بررسی لپ تاپ هواوی میت بوک D15
میتبوک D15، اولترابوک مقرونبهصرفهی هواوی با پردازندهی نسل دهم، طراحی مدرن و پردازندهی گرافیکی مجزای MX250 وارد بازار ایران شد.
میتبوک D15، اولترابوک مقرونبهصرفهی هواوی با پردازندهی نسل دهم، طراحی مدرن و پردازندهی گرافیکی مجزای MX250 وارد بازار ایران شد.
جدیدترین نسل ریزر بلید استلث بهلطف پردازندهی نسلدهمی Core i7 اینتل و پردازندهی گرافیکی 1650 انویدیا، یکی از اولترابوکهای قدرتمند ۱۳ اینچی دنیا بهحساب میآید.
میتبوک ایکس پرو ۲۰۱۹ هواوی، نه یک محصول کاملا جدید، بلکه لپتاپی با قطعات سال ۲۰۱۹ در کالبدی آشنا است.
سرفیس پرو ۷ با وجود تکرار طراحی، تغییرات سختافزاری چشمگیری را تجربه میکند و اکنون پورت چندمنظورهی USB-C را نیز دراختیار کاربران قرار میدهد.
سرفیس لپتاپ ۲ بهلطف پردازندهی نسل هشتمی و چهارهستهای اینتل، اکنون اولترابوک توانمندی بهحساب میآید؛ اما هنوزهم از پورت سودمند USB-C بیبهره است.
غالبا لپتاپهای گیمینگ MSI، درشت هیکل و سنگین وزن هستند. لپتاپهایی بزرگ و قدرتمند که نشان میدهند چیزی از یک کامپیوتر دسکتاپ کم ندارند.
اما این شرکت در نمایشگاه کامپیوتکس ۲۰۱۸ همه را غافلگیر و لپتاپهای سری Prestige PS42 را رونمایی کرد.
لپتاپهای گیمینگ نازک، سبک، ظریف و شیکی که میتوانند با مکبوکهای اپل، زنبوکهای ایسوس، میتبوکهای هواوی و اسپایرهای ایسر رقابت کنند.
مدلهای PS42 هم در رده لپتاپهای گیمینگ و هم در اولترابوکها میتوانند شانه به شانه بهترینهای بازار پیش بروند. بهویژه در بخش قیمت و کارایی حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
با هم به بررسی لپتاپ 8RB Prestige PS42 با پرستیژ شرکت اماسای میپردازیم:
در نگاه نخست نمیدانید با یک لپتاپ اولترابوک روبرو هستید یا لپتاپ گیمینگ. فوقالعاده سبک، نازک و صیقل خورده است.
پوشش بیرونی آن از جنس فلز آلومینیوم با خطوط خاکستری است که زیباییاش را چندین برابر میکند. وقتی درب Prestige PS42 را باز میکنید؛ انگار با جهانی تازه روبرو شدید.
سنسور اثر انگشت در بخش تاچپد و دوربین وبکم در بخش پایین صفحهنمایش به همراه باریکی لبههای قاب صفحهنمایش چیزهایی نیستند که از چشم شما دور بمانند و انگار از آینده آمدهاند.
لوگوی Prestige اماسای هم روی درب صفحهنمایش لپتاپ و هم زیر صفحهکلید سمت چپ حک شده است. این لوگو به رنگ سفید ضعیفی است تا در رنگ نقرهای غالب لپتاپ گم نشود و از سوی دیگر بیش از حد در چشم نباشد.
با وزن ۱.۱۹ کیلوگرم و اندازه ۱۲.۶ در ۸.۷ در ۰.۶ اینچ (۳۲۲ در ۲۲۲ در ۱۵.۹ میلیمتر) نمیتوان گفت سبکترین و نازکترین لپتاپ ۱۴ اینچی دنیاست ولی قطعا حس یک اولترابوک را برای شما القا میکند و میتوان تعبیر «همراه همیشگی» را برای آن به کار برد.
در کنارهها و بخش پایین صفحهکلید، ضخامت لپتاپ به ۵.۷ میلیمتر میرسد. این وزن و اندازه، ایدهآل لپتاپهای مسافرتی هستند.
مشخص است MSI از طراحی لپتاپهای قدرتمند گیمینگ خود برای لپتاپ پرستیژ پیاس ۴۲ الهام گرفته است. لولاهای دوگانه و پوشش فلزی بیرونی صاف و براق آن ما را یاد لپتاپهای GS63 یا GS73 میاندازد.
کلید دایرهای و فلزی روشن/خاموش لپتاپ در بالای صفحهکلید و درون باکسی جداگانه قرار دارد. اطراف آن مشبک و برای تهویه هوای داخل جعبه لپتاپ است. برخی لپتاپها کلید پاور را هم در صفحهکلید میگنجانند که غالبا ایده جالبی نیست.
چراغ LED روی این کلید تعبیه نشده و چراغها در گوشه سمت چپ و بسیار کوچک و مینیاتوری کار شدند. ظرافتهای طراحی کلید پاور، چراغها و وبکم به شیکی طراحی افزودند.
