بررسی اپل آیفون ۱۰ (iPhone X): طلایی به قیمت الماس!
شاید در همان روز که اپل گوشی جدیدش با نام آیفون 10 که بسیاری به اشتباه (چون خود من!) در ابتدا آن را ایکس صدا میزدند، در شهر نیویورک معرفی کرد، اکثر حاضران، شاهدان و مدیران، فروش بالایی برای این آیفون جدید پیشبینی میکردند و البته حضور آن سبب شد تا دیگر محصولات این کمپانی یعنی آیفون 8 و 8 پلاس، استقبال چندانی را از خود نبینند.
البته عدم معرفی آیفون 10 هم سبب پیروزی خاصی برای آن دو محصول دیگر نمیشد، زیرا چهره تکراریشان پس از ۴ نسل، حتی سرسختترین طرفداران آیفون را برای خریدشان هیجان زده نمیکرد.
اما بحث امروز ما درباره تلفن همراهی است که میخواهد جهان را در این رده دچار تحول کند و همچون نخستین گوشی آیفون تولید شده در سال ۲۰۰۷، این بار پس از یک دهه، همان موفقیت را در تغییر نگرش جهانی به این کالای پرمصرف و محبوب بازی کند. اما آیا آیفون 10 یک محصول انقلابی است؟
لازم به ذکر است که آیفون 10 توسط شرکت مدیاپردازش برای بررسی در اختیار آیتیرسان قرار گرفته است. آیفونهای جدید با ضمانت ۱۸ ماهه مدیا پردازش عرضه شدهاند که در یک سال نخست گوشی شما دارای گارانتی تعویض است.
طراحی و ظاهر
باید اعتراف کنم زمانی که گوشی را در مراسم معرفیاش دیدم، احساس خاصتری را نسبت به زمانی که آن را در دست گرفتم، پیدا کردم! در واقع آیفون 10 دورنمای زیباتری نسبت به نمای نزدیکش دارد، اگرچه باید بگویم که در کل بسیار زیباست. اصلا همین که از دست آن طراحی تکراری و یکنواخت سالیان اخیر اپل راحت شدیم، خودش یک برگ برنده برای اهالی کوپرتینو محسوب میشود و اپل دوستانی که دیگر از کنایه اندرویدیها بهخاطر ظاهر تکراری آیفون با حاشیههای زیاد نمایشگر و وضوح تصویر پایین آن خسته شده بودند، این بار میتوانند سرشان را بالا بگیرند.
اولین چیزی که در هنگام کار با گوشی نظر شما را به خود جذب میکند، صفحه نمایش پهناور با حاشیههای اندکش است و دومین مورد، بخش عجیب بالای نمایشگر است که اگر خیاط بودم، میگفتم که پارچه اپل برای دوختن این قسمت کافی نبوده است!
زمانی که گوشی را در دست گرفتم، وزن نسبتا زیاد در مقابل جثه آن، تا حدی جلب توجه میکرد و با آنکه از طرفداران گوشیهای مگس وزن نیستم، اما گفتم بد نیست آن را مقایسهای با رقبای هم قد و هیکلش بکنم!
دو گوشی سامسونگ گلکسی S8 و الجی G6 اندازه نزدیکی به محصول اپل داشتند و با اینکه ۵ میلیمتر قد بلندتری هم دارند اما در مقابل وزن ۱۷۴ گرمی سیب نشان، سامسونگ ۱۵۵ و الجی ۱۶۳ گرم وزن را برای پرچمدار خودشان در نظر گرفتند و جالبتر آنکه هر دو محصول، باتری حجیمتری هم دارند! از این موضوع بگذریم، اصلا چه کسی جرات میکند به آیفون بگوید بالای چشمت ابرو هست، آن هم زمانی که به خیال خودش با یک ساختارشکنی قهرمانانه، در پی کسب موقعیت جدیدی در بازار است.
وقتی از جلو به گوشی نگاه میکنیم، به خاطر نمایشگر تمام صفحه با کیفیت بالا و البته ساختار مستحکم محصول، لبخند رضایت و حتی غرور (بهخصوص اگر کسی مشغول نگاه کردن به آیفونتان باشد) شما را فرا خواهد گرفت. فقط بهتر است خیلی بر روی اون بخش بالایی که مثل یقه پیراهن نمایشگر را چاک داده، تمرکز نکنیم!
گوشههای گرد آیفون 10 که در بالا و پایین نمایشگر هم بهخوبی تلفیق شده، خوش دستی این سیب نشان را بیشتر میکند و البته عدم وجود کلید گرد هوم در پایین، یک حس عجیب را میتواند برای اپل دوستان بهوجود آورد، شاید آمیختهای از غم و شادی! ناراحت به دلیل از دست دادنش و خوشحال بهخاطر پهناورتر شدن نمایشگرش و اما در مجموع میتوان پذیرفت که با توجه به حرکت سازندگان به سمت ساخت نمایشگرهای این چنینی، بهزودی شاهد حذفش میشدیم.
