مقایسه ال‌جی G5 با آی‌فون ۶S Plus: نبرد بزرگان!

مقایسه ال‌جی G5 با آی‌فون ۶S Plus: نبرد بزرگان!

با سیزدهمین مسابقه از جام بزرگ آی‌تی‌رسان در خدمت شما هستیم. هر دو شرکت کننده پیش‌تر در مقابل حریفی از گروه خود قرار گرفته‌اند و به خوبی با چم و خم مسابقات آی‌تی‌رسان آشنا هستند. در این مسابقه ال‌جی با G5 به عنوان پرچم‌دار سال ۲۰۱۶ خود می‌بایست در مقابل آی‌فون ۶S Plus نماینده قدرتمند اپل قرار گیرد.


ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

با ورود دو بازیکن به زمین به مانند تمام مسابقات جام آی‌تی‌رسان دو شرکت کننده می‌بایست به تماشاچیان رخی نشان داده و با معرفی ویژگی‌های ظاهری خود دل کاربران را بربایند.

 

اگر نگاهی به ظاهر ال‌جی G5 داشته باشیم بدون شک در می‌یابیم که این محصول خاص و متفاوت است. از دو چشم تابه‌تایش گرفته تا طراحی عجیب و بسیار ساده بخش پشتی همگی یک چیز را فریاد می‌زند، پروژه صفر این بار برای ال‌جی رخداده است!

G4 برادر بزرگ‌تر G5 از بین تماشاچیان برمی‌خیزد و با نگاهی مهربانانه اندام برادر کوچک‌تر را می‌ستاید. حضور فلز در اولین پرچم‌دار ال‌جی زیبایی خاصی را برای این اسمارت‌فون به ارمغان آورده است. در بخش جلویی G5 به مانند همیشه شما می‌توانید یک نمایشگر (!)، دوربین جلو، اسپیکر و چند سنسور نامریی را مشاهده کنید. حاشیه‌ها در بخش جلویی از بالا و پایین نسبتا زیاد است اما در کناره ظرافت کار گوشی‌ساز را شاهد هستیم. در بخش پایینی هیچ دکمه سخت افزاری وجود ندارد و ال‌جی تنها به درج لوگوی خود در این قسمت اکتفا کرده است.

به بخش پشتی می‌رویم، در اینجا شاهد یک لنز بزرگ و دوگانه هستیم که نشان دهنده توجه زیاد ال‌جی به بخش عکاسی این اسمارت‌فون است، درست در زیر دوریین دوگانه می‌توانیم سنسور اثر انگشت را مشاهده کنیم که متاسفانه این بار با کلید‌های ولوم همراه نشده است. هم‌چنین خط جدا کننده بخش ماژولار را می‌توان به وضوح در بخش پایین مشاهده کرد. این قسمت را می‌توانید خیلی راحت و توسط یک کلید اختصاصی از بدنه جدا کنید. طراحی بخش پشتی G5 بسیار ساده صورت گرفته است، بنابراین هم‌چون اسلاف این پرچم‌دار شاهد دل‌ربایی نیستیم، این نارضایتی در سوکت تماشاچیان به وضوح قابل مشاهده است.

در بخش زیرین و کناری این اسمارت‌فون شاهد اصالت طراحی ال‌جی هستیم، بدون شک با دیدن ظرافت به کار رفته در طراحی این بخش بر می‌خیزید و برای ال‌جی دست می‌زنید. در بخش پایینی می‌توانید خروجی تک اسپیکر این اسمارت‌فون را درسمت چپ مشاهده کنید، در بخش وسط نیز ال‌جی پورت USB را قرار داده است که این بار از نوع C است!

با نگاهی به سمت بالا می‌توانیم جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و هم‌چنین سنسور مادون قرمز را مشاهده کنیم که همیشه یار و همراه پرچم‌داران ال‌جی بوده‌اند. در سمت راست دو ورودی کارت حافظه و سیم کارت مشاهده می‌شود و در سمت چپ کلیدهای ولوم را شاهد هستیم. حضور این دکمه‌ها در بخش راست تلفن‌همراه دسترسی به آن دو را راحت کرده است.

G5 شاید اولین محصول تمام فلزی ال‌جی باشد اما هنر این کمپانی در تلفیق بی نقص شیشه و فلز و هم‌چنین دوری جستن از خطوط آنتن به خوبی نمایان است. G5 از نظر ظاهری بی نقص نیست و راه زیادی را تا تکمیل شدن در پیش دارد اما مطمئنا برای اولین تجربه، کاملا موفق عمل کرده است.

در سمت دیگر زمین بازیکنی آمریکایی پا به میدان گذاشته است، با ورود این ورزشکار به میدان هیجانی عجیب در تماشاچیان ایجاد شده و اکثر هواداران آی‌فون سر از پا نمی‌شناسند. حال نوبت آی‌فون ۶S Plus رسیده است تا ظاهرش را به نمایش بگذارد. در بخش جلویی هم‌چون هر اسمارت‌فون دیگری می‌توانیم نمایشگر، دوربین جلو و اسپیکر را مشاهده کنیم. البته در محصولات اپل در بخش پایین از تک دکمه دایره‌ای هوم استفاده می‌شود که نقش اسکنر اثر انگشت را هم ایفا می‌کند.

در بخش پشتی یک سیب بزرگ گاز خورده، دوربین و فلاش LED مشاهده می‌شود. از دیگر اجزای این بخش از آی‌فون ۶S Plus می‌توان به خطوط آنتن اشاره کرد که هنوز علم راهی برای فرار از آن نیافته است. سادگی موجود در طراحی اپل برای اکثر کاربران لذت بخش است و معمولا در محافل سخن از روی زیبای آی‌فون زیاد شنیده می‌شود.

در بخش زیرین این اسمارت‌فون به خوبی می‌توانیم زیبایی طراحی اپل را مشاهده کنیم، ظاهرا اپل هرچه در چنته داشته را در همین بخش پیاده کرده است، وجود تک خروجی اسپیکر، جک ۳.۵ میلی‌متری هدفون و پورت لایتینگ نشان می‌دهد اپل علاقه یادی به بخش زیرین آی‌فون داشته است!

در سمت راست می‌توانیم ورودی سیم کارت و کلید پاور را مشاهده کنیم، درست در سمت مقابل هم شاهد کلیدهای ولوم و هم‌چنین تک کلید متمایز سایلنت هستیم. بخش بالایی نیز پر از خالی است و چیزی در آن دیده نمی‌شود!


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

پس از یک رونمایی مفصل از شمایل شرکت کننده‌ها حال می‌بایست آمادگی جسمانی و قدرت بدنی هر دو بازیکن را بسنجیم، استفاده از فلز در هر دو بازیکن آن‌ها را در دسته اسمارت‌فون‌های باکیفیت قرار می‌دهد. بازیکن تیم ال‌جی یعنی G5 با داشتن نمایشگری ۵.۳ اینچی وزنی ۱۵۹ گرمی دارد، این میزان وزن G5 را در دسته اسمارت‌فون‌های خوش اندام قرار می‌دهد، صحبت از اندام موزون شد بهتر است نگاهی به قد و قامت این اسمارت‌فون داشته باشیم، ال‌جی G5 ابعادی ۱۴۹.۴ در ۷۳.۹ در ۷.۷ میلی‌متری دارد، ضخمات ۷.۷ میلی‌متری این اسمارت‌فون هرچند بهترین نیست اما مقدار معقول و مناسبی است. گذشته از طراحی ظاهری کیفیت ساخت G5 در حد مطلوبی است، متریال مورد استفاده در این تلفن‌همراه هر چند بنابر گفته ال‌جی فلز است اما هنگام در دست گرفتنش آن حس سرمای لذت بخش فلز به دستان شما منتقل نمی‌شود. ظاهرا دلیل این عدم القای حس به لامسه استفاده از یک لایه قطور بتونه است که ظاهری یکپارچه و یکدست را به بخش پشتی G5 بخشیده است. البته در بخش دوربین و سنسور اثر انگشت کمی برآمدگی وجود دارد که می‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

دیگر بازیکن این میدان، آی‌فون ۶S Plus با داشتن نمایشگری ۵.۵ اینچی وزنی ۱۹۲ گرمی دارد، این مقدار یعنی ۳۳ گرم سنگین‌تر از ال‌جی G5. شاید آی‌فون از نظر وزنی سنگین‌تر از G5 باشد اما با داشتن ابعادی ۱۵۸.۲ در ۷۷.۹ در ۷.۳ میلی‌متری، استایلی ظریف‌تر است. کیفیت ساخت این بازیکن همانند تمام آی‌فون‌ها در سطح خوبی است. اگرچه مقاومت آی‌فون ۶S Plus بالاست اما وجود بدنه یکپارچه در ال‌جی G5 این حس را به وجود می‌آورد که با محصولی مقاوم‌تر روبه‌رو هستیم.


 

دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

پس از ۲۰ دقیقه رقابت بر سر عامل زیبایی (!) به سراغ بخش‌های مهم‌تر می‌رویم چرا که از قدیم گفته‌اند «صـورت زیبا نمــی‌آید به کار/حرفی از معنی اگر داری بیار».

در یک سمت ال‌جی G5 با نمایشگر ۵.۳ اینچی خود قرار گرفته که با داشتن وضوح ۱۴۴۰×۲۵۶۰ پیکسل توانسته به چگالی پیکسلی ۵۵۴ppi دست پیدا کند. نمایشگر مورد استفاده در این اسمارت‌فون از نوع iPS بوده و بنابر گفته ال‌جی می‌توان حساب ویژه‌ای روی آن باز کرد. در سمت مقابل آی‌فون ۶S Plus با نمایشگر ۵.۵ اینچی خود ایستاده است که با داشتن وضوح ۱۹۲۰×۱۰۸۰ پیکسل به چگالی معقول ۴۰۱ پیکسل در هر اینچ دست پیدا کرده است. تصاویر به نمایش درآمده در هر دو اسمارت‌فون وضوح و کیفیت خوبی را دارند و رنگ‌های به نمایش درآمده در ال‌جی G5 کمی اشباع هستند اما این به معنای غیر واقعی شدن تصاویر نیست. در نگاه از زوایا نمایشگر G5 به خوبی غلظت رنگ‌ها را حفظ می‌کند و تصویری بی‌نقص را به نمایش می‌گذارد. میزان نور صفحه نمایش در G5 هرچند در سطح خوبی است اما بازهم می‌توانست بیشتر و بهتر باشد. یکی از ویژگی‌های جالب این اسمارت‌فون نمایشگر همیشه روشن است که می‌تواند اطلاعاتی از جمله ساعت، تاریخ و نوتیفیکیشن‌ها را در اختیار کاربر بگذارد.

در سمت مقابل، نمایشگر آی‌فون ۶S Plus هر چند از نظر اعداد در سطح پایین‌تری است اما تصاویر به نمایش درآمده در آن کاملا واضح و درخشان هستند و به صورتی کاملا طبیعی به نمایش گذاشته شده‌اند. اما در نگاه از زوایا تصاویر کمی رنگ پریده می‌شود. مهم‌ترین ویژگی این نمایشگر پشتیبانی از فناوری لمس سه بعدی است که ویژگی‌های متمایز و مفیدی را به آی‌فون ۶S Plus بخشیده است.

در ادامه مقایسه تصویری این دو نمایشگر را مشاهده خواهید کرد، اسمارت‌فون سمت راست آی‌فون ۶S Plus و سمت چپ ال‌جی G5 است.


 

دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

هرچند تاکنون دو تیم موقعیت‌های خطرناکی را روی دروازه یکدیگر ایجاد کرده‌اند اما تاکنون هیچ‌کدام نتوانسته‌اند توپ را از خط دروازه حریف عبور دهد. حال نوبت به یکی از حساس‌ترین بخش‌ها رسیده است، البته این‌بار صحبت از دو رابط‌کاربری نیست بلکه دو رقیب مجهز به سیستم‌عامل‌های مختلفی هستند. هر چند تفاوت این دو سیستم‌عامل دیگر هم‌چون گذشته از زمین تا آسمان نیست اما بازهم تفاوت‌های بنیادینی با یکدیگر دارند. iOS‌ سیستم‌عاملی خاص و منحصر به محصولات اپل است که در مقابل اندرویدی قرار گرفته است که محدودیت خاصی برای استفاده از آن وجود ندارد.

خوشبختانه ال‌جی برای استفاده از اندروید در G5 ار رابط‌کاربری انحصاری خود بهره گرفته است تا شاهد یک رقابت یک طرفه از نظر ظاهر نباشیم. رابط کاربری ال‌جی هرچند کمی بیش از حد رنگارنگ است و ظاهری فانتزی دارد اما از نظر سبکی و امکانات در سطح خوبی است. طراحی آیکون‌ها به زیبایی انجام گرفته است اما بهتر بود کمی از عنصر رنگارنگی‌اش کاسته می‌شد.

در مقابل iOS از رنگ‌ها استفاده بهتری کرده و ظاهری خوشایند را برای رابط‌کاربری ایجاد کرده است. طراحی آیکون‌ها هنرمندانه انجام گرفته و همه اجزا با یکدیگر هماهنگی دارند. هم‌چنین حضور فناوری لمس سه بعدی ویژگی‌های جالبی را به وجود آورده است. اگرچه عده‌ای مدعی هستند امنیت این سیستم عامل بیش‌تر از اندروید است اما در واقع در دنیای فناوری هیچ چیز مطلق نیست و نمی‌توان یک برتری را به طور صد در صدی در نظر گرفت. البته به لطف محدود بودن تعداد دیوایس‌های مبتنی بر iOS ارایه به‌روزرسانی در این سیستم عامل وضعیت مناسب‌تری را دارد و امتیاز برتری در این بخش به آی‌فون ۶S Plus تعلق می‌گیرد.

iOS

Android LG Ui

در بخش رابط کاربری دوربین هر دو اسمارت‌فون عملکرد خوب و قابل قبولی را دارند، هر چند کارکردن با بخش دوربین iOS راحت‌تر است و امکانات با سادگی بیش‌تری در اختیار کاربر قرار دارد اما اگر بخواهید در امکانات و ویژگی‌های یک دوربین حرفه‌ای غرق شوید باید به سراغ ال‌جی بروید. امکانات تعبیه شده در بخش Manual هم‌چون یک دوربین DSLR است.

رابط کاربری دوربین ال‌جی


 

دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

به هیجان‌انگیزترین بخش بازی خوش آمدید، جایی که هر دو بازیکن مدعی برتری در آن هستند. در یک سمت آی‌فون ۶S Plus با چیپست A9 اپل قرار دارد، این چیپ دو هسته ۲ گیگاهرتزی دارد که با دو گیگابایت حافظه رم و ۱۶/۶۴ و یا ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی همراهی می‌شود. در دیگر سمت میدان ال‌جی G5 با استفاده از چیپست اسنپدراگون ۸۲۰ دیده می‌شود. این چیپست چهار هسته قدرتمند کریو دارد که بر روی فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز تنظیم شده‌اند. پردازش‌های گرافیکی در این چیپست به وسیله رابط آدرنو ۵۳۰ انجام می‌پذیرد. ۴ گیگابایت رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی و پشتیبانی از کارت حافظه تکمیل کننده مشخصات سخت‌افزاری  این اسمارت‌فون است.

اگر چه از نظر آمار برنده این بخش ال‌جی G5 است اما توانمندی اپل در بهره‌گیری از سخت افزار به بهترین شکل موجب شده آی‌فون ۶S Plus به یکی از قوی‌ترین اسمارت‌فون‌های حال حاضر مبدل گردد. در سمت دیگر G5 با بهره‌گیری از آخرین ساخته کوالکام برخلاف سال گذشته پرچم‌دارش را به یکی از برترین‌های اندروید تبدیل کرده است. حضور رم ۴ گیگابایتی عملکردی بدون نقص را در اجرای اپلیکیشن‌ها و انجام وظایف چندگانه به ارمغان آورده است. بدون شک هر دو اسمارت‌فون از برترین گزینه‌های حال حاضر برای کاربران عادی و حتی حرفه‌ای هستند، هرچند هماهنگی بی نظیر iOS با سخت افزار موجب برتری آی‌فون ۶S Plus در بنچمارک‌ها شده است.

کارکردن با هر دو دستگاه لذت بخش است و هنگام جابه‌جایی بین منوها و انجام کارهای ساده هیچ‌گونه لگ و یا کندی دیده نمی‌شود، این دو اسمارت‌فون گزینه‌های خوبی برای دوستداران بازی هستند و با بهره‌مندی از سخت‌افزار قدرتمند به خوبی از پس اجرای هر بازی بر می‌آیند. اما اگر بخواهیم کمی سخت‌گیرانه عمل کنیم و از منظر اعداد به دست آمده طبق بنچمارک‌ها مقایسه‌ای میان این دو بازیکن داشته باشیم، می‌توانیم نام آی‌فون ۶S Plus را به عنوان برنده معرفی کنیم. در ویدیو زیر می‌توانید زمان بوت شدن این دو مدل را ببینید:


 

دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

سال ۲۰۱۶ را می‌توان سال دوربین‌ها دانست، پیشرفت بی‌نظیر پرچم‌داران همه کمپانی‌ها در این بخش موجب شده انتظارات از دوربین یک اسمارت‌فون افزایش چشم‌گیری داشته باشد. هر دو بازیکن این میدان ساخته شده‌اند تا دوربینی با کیفیت داشت باشند. ابتدا بد نیست نگاهی به اعداد و ارقام بیندازیم.

ال‌جی G5 از فناوری به‌روز و متفاوت لنز دوگانه بهره گرفته است، دو لنز مورد استفاده در دوربین وضوحی ۱۶ و ۸ مگاپیکسلی را دارند. دیافراگم لنز ۱۶ مگاپیکسلی F/1.8 است و لنز ۸ مگاپیکسلی با دیافراگم F/2.4 نوید دهنده جذب فوق العاده نور توسط این لنز دوگانه است. از دیگر ویژگی‌های دوربین دوگانه ال‌جی G5 می‌توان به فلاش‌ دوگانه LED، سیستم فوکوس لیزری خودکار، بهره‌گیری از لرزش‌گیر اپتیکال سه محوره و چند ویژگی نرم‌افزاری دیگر اشاره کرد. این دوربین توانایی ضبط تصاویر به صورت ۴K را دارد، هرچند وجود این قابلیت بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد اما بودنش بهتر از نبودنش است. در فیلم‌برداری به صورت ۴K تعداد فریم‌های ثبت شده در یک ثانیه به عدد ۳۰ می‌رسد که مقدار مناسبی است، هم‌چنین این دوربین توانایی فیلم‌برداری ۱۰۸۰p با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه و ۷۲۰p با سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه را هم دارد.

در سمت دیگر دورببن ۱۲ مگاپیکسلی آی‌فون ۶S Plus‌ قرار دارد، از جمله مشخصات این لنز می‌توان به تثبیت کننده تصویر اپتیکال و فوکوس خودکار مبتنی بر تشخیص فاز اشاره کرد. این دوربین توانایی ضبط تصاویر به صورت ۴K را داراست و هم‌چنین می‌تواند تصاویر را به صورت اسلوموشن ثبت کند، به وسیله این ویژگی می‌توان ویدیوهایی خارق‌العاده و خاصی را ثبت کنید.

تصاویر ثبت شده توسط هر دو اسمارت‌فون در سطح خوبی هستند، رنگ‌ها به صورتی کاملا طبیعی به ثبت رسیده‌اند هر چند کمی زنده‌تر بودن رنگ‌ها در آی‌فون ۶S Plus تصاویر را جذاب‌تر و دل‌رباتر کرده است. ثبت جزییات توسط دوربین آی‌فون ۶S Plus به بهترین نحو انجام پذیرفته و ریزترین جزییات از دید این سنسور ۱۲ مگاپیکسلی پنهان نمانده است. جذب نور بیشتر توسط لنز دوگانه ال‌جی G5 موجب عملکرد بهتر این سنسور در محیط‌های کم نور شده است.

  

 

در بخش سلفی ال‌جی G5 با استفاده از سنسور ۸ مگاپیکسلی نشان داده است که اهمیت زیادی برای این بخش قایل است. تصاویر ثبت شده توسط این بخش زاویه دید گسترده‌ای دارند دو جزییات بیش‌تری را شامل می‌شوند، رنگ‌ها هرچند طبیعی هستند اما مقداری رنگ پریدگی هم دارند. این سنسور توانایی ضبط تصاویر با کیفیت فول اچ‌دی را نیز دارد. در مقابل آی‌فون ۶S Plus از سنسور ۵ مگاپیکسلی سود می‌برد که از جمله ویژگی‌های آن می‌توان به فیلم برداری ۱۰۸۰p با سرعت ۳۰ فریم در ثانیه، فیلم برداری ۷۲۰p با سرعت ۲۴۰ فریم در ثانیه، تشخیص چهره، تصویربرداری HDR و پانوراما اشاره کرد. تصاویر ثبت شده توسط دوربین دوم آی‌فون ۶S Plus رنگ‌هایی زنده و جذاب دارند و جزییات تصاویر نیز در سطح خوبی قرار دارد.


 

دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

با ورود به دقیقه ۶۰ خستگی خاصی بر چهره هر دو بازیکن نشسته است، در این بخش این دو بازیکن را از دیدگاه مولتی‌مدیا به مقایسه می‌گذاریم. شاید استفاده از نمایشگر ۵.۳ اینچی در ال‌جی G5 چندان برای تماشای ویدیو مناسب به نظر نرسد اما کیفیت بسیار بالا و هم‌چنین نمایش بی‌‌نقص رنگ‌ها می‌تواند تجربه‌ای ناب از تماشای ویدیو را برایتان به ارمغان آورد. در سمت مقابل آی‌فون ۶S Plus با داشتن نمایشگری ۵.۵ اینچی لبخندی ملیح را روانه تماشگران ال‌جی G5 می‌کند، در این نمایشگر هرچند خبری از وضوح خارق‌العاده QHD نیست اما کیفیت تصاویر به نمایش درآمده بسیار مطلوب هستند هرچند همان‌طور که پیش‌تر بیان کردم در نگاه از زوایا کمی رنگ پریدگی مشاهده می‌شود.

هر دو اسمارت‌فون از اسپیکری مونو استفاده می‌کنند که لذت بلندگوهای چندگانه را به همراه ندارد. صدای خروجی از هر دو اسمارت‌فون از نظر کیفیت و حجم صدا کاملا مطلوب است اما در مقایسه می‌توان برتری را به آی‌فون ۶S Plus نسبت داد. نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که قابلیت ماژولار بودن می‌تواند منجر به بهبود وضعیت ال‌جی G5 در این بخش شود و آن را مجهز به یک اسپیکر حرفه‌ای نماید.

کیفیت و حجم صدای خروجی توسط هندزفری هر دو اسمارت‌فون کاملا رضایت بخش است و تجربه‌ای بی نهایت لذت بخش را از شنیدن صدا با هندزفری خواهید داشت. البته بلندی صدا در هندزفری آیفون کمی به محصول ال‌جی می‌چربد.

اپلیکیشن پلیر موجود در محصولات ال‌جی را می‌توان یک نمونه کامل دانست، این پلیر به خوبی پاسخ‌گوی تمام نیازهای یک کاربر خواهد بود و دیگر نیازی به استفاده از پلیرهای متفرقه ندارید. در سمت مقابل پلیر موجود در iOS هرچند پاسخ‌گوی نیازهای ابتدایی کاربران است اما برای داشتن بهترین عملکرد بهتر است سراغ یک اپلیکیشن متفرقه بروید.


 

دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

با ورود به دقایق انتهایی بازی همه تماشاچیان در انتظار ندای کمبود باتری هستند، شاید بتوان باتری را شیشه جان دیوایس‌های الکترونیکی دانست و متاسفانه این شیشه‌های عمر هنوز رشد مناسبی نداشته‌اند و تقریبا کم‌تر اسمارت‌فونی پیدا می‌شود که شارژدهی قابل قبولی داشته باشد. در یک سمت میدان ال‌جی G5 با بهره‌گیری از یک باتری ۲۸۰۰ میلی‌آمپری توانایی نمایش ممتد ویدیو به مدت ۹ ساعت و ۲۵ دقیقه را دارد و اگر برای وب‌گردی از آن استفاده کنید می‌توانید روی عمر ۷ ساعت و ۱۵ دقیقه‌ای باتری حساب باز کنید. این ارقام برای یک پرچم‌دار فوق‌العاده نیستند اما چندان ناامیدکننده هم به نظر نمی‌رسند. زمان شارژ شدن این باتری ۲۸۰۰ میلی‌آمپری ۸۰ دقیقه است که کمی زیاد به نظر می‌رسد. اما این باتری قابل تعویض است و به راحتی می‌تواند جای خودش را به یک باتری تازه نفس بدهد و جانی تازه را در کالبد G5 بدمد.

سمت دیگر میدان فبلت ساخته اپل با بهره‌گیری از یک باتری ۲۷۵۰ میلی‌آمپری آمده است تا ثابت کند بهتر بودن به حجیم‌تر بودن باتری ارتباطی ندارد، این باتری در پخش ممتد ویدیو می‌تواند ۱۲ ساعت و ۴۸ دقیقه دوام آورد و برای وب‌گردی عمری ۱۱ ساعت و ۵ دقیقه‌ای را به پای شما می‌ریزد. شارژ شدن این باتری نه چندان بزرگ به ۷۰ دقیقه زمان احتیاج دارد. این برتری در باتری با ایجاد فشار زیاد بر روی دروازه ال‌جی یک گل طلایی را برای اپل به ثبت می‌رساند.


 

دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به واپسین دقایق بازی رسیده‌ایم، بازیکن ال‌جی هر چند توان زیادی در باتری‌اش ندارد اما مصرانه به سمت دروازه اپل حمله‌ می‌کند. برای این قسمت از بازی ویژگی‌های ارثی این دو اسمارت‌فون را به مقایسه می‌گذاریم. آی‌فون ۶S Plus با داشتن لمس سه بعدی خودی نشان می‌دهد و با فریادی پیروزمندانه به داشتن چنین ویژگی ذاتی می‌بالد.

از دیگر ویژگی‌های این آی‌فون می‌توان از وجود NFC نام برد. در سمت دیگر ال‌جی G5 سر خود را به پشت چرخانده و با چشمکی زیبا وجود دو چشم شهلا در بخش دوربین را به رخ آی‌فون می‌کشد، این اسمارت‌فون هم‌چنین به پورت USB نوع C و اینفرارد مجهز شده است. درست هنگامی‌که همگان فکر می‌کنند تمام ویژگی‌های خاص G5 را دیده‌اند این اسمارت‌فون یک ویژگی خاص را رو می‌کند، ماژولار بودن! این بخش به کاربران ال‌جی کمک می‌کند بتوانند از ابزارهایی جهت بهبود کارکرد G5 استفاده کنند.

هر دو اسمارت‌فون به اسکنر اثر انگشت مجهز شده‌اند، عملکرد این سنسور در هر دو رقیب کاملا رضایت‌بخش است و سرعت و دقت در سطح بسیار بالایی قرار دارد.


وقت اضافه: قیمت

در اینجا هرچند گام‌های G5 بسیار سنگین شده و مدام ندای کمبود شارژ باتری در استادیوم می‌پیچد اما این اسمارت‌فون سخت کوش با توجه به اینکه هنوز یک برگ برنده دارد مسابقه را ادامه می‌دهد. مطمئنا داشتن قیمت مناسب برای هر دیوایس یک امتیاز محسوب می‌شود اما تعریف کمپانی‌های سازنده از قیمت مناسب با یکدیگر تفاوت بسیاری دارد. ال‌جی G5 را می‌توانید با حداقل قیمت ۱۵۷۰ هزار تومان برای نسخه ۳۲ گیگابایتی تهیه کنید، دیگر بازیکن میدان یعنی آی‌فون ۶S Plus با حداقل قیمت ۲۳۵۰ هزار تومان برای نسخه ۱۶ گیگابایتی در دسترس است.

موقعیت‌های خطرناکی که آیفون ۶S Plus بر روی دروازه ال‌جی G5 ایجاد کرد:

  • ضخامت کم‌تر
  • نمایش طبیعی رنگ‌ها در نگاه از روبه‌رو
  • رابط کاربری مجلسی‌تر!
  • پشتیبانی نرم‌افزاری بهتر
  • سخت افزار قدرتمند
  • خروجی صدای با کیفیت و حجم بیشتر
  • دوربین اصلی و سلفی باکیفیت
  • باتری قدرتمند
  • بهره‌گیری از لمس سه‌بعدی

موقعیت‌های خطرناکی که ال‌جی G5 بر روی دروازه آیفون ۶S Plus ایجاد کرد:

  • وزن کم‌تر
  • عملکرد بهتر نمایشگر در نمایش رنگ‌ها
  • چگالی بیش‌تر صفحه نمایش
  • ماژولار بودن
  • باتری قابل تعویض
  • عملکرد بهتر دوربین در جذب نور
  • مجهز بودن به اینفرارد
  • پشتیبانی از کارت حافظه
  • قیمت مناسب‌تر

به‌ نظر شما برنده مسابقه ال‌جی G5 و آیفون 6s Plus کدام است؟!

نوشته مقایسه ال‌جی G5 با آی‌فون ۶S Plus: نبرد بزرگان! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه ال‌جی V10 و شیائومی Mi5: فیل و فنجان!

مقایسه ال‌جی V10 و شیائومی Mi5: فیل و فنجان!

با دومین بازی نمایندگان شیائومی و ال‌جی، شرکت کنندگان گروه B از مرحله گروهی آی‌تی‌رسان کاپ در خدمت شما عزیزان هستیم. این دو پس از اولین رقابت و رویارویی با فضا و حال و هوای مسابقات، حالا بهتر می‌توانند ویژگی‌های نهفته خود را نشان دهند. همچنین عزیزان همراه با آی‌تی‌رسان نیز بیش از پیش با این شرکت کنندگان آشنا شده و در امتیازدهی به آنها بهتر و راحت‌تر عمل خواهند کرد.

در این مسابقه هر دو شرکت کننده از خاور دور بوده و با هم همسایه هستند. محصولاتی کاملا متفاوت و متمایز که با تمام تشابهات سخت افزاری و نرم افزاری در دو دنیای متفاوت سیر می‌کنند. شیائومی پس از ۲۰ ماه انتظار هواداران، پرچمدار خود Mi5 را در بزرگترین گردهمایی موبایل یعنی کنگره جهانی موبایل بارسلونا با شکوه و جلوه هر چه تمام به جهانیان معرفی کرد. اما ال‌جی V10 یک غافلگیری برای همگان و حتی طرفداران این برند سرشناس کره‌ای بود، چرا که با وجود G4 کسی انتظار یک پرچمدار نیمه غول از ال‌جی را نداشت. حالا که کمی با این شرکت کنندگان عزیز آشنا شدید، به اتفاق هم به زمین مسابقه می‌رویم.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

خب با سوت داور بازی رسما آغاز شده و دو شرکت کننده پرچمدار جلوی هم صف آرایی می‌کنند! با توجه به اینکه در دو سایز و کلاس‌بندی متفاوت قرار دارند اولین چیزی که به چشم می‌آید اختلاف سایز آنهاست. هر چه نماینده شیائومی سبک و لاغر اندام و خوش فرم است در عوض نماینده کره‌ای‌ها سنگین وزن و درشت اندام ظاهر شده تا نهایت قدرت کره‌ای ها را به نمایش بگذارد. البته اینجا ظرافت و زیبایی امتیاز ویژه‌ای دارد. محصول جدید شیائومی در رنگ‌بندی سفید با بدنه‌ای تمام شیشه‌ای که توسط نواری فلزی محاصره شده است سعی به دلربایی دارد. اما در مقابل نماینده کره‌ای‌ها با رنگ‌بندی سفید و طلایی خود هرچند از کاور پشتی پلاستیکی برخوردار است ولی با قاب طلایی و ظرافت دور لنز دوربین نشان از کیفیت بالا و علاقه به اصول زیبایی شناسی را نشان می‌دهد که همین باعث می‌شود تا برآمدگی اندک لنز دوربین را نادیده بگیریم.

زبان طراحی ال‌جی V10 همان زبان طراحی قدیمی شرکت ال‌جی است که دیگر با ارایه پرچمدار جدید خود G5 آن را ادامه نداد! یعنی حذف کلیدهای سخت افزاری از کناره‌ها و انتقال آنها به قاب پشتی و پایین دوربین! بین کلیدهای کم و زیاد صدا نیز کلید پاور را قرار داده که با سنسور اثر انگشت تلفیق شده است. پس دیگر این طراحی قدیمی محسوب شده و با توجه به تغییر روند ال‌جی در سبک طراحی خود انگشت نما می‌ماند. ولی شیائومی در طراحی جدیدترین پرچمدار خود از زبان طراحی Mi Note استفاده کرده تا نشان دهد که امضای طراحی خود را پیدا کرده است.

هرچند شیائومی همیشه به کپی از محصولات اپل و سامسونگ محکوم شده است ولی در Mi5 به خوبی عمل کرده و مخصوصا با ایجاد خمیدگی در کناره‌ها آن را نسبت به دیگر محصولات متمایز ساخته است. البته در طراحی ارگونومیک هر دو شرکت کننده خوب عمل کرده‌اند تا در هنگام استفاده احساس لیز خوردن و افتادن گوشی را نداشته باشید. ولی با نگاهی به قسمت زیرین آنها، طراحی قرینه شیائومی را نسبت به شلوغی و بی‌کیفیتی پورت یو‌اس‌بی نماینده ال‌جی بیشتر می‌پسندید. منتها در کناره‌ها ال‌جی بخاطر نداشتن کلیدهای سخت افزاری و فلز طلایی رنگ زیباتر است. پس این دقایق ابتدایی نسبتا پایاپای بوده و برتری محسوسی مشاهده نمی‌شود.

نظر کارشناسی داور: خب تفاوت متریال ساخت بین شیشه و پلاستیک و اینکه قاب پشتی Mi5 با بدنه یکدست بوده و همچون رقیب کره‌ای خود باز نمی‌شود، حس لوکس‌تری را می‌دهد. ضمن اینکه شیائومی در توجه به ظرافت زبان‌زد بوده و در طراحی و ساخت هندست‌های خود این هنر ماشینکاری را به بهترین شکل ممکن نمایش می‌دهد. دیگر تمایز مهم شلوغی قاب پشتی ال‌جی در برابر قاب شیشه‌ای و یکدست خالی Mi5 است.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت

حالا در این دقایق به ابعاد این دو شرکت کننده می رسیم که با هم بسیار متفاوت‌اند، بطوریکه انگار نباید حریف هم باشند! هر چه نماینده شیائومی سبک، خوش‌دست و مناسب دست‌های کوچک است، برعکس نماینده ال‌جی با اضافه وزن و سایز بزرگ خود را به آقایان با دست‌های بزرگ پیشنهاد می‌کند! این اختلاف در ابعاد صفحه نمایش نیز صادق است و شیائومی Mi5 با صفحه نمایش ۵.۱۵ اینچی در برابر صفحه نمایش ۵.۷ اینچی ال‌جی با صفحه زاپاس اضافه است! همین صفحه نمایش دوم که بالای صفحه نمایش اصلی آن قرار دارد باعث شده است تا قد این بازیکن بسیار بلندتر از رقیب باشد که چون در اینجا از هد زدن خبری نیست پس این درازی از محاسن هم نخواهد بود.

ابعاد دقیق نماینده شیائومی ۱۴۴.۵ میلیمتر طول در ۶۹.۲ میلیمتر عرض است که با ۷.۲۵ میلیمتر ضخامت تنها ۱۲۹ گرم وزن دارد. اما نماینده ال‌جی با ۱۵۹.۶ میلیمتر طول و ۷۹.۳ میلیمتر عرض که ۸.۶ میلیمتر ضخامت و ۱۹۲ گرم وزن دارد، بسیار سخت می‌تواند خود را خوش دست معرفی کند. خب در وزن و اندازه مناسب برای استفاده با یک دست، نماینده شیائومی گل برتری را به کره‌ای‌ها زد! درباره کیفیت ساخت هم داور می‌تواند نسخه چهارم شیشه گوریلا گلس که به طور اختصاصی به شکل سه بعدی و با انحنای ارگونومیک خاص شیائومی طراحی شده است را نسبت به قاب پشتی پلاستیکی نماینده ال‌جی یک امتیاز دیگر قبول کند! هر چند در با کیفیت بودن پلاستیک ساخت کره‌ای‌ها شکی نیست ولی پلاستیک، پلاستیک است و در برابر شیشه شانسی برای حس برتری ندارد.

نظر کارشناسی داور: در ابعاد، وزن و کیفیت ساخت دو گل به نفع شیائومی Mi5 قبول کردم که کاملا سالم بود و در برابر این حملات کره‌ای‌ها می‌دانستند که تاب تحمل ندارند. اینجا دیگر قانون فیزیک وسط است نه سلیقه و احساس! ۱۹۲ گرم پلاستیک کجا و ۱۲۹ گرم شیشه ضد خط و خش گوریلا کجا!


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش

خب حالا که کره‌ای‌ها بازی را عقب افتادند با دو مهاجم شروع به ضد حمله می‌کنند تا حداقل به گل تساوی برسند. آنها با دو صفحه نمایش به این مسابقه پا گذاشتند تا پیروز از آن بیرون بیایند. صفحه نمایش اصلی به سایز ۵.۷ اینچ که دارای رزولوشن ۲K است و چگالی ۵۱۵ پیکسل بر اینچی دارد و صفحه نمایش کمکی هم در بالای آن به قطر ۲.۱ اینچ با ۱۰۴۰ در ۱۶۰ پیکسل به چشم می‌خورد.

اما نماینده شیائومی ترجیح داده است تا با صفحه نمایش ۵.۱۵ اینچی خود و با کیفیت فول اچ‌دی در این مسابقات حاضر شود که ۴۲۸ پیکسل بر اینچ چگالی دارد. نسبت صفحه نمایش به کل پنل جلویی شیائومی Mi5 برابر ۷۲.۴ درصد در برابر ۷۰.۸ درصدی ال‌جی اندکی برتری دارد. تا اینجا روی کاغذ کره‌ای‌ها خود را برنده می‌بینند و چگالی بالا با ابعاد بزرگ‌تر و رزولوشن بیشتر را به رخ حریف خود می‌کشند. جالب این که فناوری مورد استفاده در هر دو گوشی IPS LCD است و چیدمان پیکسل‌ها نیز به شکل RGB انجام شده است تا تنها تفاوت در ابعاد و رزولوشن باشد. اما میزان نور سفید و روشنایی شیائومی بیشتر بوده و به میزان ۶۲۸ واحد در برابر ۴۳۲ واحد نماینده ال‌جی برتری دارد. این برتری زمانی محسوس است که زیر نور آفتاب می‌خواهید با گوشی همراه خود کار کنید که روشنایی بیشتر به کمک شما آمده و محتویات نمایش داده شده خواناتر خواهند بود.