پشت لپتاپ، پایههای کوچک سیاه رنگی برای قرارگیری روی میز و سطوح صاف مشاهده میشود. کل صفحه پشتی یک دست صاف و بدون خمیدگی یا تورفتگی و برآمدگی است.
داک باز و بسته کردن درب و صفحهنمایش لپتاپ به اندازه کافی محکم، نرم و روان است. شما میتوانید با خیال راحت لپتاپ را ۱۸۰ درجه باز کنید یا برعکس کرده و روی میز قرار دهید. ناقص بودن طراحی لولاها در پشت لپتاپ کمی توی ذوق میزند.
در آزمایشهایی که روی سطح مقاومت و استحکام بدنه و صفحهنمایش این لپتاپ انجام دادیم؛ به نظر رسید به اندازه یک لپتاپ فلزی رایج بازار محکم نیست و با فشار کمی میتواند ضربه ببیند. به طور ویژه، درب لپتاپ بسیار ظریف و نازک است و تاب ضربات محکم یا فشار زیاد را نخواهد داشت.
در بخش جلویی لپتاپ Prestige PS42 هیچ درگاه ارتباطی مشاهده نمیکنیم و فقط یک زبانه برای باز و بسته کردن راحت درب صفحهنمایش مشاهده میشود.
در کناره سمت راست قفل کینگستون، کارتخوان SD، یک درگاه USB Type-C Gen 1 و دو درگاه USB 3.1 Type-A دیده میشود.
عجیب است که قفل کینگستون در پایین کناره سمت راست تعبیه شده است. چون میتواند مانعی بر سر راه ماوس متصل به لپتاپ باشد. بهتر بود مکان قفل به بخشهای دیگری مثلا پنل پشتی منتقل میشد.
در کناره سمت چپ هم آداپتور AC برق، درگاه HDMI 1.4، یک درگاه USB Type-C Gen 1 و جک ۳.۵ میلیمتری ترکیبی صدا دیده میشوند. در پنل پشتی هم هیچ درگاه ارتباطی و اتصالی مشاهده نمیشود.
با این حساب، تمام درگاهها در کنارههای راست و چپ چیدمان شدهاند که یکی از دلایل زیبایی این لپتاپ است.
البته، شاید کاربران انتظار داشتند درگاههای بیشتری روی این لپتاپ مشاهده کنند. مثلا، درگاه HDMI 2.0 ندارد یا شاید بهتر بود یک درگاه USB Type-C هم تعبیه میشد که برای شارژ دستگاههای دیگر استفاده شود.
بزرگترین کاستی در این بخش، نبود درگاه شبکه اترنت یا همان RJ45 است. احتمالا، مهندسان MSI فرض کردند وایفای دو بانده AC این لپتاپ به اندازه کافی سریع است تا از پس بازیهای آنلاین و استریم ویدیو برآید. خود کاربران میتوانند با خرید یک مبدل USB به RJ45، لپتاپ را با کابل شبکه به اینترنت متصل کنند.
اگرچه این لپتاپ میتواند در رده گیمینگ قرار بگیرد ولی صفحهکلید آن برای کارهای اداری و کسبوکاری سفارشیسازی شده است.
صفحهکلید لپتاپ پرستیژ پیاس ۲۴ با اندازه ۳۰ در ۱۰.۵ اینچ، سبک و صیقلخورده با تایپوگرافی متفاوت با صفحهکلیدهایی لپتاپی است. طبیعی است این صفحهکلید از نمونههای لپتاپ GS65 و GS73 سبکتر و ظریفتر است.
در ابتدا، انتظار داشتیم یک صفحهکلید SteelSeries را مشاهده کنیم ولی این صفحهکلید بیشتر شبیه به صفحهکلید اولترابوکهای سنتی است. کلیدها نرم و ارتعاشی هستند.
یک اشاره آهسته کافی است تا کلید فشرده شود. کلیدهای بزرگ با ترکپد کوچک به ما میگویند تایپ مهمتر از بازی است.
کلیدهای مهم و حساس بزرگ طراحی شدند تا کاربر راحتتر بتواند با آنها کار کند. کلیدهای Function هم نسبتا بزرگ هستند تا کاربر سریعتر و دقیقتر ازشان استفاده کند.
نور پسزمینه صفحهکلید فقط سفید و در چهار سطح است که گاهی اوقات، خواندن حروف روی کلیدها کمی سخت میشود چون رنگ سفید برای کلیدهای نقرهای چندان مناسب نیست.
به طور کلی، از کار با صفحهکلید این لپتاپ احساس رضایت خواهید داشت. خاصا افرادی که انگشتان و دستهای کوچکتری دارند؛ بهتر میتوانند تایپ و در سفر یا شرایط غیرپایدار کارهای خود را ردگیری کنند.
همانطور که گفتیم؛ هم ترکپد و هم فضای قرارگیری مچ دست روی لپتاپ برای کار با آن کوچک در نظر گرفته شده است.
