بررسی هواوی P20 پرو: کپی برابر اصل!

بررسی P20 پرو هواوی؛ یکی از خاص‌‌ترین اسمارت‌فون‌های چینی بازار که از آینده آمده است.

هواوی به معنای واقعی کلمه از زمین‌ خاکی کارش را شروع کرد، بعد از همکاری با لایکا و پورش برای خودش اعتبار خرید و کمی خلاقیت را چاشنی کار قرار داد تا بتواند ره صد ساله را یک شبه که نه، اما چند ساله برود! حالا همه برای هواوی ارزش زیادی قائل هستند و آن را در کنار بزرگانی همچون سامسونگ و اپل قرار می‌دهند. آخرین حرف این کمپانی در دنیای اسمارت فون‌ها، P20 پرو نام دارد. محصولی که تمام آپشن‌های خوب رقبا را به ارث برده و مُهر ۳ دوربین هواوی را هم بر پیشانی خودش می‌بیند.

چند روزی هست که این دستگاه همه چیز تمام، مهمان خانه ما شده و فرصتی دست داده تا دست‌پخت جدید چینی‌ها را بچشیم. اگر می‌خواهید بدانید که این گوشی چند مرده حلاج است، با ما و بررسی P20 پرو هواوی همراه باشید…


طراحی

شاید زمانی که گوشی اسنشال را با آن بریدگی عجیب و غریب بالای نمایشگرش دیدیم، فکرش را هم نمی‌کردیم که این زائده اضافی به ترند بازار تبدیل شود! اپل با آی‌فون X و ناچ معروفش، محبوبیت این نوع خاص از طراحی را افزایش داد و هواوی هم که این‌ها را دیده بود؛ برای آنکه از غافله عقب نماند، سری جدید محصولاتش را با یک بریدگی در بالای نمایشگر راهی بازار کرد. البته این بخش در P20 پرو به محصول اپل شباهت بیشتری دارد و شاید بتوان گفت که کپی برابر با اصل آن است!

در نخستین برخورد، یک گوشی با ظاهری کشیده، بریدگی در بالای نمایشگر و کلید هومی شبیه به کهکشانی‌های سابق سامسونگ را شاهد هستیم و خبری از کلیدهای ناوبری سخت‌افزاری نیست. دوربین سلفی، اسپیکر مکالمه و سنسورهای همیشگی اسمارت فون‌ها نیز در همان بخش اضافی بالای نمایشگر به چشم می‌خورند. در اطراف نمایشگر همچنان شاهد حاشیه‌های اضافی هستیم و تمام هنر هواوی این بوده که نسبت به میت ۱۰ پرو حدود یک درصد نسبت نمایشگر به بدنه دستگاه را افزایش دهد و حتی با استفاده از ناچ هم نتوانسته به پای پرچم‌دار جدید سامسونگ برسد. بنابراین می‌توانیم اینگونه برداشت کنیم که ناچ P20 پرو صرفا یک کپی ناقص از محصولات اپل است. به این دلیل که کوپرتینویی‌ها با این ترفند به میزان قابل توجهی حاشیه‌ها را کاهش دادند اما هواوی عملا کار خاصی انجام نداده است!

بگذارید نگاهی به پشت P20 پرو بیندازیم؛ جایی که طراحی گوشی شما را به یاد دوربین‌های کامپکت می‌اندازد. چرا که علاوه بر دوربین و متعلقات آن، یادگاری‌ها و حتی لوگوی هواوی نیز به صورت افقی نوشته شده تا بیشترین خوانایی آن‌ها برای زمانی‌ باشد که گوشی را برای عکاسی در دست گرفته‌اید. به همین راحتی هواوی توانسته در طراحی گوشی نیز دوربین فوق‌العاده‌اش را به رخ رقبا بکشد. البته چنین سبکی در طراحی را به‌صورت جدی در محصولی با نام لنوو وایب شات دیده بودیم!

دو دوربین دستگاه با چینشی عمودی در همان‌جایی هستند که اپل برای پرچمدارش در نظر گرفته بود و شاید حتی میزان بیرون زدگی‌ آن‌ها نیز برابر باشد! در زیر آن‌ها یک دوربین دیگر به همراه فلاش LED به چشم می‌خورد.

هواوی بدنه اصلی گوشی را از فلز ساخته و برای قاب پشتی از شیشه‌ای خاص بهره گرفته که رنگ خاصی با نام Twilight را نیز در بین آپشن‌های خرید کاربر قرار داده است. در واقع در این رنگ چندین لایه نوری با هم ترکیب شده‌اند تا هنگام قرار گرفتن گوشی در نور و یا زوایای خاص، رنگ آن را به سمت هاله‌ای از بنفش و آبی ببینید. با توجه به سابق درخشان هواوی، شاید این مورد نیز بعد از معرفی اچ‌تی‌سی U11 به ذهن برادران چینی‌مان رسیده باشد!

در سمت راست گوشی کلید‌های یکپارچه صدا و پاور جا خوش کرده‌اند که این مورد آخری یک خط قرمز رنگ را نیز بر روی خودش می‌بیند. برای دسترسی به اسلات سیم‌کارت، می‌بایست به سمت چپ گوشی بروید و از یک سوزن مخصوص برای دیدن جمال آن استفاده کنید. در لبه بالایی گوشی، اینفرارد، میکروفون ثانویه و خطوط آنتن را شاهد هستیم و لبه پایینی‌ نیز اسپیکر دستگاه و پورت USB Type C را در خود جای داده است. البته در سمت چپ این پورت، خطوطی همانند اسپیکر قرار گرفته که بیشتر جنبه زیبایی داشته و رسما لال تشریف دارند!

گوشه‌های P20 پرو به‌صورت گرد طراحی بوده و همین امر موجب خوش دستی دستگاه شده است. از جمله مهمترین نقاط ضعف گوشی در زمینه طراحی را می‌توان به جذب اثر انگشت بر روی بدنه و لیز بودن آن اشاره کرد تا بدانید که علاوه بر مزایا، این گوشی چندان بی نقص هم نیست. میزان جذب اثر انگشت بر روی بدنه به‌قدری بالاست که می‌توان رکوردش را در گینس به ثبت رساند؛ بنابراین در صورتی که خواهان این گل تازه شکفته شده هواوی هستید، می‌بایست همیشه یک دستمال را به همراه داشته باشید و همچون کودکی یک‌ساله تمیزش کنید!

بیرون‌زدگی دوربین موجب شده تا نتوانید آن‌طور که باید و شاید از گوشی دل‌بندتان زمانی که بر روی میز است، کار بکشید؛ چرا که رسما سمت راست گوشی از سطح فاصله داشته و سمت دیگر روی هواست! بنابراین به محض لمس صفحه، گوشی تکان می‌خورد و روی اعصاب‌تان راه می‌رود…!

P20 پرو عزیز ضخامتی ۷.۸ میلی‌متری داشته و وزنش ۱۸۰ گرم است تا نسبت به رقبای قدرتمندی همچون گلکسی S9 پلاس در جایگاه بهتری قرار گیرد. علاوه بر Twilight این کمپانی چینی پرچمدار خودش را در رنگ‌های مشکی، رزگلد و آبی راهی بازار می‌کند و به همین راحتی طیف گسترده‌ای از افراد با سلایق متفاوت را به‌سوی خودش می‌کشاند. با همه این‌ها P20 پرو یک دستگاه نرمال و معمولی نیست؛ بلکه اسمارت فونی‌ خاص است که یا عاشقش می‌شوید، یا طراحی آن را نقطه ضعف اصلی‌اش به حساب خواهید آورد.


نمایشگر

استفاده از نمایشگرهای عریض با نسبت‌های متفاوت، این‌ روزها به ترند بازار تبدیل شده و هواوی هم به تبعیت از آن پرچمدارش را با نمایشگری ۶.۱ اینچی با نسبت ۱۸.۷ به ۹ راهی بازار کرده است تا شاهد یک گوشی به‌ظاهر دیلاق باشیم. این گوشی از پنل OLED ساخت سامسونگ بهره گرفته تا حضور موفق خودش در سرزمین کنتراست‌های بی‌نهایت را ادامه داده باشد. هرچه ویژگی‌های مربوط به نمایشگر گوشی به‌روز باشند، رزولوشن آن نیازی اساسی به آپدیت دارد. P20 پرو از یک نمایشگر با رزولوشن ۲۲۴۰ در ۱۰۸۰ پیکسل بهره می‌برد؛ گرچه این میزان در تجربه روزانه به هیچ‌وجه مشکل ساز نیست اما هنگام استفاده از گوشی در هدست‌های واقعیت مجازی کمی مشکل ساز خواهد بود. در روزگاری که همه دم از QHD می‌زنند و سونی بیخیال ۴K نمی‌شود، هواوی همچنان به استفاده از Full HD اصرار دارد؛ گرچه که همین چند ماه پیش میت ۱۰ را با نمایشگر QHD دیده بودیم!

در هر اینچ از این نمایشگر کمی بیشتر از ۴۰۰ پیکسل را شاهد هستیم که تقریبا نصف میزانی است که سونی برای پرچمدارانش در نظر می‌گیرد! با همه این‌ها نمی‌توان به کیفیت بالای نمایشگر ایراد گرفت. رنگ‌ها خیلی خوب و زنده به نمایش در می‌آیند؛ خصوصا رنگ مشکی که عمیق بودنش (با توجه به پنل)، نیازی به تعریف و تمجید ما ندارد. با همه این‌ها P20 پرو در نمایش رنگ سفید ناتوان است و آن را کمی متمایل به زرد نشان می‌دهد. این موضوع را هنگام مقایسه با سایر پرچمداران بازار نظیر کهکشانی‌های سامسونگ به وضوح مشاهده خواهید کرد.

میزان رفلکس صفحه خیلی بالا نیست و در زیر نور آفتاب با توجه به میزان روشنایی ۶۰۰ نیتی مشکل خاصی نخواهید داشت. در بخش تنظیمات، هواوی گزینه‌ای برای تغییر میزان رزولوشن در نظر گرفته که شامل حالت اسمارت نیز می‌شود تا عصای دست باتری در زمان‌های مورد نیاز باشد. همچون سایر محصولات این برند، شما می‌توانید با دستکش نیز با گوشی خود کار کنید، البته برای این منظور می‌بایست گزینه Gloves Mode را فعال کرده باشید. تنظیم دستی نحوه به نمایش در آمدن رنگ‌ها و همچنین فیلتر کردن نور آبی جهت حفاظت از چشم‌ها نیز از جمله بخش‌هایی است که می‌توان در تنظیمات نمایشگر P20 پرو پیدا کرد.

اگر رابطه خوبی با بریدگی بالای نمایشگر ندارید، می‌توانید در بخش تنظیمات آن را به‌صورت نرم‌افزاری حذف کنید. در این حالت صفحه تا جایی که ناچ را حذف کند، پایین آمده و با به نمایش در آمدن رنگ مشکی در اطراف آن، شکل نمایشگر به گونه‌ای می‌شود که انگار خبری از ناچ در آن نیست. البته برای استفاده بهتر از فضا در آن لابه‌لا می‌توانید ساعت و برخی نوتیفیکیشن‌ها را مشاهده کنید.

این پرچمدار هواوی نیز به قابلیت تغییر دمای رنگ‌ها مجهز است و می‌تواند با توجه به نور محیط، رنگ‌های نمایشگر را تغییر داده تا تجربه متفاوتی از کار کردن با صفحه را داشته باشید. اگر از علاقه‌مندان به کار کردن با گوشی در محیط‌های تاریک هستید، خبر چندان خوبی برای‌تان نداریم (البته نسبت به رقبا)! حداقل میزان نور نمایشگر P20 پرو جان به بیش از ۳ نیت می‌رسد که برای یک پرچمدار ۲۰۱۸ چندان قابل قبول نیست.

خوشبختانه نمایشگر در نگاه از زوایا دچار رنگ‌پریدگی نشده و مشکل خاصی با آن نخواهید داشت. به لطف پنل OLED می‌توانید از قابلیت نمایشگر همیشه روشن نیز بهره بگیرید که البته در برابر رقبای خود همچون پرچمداران سامسونگ از شخصی سازی کمتری برخوردار است (از هواوی بعید بود).


سخت‌افزار

هواوی برای سوگولی خودش از تراشه کایرین ۹۷۰ بهره گرفته که ساخته Hisilicon از زیر مجموعه‌های این کمپانی است. این تراشه ۱۰ نانومتری از هشت هسته تشکیل شده که چهارتای آن‌ها Cortex-A73 با فرکانس ۲.۴ گیگاهرتز و چهارتای دیگر Cortex-A53 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز هستند. طبق گفته سازنده، این تراشه در حدود ۲۰ درصد انرژی کمتری نسبت به نسل قبلی خود مصرف کرده و کارایی بهتری را ارایه می‌دهد. ضمن اینکه مساحت آن نیز تا ۴۰ درصد کاهش یافته و فضای کمتری را اشغال می‌کند (جا برای باتری هم باز شد).

واحد گرافیکی کایرین ۹۷۰ ساخته آرم با نام Mali-G72 MP12 بوده که شامل ۱۲ هسته ناقابل با فرکانس کاری ۸۵۰ مگاهرتز می‌شود و طبق ادعای سازنده نسبت به نسل قبلی ۲۰ درصد کارایی بهتری داشته و مصرف انرژی آن نصف شده است!

این پردازنده به هوش مصنوعی نیز مجهز بوده و طبق گفته‌های هواوی NPU این تراشه می‌تواند محاسباتش را با مصرف انرژی کم‌تر و سرعت بیشتر انجام دهد که برای یک گوشی هوشمند فوق‌العاده است.

اگر این مجموعه خوب سخت‌افزاری را با ۶ گیگابایت رم ترکیب کنید، به قدرت بالای پرچم‌دار جدید هواوی ایمان خواهید آورد. P20 پرو در یک نسخه با حافظه داخلی ۱۲۸ گیگابایتی عرضه شده و متاسفانه خبری از اسلات کارت حافظه در آن نیست! حتی هواوی از نمونه‌های هیبریدی نیز بهره نگرفته و نمی‌توانید به‌جای سیم‌کارت دوم از کارت حافظه استفاده کنید. البته در حدود ۱۱۱ گیگابایت فضا برای استفاده در اختیار شماست که اگر علاقه‌ای به ویدیوهای ۴K نداشته باشید، کافی به‌نظر می‌رسد.

برای آنکه عیار این مدل را بسنجیم آن را در بنچ‌مارک‌های مختلفی مورد آزمایش قرار دادیم که حاصل کار را در ادامه شاهد هستید.

در عملکرد روزانه شاهد کوچک‌ترین لگ و یا هنگی در این مدل نبودیم و حتی اگر از علاقه‌مندان به دنیای گیم باشید، باز هم مشکل خاصی با P20 پرو نخواهید داشت. بازی‌ها خیلی خوب و روان به اجرا در می‌آیند و خبری هم از داغ شدن آزاردهنده نخواهد بود.  به‌طور کلی این روزها تراشه‌ها آنقدر قدرتمند شده‌اند که دیگر مشکلات عمومی سال‌های نه‌چندان دور را به دست فراموشی بسپاریم..


دوربین

تیزرهای تبلیغاتی، طراحی گوشی، سر و صداها و خلاصه همه چیز با زبان بی‌زبانی می‌گویند که دوربین P20 پرو، مهم‌ترین بخش آن است و هواوی تمام تلاشش را برای ارایه یک تجربه ناب از عکاسی به‌کار بسته و حاصل آن یک گوشی با دوربین سه‌گانه شده است.

دوربین اصلی P20 پرو یک نمونه ۴۰ مگاپیکسلی با f1/8 است که در چینش سه‌گانه‌ دوربین‌ها در مرکز قرار گرفته است. در گذشته‌ای نه‌چندان دور دوربین‌های ۴۱ مگاپیکسلی نوکیا در این زمینه رکورددار بودند و حالا هواوی جرات به خرج داده و به این عدد مقدس نزدیک شده است.

در بالای دوربین اصلی، شاهد یک لنز ۸ مگاپیکسلی تله‌فوتو هستیم که با دوربین رنگی اصلی در یک مجموعه قرار گرفته است. در خارج از این مجموعه و زیر آن‌ها یک دوربین ۲۰ مگاپیکسلی با f/1.6 به چشم می‌خورد که کور رنگی داشته و رسما دنیای پیرامون خودش را سیاه و سفید می‌بیند. بدین ترتیب مجموعه دوربین هواوی P20 پرو ۶۸ مگاپیکسل خواهد بود که به‌نوعی یک رکورد به حساب می‌آید.

البته بهترین حالت ممکن برای عکاسی در این گوشی زمانی است که رزولوشن را برروی ۱۰ مگاپیکسل قرار دهید تا با ترکیب تصاویر ثبت شده توسط این ۳ لنز شاهد تصویری باکیفیت باشیم. یعنی عملا ثبت عکس ۴۰ مگاپیکسلی با P20 پرو کیفیت چندان مطلوبی ندارد. در زیر این دوربین‌ها هم فلاش LED دو رنگی قرار گرفته تا یار و یاور شما در محیط‌های کم‌نور باشد.

ابعاد دوربین اصلی تقریبا دو برابر نمونه‌ای است که در گلکسی S9 سامسونگ دیده بودیم. در این دوربین هواوی از بایر چهارگانه استفاده کرده است که در نوع خودش تکنولوژی جدیدی به شمار می‌رود. سنسور ۸ مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.4 و فاصله کانونی ۸۰ میلی‌متری موجب می‌شود از زوم اپتیکال ۳ برابری بهره‌مند شوید. البته ترکیب این لنز با دوربین اصلی کاری کرده تا زوم هیبریدی ۵ برابری نیز در دسترس باشد اما در این حالت کیفیت تصویر آن‌طور که باید و شاید بالا نیست.

پرچمدار جدید چینی‌ها از فوکوس خودکاری بهره می‌گیرد که از ترکیب چند قابلیت‌ دیگر (سیستم فوکوس لیزری، تشخیص فاز، تشخیص عمق و کنتراست) به‌دست آمده است. به لطف هوش مصنوعی P20 پرو که از تراشه آن به‌دست آمده، گوشی از فناوری فوکوس قابل پیش‌بینی ۴D استفاده می‌کند؛ یعنی سوگولی هواوی می‌تواند با پیش‌بینی حرکت سوژه، فوکوس بهتری را بر روی آن اعمال کند.

هر سه دوربین این اسمارت فون از لرزش‌گیر اپتیکال بهره می‌برند (جالب است بدانید که هواوی در زمان معرفی شاهکار جدیدش، اشاره‌ای به این مورد نکرده بود!) و طبق گفته سازنده، لرزش‌گیر اپتیکال دوربین اصلی ۶ محوره است. در این‌جا باز هم تراشه کایرین ۹۷۰ به کمک هواوی آمده و کاری کرده تا پرچمدارش از لرزش‌گیر اپتیکال مبتنی بر هوش مصنوعی بهره‌‌مند شود. ویژگی جدیدی که از آن به اختصار با نام AIS یاد می‌شود و موجب شده تا بدون استفاده از پایه بتوانید از اکسپوژر چند ثانیه‌ای سود ببرید.

این گوشی یک رکورد دیگر نیز به‌جا گذاشته که استفاده از ایزو تا ۱۰۲۴۰۰ است؛ موردی که پیش‌تر در هیچ گوشی دیگری ندیده بودیم. یادتان نرود که در ساخت دوربین این مدل، هواوی مطابق سنت گذشته خود با کمپانی معتبر لایکا همکاری داشته است.

بگذارید از مسائل تئوری فاصله بگیریم و به تجربه عکاسی با این گوشی بپردازیم. P20 پرو با تمام دب‌دبه و کب‌کبه خودش همچنان هنگام عکاسی از سوژه‌های نزدیک کمی شیش می‌زند و قادر نیست تا بر روی سوژه فوکوس کند! موردی که گوشی‌های سونی نیز اکثرا از آن رنج می‌برند و همچنان در این زمینه سامسونگ در رده نخست قرار می‌گیرد. به‌جز این مورد، تقریبا هیچ ایراد دیگری نمی‌توانید به دوربین P20 پرو بگیرید. تصاویر گرفته شده با این گوشی از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بوده، شارپ هستند و رنگ‌ها را تا حد امکان واقعی نشان می‌دهند؛ به جرات می‌توان گفت با بهترین دوربین در میان گوشی‌های هوشمند دنیا طرف هستیم!

زوم اپتیکال فوق‌العاده عمل می‌کند اما زوم هیبریدی کیفیت چندانی ندارد، با این حال کیفیت تصاویر در این حالت همچنان از سایر محصولات بازار بهتر است.

هوش مصنوعی کمک کرده تا گوشی بتواند چندین سناریوی متفاوت عکاسی را تشخیص دهد و متناسب با آن شرایط را برای کسب بهترین نتیجه عکاسی مهیا سازد. ویژگی که بیش از همه دهن پُرکن بوده و عملا در عکاسی روزمره شما نتیجه شگفت‌انگیزی حاصل نخواهد شد. به‌عنوان مثال هنگام عکاسی از چهره، گیاه، حیوانات، غذا و… دوربین با تشخیص درست آن‌ها تصاویر متفاوت‌تری را نسبت به سایر گوشی‌های بازار به ثبت می‌رساند. تشخیص محیط نیز توسط یک آیکون در بخش زیرین رابط کاربری به نمایش در می‌آید. ویژگی که پیش‌تر در گوشی‌های سونی دیده بودیم!

علاوه بر این‌ها هواوی از قابلیت‌های نرم‌افزاری خاصی نیز برای پرچمدارش استفاده کرده که شامل عکاسی پرتره، عکاسی در شب، حالت دستی دوربین، عکاسی پانوراما، عکاسی به‌صورت سیاه و سفید، تایم‌لپس، ایجاد رد نور و اسکن اسناد می‌شود. علاوه بر این‌ها همچون گذشته می‌توانید از فیلترهای مختلفی برای عکاسی نیز استفاده کنید و تصاویر بسیار خاصی را به ثبت برسانید. البته هواوی دست از سر سیب گاز زده اپل هم برنداشته و قابلیت نرم افزاری نورپردازی چهره را هم به گوشی خودش اضافه کرده تا رسما کپی برابر اصلش باشد! در ادامه شاهد نمونه تصاویر گرفته شده توسط P20 پرو هستید.

دوربین هواوی P20 پرو می‌تواند به صورت ۴K و با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کند. کیفیت فیلم‌برداری عالی‌ست و لرزش‌های دست به‌خوبی کنترل می‌شوند. هواوی همچون سونی و سامسونگ به ثبت اسلوموشن‌های خاص علاقه نشان داده و حالا می‌توانید با پرچمدارش ویدیوهای ۹۶۰ فریمی اچ‌دی ثبت کنید. البته این ویژگی به‌خوبی چیزی که در گلکسی S9 و یا پرچمدار سونی دیده بودیم، نیست!

چینی‌ها برای گوشی جدیدشان از یک دوربین ۲۴ مگاپیکسلی با f/2.0 بهره گرفته‌اند که می‌تواند سلفی‌های جذابی را به ثبت برساند. کیفیت عکس‌های گرفته شده با این دوربین بسیار خوب بوده و تصویر دارای جزئیات نسبتا بالایی است. البته برای عکاسی سلفی می‌بایست در جایی قرار بگیرید که نور کافی داشته باشد و منبع نوری در پشت شما دیده نشود. از لحاظ نرم‌افزاری نیز هواوی حالت‌هایی را برای زیباسازی چهره قرار داده که در مجموع برای محصولی در این سطح قابل قبول است. جدای از فیلترها و حالت‌های زیبایی متنوع، شما حتی می‌توانید با دوربین سلفی به‌صورت پرتره نیز عکاسی کنید که در نوع خودش جالب و کاربردی است.


رابط کاربری

هواوی، P20 پرو را با سیستم عامل اندروید اوریو ۸.۱ راهی بازار کرده است. مطابق معمول سازندگان اندرویدی، این کمپانی چینی نیز از رابط شخصی‌سازی شده خودش با نام EMUI 8.1 برایP20  پرو بهره گرفته است. رابط هواوی شامل دو حالت همراه با اپ‌دراور و بدون آن می‌شود تا بتوانید متناسب با سلیقه خود یکی را برای استفاده برگزینید.

شکل آیکون‌ها و ظاهر کلی رابط کاربری تغییر خاصی نسبت به گذشته ندارد و حتی منوی نوتیفیکیشن‌ نیز شبیه به چیزی است که در  میت ۱۰ و یا میت ۹ دیده بودیم. در واقع مدت‌هاست که هواوی دستی به سر و روی رابط خودش نکشیده و هر سال تمرکز اصلیش را بر روی هماهنگی آن با سخت‌افزار قرار می‌دهد.

برخی ویژگی‌های پرکاربرد نسخه قبلی این رابط کاربری همچنان حفظ شده است. به‌عنوان مثال اگر با پشت دست، دو بار بر روی صفحه ضربه بزنید؛  P20 پرو یک اسکرین شات زیبا را تقدیم‌تان می‌کند و اگر همین کار را با دو انگشت انجام دهید، از نمایشگر فیلم می‌گیرد و در گالری ذخیره می‌کند. یا اینکه شما می‌توانید با پشت دست بر روی صفحه برخی حروف از پیش تعیین شده را بکشید تا یک اپلیکیشن خاص اجرا شود. به عنوان مثال با کشیدن حرف M به سرعت موزیک پلیر اجرا خواهد شد.

یکی از ویژگی‌های جالب رابط کاربری پرچم‌دار جدید هواوی، App Twin نام دارد. توسط این قابلیت می‌توانید از یک اپلیکیشن دو نسخه داشته باشید! به‌عنوان مثال می‌توانید از دو تلگرام با دو شماره متفاوت در گوشی خود استفاده کنید که در نوع خودش جالب است.

در سراسر رابط کاربری افکت‌های زیبایی استفاده شده که دل هر کاربری را می‌رباید. اگر وارد بخش مالتی تسکینگ شوید، همه چیز به صورت افقی به چشم می‌خورد. گزینه‌ای هم با نام Floating dock در بخش تنظیمات قرار گرفته که اگر فعالش کنید، یک دایره کوچک در همه‌جای سیستم عامل همراه شما خواهد بود تا میانبرهای خوبی را در اختیارتان قرار دهد. موردی که تا حدی شبیه به چیزی است که پیش‌تر در آی‌فون‌های اپل دیده بودیم!

سه کلید معروف سیستم عامل اندروید که شامل ورود به بخش مالتی تسکینگ، بازگشت به عقب و هوم می‌شود در P20 پرو هم به صورت نرم‌افزاری و هم استفاده از ژست‌های حرکتی بر روی کلید هوم قابل دسترس است. شما می‌توانید برای بازگشت به عقب، یکبار کلید هوم را لمس کنید، برای ورود به صفحه مالتی تسکینگ، به چپ و یا راست سوایپ کنید و در نهایت با لمس طولانی به صفحه اصلی بازگردید که در ابتدا کمی سخت به‌نظر می‌رسد اما پس از مدتی به آن عادت خواهید کرد.

لازم به ذکر است که این حرکات به صورت لمسی است و در واقع اصلا دکمه هوم P20 پرو کلیدی را شامل نمی‌شود. البته هواوی دسترسی به کلیدهای ناوبری را توسط یک کلید شناور بر روی صفحه نیز ارایه می‌دهد که می‌توانید ۳ کلید اصلی دستگاه‌های اندرویدی را در هر جایی از صفحه نمایش که دوست دارید، قرار دهید و به روح پدر سازنده درود بفرستید!

هواوی با استفاده از هوش مصنوعی کاری کرده تا نرم افزار دستگاه بتواند نحوه استفاده شما از گوشی را تشخیص داده و متناسب با آن گوشی را بهینه کند. بنابراین ظاهرا کارایی دستگاه در دراز مدت افزایش خواهد یافت و مصرف باتری نیز کاهش می‌یابد. لازم به ذکر است که هواوی به توسعه دهندگان اجازه داده تا اپلیکیشن‌های خودشان را با هوش مصنوعی سازگار کنند و می‌توان گفت باید منتظر کشف قابلیت‌های جدید توسط توسعه دهندگان باشیم. این کمپانی همچنین اپلیکیشن‌ها و بازی‌های نسبتا زیادی را به‌صورت پیش‌فرض بر روی سوگولی خودش قرار داده تا شاید قدرت سخت‌افزاری پرچمدارش را به رخ بکشد.


امنیت

بعد از آنکه اپل سنسور تشخیص اثر انگشت را با آی‌فون‌هایش به دنیا معرفی کرد، کمپانی‌های سازنده تلفن‌همراه از این ایده استقبال کردند و به مرور از آن در محصولات‌شان بهره گرفتند تا جایی که اکنون کمتر گوشی پیدا می‌شود که به چنین ویژگی مجهز نباشد. حالا مدتی هست که قابلیت‌های هویت سنجی متفاوتی وارد دنیای اسمارت فون‌ها شده است. از سنسور تشخیص عنبیه چشم در لومیا‌های مایکروسافت گرفته تا قابلیت تشخیص سه‌بعدی چهره در جدیدترین آی‌فون اپل!

