اچ تی سی One A9 یکی از با ارزش ترین محصولات سال گذشته کمپانی اچ تی سی بوده است که با طراحی ظریف و بی نقص خود توانست طرفداران زیادی را گرد خود جمع کند. این اسمارت فون با بدنه فلزی و باریکی و به همراه ظرافت فوق العاده خود بی شک تصویر آیفون ۶ را در ذهن بینندگان تداعی می کند. هرچند شباهت این دو محصول بسیار زیاد به نظر می رسد اما نمی توان کمپانی اچ تی سی را به کپی کاری متهم نمود، زیرا این سبک طراحی اسمارت فون های این کمپانی از اچ تی سی One M7 آغاط شده است.
مشخصات فنی این اسمارت فون به صورت زیر می باشد:
صفحه نمایش ۵ اینچی با رزولوشن فولاچ دی از نوع امولد با لایه محافظ گوریلا گلس ۳
پردازنده ۸ هستهای کوالکام اسنپدراگون ۶۱۷
پردازنده گرافیکی آدرنو ۴۰۵
۲ یا ۳ گیگابایت رم
حافظه داخلی ۱۶ یا ۳۲ گیگابایتی
دوربین اصلی ۱۳ مگاپیکسلی با لرزشگیر اپتیکال
دوربین جلویی ۴ مگاپیکسلی
باتری ۲۱۵۰ میلیآمپری
سامسونگ گلکسی A5 2016
این اسمارت فون سامسونگ که دومین نسل از سری محصولات موفق A محسوب می شود با پیشرفتی چشمگیر به نسبت نسل قبل خود معرفی شده است. در واقع می توان گفت گلکسی A5 2016 بهترین اسمارت فون میان رده ساموسنگ است که تا کنون تولید و روانه بازار های فروش شده است.
مشخصات فنی این دستگاه به صورت زیر می باشد:
صفحه نمایش ۵.۲ اینچی با رزولوشن فول اچ دی و لایه محافظ گوریلا گلس ۴
حافظه داخلی ۱۶ گیگابایتی
دوربین ۱۳ مگاپیکسلی همراه با لرزشگیر
از جمله نقد هایی که بر این اسمارت فون وارد است میزان حافظه داخلی به نسبت رده قیمتی و همچنین عدم پشتیبانی از فیلمبرداری ۶۰ فریم در حالت فول اچ دی است که به نظر می رسید سامسونگ بایستی توجه ویژه ای به آنها می نمود.
برتری های اچ تی سی One A9 نسبت به گلکسی A5 2016
برتری های گلکسی A5 2016نسبت به اچ تی سی One A9
وزن کمتر دستگاه (۱۴۳گرم در مقابل ۱۵۵گرم)
استفاده بهتر از فضای دستگاه(اندازه یکسان با توجه به دارا بودن نمایشگر بزرگتر)
بدنه تمام فلزی به نسبت پنل شیشه ای پشتی گلکسیA5
کیفیت و رو شنایی بیشتر نمایشگر
دارا بودن میزان رم و حافظه داخلی بیشتر
ماحفظت دستگاه با گوریلا گلس ۴ به نسبت گوریلا گلس ۳ اچ تی سی
دارا بودن سنسور اثر انگشت همیشه فعال
ساپورت ۲ سیمکارت همزمان
رابط کاربری زیبا و سریع
عمر بیشتر باتری
سیستم عامل اندروید مارشملو
ثبت و ضبظ تصاویر با کیفیت تر
کیفیت بهتر و بلند تر صدا در استفاده از هدفون
دوربین سلفی ۵ در برابر ۴ اچ تی سی
دارا بودن فلش دوگانه در دوربین اصلی
کدام را بخریم؟
در این راهنما تلاش نمودیم به صورت گام به گام به تمامی ویژگی ها و قابلیت های مثبتو منفی هر دو اسمارت فون اشاره نماییم. اما انتخاب نهایی با شماست که با توجه به ویژگی هایی که اهمیت بیشتری برایتان دارد اسمارت فون دلخواهتان را برگزینید.
نظرات و دیدگاه های خود را درباره اسمارت فون های فوق و تجارب کاربری تان با دیگر کاربران گویا آی تی در میان بگذارید و در صورتی که اسمارت فون دیگری مد نظر شماست که با این رده قیمتی کارایی مطلوب تری از خود نشان می دهد با ما درمیان بگذارید.
http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png00ادمینhttp://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.pngادمین2016-11-15 17:00:202016-11-15 17:00:20مقایسه و بررسی پایاپای hTC One A9 و سامسونگ گلکسی ۲۰۱۶ A5
اچ تی سی One A9 یکی از با ارزش ترین محصولات سال گذشته کمپانی اچ تی سی بوده است که با طراحی ظریف و بی نقص خود توانست طرفداران زیادی را گرد خود جمع کند. این اسمارت فون با بدنه فلزی و باریکی و به همراه ظرافت فوق العاده خود بی شک تصویر آیفون ۶ را در ذهن بینندگان تداعی می کند. هرچند شباهت این دو محصول بسیار زیاد به نظر می رسد اما نمی توان کمپانی اچ تی سی را به کپی کاری متهم نمود، زیرا این سبک طراحی اسمارت فون های این کمپانی از اچ تی سی One M7 آغاط شده است.
مشخصات فنی این اسمارت فون به صورت زیر می باشد:
صفحه نمایش ۵ اینچی با رزولوشن فولاچ دی از نوع امولد با لایه محافظ گوریلا گلس ۳
پردازنده ۸ هستهای کوالکام اسنپدراگون ۶۱۷
پردازنده گرافیکی آدرنو ۴۰۵
۲ یا ۳ گیگابایت رم
حافظه داخلی ۱۶ یا ۳۲ گیگابایتی
دوربین اصلی ۱۳ مگاپیکسلی با لرزشگیر اپتیکال
دوربین جلویی ۴ مگاپیکسلی
باتری ۲۱۵۰ میلیآمپری
سامسونگ گلکسی A5 2016
این اسمارت فون سامسونگ که دومین نسل از سری محصولات موفق A محسوب می شود با پیشرفتی چشمگیر به نسبت نسل قبل خود معرفی شده است. در واقع می توان گفت گلکسی A5 2016 بهترین اسمارت فون میان رده ساموسنگ است که تا کنون تولید و روانه بازار های فروش شده است.
مشخصات فنی این دستگاه به صورت زیر می باشد:
صفحه نمایش ۵.۲ اینچی با رزولوشن فول اچ دی و لایه محافظ گوریلا گلس ۴
حافظه داخلی ۱۶ گیگابایتی
دوربین ۱۳ مگاپیکسلی همراه با لرزشگیر
از جمله نقد هایی که بر این اسمارت فون وارد است میزان حافظه داخلی به نسبت رده قیمتی و همچنین عدم پشتیبانی از فیلمبرداری ۶۰ فریم در حالت فول اچ دی است که به نظر می رسید سامسونگ بایستی توجه ویژه ای به آنها می نمود.
برتری های اچ تی سی One A9 نسبت به گلکسی A5 2016
برتری های گلکسی A5 2016نسبت به اچ تی سی One A9
وزن کمتر دستگاه (۱۴۳گرم در مقابل ۱۵۵گرم)
استفاده بهتر از فضای دستگاه(اندازه یکسان با توجه به دارا بودن نمایشگر بزرگتر)
بدنه تمام فلزی به نسبت پنل شیشه ای پشتی گلکسیA5
کیفیت و رو شنایی بیشتر نمایشگر
دارا بودن میزان رم و حافظه داخلی بیشتر
ماحفظت دستگاه با گوریلا گلس ۴ به نسبت گوریلا گلس ۳ اچ تی سی
دارا بودن سنسور اثر انگشت همیشه فعال
ساپورت ۲ سیمکارت همزمان
رابط کاربری زیبا و سریع
عمر بیشتر باتری
سیستم عامل اندروید مارشملو
ثبت و ضبظ تصاویر با کیفیت تر
کیفیت بهتر و بلند تر صدا در استفاده از هدفون
دوربین سلفی ۵ در برابر ۴ اچ تی سی
دارا بودن فلش دوگانه در دوربین اصلی
کدام را بخریم؟
در این راهنما تلاش نمودیم به صورت گام به گام به تمامی ویژگی ها و قابلیت های مثبتو منفی هر دو اسمارت فون اشاره نماییم. اما انتخاب نهایی با شماست که با توجه به ویژگی هایی که اهمیت بیشتری برایتان دارد اسمارت فون دلخواهتان را برگزینید.
نظرات و دیدگاه های خود را درباره اسمارت فون های فوق و تجارب کاربری تان با دیگر کاربران گویا آی تی در میان بگذارید و در صورتی که اسمارت فون دیگری مد نظر شماست که با این رده قیمتی کارایی مطلوب تری از خود نشان می دهد با ما درمیان بگذارید.
http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png00ادمینhttp://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.pngادمین2016-11-15 17:00:202016-11-15 17:00:20مقایسه و بررسی پایاپای hTC One A9 و سامسونگ گلکسی ۲۰۱۶ A5
بهترین گوشی های هوشمند ۲۰۱۶ بر اساس طول عمر باتری کدامند؟ برای پاسخ به این پرسش تا پایان با ما همراه باشید .
طول عمر باتری معمولا مهمترین چیزی است که مردم همواره انتظار دارند تا در گوشیهای هوشمند مدرن، بهبود یابد. همانطور که پیداست، شارژ کردن گوشی آن هم هر شب خیلی جالب به نظر نمیرسد، مخصوصا برای افرادی که تمام طول روز را کار کردهاند و فقط شبها وقت آزاد برای تفریح دارند که قاعدتا در آن زمان به گوشیهای خود با شارژ کافی نیاز دارند.
باید بگوییم که هر گوشی این توانایی را ندارد، به همین دلیل است که ما همواره در حال اندازه گیری طول عمر باتریهای هر پرچمداری که عرضه میشود هستیم تا بتوانیم بفهمیم که هر کدام از آنها در شرایط یکسان، چه عملکردی خواهند داشت؟ هم اکنون زمان آن است تا تمامی گوشیهای مهمی که در سال ۲۰۱۶ به بازار عرضه شدهاند را در یک آزمایش مقابل یکدیگر قرار دهیم تا بهترین طول عمر باتری در میان آنها مشخص شود.
بهترین گوشی های هوشمند ۲۰۱۶ بر اساس طول عمر باتری :
قبل از شروع لازم است تا درباره نحوه آزمایش کمی توضیح دهیم؛ ما تمامی گوشی ها را در تمامی زمینههای تنظیمات، در شرایط یکسان قرار دادیم. صفحه نمایش را بر روی ۲۰۰ نیت که سطح روشنایی برای استفاده راحت در محیطهای داخلی است، تنظیم کردیم. سپس همه گوشی ها را بر روی یک آزمایش مرورگر دقیق قرار دادیم. stand-by صفحه نمایش برای استراحت را نیز خاموش کرده و reflect screen را فعال کردیم. حالا میتوان دید که بهترین گوشیهای امسال در این آزمایش چگونه عمل خواهند کرد.
در حالی که نتیجه آزمایش طول عمر باتری های پرچمداران ۲۰۱۶ موضوع این بحث بود، ما تصمیم گرفتیم تا دید شما را به این مسئله دقیقتر کنیم، به همین دلیل است که لیستی از نتایج این آزمایش برروی گوشیهای سال ۲۰۱۵ را نیز برای شما قرار دادهایم. در این لیست میتوانید ببینید که وضعیت طول عمر باتری گوشیها در سال ۲۰۱۵ چگونه بود، این که آنها تغییرات قابل توجه و یا ناچیزی در امر بهبود طول عمر باتری داشتهاند.
نکته جالب و قابل توجه این است که به هر دلیلی در همه گوشیها، شاهد امتیازات بهتری از دستگاههای سال قبل بودیم. همچنین امیدواریم که همین تغییر را در سال آینده نیز شاهد باشیم.
http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png00ادمینhttp://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.pngادمین2016-11-14 13:00:072016-11-14 13:00:07بهترین گوشی های هوشمند ۲۰۱۶ بر اساس طول عمر باتری کدامند؟
بهترین گوشی های هوشمند ۲۰۱۶ بر اساس طول عمر باتری کدامند؟ برای پاسخ به این پرسش تا پایان با ما همراه باشید .
