داستان سری بازی Assassin’s Creed

در این مقاله قصد داریم تا مروری کامل بر سری اساسینز کرید داشته باشیم و سرگذشت این فرقه اساسین یا قاتل‌ها را از قسمت اول تا والهالا بازگو کنیم.

بسیاری یوبی‌سافت را با یکی از محبوب‌ترین سری‌های آن یعنی Assassins Creed یا فرقه اساسین ها می‌شناسند. این مجموعه کار خود را در سال 2007 شروع کرد و توانست محبوبیت بسیاری را میان بازیکن‌ها کسب نماید.

از زمان عرضه اولین نسخه تاکنون این مجموعه، عناوین بسیاری را به خود دیده است. در مجموع اگر تمام نسخه‌های اصلی و فرعی این سری را برای پلتفرم‌های مختلف از جمله گوشی درنظر بگیریم با 24 عنوان روبه‌رو خواهیم بود که داستانی عظیم و پرجزئیات را با شخصیت‌های بی‌شمار و در دوره‌های مختلف تاریخی روایت می‌کند.

تاریخ پیش از باستان در سری فرقه اساسین ها

ایسو

ایسو گونه‌ای باستانی و بسیار پیشرفته از موجودات انسان‌نما هستند که چندین هزار سال قبل از ظهور حتی باستانی‌ترین تمدن‌های بشری در دوران همنام روی زمین زندگی می‌کردند. این گونه از نظر بسیاری از جهات برتر از انسان‌ها بودند.

آن‌ها موجوداتی بسیار هوشمند‌تر از انسان‌ها بودند. همچنین دی‌ان‌ای آن‌ها به جای دوگانه، سه‌گانه بوده است. در آخر نیز آن‌ها از 6 حواس برخوردار بودند که با کمک حس ششم خود می‌توانستند آینده را تا حدی پیش‌بینی کنند.

ایسوها از نظر سیاسی یکپارچه نبودند و حداقل چهار قلمرو شناسایی شدند. یکی در شمال اروپا، دیگری در قاره آمریکا، سومی در شمال آفریقا، و چهارمی در مکانی نامشخص قرار داشت. آن‌ها همچنین از درگیری بین خود مصون نبودند.

تاریخ آنها در هاله ای از رمز و راز پوشیده شده است، ایسوها تقریباً 77000 سال پیش بر روی زمین حکومت کردند، قبل از اینکه در طول فاجعه بزرگ در کنار مخلوقات انسانی خود تا حد زیادی از بین بروند.

خلق انسان‌ها

اگرچه ایسوها بومی زمین و محصول هزاران سال تکامل به خودی خود بودند، منشا دقیق آن‌ها نامشخص است. مینروا، یک ایسو و عضو سه گانه کاپیتولین، به سادگی اظهار داشت که نوع او “قبل از” بشریت بوده و مسئول خلق انسان خردمند به عنوان نیروی کاری توانا و مطیع است، هر چند که با ظاهر خود آن‌ها شکل گرفته است.

در حالی که مینروا آشکارا اعتراف کرد که ایسو بشریت را با ظرفیت زنده ماندن در محیط‌های سخت زمین ساخته است، جونو تصریح کرد که انسان‌ها برای «عاقل بودن» مقدر نشده بودند، در نتیجه اطمینان حاصل می‌کنند که گاوهای مطیع و انعطاف‌پذیری بوده که با سازندگانشان سازگار باشند.

Isu ساختار ژنتیکی گونه‌ای از پستانداران از پیش موجود در این سیاره را برای خلق بشر به طور اساسی تغییر داده است. در نتیجه، این شکاف بزرگ بین انسان‌های باستانی و انسان‌های مدرن ایجاد شد. در سال 1997، تمپلارها از این شکاف در توسعه تکاملی بشر آگاه شده بودند و معتقد بودند که بهترین راه برای پنهان ماندن احتمال وجود ایسو، قرار دادن اسکلت‌های جعلی برای کاشت در یک مکان اعزامی در اتیوپی است، صرفاً برای پاسخگویی به این شکاف تکاملی.

به منظور اعمال کنترل خود بر بشریت، فناوری های مختلفی توسط Isu ایجاد شد. مصنوعاتی که بشر بعدها آن‌ها را “قطعه یا تکه‌های عدن” نامید. انواع خاصی از این قطعات وجود داشتند که می‌توانستند به طور همزمان به شبکه‌ای از انتقال دهنده‌های عصبی واقع در اعماق مغز انسان متصل شوند و از طریق کنترل ذهن از راه دور اطاعت کامل را تضمین کنند.

این قطعات عدن از انواع مختلفی برخوردار بودند. برخی از آن‌ها برای کنترل ذهن کاربرد داشتند مانند سیب‌های عدن، برخی به نگه‌دارنده خود کاریزما و قدرت می‌بخشد و برخی توانایی درمان و جاودانگی را به صاحب خود می‌دهد.

با این حال، برخی از انسان‌های دورگه ایسو-انسان بدون این انتقال‌دهنده‌های عصبی به دنیا آمده بودند، که باعث می‌شد از قابلیت‌های کنترل ذهن قطعات مصون باشند. دو نفر از این دورگه‌ها آدام و ایو (آدم و هوا) بودند که از ایسو‌ها گریختند و با دزدیدن یکی از سیب‌های عدن شورش و نبردی را علیه آن‌ها به راه انداختند که تا 10 سال به طول انجامید. با این که ایسو‌ها فناوری‌های پیشرفته‌تری در اختیار داشتند اما انسان‌ها از نظر تعداد برتر بودند.

فاجعه بزرگ

این درگیری ادامه داشت قبل از اینکه به طور ناگهانی با وقوع فاجعه بزرگ – تخلیه توده انرژی خورشیدی – به پایان رسید. تلفات هر دو طرف بسیار بیشتر از آن چیزی بود که ایسو پیش‌بینی می‌کرد. حواس پرتی جنگ آن‌ها را کور کرده بود و مشغله آن‌ها در درگیری مانع از آن می‌شد که نشانه‌های خطر قریب الوقوع را از «آسمان» ببینند تا اینکه خیلی دیر شده بود. به طور ساده یک موج پلاسما از سمت خورشید به زمین پرتاب می‌شد که با تغییر در جاذبه همه چیز را از بین می‌برد و می‌سوزاند.

با این حال، تعدادی از دانشمندان ایسو که به تحقیقات جنگی اختصاص نداشتند، از فاجعه قریب الوقوع آگاه شده بودند و با اندیشیدن راه حل‌های مختلف به منظور محافظت از زمین، سعی کردند تا از آن جلوگیری کنند. دانشمندان سه‌گانه کاپیتولین، متشکل از مینروا، جونو و جوپیتر، تصمیم گرفتند برای سال‌ها خود را در معبد بزرگ حبس کنند تا راه حل‌های بالقوه متنوعی را آزمایش کرده و به دنبال آن امیدوار کننده‌ترین نتایج را در معابد زیرزمینی که در سراسر جهان پخش شده بودند آزمایش کنند.

با وجود این تلاش متمرکز، هیچ یک از راه حل‌های توسعه یافته برای محافظت حتی بخشی از سطح زمین یا جمعیت روی آن کافی نبود. حتی امیدوارکننده‌ترین راه‌حل نیز ده‌ها هزار سال طول می‌کشید تا عملی شود.

در نهایت با پخش شدن خبر، انسان‌ها و ایسو به صلح رسیدند تا بتوانند راهی برای جلوگیری از این فاجعه پیدا کنند. با این حال تلاش‌های آن‌‌ها به سرانجام نرسید و موج خورشیدی با زمین برخورد کرد. جمعیت بسیار زیادی از انسان‌ها و ایسو‌ها جان خود را از دست دادند.

شروعی تازه

ایسو‌ها که بعد از جنگ تعدادشان کمتر از قبل نیز شده بود رو به انقراض بودند و تعداد کمی از آن‌ها باقی مانده بود. در نهایت انسان‌ها و ایسو‌هایی که در پناهگاه‌ها جان سالم به در برده بودند با یکدیگر متحد شدند تا دوباره همه چیز را بسازند.

مینروا با پذیرفتن اینکه سرنوشت آنها مهر و موم شده است، در عوض چشم به جلوگیری از تکرار اجتناب‌ناپذیر فاجعه دوخت و با استفاده از “چشم” برای تجزیه و تحلیل الگوها و معادلات هستی سعی کرد تا پیام های پنهانی را برای انسان‌های آینده در طول زمان به جا بگذارد، به این امید که آن‌ها این این پیام‌ها را بیابند و جهان را از تکرار فاجعه نجات دهند.

چشم درواقع یک دستگاه فوق‌پیشرفته بود که به دست مینروا طراحی شد. این دستگاه قادر بود تا با بررسی تمام حالات ممکن آینده را به صورت بسیار دقیقی پیشبینی کند. به طوری که اگر یک پیام را برای کسی باقی بگذارند جواب آن‌ها به آن پیام را پیشبینی کرده و جوابشان را همان موقع بدهند گویی که یک گفت‌وگوی زنده در جریان است.

باگذشت زمان معلوم شد که جونو سعی در دستکاری چشم داشت تا بتواند بعد از فاجعه بعدی بر انسان‌ها که برده خود می‌دانست حکومت کند. جوپیتر و مینروا که به صلحی که برقرار شده بود اعتقاد داشتند، با فهمیدن این موضوع جونو را زندانی کردند. آن‌ها چشم را از بین بردند اما دیر شده بود چراکه جونو از قبل پیام‌های خود را ارسال کرده بود. مینروا سپس چشم دوم را طراحی کرد تا از نتیجه پیام‌های ارسال شده باخبر شود و موفق نیز شد که در ادامه به یافته‌های او خواهیم پرداخت.

پیش‌تر اشاره شد که یکی از راه‌ها برای پیشگیری از فاجعه می‌توانست به درستی عمل کند اما برای کامل شدن به صد‌ها سال زمان نیاز داشت. این فناوری دستگاه شفق قطبی جهانی نام داشت که با ایجاد یک محافظت از جنس شفق در سراسر زمین آن را از موج‌های خورشیدی محافظت کند. با اتوماتیک کردن روند کامل شدن این پروژه،‌ فرآیند تکمیل آن پس از فاجعه اول ادامه یافت.

جمعیت ایسو به سرعت تا مرز انقراض در طول قرن کاهش یافت، اما میراث آن‌ها هزاران سال از طریق اسطوره‌ها و افسانه‌ها باقی ماند و به کانون بسیاری از ادیان بشری تبدیل شد، چه شرک و چه توحیدی. بعلاوه، آن قطعات عدن که از فاجعه بزرگ جان سالم به در بردند نیز بر رشد انسان اولیه تأثیر گذاشتند و در نهایت جنگی برای کنترل قطعات و در نتیجه بشریت به راه انداختند که به آن خواهیم پرداخت.

شما همچنین می‌توانید داستان کامل سری بازی‌های خدای جنگ را نیز مطالعه کنید.

تاریخ باستان در سری فرقه اساسین ها

Assassin’s Creed Odyssey

قدیمی‌ترین داستان در این سری در یکی از آخرین عنوان‌های آن روایت می‌شود. ادیسی به دوران نبرد اسپارتا و آتن در سال 430 الی 400 قبل از میلاد باز می‌گردد. در این بازی داستان الکسیوس یا کساندرا روایت می‌شود (بسته به انتخاب شما). کساندرا یک قاتل حرفه‌ای است که برای اشخاص مختلفی کار می‌کند.

به عنوان نوه شاه و جنگجوی بزرگ یعنی لئونیداس، کساندرا به سبک یک اسپارتان واقعی بزرگ شد. پدربزرگ کساندرا یک دورگه انسان-ایسو بود که یک سرنیزه از دوران تمدن اول داشت و آن را به نوه خود یعنی کساندرا داد. این سلاح یکی از قطعات عدن بوده و توانایی‌های ویژه‌ای به کساندرا در مبارزه بخشید.

در کودکی، یک پیشگو که برای گروه Cosmos کار می‌کرد پیشبینی کرد که برادر کساندرا یعنی الکسیوس در آینده دودمان آن‌ها را به باد خواهد داد در نتیجه پدرشان تصمیم گرفت تا او را قربانی کرده و از یک دره به پایین پرتاب کند. کساندرا که سعی می‌کند جلوی آن‌ها را بگیرد، اما باعث شد تا برادرش همراه با مشاور اسپارتا از به پایین پرتاب شوند.

پدر او این حرکت کساندرا را یک خیانت خواهند و خودش او را نیز به پایین پرتاب کرد. البته که خواهر و برادر هر دو جان سالم به در برده اما یکدیگر را گم کردند. کساندرا سپس بزرگ شد و تبدیل به یک قاتل مزدور و حرفه‌ای شد.

مسیر او باری دیگر با فرقه کازموس یکی می‌شود و شروع به تحقیق در مورد آن‌ها می‌کند. او می‌فهمد که این فرقه قصد دارد تا نسل لئونیداس را منقرض کند و برای این کار از الکسیوس استفاده می‌کنند. او که کودکی خود را به یاد نمی‌آورد با نام دیموس مشغول خدمت به این فرقه است.

در ادامه زمانی که مشغول از بین بردن ریشه این فرقه در آتن و اسپارتا است، کساندرا با پدر واقعی خود روبه‌رو می‌شود. او یک ریاضی‌دان و متفکر معروف به نام پثگروس است که به کمک نیزه هرمس سال‌ها بیشتر عمر کرده است. این نیزه به صاحب خود تا زمانی که آن را نگه دارد عمر جاودان می‌بخشد.

پثگروس به کساندرا می‌گوید که در حال حاضر داخل یکی از شهر‌های قدیمی ایسو‌ها یعنی آتلانتیس ایستاده‌اند. شهری که اگر گروه کازموس به آن دست یابد می‌تواند خرابی‌های بسیاری با کمک فناوری داخل آن به بار آورد. به همین دلیل کساندرا را برای پیدا کردن 4 کلید لازم برای بستن شهر تا ابد می‌فرستد که در راه با 4 موجود افسانه‌ای نیز رو‌در‌رو می‌شود.

به صورت همزمان کساندرا همراه با مادرش وارد دنیای سیاست می‌شود تا رد این فرقه را بیشتر پیدا کند و آن را ریشه کن کند که در راه با روح کازموس که لقب رهبر آن است نیز آشنا می‌شود. در مسیر برای برقراری صلح بین آتن و اسپارتا، کساندرا بار‌ها با برادر خود یعنی دیموس (الکسیوس) روبه‌رو می‌شود که تلاش می‌کند او را بکشد. کساندرا اما سعی دارد تا او را به خانه بازگرداند و موفق شدن او به بازیکن بستگی دارد. در نهایت کساندرا موفق می‌شود تا کازموس را ریشه‌کن کند و هرم آن‌ها که با استفاده از آن می‌توانستند آینده را ببینند را از بین می‌برد. واضح است که این هرم یکی از قطعات عدن بوده است.

سپس هنگام بازدید دوباره از آتلانتیس، کساندرا با پیامی از یکی از ایسو‌ها روبه‌رو می‌شود که به او می‌گوید تکنولوژی ایسو برای استفاده انسان‌ها ساخته نشده و او باید با گرفتن نیزه هرمس از پثگروس، در‌های آتلانتیس را برای همیشه ببندد. هنگام گرفتن نیزه، کساندرا پثگروس را می‌بیند که جان خود را از دست می‌دهد چراکه به لطف نیزه تاکنون زنده مانده بود.

در ادامه کساندرا با فرقه کهن‌ها روبه‌رو می‌شود که به دنبال قتل یک سرباز به نام داریوس و فرزندش ناتاکاس بودند. آن‌ها با یکدیگر متحد می‌شوند تا در برابر این فرقه بایستند چراکه یکی از اهداف دیگر آن‌ها کشتن تمام دورگه‌های ایسو-انسان به دلیل خطرناک بودن آن‌ها بود. کساندرا که خود یک دورگه بود دشمنی مشترک با داریوس پیدا و با فرقه کهن‌ها مبارزه می‌کند.

سپس زمانی که همه چیز آرام می‌گردد کساندرا با فرزند داریوس یا همان ناتاکاس صاحب یک فرزند می‌شوند. اما فورا مورد حمله افراد فرقه قرار می‌گیرند و ناتاکاس جان خود را هنگام محافظت از فرزندش از دست می‌دهد.

هنگام به قتل رساندن رهبر این حمله، کساندرا متوجه این حقیقت می‌شود که فرقه کهن‌ها یک ایده است و با کشتن هیچ‌کس از بین نمی‌رود. این بدان معنا بوده که کساندرا تا ابد در خطر خواهد بود و به همین دلیل او فرزندش را به پدربزرگ او یا همان داریوس می‌دهد تا به جایی دیگر ببرد. داریوس نیز او را به مصر می‌برد تا زمانی که بزرگ شد به آیا یا آمننت تبدیل شود.

آخرین ماجراجویی کساندرا نیز باری دیگر با ایسو‌ها اتفاق می‌افتد. او یک پیام از یکی از ایسو‌ها دریافت می‌کند که برای مسلط شدن به قدرت نیزه هرمس، از او می‌خواهد که وارد یک شبیه‌ساز از زمانی که ایسو‌ها زنده بودند شود و با آن‌ها در تعامل باشد. در این شبیه‌ساز کساندرا متوجه می‌شود که تمام خدایان یونانی از زئوس گرفته تا هرمس، همگی درواقع یک ایسو بودند که انسان‌ها آن‌ها را به عنوان یک خدا در نظر گرفته و آنان را می‌پرستیدند.

همچنین متوجه شد که هیولا‌ها و موجودات افسانه‌ای که پیش‌تر با آن‌ها مواجه شد، درواقع انسان‌هایی بودند که جونو و همسرش برای ترساندن انسان‌ها و اطاعت آن‌ها در زمان بردگی‌شان با جهش ژنتیکی به هیولا تبدیل کرده‌اند. در پایان نیز کساندرا به قدرت کامل نیزه دست پیدا می‌کند.

Assassin’s Creed Origins

همانطور که از نامش پیداست، در این نسخه از سری، با داستان شکل گرفتن فرقه اساسین ها آشنا خواهیم شد. داستان بازی به دوران مصر باستان بازمی‌گردد. زمانی که الکساندر بزرگ به این سرزمین حمله کرده بود و امپراطور‌ها دست‌نشین خود را برتخت نشانده بود.

داستان بازی در دورانی روایت می‌شود که تالمی سیزدهم به همراه خواهرش یعنی کلئوپاترا بر مصر حکومت می‌کردند. کلئوپاترا اما از محبوبیت بیشتری برخوردار بوده و با تسلط رومی‌ها نیز مخالف بود. این موضوع به جنگ داخلی میان او و برادرش در کنار الکساندر ختم شد و مصر را وارد مشکلات فراوان کرده بود.

در این میان افرادی برای محافظت از مردم به عنوان مدجای منصوب شدند تا در این جنگ داخلی از جان و مال آن‌ها مراقبت کنند. یکی از این مدجای‌ها بایک و همسرش آیا (دختر کساندرا) بودند. یک روز که بایک به همراه پسرش در حال گشت در منطقه مربوط به خود بود توسط گروهی از افراد نقاب‌دار دستگیر شد.

آن‌ها همان فرقه افراد کهن بودند که برای پیدا کردن یکی از سیب‌های عدن از یک معبد به آن‌جا آمده بودند و چون نباید شاهدی به جا می‌گذاشتند، سعی کردند تا بایک و فرزندش را به قتل برسانند. بایک اما هنگام فرار به صورت غیرعمد باعث مرگ پسرش شد و برای مدت‌ها از زندگی گوشه‌گیری کرد.

چند سال بعد بایک باری دیگر با همسرش متحد می‌شود تا تک‌تک این افراد نقاب‌دار را ردیابی کرده و آن‌ها را به قتل برسانند و درنهایت تنها رهبر این فرقه باقی مانده بود. ادامه مسیر آن‌ها را به کلئوپاترا رساند چراکه او نیز با این فرقه در تقابل است. او این حقیقت را برملا می‌کند که ژولیوس سزار و تالمی هردو از اعضای فرقه بوده و فرقه در این سرزمین به آن‌ها خدمت می‌کند.

درنهایت پس از زحمات بی‌اندازه و خدمت بایک و آیا به کلئوپاترا، متوجه می‌شوند که او قصد دارد تا با ژولیوس سزار متحد شود و سلطنت را با او تقسیم کند. برای مقابله با آن‌ها آیا فرقه پنهان شدگان را تشکیل و نام خود را به آمننت تغییر می‌دهد، سزار را به قتل می‌رساند و کلئوپاترا را مجبور می‌کند تا حاکم درست و مناسبی برای مصر باشد.

Assassin’s Creed Valhalla

داستان این نسخه از مجموعه به دوران یورش‌های وایکینگ‌ها باز‌می‌گردد. داستان در مورد ایوور است، یکی از فرزندان رهبران قبیله. در دوران کودکی ایوور به قبیله آن‌ها توسط یک قبیله وایکینگ دیگر حمله شد و پدر او برای نجات جان عزیزانش خود را تسلیم کرد.

وایکینگ‌ها باور داشتند که برای رسیدن به والهالا، بهشت وایکینگ‌ها، باید در نبرد شرافتمندانه جان خود را از دست داد و این کار پدر ایوور اصلا برای او قابل قبول نبود. پس از تسلیم شدن او، Kjotve یا رهبر قبیله دشمن باز به کشتن افراد قبیله ادامه داد و ایوور در لحظات آخر با کمک دوستش سیگورد نجات پیدا کرد.

سال‌ها گذشت و ایوور زیر سایه پدر سیگورد بزرگ شد. روزی اما با لمس تبر خود، ایوور یک رویا از اودین، خدای اول مورد پرستش وایکینگ‌ها دید و برای پرسیدن تعبیر آن نزد طالع‌بین دهکده رفت. با خوردن داروی مخصوص او باری دیگر رویایی دید که در آن سیگورد یک دست خود را از دست می‌دهد.

تعبیر این رویا به نظر طالع‌بین آن بود که ایوور به برادر خود سیگورد خیانت خواهد کرد. همان روز سیگورد بعد از یک ماجراجویی دو ساله به خانه بازگشت و همراه خود دو غریبه عجیب یعنی باسیم و هیثم را آورده بود. این دو اعضای فرقه پنهان‌ها بودند که به گفته خود برای ترویج تفکر خود به آن‌جا آمده بودند. آن‌ها یک تیغه مخفی نیز به ایوور هدیه می‌دهند.

باسیم و هیثم به ایوور می‌گویند که قتل Kjotve از دیگر دلایل آن‌ها برای سفر به این سرزمین است. آن‌ها درکنار یکدیگر و با حمایت شاه هرالد، به دهکده Kjotve حمله می‌کنند و او را به قتل می‌رسانند. در جشن پیروزی هرالد اعلام می‌کند که می‌خواهد پادشاه تمام نروژ شود و پدر سیگورد نیز با او پیمان می‌بندد.

سیگورد که از این عمل پدرش خشمگین می‌شود همراه با ایوور به انگلستان سفر می‌کنند تا پادشاهی خود را تشکیل دهند. آن‌ها شروع می‌کنند که با قبیله‌ها و شهر‌های وایکینگ و ساکسون پیمان ببندند و خود را تقویت کنند.

در همین حین، هیثم که به آن‌ها اعتماد کرده بود به ایوور می‌گوید که در اصل برای ریشه‌کن کردن فرقه کهن‌ها به این سرزمین آمده‌اند و ایوور نیز تصمیم می‌گیرد تا به او کمک کند. در زمانی که ایوور سران این فرقه را از بین می‌برد توسط فردی به نام سرباز فقیر مسیح کمک‌هایی دریافت می‌کند. همچنین هربار که قصد دارد تا تصمیم مهمی بگیرد وحی‌هایی از اودین دریافت می‌کند که او را به خشونت دعوت می‌کند.