تا به اینجا همه چیز خوب و خوش است تا اینکه نگاهی به فریم فلزی دستگاه انداختم. سرشار از لک و کثیفی، بهنحوی که حتی در ابتدا گمان کردم گوشی خط و خش برداشته است! این فلز بهقدری توسط اپل صیقل داده شده که اثر انگشت شما را تا چند متری هم میتوان بهخوبی دید و ظاهرا حذف تاچ آیدی، سبب نشده تا انگشتانتان نتوانند خودی نشان دهند!
کلیدهای صدا در سمت چپ و پایینتر از دکمه آشنای سایلنت قرار گرفتهاند و چون شما دکمه هوم ندارید، اپل یک کلید پهن با نام Side Button را کار گذاشته که ممکن است حتی با کلید یکپارچه صدا در بسیاری از گوشیهای امروزی آن را اشتباه بگیرید. به شخصه اعتقاد دارم زیاد از حد بلند ساختن این کلید، نه فقط این بخش را زیبا نکرده، بلکه احتمال خطا در فشردن آن توسط کاربر را هم بالا میبرد و ممکن است شما به اشتباه، گوشی خودتان را قفل کنید. محل ورودی سیم کارت نیز در این بخش تعبیه شده است.
وقتی گوشی را به پشت برگرداندم، آن لبخند اولیه برای نگاه از روبهرو تبدیل به اخم شد و چه بسا اگر کسی این بخش را بدون لوگوی اپل و نام آیفون ببیند، لقب زشت را هم شایستهاش بداند! در واقع وجود دوربین دو گانه که به حالت عجیب عمودی چیده شده و از بدنه بیرون زده، بهقدری در ذوق میزند که دشنامی را بر جانی آیو (طراح آیفون) روانه کرده و بر این سلیقه بد وی، اَه اَه خواهید گفت! این دوربین به خوبی گرد و غبار و کثیفی را هم در اطرافش جذب میکند و بهقدری بر روی بدنه حالت نچسبی دارد، که به فکر فرو میروید یک کمپانی چندین میلیارد دلاری چرا پس از گذشت این همه سال، هنوز نتوانسته این لنزها را کمی درون بدنه ببرد! اصلا نمیخواهد این کار را بکند، پس حداقل مانند برخی مدلهای جدید مثل هواوی میت 10، کمی سلیقه در چیدنشان به خرج دهد!
حالا من اینها را گفتم، نشان به همان نشان که این لنزها تا حداقل ۳ سال دیگر هم این شکلی باقی خواهند ماند و اگر روزی هم اپل تصمیم به ترمیم چنین بخشی بگیرد، مانند هوا کردن آپولو به همگان اعلام نموده و آن را ابتکار و توانایی بالقوه خودش میداند!
سطح پشتی گوشی هم از شیشه ساخته شده و همچون اکثر سازندگان در سال 2017، تبدیل به مستعدترین بخش برای جذب کثیفی، اثرانگشت و حتی خط و خش فراوان است! بر خلاف قبل، خبری از درج جمله «طراحی شده توسط اپل در کالیفرنیا» و این عبارات بیمصرف نیست تا شاید بهترین بخش در طراحی پشتی آیفون 10 همین باشد و لاغیر!
در کل اگر بخش پشتی آیفون X را فاکتور بگیریم، باید گفت این محصول، دارای یک طراحی دوست داشتنی و لوکس است که کیفیت بالای نمایشگر و پهناور بودن آن، سبب میشود تا ارتباط خوبی با دستگاه گرفته و از گاز زدن این سیب گران قیمت، لذت ببرید!
نمایشگر
یکی از نقاط طلایی در آیفون 10 را بایستی همین بخش نمایشگر دانست، محلی که بیشترین تعامل کاربر با دستگاه را بر عهده داشته و با توجه به توانمندیهای iOS، کیفیت بالای پنل OLED و البته رزولوشن بیشتر، نقطه عطفی برای این کمپانی آمریکایی شده است.
برخلاف تصور پیشین مبنی بر آنکه اپل کار ساخت این پنلها را به الجی میسپارد، به سراغ رقیب دیرینه یعنی سامسونگ رفته تا بلکه تجربه بیشتر این شرکت در بخش پنلهای OLED برای گوشیها، به کارش بیاید.
با روشن شدن نمایشگر و نگاه به رنگها، همهچیز بسیار عالی بهنظر میرسد، حتی خوانایی نمایشگر در زیر نور آفتاب هم مناسب است و اپل با استفاده از فناوری True Tone کاری میکند تا بسته به شرایط محیط، بهترین عملکرد برای نمایشگر در نظر گرفته شود و در عمل هم شاهد این موضوع هستیم.
