؛ محصولی که با گارانتی هما تلکام در کشورمان عرضه می‌شود.

  • طراحی

موتورولا وان اکشن یک گوشی ممتاز نیست و چنین ادعایی حداقل در مقایسه با گوشی موتورولا وان ویژن صادق خواهد بود. طی سالیان اخیر، کمپانی‌های موتورولا، هواوی و آنر در تولید برخی هندست‌های اقتصادی خود از پلاستیک استفاده کرده‌اند. فریم و پنل پشتی این هندست نیز از جنس پلاستیک ساخته شده است؛ با این‌حال شکل ظاهری گوشی کماکان چشم‌نواز به‌نظر می‌رسد. الگوی مشبک پنل پشتی گوشی علاوه بر زیبایی ظاهری مانع از سر خوردن آن در دست خواهد شد. حسگر اثرانگشت کلاسیک گوشی در مرکز بخش پشتی آن قرار دارد و عملکرد آن در مقایسه با هندست‌های هواوی و آنر هم‌رده خود اندکی کندتر است.

کلیدهای کنترلی فیزیکی در سمت راست بدنه گوشی و در موقعیتی مناسب قرار دارند. دکمه پاور کمی بالاتر از قسمت میانی و کلیدهای تنظیم میزان بلندی صدا نیز کمی بالاتر از آن تعبیه شده‌اند. این دکمه‌ها از اندازه و عملکرد فشاری نسبتا مناسبی برخوردار هستند. درگاه کارت حافظه در سمت چپ بدنه گوشی و دقیقا مقابل کلیدهای تنظیم بلندی صدا قرار دارد. این درگاه امکان به‌کارگیری 2 سیم‌کارت نانو یا یک سیم‌کارت به‌همراه کارت حافظه میکرو اس‌دی را فراهم می‌کند.

موتورولا وان اکشن به منظور شارژ باتری یا تبادل داده از یک درگاه USB-C در بخش تحتانی بهره می‌گیرد. یک بلندگوی منفرد به‌همراه میکروفون اصلی گوشی در 2 سمت درگاه شارژ قرار دارند. این هندست از نمایشگری با نسبت ابعاد 21:9 برخوردار است؛ لذا طراحی ظاهری آن بسیار کشیده به‌نظر می‌ر‌سد. این پدیده باعث می‌شود که استفاده از گوشی با یک دست دشوار باشد.

جک صوتی هدفون یکی از امکانات شاخص موتورولا وان اکشن به‌شمار می‌رود. طی سالیان اخیر، بسیاری از اسمارت‌فون‌های پیشرفته بدون جک 3.5 میلی‌متری هدفون روانه بازار شدند و بازگشت مجدد این درگاه احتمالا مایه خرسندی بسیاری از کاربران خواهد بود. بدین‌ترتیب در زمان اتصال هدفون‌ها به گوشی نیز کماکان می‌توان باتری دستگاه را شارژ کرد. بعلاوه کاربران بدون‌نیاز به هرگونه دانگل اضافی می‌توانند هدفون‌های سیمی باکیفیت خود را به گوشی متصل نمایند.

ساختار پلاستیکی پنل پشتی و جک صوتی هدفون 2 مشخصه‌ای هستند که نشان می‌دهند موتورولا وان اکشن در طیف محصولات مقرون‌به‌صرفه قرار دارد. نمایشگر حفره‌دار تمامی فضای قسمت جلویی دستگاه را به خود اختصاص داده است. با این‌حال اندازه حواشی اطراف نمایشگر و ناحیه مشکی‌رنگ پیرامون حفره در مقایسه با هندست‌هایی با دو برابر قیمت، بزرگ‌تر است. ابعاد گوشی معادل 161.1×71.2×9.2 میلی‌متر و وزن آن برابر با 176 گرم است. کسب گواهی حفاظتی IPX2 به‌معنای مقاومت گوشی در مقابل آب‌خوردگی‌های تصادفی است؛ با این‌حال بایستی از معلق نمودن گوشی در مایعات یا بردن آن به استخر خودداری نمود.

  • نمایشگر

موتورولا وان اکشن از یک نمایشگر 6.3 اینچی با پنل LCD، رزولوشن 1080×2520 پیکسل و نسبت ابعاد 21:9 بهره می‌گیرد. چگالی پیکسلی 435ppi و نسبت کنتراست 1200:1 نمایشگر نویدبخش نمایش تصاویر با وضوح بسیار بالاست. صرف‌نظر از چند ایراد جزئی، نمایشگر موتورولا وان اکشن از کیفیت بسیار مناسبی برخوردار است.

کیفیت نمایش رنگ‌ها بسیار مناسب بوده و کاربران با مراجعه به بخش تنظیمات دستگاه می‌توانند از میان 3 حالت نمایشی مختلف شامل Natural ،Boosted و Saturated یکی را انتخاب کنند. رنگ‌ها بسیار عمیق و چشم‌نواز هستند و از اشباع‌شدگی بیش از اندازه رنگ‌ها که بعضا در پنل‌های اولد مشاهده می‌شود؛ هیچ خبری نیست. با این‌حال در کلیه حالات، رنگ سفید کمی متمایل به آبی به‌نظر می‌رسد.

دید نمایشگر در فضاهای غیرمسقف به شکلی باورنکردنی مطلوب است. میزان روشنایی نمایشگر موتورولا وان اکشن با توجه به برچسب قیمتی آن بسیار مناسب به‌نظر می‌رسد. با تماشای نمایشگر از زوایای مختلف شاهد کم‌ترین میزان افت روشنایی هستیم؛ پدیده‌ای که کیفیت سخت‌افزاری نمایشگر به‌کارگیری شده را اثبات می‌کند.

البته این نمایشگر کاملا بی‌نقص نیست؛ مثلا حفره بزرگ تعبیه شده روی نمایشگر، فضای مفید جهت تماشای ویدیوها را محدود می‌کند. با 2 بار ضربه زدن بر روی نمایشگر و بزرگ‌نمایی تصاویر، حاشیه اطراف حفره حتی بزرگ‌تر نیز به‌نظر می‌رسد. در زمان پخش فیلم‌های سینمایی نیز نوارهای مشکی‌رنگ قابل‌توجهی در طرفین نمایشگر ظاهر خواهند شد.

حالت روشنایی خودکار یکی از مشخصه‌های بحث‌برانگیز موتورولا وان اکشن محسوب می‌شود. اگرچه حداکثر میزان روشنایی نمایشگر (459 نیت) مطلوب است؛ اما در برخی مواقع، میزان روشنایی نمایشگر سریعا کاهش پیدا می‌کند. این پدیده بعضا کاربران را ناچار می‌کند تا از طریق نوار اعلان نسبت به بازگردانی تنظیمات اقدام نمایند، در هنگام بررسی ما هم این موضوع کاملا مشهود بود، به‌شکلی گاهی احساس می‌کردم گوشی به‌خاطر کمبود باتری وارد حالت Power Saving شده است!

  • سخت‌افزار و عملکرد

توان پردازشی موتورولا وان اکشن از طریق پردازنده اگزینوس 9609 ساخت سامسونگ تامین می‌شود. این تراشه در اسمارت‌فون گلکسی A50 نیز مورد استفاده واقع شده و از 4 هسته کورتکس A73 با حداکثر فرکانس 2.2 گیگاهرتز و 4 هسته کورتکس A53  با فرکانس 1.6 گیگاهرتز میزبانی می‌کند. به‌علاوه سامسونگ در تولید این تراشه از فرآیند 10 نانومتری بهره گرفته است؛ اقدامی که به افزایش بهره‌وری انرژی در تراشه کمک می‌کند.

از جنبه کارآیی با یک محصول میان‌رده معمولی سروکار داریم. بارگذاری اپلیکیشن‌ها یا نمایش انیمیشن‌ها با کمی وقفه یا افت فریم انجام خواهد شد. فرامین ورودی از طریق نمایشگر نیز با کمی تاخیر پردازش می‌شوند؛ این وضعیت برای کاربرانی که پیش‌تر با یک گوشی پرچم‌دار کار کرده‌اند ملموس‌تر خواهد بود. با این‌حال عملکرد کلی دستگاه مطلوب بوده و حتی برخی بازی‌های مدرن نظیر Archero ،Shadow Fight 3 و Armajet نیز بدون مشکل اجرا می‌شوند.

حافظه داخلی 128 گیگابایتی این هندست برای ذخیره‌سازی آرشیو بزرگی از عکس‌ها، آهنگ‌ها، فیلم‌ها و بازی‌ها کفایت می‌کند. با این‌حال به لطف وجود درگاه کارت میکرو اس‌دی امکان ارتقای حافظه تا سقف 512 گیگابایت وجود دارد.

امتیاز موتورولا وان اکشن در تست بنچمارک گیک‌بنچ تا حدود زیادی به امتیازات اسمارت‌فون گلکسی A50 نزدیک هستند. امتیاز هندست گلکسی در تست پردازش تک‌هسته‌ای CPU اندکی بهتر است؛ اما در تست پردازش چندهسته‌ای، اختلاف امتیازات چندان چشمگیر نیست. حتی گوشی هواوی P30 لایت با تراشه کایرین 710 نیز در تست پردازش تک‌هسته‌ای کمی ضعیف‌تر از موتورولا وان اکشن عمل می‌کند. با این‌حال شاهد برتری ناچیز این هندست در تست پردازش چندهسته‌ای هستیم. اسمارت‌فون شیائومی Mi 9 SE عملکرد بهتری از خود ارائه می‌دهد؛ با این‌حال با توجه به برچسب قیمتی موتورولا وان اکشن لزوما نمی‌توان هندست شیائومی را به‌عنوان یک گزینه برتر قلمداد کرد. در بنچمارک آنتوتو نیز موتورولا وان اکشن کمی برتر از گلکسی A50 و هواوی P30 لایت ظاهر شده است.

به‌طور کلی موتورولا وان اکشن عملکردی هم‌تراز با بسیاری از رقبای خود ارائه می‌دهد. با این‌حال در بازه قیمتی مشابه، گزینه‌های ارزشمند دیگری نیز وجود دارند. به‌عنوان مثال، اسمارت‌فون شیائومی Mi 9 SE با برخورداری از تراشه اسنپ‌دراگون 710 و GPU قوی‌تر، گزینه قابل توجهی به‌شمار می‌رود.

  • دوربین

موتورولا وان اکشن مجهز به پیکره‌بندی دوربین پشتی سه‌گانه است. با این‌حال کاربران هنگام عکاسی قادر به تغییر میدان دید نبوده و صرفا بایستی به فاصله کانونی معمول 28 میلی‌متری بسنده نمایند. علت چنین وضعیتی این است که حسگر 5 مگاپیکسلی صرفا جهت سنجش عمق به‌کار گرفته می‌شود و دوربین 16 مگاپیکسلی دیگر نیز تنها برای ضبط ویدیوها قابل استفاده است. موتورولا احتمالا با توجه به عملکرد نه‌چندان دلچسب این حسگر در زمینه عکاسی ترجیح داده قابلیت عکاسی توسط آن‌را غیرفعال نماید.

موتورولا از ترفند چرخش 90 درجه‌ای حسگر دوربین عریض بهره گرفته است؛ بدین‌ترتیب کاربران حتی هنگام حمل گوشی به‌صورت عمودی نیز قادر به ضبط ویدیوها به شکل افقی خواهند بود. تغییر وضعیت میان این دوربین و دوربین اصلی هنگام عکاسی، برای کاربران کمی آزاردهنده است.

در واقع وظیفه اصلی دوربین 16 مگاپیکسلی، ضبط ویدیوهای فوق‌العاده پایدار با میدان دید عریض است. مقایسه عملکرد این دوربین با نمونه‌های استاندارد هنگام ضبط ویدیو در حال حرکت، عملکرد فوق‌العاده تکنیک تثبیت‌کننده نرم‌افزاری را اثبات می‌کند.