ایوور در این میان بار‌ها نیز طالع‌بین می‌رود و با نوشیدن معجونی شروع با رویا دیدن درمورد ازگارد، شهر خدایان می‌کند. او در رویا‌هایش می‌بیند که اودین به همراه دیگر خدایان مانند تیر و ثور و فریا معجونی را می‌نوشند تا بعد از راگناروک (آخرالزمان در افسانه‌های اسکاندیناوی) باری دیگر به زندگی بازگردند و سپس روح خود را وارد ایگدراسیل یا درخت زندگی می‌کنند. همچنین می‌بیند که اودین فرزند لوکی را به قتل می‌رساند و مانع خودن معجون توسط لوکی می‌شود بی‌خبر از آن‌ که لوکی به صورت مخفیانه این کار را انجام داده است.

سیگورد و باسیم سرگرم پیدا کردن یکی از قطعات عدن می‌شوند اما در مسیر سیگورد توسط فولکه، یکی از اعضای افراطی فرقه کهن‌ها دستگیر می‌شود که باور داشت که او یک تناسخ یا تولد دوباره یک ایسو در جسمی جدید است.

ایوور و باسیم رد فولکه رو پیدا می‌کنند و با نجات سیگورد او را به قتل می‌رسانند. در زمانی که سیگورد زندانی فولکه بود اما مورد شکنجه‌های بسیاری قرار گرفته بود تا ایسوی درونش را بروز دهد و در این پروسه یک دستش نیز قطع شده بود.

سیگورد اما رویاهایی می‌بیند و گویی که تلاش‌های فولکه نتیجه داده بودند. او ایوور را با خود به نروژ بازمی‌گرداند و بدون آن که از قبل آن‌جا رفته باشد، از حفظ ایوور را به سمت یکی از معابد ایسو راهنمایی می‌کند. در آن‌جا آن‌ها یک ابر کامپیوتر به شکل یک درخت به نام ایگدراسیل را می‌بینند. زمانی که به آن نزدیک می‌شوند یک شاخه به هر کدام متصل شده و آن‌ها را وارد یک شبیه‌ساز می‌کند. آن‌جا خود را در والهالا،‌ بهشت افسانه‌های اسکاندیناوی،‌ پیدا می‌کنند اما زمانی که ایوور پدر خود را می‌بیند می‌فهمد که تمام این‌ها یک رویا است چراکه پدر او لیاقت والهالا را نداشته است.

آن‌ها از شبیه‌ساز فرار می‌کنند و در راه اودین سعی می‌کند تا مانع آن‌ها شود. زمانی که از شبیه‌ساز خارج می‌شوند باسیم را می‌بینید. او به آن‌ها می‌گوید که لوکی، اودین و تمام خدایان درواقع گروهی از خدایان به نام آسیر بودند که انسان‌های اسکاندیناوی آن‌ها را با خدایان اشتباه گرفته و آن‌ها را پرستش کردند.

سپس این حقیقت را فاش می‌کند که ایوور تناسخ اودین، سیگورد تناسخ تیر و خودش تناسخ لوکی است. یکی از چندین راه نجاتی که ایسو‌ها پیدا کرده بودند قرار دادن خاطراتشان در دی‌ان‌ای انسان‌ها بوده تا روزی دوباره بازگردند. هرچند این بازگشت در ایوور و سیگورد به شدت باسیم نبوده است و همان‌طور که اشاره شد ایوور توانست تا به اودین غلبه کند.

درنهایت باسیم یا لوکی سعی می‌کند تا آن‌ها را به دلیل دشمنی دیرینه خود و تلاش اودین برای کشتن فرزند لوکی به قتل برساند. در آخر اما آن‌ها موفق می‌شوند تا باسیم را داخل شبیه‌ساز ایگدراسیل به دام اندازند و آن‌جا را ترک کنند.

ایوور دوباره با یاران خود در انگلستان متحد می‌شود و آن را به طور کل فتح می‌کند. مدت‌ها بعد او متوجه می‌شود که شاه آلفرد ارباب بزرگ فرقه کهن‌ها در انگلستان است و او را پیدا می‌کند که در یک روستا مشغول به زندگی است. او پی می‌برد که آلفرد همان سرباز فقیر مسیح است که به ایوور در نابودی فرقه کمک کرده بود. او می‌گوید که با عقاید ایسو پرستی آن‌ها مخالف بوده است قصد داشته تا آن را برپایه مسیح بازسازی کند. ایوور نیز اجازه می‌دهد که او زنده بماند.

شما همچنین می‌توانید داستان کامل سری بازی‌های هیلو را نیز مطالعه کنید.

دو فرقه اصلی مجموعه

فرقه اساسین ها

Assassin Brotherhood، همچنین به عنوان Assassin Order و در اصل به عنوان Hidden Ones شناخته می‌شود، یک سازمان مخفی صلح‌بان جهانی است که به محافظت از بشریت در برابر سوء استفاده از قدرت، حکومت اجباری و بی‌عدالتی اختصاص یافته است. به عنوان ریشه شناسی واژه قاتل، روش‌های سنتی آن‌ها حول محور عملیات مخفی کاری، خشونت انتخابی، و ترور افرادی است که مرتکب ظلم و ستم تلقی می‌شوند، با این اعتقاد که این امر خسارات جانبی را مطابق با ممنوعیت مطلق آن‌ها از آسیب رساندن به جان بی‌گناهان به حداقل می‌رساند.

اگرچه اساسین ها می‌تواند ریشه‌های ژنتیکی و فرهنگی خود را به دورگه‌های آدم و حوا مربوط کند (زیرا آن‌ها نیز دورگه ایسو-انسانی بودند که برای آزادی بشر جنگیدند)، اما رسماً از Medjay مصر سرچشمه می‌گیرند. آخرین مدجای بایک و همسرش آیا از اسکندریه این سیستم را تأسیس کردند که در آن زمان به نام پنهان‌ها شناخته می‌شدند. از آن زمان، قاتل‌ها و تمپلارها دشمنان قسم خورده‌ای بوده‌اند که بیش از دو هزار سال در سرتاسر جهان درگیر یک جنگ سایه‌ای متوالی بوده‌اند، درگیری‌ای که آن‌قدر حل‌ناپذیر و دیرینه است که اغلب تصور می‌شود در کل تاریخ ثبت شده بشر را در بر گرفته است.

اساس این درگیری اعتقاد قاتلین است که حفظ اراده آزاد شرط لازم برای تحقق و هماهنگی انسانیت است در حالی که تمپلارها معتقدند که بشریت تنها از طریق تحمیل یک دولت جهانی تحت کنترل آن‌ها می‌تواند به صلح پایدار دست یابد.

در توسعه‌ای مشابه با تمپلارها، پنهان‌ها به‌عنوان قاتلان در قرن یازدهم ظهور کردند، زمانی که حسن‌ابن‌صبا از مصر فرار کرد و فرقه را به‌عنوان دولتی در الموت سازمان‌دهی کرد، جایی که می‌توانست توسط کوه‌های شمالی ایران محافظت شود. الموت مرکز قاتلان باقی ماند تا اینکه الموعلم شعبه‌ای را در مصیاف تأسیس کرد و پس از آن شهرتی را که صلیبیون و ساراسین‌ها از آن می‌ترسیدند به دست آورد. پس از اتفاقاتی که به آن خواهیم پرداخت این گروه در این منطقه متفرق شد و در سراسر جهان پخش شدند.

این فرقه به مجموعه‌ای قوی از ارزش‌ها معتقد است که به شدت بر شیوه زندگی آن‌ها حاکم است و به آن “Creed” یا عقیده گفته می‌شود. این عقیده از سه اصل تشکیل شده است:

  • تیغ خود را از یک بی‌گناه دور نگه دار.
  • از دیدگان پنهان شوید، با جمعیت یکی باشید.
  • هرگز فرقه را به خطر نیندازید.

همچنین دو از خصوصیت اصلی آ‌ن‌ها می‌توان به کلاهی که روی چشمانشان را بپوشاند و یک تیغه مخفی اشاره کرد. این تیغه در زیر آستین قرار می‌گیرد و یک اسلحه بسیار خوب برای قتل مخفیانه محسوب می‌شود. اهمیت این اسلحه تا حدی زیاد می‌شود که در بخشی از تاریخ این فرقه برای استفاده از آن باید یک انگشت خود را قطع کنند.

تمپلار‌ها

فرقه تمپلارها، همچنین به عنوان گروه شوالیه‌های معبد یا سربازان فقیر مسیح یک سازمان مخفی فراملیتی است که هزاران سال برای کنترل بشریت به نام ارتقای وضعیت آن‌ها و آغاز صلح پایدار جهانی تلاش کرده است. چشم انداز آن‌ها از یک جامعه کامل و جهانی که آن را نظم جهانی جدید می نامند، دیدگاهی است که مستلزم یک حکومت جهانی تحت سلطه آن‌ها است، خواه مستقیماً تحمیل شده باشد یا در قالب یک رژیم سایه‌ای که دولت‌ها و جامعه را از پشت پرده دستکاری می‌کند.

در این پرتو، تمپلارها مکرراً در طول تاریخ به دولت‌های ایالتی نفوذ کرده‌اند تا خود را در مکان‌های مرکزی و بالاترین رده‌های قدرت قرار دهند و به عنوان یک دولت عمیق عمل کنند. آن‌ها معمولاً در باورهای رئالیستی کلاسیک در مورد تباهی ذاتی ماهیت انسانی و امتیاز دادن به امنیت به عنوان معیاری برای صلح، متحد هستند، و این فرضیات بر این باور آن‌ها تأکید می‌کند که صلح واقعی تنها زمانی حاصل می‌شود که بشریت توسط جامعه‌ای متشکل از افراد روشنفکر کنترل شود.

مشخصه متدولوژی تمپلار این است که هیچ هزینه‌ای برای تحقق نهایی پروژه بزرگ آن‌ها زیاد نیست، و هیچ وسیله‌ای وجود ندارد که با اشرافیت رویای پایانی آن‌ها قابل توجیه نباشد. این به میل به سازماندهی بحران‌های سیاسی پیچیده در مقیاسی تاریخی – گاه جهانی – به عنوان ابزاری برای تضمین اهداف بلندمدت آن‌ها و در کنار آن، تعقیب قطعات عدن و سایر آثار به جا مانده از دوران باستان تبدیل شده است.

تاریخچه آن‌ها حداقل به زمان تشکیل فرقه کهن‌ها توسط فرعون مصری اسمنخکاره بازمی‌گردد. در آن دوران با پیدا کردن بقایای تمدن ایسو، گروهی برای پرستش آن‌ها و تلاش برای بازگرداندن آن‌ها تشکیل شد که همان فرقه کهن نام‌گذاری شد. سازماندهی مجدد آن‌ها به عنوان یک فرقه نظامی مسیحی توسط آلفرد بزرگ، پادشاه انگلستان صورت گرفت.

اساسین

آلفرد که به عنوان ارباب بزرگ جدید فرقه کهن‌ها انتخاب شده بود، از آن‌جایی که عبادت شرک آمیز ایسو را کفرآمیز و ناپاک به اعتقادات مسیحی خود می‌دانست، تلاش کرد تا فرقه را از درون حذف کند، اگرچه حمله وایکینگ‌ها به انگلیس برنامه‌های او را به تاخیر انداخت.

پس از اینکه ایور وارینسدوتیر، متحد وایکینگ‌ها و فرقه افراد پنهان، عوامل برجسته فرقه کهن‌ها در انگلستان را با کمک مخفیانه خود ریشه کن کرد، آلفرد بقایای این فرقه را که خود به نابودی آن کمک کرده بود به دست گرفت. در طول سال‌های بعد، او توجه خود را بر ایجاد یک «نظم جهانی» جدید برای جایگزینی آن متمرکز کرد، فرقه‌ای که با اصول دینی او سازگارتر بود و به سرعت فرقه تمپلار تبدیل شد.

اساسین

فرقه تمپلار نیز مانند دشمنانشان، برادران قاتل، دارای سه اصل مقدس است:

  • از اصول فرقه خود و همه آنچه که ما برای آن دفاع می‌کنیم، حمایت کنید.
  • هرگز اسرار خود را در میان نگذارید و ماهیت واقعی کار خود را فاش نکنید.
  • این کار را تا زمان مرگ انجام دهید، به هر قیمتی.

تاریخ میانه در سری فرقه اساسین ها

Assassin’s Creed

نوبت به اولین نسخه ساخته شده در این مجموعه رسید. داستان این نسخه به دوران جنگ‌های صلیبی باز می‌گردد. داستان در مورد الطائر ابن‌الاحد است که در دورانی زندگی می‌کند که پنهان‌ها به اساسین ها و کهن‌ها به تمپلار‌ها تبدیل شده‌اند.

اساسین

الطائر توسط مرشد خود یعنی الموعلم مامور می‌شود تا یکی از سیب‌های عدن را بازیابی کند. در حین ماموریت او با تمپلار‌ها مواجه و مجبور می‌شود تا هر سه اصل فرقه اساسین ها را زیر پا بگذارد با این حال سیب عدن را به دست می‌آورد.

اساسین

برای مجازات، الموعلم او را می‌فرستد تا تمام سران تمپلار را به قتل برساند که موفق نیز می‌شود. هنگام به قتل رساندن آخرین تمپلار اما او متوجه می‌شود که الموعلم خودش عضو فرقه دشمن است و از الطائر سوء استفاده کرده تا تبدیل به تنها صاحب اختیار سیب عدن شود.

اساسین

الطائر، الموعلم را به قتل می‌رساند و با پس گرفتن سیب، فرقه را بازسازی می‌کند و فساد داخل آن را از بین می‌برد. همچنین کتابی می‌نویسد و تمام دانش خود در مورد ایسو‌ها و راز‌های فرقه اساسین ها را در آن قرار می‌دهد. در نهایت در آخر عمر با سیب عدن وارد یک معبد می‌شود و آن‌جا جان خود را از دست می‌دهد.

اساسین

Assassin’s Creed 2

با این بازی مخاطبان وارد سه‌گانه یکی از محبوب‌ترین اساسین ها می‌شوند. داستان بازی در دوران رونسانس ایتالیا جریان دارد و درمورد اتزیو آئودیتوره دا فرینتزه است. اتزیو که از نوادگان الطائر است در سنین جوانی با اعدام برادران و پدرش مواجه می‌شود که به دلیل یک پاپوش در این ظرایط قرار گرفته‌اند.

اساسین

در آخرین کلماتش، پدر اتزیو به او می‌گوید که راز‌های خانواده و ریشه اساسین خود را پیدا کند. او که قسم می‌خورد تا انتقام خانواده خود را بگیرد،‌ به عنوان یک اساسین تعلیم داده می‌شود و تمام مسئولین این جنایت را ردیابی می‌کند و به تمپلار‌ها می‌رسد.

اساسین

در آخر رد ارباب بزرگ آن‌ها یعنی رودریگو بورجیا را پیدا می‌کند، مردی که در سراسر اروپا قدرت بسیاری دارد و حتی در حال رسیدن به مقام پاپ اعظم است. در کنار تمام این قدرت‌ها، او یک عصا و یک سیب عدن را نیز در اختیار دارد. او درنهایت موفق می‌شود که رودریگو را شکست دهد و قطعات عدن را از او بگیرد.

اساسین

اتزیو متوجه می‌شود که او قصد داشته تا یک معبد ایسو را با استفاده از قطعات عدن باز کند و زمانی که وارد آن‌جا می‌شود با پیامی از سوی مینروا مواجه می‌شود، که از طریق “چشم” برای او فرستاده شده است. مینروا از فاجعه دوم خبر می‌دهد و بخشی از حقایق در مورد ایسو‌ها را تعریف می‌کند که به آن‌ها پرداخته شد.

Assassin’s Creed Brotherhood

اتزیو سپس به خانه بازمی‌گردد تا یک زندگی آرام را سپری کند اما مورد حمله چزاره بورجیا، فرزند رودریگو قرار می‌گیرد. او عموی اتزیو را می‌کشد و سیب عدن را پس می‌گیرد که باعث می‌شود تا اتزیو باری دیگر قسم بخورد که از این خانواده انتقام بگیرد.

اساسین

در این دوران فرقه اساسین ها بسیار تضعیف شده بود و بعد از سال‌ها تلاش اتزیو باری دیگر به قدرت سابق بازگشت. درنهایت نیز تبدیل به مرشد این فرقه در ایتالیا شد. پس از چند سال آن‌ها سیب عدن را از خاندان بورجیا پس گرفتند و چزاره که به دیوانگی رسیده بود پدر خود را کشت. در آخر نیز اتزیو او را از بالای خانه‌ی این خاندان به پایین پرتاب کرد تا ایتالیا را از زیر یوغ آن‌ها خارج کرد.

Assassin’s Creed Revelations

آخرین عنوان مربوط به اتزیو است که داستان او را در سفر به ماسیا دنبال می‌کند، محل زندگی الطائر. اتزیو قصد دارد تا با پیدا کردن کتاب‌خانه الطائر به حقایق در مورد او و هدف اصلی فرقه اساسین ها پی ببرد. اما زمانی که به آن‌جا می‌رسد متوجه می‌شود که در‌های معبد بسته است و به 5 کلید برای باز کردن آن‌ها نیاز دارد.

اساسین

همزمان متوجه می‌شود که تمپلار‌ها نیز به دنبال کلید‌ها هستند و با تقابل‌های بسیار با آن‌ها در نهایت موفق می‌شود تا کلید‌ها را پیدا کند. داخل معبد او با جسد الطائر روبه‌رو می‌شود که یک سیب عدن نیز در دست دارد. با برداشتن سیب، به سمت خانه راهی می‌شود.

Assassin’s Creed Black Flag

داستان سری در این نسخه به جندصد سال بعد از دوران اتزیو و به دوران درزدان دریایی در کارائیب بازمی‌گردد. این‌بار داستان ادوارد کنوِی روایت می‌شود، یک دزد دریایی که از وجود فرقه اساسین ها خبر ندارد و مشغول ماجراجویی‌های خود است.

اساسین

روزی او خود را در ساحلی کنار یک کشتی غرق شده پیدا می‌کند و متوجه می‌شود که خودش و یک نفر دیگر تنها نجات یافته‌های یک نبرد دریایی هستند. در ساحل آن فرد را تعقیب می‌کند و درنهایت موفق می‌شود تا او را به قتل برساند.

اساسین

زمانی که دارایی‌های همراه او را جست‌وجو می‌کند با مدارک و نقشه‌ای مواجه می‌شود که به یک درآمد و دارایی راحت اشاره می‌کنند. چیزی که ادوارد نمی‌دانست این بود که آن فرد درواقع یک اساسین بوده است و او درحال ورود به یک ماجراجویی و حوادث غیرمنتظره است.

اساسین

در مسیر او با تمپلار‌ها آشنا می‌شود و این که آن‌ها در جست‌وجوی یک معبد ایسو هستند که می‌تواند با نمونه خون، هر فردی را در سراسر زمین ردیابی کند. اما برای ورود به این معبد به خون یک سیج نیاز است.

اساسین

همان‌طور که گفته شد سه دانشمند ایسو خود را وقف آزمایش‌هایی برای نجات از فاجعه کردند. یکی از این آزمایش‌ها را جونو بر روی همسر خودش امتحان کرد اما در پروسه او جان خود را از دست داد. به همین دلیل نیز جون خاطرات و دانش همسر خود را داخل دی‌ان‌ای انسان‌ها ذخیره کرد تا هر چندصد سال یکبار و به صورت تصادفی باری دیگر متولد شود و خدمت‌گذار جونو باشد. به انسان‌هایی که تبدیل به خدمت‌گذار و همسر جونو می‌شدند سیج گفته می‌شود.

ادوارد در نهایت یک سیج را پیدا می‌کند و با او معبد را باز می‌کند. آن سیج اما هنگام یافتن قطعه عدن به ادوارد خیانت می‌کند و او را برای بازداشت می‌فرستد. ادوارد سپس به دست یکی از رهبران اساسین ها آزاد و متحد می‌شود. سپس با یافتن قطعه عدن و گرفتن انتقام خود، در معبد را برای همیشه می‌بندد و به دختربچه خود ملحق شده و زندگی خود را با آرامش ادامه می‌دهد.

اساسین

Assassin’s Creed Rogue

این بازی را شاید بتوان یکی از متفاوت‌ترین عنوان‌های این مجموعه دانست چراکه داستان یک تمپلار را روایت می‌کند و ما را در نقش او قرار می‌دهد. داستان بازی به دوران انقلاب آمریکا باز می‌گردد که نتیجه آن آمریکای امروزی است که می‌بینیم.

اساسین

بازی ما را وارد زندگی شی پاتریک کورمک می‌کند، یک از اعضای فرقه اساسین ها که برای به قتل رساندن یکی از سران تمپلار فرستاده شده است. هنگام مرگ، آن تمپلار سوال‌هایی مطرح می‌کند که موجب می‌شود تا شی باور‌های خود به این فرقه را زیر سوال ببرد.

اساسین

در ادامه شی برای پیدا کردن یکی از قطعات عدن فرستاده می‌شود و با پیدا و خارج کردن آن از معبدش باعث نابود شدن یک شهر و مرگ بسیاری می‌شود. شی راهی مقر اساسین ها می‌شود تا آن‌ها با بابت این جنایت بزرگ بازخواست کند اما در نهایت به او شلیک شده و داخل دریا پرتاب می‌شود.

شی اما با کمی شانس زنده می‌ماند و وارد شهر آلوده به جنایت نیویورک می‌شودو آن‌جا او به یکی از سران تمپلار که جانش را نجات داده بود کمک می‌کند تا رئیس باند جنایت‌کاران نیویورک را به قتل برساند. این کار او توجه تمپلار‌ها را جلب می‌کند و چیزی نمی‌گذرد که شی خود را هنگام سوگند خوردن برای ملحق شده به تمپلار‌ها می‌یابد.

اساسین

رهبر آن دوران تمپلار‌ها یعنی هیثم کنوی، فرزند ادوارد کنوی، شی را آگاه می‌کند که علی‌رغم خرابی‌های به بار آمده،‌ اساسین ها همچنان قصد دارند تا یک تگه عدن دیگر را نیز تصاحب کنند. او شروع به کشتن اساسین ها یکی پس از دیگری و بازپس‌گیری قطعات می‌کند، و مسیرش او را به پاریس می‌رساند تا هدف بعدی خود یعنی چارلز دوریان از سر راه بردارد که درنهایت نیز موفق می‌شود.

اساسین

Assassin’s Creed 3

عنوان سوم این مجموعه درواقع به صورت موازی با نسخه روگ، و در دوران انقلاب آمریکا اتفاق می‌افتد. داستان بازی درمورد کانر کنوی، فرزند هیثم کنوی و نوره ادوارد کنوی، است. بازی با سفر هیثم به مناطق سرخ‌پوستان برای پیدا کردن یک معبد شروع می‌شود، جایی که او با مادر سرخ‌پوست کانر آشنا می‌شود.

اساسین

پس از متولد شدن او اما هیثم درگیر مبارزه و شرکت در انقلاب می‌شود و هرگز فرزند خود را نمی‌بیند. در سنین نوجوانی کانر، تعدادی از تمپلار‌ها قبیله آن‌ها را به آتش می‌کشند و مادر او را نیز به قتل می‌رسانند و از همین‌جا به دستور رئیس قبیله، کانر نزد یک استاد اساسین برای تعلیم فرستاده می‌شود تا از معبد نزدیک قبیله‌شان محافظت کند.