شاید افرادی که دستان بزرگی دارند؛ کمی به مشکل بربخورند. اندازه این ترکپد حدودا ۱۰ در ۵.۸ سانتیمتر است. در گوشه بالا سمت چپ آن یک حسگر اثر انگشت کار گذاشته شده است.
برخی کاربران ترجیح میدهند این سنسور در کلید پاور لپتاپ قرار گرفته باشد و فضای ترکپد به طور کامل آزاد باشد ولی به هر حال مزاحمتی ایجاد نمیکند. چون شما کمتر با آن ناحیه کار میکنید یا انگشتان شما آن ناحیه را لمس میکنند.
نمایشگر این لپتاپ ۱۴ اینچ واقعی FHD با دقت تصویر ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل و از نوع IPS است. یک صفحهنمایش مات و باریک که یکی از مزایای اصلی این لپتاپ MSI است.
کنتراست این صفحهنمایش 1000:1 با تفکیک و عمق رنگ بسیار مناسب و فوقالعاده دقیق است. طیفهای رنگی سیاه و سفید را بسیار خوب نشان میدهد و افرادی که میخواهند کارهای گرافیکی انجام دهند؛ نیازی به کالیبراسیون صفحهنمایش ندارند.
پوشش طیفهای رنگی sRGB این نمایشگر حدود ۶۴ درصد است که در مقایسه با نمایشگرهای بهترین لپتاپهای دنیا، امتیاز خوبی است.
نور پسزمینه آن کمی کمتر از رقبا است و سطح روشنایی برای کاربرانی که بسیار حساس هستند؛ پایینتر از نمایشگرهای 1080p است. حداکثر روشنایی این نمایشگر ۲۴۳ نیت است ولی بهترین نمایشگرهای لپتاپ بازار از روشنایی ۳۱۱ یا ۲۹۶ نیت سود میبرند.
هنگامی که یک فیلم 1080p پخش کردیم؛ جزییات درون فیلم با وضوح و کیفیت بالا قابل مشاهده هستند.
رنگها، سایهها و فضاهای تاریک هم قابل تشخیص بوده و شما میتوانید اشیای درون یک غار تاریک را شناخته و از هم تشخیص دهید.
مشخص است این نمایشگر برای اجرای بازیهای با گرافیک بالا طراحی شده است و کیفیتی به مراتب بالاتر از یک نمایشگر معمولی دارد. زاویه دید صفحهنمایش نیز مناسب است.
شرکت MSI چندین مدل از لپتاپ Prestige PS42 با مشخصات سختافزاری متفاوت روانه بازار کرده است.
ما مدل 8RB Prestige PS42 را مورد بررسی قرار دادیم که مجهز به پردازنده Core i7-8550U با فرکانس کاری ۱.۸ تا ۲ گیگاهرتز، حافظه رم ۱۶ گیگابایتی DDR4-2400، درایو ۵۰۰ گیگابایتی SSD و کارتهای گرافیک اینتل UHD Graphics 620 و انویدیا GeForce MX150 است.
این مشخصات نشان میدهند لپتاپ 8RB Prestige PS42 فراتر از یک لپتاپ اولترابوک مسافرتی یا کسبوکاری ساده است.
با یک لپتاپ با مشخصات گیمینگ روبرو هستیم که میتواند نهایت قدرت و کارایی را در بدنهای سبک و لاغر به کاربران ارایه بدهد. توجه داشته باشید که این لپتاپ فقط از یک اسلات حافظه رم پشتیبانی میکند و حداکثر رم میتواند همان ۱۶ گیگابایت برای یک اسلات باشد.
هنوز کلید پاور دستگاه را فشار ندادهاید؛ ویندوز ۱۰ روبروی شما ظاهر میشود. سنگینترین برنامهها مانند فتوشاپ، تری دی مکس و ادوبی لایتروم در ثانیهای اجرا میشوند و خیلی نرم و روان خواهند بود.
پردازنده Core i7-8550U با فناوری ۱۴ نانومتری ساخته شده است و یکی از بهترین پردازندههای دسکتاپ نسل هشتم با معماری کیبیلیک در بازار است. یک پردازنده ۴ هستهای با ۸ نخ پردازشی و ۸ مگابایت حافظه نهان سطح سه که میتواند تا ۴ گیگاهرتز افزایش فرکانس کاری داشته باشد.
با نرمافزارهای اورکلاکینگ پردازندهای مانند CineBench R15 حداکثر فرکانس ۲.۶ تا ۲.۷ گیگاهرتز به دست میآید و بعید است بیشتر از این بالاتر برود.
امتیازهای ثبت شده در این نرمافزار هم نشان میدهند ۱۴ درصد افزایش سرعت پیدا میکند. مقایسه این نتایج با رقبا نشان میدهد بهترین کارایی ثبت نشده است ولی از بسیاری لپتاپهای گیمینگ مشابه بهتر است و مثلا در رتبههای سوم یا چهارم قرار میگیرد.
بررسی کارایی کلی سیستم با نرمافزارهای PCMark 8 Home و PCMark 10 هم نشان میدهد در رتبه اول یا دوم بهترین لپتاپهای همرده خودش میگیرد.