عملکرد دوربین اکشن گوشی واقعا پیشرفته است و اکثر نوسانات ناشی از دویدن یا حتی قدم زدن در زمان ضبط ویدیوها حذف می‌شوند. البته ویدیوهای ضبط شده کاملا روان نیستند؛ اما در مقایسه با انواع ضبط شده توسط دوربین‌های عادی از نوسانات کم‌تری برخوردار هستند. اگرچه این ویدیوها کمی تار به‌نظر می‌رسند؛ اما کماکان چشم‌نواز و کاربردی هستند.

دوربین دیگر دارای کاربری محدودتری است و به کاربران امکان می‌دهد تا با استفاده از حالت پرتره به ثبت تصاویر با پس‌زمینه مات بپردازند.

اپلیکیشن دوربین موتورولا وان اکشن دارای باگ‌های انگشت‌شماری است. استفاده از افکت تارشدگی بعضا مقدور نبوده و تصاویر مات شده کمی غیرطبیعی به‌نظر می‌رسند. مشخصا عملکرد دوربین در زمینه تفکیک سوژه‌ها نسبت به رقبای ساخت هواوی کمی ضعیف‌تر است. با این‌حال تصاویر پرتره ثبت شده در فواصل نزدیک کماکان از کیفیت قابل‌قبولی برخوردار هستند.

بسیاری از کاربران با خریداری یک اسمارت‌فون مجهز به دوربین پشتی سه‌گانه انتظار دارند که عکاسی در فواصل کانونی مختلف برای آن‌ها مقدور باشد. متاسفانه موتورولا وان اکشن از چنین قابلیتی بی‌بهره است؛ با این‌حال پس از مدتی کار کردن با این هندست اقتصادی متوجه عملکرد رضایت‌بخش دوربین خواهید شد. رنگ‌های ثبت شده توسط دوربین چشم‌نواز بوده و تصاویر تهیه شده در روشنایی روز نیز از وضوح و کنتراست مناسبی برخوردار هستند. در صورت بزرگ‌نمایی تصاویر، کیفیت آن‌ها تا حدود زیادی ثابت باقی می‌ماند؛ پدیده‌ای که از به‌کارگیری تکنیک‌های پردازش تصویر پیشرفته و برتری آن‌ها نسبت به نمونه‌های به‌کارگیری شده در برخی هندست‌های سامسونگی حکایت دارد. کلیه تصاویر ثبت شده فاقد هرگونه مات‌شدگی هستند؛ مشکلی که در بسیاری از هندست‌های مقرون‌به‌صرفه کاملا مشهود است. پردازش HDR نیز به‌صورت بسیار مطلوب انجام می‌شود. تصاویر ثبت شده در محیط‌هایی با روشنایی بسیار زیاد کماکان چشم‌نواز به‌نظر می‌رسند.

با این‌حال دوربین موتورولا وان اکشن همانند دوربین سایر هندست‌های مقرون‌به‌صرفه موتورولا دارای نقاط ضعفی است. تاخیر کم‌تر از 0.5 ثانیه‌ای شاتر، تجربه عکاسی آنی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. نورپردازی بیش از اندازه سوژه‌ها بدون وجود هرگونه عامل خارجی مانند آسمان، یکی دیگر از مشکلات دوربین این هندست به‌شمار می‌رود. بدین‌ترتیب کاربران جهت ثبت تصاویر موردنظر خود بعضا بایستی شدت نورپردازی را به‌صورت دستی تنظیم نمایند.

فوکوس در فواصل نزدیک نیز چنگی به دل نمی‌زند و برخی افراد ترجیح می‌دهند تا تنظیمات فوکوس دوربین را به‌صورت دستی تغییر دهند. کیفیت عکاسی شبانه نیز با حالت ایده‌آل فاصله دارد. کیفیت تصاویر ثبت شده توسط موتورولا وان اکشن در فضاهای مسقف با روشنایی مناسب، کاملا چشمگیر بوده و حتی در مقایسه با پرچم‌دارانی نظیر سامسونگ گلکسی نوت 10 پلاس نیز ابدا ناامیدکننده نیست. با این‌حال چنین وضعیتی هنگام ثبت مناظر خیابانی در شب‌ها صادق نیست و افزایش میزان نوردهی به‌صورت دستی نیز در حل این مشکل چندان کارساز نخواهد بود. در ادامه برخی از تصاویری که با دوربین این گوشی شکار کرده‌ایم، مشاهده می‌کنید.

به‌نظر می‌رسد که دوربین موتورولا وان اکشن همانند بسیاری از هندست‌های اقتصادی پیشرفته‌تر پیشین از سخت‌افزار مناسبی بهره می‌گیرد؛ اما نرم‌افزار دوربین فاقد توانایی لازم برای بهره‌برداری کامل از پتانسیل آن است. به‌عنوان مثال نرم‌افزار دوربین فاقد حالت شبانه اختصاصی است؛ با این‌حال با استفاده از دوربین اصلی گوشی کماکان قادر به ضبط ویدیوهای 4K هستیم.

موتورولا وان اکشن به‌صورت استاندارد قادر به ضبط ویدیوهای فول اچ‌دی با نرخ 30 فریم‌برثانیه است. در حالت فیلم‌برداری با کیفیت 4K، قابلیت تثبیت‌کنندگی از دسترس خارج می‌شود.

دوربین سلفی 12 مگاپیکسلی گوشی فاقد فلاش بوده و در محیط‌های تاریک از نور نمایشگر به‌عنوان فلاش استفاده می‌کند. با توجه به رده قیمتی دستگاه، عملکرد دوربین سلفی رضایت‌بخش است؛ با این‌حال تصاویر ثبت شده در فضاهای کم‌نور با مشکل حذف برخی جزئیات دست‌به‌گریبان هستند.

  • نرم‌افزار و رابط کاربری

موتورولا وان اکشن یکی از دستگا‌ه‌های مشارکت‌کننده در پروژه اندروید وان شرکت گوگل است؛ لذا این هندست از ورژن دستکاری نشده سیستم‌عامل اندروید پای بهره می‌گیرد.

این اسمارت‌فون از یک قابلیت پیمایشی اختصاصی موسوم به One Button Nav برخوردار است. با فعال‌سازی این مشخصه، یک دکمه کشیده در مرکز بخش پایینی نمایشگر ظاهر خواهد شد. عملکرد پیمایشی این دکمه به شرح زیر است:

یک‌بار لمس دکمه: بازگشت به هوم اسکرین گوشی
کشیدن دکمه به سمت بالا: نمایش منوی اپلیکیشن‌های اخیرا اجرا شده
کشیدن سریع دکمه به سمت چپ: شبیه‌سازی عملکرد دکمه بازگشت (back)
کشیدن سریع دکمه به سمت راست: بازگشت به آخرین برنامه اجرا شده

عملکرد این مشخصه کاملا مناسب بوده و در صورت عدم تمایل به استفاده از الگوی پیمایشی پیش‌فرض اندروید، می‌توان از قابلیت One Button Nav بهره‌برداری کرد. One Button Nav یکی از ژست‌های سفارشی تعریف شده در اپلیکیشن موتو به‌شمار می‌رود. با فعال‌سازی مشخصه karate chop، هنگام اجرای اپلیکیشن دوربین با حرکت نوسانی، فلاش خاموش یا روشن خواهد شد. این قابلیت حتی در صورت خاموش بودن نمایشگر نیز عمل خواهد کرد. تهیه اسکرین‌شات با استفاده از 3 انگشت یکی دیگر از ژست‌های کاربردی است. با این‌حال ژست‌های سفارشی تعریف شده در این هندست به اندازه گوشی‌های فاقد اندروید وان (نظیر مدل‌های سری G) متنوع نیستند.

بخش Moto Display صرفا دارای 2 گزینه است و آیتم مهم‌تر، Peek Display نام دارد. این مشخصه به لحاظ عملکرد با قابلیت نمایشگر همواره روشن متفاوت است. با فعال‌سازی گزینه Peek Display، اعلان‌ها بر روی نمایشگر گوشی ظاهر شده و کاربر قادر به بررسی آن‌ها روی لاک اسکرین دستگاه خواهد بود. به‌علاوه با در دست گرفتن گوشی، نمایشگر آن روشن خواهد شد. با فعال‌سازی مشخصه دیگر موسوم به Attentive Display، نمایشگر گوشی تا زمانی‌که کاربر به آن نگاه می‌کند؛ روشن خواهد ماند.

صرف‌نظر از این موارد تقریبا تمامی قسمت‌ها مشابه ورژن خام سیستم‌عامل اندروید پای گوگل هستند. نوار دسترسی سریع نیز از رنگ‌آمیزی سبز برخوردار است. امکانات امنیتی گوشی شامل اسکنر اثرانگشت و مشخصه فیس آنلاک است. عملکرد هر 2 مشخصه مطلوب ارزیابی می‌شود؛ با این‌حال بایستی به‌خاطر داشت که مشخصه فیس آنلاک صرفا از دوربین سلفی دستگاه استفاده کرده و فاقد فناوری اسکن سه‌بعدی است. بنابراین احراز هویت از طریق اسکنر اثر انگشت در مقایسه با روش فیس آنلاک به‌مراتب ایمن‌تر است.

رابط کاربری موتورولا از طراحی ساده‌ای برخوردار است. با این‌حال طرفداران ورژن خام سیستم‌عامل اندروید یقینا مجذوب آن خواهند شد. در مقابل افراد علاقه‌مند به قابلیت‌های سفارشی بیش‌تر احتمالا افزونه‌های رابط کاربری را بسیار ابتدایی و ناکافی می‌دانند. پیش‌تر در خصوص اسمارت‌فون وان ویژن نیز حرف و حدیث‌های مشابهی مطرح شد. اندازه و موقعیت حفره دوربین در گوشه فوقانی سمت چپ نمایشگر گوشی و ابعاد بزرگ نوار وضعیت، بخش قابل‌توجهی از فضای حقیقی نمایشگر را تلف می‌کنند؛ بنابراین موتورولا بایستی برای حل این مشکلات تلاش کند.

  • باتری

موتورولا وان اکشن همانند موتورولا وان ویژن از یک باتری 3500 میلی‌آمپرساعتی بهره می‌گیرد. به‌علاوه در ساخت این محصول از تراشه و نمایشگر مشابهی استفاده شده است؛ لذا انتظار می‌رود که شارژدهی باتری نیز کم‌وبیش با هندست وان ویژن یکسان باشد و واقعیت نیز موید همین موضوع است. تست‌های مبتنی بر نمایشگر از شارژدهی حدودا 10 ساعته باتری حکایت دارند؛ رکوردی مناسب که مسلما خیره‌کننده نیست. برای مثال رقیب بالقوه موتورولا وان اکشن مانند گلکسی A50 قادر به پخش ویدیو برای مدت 15:49 ساعت است. شارژدهی حدودا 18 ساعته موتورولا وان اکشن حین برقراری تماس صوتی نیز این هندست را در رتبه‌ای پایین‌تر از برخی رقبای خود قرار خواهد داد. مدت زمان استندبای برای وان اکشن نیز ابدا چشمگیر نبوده و معادل 66 ساعت است.

سرعت شارژ باتری موتورولا وان اکشن خیلی سریع نیست. شارژ کامل دستگاه با استفاده از آداپتور 10 واتی عرضه شده به‌همراه آن حدودا 2 ساعت و 27 دقیقه زمان خواهد برد. همچنین با اتصال گوشی به شارژر ظرف مدت 30 دقیقه، میزان شارژ باتری از 0 به 30 درصد افزایش خواهد یافت.