اساسین

او در ادامه تمپلار‌های بسیاری را از سر راه برمی‌دارد و تاثیر زیادی در انقلاب آمریکا می‌گذارد. مسیر او درنهایت به پدر خود یعنی هیثم می‌رسد، جایی که هر کدام خود را در جبهه مقابل می‌بینند. در ابتدا سعی می‌کنند تا با یکدیگر کار کنند اما زمانی که کانر متوجه تفکر پدر خود مبنی بر مضر بودن آزادی می‌شود، مجبور به کشتن او می‌شود.

زمانی که کانر به قبیله خود باز می‌گردد می‌بیند که هیچ کسی آن‌جا نمانده است و تنها چیزی که باقی مانده است یک قطعه عدن است. زمانی که قطعه را برمی‌دارد پیامی از جونو دریافت می‌کند که به او می‌گوید تا آن را پنهان نماید. و کانر نیز آن را داخل قبل استاد اساسین خود پنهان نمود.

اساسین

Assassin’s Creed Unity

این بار سری محبوب یوبی‌سافت ما را به انقلاب فرانسه می‌برد، جایی که با آرنو دوریان همراه می‌شویم. داستان از جایی شروع می‌شود که پدر اساسین آرنو یعنی چارلز دوریان به دست شی پاریک کورمک به قتل می‌رسد. او سپس توسط یک از دوستان پدرش، پدر الیز دلاسر، معشوقه دوران کودکی آرنو و یکی از سران تمپلار به فرزندخواندگی گرفته می‌شود.

اساسین

آرنو بی‌خبر از آن‌که پدرش یک اساسین بوده بزرگ می‌شود تا زمانی که پدرخوانده‌اش را غرق در خون پیدا می‌کند. او به کشتن پدرخوانده‌اش محکوم می‌شود و به زندان می‌افتد. در زندان آرنو با پیر بلک، یکی از اعضای اساسین ها آشنا می‌شود.

آن دو با یکدیگر فرار می‌کنند و آرنو به دنبال کسی می‌افتد که برای او پاپوش دوخته است. درادامه او با فردی آشنا می‌شود به نام فرانسوا که ادعا می‌کرد به دست تمپلار‌ها اسیر شده بود. در حقیقت اما او یک سیج بود که نه‌تنها پدرخوانده آرنو را به قتل رسانده بود، بلکه در تلاش بود تا فرقه تمپلار را به دست بگیرد.

سپس آرنو معشوقه‌اش یعنی الیز را برای اتحاد با اساسین ها قانع می‌کند تا بتوانند جلوی فرانسوا را بگیرند. اما زمانی که استاد اساسین ها با اتحاد موقتی با تمپلار‌ها موافقت می‌کند پیر بلک او را می‌کشد چراکه با این اتفاق مخالف بود. آرنو نیز ناچارا مجبور می‌شود تا دوست خود بلک را به قتل برساند.

درآخر آرنو فرانسوا را پیدا می‌کند و موفق می‌شود تا او را به قتل برساند اما در مقابل یک هزینه بزرگ. در نبرد با او، الیز جان خود را از دست می‌دهد تا آخرین فرد عزیز در زندگی آرنو نیز از دست برود.

اساسین

Assassin’s Creed Syndicate

داستان این بازی به دوران ویکتوریایی لندن باز‌می‌گردد، جایی که اساسین ها تقریبا از لندن محو شده، و کنترل آن به دست تمپلار‌ها افتاده است.

در این میان دو تا از آخرین اساسین ها یعنی دو‌قلو‌های جیکوب و ایوی فرای، گروه خود را تشکیل می‌دهند تا با تمپلار‌ها مبارزه کنند. آن‌ها پروژه‌ها و درآمد‌های تمپلار‌ها را ذره ذره از بین می‌برند تا جایی که باری دیگر اساسین ها لندن را به دست می‌گیرند.

اساسین

ایوی سپس متوجه می‌شود که تمپلار‌ها به دنبال قطعات عدن هستند و راهی می‌شود تا آن‌ها را زود‌تر پیدا کند. مسیرش او را به کاخ ادوارد کنوی می‌رساند و در آن‌جا نقشه‌ای از تمام معبد‌های ایسوی داخل لندن پیدا می‌کند.

ایوی اما نقشه را از دست می‌دهد و هنگام باز پس‌گرفتن آن با ارباب تمپلار‌ها روبه‌رو می‌شوند و او را به قتل می‌رسانند و قطعه عدن را به معبدش باز‌می‌گردانند.

اساسین

شما همچنین می‌توانید داستان کامل سری بازی‌های هورایزن را مطالعه کنید.

تاریخ حال در سری فرقه اساسین ها

Desmond Miles

بالاخره به زمان حال نزدیک می‌شویم. داستان بازی اولین بار با دزموند مایلز شروع می‌شود. او که فرزند ویلیام مایلز، یکی از اعضای اساسین ها بود در سال 1987 متولد شد. پدر دزموند بار‌ها به او نسبت به تمپلار‌ها هشدار داده بود و سعی کرد تا او را به عنوان یک اساسین آموزش دهد.

با این حال دزموند که فکر می‌کرد اساسین ها یک فرقه خرافاتی هستند در سن 16 سالگی به نیویورک رفت. در سال 2012، زمانی که دزموند اثر انگشت خود را برای خرید یک موتور ثبت کرد، یکی از تمپلار‌ها به نام دنیل کراس دستور داد تا او را دستگیر کنند.

زمانی که به هوش آمد خود را در لباس یک اساسین قدیمی در محیطی باستانی و تاریخی دید. او صدای دو نفر را می‌شنید که سعی می‌کردند او را آرام کنند. این افراد وارن ویدیک و لوسی استیلمن بودند که هر دو برای کمپانی ابسترگو (Abstergo) کار می‌کردند. این کمپانی یکی از بزرگ‌ترین و قدرتمند‌ترین کمپانی‌های جهان است که انواع محتوا و کالا را تولید کرده و در حوزه‌های مختلف فعالیت می‌کند.

در اصل اما ابسترگو در سال 1937 به عنوان نمای جلویی و رسانه‌ای تمپلار‌ها تاسیس شد و در سال 1983 توانست تا اولین انیموس با ثبات را بسازد. انیموس یک فناوری بسیار پیشرفته است که می‌تواند خاطرات ذخیر شده داخل دی‌ان‌ای انسان را به تصویر بکشد. به طوری که می‌توان خاطرات تمام اجداد فرد مورد بررسی را تماشا کرد و خود فرد نیز حس می‌کند که آن خاطرات را زندگی می‌کند.

ابسترگو یا تمپلار‌ها در اصل از این فناوری استفاده می‌کنند تا با دیدن زندگی افراد مهم تاریخ، قطعات عدن را باری دیگر پیدا و از آن‌ها استفاده کنند. دزموند سپس می‌پذیرد تا با ابسترگو همکاری کند چراکه در غیر این صورت جان خود را از دست می‌دهد.

اساسین

سپس دزموند شروع به تماشای خاطرات الطائر می‌کند و از آن‌جا متوجه می‌شود که اساسین ها صرفا یک گروه خرافاتی نیستند و هدف و نقش بزرگی دارند. با هر روزی که دزموند در آن‌جا می‌گذراند بیشتر متوجه می‌شد که چه اتفاقاتی در جریان است.

سپس Bleeding Effect شروع به اتفاق افتادن کرد. این عبارت زمانی به کار می‌رود که حاطرات یا دانش فردی کا داخل انیموس است با اجدادش مخلوط می‌شود. در بهترین حالت فرد توانایی‌های اجدادش را کسب می‌کند اما ممکن است که به توهم و دیوانگی نیز برسد و حتی نتواند به زندگی ادامه دهد.

زمانی که تمام خاطرات الطائر را تماشا کردند، آن‌ها توانستند تا موقعیت یکی از قطعات عدن را ردیابی کنند و کارشان با دزموند تمام شده بود. اما لوسی آن‌ها را قانع کرد تا دزموند را نکشند چراکه در آینده ممکن است کاربرد داشته باشد.

دزموند که او را مورد 17 صدا می‌کردند به دید عقاب دست پیدا کرده بود، توانایی که برخی از انسان‌ها به لطف دی‌ان‌ای ایسو‌ها در خود دارند و با تمرین بسیار فعال می‌گردد. دزموند نیز که زمان زیادی را با الطائر سپری کرده بود توانست تا از این قابلیت استفاده کند. با این دید انسان می‌تواند چیز‌هایی مربوط به گذشته را بازبینی کند و یا چیز‌هایی در یک محیط ببیند که دیگران قادر نیستند.

با کمک این توانایی دزموند علائم و نگارش‌های بسیاری را در اتاق دید که به مورد 16 مربوط بود، فردی که قبل از او آزمایش می‌شد یعنی کلی مریک. کلی یکی از اعضای اساسین ها بود که به دست ویلیام مایلز (پدر دزموند) آموزش داده شده بود. او در سال 2010 برای بررسی پروژه انیموس فرستاده شد تا اطلاعاتی از آن را به دست اساسین ها برساند که موفق نیز شد.

در ادامه او مامور شد تا بیشتر به ابسترگو نفوذ کند و این بار تبدیل به یکی از مورد‌های آزمایشی آن‌ها شود با این تضمین که عامل نفوذی آن‌ها در ابسترگو یعنی لوسی استیلمن از او محافظت خاهد کرد. کلی سپس شروع به تجربه و بازبینی زندگی اتزیو آدیتوره کرد اما به دلیل استفاده زیاد از انیموس، Bleeding Effect شروع به رخ دادن برای او کرد.

اساسین

زمانی که کلی متوجه شد که پروژه انیموس دقیقا چیست آماده شد که آن‌جا را ترک کند. او متوجه شد که در سال 2012 فاجعه دوم رخ خواهد داد و تمام انسان‌ها را باری دیگر از بین خواهد برد. ابسترگو نیز قصد داشت تا با پیدا کردن یکی از قطعات عدن، آن را با یک ماهواره به نام چشم ابسترگو به مدار زمین ارسال کند تا از این فاجعه جلوگیری شود.

کلی همچنین توانست تا با جونو ارتباط برقرار کندو جونو به او گفت که به مورد بعدی یعنی دزموند مایلز کمک کند و حقیقت را به او بگوید. جونو به کلی گفت که لوسی پس از سپری کردن 7 سال با ابسترگو وفاداری خود را نسبت به اساسین ها از دست داده است و قصد دارد با پیدا کردن سیب عدن آن را به ابسترگو بازگرداند. توجه داشته باشید که جونو با استفاده از فناوری چشم تمام این حقایق را پیشبینی کرده و فهمیده بود و در حال حاضر هیچ ایسویی زنده نیست.

لوسی متوجه شد که کلی حقیقت را می‌داند و به همین دلیل نمی‌توانست به او اجازه رفتن بدهد. کلی دیگر راهی نداشت و قرار بود تا از دی‌ان‌ای او برای یافتن قطعات استفاده کنند و در نهایت او را به قتل برسانند. کلی اما تصمیم گرفت تا به حرف جونو گوش کند. او یک شب به صورت مخفیانه وارد انیموس شد و یک کپی از خاطرات و شخصیت خود را داخل آن قرار داد.

او پیام‌های بسیاری را داخل خاطرات اتزیو قرار داد به این امید که مورد 17 آن‌ها را پیدا خواهد کرد. سپس همان‌جا رگ خود را برید و با خون خود نشانه‌هایی را در سراسر اتاق نقاشی کرد تا شاید به مورد 17 کمک بیشتری کرده باشد. این نشانه‌ها همان علامت‌هایی بود که دزموند داخل اتاق مشاهده کرده بود. با این حال تمام این علائم برای دزموند گیج کننده و نامفهوم بود.

اما قبل از آن که دزموند متوجه شود که جریان چیست، لوسی وارد اتاق می‌شود و به او می‌گوید که زمان فرار رسیده است. آن دو فرار می‌کنند و به یکی از مقر‌های اساسین ها می‌روند. در آن‌جا متوجه می‌شوند که اساسین ها نیز به فناوری انیموس دست پیدا کرده‌اند. دموند وارد انیموس شد و شروع به تجربه خاطرات اتزیو آدیتوره کرد.

اساسین

او به پیدا کردن پیام‌های کلی ادامه داد تا در نهایت تمام حقایق را در مورد ایسو‌ها، تمپلار‌ها و اساسین ها متوجه شد و در انتها نیز یک بازسازی بسیار عمیق از دی‌ان‌ای کلی را مشاهده کرد که به زمان آدم و حوا و فرار آن‌ها از عدن بازمی‌گشت که یک سیب را نیز از آن‌جا دزدیده بودند که به آن اشاره شد.

دزموند درادامه خاطرات اتزیو، او را دید که وارد معبد شد و پیام مینروا را مشاهده نمود. چیزی که اتزیو نمی‌دانست آن بود که مینروا این پیام را برای دزموند به جا گذاشته است و او را مخاطب خود قرار داده است چرا که می‌دانست روزی دزموند خاطرات اتزیو را خواهد دید. دزموند نیز تمام پیام‌های مینروا مبنی بر فاجعه دوم و دیگر حقایق را تماشا می‌کند.اساسین

در ادامه خاطرات اتزیو آن‌ها محل سیب عدن او را پیدا کردند و راهی آن‌جا شدند. بعد از فرود به معبد، آن‌ها سیب را پیدا کردند اما زمانی که دزموند سیب را لمس کرد، سیب عدن کنترل دزموند، لوسی و همراهانشان را به دست گرفت. دزموند سپس صدای جونو را شنید که به او گفت 72 روز قبل از فاجعه دوم یکی از نوادگان جونو‌ها و دشمن‌هایشان (انسان‌ها) یعنی دزموند سیب را پیدا می‌کند و سعی می‌کند تا جلوی آن را بگیرد.

اما یک زن مانع او خواهد شد و به همین دلیل نیز باید از سر راه برداشته شود، به همین دلیل نیز از طریق سیب، دزموند را مجبور می‌کند تا لوسی را به قتل برساند. دزموند بعده‌ها توضیح داده که جونو به او حالتی که لوسی زنده می‌ماند را نشان داد که در آن لوسی سیب را می‌دزدد و به ابسترگو می‌برد اما ماهواره آن‌ها موفق نمی‌شود که جلوی فاجعه را بگیرد.

اساسین

بعد از کشتن لوسی، دزموند از هوش رفت. مدتی بعد اما همراهانش او را وارد انیموس کردند تا بتواند خود را پیدا کند. داخل انیموس او برای اولین بار کلی را به صورت کامل دید. کلی توضیح داد که یک نسخه از ذهن خود را داخل انیموس کپی کرده است و برای دزموند توضیح داد که باید ذهن خود را سروسامان ببخشد. او گفت که در حال حاضر خاطرات الطائر با اتزیو و دزموند ترکیب شده‌اند و زمانی که او تمام خاطرات اجدادش را دنبال کند تا جایی که چیزی برای گفتن باقی نماند دوباره ذهن‌هایشان از یکدیگر جدا خواهند شد.

اساسین

در نهایت زمانی که دزموند به نقطه‌ای که لازم بود رسید پیامی را از جوپیتر، یکی از سه دانشمند ایسو دریافت کرد که داستان راه حل‌های آن‌ها برای نجات که همگی شکست خوردند را تعریف کرد. در آخر نیز به دزموند گفت که به معبد اصلی برود تا در آن‌جا راه نجاتی که بعد از فاجعه اول ساخته شد را پیدا کند.

بعد از پیدا کردن معبد دزموند متوجه شد که برای باز شدن به یک کلید نیاز است و برای پیدا کردن آن شروع به مرور خاطرات هیثم کنوی و در ادامه کانر کنوی کرد. در این میان نیز چندتا از سران ابسترگو را به قتل رساند تا منابع انرژی لازم را برای معبد پیدا کند که از بین آن‌ها می‌توان به دنیل کراس که از ابتدا دستور دستگیری او را داده بود و وارن ویدیک که رئیس پروژه انیموس بود اشاره کرد.

اساسین

در نهایت دزموند متوجه شد که کلید داخل قبر استاد کانر پنهان شده است و با پیدا کردن آن، در معبد را باز نمود. داخل معبد او یک کره پیدا می‌کند و در کنار آن جونو را می‌بیند. جونو به او می‌گوید که اگر این کره را لمس کند جانش را از دست می‌دهد اما فاجعه رخ نخواهد داد.

اساسین

همان موقع اما مینروا ظاهر می‌شود. او به دزموند می‌گوید که جونو قصد سلطه بر بشریت را دارد و تمام این مدت او را به این سمت راهنمایی کرده است. مینروا می‌گوید که جونو این پیام‌ها را با استفاده از فناوری چشم و بدون اجازه و خبر دیگر ایسو‌ها برای دزموند فرستاده است.

اساسین

همچنین اشاره می‌کند که در حال حاضر با استفاده از نسخه دوم چشم که ساخته است در حال برقراری این تماس است. او می‌گوید که اگر دزموند کره را لمس کند، دستگاه شفق قطبی جهانی که اکنون تکمیل شده است فعال شده و جهان نجات پیدا می‌کند اما جونو طوری آن را دستکاری کرده که با فعال شدندش آزاد خواهد شد و بشریت به خطر می‌افتد.

مینروا به او پیشنهاد می‌دهد که اجازه دهد تا فاجعه رخ دهد و نتیجه آن را نیز با کمک چشم پیشبینی کرده، و به دزموند می‌گوید. اگر دزموند دستگاه شفق قطبی جهانی را فعال نکند باری دیگر بخشی از انسان‌ها زنده می‌مانند و به رهبری دزموند جهان را از ابتدا می‌سازند. با این حال سخنان دزموند تحریف می‌شود و بعد از مدت‌ها از یک قهرمان به یک خدا تبدیل می‌شود و بشریت تحت نام او با یکدیگر خواهند جنگید و تاریخ دوباره تکرار خواهد شد.

دزموند درنهایت به مینروا گفت که نابودی بشریت و بازرخداد وقایع هیچ کمکی قرار نیست بکند و هیچ امیدی به آن نیست. دزموند معتقد بود که جونو هر نقشه‌ای داشته باشد بشریت موفق خواهد شد تا جلوی آن را بگیرد و یک راه پیدا می‌کند. در آخر نیز کره لمس و خود را فدا می‌کند تا بشریت نجات پیدا کند.

نبرد جونو

در ادامه می‌بینیم که اعضای ابسترگو بدن بی‌جان دزموند را برای آزمایش‌ها با خود می‌برند. سپس داستان یک سیج جدید روایت می‌شود که از طرف اساسین ها در ابسترگو نفوذ کرده تا اطلاعات به دست بیاورد. اما در حقیقت او نه یک اساسین است و نه یک تمپلار، او در واقع یکی از اعضای Instruments of The First Will است، یک فرقه که برای آزاد کردن جونو تلاش می‌کنند.

اساسین

این سیج جدید تلاش می‌کند تا با استفاده از فناوری‌های ابسترگو، ذهن جونو را وارد بدن یکی از اعضای ابسترگو، که خاطرات ادوارد کنوی را بررسی می‌کرد، کند اما جلویش گرفته می‌شود. سپس ابسترگو پروژه ققنوس را شروع می‌کند که در آن سیج‌ها را آزمایش می‌کنند تا بتوانند از برتری‌های دی‌ان‌ای سه‌گانه آن‌ها استفاده کنند.

اساسین

با این حال برخی از اعضای اساسین ها به ساختمان این پروژه حمله می‌کنند و آن را از بین می‌برند. در همین حوالی، آتزو برگ، فرمانده نیروی نظامی ابسترگو دستور می‌دهد تا خاطرات شی پاتریک کورمک استخراج شود تا با آن اساسین ها را تحقیر نماید.

اساسین

در این بین یکی از اساسین ها خاطرات آرنو دوریان را بررسی می‌کند تا رد سیجی به نام فرانسوا را بگیرد تا قبل از اعضای پروژه ققنوس آن را پیدا کند اما وقتی به او می‌رسد متوجه می‌شود که دی‌ان‌ای او از بین رفته است.

اساسین

همچنین در یکی دیگر از پروژه‌ها، او رد یکی از قطعات عدن را در لندن، با کمک خاطرات خانواده فرای پیدا می‌کند و تعدادی از اساسین ها با تمپلار‌ها در آن‌جا درگیر می‌شوند. در نهایت اما تمپلارها موفق می‌شوند که قطعه را برای خود بردارند و فرار کنند.

در همین حین فرزند دزموند مایلز که دی‌ان‌ای او را داشت و به علاوه، یک سیج هم بود. ابتدا ابسترگو او را پیدا کرد اما اعضای Instruments of The First Will به ساختمانی که او را نگه می‌داشتند حمله می‌کنند و از دی‌ان‌ای او برای بازگرداندن جونو استفاده می‌کنند. آن‌ها موفق می‌شوند که او را بازگردانند اما قبل از این که بتواند فرار کند، جونو توسط یکی از اعضای اساسین ها کشته می‌شود.

Layla Hassan

در ادامه لیلا حسن یکی از اعضای ابسترگو به یک بیابان در مصر می‌رود تا بتواند نسخه جدید انیموس که خودش ساخته است را امتحان کند. این نسخه می‌تواند از دی‌ان‌ای‌های آسیب دیده نیز استفاده کند و همچنین خاطرات کسانی که رابطه‌ای با فرد داخل انیموس‌اند ندارند نیز نمایش دهد.

اساسین

او شروع به بررسی زندگی بایک و آیا می‌کند اما در این میان نیروی نظامی ابسترگو که برای مدتی از لیلا خبر نداشته است او را دنبال می‌کند و دوست او که همراهش بود را به قتل می‌رسانند. لیلا نیز افراد آن‌ها را می‌کشد و به این شکل به دشمن رسمی ابسترگو تبدیل می‌شود.

اساسین

سپس ویلیام مایلز (پدر دزموند) او را پیدا می‌کند و از لیلا می‌خواهد که به اساسین ها ملحق شود که درنهایت لیلا این موضوع را می‌پذیرد. در ادامه لیلا به بررسی زندگی کساندرا می‌پردازد و سعی می‌کند تا نیزه هرمس را پیدا کند.

اساسین

پس از بررسی‌های فراوان و اتمام داستان کساندرا، لیلا از انیموس خارج می‌شود و کساندرا را با کت‌وشلوار در مقابل خود می‌بیند که تا امروز با کمک نیزه هرمس زنده مانده بود. او به لیلا می‌گوید که باید نبرد و مسیر خود را ادامه دهد و زمانی که نیزه را به او می‌دهد جان خود را از دست می‌دهد.

اساسین

لیلا سپس پیامی از یک منبع نامشخص دریافت می‌کند که به او موقعیت محل دفن ایوور را می‌گوید و به او می‌گوید که ادامه مسیر به سمت این وایکینگ است. لیلا نیز به دنبال او می‌رود و تحقیقات خود را بر روی زندگی ایوور آغاز می‌کند.

در آخر نیز با تماشای خاطرات او، از محل ایگدراسیل (شبیه‌ساز درخت مانند ایسو‌ها) باخبر می‌شود و راهی آن‌جا می‌شود. در آنجا بدن باسیم را می‌بیند که تقریبا چیزی از او باقی نمانده است اما همچنان به ایگدراسیل متصل است.

اساسین

لیلا سپس خودش را به درخت متصل می‌کند و هنگام اتصال نیزه هرمس از دستانش می‌افتد. داخل شبیه‌ساز باسیم را می‌بیند که تا‌کنون داخل ایگدراسیل زنده بوده است و با دسترسی به سیستم بزرگ ایسو‌ها توانسته است تا محل دفن ایوور را پیدا کند و آن پیام ناشناس را برای لیلا ارسال کند. باسیم به لیلا یک کره جدید می‌دهد و می‌گوید که اگر آن را لمس کند فاجعه بعدی که در راه است دیرتر اتفاق می‌افتد تا زمان بیشتری برای راه حل به دست آورند.