هواوی تاکنون از ویژگی دیگری به‌صورت سخت‌افزاری برای محصولاتش استفاده نکرده اما در P20 پرو و به‌طور کلی خانواده جدید گوشی‌هایش از قابلیت تشخیص چهره نرم‌افزاری بهره گرفته است که با نام Face Unlock شناخته می‌شود؛ موردی که پرچمداران سال گذشته سامسونگ هم از آن بهره‌مند بودند. طبق اعلام هواوی، این ویژگی با کمک دوربین سلفی دستگاه چهره شما را شناسایی کرده و اطلاعات مربوط به آن را در بخش TTE پردازنده ذخیره ‌می‌کند و از آن برای باز کردن قفل نمایشگر بهره می‌برد.

در تست‌های ما این ویژگی بسیار خوب و سریع عمل کرد، در حدی که شاید حتی متوجه آن هم نشوید. البته هواوی ادعا کرده که این قابلیت در حالت‌های مختلف نظیر قرار گرفتن در نور آفتاب به‌خوبی عمل نمی‌کند و امنیت آن کمتر از سنسور تشخیص اثر انگشت است. جالب اینجاست که برای استفاده از Face Unlock نیازی به زدن هیچ کلیدی نیست و به محض آنکه گوشی را از روی سطح بردارید، دوربین آماده اجرای فرامین می‌شود و خیلی سریع قفل صفحه را باز خواهد کرد. شاید اگر کسی در اطراف شما باشد، گمان ‌کند که اصلا گوشی شما قفل نیست! Face Unlock هواوی در اکثر حالات قادر به تشخیص چهره خواهد بود. حتی اگر در محیط‌های تاریک از آن استفاده کنید و یا عینک زده باشید.

علاوه بر این، P20 پرو همچنان از سنسور اثر انگشت نیز بهره می‌برد که در بخش زیرین نمایشگر جا خوش کرده و همچون سایر محصولات هواوی از دقت و سرعت قابل قبولی برخوردار بوده، به‌جز زمانی که دست شما خیس است.


اسپیکر و ویژگی‌های صوتی

P20 پرو به اسپیکر استریو مجهز شده که نمونه اصلی آن در زیر گوشی و در کنار پورت USB C دیده می‌شود. اسپیکر دوم نیز در واقع همان اسپیکر مکالمه گوشی است که هنگام پخش موسیقی فعال می‌شود. اسپیکر دوم اصلا صدای بلندی را راهی گوش نمی‌کند و بیش از هرچیز شبیه به یک توییتر عمل کرده و تاثیر کمی بر روی صدای کلی دستگاه دارد. این را گفتیم که آن‌ را با اسپیکرهای بوم‌ساند اچ‌تی‌سی اشتباه نگیرید.

با همه این‌ها بلندی صدای P20 پرو راضی کننده است و می‌توان آن را در کنار پرچمداران امسال قرار داد. کیفیت صدا عالی بوده و از بیس نسبتا خوبی نیز بهره‌ می‌برد اما گاهی اوقات صداهای زیر خیلی تند هستند. ناگفته نماند که اگر گوشی را به‌صورت افقی در دست بگیرید، نحوه پخش صدا تغییر خواهد کرد. جدای از این‌ها هواوی یک هدفون شبیه به محصولات اپل را در جعبه قرار داده که کیفیتش اصلا جالب نیست و شاید شما هم مثل ما همان ابتدای کار قیدش را بزنید! اما در کل خروجی صدای گوشی برای هدفون عالی‌ست و می‌توان روی آن حساب کرد.

یک پلیر خوب، زیبا و کاربردی با تنظیمات خاص هم برای این پرچمدار در نظر گرفته شده تا از نصب نمونه‌های موجود در پلی‌استور بی‌نیاز باشید. البته بخش نرم‌افزاری Histen هواوی با آن‌ همه سر و صدا در گذشته، به‌صورت کامل کنار گذاشته شده و حالا Dolby Atmos این وظیفه مهم را بر عهده دارد. ناگفته نماند که P20 پرو از Aptx HD برای بهبود تجربه صوتی از طریق بلوتوث پشتیبانی کرده تا از این لحاظ نیز مشکلی نداشته باشید. فراموش نکنید که P20 پرو فاقد جک استاندارد صداست و نمی‌توانید از هدفون‌های معمولی بازار استفاده کنید. البته تبدیل USB C به جک ۳.۵ میلی‌متری همراه با گوشی عرضه می‌شود.


سایر قابلیت‌ها

همان‌طور که پیش‌تر گفتیم، P20 پرو دو سیم‌کارته است و خبری از درگاه هیبریدی برای استفاده از کارت حافظه در آن نیست. همچون میت ۱۰ پرو این گوشی هواوی نیز توانسته تا گواهینامه IP67 را کسب کند؛ یعنی شما می‌توانید این پرچمدار را تا عمق یک‌ متری آب برده و مثلا ۳۰ دقیقه فیلم‌برداری کنید!

برخلاف اکثر پرچمداران امروزی، این گوشی فاقد بلوتوث ۵ است و همچنان از نسخه قبلی، یعنی بلوتوث ۴.۲ بهره می‌برد و این یعنی شما از ویژگی‌های جذاب نسخه جدید محروم هستید. با این‌ حال P20 پرو به اینفرارد مجهز بوده و می‌توان توسط آن لوازم دیجیتالی اطراف را کنترل کرد. NFC و GPS نیز از جمله دیگر قابلیت‌های پرچم‌دار هواوی هستند.

یکی از مهمترین ویژگی‌های این گوشی که سازنده آن مانور زیادی هم بر رویش داده، به قابلیت تبدیل به دسکتاپ باز می‌گردد. یعنی شما می‌توانید با یک تبدیل USB C به HDMI گوشی را به یک مانیتور متصل کنید و با اتصال ماوس و کیبورد، از نسخه دسکتاپ P20 پرو بهره ببرید. مشابه چیزی که سامسونگ با دکس و مایکروسافت با کانتینیوم به دنیای اسمارت فون‌ها افزودند. البته این ویژگی نیازی به خرید داک جداگانه ندارد و حتی می‌توان از خود گوشی به‌عنوان ترک‌پد و یا کیبورد نیز بهره گرفت. بر خلاف دکس سامسونگ، نمی‌توان در این حالت گوشی را شارژ نمود که نقطه ضعفی برای گوشی به شمار می‌رود و استفاده از آن را به یک تایم مشخص محدود می‌کند.


باتری

هواوی P20 پرو به یک باتری قدرتمند ۴۰۰۰ میلی آمپر ساعتی مجهز است. با توجه به یادگیری ماشینی که به لطف NPU فراهم شده است، پرچم‌دار جدید هواوی نحوه استفاده شما از گوشی را سنجیده و سخت‌افزار را متناسب با آن هماهنگ می‌کند؛ در نتیجه شاهد کاهش مصرف انرژی هستیم.

علاوه بر این، تراشه جدید‌تر، نمایشگر OLED و همچنین رزولوشن پایین‌تر گوشی نسبت به سایر پرچمداران بازار، موجب افزایش شارژدهی دستگاه می‌شود. در یک استفاده معمولی شما می‌توانید تا یک روز و نیم از P20 پرو استفاده کنید و در صورتی که کمی هم خودتان صرفه‌جویی نمایید، این گوشی تا ۲ روز پا به پای‌تان خواهد آمد.

هواوی برای پرچم‌دار جدیدش از سیستم شارژ سریع استفاده کرده تا بتوانید در حدود ۵۰ درصد از باتری را تنها در ۳۰ دقیقه شارژ کنید. البته برای فول شارژ کردن این باتری به چیزی در حدود ۹۰ دقیقه زمان نیاز دارید. خوش‌بختانه شارژر با پشتیبانی از فست شارژ نیز همراه با این گوشی عرضه می‌شود تا برخلاف محصولات جدید اپل، نیازی نباشد که برای یک ویژگی ساده دوباره به بازار بروید و دست به جیب شوید!

با همه این‌ها و ضمن استفاده از بدنه شیشه‌ای، خبری از شارژ به صورت بی‌سیم نیست (!) تا یکی از نقاط ضعف P20 پرو مشخص شود. ناگفته نماند که شارژر ۴.۵ آمپری عرضه شده همراه با این مدل برای خودش غولی بوده و نسبت به سایر نمونه‌های موجود در بازار از سایز بزرگ‌تری برخوردار است!


کلام آخر در بررسی P20 پرو هواوی

هواوی با معرفی پرچمدار جدیدش بیش از هرچیز به فکر افزایش قابلیت‌های آن بوده و سعی کرده P20 پرو را به محصولی نامبروان تبدیل کند و توجهی به نقاط ضعف پرچمداران سابقش نکرده است. به‌عنوان مثال رزولوشن نمایشگر همچنان FHD بوده و خبری هم از فناوری شارژ بی‌سیم و یا پشتیبانی از بلوتوث ۵ نیست!

با این حال و به‌صورت کلی، P20 پرو محصولی کامل و کم نقص است، از کیفیت ساخت بالایی برخوردار بوده، سخت افزار قدرتمندی داشته و دوربین سه‌گانه آن بهترین نمونه موجود در بازار است. به جرات می‌توان گفت که اگر کپی‌کاری‌های هواوی را فاکتور بگیریم، شاهد یکی از بهترین گوشی‌های دنیا هستیم. این مدل در حال حاضر (فروردین ماه ۹۷) به‌صورت رسمی وارد بازار کشور نشده و نمی‌توان قیمت دقیقی برایش در نظر گرفت.

نوشته بررسی هواوی P20 پرو: کپی برابر اصل! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی هواوی پی ۲۰ پرو (Huawei P20 Pro)؛ یک گوشی حرفه‌ای برای عکاسی

مطلب بررسی هواوی پی ۲۰ پرو (Huawei P20 Pro)؛ یک گوشی حرفه‌ای برای عکاسی برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

بررسی هواوی پی ۲۰ پرو (Huawei P20 Pro) خالی از لطف نخواهد بود. این گوشی هوشمند به یک دوربین سه گانه مجهز شده و در حال حاضر یکی از بهترین‌های بازار موبایل جهان است. هواوی پی ۲۰ پرو از جمله برترین محصولاتی محسوب می‌شود که تا به امروز در دنیای گوشی سازی معرفی شده است....

مطلب بررسی هواوی پی ۲۰ پرو (Huawei P20 Pro)؛ یک گوشی حرفه‌ای برای عکاسی برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

بررسی هواوی میت ۱۰ پورش دیزاین: آقای لاکچری!

بررسی هواوی میت ۱۰ پورش دیزاین؛ یک اسمارت فون هوشمند، قدرتمند، با کیفیت و به معنای واقعی کلمه، خاص!

کمپانی چینی هواوی خیلی آهسته و پیوسته در بازار اسمارت‌فون‌ها حرکت می‌کند و شاید بتوان گفت که یک شبه ره صد ساله را رفته است! تا همین چند سال پیش این کمپانی در میانه‌های بازار پرسه می‌زد و تنها هنرش تولید گوشی‌های اقتصادی برای قشر ضعیف‌ جامعه بود؛ اما پس از یک برنامه‌ریزی موفق، این کمپانی توانست تا به جمع بزرگان بازار بپیوندد و گوی سبقت را از اچ‌تی‌سی، سونی، ال‌جی و… برباید.

در این راه، همکاری با کمپانی‌های معتبری همچون لایکا و پورش نیز کمک شایانی به هواوی کرده است. همکاری که موجب تولید پرچمدارانی بی‌نقص در بازار شده؛ خصوصا نسخه‌های پورش دیزاین که همه را انگشت به دهان گذاشته است (البته به‌خاطر قیمت‌شان)!

بعد از بررسی پرچم‌داران جدید هواوی یعنی میت ۱۰ و میت ۱۰ پرو و همچنین یک بررسی از نسخه ضعیف‌تر این خانواده یعنی میت ۱۰ لایت، حالا نوبت به میت ۱۰ پورش دیزاین رسیده است. اگر می‌خواهید بدانید که این پرچم‌دار لوکس چه چیزی در چنته دارد، با آی‌تی‌رسان و بررسی میت ۱۰ پورش دیزاین همراه باشید.


طراحی و کیفیت ساخت

با اینکه نامی بزرگ همچون پورش دیزاین بر روی گوشی حک شده اما با یک دستگاه متفاوت طرف نیستیم! اگر تا پیش از این میت ۱۰ پرو را دیده و با آن کار کرده باشید، مورد خیلی خاص و متفاوتی در نسخه پورش دیزاین آن نخواهید دید. این نسخه تک رنگ بوده و سیاهی تمام سر و بدنش را در بر گرفته است.

شاید بتوان تنها تفاوت این مدل با میت ۱۰ پرو را در بخش پشتی آن دید؛ جایی که برخلاف یک نوار متمایز افقی در حوالی دوربین، در نسخه پورش دیزاین شاهد نواری عمودی هستیم؛ همین و دیگر هیچ! این مقدمه در بخش طراحی را گفتم تا انتظارتان را پایین بیاورم و گمان نکنید که با یک دستگاه عجیب و غریب طرف هستید! این مدل یک میت ۱۰ پرو است که رنگش را سیاه کرده‌اند، لوگوی هواوی عزیزتر از جان را از جلوی آن برداشته‌اند و تغییراتی بسیار جزئی در بدنه‌اش به‌وجود آورده‌اند! البته نام و لوگوی پورش دیزاین در جلو و عقب را هم نباید فراموش کرد که در واقع اصالت این دستگاه، وابسته به همین مورد است.

در نگاه از رو‌به‌رو حاشیه‌های بسیار کم اطراف بدنه خودنمایی می‌کنند؛ جای تعجبی هم وجود ندارد چرا که به ترند این روزهای بازار تبدیل شده است. در بالای نمایشگر دوربین و سایر سنسورهای همراه آن را می‌بینیم و در زیر آن، لوگوی پورش دیزاین چون نگینی بر پیکره دستگاه می‌درخشد! استفاده از نمایشگری با ابعاد متفاوت موجب شده تا این گوشی هوشمند کمی درازتر از سایر گوشی‌های معمولی موجود در بازار باشد؛ البته با روندی که این روزها کمپانی‌های سازنده در پیش گرفته‌اند، به‌زودی تمام دستگاه‌ها دراز می‌شوند و آن موقع است که گوشی‌های معمولی، عجیب به‌نظر می‌رسند (در دنیای که همه دیوانه شده‌اند، انگشت اتهام به سمت فرد عاقل است)!

اگر گوشی را به پشت برگردانیم، دوربین‌های دوگانه با چینش عمودی، سنسور تشخیص اثر انگشت و لوگوی پورش دیزاین در زیر آن‌ها خودنمایی می‌کنند. اگر پایین‌تر بیایید، لوگوی هواوی را خواهید دید تا پی ببرید که با همه این دب‌دبه و کب‌کبه این گوشی گران قیمت و لوکس در واقع ساخت برادران گرامی خودمان است! دوربین‌های گوشی بیرون زدگی نسبتا قابل توجهی دارند و در لحظه برخورد گوشی با زمین، احتمالا نخستین نگرانی شما بابت لنزها خواهد بود. در دو طرف ‌آن‌ها نیز فلاش LED و سیستم فوکوس و تشکیلاتش جا خوش کرده‌اند و تقارن خاصی در گوشی دیده می‌شود که لذت بخش است.

فریم گوشی فلزی است اما قاب پشتی آن از شیشه طراحی شده و عاشق جذب چربی انگشتان شماست! خیلی زود و در کسری از ثانیه با یک گوشی کثیف رو‌به‌رو خواهید شد و این موضوع به دلیل رنگ مشکی این آقای عزیز بیش از پیش به چشم می‌آید؛ بنابراین در صورت خرید این مدل، گرچه یک فرد پول‌دار خواهید بود اما می‌بایست همچون یک شاگرد شوفر لنگ به دست بگیرید و گوشی ۸ میلیونی‌تان (در اسفند ماه ۹۶) را تمیز کنید! البته همراه با این گوشی یک کیف چرمی بسیار باکیفیت و خاص نیز عرضه می‌شود که این مشکل را حل خواهد کرد اما موجب می‌شود ضخامت گوشی ۷.۹ میلی‌متری شما به بیش از یک سانتی‌متر برسد و وزن ۱۷۸ گرمی آن شاید به بیش از ۲۰۰ گرم افزایش یابد!

سمت راست گوشی میزبان کلید پاور و کلیدهای کنترلی صدا بوده و تنها درگاه سیم‌کارت است که در سمت مقابل خودنمایی می‌کند. بخش زیرین گوشی شامل اسپیکر و پورت USB Type-C است و بالای آن‌ به‌جز میکروفون ثانویه و خطوط آنتن، مورد خاص دیگری به چشم نمی‌آید. اما کمی صبر کنید؛ خبری از جک هدفون در این گوشی نیست! فکرش را بکنید که با پرداخت چنین مبلغ گزافی حتی نمی‌توانید یک هدفون گران قیمت و حرفه‌ای را به گوشی وصل کنید، چه برسد به نمونه‌های ارزان و مترو فروش آن!

با این حال یک تبدیل USB C به جک ۳.۵ میلی‌متری همراه گوشی عرضه می‌شود که تا حدی این مشکل را حل خواهد کرد اما واقعا چه کسی حاضر است مدام این تبدیل را هم با خودش حمل کند؟ همین هدفون را هم با چشم غره و بد اخلاقی راضی به گره خوردنش در جیب می‌شویم!

طراحی گوشی در کناره‌ها خمیده است و همین کمک زیادی به خوش دست بودن آن کرده اما این نکته را در نظر بگیرید که میت ۱۰ پورش دیزاین به راحتی آب خوردن از دست لیز می‌خورد؛ شاید چیزی فراتر از سر خوردن یک ماهی از دست! بنابراین، جناب آقای X، دارنده گوشی ۸ میلیونی، برادر لاکچری عزیز، مراقب گوشی‌ات باش که پخش زمین نشود!

با تمام مزایا و معایب، ظاهر لوکس و خاص میت ۱۰ پورش دیزاین چیزی نیست که بتوانید به‌راحتی از کنارش بگذرید! همچون عاشقان سینه‌چاک یکی از کمپانی‌های سیب دوست، پورش هم برای خودش طرفداران پر و پاقرصی دارد.


اقلام همراه

در بررسی‌های‌مان کمتر پیش می‌آید که به جعبه دستگاه اشاره کنیم؛ اما چه کنیم که پورش دیزاین است و یک باکس خاص، ماموریم و معذور!

جعبه گوشی با اکثر محصولات امروزی متفاوت است. یک جعبه تقریبا مربعی شکل و ضخیم که همچون گوشی یک دست مشکی‌ست و در مرکز آن لوگو پورش دیزاین دیده می‌شود. وقتی که برای نخستین بار جعبه را باز می‌کنید، یک بوی خاص و نویی به مشام می‌رسد؛ نمی‌دانم شاید همان بوی لاکچری…!

بخشی که گوشی در آن قرار گرفته و یک کارت که پورش دیزاین بودنش را تضمین می‌کند، نخستین مواردی هستند که شاهدشان هستید. اگر این قسمت را بردارید، همه اقلام همراه خیلی شیک و مرتب با نظم و ترتیب کنار هم قرار گرفته‌اند (شبیه دانه‌‌های انار مثلا). نکته جالب در جعبه حضور دو شارژر با اندازه‌های بزرگ و دو کابل USB C است. هدفون مشکی رنگ USB C نیز در یک بخش فویل مانند خیلی زیبا همچون سیم‌پیچ دور موتور در بالا و سمت چپ به چشم می‌خورد. کیف چرمی، زیبا، خاص و هوشمند میت ۱۰ نیز در سمت راست دیده می‌شود که اگر آن را بردارید با دفترچه راهنما و تبدیل USB C به جک استاندارد صدای منفور (!) مواجه می‌شوید.

به‌صورت کلی از باکس دستگاه به‌راحتی برداشت می‌شود که این گوشی، یک اسمارت‌فون خاص است و شبیه به محصولات معمولی بازار نیست!


نمایشگر

میت ۱۰ پورش دیزاین هواوی از نمایشگری ۶ اینچی با نسبت ۱۸ به ۹ بهره‌مند است؛ رزولوشن آن +FHD بوده و برای ساختش از AMOLED استفاده شده تا شاهد خاموش شدن پیکسل‌ها برای نمایش رنگ مشکی و در نتیجه آن کنتراست بی‌نهایت باشیم، دقیقا شبیه به مواردی که پیش‌تر در میت ۱۰ پرو دیده بودیم.

با توجه به نسبت تصویر متفاوت، کمی تعداد پیکسل‌ها افزایش یافته و نسبت به محصولات FHD موجود در بازار پیکسل‌های بیشتری را در این گوشی می‌بینیم. در هر اینچ از آقای لاکچری بیش از ۴۰۰ پیکسل قرار گرفته که برای یک محصول تاپ، پرچم‌دار و گران قیمت بازار پایین‌تر از حد انتظار است؛ در حالی‌که این میزان در میت ۱۰ نزدیک به ۵۰۰ پیکسل اندازه‌گیری شده؛ یعنی ۱۰۰ پیکسل بیشتر از نسخه پورش دیزاین! البته در حالت عادی و با توجه به چینش خوب، مشکل خاصی با نمایشگر نخواهید داشت و نمی‌توانید پیکسل‌ها را با چشم ببینید اما برای کاربری‌های متفاوت نظیر استفاده از گوشی در هدست‌های واقعیت مجازی این میزان شاید مشکل ساز شود.

نمایشگر، رنگ‌ها را طبیعی نشان داده و همچون محصولات سامسونگ و یا آی‌فون X اپل اشباع شده نیست. این نوع به‌نمایش در آمدن رنگ‌ها شاید جذابیت رقبا را نداشته باشد اما چیزی را به‌نمایش می‌گذارد که به واقعیت نزدیک‌تر است. گرچه به لطف پنل استفاده شده، رنگ مشکی عمق کافی را دارد اما رنگ سفید در این گوشی تا حدی به سمت زرد متمایل می‌شود! در نگاه از زوایا برخی رنگ‌ها با تغییراتی جزئی همراه می‌شوند اما اصلا در حدی نیستند که مشکل‌ساز باشد.

نمایشگر در بهترین حالت خودش میزان نور قابل توجهی دارد و همین امر خوانایی آن را در زیر نور آفتاب افزایش می‌دهد. در واقع در محیط‌های خارجی اگر رفلکس صفحه را فاکتور بگیرید، مشکل خاصی با میت ۱۰ پورش دیزاین نخواهید داشت. حداقل میزان نور نمایشگر هم در حدی هست که در محیط‌های تاریک (مثلا شب‌ها قبل از خواب) چشم‌ها را آزار ندهد. هواوی بخشی هم برای فیلتر کردن رنگ آبی در نظر گرفته تا دستگاهش برای مطالعه گزینه مطلوبی باشد.

در بخش تنظیمات می‌توانید حالت صفحه را تغییر داده و از Normal به Vivid سوییچ کنید تا شاهد رنگ‌های زنده‌تری باشید. همچنین امکان تنظیم سردی و گرمی رنگ‌ها نیز در نظر گرفته شده تا بتوانید متناسب با سلیقه خود آن را تغییر دهید. میت ۱۰ پورش دیزاین به ویژگی شبیه به نمایشگر همیشه روشن کهکشانی‌های سامسونگ مجهز است و می‌تواند هنگام خاموش بودن صفحه اطلاعاتی نظیر ساعت،‌ تاریخ، میزان شارژ باتری و… را به نمایش بگذارد.

این ویژگی کاربردی بوده اما مصرف انرژی را کمی افزایش می‌دهد. نکته جالب اینجاست که برای فعال کردن این قابلیت می‌بایست از طریق بخش Security & Privacy در تنظیمات گوشی اقدام کنید. ناگفته نماند که این محصول از HDR 10 نیز پشتیبانی می‌کند.


سخت‌افزار

هواوی برای پرچم‌دار جدیدش از چیپست Kirin 970 بهره گرفته که ساخته خود این کمپانی است. این چیپ ۸ هسته‌ای با لیتوگرافی ۱۰ نانومتری تولید گشته و به گفته سازنده تا ۲۰ درصد انرژی کمتری نسبت به نسل قبلی مصرف می‌کند و همچنین ۴۰ درصد کوچک‌تر شده است.

این چیپ شامل ۴ هسته قدرتمند Cortex-A73 با فرکانس ۲.۴ گیگاهرتز و ۴ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز می‌شود. Mali-G72 MP12 نیز عهده‌دار کارهای گرافیکی است. به این مجموعه سخت‌افزاری قدرتمند، ۶ گیگابایت رم و ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی اضافه کنید تا شاهد یکی از قدرتمندترین گوشی‌های اندرویدی دنیا باشیم. این چیپ همچنین به واحد پردازش عصبی یا NPU نیز مجهز بوده و هوشمندی خودش را این‌گونه به رخ می‌کشد.

در ادامه می‌توانید نتایج بنچ‌مارک‌های میت ۱۰ پورش دیزاین را ببینید و با رقبا مقایسه کنید.

هنگام انجام کارهای روزمره هیچ‌ مشکلی با این گوشی خاص نخواهید داشت و ۶ گیگابایت رم نیز کمک کرده تا بتوانید چندین برنامه را به‌صورت همزمان به اجرا درآورید و شاهد کند شدن، لگ زدن و یا تاخیر در اجرای برنامه‌ها نباشید. اگر گیمر هستید، پورش دیزاین عزیز برای شما ساخته شده است چرا که بازی‌های گرافیکی را خیلی خوب اجرا کرده و آن‌طور که فکرش را می‌کنید، داغ هم نمی‌شود. با اینکه خبری از کارت حافظه در این گوشی نیست اما خب ۲۵۶ گیگابایت حافظه داخلی جایی برای حرف و حدیث باقی نمی‌گذارد.


دوربین

هواوی همچون گذشته در ساخت دوربین این مدل نیز از لایکا کمک گرفته که حاصل آن یک دوربین اصلی ۱۲ مگاپیکسلی و یک نمونه ۲۰ مگاپیکسلی در کنارش است. با این تفاوت که دوربین اصلی به لرزش‌گیر اپتیکال مجهز است اما دوربین دوم فاقد چنین ویژگی بوده و تنها می‌تواند به صورت سیاه و سفید جهان پیرامون خودش را ببیند.

گشودگی دیافراگم دوربین گوشی به میزان f/1.6 رسیده که می‌تواند نور بسیار زیادی را جذب کند، در نتیجه شما قادر هستید تا در محیط‌های تاریک تصاویر روشن و واضحی را به ثبت برسانید. به این مجموعه سیستم فوکوس لیزری، تشخیص فاز، تشخیص عمق و کنتراست را هم اضافه کنید.

سیستم هوش مصنوعی میت ۱۰ پورش دیزاین در عکاسی نیز کاربرد خودش را با تشخیص اتوماتیک سوژه به نمایش می‌گذارد. به عنوان مثال آقای لاکچری قصه ما میان عکاسی از چهره، گیاه، حیوانات، غذا و… تفاوت قائل می‌شود. ویژگی که سال‌هاست در گوشی‌های سونی می‌بینیم (همان آیکون تشخیص که در رابط کاربری نشان داده می‌شود).

دوربین دوم علاوه بر ثبت تصاویر سیاه و سفید، می‌تواند تا زوم دو برابری بدون افت کیفیت را به گوشی بیفزاید؛ البته کیفیت تصاویر پس از زوم نسبت به سایر محصولات بازار نظیر نوت ۸ کمتر است. همچنین امکان تصویربرداری پرتره نیز به کمک همین دوربین به گوشی اضافه شده تا تصاویری خاص همچون دوربین‌های DSLR بگیرید. اگر کمی مصنوعی بودن تصویر در این حالت را فاکتور بگیریم، می‌توان به آن نمره قبولی داد.

رابط کاربری دوربین چیز جدید و متفاوتی را شامل نمی‌شود و دقیقا شبیه به چیزی است که پیش‌تر در اکثر محصولات هواوی دیده بودیم. یک رابط کاربری نسبتا شلوغ و درهم و برهم با قابلیت‌های بی‌شمار که شما را از نصب برنامه‌های سوم شخص بی‌نیاز می‌کند.

به‌طور کلی میت ۱۰ پورش دیزاین دوربین بسیار خوبی دارد، از داینامیک رنج بالای برخوردار بوده و فوکوس آن عملکرد بی‌نقصی به‌جا می‌گذارد؛ با قابلیت‌های خاص آن نیز می‌توانید تصاویر متفاوتی را بگیرید که کمتر گوشی قادر به ثبت آن‌هاست. البته گاهی اوقات شاهد نویزهای کمی در عکس‌ها هستیم که حداقل برای یک گوشی N میلیونی (!) به‌دور از انتظار است.

میت ۱۰ پرو به لطف پردازنده قدرتمندش می‌تواند به صورت ۴K فیلم‌برداری کند. امکان فیلم‌برداری اسلوموشن نیز در این گوشی گنجانده شده و می‌توانید ویدیوهای متفاوتی را به ثبت برسانید. به لطف لرزش‌گیر اپتیکال فیلم‌های گرفته شده با این دوربین پیشرفت قابل ملاحظه‌ای نسبت به سایر محصولات هواوی داشته است.