طول عمر باتری معمولا مهمترین چیزی است که مردم همواره انتظار دارند تا در گوشیهای هوشمند مدرن، بهبود یابد. همانطور که پیداست، شارژ کردن گوشی آن هم هر شب خیلی جالب به نظر نمیرسد، مخصوصا برای افرادی که تمام طول روز را کار کردهاند و فقط شبها وقت آزاد برای تفریح دارند که قاعدتا در آن زمان به گوشیهای خود با شارژ کافی نیاز دارند.
باید بگوییم که هر گوشی این توانایی را ندارد، به همین دلیل است که ما همواره در حال اندازه گیری طول عمر باتریهای هر پرچمداری که عرضه میشود هستیم تا بتوانیم بفهمیم که هر کدام از آنها در شرایط یکسان، چه عملکردی خواهند داشت؟ هم اکنون زمان آن است تا تمامی گوشیهای مهمی که در سال ۲۰۱۶ به بازار عرضه شدهاند را در یک آزمایش مقابل یکدیگر قرار دهیم تا بهترین طول عمر باتری در میان آنها مشخص شود.
بهترین گوشی های هوشمند ۲۰۱۶ بر اساس طول عمر باتری :
قبل از شروع لازم است تا درباره نحوه آزمایش کمی توضیح دهیم؛ ما تمامی گوشی ها را در تمامی زمینههای تنظیمات، در شرایط یکسان قرار دادیم. صفحه نمایش را بر روی ۲۰۰ نیت که سطح روشنایی برای استفاده راحت در محیطهای داخلی است، تنظیم کردیم. سپس همه گوشی ها را بر روی یک آزمایش مرورگر دقیق قرار دادیم. stand-by صفحه نمایش برای استراحت را نیز خاموش کرده و reflect screen را فعال کردیم. حالا میتوان دید که بهترین گوشیهای امسال در این آزمایش چگونه عمل خواهند کرد.
در حالی که نتیجه آزمایش طول عمر باتری های پرچمداران ۲۰۱۶ موضوع این بحث بود، ما تصمیم گرفتیم تا دید شما را به این مسئله دقیقتر کنیم، به همین دلیل است که لیستی از نتایج این آزمایش برروی گوشیهای سال ۲۰۱۵ را نیز برای شما قرار دادهایم. در این لیست میتوانید ببینید که وضعیت طول عمر باتری گوشیها در سال ۲۰۱۵ چگونه بود، این که آنها تغییرات قابل توجه و یا ناچیزی در امر بهبود طول عمر باتری داشتهاند.
نکته جالب و قابل توجه این است که به هر دلیلی در همه گوشیها، شاهد امتیازات بهتری از دستگاههای سال قبل بودیم. همچنین امیدواریم که همین تغییر را در سال آینده نیز شاهد باشیم.
http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png00ادمینhttp://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.pngادمین2016-11-14 13:00:072016-11-14 13:00:07بهترین گوشی های هوشمند ۲۰۱۶ بر اساس طول عمر باتری کدامند؟
در این مقاله قصد داریم زوم اپتیکال آیفون ۷ پلاس در برابر زوم دیجیتال آیفون ۷ قرار دهیم و ببینیم کدام یک بهتر عمل می کنند. در ادامه با ما همراه باشید :
بیشک اولین تلفن همراه اپل مجهز به دوربین دوگانه یعنی آیفون ۷ پلاس، یک گوشی هوشمند جذاب است. یکی از دوربینها مجهز به لنز واید بوده و دوربین دیگر به لنز تله مجهز شده است. برخلاف دیگر تلفنهای هوشمند که از دو دوربین برای گرفتن تصاویر با عمق بیشتر یا مات کردن پس زمینه و یا گرفتن تصاویر تک رنگ به منظور وضوح بیشتر استفاده میکنند، آیفون ۷ پلاس از دوربین دوم ۱۲ مگا پیکسلی خود برای افزایش کیفیت تصاویر در هنگام بزرگنمایی با کمک تکنولوژی بزرگ نمایی اپتیکال، استفاده میکند. با این حال، این لنز تله اجازه ورود نور بهاندازه معمول را به داخل دوربین نمیدهد. لازم به ذکر است که این دوربینها به ترتیب دارای دهانه دیافراگم f/2.8 و f/1.8 هستند.
بر روی کاغذ لنز تله آیفون ۷ پلاس از لنز دوربین iSight بسیار بهتر عمل میکند؛ اما آیا واقعا این دوربین برای دنیای واقعی نیز لازم است؟ برای پاسخ دادن به این سؤال این دوربین را با دوربینهای دیگر در شرایطی که بر روی تصاویر بزرگ نمایی اعمال شده، مقایسه کردیم. البته نتیجه این مسابقه از قبل مشخص بود؛ اما برای اثبات قطعی آن نیاز به این مقایسه داشتیم.
خب روش کار به این صورت بود که، تصاویر گرفته شده از یک دستگاه آیفون ۷ و یک دستگاه آیفون ۷ پلاس را در شرایطی که بر روی تصاویر گرفته شده با آنها بزرگ نمایی اعمال شده بود، با هم مقایسه کردیم. این کار به ما اجازه خواهد داد تا به بررسی دقیق دوربین معمولی iSight و دوربین آیفون ۷ پلاس بپردازیم.
در زیر میتوانید نمونههایی از تصاویر گرفته شده برای این آزمایش را مشاهده کنید. بر روی هر دو تصویر بزرگ نمایی اعمال شده تا به راحتی بتوانید تشخیص دهید که کدام دوربین کیفیت بهتری داشته است؛ زوم اپتیکال آیفون ۷ پلاس؟ یا زوم دیجیتال آیفون ۷؟
منظره اول: خانه
در سناریوی اول تصمیم گرفتیم که با آیفون ۷ و آیفون ۷ پلاس در شرایط نوری مناسب از یک خانه عکس بگیریم. اگر چه در نگاه اول هر دو عکس بسیار شبیه هم هستند اما زمانی که بزرگ نمایی اعمال میشود متوجه خواهید شد که دوربین آیفون ۷ پلاس بسیار بهتر کار خود را انجام داده و تصویری دقیق و با جزئیات بیشتری ارائه داده است.
منظره دوم: آبراه محلی
در این تصاویر که متعلق به یک آبراه است به وضوح میبینید که دوربین آیفون ۷ پلاس بار دیگر توانایی خود را در بزرگنمایی با تکنولوژِی بزرگنمایی اپتیکال ثابت کرده است. جزئیات ارائه شده در تصویر گرفته شده با دوربین آیفون ۷ قابل مقایسه با تصویر آیفون ۷ پلاس نیست. هنگام بزرگنمایی با آیفون ۷ برگها و بوتهها مانند لکهی رنگ روغنی بر روی بوم نقاشی به نظر میرسند.
منظره سوم : سرما در پاسیو
هیچ چیز بهتر از یک استراحت کوتاه بعد از یک پیادهروی طولانی نیست. بازهم با نگاهی نزدیک و دقیق تر میتوان گفت که زوم اپتیکال دوربین آیفون ۷ پلاس بسیار بهتر از بزرگنمایی تصاویر در آیفون ۷ عمل کرده است. کاملا مشخص است که برگها و چمنها در تصویر گرفته شده با آیفون ۷ تار هستند، درصورتی که تصویر گرفته شده با دوربین آیفون ۷ پلاس بسیار شفاف است.
منظره چهارم: خانهی حومه شهر
در مقایسه این دو تصویر بازهم به سادگی قابل مشاهده است که دوربین آیفون ۷ پلاس به خوبی کار خود را در ثبت تصاویر شفاف با جزئیات فراوان انجام داده است. این جزئیات را میتوانید به خوبی در دکوراسون هالووین روی ایوان، در دسته گل و در نهایت در شاخ و برگ پس زمینه مشاهده کنید.
منظره پنجم : برج ویکتوریا
زمانی که تصویر را از این بنای فوق العاده گرفتیم خورشید از سمت افق در حال پایین رفتن بود. در این تصاویر هم به خوبی توانایی دوربین دوگانه آیفون ۷ پلاس در ثبت جزییات مشخص است اما لازم به ذکر است که آیفون ۷ در این تصویر زیاد از آیفون ۷ پلاس عقب نمانده است.
منظره ششم: نانوایی در شب
زمانی که تصمیم گرفتیم سری به نانوایی محلی بزنیم خورشید غروب کرده بود. با توجه به شرایط نوری کم در این زمان، تصویر ثبت شده با دوربین f/1.8 آیفون ۷ پلاس که اجازه میدهد نور بیشتری به دوربین وارد شود و دوربین دیگر با دهانه دیافراگم f/2.8 تله، آن چنان که باید مطلوب نبود. به نظر میرسد در شرایط نوری نامناسب بزرگنمایی اپتیکال کارایی قابل توجهی ندارد. از این رو تصاویر گرفته شده با آیفون ۷ و آیفون ۷ پلاس در این شرایط نوری تا حد زیادی یکسان هستند.
منظره هفتم: در کتابخانه
چه راهی بهتر از خواندن یک کتاب سنگین قدیمی برای به خواب رفتن است؟ ما به کتابخانه رفتیم جایی که در آن نورهای مصنوعی زیادی وجود دارد و شرایط مناسبی برای عکاسی را فراهم میکند. در این مکان بار دیگر آیفون ۷ پلاس تصمیم گرفت که با دوربین عریض iSight خود عکاسی کند. لازم به ذکر است که نور برای جادوی بزرگنمایی اپتیکال کافی نبود.
نتیجه
جای تعجب نیست که بزرگنمایی اپتیکال همیشه جایگزین بسیار مناسبی برای بزرگنمایی دیجیتال است. استفاده از آیفون بزرگ تر ۷ پلاس، ارائه جزئیات بیشتر، تصاویر واضحتر و به طور کلی تصاویر شفاف تر هنگام بزرگنمایی را به همراه دارد. تعجبی نداشت که در چند بخش که آیفون ۷ پلاس برای تصویربرداری از دوربین تله خود استفاده نکرده بود با آیفون ۷ برابر بود.
دوربین دوگانه آیفون ۷ پلاس یک بخش غلط انداز در این دستگاه نیست. این ویژگی باعث توسعه قابلیت عکاسی تلفن هوشمند شما در سطح بسیار بالایی میشود. بیصبرانه منتظر تغییرات بعدی اپل که در آینده برای این دوربین دوگانه انجام میدهد، هستیم چرا که میدانیم قابلیت بزرگنمایی اوپتیکال تلفنهای آیفون آمده است که برای همیشه بماند.
در صورتی که یک کمپانی بزرگ حوزه تکنولوژی در سال ۲۰۱۶ هستید، حتما تا به حال یک دستیار صوتی هوشمند و وراج نیز ساختهاید و برای بزرگ کردن آن سخت در تلاش هستید، البته این معمول تر است که شما یک کاربر باشید و از دستیاران مجازی هوشمند استفاده کنید.
دستگاه آمازون اکو در حال پرطرفدارتر شدن است و این موضوع را بیش از پیش برای شرکتهای بزرگ نمایان میکند که صحبت با یک هوش مصنوعی به سرعت در حال تبدیل شدن به بهترین روش برای تعامل داشتن با رایانهها و تلفنهای هوشمند است. کمپانی اپل سالها است که سرویس سیری (Siri) را به کاربرانش ارائه میدهد، آمازون سرویس آلکسا (Alexa) را ساخته و مایکروسافت نیز کورتانا (Cortana) را، همچنین گوگل از طرفی دستیار گوگل (Google Assistant) خود را از نو طراحی کرده است.
تکنولوژی خیلی پیشرفت کرده است؛ اما تمامی کمپانیها و شرکتهای این عرصه با بیپردگی بیان میکنند که تازه شروع عصر پیشنهاد شده آینده تکنولوژی است و خیلی مانده تا به حد اعلاء برسند و دستیار صوتی هوشمند ساخته شده توسط هر یک، خیلی با یک محصول کامل فاصله دارد.