اساسین

لیلا نیز این کار را می‌کند اما با انجام این کار بدن باسیم را از ایگدراسیل جدا می‌کند. بدن باسیم نیز روی نیزه هرمس می‌افتد و درمان می‌شود و دوباره به زندگی باز می‌گردد. لیلا نیز داخل ایگدراسیل گیر می‌افتد اما آن‌جا دزموند را می‌بیند که در 8 سال گذشته سعی داشته است تا تمام حالات را بررسی کرده و یک راه حل برای نجات از فاجعه بعدی پیدا کند.

لیلا سپس یک پیشنهاد جدید برای بررسی به او می‌دهد و هردو مشغول بررسی می‌شوند. در آخر نیز باسیم را می‌بینیم که همراهان لیلا را پیدا کرده و از آن‌ها می‌خواهد تا رهبر کنونی اساسین ها را به او معرفی کنند.

نظر شما در مورد داستان این بازی چیست؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته داستان سری بازی Assassin’s Creed اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

مراسم State of Play اسفند پلی‌استیشن

سونی دقایقی پیش مراسم State of Play خود را با مدت زمان ۲۰ دقیقه برگذار نمود و نمایش‌های خوبی نیز در میان تریلر‌های آن دیدیم و در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.

State of Play مدت‌ها است که به صورت ماهانه و یا با فواصل بیشتر برگذار می‌شوند و سونی بازی‌های جدید کوچک و بزرگی را در آن‌ها نمایش می‌دهد. دقایقی پیش نیز نمایش اسفند این برنامه پخش شد و چند بازی کوچک معرفی شده و همچنین چند نمایش از بازی‌های مورد انتظار دیدیم که به شرح زیر است.

Exoprimal

سونی این ایونت را با یک آی‌پی جدید از کپ‌گام آغاز کرد. در این تریلر شاهد ریخته شدن هزاران دایناسور از یک پورتال بر روی یک شهر سایبرپانکی بودیم که تم کلی بازی را نمایش می‌دهد. در این بازی شما با اسلحه‌ها و گجت‌های پیشرفته به درگیری با دایناسورها و تی‌رکس‌ها خواهید پرداخت.

State of Play اسفند

با توجه به این که در زیر تریلر از لازم بودن سرویس پلی‌استیشن پلاس خبر داده شد می‌توان حدس زد که بازی چند بخش آنلاین خواهد داشت. همچنین در بعضی از سکانس‌ها به نظر می‌رسید 4 کاراکتر به صورت همزمان در حال بازی کردن بودند.

این بازی قرار است در سال 2023 بر روی پلتفرم‌های PS4 و PS5 منتشر شود و هنوز خبری از دیگر پلتفرم‌ها نیست.

Ghostwire Tokyo

یکی از بازی‌های بتسدا که قرار است برای پلی‌استیشن عرضه شود، گوست‌وایر توکیو است. این بازی در ژانر اکشن ماجراجویی بوده که کامبت و المنت‌های جادویی را به صورت جدیدی در ژانر اول شخص اجرا کرده است. گوست‌وایر توکیو در همین ماه برای پلتفرم‌های PS5 و رایانه‌های شخصی عرضه ‌می‌شود. این بازی انحصاری زمانی بوده و در سال بعد نسخه ایکس‌باکس آن نیز عرضه خواهد شد.

State of Play اسفند

شما می‌توانید لیست بازی‌های مورد انتظار ۲۰۲۲ را در این مطلب مشاهده کنید.

Stranger of Paradise: Final Fantasy Origin

این بازی که توسط استودیو تیم نینجا در حال توسعه است، یک اسپین‌آف از سری بسیار محبوب فاینال فانتزی بوده که با شباهت‌های زیاد نسبت به مجموعه اصلی، به وقایع قبل از داستان‌های گفته شده می‌پردازد. استرنجر آف پردایس در همین ماه برای تمام پلتفرم‌ها به جز نینتندو سوئیچ عرضه خواهد شد.

Forspoken

بازی فوراسپوکن یک انحصاری زمانی برای پلی‌استیشن 5 و رایانه‌های شخصی است که بعد از دوسال بر روی ایکس‌باکس نیز عرضه خواهد شد. تاریخ عرضه این بازی به تازگی به تاریخ 11 اکتبر امسال منتقل گردید. با هر تریلر جدیدی که از این بازی مشاهده می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم که قابلیت‌ها و جادوهای جدیدی به شخصیت اصلی بازی اضافه می‌شود و نوید یک بازی با گیم‌پلی جذاب را می‌دهد.

State of Play اسفند

شما همچنین می‌توانید لیست بازی‌های جذابی که امسال منتشر نمی‌شوند را مشاهده نمایید.

Gundam Evolution

از این مرحله به بعد، بازی‌ بزرگ دیگری شاهد نبودیم و ایونت در اختیار چند بازی کوچک‌تر قرار داده شد. اولین این بازی‌ها Gundam بود که یک بازی رایگان است که در سال 2022 برای تمام پلتفرم‌ها به جز نینتندو سوئیچ عرضه خواهد شد. این نسخه، توسط Bandai توسعه و منتشر خواهد شد که تریلر آن حس و حال یک بازی شوتر اول شخص از سری ترنسفورمز را منتقل می‌کرد.

State of Play اسفند

Teenage Mutant Ninja Turtles: The Cowabunga Collection

بازی بعدی که در این ایونت به نمایش درآمد، یک مجموعه از 13 بازی از سری لاکپشت‌های نینجای قدیمی است که در پلتفرم‌های سگا و نینتندو قابل تجربه بودند. این بازی‌ها با همان گرافیک و گیم‌پلی و این بار با المنت‌های آنلاین برای کنسول‌های پلی‌استیشن 4 و 5 در سال 2022 عرضه خواهند شد و خبری از دیگر پلتفرم‌ها نیست.

State of Play اسفند

JoJo’s Bizarre Adventure: All Star Battle-R

این بازی در سبک فایتینگ با گرافیک ژاپنی بوده که یک نسخه از آن در سال 2013 توسط Bandai منتشر شده بود و حالا قصد دارد در پاییز امسال نسخه‌ای دیگر از آن منتشر شود. تنها پلتفرم‌های پلی‌استیشن 4 و 5 برای این بازی تایید شده است.

State of Play اسفند

Trek to Yomi

یکی از بازی‌های مستقل نمایش داده شده در این ایونت، ترک تو یومی بود که حس و حال سامورایی داشته و گرافیک سیاه و سفید زیبایی دارد. سبک این بازی اکشن ماجراجویی است که کامبت آن از نمای کنار رخ می‌دهد اما در برخی سکانس‌ها از دوربین کارگردانی شده استفاده می‌کند. این بازی برای تمام پلتفرم‌ها به جز نینتندو سوئیچ در سال 2022 عرضه خواهد شد.

State of Play اسفند

The DioField Chronicle

این بازی در سبک نقش‌آفرینی تاکتیکال بوده که توسط Square Enix در سال 2022 برای تمام پلتفرم‌ها منتشر خواهد شد. کامبت بازی نما بالای استراتژیک بوده که در آن به صورت نوبتی از قدرت‌های افرادتان استفاده خواهید کرد.

State of Play اسفند

Valkyrie Elysium

در این ایونت شرکت Square Enix، از بازگشت یکی از سری‌های خود خبر داد که آخرین نسخه آن یک پورت موبایل بود که در سال 2016 عرضه شده بود. این سری برای اولین بار در سال 1999 معرفی شد و اکنون شاهد بازگشت آن با دریافت یک نسخه جدید در سال 2022 هستیم.

State of Play اسفند

این بازی برای عرضه بر روی پلتفرم‌های پلی‌استیشن 4 و 5 برنامه ریزی شده است و خبری از عرضه بر روی پی‌سی و ایکس‌باکس شنیده نشده است.

Returnal Ascension

بازی ریترنال در سال 2021 برای کنسول پلی‌استشین 5 عرضه شد و تقریبا یک سال بعد از انتشار آن، قرار است یک آپدیت رایگان در اختیار خریداران این بازی قرار بگیرد. این آپدیت شامل بخش چند نفره برای بازی و یک برج است که احتمالا مراحل جدیدی را در خود جا داده است.

State of Play اسفند

نظر شما در مورد State of Play اسفند چه بود؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته مراسم State of Play اسفند پلی‌استیشن اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

مراسم State of Play اسفند پلی‌استیشن

سونی دقایقی پیش مراسم State of Play خود را با مدت زمان ۲۰ دقیقه برگذار نمود و نمایش‌های خوبی نیز در میان تریلر‌های آن دیدیم و در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.

State of Play مدت‌ها است که به صورت ماهانه و یا با فواصل بیشتر برگذار می‌شوند و سونی بازی‌های جدید کوچک و بزرگی را در آن‌ها نمایش می‌دهد. دقایقی پیش نیز نمایش اسفند این برنامه پخش شد و چند بازی کوچک معرفی شده و همچنین چند نمایش از بازی‌های مورد انتظار دیدیم که به شرح زیر است.

Exoprimal

سونی این ایونت را با یک آی‌پی جدید از کپ‌گام آغاز کرد. در این تریلر شاهد ریخته شدن هزاران دایناسور از یک پورتال بر روی یک شهر سایبرپانکی بودیم که تم کلی بازی را نمایش می‌دهد. در این بازی شما با اسلحه‌ها و گجت‌های پیشرفته به درگیری با دایناسورها و تی‌رکس‌ها خواهید پرداخت.

State of Play اسفند

با توجه به این که در زیر تریلر از لازم بودن سرویس پلی‌استیشن پلاس خبر داده شد می‌توان حدس زد که بازی چند بخش آنلاین خواهد داشت. همچنین در بعضی از سکانس‌ها به نظر می‌رسید 4 کاراکتر به صورت همزمان در حال بازی کردن بودند.

این بازی قرار است در سال 2023 بر روی پلتفرم‌های PS4 و PS5 منتشر شود و هنوز خبری از دیگر پلتفرم‌ها نیست.

Ghostwire Tokyo

یکی از بازی‌های بتسدا که قرار است برای پلی‌استیشن عرضه شود، گوست‌وایر توکیو است. این بازی در ژانر اکشن ماجراجویی بوده که کامبت و المنت‌های جادویی را به صورت جدیدی در ژانر اول شخص اجرا کرده است. گوست‌وایر توکیو در همین ماه برای پلتفرم‌های PS5 و رایانه‌های شخصی عرضه ‌می‌شود. این بازی انحصاری زمانی بوده و در سال بعد نسخه ایکس‌باکس آن نیز عرضه خواهد شد.

State of Play اسفند

شما می‌توانید لیست بازی‌های مورد انتظار ۲۰۲۲ را در این مطلب مشاهده کنید.

Stranger of Paradise: Final Fantasy Origin

این بازی که توسط استودیو تیم نینجا در حال توسعه است، یک اسپین‌آف از سری بسیار محبوب فاینال فانتزی بوده که با شباهت‌های زیاد نسبت به مجموعه اصلی، به وقایع قبل از داستان‌های گفته شده می‌پردازد. استرنجر آف پردایس در همین ماه برای تمام پلتفرم‌ها به جز نینتندو سوئیچ عرضه خواهد شد.

Forspoken

بازی فوراسپوکن یک انحصاری زمانی برای پلی‌استیشن 5 و رایانه‌های شخصی است که بعد از دوسال بر روی ایکس‌باکس نیز عرضه خواهد شد. تاریخ عرضه این بازی به تازگی به تاریخ 11 اکتبر امسال منتقل گردید. با هر تریلر جدیدی که از این بازی مشاهده می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم که قابلیت‌ها و جادوهای جدیدی به شخصیت اصلی بازی اضافه می‌شود و نوید یک بازی با گیم‌پلی جذاب را می‌دهد.

State of Play اسفند

شما همچنین می‌توانید لیست بازی‌های جذابی که امسال منتشر نمی‌شوند را مشاهده نمایید.

Gundam Evolution

از این مرحله به بعد، بازی‌ بزرگ دیگری شاهد نبودیم و ایونت در اختیار چند بازی کوچک‌تر قرار داده شد. اولین این بازی‌ها Gundam بود که یک بازی رایگان است که در سال 2022 برای تمام پلتفرم‌ها به جز نینتندو سوئیچ عرضه خواهد شد. این نسخه، توسط Bandai توسعه و منتشر خواهد شد که تریلر آن حس و حال یک بازی شوتر اول شخص از سری ترنسفورمز را منتقل می‌کرد.

State of Play اسفند

Teenage Mutant Ninja Turtles: The Cowabunga Collection

بازی بعدی که در این ایونت به نمایش درآمد، یک مجموعه از 13 بازی از سری لاکپشت‌های نینجای قدیمی است که در پلتفرم‌های سگا و نینتندو قابل تجربه بودند. این بازی‌ها با همان گرافیک و گیم‌پلی و این بار با المنت‌های آنلاین برای کنسول‌های پلی‌استیشن 4 و 5 در سال 2022 عرضه خواهند شد و خبری از دیگر پلتفرم‌ها نیست.

State of Play اسفند

JoJo’s Bizarre Adventure: All Star Battle-R

این بازی در سبک فایتینگ با گرافیک ژاپنی بوده که یک نسخه از آن در سال 2013 توسط Bandai منتشر شده بود و حالا قصد دارد در پاییز امسال نسخه‌ای دیگر از آن منتشر شود. تنها پلتفرم‌های پلی‌استیشن 4 و 5 برای این بازی تایید شده است.

State of Play اسفند

Trek to Yomi

یکی از بازی‌های مستقل نمایش داده شده در این ایونت، ترک تو یومی بود که حس و حال سامورایی داشته و گرافیک سیاه و سفید زیبایی دارد. سبک این بازی اکشن ماجراجویی است که کامبت آن از نمای کنار رخ می‌دهد اما در برخی سکانس‌ها از دوربین کارگردانی شده استفاده می‌کند. این بازی برای تمام پلتفرم‌ها به جز نینتندو سوئیچ در سال 2022 عرضه خواهد شد.

State of Play اسفند

The DioField Chronicle

این بازی در سبک نقش‌آفرینی تاکتیکال بوده که توسط Square Enix در سال 2022 برای تمام پلتفرم‌ها منتشر خواهد شد. کامبت بازی نما بالای استراتژیک بوده که در آن به صورت نوبتی از قدرت‌های افرادتان استفاده خواهید کرد.

State of Play اسفند

Valkyrie Elysium

در این ایونت شرکت Square Enix، از بازگشت یکی از سری‌های خود خبر داد که آخرین نسخه آن یک پورت موبایل بود که در سال 2016 عرضه شده بود. این سری برای اولین بار در سال 1999 معرفی شد و اکنون شاهد بازگشت آن با دریافت یک نسخه جدید در سال 2022 هستیم.

State of Play اسفند

این بازی برای عرضه بر روی پلتفرم‌های پلی‌استیشن 4 و 5 برنامه ریزی شده است و خبری از عرضه بر روی پی‌سی و ایکس‌باکس شنیده نشده است.

Returnal Ascension

بازی ریترنال در سال 2021 برای کنسول پلی‌استشین 5 عرضه شد و تقریبا یک سال بعد از انتشار آن، قرار است یک آپدیت رایگان در اختیار خریداران این بازی قرار بگیرد. این آپدیت شامل بخش چند نفره برای بازی و یک برج است که احتمالا مراحل جدیدی را در خود جا داده است.

State of Play اسفند

نظر شما در مورد State of Play اسفند چه بود؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته مراسم State of Play اسفند پلی‌استیشن اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

چرا بسیاری از بازی بتل‌رویال فورتنایت متنفر هستند؟‌

در این مقاله قصد داریم تا به بررسی دلیل تنفر بسیاری از بازی بتل‌رویال فورتنایت بپردازیم که مدت‌ها است نام آن زیاد به گوشمان می‌خورد.

فورتنایت یک بازی آنلاین در سبک بتل‌رویال است که توسط کمپانی Epic Games توسعه یافته و در سال 2017 منتشر شد. این بازی از 3 مود مختلف و مجزا با گیم‌پلی و موتور گرافیکی مشابه برخوردار است. فورتنایت بتل رویال (Battle Royale) یک بازی رایگان در سبک نبرد تن‌به‌تن است و در جریان آن، تا زمان باقی ماندن آخرین فرد زنده به نبرد مستقیم با حداکثر 100 کاربر دیگر می‌پردازید.

این بازی در طی مدت کم‌تر از یک سال موفق به جذب بیش از 125 میلیون کاربر در سراسر جهان شد؛ لذا امروزه بی‌تردید فورتنایت یکی از پرطرفدارترین بازی‌های آنلاین به‌شمار می‌رود. اما این بازی در کنار طرفداران متعدد خود، منتقدانی نیز دارد. این روز‌ها همان‌قدر که از طرفداران و دوست‌داران این بازی می‌شنویم، میم‌ها و تنفر بسیاری را نسبت به آن شاهد هستیم. در ادامه قصد داریم تا دلیل این حجم از خشم و تنفر را بررسی کنیم.

این‌جا، آن‌جا، همه‌جا

بزرگ‌ترین دلیل این امر را می‌توان محبوبیت و معروف بودن بیش از اندازه آن دانست. این موضوع را با بازی‌های بسیاری شاهد بوده‌ایم. یکی از بدیهیات دنیای محتوا آن است که با بیشتر شدن طرفداران، هیتر‌ها و افرادی که به بازی تنفر می‌بخشند نیز بیشتر می‌شود.

فورتنایت

شاید بتوان به این افراد حق داد. بسیاری از آن‌ها از شنیدن نام فورتنایت خسته و کلافه شده‌اند. در اخبار، شبکه‌های اجتماعی، یوتیوب و استریم بسیاری از استریمر‌ها با کمله فورتنایت روبه‌رو می‌شویم که به مزاق بسیاری خوش نمی‌آید. دلیل آن نیز محبوبیت بالای این بازی است و این روز تمام تولید کنندگان محتوا به دنبال مخاطب بیشتر و در نتیجه ترند‌ها و موضوعات داغ هستند که فورتنایت یکی از آن‌ها است.

اما این موضوع دلیل قانع کننده‌ای برای پرخاشگری و ابراز تنفر نسبت به این بازی و بازیکنانش نیست. اگر یک بازی به محبوبیت بالایی رسیده که از نظر شما به هر دلیلی لایق آن نیست شاید بهتر باشد که به توضیح آن دلیل بپردازید و آن را با آرامش شرح دهید و یا حتی جایگزین مورد علاقه خود را به میان بحث آورید و از دلایل برتری آن بپردازید زیرا بدرفتاری با بازیکنان و جامعه این بازی بدون دلیل و فقط برای معروف بودن آن یکی از مواردی است که دوست نداریم در مورد بازی مورد علاقه خودمان نیز ببینیم.

گرافیک و فضا

بی‌شک فورتنایت هیچ‌وقت قصد نداشته تا ظاهری واقع‌گرایانه و جدی داشته باشد که همین موضوع تبدیل به یک دلیل تنفر دیگر از این بازی برای بسیاری شده است. گرافیک‌های جدی و واقع‌گرایانه‌تر با رنگ‌ها تیره و فضایی یک دست‌تر برای بسیاری گزینه باب‌میل است که در فورتنایت شاهد آن نیستیم.

فورتنایت

اپیک‌گیمز خود تلاش کرده تا فضایی فانتزی با رنگ‌های فراوان و ظاهری به نسبت کارتونی را برای مخاطبان خود به ارمغان آورد که به هیچ وجه بد نیست. همچنین فضایی غیر جدی از شوخی‌ها و ظاهر کاراکتر‌ها گرفته تا رقص‌های این بازی از دیگر دلایل این تنفر است.

نکته‌ای که اما باید به آن توجه کرد آن است که رسالت اول یک بازی سرگرم‌کننده بودن آن است. مهم نیست که بازی گرافیک پیکسلی داشته باشد یا نتوان آن را از واقعیت تشخیص داد،‌ تنها کافیست که هنگام تجربه آن اوقات خوشی را تجربه کنید. بی‌شک بد نیست که یکی از معیار‌های بسیاری گرافیک واقع‌گرایانه باشد اما همزمان نمی‌توان منکر شد که بازی‌های بی‌نظیری همچون It Takes Two و Ratchet And Clank از ضعفی در گرافیک بصری خود ندارند.

به علاوه بسیاری که به فضا‌های فانتزی علاقه‌مند نیستند دوست ندارند تا شخصیت مورد علاقه خود از یک بازی یا فیلم جدی‌تر را داخل این بازی ببینند و استفاده فورتنایت از بسیاری از شخصیت‌ها باعث تنفر طرفداران آن‌ها از این بازی شده است.

برای همه سنین

به دلیل گرافیک فانتزی و در دسترس بودن آن بر روی بسیاری از پلتفرم‌ها این بازی از جذابیت ویژه‌ای برای افراد جوان‌تر نیز پیدا کرده است. البته این بدان معنا نیست که فورتنایت یک بازی کودکانه است و بخش بزرگ‌تری از آن را نوجوانان و بزرگ‌سالان تشکیل داده‌اند. این مورد نیز در بازی‌های محبوب زیادی مانند ماین‌کرفت یا حتی پابجی و وارزون وجود دارد و شاید بیشتر بودن تعداد این افراد جوان در بازی و تعامل بیشتر با آن‌ها برای بسیاری ناخوشایند باشد.

جامعه بازی

از نظر بسیاری، فورتنایت جامعه خوب و سالمی ندارد. از بازیکن‌های بدرفتار گرفته تا افرادی که بدون اهمیت به بازی، روند آن را خراب می‌کنند. یکی دیگر از عواقب معروفیت و محبوبیت بیش‌از اندازه یک بازی این مورد است. زمانی که جامعه یک بازی بزرگ می‌شود بی‌شک مورد‌های بد نیز در آن گسترش می‌یابد.

فورتنایت

همچنین بسیاری از محتوای تولیدی برای این بازی بد و بی‌ارزش است. قطعا این موضوع در مورد تمام آن‌ها صادق نیست اما بسیاری از تولیدکنندگان محتوا تنها به دلیل پربازدید بودن نام این بازی از آن استفاده می‌کنند بدون آن که تعهدی نسبت به محتوا داشته باشند.

در نهایت باید گفت که احترام به تمام سلایق تنها به بهبود جامعه بازی کمک می‌کند و بهتر است که به هر کس و با هر سلیقه‌ای احترام بگذاریم تا بتوانیم رفتار متقابل را انتظار داشته باشیم. هیچ ایرادی ندارد که به هر دلیلی به یک بازی علاقع نداشته باشیم اما می‌توان این نظر را با لحن و گفتاری بسیار بهتر انتقال داد و بیان کرد.

نظر شما در مورد این بازی چیست؟ آیا به تجربه آن پرداخته‌اید؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته چرا بسیاری از بازی بتل‌رویال فورتنایت متنفر هستند؟‌ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

چرا بسیاری از بازی بتل‌رویال فورتنایت متنفر هستند؟‌

در این مقاله قصد داریم تا به بررسی دلیل تنفر بسیاری از بازی بتل‌رویال فورتنایت بپردازیم که مدت‌ها است نام آن زیاد به گوشمان می‌خورد.

فورتنایت یک بازی آنلاین در سبک بتل‌رویال است که توسط کمپانی Epic Games توسعه یافته و در سال 2017 منتشر شد. این بازی از 3 مود مختلف و مجزا با گیم‌پلی و موتور گرافیکی مشابه برخوردار است. فورتنایت بتل رویال (Battle Royale) یک بازی رایگان در سبک نبرد تن‌به‌تن است و در جریان آن، تا زمان باقی ماندن آخرین فرد زنده به نبرد مستقیم با حداکثر 100 کاربر دیگر می‌پردازید.