این کمپانی چینی برای دوربین سلفی از یک نمونه ۸ مگاپیکسلی با f/2.0 بهره گرفته که در مجموع می‌تواند تصاویر خوب و با کیفیتی را به‌ثبت برساند. با اینکه امکان فوکوس برای دوربین سلفی در دسترس نیست اما خود گوشی می‌تواند سوژه را تشخیص دهد و با اعمال فوکوس بر روی آن تصویر با کیفیتی را ثبت کند. البته برای عکاسی سلفی می‌بایست در جایی قرار بگیرید که نور کافی داشته باشد و منبع نوری در پشت شما دیده نشود تا یک عکس ایده‌آل را به ثبت برسانید.

قابلیت‌های خاصی همچون عکاسی سلفی پرتره و یا مود زیبایی نیز برای این گوشی در نظر گرفته شده که آن را خواستنی‌ می‌کند (البته اگر قیمت را فاکتور بگیرید).


رابط کاربری

میت ۱۰ پورش دیزاین با سیستم عامل اندروید اوریو راهی بازار شده است. مطابق معمول سازندگان اندرویدی، این کمپانی چینی نیز از رابط شخصی‌سازی شده خودش با نام EMUI 8 بهره گرفته است. رابطی که طرفداران و صد البته مخالفان زیادی هم دارد.

شکل آیکون‌ها و ظاهر کلی رابط کاربری تغییر خاصی نسبت به گذشته ندارد و حتی منوی نوتیفیکیشن‌ نیز شبیه به چیزی است که در سایر گوشی‌های این کمپانی دیده بودیم. برخی ویژگی‌های پرکاربرد نسخه قبلی این رابط کاربری همچنان حفظ شده است. به‌عنوان مثال اگر با پشت دست، دو بار بر روی صفحه ضربه بزنید؛ میت ۱۰ پورش دیزاین یک اسکرین‌ شات زیبا را تقدیم‌تان می‌کند و اگر همین کار را با دو انگشت انجام دهید، از نمایشگر فیلم می‌گیرد و در گالری ذخیره می‌کند.

یکی از ویژگی‌های جالب در میت ۱۰ پورش دیزاین قابلیت اسکرین شات همراه با اسکرول است. اگر بر روی صفحه و با پشت دست حرف S را بکشید، گوشی با اسکرول کردن، مدام اسکرین شات می‌گیرد تا در نهایت یک تصویر بزرگ و کامل را از آنچه بر روی صفحه وجود داشت، ببینید. این قابلیت برای ثبت محتویات یک صفحه وب بسیار کاربردی است.

در سراسر رابط کاربری افکت‌های زیبایی استفاده شده که دل هر کاربری را می‌رباید. امکان استفاده از ۲ اپلیکیشن در کنار هم نیز برای این گوشی در نظر گرفته شده که با توجه به نسبت نمایشگر آن، کاربردی‌تر از گذشته به‌نظر می‌رسد. در واقع همه چیز شبیه به مدلی چون میت ۱۰ این کمپانی است و طراحی پورش نیز نتوانسته تغییر چندانی به آن بدهد. تنها یک تم سیاه رنگ و بک‌گراندی زیبا از چرم است که گوشی خاص این کمپانی را خاص‌تر کرده و البته لوگوی پورش دیزاین را هم فراموش نکنید!


اسپیکر

میت ۱۰ پورش دیزاین هواوی از اسپیکرهای استریو بهره‌مند است. البته این ویژگی با آنچه که در برخی دیگر از پرچم‌داران می‌بینیم کمی تفاوت دارد. در واقع هواوی هنگام پخش موسیقی از اسپیکر مکالمه به‌عنوان یک توییتر بهره می‌گیرد تا صدای بهتری را شاهد باشیم. اسپیکر اصلی در بخش زیرین گوشی و کنار پورت USB Type C‌ قرار گرفته و صدای نسبتا بلندی را راهی گوش‌تان می‌کند. کیفیت آن نیز در صداهای بالا خوب ارزیابی می‌شود اما کمی زیر است و بیس کافی و لازم را ندارد.

متاسفانه و طبق عادت جدید کمپانی‌های بازار، این مدل فاقد جک استاندارد صداست (خدا پدر و مادر سامسونگ را بیامرزد که هنوز قیدش را نزده)؛ بنابراین نمی‌توانید از هدفون‌های معمولی موجود در بازار استفاده کنید. هواوی همراه با این مدل یک هدفون با پورتی متفاوت را عرضه کرده که کیفیتش چندان قابل قبول نیست! با اینکه چندین میلیون تومان پول ناقابل را بابت این گوشی پرداخته‌اید و شکل و شمایل هدفون آن خیلی شیک و حرفه‌ای است اما عملا استفاده چندانی ندارد. هدفون خیلی خشک است و در گوش جای نمی‌گیرد، پخش صدای آن به بیرون نیز بسیار زیاد است تاجایی که حتی اگر صدا را تا نیمه بالا ببرید بازهم از بیرون شنیده می‌شود و اطرافیان متوجه آن می‌شوند! خلاصه آن که پورش هم نتوانسته این نقطه ضعف هواوی را بپوشاند!

در صورت استفاده از هدفون موجود در جعبه نیز نمی‌توانید هم‌زمان به موسیقی گوش دهید و گوشی خودتان را هم شارژ کنید! با همه این‌ها خروجی صدا در میت ۱۰ مناسب است؛ بلندی آن عالی بوده و کیفیت قابل قبولی دارد. ضمنا این مدل از aptX HD پشتیبانی کرده تا گزینه‌ای مطلوب برای گوش دادن به موسیقی توسط هدفون‌های بی‌سیم باشد.


سایر قابلیت‌ها

میت ۱۰ پورش دیزاین همچون نسخه پرو و بر خلاف نسخه معمولی توانسته تا گواهینامه IP67 را از آن خود کند. این یعنی می‌توانید به مدت نیم ساعت در عمق یک متری آب گوشی گران قیمت خودتان را غوطه‌ور کنید. هواوی تصمیم خاصی برای استفاده از سیستم‌های تشخیص هویت نداشته و خبری از سنسور تشخیص عنبیه چشم، تشخیص چهره و این صحبت‌ها نیست و همچون اکثر گوشی‌های امروزی تنها به یک سنسور تشخیص اثر انگشت اکتفا کرده است. دسترسی به این سنسور راحت بوده و از سرعت و دقت بسیار بالایی هم بهره می‌برد و نمی‌توان از این لحاظ ایرادی به آن گرفت.

این گوشی از قابلیتی شبیه به دکس سامسونگ بهره می‌برد که به موجب آن می‌توانید از گوشی به‌عنوان یک PC استفاده کنید. میت ۱۰ پورش دیزاین چند میلیونی البته فاقد نسخه ۵ بلوتوث است که کمی عجیب به‌نظر می‌رسد. از پشتیبانی از NFC و اینفرارد هم نباید غافل شد. مواردی که این‌روزها کاربردهای زیادی دارند، خصوصا اینفرارد و کنترل ابزارهای دیجیتالی اطراف!


باتری

میت ۱۰ پورش دیزاین از یک باتری لیتیوم پلیمری ۴۰۰۰ میلی‌آمپری بهره‌مند است و در یک استفاده معمولی می‌توانید تا یک روز و نیم و حتی دو روز با آن کار کنید (البته اگر نمایشگر همیشه روشن فعال نباشد). این مدل همچنین از فناوری شارژ سریع نیز بهره‌مند بوده و می‌توان آن را در مدت ۱۰۰ دقیقه فول شارژ کرد. با همه این‌ها و ضمن شیشه‌ای بودن بدنه، میت ۱۰ پورش دیزاین را نمی‌توانید به‌صورت بی‌سیم شارژ کنید تا یکی از نقاط ضعف اصلی این مدل نیز آشکار شود.


کلام آخر در بررسی میت ۱۰ پورش دیزاین

به‌طور کلی این دستگاه نسبت به گوشی میت ۱۰ پرو تفاوت چندانی ندارد و تنها برند پورش دیزاین، رنگ مشکی و تغییری بسیار جزئی در طراحی آن است که نسخه پورش را از پرو متمایز ساخته! بنابراین می‌توان آن را یک نسخه خاص و ویژه برای علاقه‌مندان به برند پورش دانست؛ نه بیشتر و نه کمتر…

در حال حاضر (اسفند ماه ۹۶) می‌توانید این گوشی را با قیمتی در حدود ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان از بازار بخرید و احساس یک آقای (و شاید هم خانمِ) لاکچری با گوشی چند میلیون تومانی خودتان داشته باشید!

نوشته بررسی هواوی میت ۱۰ پورش دیزاین: آقای لاکچری! اولین بار در پدیدار شد.

مقایسه گلکسیA7  سامسونگ با آنر ۷X: بالارده‌ها!

مقایسه گلکسیA7  سامسونگ با آنر ۷X؛ دو اسمارت فون چشم بادامی از دو کمپانی شرقی که این روزها در بازار آقایی می‌کنند!

تا همین چند وقت پیش دنیای اسمارت فون‌ها، شاهد دو نوع مختلف از گوشی‌ها بود؛ یکی پرچم‌داران که تکلیف‌شان مشخص است و دیگری میان‌رده‌ها؛ همان محصولاتی که آمده بودند تا دل خریداران را با قیمت منطقی‌شان بربایند. حالا و با توجه به نیاز بازار، رده جدیدی شکل گرفته که نه پرچم‌دار است و نه میان‌رده! دستگاه‌هایی که ظاهری پرچمدارنما دارند، از پرچمداران قابلیت‌هایی را به ارث برده‌اند و از همه مهم‌تر قیمت‌شان از میان‌رده‌ها بالاتر است!

گلکسی A7 2017 از سامسونگ و آنر ۷X از زیر مجموعه‌های هواوی، دو اسمارت فونی‌ هستند که لقب بالارده را به خود اختصاص داده‌اند. با ما و مقایسه این دو گوشی پر سر و صدا همراه باشید…


طراحی

طراحی یک اسمارت‌فون از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا که نخستین بخشی‌ لقب می‌گیرد که شما با آن سر و کار دارید. آنر ۷X با توجه به نمایشگرش، نسبت به رقیب کهکشانی کشیده‌تر به‌نظر می‌رسد در حالی‌که از لحاظ ابعاد تفاوت چندانی میان این دو نیست؛ جایی که اختلاف این دو در طول از یک میلی‌متر هم کمتر می‌شود! با این حال پس چرا نماینده آنر درازتر به‌نظر می‌رسد؟ برای یافتن پاسخ می‌بایست نگاهی به تغییر و تحولات پرچمداران در سال میلادی گذشته بیندازید. از زمانی که گوشی‌هایی با نسبت تصویر ۱۸ به ۹ در بازار رایج شده‌اند، اسمارت فون‌های معمولی سابق، چاق‌تر دیده می‌شوند!

در ساخت نماینده سامسونگ همچون اکثر گوشی‌های امروزی از شیشه و فلز استفاده شده به‌طوری که فریم گوشی فلزی بوده و قاب پشتی آن کاملا از شیشه پوشیده شده است؛ این یعنی گلکسی A7 2017 خیلی زود کثیف می‌شود و می‌بایست مدام تمیزش کنید. همه این‌ها در حالی‌ست که آنر ۷X تماما فلزی بوده و حداقل مشکل کثیفی را ندارد. ضمن این‌که میزان لغزش گلکسی در دست بیشتر از آنر بوده و همین مسئله موجب شده تا نیاز به مراقبت بیشتری داشته باشد.

اگر دو گوشی را در کنار یکدیگر بگذارید، حاشیه‌های بالا و پایین محصول کهکشانی خودنمایی می‌کند! با نگاهی به جدول مشخصات گوشی‌ها نیز می‌توان به این موضوع پی برد چرا که آنر ۷X در حدود ۳ درصد از فضاها استفاده بیشتری داشته و نمایشگرش اکثر نمای دستگاه را در بر گرفته است. یکی دیگر از تفاوت‌های اصلی این دو، حضور دکمه هوم در گلکسی A7 است که در زیر نمایشگر جا خوش کرده و در دو طرف آن دو کلید لمسی دیگر نیز به‌چشم می‌خورند در حالی‌که آنر ۷X و به‌طور کلی اکثر محصولات این کمپانی فاقد کلیدهای سخت‌افزاری در زیر نمایشگر هستند.

آنر برای گوشی جدیدش تصمیم گرفته تا کلیدهای یکپارچه صدا و پاور را در سمت راست قرار دهد؛ در حالی‌که سامسونگ، طبق رسم همیشه‌ خود کلیدهای کنترلی صدا را به بالاترین قسمت سمت چپ گوشی انتقال داده است. نکته جالب اینجاست که بجای این کلیدها در سمت راست، تک اسپیکر گوشی دیده می‌شود در حالی‌که آنر ۷X اسپیکرش را در بخش زیرین و کنار پورت جنجالی Micro USB قرار داده است! خوشبختانه هر دو گوشی نیز از جک استاندارد صدا پشتیبانی می‌کنند و مشکلی از این بابت نخواهید داشت. حتی محل قرارگیری این حفره دوست‌داشتنی نیز در هردو گوشی یکسان است.

از دیگر بخش‌های متفاوت این دو مدل می‌توان به محل قرارگیری درگاه سیم‌کارت اشاره داشت که برای سامسونگ در بالا به چشم می‌خورد و هواوی ترجیح داده تا آن را به سمت چپ منتقل کند. در هر دو گوشی نیز برای دسترسی به خشاب باید از سوزن مخصوصی استفاده کنید که همراه با دستگاه عرضه می‌شود. البته سامسونگ یک درگاه دیگر هم در نظر گرفته تا بتوانید از دو سیم‌کارت و کارت حافظه به‌صورت هم‌زمان بهره بگیرید؛ موردی که تا همین چند سال پیش در اکثر گوشی‌ها وجود داشت اما این روزها خیلی‌ها به‌دنبالش هستند (ظاهرا قدرش را ندانسته‌ایم).

اگر هر دو گوشی را به پشت برگردانید، دوربین‌ دوگانه و بیرون‌زده آنر نخستین چیزی است که توجه شما را به خودش جلب می‌کند. از لحاظ ظاهری این قسمت شبیه به پرچمداران سابق هواوی است، فلاش LED نیز در سمت چپ دو دوربین قرار گرفته است. کمی پایین‌تر سنسور تشخیص اثر انگشت آنر به‌صورت دایره‌ای جا خوش کرده و دسترسی به آن تقریبا در اکثر حالات ممکن است. در سمت مقابل، گلکسی A7 2017 قرار گرفته که دوربینش در بدنه فرو رفته و بیرون‌زدگی خاصی ندارد. برخلاف آنر، دوربین گلکسی در مرکز قرار گرفته و فلاش LED آن در سمت راستش دیده می‌شود؛ کمی پایین‌تر از این مجموعه هم لوگوی سامسونگ به چشم می‌خورد.

هر دو کمپانی تلاش‌هایی را برای خوش دست کردن گوشی‌های‌شان انجام داده‌اند. مثلا گوشه‌ها گرد طراحی شده‌اند و قاب پشتی در کناره‌ها کمی خمیده به‌نظر می‌رسد تا بتوانید با گوشی بهتر ارتباط برقرار کنید. با این‌حال و با توجه به نسبت تصویر متفاوت آنر ۷X، کار کردن با این گوشی راحت‌تر است.


نمایشگر

گلکسی A7 2017 از نمایشگری ۵.۷ اینچی با پنل Super AMOLED استفاده کرده و با نسبت تصویر ۱۶ به ۹، رزولوشن فول‌اچ‌دی را ارایه می‌دهد. نمایشگر آنر ۷X یک نمونه ۵.۹۳ اینچی و از نوع IPS LCD است و به واسطه نسبت تصویر ۱۸ به ۹ کمی تعداد پیکسل‌های بیشتری دارد؛ به‌طوری‌که اصطلاحا به آن فول‌اچ‌دی پلاس می‌گویند. چگالی پیکسلی نمایشگر هم که با یک ضرب و تقسیم ساده به دست می‌آید، تفاوت چشم‌گیری را میان این دو نشان نمی‌دهد.

وظیفه محافظت از این نمایشگر در گوشی سامسونگ به‌عهده گوریلاگلس ۴ گذاشته شده اما اطلاع دقیقی از نوع محافظ صفحه آنر ۷X در دسترس نیست.

در نمایش رنگ‌ها گلکسی A7 2017 عملکرد بهتری داشته و رنگ مشکی را عمیق‌تر از نماینده هواوی به نمایش می‌گذارد. در نمایش رنگ سفید هیچ‌کدام عملکرد دقیقی ندارند؛ سامسونگ آن ‌را کمی مایل به آبی نشان داده و هواوی یک هاله بسیار کم‌رنگ زرد را رویش می‌کشد.

رنگ‌ها در آنر ۷X نسبتا خوب دیده می‌شوند اما جذابیت و چشم‌گیر بودن گوشی سامسونگ را ندارند. در نگاه از زوایا محصول سامسونگ عالی عمل‌ می‌کند اما نماینده هواوی دکمی دچار رنگ‌پریدگی می‌شود. میزان حداکثری نور در گوشی سامسونگ حدودا ۴۰ نیت بیشتر از هواوی بوده و همچنین رفلکس کمتری را در آن شاهد هستیم؛ بنابراین در زیر نور آفتاب عملکرد کهکشانی جان بهتر خواهد بود. از لحاظ حداقل میزان نور نیز گلکسی A7 با رسیدن به کمتر از ۲ نیت عملکرد مناسب‌تری را نسبت به آنر ۷X با ۴ نیت نور از خودش به‌‌جا می‌گذارد. جدای از این‌ها می‌توانید در هر دو گوشی، نور آبی را فیلتر کنید تا آسیب کمتری به چشمان‌تان برسد.

در تنظیمات، هر دو محصول اجازه می‌دهند تا نوع به‌نمایش درآمدن رنگ‌ها را شخصی‌سازی کنید اما این گزینه‌ها در گلکسی A7 2017 بیشتر است. مثلا شما می‌توانید حالت تصویر را تغییر دهید، موردی که در آنر ۷X شاهدش نیستیم. البته این نکته را در نظر بگیرید که محصول سامسونگ به ویژگی Always On Display مجهز بوده و می‌توانید بدون روشن کردن صفحه از برخی اطلاعات خاص مانند ساعت، تاریخ، نوتیفیکیشن‌ها و… مطلع شوید.

به‌طور کلی نمایشگر گلکسی A7 2017 به دلیل نوع پنلش، مصرف کمتری دارد، رنگ‌ها را گرم‌تر و جذاب‌تر نشان می‌دهد، مشکی در آن عمیق بوده و آپشن‌هایش نیز کمی بیشتر است. در ادامه می‌توانید نمایشگر این دو را با هم مقایسه کنید:


سخت‌افزار

هواوی و سامسونگ هر دو از چیپست‌های اختصاصی خودشان استفاده می‌کنند. گلکسی A7 2017 به اگزینوس ۷۸۸۰ مجهز است که ۸ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۹ گیگاهرتز در آن مشغول فعالیت هستند. آنر ۷X نیز از چیپ کایرین ۶۵۹ بهره می‌برد که آن‌هم اتفاقا شامل هسته‌های Cortex-A53 است؛ اما فرکانس چهارتای آن‌ها ۱.۷ گیگاهرتز بوده و چهارتای دیگر بر روی ۲.۳۶ گیگاهرتز تنظیم شده‌اند.

هر دو چیپ ۶۴ بیتی هستند اما اگزینوس سامسونگ با فناوری ۱۴ نانومتری تولید شده در حالی‌که برای رقیب ۱۶ نانومتری است. واحد گرافیکی چیپست سامسونگ Mali™-T830 MP3 بوده و هواوی Mali™-T830  MP2 را برای آنر ۷X برگزیده است. میزان رم در نظر گرفته شده برای گلکسی A7 2017 سه گیگابایت LPDDR4  بوده و هواوی از یک نمونه ۴ گیگابایتی LPDDR3  بهره‌ می‌برد. جالب است بدانید که چیپ اگزینوس موجود در گلکسی A7 2017 از نمایشگرهای با رزولوشن بالا و فیلم‌برداری به‌صورت ۴K نیز پشتیبانی می‌کند اما کایرین هواوی کلا قید این چیزها را زده است!

گلکسی سامسونگ دارای حافظه داخلی ۳۲ گیگابایتی بوده و این میزان در آنر عزیز به ۶۴ گیگابایت می‌رسد. البته این گوشی چینی در نسخه‌های دیگری با حافظه ۳۲ گیگابایتی و یا حتی نسخه‌ای با ۳ گیگابایت رم هم عرضه شده است. با این حال خوشبختانه هر دو از کارت حافظه تا ۲۵۶ گیگابایت پشتیبانی می‌کنند؛ هرچند که برای استفاده از این ویژگی در گوشی هواوی می‌بایست قید سیم‌کارت دوم را بزنید.

برای سنجش قدرت سخت‌افزاری از بنچمارک‌های معتبر این روزهای بازار استفاده کردیم تا با اعداد و ارقام گوشی قدرتمندتر را پیدا کنیم.

بعد از استفاده چند روزه از گوشی‌ها، هنگام گشت و گذار در منو مشکل خاصی را ندیدم. همه چیز خوب و روان بود و کندی خاصی در هیچ‌کدام به چشم نمی‌خورد. اگر یک گیمر حرفه‌ای هستید باید بدانید که این گوشی‌ها برای گیم و اجرای بدون نقص بازی‌های گرافیکی ساخته نشده‌اند؛ در واقع مشکلی در اجرای بازی‌ها نیست اما خب بعد از مدت زمان کوتاهی لگ زدن‌ها (برای نمونه‌های گرافیکی) شروع خواهد شد؛ ضمن اینکه آن حس و حال بازی در پرچمداران نیز به شما منتقل نمی‌شود.


دوربین

کمپانی کره‌ای سامسونگ علاقه چندانی به دوربین‌های دوگانه ندارد و تنها نمونه فعلی موجود، گلکسی نوت ۸ است که اتفاقا از دوربین‌های بسیار خوبی بهره می‌برد. بنابراین خیلی عجیب نیست اگر بدانید که گلکسی A7 به دوربین دوگانه مجهز نشده است. در سمت مقابل هواوی مدت‌هاست که وارد بازار گوشی‌های مجهز به دوربین دوگانه شده و آنر ۷X نیز یکی از آن‌هاست.

دوربین اصلی هواوی ۱۶ مگاپیکسلی بوده اما دوربین دوم آن ۲ مگاپیکسلی است؛ این دوربین به ثبت عمق بیشتر در تصاویر کمک کرده و در واقع تاثیر اصلی آن ایجاد تصاویر زیبا با افکت بوکه است، امری که سبب می‌شود نسبت به نماینده سامسونگ یک سر و گردن بالاتر قرار بگیرد.

دوربین A7 2017 یک نمونه ۱۶ مگاپیکسلی است و گشودگی دیافراگمش f/1.9 بوده تا بتوانید تصاویر خوبی را در محیط‌های کم‌نور به‌ ثبت برسانید. البته هر دو مدل به فلاش LED مجهز هستند. هیچ‌کدام از این دو هم از لرزش‌گیر اپتیکال بهره نمی‌برند. رابط کاربری دوربین این دو گوشی قابلیت‌های متعددی را در اختیار شما قرار می‌دهد. در آنر ۷X آپشن‌های بیشتری دارید؛ می‌توانید تصاویر پرتره زیبایی را به ثبت برسانید، عکس‌های زنده بگیرید و یا از قابلیت‌های اختصاصی رابط کاربری هواوی بهره ببرید؛ مواردی که هیچ‌کدام در گلکسی A7 با این کیفیت موجود نیست.

هر دو مدل اجازه استفاده از تنظیمات دستی را به شما می‌دهند اما این بخش در آنر ۷X کامل‌تر است. علاوه بر این‌ها می‌توانید در آنر و گلکسی با نسبت‌های متفاوتی عکاسی کنید.

کیفیت عکس‌برداری در هر دو گوشی مطلوب بوده اما نباید انتظار چندان بالایی از آن‌ها داشته باشید. اگر بخواهیم این دو را با هم مقایسه کنیم، می‌شود به جذب نور کمی بیشتر در گلکسی و تصویر شفاف‌تر و شارپ‌تر در آنر اشاره کرد. سرعت و دقت فوکوس در هر دو نیز به یک اندازه است. در ادامه می‌توانید نمونه تصاویر گرفته شده با این دو را مقایسه کنید:

از لحاظ فیلم‌برداری هر دو می‌توانند به‌صورت فول‌اچ‌دی و با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کنند. با اینکه چیپست کهکشانی سامسونگ از ویدئوهای ۴K پشتیبانی می‌کند اما این گوشی فاقد چنین ویژگی است. کیفیت ویدئوی گرفته شده توسط هر دو در یک حد و اندازه بوده و نمی‌توان یکی را بر دیگری کاملا برتر دانست.

برای دوربین سلفی، سامسونگ تصمیم گرفته تا از یک نمونه ۱۶ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/1.9 بهره بگیرد تا بتواند باز هم در تاریکی حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد. در سمت مقابل هواوی به یک نمونه ۸ مگاپیکسلی قناعت کرده است. هر دو گوشی قابلیت‌های زیبایی خاصی برای عکاسی سلفی در نظر گرفته‌اند. کیفیت تصاویر در مجموع خوب بوده و اگر انتظارتان را پایین بیاورید، عکس‌های سلفی آنر و گلکسی برای اشتراک گذاری در شبکه‌های اجتماعی مناسب هستند. جزئیات ثبت شده توسط گوشی سامسونگ بیشتر بوده اما رنگ‌ها در هر دو به یک صورت ذخیره می‌شوند و البته محصول آنر همچنان عکس‌های شارپ‌تری می‌گیرد.


رابط کاربری

این دو گوشی چشم بادامی، اندروید را به‌عنوان سیستم عامل برگزیده‌اند (هرچند که انتخاب خاص دیگری هم نداشتند). آنر در ابتدا با اندروید ۷ راهی بازار شد و گلکسی سامسونگ به نسخه ۶.۱ مجهز بود؛ حالا اما اندروید ۷ نیز برای آن در دسترس قرار گرفته است.

هر دو گوشی از رابط‌های اختصاصی کمپانی‌های سازنده‌شان استفاده می‌کنند و قابلیت‌های جالب خودشان را دارند. مثلا در رابط هواوی می‌توانید از قابلیت App Twin استفاده کرده و از یک اپلیکیشن دو نسخه را نصب کنید. در گلکسی نیز Secure Folder دیده می‌شود و می‌توانید توسط آن از فایل‌های مهم‌تان مراقبت نمایید. سامسونگ طی یک همکاری خوب با مایکروسافت، اپلیکیشن‌های محبوب این کمپانی را به‌صورت پیش‌فرض در گوشی خودش قرار داده و بنابراین خیلی راحت می‌توانید از آفیس و… در گوشی بهره‌مند شوید. اگرچه تمام موارد نصب شده به‌راحتی در سایر محصولات اندرویدی نیز قابل نصب و استفاده هستند.

سامسونگ توجه بیشتری به آیکون‌ها داشته و آن‌ها را با جزئیات بالا و در عین حال ساده طراحی کرده است. هواوی هم مدتی می‌شود که از آهوی شیطان پایین آمده و استفاده از اپ دراور را به‌صورت آپشن در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

سامسونگ

هواوی


اسپیکر

هر دو اسمارت فون به یک اسپیکر مجهز هستند و خبری از نمونه استریو در آن‌ها نیست. در اکثر محصولات امروزی، اسپیکر در بخش زیرین دستگاه قرار می‌گیرد، مشابه با چیزی که در آنر ۷X می‌بینیم؛ اما برای گلکسی سامسونگ این محفظه‌ خروجی صدا در سمت راست و بالاتر از کلید پاور جا خوش کرده است؛ محلی که شاید کمی عجیب بوده و در صورتی‌که گوشی را به‌صورت عمودی در دست داشته باشید، به‌راحتی توسط انگشت‌تان پوشیده خواهد شد.

از لحاظ بلندی هر دو در یک اندازه هستند و نمی‌توان یکی را بر دیگری برتر دانست و در کل کیفیت قابل قبولی را دارند.

برای مقایسه پخش صدا از طریق هدفون، تصمیم گرفتیم از یک هدفون جداگانه برای تست خروجی صدا در این دو بهره بگیریم. گلکسی سامسونگ صدای بیشتری را در هدفون راهی گوش شما می‌کند اما کیفیت آن (خصوصا اگر صدا را تا انتها بالا ببرید) کاسته خواهد شد و تا حدی زیر و زننده به گوش می‌رسد. در سوی دیگر آنر ۷X قرار گرفته که کیفیت و بیس بهتری را ارایه می‌دهد و در کل صدایش دلنوازتر است.

در هر دو گوشی می‌توانید صدا را تا حدی شخصی‌سازی کرده و آن را متناسب با سلیقه‌ خودتان تنظیم کنید.