مزیت دیگر صفحه نمایش شیائومی در کم مصرف بودن و استفاده بهینه از منابع سخت افزاری است که در قسمت‌های بعدی مسابقه خود را نشان می‌دهند. اما درباره کیفیت رنگ‌ها و میزان خوانا بودن صفحه نمایش هر دو شرکت کننده باید گفت که شما اصلا قادر به تشخیص تفاوت چگالی و کیفیت آنها نخواهید بود! هر دو بسیار عالی عمل کرده و بخاطر برخورداری از فناوری واحد بسیار نزدیک به هم رفتار می‌کنند.

 

 

نظر کارشناسی داور: خب اگر این کره‌ای سنگین وزن و درشت اندام صفحه نمایش بزرگتر و با رزولوشن بیشتر که متناسب با اندازه و هیکل خود باشد را نداشت که عجیب مخلوق خنده‌داری می‌شد! پس هنر نکرده و گل آن آفساید است! مخصوصا که زیر نور آفتاب نسبت روشنایی ۲.۷۴ واحدی را در برابر ۳.۲۴ واحد شیائومی بدست می‌آورد که برای این هیکل گنده بسیار فاجعه است. پس تا کارت قرمز نگرفته برای دقایق بعدی آماده شود و بیشتر از این به نظر داور اعتراض نکند!


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم افزار

در این دقایق هر دو شرکت کننده با رابط‌های کاربری خاص خود که بر تن ربات سبز رنگ گوگل کشیده‌اند شروع به حملات و ضد حملات شدید بر تیم مقابل خود می‌کنند. البته نماینده ال‌جی چون زودتر معرفی شد هنوز به نسخه ششم اندروید نرسیده بود و بنابراین با اندروید ۵ آب‌نبات چوبی معرفی شد. اما نماینده شیائومی که دیرتر از رقیب خود به بازار آمده است با ششمین نسخه از اندروید یعنی اندروید مارشمالو پا به میدان گذاشته. نکته جالب توجه در رابط کاربری MIUI مورد استفاده در نماینده شیائومی این است که سابقه این رابط کاربری از خود گوشی‌های شیائومی بیشتر است! چرا که قبل از اینکه این شرکت به ساخت اسمارت‌فون بپردازد در زمینه‌های نرم‌افزاری فعال بوده و رابط کاربری MIUI را برای سایر گوشی‌های اندرویدی که کاربران معمولا از ظاهر گرافیکی نسخه‌های پایین اندروید و قابلیت‌های کم و لگ زیاد آن شکوه داشتند، معرفی کرده است. به همین منظور امروزه بیش از ۲۰۰ میلیون نفر در جهان از این رابط کاربری بر روی گوشی‌های مختلف اندرویدی خود استفاده می‌کنند که رقم قابل توجهی بوده و برای ال‌جی یک آرزوی دست نیافتنی است.

رابط کاربری شیائومی

آخرین نسخه از MIUI ورژن هشتم آن است که هنوز در حالت بتای عمومی قرار دارد و بنابراین در این مسابقه با نسخه هفتم آن کار داریم. در مقابل LG UX 4.0 را داریم که پیشتر از این روی G4 نیز دیده بودیم. این رابط کاربری نیز سعی به شاداب‌تر و متریالی‌تر کردن ظاهر اندروید داشته است که البته در بحث زیبایی شناسی گرافیکی در برابر رقیب کهنه‌کار خود شانسی ندارد. تغییرات سیستمی و ظاهری نیز با اندروید خالص آنقدر نیست که نتوانید سیستم عامل آن را تشخیص دهید.

MIUI 7 در زمان معرفی خود از نظر طراحی گرافیکی نسبت به نسخه قبلی یک انقلاب محسوب می‌شد و با تخت شدن زبان طراحی آن حکم ورژن هفتم iOS را در برابر نسخه قبلی داشت! زیبایی ظاهر آن مخصوصا قسمت بالای صفحه که مخصوص نشانگر باتری و شبکه مخابراتی است را نمی‌توان نادیده گرفت، چرا که این قسمت در طراحی رابط کاربری ال‌جی تغییری نسبت به نسخه خالص اندروید نداشته است! کلا MIUI انگار که سیستم عاملی جدید است و اثری از اندروید خالص در هیچ‌ کجای آن پیدا نمی‌کنید! اما این درباره رابط کاربری ال‌جی صادق نیست و ال‌جی همانند همیشه از نظر نرم افزاری ضعیف عمل‌ کرده است. ویژگی‌های رابط کاربری شیائومی فقط به تغییرات گرافیکی آیکون‌ها و المان‌های گرافیکی اندروید خلاصه نمی‌شود! بلکه قابلیت‌های بی‌شماری که در قالب اپ‌های درون سیستمی توسط آن به کاربر ارایه می‌شوند آن را خواستنی و خاص کرده است. این اپ‌های کاربردی شامل آنتی ویروس و محافظ امنیتی، فایل منیجر بسیار قوی، کنترل کننده سرعت و میزان دیتا، کنترل کننده باتری و شارژدهی دستگاه، حالت‌های Balance و Performance برای مدیریت استفاده از سخت افزار و… می‌شوند.

رابط کاربری ال‌جی

نظر کارشناسی داور: بنده در این قسمت با توجه به تاریخچه و میزان کاربرهای MIUI و آپدیت‌های هفتگی آن که قابلیت‌های جدیدی را به‌ آن اضافه کرده و مدام بهینه سازی می‌شود را در برابر ال‌جی که در بخش نرم‌افزار هیچ حرفی برای زدن ندارد یک گل برتری اعلام می‌کنم!


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

خب پس از برتری‌های نرم افزاری نماینده شیائومی در برابر کره‌ای‌ها که هیچ بویی از زیبایی‌شناسی نرم‌افزاری و کاربردهای آن نبرده‌اند می‌رسیم به قسمت جالب‌تر مسابقه! اینجاست که شرکت کنندگان با توجه به استراحت بین دو نیمه سرحال و آماده به رقابت بازگشته‌اند. نماینده شیائومی بخاطر آماده سازی آخرین اژدهای اسنپدراگون صبر کرد و همه را چشم انتظار گذاشت تا با معرفی جدیدترن پرچمدار خود و کسب بالاترین امتیاز بنچمارک‌ها قدرت خود و چیپ اسنپدراگون ۸۲۰ کوالکام را به همه رقبا نشان دهد.

متاسفانه کره‌ای‌ها عجله کرده و پرچمدار خود را با مدل ضعیف‌تر یعنی اسنپدراگون ۸۰۸ بیرون دادند که همان موقع معرفی نیز بخاطر این انتخاب سرزنش شدند. چرا که این نسخه از اژدها با داشتن شش هسته پردازشی، که شامل دو هسته کورتکس A57 با کلاک ۱.۸۲ گیگاهرتزی و چهار هسته کورتکس A53 با کلاک ۱.۴۴ گیگاهرتزی است، کمی بی‌حال و بی‌رمق بوده و در نتایج کسب شده توسط بنچمارک‌های معتبر نیز می‌توانید بدون چشم مسلح این ضعف را به راحتی ببینید! البته پردازنده گرافیکی آدرنو ۴۱۸ استفاده شده در نماینده ال‌جی با آدرنو ۵۳۰ در قلب شیائومی اصلا قابل قیاس نیست و این انتخاب نیز به تنهایی یک گل به خودی محسوب می‌شود! تنها نقطه قوت ال‌جی رم ۴ گیگابایتی آن است. منتها شیائومی پرچمدار خود را در ۳ مدل با سخت افزارهای مختلف به بازار ارایه کرده است. نسخه اول با حافظه داخلی ۳۲ گیگابایت دارای رم ۳ گیگابایتی و قلب تپنده اسنپدراگون ۸۲۰ با ۲ هسته کریو ۱.۸ گیگاهرتزی و ۲ هسته کریو ۱.۶ گیگاهرتزی است. نسخه دوم با ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی و همان میزان رم ولی با هسته‌های کریو ۲.۱۵ گیگاهرتزی و ۱.۶ گیگاهرتزی ارایه شد و در نهایت نسخه پرو که به رنگ مشکی و بدنه سرامیکی است با همان هسته‌های پردازشی ولی با ۴ گیگابایت رم و ۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی یک پرچمدار بی‌رقیب است. متاسفانه نسخه‌ای که در ایران موجود بود و برای مسابقات آمده ضعیف‌‌ترین آنهاست. اما با این حال اختلاف وحشتناک امتیازات بنچمارک کاملا گل برتری شیائومی را به کره‌ای‌ها نشان می‌دهند!

GeekBench

Bonsai

نظر کارشناسی داور: تصاویر و نتایج بنچمارک‌ها همه گویا بوده و نباید فراموش کرد که قدرت به بزرگی هیکل نیست و ماجرا همان داستان فلفل نبین چه ریزه خواهد بود! پس کره‌ای ها نباید گول بازوی کلفت خود را بخورند و با بازی فیزیکی بخواهند پیروز میدان باشند. شما می‌توانید ویدیو تست مالتی تسکینگ این دو مدل را در زیر ببینید تا با آگاهی بیشتر برنده را اعلام کنید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

حالا که کره‌ای‌ها هم در نرم‌افزار و هم در سخت‌افزار مغلوب نماینده شیائومی شدند و گل‌ها را یکی پس از دیگری دریافت کردند چشم به این دقایق دوخته‌اند و امید به چشمان شرکت کننده خود دارند. ال‌جی پرچمدار سنگین وزن خود را به همان دوربین ۱۶ مگاپیکسلی که پیش‌تر در مدل G4 دیده بودیم مجهز کرده است.

این دوربین دارای گشودگی دیافراگم ۱.۸ و همراه با فوکوس لیزری و فلاش دوگانه است. روی کاغذ شیائومی هم همین میزان رزولوشن و سیستم فلاش را منتها با گشودگی دیافراگم ۲ داشته ولی برای بالاتر بردن کیفیت دست به خلاقیت زده است. برای اولین بار روی دوربین اصلی شیائومی Mi5 از لرزشگیر اپتیکال چهار محوره استفاده شده است تا در تمامی جهت‌ها لرزش‌ دست را خنثی کرده و به ثبت یک عکس با کیفیت کمک کند. در عکس‌های ثبت شده با دوربین هر دو دستگاه هم می‌توانید اندکی اختلاف در ثبت جزییات را ببینید. در بخش جلوی دستگاه اما خلاقیت را نماینده ال‌جی خرج کرده و از دوربین دوگانه ۵ مگاپیکسلی برای ثبت سلفی‌ها استفاده کرده است. در مقابل نماینده شیائومی با دوربین ۴ مگاپیکسلی آمده است تا نشان دهد همه چیز اعداد و تبلیغات نیست.

کره‌ای‌ها به زاویه باز دوربین اعتقاد داشته و یک لنز با زاویه دید ۸۰ درجه را در کنار یک لنز ۱۲۰ درجه گذاشته‌اند تا سوژه‌های بیشتری در سلفی شما بگنجد. متاسفانه در عکس‌های سلفی گرفته شده این زاویه باز کمکی به جزییات و صحت رنگ‌های ثبت شده نماینده ال‌جی نکرده و قافیه را به رقیب باخته است. مخصوصا بی‌رنگی برگ‌ها که بهار را خزان کرده است! اما تصاویر گویاست که دقت شیائومی برای ثبت جزییات موفق بوده است.

نظر کارشناسی داور: روی کاغذ همه چیز یکسان است ولی در عمل کیفیت رنگ و ثبت جزییات امتیاز را به سمت نماینده شیائومی می‌برد هرچند ال‌جی هم با دارا بودن ثبت عکس به صورت خام و با فرمت Raw سعی به جبران مافات در کامپیوتر و پردازش‌های بعدی روی عکس‌ها دارد البته در این بین نباید تنظیمات دستی فوق‌العاده خاص دوربین V10 در هر دو حالت عکس‌برداری و فیلم‌رداری را نادیده گرفت! با این حال هر دو از لحاظ فیلم‌برداری نیز در یک سطح هستند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: بخش چند رسانه‌ای

حالا که رقابت تنگاتنگ شده است در بخش چند رسانه‌ای هر کدام می‌خواهند برتری خود را جلوه‌گر سازند. اما این بخش بخاطر رقابت این دو برند در صنعت صوتی و تصویری باعث شده تا بسیار با تجربه عمل کرده و پیروزی بر حریف سخت‌تر شود. هر دو کمپانی روی کیفیت صدا بسیار حساس بوده و از بهترین‌ها در این بخش استفاده کرده‌اند. البته شیائومی تنظیماتی اضافه‌تر برای بهبود صدا هنگام استفاده از هدفون‌های شیائومی را دارا بوده و لذت گوش کردن به موسیقی یا دیدن فیلم را با هدفون‌های خاص خود دو چندان نموده است. اما پشت نماینده ال‌جی در این بخش به صفحه نمایش بزرگتر خود گرم است. چرا که دیدن فیلم و ویدیو در صفحه نمایش بزرگتر با کیفیت ۲K خالی از لطف نیست! پلیرها شبیه به هم بوده و از تنظیمات و ویژگی‌های خوبی برخوردارند. تفاوت در دارا بودن رادیو FM است که تنها کره‌ای‌‌ها هنوز به آن اعتقاد داشته و آن را حفظ کرده‌اند.

نظر کارشناسی داور: هر دو مدل در این بخش بسیار به هم نزدیک عمل کردند و جدای از بحث سلیقه‌ها باید امتیازی ویژه به کیفیت و سایز صفحه نمایش ال‌جی V10 برای پخش فیلم سینمایی داد!


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

حالا که دو شرکت کننده از این رقابت نفس‌گیر و شانه به شانه خسته نشده و مرتب روی دروازه هم خطر آفرینی می‌کنند باید ببینیم کدامیک زودتر نفسش می‌گیرد و با برانکارد از زمین خارج می‌شود! باتری یکی از مهم‌ترین بخش‌های صنایع الکترونیک است که کمتر مورد توجه فناوری قرار گرفته است. هر دو از باتری‌هایی با یک سایز یعنی ۳۰۰۰ میلی‌آمپر ساعتی برخوردارند و تفاوت در این است که ال‌جی ضعف این باتری برای این هیکل را بوسیله قابل تعویض بودن برطرف کرده است. شما می‌توانید تند تند خشاب عوض کنید و همچنان رو پا باشید! اما نماینده ریز نقش شیائومی با این باتری خیلی خوب عمل کرده و نیازی به قابل تعویض بودن آن ندیده است. همان‌طور که در تصاویر می‌بینید اختلاف آن‌ها در شارژدهی بسیار است و امتیاز این قسمت قلنبه به شیائومی می‌رسد! اما نکته‌ای ظریف در فناوری شارژ سریع آنها هم هست که ال‌جی از فناوری نسل ۲ شارژ سریع کوالکام بهره می‌برد و شیائومی Mi5 از نسل سوم آن!

نظر کارشناسی داور: این هم دیگر نظر می‌خواهد؟! هر چه سریعتر برانکارد بیارید این نماینده ال‌جی را به بیرون زمین منتقل کنید تا ببینیم شیائومی Mi5 تا کجا ادامه می‌دهد!


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر ویژگی‌ها

این دقایق پایانی بازی واقعا تاثیر گذار و جبران ناپذیر است. ابتدا با ویژگی‌های مشترک هر دو شرکت کننده شروع می‌کنیم. فرستنده مادون قرمزی در هر دو نماینده وجود داشته و آنها را تبدیل به ریموت کنترلی راحت و هوشمند برای تمامی وسایل می‌سازد. سنسور اثر انگشت نیز مشترک است با این تفاوت که در گوشی ال‌جی با توجه به سبک طراحی پشت گوشی روی کلید پاور بین کلیدهای تنظیم صدا قرار دارد ولی در نماینده شیائومی روی کلید هوم و پایین صفحه نمایش قرار گرفته است که کارکرد مشابه و خوبی داشتند.

حالا نماینده شیائومی با استفاده از قابلیت‌های منحصر بفرد خود روی دروازه کره‌ای‌ها حمله می‌کند. اما ال‌جی V10 نیز لقب عجیب و غریب داشته و برای نشان دادن برتری‌های خود در این لحظات کاملا آماده بوده و چشم به ضد حمله دارد. پاشنه آشیل حملات شیائومی روی اکوسیستم آن متمرکز است و اینکه محصولات مختلف این سازنده خلاق با هم بخوبی همکاری دارند. به عنوان مثال از دستبند سلامتی Mi برای باز کردن قفل صفحه نمایش گوشی‌های شیائومی می‌توان استفاده کرد. ال‌جی هم شرکتی است که طیف وسیعی از محصولات الکترونیکی و خانگی را ارایه می‌کند و سعی به هماهنگی آنها و ایجاد بستری برای اکوسیستم خود دارد. اما در V10 با ارایه صفحه نمایش دوم سعی کرده است تا برگ برنده را در اختیار داشته باشد. صفحه نمایشی که سعی در نمایش گذاشتن اطلاعات ضروری و میانبرها برای سهولت و بالا بردن سرعت در کارهای روزمره دارد و مسلما همه از وجود آن مسرور خواهند شد.


نظر کارشناسی داور: داور مسابقه جوگیر نشده و به این صفحه نمایش کوچک گیر می‌دهد که چرا از نوع امولد نیستی تا بهتر کار کنی و کمتر شارژ بکشی؟! وقتی بیهوش روی زمین افتادی در خدمتت خواهیم بود ای صفحه نمایش همیشه روشن! ولی شما امتیازش را بدهید.


وقت اضافه: قیمت

این دقایق کاملا به نفع نماینده شرکت شیائومی است، چرا که فلسفه وجودی آنها بر مبنای قیمت نوشته شده و برای این لحظه کاملا آماده‌اند. اما کره‌ای‌ها هرچند خواستند که در قیمت حرف اول را بزنند اما باز کم آورده و در ارزان فروشی قافیه را باختند. شما می‌توانید شیائومی Mi5 را به قیمت یک میلیون و دویست و پنجاه هزار تومان از بازار تهیه کنید ولی برای رقیب کره‌ای آن بایستی حداقل سیصد هزار تومان بیشتر بپردازید.

نظر کارشناسی داور: خب در لحظات پایانی بازی گلی دیگر بدون فرصت جبران برای نماینده شیائومی ثبت شد! ارزان فروشی هنر است آن هم زمانی که یک پرچمدار با بهترین ویژگی‌های رقابتی را به بهترین قیمت ممکن به خریدار ارایه کنید.


موقعیت‌های خطرناکی که نماینده شیائومی بر روی دروازه کره‌ای‌ها ایجاد کرد:

  • وزن سبک‌تر و ابعاد کوچکتر
  • خوش دستی و امکان کار کردن با یکدست
  • متریال شیشه سه بعدی گوریلا گلس ۴ و کیفیت ساخت بهتر
  • سخت افزار به روز و بسیار قوی با نتایج عالی
  • ثبت جزییات بیشتر و کیفیت رنگ بهتر در عکاسی
  • اکوسیستم Mi و قابلیت هماهنگی با دیگر محصولات شیائومی
  • عمر باتری بیشتر و شارژ شدن سریعتر
  • قیمت مناسب‌تر

 

موقعیت‌های خطرناکی که ال‌جی V10 بر روی دروازه شیائومی Mi5 ایجاد کرد:

  • صفحه نمایش دوم برای کاربردهای بیشتر
  • صفحه نمایش بزرگ تر با رزولوشن بیشتر برای کارهای چند رسانه‌ای
  • ظاهر لوکس‌تر و دلفریب
  • ساخت کشور کره جنوبی و برند شناخته شده ال‌جی
  • گارانتی و خدمات پس از فروش بهتر در ایران
  • دوربین سلفی دوگانه و تنظیمات دستی در عکاسی و فیلم‌برداری

به‌ نظر شما برنده مسابقه ال‌جی V10 و شیائومی Mi 5 کدام است؟!

نوشته مقایسه ال‌جی V10 و شیائومی Mi5: فیل و فنجان! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL با هواوی P9: از شرق تا غرب!

مقایسه مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL با هواوی P9: از شرق تا غرب!

با بخش دیگری از مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ همراه شما دوستان و همراهان عزیز هستیم. تا به امروز شاهد رقابت تعداد زیادی از برترین گوشی‌های موجود در گروه‌های مختلف بودیم که با رای شما انتخاب می‌شدند و به مرحله بالا راه پیدا می‌کردند.
امروز هم با دو گوشی با سبک و سیاقی کاملا متفاوت در خدمت شما عزیزان هستیم. گوشی قدرتمند شرکت هواوی، p9 قرار است به مصاف نماینده پیروز مایکروسافت، لومیا ۹۵۰XL برود. ابتدا نگاهی کلی به مشخصات این دو می‌اندازیم.
آوریل سال ۲۰۱۶ شرکت هواوی، P9 را با یک صفحه نمایش فول اچ‌دی با اندازه ۵.۲ اینچی روانه بازار کرد. بر روی این گوشی هوشمند دو دوربین با رزولوشن ۱۲ مگاپیکسلی قرار دارد. قلب این دستگاه را پردازنده مخصوص شرکت هواوی که ۸ هسته فعال دارد، تشکیل داده است.
لومیا ۹۵۰XL با ۵.۷ اینچ صفحه نمایش با رزولوشن QHD در اکتبر سال ۲۰۱۵ معرفی شد و از یک دوربین ۲۰ مگاپیکسلی و پردازنده ۸ هسته‌ای Snapdragon 810 بهره می‌برد.
مشخصات هر دو نماینده باعث می‌شوند که رقابتی جنجالی در این بخش داشته باشیم. پس با ما همراه باشید.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی
می‌خواهم با ظاهرم دل کاربر را بدست آورم! این سخنی است که هر دو شرکت کننده در این بخش می‌گویند. باید دید کدامیک در این بخش موفق خواهند بود.

بخش جلویی هر دو دستگاه تقریبا مشابه هم بوده و با کنارهم قرار دادن‌شان متوجه می‌شوید که هر دو در قسمت جلویی از یک زبان طراحی خاص استفاده کرده‌اند. بر روی هر دو گوشی هیچ دکمه خارجی دیده نمی‌شود و همه چیز از بالا تا پایین از شیشه تشکیل شده است. قسمت شیشه‌ای جلو هر دو گوشی کاملا مشکی بوده و در جذب نشدن اثر انگشت خوب عمل می‌کنند. تنها چیز‌ی که در این بخش از هر دو گوشی دیده می‌شود اسپیکر، دوربین دوم، حسگرها و نام برند این دو کمپانی است.
وقتی به قسمت کناری هر دو گوشی برویم تفاوت خاصی را مشاهده می‌کنیم. هواوی با یک فریم فلزی دور تا دور گوشی را پوشانده است که هم جنس با قاب پشتی دستگاه است. در لومیا همین فریم اما با جنس پلاستیک دیده می‌شود. این فریم مانند هواوی چسبیده به قاب پشتی دستگاه بوده و در آخر به آن منتهی می‌گردد.
تمامی دکمه‌های موجود بر روی هر دو گوشی به لبه سمت راست منتقل شده‌اند و سازندگان هر دو ترجیح دادند سایر بخش‌ها را خلوت نگه‌دارند. جای‌گیری کلید پاور که محل باز کردن قفل دستگاه هم هست، در لومیا بین دو کلید کنترل صدا قرار دارد که به نظر ایده جالبی برای راحتی در دسترس است. همچنین کلید شاتر سخت افزاری بر روی لومیا ۹۵۰XL در کنار سایر کلیدها تعبیه شده است.
پورت USB بر روی لبه پایینی هر دو دستگاه قرار دارد. این در حالی است که بر روی P9 علاوه بر پورت محل ورودی هدفون و اسپیکر نیز وجود دارد.
سمت چپ هر دو دستگاه کاملا صاف و یک‌نواخت بوده و کلیدی دیده نمی‌شود فقط در P9 یک محفظه برای ورودی سیمکارت و کارت حافظه قرار گرفته است. لبه بالایی لومیا از یک ورودی هدفون به تنهایی تشکیل شده است. در مقابل همین قسمت از P9 تقریبا خالی بوده و به‌جز یک میکروفون چیز دیگری مشاهده نمی‌گردد.
هنگامی که به بخش پشتی می‌رسیم شاهد تفاوت‌های زیادی هستیم. از جنس بدنه تا طرز قرار گیری تجهیزات دوربین در هر دو دستگاه کاملا با هم متفاوت هستند.
جنس بدنه پشتی استفاده شده در P9 از فلز بوده و این در حالی است که مایکروسافت طبق رسم همیشگی لومیاها از پلاستیک مستحکم استفاده کرده است. قسمت پشتی نماینده هواوی کاملا صاف و یک‌نواخت بوده و هیچ بیرون زدگی در این بخش از دستگاه مشاهده نمی‌گردد. در میانه بالایی دستگاه یک فرورفتگی اندک وجود دارد که حسگر اثر انگشت این دستگاه‌ را در خود جای داده است. در بخش بالایی قاب پشتی P9 یک فریم شیشه‌ای قرار دارد که محفظه‌ای برای جای‌گیری ۲ دوربین و فلاش ۲ رنگ هواوی است.
این قسمت از طراحی لومیا از یک قاب پلاستیکی سخت و مستحکم تشکیل شده است. این قاب هنگام جای‌گیری در دست حس نرمی و ظرافت خاصی را القا می‌کند اما از استحکام کافی برخوردار است. در لومیا ۹۵۰XL بر خلاف P9 شاهد دوربین بیرون زده از قاب هستیم. این دوربین که باز داخل یک فریم شیشه‌‌ای این‌بار به صورت دایره شکل حضور دارد، شامل لنز دوربین و فلاش ۳ رنگ لومیا می‌گردد. در کنار این فریم دایره‌ای/شیشه‌ای محفظه اسپیکر جای گرفته است.

نظر کارشناسی داور: شنیدید می‌گویند فلان چیز کلاس دارد؟ طراحی هواوی به این صورت است! قاب فلزی در P9 با آن فریم زیبای دور آن حس شکیل بودن و شیک بودن را به من القا می‌کند. اما در مقابل لومیا، طراحی اسپورت‌تری را ارایه می‌دهد. نمی‌دانم منظورم را فهمیده‌اید یا نه؟! بگذارید به این روش به شما بگویم. استایل یک شخص با کت، شلوار و کروات را در مقابل شخصی که شلوار جین با کفش کتانی و یک بلوز اسپورت پوشیده است را در نظر بگیرید. P9 آن شخص کت شلوار پوش و لومیا آن شخص اسپورت پوش است!


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت

با توجه به بزرگ‌تر بودن صفحه نمایش در لومیا توقع ابعاد کلی بیشتری را از این دستگاه داریم، که دقیقا قضیه به همین صورت است. لومیا ۹۵۰XL چیزی حدود ۱۵۱.۹ میلی‌متر طول، ۷۸.۴ میلی‌متر عرض و ۸.۱ میلی‌متر ضخامت دارد که این ابعاد در P9 به صورت ۷ در ۷۰.۹ در ۱۴۵ میلی‌متر است. همان طور که در بالا اشاره داشتیم جنس بدنه‌ها با هم فرق داشته و مایکروسافت از پلاستیک و هواوی از فلز بر روی محصولات‌شان استفاده کرده‌اند. جای‌گیری هر دو در دست راحت بوده اما کمی احساس سر خردن در دست با لومیا حس‌ می‌شود.
وزن P9 چیزی معادل ۱۴۴ گرم است که از لومیا ۹۵۰XL با ۱۶۵ گرم وزن، سبک‌تر است.

نظر کارشناسی داور: در این‌که لومیا ۹۵۰XL ابعاد بیشتری به نسبت P9 دارد که شکی نیست و همین موضوع باعث می‌گردد که کار کردن با یک دست توسط لومیا مشکل باشد. همچنین هواوی ضخامت کمتری را ارایه می‌دهد که می‌تواند تجربه کاری بهتری را ارایه دهد. با این که جنس بدنه استفاده شده در لومیا از پلاستیک بوده اما هرگز به این معنا نیست که با در دست گرفتن آن احساس چیپ بودن را از دستگاه دریافت کنید. این را هم بگویم که به علت دوربین کمی بیرون زده در لومیا جای‌گیری آن بر روی یک سطح صاف مناسب نیست.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش
یکی از جذاب‌ترین بخش‌های این مقایسه همین قسمت است چرا که هر دو با دستی پر وارد میدان شده‌اند.

مایکروسافت برای لومیا ۹۵۰XL از پنل AMOLED بهره گرفته و نمایشگر این دستگاه رزولوشن QHD را ارایه می‌دهد و همچنین ۵.۷ اینچ اندازه دارد. این مشخصات مقابل صفحه نمایش P9 که از نوع IPS بوده و رزولوشن فول اچ‌دی دارد، قرار می‌گیرد. کیفیت صفحه نمایش در هر دو گوشی بسیار عالی است اما هر کدام سبک و سیاق خودشان را برای نشان دادن رنگ‌ها دارند که این موضوع به نوع پنل استفاده شده در هریک بستگی دارد. رنگ‌ها در P9 زنده‌تر و شادتر نمایش داده می‌شوند اما کمی غلظت رنگی در محصول هواوی بیشتر از لومیاست، با این حال رنگ‌های به نمایش در آمده در تنها نماینده ویندوزی این جام به واقعیت نزدیک‌تر است.
نسبت صفحه نمایش به بدنه در لومیا ۹۵۰XL چیزی معادل ۷۴.۳ درصد محاسبه گردیده است و در مقابل P9 با نسبت ۷۲.۹ درصد مقابل لومیا قرار می‌گیرد.
همچنین تنظیمات مختلفی در بخش نرم افزاری صفحه نمایش برای شخصی سازی در رنگ‌ها وجود دارد که می‌توانید از آن برای رسیدن به کیفیت تصویری دلخواه‌تان استفاده کنید. قابلیت خاصی به نام Glance بر روی لومیا قرار دارد که در زمانی که تلفن همراه در حالت استندبای قرار گرفته است با خاموش بودن صفحه نمایش ساعت و اعلانات را نمایش می‌دهد که همچنین قابلیتی در P9 استفاده نشده است.
زاویه دید در هر دو گوشی مناسب است اما P9 عملکرد بهتری را در این زمینه دارد در حالی که در لومیا ۹۵۰XL کمی با تاریک شدن صفحه نمایش رو به رو هستیم. در تصاویر پایین می‌توانید مقایسه‌ای از صفحه نمایش این دو گوشی داشته باشید. در سمت راست لومیا ۹۵۰XL و سمت چپ P9 قرار دارد.


نظر کارشناسی داور: با این که مایکروسافت از پنل امولد در صفحه نمایش خود استفاده کرده و هواوی از IPS LCD بهره برده است، اما کیفیت صفحه نمایش آن‌چنان برای یک صفحه نمایش QHD آن‌هم با پنل امولد مناسب نیست.
زاویه دید وعمق رنگ‌ها در P9 بهتر عمل کرده و تجربه کاری خوبی را به شما ارایه خواهد داد. قابلیت صفحه نمایش همیشه روشن که در لومیا با نام Glance شناخته می‌گردد، وقتی که می‌خواهید با سرعت از زمان و اعلانات با خبر شوید، بسیار کاربردی خواهد بود. همچنین عملکرد صفحه نمایش زیر نور آفتاب به صورت زیر است.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار
قسمتی که شما را به دنیای درونی گوشی متصل خواهد کرد، نرم‌افزار است. هر یک از این دو دستگاه با سیستم نرم افزاری متفاوت باید در مقابل هم به رقابت بپردازند.  لومیا ۹۵۰XL با سیستم عامل ویندوز نسخه ۱۰ و P9 با سیستم عامل اندروید ورژن ۶.۰ به بازار عرضه شده‌اند. هواوی از جدیدترین رابط کاربری خود به نام Emotion استفاده کرده است. در این مدل طبق رسم همیشگی شاهد منوی اپ‌ها نیستیم. شاید این ویژگی در نگاه نخست عجیب به‌نظر برسد اما به مرور زمان به آن عادت خواهید کرد و مشکلی با آن نخواهید داشت. هواوی وقت زیادی را برای قرار دادن افکت‌ها و گرافیک قسمت‌های مختلف صرف کرده و سعی داشته تا طراحی زیبایی را در این بخش داشته باشد که این موضوع جای تحسین دارد. در تصاویر زیر می‌توانید شاهد رابط کاربری P9 باشید.

شاید در نخستین برخورد با ویندوزفون کمی گیج شوید اما با گذر زمان کاملا به آن عادت خواهید کرد. این موضوع زمانی به اوج خودش می‌رسد که از یک گوشی اندرویدی به ویندوز کوچ می‌کنید. در ویندوز شما دکمه‌ مدیریت رمی که در اندروید داشتید را ندارید و با نگه داشتن انگشت بر روی دکمه بازگشت به عقب، می‌توانید به آن دست یابید.
اگر با ویندوز ۱۰ در نسخه PC کار کرده باشید با برنامه‌های موزیک پلیر و گالری عکس آن آشنا هستید. در نسخه موبایل ویندوز هم این برنامه‌ها با همان شکل و شمایل حضور دارند. در محیط ویندوز تم و افکت‌هایی نمایان هستند که انحصار به ویندوز دارند و بسیار هم زیبا هستند. از طرفی به دلیل سبک‌تر بودن ویندوز موبایل به نسبت اندورید به هیچ عنوان شاهد لگ و کندی در محیط آن نیستیم. در تصاویر پایین می‌توانید محیط رابط کاربری لومیا را مشاهده نمایید.

نظر کارشناسی داور: یک بار دیگر برای شما گفته‌ام که انتخاب میان ویندوز و اندروید امری است کاملا سلیقه‌ای و این خود شما هستید که انتخاب کنید کدامیک را می‌پسندید. رابط‌های نرم افزاری در هر دو کاملا با هم متفاوت بوده و هرکدام مزیت‌ها و معایب خودشان را دارند. به عنوان مثال شما در اندروید دست‌تان باز است تا با روت کردن آن به ریزترین فایل‌های سیستمی دسترسی داشته باشید اما در ویندوز شما قادر به انجام چنین کار‌هایی نیستید. در مقابل ارزان‌ترین و قدیمی‌ترین تلفن‌های همراه ویندوزی به جدیدترین بیلد‌ و ورژن نرم افزاری آپدیت می‌شوند اما در اندروید شاید حتی جدید‌ترین پرچمدار هم بعد از یک یا دو سال آپدیت جدید را دریافت نکند.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار

نیمه دوم بازی رقابت حساس‌تر و نفس‌گیر‌تر شده است چرا که در این نیمه تکلیف نهایی این دو بازیکن مشخص می‌گردد. اولین بخش موجود در این نیمه پردازنده است؛ جایی که تمام توانایی‌هایشان در آن خلاصه می‌شود.
هواوی در این مدل از پرچمدار خود مانند دفعات قبل از چیپست ساخت خودش، Kirin مدل ۹۵۵ استفاده کرده است. پردازنده‌ای ۸ هسته‌ای با سرعت‌های ۲.۵ گیگاهرتز و ۱.۸ گیگاهرتز بر روی این چیپست فعال هستند. پردازش بخش گرافیکی این دستگاه توسط Mali-T880 انجام می‌پذیرد. همچنین حافظه رم ۴ گیگاباتی برای این دستگاه تعبیه شده است.
در مقابل مایکروسافت از چیپست شرکت Qualcomm مدل Snapdragon 810 بر روی این دستگاه استفاده کرده است که از پردازنده‌ای ۸ هسته‌ای که با سرعت‌های ۱.۵ گیگاهرتز و ۲.۰ گیگاهرتز عملیات پردازشی لومیا را انجام می‌دهند، تشکیل شده است. بخش گرافیکی این دستگاه توسط Adreno 430 پردازش می‌گردد. همچنین لومیا ۹۵۰XL از حافظه رم ۳ گیگابایتی بهره برده است.
با توجه به مشخصات سخت‌افزاری بالا می‌توان به قدرت بی‌نهایت بالای این دو دستگاه پی برد. در تلاش بودیم تا بنچمارک مناسبی برای مقایسه اعداد بین لومیا ۹۵۰XL و p9 داشته باشیم اما با توجه به پلتفرم مخصوص لومیا اعداد با اختلاف‌های نجومی به دست می‌آمدند پس ترجیح دادیم بیشتر تجربه شخصی را برای شما بیان کنیم.

نظر کارشناسی داور: هر دو گوشی از قدرتمند‌ترین چیپ‌ها برای انجام کار پردازشی دستگاه استفاده می‌کنند و در این هیچ شکی نیست. هنگام کار کردن با هر دو گوشی اصلا شاهد هیچ گونه لگ و کندی نبودیم. همه قسمت‌ها به بهترین شکل ‌ممکن عمل کردند و جایی نبود که روی‌ مارا زمین بزند. اما هنگامی که لومیا و P9 را کنار هم قرار دادیم به این نتیجه رسیدیم که ۹۵۰XL کند است! کندی که در لومیا حس می‌گردد اصلا به قدرت و پردازش لومیا مربوط نیست بلکه این عمل حاصل افکت‌های زیاد و کم سرعتی است که در رابط کاربری استفاده شده است. بنابراین اسمش را لگ نمی‌توان گذاشت.

در ویدیو زیر می‌توانید سرعت بوت این دو دستگاه را ببینید و مقایسه کنید.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

دوربین، این روز‌ها یکی از پایه‌ترین اولویت‌ها برای یک تلفن همراه شده است. بازیکنان امروز آی‌تی‌رسان کاپ هم خودشان را از بهترین‌ها در این زمینه می‌دانند. حال باید دید این قضیه تا چه حد صحت دارد.

در P9 شاهد دو دوربین در کنار هم هستیم. هر دو دوربین رزولوشن ۱۲ مگاپیکسل دارند و لنز هر دو دارای گشادگی دیفراگم f2.2 است. در مقابل لومیا ۹۵۰XL با دوربین ۲۰ مگاپیکسلی حضور دارد که با دریچه دیافراگم f/1.9 در جذب نور محیط‌های کم نور تواناست. همچنین مایکروسافت بر روی این سری از لومیا از لنز Carl Zeiss optics بهره برده است.
دوربین جلوی P9 با رزولوشن ۸ مگاپیکسل و گشادگی دیفراگم f/2.4 توانایی ثبت تصاویر زیبایی را دارد. از طرفی لومیا با دوربین جلوی ۵ مگاپیکسلی و با گشادگی دیفراگم f/2.4 مقابل پرچمدار هواوی قرار می‌گیرد. هر دو دارای فلاش در کنار دوربین هستند. در هواوی فلاش با ۲ رنگ و در مایکروسافت با ۳ رنگ حضور دارد. رابط کاربری دوربین هر دو دستگاه کاملا حرفه‌ای عمل می‌کند و در هر دو به منوی‌ تنظیمات جامعی از حالت دستی دسترسی خواهید داشت.