  • سخن پایانی

موتورولا وان اکشن مجهز به یک اسپیکر در بخش تحتانی است. این بلندگو در تست‌های سنجش میزان بلندی صدا موفق به کسب امتیاز “بسیارخوب” شد. کیفیت صدای خروجی اسپیکر و هدفون بسیار عالی بوده و سطح اعوجاجات صوتی نیز از حد متوسط بسیار کم‌تر است. لذا این هندست در زمینه عملکرد صوتی یکی از بهترین تولیدات میان‌رده بازار به‌شمار می‌رود.

نمایشگر 21:9 در کنار سیستم صوتی کارآمد، موتورولا وان اکشن را به یک گجت چندرسانه‌ای قدرتمند تبدیل نموده است. این هندست در بازارهای بین‌المللی منتخب با قیمت‌گذاری 290 تا 300 دلاری در اختیار مشتریان قرار می‌گیرد و البته قیمت گذاری 3.149.000 تومانی آن در ایران، بسیار مطلوب به‌نظر می‌رسد. قیمت‌گذاری مناسب و امکانات متعدد این اسمارت‌فون خصوصا دوربین اکشن آن برای افراد دارای محدودیت‌های بودجه‌ای وسوسه‌انگیز خواهد بود. از سوی دیگر مقاومت پایین در برابر آب‌خوردگی، عملکرد پردازشی نه‌چندان ایده‌آل و شارژدهی ضعیف باتری از جمله نقاط ضعف موتورولا وان اکشن محسوب می‌شوند.

نوشته بررسی اسمارت‌فون موتورولا وان اکشن اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی دانگل بلوتوث تسکو BT 102: مدرن باش!

به احتمال زیاد تا به حال با دانگل بلوتوث کار کرده‌اید، محصولاتی که قادر هستند تا دستگاه‌های مختلف را مجهز به ارتباط بی‌سیم کرده و به سبب ارتباط وسایلی چون اسمارت‌فون به آن‌ها، از قابلیت‌های مدرن‌تری بهره بگیرند.

شرکت تسکو، به عنوان یکی از بازیگران اصلی در لوازم جانبی موبایل و کامپیوتر در کشور، محصولی با عنوان BT 102 روانه بازار کرده که بر روی جعبه‌اش، عنوان CAR Kit هم دیده می‌شود، بدین معنا که هدف اصلی این دانگل بلوتوثی، استفاده در خودرو است،‌ اگرچه می‌توان از آن بر روی سایر دستگاه‌ها نیز استفاده کرد.

در ادامه قصد داریم تا این تولید تسکو را از نزدیک بررسی کرده و به قابلیت‌ها و کاربردهایش نگاه دقیق‌تری بیندازیم.

طراحی و ظاهر

تسکو BT 102 در یک جعبه کوچک با رنگ بندی سفید و صورتی قرار گرفته، وقتی آن را باز کنید، به دستگاه گرد و سیاهی برخورد می‌کنید که دو سیم مشکی از انتهایش خارج شده و شاید کمی شما را به یاد گوشی‌های دکتر در شنیدن ضربان قلب بیندازد!

سبکی محصول در همان ابتدا نشان می‌دهد که خبری از باتری در بطنش نیست و البته همین امر به جابجایی راحت و ساخت جمع و جورش کمک می‌کند. بر روی این دایره مشکی، ۵ کلید قرار گرفته‌اند که شامل جلو و عقب کردن تِرَک موسیقی، کم و زیاد کردن صدا به همراه اتصال مکالمه است. BT 102 از پلاستیک ساخته شده اما کیفیت آن قابل قبول بوده و ایراد خاصی نمی‌توان بر ظاهرش گرفت.

دو سیمی که از انتهای دستگاه خارج شدند، یکی برای اتصال به ورودی AUX جهت انتقال صدا بوده و دیگری از USB به منظور تامین برق بهره می‌گیرد. در پشت هم یک سطح گرد با قابلیت چرخش وجود دارد و می‌توانید دستگاه را با برداشتن برچسب رویش بر روی هر سطحی چسبانده و یا با کمک آهنربای تعبیه شده، آن را بر روی سطوح فلزی متصل کنید. این دانگل بلوتوثی قابلیت جدا شدن از آن را هم دارد. در هنگام روشن شدن، کلیدها با بک گراندی آبی روشن شده و جذابیت محصول را بیشتر می‌کنند.

در کل بایستی طراحی BT 102 را ساده و در عین حال کارآمد توصیف کرد. طول سیم‌ها هم در حدی است که نه خیلی بلند بوده که دست و پا گیر شود و نه آن قدر کوتاه که مجبور شوید تا رابط مجزایی را جهت افزایش طولش به آن متصل کنید.

کاربرد

BT 102 کارایی ساده و در عین حال کارامدی دارد، البته برای کسانی که وسایل مدنظرشان به بلوتوث به‌صورت پیش فرض مجهز نیست؛ وگرنه چه دلیلی دارد که این دستگاه را با کارایی مشابه استفاده کنند؟!

شاید اصلی‌ترین کاربرد ساخته تسکو، به خودروهایی مرتبط شود که ضبط آن‌ها از موهبت بلوتوث محروم بوده و برای اتصال گوشی به اسپیکر و پخش موسیقی دلخواه، راننده یا مجبور به هزینه زیاد جهت تغییر سیستم صوتی ماشینش می‌شود و یا از وسایل نه چندان کارآمدی چون FM Transmitter استفاده می‌کند.

با استفاده از BT 102، شما می‌توانید به‌راحتی موسیقی را از طریق گوشی به اسپیکرهای خودرو منتقل کرده و به آن گوش دهید. از طرفی یک قابلیت خوب همچون مکالمه با اسمارت‌فون از طریق بی‌سیم هم فراهم می‌شود، بدین شکل که در صورت تماس با شما، با فشردن کلید وسط این دانگل گرد، اتصال برقرار شده و با کمک میکروفن موجود بر روی دستگاه، می‌توانید به صحبت کردن بپردازید.

برای تغییر موسیقی و یا کم و زیاد کردن صدا هم نیازی نیست حتما به سراغ گوشی خودتان بروید، کلیدهای موجود بر روی BT 102 که با بک گراند آبی به‌خوبی مشخص هستند، در این امر شما را یاری می‌رسانند.

البته بایستی بدانید کاربرد محصول تسکو فقط برای خودرو نیست، شما قادر هستید به کمک آن، یک سینمای خانگی و یا اسپیکرهای معمولی را هم تبدیل به نمونه‌ای بی‌سیم کرده و از اتصال وایرلس آن با گوشی، تبلت و حتی لپ‌تاپ‌تان لذت ببرید.

عملکرد

از آنجایی که BT 102 باتری داخلی ندارد، بایستی کابل USB همیشه به منبع شارژ متصل باشد. حال این منبع می‌تواند شارژر فندکی خودرو، پاور بانک، خروجی USB لپ‌تاپ و یا سینمای خانگی هم باشد. کابل 3.5 میلی‌متری به محل AUX که ورودی صداست و در اکثر اسپیکرها و ضبط‌ها حضور فعالی دارد، متصل شده و عملیات انتقال صدا به همین راحتی صورت می‌پذیرد.

در بررسی که ما در خودرو انجام دادیم، ابتدا به سرعت BT 102 در گوشی شناسایی و عملیات اتصال صورت پذیرفت. با هر بار روشن شدن مجدد، این دانگل سیاه پوش خیلی سریع خودش را دوباره به گوشی معرفی کرده و پیوندشان برقرار می‌شد! شارژ را از طریق فندکی خودرو تامین کرده و اتصال AUX نیز انجام گرفت. نتیجه کلی این ارتباط، بسیار خوب و رضایت بخش بود. هر آن چیزی که در گوشی پخش می‌شد، حال قادر به شنیدن از اسپیکرهای خودرو بودیم و با عملگرهای موجود بر روی BT 102 نیز به خوبی تغییر در آهنگ یا صدا را انجام می‌دادیم.

شما می‌توانید این دانگل را بر روی فرمان، کنسول میانی و یا داشبورد نصب کنید و از آنجایی که معمولا در این اجزای خودرو خبری از فلز نیست، پس همان برچسب پشتی دستگاه، نقش اصلی را در یک اتصال ایمن برقرار می‌کند. از آنجایی هم که وزن ۳۶ گرمی بسیار سبک است، تقریبا هیچ نگرانی بابت افتادن نخواهید داشت، مگر آنکه به دفعات زیاد محل این دانگل را عوض کرده و به مرور خاصیت چسبندگی پشت را از دست بدهد.

برای برقراری مکالمه هم کار ساده‌ای پیش روی شما قرار دارد و البته در این زمان بهترین مکان، همان فرمان خودروست چرا که سر و صدای محیط اطراف ممکن است کمی بر روی کیفیت مکالمه شما تاثیر منفی بگذارد و نبایستی انتظار یک سستم مالتی مدیای پیشرفته مانند مرسدس بنز را از این کوچک سیاه پوش داشت!

سخن پایانی

تسکو BT 102 یک کالای کوچک، سبک و جمع و جور است که کارایی و استفاده از آن پیچیدگی خاصی ندارد. در بازار محصولات بسیار زیاد و مشابهی را می‌توان مشاهده کرد که از نظر کارکرد، شباهت زیادی با آن داشته اما از منظر کیفیت، می‌توانند فاصله زیادی داشته باشند.

تجربه استفاده ما از این محصول مناسب بود و از آن جایی که بهای ۷۰ هزار تومانی برای این تولید کننده ایرانی رقمی بسیار مناسب و رقابتی محسوب می‌شود، توصیه می‌کنیم اگر به یک دانگل بلوتوث جهت مدرن کردن سیستم صوتی خود احتیاج دارید، BT 102 را یکی از گزینه‌های خریدتان در نظر بگیرید.

نوشته بررسی دانگل بلوتوث تسکو BT 102: مدرن باش! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی دانگل بلوتوث تسکو BT 102: مدرن باش!

به احتمال زیاد تا به حال با دانگل بلوتوث کار کرده‌اید، محصولاتی که قادر هستند تا دستگاه‌های مختلف را مجهز به ارتباط بی‌سیم کرده و به سبب ارتباط وسایلی چون اسمارت‌فون به آن‌ها، از قابلیت‌های مدرن‌تری بهره بگیرند.

شرکت تسکو، به عنوان یکی از بازیگران اصلی در لوازم جانبی موبایل و کامپیوتر در کشور، محصولی با عنوان BT 102 روانه بازار کرده که بر روی جعبه‌اش، عنوان CAR Kit هم دیده می‌شود، بدین معنا که هدف اصلی این دانگل بلوتوثی، استفاده در خودرو است،‌ اگرچه می‌توان از آن بر روی سایر دستگاه‌ها نیز استفاده کرد.

در ادامه قصد داریم تا این تولید تسکو را از نزدیک بررسی کرده و به قابلیت‌ها و کاربردهایش نگاه دقیق‌تری بیندازیم.

طراحی و ظاهر

تسکو BT 102 در یک جعبه کوچک با رنگ بندی سفید و صورتی قرار گرفته، وقتی آن را باز کنید، به دستگاه گرد و سیاهی برخورد می‌کنید که دو سیم مشکی از انتهایش خارج شده و شاید کمی شما را به یاد گوشی‌های دکتر در شنیدن ضربان قلب بیندازد!

سبکی محصول در همان ابتدا نشان می‌دهد که خبری از باتری در بطنش نیست و البته همین امر به جابجایی راحت و ساخت جمع و جورش کمک می‌کند. بر روی این دایره مشکی، ۵ کلید قرار گرفته‌اند که شامل جلو و عقب کردن تِرَک موسیقی، کم و زیاد کردن صدا به همراه اتصال مکالمه است. BT 102 از پلاستیک ساخته شده اما کیفیت آن قابل قبول بوده و ایراد خاصی نمی‌توان بر ظاهرش گرفت.