خوشبختانه فناوری HDR در هر دو فرمت استاندارد و دالبی ویژن نیز پشتیبانی میشود و این بار اپل منتظر نمانده تا تمام گوشیهای بازار به این تکنولوژی مجهز شده و سپس به سراغش برود! البته هنوز میزان محتوای موجود برای این فناوری چندان در دسترس نیست اما با فراگیر شدنش، بدون تردید آیفون 10 شما را ناامید نخواهد کرد.
البته این نمایشگر 5.8 اینچی، چندان هم بی عیب و نقص نیست و با کمی دقت، میتوان متوجه برخی کاستیها شد. پنل OLED با تغییر زاویه، دچار کمی تغییر رنگ بهخصوص برای رنگهای روشن مثل سفید میشود و حتی کاربران زیادی از وجود هالههای رنگی بر روی آیفون خودشان، گزارشهایی دادهاند.
از سوی دیگر، بهنظر میرسد جانی آیو (طراح آیفون) برای این بخش تنها قلم را بهدست گرفته و یک نقاشی البته با کمک خط کش و پرگار ترسیم کرده است و سپس آن را به فاکسکان داده تا بدون چون و چرا بسازد! حالا چرا چنین حرفی را میزنم؟ برای آنکه نسبت ابعاد عجیب که عدد ۱۹.۵ به ۹ را نشان میدهد با وضوح تصویر ۲۴۳۶ در ۱۱۲۵ پیکسلی، خود مویدی بر این قضیه است. واقعا نمیدانم چرا اپل تصمیم گرفته چنین نسبت عجیب و غیر استانداردی را برای گوشی خودش در نظر بگیرد و کاربران بدین سبب در برخورد با برخی از بازیها و برنامهها که هنوز سازگار نشدهاند، بخش زیادی از نمایشگر را به صورت سیاه ببینند و حتی بدتر از آن، امکان از دست رفتن برخی از محتوا نیز وجود داشته باشد.
ایکاش اپل بهجای تلاش برای ساختن استاندارد خاص خودش که همراه با یک خودخواهی است، کمی از تِرِند جاری بازار بهره میگرفت تا نه کاربران برای استفاده از برنامهها دچار مشکل شوند و نه توسعه دهندگان مجبور به ارایه برنامههای سازگار با محصول جدید! اما چه میشود کرد، اپل است دیگر!
در بالای نمایشگر و همان قسمتی که پیشتر گفتیم پارچه اپل برای تکمیل نمایشگر تمام شده بود، سیستم فیس آیدی قرار گرفته، امری که پیش از این در محصولات اندرویدی زیادی دیده بودیم و حتی مایکروسافت در گوشیهای ویندوزفونی خودش (یک فاتحه برایشان بخوانید) نیز از سیستم مشابهی استفاده کرده بود. سرآمد فعلی در این بخش را هم بایستی گلکسی نوت 8 سامسونگ دانست که توسط شناسایی چهره شما، امکان ورود را به کاربر میدهد.
حال آیفون با تغییر نام این نحوه ورود به فیس آیدی و حذف بخش محبوبی چون تاچ آیدی، یک تغییر عمده را در آیفون 10 ایجاد کرده است. تغییری که سبب بهوجود آمدن آن بخش نامتعارف در بالای دستگاه هم شده است. شاید اپل این روزها مثل سابق یک نوآور محسوب نشود اما باید پذیرفت که اگر به سراغ یک تکنولوژی میآید، آن را به کاملترین وجه انجام میدهد. در اینجا نیز دوربینی با نام TrueDepth (حقیقت عمیق) با سنسور مادون قرمز، سنسور شناسایی شدت نور محیط، سنسور تشخیص فاصله و ماژولی با عنوان Flood Illuminator وظیفهای خطیر را برعهده گرفتهاند که دروازه امنیتی دستگاه محسوب میشود.
اگر بخواهم تمام این تجهیزات و اسامی قلمبه و سلمبه را به کناری گذاشته و تنها به عملکرد اصلی آن بپردازم، بایستی از کلمه نامانوس و خارجی پرفکت استفاده کنم! در واقع بهقدری این تکنولوژی خوب عمل میکند که من را به تحسین وا داشت. تفاوتی ندارد شما در زیر نور آفتاب باشید یا در تاریکی و ظلمات، موهایتان به هم ریخته باشد یا عینک طبی زده باشید، فیس آیدی بهخوبی و سرعت شما را تشخیص میدهد و نیازی به سر و کله زدن با آن را ندارید.