رابط کاربری دوربین P9

رابط کاربری دوربین LUMIA 950XL

تصاویر ثبت شده توسط هر دو گوشی کیفیت بالایی دارند و کاملا راضی کننده هستند. مورد دیگری که در قسمت دوربین لومیا بسیار کاربردی است دکمه شاتر سخت‌افزاری است. اما کیفیت خروجی عکس‌ها به چه صورت است؟! بگذارید ابتدا نگاهی به تصاویر گرفته شده توسط این دو دستگاه بیندازیم.

رنگ‌ها در لومیا فوق‌العاده نمایش داده می‌شوند. طبیعی‌ترین رنگ‌های ممکن را می‌توان در تصاویر گرفته شده توسط لومیا ۹۵۰XL مشاهده کرد. P9 کمی سعی در اغراق در رنگ‌های ثبتی را دارد. همچنین کمی نویز در تصاویر ثبت شده توسط نماینده هواوی دیده می‌شود. جزییات در لومیا بی‌نهایت مناسب هستند و با زوم کردن با افت کیفیت کمی روبه رو خواهید شد. فیلمبرداری در لومیا ۹۵۰XL می‌تواند با رزولوشن ۴k تا ۳۰ فریم بر ثانیه و فول اچ‌دی تا ۶۰ فریم بر ثانیه انجام گیرد. در مقابل هواوی توانایی ثبت ویدیو با کیفیت ۴k را ندارد و تنها می‌تواند تا ۶۰ فریم بر ثانیه ویدیو فول اچ‌دی ضبط کند.
نظر کارشناسی داور: تمام چیز‌هایی که لازم بود در رابطه با دوربین این دو دستگاه بدانید در بالا به شما گفته شد. رنگ‌ها در لومیا در طبیعی‌ترین حالت خودشان قرار دارند و در مقابل هواوی رنگ‌های گرم‌تری را تولید می‌کند. مایکروسافت از یک تکنولوژی خاص به نام Rich Capture در دوربین لومیا بهره برده است که با این ویژگی خود گوشی با تشخیص خودش بهترین حالت ثبت یک عکس را فراهم می‌آورد. یک ویژگی دیگری که واقعا لذت بخش است Live Photos نام دارد. این فرآیند به صورتی عمل می‌کند که ۳ ثانیه قبل از اینکه عکس گرفته شود یک فیلم متحرک از زمان قبل از گرفته شدن عکس را نشان می‌دهد و این در حالی است که فرمت عکس همان ‌jpg است. کار کردن با دوربین دوم در هر دو دستگاه بی نهایت لذت‌بخش خواهد بود و هر دو کاملا شما را راضی می‌کنند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

هریک از این دو بازیکن ادعا دارند در پخش ویدیو و کاربری مالتی مدیا بهترین هستند. اما در واقعیت کدامیک موفق‌تر خواهند بود؟!

لومیا ۹۵۰XL با صفحه نمایشی ۵.۷ اینچی با تعداد زیادی پیکسل مقابل P9 با تعداد پیکسل کمتر و اندازه ۵.۲ اینچ قرار می‌گیرد. تماشای فایل‌های ویدویی بر روی صفحه نمایش ۵.۷ اینچی آن‌هم با آن رزولوشن QHD باید بی‌نظیر باشد؛ این اولین فاکتور از پخش چند رسانه‌ای است. در قسمت ویدیو پلیر هر دو دستگاه بسیار خوب عمل کردند و مشکلی در پخش فایل‌های فول اچ‌دی و ۴k نداشتند. همچنین زیرنویس فارسی توسط هر دو ساپورت شد و شما توانایی افزودن زیرنویس خارجی را نیز دارید.

در قسمت موزیک و موزیک پلیر هم هر دو عملکرد مناسبی را دارند. تنظیمات شخصی سازی صدا در هر دو دستگاه برای دستیابی به صدای ایده‌آل موجود است. متاسفانه هیچ‌کدام از این دو گوشی از اسپیکر‌های استریو بهره نبرده‌‌اند. کیفیت و حجم صدا با اختلاف زیادی بر روی P9 به نسبت لومیا بهتر است.
نظر کارشناسی داور: تمام ابزار لازم برای سرگرم شدن توسط این دو دستگاه در اختیار شما قرار دارد. صفحه نمایش بزرگ و با کیفیت برای تماشای فیلم‌های مورد علاقه‌تان بسیار مناسب خواهد بود. درست است که هیچ کدام صدای استریو و پر قدرتی را تولید نمی‌کنند اما باز شما را راضی خواهند کرد. با این حال صدا در لومیا واقعا تیز و گرفته است و هواوی عملکرد بهتری‌ را در این بخش دارد.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

در این بخش استقامت هر یک از این بازیکن‌‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد. هرکدام که بتواند بیشتر خودش را بیدار و آماده باش نگه دارد، برنده این بخش خواهد بود.
باتری استفاده شده در لومیا از ظرفیت ۳۳۴۰ میلی‌آمپر تشکیل شده است که در مدت حدود ۱۰۰ دقیقه از ۰ تا ۱۰۰ درصد شارژ می‌شود. در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید نتیجه تست‌های این باتری را مشاهده کنید.

در مقابل P9 با باتری ۳۳۴۰ میلی‌آمپری خود قادر است در مدت ۸۰ دقیقه از ۰ به ۱۰۰ درصد شارژ شود. در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید نتیجه تست‌های این باتری را مشاهده کنید.

نظر کارشناسی داور: باتری هر دو دستگاه تقریبا عملکرد مشابهی را دارند و آن‌چنان باهم تفاوت ندارند. اما اگر بر اساس اعداد به دست آمده در تست‌ها بخواهیم دقیق شویم لومیا با باتری ۳۳۴۰ میلی‌آمپری عملکرد بهتری را در این زمینه خواهد داشت.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

ده دقیقه پایانی از آن مدلی خواهد بود که امکانات جانبی بیشتری را به کاربر ارایه دهد.

وظیفه امنیتی P9 توسط یک حسگر اثرانگشت که در پشت دستگاه قرار دارد، انجام می‌پذیرد. اما بر روی لومیا ۹۵۰XL حسگر اثر انگشت دیده نمی‌شود بلکه شرکت مایکروسافت از حسگر عنبیه چشم برای بخش امنیتی دستگاه استفاده کرده است. دقت در عملکرد هر دو سنسور بسیار بالاست و در کمترین زمان ممکن انجام می‌گیرد. از دیگر امکانات اضافی می‌توان به پشتیبانی از شارژ بی‌سیم برای لومیا اشاره داشت؛ موردی که محصول هواوی از آن بی‌بهره است.

هر دو مدل از کارت حافظه پشتیبانی می‌کنند و می‌توانید از این طریق تا ۲۵۶ گیگابایت دیگر به حافظه داخلی آن‌ها بیفزایید. بر خلاف گذشته محصول مایکروسافت تنها در دو رنگ مشکی و سفید عرضه می‌شود اما P9 از هواوی در رنگ‌های متفاوت راهی بازار شده تا هر خریداری را برباید. جالب است بدانید که در این نسخه از هواوی P9 خبری از NFC نیست موردی که لومیای مایکروسافت از آن بهره‌مند است. ناگفته نماند که هر دو محصول از USB Type-C استفاده می‌کنند.
نظر کارشناسی داور: قرار دادن گوشی جلوی صورت خود و بعد باز شدن دستگاه در همان زمان بسیار هیجان انگیز خواهد بود. البته حسگر اثر انگشت هواوی یکی از بهترین حسگر‌های موجود درحال حاضر است و شما بدون فشردن هیچ کلیدی و فقط با لمس کردن حسگر می‌توانید دستگاه را باز کنید.


وقت اضافه: قیمت

قیمت گذاری هر دو دستگاه تقریبا مشابه هم هستند و آن‌چنان تفاوت قیمتی بین‌شان وجود ندارد. شما می‌توانید با پرداخت مبلغی در حدود ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان یکی از این دو مدل را با خود به خانه ببرید.
نظر کارشناسی داور: قیمت گذاری برای این دو محصول کاملا معقول به نظر می‌رسد و در حال حاضر می‌توانند بهترین انتخاب‌ها برای خرید تلفن هوشمند باشند.


موقعیت‌های خطرناکی که لومیا ۹۵۰XL بر روی دروازه P9 ایجاد کرد:
صفحه نمایش با رزولوشن بالاتر و استفاده از پنل امولد
دوربین با رزولوشن بالاتر و ثبت تصاویر با رنگ‌های واقعی‌تر و وجود کلید شاتر سخت‌افزاری
وجود حسگر عنبیه چشم
قابلیت Glance در صفحه نمایش
سیستم عامل امن‌تر به نسبت اندروید
موقعیت‌های خطرناکی که P9 بر روی دروازه ۹۵۰XL ایجاد کرد:
صفحه نمایش شارپ‌تر و نمایش رنگ‌های زنده‌تر
رابط کاربری سریع‌تر به نسبت لومیا
دوربین دوم با رزولوشن بیشتر
وجود حسگر اثرانگشت با دقت بالا
اسپیکر قدرتمندتر با حجم صدای بیشتر

به‌ نظر شما برنده مسابقه مایکروسافت لومیا 950XL و هواوی P9 کدام است؟!

نوشته مقایسه مایکروسافت لومیا ۹۵۰XL با هواوی P9: از شرق تا غرب! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه اچ‌تی‌سی ۱۰ با هواوی P9 پلاس: قوی و قوی‌تر!

مقایسه اچ‌تی‌سی ۱۰ با هواوی P9 پلاس: قوی و قوی‌تر!

به روزهای اوج جام آی‌تی‌رسان رسیده‌ایم، همه شرکت‌کنندگان با تمام توان بازی‌های خود را به انجام رسانده‌اند، حال نوبت به دهمین مسابقه از این جام بزرگ رسیده است تا دو حریف قدرتمند به میدان بازی وارد و با هم به رقابت بپردازند. هر دو رقیب از مشرق زمین هستند، اچ‌تی‌سی ۱۰ به عنوان کاپیتان و سوگلی کمپانی اچ‌تی‌سی در مقابل هواوی P9 Plus که جزیی از خانواده پرچم‌داران هواوی است. در ادامه این دو اسمارت‌فون را در ده فاکتور به رقابت می‌گذاریم و در انتها این نظر شما است که برنده این رقابت هیجان انگیز را تعیین می‌کند.

ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

با شروع مسابقه بازیکن تایوانی به زمین وارد می‌شود، با ورود این بازیکن آهی از نهاد تماشاچیان بلند می‌شود، ظاهرا اکثر تماشاچیان به یاد طراحی پرشکوه این سازنده افتاده‌اند، اچ‌تی‌سی ۱۰ با مشاهده این صحنه کمی عصبانی می‌شود و با فریادی بلند می‌گوید من هنوز زیبا هستم، لطفا به من نگاه کنید! درست در همین لحظه نگاه‌ها به بازیکن چینی یعنی هواوی P9 Plus متمرکز می‌شود، اسمارت‌فونی با رنگ و بوی هواوی، چشمانی شهلا و یک اندام ظریف و بی‌نظیر.

در نگاه اول به اچ‌تی‌سی ۱۰ به خوبی می‌توان مشاهده کرد که این اسمارت‌فون همان طراحی خاص‌گونه (!) اچ‌تی‌سی را در خود به یادگار دارد. در بخش جلویی این اسمارت‌فون می‌توانید یک نمایشگر کاملا معمولی، اسپیکر، دوربین جلو بزرگ و چند سنسور نامریی را مشاهده کنید، کمی صبر کنید؛ ظاهرا یک دکمه سخت‌افزاری هوم نیز در زیر نمایشگر مشاهده می‌شود، اما چرا اینقدر پایین است؟! مطمئنا اگر کمی بالاتر بود زیباتر می‌شد! به هرحال سلیقه اچ‌تی‌سی اینگونه است و ما نیز به سلیقه‌اش احترام می‌گذاریم.

بخش پشتی جایی است که می‌توانیم میراث اچ‌تی‌سی را با وضوح بیش‌تری مشاهده کنیم، یک دوربین بزرگ در بخش بالایی با کمی بیرون‌زدگی، فلاش دوگانه در کنار دوربین و دو خط آنتن در بالا و پایین یادآور محصولات اپل، لوگوی زیبای HTC و چند خط نوشته در پایین، تمام چیزی است که در بخش پشتی می‌توانیم ببینیم. وجود انتها در طراحی این بخش موجب شده است در دست گرفتن اسمارت‌فون راحت‌تر شود. گوشه‌های کیس پشتی به زیبایی تراش خورده و حس خوبی را به دستان القا می‌کند.

هر دو کلید ولوم و پاور در سمت راستی قرار گرفته‌اند،کلید پاور بافتی خاص و زبر دارد که البته بد نیست و بودنش بهتر از نبودنش است. در بالای کلیدها سوکت جای‌دهی سیم‌کارت‌ها وجود دارد و درست در سمت مقابل می‌توانید ورودی کارت حافظه را مشاهده کنید. در بخش زیرین تک خروجی اسپیکر و هم‌چنین پورت USB آن هم از نوع C را شاهد هستیم.

اگر بخواهیم نگاهی به ظاهر هواوی P9 Plus داشته باشیم می‌توانیم در بخش جلویی نمایشگر، یک اسپیکر در بخش بالایی و دوربین دوم را مشاهده کنیم. خوسبختانه یا متاسفانه هیچ دکمه سخت‌افزاری در بخش جلو به چشم نمی‌خورد و برای بخش پایینی هواوی P9 Plus به درج برند Huawei اکتفا شده است. در بخش پشتی هم‌چون هواوی P9 شاهد استفاده از یک دوربین دوگانه هستیم، این دوربین دوگانه حتی اگر کاربردی هم نباشد اما ظاهر زیبایی را به گوشی بخشیده است. در کنار این لنز دوگانه می‌توانیم نام برند لایکا و فلاش را مشاهده کنیم. در بخش زیرین دوربین، سنسور اسکنر اثر انگشت قرار گرفته که ظاهری هم‌گام با بدنه اصلی دارد. یک لوگو از هواوی و بازهم یک عبارت در بخش پایینی دیگر چیزهایی است که از نگاه کردن به بخش پشتی عایدمان می‌شود. هر دو کلید پاور و ولوم در بخش کناری سمت راست قرار گرفته‌اند که محل قرار گیری آن‌ها مناسب و دسترسی به آن‌ها راحت است.

هر دو بازیکن ظاهر خوب و قابل قبولی دارند، اصالت در طراحی هر دو اسمارت‌فون دیده می‌شود. شاید در نگاه اول تغییرات صورت گرفته در اچ‌تی‌سی ۱۰ به نسبت گذشته چندان نباشد اما همین تغییرات کوچک شمایلی متفاوت را به اسمارت‌فون بخشیده است هرچند بهتر بود بر روی طراحی بخش جلویی توجه بیش‌تری صورت می‌گرفت.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

با گذشتن دقایق اولیه، هر دو بازیکن خودنمایی‌هایشان را انجام داده‌اند، حال نوبت به بررسی آمادگی جسمانی آن دو رسیده است. اچ‌تی‌سی ۱۰ ابعادی ۱۴۵.۹x71.9×9 میلی‌متری دارد، ضخامت این اسمارت‌فون هرچند از ۹ میلی‌متر فراتر نمی‌رود اما در میان اسمارت‌فون‌های روز حرفی برای گفتن ندارد. این اسمارت‌فون ۱۶۱ گرم وزن دارد که خب هرچند زیاد نیست اما بازهم می‌توانست بهتر باشد. در مقابل هواوی P9 Plus با ابعاد ۱۵۲.۳x75.3×7 میلی‌متری نشان می‌دهد که خوش‌ اندام‌تر از حریف است. البته وزن ۱۶۲ گرمی آن نشان می‌دهد این بازیکن کمی سنگین‌تر از رقیب است که این افزایش وزن ۱ گرمی با توجه به ۰.۳ اینچ بزرگ‌تر بودن نمایشگر، کاملا طبیعی است و با زبان بی‌زبانی می‌گوید که اچ‌تی‌سی ۱۰ با توجه به ابعاد نمایشگرش از مشکل چاقی رنج می‌برد!

هر دو بازیکن از آلومینیوم به عنوان متریال اصلی بهره گرفته‌اند که این روزها به یک استاندارد برای پرچم‌داران و حتی میان‌رده‌ها مبدل گشته است. از نظر کیفیت ساخت می‌توان هر دو رقیب را در سطح عالی دانست. طراحی بی‌نقص صورت گرفته اما در هنگام کارکردن اچ‌تی‌سی ۱۰ بر دستان خوش‌تر می‌نشیند و علاقه زیادی به لغزش در میان انگشتان و نقش بر زمین شدن ندارد. جای‌گیری حسگر اثر انگشت در این دو اسمارت‌فون با توجه به سلیقه سازندگان از جلو تا پشت درست زیر دوربین تفاوت دارد (همون زمین تا آسمون خودمون). لنز دوربین مورد استفاده در اچ‌تی‌سی ۱۰ کمی بیرون زدگی دارد که خب آن‌ را آسیب‌پذیرتر می‌کند، در مقابل دو چشم شهلای هواوی P9 Plus دقیقا به سطح پشتی تراز شده‌اند و این موضوع می‌تواند برگ برنده‌ای برای هواوی P9 Plus باشد.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

با ورود به دقیقه ۲۰ تماشاچیان یکپارچه ناراحتی خود را از رخ‌نمایی دو بازیکن در طول ۲۰ دقیقه گذشته با به کار بردن الفاظی نه چندان مودبانه بیان می‌کنند که از بیان آن در این مطلب خودداری می‌کنم!

با درخشش نمایش‌گر هواوی P9 Plus‌ اکثر تماشاچیان Wow گویان سر از پا نمی‌شناسند، رنگ‌های به نمایش درآمده در این نمایشگر ۵.۵ اینچی Super AMOLED کاملا اشباع مناسبی دارند و تصاویر را به زیبایی به چشمان کاربر هدیه می‌کنند. این نمایشگر نسبتا بزرگ از وضوح ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل برخوردار است که با یک محاسبه نه چندان ساده به عدد ۴۰۱ پیکسل بر اینچ می‌رسیم، شاید این مقدار رزولوشن در مقایسه با سایر پرچم‌داران اندرویدی کم به نظر برسد اما برای اکثر کارها کافی است و تصاویر با وضوح خوب و به صورت یکپارچه به نمایش گذاشته می‌شوند و اگر چشمانی انسانی داشته باشید بعید به نظر می‌رسد بتوانید پیکسل‌ها را تشخیص بدهید! تصاویر از زوایا کمی رنگ پریدگی دارند که اتفاقا جلوه درخشانی را به آن‌ می‌بخشد، شاید اگر از زوایا بخواهیم به تصاویر نگاه کنیم نظر بهتری را راجع به نمایشگر بدهیم تا نگاه مستقیم به آن!

در سمت مقابل بازیکن تایوانی مسابقه با استفاده از پنل IPS آن‌هم از نوع Super LCD5 قرار دارد. این نمایشگر ۵.۲ اینچی با وضوح ۲۵۶۰×۱۴۴۰ پیکسلی خود به چگالی پیکسل ۵۶۵ پیکسل در هر اینچ دست یافته است که از نظر اعداد پیروزی قاطعی را بر هواوی P9 Plus به ارمغان می‌آورد. میزان نور این نمایشگر به نسبت پنل به کار رفته در هواوی P9 Plus کم‌تر است به طوری که اگر این دو اسمارت‌فون را کنار یکدیگر قرار دهید از حداکثر روشنایی اچ‌تی‌سی ۱۰ ناامید شده و شاید هم بد و بیراهی را روانه سازنده‌اش کنید. رنگ‌های به نمایش درآمده در این اسمارت‌فون از نگاه روبه‌رو کاملا طبیعی و تحسین برانگیز هستند اما با کمی زاویه دادن به نمایشگر شاهد قرمزی بیش از حد رنگ‌های روشن و هم‌چنین افزایش غلظت رنگ هستیم. در ادامه نگاهی به مقایسه تصویری این دو پرچم‌دار می‌اندازیم: اسمارت‌فون سمت راست اچ‌تی‌سی ۱۰ و سمت چپ هواوی P9 Plus.

دو شرکت کننده در این مسابقه در نگاه از زوایا تصاویر را به طرز عجیبی تغییر رنگ می‌دهتد، هرچند در هواوی P9 Plus این اتفاق در جهت مثبت اتفاق می‌افتد اما در اچ‌تی‌سی ۱۰ به طور کلی تصویر از حالت طبیعی بودن خارج شده و شاهد رنگ‌های عجیب و غریب هستیم.

به لطف استفاده از پنل سوپر امولد خوانایی نمایشگر هواوی P9 Plus در زیر نور مستقیم آفتاب بهتر از اچ‌تی‌سی ۱۰ است، البته شاید بیش‌تر بودن میزان نور حداکثری در این اسمارت‌فون موجب این برتری شود.

هر دو سازنده برای محافظت از این بخش حساس از گوریلا گلس ۴ بهره گرفته‌اند که مقاوت خوبی را به نمایشگر این دو اسمارت‌فون در برابر ضربه و خط و خش می‌دهد. ناگفته نماند که نمایشگر P9 پلاس به میزان فشار حساس بوده و در صورتی که فشار بیشتری را بر روی نمایشگر وارد کنید قابلیت‌های ویژه‌ای را در اختیارتان می‌گذارد. موردی که پیش‌تر در میت S (این مدل پیش‌تر از آیفون ۶S معرفی شد و چنین ویژگی‌ را داشت) از همین هواوی نیز دیده‌ بودیم.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

به دقایق پایانی نیمه اول این رقابت نزدیک می‌شویم، فشار زیاد هواوی در بخش نمایشگر به رقیب موجب شده خستگی خاصی در چشمان بادامی اچ‌تی‌سی ۱۰ مشاهده شود. حال این دو رقیب قرار است در بخش نرم‌افزار به رقابت یکدیگر بروند، بخشی که با وجود تغییرپذیر بودنش همیشه از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.

هر دو بازیکن از نسخه ششم اندروید یعنی مارشملو بهره می‌گیرند که بنابر سلیقه سازندگان با رابط کاربری انحصاری تزیین شده است. اچ‌تی‌سی به عنوان یکی از اولین سازندگان اسمارت‌فون اندرویدی تبحری خاص بر روی ویرایش اندروید دارد اما به نظر می‌رسد این کمپانی تایوانی علاقه چندانی به دستکاری اندروید ندارد. اکثر بخش‌ها شمایلی چون اندروید خالص را دارند و خبری از طراحی‌های چشم نواز و پیچیده در آن‌ها نیست. در طراحی آیکون‌ها نوعی بی‌سلیقه‌گی و عدم هماهنگی را شاهد هستیم، مطمئنا رابط‌کاربری سنس از نظر میزان مصرف انرژی و هم‌چنین فضای رم بهینه است اما هم‌چون اسمش پر احساس نیست و سادگی خاصی بر آن حکم فرما ست. در واقع شما با نصب لانچر اچ‌تی‌سی به راحتی می‌توانید در هر اسمارت‌فونی رنگ و بوی سنس را داشته باشید هرچند نه به طور کاملا کامل!

با ورود به دنیای سنس همه چیز از ابتدا در دسترس است و راحتی خاصی در کارکردن با این رابط‌کاربری وجود دارد به گونه‌ای که حتی اگر تاکنون از محصولات یک برند دیگر استفاده می‌کردید با ورود به دنیای سنس هیچ‌گاه احساس غربت نخواهید کرد و همه چیز در نهایت سادگی در اختیار شما قرار دارد.

در سمت دیگر هواوی با بهره‌مندی از رابط کاربری اموشن نشان داده تبحر خوبی برای کوبیدن و از صفر ساختن اندروید دارد، هرچند این رابط‌کاربری همیشه متهم به سرقت از طراحی iOS است، اما در واقع بهتر است به جای واژه سرقت از کلمه الهام‌گیری استفاده کنیم. طراحی آیکون‌ها در این رابط‌کاربری کاملا استادانه انجام پذیرفته و هماهنگی خاصی را بین اجزای مختلف شاهد هستیم و تقریبا همه اجزای این رابط کاربری با اندروید خالص متفاوت هستند، حداقل در ظاهر این‌طور به نظر می‌رسد!

متاسفانه و یا خوشبختانه کار کردن با این رابط کاربری در صورتی که در گذشته با یک رابط‌کاربری دیگر اخت گرفته باشید در ابتدای کار چندان ساده نیست. البته با گذشت زمان و چشمک زدن امکانات نهفته در این رابط به خوبی با اموشن پیوند دوستی خواهید بست.

حال پس از رونمایی از رابط‌کاربری به خوبی می‌توان اختلاف نظرها میان دو گروه تماشاچی را مشاهده کرد، عده‌ای طرفدار سادگی سنس هستند و برای آن جان می‌دهند و در مقابل گروهی رنگ و لعاب اموشن را به هر چیز دیگری ترجیح می‌دهند. هرچند سلیقه هر دو گروه محترم است اما گویا داور تمایل بیش‌تری به رنگ و لعاب نشان می‌دهد!

EMUI

sense

در بخش دوربین هر دو رابط‌کابری عملکرد خوبی دارند، در یک سمت هواوی P9 Plus که با توجه به همکاری خود برای ساخت دوربین با لایکا، نرم‌افزار طراحی شده توسط این شرکت را نیز برگزیده است، قرار گرفته! در این رابط‌کاربری همه چیز در دسترس است و گزینه‌های خوبی برای مدیریت دوربین وجود دارد. بدون شک رابط‌کاربری دوربین هواوی P9 Plus تمامی نیازهای کاربران عادی و هم‌چنین نیمه حرفه‌ای را تامین می‌کند و دیگر نیازی به استفاده از اپلیکیشن‌های سوم شخص وجود نخواهد داشت.

EMUI Camera

HTC Camera

اپلیکیشن دوربین مورد استفاده در رابط‌کاربری سنس همان احساس سادگی را به همراه دارد، البته ساده بودن به این معنی نیست که از کمبود امکانات در رنج است بلکه به نوعی تعریف هنر استادگونه اچ‌تی‌سی در جای‌دهی امکانات در ساده‌ترین مکان‌هاست. دسترسی به تنظیمات بسیار راحت است و امکانات در دسترس به خوبی پاسخ‌گوی نیاز کاربران خواهد بود.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

به نیمه دوم رقابت وارد می‌شویم، تاکنون دو شرکت کننده بخش‌هایی از قدرت خود را به نمایش گذاشته‌اند و هر کدام با گل زدن به حریف رقابت را هیجان انگیز‌تر کرده‌اند. حال نوبت به مهم‌ترین بخش این رقابت می‌رسد، بدون شک هر دو شرکت‌کننده در این مسابقه از نظر سخت‌افزاری در سطح بالایی هستند. هواوی  P9 Plus از آخرین چیپست ساخته سازنده یعنی کایرین ۹۵۵ بهره می‌گیرد، این چیپست هشت هسته‌ای است که به صورت ۴ هسته ۲.۵ گیگاهرتزی کورتکس A72 و ۴ هسته ۱.۸ گیگاهرتزی کورتکس A53 تقسیم شده است. وظیفه پردازش گرافیکی در این پردازنده بر عهده چیپ Mali-T880 MP4 گذاشته شده است. ۴ گیگابایت رم، ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی و پشتیبانی از کارت حافظه تکمیل کننده بخش سخت‌افزاری این غول ۵.۵ اینچی است.

در سمت مقابل محصول تایوانی با استفاده از چیپست قدرتمند اسنپدراگون ۸۲۰ قصد دارد تا در این بخش خودی نشان دهد و برگ برنده را در دست بگیرد. این پردازنده از هسته‌های قدرتمند کریو استفاده می‌کند که به دو هسته ۲.۱۵ گیگاهرتزی و دو هسته ۱.۶ گیگاهرتزی تقسیم شده است. پردازش گرافیکی این پردازنده توسط چیپ آدرنو ۵۳۰ انجام می‌پذیرد. رم ۴ گیگابایتی، حافظه داخلی ۳۲/۶۴ گیگابایت از جمله دیگر مشخصات اچ‌تی‌سی ۱۰ است.

با اعلام مشخصات اچ‌تی‌سی ۱۰ هیجان عجیبی در تماشاچیان ایجاد شده است، بدون شک این اسمارت‌فون با دست پر وارد میدان رقابت شده و رقابتی سخت را میان این دو رقیب شاهد خواهیم بود. هر دو اسمارت‌فون هواوی P9 Plus و HTC 10 به خوبی پاسخ‌گوی نیاز کاربران عادی و حتی حرفه‌ای خواهند بود اما در این میدان تنها یک نفر برنده است، به همین دلیل نگاهی به امتیازات کسب شده توسط این دو رقیب در بنچمارک‌ها می‌اندازیم.

برای اولین محک به سراغ بنچمارک محبوب AnTuTu می‌رویم، در این آزمون همان‌طور که انتظارش می‌رفت اچ‌تی‌سی ۱۰ با کسب امتیاز ۱۲۵۱۹۹ گل طلایی را به ثمر می‌رساند، اختلاف امتیاز ۳۱۴۰۹ واحدی میان این دو رقیب به خوبی نشان می‌دهد در بخش سخت‌افزار اچ‌تی‌سی ۱۰ یک سرو گردن بالاتر است.

حال به سراغ گیک‌بنچ می‌رویم تا چیپست این دو اسمارت‌فون را به صورتی حرفه‌ای‌تر به آزمایش بگذاریم، در اینجا نیز اچ‌تی‌سی ۱۰ در بخش پردازش تک هسته‌ای با کسب ۱۷۷۲ امتیاز پیروز میدان است! هرچند اختلاف امتیاز اصلی را می‌بایست در پردازش چند هسته‌ای ببینیم، جایی که این اسمارت‌فون با کسب ۵۵۹۰ امتیاز برتری خودش در قدرت سخت‌افزاری را به رخ هواوی P9 Plus می‌کشد (کم‌بودن نور صفحه نمایشی و هم‌چنین تیره نشان دادن رنگ سفید را در HTC 10 به وضوح مشاهده می‌کنید).

به سراغ بونسای می‌رویم، این بنچمارک به صورت تخصصی پردازش گرافیکی را به چالش می‌کشد، در این آزمون هواوی P9 Plus با کسب ۴۱۷۵ امتیاز و هم‌چنین میانگین ۵۹.۶ فریم بر ثانویه خودی نشان داد و قدرت Mali-T880 MP4 و برتری آن بر آدرنو ۵۳۰ را به نمایش گذاشت. البته در این تست میزان رزولوشن کمتر نمایشگر نیز به کمک محصول هواوی آمده است.
در ادامه می‌توانید ویدیو تست گیمینگ این دو مدل را ببینید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

پس از قدرت‌نمایی اچ‌تی‌سی ۱۰ در بخش سخت‌افزار، هر دو شرکت کننده تصمیم می‌گیرند دوربین خود را به نمایش بگذارند. هواوی P9 Plus که نام لایکا شرکت معروف آلمانی تولیدکننده لنز را به عنوان همکار در کنار دوربین خود می‌بیند، امید زیادی برای پیروزی در این بخش دارد، در سمت مقابل اچ‌تی‌سی که پیش‌تر سابقه استفاده از دوربین دوگانه را داشته ترجیح داده است که از تک لنز اولتراپیکسل استفاده کند.

از جمله مشخصات دوربین اچ‌تی‌سی ۱۰ می‌توان به وضوح ۱۲ مگاپیکسلی اشاره کرد که سایز هر پیکسل ۱.۵۵میکرون است، از دیگر مشخصات این اسمارت‌فون می‌توان گشودگی دیافراگم F/1.8، سنسور BSI، لرزشگیر اپتیکال، فوکوس لیزری و فلاش دوگانه LED را نام برد. دوربین سلفی نیز از نوع اولتراپیکسل است که از مشخصات آن می‌توان به f/1.8, 23mm, OIS, فوکوس اتوماتیک, ۱.۳۴ µm اندازه پیکسل و قابلیت تصویربرداری HDR اشاره کرد.

دیگر رقیب یعنی هواوی P9 پلاس از یک سنسور دوگانه با وضوح ۱۲ مگاپیکسل بهره می‌گیرد که گشودگی دیافراگم f/2.2 داشته و از تشخیص فاز، فوکوس خودکار و فلاش LED دوگانه سود می‌برد. در بخش سلفی نیز هواوی از یک سنسور ۸ مگاپیکسلی بهره گرفته که توانایی ضبط ویدیو با کیفیت فول‌ اچ‌دی را نیز داراست.

 

 

تصاویر شکار شده توسط دوربین اصلی هر دو اسمارت‌فون در سطح قابل قبولی هستند هر چند هواوی P9 Plus در جذب نور عملکرد بهتری داشته و تصاویر روشن‌تر به ثبت رسیده‌اند. رنگ‌ها در تصاویر برای هر دو اسمارت‌فون در سطح خوبی است اما بازهم عملکرد هواوی P9 Plus بهتر است. در مجموع اگر بخواهیم نگاهی واقع‌بینانه به دوربین این دو پرچم‌دار داشته باشیم می‌توانیم شاهد عملکرد قدرت‌مندتر محصول ساخته هواوی باشیم، این موضوع خصوصا در محیط‌های داخلی بیشتر به چشم می‌آید. در بخش دوربین سلفی هرچند بازهم نور جذب شده توسط هواوی P9 Plus بیشتر است اما می‌توان برنده را به علت زاویه دید گسترده‌تر و ثبت رنگ و جزییات بهتر، اچ‌تی‌سی ۱۰ دانست. در این قسمت بد نیست بدانید که نماینده هواوی قادر به ضبط ویدیو به صورت ۴K نیست، موردی که اچ‌تی‌سی ۱۰ از آن بهره‌مند است.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

دقایق هیجان انگیز مسابقه را پشت سر گذاشته‌ایم، حال هر دو تیم به منطقه خود بازگشته و برای یک رقابت ساده اما بسیار مهم به نبرد با یکدیگر می‌روند. هواوی P9 Plus‌ با داشتن یک نمایشگر ۵.۵ اینچی با کیفیت قابل قبول فول اچ‌دی از نوع سوپر امولد امید زیادی برای پیروزی در این بخش دارد. البته رنگ‌پریدگی لذت بخش این نمایشگر از زوایا می‌تواند یک نقطه ضعف برای این اسمارت‌فون محسوب شود. در بخش صدا نیز عملکرد قابل قبولی را شاهد هستیم و هندزفری مورد استفاده در این اسمارت‌فون کیفیت ساخت مناسبی دارد و حجم و کیفیت صدای خروجی در حد مطلوبی است.

در سمت دیگر یک اسمارت‌فون ۵.۲ اینچی قرار گرفته که در نمایش رنگ‌ها از روبه‌رو عملکرد خوبی دارد اما در نگاه از زوایا رنگ نمی‌بازد و آن را به گونه دلخواهش تغییر می‌دهد. این موضوع خصوصا در رنگ‌های روشن و به طور مخصوص‌تر در رنگ سفید به وضوح قابل رویت است. میزان نور نمایشگر خوب است اما در مقایسه با حریف بسیار کم‌تر است. وضوح تصویر در این اسمارت‌فون از نظر اعداد برتری را نشان می‌دهد. نقطه قوت اچ‌تی‌سی ۱۰ و هم‌چنین اکثر محصولات این برند در بخش صداست. صدای خروجی از این پرچم‌دار حجم قابل توجه‌ای دارد و از کیفیت مطلوبی برخوردار است، هم‌چنین هندزفری کاملا رضایت بخش است و استفاده از آن لذت بخش خواهد بود.

در بخش پلیر هر دو می‌توانند نیازهای اولیه کاربران را برطرف کنند اما اگر نیاز به تنظیمات پیچیده صوتی و تصویری را دارید می‌بایست به سراغ یک اپلیکیشن جایگزین بروید.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

حال دیگر خستگی بر هر دو اسمارت‌فون غلبه کرده و کم‌کم نوای اخطار کمبود باتری در ورزشگاه طنین‌انداز شده است، بازیکن تایوانی میدان از یک باتری ۳۰۰۰ میلی‌آمپری بهره می‌برد، این باتری توانایی نمایش ۷ ساعت ۴۵ دقیقه ویدیو را به صورت ممتد دارد و برای وب‌گردی ۸ ساعت و ۴۹ دقیقه شما را همراهی می‌کند. مطمئنا این مقادیر برای یک پرچم‌دار ناامیدکننده است و عملکرد اچ‌تی‌سی در این بخش کاملا ضعیف است. شارژ شدن این باتری نیاز به ۱۰۰ دقیقه زمان دارد که رقمی عجیب و طولانی است.

در سمت مقابل هواوی P9 Plus با استفاده از یک باتری غول پیکر ۳۴۰۰ میلی‌آمپری توانایی ۱۴ ساعت و ۴۳ دقیقه نمایش ممتد ویدیو و ۱۱ ساعت و ۴۷ دقیقه وب‌گردی را داراست. برای شارژ شدن این باتری تنها نیاز به ۶۰ دقیقه زمان است. عملکرد این پرچم‌دار در بخش باتری در سطح خوبی است و این موضوع نشان می‌دهد هواوی به خوبی بر یکی از اصلی‌ترین مشکلات پرچم‌داران پیشینش غلبه کرده است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

نفس‌ها به شمارش افتاده و دقایق انتهایی بازی را درحالی می‌گذرانیم که اچ‌تی‌سی ۱۰ با پخش پیاپی اخطار کمبود باتری تونایی ادامه دادن به بازی را ندارد. البته این حریف قدرت‌مند تایوانی هرچه در توان دارد را جمع کرده و می‌خواهد مسابقه را به پایان برساند. در بخش میراث پدری اچ‌تی‌سی ۱۰ شما می‌توانید یک سنسور اثر انگشت در دکمه سخت‌افزاری هوم را مشاهده کنید، قرارگیری این سنسور در بخش جلویی موافقان و مخالفان خاص خودش را دارد که دلایل هر دو گروه نیز شنیدنی و مورد قبول است. در مقابل حریف چینی از سنسور اثر انگشت در بخش پشتی بهره برده است و دیگر ویژگی خاص آن را می‌توان در پورت اینفرارد دانست.