بهرهگیری از کارت گرافیک GeForce MX150 و درایو SSD باعث میشود هیچ افت کارایی، سکته و باگی نداشته باشد و قابلیت Optimus هم افزایش عمر باتری در پردازشهای سنگین را به همراه داشته باشد.
سرعت کارت گرافیک جیفورس MX150 انویدیا روی لپتاپ اماسای حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد سریعتر از لپتاپهای مشابه با همین کارت گرافیک است.
بهطوریکه نیازی به بهبود و اورکلاک کارت گرافیک نخواهید داشت. به گفته نرمافزار 3DMark 11، شما با این لپتاپ و کارت گرافیک میتوانید به جنگ بهترین لپتاپهای گیمینگ دنیا بروید.
به راحتی، غالب بازیهای ویدیویی سنگینی مانند LoL ،DOTA 2 و Overwatch را اجرا میکند و برای اجرای بازی Witcher 3 نیاز به تنظیماتی دارد.
بسیاری از اولترابوکها یا نوتبوکهای ۱۳ و ۱۴ اینچی همرده لپتاپ MSI، نمیتوانند چنین قدرت و سرعت گرافیکی به دست بدهند و ۲۰ الی ۳۰ درصد کندتر هستند.
در تصویر زیر، نتایج ارزیابی درایو SSD لپتاپ را هم در نرمافزار CrystalDiskMark مشاهده میکنید.
در بسیاری از آیتمها سرعت خواندن و نوشتن این درایو بهتر از لپتاپهای دیگر است.
در لپتاپ اماسای پرستیژ پیاس ۲۴ دو فن با سه لوله انتقال حرارت به همراه دو لوله برای کارت گرافیکی تعبیه شده است.
مهمتر از اینها، اندازه بزرگتر فنها و سیستم خنککننده این لپتاپ در مقایسه با لپتاپهای دیگر مجهز به کارت گرافیک GeForce MX150 است.
برخی از لپتاپها تنها از یک فن و لوله انتقال حرارت مشترک میان CPU و GPU استفاده کردند. نتیجه این سیستم خنککننده، صدای آرام و یکنواخت لپتاپ در اوج بار کاری است.
صدای نویز این لپتاپ فقط ۳۸ دسیبل در هنگام بازیهای ویدیویی است که زیر آستانه استاندارد لپتاپهای گیمینگ محسوب میشود.
اگر محیط کاری شما بسیار ساکت باشد؛ شاید صدای کلیدها به گوش برسد ولی در محیطهای شلوغ هیچ صدایی شنیده نمیشود که آزاردهنده باشد.
وقتی لپتاپ بسیار داغ شود؛ بیشترین نقاطی که حرارت بالای آنها احساس میشود؛ وسط صفحهکلید و پشت لپتاپ است که دما به مرز ۴۶ تا ۶۰ درجه سانتیگراد میرسد.
این دما روی لپتاپهای گیمینگ چند کیلوگرمی مشاهده میشود و شاید برای این لپتاپ نازک کمی زیاد باشد. اطراف و کنارههای لپتاپ دمایی کمتر و در حدود ۲۹ درجه سانتیگراد خواهد داشت که احتمالا دستهای شما هم آنجا است.
به هر حال، اگر میخواهید ساعتها با این لپتاپ بازی کنید؛ بهتر است یک پد خنککننده زیر آن قرار دهید.
اماسای روی لپتاپ خوشتیپ خود باتری ۵۰ وات ساعتی با عمر ۱۰ ساعته نصب کرده است. یک باتری ۴ سلولی لیتیم-پلیمر که به نظر کافی است.
در آزمایشهایی که انجام دادیم و شامل انجام بازی، پخش ویدیو و کارهای گرافیکی سنگین بود؛ عمر باتری بین ۸ الی ۸.۵ ساعت نشان داده شد ولی در حالتی که کارهای روزمره انجام شود و روشنایی صفحهنمایش کاهش پیدا کند؛ عمر باتری تا ۱۷ ساعت هم افزایش پیدا خواهد کرد.
این رکوردها بینظیر و چشمگیر هستند. در کمتر لپتاپی با مشخصات سختافزاری گیمینگ مانند Prestige PS42 شاهد این عمر باتری هستیم. نزدیک به ۲ ساعت هم شارژ باتری طول میکشد.
دو بلندگوی ۲ وات روی لپتاپ مورد بررسی ما نصب شده که طبیعی است نباید صدای بسیار بلند و فراگیری بدهد.
این صدا برای محیطهای با نویز پایین و ساکت، کافی است ولی هنگامی که در ویدیوکنفرانس، سالن سخنرانی و محیطهای شلوغ باشید؛ شاید بهتر باشد بلندگوی خارجی به لپتاپ متصل کنید.
شرکت MSI با معرفی لپتاپ سری Prestige PS42، رسما وارد بازار جدیدی شد. اولترابوکهای گیمینگ عنوان جذابی هستند که میتوانند هر کاربری را به وسوسه بیندازند و اولین مدلهای اماسای خیلی خوب از آب درآمدند. شما در Prestige PS42 چندین مزیت را با هم دارید: سرعت، کارایی، سبکی، زیبایی و کاربری.