دو سیمی که از انتهای دستگاه خارج شدند، یکی برای اتصال به ورودی AUX جهت انتقال صدا بوده و دیگری از USB به منظور تامین برق بهره می‌گیرد. در پشت هم یک سطح گرد با قابلیت چرخش وجود دارد و می‌توانید دستگاه را با برداشتن برچسب رویش بر روی هر سطحی چسبانده و یا با کمک آهنربای تعبیه شده، آن را بر روی سطوح فلزی متصل کنید. این دانگل بلوتوثی قابلیت جدا شدن از آن را هم دارد. در هنگام روشن شدن، کلیدها با بک گراندی آبی روشن شده و جذابیت محصول را بیشتر می‌کنند.

در کل بایستی طراحی BT 102 را ساده و در عین حال کارآمد توصیف کرد. طول سیم‌ها هم در حدی است که نه خیلی بلند بوده که دست و پا گیر شود و نه آن قدر کوتاه که مجبور شوید تا رابط مجزایی را جهت افزایش طولش به آن متصل کنید.

کاربرد

BT 102 کارایی ساده و در عین حال کارامدی دارد، البته برای کسانی که وسایل مدنظرشان به بلوتوث به‌صورت پیش فرض مجهز نیست؛ وگرنه چه دلیلی دارد که این دستگاه را با کارایی مشابه استفاده کنند؟!

شاید اصلی‌ترین کاربرد ساخته تسکو، به خودروهایی مرتبط شود که ضبط آن‌ها از موهبت بلوتوث محروم بوده و برای اتصال گوشی به اسپیکر و پخش موسیقی دلخواه، راننده یا مجبور به هزینه زیاد جهت تغییر سیستم صوتی ماشینش می‌شود و یا از وسایل نه چندان کارآمدی چون FM Transmitter استفاده می‌کند.

با استفاده از BT 102، شما می‌توانید به‌راحتی موسیقی را از طریق گوشی به اسپیکرهای خودرو منتقل کرده و به آن گوش دهید. از طرفی یک قابلیت خوب همچون مکالمه با اسمارت‌فون از طریق بی‌سیم هم فراهم می‌شود، بدین شکل که در صورت تماس با شما، با فشردن کلید وسط این دانگل گرد، اتصال برقرار شده و با کمک میکروفن موجود بر روی دستگاه، می‌توانید به صحبت کردن بپردازید.

برای تغییر موسیقی و یا کم و زیاد کردن صدا هم نیازی نیست حتما به سراغ گوشی خودتان بروید، کلیدهای موجود بر روی BT 102 که با بک گراند آبی به‌خوبی مشخص هستند، در این امر شما را یاری می‌رسانند.

البته بایستی بدانید کاربرد محصول تسکو فقط برای خودرو نیست، شما قادر هستید به کمک آن، یک سینمای خانگی و یا اسپیکرهای معمولی را هم تبدیل به نمونه‌ای بی‌سیم کرده و از اتصال وایرلس آن با گوشی، تبلت و حتی لپ‌تاپ‌تان لذت ببرید.

عملکرد

از آنجایی که BT 102 باتری داخلی ندارد، بایستی کابل USB همیشه به منبع شارژ متصل باشد. حال این منبع می‌تواند شارژر فندکی خودرو، پاور بانک، خروجی USB لپ‌تاپ و یا سینمای خانگی هم باشد. کابل 3.5 میلی‌متری به محل AUX که ورودی صداست و در اکثر اسپیکرها و ضبط‌ها حضور فعالی دارد، متصل شده و عملیات انتقال صدا به همین راحتی صورت می‌پذیرد.

در بررسی که ما در خودرو انجام دادیم، ابتدا به سرعت BT 102 در گوشی شناسایی و عملیات اتصال صورت پذیرفت. با هر بار روشن شدن مجدد، این دانگل سیاه پوش خیلی سریع خودش را دوباره به گوشی معرفی کرده و پیوندشان برقرار می‌شد! شارژ را از طریق فندکی خودرو تامین کرده و اتصال AUX نیز انجام گرفت. نتیجه کلی این ارتباط، بسیار خوب و رضایت بخش بود. هر آن چیزی که در گوشی پخش می‌شد، حال قادر به شنیدن از اسپیکرهای خودرو بودیم و با عملگرهای موجود بر روی BT 102 نیز به خوبی تغییر در آهنگ یا صدا را انجام می‌دادیم.

شما می‌توانید این دانگل را بر روی فرمان، کنسول میانی و یا داشبورد نصب کنید و از آنجایی که معمولا در این اجزای خودرو خبری از فلز نیست، پس همان برچسب پشتی دستگاه، نقش اصلی را در یک اتصال ایمن برقرار می‌کند. از آنجایی هم که وزن ۳۶ گرمی بسیار سبک است، تقریبا هیچ نگرانی بابت افتادن نخواهید داشت، مگر آنکه به دفعات زیاد محل این دانگل را عوض کرده و به مرور خاصیت چسبندگی پشت را از دست بدهد.

برای برقراری مکالمه هم کار ساده‌ای پیش روی شما قرار دارد و البته در این زمان بهترین مکان، همان فرمان خودروست چرا که سر و صدای محیط اطراف ممکن است کمی بر روی کیفیت مکالمه شما تاثیر منفی بگذارد و نبایستی انتظار یک سستم مالتی مدیای پیشرفته مانند مرسدس بنز را از این کوچک سیاه پوش داشت!

سخن پایانی

تسکو BT 102 یک کالای کوچک، سبک و جمع و جور است که کارایی و استفاده از آن پیچیدگی خاصی ندارد. در بازار محصولات بسیار زیاد و مشابهی را می‌توان مشاهده کرد که از نظر کارکرد، شباهت زیادی با آن داشته اما از منظر کیفیت، می‌توانند فاصله زیادی داشته باشند.

تجربه استفاده ما از این محصول مناسب بود و از آن جایی که بهای ۷۰ هزار تومانی برای این تولید کننده ایرانی رقمی بسیار مناسب و رقابتی محسوب می‌شود، توصیه می‌کنیم اگر به یک دانگل بلوتوث جهت مدرن کردن سیستم صوتی خود احتیاج دارید، BT 102 را یکی از گزینه‌های خریدتان در نظر بگیرید.

نوشته بررسی دانگل بلوتوث تسکو BT 102: مدرن باش! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی دانگل بلوتوث تسکو BT 102: مدرن باش!

به احتمال زیاد تا به حال با دانگل بلوتوث کار کرده‌اید، محصولاتی که قادر هستند تا دستگاه‌های مختلف را مجهز به ارتباط بی‌سیم کرده و به سبب ارتباط وسایلی چون اسمارت‌فون به آن‌ها، از قابلیت‌های مدرن‌تری بهره بگیرند.

شرکت تسکو، به عنوان یکی از بازیگران اصلی در لوازم جانبی موبایل و کامپیوتر در کشور، محصولی با عنوان BT 102 روانه بازار کرده که بر روی جعبه‌اش، عنوان CAR Kit هم دیده می‌شود، بدین معنا که هدف اصلی این دانگل بلوتوثی، استفاده در خودرو است،‌ اگرچه می‌توان از آن بر روی سایر دستگاه‌ها نیز استفاده کرد.

در ادامه قصد داریم تا این تولید تسکو را از نزدیک بررسی کرده و به قابلیت‌ها و کاربردهایش نگاه دقیق‌تری بیندازیم.

طراحی و ظاهر

تسکو BT 102 در یک جعبه کوچک با رنگ بندی سفید و صورتی قرار گرفته، وقتی آن را باز کنید، به دستگاه گرد و سیاهی برخورد می‌کنید که دو سیم مشکی از انتهایش خارج شده و شاید کمی شما را به یاد گوشی‌های دکتر در شنیدن ضربان قلب بیندازد!

سبکی محصول در همان ابتدا نشان می‌دهد که خبری از باتری در بطنش نیست و البته همین امر به جابجایی راحت و ساخت جمع و جورش کمک می‌کند. بر روی این دایره مشکی، ۵ کلید قرار گرفته‌اند که شامل جلو و عقب کردن تِرَک موسیقی، کم و زیاد کردن صدا به همراه اتصال مکالمه است. BT 102 از پلاستیک ساخته شده اما کیفیت آن قابل قبول بوده و ایراد خاصی نمی‌توان بر ظاهرش گرفت.

دو سیمی که از انتهای دستگاه خارج شدند، یکی برای اتصال به ورودی AUX جهت انتقال صدا بوده و دیگری از USB به منظور تامین برق بهره می‌گیرد. در پشت هم یک سطح گرد با قابلیت چرخش وجود دارد و می‌توانید دستگاه را با برداشتن برچسب رویش بر روی هر سطحی چسبانده و یا با کمک آهنربای تعبیه شده، آن را بر روی سطوح فلزی متصل کنید. این دانگل بلوتوثی قابلیت جدا شدن از آن را هم دارد. در هنگام روشن شدن، کلیدها با بک گراندی آبی روشن شده و جذابیت محصول را بیشتر می‌کنند.

در کل بایستی طراحی BT 102 را ساده و در عین حال کارآمد توصیف کرد. طول سیم‌ها هم در حدی است که نه خیلی بلند بوده که دست و پا گیر شود و نه آن قدر کوتاه که مجبور شوید تا رابط مجزایی را جهت افزایش طولش به آن متصل کنید.

کاربرد

BT 102 کارایی ساده و در عین حال کارامدی دارد، البته برای کسانی که وسایل مدنظرشان به بلوتوث به‌صورت پیش فرض مجهز نیست؛ وگرنه چه دلیلی دارد که این دستگاه را با کارایی مشابه استفاده کنند؟!

شاید اصلی‌ترین کاربرد ساخته تسکو، به خودروهایی مرتبط شود که ضبط آن‌ها از موهبت بلوتوث محروم بوده و برای اتصال گوشی به اسپیکر و پخش موسیقی دلخواه، راننده یا مجبور به هزینه زیاد جهت تغییر سیستم صوتی ماشینش می‌شود و یا از وسایل نه چندان کارآمدی چون FM Transmitter استفاده می‌کند.

با استفاده از BT 102، شما می‌توانید به‌راحتی موسیقی را از طریق گوشی به اسپیکرهای خودرو منتقل کرده و به آن گوش دهید. از طرفی یک قابلیت خوب همچون مکالمه با اسمارت‌فون از طریق بی‌سیم هم فراهم می‌شود، بدین شکل که در صورت تماس با شما، با فشردن کلید وسط این دانگل گرد، اتصال برقرار شده و با کمک میکروفن موجود بر روی دستگاه، می‌توانید به صحبت کردن بپردازید.

برای تغییر موسیقی و یا کم و زیاد کردن صدا هم نیازی نیست حتما به سراغ گوشی خودتان بروید، کلیدهای موجود بر روی BT 102 که با بک گراند آبی به‌خوبی مشخص هستند، در این امر شما را یاری می‌رسانند.

البته بایستی بدانید کاربرد محصول تسکو فقط برای خودرو نیست، شما قادر هستید به کمک آن، یک سینمای خانگی و یا اسپیکرهای معمولی را هم تبدیل به نمونه‌ای بی‌سیم کرده و از اتصال وایرلس آن با گوشی، تبلت و حتی لپ‌تاپ‌تان لذت ببرید.