البته در مقایسه با تاچ آیدی، بایستی گفت محدودیتهایی نیز به همراه میآید. مثلا بایستی حتما گوشی را مقابل خودتان بگیرید و بر فرض اگر قبلا با کمی تنبلی تنها انگشتتان را بر روی گوشی گذاشته و آن را باز میکردید، الان باید آیفون 10 را حتما در آغوش کشیده و از آنجایی که گوشی ما حساس است، حتما با وی چشم در چشم شوید تا بلکه مهرتان در دلش افتاده و سریع آنلاک شود!
سخت افزار
یکی از بخشهایی که اپل همیشه با سری بالا و به نوعی پز عالی در آن حضور دارد، همین بخش سختافزار است، جایی که با اتکا به چیپستهای انحصاری و عملکرد بهینه سیستم عامل، همیشه بهترین نتایج بنچمارک گیری نصیب این کمپانی شده و روانی سیستم عامل و کمترین میزان باگ سبب شده تا این بخش از سیب بسیار شیرین و آبدار باشد!
آیفون 10 از جدیدترین چیپست این کمپانی موسوم به A11 بایونیک بهره میگیرد که با لیتوگرافی 10 نانومتری تولید شده و در فضایی به مساحت 89.23 میلیمتر مربع، 4.3 میلیارد ترانزیستور در آن قرار گرفته و به همین خاطر مصرف کمتر و قدرت بیشتری نسبت به نسل قبلی یعنی A10 فیوژن دارد.
این چیپست دارای 6 هسته است که البته بار اصلی بر دوش 2 هسته قدرتمند Monsoon قرار گرفته و 4 هسته دیگر که Mistral نام دارند، کم مصرف بوده و در پردازشهای عادی وارد مدار فعالیت میشوند (کلا اپل دوست داره بر روی هر بخش از محصولاتش اسم بگذاره و هر سال هم اون رو عوض کنه که مثلا بگه چقدر خانواده ما بزرگه!).
در آیفون 10 از 3 گیگابایت رم استفاده شده و امسال اپل با توجه به افزوده شدن یک محصول تازه به سبد کالاهایش، این مدل را هم مانند آیفون 8 و 8 پلاس در دو مدل با حافظه داخلی 64 و 256 گیگابایت عرضه میکند.
قبل از آنکه بخواهم گوشی را وارد بنچمارک گیریهای معمول کنم، کاملا حدس میزدم که نتایج، عالی خواهد بود. اما باز از چند نرمافزار معمول استفاده کردم که اولین آنها، انتوتو نسخه 6 بود که عملکرد گوشی را در بخشهای گوناگون سنجیده و یک امتیاز در پایان بدان اعطا میکند. جدول زیر بهخوبی نشان میدهد که جایگاه آیفون 10 در کجاست!
پس از آن به سراغ تست گیک بنچ رفتیم و در حالت چند هستهای، توان گوشی را به چالش کشیدیم که نتایج حاصله را میتوانید در ادامه مشاهده بفرمایید.
در آزمون آخر نیز از بیس مارک OS ورژن 2.0 بهره گرفتیم تا ببینیم عملکرد این گوشی قدرتمند در این برنامه چگونه خواهد بود.
شاید بخش سختافزار را تنها قسمتی بتوان نام برد که حتی سختگیرترین منتقدان هم نمیتوانند ایراد خاصی بدان وارد کرده و اپل دوست دارد که همه بخاطرش، مدح و ثنایش را بگویند اما چون ما اهل چنین کارهایی نیستیم، به سراغ بخش بعدی یعنی رابط کاربری و سیستم عامل میرویم!
رابط کاربری و سیستم عامل
اگر شما یک کاربر پر و پا قرص اندروید باشید، قوانین سختگیرانه iOS بهطور قطع آزارتان خواهد داد، جالب اینجاست که دوستداران این سیستم عامل هم خیلی سخت به اندروید کوچ میکنند و با اینکه در طی سالیان اخیر، دیوار بتنی بین این دو کمی نازکتر شده ولی همچنان فاصله زیادی بینشان دیده میشود.
آیفون 10 از نظر تجربه کاربری بهخاطر حذف کلید هوم، با سایر محصولات اپل هم متفاوت است. در واقع همه وظایف این کلید بین دکمه ساید (یخچال نیست!) و ژستهای لمسی تقسیم شده و شاید کمی عادت کردن به این موضوع برای کاربر زمان ببرد اما تجربه شخصی خودم نشان داد آنقدرها هم سخت نیست و مانند اکثر موارد، اپل بهخوبی از پس سازگار کردن سیستم عامل خودش با این نمایشگر دیلاق برآمده است.