وقت اضافه: قیمت

حال نوبت به حساس‌ترین بخش مسابقه می‌رسد، جایی که که جیب کاربران حرف اول را می‌زند و پول، این عنصر حیاتی، برنده را مشخص می‌کند. در یک جمله بیان کنم، هر دو اسمارت‌فون گران هستند و نزدیک به ۲ میلیون تومان قیمت دارند! خب مشخص است در این بخش برنده‌ای نداریم و هر دو را در یک سطح می‌بینیم. البته انتظار می‌رود قیمت هواوی P9 Plus با گذشت زمان کاهش پیدا کند اما فعلا این اسمارت‌فون همگام با اچ‌تی‌سی ۱۰ عزم خود را بر خالی کردن جیب کاربران جزم کرده‌اند.

موقعیت‌های خطرناکی که اچ‌تی‌سی ۱۰ بر روی دروازه هواوی P9 Plus ایجاد کرد:

  • نمایشگر با چگالی پیکسلی بیشتر
  • سخت‌افزار قدرتمندتر
  • دوربین سلفی بهتر
  • کیفیت صدای بهتر و هم‌چنین هندزفری با ارزش‌تر

موقعیت‌های خطرناکی که هواوی P9 Plus بر روی دروازه اچ‌تی‌سی ۱۰ ایجاد کرد:

  • ضخامت کم‌تر و طراحی ظریف‌تر
  • دوربین بهتر
  • باتری قدرتمند
  • رابط‌کاربری پر زرق و برق‌تر
  • نمایشگر با کیفیت و استفاده از فناوری لمس سه‌بعدی

به‌ نظر شما برنده مسابقه هواوی P9 پلاس و اچ‌تی‌سی 10 کدام است؟!

نوشته مقایسه اچ‌تی‌سی ۱۰ با هواوی P9 پلاس: قوی و قوی‌تر! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه سامسونگ گلکسی نوت ۵ با سونی اکسپریا ایکس: نبرد دونگ‌نای!

مقایسه سامسونگ گلکسی نوت ۵ با سونی اکسپریا ایکس: نبرد دونگ‌نای!

امروز در آی‌تی‌رسان با شما همراه هستیم از سری رقابت‌های جام قهرمانان آی‌تی‌رسان با رقابت جذاب بین گوشی‌های سامسونگ گلکسی نوت ۵ و اکسپریا ایکس. این مسابقه از گروه A این رقابت‌ها برگزار می‌گردد. نوت ۵، در بازی قبلی خودش دیداری سخت و نفس‌گیر با پرچمدار قدرتمند HTC داشته و امروز، در حالی مقابل اکسپریا ایکس از کمپانی سونی قرار می‌گیرد که این گوشی، در بازی قبلی خود به مصاف حریف سرسختی به  نام هواوی P9 پلاس رفته بود. حال خواهیم دید این دو گوشی، در رقابت با یکدیگر، چگونه عمل خواهند کرد و کدام گوشی با نظر شما، به عنوان برنده این مسابقه انتخاب خواهد شد. دیگر بیش از این شما را منتظر نمی‌گذاریم و می‌پردازیم به گزارش دیدار اکسپریا ایکس در مقابل گلکسی نوت ۵. این شما و این نبرد دونگ‌نای!


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

طبق روال معمول در مسابقات جام آی‌تی‌رسان، در ابتدا نگاهی می‌اندازیم به طراحی و ظاهر این دو گوشی تا ببنیم هر کدام چه برتری‌هایی نسبت به یکدیگر دارند. بر طبق داستان‌های تاریخی، این ژاپن بود که با ارتشی ۷۰۰۰ نفری، حمله را به سمت کره جنوبی آغاز کرد. اما اینجا، در جام آی‌تی‌رسان، قرعه به نام رقیب کره‌ای افتاده است تا آغاز کننده این رقابت باشد. پس ابتدا با گوشی سامسونگ گلکسی نوت ۵ شروع می‌کنیم.

ابعادی به اندازه ۱۵۳.۲*۷۶.۱*۷.۶ میلی‌متر، این گوشی را در گروه فبلت‌های تولید شده در بازار قرار می‌دهد. صفحه نمایش ۵.۷ اینچی، فاصله کمی با بدنه دارد و کناره‌های آن بسیار نزدیک به خود بدنه قرار گرفته‌اند. دکمه هوم دستگاه، مانند سایر سری‌های سامسونگ، در وسط قرار گرفته است که این دکمه علاوه بر دستوالعمل‌های ثابت (که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد)، حسگر اثر انگشت را نیز در خود جای داده است. دو دکمه لمسی در دو طرف دکمه هوم قرار داده شده است که سمت راستی دکمه بازگشت و سمت چپی، دکمه Multi task دستگاه است. به هر حال اگر طرفدار گوشی‌هایی با ابعاد بزرگ هستید، گلکسی نوت ۵ می‌تواند این انتظار را برآورده سازد. دوربین سلفی و سنسورهای نور و نزدیکی، از دیگر مشخصات ظاهر جلو نوت ۵ هستند که دوربین در سمت راست بلندگو تماس و دو سنسور دیگر به همراه چراغ اعلانات در سمت چپ آن قرار گرفته‌اند.

اگر به قاب دور این گوشی نگاهی بیاندازیم، متوجه می‌شویم که سامسونگ سعی داشته بدنه گوشی را تا حد امکان نازک طراحی کند و این موضوع از فریم فلزی نازک اطراف گوشی قابل درک است. البته برای اینکه در هنگام زمین خوردن، گوشی صدمه کمتری ببیند، مشاهده می‌کنیم که ۴ گوشه دستگاه کمی ضخیم‌تر ساخته شده‌اند. در سمت راست گوشی، دکمه پاور قرار گرفته و در طرف مقابل، دکمه‌هایی جهت کم و زیاد کردن صدا به چشم می‌خوردند. البته قابل ذکر است که ابعاد بزرگ این گوشی، دسترسی انگشتان را به هر دو دکمه، کمی سخت کرده ولی به هر حال، هر کس که علاقه به گوشی‌هایی با ابعاد بزرگ را داشته باشد، قطعا با این موضوع کنار خواهد آمد.

در بالای دستگاه، قسمتی مشخص شده است که محل ورود سیم کارت به داخل آن است. نوت ۵ از یک سیم کارت با سایز نانو پشتیبانی می‌کند ولی همانطور که از بدنه دستگاه معلوم است، محلی برای ورود حافظه جانبی در دستگاه تعبیه نشده است. پایین بدنه، محل قرارگیری جک ۳.۵ میلی‌متری است که در کنار آن، پورت micro USB 2.0 به چشم می‌خورد. همچنین اسپیکر دستگاه در قسمت پایین آن تعبیه شده است. می‌رسیم به ویژگی اصلی گوشی‌های سری نوت، یعنی قلم هوشمند آن‌ها که در دقایق پایانی به میدان خواهد آمد و مفصل در موردش بحث خواهیم کرد. فعلا در این قسمت، تنها به این نکته بسنده می‌کنیم که این قلم در پایین دستگاه در سمت راست قرار گرفته و با فشار به انتهای آن، از بدنه دستگاه جدا می‌شود.

پشت نوت ۵، طراحی متفاوتی با سایر نسل‌های نوت دارد. محل قرارگیری دوربین و فلاش LED دستگاه، شباهت زیادی به پرچمداران سری S سامسونگ دارد و طبق معمول، بیرون زدگی دوربین از بدنه، ایرادی است که در این سری هم وجود داشته و باید ببینیم که سامسونگ کی تصمیم به رفع کردن این مسئله خواهد گرفت. بدنه پشت دستگاه از جنس شیشه است و استعداد بالایی در جذب اثر انگشت دارد که کاربر را مجبور می‌سازد صفحه پشت نوت ۵ را مکررا تمیز کند تا اثر انگشت‌های باقی مانده را از بین ببرد. شاید نکته جالب در طراحی بدنه پشتی سامسونگ، انحنای دو طرف بدنه است که جلوه‌ای زیبا به این محصول بخشیده است و به کاربر کمک می‌کند تا گوشی را، راحت‌تر در دست داشته باشد. جا دارد به این نکته اشاره کنیم که بدنه پشتی دستگاه اندکی لیز است و شاید برای کنترل بهتر، مجبور باشید از یک قاب جانبی برای نوت ۵ استفاده کنید.

حال دیگر وقت این است که اکسپریا ایکس هم خودی نشان دهد و به سمت دروازه نوت ۵ حمله کند تا ببینیم سونی، چه تاکتیکی را برای پیروزی در این رقابت پیاده خواهد کرد و در نهایت، کدام گوشی عملکرد بهتری را در ۱۰دقیقه ابتدایی به نام خود ثبت می‌کند. سونی اکسپریا ایکس، صفحه نمایش ۵ اینچی دارد که به مراتب کوچکتر از رقیبش است و این برای کسانی که عادت به کار با گوشی‌های بزرگ را ندارد، می‌تواند به عنوان یک نکته مثبت در نظر گرفته شود. حاشیه کناری صفحه نمایش اکسپریا ایکس نسبت به نوت ۵، کمی بیشتر است ولی میزان حاشیه‌های بالا و پایین هر دو گوشی، تقریبا یکسان هستند. دوربین جلو و سنسورهای نور و نزدیکی در اکسپریا ایکس، دقیقا در موقعیتی برعکس نوت ۵ قرار دارند؛ یعنی دوربین در سمت چپ بلندگو تماس و سنسورها در سمت راست واقع شده‌اند.

همه دکمه‌های دستگاه اعم از دکمه پاور (که حسگر اثر انگشت در آن جای گرفته است)، کم و زیاد کردن صدا و شاتر دوربین در سمت راست قرار گرفته‌اند. نکته منفی، محل قرار گیری دکمه صداست که می‌توانست در سمت دیگر دستگاه باشد. در مقایسه با نوت ۵، اکسپریا ایکس دکمه شاتر دوربین دارد که در هنگام عکاسی به شما کمک می‌کند که گوشی را از کنار نگه داشته و با فشار دکمه شاتر عکس بگیرید. در صفحه جلو، اسپیکر هم قابل مشاهده است که بر خلاف نوت ۵ (که در پایین دستگاه قرار گرفته بود)، به صورت یک شکاف خطی در پایین صفحه نمایش قرار داده شده است. بدنه پشتی دستگاه، از جنس فلز است و ضعف نوت ۵ در ماندن اثر انگشت بر روی بدنه را ندارد. سمت چپ فریم گوشی، محل ورود سیم کارت است و جک ۳.۵ میلی‌متری آن در بالای بدنه قرار گرفته است.

باز هم برمی‌گردیم به داستان تاریخی جنگ بین کره و ژاپن. نبردی که در انتها به عقب نشینی نیروهای ژاپنی منجر شد. حال سوال اینجاست که آیا تاریخ، امروز هم در جام آی‌تی‌رسان تکرار خواهد شد و اکسپریا ایکس ژاپنی، تسلیم نوت ۵ کره‌ای می‌شود یا خیر؟!

نظر کارشناسی داور: دوربین پشتی دستگاه در سمت چپ قرار داده شده که به نظر من، محل مناسبی برای قرار گیری نیست، چرا که هر لحظه ممکن است به طور اتفاقی انگشت شما در عکس نمایان شود. قرار دادن همه کلیدها در یک سمت (که نمی‌دانم ایده چه کسی در کمپانی سونی بوده!) کار با کلیدهای اکسپریا ایکس را اندکی سخت می‌کند و این در حالی است که سامسونگ سعی کرده با طرح خمیده‌ای که به پشت دستگاه داده است، یک گوشی با ابعاد بزرگ اما خوش دست را بسازد.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰ : وزن و کیفیت ساخت

۱۰ دقیقه از مسابقه حساس و نفس‌گیر بین دو گوشی نوت ۵ و اکسپریا ایکس گذشته و هنوز بخش‌های زیادی مانده است که می‌خواهیم به بررسی آن‌ها بپردازیم. این بار با اکسپریا شروع می‌کنیم. اکسپریا ایکس وزنی معادل ۱۵۳ گرم دارد که برای یک گوشی در این ابعاد، وزن مناسبی است. همان‌طور که اشاره کرده بودیم، دستگاه بدنه‌ای فلزی دارد که استحکام آن را به نسبت سایر گوشی‌ها با بدنه پلاستیکی افزایش می‌دهد. از طرفی، صفحه نمایش ۵ اینچی این امکان را می‌دهد که به راحتی بتوان به یک دست با گوشی کار کرد و مشکلی برای دسترسی به نقاط مختلف صفحه نمایش نداشته باشید. برمی‌گردیم به سراغ نوت ۵ تا ببینیم این گوشی، چه قابلیت‌هایی را در این زمینه برای نشان دادن دارد. وزن نوت ۵، ۱۷۱ گرم است که نسبت به سری قبلی نوت، سبک‌تر شده است. همچنین ضخامت این گوشی نسبت به پرچمدار سری قبل نوت، کمتر است و این امر باعث شده که گوشی، راحت‌تر در دست جای بگیرد. فریم دور گوشی از جنس فلز است و از مقاومت خوبی برخوردار است. مثل اینکه جوان گرایی کره‌ای‌ها، جواب داده است و نوت ۵ توانسته نسبت به پرچمدار قبلی این سری، پیشرفت‌های خوبی داشته باشد.

نظر کارشناسی داور: خلاقیت در طراحی و ساخت گلکسی نوت ۵، این گوشی را به یکی از خوش دست‌ترین گوشی‌های سری نوت تبدیل کرده است. حال آنکه اکسپریا ایکس  همان شکل کلی محصولات سونی را حفظ کرده و تغییر چندانی در ساخت این گوشی لحاظ نشده است. از طرفی محل بد کلیدهای یکپارچه صدا موجب می‌شود تا هنگام استفاده از آن‌ها گوشی حالت خوبی در دست نداشته باشد و حنی ممکن است به صورت خیلی اتفاقی نقش بر زمین شود!


دقیقه ۲۰ تا ۳۰ : نمایشگر

پس از ۲۰ دقیقه رقابت بین دو گوشی اکسپریا ایکس و نوت ۵، وارد قسمت مقایسه نمایشگرهای این دو گوشی می‌شویم. نمایشگر ۵.۷ اینچی سامسونگ گلکسی نوت ۵ در مقابل صفحه نمایش ۵ اینچی اکسپریا ایکس به رقابت خواهد پرداخت. نمایشگر نوت ۵، با فناوری Super AMOLED ساخته شده است در حالی که سونی از فناوری IPS LCD برای نمایشگر اکسپریا ایکس استفاده کرده است. اگر بخواهیم اطلاعات کامل‌تری از صفحه نمایش سامسونگ گلکسی نوت ۵ بدهیم، می‌توانیم اشاره کنیم که کیفیت نمایشگر آن ۲۵۶۰*۱۴۴۰ با چگالی ۵۱۵ پیکسل بر هر اینچ است. همچنین صفحه نمایش نوت ۵، با فناوری Gorilla Glass 4 محافظت می‌شود و این اطمینان را می‌دهد که صفحه نمایش گوشی، در مقابل ضربه‌های ناگهانی، مقاومت خوبی داشته باشد. اگر بخواهیم این موارد را در مورد اکسپریا ایکس بیان کنیم، باید بگوییم که وضوح صفحه نمایش در این گوشی ۱۹۲۰*۱۰۸۰ و چگالی پیکسلی آن،۴۴۱ پیکسل بر هر اینچ است. سونی برای این مدل گوشی، از فناوری پوششی oleophobic استفاده کرده است. همچنین این کمپانی، از فناوری خاص خود یعنی Triluminos با موتور X-Reality در ساخت صفحه نمایش اکسپریا ایکس بهره برده است و با این شیوه، توانسته کنتراست رنگ‌هایی که در صفحه نمایش نشان داده می‌شوند را بهبود بخشد.

صفحه نمایش هر دو گوشی، توانایی نمایش ۱۶میلیون رنگ را دارند با این تفاوت که سامسونگ با استفاده از فناوری Super AMOLED رنگ‌ها را با عمق بیشتری نشان می‌دهد. ماکزیمم نور صفحه نمایشگر گلکسی نوت ۵ و اکسپریا ایکس به ترتیب ۴۷۰nits و ۵۳۶nits است که در این مورد، اکسپریا ایکس نسبت به نوت ۵ عملکرد بهتری دارد. در مقابل، در مقایسه مینیمم نور صفحه نمایش برای هر دو دستگاه، نوت ۵ با مینیمم نور ۲nits عملکرد بهتری را به نمایش می‌گذارد. در مقایسه دمای رنگ‌هایی که در صفحه نمایش وجود دارند، نوت ۵ با بهره گیری از تکنولوژی Super AMOLED با دمای ۶۷۲۲ کلوین، رنگ‌ها را به بهترین نحو ممکن به نمایش درمی‌آورد. این عدد در اکسپریا ایکس به میزان ۸۲۰۸ کلوین است که رقم قابل قبولی به حساب نمی‌آید.

اگر وضوح صفحه نمایش‌ها را زیر نور خورشید بسنجیم، درمی‌یابیم که صفحه نمایش سامسونگ حتی در تابش مستقیم خورشید، به راحتی قابل استفاده است و شما می‌توانید به راحتی متن‌ها را بخوانید و تصاویر مختلف را مشاهده کنید. البته به این علت که ماکزیمم نور اکسپریا ایکس بیشتر است، صفحه نمایش عملکرد خوبی را در زیر نور آفتاب خواهد داشت. از قابلیت‌های ویژه صفحه نمایش نوت ۵، وجود دوحالت متفاوت برای کیفیت تصاویر در نمایشگر است. در صورتی که می‌خواهید بالاترین کیفیت را در صفحه نمایش خود مشاهده کنید، می‌توانید حالت آن را از وضعیت پایه (Basic Mode) به حالت امولد (AMOLED Photo Mode) تغییر دهید. این حالت، رنگ‌ها را با دقتی مشابه حالت پایه نمایش می‌دهد با این تفاوت که تضاد رنگی در طیف‌هایی مانند سبز و بنفش بیشتر نمایان می‌شود. سونی هم از دو حالت X-Reality و Super-vivid برای نمایشگر اکسپریا ایکس استفاده کرده است. رنگ‌ها در وضعیت Super-vivid نسبت به X-Reality غلظت و اشباع بیشتری دارند که به وضوح بیشتر تصاویر و افزایش کنتراست آن‌ها کمک شایانی می‌کند.

میزان تضاد رنگی در اکسپریا ایکس ، ۱۲۰۰:۱ است که نسبت به سونی اکسپریا Z5 پیشرفت داشته و می‌توان آن را در زمره قوی‌ترین نمایشگرهای سونی با کیفیت Full HD قرار داد. این در حالی است که میزان تضاد رنگی در نوت ۵ غیر قابل محاسبه است. می‌توانید تصاویر مربوط به تست خورشید را در پایین مشاهده کنید.

در نبرد دونگ‌نای، ژاپنی‌ها برای بار دوم (بعد از جنگ بوسان)، قلعه مستحکم کره‌ای‌ها را با توپ جنگی تخریب کردند. به نظر در قسمت نمایشگر، نوت ۵ توانست به عنوان نماینده کره‌، انتقام سنگینی از رقیب سرسختش بگیرد و دروازه اکسپریا ایکس را به توپ ببندد.

نظر کارشناسی داور: به هر حال سامسونگ با استفاده از تکنولوژی امولد، توانسته رنگ‌ها را بهتر به نمایش بگذارد. از کنار هم قرار دادن این گوشی‌ها، به سرعت متوجه خواهید شد که کیفیت رنگ‌ها در گلکسی نوت ۵ بالاتر بوده و همچنین، با مشاهده دو دستگاه از زاویه‌های مختلف، نتیجه می‌گیریم که صفحه نمایش نوت ۵ وضوح بهتری دارد و همچنین اینکه در صفحه اکسپریا ایکس (وقتی از پایین نگاه می‌کنیم) رنگ‌ها محو می‌شوند ولی این مشکل در نوت ۵ کمتر به چشم می‌خورد. بازتاب تصویر خارجی بر روی صفحه نمایش اکسپریا ایکس بیشتر است که در هنگام کم بودن نور صفحه نمایش، شما را با مشکل مواجه می‌سازد.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

می‌رسیم به بخش مقایسه نرم‌ افزار و رابط کاربری این دو دستگاه. سامسونگ طبق روال همیشگی، از رابط کاربری تاچ‌ویز برای نوت ۵ استفاده کرده است. در مقایسه با سری قبلی نوت، امکانات نرم افزاری جدیدتری در رابط کاربری قرار گرفته که عمده آن مربوط به بخش شخصی سازی اسناد و اعلانات است. اندروید لالی‌پاپ نسخه ۵.۱.۱ به صورت پیش فرض بر روی آن نصب شده که قابل به‌روز‌رسانی به اندروید مارشملو ۶.۰.۱ خواهد بود. اضافه شدن حالت خصوصی (Private Mode) این امکان را می‌دهد که فایل‌های شخصی خود را در فولدری دور از دسترس سایر افراد قرار دهید. همچنین می‌توانید مشخص کنید که در هنگام قفل صفحه نمایش، اعلانات شما بر روی صفحه، نمایش داده بشوند یا خیر. صفحه قفل گوشی علاوه بر نشان دادن ساعت، می‌تواند با ثبت کردن موقعیت مکانی شما، اطلاعات آب و هوایی را در اختیارتان قرار دهد. همچنین برای دسترسی سریع به دوربین و تماس اضطراری، در پایین صفحه آیکن‌هایی بدین منظور تعبیه شده‌اند. البته راه دیگری هم برای باز کردن دوربین وجود دارد که شما را قادر می‌سازد با دو بار فشار دادن دکمه هوم، دوربین را باز کنید.

تم‌های مختلف (هم به صورت رایگان و هم پولی) در قسمت تنظیمات والپیپر گوشی قرار داده شده است که می‌توانید بنا به سلیقه، آن‌ها را انتخاب کنید. همچنین در صورت تمایل، قادر خواهید بود صفحه Flip Board را فعال کنید یا وضعیت قرارگیری آیکن‌ها را در صفحه اصلی به شکل‌های مختلف (مثلا ۵*۴ یا ۵*۵) تغییر دهید. از دیگر ویژگی‌های مورد بحث در خصوص رابط کاربری، امکاناتی است که به قسمت نرم افزاری کار با S Pen اضافه شده است. ویژگی Multi Window در نوت ۵، صفحه نمایش شما را به ۲ بخش تقسیم می‌کند و خواهید توانست دو کار را به طور همزمان انجام دهید. همچنین می‌توانید کل رابط کاربری را به صورت کاربری آسان (Easy Mode) تبدیل کرده و آن را به صورت دلخواه تنظیم کنید تا به امکاناتی که بیشتر نیاز دارید، دسترسی سریع‌تری داشته باشید.

در خصوص سیستم‌عامل اکسپریا ایکس، باید گفت که این گوشی از اندروید مارشملو ۶.۰.۱ استفاده می‌کند و سونی رابط کاربری اختصاصی خودش را برای این محصول قرار داده است. البته رابط کاربری آن بسیار شبیه به اندروید گوشی‌های نکسوس است و ویژگی‌های اضافی چندانی به آن اضافه نشده است. از مهم‌ترین اشکالات رابط کاربری اکسپریا ایکس، این است که با وجود امکانات کم، حجم زیادی را بر روی حافظه دستگاه اشغال کرده است. سونی سعی کرده که فرآیند بک‌آپ گیری را سامان‌دهی کند به طوری که می‌توانید از اطلاعات گوشی خود (از قبیل مخاطبان، پیام‌ها و برخی برنامه‌های پیش فرض) بر روی اکانت آنلاین سونی یا حافظه جانبی دستگاه خود بک‌آپ بگیرید.

نظر کارشناسی داور: سامسونگ همواره به امکانات نرم افزاری که بر روی گوشی‌های خود قرار می‌دهد، توجه ویژه‌ای دارد و این امر، در نوت ۵ هم به چشم می‌خورد. دسترسی سریع به منو تنظیمات و راحتی کار با کادرهای مختلف در نوت ۵، این محصول را نسبت به اکسپریا ایکس کارآمدتر می‌سازد. مخصوصا امکاناتی که در قسمت Privacy Mode قرار گرفته، بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرند و می‌توانید هرطور که تمایل دارید، گوشی خود را شخصی سازی کنید در صورتی که هیچ کدام از این امکانات در اکسپریا ایکس قرار ندارد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

اکسپریا ایکس، تراشه اسنپدراگون ۶۵۰ به همراه ۲ پردازنده ۴ هسته‌ای Cortex-A72 و Cortex-A53 را در داخل خود جای داده که قدرت سخت افزاری این دستگاه را تامین می‌کنند. رم اکسپریا ایکس، ۳ گیگابایت بوده و حافظه داخلی آن، دو مدل با ظرفیت‌های ۳۲ گیگابایت و ۶۴ گیگابایت است. از طرفی نوت ۵ با چیپست Exynos 7420 و پردازنده‌های Cortex-A53 و Cortex-A57 (که هر کدام ۴ هسته دارند) کار می‌کند که فرکانسی معادل ۱.۵ و ۲.۱ گیگاهرتز دارند. حافظه رم نوت ۵، ۴ گیگابایت و از نوع LPDD4 بوده و در ۳ مدل با حافظه‌های ۳۲/۶۴/۱۲۸ گیگابایت به بازار عرضه شده است. در خصوص حافظه گرافیکی، باید اشاره داشت که نوت ۵ از پردازنده گرافیکی Mali-T760MP8 استفاده می‌کند. این در حالی است که سونی از پردازنده گرافیکی Adreno 510 برای اکسپریا ایکس بهره گرفته که قابلیت‌های آن می‌تواند کمک زیادی به بالا بردن کیفیت عکس‌هایی که با دوربین ۲۳ مگاپیکسلی این گوشی گرفته می‌شود، بکند. از دید تنوع و امکانات سخت افزاری، نوت ۵ پیشتاز است ولی این ضعف را داراست که از حافظه جانبی پشتیبانی نمی‌کند. به نظر می‌رسد رقیب کره‌ای، انگیزه‌ بالایی برای برد در این مسابقه دارد. درست مانند زمانی که سربازان نیروی دریایی کره (به همراهی چینی‌ها)، حمله‌ای همه جانبه را به سوی خاک‌ ژاپن تدارک دیدند و سعی داشتند نبرد ایمجین را به سود خود به پایان برسانند.

برای اینکه کارکرد سخت افزار گوشی‌ها را بهتر مشاهده کنیم، ابتدا از بنچمارک AnTuTu کمک می‌گیریم و نمره‌های بدست آمده را با یکدیگر به مقایسه می‌گذاریم.

در مرحله بعدی به سراغ نرم‌افزار گیک‌بنچ رفتیم و همانطور که انتظار داشتیم، باز هم نوت ۵ توانست با اختلاف خوبی اکسپریا ایکس را به زانو در بیاورد.

آخرین تست ما هم، با استفاده از بونسای بود. اعدادی که این بنچ‌مارک ارایه داد، برتری سه بر صفر نوت ۵ را تثبیت کرد.

نظر کارشناسی داور: رم ۴ گیگابایتی، این امکان را به نوت ۵ می‌دهد که سرعت بیشتری در جابه‌جایی میان برنامه‌های در حال اجرا داشته باشدد. برتری سخت افزاری نوت ۵ را می‌توان از نمره‌هایی که از بنچمارک‌ها به آن اختصاص یافته است به راحتی مشاهده کرد. همچنین در اجرای بازی‌های با گرافیک بالا، می‌توان دید که نوت ۵ عملکرد بهتری دارد و بدنه آن طبق آمار تقریبا تا ۳۷ درجه سانتی گراد گرم می‌شود اما به این علت که بدنه پشتی اکسپریا تماما فلزی است، انتقال گرما به دست بیشتر حس می‌شود. برای آنکه بتوانید در رابطه با سخت افزار این دو مدل بهتر نظر بدهید پیشنهاد می‌کنم ویدیو زیر را ببینید:


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

خب در این بخش از مسابقه، به مقایسه دوربین‌های دو گوشی می‌پردازیم. همیشه سونی سعی کرده است که دوربین موبایل‌های خود (به خصوص پرچمداران نسل Z) را به بهترین شکل ممکن طراحی کرده و بسازد. از طرفی امکانات نرم افزاری زیادی که در دوربین‌های سونی قرار گرفته به همراه رابط کاربری کارآمد برای آن‌ها، دوربین‌های سونی را به عنوان یکی از نقاط قوت گوشی‌های تولید شده این کمپانی بدل کرده است. دوربین ۲۳ مگاپیکسلی اکسپریا ایکس، از تکنولوژی predictive Autofocus بهره می‌برد که با پیش بینی حرکت‌های سوژه و قفل کردن بر روی آن، به شما کمک می‌کند که آن طور که دوست دارید عکاسی کنید.

دو حالت مختلف برای عکاسی در نظر گرفته شده که به کاربر این امکان را می‌دهد بسته به شرایطی که در آن قرار دارد، بتواند عکس بگیرد. حالت ایستاده برای زمان‌هایی که می‌خواهید در وضعیت ثابت عکاسی کنید، به شما کمک می‌کند که عکسی با نویز کمتر بگیرید و حالت در حال حرکت، این امکان را دارد که عکسی که می‌گیرید، کمترین حد تار شدن را داشته باشد. بهتر است در اینجا، نگاهی هم به دوربین نوت ۵ بیاندازیم تا ببینیم سامسونگ از چه تکنولوژی به منظور ساخت دوربین فبلتش استفاده کرده است. دوربین ۱۶مگاپیکسلی نوت ۵ از سنسور IMX240 ساخته شده توسط سونی بهره می‌برد. این نوع دوربین در پرچمداران قبلی سری S سامسونگ، یعنی گلکسی S6 و گلکسیS6 edge هم استفاده شده بود. به لطف سخت‌افزار قوی در نوت ۵، شاتر دوربین (حتی در سرعت‌های فیلم برداری بالا) کمترین لگ را داشته و می‌توانید عکس‌هایی با جزییات کافی به همراه تفکیک رنگ مناسب بگیرید. همچنین این امکان را خواهید داشت که عکس‌ها را با فرمت RAW ذخیره کنید تا بتوانید بعدا بر روی آن‌ها ادیت‌های مورد نظر را انجام دهید.

در مورد دوربین سلفی دو دستگاه، می‌توان گفت سونی بسیار بهتر عمل کرده است. دوربین ۱۳ مگاپیکسلی که سونی برای اکسپریا ایکس در نظر گرفته، به مانند دوربینی است که برخی از کمپانی‌ها برای دوربین اصلی گوشی‌های پرچمدار خود طراحی می‌کنند. در فضای باز و نور مناسب، دوربین عملکرد بی نظیری دارد اما با ورود به فضاهایی با نور کمتر، نویز عکس مقداری افزایش می‌یابد که کمی در کیفیت نهایی عکس‌ها تاثیر منفی می‌گذارد. در مقابل نوت ۵، با دوربین ۵ مگاپیکسلی‌اش به نسبت اکسپریا ایکس، در فضاهای باز کیفیت کمتری دارد و رنگ‌ها را کمی سرد‌تر به ثبت می‌رساند. البته نقطه قوت نوت ۵ این است که دوربین سلفی قابلیت فیلم برداری با کیفیت ۱۴۴۰p و با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه را دارد. همچنین می‌توانید عکس‌ها را به صورت HDR بگیرید و با استفاده از قابلیت‌هایی مانند Live Broadcast آن را به راحتی به اشتراک بگذارید. علاوه بر این‌ها، خواهید توانست با دوبار ضربه زدن به سنسور ضربان قلب، سلفی بگیرید که به شما کمک می‌کند دست‌تان لرزش کمتری در هنگام عکس گرفتن داشته باشد.

حال نگاهی به رابط کاربری دوربین‌های این دو  محصول می‌اندازیم و تفاوت‌های آن‌ها با یکدیگر مقایسه می‌کنیم. اکسپریا ایکس، رابط کاربری شبیه به اکسپریا Z5 دارد. حالت‌ها و امکانات دوربین مانند پانوراما، حرکت آهسته و برخی ویژگی‌های طراحی شده در دوربین، به راحتی از طریق رابط کاربری ساده‌ دوربین این گوشی، قابل دسترس است. تنظیمات در رابط کاربری دوربین نوت ۵، به دو دسته اتوماتیک و حرفه‌ای تقسیم شده‌اند. تنظیمات حالت حرفه‌ای، بسیار با جزییات در نظر گرفته شده‌اند و توجه خاصی به رنگ‌ها و تنظیمات آن‌ها در زمان عکاسی شده است. همچنین دوربین از فرمان‌های صوتی پشتیبانی می‌کند. هر دو گوشی افکت‌هایی را به طور پیش فرض برای عکس‌ها در نظر گرفته‌اند و برای موارد بیشتر می‌توانید آن را از طریق فروشگاه‌های سونی یا سامسونگ دانلود کنید.

همچنین از نکات جالب نرم افزار دوربین اکسپریا ایکس، این است که می‌توانید تصاویری (که البته از پیش تعیین شده هستند و می‌توانید برای استفاده از تصاویر بیشتر، آن‌ها را دانلود کنید) به عکس‌هایتان اضافه کنید.

شاید اصلی‌ترین برتری نوت ۵، بحش فیلم برداری آن باشد. نوت ۵ می‌تواند با کیفیت ۲۱۶۰p فیلم برداری کند و علاوه بر این، با کیفیت ۱۰۸۰p و سرعت‌های ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه و کیفیت ۷۲۰p و سرعت ۱۲۰ فریم بر ثانیه، تصاویر را ضبط کند. اکسپریا ایکس قابلیت فیلم برداری ۴k ندارد و این در حالی است که برخی گوشی‌های میان‌رده سونی مانند اکسپریا M5 از این قابلیت برخوردار هستند.

نظر کارشناسی داور: دوربین هر دو مدل در یک سطح هستند و شاید محصول سونی کمی‌ هم برتر باشد ولی به هر حال آپشن‌های حرفه‌ای که بر روی نوت ۵ قرار گرفته، این تنوع را به شما می‌دهد که عکس‌هایی متفاوت و با رنگ بندی‌های دلخواه را ثبت کنید. در مقایسه بخش فیلم برداری، نوت ۵ در کیفیت یکسان با اکسپریا ایکس (۱۰۸۰p و سرعت ۶۰ فریم) ویدیو ضبط شده (به لطف سخت افزار قوی‌تر) را سریع‌تر رندر می‌کند. همچنین اگر فوکوس دوربین‌ها را در زمان عکسبرداری بررسی کنیم، مشاهده می‌کنیم که نوت ۵ با سرعت و دقت بیشتری فوکوس می‌کند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: بخش چند رسانه‌ای

می‌رسیم به بخش صداها و کیفیت پخش موزیک و ویدیوها بر روی این دو گوشی. تا اینجا رقابت خوبی از جانب هر دو رقیب را شاهد بودیم. ابتدا نگاهی می‌اندازیم به تکنولوژی‌های به کار رفته برای خروجی صدا در هر دو دستگاه. سامسونگ از UHQ Upscaler برای افزایش کیفیت صدا در موزیک‌ها و فیلم‌هایی که به نمایش گذاشته می‌شود، استفاده کرده و سونی، اکسپریا ایکس را مجهز به DSEE HX کرده است که برای فشرده سازی فایل‌های MP3 و افزایش قدرت صدا کاربرد دارد.

اگر بررسی‌ در مورد موزیک پلیرهای دو گوشی انجام بدهیم، شاهد خواهیم بود که تاچ‌ویز شکل کلی موزیک پلیر در نسخه‌های قبلی را حفظ کرده است ولی در بخشی به نام Sound Alive می‌توانید بیس و تریبل آهنگ را تنظیم کنید و همچنین تفکیک صداها بین صدای خواننده و صدای موسیقی را به طور دلخواه تغییر دهید. همچنین قابلیتی با نام Adapt Sound در موزیک پلیر قرار گرفته است که با تست صدایی که از کاربر دریافت می‌کند، صدای مناسب با قدرت شنوایی او را تحلیل کرده و می‌تواند آن را به عنوان میزان صدای پیش فرض برای موسیقی، فیلم یا تماس‌ها قرار داد. در مقابل، اکسپریا تنظیمات متنوعی را در موزیک پلیرش به کار گرفته است. استفاده از ClearAudio+ این امکان را می‌دهد که هر موسیقی به تفکیک، صدا و تنظیمات خاص خودش را داشته باشد تا بتوان آن را به بهترین شکل ممکن شنید. همچنین می‌توان با استفاده از گزینه‌هایی که مربوط به یوتیوب و گوگل هستند، موزیک ویدیو و شعر موسیقی‌هایی که پخش می‌شوند را مشاهده کرد.

اکسپریا ایکس، قابلیت پشتیبانی از رادیو را دارد و رابط کاربری آن به گونه‌ای طراحی شده که می‌توان آن را به عنوان یکی از بهترین برنامه‌های پخش رادیو در نظر گرفت. این قابلیت در نوت ۵ طراحی نشده است.

ویدیو پلیرهای هر دو دستگاه ساده طراحی شده‌اند و کار با آن‌ها بسیار راحت صورت می‌گیرد. پلیر نوت ۵، قابلیت پشتیبانی از اکثر فرمت‌های ویدیو‌ای را دارد و حتی می‌توان ویدیو ۴K را با آن به نمایش گذاشت. از دیگر ویژگی‌های جالب در این پلیر، بخش شناور است که می‌توانید ویدیو را در پنجره‌ای کوچک در بیاورید و همزمان با دیدن ویدیو، به انجام کارهای دیگر بر روی گوشی خود مشغول باشید. ویدیو پلیر اکسپریا ایکس هم قابلیت پخش ویدیو در پس زمینه را داراست و می‌توان کیفیت صداهای خروجی را بسته به نوع ویدیو تنظیم کرد.