عملکرد

از آنجایی که BT 102 باتری داخلی ندارد، بایستی کابل USB همیشه به منبع شارژ متصل باشد. حال این منبع می‌تواند شارژر فندکی خودرو، پاور بانک، خروجی USB لپ‌تاپ و یا سینمای خانگی هم باشد. کابل 3.5 میلی‌متری به محل AUX که ورودی صداست و در اکثر اسپیکرها و ضبط‌ها حضور فعالی دارد، متصل شده و عملیات انتقال صدا به همین راحتی صورت می‌پذیرد.

در بررسی که ما در خودرو انجام دادیم، ابتدا به سرعت BT 102 در گوشی شناسایی و عملیات اتصال صورت پذیرفت. با هر بار روشن شدن مجدد، این دانگل سیاه پوش خیلی سریع خودش را دوباره به گوشی معرفی کرده و پیوندشان برقرار می‌شد! شارژ را از طریق فندکی خودرو تامین کرده و اتصال AUX نیز انجام گرفت. نتیجه کلی این ارتباط، بسیار خوب و رضایت بخش بود. هر آن چیزی که در گوشی پخش می‌شد، حال قادر به شنیدن از اسپیکرهای خودرو بودیم و با عملگرهای موجود بر روی BT 102 نیز به خوبی تغییر در آهنگ یا صدا را انجام می‌دادیم.

شما می‌توانید این دانگل را بر روی فرمان، کنسول میانی و یا داشبورد نصب کنید و از آنجایی که معمولا در این اجزای خودرو خبری از فلز نیست، پس همان برچسب پشتی دستگاه، نقش اصلی را در یک اتصال ایمن برقرار می‌کند. از آنجایی هم که وزن ۳۶ گرمی بسیار سبک است، تقریبا هیچ نگرانی بابت افتادن نخواهید داشت، مگر آنکه به دفعات زیاد محل این دانگل را عوض کرده و به مرور خاصیت چسبندگی پشت را از دست بدهد.

برای برقراری مکالمه هم کار ساده‌ای پیش روی شما قرار دارد و البته در این زمان بهترین مکان، همان فرمان خودروست چرا که سر و صدای محیط اطراف ممکن است کمی بر روی کیفیت مکالمه شما تاثیر منفی بگذارد و نبایستی انتظار یک سستم مالتی مدیای پیشرفته مانند مرسدس بنز را از این کوچک سیاه پوش داشت!

سخن پایانی

تسکو BT 102 یک کالای کوچک، سبک و جمع و جور است که کارایی و استفاده از آن پیچیدگی خاصی ندارد. در بازار محصولات بسیار زیاد و مشابهی را می‌توان مشاهده کرد که از نظر کارکرد، شباهت زیادی با آن داشته اما از منظر کیفیت، می‌توانند فاصله زیادی داشته باشند.

تجربه استفاده ما از این محصول مناسب بود و از آن جایی که بهای ۷۰ هزار تومانی برای این تولید کننده ایرانی رقمی بسیار مناسب و رقابتی محسوب می‌شود، توصیه می‌کنیم اگر به یک دانگل بلوتوث جهت مدرن کردن سیستم صوتی خود احتیاج دارید، BT 102 را یکی از گزینه‌های خریدتان در نظر بگیرید.

نوشته بررسی دانگل بلوتوث تسکو BT 102: مدرن باش! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی سامسونگ گلکسی واچ اکتیو ۲: رقیب واقعی برای اپل واچ

با آنکه سال‌های نسبتا زیادی از ورود ساعت‌های هوشمند به بازار می‌گذرد، اما این گجت‌ها به اندازه تلفن‌های همراه جذابیت نداشتند و البته از سوی دیگر، مانند تبلت‌ها تبدیل به یک دستگاه فراموش شده هم نشده‌اند! در واقع ساعت هوشمند جذاب است اما به همان اندازه خودش! یک کاربر ارتقای زیادی را در این گجت‌ها شاهد نیست و به‌راحتی می‌توان با یک اسمارت واچ تا سه چهار سال بدون نیاز به داشتن یک نمونه جدید، سپری کرد.

در وادی تولید ساعت‌های هوشمند، سازندگان را می‌توان به دو دسته معتبرها و غیر معتبرها (محترمانه فیک سازها) تقسیم بندی کرد. شرکت‌هایی چون سامسونگ، اپل، هواوی و… می‌سازند و ابداع می‌کنند و ده‌ها نام ناآشنا و اکثرا چینی دیگر، تقلید کرده و با کیفیت پایین‌تر، امکانات کم‌تر و قیمت‌های بسیار نازل‌تر، اسمارت واچ‌هایی بسیار شبیه به مشهورها را تولید و روانه بازار می‌کنند.

اکنون به‌نظر می‌رسد تمامی کمپانی‌ها در زمینه تولید یک اسمارت‌واچ فعالیت دارند و در این میان گوگل، پلتفرم موردنیاز اسمارت‌واچ‌های ساخت سایر شرکت‌ها را تولید می‌کند. با این‌حال مدت‌هاست که اپل عنوان برترین تولیدکننده اسمارت‌واچ‌ را در اختیار دارد. سامسونگ با عرضه گلکسی واچ اکتیو 2 قصد دارد اپل را به چالش بکشد. این اسمارت‌واچ جدید و زیبا از قابلیت ردیاب خواب داخلی، ردیاب پیشرفته فعالیت‌ها و یک حسگر ECG جهت تشخیص فیبریلاسیون دهلیزی برخوردار است. البته بایستی خاطرنشان کرد که مشخصه آخر در زمان عرضه گجت فعال نبوده و در آینده قابل دسترس می‌شود.

در زمینه طراحی، ساعت هوشمند سامسونگ با فاصله‌ای چشمگیر برنده میدان خواهد بود. این گجت حقیقتا همان اسمارت‌واچی است که اکثریت کاربران مایل به استفاده از آن هستند. WatchOS 6 اپل دارای قابلیت‌های ویژه‌ای است که سامسونگ هنوز از آن‌ها بی‌بهره است؛ اما گلکسی واچ اکتیو 2 کماکان یکی از معدود اسمارت‌‌واچ‌های اندرویدی بسیار جذاب برای مشتریان به‌شمار می‌آید. سازگاری با سیستم‌عامل iOS یکی از نقاط قوت گلکسی واچ اکتیو 2 محسوب می‌شود؛ لذا در صورت تمایل به رهایی از محدودیت‌های یک پلتفرم خاص، سیستم‌عامل Tizen OS اسمارت‌واچ سامسونگ در مقایسه با Wear OS شرکت گوگل گزینه مناسب‌تری به‌شمار می‌رود.

قیمت‌گذاری و زمان عرضه

گلکسی واچ اکتیو 2 از روز 27 سپتامبر در دسترس مشتریان قرار گرفته است. قیمت‌گذاری مدل 40 میلی‌متری ورژن بلوتوثی این ساعت با بدنه آلومینیومی معادل 279 دلار است و مدل بزرگ‌تر 44 میلی‌متری نیز 299 دلار قیمت دارد. قیمت‌گذاری مدل استیل ضدزنگ از 379 دلار آغاز می‌شود. مشتریان به منظور بهره‌مندی از اتصال مبتنی بر سیم‌کارت ناچارا بایستی مبلغ 429 دلار را پرداخت نمایند. بعلاوه سامسونگ مدل ویژه‌ای از این ساعت تحت عنوان Under Armour را به‌همراه افزونه یکپارچه MapMyRun و با برچسب قیمتی 309 دلاری روانه بازار می‌کند. این ساعت در نسخه 40 میلی‌متری توسط دفتر سامسونگ ایران در اختیار ما قرار گرفته تا برای شما از نزدیک بررسی کنیم.

مشخصات

فهرست مشخصات گلکسی واچ اکتیو 2 به شرح زیر است:

  • شارژدهی باتری: بین ۲۴ تا ۶۰ ساعت؛ بسته به میزان فعالیت و تنظیمات نمایشگر ساعت
  • ابعاد: 40 و 44 میلی‌متری
  • رنگ‌بندی: نقره‌ای، مشکی و صورتی-طلایی به‌صورت ترکیبی
  • سیستم‌عامل: تایزن همراه با رابط کاربری One UI
  • ظرفیت حافظه جهت ذخیره‌سازی فایل‌های موسیقی: 4 گیگابایت (با قابلیت پخش آفلاین از سرویس اسپاتیفای)
  • مقاومت در برابر آب‌خوردگی تا فشار حداکثر 5 اتمسفر (قابلیت استفاده در استخر)
  • برخورداری از GPS داخلی
  • پشتیبانی از اتصال LTE در مدل 429 دلاری
  • نمایشگر ضربان قلب
  • پشتیبانی از سرویس پرداخت همراه موسوم به سامسونگ پی
  • بهره مندی از حسگر ECG که مدتی پس از عرضه محصول فعال خواهد شد

طراحی

گلکسی واچ اکتیو 2 یکی از زیباترین اسمارت‌واچ‌های عرضه شده به بازار تا به امروز محسوب می‌شود. این گجت دقیقا همانند اپل واچ سری 5 در 2 اندازه مختلف 40 و 44 میلی‌متری عرضه شده است، اما نمایشگر دایروی‌شکل محصول سامسونگ (در مقایسه با نمایشگر مربعی‌شکل اپل واچ) از هماهنگی بیش‌تری با ساعت‌های سنتی برخوردار است.

نمای کلی دستگاه بسیار شیک و زیباست و با وجود بندهای چرمی باکیفیت، کاربر بدون کوچک‌ترین نگرانی می‌تواند از گلکسی واچ اکتیو 2 استفاده کرده و در جشن‌ها یا مراسم‌های رسمی شرکت کند. این در حالی‌ست که استفاده از اپل واچ برای حضور در چنین مراسم‌هایی چندان جالب نیست!

سامسونگ ساعت هوشمند خود را با 3 رنگ‌آمیزی متفاوت شامل نقره‌ای، مشکی و صورتی‌طلایی، کیس آلومینیومی و بندهای فلورولاستومر ارایه نموده است. مدل گران‌قیمت‌تر استیل ضد زنگ نیز در رنگ‌های نقره‌ای، مشکی و طلایی همراه با بندهای چرمی روانه بازار می‌شوند. تنها مدل استیل ضد زنگ از قابلیت اتصال LTE برخوردار است. نمونه‌ای که در اختیار ما بود، مدل 40 میلی‌متری ورژن بلوتوثی گلکسی واچ اکتیو 2 با رنگ صورتی-طلایی و بندهای اسپورت به رنگ صورتی متمایل به گل‌بهی بود که طراحی آن رضایت بخش است، البته مخاطب آن شاید بیشتر از همه، بانوان عزیز باشند‍! بندهای ساعت بسیار راحت بوده و کاربران با بستن ساعت هنگام خواب نیز هیچ‌گونه مزاحمتی را تجربه نخواهند کرد. به‌علاوه این بندها در هنگام دویدن کاربر کاملا محکم هستند و باعث بروز حساسیت‌های پوستی نخواهند شد.

گلکسی واچ اکتیو 2 در زمینه طراحی واچ فیس‌ها نیز گزینه‌های سفارشی بیش‌تری را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. اکنون کاربران تنها بایستی با استفاده از اپلیکیشن گلکسی واچ، عکس‌های موردنظر خود را ثبت نموده و سپس از میان الگوهای واچ فیس با رنگ‌های مکمل یکی را انتخاب کنند. در این میان برخی واچ فیس‌های کاربردی‌ با قابلیت افزودن جلوه‌هایی نظیر ارقام دیجیتالی رنگی احتمالا جذاب‌تر خواهند بود. اما ظاهرا سامسونگ از الگوی اسمارت‌واچ‌های Kate Spade کمپانی Fossil الهام گرفته است. این ساعت‌ها با هدف شخصی‌سازی هرچه بیش‌تر واچ فیس‌ها، امکانات جالب مشابهی را در اختیار کاربران قرار می‌دهند.