البته، حرکاتی چون بازگشت به عقب و حتی لمس برخی از گزینهها بر روی نمایشگر، نیاز به استفاده از دو دست پیدا میکند، امری که حداقل کاربران آیفون معمولی با آن تا حدی بیگانه هستند.
برای بازگشت به صفحه اصلی یا باز کردن قفل دستگاه پس از شناسایی چهره، تنها کافی است که از پایین گوشی و خط افقی خاکستری، به بالا بکشید. اگر همین حرکت را با نگاه داشتن دست خودتان انجام دهید، عمل مالتی تسکینگ انجام میشود. حتی میتوانید دسترسی به نوتیفیکیشنها را با کشیدن دست به پایین از نیمه وسط دستگاه انجام دهید و کلید ساید هم علاوه بر قفل دستگاه، با دو بار فشرده شدن، سیری را به میدان میفرستند و قادر هستید برایش تعریف کنید که با سه بار فشردن، چه کار جدیدی برایتان انجام دهد.
با آنکه اپل تمام تلاش خودش را کرده تا همچنان ارتباط ساده و خوبی با سیستم عامل توسط کاربر برقرار شود اما قد بلند گوشی و عدم وجود کلید فیزیکی در پایین نمایشگر، حداقل در مقایسه با آیفون 8 استاندارد، کمی کار کردن را با این مدل دشوارتر میکند اما زیبایی و نمایشگر پهناور آیفون 10، ارزش بهدوش کشیدن چنین مشقتی را دارد!
یکی از بخشهای جدید در آیفون 10 که بهخاطر پرداخته شدن در کنفرانس اپل حسابی بولد شد، انیموجیها بودند، ۱۲ شخصیت کارتونی که با شبیه سازی صدا و چهره شما، پیغامها را به شکل متفاوتی به مخاطب خاصتان ارسال میکنند.
بهصورت پیش فرض انیموجیها در پیغام رسان آیفون فعال هستند اما بهخاطر قابلیت ذخیره سازی، میتوان آنها را در سایر شبکههای اجتماعی نیز به کار گرفت. انیموجیها البته هنوز به مرحله پختگی ۱۰۰ درصد نرسیدهاند و بایستی خیلی شمرده و دقیق صحبت کنید تا کلام شما به بهترین نحو منتقل شود، اما در کل سرگرمی و روش جالبی برای انتقال صحبت است که میتواند تبدیل به یک ترند جدید بین کابران شده و حداقل آنهایی که آیفون 10 دارند برای اینکه پز گوشیشان را بدهند، از این روش بهره بگیرند!
دوربین
چندی پیش و در یک مقایسه گروهی دوربینها که بین 7 گوشی برتر دنیا انجام دادیم، آیفون 8 پلاس موفق شد تا با رای کاربران، بهترین دوربین موبایل لقب بگیرد و حال نسخه جدیدتر یعنی 10 با برخی بهبودها همچون لرزشگیر اپتیکال برای لنز دوم و میزان F کمتر برای آن، از همین حالا اعلام میکند که جایگاهی جز صدر جدول عکاسان، وی را قانع نخواهد کرد.
اپل برای آیفون 10 از دوربین دوگانه استفاده کرده که با چینشی عجیب و عمودی، در گوشه بالا و سمت چپ دستگاه قرار گرفتهاند. علاوه بر بیرون زدگی بیش از حد لنز، محل قرار گیری آنها هم چندان خوب نیست و هنگام عکاسی در برخی حالتهای خاص احتمال اینکه انگشتتان گوشهای از تصویر را به خودش اختصاصی دهد، بالاست. البته این بخش توسط شیشه مقاوم سافایر محافظت میشود و میتوان گفت که در برابر خط و خش کاملا مقاوم است اما از طراحی زشتش هرچه بگوییم، کم گفتهایم!
آیفون 10 به دو سنسور 12 مگاپیکسلی مجهز است. با این حال تنها شباهت این دو لنز به همین میزان مگاپیکسل باز میگردد و کارایی آنها شباهتی به هم ندارد. لنز اصلی 28 میلیمتری با گشادگی دیافراگم F/1.8 بوده که از لرزشگیر اپتیکال نیز بهره میبرد. لنز دوم با F/2.4 از نوع تلهفوتو است که علاوه بر کمک به ثبت تصاویر پرتره زیبا، میتواند زوم دو برابری اپتیکال را برای گل سرسبد محصولات اپل به ارمغان آورد و برخلاف مدل تعبیه شده بر روی روی آیفون 8 پلاس، دارای لرزشگیر اپتیکال نیز است. یک فلاش LED چهارگانه دو رنگ نیز به کمک این دو آمده تا در محیطهای کمنور روشن کننده راهپایشان باشد.
بر طبق گفتههای اپل پردازش تصویر در آیفون 10 بهبودهایی داشته و حالا در کنار نویز کمتر، جزئیات بیشتری هم شاهد هستیم.