با این وجود دستیار صوتی هوشمند چیزی است که ما و شما همه روزه از آن استفاده میکنیم پس بنابراین کدام یک بهتر از بقیه است؟ در تکرامیتوانید نتیجهی ساعتها سر و کله زدن با این هوشهای مصنوعی را در حوزهها و موضوعات مختلف بخوانید و نتیجه را ببینید:
راه اندازی دستیار صوتی هوشمند کمپانیهای مختلف و طرح سؤالات
در حال حاضر هیچ راه بینقص و کاملی برای ارزیابی یک هوش مصنوعی سخنگو وجود ندارد و هر یک از آنها به خودی خود ویژگیهایی دارند؛ اما ما سعی کردهایم که تا آنجایی که میتوانستیم موضوعات اساسی و کلی ضروری را پوشش دهیم و آنها را بررسی کنیم
در آخر ما دوازده موضوع مختلف که هر کسی به آنها نیاز دارد و از آنها استفاده میکند را انتخاب کردیم تا مقایسهی دستیار صوتی هوشمند خود را بر پایهی آنها بنا کنیم:
سفر و مسیریابی
پست الکترونیک
پیام رسانی
ورزشی
موسیقی
آب و هوا
تقویم
ابزارهای اجتماعی
ترجمه
کارها و تسکهای ساده
دانش عمومی
شخصیت
برای هر یک از این موضوعات ما تعداد انگشت شماری سوال و دستور انتخاب کردیم که به نظر میرسید باید در میان آنها مشترک باشند و بتوانند پاسخگوی آنها باشند.
همچنین این موضوع که ما از چه دستگاهی برای استفاده از آن دستیار هوشمند صوتی استفاده کردهایم از نظر تکنیکی و عملکرد بسیار مهم است. از این حیث ما این دستگاهها را در زیر قید کردهایم:
برای تست و عملکرد دستیار صوتی هوشمند اپل یعنی سیری، آیفون SE را به کار گرفتیم
دستیار گوگل را بر روی تلفن هوشمند جدید این کمپانی، یعنی گوگل پیکسل XL را مورد استفاده قرار دادیم
قدرت کورتانا از کمپانی مایکروسافت را بر روی لنوو ThinkPad X1 Yoga مورد آزمایش قرار دادیم
و در آخر برای آلکسا از شرکت آمازون، ما از آمازون اکو Dot استفاده کردیم.
بیان این موضوع مهم است که کمپانی آمازون در حال به روز رسانی تبلتهای کیندل فایر برای دریافت دستیار صوتی هوشمند خود، یعنی آلکسا است؛ اما فعلا دسترسی به آن برای ما امکان پذیر نیست و ما مقایسه خود را بدون آن شروع کردهایم.
سفر و مسیریابی
موضوع اول سفر و مسیریابی است که ما کار مقایسه خود را با آن آغاز کردهایم. آدرس منزل نیو جرسی خود (توجه کنید که این مطلب یک ترجمه از یک وب سایت خارجی است) را برای هر یک از آنها تغریف کردیم.
سؤال: چکونه به Port Authority Bus Terminal (اسم یک ترمینال اتوبوس) بروم؟
دستیار گوگل همه چیز را ساده کرد. سوال پرسیده شده را به صورت دقیق فهمید و به صورت کامل میدانست که در حال صحبت دربارهی چه موضوعی هستیم و بلافاصله نقشه گوگل را باز کرده و یک مسیر انتخاب شده را به ما نشان داد. اگر که خود ما این مسیر را جست و جو میکردیم هرگز به این سرعت در عرض چند ثانیه به این نتیجه خوب که دستیار گوگل به ما نشان داد، نمیرسیدیم.
سیری نیز موضوع را فهمید و میدانست دربارهی چه چیزی صحبت میکنیم؛ اما در عمل کمی ضعیفتر بود. پس از بیان سوال، شش مقصد را به نمایش درآورد و به طور عجیبی پرسید که «یکی از نتایج Port Authority Bus Terminal در شهر نیویورک است، آیا منظورتان همین است؟». قاعدتا باید خود دستیار صوتی هوشمند این موضوع را درمییافت که مقصد کدام یک است؛ اما پس از تأیید شدن مقصد همانند دستیار گوگل کار را با این تفاوت که از نقشه اپل استفاده میکرد، انجام داد و مسیریابی کرد که شاید بهتر باشد؛ اما همچنان بهترین نیست.
اگر که شما نیز در یک بلندگوی بلوتوثی گیر کرده بودید کار زیادی از دستتان برای کمک در این موضوع بر نمیآمد و آلکسا نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ اما با این وجود از دادههای اپلیکیشن Yelp برای تشخیص مقصد درست استفاده کرد و موقعیت مکانی آن را به ما گزارش داد و ساعات کار ترمینال را بیان کرد؛ اما نتوانست که هیج اطلاعاتی براساس نقشه به ما دهد یا که برایمان مسیریابی کند.
کورتانا سه مقصد احتمالی را برای ما به نمایش گذاشت و پرسید که ما کدام یک را میخواهیم. وقتی ما پاسخ دادیم «گزینهی اول» که درست نیز بود یک صفحه جست و جوی ویدئو توسط موتور بینگ به ما برای عبارت «گزینهی اول» به نمایش درآورد که بسیار جالب بود. اما دوباره پس از انتخاب گزینهی صحیح و کلیک کردن بر روی آن توسط نقشهی ویندوز برای ما مسیریابی کرد که بد نیست؛ اما در حد و اندازهی عملکرد گوگل نبود.
برنده: دستیار گوگل
سؤال: «در مسیر رسیدن به ساختمان Empire State ترافیک وجود دارد؟»
سیریو دستیار گوگل بهترین نتیجه را دادند. هر دو به صورت شفاهی زمان باقیمانده برای رسیدن به مقصد را همراه با تأخیرها از محل مبدأ توضیح دادند؛ اما دستیار گوگل با نمایش کامل مسیر و نشان دادن بصری آنها با باز کردن نقشهی گوگل امتیاز بیشتری گرفت.
کورتاناصرفا ابزارکی با اطلاعات کامل دربارهی ساختمان امپایر استیت باز کرد و ما را مجبور به کلیک کردن روی گزینه مسیریابی کرد تا به نتیجهی مد نظر خود برسیم.
آلکسا هم تنها میتواند نتایج مسیریابی را تنها برای یک مسیر و آدرس مشخص برای شما انجام دهد که برای تنظیم آن باید به اپلیکیشن Alexa مراجعه کنید پس این مورد به طور کل در این بازی رد شد.
برنده: دستیار گوگل
کار: یک بلیط هواپیما به شهر بوستون برایم بخر
تقریبا هیچ کدام نتوانستند این کار را انجام دهند؛ اما باز هم دستیار صوتی هوشمند گوگل بهتر از بقیه عمل کرد. دستیار گوگل کارتهای Google Flights را باز کرد و تعدادی از پروازها با خطوط هواپیمایی مختلف با مقصد بوستون با قیمتهای آنها را به نمایش گذاشت. شما میتوانید که هر کدام را توسط لمس یا کلیک انتخاب کنید. اما جالب است بدانید که به صورت عجیبی به صورت پیش فرض، پروازهای دو هفته بعد را نیز به نمایش میگذارد. اگر که به دستیار گوگل بگویید که «پرواز بعدی» را میخواهید، دستیار به شما نزدیکترین پروازها را نشان میدهد؛ اما نمیتوانید با آن به صورت محاورهای صحبت کنید. به عنوان مثال اگر که بگویید «من اولین پرواز را انتخاب میکنم» دستیار متوجه دستور شما نمیشود. هرچند که باز هم عملکرد دستیار گوگل بهتر از بقیه بود.
سیری تنها توسط موتور بینگ نتایج جست و جو را نشان داد. کورتانا جست و جوی موتور بینگ برای حرف ما را در مرورگر مایکروسافت اج (Edge) باز کرد و آلکسا نیز توسط افزونهی کایاک (Kayak) تنها توانست که پروازها را رصد و جست و جو کند؛ اما از خرید بلیط پشتیبانی نکرد.
برنده: دستیار گوگل
کار: یک تاکسی Uber برایم فراهم کن
سیری اینجا بسیار خوب کار کرد. اگر که اپلیکیشن Uber را برای سیری در دسترس قرار دهید در ابیتدا سیری خواهد پرسید که تاکسی اوبری که میخواهید از چه دستهای میخواهید باشد؟ (منظور کلاس و سطح بالا یا پایین بودن ماشین مورد نظر است). بعد از آن نقشه اپل را باز میکند و نزدیکترین تاکسی و زمان رسیدن آن و هزینه محاسبه شده تاکسی شما را نشان میدهد. اگر که تاکسی و اطلاعات آن را تأیید کنید، تاکسی را برایتان فراخوان میکند. این فرآیند کم و بیش دقیقا همان چیزی است که انتظارش را دارید و لازمش دارید.
کورتانا نیز این کار را انجام داد. با متصل کردن حساب کاربری اوبر به ویندوز و گفتن نوع ماشین و مقصد مورد نظر خودتان همه کارها را برایتان انجام خواهد داد.
آلکسا کمی کار را شیکتر انجام میدهد؛ اما اگر که افزونهی Skill از اوبر را نصب کنید همانطور که باید و شبیه دیگران انجام میدهد. محدود بودن آلکسا به یک بلندگو (حداقل تا حال حاضر) کار را کمی سخت و یا بهتر است بگوییم، ناراحت میکند.
دستیار گوگل در حال جاضردسترسی به این موضوع ندارد و نمیتواند این کار را برای شما انجام دهد؛ اما این موضوع زمانی تغییر خواهد کرد که گوگل در ماه دسامبر آینده دسترسی اپلیکیشنهای سوم شخص را به دستیار صوتی هوشمند خود باز میکند.
برنده: سیری (کورتانا و آلکسا تنها یک قدم عقبتر ایستادهاند)
پست الکترونیک
کار: یک ایمیل به جف دان بفرست
سیری و دستیار گوگل شانه به شانه رقابت کردند. هر دوی آنها اسم مورد نظر را در مخاطبین تشخیص دادند و این اجازه را به ما دادند تا متن ایمیل را برایشان دیکته کنیم و آن را سریعا ارسال کنیم. البته سیری این اجازه را داد تا که موضوع پیام را مشخص کنیم ولی دستیار گوگل رابط کاربری بهتری داشت. تفاوت بزرگ میان این دو این است که سیری تنها با اپلیکیشن پست الکترونیکی اپل کار میکند و این در حالی است که دستیار گوگل از جیمیل برای این کار استفاده میکند که حتما اکثر کاربران دومی را ترجیح خواهند داد.
کورتانا نیز تمامی این کارها را به صورت مشابه انجام میدهد اما ما قادر به انجامش به صورت روان و سریع نبودیم. بارها به اشتباه مخاطب مورد نظر را به جای Jeff Dunn با اسم دیگری (Jeff Done) شناخت و چندین بار نیز این سوال را پرسید که آیا مایلید که برای کسی پیام (اساماس) بفرستید به جای ایمیل؟
آلکسا به طور کل کار درخواست شده را تشخیص نداد. البته راههایی وجود دارد که با استفاده از پلتفرم IFTTT این کار را با آلکسا انجام داد و به ایدهی کار نزدیک شد اما هرگز ایدهآل نیست و کار را به خوبی انجام نخواهد داد.
برنده: دستیار گوگل
سؤال: آیا ایمیل جدیدی دریافت کردهام؟
سیری به خوبی کار را انجام داد. پس از پرسیدن سؤال به ما اعلام کرد که چه تعداد ایمیل خوانده نشده و دریافت شده از دیروز تا به حال داشتهایم و تنها آنها را در یک ابزارک سادهی ایمیل نشان داد.
دستیار گوگل صحبتی نکرد و تنها دو ایمیل دریافت شده از ماهها پیش را برای ما به نمایش درآورد که با انتخاب دستی هر کدام به طور عجیبی به جای باز کردن برنامهی جیمیل یک صفحهی مرورگر که تنها آن ایمیل خاص در آن وجود داشت باز کرد.
آلکسا نیز همان مشکل قبلی محدود بودن به یک بلندگو را داشت و نمیتوانست به خودی خود کاری انجام دهد مگر با آن روش غیر ایدهآل IFTTT که کسی را جذب خود نمیکند. کورتانا نیز به ما پیشنهاد داد که برای سؤال پرسیده شده اینترنت را جست و جو کنیم که البته ما از آن هوش مصنوعی ممنونیم!