قابلیت‌های خاص

هر دو گوشی از سنسور تشخیص اثر انگشت استفاده می‌کنند و دقت و سرعت در هر دو عالی‌ست؛ تفاوت اصلی آن‌ها به محل قرارگیری این سنسور خلاصه می‌شود. سامسونگ کلید هوم در زیر نمایشگر را برگزیده و هواوی پشت گوشی در زیر دوربین را! هر کدام مزایا و معایب خودش را دارد. دسترسی به سنسور هواوی در تمام حالات امکان پذیر است مگر زمانی که گوشی روی میز باشد؛ اما کار کردن با آن راحت‌تر بوده و حتی می‌توان از جسچرهای خاصی هم استفاده کرد.

گوشی کهکشانی سامسونگ توانسته تا گواهینامه IP68 را دریافت کند و این یعنی می‌توانید این مدل را به مدت نیم ساعت در عمق یک و نیم متری آب قرار دهید؛ قابلیتی که آنر ۷X فاقد آن است.

گوشی آنر با اینکه دستگاه جدیدتری است اما از پورت Micro USB بهره‌ می‌برد در حالیکه کهکشانی سامسونگ به USB Type C مجهز بوده و در واقع هواوی یک گام عقب‌تر است.


باتری

سامسونگ برای این بالارده خودش از یک باتری ۳۶۰۰ میلی‌آمپر ساعتی بهره گرفته و آنر یک نمونه ۳۳۴۰ میلی‌آمپری را انتخاب کرده است. میزان شارژدهی در هر دو گوشی خوب ارزیابی شده و فراتر از میانگین بازار است. در یک استفاده معمولی می‌توانید تا یک روز و نیم با آنر ۷X کار کنید و این میزان برای نماینده سامسونگ هم در همین حول و حوض خواهد بود (البته اگر مدام از نمایشگر همیشه روشن استفاده کنید، شارژدهی کمتر می‌شود).

از لحاظ سرعت شارژ شدن گلکسی A7 با پشتیبانی از شارژ سریع (ضمن اینکه حجم بیشتری هم دارد) زودتر از آنر عزیز توان خودرش را بازیابی می‌کند چرا که گوشی آنر فاقد این ویژگی است و برای فول شارژ کردن آن می‌بایست در حدود ۳ ساعت وقت بگذارید. لازم به‌ذکر است که هیچکدام از این دو به‌صورت بی‌سیم شارژ نمی‌شوند و باتری آن‌ها هم توسط شما به‌راحتی قابل تعویض نیست!

مقایسه گلکسیA7  سامسونگ با آنر 7X


کلام‌آخر در مقایسه گلکسی A7 سامسونگ با آنر ۷X هواوی

گلکسی A7 سامسونگ با اینکه تایم عرضه‌اش زودتر از آنر ۷X است اما از USB Type-C‌ بهره می‌برد، با سرعت بیشتری شارژ می‌شود؛ نمایشگر AMOLED و کم‌مصرف‌تر، دوربین سلفی با رزولوشن بالاتر و مقاومت بیشتری در برابر آب هم دارد.

در طرف دیگر با اینکه طراحی به سلیقه افراد مربوط است اما اکثرا آنر ۷X را گوشی زیباتری می‌دانند، نمایشگر با نسبت ابعاد ۱۸ به ۹ دارد، دوربین دوگانه و عکس‌برداری پرتره شما را در عکاسی یک گام جلوتر نگاه می‌دارد، میزان رم بیشتر و همچنین حافظه داخلی دوبرابری دارد، همچنین ویژگی‌های جالب نرم‌افزاری آن، مواردی هستند که نمی‌شود به‌راحتی از کنارشان گذشت.

البته شاید برگ برنده محصول آنر را بتوان در بخش بسیار مهمی چون قیمت نیز جستجو کرد زیرا در حال حاضر (اسفندماه ۹۶) گلکسی A7 2017 با قیمتی در حدود ۱ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان عرضه می‌شود در حالی‌که آنر ۷X علی‌رغم جدیدتر بودن، در حدود ۴۰۰ هزار تومان ارزان‌تر است و شما این کالای جدید را می‌توانید با بهایی در حدود ۱.۲۵۰.۰۰۰ تومان به‌راحتی از بازار تهیه نمایید.

نوشته مقایسه گلکسیA7  سامسونگ با آنر ۷X: بالارده‌ها! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی آنر ۷ ایکس: میان رده مستحکم!

بررسی آنر ۷ ایکس هواوی؛ یک گوشی به‌روز و قدرتمند با قیمت مناسب از آنر که آمده تا دنیای میان‌رده‌ها را متحول کند.

چند سال پیش هواوی، برند آنر را به ثبت رساند تا شاخه جدیدی از گوشی‌هایش را به دنیا بشناساند. این برند با تمرکز بر ارایه قابلیت‌های مختص پرچمداران و گوشی‌های بالارده در قالب یک تلفن هوشمند ارزان قیمت شروع به‌کار کرد. البته فروش آنر به‌صورت آنلاین بوده و در شعارهای تبلیغاتی آن نیز تاکید زیادی بر روی جوانان شده است. ظاهرا هواوی با ثبت این برند می‌خواسته به‌صورت آنلاین، جوانان را در سرزمین ارزان‌فروشان مورد هدف قرار دهد.

حالا آنر در سایر کشورهای دنیا نیز برندی شناخته شده است. در کشور ما گوشی‌های این برند بیش از همه با نام هواوی عجین شده‌اند و کمتر کسی آن‌ها را از هواوی جدا می‌داند. یکی از جدیدترین تولیدات این رده از محصولات چینی، آنر ۷ ایکس بوده که مدتی می‌شود قدوم مبارکش را در دفتر آی‌تی‌رسان گذاشته است. اگر می‌خواهید که با حال و هوای این گوشی بیشتر آشنا شوید، با ما و بررسی آنر ۷ ایکس همراه باشید…


طراحی و کیفیت ساخت

در آنر ۷ ایکس برخلاف اکثر گوشی‌های امروزی خبری از شیشه نیست و در طراحی آن به‌صورت کامل از فلز (آلومینیوم) بهره گرفته شده است. فلز به‌کار رفته به صورت یک تکه بوده و فریم کناری با قاب پشتی کاملا یک‌پارچه به‌نظر می‌رسد که کمک شایانی به خوش دستی این گوشی دیلاق (به‌ دلیل استفاده از نسبت ۱۸:۹ نمایشگر) کرده است.

در حدود ۷۷ درصد از نمای روبه‌روی آنر ۷ ایکس عزیز با نمایشگر پوشیده شده و اطراف آن حاشیه‌های کمی را شاهد هستیم. در زیر نمایشگر تنها لوگوی آنر دیده می‌شود و بالای آن نیز دوربین سلفی گوشی و سنسورهای همیشه همراهش جا خوش کرده‌اند.

اگر گوشی را به پشت برگردانید، نخستین موردی که توجه شما را به خودش جلب می‌کند، دوربین‌های دوگانه، مشکی و بیرون زده از بدنه دستگاه است. با توجه به ضخامت ۷.۶ میلی‌متری و سابقه تولید محصولاتی با طراحی بهتر، انتظار داشتیم که حداقل شاهد بیرون زدگی کمی باشیم اما دوربین آنر ۷ ایکس همچون چشمانی از حدقه بیرون زده به‌نظر می‌رسد؛ بنابراین هنگام سقوط احتمالی از ارتفاع بیش از هرچیز می‌بایست نگران دوربین باشید.

در سمت چپ دوربین‌های گوشی، فلاش LED به چشم می‌خورد. با توجه به فلزی بودن دستگاه، آنر از دو نوار آنتن در بالا و پایین محصول خودش بهره گرفته که اتفاقا پکیج دوربین گوشی بر روی نوار بالایی سکنی گزیده است. بالاتر از مرکز بخش پشتی، سنسور اثر انگشت گردمانندی را می‌بینیم که کمی هم در بدنه فرو رفته تا دسترسی راحت‌تری به آن داشته باشید.

اگر کمی پایین‌تر بیایید با برند آنر و برخی توصیه‌ها جهت استفاده صحیح از گوشی رو‌به‌رو می‌شوید که شاید یک‌بار هم در طول استفاده بلندمدت از گوشی آن‌را به‌صورت کامل نخوانید! با اینکه آنر ۷ ایکس به‌خوبی نشان می‌دهد که یک چینی تمام عیار است اما برای اطمینان در زیر همین توصیه‌های خردمندانه عبارت آشنای Made in China را خواهید دید.

در سمت راست آنر ۷ ایکس کلید پاور و کلید یکپارچه کنترل صدا قرار گرفته و در سمت چپ تنها پورت سیم‌کارت و کارت حافظه دیده می‌شود که برای دسترسی به آن باید از سوزن استفاده کنید. بالای گوشی میکروفون ثانویه به چشم خورده و در بخش زیرین پورت جنجالی microUSB، جک استاندارد صدا و تک اسپیکر این گوشی پرافتخار قرار گرفته تا سوال‌های جالبی در ذهن‌مان شکل گیرد. چرا میکرو؟ مگر این گوشی در سال ۲۰۱۷ تولید نشده‌ است؟!

با همه این‌ها نمی‌توان از کیفیت ساخت بالای گوشی ایراد گرفت. در همان برخورد نخست حس یک کالای لوکس به شما منتقل خواهد شد. آنر ۷ ایکس با وزن ۱۶۵ گرمی و گوشه‌های گرد خیلی راحت در دست می‌نشیند و خبری از سر خوردن و یا جذب چربی انگشتان بر روی آن نیست؛ اما به واسطه نسبت صفحه‌نمایش دسترسی چندان راحتی به بخش‌های بالایی صفحه ندارید و رسما برای استفاده مطلوب می‌بایست از هر دو دست خود کمک بگیرید.


نمایشگر

آنر ۷ ایکس از یک نمایشگر ۵.۹۳ اینچی با نسبت تصویر ۱۸:۹ بهره برده و در برابر سایر هم‌رده‌های خودش متفاوت‌تر به‌نظر می‌رسد. آنر در ساخت این مدل از فناوری IPS LCD بهره گرفته است. نمایشگر گوشی رزولوشن ۲۱۶۰ در ۱۰۸۰ پیکسل را داشته و در هر اینچ آن بیش از ۴۰۰ پیکسل جای گرفته که میزان معقولی برای گوشی‌های این رده به‌شمار می‌رود.

نمایشگر رنگ‌ها را نسبتا خوب و گرم نشان می‌دهد و در نگاه از زوایا اگر رنگ پریدگی جزئی در برخی صحنه‌ها را فاکتور بگیریم، مشکل خاصی به چشم نمی‌خورد. در کل در برابر محصولات هم‌رده این گوشی در رتبه خوبی قرار می‌گیرد.

حداکثر روشنایی صفحه میزان قابل توجهی است و هنگام کار کردن با آن و بیرون از خانه، در زیر نور آفتاب مشکلی نخواهید داشت. میزان حداقلی نور صفحه نیز مناسب بوده و می‌توانید بدون مشکل در مکان‌های تاریک مشغول کار با آنر ۷ ایکس شوید.

در بخش تنظیمات قادر هستید نور آبی را فیلتر کنید تا آسیب کمتری به چشمان‌تان وارد شود؛ همچنین امکان تغییر میزان سردی و گرمی رنگ‌ها نیز در نظر گرفته شده تا حجت بر گوشی تمام شود!

میزان حساسیت تاچ صفحه در حد مطلوبی است و اگر دستان مرطوبی نداشته باشید، بدون هیچ مشکلی به فرامین شما پاسخ خواهد داد.


سخت‌افزار

هواوی معمولا از چیپ‌های اختصاصی به‌عنوان مغز متفکر اسمارت‌فون‌هایش بهره می‌گیرد و این بار نیز تصمیم گرفته تا از چیپ ۶۴ بیتی Kirin 659 استفاده کند. چیپستی اختصاصی که شامل ۸ هسته پردازشی ناقابل می‌شود. این هسته‌ها همگی از نوع Cortex-A53 هستند؛ با این تفاوت که چهارتای آن‌ها با فرکانس ۱.۷ و چهارتای دیگر با فرکانس ۲.۳۶ گیگاهرتز فعالیت می‌کنند.

Kirin 659 که با فناوری ۱۶ نانومتری ساخته شده، تا ۶۰ درصد پردازش‌های بهتری نسبت به Kirin 620 داشته و از لحاظ گرافیکی نیز می‌توانید تا دوبرابر چیپ اشاره شده بر رویش حساب کنید. به طور کلی نیز این چیپست ۷۰ درصد کارایی بهتری خواهد داشت.

وظیفه پردازش‌های گرافیکی به‌عهده Mali-T830 قرار گرفته که با دو هسته می‌تواند پاسخگوی نیازهای شما باشد. به این مجموعه قدرتمند ۴ گیگابایت (در برخی نسخه‌های خاص، آنر ۷ ایکس با رم ۳ گیگابایتی عرضه می‌شود) رم ناقابل را هم اضافه کنید.

به‌طور کلی و برای مقایسه می‌توان این چیپ را در حد و اندازه‌های اسنپدراگون ۶۲۵ کوالکام دانست. برای آنکه عیار نقش اول قصه امروزمان را بسنجیم، تصمیم گرفتیم تا آن‌ را وارد آزمایشگاه خودمان بکنیم و قدرتش را به چالش بکشیم.

در مرحله نخست از بنچمارک خوب و محبوب AnTuTu استفاده کردیم. در آزمون بعدی هم از GeekBench 4 بهره گرفتیم تا قدرت پردازنده را در دو حالت تک هسته‌ای و چند هسته‌ای بسنجیم.

هنگام انجام فعالیت‌های روزمره مشکل خاصی با آنر عزیز نخواهید داشت و همه چیز خیلی خوب و روان اجرا می‌شود. آنر ۷ ایکس یک گوشی رویایی برای گیمرها نیست اما در حد و اندازه‌های خودش می‌تواند بازی‌های گرافیکی را نسبتا خوب و بدون لگ به اجرا درآورد. با این حال به واسطه فلزی بودن بدنه هنگام انجام فعالیت‌های سنگین کمی افزایش دما را در بخش پشتی حس خواهید کرد که البته موجب آزار نخواهد شد.


دوربین

استفاده از دوربین دوگانه این روزها به ترند بازار تبدیل شده و اکثر کمپانی‌های سازنده موبایل به آن روی آورده‌اند. هواوی در این زمینه شاید از سایرین با تجربه‌تر باشد چرا که چند سالی‌ست به جمع دوگانه‌ها پیوسته و خودنمایی می‌کند.

آنر ۷ ایکس یک گوشی پرچمدار نیست اما بازهم به دو دوربین در بخش پشتی مجهز شده؛ یکی ۱۳ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.2 که وظیفه ثبت تصاویر اصلی را برعهده دارد و دیگری یک نمونه ۲ مگاپیکسلی که به ثبت جزئیات بهتر در محیط‌های کم‌نور و عمق دادن به تصاویر به‌خصوص در حالت پرتره کمک می‌کند. در واقع دوربین دوم در این گوشی برخلاف سایر محصولات بازار، کارایی چندان بالایی ندارد و نمی‌توان از آن به‌صورت جداگانه بهره گرفت؛ شبیه به چیزی که پیش‌تر در میت ۱۰ لایت دیده بودیم!

اگر پیش‌تر با گوشی‌های هواوی کار کرده‌اید، اتفاق جدیدی رخ نخواهد داد و همه چیز شبیه به قبل است. با سوایپ به دو طرف می‌توانید به بخش تنظیمات بروید و یا از حالت‌های مختلف عکاسی نظیر مود پرتره، عکاسی پرو، افزودن فیلترهای خاص و… بهره بگیرید. نکته جالب در بخش تنظیمات به انتخاب نسبت تصویر و میزان رزولوشن باز می‌گردد، جایی‌که برای ثبت تصاویر با نسبت محبوب ۱۶ به ۹ هیچ گزینه‌ای پیش روی شما قرار نمی‌گیرد! یعنی نمی‌توانید بدین شکل عکاسی کنید. برای ثبت تصاویر ۱۸ به ۹ (زمانی‌که کل فضای نمایشگر به دوربین اختصاصی می‌یابد) نیز می‌بایست قید چند مگاپیکسل ناقابل را بزنید و تصاویری ۱۱ مگاپیکسلی بگیرید!

تصاویر گرفته شده با دوربین اصلی در نوع خود قابل قبول بوده و کیفیت بالایی را ارایه می‌دهد. در بیرون از اتاق و مکان‌هایی که نور کافی وجود دارد، رنگ‌ها طبیعی و به‌دور از اغراق ثبت می‌شوند. با اینکه آنر ۷ ایکس از یک فلاش LED بهره می‌برد اما میزان نویز در محیط‌های کم‌نور بیشتر خواهد شد که با توجه به سایز لنز و گشودگی دیافراگم خیلی هم عجیب نیست. بد نیست اشاره کنیم که محل قرار گیری فلاش کمی عجیب است و هنگام عکاسی می‌بایست با دقت بیشتری عمل کنید تا دست‌تان مانع از تابش نور نشود!

برای عکاسی پرتره می‌توانید تا حد زیادی بر روی آنر ۷ ایکس حساب کنید. افکت بوکه به‌خوبی اعمال شده و قادر هستید همزمان از حالت Beauty نیز بهره بگیرید تا تصویر زیباتری را به ثبت برسانید. البته همچون سایر گوشی‌های بازار، این مدل هم در تشخیص میان سوژه و بک‌گراند گاهی اوقات دچار مشکل می‌شود و مرز مشخصی را در تصویر نخواهید دید!

آنر ۷ ایکس به واسطه چیپست متوسطش نمی‌تواند به‌صورت ۴K فیلم‌برداری کند. با این حال امکان فیلم‌برداری ۱۰۸۰p با نرخ ۳۰ فریم برثانیه مهیاست. این گوشی از لرزش‌گیر اپتیکال بی‌بهره است و خیلی نمی‌توانید بر روی تصاویر بدون لرزش حساب کنید. در واقع علی‌رغم کیفیت نسبتا خوب فیلم، در صورتی که دست‌تان بلرزد و یا در حال حرکت باشید، فیلم ضبط شده نظر شما را چندان به خوش جلب نخواهد کرد.

دوربین سلفی در نظر گرفته شده برای این گوشی پرافتخار یک نمونه ۸ مگاپیکسلی فاقد فلاش است. تصاویر گرفته شده با این دوربین در حد و اندازه‌های نام آنر هست و می‌توان بر روی کیفیت خوب‌شان حساب کرد. رنگ‌ها تا حدی طبیعی ثبت شده و جزئیات خوبی هم در تصویر شاهد هستیم. هواوی چند حالت خاص نیز برای عکاسی سلفی در نظر گرفته که از میان‌ آن‌ها می‌توان به Beauty، استفاده از افکت و ثبت عکس سلفی به‌صورت پانورما اشاره داشت.

۵۰% Beauty


رابط کاربری

آنر ۷ ایکس با سیستم عامل اندروید نوقا راهی بازار شده است. مطابق معمول سازندگان اندرویدی، این کمپانی نیز از رابط شخصی‌سازی شده خود با نام EMUI 5.1 برای گوشی جدیدش بهره گرفته است.

شکل آیکون‌ها و ظاهر کلی رابط کاربری تغییر خاصی نسبت به گذشته نداشته و منوی دو مرحله‌ای نوتیفیکیشن‌ها نیز شباهت زیادی به اندروید دارد. در این قسمت تقریبا میانبر تمام تنظیمات گوشی در اختیار شماست و ترکیب رنگ مشکی با آبی هم زیبایی آن را دو چندان کرده است. افکت‌های استفاده شده در رابطه کاربری نیز جالب بوده و از سرعت مناسبی برخوردارند.

در این رابط برخی ویژگی‌های کاربردی هم دیده می‌شود؛ به‌عنوان مثال می‌توانید با دوبار ضربه زدن بر روی صفحه نمایش، قفل گوشی را باز کنید و یا در صورت حضور در لاک اسکرین با این‌کار صفحه را قفل نمایید.

یکی از ویژگی‌های خاص رابط کاربری گوشی جدید هواوی App Twin نام دارد. توسط این قابلیت می‌توانید از یک اپلیکیشن، دو نسخه داشته باشید! به‌عنوان مثال می‌توانید از دو تلگرام با دو شماره متفاوت در گوشی خود استفاده کنید که در نوع خود جالب است.

اگر در لاک اسکرین انگشت خود را از پایین به سمت بالا بکشید، با یک منوی کوچک روبه‌رو می‌شوید و بدون آنکه نیازی به باز کردن قفل دستگاه باشد، می‌توانید از ماشین حساب و یا تایمر استفاده کنید، وارد رکوردر شوید و صدایی را ضبط کنید، از چراغ قوه بهره بگیرید و یا اینکه توسط دوربین یک QR Code را اسکن کنید.

هواوی برای آن‌هایی که با سایز بزرگ دستگاه مشکل دارند نیز چاره‌ای اندیشیده است. شما اگر بر روی ۳ دکمه اصلی (بازگشت، خانه و مالتی تسکینگ) رابط کاربری به سمت راست سوایپ کنید، صفحه تا حد نرمالی کوچک می‌شود و در این حالت حتی اگر دستان خیلی کوچکی نیز داشته باشید باز هم می‌توانید با یک دست با آنر ۷ ایکس کار کنید. اگر چپ دست هستید، ‌قادر هستید همین عمل را به سمت چپ انجام دهید و از این قابلیت برای دست چپ خود بهره بگیرید.


چندرسانه‌ای

آنر ۷ ایکس به یک اسپیکر خشک و خالی مجهز است و خبری از صدای استریو در آن نیست! محل قرار گیری اسپیکر نسبتا مناسب بوده و تقریبا در اکثر حالات دست‌تان مانع از خروج صدا نمی‌شود (به‌جز زمانی که گوشی را به صورت افقی گرفته‌اید). کیفیت صدا در این گوشی چنگی به دل نزده اما بلندی آن در حد خودش قابل قبول است.

همراه با این گوشی هدفونی عرضه نمی‌شود (محصولی که در اختیار ما بود، در جعبه‌اش هدفونی نداشت) و بنابراین نمی‌توان در رابطه با آن نظر خاصی داد. در تست‌های ما با هدفونی که خودمان از آن استفاده می‌کنیم کیفیت و بلندی صدا با آنکه محشر نیست اما راضی کننده بود.


سایر قابلیت‌ها

همچون اکثر محصولات امروزی، آنر ۷ ایکس هم به یک سنسور اثر انگشت ناقابل مجهز شده است. با این‌که محل قرارگیری سنسور امری سلیقه‌ای است اما سنسور اثر انگشت آنر به نظر ما در جای بسیار خوبی قرار گرفته و تقریبا در همه مواقع (بجز وقتی که گوشی روی سطح است) می‌توانید از آن استفاده کنید.

از حق نگذریم دقت سنسور بسیار بالاست و در کسری از ثانیه قفل دستگاه را باز می‌کند؛ البته اگر دستان‌تان خیس و یا حتی نم‌دار باشد، این سنسور غیر قابل استفاده خواهد بود. شما این توانایی را دارید که چندین اثر انگشت متفاوت را در آن ذخیره کنید تا با انگشتان مختلف بتوانید از دستگاه بهره ببرید.

این سنسور قابلیت‌های جالب دیگری نیز دارد. به‌عنوان مثال اگر در رابط کاربری انگشت خود را بر روی آن از بالا به سمت پایین بکشید، منو نوتفیکیشن ظاهر می‌شود و اگر عکس این‌ کار را انجام دهید، می‌توانید این منو را ببندید. در رابط کاربری دوربین نیز این سنسور همچون یک کلید اختصاصی شاتر عمل می‌کند و می‌توانید با لمس آن از محیط عکس بیندازید. حتی هنگام تماشای تصاویر در گالری نیز می‌شود توسط آن میان عکس‌ها سوئیچ کرد.

عملکرد سنسور فوق‌العاده است و برای باز کردن قفل دستگاه هم نیازی نیست که کلید پاور را بفشارید و یا کار خاصی انجام دهید؛ همان قرار دادن انگشت بر روی سنسور معادل است با باز شدن قفل دستگاه! به همین راحتی

آنر ۷ ایکس یک محصول دو سیم‌کارته است و از کارت حافظه نیز پشتیبانی می‌کند. البته شما نمی‌توانید از هر دو مورد به صورت هم‌زمان استفاده کنید و یا باید دو سیم کارت همزمان فعال داشته باشید و یا یک سیم‌کارت به همراه کارت حافظه.

آنر ۷ ایکس عزیز از شبکه‌ LTE پشتیبانی می‌کند و می‌توانید با سرعت بالا دانلود کنید. این مدل در ۴ رنگ متفاوت راهی بازار می‌شود تا بتواند نظر افراد با سلایق متفاوت را به خود جلب کند. آنر همچنین بهGPS  و بلوتوث نسخه ۴.۱ نیز مجهز است تا رسما با یک محصول همه چیز تمام رو‌به‌رو باشیم! با همه این‌ها به‌نظر می‌رسد هواوی کمی خساست به‌ خرج داده و قید استفاده از USB Type-C را زده است. یعنی شما برای شارژ کردن گوشی و یا اتصال آن به کامپیوتر می‌بایست از پورت قدیمی microUSB سود ببرید.


باتری

آنر ۷ ایکس با یک باتری ۳۳۴۰ میلی‌ آمپر ساعتی روانه بازار شده که برای دستگاهی در این سطح، راضی‌کننده است. از لحاظ شارژدهی تفاوت چندانی را میان این مدل با سایر هم‌رده‌هایش شاهد نیستیم.

این باتری غیرقابل تعویض، در یک استفاده معمولی می‌تواند تا در حدود یک روز با شما باشد. در آنر ۷ ایکس ظاهرا خبری از شارژ سریع و یا فناوری مشابه آن نیست و برای فول شارژ شدن دستگاه به چیزی در حدود ۲ ساعت و نیم زمان نیاز دارید؛ موردی که حداقل برای گوشی‌های امروزی اندرویدی غیرقابل هضم است!


کلام آخر

آنر ۷ ایکس یک گوشی میان‌رده بوده و شبیه به سایر محصولات بازار است که امکانات مناسبی دارد. بدنه تمام فلزی، بهره گیری از حسگر اثر انگشت، نمایشگر با نسبت ۱۸:۹، دوربین دوگانه و باتری معمولی همه مواردی هستند که در سایر محصولات بازار هم دیده می‌شود اما شاید به جذابیت این گوشی آنر نباشند. در واقع این مدل آمده تا دل طرفداران نمایشگرهای با نسبت ۱۸:۹ را برباید!

آنر ۷ ایکس هم اکنون با قیمتی در حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان در بازار کشور به فروش می‌رسد. 

نوشته بررسی آنر ۷ ایکس: میان رده مستحکم! اولین بار در پدیدار شد.

مقایسه گلکسی A7 2017 سامسونگ با میت ۱۰ لایت هواوی: مبارزان شرقی!

مقایسه گلکسی A7 سامسونگ با میت ۱۰ لایت هواوی؛ دو مبارز از شرق دور که نه پرچمدارند و نه میان‌رده!

پیش‌تر گوشی‌های هوشمند ساخته شده توسط کمپانی‌های مختلف در ۲ رده اصلی راهی بازار می‌شدند؛ یا پرچمدار بودند و یا میان‌رده! گاهی اوقات نیز اسمارت فون معرفی شده آن‌قدر ارزان بود که به آن پایین‌رده می‌گفتند. حالا و با توجه به نیاز بازار رده جدیدی شکل گرفته که نه پرچم‌دار است و نه میان‌رده! محصولاتی که با قابلیت‌های خاص خودشان بعضا از برخی پرچمداران نیز بهترند اما ظاهرا قیمت‌شان نقطه قوت‌شان است!

گلکسی A7 2017 از سامسونگ و میت ۱۰ لایت از هواوی دو اسمارت فونی‌ هستند که در دنیای تازه تاسیس (!) بالارده‌ها جای می‌گیرند و امروز قصد داریم تا این دو را با هم مقایسه کنیم. با ما همراه باشید…


طراحی

یکی از بخش‌های مهم در مقایسه‌ها، همین طراحی است؛ جایی که ظاهر یک گوشی می‌تواند تمام آپشن‌های رقیب را کنار زده و به تنهایی کاری کند تا دل مشتری را به‌دست آورد. میت ۱۰ لایت با توجه به نمایشگرش، نسبت به رقیب کهکشانی کشیده‌تر به‌نظر می‌رسد. از زمانی که گوشی‌هایی با نسبت تصویر ۱۸ به ۹ در بازار رایج شده‌اند، اسمارت فون‌های معمولی سابق، چاق‌تر دیده می‌شوند و همین مسئله موجب شده تا نسبت به سایز آن‌ها واکنش نشان دهیم.

در ساخت نماینده سامسونگ همچون اکثر گوشی‌های امروزی از شیشه و فلز استفاده شده به‌طوری که فریم گوشی فلزی بوده و قاب پشتی آن کاملا از شیشه پوشیده شده است؛ این یعنی گلکسی A7 2017 خیلی زود کثیف می‌شود و می‌بایست مدام تمیزش کنید. همه این‌ها در حالی‌ست که میت ۱۰ لایت تماما فلزی بوده و حداقل مشکل کثیفی را ندارد.