تصاویر گرفته شده توسط آیفون 10 بسیار جذاب بهنظر میرسند. رنگها خیلی خوب دیده شده و جزئیات تصویر حتی در محیطهای کمنور نیز عالیست. به لطف دوربین دوگانه عکاسی پرتره با این گوشی بسیار جذاب است. تصاویری که در این حالت با آیفون 10 گرفتیم با جزئیات بسیار بالایی به ثبت رسیدند و بکگراند تصویر نیز به خوبی مات میشود. البته همچنان در برخی مواقع دوربین مرز بین سوژه و محیط را به خوبی تشخیص نمیدهد و شاید برخی تصاویرتان آنطور که باید و شاید به نظر نرسند اما به صورت کلی عکاسی پرتره با این گوشی لذت بخش است.
از لحاظ نرمافزاری نیز اپل برای این ویژگی سنگ تمام گذاشته و همین عکاسی پرتره ساده با 5 حالت مختلف صورت میگیرد و میتوان با آنها تصاویر خاصتری را به ثبت رساند. به عنوان مثلا میشود بهجای تار کردن، بکگراند را کاملا سیاه کرد تا سوژه جذابتر به نظر برسد.
رابط کاربری دوربین خیلی ساده طراحی شده و تفاوت چندانی با نسلهای قبل ندارد. شما میتوانید از تایمر استفاده کنید، به عکسهایتان چندین فیلتر متفاوت را اضافه کنید و یا پانوراماهای با کیفیتی را به ثبت برسانید و باز هم خبری از عکاسی در حالت دستی نیست. بهصورت کلی رابط کاربری دوربین آیفون 10 برای یک یوزر معمولی (بخوانید اکثر مردم) کافی به نظر میرسد و جوابگوی نیاز آنهاست اما برای آنهایی که علاقه بیشتری به عکاسی دارند، آپشنهای خاصی در نظر گرفته نشده و از این لحاظ آیفون 10 در برابر محصولات اندرویدی (حتی میانردهها!) حرف خاصی برای گفتن ندارد.
به شخصه اعتقاد دارم که اپل خیلی راحت میتواند این رابط کاربری را که سالهاست بدین شکل ساده و بیروح در جلوی دیدگان کاربران قرار میگیرد، ارتقا داده و قابلیتهای دوربین با کیفیتش را خیلی بهتر در دسترس خریداران قرار دهد، اما همیشه یک نوع لجبازی و خودخواهی درونی این کمپانی، سبب میشود تا همان چیزی را که میپسندد، بهزور بخواهد به خورد دیگران نیز بدهد و همین امر باعث شده تا شما حتی توانایی سادهای چون تغییر میزان رزولوشن عکاسی را هم در تنظیمات خود دوربین نداشته باشید! فکر کنید میلیون میلیون پول دادهاید اما حتی قادر به تغییر وضوح تصویر عکاسی هم نیستید، این بود دموکراسی آمریکایی؟!
در این بین بد نیست به الگوریتم جدید پردازش تصاویر آیفون 10 نیز اشاره کنیم که موجب میشود ضمن حفظ کیفیت محتوای گرفته شده با دوربین، حجم آنها بهطور قابل توجهی کاهش یابد.
در ادامه شاهد تصاویر گرفته شده با این مدل در شرایط متفاوت هستید:
آخریم پرچمدار اپل میتواند به صورت 4K و نرخ 60 فریم بر ثانیه فول بگیرد تا چشمهای از قدرت سختافزاریاش را در این بخش نیز به چشم بکشد! همچنین توانایی ضبط با وضوح فولاچدی با نرخ 240 فریم بر ثانیه نیز فراهم است که در نوع خود جالب بهنظر میرسد. شما میتوانید ویدئوهای اسلوموشن خاصی را با این گوشی به ثبت برسانید. کیفیت ویدیوهای ثبت شده بسیار بالاست، لرزشهای دست تا حد بسیار زیادی کنترل شدهاند، رنگها طبیعی ثبت شده و کیفیت ضبط صدا نیز در حد مطلوبیست، اگرچه همچنان بهصورت مونو رکورد میشود. اما در کل همه چیز برای ثبت یک ویدیو فوقالعاده در دسترس است.
در بخش محبوب این روزها یعنی عکاسی سلفی، آیفون 10 همچون برادرانش در امسال و پارسال، به یک دوربین 7 مگاپیکسلی با گشادگی دیافراگم F/2.2 مجهز است. این دوربین از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بوده و میتواند به صورت HDR نیز عکسبرداری کند. از جمله قابلیتهای جالب دوربین سلفی پرچمدار اپل میتوان به امکان ضبط ویدیوهای فولاچدی با نرخ 30 فریم و اچدی با نرخ 240 فریم هم اشاره کرد.