نمایشگر همیشه روشن با تنظیمات اختیاری

نمایشگر همیشه روشن یکی از مشخصه‌های بارز اپل واچ سری 5 به‌شمار می‌رود. با این‌حال به‌کارگیری مشخصه مذکور در ساعت‌های هوشمند سامسونگ موضوع جدیدی نیست. گلکسی واچ اکتیو 2 در صورت تمایل کاربر مجهز به یک نمایشگر همیشه روشن است. بدین‌ترتیب کاربران با تغییر تنظیمات نمایشگر و خاموش نگاه داشتن آن تا زمان حرکت مچ دست می‌توانند مدت شارژدهی باتری ساعت خود را افزایش دهند.

بزرگ‌ترین تغییر اعمال شده در نمایشگر جدید ساعت به اضافه شدن یک حاشیه چرخان دیجیتالی مربوط می‌شود. اسمارت‌واچ‌های قدیمی‌تر سامسونگ به کاربران اجازه می‌دادند تا از طریق چرخاندن فیزیکی حاشیه ساعت به پیمایش در رابط کاربری بپردازند. اما سامسونگ از به‌کارگیری این مشخصه در گلکسی واچ اکتیو صرف‌نظر کرد. دومین نسل گلکسی واچ اکتیو از ابزار پیمایش دیجیتالی برخوردار است. بدین‌ترتیب کاربران با کشیدن انگشتان خود بر روی لبه نمایشگر قادر به پیمایش در میان صفحات، ویجت‌ها، واچ فیس‌ها و تعویض آن‌ها خواهند بود. این روش در مقایسه با پیمایش یا حرکت معمول کمی سریع‌تر است؛ اما بسیار حساس بوده و شما را به مکانی بسیار دورتر از موقعیت موردنظر هدایت می‌کند!

عدم دسترسی به مشخصه ECG در زمان عرضه

سامسونگ با به‌کارگیری حسگر الکتروکاردیوگرام در گلکسی واچ اکتیو 2 مستقیما اپل را هدف قرار داده است. اپلیکیشن ECG مخصوص اپل واچ‌های سری 4 در سال گذشته و کمی پس از عرضه این گجت‌ها منتشر شد. اکنون سامسونگ نیز از این رویکرد تبعیت کرده و گلکسی واچ اکتیو 2 در زمان عرضه از این مشخصه بی‌بهره است. سال گذشته، اپل چندین ماه پس از عرضه چهارمین نسل ساعت‌های هوشمند خود، مشخصه ECG را بر روی آن‌ها فعال کرد و اکنون اپل واچ سری 5 به‌همراه حسگر ECG فعال در اختیار مشتریان قرار می‌گیرد.

هنوز مشخص نیست که اپلیکیشن ECG سامسونگ چه زمانی آماده عرضه خواهد بود. غول کره‌ای به منظور کسب مجوز ارایه مشخصه ECG بایستی داده‌های خود را به سازمان غذا و دارو ایالات‌متحده (FDA) ارسال نموده و توانایی حسگر خود در زمینه تشخیص دقیق فیبریلاسیون دهلیزی را اثبات نماید. سامسونگ اعلام کرده که در راستای انجام مطالعات با تعدادی از موسسه‌های تحقیقاتی همکاری می‌کند.

عملکرد فوق‌العاده در زمینه تناسب اندام و ردیابی فعالیت‌ها

سامسونگ مشخصه جدید مربی‌گری دویدن را به گلکسی واچ اکتیو 2 اضافه نموده است. این قابلیت به کاربران امکان می‌دهد تا به منظور بهبود استقامت یا ارتقاء سرعت دویدن خود از 7 برنامه ورزشی مختلف استفاده کنند. کلیه راهنمایی‌ها به‌صورت صوتی و از طریق اسپیکر ساعت یا هدفون‌های بلوتوثی متصل شده به آن پخش می‌شوند. به‌عنوان مثال هنگام نیاز به کاهش یا افزایش سرعت دویدن، ساعت شروع به لرزش خواهد کرد.

راهنمایی‌های برنامه برای افزایش سرعت دویدن بسیار مفید هستند؛ چرا که هنگام دویدن با سرعتی پایین‌تر از سقف ممکن اعلام می‌شوند. فعالیت 40 دقیقه‌ای شامل 5 دقیقه گرم کردن و خنک کردن بدن است و در صورت افزایش بیش‌ازاندازه سرعت دویدن، اعلان کاهش سرعت پخش می‌شود. البته به منظور اطلاع از میزان کارآیی این برنامه‌ها در بلندمدت بایستی برای مدت بیش‌تری از آن‌ها استفاده کنیم.

از دیگر قابلیت‌های این ساعت هوشمند که بایستی انتظارش را نیز داشت، ضد آب بودن آن و استفاده از استاندارد IP68 است. حد تحمل ساعت در شنا کردن، 5 اتمسفر در نظر گرفته شده که به معنی شنا تا عمق 50 متری است. البته این عدد در شرایط ایده‌آل و آب شیرین اندازه گیری می‌شود و اگر قصد غواصی با گلکسی واچ اکتیو 2 را دارید، توصیه می‌کنیم آن‌قدرها هم در عمق آب غوطه‌ور نشوید و اگر به فکر ساعت‌تان نیستید، به پولی که پرداخته‌اید فکر کنید!

شارژدهی باتری متوسط برای یک اسمار‌ت‌واچ

با یک نوبت شارژ مدل بلوتوثی گلکسی واچ اکتیو 2، این گجت برای مدت حدودا 2.5 روز قابل استفاده خواهد بود. در صورت استفاده از مشخصه‌های ردیاب فعالیت و نمایشگر همیشه روشن این زمان به‌ترتیب به 48 و 24 ساعت تقلیل خواهد یافت. بنابراین شارژدهی باتری در مقایسه با اپل واچ سری 5 اندکی طولانی‌تر است. شارژدهی اسمارت‌واچ اپل در حالت نمایشگر همیشه روشن حدودا برابر با 18 ساعت است. سامسونگ ادعا کرده که ورژن LTE بسته به سایز ساعت خریداری شده توسط شما، با یک نوبت شارژ بین 24 تا 36 ساعت دوام خواهد آورد.

فعالیت دویدن از طریق فعال‌سازی GPS داخلی و با دقتی بالا مورد بررسی قرار گرفت؛ اقدامی که بر میزان مصرف شارژ باتری تاثیر به‌سزایی دارد. به‌دنبال فعالیت 40 دقیقه‌ای در این‌حالت، شارژ باتری از 55 درصد به 30 درصد رسید.

با این‌حال در صورت اهمیت فوق‌العاده طول عمر باتری برای کاربر، وی قادر به کنترل کلیه فاکتورهای فوق خواهد بود. بدیهی است که نمایشگر همیشه روشن و برخی امکانات مرتبط با ردیابی فعالیت‌ها در تخلیه سریع شارژ باتری موثر هستند و بهره‌گیری از آن‌ها نیز چندان ضروری به‌نظر نمی‌رسد.

با این‌حال سرعت شارژ باتری ساعت کمی پایین‌تر از حدانتظار است. اتصال 30 دقیقه‌ای ساعت به شارژر، میزان شارژ آن‌را تنها 39 درصد افزایش می‌دهد و شارژ کامل باتری حدودا 1.5 ساعت زمان خواهد برد. در صورت استفاده از شارژ شبانه، چنین وضعیتی مناسب به‌نظر می‌رسد؛ اما برای شارژ سریع ساعت در اوقات صبح و پیش از آغاز فعالیت چندان ایده‌آل نیست، اگر هم آن را از طریق متصل کردن به درگاه لپ‌تاپ بخواهید شارژ کنید، این زمان تا 2.5 ساعت نیز افزایش خواهد یافت.

عملکرد محدود اما روبه پیشرفت Tizen OS و اپلیکیشن‌های آن

اپ استور سیستم‌عامل تایزن سامسونگ از تنوع گزینه‌ای محدودتر نسبت به اپل واچ برخوردار است؛ با این‌حال سامسونگ بر روی ارتقای کارایی اپلیکیشن‌های خود کار می‌کند. گلکسی واچ اکتیو 2 با پشتیبانی از سرویس توئیتر امکان ارسال مستقیم توئیت، لایک کردن و ری‌توئیت را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. به‌علاوه کاربران قادر به تماشای کلیپ‌های یوتیوب خواهند بود. متاسفانه هیچ‌کدام از موارد فوق در رده موارد کاربری ایده‌آل برای یک اسمارت‌واچ قرار نمی‌گیرند و البته در کشور ما به‌صورت پیش فرض، کاربردی ندارند! تماشای کلیپ‌های یوتیوب بر روی نمایشگر کوچک ساعت عملا بی‌معناست و نوشتن توئیت یا گردش در شبکه اجتماعی توئیتر با استفاده از یک ابزار پوشیدنی نیز چندان عملی نیست. برخی اپلیکیشن‌ها نظیر نقشه، پیام‌رسان و تناسب‌اندام از جمله موارد ایده‌آل برای اسمارت‌واچ‌ها به‌شمار می‌روند و سامسونگ در واقع بر 2 مقوله نه‌چندان کاربردی تکیه کرده است.

اما Tizen OS دربردارنده برخی اسامی بزرگ و مفید شامل اسپاتیفای است که از قابلیت ذخیره‌سازی آفلاین موسیقی برای مشترکین ویژه پشتیبانی می‌کند (این مشخصه منحصرا در اختیار سامسونگ بوده و Wear OS و اپل واچ از آن بی‌بهره هستند). بعلاوه این سیستم‌عامل از اپلیکیشن‌های سلامت و تناسب‌اندام Strava و Under Armour شامل MapMyRun ،MyFitnessPal و Endomondo بهره می‌گیرد. نسخه ویژه‌ای از گلکسی واچ اکتیو 2 موسوم به Under Armour Edition نیز در آینده‌ای نزدیک و با قیمت‌گذاری 309 دلاری عرضه خواهد شد.

سخن پایانی

سامسونگ گلکسی واچ اکتیو 2 کلیه ساعت‌های مبتنی بر Wear OS را به حاشیه خواهد راند. به‌علاوه این گجت ثابت می‌کند که غول کره‌ای به‌دنبال رقابت و پیشی گرفتن از اپل است. سری گلکسی واچ با برخورداری از شارژدهی طولانی‌تر باتری، امکانات کاربردی و موردتایید موسسه FDA در حوزه سلامت، اپلیکیشن‌های مشهور بیش‌تر و ردیابی خواب با کیفیتی در حد و اندازه دستبند فیت‌بیت در واقع گجت اپلی را به چالش خواهد کشید.

در حال حاضر سامسونگ کماکان پشت سر اپل حرکت می‌کند؛ اما حداقل می‌توان گفت که غول کره‌ای تمام تلاش خود را به‌کار بسته است. بنابراین چنان‌چه به‌دنبال یک اسمارت‌واچ اندرویدی هستید؛ در این‌صورت گلکسی واچ اکتیو 2 یکی از گزینه‌های ارزشمند برای خریدتان محسوب می‌شود.

نوشته بررسی سامسونگ گلکسی واچ اکتیو 2: رقیب واقعی برای اپل واچ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

مقایسه دوربین سامسونگ گلکسی نوت ۱۰ پلاس با هواوی P30 پرو

دوربین بخشی بسیار مهم در بین پرچم‌داران امروزی است که سازندگان تلاش زیادی دارند تا با افزودن قابلیت‌های ویژه به آن، برتری محصول خودشان را به رخ رقبا بکشند.