نظر کارشناسی داور: استفاده از پلیر نوت ۵ خیلی جذاب‌تر است. می‌توانید با S Pen بخش‌های مختلفی از ویدیو را با دقت جدا کنید و تنظیماتی مانند تغییر میزان صدا یا افکت بر روی صدا، همچنین ایجاد صفحه‌ای جدید برای اضافه شدن به ویدیو را انجام دهید. به لطف صفحه نمایش بزرگ‌تر و البته باکیفیت‌تر نوت ۵، دیدن ویدیو تجربه بی‌نظیری را به شما خواهد داد. اگر بخواهیم در مورد خروجی صدا بحث کنیم، می‌توان گفت که هر دو از کیفیت خوبی برخوردار هستند. صدای نوت ۵ به راحتی می‌تواند در محیط‌های پرسر و صدا شنیده شود و این موضوع را باید به اسپیکر قوی این دستگاه نسبت دهیم که در قسمت پایین بدنه قرار گرفته است. البته بعضی افراد محل قرارگیری اسپیکر را مناسب نمی‌دانند و بر این باورند که در هنگام فیلم دیدن، ممکن است دست شما بر روی اسپیکر قرار بگیرد و صدا با کیفیت مطلوب به گوش شما نرسد. البته که من این موضوع را قبول ندارم و به آن به دید یک نقطه ضعف نگاه نمی‌کنم. در خروجی صدا با استفاده از هندزفری، نوت ۵ بسیار عملکرد بهتری داشت. صداها با کیفیت و جزییات شنیده می‌شدند و این در حالی است که اکسپریا ایکس، خروجی مطلوبی در این زمینه نداشته و برخی صداها به عبارتی گم می‌شوند و به گوش نمی‌رسند.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

خب کم کم به پایان این مسابقه حساس نزدیک می‌شویم و شما باید خودتان را آماده و قضاوت کنید که کدام گوشی شایستگی برنده شدن در این مسابقه را دارد. نوت ۵ با باتری از جنس لیتیوم پلیمر و ظرفیت ۳۰۰۰ میلی آمپر بر ساعت هم از لحاظ ظرفیت و هم از لحاظ مواد سازنده با باتری گلکسی نوت ۴ تفاوت دارد. البته با تغییرات سخت افزاری که نسبت به نسل قبلی اتفاق افتاده و با توجه به اینکه سخت افزارها بهره‌وری بهتری از انرژی دارند، دلیل این امر مشخص می‌شود. طبق مشاهدات، عمر باتری در طول استفاده مداوم برای دیدن ویدیو تقریبا ۱۲.۵ ساعت و در زمان وبگردی، تقریبا ۱۰ ساعت است که برای گوشی با نمایشگر ۵.۷ اینچی، رقم قابل قبولی است. سونی اکسپریا ایکس، از تکنولوژی Qnovo در ساخت باتری استفاده کرده است که کمک می‌کند شارژ باتری بیشتر حفظ شود و طول عمر آن افزایش پیدا کند. سونی اکسپریا از ورژن دوم تکنولوژی شارژ سریع استفاده کرده است که زمان شارژ باتری از ۰ تا ۱۰۰ درصد را به ۱ ساعت رسانده است. همچنین سونی دو حالت ذخیره انرژی دارد که به افزایش مدت زمان استفاده از گوشی کمک می‌کند. حالت Ultra Power Saving همچنان بر روی دستگاه‌های سامسونگ قرار دارد که با ۵۹٪ شارژ باتری، تا ۱۸ساعت شارژدهی دارد.

برای اینکه کارکرد باتری را بهتر به تصویر بکشیم، تست باتری AnTuTu را برای آن‌ها انجام دادیم که می‌توانید نتایج کامل این تست را در پایین مشاهده کنید.

نظر کارشناسی داور: گوشی‌های اکسپریا و نوت ۵ را به آزمایشگاه آی‌تی‌رسان آوردیم و باتری آن‌ها را در مقایسه‌های گوناگون سنجیده‌ایم که می‌توانید نتایج را در تصاویر بالا مشاهده فرمایید. به هر حال نوت ۵، با این‌که صفحه نمایشی بزرگتر و با کیفیت‌تر نسبت به اکسپریا دارد اما عملکرد بهتری در مقایسه باتری‌ها داشته است.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به قسمت پایانی بازی رسیدیم و نبرد ۹۰ دقیقه‌ای نوت ۵ و اکسپریا ایکس، به پایان خود نزدیک می‌شود. نگاهی خواهیم داشت به سایر امکانات کارآمد این دو گوشی تا ببینیم کدام محصول در نهایت، نظر شما را جلب خواهد کرد و رای شما را به خودش اختصاص می‌دهد. امیدوارم شما هم با من هم عقیده باشید که قلم هوشمند نوت ۵، خود نیاز به مقاله‌ای جداگانه برای بررسی دارد. سرعت بالا و قابلیت‌های کاربردی، قلم هوشمند نوت ۵ را شایسته نام بهترین قلم هوشمند دنیا کرده است. با بیرون آوردن S Pen از داخل بدنه، رابط کاربری آن شروع به نمایش می‌کند و می‌توانید منویی از کاربردهای این قلم هوشمند را مشاهده کنید. قابلیت نوشتن بر روی صفحه نمایش، یا ساختن پرونده‌های مختلف برای نوشتن برنامه روزانه یا کارهای دیگر، برای S Pen طراحی شده است. حساسیت قلم هوشمند، به قدری زیاد است که می‌توانید یک طراحی با جزییات بالا را انجام دهید. همچنین Air Command برای قلم هوشمند، در هر لحظه موقعیت قلم شما را نمایش می‌دهد. می‌توانید با فشار دکمه روی قلم، رابط کاربری آن را فعال یا غیرفعال کنید. اگر از طرفداران گلکسی نوت باشید، قابلیت‌های گوناگون قلم این نسل بسیار برای شما کارآمد و جذاب خواهد بود.

هر دو گوشی از سنسور اثر انگشت بهره می‌برند که سرعت بالایی دارد ولی همان‌طور که در بخش طراحی گفتیم، محل قرارگیری سنسور اثر انگشت در سونی اکسپریا ایکس بهتر است.

نظر کارشناسی داور: امکانات سامسونگ به مراتب بیشتر است. همچنین سامسونگ چند سرویس دیگر مانند Samsung Pay را برای نوت ۵ قرار داده که اگر چه در ایران کاربردی ندارند ولی به هر حال از قابلیت‌های این گوشی محسوب می‌شوند. البته سنسور ضربان قلب از ویژگی‌هایی است که بر روی نوت ۵ قرار داده شده است. می‌توانید برنامه‌های روزانه ورزشی خود و رژیم غذایی مورد نظرتان را با استفاده از S Health مدیریت کنید و ضربان قلب خود را بسنجید. البته این نقطه قوت بزرگی محسوب نمی‌شود چرا که بسیاری از برنامه‌ها امکانات دقیق‌تر و کامل‌تری نسبت به S Health سامسونگ دارند. دستیار اختصاصی S Voice هم که همراه همیشگی محصولات سامسونگ است. هر دو گوشی از قابلیت NFC بهره می‌برند ولی هیچ یک از آن‌ها، به سنسور مادون قرمز مجهز نیستند. با اینکه گلکسی نوت ۵ سامسونگ توانایی غوطه‌ور شدن در آب را ندارد اما سونی که همیشه به ضد آب بودن محصولاتش می‌نازید چنین ویژگی‌ را برای اکسپریا ایکس در نظر نگرفته است!


وقت اضافه: قیمت

نوت ۵ را می‌توانید در بازار ایران با قیمت ۱.۸۰۰.۰۰۰ تومان تهیه کنید. این در حالی است که اکسپریا ایکس، با قیمتی حدود ۱.۶۵۰.۰۰۰ به بازارها عرضه شده است. اگر بخواهیم امکانات و ویژگی‌های اکسپریا ایکس را با قیمتش مقایسه کنیم، می‌توانیم بگوییم که ارزش خرید نوت ۵ نسبت به اکسپریا ایکس بسیار بالاتر است.

نظر کارشناسی داور: اگر واقعا می‌خواهید به اندازه قیمت اکسپریا ایکس، هزینه انجام دهید، خب گزینه‌های خیلی بهتری برای خرید وجود دارد. وقتی می‌شود با همین قیمت، یک سونی Z5 Premium را با امکانات بیشتر و سخت افزار قوی‌تر بخریم، چرا باید این هزینه را صرف خرید اکسپریا ایکس کنیم؟!

موقعیت‌های خطرناک اکسپریا ایکس بر روی دروازه نوت ۵:

دوربین سلفی قدرتمند

موزیک پلیر جذاب و کاربردی

رادیو FM و رابط کاربری خوب در این زمینه

قابلیت‌های نرم افزاری دوربین

موقعیت‌های خطرناک نوت ۵ بر روی دروازه اکسپریا ایکس:

صفحه نمایش با کیفیت با فناوری سوپر امولد

قلم هوشمند S Pen

سخت افزار قدرتمند

رابط کاربری جذاب و با امکانات زیاد

ارزش خرید بالاتر نسبت به اکسپریا ایکس

به‌ نظر شما برنده مسابقه سامسونگ گلکسی نوت 5 و سونی اکسپریا ایکس کدام است؟!

نوشته مقایسه سامسونگ گلکسی نوت ۵ با سونی اکسپریا ایکس: نبرد دونگ‌نای! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه هواوی میت ۸ و ایسوس ذن‌فون زوم: مبارزان شرقی!

مقایسه هواوی میت ۸ و ایسوس ذن‌فون زوم: مبارزان شرقی!

مسابقات مرحله گروهی آی‌تی‌رسان کاپ در حال انجام است و روز به روز با رسیدن به مراحل بعدی بر جذابیت آن افزوده می‌شود. یکی از جذابیت‌های این دوره از مسابقات، حضور برخی از محصولاتی است که شاید تاکنون در این سطح از جام با ما شرکت نداشته‌اند. بالاخره مسابقه است و گاه نتایجی رقم می‌خورد که هیچ کس انتظارش را نمی‌کشد. خب چون تماشاگران به شدت منتظر شروع رقابت هستند، با معرفی دو گوشی این مسابقه به سراغ آغاز بازی رفته و با گزارش جذاب آن در خدمت شما هستیم.

در این بازی یکی از قدرتمندترین گوشی‌های حال حاضر دنیا یعنی هواوی میت ۸ با لباس سفید رنگ در سمت راست حضور داشته و در آن سوی میدان یکی از جدیدترین اسمارت فون‌های ایسوس با نام ذن‌فون زوم با لباس سیاه در سمت چپ خودنمای می‌کند. با ما باشید تا زور آزمایی این دو محصول شرقی را با هم ببینیم.

۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

به رسم ادب هم که شده گوشی بزرگ‌تر کار را آغاز می‌کند. پرچم‌داران هواوی همیشه ظاهر زیبا و شیکی داشته و با رنگ‌های خاصشان دل همه تماشاگران را می‌برند! بدنه‌ای تمام فلزی و روشن، نور آفتاب را به چشمان تماشاگران منعکس می‌کند و باعث خوشحالی آنان می‌شود.

در آن سوی میدان ایسوس زوم، با بدنه‌ای سیاه رنگ و پیراهنی چرمی با ظاهری شیک وارد میدان شده است تا نبردی بین یک کالای کلاسیک و اسپرت شکل گیرد. بیاید با هم کلیت هر یک را کمی بررسی کنیم.

هواوی میت ۸ از یک بدنه یکپارچه تمام فلزی بهره برده که پیش از این نمونه آن را زیاد دیده‌ایم. گوشی مسابقه ما دارای رنگ نقره‌ای و سفید است که جلای خاصی دارد. در قسمت جلویی، حاشیه‌های اطراف نمایشگر بسیار کم بوده و همین آن را بسیار زیبا کرده است؛ در قسمت بالا هم لنز دوربین و سنسور دیده می‌شود و نهایتا در قسمت پایین هم لوگوی هواوی خود نمایی می‌کند.

سمت راست گوشی تقریبا همانند ۹۹ درصد محصولات فلزی هواوی میزبان دکمه پاور و ولوم بوده و بخش چپ نیز سوکت سیم کارت و رم میکرو اس‌دی قرار دارد. در قسمت بالایی جک ۳.۵ میلی‌متری استاندارد و نهایتا در قسمت پایین سوراخ‌های اسپیکر و پورت میکرو یواس‌بی قرار گرفته است.

نگاهی گذرا به پشت میت ۸ هم بد نیست! یک لنز بزرگ از حدقه بیرون زده گرد، در کنار فلش دو گانه و نهایتا حسگر اثر انگشت توجه شما را جلب می‌کند.

خب به سراغ محصول خاص ایسوس می‌رویم. بگذارید تا هنر این کمپانی را نیز کمی چک کنیم.

همان‌طور که گفته شد تم کلی این محصول به رنگ مشکلی است. از جلوی گوشی گرفته تا قاب چرمی پشت آن! در قسمت جلو و حاشیه بالا، لنز دوربین و لوگوی ایسوس حضور داشته و در پایین نیز سه دکمه مجازی همیشگی این کمپانی دیده می‌شوند. حاشیه‌های اطراف نمایشگر نیز نه آن‌چنان زیاد بوده که در ذوق بزند و نه آن‌چنان کم که کاربر ذوق کند!

سمت راست گوشی را یک نوار فلزی مانند پوشانده است که شما را یاد محصولات سیب گاز زده می‌اندازد، در بالای این قسمت دکمه‌ای بلند وجود دارد که به طور ویژه جهت زوم اپتیکال دوربین گوشی طراحی شده است. کمی پایین تر دکمه پاور و نهایتا در قسمت زیرین نیز دکمه شاتر برای ثبت عکس و دکمه‌ای بسیار ریز برای ثبت فیلم وجود دارد.

قسمت بالا محل حضور جک ۳.۵ میلی‌متری استاندارد و قسمت پایین نیز میزبان پورت میکرو یواس‌بی است.

به محض برگرداندن گوشی، انگشت تعجب به دهان همه تماشاگران حرکت می‌کند! وجود یک دایره بزرگ بسیار عجیب و غریب که در ابتدا ممکن است فکر کنید که این قسمت محل خروج چیزی باشد! شاید این طراحی شما را یاد دوربین گوشی P990 خدا بیامرز سونی اریکسون بیاندازد.

قاب پشتی از چرم طبیعی درست شده است که ایسوس بر روی ساخت و کیفیت آن مانور زیادی می‌دهد. قسمت بالا آرم اینتل به صورت خیلی نامحسوس حضور داشته و در بخش پایین نیز اسپیکر حضور دارد.

خب بگذارید تا نظر کارشناسی داور را جویا شویم:

نظر دادن در خصوص طراحی و ظاهر یک محصول کمی سلیقه‌ای است. اما اگر بخواهیم بین این دو گوشی کمی داوری کنیم، باید از چند منظر به آن نگاه کرد. ظاهر محصول هواوی به دلیل فلزی بودنش بسیار لوکس و زیباست و نباید از آن گذشت. اما خب بزرگ بودن دستگاه ممکن است کمی شما را اذیت کند.

در سوی مقابل ایسوس محصولی را با تمرکز بر روی قابلیت ویژه دوربینش روانه بازار کرده است، پس قطعا در این راه کمی از زیبایی آن کاسته شده است. ظاهر گوشی کلاسیک بوده و حس اسپرت بودن هواوی را ندارد. به شخصه از لحاظ زیبایی به هواوی نمره بالاتری می‌دهم!

دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

وارد ده دقیقه دوم می‌شویم؛ در ابتدای بازی هواوی توانست با ظاهر جذابش کمی گوی سبقت را از ایسوس زوم برباید. باید دید که در ادامه آیا ایسوس توان رقابت با این پرچم‌دار چینی را دارد یا خیر.

به وزن، ابعاد و کیفیت ساخت می‌رسیم. همان‌طور که گفتیم میت ۸ کمی بزرگ به نظر می‌رسد. خوب است بدانید ابعاد این محصول ۱۵۷.۷ در ۸۰.۶ میلی‌متر بوده و ضخامت آن ۷.۹ میلی‌متر است. این محصول فلزی با وزنی برابر ۱۸۵ گرم به بازارهای جهانی عرضه شده است. خب این مورد می‌تواند پاشنه آشیل این غول چینی باشد.

قطعا اگر خانم هستید و یا دستان کوچکی دارید، برای کار با میت ۸ حتما به مشکل بر خواهید خورد. البته که شما با یک محصول ۶ اینچی روبرو بوده و باید این موضوع را پیش از خرید مد نظر قرار دهید. اما از لحاظ کیفیت ساخت می‌توان گفت هیچ ایرادی به میت ۸ وارد نیست. طراحی بی نظیر یک پارچه، بدنه فلزی زیبا و قدرتمند و محل قرار گیری مناسب حسگر اثر انگشت و دکمه‌ها باعث می‌شود تا نام یک پرچم‌دار برازنده میت ۸ باشد.

اما ایسوس هم در آن سوی میدان حرف‌هایی برای گفتن خواهد داشت. این اسمارت فون ۵.۵ اینچی با ابعادی برابر ۱۵۸.۹ در ۷۸.۸ میلی‌متر عرضه شده و ضخامت آن ۱۲ میلی‌متر است. جالب است بدانید وزن این محصول دقیقا با میت ۸ برابر است.

خب این برای یک محصول با نمایشگر کوچک‌تر، نقطه ضعف بزرگی به شمار می‌رود. وزن بالا در کنار ضخامت بیش از حد آن، شما را با یک جسم بزرگ و سنگین روبه‌رو می‌کند! اگر جز آن دسته از افراد هستید که دوست ندارید جسم بزرگی در جیب شما باشد، شاید خرید ایسوس زوم کمی شما را اذیت کند. حال باید دید بهره گیری از یک دوربین با قدرت زوم اپتیکال، در این وزن و ضخامت موثر بوده است یا خیر.

اما در مورد کیفیت ساخت باید بگوییم که ایرادی به این محصول آسیایی وارد نیست. قاب پشتی با جنس چرمی‌اش کاربر را راضی می‌کند. البته همین موضوع، مشکل سر خوردن گوشی از دست را نیز بر خلاف هواوی میت ۸ برطرف ساخته است.

خب، ببینیم داور مسابقه برایمان چه دارد: در مورد وزن و کیفیت ساخت باید بگویم که هر دو شبیه به هم هستند! اما خب وزن بالا برای محصول ۵.۵ اینچی ایسوس کمی نامناسب جلوه می‌کند. از سوی مقابل سایز بیش از حد بزرگ میت ۸ تا حدی عنوان «گوشی» را از آن گرفته و وی را به سمت تبلت شدن سوق داده است!

ترجیحا در این قسمت امتیازی برابر را برای آن‌ها در نظر می‌گیرم!

دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

خب، به ۱۰ دقیقه سوم بازی می‌رسیم که این دو تیم باید نمایشگر خود را برای یکدیگر روشن کنند! همان‌طور که می‌دانیم میت ۸ یک نمایشگر ۶ اینچی داشته و ایسوس کمی کوچک‌تر بوده و سایزی ۵.۵ اینچی دارد. این موضوع می‌تواند برای میت هم نقطه قوت باشد و هم نقطه ضعف!

میت ۸ برای نمایشگر خود از فناوری IPS-NEO بهره برده و ایسوس از IPS استفاده کرده است. در حوزه وضوح هر دو کمپانی به رزولوشن مناسب Full HD بسنده کردهاند. اما در بخش چگالی پیکسلی ایسوس به لطف سایز کمتر نمایشگرش ۴۰۱ پیکسل در هر اینچ را برای محصولش قرار داده و میت ۸ این عدد را برابر ۳۶۸ پیکسل در هر اینچ انتخاب نموده است.

هر دو کمپانی به سراغ آخرین نسل محافظ نمایشگر یعنی Corning Gorilla Glass 4 رفته‌اند و تا اینجا به صورت پایاپای جلوی یکدیگر صف کشیده‌اند. نسبت نمایشگر به بدنه در پرچم‌دار هواوی برابر ۷۸ درصد بوده و این عدد در محصول خاص ایسوس ۶۶.۶ درصد است که به وضوح برتری هواوی در این قسمت نمایان است.

تصاویر و رنگ‌های نشان داده شده در هر دو محصول تقریبا یکسان بوده و این شرایط از زوایای مختلف نیز تغییر چندانی ندارد. همچنین به لطف روشنایی مناسب هر دو نمایشگر تصاویر زیر نور آفتاب خوانا بوده و آن‌چنان شما را به زحمت نخواهد انداخت.

اما خب برای اینکه تماشاگران خسته نشده و فقط به توضیحات تئوری گوش فرا ندهند، به سراغ مقایسه نمایشگرها می‌رویم تا بهتر نتیجه را ببینید.

 

نظر کارشناسی داور : اینکه با این شرایط تقریبا مساوی بتوان یکی از این محصولات را در حوزه نمایشگر به عنوان مدل برتر انتخاب کرد، کار واقعا سختی است!

ترکیب رنگ‌ها به لطف پنل های IPS تقریبا برابر است. حال شاید برخی که بیشتر دقت می‌کنند، تصاویر را در هواوی کمی بهتر ببینید. اما خب شخصا در این قسمت نتیجه را مساوی اعلام می‌کنم.

دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

وارد بخش جذابی از مسابقه این دو محصول جذاب می‌شویم؛ در این بخش هر دو محصول باید کاربر را از کار با رابط کاربری و قابلیت‌های نرم افزاری خود راضی کنند. هوآوی و رابط کاربری‌اش را که به اندازه کافی می‌شناسید. جدیدترین نسخه این رابط کاربری جذاب یعنی Emotion UI 4.0 با انبوهی از امکانات نرم افزاری جذاب بر روی میت ۸ حضور دارد.

این پرچم‌دار چینی با اندروید ۶.۰ عرضه شده که به احتمال زیاد به یک نسخه بالاتر ارتقا پیدا خواهد کرد؛ هرچند این موضوع به طور رسمی از سوی هواوی اعلام نشده است.

اما به آن‌سوی میدان رفته و کمی با ایسوس زوم سخن می‌گوییم. رابط کاربری این محصول ASUS ZenUI نام دارد. شاید اگر تاکنون با محصولات ایسوس کار نکرده باشید، کمی طول بکشد تا با این رابط کاربری عجین شوید. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات این رابط کاربری، تعدد نرم‌افزارهای از پیش نصب شده ایسوس است که متاسفانه بیش از ۹۰ درصد آن‌ها قابل حذف شدن هم نیستند و شما باید با تا ابد با آن‌ها کنار بیایید و هر ازگاهی با اینکه از آن‌ها استفاده‌ای نیز نمی‌کنید، آپدیتشان نمایید.

ایسوس ذن‌فون زوم با اندروید ۵.۰ یا همان آب‌نبات چوبی عرضه شده اما این کمپانی شرقی اعلام کرده است که اندروید نسخه ۶.۰ را نیز برای آن عرضه می‌کند. باید اعلام کنیم که بر خلاف هواوی که معمولا بر روی آپدیت محصولاتش به نسخه‌های بالاتر همیشه ضعیف بوده و آن‌ها را فراموش می‌کند، ایسوس این موضوع را کاملا جدی گرفته و حتی امکان این که اندروید N نیز برای این محصول به طور کاملا ناگهانی عرضه شود، وجود دارد.

بیایید تا با نگاهی گذرا به برخی از قسمت‌های رابط کاربری این دو محصول وارد نیمه دوم مسابقه شویم:

نظر کارشناسی داور

نظر در مورد رابط کاربری باز کمی به سلیقه و البته نیاز کاربر مرتبط می‌شود. شخصا از هر دو رابط کاربری و امکانات ارائه شده آن‌ها راضی هستم. هرچند معتقدم رابط هواوی کمی سبک‌تر و البته کارآمدتر است. ایسوس باید سعی کند کمی رابط کاربری‌اش را سبک کند یا حداقل به کاربر اجازه دهد بتواند در مورد حضور یا عدم حضور برنامه‌های پیش‌فرض تصمیم‌گیری نماید.

دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار

همان‌طور که می‌دانید نیمه دوم را نیمه مربیان می‌دانند و این دو گوشی تلاش کردند تا در فاصله بین دو نیمه برای خواباندن مچ حریف خود تصمیم‌های زیادی بگیرند.

این بار دو محصول پیش روی ما هیچ کدام از چیپست‌های کمپانی کوالکام مخصوصا اسنپدراگون استفاده نکرده‌اند و همین کمی مسابقه را جذاب می‌کند! هواوی بر روی این پرچم‌دارش از HiSilicon Kirin 950 بهره برده است. این پردازنده ۸ هسته‌ای از ۴ هسته Cortex-A72 با فرکانس ۲.۳ گیگاهرتز و ۴ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز بهره برده است. این پردازنده قدرتمند با رابط گرافیکی Mali-T880 MP4، چهار گیگابایت رم (در برخی نسخه‌ها ۳) و ۶۴ گیگ حافظه داخلی (در برخی نسخه‌ها ۳۲ گیگابایت) چنان سخت‌افزاری را به جنگ فرستاده که بعید است کسی بتواند پیش روی آن مقاومت کند.

البته باید بگوییم که این محصول با دارا بودن اسلات مخصوص کارت حافظه می‌تواند حافظه داخلی‌اش را تا ۲۵۶ گیگابایت نیز افزایش دهد (البته توجه کنید که باید یا محصولی دو سیم کارت داشته باشید یا تک سیم و کارت حافظه را!)

ایسوس زوم با دیدن این قدرت نمایی هواوی، کمی با ترس جلو آمده و چیپست اینتل خود را معرفی می‌کند! ایسوس زوم، از پردازنده ۴ هسته‌ای Intel Atom Z3590 با فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز صحبت می‌کند. این چیپست با رابط گرافیکی PowerVR G6430، چهار گیگابایت رم و حافظه‌های داخلی ۳۲/۶۴ و ۱۲۸ گیگابایتی خود اصلا ضعیف به نظر نمی‌رسد اما خب باید دید که توان رقابت شانه با شانه با غول هواوی را دارد یا خیر. ایسوس البته با قرار دادن اسلات مربوط به کارت حافظه به کاربر اجازه می‌دهد تا میزان حافظه پیش فرض را تا ۲۵۶ گیگابایت نیز افزایش دهد.

اما خب همه این‌ها توضیحاتی تئوری بود، برای اینکه عملکرد این دو مدل را ببینید بد نیست نگاهی به ویدیو زیر بیندازید. در این ویدیو تست‌های انتوتو، GeekBench و Bonsai از هر دو مدل گرفته شده و می‌توانید عملکرد این دو را بسنجید.


نظر کارشناسی داور:

همه چیز مشخص است؛ ترجیح می‌دهم چیزی نگویم!

دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

تقریبا به نیمه‌های بازی رسیدیم، عرق از سر و صورت هر دو تیم سرازیر شده است. اما در این قسمت ایسوس تلاش می‌کند تا با دوربین قدرتمندش و البته زوم اپتیکالی که بر روی خود دارد، مچ هواوی و دوربینش را بخواباند.

بگذارید این بار با ایسوس شروع کنیم، این محصول که با نام زوم به بازار عرضه شده، برای شما یک قابلیت منحصر به فرد دارد که شاید در اسمارت فون‌های بازار بسیار کم دیده باشیم. ایسوس زوم با یک دوربین ۱۳ مگاپیکسلی همراه با دیافراگم f/2.7 و میزان ۳ برابر زوم اپتیکال وارد بازارهای جهانی شده است. البته این دوربین به سیستم فوکوس لیزری، فناوری OIS و دو فلش LED دو رنگ نیز مجهز شده است.

ایسوس زوم می‌تواند با وضوح Full HD و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کند. پیش از اینکه به سراغ دوربین هواوی برویم باید بگوییم که دوربین دوم ایسوس زوم نیز ۵ مگاپیکسل قدرت دارد!

خب بررسی مقایسه نرم افزاری دوربین را بگذاریم پس از آشنایی با دوربین میت ۸!

هواوی چند وقتی است که بر روی دوربین پرچم‌داران خود خیلی متمرکز شده و سعی می‌کند محصول بی نقصی را روانه بازار کند. میت ۸ با یک دوربین ۱۶ مگاپیکسلی همراه با دیافراگم f/2.0، فناوری OIS، سیستم فوکوس خودکار و دو فلش LED دو رنگ وارد بازارهای جهانی شده است. سایز سنسور این دوربین  ۱/۲.۸ اینچ بوده و انبوهی از امکانات نرم افزاری را در اختیار کاربر قرار می‌دهد.

در حوزه فیلم‌برداری دوربین، میت ۸ می‌تواند در وضوح فول اچ‌دی با سرعت‌های ۳۰ و ۶۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کرده و این میزان با وضوح HD به ۱۲۰ فریم بر ثانیه هم می‌رسد.

در قسمت دوربین دوم نیز میت ۸ با یک دوربین ۸ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.4 توان فیلم‌برداری با وضوح فول اچ‌دی را نیز دارد. اما بد نیست پیش از دیدن نمونه تصاویر ثبت شده با این دو دوربین، کمی هم به قابلیت‌های نرم افزاری آن اشاره کنیم.

هواوی در قسمت دوربین خود، با وجود قابلیت‌هایی چون Slow-Motion یا Time Laps می‌تواند لحظات جذابی را برای شما رقم بزند. در کنار این ویژگی حضور افکت‌های فراوان تصویری، قابلیت Beauty Light Painting، سیستم تنظیمات پیشرفته عکاسی و فیلم‌برداری، پانوراما، HDR و …واقعا بی‌نظیر عمل کرده است. در بخش دوربین سلفی این قابلیت‌ها بسیار کمتر شده و تنها به سیستم Time Laps، افکت‌های تصویری و فیلم برداری با وضوح HD محدود می‌شود.

خب، به سراغ دوربین زوم ایسوس می‌رویم تا ببینیم از لحاظ نرم افزاری برای جنگیدن با هواوی چه چیزی در چنته دارد.

وقتی قاب پشتی ایسوس زوم را دیده و متوجه آن فضای بزرگ در نظر گرفته شده برای دوربین می‌شویم، قطعا توقع داریم که ایسوس برای این حوزه سورپرایز بزرگی برایمان در نظر گرفته باشد.

وارد نرم افزار دوربین که می‌شویم، همان فضای همیشگی پیش روی شماست. با لمس یکی از گزینه‌های پایین سمت راست نمایشگر که به شکل ۴ مربع کنار هم ترسیم شده است، وارد ویژگی‌های نرم افزاری این دوربین می‌شویم. بهره گیری از قابلیت‌هایی چون سیستم تنظیمات پیشرفته عکاسی و فیلم‌برداری، سیستم Beautification ،Super Resolution، قابلیت تصویربرداری در شب، قابلیت تصویر برداری در نور بسیار پایین، افکت‌های تصویری، ایجاد تصاویر Gif، حالت Slow Motion ،Time Lapse و نهایتا Smart Remove شما را کمی سر ذوق می‌آورد.

به سراغ دوربین سلفی می‌رویم، در این حوزه نیز قابلیت‌هایی چون Beautification ،Selfie Panorama ،HDR، تصویر برداری در شب و نور کم، Time Laps و SlowMotion وجود دارد که در نوع خود جالب و جذاب است.

اما پس از شرح این قابلیت‌ها بیایید تا تصاویر ثبت شده را با یکدیگر مقایسه کنیم تا نتیجه کار بهتر معلوم شود:

Asus Zoom

Mate 8

Asus Zoom

Mate 8

Asus Zoom

Mate 8

Zenfone Zoom

Mate 8

نظر کارشناسی داور:

دوربین و عکس‌برداری همیشه یکی از جذاب‌ترین قسمت‌های یک اسمارت فون به شمار می‌رود. با اینکه دوربین ایسوس زوم از لحاظ تئوری و تبلیغی باید با قابلیت زوم اپتیکال خود بهتر از رقیبش عمل کند، اما این اتفاق نیفتاده و بنده معتقدم در این حوزه پرچم‌دار هواوی یک سر و گردن بالاتر است!

دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

چیزی به پایان بازی نمانده و این دو گوشی همچنان در حال حمله به سوی یکدیگر هستند! البته باید پذیرفت که ایسوس زوم آن‌چنان قدرتی برای دفاع مقابل هواوی میت ۸ ندارد.

به پخش چند رسانه‌ای و سرگرمی می‌رسیم! میت ۸ با سایز ۶ اینچی، وضوح بالا و سرعت فوق العاده‌اش، ذره‌ای ایراد در این حوزه ندارد. اصلا شاید اگر این‌گونه بگوییم که این محصول برای سرگرمی، بازی، دیدن فیلم و … یکی از بهترین‌های بازار است، گزاف نگفته‌ایم.

وجود اسپیکرهای قدرتمند با صدای بی نظیر و همچنین بهره‌گیری از هدفون‌های باکیفیت نیز شما را برای شنیدن موسیقی قطعا ترغیب می‌کند.

اما خب ایسوس در این حوزه چه دارد تا بگوید؟ زوم البته آن‌چنان عقب نیست، وجود یک نمایشگر ۵.۵ اینچی با وضوح فول اچ‌دی و چگالی پیکسلی مناسب، چشم شما را به هیچ وجه اذیت نخواهد کرد. البته محل قرارگیری اسپیکر این محصول کمی بد است اما کیفیت صدا با هدفون‌های موجود در جعبه واقعا لذت بخش است.

شاید در این قسمت ضخامت این محصول کمی شما را بیازارد که خب کم موضوعی نیست!

نظر کارشناسی داور:

همان‌طور که در گزارش شنیدیم، هر دو محصول در این قسمت آن‌چنان ضعیف نیستند. نقطه قوت هر کدام نمایشگرهای مناسب و وضوح بالای آن‌هاست. مهم‌ترین نقطه ضعف هواوی در این بخش سایز بزرگ گوشی است که شاید کار با آن را کمی برای بانوان سخت کند و از سوی مقابل مهم‌ترین نقطه ضعف ایسوس نیز ضخامت بالا و البته محل بد قرارگیری اسپیکر است.

دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

اواخر بازی است، در این قسمت با دو محصول متفاوت با قدرت‌های مختلف باتری روبرو هستیم. ایسوس محصول خود را با یک باتری ۳ هزار میلی‌آمپری غیر قابل تعویض عرضه کرده که در حالت نرمال یک روز تمام را کنار شما خواهد بود. البته شما پس از باز کردن قاب پشتی این محصول چشمتان به جمال این باتری روشن خواهد شد، اما خب توان تعویض آن را نخواهید داشت.

در مقابل میت ۸ چون نمایشگری بزرگ دارد، به سراغ باتری غول پیکر و غیر قابل تعویضی رفته و یک نمونه ۴ هزار میلی‌آمپری برای آن انتخاب کرده است. در هر صورت باتری این محصول با یک استفاده روال و عادی می‌تواند تا یک روز و نیم شما را از حضور در کنار پریز برق بی نیاز کند.

نظر کارشناسی داور:

اصولا در قسمت باتری نمی‌دانم چه می‌شود گفت! به نظر من تمامی باتری‌ها در بهترین حالت می‌توانند یک تا یک و نیم روز با کاربر همراه باشند؛ مگر اینکه قید بهره گیری از وای‌فای و دیتا را زده که این میزان به دو روز هم خواهد رسید!

در مورد این دو گوشی نیز ترجیح می‌دهم رای به تساوی این دو بدهم!

دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به ده دقیقه پایانی بازی رسیدم و دو گوشی در زمین خود با پاس‌کاری‌های کوتاه انتظار سوت پایان بازی را می‌کشند. بگذارید تا در این چند دقیقه کمی امکانات این دو محصول را مرور کنیم.

هواوی میت ۸ به عنوان یک پرچم‌دار قدرتمند، تقریبا در حوزه امکانات نقص خاصی ندارد. وجود امکاناتی چون وای فای، بلوتوث ۲.۴، جی‌پی‌اس، فناوری NFC، انواع و اقسام سنسورها، حسگر اثر انگشت و سیستم شارژ سریع باتری گواه این ادعاست.

در مقابل ایسوس نیز از همین شرایط پیروی کرده است. امکاناتی که در میت ۸ وجود دارد تقریبا در ایسوس زوم نیز وجود داشته و تنها جای حسگر اثر انگشت در این محصول خالی است. متاسفانه باید بگوییم که هر دو محصول فراموش کرده‌اند تا از درگاه مادون قرمز بهره گیرند.

لازم به ذکر است که ایسوس زوم محصولی تک سیم بوده و میت ۸ قابلیت پشتیبانی از دو سیم کارت را دارد. البته هر دو محصول توانایی مکالمه و پشتیبانی از شبکه‌های ۴G LTE را دارا هستند.

نظر کارشناسی داور: نظر خاصی ندارم!

وقت اضافه: قیمت

اما در این یکی دو دقیقه وقت اضافه قیمت را هم اعلام می‌کنیم تا سریع‌تر بازی به اتمام برسد.

هوآوی میت ۸ این روزها با قیمت حدودی ۱ میلیون و هشتصد و هزار تومان در بازار به فروش رسیده و ایسوس زوم نیز قیمتی معادل ۱ میلیون و ششصد هزار تومان دارد.

موقعیت‌های خطرناک میت ۸ بر روی دروازه ایسوس زوم

طراحی زیبا و یکپارچه فلزی

دوربین قدرتمند با امکانات نرم افرازی بالا

سخت‌افزار فوق قدرتمند

اسپیکرهایی خوش‌صدا

موقعیت‌های خطرناک ایسوس زوم بر روی میت ۸

وجود زوم اپتیکال

قاب پشتی با طرح چرم مصنوعی

وجود فوکوس لیزری

به‌ نظر شما برنده مسابقه ایسوس ذن‌فون زوم و هواوی میت ۸ کدام است؟!

نوشته مقایسه هواوی میت ۸ و ایسوس ذن‌فون زوم: مبارزان شرقی! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه سامسونگ گلکسی S7 Edge با سونی اکسپریا Z5 پریمیوم: دیو و دلبر!

مقایسه سامسونگ گلکسی S7 Edge با سونی اکسپریا Z5 پریمیوم: دیو و دلبر!

با نبردی جدید از مسابقات آی‌تی‌‌رسان کاپ همراه شما عزیزان هستیم. تا به امروز شاهد مسابقات زیادی بین بهترین هندست‌های روز بازار در این جام بوده‌ایم. این گوشی‌ها بر اساس رای و انتخاب شما به مراحل بعدی راه پیدا می‌کنند. این بار اولی است که بازیکنان گروه D به رقابت می‌پردازند. رقابت امروز بین دو کمپانی کره‌ای و ژاپنی انجام می‌گیرد. سامسونگ و سونی با دو نماینده نیرومند خود یعنی گلکسی S7 edge و Z5 پریمیوم پا به میدان مسابقه می‌گذارند.
بیایید کمی با مشخصات کلیدی این دو بازیکن آشنا شویم.
S7 edge در فوریه سال ۲۰۱۶ همراه با برادرش S7 به بازار معرفی گردید و از صفحه نمایشی ۵.۵ اینچی با رزولوشن ۲۵۶۰*۱۴۴۰ بهره می‌برد. یک پردازنده ۸ هسته‌ای ۶۴ بیتی که بر روی چیپست ساخت خود شرکت سامسونگ مدل Exynos 8890 Octa سوار شده است، قلب این دستگاه را تشکیل می‌دهد. از دیگر مشخصات می‌توان، دوربین ۱۲ مگاپیکسلی و ۴ گیگابایت حافظه داخلی رم را نام برد.