در کل کیفیت تصاویر ثبت شده با این دوربین عالیست، رنگها به خوبی ثبت میشوند و نویز چندانی هم در تصویر نیست. البته اینها برای زمانیست که در نور کافی مشغول عکاسی شده باشید و در صورتی که بخواهید در محیطهای کمنور سلفی بگیرید، همه چیز متفاوت خواهد بود و تصویر آنطور که باید و شاید به ثبت نمیرسد؛ امری که تقریبا اکثر دوربینهای امروزی در آن هنوز دچار ضعف هستند.
مالتی مدیا
اگر شما از گوشی خودتان به عنوان یک وسیله جهت گوش دادن به موسیقی و یا نگاه کردن به فیلم استفاده میکنید، بایستی بگویم که انتخاب خوب و در عین حال بدی داشتهاید!
آیفون 10 برای نگاه کردن به فیلم خوب است زیرا یک نمایشگر بزرگ با کیفیت و با فناوری OLED دارد که هر چیزی را به بهترین شکل برایتان نمایش میدهد اما این گوشی بد است چرا که نسبت تصویر عجیب و غیر استاندارش سبب میشود در اکثر مواقع، شاهد نوارهای مشکی در دو طرف ویدیو شده و بسته بودن اکوسیستم iOS هم لذت دیدن فیلم را به اندازه گوشیهای اندرویدی، تسهیل نمیکند.
آیفون 10 برای گوش دادن به موسیقی خوب است زیرا اسپیکرهای استریو با کیفیت پخش بالا دارد، هدفونهای اپل طبق معمول عالی عمل میکنند و کیفیت پخش شده در گوشتان، بهخوبی ذهنتان را نوازش میدهد اما در عین حال این گوشی بد است زیرا جک استاندارد 3.5 میلیمتری ندارد و اگر هدفونتان را جا گذاشته باشید، از نمونههای استاندارد هم قادر به استفاده نخواهید بود (مگر به کمک جک تبدیل) و از طرفی آیتونز انقدر برای شما (بهخصوص اگر ایرانی باشید!) چاله و چوله در شنیدن یک موزیک قرار میدهد که گاهی مجبور میشوید عطایش را به لقایش ببخشید!
در کل بخش مالتی مدیا، یکی از قسمتهای چالش برانگیز برای دیوایسهای iOS است که سبب میشود تا اندرویدیها همیشه سری بالاتر گرفته و بهخاطر سهل و آسان بودن استفاده از محتوای چند رسانهای، سیب گاز زده اپل را کِرمو و ترش خطاب کنند!
باتری
از همان زمان معرفی آیفون اولیه بهخاطر دارم اپل کلا از بیان حجم باتری خودش گریزان بود و صرفا به بیان برخی آمارها بسنده میکرد، اما پیدا کردن ظرفیت این منبع مهم در گوشی کار چندان سختی نیست زیرا بسیار از پایگاههای مشهور چون آیفیکسیت خیلی سریع برایمان این کار را انجام میدهند.
اپل در آیفون 10 از دو باتری جداگانه استفاده کرده که بهنظر میرسد فرم طراحی خاص دستگاه سبب شده چنین تفاوتی را بپذیرد (و این شاهکار دوربین را هم ایجاد کند). ظرفیت این دو باتری در مجموع برابر با 2716 میلیآمپر بوده و در مقایسه با گوشیهای اندرویدی در چنین ابعادی، بسیار کمتر است!
اما بایستی بپذیریم برای کاربر عدد میلیآمپر چندان مهم نیست و میزان ماندگاری باتری است که اهمیت دارد و حال با توجه به سختافزار بسیار قوی و در عین حال بهینه در کنار سیستم عامل سازگار، میتوان انتظار مناسبی را از آن کشید. در عمل هم شاهد چنین امری هستیم و حداقل برای خود من، شارژ دستگاه در حدی بود که نخواهم دائما بهدنبال پریز برق گشته یا در زیر لب دشنامی را نثار این سیب سازان نمایم!
حتی در بسیاری موارد، عملکرد آیفون 10 از گوشیهای اندرویدی با نمایشگر کوچکتر و حجم باتری بالاتر هم بهتر است تا بدانیم که همه چیز در اعداد خلاصه نمیشود اما چیزی برای شگفت زده شدن هم وجود ندارد! شما با این گوشی قادر هستید تا بیشتر از 12 ساعت بهصورت پشت سر هم فیلم ببینید (با نور نمایشگر 50 درصدی) و وبگردی با آن نزدیک به 10 ساعت گوشی را روشن نگاه داشته و سپس به اغما فرو میبرد!