حال در این مقاله به سراغ دو پرچم‌دار جدید کمپانی‌های اول و دوم بازار یعنی سامسونگ و هواوی آمده‌ایم تا ببینیم در بخش عکاسی با دوربین اصلی خودشان، چه چیزی در چنته داشته و در شرایط مشابه، عملکرد کدام‌یک بهتر است. پیش از این مقایسه دوربین گلکسی S10 پلاس و هواوی P30 پرو را انجام داده بودیم و از آنجایی که گلکسی نوت 10 پلاس داغ‌ترین ساخته کره‌ای‌ها محسوب می‌شود، این فرصت ویژه را در اختیارش گذاشتیم تا این بار به رقابت با P30 پرو بپردازد.

هر دو گوشی یک سنسور اصلی دارند که برای محصول هواوی نمونه‌ای 40 مگاپیکسلی (خروجی تصویر 10 مگاپیکسلی) با F/1.6 و 27 میلی‌متری است. سنسور اصلی پرچم‌دار سامسونگ 12 مگاپیکسلی با دریچه دیافراگم متغیر F/1.5 تا F/2.4 بوده و 26 میلی‌متری است. سنسور دوم گوشی‌ها، اولترا واید بوده که در P30 پرو یک نمونه 20 مگاپیکسلی و در نوت 10 پلاس 16 مگاپیکسلی است. لنز دوربین سوم هم عنوان تله فوتو را یدک می‌کشد و برای چینی‌ها یک نمونه 8 مگاپیکسلی و برای کره‌ای‌ها 12 مگاپیکسلی است. هر دو هم یک دوربین کمکی با نام TOF دارند که به آن‌ها در تشخیص بهتر عمق کمک می‌کند.

گفتنی است که این رقابت تنها برای عکاسی و دوربین اصلی گوشی‌ها در 16 بخش مختلف لحاظ شده است. سعی کردیم تا قابلیت‌های دوربین‌ها را نیز تا حد امکان به چالش بکشیم. پیش از شروع به موارد زیر توجه داشته باشید.

  • هر دو گوشی مود دستی یا پرو هم دارند اما عکس‌هایی که ما گرفتیم همگی در حالت اتوماتیک است.
  • نسبت تصاویر برای هر دو گوشی در حالت 4 به 3 در عکاسی تنظیم شده است.
  • عکس‌ها به‌صورت توالی زمانی و در حالت‌های مختلف گرفته شده‌اند، ترتیب چینش عکس‌ها نیز دقیقا به همین صورت بوده است.
  • گزینه‌هایی چون HDR و فلاش هم به‌صورت خودکار تنظیم شده تا همان حالتی باشد که 90 درصد کاربران بهره می‌گیرند.
  • با حرکت ماوس و یا انگشت خود (در صفحات لمسی) بر روی عکس، می‌توانید تصاویر را با یکدیگر مقایسه کنید.

سوژه اول: گدان‌های زیاد!

برای سوژه اول یک سری گلدان که اکثرا دارای برگ‌های سبز رنگ بودند، برای مقایسه در نظر گرفتیم. گلکسی نوت به پر رنگ‌تر نشان دادن رنگ سبز علاقه بیشتری از خودش نشان داده اما در کل کیفیت هر دو عکس گرفته شده مناسب است.

سوژه دوم: تابلویی در روشنایی متوسط

تصویر این تابلو در اتاقی با نور متوسط گرفته شده است. پی30 پرو کنتراست بیشتری را در تصویر ایجاد کرده و نوت 10 پلاس تصویر را سافت‌تر گرفته است.

سوژه سوم: برگ‌های خربزه در نور کم

این گلدان‌هایی که می‌بینید در حال پرورش خربزه هستند! تصویر در تراسی با نور کم و ابتدای شب گرفته شده است. اگر احساس می‌کنید نور عکس‌ها خوب است، بیشتر از همه به‌خاطر توانمندی گوشی‌ها بوده اما به‌نظر می‌رسد که مقدار نویز در عکس هواوی کم‌تر است.

سوژه چهارم: دومینو

این مهره‌های دومینو را به دو حالت چیدم. ابتدا عکسی دسته جمعی انداختم که هر دو گوشی بک گراند را به خوبی تار کردند، مقدار رنگ کِرِم در نوت کمی بیشتر است. در تصویر دوم هم به سراغ حالت ماکرو رفتم که طبق پیش‌بینی، پی30 پرو ماکروی بسیار بهتری داشت و گوشی سامسونگ قادر نبود در فاصله بسیار نزدیک (در حدود 2 سانتی‌متر) فوکوس کند.

سوژه پنجم: اتاق نیمه تاریک

تصویر زیر در اتاقی نیمه تاریک گرفته شده که تنها منبع نوری آن، پنجره‌ای از اتاق کناری بود. هر دو گوشی محیط را روشن‌تر از آن چیزی که چشم مشاهده می‌کند، گرفتند. قضاوت بین تصاویر کمی سخت است اما به‌نظر می‌رسد کنتراست نوت بهتر بوده اما نویز در عکس پی30 پرو بالانس شده‌تر است.

سوژه ششم: اسباب بازی

این تصویر از اتاق شلوغ دخترم گرفته شده و تمرکز بر روی خانه سازی است. هر دو گوشی تصویر خوبی شکار کرده‌اند اما نوت کمی سایه روشن‌های بیشتری در تصویر انداخته که سبب می‌شود عکس شارپ‌تر به‌نظر برسد.

سوژه هفتم: آفتاب از پشت پنجره

در این اتاق، نور خورشید از پشت پنجره به داخل تابیده و شاید برخلاف تصور، اتاق در حالت پیش فرض زردی زیادی داشت. نوت 10 پلاس این رنگ زرد را تا حد زیادی حذف کرد و در مقابل پی30 پرو به آن کمی غلظت هم بخشید! عملکرد دوربین‌ها در این صحنه تفاوت زیادی با یکدیگر داشت و می‌توان گفت هیچ‌کدام آن چیزی که بود، به تصویر نکشیدند اما محصول هوای شباهت بیشتری با حالت اصلی سوژه داشت.

سوژه هشتم: سیاهی شب!

این تصویر در تاریکی زیاد و با فضای گسترده‌ای گرفته شده است. به‌نظر می‌رسد که همچنان محصولات سامسونگ در بخش عکاسی شب نتوانستند پیشرفت محسوسی داشته و با آنکه میزان f محصول هواوی بیشتر است ولی تصویر یک‌دست‌تر و بهتری گرفته است.

سوژه نهم: خوراکی‌های رنگارنگ!

هر دو گوشی سوژه‌ها را خوب گرفته و کار قضاوت دشوار است، اما به شخصه احساس می‌کنم که نوت 10 پلاس ترکیب رنگی بهتری را از آب در آورده است.

سوژه دهم: زوم تا نوک قله!

در اینجا هدف بیشتر نشان دادن توانایی زوم گوشی‌ها بوده و برج میلاد را انتخاب کردیم. حالت اول اولترا واید است، سپس نرمال 1x و بعد از آن زوم اپتیکال 2x، عکس چهارم 5x، تصویر پنجم 10x و آخرین شات 50x که با توجه به توانایی زوم بیشتر پی30 پرو، می‌توان نتیجه را حدس زد. اما نگاهی به رنگ‌بندی عکس‌های گرفته شده و آسمان نشان می‌دهد که سامسونگ تصاویر را طبیعی‌تر گرفته اما خب در زوم‌های بالا، حرف چندانی برای گفتن ندارد.

سوژه یازدهم: گل صورتی!

در همان صحنه از یک گل و حالت نزدیک هم عکسی شکار کردم. لازم به یادآوری است که عمل فوکوس در نوت 10 پلاس خیلی سخت انجام شد (شاید به‌خاطر آنکه گوشی نمونه اولیه بوده). در اینجا غلظت رنگ برای محصول سامسونگ کمی بیشتر است.

سوژه دوازدهم: اولترا واید

از یک فاصله ثابت از طریق دوربین اولترا واید عکسی گرفتیم. محصول سامسونگ لنز وایدتری داشته و جزئیات بیشتری را شکار کرده است. بالانس نوری هم به‌نظر می‌رسد که کفه ترازو را برای گوشی کره‌ای سنگین‌تر نشان می‌دهد.

سوژه سیزدهم: فضای باز

این تصویر با دوربین اصلی گرفته شده و حالت اولترا واید نیست. کنتراست در پی30 پرو بیشتر است که سبب شده نقاط تیره‌تر بیشتری در عکس وجود داشته باشد اما گوشی سامسونگ عکس یکنواخت و سافت‌تری گرفته است.

سوژه چهاردهم: عکس پرتره

یکی از نویسندگان عزیز افتخار عکس پرتره دادند. توانایی تفکیک سوژه با محیط پشتی در هر دو گوشی عالی است و حتی می‌توان میزان تاری را پس از گرفتن عکس تغییر داد اما به‌وضوح محصول هواوی غلظت سبز را زیاد کرده که تا حدی تصویر را مصنوعی نشان می‌دهد.

سوژه پانزدهم: انعکاس

این تصویر یکی از آن عکس‌هایی است که قضاوت درباره انتخاب عکاس برتر سخت است. هر دو به‌خوبی سوژه را شکار کرده‌اند، انعکاس تصویرشان نیز به زیبایی بر روی میز افتاده و چون نور محیط هم خوب بوده، عکس عاری از هرگونه نویزی است.

سوژه شانزدهم: حالت HDR

این عکس را در حالتی گرفتم که بک گراند سوژه بسیار روشن بود و هر دو گوشی مجبور بودند تا به‌صورت HDR عکس بگیرند. با آنکه نوت سوژه جلویی را روشن‌تر گرفته اما توازن روشنایی در محصول هواوی بهتر بوده و بنابراین عکس متوازن‌تری را به نمایش می‌گذارد.

کدام گوشی عکاس بهتری است؟

عکس‌ها به پایان رسید و مطمئنا با مقایسه این تعداد تصویر که سعی شده همگی در شرایط کاملا برابر گرفته شود، بهتر می‌توان درباره توانایی دوربین هر کدام به قضاوت نشست. البته باید اشاره کرد که هر دو پرچم‌دار مود عکاسی حرفه‌ای نیز دارند که کاربر می‌تواند با کمی صبر و حوصله بیشتر، عکس‌هایی را شکار کند که به واقعیت نزدیک‌تر بوده و کیفیت بهتری هم داشته باشند، کاری که قاعدتا ۹۰ درصد افراد در حالت عادی انجام نمی‌دهند!

حال با توجه به تصاویر گرفته شده، به‌نظر شما کدام گوشی عکاس بهتری است و اگر بخواهید صرفا برای دوربین یکی از این دو را انتخاب کنید، نظر شما به کدام پرچم‌دار نزدیک‌تر است؟!

نوشته مقایسه دوربین سامسونگ گلکسی نوت 10 پلاس با هواوی P30 پرو اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی بلندگوی قابل حمل تسکو TS 2355: حس خوب شنیدن آهنگ‌های قدیمی

تصور عمومی از بلندگوهای اکسترنال، دستگاه‌هایی چند تکه و بزرگ هستند که باید با سیم به کامپیوتر یا لپ‌تاپ متصل شده؛ همیشه روی میزکار قرار گرفته و قابل جابه‌جایی نباشند.

سال‌ها است که بلندگوهای قابل حمل و اصطلاحا پرتابل، این تصور عمومی را تغییر داده‌اند. بلندگوهای قابل حمل، در اندازه‌های کوچک و جمع‌وجور طراحی شده، با سیم و بی‌سیم به لپ‌تاپ، کامپیوتر، موبایل و تبلت متصل شده، نیازی به آداپتور و برق ندارند، همیشه همراه کاربر خواهند بود و جابه‌جایی آن‌ها ساده‌تر از بلندگوهای ثابت سنتی است.