Z5 پریمیوم نماینده کمپانی سونی در سپتامبر سال ۲۰۱۵ معرفی گردید. این گوشی از یک صفحه نمایش ۵.۵ اینچی آن‌هم با رزولوشنی معادل ۳۸۴۰*۲۱۶۰  پیکسل و پردازنده‌ای ۸ هسته‌ای که بر روی چیپست Qualcomm نسخه Snapdragon 810 قرار گرفته، تشکیل شده است. از سایر مشخصات دستگاه می‌توان به دوربین ۲۳ مگاپیکسلی و حافظه رم ۳ گیگابایتی اشاره کرد.
هر دو گوشی از نظر قدرت واقعا بی‌نظیر هستند و به نظر می‌رسد رقابت تنگاتنگی را خواهند داشت. با ما همراه باشید تا رقابت تماشایی این دو دستگاه را شاهد باشیم.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی

با آغاز مسابقه، طبق رسم همیشگی هر دو بازیکن با خودنمایی کردن ظاهرشان می‌خواهند این بخش از مسابقه را از آن خود کنند. پس در کنار هم قرار می‌گیرند تا از مناظری مختلف ظاهرشان مورد بررسی قرار گیرد.

در نمای روبه‌رو شیشه از بالا تا پایین هر دو گوشی را پر کرده است. بر روی اکسپریا شاهد هیچ گونه دکمه سخت افزاری نیستیم و همه چیز صاف و یک نواخت از بالا تا پایین ادامه پیدا کرده است. فقط یک شیار نازک در قسمت پایینی و بالایی برای اسپیکر طراحی شده است.
بر روی گلکسی شاهد سه کلید خارجی معروف اندروید هستیم. دکمه Home که محل قرارگیری اثرانگشت نیز هست در میان دو کلید لمسی Back و مدیریت برنامه قرار گرفته است. در قسمت بالایی هر دو گوشی اسپیکر‌، سنسورها، دوربین دوم و نام برند این دو کمپانی به چشم می‌خورند. عمده تفاوت طراحی در قسمت جلویی این دو دستگاه، لبه و گوشه‌های گرد گلکسی در مقابل گوشه‌های چهارگوش اکسپریا است.
لبه سمت راست در S7 edge فقط از یک دکمه پاور تشکیل شده که این دکمه بر روی فریم فلزی‌ که دور تا دور گوشی کشیده شده، قرار گرفته است. لبه سمت چپ را هم دو کلید کنترل صدا تشکیل می‌دهد. جنس دکمه‌ها از فلز بوده و کیفیت فوق‌العاده‌ای دارند. اسپیکر، پورت USB و ورودی هدفون لبه پایینی دستگاه را تشکیل می‌دهند. در لبه بالایی میکروفون و محفظه قرار گیری سیمکارت و کارت میکرو قرار دارد.
سونی هم طبق معمول باز همه دکمه‌ها را در سمت راست دستگاه جای داده است. لبه سمت راست اکسپریا از دکمه پاور (که حسگر اثر انگشت هم هست)، دکمه کنترل صدا و کلید سخت افزاری شاتر تشکیل شده و همین موضوع باعث شده در لبه سمت چپ دستگاه چیزی جز محفظه قرار گیری سیمکارت و کارت حافظه وجود نداشته باشد. در لبه پایینی اکسپریا فقط ورودی پورت USB است که خودنمایی می‌کند و محل ورودی هدفون به تنهایی در لبه بالایی دستگاه مشاهده می‌گردد.
بخش پشتی هر دو بازیکن کاملا از شیشه تشکیل شده است. شیشه‌ای که حسابی علاقه به نشان دادن اثرانگشت‌های باقی‌مانده دارد. در این بخش تنها لنز دوربین بیرون زده، فلاش تک رنگ LED، سنسور سنجش ضربان قلب و نام برند سامسونگ خودشان را نشان می‌دهند. قسمت پشتی Z5 premium هم تقریبا از همین روند طراحی بهره برده است با این تفاوت که لنز دوربین و فلاش به جای وسط، در سمت چپ قرار گرفته‌اند.

نظر کارشناسی داور: فکر نمی‌کنم شخصی را پیدا کنید که با در دست گرفتن S7 edge بگوید از طراحی آن لذت نمی‌برد. همه چیز بسیار ظریف و با زیبایی هرچه تمام‌تر در کنار یک‌دیگر قرار گرفته و یک جز بی‌نهایت زیبا را تشکیل می‌دهند. واقعا نمی‌دانم سونی کی می‌خواهد زبان طراحی خود را از این یک‌نواختی در بیاورد! طراحی Z5 premium زیباست اما این مقدار از زیبایی برای زمان حال که گوشی‌های هوشمند با بهترین طراحی‌ها وارد بازار می‌شوند، کافی نیست. قرار گیری دکمه‌ها در اکسپریا واقعا عجیب است. تمامی دکمه‌ها در یک سمت گوشی تعبیه شده‌اند و همه با فاصله کم در قسمت پایینی لبه گوشی قرار گرفته‌اند. شیشه موجود در پشت و جلوی هر دو دستگاه به راحتی اثر انگشت را جذب می‌کند و این امر به دلیل استفاده از شیشه کاملا طبیعی است.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: ابعاد و کیفیت ساخت

ده دقیقه از بازی گذشت و دو بازیکن حرفه‌ای کم کم خودشان را گرم کرده‌اند. در ۱۰ دقیقه دوم هریک قامت و ویژگی‌های ساخت‌شان را به رخ یک‌دیگر می‌کشند.

هر دو گوشی از ۵.۵ اینچ صفحه نمایش بهره برده‌اند و با توجه به همین موضوع آن‌چنان انتظار ابعادی کم از این دو دستگاه نداریم. گلکسی S7 edge با ۱۵۰.۹میلی‌متر طول، ۷۲.۶ میلی‌متر عرض و ۷.۷ میلی‌متر ضخامت در مقابل اکسپریا Z5 premium با ۱۵۴.۴ میلی‌متر طول، ۷۵.۸ میلی‌متر عرض و ۷.۸ میلی‌متر ضخامت قرار می‌گیرد. همان طور که از اعداد بالا درمی‌یابید، قامت و جثه اکسپریا از گلکسی بیشتر است اما تفاوت‌شان آن‌چنان زیاد نیست.
از نظر وزن اگر بخواهیم این دو گوشی را مقایسه کنیم، گلکسی S7 edge با ۱۵۷ گرم وزن حدود ۲۳ گرم از اکسپریا Z5 premium سبک‌تر است و این نماینده سونی وزنی حدود ۱۸۰ گرم دارد.
هر دو گوشی به راحتی در دست جای می‌گیرند. اما S7 edge با توجه به طراحی با لبه‌های گرد در مقابل سونی با طراحی چهارگوش و زاویه‌دار، جای‌گیری‌اش در دست راحت‌تر خواهد بود. همچنین در هر دو گوشی از جدیدترین فناوری ضد خش استفاده شده تا مانع از آسیب رسانی آسان به بدنه دستگاه گردد.
نظر کارشناسی داور: در دست گرفتن S7 edge با لبه‌های منحنی‌ و گوشه‌های گرد و زاویه‌دار بی‌نهایت حس خوبی را به شما القا می‌کند در مقابل Z5 premium آن‌چنان حس ظرافت در طراحی را برخلاف گلکسی به شما القا نمی‌کند. سونی طراحی این نسل از اکسپریا را کمی بیش از حد خشن و تیز انجام داده که شاید آن‌قدر برای کاربر دلنشین نباشد. از طرفی‌ هم سبکی وزن گلکسی به نسبت اکسپریا به وضوح حس می‌شود و این موضوع شاید کمی ناخوشایند باشد.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: صفحه نمایش

تا این دقیقه، S7 edge تقریبا بازی را در دست گرفته و Z5 premium کمی از قافله عقب مانده است. اکنون وقت آن رسیده که این دو گوشی با نشان دادن کیفیت خود در قسمت صفحه نمایش، برگ برنده را بدست آورند.

هر دو دستگاه دارای ۵.۵ اینچ صفحه نمایش هستند اما جایی که این دو دستگاه را از هم متمایز می‌کند، رزولوشن ۳۸۴۰*۲۱۶۰ پیکسلی اکسپریا در مقابل ۲۵۶۰*۱۴۴۰ گلکسی است. سامسونگ در این سری از گلکسی مانند مدل‌های پیشین از پنل Super AMOLED استفاده کرده است که عمده تفاوت صفحه نمایش این دو گوشی را همین پنل استفاده شده تشکیل می‌دهد، به صورتی که سونی از IPS LCD در اکسپریا Z5 premium بهره برده است. کیفیت صفحه نمایش بر روی هر دو دستگاه بسیار عالی است و از بهترین‌ها در این زمینه هستند. باز مقایسه اگر بخواهد صورت بگیرد پای پنل‌های استفاده شده در هر یک به میان می‌آید. رنگ‌ها در اکسپریا Z5 premium در واقعی‌ترین حالت ممکن هستند و از گرمی و سردی در رنگ خبری نیست. S7 edge با صفحه نمایش Super AMOLED خودش رنگ‌هایی گرم‌تر و شادتر تولید می‌کند اما روشنایی و شارپنس در صفحه نمایش گلکسی بیشتر خودش را نشان می‌دهد. 

زاویه دید نماینده سامسونگ از جهت‌های مختلف بسیار عالی عمل می‌کند که واقعا جای تحسین دارد. در صورتی که با تغییر زوایای دید به سمت چپ و راست با تیره شدن صفحه نمایش مواجه خواهید شد که برای چنین دستگاه در این جایگاه عملکرد خوبی محسوب نمی‌گردد.
صفحه نمایش انحنا دار گلکسی S7 edge بسیار زیبا طراحی شده و شما را قادر می‌سازد تا با آسان‌ترین شکل ممکن به برنامه‌های مورد علاقه‌‌تان دسترسی داشته باشید. در بخش نرم‌افزاری صفحه نمایش هر دو گوشی تنظیمات خاصی را برای شخصی سازی رنگ‌های خروجی دارند و شما قادر هستید تا مودهای مختلفی را برای دستیابی به رنگ دلخواه‌‌تان در صفحه نمایش انتخاب کنید. در عکس‌های پایین S7 edge سمت راست و Z5 premium در سمت چپ قرار گرفته‌اند و می‌توانید مقایسه‌ای از صفحه نمایش این دو گوشی داشته باشید.

نظر کارشناسی داور: نمایش رنگ‌ها در هر دو صفحه نمایش عالی است. اما هر کدام سبک و سیاق خاص خودشان را در این قسمت دارند. سونی سعی می‌کند رنگ‌ها بیشتر به واقعیت نزدیک باشند اما سامسونگ می‌خواهد با زرق و برق بخشیدن به رنگ‌ها آن‌ها را دل‌انگیز در عین‌ حال کمی غیر واقعی نشان دهد. اینجاست که سلیقه شخصی وارد میدان می‌شود و انتخاب را برای شما آسان می‌کند. ناگفته نماند گلکسی در زمینه تغییر زاویه دید و زیر نور آفتاب عملکرد مناسب‌تری را داشت. از طرفی تعداد پیکسل بیشتر در اکسپریا و از طرف دیگر هم پنل امولد گلکسی است که در انتخاب شما تاثیر خواهد گذاشت. البته این تعداد بالای پیکسل‌ها در محصول سونی صرفا در مواردی خاص همچون پخش ویدیو به کار خواهد آمد و در سایر موارد نماینده سونی از این ویژگی‌ خاص خودش استفاده نمی‌کند. شما می‌توانید عملکرد صفحه‌نمایش این دو گوشی را زیر نور آفتاب مشاهده کنید.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: نرم‌افزار

آخرین دقایق نیمه اول بازی صرف قدرت نرم‌افزاری این دو نماینده از سونی و سامسونگ می‌شود.

رابط کاربری سونی، رابطی ساده، روان و در عین حال نسبتا سنگین است! سونی تمام تلاش خود را صرف هرچه نزدیک‌تر کردن رابط کاربری به رابط اندروید خام کرده است و در این زمینه کاملا هم موفق بوده. تمامی قسمت‌ها شباهت زیادی به اندروید خام دارند و یا اصلا بدون تغییر از آن‌جا به این رابط منتقل شده‌اند. با این وجود هنوز حجم بسیار زیادی از حافظه داخلی Z5 premium توسط رابط کاربری دستگاه پر شده است! بنابراین می‌توان این رابط را رابطی سنگین نامید چرا که در عین سادگی حجمی فراتر از انتظار را به خودش اختصاص داده است.


سامسونگ بر خلاف سونی از رابطی کاملا شخصی سازی شده نسبت به اندروید خام استفاده کرده است. رنگ‌های به‌کار رفته در قسمت‌های مختلف شاد بوده و حس خوبی را به کاربر القا می‌کنند. با وجود این‌که در رابط کاربری سامسونگ شاهد امکانات بسیار بیشتری به نسبت سونی هستیم اما حجم اشغال شده حافظه داخلی در حد همان محصول سونی باقی مانده است.

هنگام کار کردن با هر دو گوشی کوچک‌ترین لگ و کندی را مشاهده نخواهید کرد و همه چیز با سرعت بالا انجام می‌گیرد.
نظر کارشناسی داور: اگر طرفدار رنگ، گرافیک و امکانات هستید حتما S7 edge را انتخاب کنید. در عوض اگر طرفدار سادگی هستید و می‌خواهید همه چیز با آسان‌ترین روش در دسترس شما قرار گیرد، حتما رای شما Z5 premium خواهد بود. این را هم عرض کنم که هیچ لگ و کندی در مدتی که با این دو دستگاه کار کردیم مشاهده نشد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت‌افزار
پردازنده سونی اکسپریا Z5 premium از ۴ هسته با سرعت پردازش ۲.۰ گیگاهرتز و ۴ هسته دیگر با ۲.۵ گیگاهرتز سرعت پردازشی تشکیل شده است. این پردازنده ۸ هسته‌ای بر روی چیپ Qualcomm مدل Snapdragon 810 سوار شده است.
در مقابل سامسونگ S7 edge با پردازنده اختصاصی Exynos 8890 Octa با ۸ هسته وارد میدان شده است. بخش پردازش گرافیکی S7 edge به عهده Mali-T880 MP12 بوده و در مقابل Adreno 430 پردازش گرافیکی Z5 premium را انجام می‌دهد. همچنین سامسونگ از ۴ گیگابایت حافظه رم برای گلکسی و سونی از ۳ گیگابایت رم برای اکسپریا استفاده کرده است. مشخصات بالا خبر از قدرت بی‌نهایت این دو دستگاه می‌دهند اما باید دید در زمین بازی چه می‌کنند.
به نتایجی که از بنچمارک‌های این دو دستگاه بدست آمده، دقت کنید.

تست قسمت گرافیک دستگاه

AnTuTu

GeekBench

نظر کارشناسی داور: اعداد به دست آمده در بنچمارک کاملا گویای همه چیز هستند. در قدرتمندی Z5 premium با تراشه Snapdragon 810 هیچ شکی نیست اما قدرتمندتر بودن سامسونگ با غول Exynos هم اصلا قابل چشم پوشی نیست. گرافیکی‌ترین بازی‌ها توسط این دو گوشی اجرا شدند و بدون کوچک‌ترین افت فریم و لگ به کار خود ادامه می‌دادند. در این هنگام کمی گرما از طرف نماینده سونی حس می‌شد، اما به آن میزان که بخواهد آزاردهنده باشد، نیست.
در ویدیو اختصاصی زیر می توانید تستی از سرعت مولتی تسکینگ همزمان بین این دو گوشی قدرتمند را ببینید.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

در این بخش تیزبینی هر کدام از این بازیکن‌هاست که می‌تواند عامل برنده شدن هر یک در این قسمت گردد.

در ابتدا نگاهی به مشخصات اصلی هریک بر روی کاغذ می‌اندازیم. دوربین نماینده سامسونگ یعنی S7 edge از رزولوشن ۱۲ مگاپیکسل با گشادگی دریچه دیافراگم f/1.7 برخودار است. این مقدار از دیافراگم کمک به سزایی در جذب نور محیط‌های تاریک می‌کند. دوربین جلویی استفاده شده بر روی این دستگاه ۵ مگاپیکسل رزولوشن دارد. سامسونگ از همان دریچه دیافراگمی که بر روی دوربین پشتی استفاده کرده بر روی دوربین جلویی هم بهره برده است.
دوربین Z5 premium با رزولوشن ۲۳ مگاپیکسلی و دیافراگم f/2.0 در مقابل گلکسی قرار می‌گیرد. دوربین جلویی استفاده شده بر روی اکسپریا ۵.۱ مگاپیکسل رزولوشن داشته و گشادگی دیافراگم لنز آن f/2.4 است.
اگر بخواهیم کمی ریزتر شویم، باید بگوییم اندازه حسگر استفاده شده بر روی گلکسی S7 edge چیزی معادل ۱/۲.۵ اینچ و بر روی اکسپریا Z5 premium حدود ۱/۲.۳ اینچ محاسبه شده است.
با توجه به مشخصات گفته شده در بالا می‌توان به قدرتمند بودن هر دو رقیب در بخش دوربین پی برد. اما باید توانایی هریک را در واقعیت دید.
رابط کاربری استفاده شده بر روی دوربین هر دو بسیار عالی عمل می‌کند و هر دو سعی دارند در عین سادگی حرفه‌ای بودن خودشان را نشان دهند.

رابط کاربری دوربین Xperia Z5 premium

رابط کاربری دوربین S7 edge

تنظیمات دستی دوربین که مدتی است جزیی از اصل‌های رابط کاربری یک دوربین شده است، بر روی هر دو دستگاه موجود است. یک بخش مخصوص از فیلترهای واقعیت مجازی برای عکاسی در بخشی از رابط کاربری دوربین Z5 premium به چشم می‌خورد که امکانات سرگرم کننده‌ای را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. سرعت فوکوس در S7 edge با فناوری که سامسونگ از آن بعنوان Dual Focus یاد می‌کند، بی‌نهایت بالاست. در عرض چند میلی ثانیه فوکوس صورت می‌گیرد. در مقابل سونی آن‌چنان در این زمینه سریع عمل نکرده و کمی به زمان بیشتری برای فوکوس نیاز دارد این درحالی است که خود سونی ادعا دارد با فناوری فوکوس هیبریدی خود، شما توانایی فوکوس تنها در ۰.۰۳ ثانیه را دارید. کیفیت عکس‌های گرفته شده توسط هر دو گوشی کاملا قابل قبول و مناسب است و آن‌چنان تفاتی باهم ندارند. تنها رنگ‌های ثبت شده توسط اکسپریا کمی سرد و بی روح هستند در مقابل گلکسی رنگ‌های غلیظ‌تری را به ثبت می‌رساند. به لطف گشادگی دیافراگم f/1.7 در S7 edge تصاویر روشن‌تر و پرنور‌تر به نسبت Z5 premium ثبت می‌گردند. همچنین یک فلاش دوگانه در گلکسی و یک نمونه تک در اکسپریا تعبیه شده است. فیلمبرداری در هر دو گوشی به صورت ۴K با ۳۰ فریم بر ثانیه امکان‌پذیر بوده و هر دو کیفیت خوبی را ارایه می‌دهند.
به تعدادی از تصاویر گرفته شده توسط این دو گوشی دقت کنید.

نظر کارشناسی داور: ببینید دوربین این سری از گوشی‌های موجود در بازار واقعا عالی هستند و پیشرفتی باور نکردنی در این زمینه داشته‌اند. بنابراین انتخاب ما بین عالی و عالی‌تر است. رنگ‌ها در Z5 premium سرد و بی روح ثبت می‌شوند که شاید آن‌چنان موضوع دلنشینی نباشد و در عکس‌های بالاهم متوجه این موضوع می‌گردید. از طرفی‌ سونی به لطف استفاده از پیکسل‌های بیشتر به نسبت سامسونگ جزییات بیشتری را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. فیلترهای مخصوصی که شبیه ساز واقعیت مجازی هستند در رابط کاربری دوربین سونی موجود بوده و استفاده از‌ آن‌ها لذت بخش خواهد بود. خلاصه قضاوت این بخش را تمام و کمال به عهده خودتان می‌گذارم.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چند رسانه‌ای

کم کم به دقایق پایانی نزدیک می‌شویم و می‌خواهیم کمی از خستگی ما کم شود. در این قسمت است که این دو بازیکن وظیفه دارند با سرگرم کردن ما خستگی را از تن ما بیرون کنند. همراه ما باشید تا ببینیم چگونه می‌خواهند این‌ کار را انجام دهند.


تماشای فیلم بر روی این دو گوشی واقعا لذت بخش خواهد بود. مخصوصا اکسپریا با صفحه نمایش ۴K خودش در این قسمت عالی عمل خواهد کرد. تماشای فیلم با زیرنویس فارسی توسط نرم‌افزار هر دو دستگاه بدون مشکل امکان‌پذیر بوده و مشکلی در این زمینه مشاهده نشد.
در بخش موزیک پلیر هم هر دو دستگاه واقعا خوب عمل می‌کنند و تنظیمات مناسبی هم برای شخصی سازی صدا در اختیار شما قرار می‌دهند. البته سامسونگ فقط از یک اسپیکر مونو بر روی S7 edge استفاده کرده است. اما در مقابل سونی Z5 premium با دو اسپیکر و صدای استریو حضور دارد. اسپیکر گلکسی حجم بالا و باس بیشتری دارد اما اکسپریا کیفیت صدایی بهتری را ارایه می‌دهد. خروجی صدای هدفون هر دو کاملا مناسب بوده و در این قسمت سونی تنظیمات بیشتری را برای شخصی سازی صدا قرار داده است.

نظر کارشناسی داور: هر دو دستگاه کاملا من را راضی کردند و حسابی سرگرم شدم. سونی با اسپیکر استریو و با کیفیت، سامسونگ هم با صفحه نمایش خمیده خودش حسابی عملکرد خوبی داشتند. تنظیمات صدای هر دو گوشی کافی است اما سونی برای زمانی که می‌خواهید از هدفون استفاده کنید آپشن‌های بیشتری را به شما ارایه می‌دهد.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

باتری استفاده شده بر روی Z5 premium ظرفیتی معادل ۳۴۳۰ میلی‌آمپر را دارد که در مدت زمان ۳۰ دقیقه چیزی حدود ۶۰ درصد شارژ می‌شود. در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید عملکرد باتری را مشاهده کنید.

در مقابل S7 edge با باتری ۳۶۰۰ میلی‌آمپری حضور دارد که دقیقا به همان اندازه نماینده ژاپنی این مسابقه شارژ می‌شود. در تصویر اختصاصی پایین می‌توانید عملکرد باتری را مشاهده کنید.

نظر کارشناسی داور: عملکرد سامسونگ در این زمینه فوق‌العاده است! در عکس‌های بالا همان طور که مشاهده کردید باتری S7 edge در مقابل Z5 premium استقامت بسیار بالایی دارد. در عمل هم کاملا همین طور است و شارژدهی باتری اکسپریا در حد خودش عالی‌‌ست اما در بحث مقایسه عملکرد خوبی را در مقابل گلکسی ندارد.


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

این دقایق از رقابت از آن بازیکنی خواهد بود که امکانات بیشتر و کاربردی‌تری را به کاربر ارایه بدهد.
حسگر اثرانگشت بر روی هر دو گوشی تعبیه شده و تنها  تفاوتی که در این قسمت وجود دارد، محل قرار گیری این حسگر است. سامسونگ این حسگر را در دکمه Home قرار داده و این تفکر را دارد که راحت‌ترین مکان برای قرار دادن حسگر اثر انگشت این بخش است. در مقابل سونی طبق معمول این حسگر را در منوی‌ پاوری که در سمت راست دستگاه جای خوش کرده، قرار داده است. هر دو حسگر نیاز دارند تا بعد از فشار دادن دکمه فعال شوند و قفل گوشی را باز کنند و این عمل در حالت استندبای اجرا نمی‌شود. علاوه بر این هر دو گوشی گواهی‌های ضد آب و ضد گرد و غبار را دارند و می‌توانند دربرابرشان مقاومت کنند. در پوش‌های محافظی که در گذشته برای ضد آب کردن گوشی‌ها استفاده می‌شد در این دو دیده نمی‌شود. این در حالی است که سونی و سامسونگ می‌گویند که از داخل بخش محافظتی این دو دستگاه را انجام داده‌اند.

از دیگر امکانات موجود به صفحه خمیده S7 edge می‌توان اشاره کرد که علاوه بر زیبایی، دسترسی‌ها را به بخش‌های مختلف گوشی بسیار راحت‌تر کرده است. همچنین بر روی این نسل از گلکسی شاهد تکنولوژی Always On هستیم که در مواقع استندبای بودن گوشی شما را از اعلانات باخبر می‌سازد که چنین ویژگی بر روی اکسپریا دیده نمی‌شود. حسگر‌های مختلفی دیگری نیز بر روی S7 edge تعبیه شده که شاید برخی موارد به کار بیاید.

نظر کارشناسی داور: نظر خاصی را در این بخش ندارم! همه چیز در بالا توضیح داده شد. حال خودتان بگویید کدامیک از این امکانات برای شما کاربردی خواهد بود؟! آیا گوشی خود را به استخر می‌برید؟!


وقت اضافه: قیمت

در حال حاضر شما می‌توانید با حدود ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان ناقابل یک گلکسی S7 edge را خریداری کنید. با ۵۰۰ هزارتومان کم‌تر یعنی چیزی حدود ۱ میلیون ۷۰۰ شما می‌توانید اکسپریا Z5 premium را همراه خود داشته باشید.

نظر کارشناسی داور: به نظر من قیمت گذاری برای S7 edge آن‌چنان مناسب نبوده و می‌توانست کم‌تر باشد. البته این را هم در نظر بگیرید این گوشی هنوز آن‌چنان افت قیمت و ثبات را در بازار تجربه نکرده. قیمت Z5 premium تقریبا مناسب است اما انتخاب من با این قیمت Z5 premium نخواهد بود.

موقعیت‌های خطرناکی که گلکسی S7 edge بر روی دروازه اکسپریا Z5 پریمیوم ایجاد کرد:
ارگونومی و طراحی بهتر و همچنین وزن کم‌تر
پردازنده اختصاصی قوی‌تر
زاویه دید صفحه نمایش بهتر
دوربین با تنظیمات دستی جامع‌تر مانند سرعت شاتر
امکاناتی مانند صفحه خمیده و فناوری Always On
استقامت باتری بهتر

موقعیت‌های خطرناکی که اکسپریا Z5 پریمیوم بر روی دروازه گلکسی S7 edge ایجاد کرد:
فناوری‌های متعدد و رزولوشن بالاتر صفحه نمایش
دوربین بدون بیرون زدگی بر خلاف گلکسی و همچنین فیلتر‌های واقعیت مجازی جالب
تعداد پیکسل‌های بیشتر در بخش دوربین که جزییات بیشتری را به نمایش می‌گذارد
اسپیکر استریو و با کیفیت
کلید سخت‌افزاری شاتر مخصوص دوربین

به‌ نظر شما برنده مسابقه سامسونگ گلکسی S7 Edge و سونی اکسپریا Z5 پریمیوم کدام است؟!

نوشته مقایسه سامسونگ گلکسی S7 Edge با سونی اکسپریا Z5 پریمیوم: دیو و دلبر! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه آی‌فون ۶s Plus و بلک‌بری Priv؛ میراث‌داران کلمب!

مقایسه آی‌فون ۶s Plus و بلک‌بری Priv؛ میراث‌داران کلمب!

با ششمین بازی از جام بزرگ آی‌تی‌رسان در خدمت شما هستیم، تاکنون ۱۰ شرکت‌کننده قدرتمند مسابقات خود را برگزار کرده‌اند و اکنون با دو حریف از قاره آمریکا رو‌به‌رو هستیم. اولین شرکت کننده در این مسابقه آی‌فون‌نامی است با مدل ۶S Plus، حریفی قدرتمند که آوازه شهرتش جهانی است، هرچند اخیرا در کشورمان مورد نامهربانی قرار گرفته است. در سمت مقابل یک تازه وارد در دنیای اندروید وجود دارد، محصولی ساخته کمپانی خوشنام بلک‌بری که Priv نام داشته و این روزها حال و روز خوشی را ندارد. به مانند سایر مقایسات (منظور همان مسابقات است!) این دو حریف را در ده فاکتور به مقایسه می‌نشانیم.

ده دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

با ورود اولین شرکت‌کننده یعنی آی‌فون ۶s Plus به میدان رقابت عده کثیری از تماشاچیان انگشت به دهان فرو برده و در همان حال عده‌ای چشمان خود را بستند! ظاهر این اسمارت‌فون به گونه‌ای است که دو دسته کاربر را پدید می‌آورد؛ عده‌ای که دل بسته به اسلاف این اسمارت‌فون هستند، از ظاهر آی‌فون‌های جدید ناراضی هستند و آن را نازیبا می‌دانند و عده دیگری از کاربران، از تغییرات صورت گرفته در تغییر سایز و ظاهر آی‌فون‌های اخیر رضایت دارند و آن را کاملا زیبا می‌دانند، ما نیز به رسم انسانیت به سلیقه هر دو دسته احترام می‌گذاریم. در بخش جلویی به جز تک دکمه گرد هوم، اسپیکر، دوربین جلو و صد البته نمایشگر ۵.۵ اینچی چیز دیگری وجود ندارد! اپل علاقه چندانی به درج لوگو در بخش جلویی ندارد و به همین دلیل بخش بالایی نمایشگر چندان شلوغ نیست و همه چیز در سادگی خلاصه می‌شود. در بخش پشتی نیز سادگی زیادی به چشم می‌آید و به جز دوربین، فلاش، دو خط آنتن و یک لوگوی سیب گاز زده شده چیزی مشاهده نمی‌شود! البته انتظار چیز دیگری هم نباید داشته باشیم!

بخش زیرین، بالایین و البته کنارین (امان از این قواعد عربی!) طراحی خاصی دارد و با توجه به ضخامت کم و طراحی فوق‌العاده اپل زیبایی خاصی را در این بخش شاهد هستیم به گونه‌ای که در حال حاضر هر کجا سخن از زیبایی است، نام بخش پایینی آی‌فون می‌درخشد! چینش کلیدهای سخت‌افزاری به بهترین نحو انجام گرفته و دسترسی به آنها نیز بسیار راحت است.

حال نوبت به دیگر شرکت‌کننده می‌رسد تا با ورود به میدان رقابت خودی نشان دهد، ظاهرا این اسمارت‌فون از نظر قدی از آی‌فون کوچک‌تر است اما از نظر ضخامت بزرگتر! و تقریبا جز گوشی‌های چاق محسوب می‌شود. قسمت جلو بلک‌بری Priv از یک اسپیکر، دوربین، نمایشگر و البته یک اسپیکر بزرگ در زیر نمایشگر تشکیل شده است. درخشش لوگوی بلک‌بری در بخش بالایی و هم‌چنین طراحی کلاسیک این قسمت از اسمارت‌فون زیبایی خاصی را به این مدل اعطا کرده است. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این محصول وجود نمایشگر اج است که با توجه به رابط‌کاربری مورد استفاده در این اسمارت‌فون ویژگی‌های جالبی را به ارمغان می‌آورد. در بخش پشتی متاسفانه شاهد کمی بی سلیقه‌گی از جانب بلک‌بری هستیم، لنز دوربین کمی بیرون زدگی دارد و پترن به کار رفته بر روی کیس پلاستیکی طراحی مناسبی را ندارد. از دیگر ویژگی‌های این بخش از اسمارت‌فون می‌توان به لوگوی بلک‌بری و فلاش دوگانه اشاره کرد. ظاهر بخش پشتی بلک‌بری Priv بیش‌تر برای اسمارت‌فون‌های صنعنی و نظامی مناسب است و ظرافت خاصی ندارد. بخش زیرین این اسمارت‌فون بدون شک خاص‌ترین بخش Priv است، جایی که می‌توان یک کیبورد کامل به سبک بلک‌بری را به صورت کشویی بیرون آورد و گوشی لمسی خود را به یک اسمارت‌فون با کیبورد QWERTY تبدیل کرد. با خروج کیبورد از دل دستگاه بخش بالایی اسمارت‌فون نیز حرکت می‌کند و ظاهر این گوشی را عجیب‌تر می‌کند!

در بخش کناری بلک‌بری Priv با وجود اینکه جای کافی برای گذاشتن امکانات و دکمه‌های بزرگ‌تر وجود داشته اما بلک‌بری ترجیح داده است دکمه‌ها را با ظرافتی خاص در آن به کار گیرد، در سمت راست کلیدهای ولوم قرار گرفته‌اند و در بخش سمت چپ نیز کلید پاور جا‌گذاری شده است، مطمئنا چینش این کلیدها هم‌چون نام و ظاهر Priv کمی عجیب است؛ با توجه به جای‌گیری کلید پاور در سمت چپ دسترسی به آن کمی سخت است و بهتر بود بلک‌بری چینشی بهتر را برای این کلیدها انتخاب می‌کرد. در بخش زیرین نیز می‌توانیم شاهد یک پورت USB در قسمت وسط و یک پورت ۳.۵ میلی‌متری هدفون در سمت راست باشیم. برای ورود سیم‌کارت و کارت حافظه می‌بایست از بخش بالایی استفاده کنید.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

با ورود دو شرکت‌کننده و به رخ کشیدن زیبایی‌های ظاهریشان به یکدیگر نوبت به آمادگی بدنی و تناسب‌اندام این دو اسمارت‌فون می‌رسد. شرکت‌کننده اول یعنی آی‌فون ۶S Plus با توجه به سابقه خوبش در گذشته، خود را یک اسمارت‌فون باکیفیت می‌داند، از متریال مورد استفاده گرفته تا انتخاب قطعات همگی دستچین‌ شده‌اند تا باکیفیت باشند. از نظر تناسب اندام باید بگوییم این اسمارت‌فون با ابعاد ۷.۳×۷۷.۹×۱۵۸.۲ میلی‌متری خود وزنی ۱۹۲ گرمی دارد. در مقابل دیگر شرکت کننده این مسابقه با جلوه‌ای خاص نماد بلک‌بری را نشان می‌دهد و با فریادی بلند باکیفیت بودنش را به رخ تماشاچیان می‌کشد. Priv ابعادی ۹.۴×۷۷.۲×۱۴۷ میلی‌متری دارد و هنگامی که روی ترازو می‌رود با کسب عدد ۱۹۲ گرم، نشان می‌دهد حریفی در حد و اندازه آی‌فون ۶s Plus است. البته محصول ساخته اپل کمی ظریف‌تر است و این موضوع خود دلیل مهمی است تا بگوییم اپل معمار بهتری است تا بلک‌بری!

آی‌فون ۶s Plus شاید دیگر هم‌چون گذشته جمع و جور نباشد، اما ظرافت و دقت به کار رفته در این فبلت مثال زدنی است. محصولات بلک‌بری از نظر قیمتی چیزی کم‌تر از اپل ندارند اما زمانی که پای کیفیت ساخت در میان باشد، میراث‌داران جابز نشان درجه یک کیفیت را در دست دارند. بلک‌بری Priv درست برعکس ظاهر پر ابهتش تنها به قاب آلومینیومی مجهز گشته و بدنه اصلی شکل‌گرفته از پلاستیک است، هرچند پلاستیک به کار رفته در بدنه بلک‌بری Priv از نوع خوب و مرغوب است اما بازهم در مقایسه با بدنه آلومینیومی آی‌فون ۶S Plus حرفی برای گفتن ندارد. گذشته از این آمیختگی نام اپل با کیفیت ساخت بالا خود گواهی بر این است که بلک‌بری Priv در این میدان از نظر کیفیت ساخت شانسی برای پیروزی ندارد.


 

دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

خب بهتر است بخش ظاهر و رخ‌نمایی را کنار بگذاریم و این دو اسمارت‌فون را از دیگر زوایا مورد سنجش قرار دهیم. اولین و شاید یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر اسمارت‌فون، نمایشگر آن است. در این بازی با دو اسمارت‌فون غول پیکر روبه‌رو هستیم، اولین مدل بلک‌بری Priv است که با داشتن نمایشگر ۵.۴ اینچی یک گزینه شایسته برای دریافت لقب فبلت است و دیگر رقیب این میدان آی‌فون ۶S Plus نمایشگری ۵.۵ اینچی دارد. نمایشگر مورد استفاده در بلک‌بری Priv‌ از نظر وضوح عدد ۲۵۶۰×۱۴۴۰ پیکسل را نشان می‌دهد. استفاده از این رزولوشن در ابعاد ۵.۴ اینچی چگالی پیکسلی ۵۴۰ppi را برای این اسمارت‌فون پدید آورده است. به لطف استفاده از پنل امولد کیفیت تصاویر در حد مطلوبی است و با نمایش زنده‌تر رنگ‌ها توجه بیش‌تری را به خود جلب می‌کند. مهم‌ترین ویژگی این نمایشگر بهره‌مندی از کناره‌های خمیده است.

دیگر شرکت کننده در این مسابقه نمایشگری ۵.۵ اینچی دارد که با توجه به اینکه اپل بازی با اعداد را دوست ندارد از وضوح ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل بهره می‌برد. این مقدار رزولوشن چگالی پیکسلی ۴۰۱ppi را برای نماینده اپل به ارمغان آورده است، نمایشگر این اسمارت‌فون از نوع IPS است که گذشته از نمایش طبیعی‌تر رنگ‌ها در نگاه از زوایا عملکرد بهتری دارد و نمایشگر به سرعت رنگ رخسارش را نمی‌بازد.

پس از معرفی مشخصات نمایشگری این دو اسمارت‌فون حال این دو رقیب را در کنار یکدیگر به مقایسه می‌نشانیم. تصویر سمت راست مربوط به آی‌فون ۶S plus و سمت چپ بلک‌بری Priv است.

همان‌طور که از تصاویر مشخص است، نمایش رنگ‌ها در بلک‌بری Priv‌ زنده‌تر هستند در عوض تصاویر به نمایش درآمده در آی‌فون ۶S Plus طبیعی‌تر به نظر می‌رسند. نمایش رنگ سفید در نمایشگر آی‌فون ۶S Plus بهتر از بلک‌بری Priv است، در مقابل رنگ‌های تیره در محصول ساخته بلک‌بری عمق بیشتری دارد، هم‌چنین این اسمارت‌فون تنظیمات خوبی را برای مدیریت نمایشگر در اختیار کاربر قرار می‌دهد و البته یک ویژگی خاص را هم می‌توان در این نمایشگر مشاهده کرد، هنگام شارژ شدن دستگاه میزان باتری بر روی لبه خمیده به نمایش در می‌آید که جلوه خاص و زیبایی به دستگاه می‌دهد و حتی در زمان خاموش بودن صفحه نیز شاهدش خواهید بود. بلک‌بری Priv خود به داشتن چنین قابلیتی افتخار می‌کند!