اگر دو گوشی را در کنار یکدیگر بگذارید، حاشیه‌های بالا و پایین محصول کهکشانی در کانون توجه قرار می‌گیرد. طبق آمار نیز میت ۱۰ لایت در حدود ۳ درصد از فضاها استفاده بیشتری داشته و نمایشگرش اکثر نمای دستگاه را در بر گرفته است. یکی دیگر از تفاوت‌های اصلی این دو، حضور دکمه هوم در گلکسی A7 است که در زیر نمایشگر جا خوش کرده و در دو طرف آن دو کلید لمسی دیگر نیز به‌چشم می‌خورند، در حالی‌که میت ۱۰ لایت تمام کلیدها را به‌صورت نرم‌افزاری در اختیارتان می‌گذارد.

اگر سری به فریم این دو بزنید با تفاوت‌هایی اساسی رو‌به‌رو می‌شوید. هواوی برای گوشی جدیدش تصمیم گرفته تا کلیدهای یکپارچه صدا و پاور را در سمت راست قرار دهد؛ در حالی‌که سامسونگ کلیدهای کنترلی صدا را به بالاترین قسمت سمت چپ گوشی انتقال داده است. سبکی که فعلا این کمپانی کره‌ای از آن پیروی می‌کند و ال‌جی نیز به دنبالش می‌دود! نکته جالب اینجاست که بجای این کلیدها در سمت راست، تک اسپیکر گوشی دیده می‌شود در حالی‌که میت ۱۰ لایت اسپیکر عزیزش را در بخش زیرین و کنار پورت جنجالی Micro USB قرار داده است! خوشبختانه هر دو گوشی نیز از جک استاندارد صدا پشتیبانی می‌کنند و می‌توانید این حفره دوست داشتنی را در زیر گوشی‌ها ببینید.

از دیگر بخش‌های متفاوت این دو مدل می‌توان به محل قرارگیری درگاه سیم‌کارت اشاره داشت که برای سامسونگ در بالا به چشم می‌خورد و هواوی ترجیح داده تا آن را به سمت چپ منتقل کند. در هر دو گوشی نیز برای دسترسی به خشاب باید از سوزن استفاده کنید. البته سامسونگ یک درگاه دیگر هم در نظر گرفته تا بتوانید از دو سیم‌کارت و کارت حافظه به‌صورت هم‌زمان استفاده کنید.

حال بگذارید نگاهی به بخش پشتی بیندازیم؛ جایی که در میت ۱۰ لایت دوربین دوگانه با بیرون‌زدگی قابل توجهی که دارد، نگاه‌ها را به خودش جلب می‌کند. در زیر این دوربین هم سنسور اثر انگشت دایره‌ای شکلی قرار گرفته است. این دو گوشی حتی در فلاش دوربین هم متفاوت هستند و هواوی یک نمونه کوچک را در بالای دوربین قرار داده در حالی که سامسونگ سمت راست لنز را برای آن در نظر گرفته است.

هر دو کمپانی تلاش‌هایی را برای خوش دست کردن گوشی‌های‌شان انجام داده‌اند. به‌عنوان مثال گوشه‌ها گرد طراحی شده‌اند و قاب پشتی در کناره‌ها کمی خمیده به‌نظر می‌رسد تا بتوانید با گوشی بهتر ارتباط برقرار کنید. با این‌حال و با توجه به نسبت تصویر متفاوت میت ۱۰ لایت، کار کردن با این گوشی کمی راحت‌تر است.

طراحی یکی از قسمت‌هایی است که خیلی نمی‌توان در رابطه با آن نظر کلی داد چرا که کاملا به سلیقه افراد مربوط است اما اگر بخواهیم المان‌های مثبت آن را در نظر بگیریم، گوشی هواوی در این بخش پیروز خواهد بود؛ چرا که خوش‌دست‌تر است، کثیف نمی‌شود، وزن و ضخامت کمتری هم دارد و شاید تنها مورد منفی در طراحی آن نسبت به کهکشانی سامسونگ، بیرون زدگی دوربین باشد. ناگفته نماند که هر دو کمپانی محصولاتشان را در رنگ‌های متفاوتی راهی بازار می‌کنند تا قدرت انتخاب خریدار بیشتر باشد.


نمایشگر

تفاوت‌ها در این دو گوشی به بخش نمایشگر هم کشیده شده است. گلکسی A7 2017 از یک نمونه ۵.۷ اینچی با پنل Super AMOLED استفاده کرده و با نسبت تصویر ۱۶ به ۹، رزولوشن فول‌اچ‌دی را ارایه می‌دهد. نمایشگر میت ۱۰ لایت ۵.۹ اینچی IPS LCD است و به واسطه نسبت تصویر ۱۸ به ۹ کمی تعداد پیکسل‌های بیشتری دارد؛ به‌طوری‌که اصطلاحا به آن فول‌اچ‌دی پلاس می‌گویند. بنابراین طبیعی است که چگالی پیکسلی نماینده هواوی بیشتر باشد، در حدی که بتوانیم در هر اینچ، حدودا ۲۰ پیکسل اضافه‌تر ببینیم. وظیفه محافظت از این نمایشگر در گوشی سامسونگ به‌عهده گوریلاگلس ۴ گذاشته شده اما اطلاع دقیقی از نوع محافظ صفحه میت ۱۰ لایت در دسترس نیست!

در نمایش رنگ‌ها گلکسی A7 2017 عملکرد بهتری داشته و رنگ مشکی را عمیق‌تر از میت ۱۰ لایت به نمایش می‌گذارد. در نمایش رنگ سفید هیچ‌کدام عملکرد دقیقی ندارند؛ سامسونگ آن‌را کمی مایل به آبی نشان داده و هواوی یک هاله زرد رنگ را رویش می‌کشد.

رنگ‌های به‌نمایش درآمده در میت ۱۰ لایت واقعی‌تر بوده اما جذابیت و چشم‌گیر بودن گوشی سامسونگ را ندارند. در نگاه از زوایا مشکلی با این دو نخواهید داشت و تصویر دچار رنگ‌پریدگی خاصی نمی‌شود. میزان حداکثری نور در گوشی سامسونگ حدودا ۱۵۰ نیت بیشتر از هواوی بوده و همچنین رفلکس کمتری را در آن شاهد هستیم؛ بنابراین در زیر نور آفتاب عملکرد کهکشانی جان بهتر خواهد بود. هر دو نیز می‌توانند نور صفحه را آنقدر پایین بیاورند که در محیط‌های کم‌نور مشکل خاصی با آن‌ها نداشته باشید. جدای از این‌ها می‌توانید در هر دو گوشی، نور آبی را فیلتر کنید تا آسیب کمتری به چشمان‌تان برسد.

در بخش تنظیمات هر دو مبارز اجازه می‌دهند تا نوع به‌نمایش درآمدن رنگ‌ها را شخصی‌سازی کنید اما این گزینه‌ها در گلکسی A7 2017 بیشتر است. مثلا شما می‌توانید حالت تصویر را تغییر دهید، موردی که در میت ۱۰ لایت شاهدش نیستیم.

به‌طور کلی نمایشگر گلکسی A7 2017 مصرف کمتری دارد، رنگ‌ها را گرم‌تر نشان می‌دهد، مشکی در آن عمیق بوده و آپشن‌هایش نیز کمی بیشتر است. در ادامه می‌توانید تصاویر مقایسه‌ای این دو گوشی بالارده را ببینید (سمت چپ مربوط به هواوی است):


سخت‌افزار

هواوی و سامسونگ هر دو از چیپست‌های اختصاصی خودشان استفاده می‌کنند و قید کوالکام و یا مدیاتک را زده‌اند. گلکسی A7 2017 به اگزینوس ۷۸۸۰ مجهز است که ۸ هسته Cortex-A53 با فرکانس ۱.۹ گیگاهرتز در آن مشغول فعالیت هستند. میت ۱۰ لایت نیز از چیپ کایرین ۶۵۹ بهره می‌برد که آن‌هم اتفاقا شامل هسته‌های Cortex-A53 است؛ با این تفاوت که فرکانس چهارتای آن‌ها ۳۶ صدم بیشتر و چهارتای دیگر ۲ دهم کمتر از محصول سامسونگ اندازه‌گیری شده‌اند.

هر دو چیپ ۶۴ بیتی هستند اما اگزینوس سامسونگ با فناوری ۱۴ نانومتری تولید شده در حالی‌که برای رقیب ۱۶ نانومتری است. واحد گرافیکی چیپست سامسونگ Mali™-T830 MP3 بوده و هواوی Mali™-T830 MP2 را برای میت ۱۰ لایت برگزیده است. میزان رم در نظر گرفته شده برای گلکسی A7 2017 سه گیگابایت LPDDR4  بوده و هواوی از یک نمونه ۴ گیگابایتی LPDDR3  بهره‌ می‌برد. جالب است بدانید که چیپ اگزینوس موجود در گلکسی A7 2017 از نمایشگرهای با رزولوشن بالا و فیلم‌برداری به‌صورت ۴K نیز پشتیبانی می‌کند اما کایرین هواوی کلا قید این چیزها را زده است!

این دو گوشی در یک نسخه عرضه‌ می‌شوند. گلکسی سامسونگ دارای حافظه داخلی ۳۲ گیگابایتی بوده و این میزان در میت ۱۰ لایت عزیز به ۶۴ گیگابایت می‌رسد. خوشبختانه هر دو نیز از کارت حافظه تا ۲۵۶ گیگابایت پشتیبانی می‌کنند.

برای سنجش قدرت سخت‌افزاری از بنچمارک‌های معتبر این روزهای بازار استفاده کردیم تا با اعداد و ارقام گوشی قدرتمندتر را پیدا کنیم.

هنگام گشت و گذار در منوها مشکل خاصی را ندیدم. همه چیز خوب و روان بود و هیچ‌کدام از گوشی‌ها لگ هم نزدند. از لحاظ مالتی تسکینگ میت ۱۰ لایت تا حدی بهتر عمل می‌کند اما در کارایی و عملکرد این دو تفاوت چندانی دیده نمی‌شود. هیچکدام نیز برای بازی‌های خیلی سنگین گزینه مناسبی نیستند. در واقع مشکلی در اجرای بازی‌ها نیست اما خب بعد از مدت زمان کوتاهی لگ زدن‌ها (برای نمونه‌های گرافیکی) شروع خواهد شد؛ ضمن اینکه آن حس و حال بازی در پرچمداران نیز به شما منتقل نمی‌شود.


دوربین

سامسونگ به‌جز گلکسی نوت ۸ اسمارت فون دیگری با دوربین دوگانه ندارد؛ بنابراین جای تعجب نیست که گلکسی A7 2017 به یک دوربین ۱۶ مگاپیکسلی ساده مجهز باشد. در سوی دیگر هواوی مدت‌هاست که از دوربین دوگانه بهره می‌برد و آن را بر روی گوشی‌های متفاوتی تست کرده و حالا خیلی بعید نیست که میت ۱۰ لایت را با ۲ دوربین ببینیم. دوربین اصلی هواوی ۱۶ مگاپیکسلی بوده اما دوربین دوم آن ۲ مگاپیکسلی است و به ثبت عمق بیشتر در تصاویر کمک کرده و در واقع تاثیر اصلی آن ایجاد تصاویر زیبا با افکت بوکه است، امری که سبب می‌شود نسبت به نماینده سامسونگ یک سر و گردن بالاتر قرار بگیرد.

گشودگی دیافراگم دوربین گلکسی سامسونگ f/1.9 بوده تا بتوانید تصاویر بهتری را در محیط‌های کم‌نور به‌ ثبت رسانید. البته هر دو مدل به فلاش LED مجهز هستند تا بتوانند در تاریکی تصاویر بهتری را به ثبت برسانند. جالب است بدانید که هیچکدام به لرزش‌گیر اپتیکال مجهز نیستند. رابط کاربری دوربین این دو گوشی قابلیت‌های متعددی را در اختیار شما قرار می‌دهد. در میت ۱۰ لایت آپشن‌های بیشتری دارید؛ می‌توانید تصاویر پرتره زیبایی را به ثبت برسانید، عکس‌های زنده بگیرید و یا از قابلیت‌های اختصاصی رابط کاربری هواوی بهره ببرید؛ مواردی که هیچ‌کدام در گلکسیA7  موجود نیست.

هر دو مدل اجازه استفاده از تنظیمات دستی را به شما می‌دهند اما این بخش در میت ۱۰ لایت کامل‌تر است. علاوه بر این‌ها می‌توانید در میت و گلکسی با نسبت‌های متفاوتی عکاسی کنید؛ نکته جالب در این بخش عدم عکس‌برداری به‌صورت ۱۶ به ۹ در میت ۱۰ لایت است! یعنی شما نمی‌توانید در این گوشی با چنین نسبت محبوبی عکاسی کنید.

کیفیت عکس‌برداری در این دو مطلوب بوده اما نباید انتظار چندان بالایی از آن‌ها داشته باشید. در مقایسه با پرچمداران سال گذشته بازار نیز حرف چندانی برای گفتن ندارند اما اگر بخواهیم این دو را با هم مقایسه کنیم، می‌شود به جذب نور بیشتر در گلکسی و تصویر شفاف‌تر در میت اشاره کرد. در واقع هیچ‌کدام برای عکاسی در نور کم ساخته نشده‌اند! سرعت و دقت فوکوس در هر دو به یک اندازه بوده و نه آن‌قدر عالی‌ست که برایشان دست بزنیم و نه آن‌قدر بد که قیدشان را! در ادامه می‌توانید نمونه تصاویر گرفته شده با این دو را مقایسه کنید:

از لحاظ فیلم‌برداری هر دو می‌توانند به‌صورت فول‌اچ‌دی و با نرخ ۳۰ فریم برثانیه فیلم‌برداری کنند. با اینکه چیپست کهکشانی سامسونگ از ویدئوهای ۴K پشتیبانی می‌کند اما این گوشی فاقد چنین ویژگی است. کیفیت ویدئوی گرفته شده توسط هر دو در یک حد و اندازه است و نمی‌توان یکی را بر دیگری کاملا برتر دانست. گلکسی سامسونگ رنگ‌ها را واقعی‌تر ثبت می‌کند و تا حدی هم لرزش‌های دست کنترل می‌شود اما میت ۱۰ لایت نسبت به نور سریع‌تر واکنش نشان می‌دهد.

برای دوربین سلفی، سامسونگ تصمیم گرفته تا از یک نمونه ۱۶ مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/1.9 بهره بگیرد تا بتواند بازهم در تاریکی حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد. در سمت مقابل هواوی پا را فراتر گذاشته و از دو دوربین سلفی ۱۳ مگاپیکسلی استفاده کرده و حتی همراه آن‌ها یک فلاش LED را هم قرار داده تا حجت را بر میت عزیز تمام کند. هر دو گوشی قابلیت‌های زیبایی خاصی برای عکاسی سلفی در نظر گرفته‌اند. کیفیت تصاویر در مجموعه خوب بوده و اگر انتظارتان را پایین بیاورید، عکس‌های سلفی میت و گلکسی برای اشتراک گذاری در شبکه‌های اجتماعی مناسب هستند. جزئیات ثبت شده نسبتا خوب بوده و رنگ‌ها نیز تا حدی به واقعیت نزدیک هستند اما در مجموع عکسی که میت ۱۰ ثبت می‌کند زیباتر است.


رابط کاربری

گلکسی A7 2017 و میت ۱۰ لایت هر دو از سیستم‌عامل اندروید بهره می‌برند. میت ۱۰ در ابتدا با اندروید ۷ راهی بازار شد اما گلکسی سامسونگ به نسخه ۶.۱ مجهز بود؛ حالا اما امکان ارتقا به نسخه ۷ نیز وجود دارد. البته این ماجرا با توجه به تایم انتشار دیرتر گوشی هواوی منطقی به‌نظر می‌رسد.

هر دو گوشی از رابط‌های اختصاصی کمپانی‌های سازنده‌شان استفاده می‌کنند و قابلیت‌های جالب خودشان را دارند. مثلا در رابط هواوی می‌توانید با کشیدن حروفی خاص توسط پشت دست، به اپلیکیشن‌های مخصوص دسترسی داشته باشید. در گلکسی نیز Secure Folder دیده می‌شود و می‌توانید در آن فایل‌های مهم‌تان را ذخیره کنید. سامسونگ طی یک همکاری خوب با مایکروسافت، اپلیکیشن‌های محبوب این کمپانی را به‌صورت پیش‌فرض در گوشی خودش قرار داده و خیلی راحت می‌توانید از اسناد آفیس و… در گوشی استفاده کنید.

سامسونگ توجه بیشتری به آیکون‌ها داشته و آن‌ها را با جزئیات و در عین حال ساده طراحی کرده است. هواوی هم مدتی می‌شود که از آهوی شیطان پایین آمده و استفاده از اپ دراور را به‌صورت آپشن در اختیار کاربران قرار داده است. البته نباید از فروشگاه نرم‌افزاری اختصاصی سامسونگ هم گذشت که پیشنهادات جالب و کاربردی را می‌دهد.


اسپیکر

هر دو گوشی قید اسپیکرهای استریو را زده‌اند و از یک نمونه خشک و خالی بهره‌ می‌برند، با این تفاوت که محل قرارگیری آن‌ها متفاوت است. سامسونگ سمت راست و بالای کلید پاور را برای این منظور در نظر گرفته و هواوی بخش زیرین گوشی را! در حالت عادی محل قرارگیری هر دو معمولی است اما زمانی که گوشی را به‌صورت افقی در دست می‌گیرید (مثلا زمان پخش ویدئو) احتمال آنکه دست‌تان روی اسپیکر میت را بپوشاند بالاست؛ در حالی‌که برای گلکسی سامسونگ تقریبا غیر ممکن است که خودتان مانع از خروج صدا شوید.

بلندی صدای اسپیکر در نماینده سامسونگ به‌مراتب بیشتر از رقیب است و حتی بیس و کیفیت مناسبی نیز دارد. صدای میت ۱۰ لایت در ولوم‌های بالا کمی زیر به گوش رسیده و در مقابل سامسونگ صدای آزاردهنده‌تری دارد.

در رابطه با خروجی صدای هدفون تصمیم گرفتیم تا از پلیر گوگل و یک هدفون واحد بهره بگیریم. کیفیت و بیس صدا در هر دو مطلوب بود و نمی‌‌توان یکی را بر دیگری برتر دانست اما از لحاظ بلندی گلکسی A7 کمی بهتر از میت ۱۰ لایت بود و صدای بلندتری را راهی گوش می‌کرد. بنابراین از لحاظ موسیقایی گوشی سامسونگ تجربه کمی بهتری را در اختیارتان خواهد گذاشت اما این موضوع را هم در نظر بگیرید که میت ۱۰ لایت از aptX پشتیبانی کرده و کیفیت بالاتری را برای استفاده از هدفون‌های بلوتوث ارایه می‌دهد.


قابلیت‌های خاص

هر دو گوشی از سنسور تشخیص اثر انگشت استفاده می‌کنند و دقت و سرعت در هر دو عالی‌ست. تفاوت اصلی آن‌ها به محل قرارگیری این سنسور خلاصه می‌شود. سامسونگ کلید هوم در زیر نمایشگر را برگزیده و هواوی پشت گوشی در زیر دوربین را! هر کدام مزایا و معایب خودش را دارد. دسترسی به سنسور هواوی در تمام حالات امکان پذیر نیست (مثلا زمانی که گوشی روی میز است) اما کار کردن با آن راحت‌تر بوده و حتی می‌توان از جسچرهای خاصی هم استفاده کرد.

گوشی کهکشانی سامسونگ توانسته تا گواهینامه IP68 را دریافت کند و این یعنی می‌توانید این مدل را به مدت نیم ساعت در عمق یک و نیم متری آب قرار دهید. ویژگی که میت ۱۰ لایت فاقد آن است (میت ۱۰ و میت ۱۰ پرو هم به پایش نمی‌رسند!).

هر دو گوشی از نسخه ۴.۲ بلوتوث سود می‌برند و به GPS نیز مجهز هستند. در این بین محصول سامسونگ دارای NFC بوده و از رادیو FM پشتیبانی می‌کند اما خبری از این‌ها در میت ۱۰ لایت نیست! گوشی هواوی با اینکه دستگاه جدیدتری است اما از پورت Micro USB بهره‌ می‌برد در حالیکه کهکشانی سامسونگ به USB Type C مجهز است.


باتری

سامسونگ برای این بالارده خودش از یک باتری ۳۶۰۰ میلی‌آمپر ساعتی بهره گرفته و هواوی یک نمونه ۳۳۴۰ میلی‌آمپری را انتخاب کرده است. میزان شارژدهی در هر دو گوشی خوب ارزیابی شده و فراتر از میانگین بازار است. در یک استفاده معمولی می‌توانید تا یک روز و نیم با میت ۱۰ لایت کار کنید و این میزان برای نماینده سامسونگ به ۲ روز هم ممکن است افزایش می‌یابد (البته اگر مدام از نمایشگر همیشه روشن استفاده کنید، شارژدهی کمتر خواهد بود).

از لحاظ سرعت شارژ شدن گلکسی A7 با پشتیبانی از شارژ سریع (ضمن اینکه حجم بیشتری هم دارد) در حدود یک ساعتی زودتر از میت ۱۰ عزیز شارژ می‌شود چرا که گوشی هواوی فاقد این ویژگی است و برای فول شارژ کردن آن می‌بایست در حدود دو ساعت و نیم وقت بگذارید! لازم به‌ذکر است که هیچکدام از این دو مبارز به‌صورت بی‌سیم شارژ نمی‌شوند.

کلام‌آخر در مقایسه گلکسی A7 2017 سامسونگ با میت ۱۰ لایت هواوی

به‌صورت کلی این دو از بهترین گوشی‌های رنج خودشان هستند. اما در مقام مقایسه نماینده سامسونگ نمایشگر کم‌مصرف‌تر، خروجی صدای بلندتر، باتری با شارژدهی کمی بیشتر و سرعت شارژ سریع‌تری داشته و ضدآب هم هست, در مقابل گوشی هواوی از طراحی جدیدتر و به‌عقیده ما زیباتر، مقدار رم بیشتر، حافظه داخلی بالاتر، دوربین دوگانه با قابلیت‌های خاص‌ و با کیفیت‌تر، دوربین دوگانه سلفی با فلاش و بدنه فلزی جذاب‌تر سود می‌برد تا در برابر رقیب حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشد.

در حال حاضر (آذرماه ۹۶) می‌توانید هواوی میت ۱۰ لایت را با قیمت یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان از بازار بخرید و برای داشتن یک گلکسی A7 2017 سامسونگ می‌بایست در حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هزینه کنید.

 

نوشته مقایسه گلکسی A7 2017 سامسونگ با میت ۱۰ لایت هواوی: مبارزان شرقی! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی ال‌جی Q6: دارا و ندار!

بررسی ال‌جی Q6؛ محصولی که در واقع اوج خلاقیت و ابتکار این کمپانی کره‌ای در دنیای میان‌رده‌هاست؛ یک گوشی زیبا با قلبی ضعیف!

ال‌جی این روزها سرگرم پرچم‌دارانش است و نسبت به رقبا توجه کمتری به بازار میان‌رده‌ها دارد. این کمپانی معمولا عملکرد یک‌‌نواختی نداشته و هر بار تصمیم می‌گیرد تا یک گوشی از یک برند یا زیرمجموعه جدید را به بازار بفرستد!

یک‌بار سری ایکس را به‌روز می‌کند و 3 گوشی با قابلیت‌های ویژه به بازار می‌فرستد اما در واقع این 3 تفنگ‌دار در کنار هم قدرتمند هستند و به‌صورت جداگانه طرفدار خاصی ندارند! یک‌بار هم که سری K را به سبک کمپانی رقیبش به‌روز می‌کند. حالا هم بازی جدیدی برای‌مان در نظر گرفته و آن‌هم رونمایی از یک میان‌رده جذاب از سری Q است.

ال‌جی Q6 که تجربه جدید این کمپانی در بازار میان‌رده‌ها به‌شمار می‌رود مدتی است مهمان آزمایشگاه ما شده و قصد داریم تا گپ و گفتی صمیمانه با آن داشته باشیم. اگر می‌خواهید بدانید که برادر عزیز و گرامی‌مان؛ ال‌جی جان، این بار چه آشی برای‌مان پخته، با آی‌تی‌رسان و بررسی ال‌جی Q6 همراه باشید…


طراحی: زیبا، ظریف،‌ ضعیف و ذکا

ال‌جی برای ساخت پرچمدار جدید خودش یعنی ال‌جی G6 از زبان طراحی جدیدی بهره گرفت که در آن شاهد کاهش حاشیه‌های اطراف نمایشگر و همچنین گرد شدن گوشه‌های آن بودیم. موردی که در ال‌جی V30 (که اصلا خبری از آن نیست!) ادامه پیدا کرد و حالا پایش به میان‌رده‌ها باز شده تا شاهد یک گوشی پرچم‌دارنما با نام Q6 باشیم.

ال‌جی Q6 در نگاه نخست زیبا و دل‌رباست. با اینکه نظر و سلیقه افراد متفاوت است اما اکثرا ظاهر این گوشی را دوست دارند. فریم Q6 فلزی بوده و از آلومینیوم سری 7000 ساخته شده تا به کیفیت بالا و مقاومت خوبش ایمان بیاورید. قاب پشتی ظاهری شیشه‌ای مانند دارد اما رسما پلاستیکی است و علاقه بسیار عجیبی هم به جذب چربی انگشتان و صد البته خط و خش دارد!

در زمانی که این گوشی را برای بررسی در اختیار داشتم با اینکه خیلی هم مراقبش بودم و اصلا ضربه‌ای به آن وارد نشد و یا حتی کنار کلید و اشیا نوک‌تیز هم نرفت اما بازهم کلی خط و خش بر روی قاب پشتی ایجاد شد! یعنی حتی اگر گوشی از جان‌تان هم عزیزتر باشد (!) و خیلی هم مراقبش باشید، بازهم ظاهر زیبایش تنها 2 روز پابرجاست. بنابراین پیشنهاد می‌کنم به محض درآوردن گوشی از جعبه، دستش را در دستان پر مهر یک قاب محافظ خوب و جوان پسند بگذارید!

در نگاه از رو‌به‌رو حاشیه‌های کم اطراف نمایشگر و همچنین گوشه‌های گرد آن توجه شما را جلب می‌کند. البته در دو سمت چپ و راست گوشی حاشیه‌ها کم نیستند اما به ظاهر کلی گوشی خدشه‌ای وارد نشده و کسی نمی‌تواند به آن‌ها خرده بگیرد. در واقع نسبت نمایشگر به بدنه در Q6 به 78 درصد رسیده که برای یک گوشی میان‌رده عالی به نظر می‌رسد. شاید رقیب اصلی این‌گوشی میت 10 لایت هواوی باشد که این میزان برای آن از 77 درصد کمتر بوده و این یعنی نماینده ال‌جی گوی سبقت را از حریف ربوده است!

به واسطه استفاده از نمایشگر FullView با نسبت 18 به 9، این اسمارت فون عزیز کمی کشیده‌تر از سایر گوشی‌های بازار به نظر می‌رسد. با این‌ حال Q6 بسیار خوش دست بوده و از ارگونومی خیلی خوبی برخوردار است. بدنه کمی در کناره‌ها خمیدگی دارد و همین مورد موجب شده تا خیلی راحت در دست بنشیند.

درست در گوشه بالا و سمت چپ بخش پشتی لنز نسبتا بزرگ دوربین را می‌بینیم که می‌توان گفت بیرون‌زدگی خاصی ندارد. با این حال ضخامت گوشی 8.1 میلی‌متر است و به‌نظر ال‌جی در این بخش هوشمندانه عمل کرده است. در کنار لنز، فلاش LED را می‌بینیم که سایز نسبتا بزرگی هم دارد. برخلاف محصولات امروزی که اسپیکر را در بخش زیرین جای می‌دهند، ال‌جی در Q6 آن را در قاب پشتی و بخش پایینی تعبیه کرده؛ شبیه به چیزی که در پرچمداران سابق این کمپانی دیده‌ بودیم.

در سمت راست ال‌جی Q6 تنها کلید پاور به چشم می‌خورد و کلیدهای کنترلی صدا (که یکپارچه هم نیستند) در سمت مقابل جای گرفته‌اند. بالای گوشی هم یک میکروفون و خطوط آنتن را شامل شده اما در بخش زیرین، پورت جنجالی Micro USB و خوشبختانه جک استاندارد صدا دیده می‌شود تا حداقل دوایی باشد بر درد عدم حضور USB Type C!

ال‌جی توانسته تا همچون برخی محصولات خود برای Q6 نیز استاندارد نظامی MIL-STD-810G compliant را دریافت کند که به‌معنی عملکرد بسیار خوب این گوشی در شرایط خاص و سخت است.