حالا تصور کنید چنین بلندگویی با طراحی سنتی و چوبی، کاملا هماهنگ با دکوراسیون و میزکار شما ولی قیمت بسیار مناسب تولید شده است. اگر مشتاق شدید درباره چنین بلندگویی بیشتر بدانید؛ با سایت آی‌تی‌رسان همراه باشید تا به بررسی بلندگوی قابل حمل تسکو TS 2355 بپردازیم:

یک همه‌کاره روی میز شما

تسکو TS 2355 دستگاهی فراتر از یک بلندگوی ساده روی میز و کنار دست شماست. رادیو، میکروفون برای تماس صوتی، بلندگوی قابل حمل با قابلیت اتصال سیمی و بی‌سیم، پخش‌کننده حافظه فلش و کارت میکرو یواس‌بی، برخی از کارهایی هستند که این محصول برای شما انجام می‌دهد.

اجازه دهید ابتدا درباره مشخصات این اسپیکر صحبت کنیم و بعد سراغ طراحی‌ منحصربه‌فردش برویم. وزن این بلندگو ۵۰۰ گرم است. ابعاد آن هم ۱۴۸ در ۱۰۵ در ۱۱۰ میلی‌متر گزارش شده است. یعنی آن‌قدر سبک است که به راحتی از این طرف به آن طرف جابه‌جا شود و روی میز کار فضای زیادی اشغال نمی‌کند. به راحتی می‌توانید در موقع لزوم این بلندگو را از یک اتاق به اتاق دیگری و حتی از یک خانه به خانه دیگری ببرید. درگاه‌های این بلندگو اجازه می‌دهند در صورت نیاز، به پخش‌کننده خودرو هم نصب شود.

برای ارتباطات بی‌سیم از بلوتوث نسخه 5.0 پشتیبانی می‌کند که سریع‌ترین پروتکل ارتباطی برد نزدیک است. در کاتالوگ محصول نوشته شده فاصله‌ای ۱۰ متری را پشتیبانی می‌کند و باتری آن ۱۲۰۰ میلی‌آمپرساعتی از نوع لیتیومی است. این باتری ۲.۵ ساعته شارژ می‌شود ولی مدت زمان استندبای آن ۱۰۰ ساعت است.

توان اسمی این بلندگو ۴۰۰ وات ولی توان واقعی آن ۶ وات با وضوح صدای ۸۰ دسی‌بل است. دامنه فرکانسی صدای این بلندگو هم از ۶۰ هرتز تا ۱۸ کیلوهرتز متغیر خواهد بود.

درگاه‌ها و امکانات ارتباطی آن شامل یک درگاه USB 2.0، یک درگاه Micro USB برای شارژ باتری، جک ورودی AUX، شیار کارت حافظه و کلیدهای پاور و ریست است. البته، یک مجموعه کلید برای مدیریت رادیو و بلندگو در پنل رویی دستگاه تعبیه شده است و دکمه مدیریت حجم صدا به شکل چرخشی و آنالوگ طراحی شده است.

گفتنی است هنگامی‌که گوشی خود را به این اسپیکر متصل می‌کنید، در نقش هندزفری بی‌سیم بازی کرده و می‌توانید تماس‌های خودتان را با آن مدیریت کرده و حتی از طریق میکروفن تعبیه شده بر رویش، به آن‌ها پاسخ دهید. البته مراقب باشید که در یک پارتی گوشی شما زنگ نخورد چرا که احتمالا ده‌ها نفر به مکالمه شما به‌راحتی گوش خواهند داد!

طراحی کلاسیک و اداری

اولین نکته‌ای که بلندگوی TS 2355 تسکو را از سایر اسپیکرهای قابل حمل دیگر مجزا می‌کند؛ طراحی به سبک چوب و ست‌های اداری است. در نمای اول، بیشتر شبیه به یک جعبه جادویی یا رادیوی قدیمی است!

اگرچه، جنس بدنه اصلی آن کاملا از چوب نیست و یک روکش چوبی دارد؛ ولی طرح چوب قهوه‌ای بسیار دلنشین و زیباست. بهترین محصولی که می‌توانید روی یک میزکار چوبی و اداری قرار دهید و با دیگر اجزای میز هماهنگ کنید. به همین خاطر، به نظرم این بلندگو برای گیمرها، کاربرانی که طرفدار تم‌های ورزشکاری و فانتزی هستند؛ حداقل از نظر ظاهری مناسب نیست. در عوض، افرادی که دوستدار نوستالژی، موسیقی‌های کلاسیک، تم‌های اتوکشیده و طرح‌های سنتی هستند؛ عاشق طراحی این بلندگو می‌شوند.

درگاه‌های ارتباطی به همراه کلیدهای پاور و ریست در پنل پشتی چیده شده‌ و فضای بسیار کمی به این درگاه‌ها اختصاص داده شده است. این عیب طراحی، چندان بزرگ محسوب نمی‌شود یا برای کاربر دردسرآفرین نیست؛ ولی اگر بخواهید همزمان باتری بلندگو را شارژ کنید، کارت حافظه روی آن بزنید و یک کابل USB وصل کنید؛ راه دست زیادی ندارد.

کلید پاور هم خوش دست طراحی نشده و بسیار کوچک است. من هر بار مجبور می‌شدم با نوک ناخن بلندگو را روشن/خاموش کنم. هنگامی که بلندگو روشن می‌شود؛ یک چراغ LED آبی رنگ چشمک‌زن در همان بخش کناری کلید پاور شروع به کار می‌کند.

در هنگام شارژ باتری بلندگو هم چراغ LED دیگری دیده می‌شود که در ابتدا قرمز رنگ و پس از آن آبی رنگ می‌شود. کابل میکرو یواس‌بی برای شارژ باتری کوتاه است و احتمالا باید با کابل بزرگ‌تری تعویض شود. خوش‌بختانه، این روزها در هر خانه‌ای، یک کابل شارژ یواس‌بی دیده می‌شود.

کلید چرخشی مدیریت صدا به سبک کلیدهای ولوم رادیوهای قدیمی روی پنل جلویی خودنمایی می‌کند. کلیدهای رادیو، حرکت میان آهنگ‌ها، منو و Pause/Play در زیر کلید ولوم و در محیط آن چیده شده‌اند. کار کردن با کلید صدا ضمن اینکه بسیار راحت است؛ حس خوش‌آیندی هم به کاربر منتقل می‌کند.

در هنگام پخش موزیک از طریق بلوتوث، قاعدتا زیاد با کلید ولوم صدا کار ندارید و بیشتر با لپ‌تاپ یا موبایل صدا را تنظیم می‌کنید ولی در هنگام پخش موسیقی از روی کارت یا حافظه فلش USB، کلید ولوم حجم صدا کاربردی است. همین‌طور، کلیدهای عقب و جلو کردن آهنگ‌ها در هنگام استفاده از حافظه‌های فلش USB تعبیه شدند.

در زیر بلندگو، چهار پایه کوچک قرار دارد تا میان بدنه و سطح صاف میز یک فاصله حفظ شود. در پنل جلویی هم شاهد لوگوی تسکو در یک طرح مشبک هستیم. صدا از میان منافذ همین پنل مشبک بیرون می‌آید و در محیط پخش می‌شود؛ جنس آن هم از پلاستیک با نمای فلزی است. به همین دلیل در نهایت وزن این دستگاه حدود نیم کیلو شده است.

پخش موسیقی برای همسایه‌ها

کیفیت صدا، مهمترین انتظاری است که از هر بلندگویی داریم. در هنگام بررسی و ارزیابی کیفیت صدای بلندگوی قابل حمل تسکو، دو حس و درک متفاوت داشتیم. آهنگ‌های مختلفی در سبک‌های سنتی، کلاسیک، جاز، مدرن، پیانو، راک و حتی بی‌کلام در محل‌های مختلف و با فاصله‌هایی متفاوت شنیدیم.

حس اول ما، حجم صدای بسیار بالای این بلندگو در مقایسه با جثه و توان خروجی‌اش است. در حالی که توان واقعی تسکو TS 2355 حدود ۶ وات است ولی اگر کمی صدا را بلندتر کنید؛ انگار دارید برای یک محله موسیقی پخش می‌کنید!

نتایج ارزیابی‌های ما نشان می‌دهد در واحدهای آپارتمانی و مسکونی کوچک، غالب اوقات حجم صدا از نیمه هم کمتر خواهد بود تا برای گوش آزاردهنده نباشد. در حالی‌که بیشتر یک بلندگوی شخصی و رومیزی نشان می‌دهد؛ به راحتی می‌تواند حجم صدای یک میهمانی و مراسم دورهمی را تامین کند. اگر قصد خرید این بلندگو را داشتید؛ بهتر است همیشه مراقب حجم صدای آن باشید تا همسایه‌ها شاکی نشوند!

اما حس دوم ما درباره کیفیت صدای این بلندگو، تیز نبودن صدا و کمی بمی و عدم وضوح است. این بلندگو مقداری صدا را غیرشفاف و گرفته پخش می‌کند. گاهی اوقات تصور می‌کنید صدا از درون چاه یا لوله‌ای برای شما پخش می‌شود که توی ذوق خواهد زد. البته، کیفیت آهنگ در این کیفیت صدا بسیار تاثیرگذار است و خود سبک‌های مختلف موسیقی هم آن را تشدید می‌کنند. استریو نبودن بلندگو یا نداشتن باس در این کیفیت صدا بی‌تاثیر نیست.

درباره قدرت بی‌سیم بلندگو باید گفت همان محدود گفته شده در کاتالوگ یعنی ۱۰ متر را پشتیبانی می‌کند. فقط اگر مانعی سر راه ارتباط مستقیم سیگنال‌های دستگاه پخش‌کننده با بلندگو ظاهر شود؛ مثلا دیوار بتنی؛ نویزها و خش‌های صدا سریعا شنیده می‌شوند. بلندگویی نیست که بخواهید یک سوی سالن پذیرایی بگذارید و خودتان در سوی دیگر با فاصله زیاد از روی لپ‌تاپ یا موبایل موسیقی پخش کنید. البته؛ اگر کارت یا حافظه USB به آن متصل کنید؛ دیگر احتیاجی به قابلیت بلوتوث نخواهید داشت.

در آزمایش‌های مختلفی که از باتری این بلندگو صورت گرفت؛ حدود ۳ ساعت و نیم ساعت بدون برق کار خواهد کرد. البته، اگر حجم صدای بلندگو کمتر باشد و از بلوتوث استفاده نکنید؛ تا بالای ۵ ساعت شارژ باتری می‌دهد. مدت زمانی که طول می‌کشد تا باتری بلندگوی TS 2355 شارژ شود هم حدود ۲ ساعت است.

خاطرات قدیمی را زنده کنید

اگر قیمت حدود ۲۰۰ هزار تومانی این بلندگو را در نظر بگیریم؛ باید گفت تسکو TS 2355 بلندگویی با طراحی منحصربه‌فرد، کیفیت صدای رضایت‌بخش و امکانات فراتر از نیاز با بهایی بسیار اقتصادی است.

به نظر می‌رسد در هر خانه یا شرکتی نیاز به یک بلندگوی قابل حمل این‌چنینی باشد تا شنیدن موسیقی یا گوش دادن به رادیو و پخش صدا در محیط همیشه و همه‌جا سریعا امکان‌پذیر باشد. شاید اگر کنترل از راه دور، کلیدهای لمسی، رقص نور یا قابلیت اتصال میکروفن داشت؛ اسپیکری کامل‌تر می‌شد. یک دلیل برای نخریدن این بلندگو هست و ده دلیل برای خرید آن؛ از جمله هماهنگی و سازگاری با دکوراسیون‌های چوبی و کلاسیکی که افراد زیادی طرفدارشان هستند.

نوشته بررسی بلندگوی قابل حمل تسکو TS 2355: حس خوب شنیدن آهنگ‌های قدیمی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.