 

دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

اکثر تماشاچیان از ابتدای مقایسه منتظر فرا رسیدن این بخش بوده‌اند، یکبار دیگر شاهد روبه‌رو شدن iOS و اندروید هستیم. هرچند بلک‌بری Priv یک نماینده همه چیز تمام برای اندروید نیست اما بازهم می‌توان انتظار داشت میان این دو رقیب یک بازی تمام عیار را شاهد باشیم. نماینده اندروید در این میدان بلک‌بری Priv است، اندروید مورد استفاده در این اسمارت‌فون تقریبا همان چیزی است که در گوشی‌های نکسوس دیده‌ایم، انیمیشن‌ها، منوها و حتی آیکون‌ها دقیقا مشابه با اندروید خالص هستند. بلک‌بری برای اینکه دست خالی به میدان اندروید وارد نشده باشد دو اپلیکیشن BBM و BBM Meeting را بر آن افزوده است. هم‌چنین دو اپلیکیشن امنیتی به نام‌های DTEK by BlackBerry و Password Keeper برای تعیین سطح دسترسی برنامه‌ها و دیگری به منظور ذخیره پسوردها به اندروید خالص اضافه شده است. همانطور که می‌دانید نمایشگر در کناره‌ها خمیدگی دارد و Priv با این ویژگی هماهنگ شده و امکانات جالبی را برای کاربران به ارمغان می‌آورد. در سمت مقابل محصول ساخته اپل از سیستم عامل انحصاری خودش استفاده می‌کند، تنوع رنگی و هم‌چنین انیمیشن‌ها در این رابط کاربری بیشتر از اندروید خالص است و در طراحی آیکون‌ها سلیقه بیشتری به کار رفته است. هرچند iOS به نسبت اندروید محدودیت بیش‌تری دارد اما حد دسترسی برای یک کاربر معمولی در سطح مناسبی است و به خوبی پاسخ‌گوی نیاز آنان خواهد بود. امکان شخصی‌سازی در iOS به نسبت اندروید محدودتر است در عوض با سیستم‌عاملی یکپارچه و سریع روبه‌رو هستیم. هم‌چنین استفاده از لمس سه‌ بعدی ویژگی‌های جالبی را برای ۶S Plus‌ به ارمغان آورده است. پشتیبانی نرم‌افزاری از اسمارت‌فون‌های اپل در سطح خوبی قرار دارد و معمولا تعداد به‌روزرسانی‌های بیش‌تر و منظم‌تری را دریافت می‌کنند.

Android

iOS

در بخش رابط کاربری نمی‌توان برتری خاصی را برای یک اسمارت‌فون در نظر گرفت، هر دو سیستم‌عامل مزایا و معایب خاص خودشان را دارند، سرعت بالاتر، هماهنگی بیش‌تر میان اجزا، پشتیبانی بهتر از جمله مزایای iOS و سطح دسترسی بیش‌تر، منبع‌باز بودن و امکان شخصی‌سازی از جمله نکات مثبت اندروید است.


 

دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

به حساس‌ترین دقیقه مسابقه نزدیک می‌شویم، هر دو شرکت‌کننده در حال حاضر لقب پرچم‌داری را با خود به یدک می‌کشند، اگر بخواهیم نگاهی به مشخصات سخت افزاری این دو اسمارت‌فون داشته باشیم در بلک‌بری Priv می‌توانیم چیپست اسنپدراگون ۸۰۸ با ۶ هسته را ببینیم که به دو هسته کورتکس A57 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز و چهار هسته کورتکس A53 با فرکانس ۱.۴۴ گیگاهرتز تقسیم شده است. سه گیگابایت رم و ۳۲ گیگابایت حافظه داخلی در کنار پشتیبانی از کارت حافظه تا ظرفیت ۲۰۰ گیگابایت تکمیل کننده مشخصات این مدل است. در مقابل محصول قدرتمند اپل با پردازنده A10 که ۲ هسته ۲ گیگاهرتزی دارد قرار گرفته است، از دیگر مشخصات این فبلت می‌توان به ۲ گیگابایت رم و حافظه داخلی ۱۶/۶۴/۱۲۸ گیگابایتی اشاره کرد، متاسفانه این آی‌فون هم از کارت حافظه پشتیبانی نمی‌کند و عدم وجود نسخه ۳۲ گیگابایتی را می‌توان یک ضعف برای این محصول دانست.

هرچند از نظر اعداد برتری با بلک‌بری Priv است اما صعف عددی آی‌فون در مشخصات به معنای قدرت کم سخت‌افزاری آن نیست. هماهنگی بی‌نظیر اکوسیستم اپل موجب شده آی‌فون‌های اپل هرساله در رده بهترین‌ها جای بگیرند. متاسفانه سخت‌افزار بلک‌بری Priv‌ به‌روز نیست و قدرت سخت‌افزاری در حدی نیست که بتوان آن را بی نقص دانست. استفاده از چیپست نه چندان قدرتمند اسنپدراگون ۸۰۸ در کنار سه گیگابایت رم موجب شده این اسمارت‌فون در مقابل سایر مدعیان اندرویدی حرفی برای گفتن نداشته باشد. در مقابل آی‌فون ۶S Plus‌ از جدیدترین چیپست معرفی شده توسط اپل بهره می‌گیرد و استفاده از رم دو گیگابایتی برای سیستم‌عاملی هم‌چون iOS عملکردی بدون نقص را ایجاد می‌کند. هر دو رقیب به خوبی پاسخ‌گوی نیازهای روزانه هستند اما از نظر بنچمارک برتری با اختلاف بسیار زیاد به آی‌فون ۶S Plus تعلق دارد که خود نشان دهنده عملکرد بهتر اپل در چینش سخت‌افزار است. اختلاف ۷۵۶۶۳ واحدی AnTuTu بین این دو اسمارت‌فون به خوبی نشان می‌دهد آی‌فون ۶S Plus حداقل یک نسل پیشرفته‌تر از بلک‌بری Priv است.

در ادامه ویدیو مقایسه سرعت بوت شدن این دو اسمارت‌فون را مشاهده می‌کنیم که خود معیار خوبی برای سنجش قدرت سخت‌افزاری است:


 

دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

یک زورآزمایی هیجان انگیز را در بخش سخت‌افزار پشت سر گذاشتیم و پس از یک استراحت کوتاه نیمه دوم مسابقه را با مقایسه دوربین مورد استفاده در دو شرکت کننده ادامه می‌دهیم. بلک‌بری برای تولید لنز دوربین خود از کمپانی نام آشنای اشنایدر کروزناخ کمک گرفته است، حاصل این همکاری تولید یک سنسور دوربین ۱۸ مگاپیکسلی از نوع CMOS BSI 2 است. گشودگی دیافراگم F2/2، تثبیت کننده اپتیکال و فوکوس خودکار از جمله ویژگی‌های این سنسور است. متاسفانه بر خلاف مشخصات، کیفیت تصاویر ثبت شده توسط این دوربین چندان بی نقص و عالی نیست، در محیط‌های با نور کافی می‌توان روی توانایی این دوربین حساب باز کرد اما در محیط‌های داخلی و با نور کم تصاویر ثبت شده از وضوح و شفافیت مناسبی برخوردار نیستند. رنگ‌ها هرچند واقعی اما عمق مناسبی ندارند. دوربین سلفی مورد استفاده در این اسمارت‌فون ۲ مگاپیکسلی است، کیفیت دوربین دوم به هیچ وجه مناسب یک پرچم‌دار نیست و بهتر بود بلک‌بری توجه بیش‌تری به این بخش ‌می‌داشت.

در طرف دیگر کوپرتینویی‌ها با دست پر وارد زمین شده‌اند، دوربین ۱۲ مگاپیکسلی آی‌فون ۶S Plus اگرچه از نظر عددی بازی را به Priv می‌بازد اما تصاویر ثبت شده به وسیله آن در نوع خود خوب هستند. وضوح تصاویر در سطح مناسبی است و رنگ‌ها به خوبی در آن به ثبت رسیده‌اند. از ویژگی‌های سنسور به کار رفته در آی‌فون ۶S Plus می‌توان به قابلیت ضبط تصاویر به صورت آهسته، تشخیص فاز، فوکوس خودکار و تثبیت کننده تصویر اپتیکال نام برد. در بخش دوربین سلفی اپل با دست و دل‌بازی سنسوری ۵ مگاپیکسلی را در نظر گرفته که تصاویر به ثبت رسیده توسط آن کیفیت قابل قبولی دارند اما بازهم جا برای بهتر شدن وجود دارد. ثبت تصاویر به صورت زنده یکی از ویژگی‌هایی است که به لطف سیستم عامل iOS و هم‌چنین قابلیت ۳D Touch در این اسمارت‌فون وجود دارد، این قابلیت اجازه ثبت تصاویر متحرک را به شما می‌دهد که در برخی موارد می‌تواند بسیار کاربردی باشد.

رابط‌کاربری دوربین بلک‌بری Priv

هر دو شرکت کننده امکان ضبط تصاویر به صورت ۴K را دارند، این ویژگی هرچند در صورت دسترسی نداشتن به نمایشگر ۴K تقریبا بی فایده است اما برای یک پرچم‌دار در سال ۲۰۱۶ وجود آن امری ضروری به نظر می‌رسد. رابط کاربری دوربین بلک‌بری تفاوت زیادی با اندروید خام دارد اما متاسفانه امکانات و قابلیت‌هایش چندان مناسب نیست. در این رابط کاربری تنها سه حالت عکاسی پانوراما، عکاسی معمولی و ضبط ویدیو مشاهده می‌شود حالت دیگری وجود ندارد. در بخش تنظیمات نیز می‌توانید میزان رزولوشن و اندازه قاب تصویر و هم‌چنین HDR را مشاهده کنید.

 

 


 

دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

مطمئنا یکی از دلایل شکل‌گیری رده فبلت‌ها مناسب بودن آن‌ها برای فعالیت‌های چند رسانه‌ای است، نمایشگر دو اسمارت‌فون مورد مقایسه اندازه مناسبی برای تماشای فیلم دارند و با توجه به کیفیت خوب می‌توان حساب ویژه‌ای روی آن‌ها باز کرد. هر دو اسمارت‌فون به اسپیکرهای مونو مجهز شده‌اند، کیفیت صدا در هر دو اسمارت‌فون در سطح خوبی است اما صدای بلک‌بری پریو کمی زیرتر است. کیفیت هندزفری در هر دو رقیب قابل قبول است اما صدای خروجی از هندزفری آی‌فون ۶s Plus کیفیت و حجم بیش‌تری دارد.

در بخش نرم‌افزار متاسفانه بازهم شاهد عملکرد ضعیف بلک‌بری هستیم، Priv دقیقا از ابزارهای پیش‌فرض و ساده گوگل برای پخش محتوا استفاده می‌کند که هرچند می‌توانند کار را راه بیندازند اما در مقابل سایر پلیرها چندان قدرت‌مند به حساب نمی‌آیند، خوشبختانه در اندروید پلیرهای قدرت‌مندی وجود دارد که می‌تواند به خوبی این ضعف را بپوشاند. اپلیکیشن پلیر موجود در iOS نیز به خوبی پاسخ‌گوی نیاز کاربران خواهد بود اما بازهم پلیرهای غیر پیش‌فرض امکانات بیش‌تری را در اختیار شما خواهند گذاشت.


 

دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

به واپسین دقایق بازی وارد شده‌ایم، تا به حال هر دو شرکت‌کننده هر چه در چنته داشته‌اند رو کرده‌اند، حال نوبت به شیشه جان آن‌ها یعنی باتری رسیده است. متاسفانه ناهماهنگی پیشرفت باتری‌ها به همراه پیشرفته‌تر شدن دیوایس‌ها موجب شده این بخش از اسمارت‌فون‌ها وضعیت چندان مناسبی نداشته باشد. خوشبختانه دو اسمارت‌فون مورد مقایسه از نمونه‌های خوب محسوب می‌شوند. بلک‌بری Priv‌ به یک باتری غول پیکر ۳۴۱۰ میلی‌آمپری مجهز شده است، عملکرد بلک‌بری Priv در سطح متوسطی است. این اسمارت‌فون با یک‌بار شارژ توانایی نمایش ۶ ساعت و ۱۲ دقیقه ویدیو به‌صورت ممتد و هم‌چنین ۸ ساعت و ۱۲ دقیقه وب‌گردی را دارد. شارژ کردن این باتری غول پیکر به ۸۰ دقیقه زمان نیاز دارد که مقدار مناسبی به نظر می‌رسد.

رقیب بلک‌بری یعنی آی‌فون ۶S Plus که تاکنون نیز ستاره میدان بوده است با پخش ممتد ۱۲ ساعت و ۴۸ دقیقه ویدیو و هم‌چنین ۱۱ ساعت و ۵ دقیقه وب‌گردی نشان می‌دهد یکی از برترین‌های روزگار در این بخش است! این رکورد درحالی به دست می‌آید که باتری ۶s Plus ظرفیتی کم‌تر از بلک‌بری Priv دارد (۲۷۵۰میلی‌آمپر). مدت زمان شارژ این باتری ۷۰ دقیقه است که بسیار مناسب است.

مطمئنا داشتن نمایشگری با رزولوشن بیشتر و هم‌چنین پردازنده با مصرف بیش‌تر به نسبت چیپست A10 آی‌فون ۶s Plus در شکل‌گیری چنین نتیحه‌ای دخیل بوده است. در هر صورت آمار و ارقام نشان می‌دهند اپل در بخش شارژدهی باتری موفق‌تر از هم قاره‌ای (!) خود عمل کرده و نتیجه بهتری را گرفته است.


 

دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

با نزدیک شدن به زمان اتمام مسابقه خستگی بر دو شرکت‌کننده غلبه کرده و هر دو مایل هستند موضوع مسابقه را به سمت قابلیت‌های ارثی خود تغییر دهند. خوشبختانه هر دو اسمارت‌فون دارای حداقل یک ویژگی خاص هستند و همین موضوع سبب شده دقایق پایانی رقابتی نفس‌گیر را میان این دو رقیب شاهد باشیم. در یک طرف آی‌فون ۶s Plus قرار دارد که با پشتیبانی از سنسور اثر انگشت و هم‌چنین مجهز بودن به فناوری لمس سه بعدی (۳D Touch) اوضاع را بر رقیب سرسختش سخت‌تر می‌کند (آرایه واج‌آرایی در مسابقه!). به وسیله لمس سه بعدی نمایشگر، آیفون می‌تواند تفاوت میان یک لمس معمولی و یا لمس با فشار بیش‌تر را تشخیص دهد، این ویژگی قابلیت‌های زیادی را به کاربر هدیه می‌کند به عنوان مثال دسترسی به برخی تنظیمات یک اپلیکیشن بدون نیاز به مراجعه به آن صورت می‌گیرد و یا می‌تواند جذابیت زیادی را به بازی‌ها ببخشد.

در سمت مقابل بلک‌بری Priv با نشان‌دادن لبه‌های خمیده خود در دو سمت نمایشگر خودی نشان می‌دهد، حضور این نوع نمایشگر را برای اولین بار در نوت اج سامسونگ شاهد بودیم، بعدها در گلکسی S6 Edge این فناوری به اوج خود رسید، در بلک‌بری Priv هرچند خمیدگی به اندازه محصولات سامسونگ نیست اما خلاقیت بلک‌بری در استفاده بهینه از این بخش ستودنی است و ویژگی‌های خوبی را برای این قسمت از نمایشگر در نظر گرفته است. با نمایش صفحه کلید کشویی مانند در زیر نمایشگر بار دیگر بلک‌بری Priv تماشاگران را در بهت فرو می‌برد، اولین محصول اندرویدی بلک‌بری به خوبی میراث این کمپانی را در خود جا داده است. حضور یک کیبورد فیزیکی در زیر صفحه نمایش موجب می‌شود Priv یک محصول رویایی برای عاشقان چت کردن با عشقشان باشد! اگرچه این کیبورد از زبان فارسی بهره نمی‌گیرد اما ویژگی‌های را دارد که آن را به یک جز مفید تبدیل می‌کند، به عنوان مثال صفحه کلید فیزیکی از قابلیت سوایپ پشتیبانی می‌کند و هم‌چنین در مرور صفحات وب می‌تواند نقش اسکرول را ایفا کند.


 

وقت اضافه: قیمت

با پایان پذیرفتن وقت عادی مسابقه هر دو اسمارت‌فون در وقت اضافه قیمت خود را به میدان می‌آورند، متاسفانه یا خوشبختانه با حضور یافتن حریفان شرقی در میدان رقابت اسمارت‌فون‌ها، این دو شرکت کننده در این بخش حرف زیادی برای گفتن ندارند. در صورت یافتن یک آی‌فون ۶s Plus می‌توانید با قیمت حداقل ۲۳۵۰ هزار تومان برای نسخه ۱۶ گیگابایتی، ۲۸۷۰ هزار تومان برای نسخه ۶۴ گیگابایتی و ۳۰۷۰ هزار تومان برای نسخه ۱۲۸ گیگابایتی یکی از آن‌ها را به خانه ببرید. در سمت مقابل بلک‌بری Priv  با قیمت حداقل ۱۶۰۰ هزار تومان موجود است. بدون شک برنده بخش قیمت بلک‌بری Priv است، این مبلغ برای یک اسمارت‌فون باکیفیت و ساخته برند نام‌آشنای بلک‌بری مقدار مناسبی است.


موقعیت‌های خطرناکی که بلک‌بری Priv بر روی دروازه آی‌فون ۶S Plus ایجاد کرد:

  • مجهز بودن به نمایشگر خمیده
  • صفحه‌کلید فیزیکی با قابلیت‌های ویژه!
  • قیمت مناسب‌تر به نسبت آی‌فون ۶s Plus
  • پنل امولد و نمایش عمیق‌تر رنگ‌های تیره

موقعیت‌های خطرناکی که آی‌فون ۶S Plus بر روی دروازه بلک‌بری Priv ایجاد کرد:

  • سخت افزار قدرتمند
  • دوربین بهتر
  • صفحه‌نمایش حساس به فشار
  • وجود اسکنر اثر انگشت
  • نمایش طبیعی‌تر رنگ‌ها
  • کیفیت بهتر هندزفری
  • باتری قدرتمند

به‌ نظر شما برنده مسابقه بلک‌بری پریو و اپل آیفون 6s پلاس کدام است؟!

نوشته مقایسه آی‌فون ۶s Plus و بلک‌بری Priv؛ میراث‌داران کلمب! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه ال‌جی G5 با نکسوس ۶P: قدرت و اصالت!

مقایسه ال‌جی G5 با نکسوس ۶P: قدرت و اصالت!

امیدواریم که تا اینجای کار از این سری مسابقات جذاب و هیجان انگیز آی‌تی‌رسان کاپ لذت کافی را برده باشید. خب فعلا در مرحله مقدماتی هستیم و هنوز تیم‌ها یا ببخشید گوشی‌ها شاید نتوانسته باشند خیلی قابلیت‌های خودشان را به رخ حریفان بکشند.

این مسابقه از گروه C و بین دو گوشی قدرتمند از دو کمپانی صاحب نام برگزار خواهد شد. آخرین پرچم‌دار کمپانی ال‌جی با نام G5 در مقابل یکی از محصولات مشترک گوگل و هواوی یعنی نکسوس ۶P قرار گرفته است. باید دید که این مسابقه در چه سطحی برگزار خواهد شد.

 

 

۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی و ظاهر

داور مسابقه سوت آغاز بازی را به صدا در می‌آورد. خب در اینجا ما با دو کمپانی خاص روبه‌رو هستیم که هر یک برای خود در تولیداتشان حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. در این میان البته هوآوی را شاید بتوان کمی جدیدتر دانست. شاید در سری مسابقات آی‌تی‌رسان کاپ قبلی تا این حد کمپانی هوآوی هنوز محبوب و البته معروف نشده بود.

ال‌جی برای اولین بار محصولی با بدنه‌ای فلزی را به این دوره از رقابت‌ها فرستاده است. اتفاقی که خیلی از هواداران این کمپانی برای رقابت با رقیب هم‌وطنشان یعنی سامسونگ منتظرش بودند. خب G5 در میانه میدان در حال خودنمایی است؛ اما بیایید ببینیم که این بار ال‌جی برای ما چه دارد.

بدنه فلزی و رنگ زیبای G5 در ابتدا همه را مسحور خود می‌کند. ظاهر جلویی گوشی حرف زیادی برای گفتن ندارد و درست شبیه سایر تیم‌های این مسابقه است! حاشیه‌های زیاد در بالا و پایین نمایشگر کمی حواس ما را پرت می‌کند؛ اما این حاشیه در اطراف کم بوده و باعث می‌شود تا خیالمان کمی راحت‌تر شود. این محصول ۵.۳ اینچی البته آن‌قدرها هم بزرگ به نظر نمی‌رسد.

پرچم‌داران گذشته ال‌جی یعنی G2 ،G3 و G4 همگی از زبان طراحی خاص این کمپانی بهره برده و هیچ دکمه‌ای بر روی بدنه یا اطراف خود نداشتند؛ اما این بار قضیه فرق می‌کند! ال‌جی برای اینکه بتواند ساختار اسمارت فون خود را فلزی کند، مجبور شده تا بازهم راه قدیمی را در پیش گرفته و کلیدهای افزایش و کاهش صدا را به کناره‌های گوشی هدایت کند! سمت راست این محصول، تنها فضای مربوط به سیم کارت و رم دیده می‌شود و سمت چپ نیز میزبان یار قدیمی‌اش یعنی کلیدهای ولوم است. البته با کمی دقت می‌بینیم که در قسمت چپ و پایینی دستگاه، دکمه‌ای به‌صورت نامحسوس حضور دارد!

اما سری به پشت گوشی می‌زنیم، شاید این قسمت نتواند از لحاظ ظاهری و طراحی همانند محصولات پیشین سری G دل کاربران را برده و آنان را عاشق خود کند! تولید این گوشی با بدنه فلزی کمی کار این کمپانی را برای طراحی زیبا، سخت‌تر کرده است. دو لنز دوربین در کنار فلش‌ها و یک حسگر اثر انگشت که حکم دکمه پاور را نیز داشته، نشان از یک طراحی ساده و کاربردی دارد.

در قسمت فوقانی، ال‌جی از یک جک استاندارد و سنسور مادون قرمز استفاده کرده است که چند وقتی بود بر روی محصولات روز دنیا دیده نمی‌شد.

نهایتا در قسمت پایین نیز پورت USB تایپ C و سوراخ‌های مربوط به اسپیکر دیده می‌شود. تا اینجا که ال‌جی G5 نتوانسته حرکت خارق العاده‌ای در طراحی انجام دهد و محصول نسبتا ساده‌ای را به میدان فرستاده است.

اما بگذارید به سراغ آن‌سوی میدان یعنی اولین نکسوس هوآوی برویم. باید دید که سازنده چه‌کاری کرده است که گوگل برای تولید گوشی خاصش یعنی نکسوس به این کمپانی چینی اعتماد کرده است.

در ابتدا باید بگوییم که با یک اسمارت‌فون غول پیکر روبرو هستیم. هواوی، نکسوس ۶P را با نمایشگر ۵.۷ اینچی روانه بازار کرده است؛ اما حاشیه بالا و پایین نمایشگر آن‌قدر بزرگ است که انگار با یک محصول خیلی بزرگ‌تر از این حرف‌ها روبرو هستیم.

برای هواوی تولید اسمارت فون فلزی اصلا سخت نیست و این روزها به صورت یکی در میان محصولاتش فلزی است. سمت راست این گوشی کلیدهای پاور و ولوم قرار داشته و سمت چپ نیز میزبان سیم کارت خواهد بود.

به پشت گوشی می‌رویم، در ابتدا نواری سیاه رنگ، در بالا توجه همه تماشاگران را به خود جلب می‌کند. به گفته گوگل این نوار محل قرار گیری سنسورهای گوشی است! کمی پایین‌تر سنسور اثر انگشت حضور داشته و نهایتا نام نکسوس که به بزرگی هرچه تمام‌تر در وسط قاب فلزی حک شده است.

پورت USB تایپ C و جک استاندارد ۳.۵ میلی‌متری نیز از دیگر قسمت‌های این محصول است.

به طور کلی در قسمت طراحی و ظاهر باید بگوییم که این دو اسمارت فون پایاپای جلو رفته و هیچ یک آن‌چنان بر هم برتری زیادی ندارند. شاید اگر جای G5 پرچم‌دار قبلی ال‌جی یعنی G4 در اینجا حضور داشت، می‌توانستیم برتری را به محصول ال‌جی تقدیم کنیم! اما خب تا اینجای کار همه چیز مساوی است.

دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

وقتی به سراغ اسمارت فونی فلزی می‌روید، قطعا باید توقع وزن بیشتری نسبت به محصولات پلاستیکی داشته باشید؛ اما بیایید تا بازهم کمی ابعاد این محصولات را یادآور بشویم.

ال‌جی جی۵ با ابعاد ۷.۷×۷۳.۹×۱۴۹.۴ میلی‌متر و وزن ۱۵۹ گرمی روانه بازارهای جهانی شده است. این ابعاد برای یک محصول ۵.۳ اینچی تقریبا مناسب بوده و وزن بالایی نیز محسوب نمی‌شود. در واقع می‌توان گفت جی۵ یک گوشی خوش هیکل و بدن ساز است!

اما در مقابل همان‌طور که گفته شد ما با یک محصول غول پیکر مواجهیم! نکسوس با ابعاد ۷.۳×۷۷.۸×۱۵۹.۳ میلی‌متر و وزن ۱۷۸ گرم کمی بیش از حد قد بلند و البته دارای اضافه وزن است. در واقع در این حوزه برتری کامل با اسمارت‌فون ال‌جی یعنی G5 است و این نکسوس نمی‌تواند جای او را بگیرد.

اما بگذارید تا به کیفیت ساخت هم نگاهی داشته باشیم. محصولات ال‌جی همیشه به کیفیت ساخت بالای خود معروف بوده‌اند. این بار نیز این قضیه رعایت شده و شما با یک محصول فلزی خوش ساخت و باکیفیت ساخت کره جنوبی روبرو هستید. به شخصه وقتی نام کره را به جای چین بر روی یک گوشی می‌بینیم، بسیار خوشحال می‌شوم!

اما نکسوس ۶P نیز محصول بی کیفیتی نیست! قاعدتا وقتی گوگل برای ساخت محصولش به سراغ شرکتی می‌رود، حتما از کیفیت ساخت آن مطمئن است. هوآوی در حوزه کیفیت ساخت سال‌هاست که پیشرفت‌های چشمگیری داشته و محصولاتی بی‌نظیر را روانه بازارهای جهانی می‌سازد.

دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

وارد دقیقه بیستم از نیمه اول مسابقه‌ این دو گوشی می‌شویم. تا اینجا که مسابقه‌ای پایاپای را شاهد بودیم و تنها در یک بخش ال‌جی توانست شوتی به سمت دروازه حریف بزند که با برخورد به تیرک به اوت رفت! اما نمایشگر قسمتی است که می‌تواند حرف‌های زیادی برای خود داشته باشد. هر دو گوشی مورد نظر به سمت آخرین وضوح ممکن یعنی QHD رفته‌اند و در این قسمت بازی کاملا به صورت برابر پیش می‌رود. اما خب این تمام داستان نیست.

گوگل از پنل AMOLED و ال‌جی از پنل با کیفیت IPS بهره برده است. با توجه به اینکه سایز نمایشگر نکسوس کمی بزرگ‌تر است، باید دید چگالی پیکسلی این دو چقدر با یکدیگر تفاوت دارد. چگالی پیکسلی نمایشگر ۵.۳ اینچی ال‌جی برابر ۵۵۴ پیکسل در هر اینچ است که دیدن آن، همه تماشاگران را مبهوت می‌کند! نکسوس با همین وضوح برای نمایشگر ۵.۷ اینچی‌اش چگالی ۵۱۸ پیکسل در هر اینچ را در نظر گرفته است که البته در نوع خود جالب و کافی است.

هر دو محصول از محافظ نمایشگر گوریلا گلس ۴ بهره می‌برند. خب همه چیز برابر بود تا اینکه جی۵ در یک ضد حمله عجیب با بهره‌گیری از فناوری Always-On Display توانست یک گل زیبا به نکسوس ۶پی بزند!

با هم تصاویر مقایسه نمایشگرهای این دو محصول شرقی را می‌بینیم:

پیش از اینکه وارد بخش بعدی مسابقه شویم، بگذارید تا عکسی نیز از نمایشگر این دو تیم زیر آفتاب نگاه کنیم

همان گونه که در عکس هم پیداست، خوانایی نمایشگر گوگل برتری زیادی نسبت به G5 دارد تا در این بخش نکسوس بتواند گل خورده را به‌راحتی جبران کرده و بازی را به تساوی بکشاند.

دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

با این یک گل بازی کمی جذاب‌تر شده است. کم کم به پایان نیمه اول بازی می‌رسیم؛ جایی که هر کدام از گوشی‌ها می‌توانند حرف‌های زیادی برای یکدیگر داشته باشند.

در این بخش ال‌جی در حرکتی عجیب، سیستم کلی رابط کاربری‌اش را تغییر داده و آن را چیزی شبیه به گوشی‌های هواوی کرده است!

یعنی دیگر از آن گزینه خاص منوها خبری نیست و همه چیز بر روی صفحه اصلی پخش شده است. خب شاید سازگاری با این مورد برای افرادی که پیش از این از محصولات ال‌جی استفاده می‌کرده‌اند، کمی سخت باشد.

ال‌جی جی۵ با اندروید ۶.۰.۱ پا به بازارهای جهانی گذاشته است و رابط کاربری‌اش هم به کل دچار تغییرات شده است؛ اما صورت کلی آن همان رابط کاربری قدیم و جذاب ال‌جی است.

بهره‌گیری از نرم افزارهایی چون Capture+ ،LG Health ،LG Friends manager و … این رابط کاربری را بیش از پیش جذاب می‌کند؛ اما در اینجا هوآوی قصد دارد تا در پایان نیمه اول کمی بازی را به نفع خود برگرداند. وقتی نام نکسوس بر روی گوشی شما نقش می‌بندد، یعنی مطمئن هستید که حداقل از لحاظ نرم افزاری ساپورت کامل می‌شوید!

همین کافی بود تا نکسوس ۶پی تلاش کند با اندروید N نتیجه را مساوی کند، اما این شوت با واکنش فوق‌العاده دروازه بان ال‌جی به کرنر می‌رود! در واقع اندروید خام امکان جالب و خاصی را به شما عرضه نمی‌کند! به همین دلیل به هیچ وجه نمی‌تواند با رابط کاربری قدرتمند ال‌جی مبارزه کند و شاید نکته اصلی در برتری آن، آپدیت‌های به روز و سریعش باشد.

دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

حال نوبت به سخت افزار این دو محصول می‌رسد. جایی که هر دو تیم اگر بتوانند ضربه سختی به حریف وارد سازند، دیگر بلند شدن طرف مقابل غیر ممکن خواهد بود! اما خب چون این دو محصول هر کدام به نوعی پرچم‌دار برند خود هستند، پس هر دو از چیپست‌های خاصی بهره‌مند شده‌اند.

ابتدا به سراغ نکسوس می‌رویم؛ کانفیگ نکسوس‌ها همیشه یکی از حساس‌ترین قسمت‌های این سری بوده و گوگل بر روی انتخاب آن بسیار وقت می‌گذارد! اما خب شاید این بار کمی عجله کرده و یا اینکه نیت دیگری داشته است.

گوگل به سراغ کمپانی کوالکام رفته است، اما خب انتخاب آن برای پردازنده شاید به خوبی رقیبش نباشد! هوآوی قلب تپنده محصول مشترکش را اسنپدراگون ۸۱۰ به عنوان یکی از پر سر و صداترین و البته داغ‌ترین پردازنده‌های کوالکام انتخاب کرده است. این چیست با بهره‌گیری از ۴ هسته Cortex-A53 و چهار هسته Cortex-A57 با معماری ۶۴ بیتی و فرکانس ۲.۰ گیگاهرتز از قدرت خوبی برخوردار است.

رابط گرافیکی این پردازنده Aderno 430 بوده و میزان رم در نظر گرفته شده برای آن نیز ۳ گیگابایت است که البته در کنار ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی بدون قابلیت افزایش حافظه، مناسب و قابل قبول به شمار می‌رود. البته اگر عدم پشتیبانی از کارت حافظه را فاکتور بگیریم.

حتما پیش از این شنیده‌اید که اسنپدراگون ۸۱۰ دارای مشکل بزرگی چون تولید گرمای بیش از حد است و همین باعث می‌شود تا هوآوی نکسوس ۶پی در میانه‌های زمین از گرما خسته شده و برای نوشیدن آب به کنار میدان برود.

اما در مقابل ال‌جی جی۵ که البته کمی دیرتر از این محصول روانه بازار شده است، قبل تپنده‌ای دارد که خودش به تنهایی ۳ گل می‌ارزد! غول عجیب کوالکام یعنی اسنپدراگون ۸۲۰ با ۴ هسته Kyro، معماری ۶۴ بیتی و ۲.۲ گیگاهرتز فرکانس یک موتور عجیب و غریب برای G5 به شمار می‌رود.

این چیپست در کنار رابط گرافیکی Aderno 530 و البته ۴ گیگابایت رم با یک شوت محکم، یک گل زیبا را درون دروازه نکسوس ۶پی می‌کارد! باید اشاره کنیم که حافظه داخلی جی ۵، ۳۲ گیگ بوده که کاربر می‌تواند با بهره‌گیری از رم میکرو اس دی آن را تا ۲۰۰ گیگابایت دیگر افزایش دهد!

با توجه به اطلاعات ذکر شده، هیچ یک از دو گوشی فوق مشکلی در اجرای بازی‌های سنگین، هنگ کردن و یا لگ زدن ندارند و از این جهت کاربر می‌تواند با خیال راحت برنامه‌های متعدد را باهم باز کرده و از آن‌ها نهایت استفاده را ببرد.

با توجه به اینکه هر دو محصول از پردازنده‌های قدرتمندی بهره گرفته‌اند، اما خب باید بپذیریم که قلب تپنده پرچم‌دار ال‌جی یک سر و گردن از چیپست نکسوس قوی‌تر بوده و این یک گل برتری کاملا حق اوست!

خب، آی‌تی‌رسان هست و بنچمارک‌هایش! بیایید تا نتیجه تست‌ها را نیز کمی مرور کنیم. اول به سراغ انتوتو میرویم؛ نتیجه خودش یک گل لایی به سود ال‌جی است!

ببینیم Bonsai چه می‌گوید؟ نتیجه بسیار نزدیک است.

و GeekBench را به عنوان آخرین تست انتخاب میکنیم:

البته سخت‌افزار گوشی‌ها به اندازه‌ای توانمند است که بتوان تمام بازی‌ها و برنامه‌های روز را به‌خوبی بر رویشان اجرا کرد. در ادامه یک ویدئو از بازی‌کردن با گوشی‌ها گرفته‌ایم که می‌توانید روان بودن هر دو در اجرای آن را به‌خوبی مشاهده کنید.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

به میانه‌های بازی می‌رسیم و رقابت پایاپای دقایق اولیه بازی کمی به سود محصول ال‌جی در حال تغییر است. بخش جذاب دیگر این بازی هیجان انگیز دوربین است. جایی که هر دو کمپانی می‌توانند بازهم یکدیگر را محک بزنند و صحنه‌های جذابی را برای تماشاگران خلق کنند.

این بار حمله از سوی ال‌جی آغاز می‌شود! اما این حمله کمی با دیگر حمله‌ها فرق دارد! جی۵ با دو نیروی ویژه به سمت نکسوس حمله‌ور شده است. دوربین ال‌جی جی۵ دارای دو لنز قدرتمند است که با مشخصات فوق‌العاده‌اش، بعید است بگذارد نکسوس نفسی در میدان بکشد.

جی۵ با دو لنز دوربین عرضه شده است، یکی با قدرت ۱۶ مگاپیکسل، دیافراگم فوق العاده f/1.8 و دیگری لنزی ۸ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.4! این دو دوربین با فلش‌های LED، سیستم فوکوس لیزری خودکار، بهره‌گیری از لرزش‌گیر اپتیکال سه محوره و انبوهی از امکانات نرم افزاری، بلایی بر سر نکسوس می‌آورد که مشخص نیست گوگل بتواند آن را جبران کند!

البته ال‌جی به این حمله کفایت نکرده و با دوربین سلفی با قدرت ۸ مگاپیکسل همراه با دیافراگم f/2.0 و فیلم برداری با وضوح Full HD حمله خود را تکمیل می‌کند. پیش از اینکه حمله تمام شود باید بگوییم فیلم‌برداری دوربین اصلی ال‌جی با وضوح ۳۸۴۰ در ۲۱۶۰ پیکسل و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه انجام می‌گیرد. البته فیلم‌برداری با سرعت ۶۰ فریم بر ثانیه با وضوح فول اچ‌دی نیز برای دوربین G5 کاری ندارد.

خب نکسوس سعی می‌کند تا گل خورده‌اش در حوزه دوربین را جبران کند. این محصول با یک دوربین ۱۲ مگاپیکسلی و فلش دوگانه ال‌ای‌دی تا میانه‌های زمین ال‌جی جلو می‌رود اما هنوز نتوانسته راهی برای حمله پیدا کند.

این دوربین با بهره‌گیری از سیستم فوکوس لیزری خودکار و دیافراگم f/2.0، همچنین ثبت تصاویری با پیکسل‌هایی به سایز ۱.۵۵ میکرون سعی دارد تا در دفاع قدرتمند ال‌جی نفوذ کند؛ اما خب هنوز تا رسیدن به دروازه آن فاصله دارد.

نکسوس با یک دوربین دوم ۸ مگاپیکسلی که می‌تواند با وضوح HD و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم برداری کند، تقریبا از حمله دست خواهد کشید. البته فیلم‌برداری دوربین اصلی این محصول با وضوح ۳۸۴۰ در ۲۱۶۰ پیکسل و سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه نمی‌تواند آن‌چنان قدرت نمایی کند؛ اما سورپرایز هوآوی برای این بخش فیلم برداری با وضوح HD و سرعت ۲۴۰ فریم بر ثانیه است که کمی تماشاگرانش را دل‌خوش می‌کند؛ اما خب این آپشن نمی‌تواند حکم گل را برای نکسوس ۶پی داشته باشد.

به طور کلی، در قسمت دوربین با اینکه هوآوی دوربین خوب و کارآمدی دارد اما ال‌جی با بهره‌گیری از سیستم جدید Duo Camera و قابلیت‌های ویژه دیگر، نکسوس ۶P را حسابی به چالش می‌کشد!