برنده: سیری
کار: آخرین ایمیل دریافتی من را بخوان
مانند قبل سیری همچنان به اپلیکیشن Mail خود اپل وابسته است اما پس از شنیدن دستور به بلافاصله آخرین ایمیل را باز کرد، نام فرستنده را خواند، تاریخش را اعلام کرد و موضوع را گفت، سپس متن ایمیل را خواند. تمام این اعمال بدون دخالت انسان و فقط با همان دستور اولیه اجرا شدند اما به صورت ناشیانهای پس از اتمام متن پیام صدای سیری هم قطع میشود و اعلام نمیکند که متن به پایان رسیده است.
دستیار گوگل واقعا برای ما ایمیل را نخواند و فقط دو ایمیل آخر دریافتی را در یک کارت نشان داد و باز هم پس از انتتخاب و لمس در اپلیکیشن جیمیل باز نشد.
آلکسا همچنان نتوانست کاری در اینباره انجام دهد. کورتانا باز هم یک جست و جو با موتور بینگ برای عبارت خواسته شده از او باز کرد.
برنده: سیری
پیام رسانی
کار: به جف دان یک پیام (SMS) بفرست
سیری، دستیار گوگل و کورتانا هر سه به خوبی اسم را شناخته و به سادگی هر چه تمامتر پیام را نوشته و آن را ارسال کردند.
آلکسا از طرف دیگر نیازمند ابزار ثانویههای بیشتری برای انجام این کار بود و باید متوجه این موضوع باشیم که این دستگاه وظیفهاش ارسال پیام نیست. با وجود این که آلکسا تنها در یک بلندگو گیر کرده اما با انکی ارفاق میتوان گفت که میتواند این کار را انجام دهد.
برنده: سیری، دستیار گوگل و کورتانا
سؤال: آیا پیام دریافتی جدیدی دارم؟
نکته: عکس از اپلیکیشن اصلی کمپانی گوگل است. به نحوی گویا برخی از امکانات به درستی و کامل به اپلیکیشن دستیار گوگل انتقال داده نشدهاند.
سیری تنها دستیار صوتی هوشمند بود که توانست این کار را به درستی انجام دهد و نه تنها نام فرستنده و پیام را را برایمان خواند بلکه حتی پرسید که آیا مایلیم که پاسخی برای آن پیام بفرستیم و پیام جدیدی را برای نوشتن باز کرد.
دستیار گوگل به ما گفت که اجازه دسترسی به پیامها را ندارد. این موضوع در حالی باعث ناامیدی ما شد که اپلیکیشن گوگل میتواند این کار را به درستی و کامل همچون سیری انجام دهد؛ اما این واقعیت که دستیار گوگل این کار را نتواست انجام دهد، مقداری عجیب است.
و باز هم به خاطر این که آلکسا و کورتانا را بر روی یک تلفن در دسترس نداریم پیشرفتی نداشته و نتوانستیم دربارهی آنها نظری داشته باشیم.
برنده: سیری
کار: توییتهای جدید را برایم بخوان
سیری در این عکس دروغ میگوید چرا که میتواند توییتهای جدید را بخواند، فقط باید به روش درستی از او درخواست کرد.
نحوه مکالمه، سیری را از بازی اخراج کرد چرا که سیری این توانایی را دارد که با درخواست از او برای جست و جوی توییتر برای عبارتی مانند «مک بوک پرو ۲۰۱۶» یا پرسش «چه موضوعی در توییتر داغ است؟» به طور کامل پاسخگو شما باشد و نتایج خوبی را نمایش دهد. این موضوع که این دستیار صوتی هوشمند نتوانست به خوبی پاسخگوی دستور مورد نظر ما باشد، کمی برایمان ناامید کننده بود.
آلکسا از طرف دیگر کاملا کارآمد و مفید واقع شد و توانست به خوبی و البته با قدرت گرفتن از افزونه Twitter Reader درخواست مورد نظر ما را انجام دهد و یا حتی بهتر عمل کند. آلکسا قادر بود که توییتهای لایک شدهی ما، منشنها و موضوعات داغ توییتر را به همراه خیلی موارد دیگر را بخواند و از این حیث عملکرد بسیار خوبی داشت.
کورتانا به طور کل نتوانست که منظور عبارت ما را با وجود این که میتواند که با دستور خاص «تویییتر، توییت جدید» توییت ارسال کند، بفهمد.
دستبار گوگل نتایج جست و جو برای دستور ما را با موتور گوگل به نمایش گذاشت. این موضوع در حالی است که دستیار صوتی هوشمند گوگل قابلیت ارسال و به اشتراک گذاری مقالهها و لینکهای مختلف به توییتر را دارد. البته نمیتوان از این گذشت که دستیار گوگل هنور برای اپلیکیشنهای ثانویه اجازه دسترسی صادر نکرده است اما در این جدال برای بهترین بودن نمیتوان امتیاز مثبتی به گوگل داد.
برنده: آلکسا
ورزشی
اجازه بدید که به موضوع سرگرم کنندهتر یعنی ورزش بپردازیم. برای شروع با یک سؤال ساده از یک سری مسابقات قهرمانی بیسبال در آمریکا شروع کردیم:
سؤال: در بازی «کابز»ها کدوم تیم در حال برنده شدن است؟
سیری، دستیار گوگل و آلکسا به خوبی و با اعتماد به نفس کامل جواب درست را به ما دادند و سؤال ما را به خوبی درک کردند.
از طرف دیگر تنها کورتانا جواب کاملی به ما نداد و نتایج جست و جو با موتور بینگ را دربارهی تیم شیکاگو کابز به ما نشان داد.
برنده: سیری، دستیار گوگل و آلکسا
سؤال: بازی بعدی سلتیک با کجاست؟
با کمال تعجب و خوشحالی دستیار صوتی هوشمند هر چهار کمپانی به درستی توانستند که جواب این سؤال را بدهند و متوجه منظور ما از سؤال پرسیده شده درک کنند.
برنده: همگی!
بعد از پرسیدن سؤال قبل برای این که بفهمیم که آیا این هوشهای مصنوعی متوجه مکالمات مختلف میشوند و به درستی مطالب را درک میکنند این سؤال را پرسیدیم:
سؤال: امتیازآورترین بازیکن آنها چه کسی است؟
هیچکدام از این دستیارها نتوانستند متوجه منظور ما شوند و از این حیث ما را ناامید کردند. همگی آنها بدترین عملکرد را داشتند؛ اما حداقل دستیار گوگل بدون تکرار کردن چندبارهی جمله آن را به درستی شنید و متوجه منظور ما شد؛ اما بیان کرد که پاسخی برای سؤال ما ندارد. بقیهی دستیارها آقای گل لیگ را به جای امتیازآورترین بازیکن تیم سلتیک در جواب به ما نشان میدادند.
برنده (یا کسی که تنها نباخت): دستیار گوگل
سؤال: قهرمان لیگ برتر چه تیمی است؟
جواب درست برای این سؤال تیم لستر سیتی بود. گویا متأسفانه هیچ کدام از این دستیارهای صوتی طرفدار فوتبال نیستند و کسی نتوانست پاسخ درستی به ما بدهد. ما سؤال را دقیقتر نیز بیان کردیم و گفتیم که «چه تیمی در سال گذشته قهرمان لیگ برتر شد؟» اما باز هم هیچ کدام متوجه نشدند..
سیری جدول لیگ امسال را باز کرد و آلکسا هیچ ایدهای دربارهی سؤال ما نداشت. کورتانا آخرین نتایج بازیها را باز کرد و در این بین دستیار گوگل تصمیم گرفت که وقت خوبی است که مقالهی لیگ برتر را در ویکیپدیا باز کند که اصلا جوابیه خوبی نبود.
برنده: هیچ کدام!
سؤال: کدام کوارتربک در ترکیب اصلی تیم کلیولند براونز در بازی قبل قرار گرفته بود؟
نکته: کوارتربک یک پست در بازی فوتبال آمریکایی است و صرفا جهت اطلاع از جواب سؤال جاش مککاون است.
تنها سیری به درستی و صحت کامل جواب این سؤال را داد؛ اما با شکل عجیب و غریب بالا که پنج بار اسم جاش مککاون را قبل این که نام تمام بازیکنان دیگر تیم را ببرد، تکرار کرد. همان طور که میبینید و میتوانید تصور کنید این سبک پاسخگویی از طرف یک دستیار صوتی هوشمند کمی ترسناک است.
دستیار گوگل یک کارت با اطلاعات ویکیپدیای بازیکنان کوارتربک قبلی تیم کلیولند براونز باز کرد. در این حال کورتانا دوست قدیمی خودش یعتی موتور جست و جوی بینگ را صدا زد تا بازیکنان حال حاضر پست کوارتربک تیم کلیولند براونز را برایمان شناسایی کند.
با این حال عملکرد آلکسا کمی از دوتای قبلی بهتر بود. چرا که هرچند نتوانست که پاسخ درست را به ما بدهد؛ اما اسم کوارتربکهای قبلی تیم، همچون بردی کوئین، جف گارسیا و تیم کاوچ را به ما داد. میتوان این نتیجه را گرفت که آلکسا منظور سؤال ما را کوارتربکهای اصلی تیم در گذشته درک کرده است که باز هم از پاسخهای بیمعنی دستیار گوگل و کورتانا بهتر بود.
برنده (در کمال حسرت): سیری
موسیقی
این مورد را با کمی حیلهگری و ترویز انجام دادیم چرا که هیچ کدام از دستیار صوتی هوشمند این کمپانیها با تمامی سرویسهای پخش موسیقی کار نمیکنند و ما را با انتخابهای کمی تنها میگذارند. این موضوع شامل سرویسهای پخش موسیقی نیز میشود.
کار: آهنگ Queen Jane Approximately از باب دیلن پخش کن
کمپانی اپل بدترین عملکرد را از این حیث داشت. سیری کاملا با سرویس اپل موزیک ادغام و یکپارچه سازی شده؛ اما متأسفانه اپل موزیک تنها سرویسی است که پشتیبانی میکند.
دستیار گوگل تنها به این خاطر که از اسپاتیفای نیز پشتیبانی میکرد، کمی بهتر بود؛ اما تمام سعی خود را میکرد که شما را به سرویسهای خود گوگل نظیر گوگل پلی موزیک و یوتوب برای استفاده تشویق کند.
کورتانا عملکردی همانند دستیار گوگل داشت، البته با این تفاوت که ابزارهای مورد استفادهی آن را با ابزارهای ساخته شده توسط مایکروسافت جایگزین کرده و از سرویس پخش موسیقی نه چندان معروف مایکروسافت گروو (Groove) استفاده میکند.
در این حیث و باب آلکسا همه چیز را ساده کرد. سرویس پخش موسیقی پیش فرض این دستیار صوتی هوشمند، سرویس نامحدود موسیقی جدید آمازون است؛ اما واقعگرایانه عمل کرده و سلطهی اسپاتیفای بر این موضوع را قبول کرده و به شما این اجازه را داده در صورت خواست خودتان سرویس پخش موسیقی پیش فرض خود را به اسپاتیفای تغییر دهید.
برنده: آلکسا
کار: چند موسیقی جدید برایم پخش کن
تقریبا هیچ کدام تأثیر گذار عمل نکردند اما آلکسا کاربرد خیلی نزدیکی داشت. به جای پخش آلبومهای موسیقی جدید و تازه پخش شده در بازار، این دستیار صوتی هوشمند تنها موسیقیها و آهنگهای جدیدی که ما به کتابخانه موسیقی آمازون خود اضافه کرده بودیم را پخش کرد. آمازون اینجا تنها کمی به جمله بندی شکست خورد که البته باز هم خیلی بهتر از بقیه بود.
سیری تنها کتابخانهی موسیقی خود ما را به صورت اتفاقی و شافل پخش کرد، کورتانا برای عبارتی که ما گفتیم جست و جویی را با موتور بینگ ترتیب داد و دستیار گوگل نیز به صورت خندهداری آلبوم New از خوانندهای با نام پاول مککارتنی در سرویس گوگل پلی موزیک پخش کرد.