در عین اینکه لپتاپی سبک برای مصارف مسافرتی است؛ میتواند بهترین بازیهای ویدیویی را با سرعت و کیفیت سطح بالایی اجرا کند. همانطور که زیبا و شیک است؛ صفحهنمایش و کارایی دلپذیری دارد.
در بسیاری از بخشها میتواند بهترین لپتاپ ۱۴ اینچی بازار باشد اما توجه به چند کاستی میتواند نسل بعدی این اولترابوک را ایدهآلترین لپتاپ کند.
درگاههای بیشتر، روشنایی بیشتر صفحهنمایش، نور پسزمینه صفحهکلید بهتر، حافظه رم بیشتر و بهبودهایی در طراحی نکاتی هستند که باید شرکت اماسای برای نسلهای جدید سری Prestige PS42 مدنظر قرار دهد.
نوشته بررسی لپتاپ اماسآی Prestige PS42: اولترابوک گیمینگی برای با پرستیژها اولین بار در وبسایت فناوری پدیدار شد.
نسل جدید سرفیس پرو صرفنظر از ارتقای سختافزار به نسل هشتم اینتل و گزینهی رنگ مشکی مات، تفاوت دیگری با گذشته ندارد.
پردازندهی نسل هشتمی و چهار هستهای اینتل، نسل جدید مکبوک پرو ۱۳ را به قدرتمندترین لپتاپ ۱۳ اینچی تاریخ اپل بدل کرده است.
وقتی که صحبت از محصولات هواوی به میان میآید، کمتر کسی به یاد لپتاپ میافتد ولی این شرکت یکی از نیرومندترین لپتاپهای جهان را در اختیار دارد. این محصول بی نظیر که هواوی میت بوک ایکس پرو نام دارد، یکی از بهترین تجربههای شخصی من در استفاده از لپتاپ بوده است و امروز پس از نزدیک به یک هفته بررسی این دستگاه و کار کردن با آن، تجربیات و نتایج آزمایشهای انجام شده را با شما خوانندگان آیتیرسان در میان میگذارم و به عمق ساختار این دستگاه میروم تا با هم ببینیم که هواوی میت بوک ایکس پرو در عمل چهچیزهایی در چنته دارد.
اولین بار وقتی که این لپتاپ را در دفتر آیتیرسان و بر روی میز دیدم، ناخودآگاه فکر کردم که با یک محصول اپل روبرو هستم ولی دو مورد موجب شدند تا نگاه دومی به این دستگاه زیبای روی میز بیندازم: رنگ بدنه و لوگوی هواوی. این دستگاه از نظر بدنه بهشدت ظریف است و به همین دلیل نیز وقتی که آن را در دست میگیرید، حسی خوب را تجربه خواهید کرد. از سوی دیگر بدنه این دستگاه از جنس فلز مات بسیار زیبایی ساخته شده که در زیر انگشتان دست، اندکی زبر به نظر میرسد. این زبر بودن موجب ایجاد یک حس بسیار خوب در دستان میشود، حسی که میگوید با امنیت بیشتری در دستان شما قرار گرفتهام.
وقتی که طراحی ظاهری یک لپتاپ را نگاه میکنیم، نخستین موردی که در ذهن ما شکل میگیرد، مقایسه ناخودآگاه آن با سایر محصولات همرده است. این دستگاه برای من به هیچ عنوان با محصولات معمولی و حتی نیرومند شرکتهایی مانند لنوو، اچپی، دل، فوجیتسو و غیره شباهتی نداشت و تنها دستگاههایی که از نظر ظاهری برای من با هواوی میت بوک ایکس پرو قابل رقابت بودند، سری سرفیس مایکروسافت و سری مک بوک اپل به حساب میآیند. این موضوع موجب شد تا به شخصه در بخش طراحی امتیازی بالا به این دستگاه بدهم.
بدنه هواوی میت بوک ایکس پرو دارای ابعاد ۲۱۷ در ۳۰۴میلیمتر است و لبههای بدنه اندکی منحنی هستند تا حس یک مستطیل خشک و خالی به کاربر دست ندهد. در نگاه اولیه به نمای ظاهری این دستگاه، در بخش پشتی نمایشگر تنها میتوان لوگوی هواوی را مشاهده کرد و در قسمت پایینی نیز شاهد وجود چهار پایه نرم برای ایجاد فاصله اندک با زمین هستیم. در بخش پشتی بدنه به علت نازک بودن آن به هیچ عنوان امکان دیدن هرگونه پورت یا درگاهی وجود نداشت و با توجه به نحوه باز شدن نمایشگر و قرار گرفتن لبه آن در پشت بدنه، این دستگاه در این بخش فاقد هر نوع از امکانات جانبی بود. همین وضعیت برای بخش جلویی بدنه هواوی میت بوک ایکس پرو نیز صادق است و تمامی امکانات و درگاههای مربوطه در کنارههای آن جای خوش کرده بودند.