به‌صورت کلی Q6 از لحاظ طراحی همان چیزی است که در اسم این بخش آمده بود! Q6 یک گوشی زیبا و دل‌ربا، ظریف و جمع‌ و جور با مقاومت ضعیف در برابر خط و خش است و همچون ذکا (خورشید) می‌درخشد…


نمایشگر: گرم و گرد

ال‌جی برای این میان رده خودش از یک نمایشگر 5.5 اینچی با نسبت تصویر 18 به 9 بهره گرفته که رزولوشن 2560  در  1080 پیکسل را ارایه می‌دهد؛ یعنی در هر اینچ از نمایشگر آن بیش از 440 پیکسل قرار گرفته که میزان قابل قبولی برای دستگاهی در این سطح به‌نظر می‌رسد. استفاده از نسبت تصویر متفاوت، ویژگی است که در اکثر پرچم‌داران امسال مورد استفاده قرار گرفته و حالا می‌بینیم که میان‌رده ال‌جی نیز از آن سود می‌برد. این کمپانی نمایشگر جدیدش را Full View می‌نامد.

این نمایشگر که به پنل IPS LCD مجهز است، توانایی خوبی در نمایش رنگ‌ها دارد و تا حدی آن‌ها را جذاب نشان می‌دهد. رنگ مشکی در Q6 خیلی عمیق نیست اما رنگ سفید درخشان به‌نظر می‌رسد. کنتراست صفحه خوب ارزیابی شده و در کل نمی‌توان ایراد خاصی (با توجه به قیمت) به نمایشگر این گوشی گرفت. مطابق با آنچه در ال‌جی G6 دیده بودیم، گوشه‌های نمایشگر Q6 نیز به‌صورت گرد طراحی شده تا ظاهر دستگاه زیباتر باشد.

میزان نور نمایشگر در بیشترین حالت خودش به 457 نیت می‌رسد و اگر کمی رفلکس صفحه را در نظر نگیریم، این گوشی گزینه خوبی برای کار کردن در زیر نور آفتاب خواهد بود. حداقل نوری که نمایشگر می‌تواند داشته باشد در حدود 3 نیت اندازه‌گیری شده که آن را به گزینه مناسبی برای کار در شب‌ها تبدیل می‌کند. حتی کمپانی سازنده گزینه‌ای برای فیلترکردن نور آبی نیز قرار داده تا Q6 را خواستنی‌تر کند. با این حال گزینه‌ دیگری برای تغییر و یا شخصی سازی نمایشگر در بخش تنظیمات دیده نمی‌شود.

این نمایشگر همچنین توسط گوریلا گلس 3 محافظت می‌شود که در نوع خودش جالب است! در ادامه می‌توانید نمایشگر این گوشی را با آی‌فون 7 اپل مقایسه کنید (سمت چپ گوشی ال‌جی است).


سخت‌افزار: ضعیف و حجیم

ال‌جی تصمیم گرفته تا برای Q6 به سراغ کوالکام و چیپ‌های خوبش برود. نتیجه این همکاری استفاده از چیپ اسنپدراگون 435 به‌عنوان مغز متفکر این میان‌رده جدید ال‌جی است. این چیپ شامل 8 هسته Cortex-A53 می‌شود که بر روی فرکانس 1.4 گیگاهرتزی کلاک شده‌اند. آدرنو 505 نیز در این چیپ حضور دارد تا هنگام بازی و انجام کارهای گرافیکی به کمک شما بیاید.

Q6 ال‌جی در 3 نسخه متفاوت راهی بازار می‌شود. اولی با 16 گیگابایت حافظه داخلی و 2 گیگابایت رم و آخری با 64 گیگابایت حافظه داخلی و 4 گیگابایت رم! در این میان یک نسخه 32 گیگابایتی که به 3 گیگابایت رم مجهز شده نیز دیده می‌شود. البته این مدل‌ها با نام‌های متفاوتی در بازار به‌فروش می‌رسند. دستگاهی که برای بررسی در اختیار ما بود، از همین نوع آخری است که گفتیم و جالب اینکه از حافظه داخلی آن، 22 گیگابایت در دسترس شماست و باقی را خود Q6 مصرف می‌کند!

ال‌جی Q6 از کارت حافظه تا 256 گیگابایت در تمامی نسخه‌ها پشتیبانی کرده و برای استفاده از آن نیازی نیست که از درگاه سیم‌کارت دوم استفاده کنید؛ موردی که یکی از نقاط قوت این گوشی به حساب می‌آید.

برای سنجش عیار این گوشی آن را وارد آزمایشگاه خودمان کردیم.

در تست AnTuTu این گوشی توانست تا امتیاز 40278 را کسب کند.

سپس از GeekBench بهره گرفتیم تا در دو حالت متفاوت قدرت هسته‌های چیپست را بسنجیم.

این دستگاه به واحد گرافیکی قدرتمندی مجهز نیست و نباید انتظار داشته باشید که از آن به‌عنوان یک دستگاه مخصوص بازی استفاده کنید! در بهترین حالت می‌توانید بازی‌های سبک را به‌خوبی اجرا کنید و خبری از اجرای عناوین خاص و گرافیکی نیست. البته با همه این‌ها هنگام کار در رابط کاربری و انجام کارهای روزمره، مشکل خاصی با این گوشی نخواهید داشت.


دوربین: بی‌کیفیت و پر نویز

ال‌جی از یک دوربین 13 مگاپیکسلی به‌عنوان دوربین اصلی گوشی جدید خودش بهره گرفته و خبری از نمونه‌های دوگانه با قابلیت‌های خاص در آن نیست. این دوربین با یک فلاش LED همراه شده و از گشودگی دیافراگم f/2.2 بهره‌مند است.

رابط‌کاربری Q6 همان چیزی است که پیش‌تر در گوشی‌های ال‌جی دیده بودیم. یک رابط ساده با قابلیت‌های معمولی که چنگی به دل نمی‌زنند. شما نهایتا می‌توانید به‌صورت پانوراما عکاسی کرده و یا مشغول عکس انداختن از غذا شوید! چند فیلتر نیز برای این رابط در نظر گرفته شده تا به آن خرده نگیریم. بد نیست در اینجا به حالت عکس‌برداری مربعی نیز اشاره کنیم که گزینه خوبی برای اشتراک گذاری تصاویر در شبکه‌های اجتماعی خواهد بود.

یکی دیگر از ویژگی‌های خاص این رابط استفاده از کلید شاتر مجازی دوربین به‌عنوان زوم است که با کشیدن آن به چپ و راست می‌توانید زوم کنید! دیگر قابلیت ویژه و خاصی در این رابط کاربری به چشم نمی‌خورد و خبری هم از حالت عکاسی دستی نیست. حتی سرعت فوکوس و همچنین عکس‌برداری نیز نسبت به رقبا تعریفی ندارد و به مراتب پایین‌تر از محصولات سامسونگ و یا هواوی در این رنج قیمتی است.

تصاویر گرفته شده با این گوشی در نور کافی و خارج از خانه از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. رنگ‌ها خیلی اشباع ثبت نشده، تا حدی به واقعیت نزدیک بوده و نسبتا داینامیک رنج بهتری دارند. اما هرچه نور محیط کمتر باشد، نویزهای بسیاری در تصاویر دیده می‌شوند.

در ادامه شاهد نمونه تصاویر گرفته شده با این گوشی خواهید بود:

چیپست استفاده شده در ال‌جی Q6 از ویدئوهای 4K‌ پشتیبانی نکرده و بنابراین نمی‌توانید فیلم‌های باکیفیتی را ذخیره کنید و حتی خبری هم از فیلم‌برداری اسلوموشن نیست. نهایت کیفیت در نظر گرفته شده برای شما، فیلم‌برداری 1080p آن‌ هم با نرخ 30 فریم بر ثانیه است. این مدل به لرزش‌گیر اپتیکال مجهز نیست اما ظاهرا به صورت دیجیتالی تدابیری اندیشیده شده تا لرزش‌های دست کنترل شود. با همه این‌ها ویدئوهای گرفته شده با Q6 حداقل در محیط‌های داخلی کیفیت مطلوب و مورد نظرتان را نخواهند داشت. البته صدا خیلی خوب در این گوشی ضبط نمی‌شود و نسبت به رقبا در رده پایین‌تری قرار می‌گیرد.

دوربین سلفی Q6 یک نمونه 5 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.2 است که تصاویر خاص و ویژه‌ای را ثبت نمی‌کند. در واقع کیفیت عکس‌های گرفته شده با دوربین سلفی این مدل معمولی بوده و نمی‌توان آن‌ها را زیبا نامید. در حدی است که بتوانید یک سلفی بگیرید و آن را در شبکه‌های اجتماعی به‌اشتراک بگذارید.

نویز نسبتا زیادی در تصاویر دیده می‌شود خصوصا اگر در محیط‌های بسته و کم‌نور عکاسی کنید! رنگ‌ها نیز خیلی خوب ثبت نمی‌شوند و در مجموع با عکس‌هایی معمولی طرف هستیم که کمی‌ پایین‌تر از حد انتظارمان بود.

ال‌جی به‌صورت نرم‌افزاری کاری کرده تا گزینه‌ واید نیز در اختیار شما باشد. یعنی می‌توانید با انتخاب این گزینه عکس‌های سلفی وایدتری بگیرید و افراد بیشتری را در تصویر جای دهید. فلاش به‌صورت نرم‌افزاری، استفاده از حالت Beauty و همچنین چند فیلتر معمولی نیز برای این دوربین در نظر گرفته شده تا حداقل از نظر نرم‌افزاری دوربین سلفی کمی به‌خودش بنازد! ناگفته نماند که می‌توانید با این دوربین به‌صورت 1080p‌و با نرخ 30 فریم بر ثانیه فیلم‌برداری کنید. کیفیت فیلم‌برداری نیز همچون عکاسی آن تعریفی نیست!


رابط کاربری: ساده و جذاب

ال‌جی Q6 با اندروید 7.1.1 راهی بازار شده و فعلا خبری از اندروید 8 برای آن در دسترس نیست. این کمپانی کره‌ای نیز همچون رقبا رابط اختصاصی خودش را بر روی گوشی جدیدش کشیده است. رابط کاربری Q6 ساده بوده و پیچیدگی خاصی در آن دیده نمی‌شود. در این نسخه اپ‌دراور به‌کلی حذف شده و همه برنامه‌ها بر روی همان صفحه هوم دیده می‌شوند.

به‌صورت کلی چیز جدیدی را در این رابط شاهد نیستیم و همه چیز شبیه به سایر گوشی‌های این کمپانی است. وقت زیادی صرف طراحی آیکون‌ها نشده و ظاهر آن‌ها ساده و فاقد جزئیات فراوان به‌نظر می‌رسد. منوی نوتیفیکیشن دو مرحله‌ای بوده و شامل میان‌برهای زیادی می‌شود که قابل شخصی‌سازی هم هستند. بخش تنظیمات نیز به 4 تب تقسیم شده تا دسترسی به گزینه‌ها به‌سادگی صورت گیرد. این رابط همچنین شامل استفاده از دو اپلیکیشن در یک صفحه نیز می‌شود که با وجود نسبت تصویر 18 به 9 و عریض بودن گوشی، قابلیت جذابی به‌نظر می‌رسد.

ال‌جی اپلیکیشن‌های زیادی را بر روی گوشی به‌صورت پیش‌فرض قرار نداده و سعی کرده تا حد امکان رابط کاربری سبکی را در اختیار بگذارد که در کارش موفق هم شده است.


اسپیکر: خوب، بد،‌ زشت

ال‌جی برای Q6 از یک اسپیکر خشک و خالی در بخش پشتی استفاده کرده است. نخستین مورد منفی در رابطه با این بخش، محل قرارگیری اسپیکر بوده چرا که هنگام قرار دادن گوشی بر روی سطح و یا زمانی که آن را در دست می‌گیرید روی اسپیکر پوشیده شده و صدا به‌خوبی راهی گوش‌تان نمی‌شود! با این حال بلندی صدا مطلوب بوده و می‌توان گفت نسبت به رقبای هم‌رده خودش بیشتر است اما کیفیت آن خصوصا زمانی که صدا را تا انتها بالا می‌برید خیلی خوب نیست و تعریف چندانی ندارد.

ال‌جی همراه با این گوشی یک هدفون را نیز عرضه کرده که کیفیت ساخت پایینی داشته و خیلی خوب هم در گوش جا نمی‌گیرد! با این‌حال خروجی صدای Q6 نسبت به رقبا در رده پایین‌تری بوده و گرچه کیفیت قابل قبولی دارد اما بلندی آن چنگی به دل نمی‌زند!


قابلیت‌های ویژه: دارا و ندار

این روزها تقریبا تمام اسمارت فون‌های جدید موجود در بازار به سنسور اثر انگشت مجهز هستند. در این بین ال‌جی تصمیم گرفته تا راهی متفاوت را در پیش گیرد و این سنسور را حذف و به‌جای آن از یک ویژگی جدید با نام تشخیص چهره استفاده کند. توسط این ویژگی شما می‌توانید با چهره خود، قفل دستگاه را باز کنید. پروسه ثبت چهره شما خیلی سریع پیش می‌رود اما باز کردن قفل با این حال چندان آسان نیست.

نخستین مورد اینکه در صورتی که چهره شما تغییر خاصی (مثلا موهای‌تان را کوتاه کنید و یا ریش بگذارید) داشته باشد،‌ گوشی قادر به تشخیص نیست و قفل را باز نمی‌کند. عملکرد این قابلیت در حالت عادی و زمانی که در خانه هستید، گرچه سریع نیست اما خوب است و قابل قبول؛ اما اگر در جای تاریک و یا حتی هنگام راه رفتن بخواهید از آن استفاده کنید بازهم ناکام خواهید ماند چرا که Q6 عزیز خیلی خوب عمل نمی‌کند. این قابلیت مسلما امنیت سنسور اثر انگشت و یا حسگر عنبیه چشم را ندارد اما خب ویژگی جدیدی است که شاید خیلی‌ها طرفدارش باشند. ناگفته نماند که ویژگی موجود در این گوشی با چیزی که در آی‌فون X می‌بینیم تفاوت‌های زیادی دارد و قابل مقایسه نیست.

البته ال‌جی برای راحتی شما از سنسورها به نحو خاصی بهره گرفته تا هنگام بلند کردن گوشی از جایش و قرار دادن در جلوی صورت، قفل صفحه باز شود و نیازی نباشد که کلید پاور را بفشارید.

اگر ضمن حفظ سنسور اثر انگشت از قابلیت تشخیص چهره در Q6 استفاده می‌شد، می‌توانستیم این ویژگی را نقطه قوتی برای گوشی جدید ال‌جی بدانیم اما در حال حاضر یک نقطه ضعف به شمار می‌رود!

ال‌جی Q6 مقاومت خاصی در برابر آب ندارد، فاقد NFC بوده و نسخه بلوتوث آن 4.2 است. بجز رادیو و GPS که تقریبا در اکثر گوشی‌های این رده موجود است؛ ویژگی متفاوتی را در Q6‌ شاهد نیستیم. این مدل در 4 رنگ عرضه شده و شاید نقطه قوتش استفاده از دو سیم‌کارت به همراه کارت حافظه به‌صورت هم‌زمان باشد.


باتری: معمولی و غایب

Q6 ال‌جی از یک باتری 3000 میلی‌آمپر ساعتی بهره‌مند است. در یک استفاده معمولی می‌توانید تا یک روز از این گوشی سود ببرید و اگر خیلی مصرف خودتان را بهینه کنید، می‌توان تا یک روز و نیم بر روی شارژدهی این عزیز حساب کرد.

سرعت شارژ Q6 تعریفی ندارد و می‌توان 50 درصد ابتدایی آن را حدودا 40 دقیقه‌ای پر کرد. برای فول‌شارژ شدن هم به زمانی بیش از دو ساعت نیاز دارد که خیلی جالب نیست. ناگفته نماند که این باتری نیز همچون اکثر گوشی‌های امروزی غیر قابل دسترس است.


کلام آخر در بررسی ال‌جی Q6

Q6 در دنیای امروزی یک میان‌رده متفاوت است. با اینکه سخت‌افزار متوسطی دارد و دوربینش خیلی تعریفی نیست اما همچون پرچمداران امروزی از نسبت تصویر 18 به 9 استفاده کرده و همچنین دارای سیستم تشخیص چهره است. این گوشی زیبا را می‌توان با قیمتی در حدود 900 هزار تومان از بازار کشور خریداری کرد.

نوشته بررسی ال‌جی Q6: دارا و ندار! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی میت ۱۰ لایت هواوی: خاکی و ساده!

بررسی هواوی میت 10 لایت؛ یک گوشی متفاوت با 4 دوربین و نمایشگر FullView که آمده تا خاص‌ترین میان‌رده بازار باشد!

هواوی چندی پیش از میت 10 پرده برداشت. این گوشی به هوش‌مصنوعی مجهز بوده و همراه با 3 برادر خود با نام‌های میت 10 پرو، میت‌ 10 پورش‌دیزاین و میت 10 لایت پا به دنیای ما انسان‌ها نهاده است. خود میت 10 و دو برادر دیگرش، پرچمداران بی‌چون و چرای این کمپانی چینی لقب گرفته‌اند؛ اما هواوی بازار میان‌رده‌ها را نیز فراموش نکرده است. از همین رو شاهد رونمایی از محصولی با نام میت 10 لایت هستیم که با بهره گرفتن از برخی قابلیت‌های پرچمدار این کمپانی می‌خواهد تنور میان‌رده‌ها را داغ کند.

با بررسی میت 10 لایت هواوی همراه آی‌تی‌رسان باشید…


طراحی

هواوی یک کمپانی چینی است که چند سال پیش با معرفی گوشی‌های مقرون به‌صرفه در میانه‌های بازار، خودش را آرام و چراغ خاموش به صدر نزدیک کرد. حالا و درست در زمانی که این کمپانی به ساخت محصولات پریمیوم روی آورده، می‌بینیم که اصل خودش را فراموش نکرده و همچنان به تولید محصولات اقتصادی ادامه می‌دهد.

میت 10 لایت نیز یکی از همین گوشی‌های خوب،‌ با کیفیت و خاص در دنیای میان‌رده‌هاست. مدتی می‌شود که محصولات اقتصادی هواوی از فلز ساخته می‌شوند و گوشی مورد بحث امروز ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. میت 10 لایت کاملا از فلز یکپارچه بهره‌مند است و در دست گرفتن آن حس خوبی را به شما منتقل می‌کند؛ هرچند که همچون پرچمداران بازار نیست! یعنی کیفیت ساخت گوشی بالاست، جنس بدنه آن مرغوب است و شاید فراتر از انتظار شما باشد اما گمان نکنید که با یک گوشی لوکس و پرچم‌دار (مثلا آی‌فون‌های اپل) طرف هستید.

اگر کمی سطح توقع خودتان را پایین بیاورید، در می‌یابید که میت 10 لایت در رنج خودش یکی از باکیفیت‌ترین گوشی‌های بازار است. بدنه یکپارچه فلزی آن در کناره‌ها خمیده و به پنل جلویی متصل شده است.

یکی از مزایای استفاده از فلز به‌جای شیشه، کاهش جذب کثیفی بر روی بدنه است؛ جایی که دیگر دلیلی ندارد که مدام نگران کثیف شدن گوشی و جذب اثر انگشت بر روی بدنه آن باشید. البته میت 10 لایت ضمن فلزی بودن، کمی هم لیز تشریف دارد و شاید اگر مراقب نباشید، همچون یک ماهی از دست‌تان لیز بخورد!

میان‌رده جدید هواوی به دلیل استفاده از نسبت نمایشگر متفاوت 18 به 9 کمی کشیده‌تر از سایر گوشی‌های بازار است (حداقل در دنیای میان‌رد‌ه‌ها) و می‌توان آن‌ را در کنار ال‌جی Q6، بنیان‌گذاران این سبک جدید در دنیای میان‌رده‌ها نامید. استفاده از این نسبت، موجب شده تا شاهد حاشیه‌های کمتری در این گوشی باشیم؛ جایی که نسبت نمایشگر به بدنه در حدود 76 درصد اندازه‌گیری می‌شود؛ گرچه این میزان خیلی خاص نیست و به پای پرچمداران نمی‌رسد اما رقمی قابل قبول برای یک میان‌رده خواهد بود. در نگاه از رو‌به‌رو شاهد هیچ کلیدی نیستیم و شاید عجیب‌ترین قسمت استفاده از دو دوربین سلفی در بالای نمایشگر باشد که در ادامه با آن آشنا خواهید شد.

اگر گوشی را به پشت برگردانیم، نخستین چیزی که خودنمایی می‌کند، دوربین دوگانه با چینش عمودی و بیرون‌زدگی قابل توجه در بخش بالایی است. ظاهرا ضخامت 7.5 میلی‌متری کار دست هواوی داده و نتوانسته تا دوربین را در بدنه جای دهد. بنابراین دو لنز گوشی چند میلی‌متری بیرون‌زدگی دارند و در صورتی که گوشی را بر روی یک سطح صاف قرار دهید، بخش بالایی آن به سطح نزدیک هم نمی‌شود چرا که لنز گرامی در حال تحمل فشار وارده از طرف گوشی به سطح است!

با توجه به جنس فلزی بدنه، ظاهرا در صورت سقوط از ارتفاع نخستین چیزی که دار فانی را وداع خواهد گفت، دوربین گوشی است! نمی‌دانم چرا بازی بر سر ضخامت تا این حد در اولویت قرار گرفته است. خیلی راحت با افزایش ضخامت چند دهم میلی‌متری می‌توان از بیرون‌زدگی دوربین جلوگیری کرد و حتی فضا برای قرار دادن باتری حجیم‌تر هم مهیا می‌شود!

در زیر دوربین سنسور اثر انگشت با طراحی گرد مانندی جا گرفته و در بالای آن نیز تک فلاش LED میت 10 لایت عزیز دقیقا بر روی نوار آنتن جا خوش کرده است. در پایین هم لوگوی هواوی و یک سری نوشته‌ها و علائم برای استفاده درست از گوشی و نوار آنتن را شاهد هستیم.

سمت راست، میت 10 لایت میزبان کلید پاور و کلیدهای یکپارچه صداست و در سمت چپ درگاه سیم‌کارت و کارت حافظه را می‌بینیم که برای دسترسی به آن می‌بایست از سوزن مخصوصی استفاده کنید. جنس خشاب پلاستیکی بوده و کیفیت متوسطی دارد؛ بنابراین برای استفاده باید دقت بیشتری به خرج دهید.

در بالای گوشی تنها یک میکروفون دیده می‌شود اما در بخش زیرین پورت جنجالی Micro USB، تک اسپیکر گوشی و خوشخبتانه جک استاندارد صدا را می‌بینیم که این روزها گوهر نایابی شده است.

چهار گوشه میت 10 لایت به‌صورت گرد طراحی شده و در حالت کلی دستگاه ارگونومی قابل قبولی دارد و به‌راحتی در دست جای می‌گیرد. با اینکه وزن گوشی 164 گرم است اما به دلیل سطح تماس بیشتر با دست، احساس سنگینی نخواهید کرد.


نمایشگر

هواوی برای میت 10 لایت از یک نمایشگر 5.9 اینچی با نسبت 18 به 9 بهره گرفته است. رزولوشن این نمایشگر که به پنل IPS LCD مجهز است، 2160 در 1080 پیکسل بوده که در واقع همان FHD پلاس است اما به دلیل نسبت متفاوت، کمی تعداد پیکسل‌هایش بیشتر شده است. در هر اینچ از این گوشی بیش از 400 پیکسل را می‌بینید و در حالت کلی مشکلی از این بابت نخواهید داشت. بنابراین هنگام مطالعه متون و یا وب‌گردی همه چیز در حالت خوب خودش هست و نمی‌توان به این مدل خرده گرفت.

کیفیت نمایشگر و نحوه به نمایش در آمدن رنگ‌ها در آن فراتر از انتظار ما بود و حتی به عقیده برخی دوستان، نمایشگر میت 10 لایت از نمایشگر میت 10 هم بهتر است! در نگاه از زوایا همه چیز خوب دیده می‌شود و شاهد رنگ‌پریدگی نیستیم. حتی رنگ مشکی نیز خیلی خوب به نمایش درآمده اما مسلما در حد امولدها نیست.

کنتراست صفحه خوب بوده، میزان روشنایی آن نسبتا بالاست و در زیر نور آفتاب می‌توان با میت 10 لایت کار کرد (نه در حدی که سر ذوق بیایید!) البته اگر رفلکس بالای صفحه را فاکتور بگیریم! اگر بخواهید نور نمایشگر را به حداقل برسانید، تقریبا میت 10 لایت تا مرز خاموشی پیش می‌رود. این یعنی می‌توانید در محیط‌های تاریک (مثلا شب‌ها قبل از خواب) از گوشی عزیز استفاده کنید و نگران چشم‌های‌تان نباشید. حتی به منظور محافظت بیشتر، هواوی در بخش تنظیمات صفحه قابلیت فیلتر کردن رنگ آبی را گنجانده و می‌توان تا حد زیادی نیز آن را شخصی سازی کرد. در این قسمت بخشی نیز برای تغییر سردی و یا گرمی صفحه در نظر گرفته شده تا نوع به نمایش در آمدن رنگ‌ها را متناسب با سلیقه خودتان تغییر دهید.

متاسفانه اطلاعات دقیقی در رابطه با محافظ صفحه این گوشی در دسترس نیست و نمی‌دانیم که برای محافظت در برابر خط و خش و حتی شکستگی‌های ناشی از سقوط، کدام فناوری عزیز پیش‌قدم می‌شود. ظاهرا هواوی کلا با این بخش میانه خوبی ندارد!

به‌صورت کلی نمایشگر میت 10 لایت یکی از نقاط قوت آن به‌حساب می‌آید و در رنج خودش جز بهترین‌هاست. برای این منظور می‌توانید در ادامه آن‌ را با میت 10 پرو هواوی مقایسه کنید (نمایشگر سمت راست مربوط به میت 10 لایت است):


سخت‌افزار

هواوی برای این گوشی پرچم‌دارنما از چیپست خانگی کایرین 659 بهره گرفته که با لیتوگرافی 16 نانومتری ساخته شده و از فناوری Big.Little سود می‌برد. کایرین 659 شامل 8 هسته ناقابل از نوع Cortex-A53‌ می‌شود که چهار تا از این هسته‌ها با فرکانس 1.7 گیگاهرتز و چهارتای دیگر با 2.36 گیگاهرتز مشغول فعالیت هستند. Mali-T830 MP2 نیز عهده‌دار کارهای گرافیکی است و اگر بخواهید با گوشی بازی کنید، خودش شخصا وارد عمل می‌شود.

کایرین 659 می‌تواند تا نهایتا رزولوشن FHD برای نمایشگر و میزان 16 مگاپیکسل برای دوربین را پشتیبانی کند. ناگفته نماند که این چیپ امکان ثبت ویدئوهای 4K را ندارد؛ بنابراین نباید انتظار بالایی از آن داشته باشید.

میت 10 لایت در یک نسخه با حافظه داخلی 64 گیگابایت و رم 4 گیگابایتی عرضه می‌شود و حتی می‌توانید توسط کارت حافظه تا 256 گیگابایت دیگر به آن بیفزایید. البته برای این‌کار باید قید سیم‌کارت دوم را بزنید!

بررسی میت 10 لایت را با بنچ‌مارک‌ها ادامه می‌دهیم. جایی که AnTuTu همیشه اسمش بر سر زبان‌ها بوده و اکثر افراد امتیاز آن را ملاکی بر قدرت سخت‌افزاری گوشی می‌دانند (که خیلی درست نیست!). میت 10 لایت در این آزمون و در بهترین حالتی که ما تست کردیم می‌تواند تا امتیاز 64021 را کسب کند و اگر حالت میانگین را در نظر بگیریم این میزان به رنج 60 هزار خواهد رسید.

برای تست هسته‌ها از گیک‌بنچ استفاده کردیم. این مدل در حالت تک هسته‌ای، در برابر بالانشین‌های بازار حرفی برای گفتن ندارد اما با کسب امتیاز 895 خودش را در بین میان‌رده‌ها، بالا می‌بیند! در حالت تست چند هسته‌ای اما کمی شرایط متفاوت می‌شود و امتیاز 3398 نشان می‌دهد که در مجموع چیپست کایرین 659 عملکردی خوب داشته و می‌تواند از پس نیازهای روزمره شما بدون هیچ مشکلی برآید.

به‌طور کلی و از لحاظ سخت‌افزاری این گوشی هم‌رده نوا 2 پلاس هواوی بوده (چیپست‌ هر دو مشابه است) و از لحاظ کارایی عیب و ایراد خاصی به آن وارد نیست. انجام کارهای روزانه، وب‌گردی (البته با تعداد تب‌های کم) عکاسی با گوشی، گشت و گذار در شبکه‌های احتماعی و… به خوبی در میت 10 لایت صورت می‌گیرد. شاید نقطه ضعف اصلی این چیپ، به گرافیک آن باز گردد چرا که خیلی نمی‌توان روی اجرای بازی‌های گرافیکی توسط این گوشی حساب کرد.

در حالت کلی میت 10 لایت از پس اجرای بازی‌های ساده و دو بعدی بر می‌آید و شاهد لگ و یا کندی در اجرا نخواهید بود اما هرچه گرافیک بازی بیشتر باشد و جزئیات بیشتری شامل را شود، این گوشی هواوی سر به هوا می‌شود! بنابراین اگر یک گیمر محسوب می‌شوید به سراغ برادرانش بروید چرا که خودش حال و حوصله درست و حسابی ندارد!