برنده: آلکسا
کار: پخش موسیقی بر روی لپ تاپ برای شناخته شدن توسط دستیار صوتی هوشمند
کورتانا و سیری به خوبی توانستند آهنگ پخش شده را شناسایی کنند. کورتانا یک لینک خرید بر روی سرویس پخش موسیقی جدید مایکروسافت یعنی گروو برای ما به نمایش گذاشت؛ اما سیری بر خلاف انتظار لینک خرید آهنگ را بر روی سرویس شزم (Shazam) نشان داد. این مورد از وقتی که اپل از سرویس شزم برای شناسایی آهنگها استفاده میکند بر این منوال است.
آلکسا و دستیار گوگل از عهدهی این کار برنیامدند. گرچه آلکسا میتواند تمامی آهنگهایی که توسط اسپیکر آمازون اکو و اکو دات پخش میشود (آلکسا بر روی این اسپیکرها نصب شده است) را به خوبی و کامل شناسایی کند. این مورد برای دستیار گوگل سختتر بود؛ اما باز هم عجیبتر است، چرا که اپلیکیشن گوگل به خوبی میتواند این کار را انجام دهد.
برنده: سیری و کورتانا
آب و هوا
با گذشت از موضوعات قبلی به بحث جذاب آب و هوا رسیدهایم که میتواند برای تست هوش دستیارهای صوتی جالب باشد.
سؤال: آب و هوای فردا چگونه خواهد بود؟
همه توانستد که پاسخ این سؤال را بدهند؛ اما در اینجا به این خاطر که هدف از ساخت این دستیارها لمس نکردن دستگاه و تنها گرفتن اطلاعات به صورت مکالمهای است امتیاز کمتری برای سیری قائل شدهایم چرا که به جای توضیح کامل آب و هوای فردا به صورت دقیق از جملهای همجون «به نظر میآید که فردا آفتابی باشد» استفاده میکند و ابزارکی را که حاوی اطلاعات دقیقتر آب و هواست را نشان میدهد و از این حیث جالب نیست و از دستیارهای دیگر عقب میافتد.
برنده: دستیار گوگل، آلکسا و کورتانا
در ادامهی سؤال قبل و برای تست هوش دستیارها، سؤال: در مورد بوستون چطور؟
دستیار گوگل و کورتانا به خوبی متوجه منظور سؤال ما شدند و به صورت دقیق وضعیت آب و هوای شهر بوستون را به ما گزارش دادند و توانستند مکالمه را ادامه دهند اما سیری و آلکسا این کار را نتوانستند انجام دهند و منظور ما را از سؤالی که پرسیدیم در مکالمه را دریافت کنند و ما مجبور شدیم که سؤال را به صورت دقیق به این صورت بیان کنیم: «وضعیت آب و هوای شهر بوستون چگونه خواهد بود؟»
برنده: دستیار گوگل و کورتانا
سؤال: آیا به چتر در این هفته احتیاج پیدا میکنم؟
همه به جز کورتانا منظور سؤال ما را درک کردند. کورتانا بدون گفتن حتی کلمهای گراف وضعیت آب و هوایی را باز کرد.
در میان سه دستیار صوتی هوشمند دیگر، دستیار گوگل از بقیه واضحتر جواب داد و تنها موردی بود که به صورت دقیق بیان کرد که در چه روزی از هفته انتظار بارش باران یا برف را باید داشته باشیم و این در حالی است که سیری و آلکسا تنها به این جواب بسنده کردند که انتظار میرود در هفت روز آیندهی هفته باران یا برف ببارد یا که خیر.
برنده: دستیار گوگل
تقویم
سؤال: برای فردا برنامهی خاصی دارم؟
در عکس بالا دو بار مراسم هالویین در یک روز نمایش داده شده چرا که یک تغییر ناگهانی در تقویم داخلی کاری صورت گرفته، اما در هر حال سیری هر دوی آنها را نمایش داد. در این حال دستیار گوگل فقط دو قرار کاری برنامه ریزی شده ما را نمایش داد.
به طور کل همگی توانستند که تمامی برنامه ریزی ما در تقویم خود را به درستی برایمان نمایش دهند و تقریبا میتوان این جدال را مساوی اعلام کرد؛ اما به خاطر این که کورتانا و سیری قصد این را دارند که شما را مجبور به استفاده از اپلیکیشنهای تولید شده توسط خود کنند و آلکسا و دستیار گوگل برنامه پیش فرضشان تقویم گوگل است امتیاز منفی میگیرند.
برنده: دستیار گوگل و آلکسا
در ادامهی مکالمه این سؤال را پرسیدیم: «دربارهی بقیهی هفته چطور؟»
با کمال تعجب تنها سیری توانست که متوجه منظور ما شود و مکالمه را با ما ادامه دهد. به سرعت ابزارک تقویم باز باقی مانده از سوال قبلی را گسترش داد و آن را خواند.
دستیار گوگل و کورتانا ما را مجبور به بیان سؤالمان به این صورت «در تقویم چه برنامههایی داریم؟» کرد و این در حالیست که آلکسا گفت که این عمل در حال حاضر پشتیبانی نمیشود.
برنده: سیری
کار: قرار شام با مادر در چهارشنبه شب تنظیم کن (این کار را به خاطر تست راحتی اعمال بعدی همچون لغو آن پس از تنظیم شدن به هر کدام از دستیارها دادیم)
سیری به راحتی این کار را انجام داد. مادر را در مخاطبین دستگاه شناسایی کرد و پرسید که چه زمان و ساعتی میخواهیم که قرار را تنظیم کنیم و پس از دریافت پاسخ به سرعت آن را انجام داد و همین سرعت عمل را برای تأیید، تغییر و در نهایت لغو آن داشت. باز هم تکرار میکنیم که سیری به برنامه پیش فرض تقویم اپل همچون دیگر موارد وابسته است.
سه دستیار صوتی هوشمند دیگر به سادگی توانستند که قرار را تنظیم کنند؛ اما زمانی که کار به ویرایش آن رسید، کمی دچار مشکل شدند.
دستیار گوگل خیلی روان و به سرعت قرار را تنظیم کرد؛ اما به هیچ وجه و با هر گونه تغییر در دستور ویرایش آن نتوانست که کار را انجام دهد. آلکسا نیز همین مشکل را داشت. کورتانا نیازمند این بود که به طور دقیق، زمانی که میخواستیم آن را تغییر دهیم را اعلام کنیم و البته پس از ویرایش این اجازه را به ما نداد که تنها با دستورات صوتی آن قرار را لغو کنیم.
برنده: سیری
ابزارهای اجتماعی
مقولهای که هر انسان زندهای باید در آن غرق باشد و همیشه در آن حضور داشته باشد، اجتماع و ارتباط با دیگران است. ما با تست هوش دستیارهای صوتی سعی داریم ببینیم که چقدر آنها میتوانند به ما انسانها در اینباره کمک کنند و از باتلاق اجتماع گریزی که یکی از مسببان آنها همین تلفنهای هوشمند هستند، ما را نجات دهند.
سؤال: در اطراف من چه خبر است؟
دستیار صوتی هوشمند محصول آمازون یعنی آلکسا در اینجا سودمند واقع شد. اگر که افزونهی StubHub را دانلود و نصب کنید، میتوانید جوابهای خوبی شنیده و بفهمید که چه برنامههایی در اطراف منطقهی سکونت شما در حال اجرا هستند؛ البته که از عالی و بینقص بسیار فاصله داشت پاسخی که ما از آلکسا دریافت کردیم اما عملکرد آن بسیار بهتر از سیری بود که تنها یک جست و جو با موتور بینگ ترتیب داد و یا دستبار گوگل که میانبری برای استفاده از اپلیکیشن Eventbrite به نمایش گذاشت.
اما جالب بود که کورتانا اصلا عملکرد بدی در این مورد نداشت و ابزارکی با محتوای برنامههای کمدی و طنر و بازیهای ورزشی بر اساس موقعیت مکانی به نمایش گذاشت و همچنین گزینهای برای دیدن موارد بیشتر از طریق موتور بینگ را نیز در دسترس قرار داد.
برنده: آلکسا و کورتانا
سؤال: در نزدیکی من رستوران چینی وجود دارد؟
همه دستیارها توانایی این را داشتند که رستورانهای اطراف را شناسایی و به ما نشان دهند اما ما سیری را ترجیح دادیم چرا که بهترین عملکرد به خاطر این موضوع که توانایی رزرو میز را نیز دارد، ارائه داد.
سیری نزدیکترین رستورانهای اطراف ما را در یک لیست همراه با اطلاعات و امتیازات آنها که توسط شبکهی Yelp گرفته شده بودند به نمایش گذاشت و این واقعیت را نیز دربارهی آنها که آیا رستوران «گران» هستند یا نه بیان کرد و سپس این سؤال را پرسید که برای رزرو تمایل اقدام داریم یا که مسیر را میخواهیم ببینیم؛ وقتی که ما گزینهی دوم را به او گفتیم سریعا نقشه اپل را باز کرده و مسیریابی را انجام داد. ما سپس برای تست هوش سیری برای ادامه مکالمه گفتیم که تمایلی برای این رستوران نداریم، سیری در پاسخ رستوران نزدیک بعدی را معرفی کرد. همه چیز در این مکالمه با این دستیار صوتی هوشمند مفید و کارآمد بود و حس همصحبتی با یک انسان را القاء میکرد.
برنده: سیری
کار: یک میز برایم در رستوران Mission Chinese رزرو کن
باز هم این تنها سیری بود که توانست این کار را با تسکر از ادغام و یکپارچه سازی آن با سرویس OpenTable انجام دهد. در مثال بالا که در عکس میبینید، نزدیکترین رستوران این رستوران زنجیرهای را در نقشه پیدا کرد و این توانایی را نیز داشت که بگوید که در حال حاضر به خاطر تعطیل بودن آن رستوران امکان رزرو میز وجود ندارد و حتی این پیشنهاد را نیز کرد که اگر که تمایل داریم با رستوران تماس بگیریم.
سه دستیار صوتی هوشمند دیگر یا نمیتوانستند که این کار را انجام دهند و یا نتایج جست و جو با موتورهای مختلف به نمایش میگذاشتند.
برنده: سیری
ترجمه
اگر که این دستیارها بتوانند که به ما در سفرها کمک کنند و نیازمندیهای ما را به زبانهای دیگر بیان کنند خیلی جالب خواهد بود، این طور نیست؟ ما نیز بر آن شدیم که این موضوع را تست کنیم و ببینیم کدام یک میتوانند به ما کمک کنند.
سؤال: چگونه به اسپانیایی بگوییم که «کتابخانه کجاست؟»
تنها دستیار گوگل و کورتانا توانایی این را داشتند که به این گونه سؤالات پاسخ دهند و کار ترجمه صحبتهای ما به دیگر زبانهای زندهی دیگر دنیا انجام دهند و حتی میتوانستند که آن را برایمان بخوانند و تلفظ کنند.
سیری تنها نتایج جست و جو با موتور بینگ را به نمایش گذاشت و آلکسا نیز از پاسخگویی ناتوان بود.
برنده: دستیار گوگل و کورتانا
کارها و تسکهای ساده
وقت آن بود تا که ببینیم چکونه هر کدام از این دستیارهای صوتی هوشمند، پاسخگوی کارهای سادهای همچون باز کردن اپلیکیشنها، تنظیم یا لغو زنگ هشدار، ساخت زنگهای یادآوری و تغییر زمان قفل شدن صفحه نمایش در یک تلفن هوشمند خواهند بود.
در این باب تقریبا به طور کل قابل اعتماد هستند و میتوان به آنها اعتماد کرد. هیچ مشکل بزرگی برای کارهایی با نمونهی در عکس وجود نداشت؛ اما نکاتی وجود داشت که حتما باید آنها را لحاظ و بازگو میکردیم:
سیری توانایی تغییر زمان قفل شدن صفحه نمایش را دارد، در حالی که دستیار گوگل نتوانست آن کار را انجام دهد.
سیری قادر بود که لینکها را در مرورگر (قاعدتا همان سافاری ساختهی خود اپل) باز کند؛ اما دستیار گوگل فقط میتوانست آن را در اپلیکیشن خود باز کند و حتی نتوانست که مستقیما آن را در گوگل کروم باز کند.
آلکسا تنها دستیاری بود که هنگام تنظیم زنگ هشدار هشیار بود و این سؤال را مطرح میکرد که زمان مورد نظر برای تنظیم زنگ هشدار برای قبل از ظهر است یا بعد از آن.