در سمت راست دستگاه شاهد حضور یک درگاه یواسبی هستیم و سایر بخشهای سمت راست خالی هستند ولی در سمت چپ هواوی میت بوک ایکس پرو، درگاه ورودی شارژر و درگاه یواسبی نوع C جا خوش کردهاند که باز هم ترکیب بسیار خلوتی را به وجود میآورد. به شخصه مشکل اصلی طراحی دستگاه را در این بخش میدانم زیرا در شرایطی که بیشتر کاربران لپتاپ از دستگاههای جانبی و هارددیسکهای متعدد استفاده میکنند، وجود یک درگاه یواسبی سنتی یا همان یواسبی نوع A برای این مدل ناکافی به نظر میرسد. از سوی دیگر فضای تعبیه درگاههای بیشتر نیز بر روی این محصول وجود دارد و همین امر نیز موجب میشود تا این کمبود درگاه یواسبی نامیدکننده باشد.
نمایشگر این مدل بسیار شکیل و زیباست و یک کادر نازک مشکی رنگ پیرامون آن را پوشانده که در پایین این کادر نیز لوگوی هواوی به رنگ نقرهای و در زیر یک لایه از شیشه دیده میشود. صفحه کلید مشکلی رنگی که بر روی هواوی میت بوک ایکس پرو قرار گرفته است، بسیار شکیل و زیبا بهنظر میرسد ولی فاقد نور پس زمینه برای کار کردن در محیطهای تاریک است که این مورد برای کاربرانی مثل من که عادت دارند تا پاسی از شب با لپتاپ خود مشغول به کار باشند، مشکلساز میشود.
نمایشگر ۱۳.۹ اینچی این مدل موجب شده است تا یک ترکیب جمع و جور و عالی را شاهد باشیم که در کنار زیبایی، ابعاد مناسب تصویر را در اختیار کاربر قرار میدهد. از سوی دیگر باید گفت که ظرافت بسیار زیاد و ضخامت ۱.۵ سانتی متری هواوی میت بوک ایکس پرو، موجب میشد تا حس سبکی محصول بیش از پیش در هنگام در دست گرفتن آن تجربه شود. این موضوع تنها یک حس ذهنی نیست، بلکه وزن نهایی هواوی میت بوک ایکس پرو به ۱ کیلو و ۳۳۰ گرم میرسد که برای یک لپتاپ رقمی عالی است ولی در عمل با توجه به وجود شارژر و کابلهای دستگاه میتوان روی وزنی نزدیک به ۱.۶ کیلوگرم حساب کرد.
به این ترتیب باید گفت که در مجموع طراحی هواوی میت بوک ایکس پرو تنها با داشتن یک ایراد کوچک، تقریبا امتیاز کامل را دریافت میکند. البته دو رنگ از هواوی میت بوک ایکس پرو در بازار وجود دارد که یکی از آنها خاکستری فضایی و دیگری نقرهای هستند و نسخه در اختیار ما از رنگ خاکستری فضایی بود، ولی تصاویر رنگ دیگر نیز به خوبی کیفیت مشابهی را نشان میدهند.
نمایشگر این دستگاه یک صفحه نمایش LTPS است که کیفیت بسیار مناسبی را از نظر بصری فراهم میکند. نور پس زمینه این نمایشگر در وضعیت عادی بهاندازهای خوب بود که در هنگام کار کردن با آن برای خواندن متون مختلف، بههیچعنوان شاهد خستگی چشمانم نبودم و در هنگام پخش فیلم نیز تجربه بسیار خوبی را از این مدل داشتم. هواوی میت بوک ایکس پرو در نمایش فیلم خوش رنگ و لعابی مانند دکتر استرنج، بسیار مناسب عمل کرد و حتی در بخشهایی که تصویر بسیار شلوغ و تاریک بود باز هم کیفیت رنگبندی مناسبی را در خروجی شاهد بودیم.
این نمایشگر از ترکیب تصویر ۳ به ۲ و رزولوشن ۳ هزار در ۲ هزار پیکسل بهره میبرد که تجربهای مناسب برای کاربریهای عمومی و حتی کاربریهای سنگین گرافیکی است. با این تفاسیر باید گفت که نمایشگر این محصول در نوع خود در میان بهترینها جای دارد ولی قابلیتهای این نمایشگر هنوز تمام نشده است. بر اساس اطلاعات موجود، این نمایشگر میتواند میزان ۱۲۴ درصد از محدوده رنگی sRGB را پوشش بدهد که در مقایسه با محصولات دیگر بازار که متوسط ۱۱۱ دارند، رقمی عالی به حساب میآید.