این بازی در طی مدت کم‌تر از یک سال موفق به جذب بیش از 125 میلیون کاربر در سراسر جهان شد؛ لذا امروزه بی‌تردید فورتنایت یکی از پرطرفدارترین بازی‌های آنلاین به‌شمار می‌رود. اما این بازی در کنار طرفداران متعدد خود، منتقدانی نیز دارد. این روز‌ها همان‌قدر که از طرفداران و دوست‌داران این بازی می‌شنویم، میم‌ها و تنفر بسیاری را نسبت به آن شاهد هستیم. در ادامه قصد داریم تا دلیل این حجم از خشم و تنفر را بررسی کنیم.

این‌جا، آن‌جا، همه‌جا

بزرگ‌ترین دلیل این امر را می‌توان محبوبیت و معروف بودن بیش از اندازه آن دانست. این موضوع را با بازی‌های بسیاری شاهد بوده‌ایم. یکی از بدیهیات دنیای محتوا آن است که با بیشتر شدن طرفداران، هیتر‌ها و افرادی که به بازی تنفر می‌بخشند نیز بیشتر می‌شود.

فورتنایت

شاید بتوان به این افراد حق داد. بسیاری از آن‌ها از شنیدن نام فورتنایت خسته و کلافه شده‌اند. در اخبار، شبکه‌های اجتماعی، یوتیوب و استریم بسیاری از استریمر‌ها با کمله فورتنایت روبه‌رو می‌شویم که به مزاق بسیاری خوش نمی‌آید. دلیل آن نیز محبوبیت بالای این بازی است و این روز تمام تولید کنندگان محتوا به دنبال مخاطب بیشتر و در نتیجه ترند‌ها و موضوعات داغ هستند که فورتنایت یکی از آن‌ها است.

اما این موضوع دلیل قانع کننده‌ای برای پرخاشگری و ابراز تنفر نسبت به این بازی و بازیکنانش نیست. اگر یک بازی به محبوبیت بالایی رسیده که از نظر شما به هر دلیلی لایق آن نیست شاید بهتر باشد که به توضیح آن دلیل بپردازید و آن را با آرامش شرح دهید و یا حتی جایگزین مورد علاقه خود را به میان بحث آورید و از دلایل برتری آن بپردازید زیرا بدرفتاری با بازیکنان و جامعه این بازی بدون دلیل و فقط برای معروف بودن آن یکی از مواردی است که دوست نداریم در مورد بازی مورد علاقه خودمان نیز ببینیم.

گرافیک و فضا

بی‌شک فورتنایت هیچ‌وقت قصد نداشته تا ظاهری واقع‌گرایانه و جدی داشته باشد که همین موضوع تبدیل به یک دلیل تنفر دیگر از این بازی برای بسیاری شده است. گرافیک‌های جدی و واقع‌گرایانه‌تر با رنگ‌ها تیره و فضایی یک دست‌تر برای بسیاری گزینه باب‌میل است که در فورتنایت شاهد آن نیستیم.

فورتنایت

اپیک‌گیمز خود تلاش کرده تا فضایی فانتزی با رنگ‌های فراوان و ظاهری به نسبت کارتونی را برای مخاطبان خود به ارمغان آورد که به هیچ وجه بد نیست. همچنین فضایی غیر جدی از شوخی‌ها و ظاهر کاراکتر‌ها گرفته تا رقص‌های این بازی از دیگر دلایل این تنفر است.

نکته‌ای که اما باید به آن توجه کرد آن است که رسالت اول یک بازی سرگرم‌کننده بودن آن است. مهم نیست که بازی گرافیک پیکسلی داشته باشد یا نتوان آن را از واقعیت تشخیص داد،‌ تنها کافیست که هنگام تجربه آن اوقات خوشی را تجربه کنید. بی‌شک بد نیست که یکی از معیار‌های بسیاری گرافیک واقع‌گرایانه باشد اما همزمان نمی‌توان منکر شد که بازی‌های بی‌نظیری همچون It Takes Two و Ratchet And Clank از ضعفی در گرافیک بصری خود ندارند.

به علاوه بسیاری که به فضا‌های فانتزی علاقه‌مند نیستند دوست ندارند تا شخصیت مورد علاقه خود از یک بازی یا فیلم جدی‌تر را داخل این بازی ببینند و استفاده فورتنایت از بسیاری از شخصیت‌ها باعث تنفر طرفداران آن‌ها از این بازی شده است.

برای همه سنین

به دلیل گرافیک فانتزی و در دسترس بودن آن بر روی بسیاری از پلتفرم‌ها این بازی از جذابیت ویژه‌ای برای افراد جوان‌تر نیز پیدا کرده است. البته این بدان معنا نیست که فورتنایت یک بازی کودکانه است و بخش بزرگ‌تری از آن را نوجوانان و بزرگ‌سالان تشکیل داده‌اند. این مورد نیز در بازی‌های محبوب زیادی مانند ماین‌کرفت یا حتی پابجی و وارزون وجود دارد و شاید بیشتر بودن تعداد این افراد جوان در بازی و تعامل بیشتر با آن‌ها برای بسیاری ناخوشایند باشد.

جامعه بازی

از نظر بسیاری، فورتنایت جامعه خوب و سالمی ندارد. از بازیکن‌های بدرفتار گرفته تا افرادی که بدون اهمیت به بازی، روند آن را خراب می‌کنند. یکی دیگر از عواقب معروفیت و محبوبیت بیش‌از اندازه یک بازی این مورد است. زمانی که جامعه یک بازی بزرگ می‌شود بی‌شک مورد‌های بد نیز در آن گسترش می‌یابد.

فورتنایت

همچنین بسیاری از محتوای تولیدی برای این بازی بد و بی‌ارزش است. قطعا این موضوع در مورد تمام آن‌ها صادق نیست اما بسیاری از تولیدکنندگان محتوا تنها به دلیل پربازدید بودن نام این بازی از آن استفاده می‌کنند بدون آن که تعهدی نسبت به محتوا داشته باشند.

در نهایت باید گفت که احترام به تمام سلایق تنها به بهبود جامعه بازی کمک می‌کند و بهتر است که به هر کس و با هر سلیقه‌ای احترام بگذاریم تا بتوانیم رفتار متقابل را انتظار داشته باشیم. هیچ ایرادی ندارد که به هر دلیلی به یک بازی علاقع نداشته باشیم اما می‌توان این نظر را با لحن و گفتاری بسیار بهتر انتقال داد و بیان کرد.

نظر شما در مورد این بازی چیست؟ آیا به تجربه آن پرداخته‌اید؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته چرا بسیاری از بازی بتل‌رویال فورتنایت متنفر هستند؟‌ اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

آینده جنگ کنسول ها

در این مقاله قصد داریم تا بررسی کنیم که با اقدامات و خرید‌های اخیر غول‌های بازی سازی، آینده جنگ کنسول ها چگونه خواهد بود و به کدام سمت در حرکت است.

جنگ کنسول ها از دیر باز عبارتی بوده برای توصیف نبرد بزرگان صنعت بازی که به تولید محتوا و سخت‌افزار می‌پردازند. با فکر کردن به این عبارت اولین نام‌هایی که به ذهنمان می‌رسد سونی، مایکروسافت و نینتندو هستند که این روز‌ها با انواع خدمات و گزینه‌های رنگارنگ سعی در به دست آوردن مخاطبین بیشتری برای پلتفرم خود دارند.

این خدمات شامل انواع بازی‌های فرست‌پارتی، گیم‌پس و بسته‌های مختلفی می‌شود که هر کدام از شرکت‌‌ها تا به اینجا رویکرد و روش انتخابی ویژه خود را از بین آن‌ها داشته‌اند. در ادامه قصد داریم تا به بررسی این رویکرد‌ها، رویکرد‌های احتمالی شرکت‌ها و همچنین آینده این جنگ کنسول ها بپردازیم.

کنسول‌ها و سخت‌افزار

عقاید در مورد سخت‌افزار این دو شرکت بسیار متفاوت است. در حالی که مایکروسافت توانسته است تا با مهندسی بی‌نظیرش قدرت بیشتری را در فضایی کوچک‌تر بگنجاند، سونی قابلیت‌ها و خصوصیات بهتری را برای کنسول خود تدارک دیده است. اگر بخواهیم در مورد سخت‌افزار این دو کمپانی صحبت کنیم نهایتا می‌توان در مورد این نسل نظر داد چراکه برتری یکی بر دیگری از لحاظ سخت‌افزاری در این نسل ابدا به معنای ادامه این روند در نسل بعد نیست.

مایکروسافت تا به اینجای کار نیز برتری قدرت پردازشی پرچم‌دار خود را به رخ کشیده است. سریز ایکس گاها تا حدود 20 درصد عملکرد بهتری نسبت PS5 را از خود نشان داده است و در بازی‌های مالتی‌پلتفرم فریم‌ریت بهتری داشته است. از سوی دیگر سریز اس نیز فروش بسیار خوبی را نسبت به قیمت اقتصادی خود تجربه کرده است. تا جایی که سونی برای ادامه رقابت با این عضو کوچک مایکروسافت به فروش PS4 ادامه داده است.

سونی از سوی دیگر نسخه‌ای مشابه با PS5 که فقط ورودی دیسک ندارد را با 20 درصد قیمت کمتر به مخاطبان خود عرضه می‌کند. اما گزارش‌ها نشان می‌دهد که دسترسی به آن کمی دشوار است. با این که شاید کمی در قدرت سخت‌افزاری خود کم‌کاری کرده باشد اما با قابلیت‌های کنسول PS5 این تفاوت‌ها تا حدی جبران شده است.

جنگ کنسول ها

سونی سعی کرده است تا خلاق باشد و از قابلیت‌های مختلف دوال سنس مانند هپتیک‌فیدبک و آداپتیو‌ تریگر‌ها گرفته تا PSVR 2، تجربه‌های جدیدی را به مخاطبان خود ارائه کرده است. واقعیت مجازی قطعا می‌تواند یک عنصر مهم برای انتخاب کنسول سونی باشد. اما مهم است که به یاد داشته باشیم که برای بیشتر مخاطبان یک تجربه خوب و معمولی از بازی‌ها بسیار مهم‌تر از قابلیت‌های اضافه است.

شما همچنین می‌توانید هر آنچه که از PSVR 2 می‌دانیم را در این مطلب مطالعه کنید.

در نهایت انتظار می‌رود که در میانه نسل و یا حتی زود‌تر شاهد عرضه کنسول میان‌نسلی سونی و حتی مایکروسافت باشیم که این تفاوت در قدرت پردازشی جبران گردد. اما این که با این کنسول‌های میان‌نسلی نیز سونی قادر خواهد بود که نسبت به مایکروسافت عملکرد بهتری داشته باشد و یا خیر بستگی به سیاست‌های او خواهد داشت اما حداقل می دانیم که انگیزه‌اش را قطعا دارد.

استودیو‌های بازی‌سازی

در نسل هفتم کنسول های بازی، طرفداران پلی استیشن 3 و ایکس باکس 360 را در یک بحث بی‌پایان بر سر اینکه کدام سیستم برتر است، دیدیم. حجمی از هواداران پیرامون این کنسول‌های بازی وجود داشت که واقعاً از زمانی که نینتندو و سگا در دهه 90 مبارزه کردند، وجود نداشت. سونی و مایکروسافت به سرعت وارد جنگ کنسول ها شدند و هر دو شرکت سعی کردند در هر مرحله با یکدیگر برابری کنند. گیمرها خود را وقف یک طرف یا طرف دیگر کردند و وفاداری خود را حفظ کردند.

با این حال، در سال‌های اخیر، بحث‌ها در مورد اینکه کدام شرکت سیستم‌های بهتری را تولید می‌کند، گویی به پایان رسیده است. این ممکن است تا حدی به دلیل مواردی مانند متداول شدن بازی‌ها مولتی‌پلتفرم باشد یا اینکه نسل اخیر کنسول‌های بازی تفاوت‌های قابل توجه کمتری دارند. بدون ویژگی‌های اصلی برای جدا کردن سیستم ها از یکدیگر، توسعه دهندگان کنسول، به روش جدیدی برای تغییر شرایط فروش به نفع خود روی آورده‌اند. پیشرفت‌های فناوری ممکن است سخت‌افزار را مشابه یکدیگر کند، اما بازی‌ها همیشه می‌توانند انحصاری باشند.

در حالی که انحصاری‌های کنسول چیز جدیدی نیستند، خریدهای اخیر شرکت‌هایی مانند Bethesda Softworks، Activision Blizzard و Bungie به آینده‌ای اشاره می‌کنند که در آن جنگ کنسول‌ها بیشتر به این موضوع بستگی خواهد داشت که فرنچایزهای بازی در چه سیستمی در‌دسترس هستند. مایکروسافت با خرید اکتیویژن بلیزارد و بتسدا توانست تا آی‌پی‌های بسیار بزرگی را صاحب شود و سونی نیز با این که با خرید بانجی، دستینی را اذعان خود نکرد اما نشان داد که سعی در اجرای رویکردی مشابه دارد.

جنگ کنسول ها

خرید اکتیویژن بلیزارد توسط مایکروسافت به نظر می‌رسید که جرقه این جنگ استودیویی باشد، اگرچه این آغاز شکار مایکروسافت برای خرید استودیوهای جدید نبود. خریدهای بزرگی از این دست به این معنی است که مایکروسافت می‌تواند Xbox Game Pass را با بازی‌های بیشتری پر کند و آن را حتی برای مخاطبان بسیار بیشتری جذاب‌ کند. خرید Bethesda منجر به پیوستن تعداد زیادی از بازی‌های قدیمی این ناشر به Game Pass شد، بنابراین منطقی است که این اتفاق را با کاتالوگ عظیم Activision Blizzard نیز شاهد باشیم.

از زمان اعلام خرید Bungie توسط سونی، هیچ یک از این شرکت‌ها خرید بزرگ دیگری انجام نداده‌اند. این امر اما طرفداران را از حدس و گمان در مورد استودیوهای بعدی منصرف نکرده است، به خصوص از آنجایی که شایعات در حال حاضر حاکی از آن است که سونی به دنبال خرید توسعه دهندگان بزرگ بیشتری برای رقابت با مایکروسافت در آینده است. این‌ها فقط شایعات تایید نشده هستند، اما با توجه به سابقه‌ای که دیده‌ایم، مطمئناً یک احتمال است. این موضوع همچنین در مورد مایکروسافت نیز صادق است چرا که فیل اسپنسر، مدیرعامل ایکس‌باکس نیز برای خرید‌های بیشتر در صورت به وجود آمدن موقعیت مناسب اعلام آمادگی کرده است.

تا اینجای کار اما مایکروسافت توانسته است عملکرد بهتری را از خود در نسل نهم نشان دهد. توجه داشته باشید که همچنان فروش کنسول نسل نهمی سونی بیشتر از مایکروسافت است اما پیشرفت چشمگیر ایکس‌باکس خبر از نبردی بزرگ‌تر را می‌دهد. مایکروسافت در نسل گذشته بازی را به سونی در عنوان‌های تراز اول و انحصاری باخت، اشتباهی که قصد ندارد دوباره تکرار کند. ایکس‌باکس این بار از پشتوانه عظیم خود که مایکروسافت برایش تامین می‌کند استفاده کرده و توانست تا عناوین بسیار بزرگی را تصاحب کند. سونی باید خلاقیت زیادی برای مقابله با این سرمایه بزرگ رقیبش به خرج دهد و چاره‌ای که به عقیده بسیاری وجود ندارد را پیدا کند.

این‌که آیا این موضوع در نهایت برای صنعت و طرفداران خوب یا بد است یا، برای مدتی مشخص نخواهد بود. از یک طرف، خرید استودیوها می‌تواند منجر به جهش بزرگی در کیفیت بازی‌های آن‌ها شود. تغییراتی که به آن‌ها نیاز داشتیم در مواردی مانند مدیریت و جهت‌دهی می‌تواند خود بازی‌ها را بهبود ببخشد، همینطور بودجه اضافی که غول‌هایی مانند مایکروسافت و سونی می‌توانند فراهم کنند. از سوی دیگر، خرید استودیوها به معنای وجود رقبای کمتر در بازار است که منجر به تنوع کمتر و احتمالاً نوآوری راکد می‌شود.

جنگ کنسول ها

صرف نظر از اینکه آیا این به یک جنگ شرکتی تمام عیار تبدیل می‌شود یا خیر، واضح است که مایکروسافت و حتی تا حدی سونی، پول و انگیزه خرید استودیو را دارند. توسعه بازی، حداقل زمانی که صحبت از استودیوهای AAA به میان می‌آید، کمتر به سیستم می‌پردازد و بیشتر در مورد خود بازی و نوآوری‌هایش خواهد بود. جنگ کنسول‌ها ممکن است تمام شده باشد، اما به نظر می‌رسد آینده، آینده‌ای باشد که ارزش یک کنسول به استودیوهایی که سازنده آن دارد بستگی خواهد داشت.

شما همچنین می‌توانید مطلب تاثیر خرید اکتیویژن بلیزارد توسط مایکروسافت بر روی صنعت بازی را مطالعه کنید.

گیم‌پس

بی‌‌شک بزرگ‌ترین نقطه قوت مایکروسافت در این نسل سرویس گیم‌پس است. مایکروسافت مدت‌ها است که در حال کار بر روی این پروژه است و اکنون نیز در حال شروع برای برداشت محصولات خود است.

پاسخگویی روند و ساختار مشابه برای دیگر مدیوم‌ها و محتوا را بار‌ها مشاهده کرده و بی‌شک درصد بیشتری از مخاطبان این روش را ترجیح می‌دهند. از اسپاتیفای برای موسیقی گرفته تا نتفلیکس برای سریال و سینما، همگی گویای این حقیقت‌اند که سرویس‌های اشتراکی می‌توانند به چه منابع درآمد عظیمی تبدیل شوند.

بسیاری اما تا به اینجا معتقد بودند که این روش برای بازی‌ها جوابگو نخواهد بود چراکه روند ساخت بازی‌ها بسیار طولانی‌تر و زمانبرتر از دیگر محتوا بوده و با اشتراک‌های ماهانه نمی‌توان به سودهی رسید.

جنگ کنسول ها

مایکروسافت اما با این تفکر مخالف بود و موفق شد که به همه ثابت کند که اشتباه می‌کنند. کمی که تفکر کنید متوجه می‌شوید که چه کالکشن ارزشمندی در اختیار مخاطبان این سرویس آن هم با هزینه‌ای بسیار معقول است.

مایکروسافت اما به همین نقطه بسنده نکرده و قصد دارد تا با خرید‌های عظیم خود هر روز این سرویس را قدرتمندتر سازد. تمرکز اصلی این کمپانی قطعا گیم‌پس است و قصد دارد تا آینده جنگ کنسول ها را برای خود سازد.

حقیقت آن است که هر روز قدمی به پایان جنگ کنسول ها نزدیک می‌شویم. روزی فرا خواهد رسید که دیگر نیازی به یک جعبه زیر تلویزیون شما نخواهد بود و فقط با استفاده از یک برنامه قابل نصب روی اکثر پلتفرم‌ها قادر خواهید بود که به سرعت وارد بازی مورد علاقه خود شوید.

البته که این بدان معنا نیست که این روز را به این زودی‌ها خواهیم دید و قطعا تولید و فروش ایکس‌باکس تا مدت‌ها جزو برنامه مایکروسافت خواهد بود. اما بازیکن‌هایی که بیشتر علاقه به تجربه یک بازی خاص هستند و نیازی به هزینه برای کنسول ندارد به سمت استفاده از این سرویس‌ها خواهد رفت و کسانی که به تجربه بازی‌ها مختلف و به صورت جدی‌تری می‌پردازند همچنان به خرید کنسول‌ها ادامه می‌دهند و این فرآیند تا یک یا دو نسل به طول خواهد انجامید.

جنگ کنسول ها

به نظر می‌رسد که دیگر کمپانی‌ها نیز از عرضه یک رقیب برای گیم‌پس ناگزیر هستند چون در غیر این صورت به احتمال زیاد بازی را خواهند باخت. سونی نیز این حقیقت را به خوبی می‌داند و شایعه‌هایی از برنامه‌های او برای رقابت به گوش می‌رسد.

بر اساس شایعات اخیرا منتشر شده، شرکت سونی در تدارک عرضه سرویس گیمینگ اشتراکی خود با نام پلی‌استیشن اسپارتاکوس طی ما‌ه‌های آینده است.

به گفته جف گراب؛ روزنامه‌نگار و کارشناس حوزه صنعت، سونی در تدارک عرضه سرویس پلی‌استیشن اسپارتاکوس در آینده‌ای بسیار نزدیک است. این سرویس همانند پلتفرم Xbox GamePass شرکت مایکروسافت در قالب حق اشتراک ماهیانه به ارائه خدمات خواهد پرداخت.

آقای گراب در برنامه تلویزیونی خود با نام GiantBomb ادعا کرد که در رابطه با سرویس جدید غول ژاپنی به اطلاعات جدیدی دست یافته است؛ جزئیاتی که تاکنون به‌طور رسمی از سوی کمپانی اعلام نشده است.

جنگ کنسول ها

“این سرویس در آینده‌ای بسیار نزدیک و احتمالا تا پایان ماه جاری میلادی عرضه خواهد شد. با این‌حال سرویس جدید لزوما در دسترس عموم قرار نمی‌گیرد. به باور من این سرویس به احتمال فراوان به‌صورت داخلی عرضه شده و این موضوع به منزله نقطه عطفی برای جایگاه آن خواهد بود.”

بعلاوه این روزنامه‌نگار توضیح می‌دهد که سرویس پلی‌استیشن اسپارتاکوس در قالب 3 نوع اشتراک مختلف تحت عنوان “Essential”،”Extra” و “Premium” راه‌اندازی خواهد شد. تعرفه قیمت‌گذاری این طرح‌ها نیز تا حداکثر 16 دلار به ازای هر ماه خواهد بود.

“طرح‌های اشتراک پلی‌استیشن اسپارتاکوس شامل “Extra”، “Essential” و “Premium” هستند. این طرح‌ها به‌ترتیب با قیمت‌گذاری 10، 13 و 16 دلاری به‌صورت ماهیانه در دسترس کاربران قرار می‌گیرند.”

این قسمت از مقاله خود بخشی از مقاله‌ای درمورد شوایع مربوط به سرویس اشتراکی سونی بود که می‌توانید مطالعه کنید.

نظر شما چیست؟ آینده دنیای بازی به چه شکل خواهد بود و فرمانروای آن کیست؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته آینده جنگ کنسول ها اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هرآنچه که از سریال هیلو می‌دانیم

در این مقاله قصد داریم تا هرآنچه که از سریال مورد انتظار هیلو می‌دانیم را مرور کرده و به نکات ریز و درشت آن بپردازیم.

اقتباس از بازی‌های ویدئویی سخت است. در طول سال‌ها بسیاری تلاش کرده‌اند تا عناوین بسیار محبوبی را از دنیای بازی‌ها بر روی پرده سینما و یا سریال‌های خود بیاورند. با این حال بنا بر تصمیم سازنده‌ها چیزهای زیادی به جز عنوان بازی و کاراکتر‌های آن را در سریال خود استفاده نکرده‌اند.

در فیلم‌ها و سریال‌های جدیدتر نیز با این که وفاداری زیادی را به اثر منبع می‌بینیم، همچنان گویی چیزی ناپدید می‌شود و جایش خالی خواهد بود. مشکل اصلی نیز شاید همین است، برخلاف کتاب‌ها، اثر‌هایی که از بازی‌های ویدئویی اقتباس می‌شوند باید به ظاهر شخصیت‌ها و محیط توجه بیشتری داشته باشند و تا حد بسیار بیشتری دستشان برای خلق و بازسازی بسته است.