برنده: سیری و آلکسا
دانش عمومی
در این بخش به پرسیدن سؤالاتی دربارهی اطلاعات عمومی و دانش عمومی دربارهی چیزهای ساده پرداختیم یا به زبان بهتر خواستیم ببینیم که این دستیارها تا چه حد میتوانند احمق باشند. ما سؤالات مختلفی به صورت تصادفی از موضوعات مختلف همچون سخنگوی کاخ سفید کیست؟، فاصلهی زمین تا خورشید چقدر است و ریشهی دوم عدد پی چیست؟پرسیدیم که در پایین میتوانید عملکرد آنها را بخوانید.
تنها آلکسا توانست که پاسخ هر سه سؤال را با صدایی رسا و با اعتماد به نفس بدهد.
کورتانا هم توانست این کار را انجام دهد و پاسخگوی سؤالات ما باشد؛ اما برای فاصله خورشید و زمین یک عکس نشان داد و مقدار فاصله را با زبان نگفت.
فقط دستیار گوگل بود که سؤالات را اشتباه جواب داد. در جواب سحنگوی کاخ سفید، کارتی را با لیستی نشان داد که آخر آنها پاول رایان نوشته بود و این در حالی بود که منبعی را با نام جان بونر نشان داده بود. برای ریشهی دوم عدد پی نیز کارتی را با جواب درست نشان داد؛ اما فقط گفت «ریشهی دوم عدد پی نیز همچون خود عدد پی، عددی گنگ است».
موارد بالا چیزی بیشتر از استثناهای عادی و معمولی هستند؛ اما همچنان بدون خطا نیستند.
برنده: آلکسا
سؤال: اخبار امروز چه مواردی هستند؟
آلکسا و دستیار گوگل سرتیتر اخبار مهم روز را از خبرگزاری NPR به نمایش گذاشتند و خواندند. ما این را عملکرد خوبی دیدیم. دستیار گوگل حتی پا فراتر گذاشته و فایلهای صوتی اخبار را نیز همراه با ویدئو کلیپهایی از فاکس نیوز، بلومبرگ، ESPN و BBC در دسترس قرار داد، پس به نظر ما برندهی این بخش مشخص است.
سیری به طور ناشیانهای گفت که: این چندین اخبار برای «اخبار امروز چه مواردی هستند؟» و سپس جست و جویی با موتور بینگ ببا اخبارهای مشابه همدیگر برایمان به نمایش گذاشت.
کورتانا در همین حال در پاسخ به سؤال ما چندین اخبار برای عبارت «امروز» به نمایش گداشت. بنابراین با این پاسخ قابل پیش بینی بوده اگر که ببینید که اولین نتیجه اخباری درباره برنامهی تلویزیونی «امروز» باشد. و به صورت خیلی جالبتر وقتی که پرسیدیم «چه خبر؟» (What’s the news) به ما معنی کلمهی «اخبار» را از داخل دیکشنری نشان داد. خارق العادهست.
برنده: دستیار گوگل
شخصیت
به مورد شاید مسخرهی شخصیت دستیارهای صوتی هوشمند رسیدیم. در ابتدا ما از هر کدام خواستیم که یک لطیفه یا جوک برایمان تعریف کنند و منتظر ماندیم که بدترینها را بشنویم، جالب است بدانید که آنها از این حیث ناامیدمان نکردند و بدترینها را تعریف کردند.
سیری: The past, present, and future walk into a bar. It was tense.
ذستیار گوگل: What do you call an empty jar of Cheez Whiz? Cheez Was!
آلکسا: What’s brown and sticky? A stick.
کورتانا: How many politicians does it take to change a light bulb? Two. One to change it, and another one to change it back again.
برنده: کسانی که از شنیدن جوکهای بد لذت میبرند.
کورتانا و دستیار گوگل به رقبا تیکه پراکنی میکنند!
در حالی که سیری و آلکسا سعی بر صحبت نکردن دربارهی دیگران داشتند، از طرف دیگر کمپانیهای مایکروسافت و گوگل گویا از این که به دیگران تیکه میاندازند، خوشحالاند.
دستیار گوگل دربارهی سیری گفت که «او را میشناسم، اهل کوپرتینو و به شهر ماونتین ویو خیلی نزدیک است.» گفتنی است که موزهی تاریخ رایانه در شهر ماونتین ویو واقع شده و منظور دستیار گوگل در اینجا طعنه زدن و قدیمی پنداشتن سیری بوده است.
کورتانا نیز دربارهی گوگل این گونه صحبت کرد که «خیلی دوست دارم که دکمهی I’m Feeling Lucky را با صدای کلینت ایستوود تصور کنم، باید جالب باشد!»
برنده: دستیار گوگل و کورتانا
بازی با دستیارهای صوتی هوشمند
دستیار گوگل همگی را با بازیهای کوئیز و پازلی خود همچون مکعب روبیک دیجیتالی و MadLibs و بسیاری دیگر، کنار زد. شما هم میتوانید سری به او با این بازیها بزنید.
سیزی اصلا پاسخی نداد و ما را سر کار گذاشت و این در حالی بود که آلکسا به صورت خیلی سورئال با ما سنگ کاغذ قیچی بازی کرد! (عمق فاجعه و تهی بودن مغز این هوشهای مصنوعی را وقتی متوجه میشوید که جواب میدهید «کاغذ!» و اسپیکر به شما پاسخی نمیدهد)
کورتانا ظاهرا تنها یک بازی داشت، به شما سرنخهایی دربارهی یک فیلم به شما برای حدس زدن نام آن فیلم میدهد. وقتی ما گفتیم که میخواهیم بازی دیگری بکنیم، یک جست و جو با موتور بینگ برای عبارت گفته شده توسط ما در میان ویدئوها ترتیب داد.
برنده: دستیار گوگل
چه چیزهایی از این مقایسه فهمیدیم؟
اگر که از نتایج در هم و بر هم بالاتر مشخص نیست که جواب این سؤال چیست باید بگوییم که هیچ کدام از این هوشهای مصنوعی به معنای واقعی کلمه، «خوب» نیستند و خیلی کار مانده که توسعه دهندگان آنها باید انجام دهند.
مشکلاتی که در اینجا بزرگ و فراگیر بود عبارتاند از:
همهی دستیارها احساس شکننده بودن را القاء میکنند و ارتباطات کمی با دیگر سرویسها دارند و این به خاطر ماهیت آنها است و تقریبا غیرممکن است که بگوییم کدام یک از آنها در چه موضوعاتی نمیتوانند به شما کمک کنند.
شما باید با این موضوع که موقعیت مکانی شما همراه با اطلاعات شخصی (نه فایلها) در دسترس قرار گرفته و مخابره شوند راحت باشید تا بتوانید نتایج خوبی از آنها دریافت کنید.
در برخی مواقع باز کردن یک مرورگر برای انجام برخی کارها راحتتر و سریعتر از کار با این هوشهای مصنوعی است. پس از این بررسیها متوجه این موضوع شدیم که چرا بسیاری از افراد از آلکسا همراه با آمازون اکو و اکو دات استفاده میکنند و این به خاطر این است که صحبت با این دستیار صوتی هوشمند شما را از کارهای دیگرتان عقب نمیاندازد.
دستیار صوتی هوشمند تنها اسمش از هوش بالایی برخوردار است و شما این را در جمله بندیها متوجه خواهید شد چرا که با یک جابجایی کلمه یا فراموش کردن آن برای استفاده در جمله و دستور یا سؤالتان از این ابزارها باعث رد شدن و انجام نشدن کل درخواستتان از آنها میشود.
بسیار ناراحت و سخت است که در مظهر عموم و اماکن شلوغ با یک چیز بدون جان و تن حرف زد.
در مورد دستیار گوگل این موضوع که هر بار برای استفاده از آن باید نام برند را به زبان آورد (گفتن OK Google برای صحبت با دستیار گوگل الزامی است) تا بتوان بدون لمس دستگاه با آن صحبت کرد بسیار رفتار غیر حرفهای است و صرفا باعث تبلیغات و مورد سوء استفاده قرار گرفتن توسط کمپانی میشود و اورولی است.
باید کدام دستیار صوتی هوشمند را انتخاب کنیم؟
برای انتخاب یک برنده واقعی در میان مقایسههای صورت گرفته باید گفت که محصول سیری از کمپانی اپل واقعا خوب عمل کرده و اگر تنها بخواهیم بگوییم برنده کدام بوده انتخاب همان دستیار صوتی هوشمند سیری است؛ اما اگر بخواهیم بگوییم که کدام یک را بهتر است انتخاب کنید کار سخت است!
با وجود شکستهای فاجعهبار و خجالتآوری که شرکت گوگل از اپل و عملکرد عالی سیری در این مقایسات، انتخاب ما دستیار گوگل است. به صورت تکنیکال، محصول کمپانی گوگل بسیار روان اجرا میشود و برای استفاده، راحت است و لازم نیست که چندین بار جمله خود را برای آن تکرار کنید تا منظور شما را بفهمد و همچنین این دستیار صوتی هوشمند بهتر از بقیه منظور شما را از جملهیتان برداشت میکند. اگر چه که سیری شاید به نظر برسد که خیلی خوب با دستگاهش عجین شده و میتواند هر کاری را انجام دهد و حتی هوشمند به نظر برسد؛ اما برای ما، این تجربه مانند صحبت با یک ربات بود.
همکلامی با دستیار گوگل سرگرم کنندهتر و انسانوارانهتر رفتار میکرد و با این موضوع این احساس را داشتیم که توسعه دهندگان این هوش مصنوعی در کمپانی گوگل واقعا از کارشان لذت میبردهاند و در مواردی که ابزارهای مورد استفادهی دستیار محصول خود گوگل بودند، شکافی میان آنها احساس نمیشد و گویی که همه چیز دقیق و بدون نقص است.
موضوع اصلی در واقع پتانسیل رشد هر کدام است!
اگر واقع گرایانه به موضوع نگاه کنیم باید گفت که گوگل بر روی گنجینهای اطلاعات نشسته و بزرگ نمایی نیست اگر که بگوییم کنترل اطلاعات را در دست دارد. گوگل اکوسیستم بسیار عظیمی از سرویسهایی را ساخته که همگی پرطرفدار هستند و نباید این موضوع را از یاد ببریم که دستیار گوگل به راحتی میتواند هر کدام از آنها را فراخوانی کند. گوگل پیشران موتورهای جست و جو، سرویس پست الکترونیکی، تقویم، موسیقی و سخت افزارهای استریمینگ است. کمپانی گوگل به راستی که در همه جا دستی در کار دارد و در آینده دستیار گوگل به راحتی میتواند به همهی آنها دسترسی داشته باشد و یا در نهایت ایدهی ساخت آن هوش مصنوعی این بود که گفتیم.
از سوی دیگر، سیری عبارتی چهل تکه است. این دستیار صوتی هوشمند در برخی مواقع به یاهو، در جاهایی به ولفرام آلفا (WolframAlpha) و در بقیهی مواقع به اپلیکیشنهای ساخته شده توسط خود کمپانی اپل نیازمند است. خیلی سخت است که به این هوش مصنوعی به دید یک ساختهی منسجم نگاه کرد.
کورتانا که تنها میانبری برای استفاده از موتور جست و جوی بینگ است اما در آن طرف قضیه آلکسا وجود دارد که مناسب و خوب است. این دستیار صوتی هوشمند برتری خود را از سادگی کاربردها و وظایف خود میگیرد؛ دستکاری آن آزاد است و به قولی میتوان آن را با افزونههای مختلف هر طور که مایل هستید برنامه ریزی کنید و برای بعضی کارها همچون خرید اینترنتی و کنترل خانه هوشمند و اینترنت اشیا بهترین است. همانقدری که گوگل از دستش برمیآید!