ابتدا به تصاویر ثبت شده با نکسوس می‌نگریم:

همراه با فلش

بگذارید تا هنر ال‌جی را هم تماشا کنیم:

همراه با فلش

دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

حال که از شدت حملات دو تیم کمی کاسته شده است، به سراغ پخش چند رسانه‌ای می‌رویم. در این حوزه به نظر می‌رسد که نکسوس با تجدید قوا در نظر دارد تا باز هم به بازی برگردد. در قسمت پخش چند رسانه‌ای ابتدا نمایشگر و وضوح آن را باید مورد بررسی قرار دهیم. خب در این حوزه هر دو محصول کاملا مساوی در حال طی مسیر هستند و نمی‌توان هیچ یک را بر دیگری برتری داد.

اما به سراغ صدا و سایز نمایشگر می‌رویم. ال‌جی همچون گذشته با تک اسپیکر مونوی خود پا به زمین گذاشته و کمی هوادارانش را نا امید می‌کند، در مقابل نکسوس با دو اسپیکر استریو و محل قرارگیری عالی اسپیکرها در یک ضد حمله جذاب توانست یکی از گل‌های خورده را جبران کند. شاید این موضوع پاشنه آشیل ال‌جی و محصولاتش باشد که باید هرچه سریع‌تر آن را حل و فصل کند.

اگر اهل فیلم و سریال هستید پس قطعا سایز نمایشگر اسمارت فون همراه شما برایتان مهم و حیاتی است. خب، پر واضح است که یک محصول ۵.۷ اینچی می‌تواند یار و همراه بهتری برای دیدن فیلم و سریال باشد. ال‌جی در این قسمت نیز با سایز متوسط خود یعنی ۵.۳ اینچ نمی‌تواند آن‌چنان همراه خوبی برای شما باشد؛ البته این حمله نکسوس نمی‌تواند در حد یک گل برای آن‌ها ارزشمند باشد.

البته باید ذکر کنیم که هر چه در این حوزه ال‌جی عقب افتاده است اما در حوزه پلیر پیش فرض همه شرکت‌ها را جای گذاشته است. در این حوزه نیز شما باید حتما برای دیدن فیلم و سریال مورد نظر بر روی نکسوس ۶پی یک پلیر حرفه‌ای را نصب کرده و از آن استفاده کنید، اما ال‌جی با قرار دادن یک پلیر خوب و مناسب شما را از داشتن نرم افزارهای اضافی بی نیاز می‌کند!

دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

به پایان مسابقه نزدیک می‌شویم و انرژی هر دو گوشی رو به تحلیل است. این روزها خرید یک اسمارت فون باید حتما با خرید یک پاور بانک همراه باشد تا ناگهان میان مهمانی و خیابان بی گوشی نشوید!

نکسوس ۶پی با یک باتری ۳۴۵۰ میلی‌آمپری عرضه شده که البته نسبت به سایز نمایشگر خود متوسط به نظر می‌رسد. در این حوزه نکسوس با توجه به سبک‌تر بودن از لحاظ نرم افزاری، قادر است تا ۴۴۰ ساعت در حالت استندبای روشن بوده و همچنین تا ۳۲ ساعت نیز در شبکه ۳G فعالیت کند. البته برای یک استفاده عادی و معمولی بهتر است که اواخر شب دنبال پریز برق بگردید!

اما در مقابل ال‌جی هم همین وضع و حتی کمی بدتر را دارد! این پرچم‌دار کره‌ای با یک باتری ۲۸۰۰ میلی‌آمپری وارد بازار شده است. شاید برای یک پرچم‌دار ماژولار واقعا باتری قدرتمندتری انتظار می‌رفت. از لحاظ تئوری این محصول نیز می‌تواند تا ۴۰۰ ساعت در حالت استندبای و ۲۰ ساعت در شبکه ۳G دوام بیاورد؛ اما اینکه آخر شب به دنبال پریز برق باید بگردید موضوع کاملا ساده‌ای‌ست که برای این محصول نیز باید رعایت کنید.

در کل میزان دوام باتری نکسوس ۶P کمی برتری دارد اما محصول ال‌جی به‌خاطر قابلیت دسترسی به باتری و تعویض آن توسط کاربر، یک برگ برنده را در جیب خودش پنهان کرده است.

دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به پایان مسابقه نزدیک می‌شویم و هر دو گوشی مسابقه خسته و درمانده در حال دفاع هستند تا بازی هرچه سریع‌تر تمام شود! به قسمت سایر امکانات گوشی‌ها می‌رسیم!

ابتدا از محصول غول پیکر نکسوس شروع می‌کنیم؛ این گوشی با حسگر اثر انگشت وارد بازار شده است که این روزها دیگر در حال تبدیل شدن به یکی از امکانات عادی گوشی‌هاست. این محصول که با پورت USB Type-C نسخه ۲ عرضه شده، مجهز به فناوری Fast Charging نیز هست. از دیگر امکانات عادی این محصول می‌توان به وای‌فای، بلوتوث نسخه ۴.۲، فناوری NFC و … اشاره داشت. نکسوس ۶پی در رنگ‌های آلومینیومی، گرافیتی و طلایی عرضه شده است.

اما در مقابل ال‌جی در حوزه سایر امکانات، توانی دارد که شاید به منزله یک حمله محکم و گل زده‌ای دیگر تلقی شود!

ال‌جی جی۵ همراه با سنسور اثر انگشت و طیف کاملی از سنسورهای موجود اعم از قطب نما، شتاب سنج، مجاورت، فشار سنج، ژیروسکوپ و طیف رنگ عرضه شده است. این محصول که با کانکتور USB Type-C نسخه ۳.۰ عرضه شده، علاوه بر پشتیبانی از OTG از سیستم Quick Charge 3.0 نیز بهره‌مند است. با این فناوری کاربر می‌تواند در عرض ۳۰ دقیقه، تا ۸۳ درصد باتری خود را شارژ نماید.

اما این پایان امکانات جی ۵ نیست، بهره‌گیری از وای فای، بلوتوث نسخه ۴.۲، جی‌پی‌اس، فناوری NFC و پورت مادون قرمز را باید به آن‌ها اضافه کرد که به غیر از گزینه آخر، نکسوس نیز از سایر آن‌ها بهره‌مند است.

اما گل طلایی جی۵ را باید در قسمت ماژولار آن دید. جایی که شما می‌توانید به راحتی با فشردن دکمه‌ای که در ابتدا به آن اشاره شد، باتری را از جای خود خارج کرده و به راحتی افزونه‌های دیگر مخصوص ال‌جی را به گوشی خود اضافه کنید.

وقت اضافه: قیمت

اما داور مسابقه چند دقیقه وقت اضافه را هم برای این بازی منظور کرده است. بیایید در این قسمت به قیمت این دو گوشی اشاره‌ای داشته باشیم، هم اکنون در بازار هوآوی نکسوس ۶پی با قیمتی حدود ۱ میلیون و ۶۵۰ هزار تا ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان عرضه می‌شود.

در مقابل ال‌جی نیز با گارانتی ۲ ساله قیمتی در حدود ۱ میلیون و هشتصد هزار تومان دارد که رقم معقولی برای یک پرچم‌دار تازه وارد محسوب می‌شود.

در این لحظه داور سوت پایان مسابقه را به صدا در می‌آورد! دو تیم به آرامی به سمت رخت‌کن‌های خود می‌روند و امید به رای شما برای پیروزی در نبردشان دارند.

به‌ نظر شما برنده مسابقه ال‌جی G5 و نکسوس 6P کدام است؟!

نوشته مقایسه ال‌جی G5 با نکسوس ۶P: قدرت و اصالت! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.

مقایسه هواوی P9 با شیائومی Mi5: چشم بادامی‌ها!

مقایسه هواوی P9 با شیائومی Mi5: چشم بادامی‌ها!

اگر نگاهی به وضعیت سازندگان چینی در چند سال اخیر بیندازیم، متوجه می‌شویم که کیفیت محصولات ساخته شده توسط آنان به طرز چشم‌گیری افزایش یافته و دیگر کم‌تر کسی است که تصورات قدیمی خود را در رابطه با محصولات چینی داشته باشد. حضور چینی‌ها در دنیای تلفن‌همراه هرچند در ابتدا چندان موفقیت آمیز نبود اما موجب شد بازار رقابت میان سازندگان داغ‌تر از قبل شود و پیشرفت این دیوایس‌ها با سرعتی بیش‌تر از گذشته انجام پذیرد. هواوی و شیائومی را به نوعی می‌توان دو ابرقدرت چینی در حوزه تلفن همراه دانست که چند سالی هست که قدرت گرفته و خود را به رتبه‌های بالای سازندگان تلفن همراه رسانده‌اند. در ادامه برگزاری آی‌تی‌رسان کاپ قرار است دو مدل را به زمین چمن بفرستیم تا ببینیم کدام‌یک می‌تواند پیروز میدان باشد. یکی از آن‌ها هواوی P9 جدیدترین پرچم‌دار کمپانی محبوب هواوی است که می‌خواهد روبه‌روی یک حریف قدرتمند به نام شیائومی Mi 5 قرار بگیرد.


۱۰ دقیقه ابتدایی: طراحی

بهتر است در ابتدای رقابت از اولین سازنده اسمارت‌فون فلزی که البته دقیقا مشخص نیست کدام سازنده بوده است تشکر کنم، استفاده از فلز در طراحی اسمارت‌فون‌ها به قدری در آن‌ها تغییر ایجاد کرد که شاید بتوان پس از هوشمند شدن، بدنه فلزی را دومین تغییر بزرگ در اسمارت‌فون‌ها دانست. استفاده از فلز گذشته از القای حس لوکس بودن محصول، موجب شده طراحی‌ها بسیار حرفه‌ای‌تر از فبل به نظر برسند و موبایل‌ها همچون اتومبیل‌های بالارده، ظاهری دل‌فریب و وسوسه کننده داشته باشند.

گذشته از متریال ساخت بدنه، طراحی این دو اسمارت‌فون بسیار عالی صورت گرفته هرچند اصالت طراحی در هواوی P9 بیشتر به چشم می‌آید. متاسفانه شیائومی هنوز نتوانسته طراحی اختصاصی خود را داشته باشد و در این محصول نیز شاهد شباهت زیادی به محصولات دیگر کمپانی‌ها از جمله سامسونگ و اپل هستیم. بخش جلویی هواوی P9 همانند ۹۹.۹۹ درصد از اسمارت‌فون‌های امروزی است و البته استفاده از شیشه ۲.۵D و انحنای کناری دستگاه موجب شده حس خوبی به کاربر القا شود. از دیگر ویژگی‌های بخش جلویی هواوی P9 می‌توان به دوربین سلفی، سنسور نور و مجاورت و صد البته اسپیکر تماس اشاره کرد که خب در تمام اسمارت‌فون‌ها موجود است!

در مقابل شیائومی Mi5 قرار گرفته که علاوه بر ویژگی‌های نام برده برای هواوی P9 مجهز به اسکنر اثر انگشت تعبیه شده در کلید سخت‌افزاری هوم است که برای گلکسی دوستان کمی آشنا به نظر می‌رسد؛ البته این موضوع نمی‌تواند چیزی باشد که به وسیله آن بتوان به شیائومی خرده گرفت زیرا تقریبا تمام حالت‌های قرار گرفتن اسکنر اثر انگشت به کار گرفته شده‌اند و کمپانی‌ها بنابر سلیقه و هم‌چنین ابعاد و چند فاکتور دیگر مکان اسکنر را انتخاب می‌کنند.

از بخش جلویی که بگذریم به پشت دستگاه می‌رسیم، در این بخش مطمئنا استفاده از سنسور دوگانه موجب شده محصول ساخت هواوی چشمک زیباتری به شما بزند اما خب شما نیز نباید با یک چشمک خود را ببازید، بهتر است نگاهی دقیق‌تر به این دو مبارز داشته باشیم. هم‌چون پنل جلویی، هواوی در بخش پشتی نیز زبان طراحی خودش را اجرا کرده است، همان‌طور که گفتم مهم‌ترین نکته در رابطه با بخش پشتی هواوی P9 دو چشمی بودن آن است که ظاهری منحصر به فرد را به آن اعطا کرده است، البته منطقه‌ای که این لنز دوگانه در آن قرار گرفته طراحی جالبی دارد و به نوعی نشان‌دهنده تمرکز هواوی بر روی دوربین P9 است. البته نام LEICA که در بخش بالایی درج شده، می‌تواند لرزه بر اندام حریفان بیندازد و لبخندی ملیح را بر لبان کاربران بیافریند. هم‌چنین سنسور اسکنر اثر انگشت این اسمارت‌فون درست در زیر این لنز جاخوش کرده که با طراحی هماهنگ خود با سایر اعضا در حد خوبی ظاهر شده است.

به سراغ دیگر رقیب چشم بادامی می‌رویم، متاسفانه در این بخش نیز شاهد الگوبرداری شیائومی از دیگر کمپانی‌ها هستیم، هرچند تغییرات صورت گرفته در این طراحی در جهت مثبت بوده و و دیگر شاهد یک بیرون‌زدگی عجیب در بخش دوربین نیستیم. به جز دوربین و فلاش و صد البته لوگوی زیبای Mi چیز دیگری از نگاه کردن به بخش پشتی به شما اعطا نمی‌شود. استفاده از شیشه به عنوان متریال بخش پشتی هرچند موجب زیباتر شدن Mi5 شده اما هنوز هم شیشه‌ها خصوصا در رنگ‌های تیره مستعد جذب اثر انگشت هستند.

خب دیگر پشت و رو را مقایسه کردیم و به بخش کناری می‌رسیم، اگر بخواهیم نگاهی به اعداد بیندازیم هواوی P9 با داشتن ضخامتی ۷ میلی‌متری به نسبت ضخامت ۷.۳ میلی‌متری شیائومی Mi5 برنده است، اما این ۰.۳ میلی‌متر شاید واقعا چیزی نباشد که کسی را برنده میدان کند و شاید خیلی‌ها اصلا نتوانند آن را تشخیص بدهند. نگاهی به بخش زیرین که داشته باشیم، متوجه می‌شویم که هر دو کمال تلاش خود را کرده‌اند که زیبا به نظر برسند، شاید اگر اپل این بخش‌ها را در آی‌فون به گونه‌ای متفاوت طراحی می‌کرد، طراحی بخش زیرین در این دو اسمارت‌فون نیز به گونه‌ای متفاوت بود. البته این بخش در هواوی P9 ظاهر مدرن‌تری دارد و در عوض شیائومی Mi5 از ظاهری کلاسیک بهره می‌گیرد که هر کدام طرفداران خاص خود را دارد.


دقیقه ۱۰ تا ۲۰: وزن و کیفیت ساخت

همان‌طور که در ابتدای بخش قبلی گفتم، می‌بایست تشکر ویژه‌ای از نخستین کسی که اسمارت فون فلزی ساخت، داشته باشیم! هرچند استفاده از این متریال تغییر طراحی را کاری سخت‌تر از قبل کرد و هستند کمپانی‌هایی که چندین سال یک محصول را با اسامی مختلف و سخت‌افزار متفاوت اما با طراحی یکسان عرضه می‌کنند. (فکر کنم ژاپنی بود) خوشبختانه دو مبارز شرکت کننده در این رقابت هم‌چون آن سازنده نیستند و محصولاتشان هرساله تغییرات خوبی را پیدا می‌کند و حداقل از فاصله چند متری می‌توانیم آن‌ها را از یکدیگر تشخیص بدهیم. هواوی P9 بدنه‌ای تمام فلزی دارد و بجز بخش نمایشگر و قسمت دوربین دوگانه در سایر بخش‌ها از شیشه استفاده نشده است. در عوض شیائومی Mi 5 بخش جلویی و پشتی را با شیشه تزیین کرده است. هر دو این متریال‌ها ویژگی خاص خودشان را دارند به عنوان مثال فلز مشکل جذب اثر انگشت را ندارد اما در مقابل ضربه‌های کوچک عملکردی ضعیف دارد و به راحتی فرورفتگی پیدا می‌کند و یا در برابر خط و خش به نسبت شیشه مورد استفاده در شیائومی Mi5 عملکرد ضعیف‌تری دارد. شیائومی Mi 5 وزنی ۱۳۹ گرمی داشته که در برابر هواوی P9 پنج گرم سبک‌تر است، البته این اختلاف وزن بسیار ناچیز و غیر ملموس است و هر دو اسمارت‌فون از روی ترازو مسابقات به صورتی کاملا پیروزمندانه پایین می‌آیند.


دقیقه ۲۰ تا ۳۰: نمایشگر

شاید بتوان سایز ۵.۲ اینچ را یک استاندارد ایده‌آل برای نمایشگر پرچم‌داران اندرویدی دانست، هواوی P9 با استفاده از نمایشگر ۵.۲ اینچی هم‌چون بسیاری از پرچم‌داران به راحتی در دست می‌نشیند و برای کاربری مولتی‌مدیا مناسب است، در مقابل شیائومی Mi 5 قرار گرفته که به نسبت P9 کوچک‌تر است و نمایشگری ۵.۱۵ اینچی دارد. ظاهرا چینی‌های گوشی‌ساز هنوز به رزولوشن QHD علاقه‌ای ندارند و این موضوع سبب شده تا هر دو این رقیبان از رزولوشن فول اچ‌دی بهره ببرند، بدون شک این مقدار رزولوشن به خوبی پاسخ‌گوی تمام نیازهای کاربر خواهد بود و تصاویر به نمایش درآمده تفاوت چندانی با نمایشگرهای QHD ندارند.

حضور این رزولوشن در نمایشگر موجب شده هواوی P9 نمایشگری با چگالی پیکسلی ۴۲۳ پیکسل بر اینچ داشته باشد و رقیب شیائومی نامش با توجه به اینکه نمایشگری کوچک‌تر دارد با چگالی پیکسلی ۴۲۸ در این بخش پیروز باشد، هرچند این تفاوت به قدری کم است که می‌توان آن‌ را نادیده گرفت. کیفیت تصویر به نمایش درآمده در هر دو اسمارت‌فون در حد مطلوبی است و تصاویر بدون نقص به نمایش گذاشته می‌شوند، شیائومی Mi در نمایش رنگ سفید عملکرد بهتری دارد و دیگر رنگ‌ها نیز کمی تیره‌تر به نظر می‌رسند. از نظر نمایش رنگ سیاه هر دو رقیب عملکرد قابل قبولی دارند و نمره قبولی را دریافت می‌کنند. در نگاه از زوایا نیز رنگ‌ها به خوبی قابل مشاهده هستند و شاهد رنگ پریدگی نیستیم. در ادامه تصاویر مقایسه نمایشگر این دو اسمارت‌فون را مشاهده می‌کنیم. اسمارت‌فون سمت راست شیائومی Mi و سمت چپ هواوی P9 است.

خوانایی نمایشگر در زیر نور آفتاب در هر دو اسمارت‌فون در حد متوسط قرار دارد، هرچند انعکاس نور در هواوی P9 کمی بیش‌تر از Mi5 است و کاربرد آینه‌وار بیش‌تری دارد! نمایش رنگ‌ها در هر دو اسمارت‌فون طبیعی هستند اما اگر این دو رقیب را کنار یگدیگر قرار دهیم رنگ‌های به نمایش درآمده در هواوی P9 کمی روشن‌تر است که حس بهتری را به کاربر القا می‌کند.


دقیقه ۳۰ تا ۴۰: رابط کاربری

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سیستم عامل اندروید در منبع‌باز بودن آن نهفته است، این موضوع سبب شده تا هر کمپانی متناسب با سلیقه و محصولات خود تغییراتی را در این رابط‌کاربری ایجاد کنند، هر دو اسمارت‌فون شیائومی Mi5 و هواوی P9 از رابط کاربری اختصاص خود بهره می‌برند، شیائومی نام Miui و هواوی Emui را برای رابط کاربری خود برگزیده‌اند.

اگر بخواهیم از نظر زیبایی رابط کاربری این دو سازنده را مقایسه کنیم، باید بگوییم این دو سازنده خالق زیباترین رابط‌کاربری دنیا هستند، شاید بگویید این موضوع سلیقه‌ای است اما اگر نگاهی به رابط‌کاربری شیائومی داشته باشید و از نزدیک با آن کار کرده باشید، در می‌یابید که طراحی تمام بخش‌ها به زیبایی هرچه تمام صورت گرفته و با دیدن هر بخش زبان به تحسین خواهید گشود، گذشته از این هماهنگی ویژه‌ای میان اجزای مختلف رابط کاربری وجود دارد که در نوع خود ستودنی است. طراحی اموشن کمی کلاسیک‌تر و یا به قول ما ایرانی‌ها سنگین‌تر صورت گرفته است، طراحی آیکون‌ها کاملا هنرمندانه بوده و تجربه‌ای لذت بخش از کارکردن با آن به شما منتقل خواهد شد.

از زیبایی که بگذریم به راحتی در کارکرد و امکانات می‌رسیم؛ هرچند Miui بر پایه اندروید طراحی شده است اما مطلقا کوچکترین شباهتی با اندروید خالص (خام!) ندارد و حتی جایگیری منوها و تنظیمات چیدمانی متفاوت با دیگر رابط‌های کاربری دارد. توجه زیاد شیائومی به امنیت این رابط کاربری شاید در نگاه اول کمی آزاردهنده به نظر برسد اما اگر نگاهی به هدف والای نهفته در پشت آن داشته باشیم، درمی‌یابیم که ارزشش را دارد، آزاردهنده بودن این امنیت به این علت است که مجوزهای اعطا شده به هر برنامه پس از نصب نیز باید به صورت دستی تایید شوند تا هیچ اپلیکیشنی نتواند استفاده مخربی داشته باشد. در مقابل رابط کاربری ساخته هواوی یعنی اموشن از نظر راحتی در کاربرد وضعیت بهتری دارد، تغییرات این رابط کاربری به نسبت اندروید خام محدود به تغییر آیکون‌ها و هم چنین امکان شخصی‌سازی بیش‌تر است و سردرگمی موجود در رابط شیائومی را نمی‌توان در اموشن احساس کرد.

از نظر امکانات تقریبا هر دو رابط‌کاربری در یک سطح قرار دارند و اکثر امکانات این دو مشابه یکدیگر است، با این تفاوت که تعداد اپلیکیشن‌های پیش‌فرض در Miui بیش‌تر است و هم‌چنین ویژگی‌هایی هم‌چون آنتی‌ویروس داخلی، کاهش دهنده مصرف داده و … در این رابط‌کاربری گنجانده شده است که در اموشن خبری از آن‌ها به صورت پیش‌فرض نیست.

Miui

Emui

در بخش دوربین هر دو رابط‌کاربری محیطی ساده با کاربری آسان را برای کاربران در نظر گرفته‌اند، هرچند امکانات مورد استفاده در بخش دوربین شیائومی در سطح مطلوبی است اما همکاری هواوی و لایکا در بخش دوربین موجب شکل‌گیری یکی از پیشرفته‌ترین رابط‌های کاربری در بخش دوربین شده است، این رابط‌کاربری به خوبی نیازهای کاربران معمولی و حتی حرفه‌ای را تامین می‌کند و دیگر به استفاده از نرم‌افزارهای سوم شخص دوربین احساس نیاز نخواهد شد.


دقیقه ۴۰ تا ۵۰: سخت افزار

استفاده از لفظ پرچم‌دار برای یک اسمارت‌فون به این معنی است که آن محصول برترین اسمارت‌فون ساخته آن شرکت تا آن زمان است، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌هایی که این برتری را به یک مدل اعطا می‌کند، استفاده از سخت افزار قدرتمند و به‌روز است. هر دو اسمارت‌فون شرکت کننده در این مسابقه از سخت‌افزاری قدرتمند و به روز استفاده می‌کنند. هواوی به سراغ آخرین نسل از چیپست کایرین رفته و بار دیگر با اعتماد به پردازنده ساخته خود محصولی قدرتمند را روانه بازار کرده است. کایرین ۹۵۵ مورد استفاده در هواوی P9 از چهار هسته ۲.۵ گیگاهرتزی کورتکس A72 در کنار چهار هسته دیگر با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز کورتکس A53 بهره می‌گیرد، مشخصا این مشخصات سخت افزاری به خوبی پاسخ‌گوی نیازهای روزانه و حتی حرفه‌ای خواهد بود. در طرف مقابل شیائومی Mi 5 با توجه به اینکه دستی بر چیپست سازی ندارد از چیپ توسعه یافته توسط کوالکام یعنی اسنپدراگون ۸۲۰ استفاده کرده است. این چیپست با چهار هسته قدرتمند کریو فعالیت می‌کند، دو هسته این چیپست با فرکانس پردازشی ۱.۳ گیگاهرتز و دو هسته دیگر با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز فعالیت می‌کنند.

از دیگر مشخصات سخت‌افزاری این دو تلفن‌همراه می‌توان برای هواوی P9 استفاده از ۴ گیگابایت رم، ۳۲/۶۴/۱۲۸ گیگابایت حافظه داخلی و پشتیبانی از کارت حافظه را نام برد، در مقابل شیائومی Mi 5 مجهز به ۳ گیگابایت رم و ۳۲/۶۴ گیگابایت حافظه داخلی است و متاسفانه این اسمارت‌فون از کارت حافظه پشتیبانی نمی‌کند.

هر دو اسمارت‌فون شرکت کننده در این رقابت سخت افزاری قدرتمند و به‌روز را دارند و به خوبی قدرت سازندگان را به رخ یکدیگر می‌کشند اما اگر بخواهیم نگاهی به بنچمارک‌ها داشته باشیم باید برنده رقابت را هواوی P9 اعلام کنیم، در ادامه نگاهی دقیق‌تر به امتیازات به‌دست آمده توسط این دو اسمارت‌فون در بنچمارک‌های معتبر می‌اندازیم:

اولین تست اجرا شده روی این دو اسمارت‌فون به وسیله بنچمارک معتبر GeekBench‌ انجام گرفته است، نتایجه به دست آمده نشان می‌دهد پردازنده ساخته هواوی یعنی کایرین ۹۵۵ در هر دو بخش پردازش تک هسته‌ای و چند هسته‌ای عملکردی بسیار بهتر از رقیب را داشته و با اختلاف بسیار توانسته مدال قهرمانی این بنچمارک را به گردن بیاویزد. البته ضعیف بودن امتیازات کسب شده توسط شیائومی Mi 5 بیشتر به این علت است که در آن از حداکثر سرعت پشتیبانی شده توسط اسنپدراگون ۸۲۰ استفاده نشده و این کمپانی از ترس به دام افتادن در کوره کوالکام ترجیح داده است چیپست را کمی آهسته‌تر براند!

دومین آزمون گرفته شده از این دو اسمارت‌فون را بنچمارک محبوب AnTuTu انجام داده است، نتایج به دست آمده توسط این دو پنچمارک هرچند با اختلاف فاحش مرحله قبل نبوده اما بازهم حاکی از پیروزی هواوی P9 بر شیائومی Mi 5 است، اختلاف امتیاز ۳۰۸۵ واحدی میان این دو اسمارت‌فون می‌تواند نشان دهنده انتخاب‌های مناسب‌تر هواوی برای گزینش سخت‌افزار مورد استفاده در P9 باشد.

سومین و آخرین تست انجام گرفته بر روی این دو رقیب بیش‌تر از آنکه پردازنده را هدف قرار داده باشد، با تمرکز بر روی چیپ گرافیکی انجام پذیرفته است، در این آزمایش به خوبی می‌توانیم شاهد حرکت شانه به شانه هواوی P9 و شیائومی Mi5 باشیم اما نماینده شیائومی با اختلاف اندکی پیروز میدان است. البته انتخاب برنده در این بخش کاملا سخت گیرانه انجام پذیرفته است و بهتر می‌بود نتیجه را در این بخش به تساوی بکشانیم اما در آی‌تی‌رسان کاپ ۰.۱ فریم بر ثانیه هم مهم است. از نظر امتیاز نیز شیائومی Mi 5 با کسب ۴۲۳۷ امتیاز به ۴۲۲۶ امتیاز کسب شده توسط هواوی P9 برتری دارد.

بدون شک سرعت بوت شدن هر اسمارت‌فون می‌تواند محک خوبی برای سنجش قدرت سخت افزاری آن باشد، در هنگام بوت یک سیستم عامل تقریبا همه اجزا سخت افزاری درگیر هستند، از این رو می‌توانید در ویدیو زیر سرعت بوت شدن این دو اسمارت‌فون را مشاهده می‌کنید.


دقیقه ۵۰ تا ۶۰: دوربین

با توجه به افزایش استفاده از تلفن همراه برای عکس‌برداری یکی از اولویت‌های مهم برای اکثر کاربران، دوربین یک اسمارت‌فون است، خوشبختانه اسمارت‌فون‌ها در یکی دوسال گذشته پیشرفت قابل توجهی را در بخش دوربین تجربه کرده‌اند به طوریکه هم‌ اکنون تقریبا تمام نیاز یک کاربر عادی در بخش تصویربرداری را پاسخ‌گو هستند. دو اسمارت‌فون هواوی P9 و شیائومی Mi 5‌ را نیز می‌توان از دسته اسمارت‌فون‌هایی دانست که در بخش دوربین حرف‌های زیادی برای گفتن دارند.

اولین تجربه همکاری هواوی با برند شناخته شده لایکا در بخش دوربین اسمارت‌فون‌های این شرکت تغییرات گسترده‌ای را پدید آورد، اولین تغییر محسوس نشات گرفته از این همکاری در به کار بردن دوربین دوگانه قابل رویت است. هرچند این اولین بار نیست که هواوی از دوربین دوگانه استفاده می‌کند اما اوج توانمندی هواوی در بخش تصویربرداری را در هواوی P9 شاهد هستیم. تصاویر ثبت شده توسط دوربین ۱۲ مگاپیکسلی هواوی P9 از کیفیت خوبی برخوردار بوده و استفاده از دو لنز با طیف رنگی متفاوت عمق بیش‌تری را به تصاویر بخشیده است. متاسفانه در بخش فیلم‌برداری هواوی آن‌طور که باید قدرتمند ظاهر نشده و توانایی ضبط تصاویر به صورت ۴K‌ را برای این اسمارت‌فون دو چشم در نظر نگرفته است. هم‌چنین گشودگی دیافراگم با مقدار F/2.2 که با توجه به سایر رقیبان می‌توانست بهتر باشد. در بخش سلفی دوربین ۸ مگاپیسلی این اسمارت‌فون به خوبی پاسخ‌گوی سلفی دوستان دو آتشه است و تصاویری واضح و با کیفیت را به ثبت می‌رساند.

در طرف مقابل شیائومی با دوربین ۱۶ مگاپیکسلی خود قرار دارد، این دوربین با گشودگی دیافراگم f/2.0 توانایی ثبت تصاویری قابل قبول در محیط‌های مختلف را دارد. اگر بخواهیم نگاهی واقع‌بینانه داشته باشیم دوربین شیائومی Mi 5 در برخی محیط‌ها به دوربین هواوی P9 برتری دارد اما در ثبت رنگ‌ها و هم‌چنین جزییات دقت عمل کم‌تری دارد. دوربین سلفی مورد استفاده در این اسمارت‌فون با وضوح ۴ مگاپیکسل و بزرگی پیکسل ۲µm در تصویربرداری بسیار موفق عمل می‌کند و می‌توان روی آن حساب ویژه‌ای کرد، همچنین عکس‌های گرفته شده توسط این لنز گستردگی بیش‌تری به نسبت هواوی P9 دارد که می‌تواند جزییات بیش‌تری را به ثبت برساند.


دقیقه ۶۰ تا ۷۰: پخش چندرسانه‌ای

هر دو اسمارت‌فون شرکت کننده در دسته تلفن‌های‌ همراه قرار می‌گیرند و با سایز نه چندان بزرگ نمایشگرشان چندان باب تماشای ویدیو نیستند، اگز از اندازه بگذریم سایر ویژگی‌ها از جمله میزان وضوح صفحه و زاویه دید در شیائومی Mi 5 و هواوی P9 در سطح خوبی قرار دارد و امکان تماشای یک فیلم و یا موزیک ویدیو را به گونه‌ای دلچسب فراهم می‌آورد.

هواوی P9 به یک اسپیکر مجهز شده که صدای خروجی حجم و کیفیت خوبی دارد، این اسپیکر برای گوش‌دادن به موسیقی و هم‌چنین تماشای ویدیو یک گزینه ایده‌ال است. نرم‌افزار پلیر مورد استفاده در هواوی P9 ظاهر جذاب و زیبایی را دارد و به خوبی تمام نیاز شما را برطرف می‌کند، این پلیر امکان پخش زیرنویس را نیز دارد که البته به لطف وجود پلیری هم‌چون MX Player‌ در اندروید چندان شعف برانگیز نیست.

دیگر رقیب چشم بادامی یعنی شیائومی Mi 5 نیز با وجود استفاده از دو شبکه بلندگو در بخش زیرین تنها به یک اسپیکر مجهز گشته است، متاسفانه حجم و کیفیت صدای خروجی توسط این اسپیکر چندان رضایت بخش نیست و در مقایسه با هواوی P9 حرفی برای گفتن ندارد. پلیر موزیک و ویدیو در این اسمارت‌فون هم‌چون سایر بخش‌ها به زیبایی طراحی شده است. وجود بخش آنلاین در بخش موزیک پلیر می‌تواند ویژگی مناسبی برای برخی کاربران باشد. پخش کننده ویدیو هرچند کامل نیست اما برای پخش ویدیو زمانی که به اپلیکیشن دیگری نیازی ندارید، کافی است. در بخش هندزفری نیز هرچند کیفیت هندزفری اصلی هواوی P9 چندان چنگی به دل نمی‌زند اما در مقایسه با هندزفری شیائومی Mi 5 برتری دارد.


دقیقه ۷۰ تا ۸۰: باتری

هرچند اسمارت‌فون‌ها امروزه از همه نظر پیشرفت کرده‌اند اما متاسفانه فناوری ساخت باتری آن‌چنان که باید نتوانسته همگام با این پیشرفت و افزایش نیاز بیش‌تر سخت‌افزار به انرژی، رشد داشته باشد. هواوی P9 مجهز به یک باتری ۳۰۰۰ میلی‌آمپری است که با توجه به مدت زمان شارژدهی ۷ ساعت و ۵۴ دقیقه‌ای در پخش ویدیو و ۸ ساعت و ۴۱ دقیقه‌ای در مرور وب چندان فوق‌العاده نیست. این باتری پس از تخلیه نیاز به مدت زمان ۸۰ دقیقه برای شارژ شدن دارد که میزان قابل قبولی است. دیگر مبارز این میدان یعنی شیائومی Mi 5 با ۱۲ ساعت و ۴۵ دقیقه پخش متمادی ویدیو و ۱۲ ساعت وب‌گردی عملکردی قابل قبول را ارایه می‌دهد و به راحتی از سد رقیب خود عبور می‌کند. باتری ۳۰۰۰ میلی‌آمپری این اسمارت‌فون پس از تخلیه شدن نیاز به یک ساعت زمان برای شارژ شدن دارد، البته شیائومی به دست آوردن این رقم را مدیون کوالکام و فناوری شارژ سریع اسنپدراگون است.

 


دقیقه ۸۰ تا ۹۰: سایر امکانات

به دقایق پایانی این رقابت نفس‌گیر نزدیک می‌شویم، هر دو شرکت کننده تاکنون توانایی‌های خود را به رخ یکدیگر کشیده‌اند. حال نوبت به امکانات موجود در این دو اسمارت‌فون رسیده است. هر دو مبارز از سنسور اثر انگشت بهره می‌برند که البته در مکان‌هایی مختلف قرار گرفته‌اند.

جای‌گیری بهتر سنسور اثر انگشت هواوی موجب شده این سنسور کاربردی فراتر از اسکن اثر انگشت و قفل‌گشایی را داشته باشد. از جمله این امکانات می‌توان به ایفای نقش اسکرول اشاره کرد که تجربه‌ای لذت بخش را برای کاربر به ارمغان می‌آورد. همانند سنسور اثر انگشت هر دو مبارز به پورت USB نوع C نیز مجهز شده‌اند که هرچند در اصل قرار بوده یک حسن باشد اما تاکنون چیزی به جز زیان را متوجه گوشی‌های مجهز به این نوع پورت نکرده است، یکی از مهم‌ترین معایب این نوع پورت عدم فراگیری آن است که می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند. شمار سنسورهای به کار رفته در شیائومی Mi 5 به نسبت هواوی P9 بیش‌تر است که از جمله کاربردی‌ترین آن‌ها می‌توان به NFC و اینفرارد اشاره کرد که در P9 جای خالیشان حس می‌شود.


وقت اضافه: قیمت

خوشبختانه چینی‌ها در این بخش از همه شرکت‌کنندگان در آی‌تی‌رسان کاپ قدرتمندتر ظاهر شده‌اند، محصولات هواوی و شیائومی سال‌هاست که با اثبات کیفیت قابل قبول و هم‌چنین داشتن قیمت مناسب به خوبی توانسته‌اند در دل و البته جیب کاربران نفوذ کنند. شیائومی Mi 5 هم‌اکنون با قیمت ۱.۲۸۰.۰۰۰ هزار تومان در دسترس بوده و هواوی P9 با قیمت میانگین ۱.۵۰۰.۰۰۰ هزار تومان در بازار موجود است.

موقعیت‌های خطرناکی که هواوی P9 بر روی دروازه شیائومی Mi 5 ایجاد کرد:

  • بدنه تمام فلزی و ظاهر زیباتر نسبت به رقیب
  • سخت افزار قدرتمندتر
  • دوربین دوگانه بسیار باکیفیت با قابلیت‌های کاربردی
  • اسپیکر با صدای بلندتر و باکیفیت‌تر
  • قابلیت‌های کاربردی برای سنسور اثر انگشت
  • امکان افزایش میزان حافظه از طریق کارت حافظه جانبی

موقعیت‌هایی خطرناکی که شیائومی Mi5 بر روی دروازه هواوی P9 ایجاد کرد:

  • طراحی خمیده در بخش پشتی دستگاه
  • خوش‌ دست‌تر
  • خوانایی بهتر نمایشگر در زیر نور آفتاب
  • دوربین سلفی با قابلیت‌های خاص
  • مجهز به اینفرارد
  • باتری بهتر نسبت به رقیب

به‌ نظر شما برنده مسابقه هواوی P9 و شیائومی Mi5 کدام است؟!

نوشته مقایسه هواوی P9 با شیائومی Mi5: چشم بادامی‌ها! اولین بار در - آی‌تی‌رسان پدیدار شد.