اما Paramount+ امیدوار است که با سریالی بر اساس بازی حماسی Halo مایکروسافت بتواند این روند غم‌انگیز با بودجه کلان را جبران کند. همانطور که گری لوین، رئیس شبکه Showtime در تور مطبوعاتی تابستانی انجمن منتقدان تلویزیونی در سال 2019 بیان کرد: “چالش ما در این سریال این بود که یک بازی ویدئویی را به یک درام شخصیتی تبدیل کنیم که متعلق به Showtime است.”

دو سال بعد، شرکت مادر Showtime، یعنی ViacomCBS، اعلام کرد که این سریال در عوض متعلق به سرویس پخش Paramount+ آن خواهد بود. در ادامه به هرآنچه که از این مجموعه می‌دانیم خواهیم پرداخت.

براساس مجموعه‌ای عظیم

مجموعه Halo که با Halo: Combat Evolved در سال 2001 شروع شد، درگیری مداوم بین بشریت در قرن بیست‌و‌ششم و یک حکومت دینی بیگانه معروف به کاوننت را به تصویر می‌کشد. در اولین بازی، Master Chief John-117، یک ابرسرباز تقویت شده ژنتیکی که در زره‌های پیشرفته محصور شده است، با Covenant برای کنترل هیلو روبرو می‌شود – یک ایستگاه فضایی حلقه شکل/ ابرسلاح که توسط یک نژاد باستانی و منقرض شده ایجاد شده است که کاوننت آن‌ها را به عنوان خدایان پرستش می‌کند.

شما می‌توانید داستان کامل سری هیلو را در این مطلب مطالعه نمایید.

این مجموعه تلویزیونی تلاش خواهد کرد تا داستان‌های عمیقاً شخصی را با اکشن و ماجراجویی در کنار دیدگاه علمی-تخیلی فضایی بسازد. مستر‌چیف با بازی پابلو شرایبر مرکز این داستان‌ها خواهد بود. در 15 نوامبر 2021، طرفداران بالاخره شرایبر را به عنوان مستر‌چیف در تیزر کوتاهی از این مجموعه دیدند. این پیش‌نمایش بخشی از جشن بزرگ‌داشت 20 سالگی XBox بود، که مایکروسافت همچنین از آن به عنوان فرصتی برای تعهد مجدد به Halo به عنوان یک برند رسانه‌ای استفاده کرد. تریلر کاملی که در جریان بازی قهرمانی AFC در ژانویه سال 2022 منتشر شد، نگاه‌های اجمالی بیشتری به دنیای سریال هیلو با سربازان Covenant که شمشیرهای انرژی را به دست داشتند و Master Chief ارائه می‌دهد.

در مصاحبه‌ای در سال 2019، لوین گفت که شرایبر «از توانایی جسمانی برای یک اسپارتان برخوردار است اما او همچنین یک بازیگر دراماتیک بزرگ است.» اشاره‌ای به فیلم‌های کمدی شرایبر و «درخشش در چشم‌های او» نشان می‌داد که مسترچیف ممکن است بدون کلاه یا زره‌اش دیده شود و اخیرا این موضوع تایید گردید. در این مجموعه ما قرار است که صورت مسترچیف را بعد از 20 سال ببینیم.

سریال هیلو

خود شرایبر از سوال در مورد زره در TCA زمستان 2022 طفره رفت، اما اعتراف کرد که سریال هیلو برای او “سفر جدیدی” بود زیرا بدون تلویزیون یا بازی‌های ویدیویی بزرگ شده است. او گفت: “فرصت ایفای نقش شخصیتی مانند این چیزی است که واقعا برای من جالب است.” او فراتر از نشستن برای انجام بازی‌ها، از رمان‌های اسپین‌آف به‌عنوان منبعی برای غوطه‌ور شدن در دنیای هیلو یاد کرد.

همکاری با استیون اسپیلبرگ

از سال 2013، تلویزیون آمبلین اسپیلبرگ در توسعه فعلی پروژه سریال هیلو مشارکت داشته است. در آن زمان گفته می‌شد که او به عنوان تهیه کننده اجرایی حضور داشت، اما در نهایت هیچ وظیفه خلاقانه مستقیمی بر عهده نگرفت. درعوض، طبق گفته تهیه کننده اجرایی، داریل فرانک، در ارائه TCA زمستان 2022، او “پدرخوانده” سریال هیلو شد و بسیاری از تیم توسعه را در طول سفر طولانی خود به نمایشگرها راهنمایی کرد.

سریال هیلو

343 Industries مایکروسافت نیز در تولید این مجموعه حضور داشت کرد که نشان‌دهنده سطح کنترل مستقیم توسعه‌دهنده است. مثال آن تنها در تولید Assassin’s Creed در سال 2016 دیده می‌شود. با این حال، این فیلم ثابت کرد که نظر توسعه‌دهنده ممکن است منجر به اقتباس عالی نشود زیرا آن فیلم تنها ۱۹ درصد در Tomatometer و امتیاز تماشاگران ۴۳ درصد را به دست آورد.

سریال هیلو

عوامل و بازیگران

به Master Chief در این سفر تلویزیونی، Yerin Ha در نقش Quan Ah خواهد پیوست، شخصیت جدیدی که به طور خاص برای سریال طراحی شده است. این کاراکتر که اولین بار در کنار شرایبر معرفی شد به عنوان یک “جوان 16 ساله زیرک و جسور از مستعمرات بیرونی که مسترچیف را در زمانی سرنوشت‌ساز برای هر دوی آن‌ها ملاقات می‌کند” توصیف می‌شود. به گفته خود بازیگر، او دختر یک رهبر شورشی است که “جای پدرش را پر می‌کند و به نقش رهبری می‌رسد” به امید اینکه در نهایت سیاره خود را آزاد کند. در این سریال همچنین Natascha McElhone از Californication، Fargo’s Bokeem Woodbine، Shabana Azmi، Bentley Kalu، Natasha Culzac و Kate Kennedy حضور خواهند داشت.

سریال هیلو

مک‌الهون نقش دکتر کاترین هالسی، مخترع ابر‌سربازان اسپارتان و کورتانا، هوش مصنوعی پیشرفته را بازی می‌کند که کلید بقای بشریت و عنصری ثابت در ماجراجویی‌های مستر‌چیف است. کورتانا همچنین نام هوش‌مصنوعی مایکروسافت در پلتفرم‌هایش است و این نام در واقع از Halo گرفته شده است. در یک مقطع، مک‌الهون قرار بود صداپیشگی کورتانا را انجام دهد اما تاخیرهای ناشی از کووید-19 به صداپیشه اصلی شخصیت، جن تیلور، اجازه داد تا وارد صحنه شود و کمی هماهنگی با بازی‌ها ایجاد کند. با این حال انتقادات بسیاری از ظاهر کورتانا شده که به دلیل شبیه نبودن او به نسخه داخل بازی کورتانا است.

سریال هیلو

مک‌الهون گفت که شخصیت‌ها اقدامات دکتر هالزی مبنی بر دزدیدن کودکان و تبدیل آن‌ها به ابرسرباز را درک خواهند کرد. او افزود: “ما در تلاش هستیم تا بخشی از این شخصیت را عمیق‌تر کنیم و چند شاخه دیگر روی درخت بسازیم.”

سریال هیلو

کالو، کولزاک و کندی همگی در نقش شخصیت‌های جدید دنیای Halo با وابستگی‌های آشنا بازی می‌کنند. کالو Spartan Vannak-134، معاون بالفعل Master Chief است. کولزاک اسپارتان Riz-028 است، یک «ماشین کشتار پیشرفته از نظر سایبری»، و کندی اسپارتان کای-125 که یکی دیگر از ابرسربازان اسپارتان است. چارلی مورفی همچنین در نقش میکی ظاهر می‌شود، شخصیت جدیدی که او آن را «شبیه به اسپارتان‌ها توصیف کرد، زیرا دوران کودکی‌اش از او گرفته شده است و او احساس می‌کند که بشریت به او خیانت کرده است». بازیگران اولیو گری و دنی ساپانی نیز به ترتیب در نقش دکتر میراندا کییز و کاپیتان جیکوب کیز ظاهر می‌شوند.

سریال هیلو

نویسندگان با استعداد

از کایل کیلن به عنوان تهیه کننده اجرایی و مجری برنامه برای کاوش در “جهان سرشار از تصور” استفاده شد. کیلن خالق ستاره تنها (۸۳٪ در Tomatometer) و سریال محبوب NBC Awake (۸۹٪ امتیاز تماشاگران) است.

متأسفانه، او درست قبل از شروع تولید پروژه را ترک کرد و استیون کین از The Last Ship جای او را گرفت – اگرچه در آن زمان گزارش شده بود که این دو در حال تقسیم وظایف نویسندگی و تولید بودند. سریال کین یعنی TNT در طول پنج فصل در آن شبکه موفق بوده و متأسفانه در صورت تمدید نقش مشاور را بر عهده خواهد گرفت. همانطور که او در طول ارائه TCA زمستان 2022 توضیح داد، دوری از خانواده‌اش باعث شد که تصمیم بگیرد عقب نشینی کند. او گفت: «نوشتن و تولید [سریال هیلو] بسیار چالش برانگیز است. این کار را نمی‌توان از راه دور انجام داد و من دو سال از سه سال را در بوداپست بودم. با رسیدن فرزندانش به پایان دوران دبیرستان، او احساس کرد که بهترین کار این است که در آینده، نزدیک خانه بماند. اگر سریال هیلو برای فصل 2 بازگردد، جایگزین احتمالی در ذهن وجود دارد.

سریال هیلو

اپیزودهای اولیه را اتو باترست از رابین‌هود کارگردانی کرد که به دلیل اختلافات برنامه‌ریزی جایگزین روپرت‌وایات شد. لوین درباره باترست گفت: «او کارگردانی شگفت‌انگیز است. “به طرز باورنکردنی مشتاق این پروژه بوده و تیم ما را به زیبایی رهبری می‌کند.” از دیگر کارگردانان می‌توان به جاناتان لیبسمن، روئل رینه و جسیکا لوری اشاره کرد.

چندمین تلاش برای اقتباس از هیلو

Halo تقریباً در اوایل قرن بیست و یکم تبدیل به یک فیلم بلند شد. در سال 2005، فاکس و یونیورسال این پروژه را تا حدی به لطف فیلمنامه‌ای که توسط الکس گارلند از Annhilation نوشته شده بود، آغاز کردند. به گفته گارلند، این داستان اقتباسی نسبتاً وفادار از دو بازی Halo موجود در آن زمان بود. پیتر جکسون آماده تهیه کنندگی بود و گیلرمو دل تورو و نیل بلومکمپ به صندلی کارگردان چشم دوخته بودند. متأسفانه، مذاکرات سخت بین استودیوها، جکسون و تهیه کننده پیتر شلسل منجر به فروپاشی پروژه شد.

سریال هیلو

از آن زمان، مایکروسافت دو سری وب لایو اکشن تولید کرد که بعداً به صورت فیلم منتشر شدند: Halo 4: Forward Unto Dawn و Halo: Nightfall. دومی توسط شرکت تولید ریدلی اسکات یعنی اسکات فری تولید شد و مایک کولتر از لوک کیج در نقش مامور جیمسون لاک، شخصیتی قابل بازی در Halo 5: Guardians به استفاده کرد.

تغییر به PARAMOUNT+

اگرچه قرار بود یک سریال اصلی شوتایم باشد، اما دیوید نوینز، مدیر ارشد CBS و رئیس و مدیر اجرایی شبکه Showtime، خبرنگاران را در طی ارائه روز سرمایه‌گذار فوریه 2021 با افزودن این برنامه به فهرست Paramount+، غافلگیر کرد. این حرکت بخشی از تلاشی بود برای تغییر نام این سرویس، که در آن زمان با نام CBS All Access شناخته می‌شد، به عنوان مقصدی فراگیر برای برنامه‌های ViacomCBS.

سریال هیلو

به گفته Nevins سریال هیلو دقیقاً با محتوایی که سرویس استریم قصد دارد برجسته کند، مطابقت دارد. او گفت: «از تمام نگاه‌های اولیه‌ای که دیده‌ایم، کاملاً واضح است که Halo یک سواری هیجان‌انگیز بصری خیره‌کننده است که در داستان سرایی شخصیت محور است. با چنین جذابیت فوق‌العاده‌ای برای همه مخاطبان، متوجه شدیم که Halo این پتانسیل را دارد که به یک نمایش تعیین کننده برای گسترده ترین پلتفرم استریم در ViacomCBS و Paramount+ جدید تبدیل شود.» Showtime همچنان به عنوان تهیه کننده در کنار 343 Industries و Amblin مشغول است.

وضعیت سریال

تولید در بوداپست در پاییز 2019 آغاز شد، اما همه گیری COVID-19 منجر به تاخیر طولانی شد. تولید آن در اواخر سال 2020 از سر گرفته شد و همانطور که توسط تیزر نوامبر 2021 تأیید شد، اکنون برای اولین بار در 24 مارس 2022 تنظیم شده است.

سریال هیلو

نظر شما در مورد این سریال چیست؟ آیا موفق خواهد شد تا تجربه خوبی رقم بزند؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته هرآنچه که از سریال هیلو می‌دانیم اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

داستان کامل سری هورایزن

در این مقاله قصد داریم تا به داستان بسیار زیبای سری هورایزن بپردازیم و ایلوی را در ماجراجویی‌هایش در دنیای پساآخرالزمانی دنبال کنیم.

هورایزن زیرو داون یک بازی ویدئویی در سبک نقش‌آفرینی اکشن و جهان‌باز است که توسط شرکت گوریلا گیمز توسعه یافته و به‌وسیلهٔ سونی اینتراکتیو انترتینمنت در فوریه و مارس ۲۰۱۷ برای کنسول پلی‌استیشن ۴ منتشر شده‌است. در ۱۰ مارس ۲۰۲۰ نسخه مایکروسافت ویندوز بازی برای تابستان همان سال تأیید شد، و در تاریخ ۷ اوت ۲۰۲۰ در دسترس قرار گرفت.

شخصیت اصلی بازی دختری جوان به نام اِلوی است، یک شکارچی و تیراندازی ماهر که در جهانی پرجنب و جوش که ساکنین آن موجودات مکانیکی مرموزی به‌شمار می‌روند، به کاوش می‌پردازد. این بازی در اولین نسخه از خود توانست مخاطبان بسیار و همچنین نقد‌های بسیار مثبتی کسب کند و حال که زمان عرضه نسخه جدید آن رسیده است شاید بهتر باشد که مروری کامل بر داستانش داسته باشیم.

Faro Automated Solutions

در هورایزن تا میانه قرن 21 انسان‌ها به پیشرفت‌های بسیاری در زمینه‌های مختلف، به ویژه رباتیک، هوش مصنوعی و برنامه‌نویسی رسیده بودند. ساخت هوش‌مصنوعی حقیقی (هوشی مصنوعی که بتواند مانند انسان‌ها تفکر کند، خلاقیت داشته باشد و راه‌حال ارائه دهد) از سال 2044 تحقق یافته بود اما به صورت عمومی در سال 2055 رونمایی شده و تا آن زمان ارتش آمریکا تقریبا به طور کامل اتوماتیک شده بود.

با این که بسیاری از شرکت‌های رباتیک و تجهیزات نظامی تلاش زیادی کردند که بتوانند با ارتش آمریکا قرارداد ببندند، Faro Automated Solutions (FAS) که توسط Ted Faro اداره می‌شد توانست صنعت را به کل در دست خود گرفت.

Faro Automated Solutions توسط تد فارو در سال 2033 تأسیس شد. در سال‌های اولیه فعالیت، این شرکت با خطوط محبوب سرویس‌دهنده‌های شخصی و ربات‌های محافظ موفق بود، اما تحت‌الشعاع غول‌های صنعتی آن زمان مانند جنرال سنتتیک و RECorp قرار گرفت. در طول بحران آب و هوایی دهه 2040، FAS با معرفی ربات‌های سبز و تلاش‌های پاکسازی و سم‌زدایی محیط‌زیست به رهبری دکتر الیزابت سوبک، موفقیت اصلی خود را به دست آورد. تا سال 2049، FAS به طور گسترده‌ای برای حل بحران آب و هوا شناخته شد و با ارزش بازار بیش از 23 تریلیون دلار به ثروتمندترین شرکت جهان هورایزن تبدیل شد.

اما در پایان دهه 2040 در دنیای هورایزن، فارو تصمیم گرفت تمرکز شرکت را از رباتیک سبز به مجتمعی صنعتی- نظامی تغییر دهد. او شعبه دفاع نظامی FAS را افتتاح کرد و عملاً FAS را به یک پیمانکار نظامی تبدیل کرد. اوج موفقیت این شرکت، توسعه خط ربات‌های رزمی Chariot بود که خود تد فارو توسعه آن را نظارت می‌کرد. این ربات‌ها به‌صورت گروهی و شبیه به برخی حشرات عمل می‌کردند. تغییر موضع شرکت باعث شد تا دکتر سوبک FAS را ترک کرده و Miriam Technologies را تأسیس کند. تا سال 2055، FAS  شصت‌و‌یک درصد از سهم بازار پلتفرم‌های نظامی خودکار را کنترل می‌کرد و با 353 کشور، سازمان‌های فرادولتی و نهادهای شرکتی قرارداد داشت.

ربات‌های Chariot

این خط تولید ربات‌ها بودند که شرکت FAS را به موفقیت‌های بسیارش رساندند. دلیل آن نیز تعدادی خصوصیت کلیدی بود که آن‌ها را از دیگرا متفاوت می‌کرد.

  • هوش مصنوعی این ربات‌ها به آ‌ن‌ها اجازه می‌دهد تا ساختارهای خود را درک کنند و خود و دیگران را تعمیر و بازسازی کنند. همچنین قادر بودند تا تکثیر شوند و ربات‌هایی مانند خود تولید کنند.

  • این ربات‌ها می‌توانستند تا در صورت نبود دسترسی منابع سوخت معمول، مواد آلی را به سوخت تبدیل کنند. درواقع این ربات‌ها این توانایی را داشتند تا سوخت خود را از هر بافت و موجود زنده‌ای که اطرافشان بود تامین کنند.
  • ربات‌های Chariot می‌توانند فوراً کنترل هر سخت‌افزار نظامی خودکار دشمن را با هک کردن پردازنده‌هایشان در دست بگیرند.

  • سیستم‌عامل ربات‌ها با استفاده از یک پروتکل رمزگذاری معروف به شکل موج‌های درهم پیچیده با نام Polyphasic از هک ایمن بود. شکستن این پروتکل به قدری دشوار بود که یک ابر رایانه برای شکستن مجموعه کدی که از آن استفاده می‌کرد به 50 سال زمان نیاز داشت. علاوه بر این، همانطور که توسط تد فارو اجباری شده بود، در کدگذاری این سیستم‌عامل هرگونه درگاه پشتی حذف می‌شد و دسترسی از راه دور به برنامه‌نویسی ربات‌ها را غیرممکن می‌کرد.

این ربات‌ها به سه نوع کلی داشتند که در ادامه آن‌ها را معرفی می‌کنیم:

FAS-ACA3 Scarab

این مدل‌ها سریع‌ترین ربات‌های Chariot بودند که می‌توانستند به سرعت در انواع زمین‌ها حرکت کنند. مجهز به یک دم عقرب‌مانند است که می‌توانست برای تعمیر خود، تعمیر واحدهای دیگر و به عنوان یک سلاح تهاجمی استفاده شود.

FAS-FSP5 Khopesh

 

آن‌ها بزرگتر و کندتر از اسکاراب‌ها بودند اما یک اسلحه‌خانه متحرک محسوب می‌شدند که بسیار مقاوم و ویرانگر بودند.

FAS-BOR7 Horus

از نظر اندازه بسیار عظیم بودند به طوری که روی یکی از شاخک‌های آن‌ها می‌توان به راحتی راه رفت. آن‌ها قادر به خزیدن بر فراز کوه‌ها و تکثیرگرهای اصلی اعضای جدید بوده که قادر به تولید اسکاراب‌ها، خوپش‌ها و واحدهای اضافی هوروس بودند. در حالی که به طور کامل قادر به سوخت‌گیری با استفاده از تبدیل بافت‌زنده‌اند، روش عملیاتی استاندارد شامل واحدهای Khopesh و Scarab بود که زیست‌توده را برای Horuses تامین می‌کردند. در جنگ، اندازه آن‌ها باعث می‌شد که با شاخک‌های مته‌مانند خود به استحکامات نفوذ کنند.

طاعون فارو

تد فارو: اگر FAS به یک قرن‌ونیم محتوای علمی تخیلی توجه می‌کرد از آنچه در ادامه اتفاق افتاد جلوگیری می‌شد.

در اکتبر 2064 در جهان هورایزن یکی از گروه‌های Chariot با باگ و گلیچ مواجه و از کنترل خارج شد. نتایج این اتفاق به صورت فوری پیدا نبود و تد فارو برای روابط بین‌المللی خود سعی کرد تا این موضوع را پنهان کند. این شروع اتفاقاتی بود که به طاعون فارو معروف شد.

بدون وجود کنترل و درگاه پشتی برای ورود،‌ راهی برای ورود به سیستم ربات‌ها و بازپس‌گیری آن‌ها وجود نداشت. این گروه Chariot تا حدی دارای خودآگاهی شده و تنها یک هدف که بقا و تکثیر بود را پیدا کرده بودند.

آن‌ها در حال از بین بردن تمام بافت‌های زنده و تبدیل آن به سوخت بودند و به سرعت تکثیر می‌شدند. پس از یک ماه تد با دکتر الیزابت سوبک تماس گرفت به این امید که بتواند جلوی ارتش ربات‌ها را بگیرد. الیزابت پس از بررسی‌هایش وحشت‌زده و متوجه شد که این طاعون همین اکنون نیز شرایط وخیمی پیدا کرده است و نمی‌توان جلویش را گرفت. نه تنها انسان‌ها بلکه تمام حیات بر روی زمین از بین خواهد رفت.

الیزابت یافته‌های خود را نزد دولت آمریکا برد و آن‌ها را با حد وخیم بودن شرایط رو‌به‌رو کرد. این ارتش از تمام سلاح‌های مکانیزه یا غیر مکانیزه در دست انسان‌ها پیشرفته‌تر بود. حتی با تغییر رویکرد FAS و ساخت سلاح‌ها جدید برای مقابله با آن‌ها نمی‌تواند چندصد Horus در سراسر زمین برای مقابله و نابودی ارتش‌های انسان کافی بود.

با این حال بزرگ‌ترین آسیب از سمت این ربات‌ها از طریق تبدیل کننده زیست‌بوم به سوخت وارد می‌شد که به تکثیر آن‌ها سرعت بسیاری می‌بخشید. این روش دیگر در شرایط اضطراری استفاده نمی‌شد و به رویکرد اصلی این ربات‌ها تبدیل شده بود.

راهی برای مقابله با آن‌ها وجود نداشت. خاموش کردن آن‌ها به اجبار و از طریق هک حتی با استفاده از تمام ابرکامپیوتر‌های جهان هورایزن، صد‌ها سال زمان می‌برد. روزی که تمام حیات و زیست‌بوم بر روی سیاره زمین از بین می‌رفت که روز صفر نامگذاری شده بود تا 16 ماه دیگر فرا می‌رسید.

بنا کردن جوامعی در اعماق اقیانوس یا ایستگاه‌های فضایی نیز ممکن نبود چرا که این ربات‌ها به اقیانوس نیز دسترسی داشته و حتی اگر ایستگاه‌های فضایی را مورد هدف قرار نمی‌دادند، منابع کافی برای سالیان وجود نداشت.