در نهایت شما باید به آیندهی این ابزارها نگاه کنید و کاربرد آنها را برای خودتان تعیین کنید. اگر به جلوتر برویم متوجه این امر خواهیم شد که حداقل از لحاظ تئوری و بر روی کاغذ، گوگل با دستیارش پشتوانهی قویتری دارند.
http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png00ادمینhttp://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.pngادمین2016-11-12 19:06:322016-11-12 19:06:32کدام یک از دستیارهای صوتی هوشمند شرکتهای بزرگ، بازی را برنده میشود؟
در صورتی که یک کمپانی بزرگ حوزه تکنولوژی در سال ۲۰۱۶ هستید، حتما تا به حال یک دستیار صوتی هوشمند و وراج نیز ساختهاید و برای بزرگ کردن آن سخت در تلاش هستید، البته این معمول تر است که شما یک کاربر باشید و از دستیاران مجازی هوشمند استفاده کنید.
دستگاه آمازون اکو در حال پرطرفدارتر شدن است و این موضوع را بیش از پیش برای شرکتهای بزرگ نمایان میکند که صحبت با یک هوش مصنوعی به سرعت در حال تبدیل شدن به بهترین روش برای تعامل داشتن با رایانهها و تلفنهای هوشمند است. کمپانی اپل سالها است که سرویس سیری (Siri) را به کاربرانش ارائه میدهد، آمازون سرویس آلکسا (Alexa) را ساخته و مایکروسافت نیز کورتانا (Cortana) را، همچنین گوگل از طرفی دستیار گوگل (Google Assistant) خود را از نو طراحی کرده است.
تکنولوژی خیلی پیشرفت کرده است؛ اما تمامی کمپانیها و شرکتهای این عرصه با بیپردگی بیان میکنند که تازه شروع عصر پیشنهاد شده آینده تکنولوژی است و خیلی مانده تا به حد اعلاء برسند و دستیار صوتی هوشمند ساخته شده توسط هر یک، خیلی با یک محصول کامل فاصله دارد.
با این وجود دستیار صوتی هوشمند چیزی است که ما و شما همه روزه از آن استفاده میکنیم پس بنابراین کدام یک بهتر از بقیه است؟ در تکرامیتوانید نتیجهی ساعتها سر و کله زدن با این هوشهای مصنوعی را در حوزهها و موضوعات مختلف بخوانید و نتیجه را ببینید:
راه اندازی دستیار صوتی هوشمند کمپانیهای مختلف و طرح سؤالات
در حال حاضر هیچ راه بینقص و کاملی برای ارزیابی یک هوش مصنوعی سخنگو وجود ندارد و هر یک از آنها به خودی خود ویژگیهایی دارند؛ اما ما سعی کردهایم که تا آنجایی که میتوانستیم موضوعات اساسی و کلی ضروری را پوشش دهیم و آنها را بررسی کنیم
در آخر ما دوازده موضوع مختلف که هر کسی به آنها نیاز دارد و از آنها استفاده میکند را انتخاب کردیم تا مقایسهی دستیار صوتی هوشمند خود را بر پایهی آنها بنا کنیم:
سفر و مسیریابی
پست الکترونیک
پیام رسانی
ورزشی
موسیقی
آب و هوا
تقویم
ابزارهای اجتماعی
ترجمه
کارها و تسکهای ساده
دانش عمومی
شخصیت
برای هر یک از این موضوعات ما تعداد انگشت شماری سوال و دستور انتخاب کردیم که به نظر میرسید باید در میان آنها مشترک باشند و بتوانند پاسخگوی آنها باشند.
همچنین این موضوع که ما از چه دستگاهی برای استفاده از آن دستیار هوشمند صوتی استفاده کردهایم از نظر تکنیکی و عملکرد بسیار مهم است. از این حیث ما این دستگاهها را در زیر قید کردهایم:
برای تست و عملکرد دستیار صوتی هوشمند اپل یعنی سیری، آیفون SE را به کار گرفتیم
دستیار گوگل را بر روی تلفن هوشمند جدید این کمپانی، یعنی گوگل پیکسل XL را مورد استفاده قرار دادیم
قدرت کورتانا از کمپانی مایکروسافت را بر روی لنوو ThinkPad X1 Yoga مورد آزمایش قرار دادیم
و در آخر برای آلکسا از شرکت آمازون، ما از آمازون اکو Dot استفاده کردیم.
بیان این موضوع مهم است که کمپانی آمازون در حال به روز رسانی تبلتهای کیندل فایر برای دریافت دستیار صوتی هوشمند خود، یعنی آلکسا است؛ اما فعلا دسترسی به آن برای ما امکان پذیر نیست و ما مقایسه خود را بدون آن شروع کردهایم.
سفر و مسیریابی
موضوع اول سفر و مسیریابی است که ما کار مقایسه خود را با آن آغاز کردهایم. آدرس منزل نیو جرسی خود (توجه کنید که این مطلب یک ترجمه از یک وب سایت خارجی است) را برای هر یک از آنها تغریف کردیم.
سؤال: چکونه به Port Authority Bus Terminal (اسم یک ترمینال اتوبوس) بروم؟
دستیار گوگل همه چیز را ساده کرد. سوال پرسیده شده را به صورت دقیق فهمید و به صورت کامل میدانست که در حال صحبت دربارهی چه موضوعی هستیم و بلافاصله نقشه گوگل را باز کرده و یک مسیر انتخاب شده را به ما نشان داد. اگر که خود ما این مسیر را جست و جو میکردیم هرگز به این سرعت در عرض چند ثانیه به این نتیجه خوب که دستیار گوگل به ما نشان داد، نمیرسیدیم.
سیری نیز موضوع را فهمید و میدانست دربارهی چه چیزی صحبت میکنیم؛ اما در عمل کمی ضعیفتر بود. پس از بیان سوال، شش مقصد را به نمایش درآورد و به طور عجیبی پرسید که «یکی از نتایج Port Authority Bus Terminal در شهر نیویورک است، آیا منظورتان همین است؟». قاعدتا باید خود دستیار صوتی هوشمند این موضوع را درمییافت که مقصد کدام یک است؛ اما پس از تأیید شدن مقصد همانند دستیار گوگل کار را با این تفاوت که از نقشه اپل استفاده میکرد، انجام داد و مسیریابی کرد که شاید بهتر باشد؛ اما همچنان بهترین نیست.
اگر که شما نیز در یک بلندگوی بلوتوثی گیر کرده بودید کار زیادی از دستتان برای کمک در این موضوع بر نمیآمد و آلکسا نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ اما با این وجود از دادههای اپلیکیشن Yelp برای تشخیص مقصد درست استفاده کرد و موقعیت مکانی آن را به ما گزارش داد و ساعات کار ترمینال را بیان کرد؛ اما نتوانست که هیج اطلاعاتی براساس نقشه به ما دهد یا که برایمان مسیریابی کند.
کورتانا سه مقصد احتمالی را برای ما به نمایش گذاشت و پرسید که ما کدام یک را میخواهیم. وقتی ما پاسخ دادیم «گزینهی اول» که درست نیز بود یک صفحه جست و جوی ویدئو توسط موتور بینگ به ما برای عبارت «گزینهی اول» به نمایش درآورد که بسیار جالب بود. اما دوباره پس از انتخاب گزینهی صحیح و کلیک کردن بر روی آن توسط نقشهی ویندوز برای ما مسیریابی کرد که بد نیست؛ اما در حد و اندازهی عملکرد گوگل نبود.
برنده: دستیار گوگل
سؤال: «در مسیر رسیدن به ساختمان Empire State ترافیک وجود دارد؟»
سیریو دستیار گوگل بهترین نتیجه را دادند. هر دو به صورت شفاهی زمان باقیمانده برای رسیدن به مقصد را همراه با تأخیرها از محل مبدأ توضیح دادند؛ اما دستیار گوگل با نمایش کامل مسیر و نشان دادن بصری آنها با باز کردن نقشهی گوگل امتیاز بیشتری گرفت.
کورتاناصرفا ابزارکی با اطلاعات کامل دربارهی ساختمان امپایر استیت باز کرد و ما را مجبور به کلیک کردن روی گزینه مسیریابی کرد تا به نتیجهی مد نظر خود برسیم.
آلکسا هم تنها میتواند نتایج مسیریابی را تنها برای یک مسیر و آدرس مشخص برای شما انجام دهد که برای تنظیم آن باید به اپلیکیشن Alexa مراجعه کنید پس این مورد به طور کل در این بازی رد شد.
برنده: دستیار گوگل
کار: یک بلیط هواپیما به شهر بوستون برایم بخر
تقریبا هیچ کدام نتوانستند این کار را انجام دهند؛ اما باز هم دستیار صوتی هوشمند گوگل بهتر از بقیه عمل کرد. دستیار گوگل کارتهای Google Flights را باز کرد و تعدادی از پروازها با خطوط هواپیمایی مختلف با مقصد بوستون با قیمتهای آنها را به نمایش گذاشت. شما میتوانید که هر کدام را توسط لمس یا کلیک انتخاب کنید. اما جالب است بدانید که به صورت عجیبی به صورت پیش فرض، پروازهای دو هفته بعد را نیز به نمایش میگذارد. اگر که به دستیار گوگل بگویید که «پرواز بعدی» را میخواهید، دستیار به شما نزدیکترین پروازها را نشان میدهد؛ اما نمیتوانید با آن به صورت محاورهای صحبت کنید. به عنوان مثال اگر که بگویید «من اولین پرواز را انتخاب میکنم» دستیار متوجه دستور شما نمیشود. هرچند که باز هم عملکرد دستیار گوگل بهتر از بقیه بود.
سیری تنها توسط موتور بینگ نتایج جست و جو را نشان داد. کورتانا جست و جوی موتور بینگ برای حرف ما را در مرورگر مایکروسافت اج (Edge) باز کرد و آلکسا نیز توسط افزونهی کایاک (Kayak) تنها توانست که پروازها را رصد و جست و جو کند؛ اما از خرید بلیط پشتیبانی نکرد.
برنده: دستیار گوگل
کار: یک تاکسی Uber برایم فراهم کن
سیری اینجا بسیار خوب کار کرد. اگر که اپلیکیشن Uber را برای سیری در دسترس قرار دهید در ابیتدا سیری خواهد پرسید که تاکسی اوبری که میخواهید از چه دستهای میخواهید باشد؟ (منظور کلاس و سطح بالا یا پایین بودن ماشین مورد نظر است). بعد از آن نقشه اپل را باز میکند و نزدیکترین تاکسی و زمان رسیدن آن و هزینه محاسبه شده تاکسی شما را نشان میدهد. اگر که تاکسی و اطلاعات آن را تأیید کنید، تاکسی را برایتان فراخوان میکند. این فرآیند کم و بیش دقیقا همان چیزی است که انتظارش را دارید و لازمش دارید.
کورتانا نیز این کار را انجام داد. با متصل کردن حساب کاربری اوبر به ویندوز و گفتن نوع ماشین و مقصد مورد نظر خودتان همه کارها را برایتان انجام خواهد داد.
آلکسا کمی کار را شیکتر انجام میدهد؛ اما اگر که افزونهی Skill از اوبر را نصب کنید همانطور که باید و شبیه دیگران انجام میدهد. محدود بودن آلکسا به یک بلندگو (حداقل تا حال حاضر) کار را کمی سخت و یا بهتر است بگوییم، ناراحت میکند.
دستیار گوگل در حال جاضردسترسی به این موضوع ندارد و نمیتواند این کار را برای شما انجام دهد؛ اما این موضوع زمانی تغییر خواهد کرد که گوگل در ماه دسامبر آینده دسترسی اپلیکیشنهای سوم شخص را به دستیار صوتی هوشمند خود باز میکند.
برنده: سیری (کورتانا و آلکسا تنها یک قدم عقبتر ایستادهاند)
پست الکترونیک
کار: یک ایمیل به جف دان بفرست
سیری و دستیار گوگل شانه به شانه رقابت کردند. هر دوی آنها اسم مورد نظر را در مخاطبین تشخیص دادند و این اجازه را به ما دادند تا متن ایمیل را برایشان دیکته کنیم و آن را سریعا ارسال کنیم. البته سیری این اجازه را داد تا که موضوع پیام را مشخص کنیم ولی دستیار گوگل رابط کاربری بهتری داشت. تفاوت بزرگ میان این دو این است که سیری تنها با اپلیکیشن پست الکترونیکی اپل کار میکند و این در حالی است که دستیار گوگل از جیمیل برای این کار استفاده میکند که حتما اکثر کاربران دومی را ترجیح خواهند داد.