نمایشگر هواوی میت بوک ایکس پرو از نوع لمسی است و این ساختار لمسی به خوبی برای کاربریهای عمومی و حتی دقیق مناسب است ولی در اینجای کار یکی از ایرادهای اساسی دیگر دستگاه به چشم میآید. نمایشگر هواوی میت بوک ایکس پرو بیش از ۱۳۰ درجه باز نمیشود و همین موضوع نیز عملا استفاده از صفحه لمسی را به شدت محدود کرده است. قابلیتی مانند گردش ۱۸۰ درجه نمایشگر و یا امکان قرار دادن آن به صورت خیمهای میتوانست موجب شود که بتوان تنها از رابط کاربری لمسی این دستگاه بهرهمند شد ولی در این شرایط عملا در بیشتر موارد قابلیتهای لمسی را نادیده گرفته و بهصورت ناخودآگاه با صفحه کلید و تاچپد کار خواهید کرد.
این دستگاه از نظر نرمافزاری کیفیت مطلوبی دارد و نرمافزارهای پیشفرض هواوی میت بوک ایکس پرو در نوع خود مناسب و کافی هستند. متنی که در حال حاضر در حال مطالعه آن هستید، با آفیس ۳۶۵ که از پیش بر روی این دستگاه وجود داشت، تهیه شده است و حتی نسخهای از بازی محبوب ماین کرفت هم بر روی این دستگاه قابل دسترسی بود که من را برای مدت زمان نسبت کوتاهی سرگرم نگاه داشت. البته تنها نسخه آزمایشی بود و برای دسترسی کامل به همه محتوای بازی باید نسخه کامل را بخرید ولی همان زمان کوتاه نیز برای یک نرمافزار پیش فرض رقمی مناسب به حساب میآید.
سیستم عامل این دستگاه، ویندوز ۱۰ است و موجب میشود که بتوان امکانات کامل آخرین نسخه از سیستم عامل مایکروسافت را در هواوی میت بوک ایکس پرو مورد استفاده قرار داد. با این وجود و علیرغم این که از نظر سختافزاری با یک غول تمام عیار روبرو هستیم، نمیتوان از یک مشکل بزرگ این سیستم عامل چشم پوشی کرد: نسخه ویندوز ۱۰ موجود بر روی هواوی میت بوک ایکس پرو، نسخه خانگی است و با توجه به توان و قیمت این مدل، داشتن نسخه حرفهای ویندوز بر روی آن انتظار چندان عجیبی نیست.
با این وجود بخش نرمافزاری این لپتاپ نیز بهخوبی میتواند نیاز بیشتر کاربران را به خوبی تامین کند و تقریبا تمامی نرمافزارهای ۶۴ بیتیای که بر روی این محصول از آنها استفاده کردم، به خوبی بر روی دستگاه اجرا شدند. به این ترتیب میتوان گفت که شاید من بیش از حد بر روی نسخه ویندوز سختگیری میکنم و در عمل ویندوز ۱۰ خانگی برای بیشتر کاربریها تفاوت چندانی با نسخههای دیگر ویندوز ۱۰ نخواهد داشت.
توان پردازشی این دستگاه در نوع خود یکی از بهترینهاست. یکی از آخرین مدلهای پردازنده موجود در بازار، حافظه داخلی بسیار سریع و حجم بالای رم و کارت گرافیکی نیرومند دست به دست هم دادهاند تا هواوی میت بوک ایکس پرو را به یک هیولا بدل کنند. پردازنده هواوی میت بوک ایکس پرو، یک سیپییو اینتل Core i7 نسل هشتم است. این پردازنده ۸۵۵۰U میتواند با کلاک ۱.۸۰ گیگاهرتزی و هشت هسته پردازشی خود تقریبا از عهده هر کاری که یک کاربر خانگی به سراغ آن میرود، بر آید.
رم این محصول، ۱۶ گیگابایت است و این موضوع موجب میشود که بیشتر نرمافزارها بر روی هواوی میت بوک ایکس پرو به خوبی اجرا شده و شاهد کمترین تاخیر در اجرای روان آنها باشیم. از سوی دیگر این لپتاپ با یک حافظه داخلی SSD عرضه شده است که در نسخه در دسترس ما ۵۱۲ گیگابایتی بود ولی نسخههای ۲۵۶ گیگابایتی این لپتاپ نیز در بازار عرضه شدهاند. انتقال داده بر روی این دستگاه با نرخ مناسبی انجام میشود و برداشت داده نیز سرعت تقریبا یکسانی دارد.
این امر در استفاده از یواسبی ۳ بسیار مناسب بود ولی با استفاده از یواسبی ۲ بهشدت با افت نرخ انتقال روبرو می شدیم که البته بازهم برای انتقال بر روی درگاه یواسبی ۲، مناسب بود ولی به نوعی هدر دادن توان حافظه SSD سریع این دستگاه بهحساب میآمد. متوسط نرخ انتقال تجربه شده توسط من برای یک فایل ۱.۵ گیگابایتی بر روی بستر یواسبی ۳، نزدیک به ۹۵ مگابایت برثانیه بود. این امر موجب شد تا انتقال این فایل برای من تنها ۲۰ ثانیه به طول بینجامد. در سمت مقابل و در انتقال معکوس فایل از لپتاپ به هارددیسک اکسترنال نیز شاهد سرعت متوسط ۸۵ مگابایت بودیم و انتقال کلی فایل برای مدت زمانی نزدیک به ۲۵ ثانیه به طول انجامید که رقمی بسیار عالی بهحساب میآید.