اپل در آیفون 10 بالاخره از سیستم شارژ سریع استفاده کرد اما برای آنکه شما خیلی سریع خوشحال نشوید، شارژرش را در جعبه نگذاشت! بالاخره این کمپانی فقیر چون گوشی را با قیمت بسیار ارزان 1000 تا 1150 دلاری میفروشد (در ایران بالای 6 میلیون تومان)، باید یک سود چند سنتی هم بکند، پس لطفا خودتان دست به جیب شده و با پرداخت مبلغ ناچیز 100 دلار (قیمت یک گوشی میان رده اندرویدی) این شارژر را تهیه بفرمایید (نکنه انتظار داشتید که اپل اون رو داخل جعبه بگذاره؟!).
نکته جالبتر اینکه اپل وقتی گوشیهای جدید خودش را به بازار داد، شارژر وایرلسش را نداد تا شما انگشت به دهان بمانید که چه کنید و البته، خیلی راحت میتوانید آن را بر روی دیگر مدلها چون سامسونگ گذاشته و پس از طی شدن ساعتهای متمادی، گوشیتان را تحویل بگیرید، از بس که این شارژ وایرلس کند است (بیش از ۳ ساعت را برای فول شارژ شدن در این حالت کنار بگذارید).
سایر امکانات
معمولا عادت دارم در این قسمت از بررسی، به میزانی که کارت حافظه جانبی به ظرفیت مموری دستگاه اضافه میکند اشاره نمایم که خب برای آیفون 10 نمیتوانم (چون اصلا کارت حافظه ندارد!). عادت دارم توانایی پشتیبانی از سیمکارت دوم را بگویم که نمیگویم (چون اسلات دومی وجود ندارد). دوست دارم از حضور پورتی چون مادون قرمز برای کنترل لوازم برقی اطراف سخنرانی کنم که نمیکنم (هنوز با ارسال فایل از طریق بلوتوث هم مشکل دارد!) و خلاصه هرچه میخواهم بگویم، نمیگویم چون چیزی برای گفتن نیست بهجز یک چیز و آن هم استاندارد IP67 که سبب میشود آیفون 10 ما در برابر گرد و خاک و همچنین آب، مقاومت خوبی از خودش نشان دهد (صلوات!).
البته، مواردی چون پشتیبانی از تاچ سهبعدی هم یکی از آن دست بخشهایی است که همچنان بر روی آیفونها وجود دارد اما به دلیل عدم استقبال کاربران، دیگر بر روی گوشیهای اندرویدی کسی از آن بهرهای نمیگیرد. راستی، آیفون 10 ویبره هم دارد!
سخن پایانی
آیفون 10 را بایستی محصولی برای پوست اندازی اپل و ورود به یک عصر نوین در بخش تولیدات این شرکت دانست، جایی که پس از عرضه 4 نسل آیفون با طراحی تکراری، شاهد حضور محصولی هستیم که نه تنها در بین آیفونها، بلکه در میان محصولات اندرویدی هم چهره متمایزی دارد.
این گوشی همچون همیشه، دارای کیفیت بسیار خوبی چه در جنس بدنه و چه در بخشهای مهمی چون نمایشگر، دوربین و سختافزار است که همگی را در زندانی به نام iOS گرد هم آورده و هر روز بهواسطه استقبال بیشتر خریداران، مساحتش را بیشتر میکند!
همیشه یکی از نقاط ضعف در ارتباط با محصولات اپل را گرانی آنها در مقایسه با پرچمداران اندرویدی میدانستیم، اما پس از آنکه شاهد افزایش قیمت پرچمدارانی چون گلکسی نوت 8 و حتی هواوی میت 10 بودیم، اپل ناچار شد برای حفظ پرستیژ خودش، بهای بالای 1000 دلار را هم تجربه کرده و بهواسطه سیب دوستی بسیار زیاد کاربران ایرانی و وجود طرحهایی جدیدی چون رجیستری، بهای این محصول در همین ابتدای عرضه رسمی، بالای 6 میلیون تومان باشد تا هر کسی که از گرانی آیفونهای 3 میلیون تومانی قبلی مینالید، مشت محکمی بر دهانش خورده و بداند که آنها در مقابل آیفون 10، محصولاتی نصف قیمت بودهاند!
در واقع باید این چنین بگوییم که آیفون 10، کالایی است چون طلا که اپل آن را با بهای پلاتینیوم در خارج از مرزهای ایران میفروشد و ما بایستی قیمت الماس را برایش در ایران بپردازیم، آیا پرداخت چنین بهایی برای این گوشی منطقی است؟!
به سوپر گروه گوشیهای آیفون ملحق شوید
نوشته بررسی اپل آیفون ۱۰ (iPhone X): طلایی به قیمت الماس! اولین بار در پدیدار شد.