با این حال سفینه ادیسی که یک کلونی بزرگ از انسان‌ها بود لانچ شد اما بعده‌ها گزارش نابودی آن طی یک حادثه هنگام خروج از منظومه شمسی گزارش شد. تنها امید بشریت پروژه سحر صفر (Project Zero Dawn) بود. پروژه‌ای فوق سری که توسط دکتر سوبک رهبری، توسط FAS حمایت مالی و توسط دولت‌های جهان هورایزن پشتیبانی می‌شد. همین‌طور که این پروژه در حال انجام بود یک ارتش جهانی و تمام سیاره‌ای برای مقابله با این ربات‌ها به وجود آمد که عملیات پیروزی پایدار نام داشت.

این عملیات نه تنها تمام ارتش‌های دولت‌های جهان هورایزن، بلکه شهروندان نیز دعوت نمود که سلاح به دست بگیرند و با ربات‌ها مبارزه کنند. با این حال هدف این عملیات هرگز شکست دادن ربات‌ها نبود و تنها قرار بود پیروزی آن‌ها را به تاخیر بیاندازد تا زمانی که Zero Dawn که گفته شده بود یه ابر‌سلاح برای نجات همگان است کامل شود.

پروژه Zero Dawn

این پروژه در هورایزن برای ساخت یک ابرسلاح نبوده و قرار هم نبود که کسی را نجات دهد. این دروغ توسط دولت‌ها به مردم گفته شد تا تسلیم نشوند و به مبارزه با ربات‌ها ادامه دهند. این پروژه اما امیدی برای آینده بود.

هدف این پروژه ساخت یک سیستم تمام هوشمند به رهبری هوش مصنوعی به نام گایا بود که وظیفه داشت تا طی صدها سال شرایط زمین را برای زندگی، باری دیگر مهیا سازد و دوباره آن را به وجود آورد. باهوش‌ترین افراد از سراسر جهان هورایزن گردآوری شدند تا این ابرپروژه را تکمیل سازند. رهبران هر بخش با نام آلفا و زیردستان آن‌ها با بتا و گاما شناخته می‌شدند.

GAIA هوش مصنوعی قدرتمندی بود که الیزابت سوبک و بقیه اعضای تیمش برای Project Zero Dawn ایجاد کردند. علیرغم اینکه GAIA یک موجودیت مجازی بود، نقش مهمی در هورایزن ایفا کرد و اساساً زندگی را از طریق یک سیستم پیچیده زمین‌سازی به‌وجود آورد. برای انجام این کار، GAIA از 9 عملکرد فرعی استفاده کرد که هر یک نقش کلیدی در بذرکاری مجدد زمین داشتند.

اگرچه سیستم‌های هوش مصنوعی در حین ایجاد مجزا نبودند، اما عملکردهای فرعی GAIA برنامه‌هایی پیچیده‌ بوده که توسط برخی از باهوش‌ترین شخصیت‌های هورایزن شکل گرفته بودند. به این ترتیب، GAIA می‌تواند برای کمک به بازسازی زیست‌کره به این برنامه‌های فرعی تکیه کند. همچنین طراحی و ساخت تمام این سازه‌ها و بخش‌ها در زمان باقی ممکن نبود و قرار بود تا گایا و دیگر بخش‌هایش ساخت آن‌ها را تمام کنند. در ادامه به معرفی این بخش‌ها خواهیم پرداخت.

MINERVA

MINERVA زیرمجموعه‌ای بود که وظیفه شکستن کدهای غیرفعال‌سازی را داشت تا GAIA می‌توانست از آن‌ها برای مهار طاعون فارو استفاده کند. این نام از الهه رومی که حامی جنگ استراتژیک و خرد بود گرفته شده است. توسعه‌دهنده اصلی یا آلفایی که وظیفه طراحی MINERVA را داشت Ayomide Okilo، یک کاپیتان نظامی ماهر در رمزگشایی بود. اگرچه شواهد قطعی در این مورد وجود ندارد، اما در اطلاعات موجود در Zero Dawn Facility به او اشاره شده است.

پس از روز صفر، MINERVA شروع به رمزگشایی کدهای غیرفعال‌سازی ماشین‌های Chariot کرد. به گفته سوبک، با توجه به پیچیدگی شدید پروتکل‌های امنیتی ربات‌ها، تکمیل این فرآیند احتمالاً نیم قرن طول می‌کشید. هنگامی که MINERVA کدهای غیرفعال را نهایی کرد، سیستم برج‌های انتقال را در روی سطح زمین ساخت و کدها را برای متوقف کردن طاعون فارو پخش کرد. سایر برنامه‌های فرعی GAIA تا زمانی که با طاعون فارو مقابله نمی‌شد، نمی توانستند کار کنند، که یعنی نقش MINERVA بسیار مهم بود.

HEPHAESTUS

HEPHAESTUS  زیربرنامه‌ای با مسئولیت ساخت ربات‌هایی بود که هدف پروژه Zero Dawn را تحقق می‌بخشیدند. این نام از خدای یونانی آهنگرها و فلزکاری گرفته شده است. آلفای مسئول ایجاد HEPHAESTUS، Margo Shĕn، کارمند سابق FAS و کارشناس میدانی در رباتیک بود. او همچنین احتمالاً جوانترین آلفا با حدود 30 سال سن است.

هورایزن

کار اصلی HEPHAESTUS ایجاد ماشین آلات، پیرو دستورالعمل‌های GAIA بود. این شامل دکل‌های انتقال اطلاعات مورد نیاز MINERVA می‌شود. همچنین برای سایر ماشین‌های پیچیده‌تر، HEPHAESTUS چندین تأسیسات زیرزمینی به نام Cauldron ایجاد کرد. این سازه‌ها به طور خاص برای ساخت ربات‌های زمین‌ساز GAIA ساخته شده‌اند که در ادامه زیست‌کره را پاکسازی و بازسازی می‌کنند. طراحی این ماشین‌ها به کمک GAIA، AETHER و POSEIDON انجام می‌شوند.

AETHER  و  POSEIDON

AETHER  و POSEIDON دو برنامه فرعی هستند که به ترتیب وظیفه تصفیه هوا و آب را بر عهده دارند. AETHER از روی خدای دیگر یونانی که آسمان روشن را به تصویر می‌کشد نامگذاری شده، در حالی که POSEIDON از خدای یونانی دریا گرفته شده است. آلفاهای اختصاص داده شده به آن‌ها ناشناخته‌اند زیرا Aloy هرگز با هیچ اطلاعاتی روبه‌رو نمی‌شود که نام آن‌ها را ذکر کند.

پس از قرن‌ها ویرانی ناشی از طاعون فارو، AETHER و POSEIDON دوباره هوا و آب را تصفیه کردند تا زندگی دوباره شکوفا شود. بر اساس وقایع Horizon Zero Dawn، به نظر می‌رسد که این توابع فرعی در میان 9 مورد موفق‌ترین بوده‌اند، زیرا زمین بار دیگر هوا و آب تمیز دارد. در ارائه Sobeck در Project Zero Dawn، همچنین مشخص شد که Snapmaws و Stormbirds که دو نوع از ربات‌ها هستند در فرآیند سم‌زدایی نقش داشته‌اند.

ARTEMIS و DEMETER

ARTEMIS و DEMETER نیز زیرمجموعه‌هایی هستند که برای پر کردن مجدد زمین با حیات گیاهی و حیوانی پس از آن که محیط زیست بتواند آن‌ها را حفظ کند ساخته شده‌اند. نام آرتمیس از نام الهه یونانی حیوانات وحشی و شکار گرفته شده است. همچنین DEMETER به نام الهه یونانی کشاورزی نامگذاری شده است. ARTEMIS توسط چارلز رونسون، متخصص در اکولوژی اداره می‌شد. اطلاعات بسیار کمتری در مورد آلفای DEMETER وجود دارد، با این حال، تنها اشاره به او در دفتر خاطرات سوبک است. نام او نائوتو است و میل زیادی به شعر دارد.

هورایزن

هنگامی که زمین پاک‌سازی شد، ARTEMIS و DEMETER از ذخایر بذر و زیگوت‌های حیوانی نگهداری شده در سرما برای احیای حیات در زمین استفاده کردند. ARTEMIS با انتشار آنچه که رونسون از آن به عنوان “جانداران پیشگام” یاد کرد، میکروارگانیسم‌ها، حشرات، و سایر حیوانات نسبتا کوچک و معمولی شروع کرد. به نظر نمی‌رسد DEMETER محدودیت‌های مشابهی داشته باشد، زیرا جهان هورایزن در بافت گیاهی بسیار متنوع‌تر به نظر می‌رسد.

ELEUTHIA

ELEUTHIA زیربرنامه‌ای بود که مسئول تولید نسل جدیدی از انسان‌ها محسوب می‌شود. این نام از الهه یونانی زایمان گرفته شده است. آلفایی که به ایجاد آن اختصاص داده شد، پاتریک بروچارد-کلین بود، که یکی از نویسندگان توافقنامه رالی در سال 2048 بود، توافقی خیالی در مورد مهندسی ژنتیک انسان. در معرفی بروشارد-کلاین از ELEUTHIA، او تأکید می‌کند که وظیفه آن‌ها اصلاح ژنوم انسان نیست، بلکه حفظ آن است.

با پاکسازی زمین و بار دیگر پر شدن آن از حیات، ELEUTHIA از تأسیسات Cradle که در آن زیگوت‌های یخ‌زده نگهداری می‌شد، استفاده کرد. ELEUTHIA این زیگوت‌های انسانی را با استفاده از رحم مصنوعی و همچنین کمک سرویس‌دهنده‌های رباتی که می‌توانند از کودکان در مراحل اولیه رشد مراقبت کنند، پرورش داد. هنگامی که انسان های جدید به اندازه کافی رشد کردند، GAIA با کمک آپولو شروع به آموزش دنیای خارج هورایزن به آن‌ها می‌کند. با این حال، این بخش هرگز اتفاق نمی‌افتد.

APOLLO

APOLLO برنامه‌ای فرعی بود که وظیفه داشت دانش دنیای قدیم را حفظ کند و سپس آن را به نسل تازه متولد شده ELEUTHIA منتقل کند. این نام از خدای یونانی خورشید و حامی حقیقت گرفته شده است. آلفای مسئول جمع‌آوری آرشیو آپولو، ثمینا عباجی، مدیر سابق مؤسسه بین‌المللی جمع‌آوری خاطره واقع در تهران و متخصص میراث فرهنگی بود.

هورایزن

هنگامی که زندگی انسان در گهواره‌های ELEUTHIA شروع به شکوفایی کرد، وظیفه آپولو این است که دانش نسل‌های گذشته را به آن‌ها منتقل کند. به گفته عباجی، این اطلاعات به شکل بازی‌ ارائه می‌شوند و هرچه انسان‌ها بیشتر یاد بگیرند، بیشتر می‌توانند در آرشیو آپولو پیشرفت کنند. در ادامه خواهیم پرداخت که چرا آپولو نتوانسته است تا وظیفه خود را به ثمر برساند.

HADES

در نهایت، HADES زیرمجموعه‌ای است که به عنوان پروتکل ایمن انقراض GAIA کار می‌کند.HADES  که به نام خدای یونانی جهان مردگان نامگذاری شده بود، توسط تراویس تیت رهبری می‌شد. اگرچه اطلاعات زیادی در زمینه سابقه حرفه‌ای او وجود ندارد، اما تیت با FBI ارتباط داشت و احتمالاً یک متخصص فناوری بود. به نظر می‌رسد او قبل از طاعون فارو نیز با سوبک ارتباط داشته است.

هورایزن

به بیان ساده، وظیفه HADES این بود که تمام کارهایی را که GAIA و بقیه توابع زیرمجموعه انجام می‌دادند را در صورت نیاز معکوس کند. بنابراین، تنها زمانی مورد نیاز است که GAIA تصمیم بگیرد نیاز به شروع دوباره وجود دارد. ساخت این زیرمجموعه به خواست خود گایا انجام شد چراکه احساس می‌کرد ممکن است آمادگی کامل را نداشته باشد و در صورت ایجاد خطا راه بازگشتی وجود داشته باشد.

پایان پروژه

درنهایت با فدا شدن تقریبا تمام بشریت پروژه به اتمام رسید. بدون آن‌ها انقراض خیلی زود‌تر فرامی‌رسید. پس اتمام کلیات پروژه به بتا و گاما این فرصت داده شد تا در یک پناه‌گاه که برای یک قرن منابع داشت زندگی کنند. بسیاری تصمیم به خودکشی گرفتند اما برخی این در آن زندگی خود را گذراندند.

آلفا‌ها اما برای اتمام پروژه داخل مقر گایا باقی ماندند و در نهایت نیز جزئیات آن را تکمیل نمودند. در این مدت سوبک برای آخرین بار فداکاری و نوع‌دوستی خود را نشان داد و جان خود را فدای همنوعان خود، آلفاها و Zero Dawn کرد.

مدتی پس از مهروموم شدن GAIA Prime، تیم، کار بر روی GAIA و عملکردهای تابع آن را تکمیل کرد. با این حال، مدت کوتاهی پس از آن، یکی از مهروموم‌های مقر GAIA دچار مشکل شد و ورودی آن از حداکثر درز 2 میلی‌متری لازم برای جلوگیری از نشت انرژی قابل تشخیص بیشتر باز ماند. در صورت شناسایی، طاعون فارو به تأسیسات حمله کرده و آن‌ها را نابود می‌کردند و هرگونه شانسی برای برقراری مجدد حیات در سیاره را از بین می‌برد. با این حال، مهر و موم را فقط می‌توان به صورت دستی از خارج از مرکز تعمیر کرد و هرکسی که به بیرون می‌رفت برای همیشه از آن خارج می‌شد.

هورایزن

در حالی که آلفاها بر سر اینکه چه کسی برود بحث می‌کردند، سوبک لباس محیطی مهروموم شده و مستقلی را که اکنون برای زنده ماندن در فضای باز ضروری بود، پوشید و پایگاه را مهروموم کرد. هنگامی که او از طریق هولوگرام با آلفاها تماس گرفت تا به آن‌ها اطلاع دهد، آن‌ها از او درخواست کردند که به آنها اجازه دهد راهی برای بازگرداندن او به داخل پیدا کنند. به دلیل نزدیکی ارتش ربات‌ها، او نپذیرفت و برای آن‌ها و Zero Dawn بیشتر از زندگی خود ارزش قائل شد. او از آن‌ها خواست که مراقب یکدیگر باشند و این که می‌خواهد به خانه برود. با خداحافظی آن‌ها، او به تماس پایان داد.

حال که Zero Dawn حفاظت شده بود، Sobeck همان کاری که به آلفاها گفته بود انجام داد. او با رسیدن به بقایای خانه دوران کودکی‌اش، روی نیمکتی نشست و مدتی بعد به آرامی جان خود را از دست داد، احتمالاً زمانی که عملکردهای لباس مخصوصش در نهایت از کار افتاد.

پس از آن که آلفا کار‌های نهایی را تمام کردند ناگهان با مشکلی جدید و جدی‌تر مواجه شدند. آپولو از کار افتاده بود. همگی وارد اتاق جلسه شدند تا شرایط را بررسی کنند. در این هنگام تد فارو که خود یک آلفا بود با آن‌ها تماس گرفت. تد به آن‌ها گفت که درواقع او بوده است که ماهواره آپولو را از مدار خارج کرده است.

هورایزن

او گفت که دانش درواقع طاعون است و نباید آن‌ها را به نسل بعد منتقل کرد تا بلکه آن‌ها اشتباهاتشان را تکرار نکنند. در حالی که آلفا‌ها بر سر او فریاد می‌زدند فارو تمام هوای داخل اتاق را تخلیه کرد و همه آن‌ها را به قتل رساند تا نتوانند آپولو را بازگردانند. یکی از دلایل دیگر این کارش آن بود که نمی‌خواست آیندگان او را به عنوان مقصر تمام اتفاقاتی که افتاد بشناسند.

آغاز تازه در جهان هورایزن

در دنیای هورایزن Minerva، هوش مصنوعی که روی کدی برای خاموش کردن ربات‌ها کار می‌کند، سرانجام پس از 50 سال رمزگشایی آن را شکست. کد از برج های بزرگ پخش می‌شود و ربات‌ها غیرفعال می‌شوند. پس از این، هوش مصنوعی‌های همکار صد‌ها سال طول می‌کشد تا دوباره سیاره را قابل سکونت کنند و آن را با گیاهان و جانوران دوباره پر کنند.

سپس فرآیند بازآفرینی انسان‌ها با هوش مصنوعی Eleuthia آغاز می‌شود که نوزادان کاملاً جدیدی را تولید می‌کند که توسط دستگاه‌های خودکار مجهز به تغذیه و پرورش بزرگ می‌شوند. این ماشین‌ها تا حدی که می‌توانند به بچه‌ها آموزش می‌دهند، اما با از بین رفتن آرشیو آپولو از تمام دانش بشری، این دسته از انسان‌ها تقریباً بدون هیچ دانشی بزرگ می‌شوند. در نهایت، انسان‌ها در دوران نوجوانی مواد غذایی خود را تمام می‌کنند و هوش مصنوعی آن‌ها را مجبور می‌کند تا به دنیای گسترده‌تر بروند و خودشان را تامین کنند.

این افراد هیچ گونه آگاهی از گذشته بشریت ندارند و بنابراین به دنیای گسترده‌تر هورایزن می‌روند و باید دریابند که چگونه زنده بمانند. خوشبختانه، آن‌ها یاد می‌گیرند که شکار کنند و لباس‌های اولیه را تهیه کنند. در نهایت به قبایل مختلف تقسیم می‌شوند.

در سال 3020 در جهان هورایزن، گایا یک سیگنال مرموز دریافت می‌کند که اساساً کنترل هوش مصنوعی‌هایی را که زیر نظر او خدمت می‌کنند – آپولو، پوزیدون، و بقیه را از او سلب می‌کند. این شامل هیدیس که برنامه ریزی شده است تا اساساً همه موجودات زنده را نابود کند و در صورت نیاز، Zero Dawn را دوباره شروع کند. همه 9 هوش مصنوعی اکنون آزاد و دارای احساسات هستند و همه چیز به سرعت پیچیده می‌شود.

هیدیس برای پیشبرد هدف خود و از بین بردن حیات روی زمین، می‌خواهد برنامه‌های زمین‌سازی را کنترل کند تا همه چیز را از بین ببرد. با این حال گایا ایده‌های دیگری دارد و در عوض تأسیسات Zero Dawn را منفجر می‌کند و خود و هر فناوری بالقوه خطرناکی را قربانی می‌کند تا هیدیس نتواند از آن‌ها استفاده کند. با این حال هیدیس از این انفجار جان سالم به در می‌برد.

ایلوی

داستان هورایزن را با نورا ادامه می‌دهیم. قبیله نورا، قبیله‌ای است که برای خانواده و وفاداری بیش از هر چیز ارزش قائل است و بر پایه چیزی ساخته شده است که آن‌ها آن را مادر مطلق می‌نامند. مادر مطلق در واقع درب مهر‌و‌موم شده یکی از پایگاه‌های Zero Dawn است. مکانی که نژاد جدید انسان‌ها در آن ایجاد شده‌اند. با این حال، نوراها هیچ یک از این‌ها را نمی‌دانند. آن‌ها فقط آن را به عنوان یک الهه می‌پرستند.

هورایزن

آن‌ها نمی‌دانند که گایا – قبل از اینکه خودش را قربانی کند – آخرین نقشه‌‌اش را برای نجات زندگی روی زمین از هیدیس اجرا می‌کند. او به هوش‌مصنوعی گهواره دستور می‌دهد تا الیزابت سوبک را شبیه‌سازی کند. از نظر تئوری، این کلون یک فرد باهوش برای کشف مسائل و همچنین قادر به دسترسی به تمام پایگاه‌های قدیمی Zero Dawn است، زیرا DNA او با دی‌ان‌ای این دانشمند مطابقت دارد. کلون متولد می‌شود و نوزاد تازه متولد شده بیرون دربی که نورا‌ها پرستش می‌کنند قرار می‌گیرد.

هورایزن

نورا‌ها این کودک را پیدا می‌کنند و تصمیم می گیرند که “راست” را مسئول بزرگ کردن او کنند و او را از محدوده قبیله خارج کند چراکه باور دارند او نفرین شده است. راست برای قبیله نورا به عنوان تبعیدی شناخته می‌شود. همچنین رهبران نورا به هیچ کس دلیل تبعید ایلوی را نمی‌گویند، حتی به راست.

هورایزن

ایلوی در دوران کودکی فقط می‌توانست با راست هم صحبت شود زیر هیچ کس نمی‌توانست با تبعید شده‌ها صحبت کند. یک روز ایلوی به صورت تصادفی داخل یکی از پناهگاه‌های انسان‌های کهن می‌افتدو آنجا ایلوی یک گجت کوچک به نام فوکوس را پیدا می‌کند. این وسیله به او اجازه می‌دهد تا تحلیل خوبی از اجسام دور و برش را ببیند. همچنین بتواند با ابزار انسان‌های کهن ارتباط برقرار کند.

ایلوی بعده‌ها از بدرفتاری مردم به تنگ می‌آید و از راست می‌پرسد که چرا تبعید شده است و چگونه می‌تواند حقیقت را بفهمد. پس از اصرار‌های فراوان راست به او می‌گوید که یک مسابقه سالانه در قبیله نورا وجود دارد که رهبران به برنده آن هرچه تقاضا کند می‌دهند.

ایلوی تصمیم می‌گیرد در این مسابقه شرکت کند و از آن پس زندگی خود را صرف آموزش و تمرین با راست می‌کند. سال‌ها بعد ایلوی بالغ برای اولین بار وارد شهر و همچنین مسابقه می‌شود. در شهر او فردی را می‌بیند که از فوکوس استفاده می‌کند اما قبل از آن که بتواند با او صحبت کند فرار می‌کند. در شهر ایلوی همچنین با ارند آشنا می‌شود. ارند از طرف قبیله کارجا که حال رهبری جدید داشت برای صلح آمده بود. ابتدا اما باید قبیله‌های مهم هورایزن رو بشناسیم.

قبایل هورایزن

Carja: مسلماً به عنوان بزرگ‌ترین، توسعه‌یافته‌ترین و پیشرفته‌ترین قبیله در جهان هورایزن شناخته شده، کارجاها برای قرن‌ها بر قبایل همسایه خود تسلط داشته‌اند. پس از یک بحران اما آن‌ها درگیر یک جنگ داخلی بر سر تاج‌وتخت شدند. این درگیری میان شاه ظالم و بی‌رحم آن دوران یعنی Jiran با فرزند خود یعنی Avad بود. در نهایت با پیروزی اواد راه و روش این قبیله تغییر کرد و از غارتگر‌ها به حامیان صلح تبدیل شدند.

Shadow Carja: یک قبیله انشعابی در Horizon Zero Dawn بودند. Shadow Carja متشکل از Carja‌هایی بود که با تمام وجود از جنگ جیران علیه سایر قبایل در منطقه تحت کنترل Shadow Carja حمایت می‌کردند. پس از اینکه آواد تاج و تخت را در دست گرفت و به خشونت پایان داد، این حامیان جیران از کارجا جدا شدند و نام خود را به Carja در سایه تغییر دادند.

Oseram: آن‌ها به فلزکاران و صنعتگران عالی و به همین ترتیب، فولاد و سلاح‌های قدرتمند خود شناخته شده‌اند. آن‌ها در مقایسه با سایر قبایل شناخته شده از نظر فناوری پیشرفته‌تر هستند. پس از به تخت نشستن اواد، این قبیله وفاداری خود را به کارجا اعلام نمود.