کارت گرافیکی موجود بر روی هواوی میت بوک ایکس پرو نیز یکی از بهترین نمونههای بازار لپتاپهای غیر گیمینگ است. این دستگاه به یک تراشه گرافیکی انویدیا جی فورس MX150 مجهز است که خروجی گرافیکی ۲ گیگابایتی واقعی را برای کاربران به همراه میآورد. این کارت گرافیکی در کلاس ۲ قرار دارد و این امر به این معنی است که نباید به آن به عنوان یک کارت گرافیکی گیمینگ بسیار حرفهای نگاه کرد ولی در عین حال تقریبا بیشتر بازیها بر رویش اجرا میشوند. به شخصه با اجرای بازی رزیدنت ایول ۷ بر روی این لپتاپ توانستم تجربهای بسیار خوب را داشته باشم. البته وقتی که کفیت بازی را روی بالاترین تنظیمات ممکن قرار دادم، افت فریم برای من اندکی عذابآور بود و عملا انجام بازی دشوار شد ولی در سایر وضعیتها هیچ مشکلی در انجام بازی نداشتم.
صفحه کلید این محصول عملکرد بسیار مناسبی داشت و به عنوان یکی از رابطهای کاربری اصلی باید گفت که امتیاز کاملی را برای هواوی میت بوک ایکس پرو به همراه میآورد. تاچپد لپتاپ نیز در وسط بدنه قرا گرفته و کار استفاده از صفحه کلید را راحتتر میکند زیرا امکان قرار دادن دست در دو طرف آن و تایپ کردن به راحتی وجود داشته و دیگر شاهد لمس بیدلیل تاچپد در زمان تایپ نیستیم.
دیگر نکته مهمی که در لپتاپها برای من در اولویت قرار دارد، کیفیت باتری است. این امر بهخصوص در لپتاپی مانند هواوی میت بوک ایکس پرو که یک نمونه غیرقابل تعویض را در خود جای داده است (غیر قابل تعویض توسط خود کاربر) بهشدت مهم بهنظر میرسد.
این باتری ۵۷.۴ وات ساعتی با سرعتی بسیار خوب شارژ میشد و شارژ کردن آن از وضعیت ۰ درصد تا وضعیت شارژ کامل تنها اندکی بیش از یک ساعت به طول انجامید. از سوی دیگر باتری این محصول در عمل توانست تا نزدیک به ۱۰ ساعت در آزمایش نمایش فیلم با کیفیت ۱۰۸۰p دوام بیاورد که رقمی بسیار عالی بهحساب میآید. با این حال در هنگام شارژ کردن باتری هواوی میت بوک ایکس پرو، بهتر است قید بازی کردن یا فعالیتهای سنگین گرافیکی را بزنید زیرا در حالت عادی شاهد افزایش اندک حرارت در مرکز بدنه لپتاپ هستیم و استفاده از نرمافزارهای سنگین میتواند حتی این حرارت را بیش از پیش مشکلساز جلوه بدهد.
سیستم صوتی هواوی میت بوک ایکس پرو نیز بسیار با کیفیت و مناسب است و صدای خروجی این دستگاه به نسبت ابعاد بلندگوهای آن، بسیار تحسین بر انگیز بهنظر میرسد. با این حال یکی از بزرگترین ایرادهای این محصول در امکانات جانبی آن به چشم می خورد. وبکم هواوی میت بوک ایکس پرو در کلیدهای آن جاسازی شده بود. مکان دقیق قرارگیری این وبکم، بین کلیدهای F6 و F7 بود که نهتنها موجب شد تا بارها به خاطر آن کلید های F را اشتباه فشار بدهم، بلکه تصویر را با زاویهای بسیار بد برداشت می کند و در شرایطی مانند مکالمه اسکایپی با دیگران، کاربر به شکل یک غول نمایش داده میشود که این موضوع به خصوص برای بانوان عذابآور است!
هواوی میت بوک ایکس پرو یکی از بهترین تجربههای من در استفاده از کامپیوترهای همراه را رقم زد و همه چیز خوب بود تا وقتی که قیمت ۱۵۰۰ دلاری آن به گوشم رسید. این قیمت برای دستگاهی در این رده، چندان بالا نیست ولی در عمل موجب میشود که محدوده کاربران آن بهشدت کوچک شود. با این وجود اگر چنین پولی را در اختیار دارید و یک لپتاپ ویندوزی بسیار نیرومند و جذاب میخواهید، بهتر است به هیچ عنوان هواوی میت بوک ایکس پرو را از دست ندهید.
نوشته بررسی تخصصی لپتاپ هواوی میت بوک ایکس پرو اولین بار در وبسایت فناوری پدیدار شد.
بررسی میتبوک ایکس پرو، اولترابوک زیبا و کمنقص هواوی که از بسیاری لحاظ، محصولات باسابقهی دنیای لپتاپها را به چالش میکشد.