دوربین

هواوی، میان‌رده جدید خودش را با 4 دوربین روانه بازار کرده و اعتقاد دارد که این نخستین گوشی دنیا با چنین ویژگی (به‌همراه نمایشگر فول‌ویو) است. دوربین اصلی میت 10 لایت 16 مگاپیکسلی بوده که با یک دوربین 2 مگاپیکسلی همراهی می‌شود. دوربین دوم به ثبت عمق بیشتر در تصاویر کمک کرده و در واقع تاثیر اصلی آن ایجاد تصاویر زیبا با افکت بوکه است. یعنی خبری از لنز واید، مونوکروم و… نیست و کارایی لنز دوم به همین چند مورد خلاصه می‌شود. بنابراین شما به دوربین دوم گوشی دسترسی ندارید و عملا از یک دوربین استفاده می‌کنید و دوربین دوم خودش کارش را انجام می‌دهد!

این دوربین فاقد لرزش‌گیر اپتیکال است و تنها به یک فلاش LED خشک و خالی مجهز شده تا یار و یاور آن در محیط‌های کم‌نور باشد. کیفیت تصاویر گرفته شده با میت 10 لایت در مجموع خوب ارزیابی می‌شود و عکس‌های ثبت شده جزئیات نسبتا زیادی را شامل شده، داینامیک رنج بالایی داشته و از کنتراست مناسبی برخوردارند. سرعت فوکوس و به‌طور کلی سرعت عکس‌برداری چندان بالا نیست اما برای یک میان‌رده انتظار بیشتری هم از آن نداشتیم. با همه این‌ها گاهی اوقات تصاویر گرفته شده تا حد زیادی مصنوعی به‌نظر می‌رسند که می‌توان آن را نقطه ضعف دوربین میت 10 لایت عنوان کرد.

اگر در محیط‌های تاریک مشغول عکس‌برداری شوید، به کمک فلاش می‌توانید تا تصاویر خوبی را بگیرید اما اگر نخواهید از این نعمت بهره‌مند شوید، قاعدتا چیزی جز نویز نصیب‌تان نخواهد شد. در واقع میت 10 لایت در محیط‌های کم‌نور خیلی قابل اطمینان نیست و نمی‌توان روی کیفیت دوربینش چندان حساب کرد.

هواوی قابلیت‌های بسیار زیادی نیز برای این گوشی در نظر گرفته که از جمله مهم‌ترین‌های آن‌ها می‌توان به عکاسی پرتره و همچنین ضبط چند ثانیه ویدئو پیش از ثبت عکس اشاره داشت. به کمک دوربین دوم، این مدل می‌تواند تا تصاویر پرتره خاصی همچون دوربین‌های DSLR بگیرد. کیفیت پرتره‌های گرفته شده با میت 10 لایت در مجموع خوب است اما گاهی اوقات تصویر بیش از حد مصنوعی شده و یا مرز بین سوژه و پس زمینه خیلی خوب تشخیص داده نمی‌شود.

در ادامه می‌توانید نمونه تصاویر گرفته شده با دوربین میت 10 لایت را ببینید:

از لحاظ فیلم‌برداری همان‌طور که گفتیم؛ چیپست مورد استفاده در گوشی از ویدئوهای 4K پشتیبانی نمی‌کند! بنابراین نهایت کیفیت فیلم‌برداری میت 10 لایت تازه معرفی شده به فول اچ‌دی و با نسبت 16 به 9 می‌رسد. کیفیت ویدئوهای گرفته شده چنگی به دل نمی‌زند و لرزش دست حسابی در آن‌ها مشهود است. اگر بخواهید هنگام فیلم‌برداری حرکت کنید که دیگر باید قیدش را بزنید چرا که احتمالا ویدئو گرفته شده قابل پخش نیست! با این حال صدا نسبتا خوب ضبط می‌شود و نمی‌توان ایراد چندانی به آن گرفت (با توجه به رنج گوشی).

هواوی برای جدیدترین میان‌رده خودش از دو دوربین سلفی به همراه فلاش LED استفاده کرده است. یک لنز 13 مگاپیکسلی (با گشودگی دیافراگم f/2.0) و یک لنز 2 مگاپیکسلی؛ که کاربرد دومی همچون برادرش در کنار دوربین اصلی گوشی است؛ یعنی بیش از هر چیز عمق را تشخیص داده و کمک می‌کند تا تصاویر پرتره خاصی را بگیرید. در مجموع کیفیت دوربین اصلی گوشی بالاست و جزئیات خوبی را نیز در سلفی‌ها شاهد هستیم، در محیط‌های کم‌نور می‌توان تا حدی روی میت 10 لایت حساب کرد چرا که فلاش برای این مدل در نظر گرفته شده که در نوع خود جالب است (البته انتظار معجزه نداشته باشید). فلاش دوربین شامل فیلترهایی هم شده تا خیلی آزاردهنده نباشد و بتوان شب‌ها به آن نگاه کرد.

هواوی همچنین از ویژگی‌های خاصی نیز برای این بخش بهره گرفته که از میان آن‌ها می‌توان به عکاسی پانوراما و افزودن افکت‌های خاص به تصویر اشاره کرد.

یکی از ویژگی‌های بارز دوربین سلفی میت‌ 10 لایت بهره‌گیری از دوربین دوم و ثبت پرتره‌های دقیق است. برای سلفی گرفتن نیز شما می‌توانید از افکت‌های خاص حالت پرتره بهره بگیرید. واقعا دوربین دوم خیلی خوب به شما در گرفتن پرتره کمک می‌کند. مرز بین چهره شما و بک‌گراند به خوبی تشخیص داده شده و افکت در نظر گرفته شده نیز تا حدی طبیعی است. حتی شما می‌توانید با ترکیب حالت Beauty و پرتره، یک سلفی جذاب و خاص را به ثبت برسانید.


رابط کاربری

هواوی، میت 10 لایت را با سیستم عامل اندروید نوقا راهی بازار کرده است! انتظار داشتیم با توجه به سایر اعضای سری میت 10، این مدل نیز با اندروید اوریو عرضه شود که این گونه نشد! مطابق معمول سازندگان اندرویدی، این کمپانی چینی از رابط شخصی‌سازی شده خودش با نام EMUI 5.1 برای میت 10 لایت بهره گرفته است؛ در حالی‌که برادرانش به EMUI 8 مجهز هستند!

شکل آیکون‌ها و ظاهر کلی رابط کاربری تغییر خاصی نسبت به گذشته ندارد و حتی منوی نوتیفیکیشن‌ نیز شبیه به چیزی است که در سری‌های قبلی دیده بودیم. برخی ویژگی‌های پرکاربرد نسخه قبلی این رابط کاربری همچنان حفظ شده است. به‌عنوان مثال اگر با پشت دست، دو بار بر روی صفحه ضربه بزنید؛ میت 10 لایت یک اسکرین شات زیبا را تقدیم‌تان می‌کند و اگر همین کار را با دو انگشت انجام دهید، از نمایشگر فیلم می‌گیرد و در گالری ذخیره می‌کند. یا اینکه شما می‌توانید با پشت دست بر روی صفحه برخی حروف از پیش تعیین شده را بکشید تا یک اپلیکیشن خاص اجرا شود. به عنوان مثال با کشیدن حرف M به سرعت موزیک پلیر اجرا خواهد شد.

یکی دیگر از بخش‌هایی که در میت 10 لایت دوست داشتم، امکان اسکرین شات همراه با اسکرول بود. در صورتی که شما بر روی صفحه و با پشت دست حرف S را بکشید، گوشی مدام از صفحه اسکرین گرفته و با اسکرول کردن این کار را تا جایی که شما بخواهید (و تا انتهای صفحه) ادامه می‌دهد. نتیجه کار یک اسکرین شات عریض می‌شود که تمام صفحه را در خود جای داده است. این ویژگی برای ثبت اسکرین شات‌ از وب‌سایت‌ها بسیار کاربردی است.

یکی از ویژگی‌های متفاوت رابط کاربری پرچمدار جدید هواوی، App Twin نام دارد. توسط این قابلیت می‌توانید از یک اپلیکیشن دو نسخه داشته باشید! به‌عنوان مثال از دو تلگرام با دو شماره متفاوت در گوشی خود استفاده کنید که در نوع خود جالب است.

در سراسر رابط کاربری افکت‌های زیبایی استفاده شده که دل هر کاربری را می‌رباید. گزینه‌ای با نام Floating dock در بخش تنظیمات قرار گرفته که اگر فعالش کنید یک دایره کوچک در همه‌جای سیستم عامل همراه شما خواهد بود تا میانبرهای خوبی را در اختیارتان قرار دهد؛ موردی که تا حدی شبیه به iOS است!

به‌صورت کلی میت 10 لایت به یک رابط کاربری جذاب و با قابلیت‌های فراوان مجهز شده و تقریبا تمام نیازهای شما را پوشش می‌دهد. حتی اگر این رابط و ظاهر کلی آن را دوست نداشتید، می‌توانید از لانچرهای متعدد موجود برای اندروید، بهره بگیرید.


اسپیکر

هواوی میت 10 لایت دارای یک اسپیکر ساده در بخش زیرین خودش است و برخلاف سایر اعضای خانواده میت 10 خبری از نمونه‌های استریو نیست. بلندی صدای اسپیکر در حد معقولی است و نه آن‌قدر زیاد است که به به و چه چه کنیم و نه آن‌قدر کم که بر سرش بکوبیم! در محیط‌های داخلی مشکلی نخواهید داشت و میزان صدا راضی‌کننده است اما در مکان‌های شلوغ و یا بیرون از خانه میزان صدا می‌تواند مشکل ساز شود. با این حال کیفیت آن مطلوب بوده و در حد سایر محصولات هم‌رده‌اش است.

هواوی همراه با میت 10 لایت یک هدفون را هم عرضه می‌کند که کیفیت ساختش چنگی به دل نمی‌زند! هدفون خیلی خوب در گوش نمی‌نشیند و میزان صدایی که راهی محیط می‌کند، بسیار زیاد است در حدی که توجه اطرافیان را به خودش جلب می‌کند. با این حال بلندی صدا در حد یک گوشی معمولی است و کیفیت معقولی دارد؛ خصوصا اگر صدا را تا انتها بالا ببرید!

خروجی صدا در میت 10 لایت قابل قبول بوده و در صورتی که قید هدفون عزیزش را بزنید و یک نمونه بهتر را بخرید؛ این گوشی همانی می‌شود که انتظارش را داشتید. این کمپانی چینی گزینه‌هایی نیز برای شخصی سازی صدا در نظر گرفته (Huawei Histen) که می‌توان از آن‌ها بهره گرفت.


قابلیت‌های ویژه

به بخش‌های پایانی بررسی میت 10 لایت هواوی می‌رسیم, جایی که سنسور اثر انگشت آن خودنمایی می‌کند. این سنسور که از دقت و سرعت بسیار خوبی بهره می‌برد، در پشت دستگاه و زیر دوربین جا خوش کرده و دسترسی به آن (به‌جز زمانی که روی میز قرار دارد) راحت است. طبق معمول از این سنسور می‌توان برای انجام سایر فعالیت‌ها نیز بهره گرفت؛ مثلا پنل نوتیفیکیشن را باز کرد، میان تصاویر گشت و یا عکس انداخت.

میت 10 لایت به بلوتوث نسخه 4.2 مجهز شده، از GPS پشتیبانی کرده و فاقد رادیو است. این گوشی با رنگ‌های متنوعی در بازار کشور به فروش می‌رسد و می‌تواند از دو سیم‌کارت به‌صورت هم‌زمان پشتیبانی کند؛ البته برای استفاده از سیم کارت دوم باید قید کارت حافظه را بزنید. به این نکته نیز اشاره کنیم که میت 10 لایت از پورت Micro USB استفاده کرده و قید نمونه‌ جدیدتر و امروزی Type C را زده است!


باتری

میت 10 لایت به یک باتری 3340 میلی‌آمپری مجهز است. حجم باتری کم نیست و برای یک گوشی میان‌رده مطلوب به‌نظر می‌رسد اما با توجه به پردازنده و نمایشگر می‌توان گفت که مصرف آن کمی بالا خواهد بود. بنابراین برای میزان شارژدهی آن نباید بیش از یک روز و نیم انتظار داشته باشید.

هواوی از ویژگی‌های متفاوتی نیز برای مصرف کمتر انرژی استفاده کرده تا بتوانید توسط آن‌ها شارژدهی گوشی را افزایش دهید. به‌عنوان مثال با فعال کردن حالت Ultra می‌توان شارژدهی گوشی را چند برابر کرد؛ البته در این حالت کارایی دستگاه کاهش می‌یابد.

یکی از ویژگی‌های اصلی گوشی‌های امروزی (حداقل در دنیای اندروید) بهره‌مندی از شارژ سریع است. موردی که برای میت 10 لایت در نظر گرفته نشده است! در نتیجه پروسه فول شارژ شدن گوشی در حدود 150 دقیقه به طول می‌انجامد.


کلام آخر در بررسی میت 10 لایت هواوی

سری میت 10 رسما وارد ایران شده و شامل 4 گوشی خاص و متفاوت می‌شود که میت 10 لایت کوچک‌ترین عضو آن‌هاست. این گوشی میان‌رده از قابلیت‌های بسیار متفاوتی نیز بهره برده که از میان‌ آن‌ها می‌توان به 4 دوربین برای عکاسی و همچنین نمایشگر FullView اشاره داشت. با این حال برخی ویژگی‌ها همچون سخت‌افزار متوسط و عدم پشتیبانی از شارژ سریع هستند تا بدانید که هیچ چیزی در این دنیای بزرگ بدون عیب و نقص نیست. میت 10 لایت با قیمت یک میلیون و 600 هزار تومان (آذرماه 96) در بازار کشور به فروش می‌رسد.

نوشته بررسی میت ۱۰ لایت هواوی: خاکی و ساده! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی ال‌جی استایلوس ۳: آقای قلم به‌دست!

بررسی ال‌جی استایلوس 3؛ یک گوشی هوشمند و میان‌رده که به سلاح قدرتمندی همچون قلم مجهز شده تا رسما برگ برنده را در اختیار داشته باشد!

بعد از معرفی سری نوت سامسونگ و اضافه شدن قلم به گوشی‌های هوشمند، کمپانی‌های بسیاری از این ویژگی در محصولات‌شان بهره گرفتند. یکی از آن‌ها ال‌جی است که در سری استایلوس خود، قلم را به گوشی‌های میان‌رده آورده تا تعریف خودش را از یک گوشی میان‌رده داشته باشد. آخرین مدل از این سری متفاوت، استایلوس 3 نام دارد که مدت نسبتا زیادی است وارد بازار کشور شده اما کمتر کسی آن را می‌شناسد.

امروز تصمیم گرفتیم تا نگاهی به این گوشی داشته باشیم و ببینیم که چه چیزی در چنته دارد. با آی‌تی‌رسان و بررسی ال‌جی استایلوس 3 همراه باشید…


طراحی

استایلوس 3 یک گوشی معمولی، با گوشه‌های گرد و حاشیه‌های زیاد است و از لحاظ ظاهری چیز متفاوت و خاصی را ارایه نمی‌کند. حاشیه‌های اطراف نمایشگر نخستین چیزی است که توجه شما را به خود جلب کرده و موجب می‌شود تا نتوانید از ابعاد نسبتا بالای گوشی حداکثر استفاده را ببرید. این حاشیه‌ها حتی در سمت چپ و راست نمایشگر نیز دیده می‌شود؛ موردی که در محصولات امروزی (و حتی گوشی‌های دیروز) شاهدش نیستیم.

قاب پشتی کیفیت چندان بالایی ندارد و از پلاستیک ساخته شده اما ظاهرش از دور همچون فلز است. با این حال نسبت به جذب چربی انگشتان دست کوتاهی نمی‌کند و در این زمینه چیزی از گوشی‌های شیشه‌ای بازار کم ندارد. این قسمت شامل خطوطی موازی می‌شود که جلوه خاصی را به دستگاه بخشیده است. نقطه قوت این گوشی جدا شدن قاب پشتی و دسترسی ساده و آسان به باتری‌ست؛ این یعنی برای قرار دادن سیم‌کارت و یا استفاده از کارت حافظه نیازی به سوزن مخصوص و درآوردن خشاب نیست، مواردی که در محصولات امروزی کمتر شاهدشان هستیم!

در قسمت بالایی قاب پشتی دکمه پاور، فلاش و دوربین نسبتا بزرگ ال‌جی استایلوس 3 را می‌بینیم که چند میلی‌متری از بدنه بیرون زده است. در مرکز هم لوگو ال‌جی به چشم می‌خورد که کمی برجسته به‌نظر می‌رسد؛ برجسته که نه اما حداقل هنگام لمس، آن را زیر انگشتان حس می‌کنید! در بخش پایینی این قاب نیز تک اسپیکر گوشی به چشم می‌خورد که محل قرار گیری آن تناسبی با گوشی‌های امروزی ندارد.

بگذارید نگاهی به اطراف دستگاه بیندازیم، جایی که خبری از هیچ کلید خاصی در سمت راست گوشی نیست! کلید پاور که به پشت منتقل شده و کلیدهای کنترلی صدا نیز در سمت چپ دیده می‌شوند. بخش زیرین ال‌جی استایلوس 3 شامل یک پورت Micro USB و جک استاندارد صدا می‌شود. در بالا و گوشه سمت راست یک حفره نسبتا ریز را پیدا می‌کنید که کاربردش برای درآوردن قلم از جای‌گاه ابدی‌اش است. به شخصه قرار گرفتن قلم در بخش زیرین گوشی (شبیه به چیزی که در سری نوت می‌بینیم) را بیشتر می‌پسندم چرا که خیلی راحت‌تر در دسترس قرار می‌گیرد.

در صورتی که دستان بزرگی نداشته باشید، در استفاده روزمره توسط این مدل با مشکل مواجه خواهید شد. استایلوس 3 عرض نسبتا زیادی دارد و به‌عنوان مثال دسترسی به سمت چپ (اگر راست دست باشید) نمایشگر کمی سخت‌تر از گوشی‌های معمول بازار است و برای استفاده از کلیدهای ناوبری شاید خیلی کار آسانی در پیش نداشته باشید! با همه این‌ها می‌توان به ضخامت 7.4 میلی‌متری و وزن 149 گرمی اشاره کرد تا حداقل شاهد برخی جنبه‌های مثبت در طراحی این گوشی نیز باشیم؛ هرچند که وزن آن با توجه به جنس بدنه می‌توانست کمتر هم باشد!

به صورت کلی ظاهرا تمرکز اصلی ال‌جی برای ساخت این گوشی بر روی قلم آن بوده و کمتر به سایر بخش‌ها همچون طراحی و دیزاین اهمیت داده است. حتی گوشی میان‌رده‌اش را با رنگ‌های متفاوت و زیبایی عرضه نمی‌کند. با توجه به رنج قیمتی و همچنین رقبایی که در بازار برای آن سراغ داریم، می‌توان گفت که کیفیت و طراحی ساخت ال‌جی استایلوس 3 تعریفی ندارد.


نمایشگر

ال‌جی برای گوشی قلم به‌دست خودش از یک نمایشگر 5.7 اینچی با پنل IPS LCD بهره گرفته است. این نمایشگر در حدود 72 درصد از بدنه را شامل می‌شود که این عدد نشان دهنده حاشیه‌های زیاد اطراف آن است. کمپانی سازنده تصمیم گرفته تا میزان رزولوشن گوشی میان‌رده جدیدش را بر روی HD قرار دهد. چگالی پیکسلی 258ppi برای یک نمایشگر در این سطح تعریف چندانی ندارد؛ شما به راحتی می‌توانید پیکسل‌ها را ببینید؛ بنابراین ال‌جی استایلوس 3 برای خواندن متون و وب‌گردی انتخاب مناسبی نیست!

نمایشگر رنگ‌ها را در نوع خودش خوب به نمایش می‌گذارد، گرچه به جذابی گوشی‌های سامسونگ نیست اما آن‌قدرها هم سرد و بی‌روح دیده نمی‌شود. در نگاه از زوایا صفحه نمایش و نوشته‌های روی آن قابل رویت است اما رنگ‌ها تا حد زیادی تغییر می‌کنند؛ به‌عنوان مثال رنگ سفید به‌صورت زرد به نمایش در می‌آید که خیلی برای یک گوشی امروزی مطلوب نیست.

میزان حداکثری نور نمایشگر در حدی هست که زیر نور آفتاب مشکل ساز نباشد؛ حتی اگر از علاقه‌مندان به کار با گوشی در محیط‌های تاریک (مثلا شب‌ها قبل از خواب) هستید، می‌توانید روی این گوشی حساب ویژه‌ای باز کنید چرا که می‌توان نور نمایشگر را تا حد زیادی کاهش داد که در نوع خود جالب است. حتی امکان فیلتر کردن رنگ آبی‌ نیز برای استایلوس 3 در نظر گرفته شده تا به گزینه خوبی برای شب‌ها تبدیل شود.

در بخش تنظیمات به‌جز قابلیت‌هایی نظیر باز کردن گوشی (و همچنین قفل آن) با دوبار ضربه زدن بر روی نمایشگر، ویژگی خاص دیگری به چشم نمی‌‌خورد. یعنی شما حتی نمی‌توانید رنگ‌ها را شخصی سازی کنید و در کل کنترل خاصی بر روی حالت‌های نمایشگر ندارید.

در ادامه می‌توانید نمایشگر این گوشی را با ایسوس ذن‌فون 4 مکس مقایسه کنید (نمایشگر سمت راست مربوط به ال‌جی است):


سخت‌افزار

ال‌جی میان‌رده خودش را با دو نسخه سخت‌افزاری متفاوت راهی بازار کرده است. یکی به چیپست کوالکام مجهز شده و دیگری از مدیاتک استفاده می‌کند. دستگاهی که ما در اختیار داشتیم از نوع دوم بود، به همین دلیل از پرداختن به مدل اسنپدراگون پرهیز می‌کنیم.

استایلوس 3 از چیپست مدیاتک MT6750 سود می‌برد. چیپستی 8 هسته‌ای که تمام هسته‌های آن از نوع Cortex-A53 بوده که بر روی فرکانس 1.5 گیگاهرتز تنظیم شده‌اند. این چیپ 64 بیتی به واحد گرافیکی Mali-T860MP2 مجهز گشته تا رسما میان‌رده بودن خودش را اثبات کند. استایلوس 3 همچنین از 2 گیگابایت رم و 16 گیگابایت حافظه داخلی نیز بهره‌مند است که از این میزان در حدود 9 گیگابایت در دسترس شماست؛ البته جای نگرانی نیست چرا که می‌توانید از طریق کارت حافظه تا 256 گیگابایت دیگر به آن بیفزایید.

برای آنکه بدانیم استایلوس 3 چند مرده حلاج است، آن را وارد آزمایشگاه خودمان کردیم.

در مرحله نخست از بنچمارک AnTuTu استفاده کردیم که می‌توانید حاصل کار این گوشی را در نمودار زیر ببینید و با رقبا مقایسه کنید.

سپس برای سنجیدن قدرت هسته‌ها از GeekBench سود بردیم.

هنگام انجام کارهای روزمره مشکل چندان زیادی با استایلوس 3 نخواهید داشت. البته گاهی اوقات هنگام گشت و گذار در منوها شاهد لگ‌هایی بودیم! اگر از علاقه‌مندان به دنیای گیم هستید خیلی نمی‌توانید روی این گوشی حساب کنید. در واقع استایلوس 3 در اجرای بازی‌های گرافیکی حرفی برای گفتن ندارد و بهتر است که به انجام بازی‌های ساده و دو بعدی روی آورید.


دوربین

چیپست مورد استفاده در ال‌جی استایلوس 3 می‌تواند در بالاترین حالت خودش از دوربین‌ 20 مگاپیکسلی و در حالت ایده‌آل از نمونه 16 مگاپیکسلی پشتیبانی کند؛ با این حال کمپانی سازنده ترجیح داده تا گوشی خودش را به دوربینی 13 مگاپیکسلی مجهز سازد. گشودگی دیافراگم آن برابر با f/2.2 بوده و به یک فلاش LED خشک و خالی نیز مجهز است تا حداقل در محیط‌های کم‌نور امید چندانی به عکس‌های گرفته شده توسط آن نداشته باشید!

استایلوس 3 به فوکوس خودکار مجهز است اما سرعت آن اصلا جالب نیست. حتی هنگام عکاسی ماکرو نیز با مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهید کرد که در گوشی‌های قدیمی بازار هم دیده نمی‌شد! کیفیت تصاویر ثبت شده با این گوشی در حد و اندازه‌های نام ال‌جی نیست و حتی با توجه به رنج قیمتی آن، هیچ حرفی در برابر رقبا برای گفتن ندارد. رنگ‌ها خیلی خوب ثبت نمی‌شوند و تصاویر گرفته شده گاها تار بوده و فاقد جزئیات لازم هستند.

ال‌جی حتی از لحاظ نرم‌افزاری نیز توجه زیادی به این گوشی نکرده و خبری از قابلیت‌های خاصی همچون حالت عکاسی پرو در این گوشی نیست و تمام چیزی که در اختیار دارید، چند فیلتر ساده بوده و یک عکاسی پانوراما که آن‌هم خیلی عجیب و غریب است! با همه این‌ها شما می‌توانید به‌صورت HDR عکاسی کنید و یا تنظیم کنید که با گفتن کلمه خاصی بدون دخالت دست، استایلوس 3 از محیط عکاسی کند.

در ادامه شاهد نمونه تصاویر گرفته شده توسط این گوشی هستید:

چیپست قرار گرفته بر روی گوشی نهایتا می‌تواند تا از رزولوشن FHD برای فیلم‌برداری پشتیبانی کند و با توجه به چیزهایی که ما تا به اینجا از استایلوس 3 دیدیم، انتظاری هم نداشتیم که بتواند فیلم‌های 4K‌ بگیرد! نهایت کیفیتی که می‌توانید از دوربین برای بخش فیلم‌برداری ببینید، به صورت فول‌اچ‌دی و با نرخ 30 فریم بر ثانیه است. کیفیت فیلم‌های گرفته شده با استایلوس جان خیلی جالب نیست و با توجه به عدم حضور لرزش‌گیر اپتیکال، تقریبا نمی‌توانید ویدئوهای گرفته شده را ببینید. حتی در محیط‌های کم‌نور هم چیزی جز نویز را شاهد نخواهید بود.

ال‌جی برای استایلوس 3 از یک دوربین سلفی 8 مگاپیکسلی استفاده کرده که توانایی ضبط ویدئو به‌صورت FHD را نیز داراست. کیفیت دوربین سلفی مسلما عالی که نیست اما نسبت به دوربین اصلی بهتر بوده و می‌توان روی عکس‌هایش در حدی که بخواهید آن‌ها را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید، حساب کرد. حالت Beauty نیز در این گوشی دیده می‌شود و می‌توان توسط آن چین و چروک‌های صورت را حذف کرد. استفاده از فلاش برای دوربین سلفی به‌صورت نرم‌افزاری دیده می‌شود و حتی می‌توانید با بالا آوردن دست عکاسی کنید.


رابط کاربری

کمپانی کره‌ای ال‌جی این گوشی میان‌رده خودش را با اندروید 7 نوقا راهی بازار کرده است. همچون اکثر سازندگان امروزی، ال‌جی نیز گوشی خودش را به رابطی اختصاصی مجهز ساخته تا اندروید را با طعمی جدید در استایلوس 3 تجربه کنید.

رابط کاربری تقریبا همان چیزی است که در ال‌جی V20‌ دیده بودیم؛ محصولی که پرچمدار حال حاضر سری V این کمپانی است (ال‌جی V30 هنوز وارد بازار نشده). در ابتدا باید بگوییم که خبری از اپ دراور در این گوشی نیست و همه چیز به همان صفحه خانه خلاصه می‌شود. البته ظاهرا با یک آپدیت این مشکل برطرف شده و می‌توانید از اپ‌دراور نیز استفاده کنید.

در منوی تنظیمات می‌توانید از گزینه‌ای برای جستجو استفاده کنید؛ موردی که در گوشی‌های سابق ال‌جی دیده نمی‌شد. منو نوتیفیکیشن نیز به‌صورت دو مرحله‌ای بوده و ظاهر خوب و جذابی دارد. با این حال ال‌جی برای ساخت آیکون‌ها وقت زیادی را صرف نکرده و همچون رابط کاربری شیائومی آیکون‌های زیبایی را شاهد نیستیم.

در این گوشی می‌توانید به فروشگاه نرم‌افزاری ال‌جی دسترسی داشته باشید و اپلیکیشن‌های مناسب آن را دانلود کنید. برنامه‌های زیادی به‌صورت پیش‌فرض روی استایلوس 3 نصب نشده‌اند و شاید در این بین بتوان به Evernote اشاره کرد که می‌تواند انتخاب خوبی برای یک گوشی مجهز به قلم باشد.