Eclipse: یک فرقه نظامی مخفی در خدمت به هوش مصنوعی سرکش، HADES است. اعضای آن معتقد بودند HADES شیطان ماوراء طبیعی مذهب Carja است که به عنوان سایه مدفون شناخته می‌شود. این یک فریب عمدی توسط HADES بود. HADES از Eclipse برای فعال کردن مجدد طاعون فارو استفاده کرد تا تمام زندگی را از بین ببرد. درواقع هیدیس که از انفجار گایا‌پرایم جان سالم به در برده بود بعده‌ها این گروه را فریب داد و در عوض کمک به آن‌ها تجهیزات نظامی بسیاری داد.

سپس ایلوی وارد مسابقات شد و در نهایت توانست که برنده شود. قبل از این که مدال خود را دریافت کند به آن‌ها توسط کروه Eclipse حمله می‌شود. آن‌ها برای به قتل رساندن ایلوی آمده بودند زیرا هیدیس از طریق فوکوس آن فرد غریبه، متوجه شده بود که ایلوی یک تهدید محسوب می‌شود چراکه DNA الیزابت سوبک را دارد.

هورایزن

پس از مبارزه با افراد این گروه بسیاری جان خود را از دست می‌دهند. راست نیز در لحظات آخر برای نجات ایلوی جان خود را از دست می‌دهد. زمانی که ایلوی به هوش می‌آید خود را داخل یک غار پیدا می‌کند. رهبران نورا راز تولد او را تا جایی که می‌دانند می‌گویند، این موضوع که روزی ایلوی را در کنار درگاه مقدسی که می‌پرستند پیدا می‌کنند.

هورایزن

ایلوی سپس راهی سفر می‌شود تا دلیل حمله Eclipse را متوجه شود. در راه او با افراد بسیاری آشنا و دوست می‌شود. او باری دیگر با ارند در شهر مریدین که برای کارجا است روبه‌رو می‌شود. ارند به او در یافتن آن فرد غریبه کمک می‌کند.

هورایزن

ایلوی رد Eclipse را دنبال می‌کند و در راه حقایق بسیاری را در مورد انسان‌های کهن و همچنین هیدیس متوجه می‌شود. در مسیر او با Sylens آشنا می‌شود. سایلنس غریبه‌ای بوده که با فوکوس ایلوی تماس گرفت و به او پیشنهاد کمک داد. در ادامه ایلوی در تمامی قدم‌هایش با سایلنس در تماس بود.

هورایزن

ایلوی به گشت‌و‌گذار و تحقیقات خود در سرزمین‌های ناشناخته ادامه می‌دهد و داستان طاعون فارو، پروژه Zero Dawn و داستان تولد خود آشنا می‌شود. او می‌فهمد که ربات‌هایی که تاکنون با آن‌ها می‌جنگید درواقع برای پاکسازی زمین به وجود آمده‌اند و از زمانی که گایا از بین رفت از کنترل خارج شدند، دقیقا از زمان تولد او. و چون از زمان تولد او ربات‌ها به انسان‌ها حمله می‌کردند قبیله‌اش او را نفرین شده خواند. در نهایت آخرین راز بازی در مورد ساینس نیز توسط خود او برملا می‌شود.

هورایزن

سایلنس می‌گوید که او یک فوکوس به شدت آسیب دیده را در یک خرابه باستانی کشف کرد. پس از گذراندن هفته‌ها برای تعمیر آن، Sylens سیگنال ضعیفی را تشخیص داد. او که کنجکاو بود، سیگنال را دنبال کرد و به جنگل‌های جواهر رفت، جایی که یک تیتان مدفون و متلاشی شده حاوی AI HADES فاسد را پیدا کرد.

سیلنس HADES را تا حدی تعمیر کرد که بتواند صحبت کند، و بنابراین قراردادی بین آن‌ها منعقد شد: سیلنس در خدمت HADES قرار می‌گیرد و هر آنچه را که در مورد دنیای جدید هورایزن می‌داند به او می‌آموزد و در عوض، سایلنس در مورد بسیاری از رشته‌های دانشگاهی، از جمله فیزیک، حساب دیفرانسیل و انتگرال، و علوم کامپیوتر از هیدیس یاد می‌گیرد.

جنگ داخلی آزادسازی Carja یک فرصت خوشایند برای Sylens بود. او ملاقاتی با کشیش اعظم باهاواس و کسترل هلیس، رهبران Shadow Carja ترتیب داد. سایلنس با معرفی HADES به عنوان سایه مدفون کارجا، Shadow Carja را گمراه کرد تا Eclipse را ایجاد کند، فرقه‌ای برای خدمت به HADES و پس گرفتن مریدین، شهر قبیله کارجا. به دستور HADES، Sylens ده‌ها فوکوس را برای ارتش Eclipse پیدا و تعمیر کرد و شروع به ایجاد یک شبکه Focus کرد.

با این که سایلنس هیچ‌گاه به هیدیس اعتماد نکرد، هیچ‌گاه نیز اعمال او را زیر سوال نبرد. این وضعیت اما تا جایی ادامه پیدا کرد که هیدیس شروع به فعال کردن دوباره ربات‌های فارو کرد. از آن زمان سایلنس از گروهی که خود به وجود آورده بود جدا شد و سعی در پیدا کردن راهی برای شکست آن داشت.

هورایزن

سپس ایلوی در گایاپرایم وسیله لازم برای از کار انداختن هیدیس را پیدا کرد و همچنین متوجه شد که او به دنبال مریدین نیست و درواقع برج آنتن داخل آن را می‌خواهد تا سیگنال لازم برای فعال کردن تمام ربات‌های سراسر زمین را ارسال کند.

هورایزن

ایلوی دوستانش در مریدین را آگاه می‌کنند و نبردی بزرگ بین ارتش هیدیس و کارجا در می‌گیرد. در نهایت نیز قبل از این که هیدیس سیگنال خود را ارسال کند ایلوی جلوی او را می‌گیرد. در آخر اما می‌بینیم که هیدیس از جسم فیزیکی خود جدا شده و فرار می‌کند و در نهایت وارد دستگاهی در دستان سالنس می‌شود. سایلنس نیز به او می‌گوید که چیزهای بسیار بیشتری برای یادگیری وجود دارد و به سمت یک Horus عظیم در کوه‌ها می‌رود.

هورایزن

نظر شما در مورد داستان هورایزن چیست؟ آیا قصد تجربه نسخه بعدی آن را دارید؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته داستان کامل سری هورایزن اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

هرآنچه از هدست PSVR 2 می‌دانیم

در این مقاله قصد داریم تا هر اطلاعاتی که از هدست واقعیت مجازی سونی و پلی‌استیشن یعنی PSVR 2 در دست داریم را بررسی و مرور کنیم.

شرکت سونی در سال‌های اخیر با عرضه پلی‌استیشن وی‌آر توانست تا سهم بزرگی در بازار واقعیت مجازی را به دست آورد. چه از لحاظ فروش سخت‌افزاری و چه توسعه بازی و نرم‌افزار، سونی در این سال‌ها توانست فروش خوبی را تجربه کند، مخصوصا که سخت‌افزار پشتیبان این هدست یعنی پلی‌استیشن 4 خود فروش بسیار خوبی داشته و افراد زیادی از قبل پیش نیاز آن را در دست داشتند.

حال با گذشت 6 سال از عرضه این هدست سونی تصمیم گرفته است تا در کنار نسل جدید کنسول‌های خود یعنی PS5، هدست جدید خود را نیز تحت عنوان پلی‌استیشن وی‌آر 2 به خانواده آن اضافه نماید. این کمپانی سعی کرده است تا دلایل زیادی را به مخاطبان جدید خود و همچنین مخاطبانی که نسخه قبلی این هدست را از پیش خریداری کرده‌اند، برای خرید نسخه جدید آن در اختیار کاربرانش قرار دهد. تاکنون سونی صحبتی در مورد تاریخ دقیق عرضه هدست PSVR 2 نداشته است. در ادامه به اطلاعاتی که از این هدست و بازی‌هایش در دست داریم را مرور خواهیم کرد تا تصوری دقیق‌تر از آن پیدا کنیم.

کنترلر‌های PSVR 2

  • سونی کنترلر‌های هدست جدید خود را PSVR 2 Sense Controller نام گذاری کرده که درواقع روند نام گذاری دسته‌های PS5 را پیش گرفته است.
  • از ظاهرا این کنترلرها سال گذشته رونمایی شد که می‌توان تغییرات کاملی را در طراحی آن مشاهده نمود. مانند بسیاری از وی‌آرهای بازار، سونی نیز دسته‌هایش را با حلقه‌ای که دور دست قرار می‌گیرد ساخته است.

هدست PSVR 2

  • دکمه‌هایی که روی دوال‌سنس یا کنترلر خود PS5 می‌بینیم بر روی این دو کنترلر تقسیم شده و نیمی از آن‌ها روی هر کدام قرار گرفته‌اند.
  • سنس کنترلر‌ها قرار است تا از هپتیک فیدبک استفاده نمایند. این فناوری که در داخل دوال‌سنس نیز به کار رفته است برای القای بسیار بهتر لرزش‌ها کاربرد داشته و استقبال بسیار خوبی نیز از آن بر روی کنترل‌های PS5 شده است.

هدست PSVR 2

  • دیگر خصوصیتی که این کنترلر‌ها از دوال‌سنس به ارث برده‌اند اداپتیو تریگر‌ها هستند. این فناوری در واقع موتوری را در داخل دکمه‌های عقبی دسته قرار می‌دهد تا مثلا زمانی که از یک تیر‌و‌کمان استفاده می‌کنید از خود مقاومت نشان دهد.
  • خصوصیت جذاب و جدیدی که این کنترلر‌ها دارا هستند قابلیت ردیابی انگشت‌ها است. با این قابلیت، دسته‌ها می‌توانند موقعیت انگشت‌های شما را با حسگر مادون‌قرمز تشخیص داده و آن‌ها را داخل بازی پیاده سازی کند. پس در واقع شما قادر خواهید بود تا در بازی اجسام را در دستان خود بگیرید.

هدست PSVR 2

  • این کنترلر‌ها باتری قابل شارژ خواهند داشت که با USB-C قابل شارژ خواهند بود.

هدست PSVR 2

  • هدست جدید پلی‌استیشن برخلاف نسخه قبلی خود، فقط با PS5 سازگار بوده و کنسول نسل قبلی سونی قادر نخواهد بود تا از این هدست استفاده کند.

 

  • PSVR 2 تنها با یک کابل USB-C به کنسول PS5 متصل خواهد شد و مانند نسل قبل نیاز به تعداد بسیار زیادی کابل و تبدیل کننده نخواهد داشت.
  • این هدست از نمایشگر‌هایی با پنل اولد استفاده می‌کند.

  • رزولوشن هر کدام از نمایشگر‌های آن 2000 در 2040 پیکسل بوده که هر کدام برای یک چشم، در مجموع رزولوشن 4K را در اختیار ما خواهند گذاشت که جهشی بزرگ محسوب می‌شود.
  • رفرش‌ریت این نمایشگر‌ها نیز 90 الی 120 هرتز بوده که دست بازی‌ساز‌ها را برای انتخاب بین رزولوشن یا فریم‌ریت باز می‌گذارد.

  • زاویه‌دید این این هدست نیز تا 110 درجه افزایش یافته است که پیشرفت قابل توجهی است.
  • این هدست همچنین صدای سه‌بعدی را ارائه خواهد کرد که مانند آن را در هدست پالس PS5 دیده‌ایم.

هدست PSVR 2

  • PSVR 2 همچنین 4 دوربین اکسترنال بر روی خود دارد تا موقعیت کاربر را بسنجد و دیگر نیازی به دوربین پلی‌استیشن در زیر یا بالای تلویزیون شما نخواهد بود.
  • یکی از قابلیت‌های این هدست که مانند آن را در هیچ مورد مشابهی ندیده‌ایم انتقال لرزش است. به طوری که علاوه بر کنترلر‌ها این هدست نیز در مواقع مختلفی با استفاده از هپتیک فیدبک خواهد لرزید تا حس فراگیر مخاطب از قبل نیز بیشتر شود.
  • فناوری آخر این هدست نیز که بسیار تاثیرگذار است قابلیت ردیابی چشم است. به طور کلی این فناوری برای افزایش و بهبود گرافیک فنی بازی‌ها کاربرد دارد. این حسگر‌ها تشخیص خواهند داد که شما به کجا نگاه می‌کنید تا بتواند بخش‌هایی که به آن‌ها نگاه نمی‌کنید را با کیفیت کمتری خروجی بگیرد و توان اصلی خود را روی سوژه مورد نظر بگذارد. با قدرت زیادی که PS5 دارد این قابلیت کمک خواهد کرد تا پیشرفت چشم‌گیری را در گرافیک بازی‌ها شاهد باشیم.

هدست PSVR 2

  • عرضه PSVR 2 برای سال 2022 برنامه ریزی شده است و با توجه به فناوری‌های گران‌قیمتی که در آن استفاده شده است می‌توان انتظار داشت که با نسخه قبلی خود هم‌قیمت بوده و 400 دلار باشد و یا حتی به اندازه خود PS5 یعنی 500 دلار قیت‌گذاری شود.
  • اولین بازی انحصاری معرفی شده برای این هدست نیز در دنیای بازی هورایزن جریان داشته و Horizon Call of The Mountain نام دارد. در تیزر کوتاهی که از آن دیدیم بازی گرافیک چشم‌نواز خود را به رخ کشید و بسیاری را برای عرضه این هدست و بازی‌هایش هیجان‌زده کرد.

هدست PSVR 2

نظر شما در مورد این هدست چیست؟ آیا به موفقیت نسل قبل خود خواهد رسید؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

 

نوشته هرآنچه از هدست PSVR 2 می‌دانیم اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.

بررسی آپدیت نسل نهم یا نسخه ۱٫۵ سایبرپانک ۲۰۷۷

در این مقاله قصد داریم تا به بررسی آپدیت نسل بعد سایبرپانک یا همان نسخه 1.5 بپردازیم و ببینیم که آیا بالاخره به چیزی که باید تبدیل شده است یا خیر؟

یکی از مطرح‌ترین بازی‌های صنعت که دارای حواشی بسیاری نیز بود، سایبرپانک 2077 بود. سایبرپانک یک معرفی بسیار زود هنگام یعنی در سال 2013 را تجربه کرد که با زمان انتشار آن 7 سال فاصله داشت! این موضوع باعث به تنگ آمدن صبر همه شد تا جایی که وقتی به دلیل شیوع ویروس کرونا روند ساخت بازی با مشکلات فراوانی رو‌به‌رو شد، هیچکس برخورد خوبی با تاخیر خوردن پی‌درپی بازی نداشت. همین تاخیر پی‌درپی از مشکلات آن بود، چراکه به جای یک تاخیر طولانی مدت، استودیو سی‌دی‌پراجکت تاخیر‌های کوتاه‌تر و پشت یکدیگر داشت که بسیار آزار دهنده‌تر بود.

در نهایت با فشار مردم، رسانه‌ها و سهام‌داران استودیو، بازی بسیار زود‌تر از زمانی که آماده بود، عرضه شد و با مشکلات فنی و گرافیکی بسیار زیادی همراه شد تا جایی که بازی قابل تجربه نیز نبود. سایبرپانک که یکی از مورد انتظارترین بازی‌های تاریخ بود،‌ تبدیل به یکی از شکست‌های بزرگ آن شد.

شما همچنین می‌توانید تحلیل دلیل عرضه زودهنگام بازی‌ها را در آی‌تی‌رسان مطالعه کنید.

CD Project Red از زمان عرضه بازی یعنی 10 دسامبر سال 2020 تا کنون در حال کار بر روی بازی بوده و آپدیت‌ها و پچ‌های فراوانی را برای بازی تدارک دیده و عرضه کرده است. با این حال این پچ‌ها همچنان نتوانسته‌اند تا وضعیت سایبرپانک را به حالت مطلوب برسانند. بسیاری اما امید داشتند که این شرایط با انتشار بزرگ‌ترین آپدیت بازی یعنی آپدیت نسل بعد آن تغییر کند. حال که بالاخره این پچ برای کنسول‌ها و همچنین PC منتشر شده است قصد داریم بررسی کنیم که آیا سایبرپانک 2077 به آنچه که باید تبدیل شده است یا خیر؟

بهبود‌ها در عملکرد

بسیاری از پیشرفت‌های سایبرپانک در آپدیت جدید به بهبود‌های عملکردی مربوط می‌شود که غیر از این نیز انتظار نمی‌رفت. این بازی‌ حال بر روی  کنسول‌های نسل نهمی با ری‌تریسینگ قابل تجربه هستند. نکته قابل توجه اما آن است که این نوع از ری‌تریسنگ اضافه شده به نسخه‌های کنسولی بازی،‌ بیشتر مربوط به پردازش سایه‌ها با این روش می‌شود. این نوع را شاید بتوان یکی از ساده‌ترین بخش‌های ری‌تریسینگ محسوب می‌شود و شاید حتی برای بسیاری قابل تشخیص نباشد.

شما همچنین می‌توانید مطلب ری‌تریسینگ چیست و آیا ارزش هزینه اضافه دارد؟ را مطالعه کنید.

بر روی کنسول‌های PS5 و Xbox Series X دو حالت عملکرد تعبیه شده تا از بین آن‌ها انتخاب کنید. حالت ری‌تریسینگ که این نورپردازی را به شکلی که اشاره شد به بازی اضافه می‌کند و با 30 فریم بر ثانیه، رزولوشن 4K داینامیک را در اختیار کاربر قرار می‌دهد و حالت عملکرد که بدون این روش نور‌پردازی، 60 فریم بر ثانیه را در کنار رزولوشن 4K داینامیک عرضه می‌کند. Xbox Series S گزینه‌ای در اختیار شما قرار نمی‌دهد و به صورت پیش‌فرض بدون ری‌تریسینگ و 30 فریم بر ثانیه را در کنار رزولوشن 2K ارائه می‌کند.

سایبرپانک همچنین در آپدیت جدید خود از قابلیت‌های کنترلر دوال‌سنس بهره برده است و از هپتیک‌فیدبک آن برای القای بهتر لرزش‌ها استفاده می‌کند. همچنین از اسپیکر این دسته می‌توانید صداهای مختلفی مانند داخل سر V را بشنوید. در نهایت بازی پیشرفت‌هایی نیز در مورد آپتیمایز و اجرا داشته است و بر روی PC و کنسول‌ها افت فریم‌ کمتر، فریم‌ریت بالاتر و پردازش کلی بهتری را تجربه می‌کند.

بهبود‌ها در شرایط کلی

ایرادات بازی صرفا به عملکرد محدود نمی‌شد و بسیاری از بخش‌های آن ناقص و ناکامل بودند. بسیاری از این نواقص در آپدیت جدید برطرف شده‌اند مانند بهبود حس زندگی در نایت‌سیتی. اوایل بسیاری، از خالی بودن شهر و کمبود NPC در بازی ایراد می‌گرفتند و در کل رفتار عجیب آن‌ها و نبود حس یک شهر زنده آزار دهنده بود. در آپدیت جدید اما این مشکل تا حد زیادی برطرف شده و این حس بد دیگر منتقل نخواهد شد. شهر شلوغ‌تر شده و با این که یک شاهکار در القای حس شهری زنده نیست، دیگر این موضوع یک ایراد نیز محسوب نمی‌شود.

نقشه سایبرپانک نیز در این آپدیت پیشرفت چشمگیری داشته است. از ایرادات دیگر وارده به بازی ناخوانایی نقشه آن و و ناواضحی آیکون‌های روی آن بود. در آپدیت جدید از آیکون‌های متنوع‌تری استفاده شده و در کل نشقه بازی بیشتر قابل خواندن شده است.

آپدیت سایبرپانک

تغییرات گسترده‌ای در حوزه اقتصاد داخل بازی به وجود آمده است. قیمت‌ها و سیستم فروشگاه‌ها دستخوش تغییر شده. قیمت گذاری سلاح‌ها و لباس‌ها بهتر شده و خرید و فروش ابزار حال اهمیت بیشتری پیدا کرده است.

آپدیت سایبرپانک

رانندگی در بازی از دیگر بخش‌های بهبود یافته در بازی است و کنترل ماشین‌ها و هندلینگ موتور‌ها همگی بهتر شده‌اند.

هوش مصنوعی شهروندان و دشمنان نیز بهتر شده است. NPCها دیگر نسبت به شلیک و درگیری بی‌تفاوت نیستند و دشمنان دیگر کارهای احمقانه‌ای انجام نمی‌دهند. البته هنوز جای بهبود در هوش مصنوعی دشمنان وجود دارد اما دیگر موجب خراب شدن تجربه شما نمی‌شود. پلیس‌ها اما همچنان مشکل دارند و برخی از باگ‌ها و رفتار‌های عجیبشان را حفظ کرده‌اند.

بهبود شرایط باگ‌ها

این بازی نیز نه تنها نتوانست تبدیل به یک بازی بدون باگ و مشکل شود بلکه از تعداد بسیار زیادی از آن‌ها برخوردار بود. در آپدیت جدید سایبرپانک نیز تعداد بسیاری از این باگ‌ها برطرف شده‌اند. بسیاری تجربه‌های کوتاه خود را بدون هیچ مشکلی توصیف کرده‌اند.

البته همچنان برخی از مشکلات مانند ورود اجسام به داخل یکدیگر و اسپان شدن پلیس‌ها از جاهای اشتباه برخی از مواقع اتفاق میافتد اما به تعداد و سطحی عادی و معقول برای یک بازی جهان‌باز رسیده‌اند.

آپدیت سایبرپانک

محتوا و قابلیت‌های جدید

تعدادی محتوای ریز و درشت نیز به بازی اضافه شده‌اند. شما اکنون می‌توانید تا در چهار نقطه از شهر آپارتمان خریداری کنید و فعالیت‌های بسیاری بیشتری داخل آن‌ها انجام دهید. بازیکن قادر است تا حال ویژگی‌های ظاهری خود را در آینه خانه تغییر دهد. شما می‌توانید در خانه به آهنگ گوش‌ دادن و گیتار زدن بپردازید.

آپدیت سایبرپانک

همچنین این قابلیت را خواهید داشت تا اسکیل و توانایی‌های خود را تغییر دهید و آن‌ها را با پس گرفتن امتیاز‌های خود آن‌ها را خرج توانایی جدیدی بکنید. در نهایت نیز دو اسلحه جدید به بازی اضافه شده که در کنار ابزار قابل اتصال به سلاح‌هایتان، مجموعه گزینه‌های شما را برای نبرد افزایش دهند.

آپدیت سایبرپانک

آیا بازی آماده تجربه است؟

در آخر باید گفت که بله! اگر از کسانی هستید که بازی را تجربه نکردید تا آماده شود، میان راه رهایش کردید تا بهبود یابد و یا قصد دارید تا دوباره یک تجربه خوب از آن را رقم بزنید باید گفت که زمانش فرا رسیده است. با این که نباید توقع یک بازی بی‌نقص را از آن داشت، سایبرپانک بعد از نزدیک یک 1.5 سال از زمان عرضه خود بالاخره با این آپدیت به نقطه‌ای رسید که در زمان عرضه باید می‌بود. زمان آن رسیده است که رمز و راز‌های خود در نایت‌سیتی را بدون هیچ مانعی شروع کنید و از آن لذت ببرید.

آپدیت سایبرپانک

نظر شما در مورد این بازی چیست؟ آیا قصد تجربه آن را بعد از این آپدیت دارید؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آی‌تی‌رسان به اشتراک بگذارید.

نوشته بررسی آپدیت نسل نهم یا نسخه 1.5 سایبرپانک 2077 اولین بار در اخبار فناوری و موبایل پدیدار شد.