اسپیکر

ال‌جی استایلوس 3 دارای یک اسپیکر بوده که در نیمه پایین قاب پشتی به چشم می‌خورد. محل قرارگیری اسپیکر چندان جالب نیست و به‌عنوان مثال نمی‌توان گوشی را در دست گرفت و یا روی میز قرار داد و به موزیک گوش کرد؛ چرا که روی اسپیکر پوشانده می‌شود!

بلندی صدای گوشی راضی کننده بوده و کیفیت قابل قبولی دارد. حداقل برای دستگاهی که تا به اینجا حرفی برای گفتن نداشت، می‌توان گفت اسپیکر آن در حد خودش قابل قبول است. صدا خوب به گوش رسیده و از عمق مناسبی نیز برخوردار است.

خوشبختانه این گوشی به جک استاندارد صدا هم مجهز است و همراه آن یک هدفون نیز عرضه می‌شود. خروجی صدا در این مدل همچون خود اسپیکر خوب ارزیابی می‌شود و می‌توانید روی آن حساب کنید؛ البته به‌شخصه با هدفون عرضه شده با آن نتوانستم ارتباط خوبی برقرار کنم! کیفیت ساختش که اصلا جالب نیست و شکل قرارگیری آن در گوش آزاردهنده است؛ همه این‌ها را به پخش صدای نسبتا زیاد توسط هدفون به بیرون اضافه کنید تا بدانید که پس از خرید گوشی اولین کاری که باید بکنید، این است که قید هدفونش را بزنید!


سایر قابلیت‌‌ها

ال‌جی استایلوس 3 همچون اکثر گوشی‌های بازار به سنسور اثر انگشت مجهز است. این حسگر محبوب بر روی کلید پاور و در بخش پشتی گوشی جا خوش کرده است. دقت سنسور بالاست و تقریبا در اکثر موارد می‌توانید توسط آن قفل گوشی را باز کنید اما سرعت آن جالب نیست که این مورد می‌تواند به افکت‌های رابط کاربری و سخت‌افزار نسبتا ضعیف دستگاه مرتبط باشد. بعد از لمس سنسور، چند ثانیه‌ای زمان لازم است تا قفل نمایشگر باز شود.

قابلیت بارز این گوشی مجهز شدنش به یک قلم است. این قلم که در بخش بالایی دستگاه به چشم می‌خورد از دقت بسیار بالایی برخوردار بوده و تقریبا نمی‌توان از این لحاظ ایرادی به آن وارد دانست. البته قلم به فشار حساس نبوده و حتی همچون سری نوت سامسونگ هوشمند هم نیست. یعنی این قلم گرامی کاری فراتر از انتظار شما انجام نمی‌دهد و در واقع به‌جای انگشتان دست می‌توان از آن بهره گرفت.

خود قلم ضخامت کمی داشته و به‌صورت گرد طراحی شده است؛ با این حساب شاید برای برخی افراد کار کردن با آن کمی سخت باشد. این مدل به نسخه بهبود یافته Pen Pop 2.0 مجهز است. هنگامی که قلم را از جایش در می‌آورید با برخی گزینه‌های از پیش مشخص شده مواجه خواهید شد که هر کدام کار خاصی را انجام می‌دهند. به‌عنوان مثال می‌توانید نوت‌برداری کنید و حتی رنگ قلم را تغییر دهید و یا اینکه از صفحه اسکرین شات بگیرید و چیزی بر روی آن بنویسید. البته ما گزینه‌ای برای تغییر نوع و یا حتی ضخامت قلم پیدا نکردیم!

شما می‌توانید بر روی صفحه خاموش نیز نوت‌برداری کنید. یعنی حتی اگر گوشی قفل باشد و قلم را درآورید، باز هم می‌توانید بدون باز کردن قفل گوشی بر روی صفحه بنویسید و آن را ذخیره کنید. البته بعد از قرار دادن قلم در جایش صفحه قفل نمی‌شود و می‌بایست باقی کارها را با دست انجام دهید. در کل برای یک گوشی میان‌رده قلم ویژگی خاصی به‌حساب می‌آید و می‌تواند وجه تمایز استایلوس 3 با رقبایش باشد.

از دیگر ویژگی‌های این گوشی میان رده ال‌جی می‌توان به بلوتوث نسخه 4.1، پشتیبانی از GPS و استفاده از دو سیم‌کارت به همراه کارت حافظه به‌صورت هم‌زمان اشاره داشت که آن را خواستنی‌تر می‌کند.


باتری

ال‌جی برای این گوشی از یک باتری لیتیوم یونی 3200 میلی‌آمپر ساعتی استفاده کرده است. با توجه به سایز دستگاه، کمپانی سازنده می‌توانست با قرار دادن یک باتری حجیم‌تر حداقل کاری کند تا این مدل از لحاظ شارژدهی در رده‌های بالایی بازار قرار بگیرد.

با این‌حال همچنان شارژدهی استایلوس 3 قابل قبول است و در یک استفاده معمولی می‌توان تا یک روز و نیم با این گوشی کار کرد. متاسفانه خبری از شارژ سریع و یا شارژ بی‌سیم در این مدل نیست. برای شارژ کردن گوشی دل‌بندتان توسط شارژری که همراه آن عرضه می‌شود می‌بایست بیش از 2 ساعت زمان صرف کنید تا حداقل از این بابت شبیه به پرچمداران اپل باشد!


کلام‌ آخر در بررسی ال‌جی استایلوس 3

به‌صورت کلی ال‌جی استایلوس 3 یک گوشی متفاوت در رنج قیمتی خودش است. وجود قلم در دنیای اسمارت‌فون‌ها یک نقطه قوت به‌حساب آمده و حداقل از این لحاظ می‌توان استایلوس 3 را نسبت به رقبا در جایگاه بالاتری قرار داد. با این‌حال کیفیت ساخت گوشی چندان بالا نیست و حتی دوربین اصلی‌اش نیز حرفی برای گفتن ندارد. برای داشتن این مدل در بازار کشور می‌بایست چیزی در حدود 800 هزار تومان ناقابل را بپردازید (بعد از گذشت چندین ماه از زمان رونمایی) مبلغی که با توجه به رقبای قدرتمند این گوشی، در حد متوسطی قرار می‌گیرد!

نوشته بررسی ال‌جی استایلوس ۳: آقای قلم به‌دست! اولین بار در پدیدار شد.

بررسی ذن‌فون ۴ ایسوس (ZE554KL): دنیای شیشه‌ای!

بررسی ذن‌فون 4 ایسوس، نسل جدید اسمارت فون‌های این کمپانی تایوانی که چندی پیش همراه با برادران بزرگوارش معرفی شد.

ایسوس یکی از خوش‌نام‌ترین برندهای تایوانی به‌خصوص در دنیای سخت‌افزارها و لپ‌تاپ‌هاست که مدتی می‌شود وارد حوزه اسمارت فون‌ها شده و می‌خواهد شانسش را در این آشفته بازار امتحان کند. پیش‌تر محصولات این شرکت در میانه‌های بازار بودند و کمتر شاهد اسمارت فونی رده بالا از ایسوس بودیم اما با معرفی سری جدید ذن‌فون 4، این برند نیز به‌صورت جدی وارد رقابت با بالانشین‌ها شد.

حال ذن‌فون 4 (ZE554KL) ایسوس قدوم مبارکش را در آزمایشگاه آی‌تی‌رسان گذاشته و به ما فرصتی دست داده تا از نزدیک به آن ملاقات کنیم. اگر می‌خواهید بدانید که این گوشی و کلا برند ایسوس چه حرف‌هایی برای گفتن دارند، با ما و بررسی ذن‌فون 4 همراه باشید…


طراحی

ایسوس پیش‌تر با معرفی محصولاتی همچون ذن‌فون 2 دیلاکس با طراحی متفاوت در قاب پشتی، سعی کرده بود تا نگاه دیگری به اسمارت‌ فون‌ها داشته باشد و بتواند با این ترفند مشتری‌های بیشتری جذب کند. اما ظاهرا این روش کارساز نبوده چرا که ذن‌فون 4 نه طرح جدیدی دارد و نه شبیه به گوشی‌های متفاوت ایسوس است. ظاهری آشنا که پیش‌تر در بسیاری از گوشی‌های بازار و به‌خصوص کهکشانی‌های سامسونگ دیده بودیم!

ایسوس برای ساخت این گوشی از ترکیب محبوب این روز‌های بازار یعنی شیشه و فلز بهره گرفته تا از این لحاظ در کنار رقبا قرار گیرد. دقیقا همچون اکثر محصولات این چنینی، ذن‌فون 4 نیز علاقه بسیار زیادی به جذب چربی انگشتان دارد و بعد از مدتی استفاده می‌بایست لنگ به دست بگیرید و تمیزش کنید! البته این میزان در رنگ مشکی گوشی کمتر خودنمایی می‌کند اما خب ضعفی برای این مدل گوشی‌ها که دیگر در همه سازندگان از اپل و سامسونگ بگیر تا هواوی و شیائومی، به حساب می‌آید.

در نگاه از روبه‌رو گوشه‌های گرد،‌ کلید عریض هوم و حاشیه‌های اطراف نمایشگر خودنمایی می‌کنند. ظاهرا ایسوس پس از اخراج شدن دکمه هوم از گوشی برخی سازندگان،‌ تصمیم گرفته تا آن‌ها را برای سری ذن‌فون استخدام کند!

در سمت راست، کلیدهای یکپارچه صدا را می‌بینیم که در زیر خود کلید پاور را جای داده‌اند. اندازه کلید‌ها خوب است و با توجه به مکان آشنای‌شان،‌ می‌توانید به‌راحتی آن‌ها را پیدا کنید؛ اما میزان بیرون زدگی این کلیدها می‌توانست بهتر باشد!

به‌صورتی‌که اگر طبق عادت همیشه و به‌خصوص کلید پرکاربرد پاور را بفشارید، شاید با شکست بزرگی مواجه شوید! در واقع با اعمال فشار بر روی آن قسمت و به سبب بیرون زدگی اندک، فشار وارده بر اطراف کلید اعمال شده و در نتیجه قفل گوشی باز نمی‌شود! البته پس از چند روز به این مسئله عادت خواهید کرد و مشکلی نخواهید داشت.

در سمت چپ، تنها درگاه سیم‌کارت و کارت حافظه دیده می‌شود که برای دسترسی به آن می‌بایست از سوزن مخصوصی استفاده کنید. جنس خشاب پلاستیکی بوده و در صورت استفاده بیش از حد می‌بایست کمی هوایش را داشته باشید. این نکته را هم بدانید که برای استفاده از کارت حافظه باید قید سیم‌کارت دوم را بزنید.

در بالای گوشی، میکروفون ثانویه و در زیر آن پورت USB C، اسپیکر و خوشبختانه جک استاندارد صدا را شاهد هستیم.

اگر گوشی را به پشت برگردانید، لوگوی ایسوس کمی بالاتر از مرکز به چشم می‌خورد و در صورتی که ذن‌فون 4 را در برابر نور قرار دهید، انعکاس آن به صورت خطوطی به مرکزیت همین لوگو دیده می‌شود که جلوه خاصی را به گوشی بخشیده تا از این لحاظ تا حدی متفاوت‌تر و حتی زیباتر از رقبا باشد.

در گوشه بالا و سمت چپ، دوربین دوگانه و فلاش LED جای خوش کرده‌اند که با تدابیر ایسوس کاملا در بدنه فرو رفته و شاهد بیرون‌زدگی آن‌ها نیستیم. نکته جالب اینکه دوربین‌های محصول جدید ایسوس کاملا در زیر شیشه قرار گرفته بر روی قاب پشتی فرو رفته‌اند و حتی با کشیدن دست نیز متوجه آن‌ها نخواهید شد.

این امر یکی از نکات قابل تامل و البته تحسین برانگیز در پرچم‌دار ایسوس است زیرا اکثر سازندگان با لنزهای بیرون زده از دستگاه، محصولات خودشان را عرضه می‌کنند و حتی هواوی با آنکه در سری P توانسته بود همچون ذن‌فون این بخش را هم‌سطح بسازد اما در پرچم‌داران سری میت ۱۰ دوباره سطح لنزها به بیرون آمده تا متوجه سختی این کار بشویم. البته بماند برخی چون اپل چنان لنزشان از بدنه خارج شده که احساس می‌کنید یک قطعه جداگانه از گوشی است!

به‌طور کلی ایسوس ذن‌فون 4 دستگاه نسبتا خوش‌دستی است. گوشه‌های گرد آن کمک کرده تا هنگام کار مشکلی با گوشی نداشته باشید اما با توجه به ارگونومی خاصش، شاید کمی طول بکشد تا به آن عادت کنید. بخش پشتی و در کل خود گوشی بسیار لیز بوده و باید همیشه مراقب باشید که از دست‌تان همچون یک ماهی سر نخورد و…! با این حال وزن 165 گرمی و ضخامت 7.7 میلی‌متر برای محصولی در این سطح قابل قبول و تحسین برانگیز است.


نمایشگر

ذن‌فون 4 به یک نمایشگر 5.5 اینچی فول‌ اچ‌دی مجهز است که در هر اینچ آن شاهد بیش از 400 پیکسل ناقابل هستیم. این نمایشگر که در ساخت آن از فناوری IPS LCD کمک گرفته شده کمی بیش‌تر از 70 درصد بخش جلویی را پوشانده که در دنیای امروزی و با دیدن نسبت‌های بیش از 80 درصدی نمایشگر به بدنه، می‌توانست بیشتر باشد.

به لطف پنل خوب، در نگاه از زوایا مشکل خاصی با ذن‌فون 4 نخواهید داشت. نمایشگر رنگ‌ها را کمی اشباع نشان می‌دهد که مورد پسند بسیاری از افراد است. رنگ سفید نیز کاملا درخشان بوده اما عمق رنگ مشکی چندان بالا نیست.

میزان نور نمایشگر بالاست و در برخی تست‌ها به بیش از 600 نیت نیز رسیده است. رفلکس صفحه در حد معقولی است و با توجه به نور خوب می‌توانید در محیط‌های خارجی و زیر نور آفتاب نیز با گوشی کار کنید و مشکلی نداشته باشید. اگر بخواهید در محیط‌های تاریک مشغول کار با گوشی شوید،‌ بازهم ذن‌فون 4 ناامیدتان نخواهد کرد چرا که تا حد زیادی می‌توانید نور را پایین بیاورید.

در قسمت تنظیمات نمایشگر گزینه‌های خوبی برای تغییر حالت تصویر قرار داده شده و می‌توانید میزان گرمی و سردی رنگ‌ها را مشخص کنید؛ گزینه‌ای برای تنظیم این ویژگی به صورت اتوماتیک نیز در دسترس است.قابلیت فیلترکردن نور آبی برای جلوگیری از آسیب به چشم در این گوشی گنجانده شده که در نوع خود جالب است. به صورت کلی و پس از بررسی ذن‌فون 4 و با توجه به رده این گوشی می‌توان نمره قبولی را به نمایشگر آن داد. در ادامه شاهد مقایسه این گوشی با آنر 9 هواوی هستیم (سمت راست گوشی ایسوس است):


سخت‌افزار

ایسوس برای این مدل تصمیم گرفته تا از اسنپدراگون 630 کوالکام استفاده کند. یک چیپست 8 هسته‌ای که با فناوری 16 نانومتری ساخته شده و از آدرنو 508 به‌‌عنوان واحد گرافیکی بهره می‌برد. این چیپ شامل هسته‌های Cortex-A53 شده و به‌ صورت دو گروه چهارتایی با فرکانس‌های متفاوت (1.8 و 2.2 گیگاهرتز) فعالیت می‌کند.

برای ذن‌فون 4 جدید 4 گیگابایت رم در نظر گرفته شده که این روزها و با توجه به محصولات 6 گیگابایتی امری طبیعی است. 64 گیگابایت حافظه داخلی در دل ذن‌فون 4 دیده می‌شود که بیش از 50 گیگابایت آن در دسترس شماست و اگر خیلی علاقه‌مند به فیلم‌برداری به‌صورت 4K نباشید، همین میزان نیز کافی به‌نظر می‌رسد، گرچه می‌توانید از طریق کارت حافظه تا 256 گیگابایت دیگر به آن بیفزایید.

برای سنجش قدرت سخت‌افزاری این گوشی تصمیم گرفتیم تا آن را وارد آزمایشگاه خودمان بکنیم.

در مرحله نخست از AnTuTu بهره گرفتیم. حاصل کار ذن‌فون 4 ایسوس پس از گذشت زمان نسبتا زیادی امتیاز 67598 بود.

در مرحله بعدی GeekBench را روی کار آوردیم تا قدرت پردازنده را در دو حالت متفاوت سنجیده باشیم.

برای انجام کارهای روزمره ایسوس ذن‌فون 4 همچون اکثر محصولات امروزی یک گزینه ایده‌آل است و شاهد لگ و یا کندی در رابط کاربری آن نخواهید بود. اما اگر یک گیمر حرفه‌ای هستید و هدف‌تان از خرید این گوشی اجرای بازی‌های گرافیکی است، باید بگوییم که ذن‌فون عزیز کمی ناامیدتان خواهد کرد.

به‌عنوان مثال هنگام اجرای یک بازی محبوب و گرافیکی همچون آخرین نسخه از سری نید فور اسپید، در ابتدا همه چیز نسبتا خوب است اما با بالارفتن دما و کمی احساس گرما در پشت گوشی، روند بازی کمی افت خواهد کرد و دیگر همچون دقایق ابتدایی خوب نیست! البته این را هم در نظر بگیرید تجربه‌ای که از بازی در یک گوشی پرچمدار دارید را نخواهید داشت و بایستی برای این امر به سراغ نسخه پرو ذن‌فون 4 بروید.


دوربین

ذن‌فون 4 در بخش پشتی و برای دوربین اصلی خودش از دو لنز استفاده کرده که یکی از آن‌ها 12 مگاپیکسلی است و وظیفه ثبت تصاویر باکیفیت را بر عهده دارد و نمونه دیگر 8 مگاپیکسلی و از نوع واید بوده تا بتوانید هنگام عکاسی، زاویه‌ای 120 درجه را در عکس بگنجانید؛ موردی که پیش‌تر در گوشی‌های ال‌جی دیده بودیم. دوربین اصلی به لرزش‌گیر اپتیکال مجهز بوده و دارای گشادگی دیافراگم f/1.8 است که و با وجود همراهی توسط دو فلاش LED انتظار داریم که تصاویر خوبی را در محیط‌های کم‌نور بگیریم.

رابط کاربری دوربین نسبت به سایر محصولات بازار کمی شلوغ‌تر است اما مشکل خاصی با آن نخواهید داشت. در سمت راست گزینه‌های معمول عکاسی یعنی کلید شاتر، ورود به بخش فیلم‌برداری، دکمه سویچ بین دوربین جلو و عقب، استفاده از دوربین واید و یا حالت پرو دیده می‌شود که این مورد آخر قابل شخصی‌ سازی است. در سمت چپ نیز می‌توانید نسبت تصویر را تغییر دهید، وضعیت فلاش را مشخص کنید و یا برای ثبت عکس تایمر بگذارید.

یکی از گزینه‌های جالب در این قسمت حالت عکاسی پرتره است. در این حالت که این روزها محبوب شده می‌توانید بر روی سوژه اصلی فوکوس کنید و باقی قسمت‌های تصویر را تار کرده تا یک عکس زیبا شبیه به دوربین‌های DSLR‌ به ثبت برسد. البته یکی از تفاوت‌های اصلی این بخش با سایر نمونه‌های بازار در تشخیص چهره است. یعنی برای استفاده از عکاسی پرتره می‌بایست حتما بر روی چهره یک فرد فوکوس کرده باشید و استفاده از این حالت برای عکاسی از اشیا امکان‌پذیر نیست!

ایسوس افکت‌های زیبا و همچنین ویژگی‌های خاصی برای دوربین گوشی جدیدش در نظر گرفته که از مهمترین‌ آن‌ها می‌توان به عکاسی در حالت پرو با قابلیت تنظیم پارامترهای خاص به‌صورت دستی، ویژگی تصویربرداری سوپر رزولوشن و یا ساخت تصاویر متحرک گیف اشاره داشت.

به صورت کلی تصاویر گرفته شده با این گوشی در حد مطلوبی است اما در رده قیمتی ذن‌فون 4 محصولات بسیار بهتری هم از این لحاظ به چشم می‌خورند. رنگ‌ها خیلی اشباع شده ثبت نمی‌شوند و عکس به واقعیت نزدیک است. البته جزئیات زیادی را در تصویر شاهد نیستیم که خب با توجه به میزان مگاپیکسل دوربین چیزی جز این هم انتظار نمی‌رفت. با همه این‌ها گرچه در محیط‌های کم‌نور می‌‌توان تصاویر قابل قبولی گرفت اما عکاسی در این شرایط نیازمند کمی دقت بیشتر است.

فوکوس دوربین دقت خوبی دارد و در رده خودش عالی‌ست؛ اما برای اعمال فوکوس بر روی اجسام نزدیک به دوربین، بایستی گفت در کل ذن‌فون 4 مناسب عکاسی ماکرو نیست. جدای از این‌ها سرعت فوکوس بالاست و خیلی زود بر روی سوژه اعمال می‌شود.

در ادامه شاهد تصاویر گرفته شده با این گوشی در شرایط مختلف هستید:

به لطف استفاده از چیپست کوالکام، شما می‌توانید با این گوشی به صورت 4K فیلم‌برداری کنید. کیفیت فیلم‌برداری در حالت عادی با ذن‌فون 4 کاملا قابل قبول است و لرزش‌گیر اپتیکال خیلی خوب لرزش‌های دست را کنترل می‌کند. در حالت کلی و از لحاظ فیلم‌برداری می‌توان نمره قبولی را به این گوشی ایسوس داد.

ذن‌فون 4 به یک دوربین سلفی 8 مگاپیکسلی با f/2.0 مجهز بوده که قادر است به صورت 1080p فیلم‌برداری کند. تصاویر سلفی گرفته شده با این مدل در مجموع خوب ارزیابی می‌شود و اگر در محیط‌های کم‌نور نباشید، می‌توانید سلفی‌های خوبی را بگیرید و در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک بگذارید. حالت پرتره برای عکاسی سلفی نیز در دسترس است که در حد خودش خوب عمل می‌کند و می‌توان روی آن حساب کرد.


رابط کاربری

ایسوس محصول جدید خودش را با اندروید 7.1.1 و رابط کاربری اختصاصی ZenUI 4.0 راهی بازار کرد. از لحاظ ظاهری این رابط تفاوت‌هایی با اندروید خام دارد. منوی نوتیفیکیشن همچون اکثر گوشی‌های امروزی دو مرحله‌ای بوده و بر خلاف برخی مدل‌ها در بالای خود تنظیمات مربوط به میزان نور نمایشگر را جای داده است. منو اصلی شامل اپ‌دراور نیز می‌شود و می‌توانید تا تعداد زیادی برنامه و بازی را در آن جای دهید.

آیکون‌ها شکل و ظاهر نسبتا ساده‌ای دارند و برخلاف رابط‌هایی همچون MiUI شیائومی، رنگ و لعاب زیادی در طراحی آن‌ها به خرج داده نشده است. در کل برای رابط کاربری ایسوس تلاش کرده تا با به دور از پیچیدگی‌های معمول، یک اینترفیس ساده و گویا را طراحی کند که تا حدی نسبت به اندروید خام متفاوت است. با این حال حتی اگر ظاهر رابط کاربری را دوست نداشتید، می‌توانید تم‌های متفاوت ایسوس را تست کنید. البته این کمپانی برخی برنامه‌ها را به صورت پیش‌فرض برای گوشی جدیدش در نظر گرفته که هرکدام ویژگی خاصی را شامل می‌شوند.

نکته جالب اینکه با بستن اپلیکیشن‌های باز در بخش مالتی‌ تسکینگ، میزان رم آزاد شده نیز به نمایش در می‌آید که می‌تواند برای علاقه‌مندان کاربردی باشد. با Optimize کردن هم می‌توانید علاوه بر رهاسازی حافظه از برنامه‌های غیرکاربردی، عملکرد کلی گوشی را تغییر دهید. در این بین بد نیست که به قابلیت Page Marker اشاره کنیم که بیشترین کاربرد آن در صفحات وب و برای ثبت محتواست.


اسپیکر و ویژگی‌های صوتی

ذن‌فون 4 به دو اسپیکر مجهز شده که یکی در بخش زیرین دستگاه قرار دارد و دیگری با اسپیکر مکالمه یکپارچه شده است. موردی که در محصولات اخیر سایر کمپانی‌ها نیز شاهدش هستیم. بلندی صدا راضی کننده بوده و در یک نگاه کلی به اسمارت فون‌های موجود در بازار،‌ در نیمه‌های بالایی جا می‌گیرد. کیفیت صدا نیز فراتر از انتظار ما بود اما گاهی اوقات خیلی تیز و زیر به گوش می‌رسد.

ایسوس البته ویژگی‌های نرم‌افزاری جالبی برای گوشی خودش در نظر گرفته و شما می‌توانید کنترل کاملی بر روی صدای آن داشته باشید. از اکولایزر استفاده کنید، صدا را بر روی حالت‌های مونو و استریو قرار دهید، با ویژگی Outdoor صدا را برای محیط‌های خارجی بهینه کنید و کلی آپشن دیگر که در اپلیکیشن مخصوص ایسوس دیده می‌شود.

همراه با این گوشی یک هدفون توگوشی خوب و با کیفیت نیز دیده می‌شود که شبیه به نمونه‌های شیائومی موجود در بازار است. کیفیت ساخت آن نسبتا خوب بوده و در گوش به راحتی جای می‌گیرد. صدا خیلی بلند و واضح به گوش رسیده و از بیس مناسبی نیز برخوردار است. با این حال می‌توان نوع و حالت آن‌ را به صورت نرم‌افزاری تغییر دهید تا همان‌گونه که می‌پسندید صدا به گوش‌تان برسد. پشتیبانی از  Hi-Res Audio و DTS Headphone:X را هم به این مجموعه اضافه کنید تا شاهد یک پکیج خوب صوتی در ذن‌فون 4 باشیم.


قابلیت‌های خاص

ذن‌فون 4 به سنسور تشخیص اثر انگشت مجهز شده که بر روی کلید هوم زیر نمایشگر قرار داشته و از دقت و سرعت بسیار خوبی برخوردار است. اگر عملکرد نه‌چندان خوب سنسور با دستان خیس را فاکتور بگیریم (که در اکثر مدل‌ها هم هست) تقریبا در تمامی حالات سنسور به‌راحتی کار می‌کند. ایسوس معتقد است که سرعت عمل این سنسور به 0.3 ثانیه می‌رسد که عالی‌ست.

وجود نسخه پنجم بلوتوث آن‌هم در زمانی که پرچمداران مطرحی همچون میت 10 هواوی فاقد آن هستند، یک غنیمت به حساب می‌آید. علاوه بر این‌ها ذن‌فون 4 از دو سیم کارت پشتیبانی می‌کند که البته برای استفاده از دومی باید قید کارت حافظه را بزنید!

دوست داشتیم که این گوشی در برابر آب نیز مقاوم می‌شد که متاسفانه اینگونه نیست و نتوانسته گواهینامه‌های لازم را کسب کند.


باتری

ذن‌فون 4 ایسوس با باتری 3300 میلی آمپری از نوع لیتیوم یون راهی بازار شده است. طبق معمول شما به باتری دسترسی ندارید. در یک استفاده معمولی ذن‌فون 4 تا یک روز کامل همراه شما خواهد بود که این روز‌ها مقداری طبیعی به‌نظر می‌رسد.

محصول جدید ایسوس همچنین از فناوری شارژ سریع کوالکام پشتیبانی کرده و می‌تواند تا در حدود نیم‌ساعت باتری را 50 درصد شارژ کند که سرعت خوب و قابل قبولی است.

برای فول شارژ کردن گوشی به چیزی در حدود 100 دقیقه زمان نیاز دارید که در مقایسه‌ با محصولات بالارده همچون آی‌فون‌های اپل در رده بالاتری قرار می‌گیرد. با اینکه قاب پشتی از جنس شیشه‌ است اما ذن‌فون 4 از شارژ بی‌سیم پشتیبانی نمی‌کند.


کلام آخر در بررسی ذن‌فون 4 ایسوس

ایسوس گام‌های خوبی در زمینه تولید تلفن‌های همراه برداشته و این ویژگی‌ها در سری ذن‌فون 4 به اوج خودش رسیده است. این مدل دارای دوربین دوگانه است، قابلیت‌های خاصی دارد، ویژگی‌های صوتی‌اش بی‌نظیر است و می‌توانید در مجموع با پکیج خوبی طرف باشید.

ذن‌فون 4 به‌صورت رسمی نیز در ایران معرفی و رونمایی می‌شود، بدین خاطر می‌توانید آن را در بازار کشور پیدا کرده و با قیمتی در حدود ۲ میلیون تومان، صاحب این گوشی شیشه‌ای و فلزی تایوانی شوید.

نوشته بررسی ذن‌فون ۴ ایسوس (ZE554KL): دنیای شیشه‌ای! اولین بار در پدیدار شد.