کورتانا نیز تمامی این کارها را به صورت مشابه انجام میدهد اما ما قادر به انجامش به صورت روان و سریع نبودیم. بارها به اشتباه مخاطب مورد نظر را به جای Jeff Dunn با اسم دیگری (Jeff Done) شناخت و چندین بار نیز این سوال را پرسید که آیا مایلید که برای کسی پیام (اساماس) بفرستید به جای ایمیل؟
آلکسا به طور کل کار درخواست شده را تشخیص نداد. البته راههایی وجود دارد که با استفاده از پلتفرم IFTTT این کار را با آلکسا انجام داد و به ایدهی کار نزدیک شد اما هرگز ایدهآل نیست و کار را به خوبی انجام نخواهد داد.
برنده: دستیار گوگل
سؤال: آیا ایمیل جدیدی دریافت کردهام؟
سیری به خوبی کار را انجام داد. پس از پرسیدن سؤال به ما اعلام کرد که چه تعداد ایمیل خوانده نشده و دریافت شده از دیروز تا به حال داشتهایم و تنها آنها را در یک ابزارک سادهی ایمیل نشان داد.
دستیار گوگل صحبتی نکرد و تنها دو ایمیل دریافت شده از ماهها پیش را برای ما به نمایش درآورد که با انتخاب دستی هر کدام به طور عجیبی به جای باز کردن برنامهی جیمیل یک صفحهی مرورگر که تنها آن ایمیل خاص در آن وجود داشت باز کرد.
آلکسا نیز همان مشکل قبلی محدود بودن به یک بلندگو را داشت و نمیتوانست به خودی خود کاری انجام دهد مگر با آن روش غیر ایدهآل IFTTT که کسی را جذب خود نمیکند. کورتانا نیز به ما پیشنهاد داد که برای سؤال پرسیده شده اینترنت را جست و جو کنیم که البته ما از آن هوش مصنوعی ممنونیم!
برنده: سیری
کار: آخرین ایمیل دریافتی من را بخوان
مانند قبل سیری همچنان به اپلیکیشن Mail خود اپل وابسته است اما پس از شنیدن دستور به بلافاصله آخرین ایمیل را باز کرد، نام فرستنده را خواند، تاریخش را اعلام کرد و موضوع را گفت، سپس متن ایمیل را خواند. تمام این اعمال بدون دخالت انسان و فقط با همان دستور اولیه اجرا شدند اما به صورت ناشیانهای پس از اتمام متن پیام صدای سیری هم قطع میشود و اعلام نمیکند که متن به پایان رسیده است.
دستیار گوگل واقعا برای ما ایمیل را نخواند و فقط دو ایمیل آخر دریافتی را در یک کارت نشان داد و باز هم پس از انتتخاب و لمس در اپلیکیشن جیمیل باز نشد.
آلکسا همچنان نتوانست کاری در اینباره انجام دهد. کورتانا باز هم یک جست و جو با موتور بینگ برای عبارت خواسته شده از او باز کرد.
برنده: سیری
پیام رسانی
کار: به جف دان یک پیام (SMS) بفرست
سیری، دستیار گوگل و کورتانا هر سه به خوبی اسم را شناخته و به سادگی هر چه تمامتر پیام را نوشته و آن را ارسال کردند.
آلکسا از طرف دیگر نیازمند ابزار ثانویههای بیشتری برای انجام این کار بود و باید متوجه این موضوع باشیم که این دستگاه وظیفهاش ارسال پیام نیست. با وجود این که آلکسا تنها در یک بلندگو گیر کرده اما با انکی ارفاق میتوان گفت که میتواند این کار را انجام دهد.
برنده: سیری، دستیار گوگل و کورتانا
سؤال: آیا پیام دریافتی جدیدی دارم؟
نکته: عکس از اپلیکیشن اصلی کمپانی گوگل است. به نحوی گویا برخی از امکانات به درستی و کامل به اپلیکیشن دستیار گوگل انتقال داده نشدهاند.
سیری تنها دستیار صوتی هوشمند بود که توانست این کار را به درستی انجام دهد و نه تنها نام فرستنده و پیام را را برایمان خواند بلکه حتی پرسید که آیا مایلیم که پاسخی برای آن پیام بفرستیم و پیام جدیدی را برای نوشتن باز کرد.
دستیار گوگل به ما گفت که اجازه دسترسی به پیامها را ندارد. این موضوع در حالی باعث ناامیدی ما شد که اپلیکیشن گوگل میتواند این کار را به درستی و کامل همچون سیری انجام دهد؛ اما این واقعیت که دستیار گوگل این کار را نتواست انجام دهد، مقداری عجیب است.
و باز هم به خاطر این که آلکسا و کورتانا را بر روی یک تلفن در دسترس نداریم پیشرفتی نداشته و نتوانستیم دربارهی آنها نظری داشته باشیم.
برنده: سیری
کار: توییتهای جدید را برایم بخوان
سیری در این عکس دروغ میگوید چرا که میتواند توییتهای جدید را بخواند، فقط باید به روش درستی از او درخواست کرد.
نحوه مکالمه، سیری را از بازی اخراج کرد چرا که سیری این توانایی را دارد که با درخواست از او برای جست و جوی توییتر برای عبارتی مانند «مک بوک پرو ۲۰۱۶» یا پرسش «چه موضوعی در توییتر داغ است؟» به طور کامل پاسخگو شما باشد و نتایج خوبی را نمایش دهد. این موضوع که این دستیار صوتی هوشمند نتوانست به خوبی پاسخگوی دستور مورد نظر ما باشد، کمی برایمان ناامید کننده بود.
آلکسا از طرف دیگر کاملا کارآمد و مفید واقع شد و توانست به خوبی و البته با قدرت گرفتن از افزونه Twitter Reader درخواست مورد نظر ما را انجام دهد و یا حتی بهتر عمل کند. آلکسا قادر بود که توییتهای لایک شدهی ما، منشنها و موضوعات داغ توییتر را به همراه خیلی موارد دیگر را بخواند و از این حیث عملکرد بسیار خوبی داشت.
کورتانا به طور کل نتوانست که منظور عبارت ما را با وجود این که میتواند که با دستور خاص «تویییتر، توییت جدید» توییت ارسال کند، بفهمد.
دستبار گوگل نتایج جست و جو برای دستور ما را با موتور گوگل به نمایش گذاشت. این موضوع در حالی است که دستیار صوتی هوشمند گوگل قابلیت ارسال و به اشتراک گذاری مقالهها و لینکهای مختلف به توییتر را دارد. البته نمیتوان از این گذشت که دستیار گوگل هنور برای اپلیکیشنهای ثانویه اجازه دسترسی صادر نکرده است اما در این جدال برای بهترین بودن نمیتوان امتیاز مثبتی به گوگل داد.
برنده: آلکسا
ورزشی
اجازه بدید که به موضوع سرگرم کنندهتر یعنی ورزش بپردازیم. برای شروع با یک سؤال ساده از یک سری مسابقات قهرمانی بیسبال در آمریکا شروع کردیم:
سؤال: در بازی «کابز»ها کدوم تیم در حال برنده شدن است؟
سیری، دستیار گوگل و آلکسا به خوبی و با اعتماد به نفس کامل جواب درست را به ما دادند و سؤال ما را به خوبی درک کردند.
از طرف دیگر تنها کورتانا جواب کاملی به ما نداد و نتایج جست و جو با موتور بینگ را دربارهی تیم شیکاگو کابز به ما نشان داد.
برنده: سیری، دستیار گوگل و آلکسا
سؤال: بازی بعدی سلتیک با کجاست؟
با کمال تعجب و خوشحالی دستیار صوتی هوشمند هر چهار کمپانی به درستی توانستند که جواب این سؤال را بدهند و متوجه منظور ما از سؤال پرسیده شده درک کنند.
برنده: همگی!
بعد از پرسیدن سؤال قبل برای این که بفهمیم که آیا این هوشهای مصنوعی متوجه مکالمات مختلف میشوند و به درستی مطالب را درک میکنند این سؤال را پرسیدیم:
سؤال: امتیازآورترین بازیکن آنها چه کسی است؟
هیچکدام از این دستیارها نتوانستند متوجه منظور ما شوند و از این حیث ما را ناامید کردند. همگی آنها بدترین عملکرد را داشتند؛ اما حداقل دستیار گوگل بدون تکرار کردن چندبارهی جمله آن را به درستی شنید و متوجه منظور ما شد؛ اما بیان کرد که پاسخی برای سؤال ما ندارد. بقیهی دستیارها آقای گل لیگ را به جای امتیازآورترین بازیکن تیم سلتیک در جواب به ما نشان میدادند.
برنده (یا کسی که تنها نباخت): دستیار گوگل
سؤال: قهرمان لیگ برتر چه تیمی است؟
جواب درست برای این سؤال تیم لستر سیتی بود. گویا متأسفانه هیچ کدام از این دستیارهای صوتی طرفدار فوتبال نیستند و کسی نتوانست پاسخ درستی به ما بدهد. ما سؤال را دقیقتر نیز بیان کردیم و گفتیم که «چه تیمی در سال گذشته قهرمان لیگ برتر شد؟» اما باز هم هیچ کدام متوجه نشدند..
سیری جدول لیگ امسال را باز کرد و آلکسا هیچ ایدهای دربارهی سؤال ما نداشت. کورتانا آخرین نتایج بازیها را باز کرد و در این بین دستیار گوگل تصمیم گرفت که وقت خوبی است که مقالهی لیگ برتر را در ویکیپدیا باز کند که اصلا جوابیه خوبی نبود.
برنده: هیچ کدام!
سؤال: کدام کوارتربک در ترکیب اصلی تیم کلیولند براونز در بازی قبل قرار گرفته بود؟
نکته: کوارتربک یک پست در بازی فوتبال آمریکایی است و صرفا جهت اطلاع از جواب سؤال جاش مککاون است.
تنها سیری به درستی و صحت کامل جواب این سؤال را داد؛ اما با شکل عجیب و غریب بالا که پنج بار اسم جاش مککاون را قبل این که نام تمام بازیکنان دیگر تیم را ببرد، تکرار کرد. همان طور که میبینید و میتوانید تصور کنید این سبک پاسخگویی از طرف یک دستیار صوتی هوشمند کمی ترسناک است.
دستیار گوگل یک کارت با اطلاعات ویکیپدیای بازیکنان کوارتربک قبلی تیم کلیولند براونز باز کرد. در این حال کورتانا دوست قدیمی خودش یعتی موتور جست و جوی بینگ را صدا زد تا بازیکنان حال حاضر پست کوارتربک تیم کلیولند براونز را برایمان شناسایی کند.
با این حال عملکرد آلکسا کمی از دوتای قبلی بهتر بود. چرا که هرچند نتوانست که پاسخ درست را به ما بدهد؛ اما اسم کوارتربکهای قبلی تیم، همچون بردی کوئین، جف گارسیا و تیم کاوچ را به ما داد. میتوان این نتیجه را گرفت که آلکسا منظور سؤال ما را کوارتربکهای اصلی تیم در گذشته درک کرده است که باز هم از پاسخهای بیمعنی دستیار گوگل و کورتانا بهتر بود.
برنده (در کمال حسرت): سیری
موسیقی
این مورد را با کمی حیلهگری و ترویز انجام دادیم چرا که هیچ کدام از دستیار صوتی هوشمند این کمپانیها با تمامی سرویسهای پخش موسیقی کار نمیکنند و ما را با انتخابهای کمی تنها میگذارند. این موضوع شامل سرویسهای پخش موسیقی نیز میشود.
کار: آهنگ Queen Jane Approximately از باب دیلن پخش کن
کمپانی اپل بدترین عملکرد را از این حیث داشت. سیری کاملا با سرویس اپل موزیک ادغام و یکپارچه سازی شده؛ اما متأسفانه اپل موزیک تنها سرویسی است که پشتیبانی میکند.
دستیار گوگل تنها به این خاطر که از اسپاتیفای نیز پشتیبانی میکرد، کمی بهتر بود؛ اما تمام سعی خود را میکرد که شما را به سرویسهای خود گوگل نظیر گوگل پلی موزیک و یوتوب برای استفاده تشویق کند.
کورتانا عملکردی همانند دستیار گوگل داشت، البته با این تفاوت که ابزارهای مورد استفادهی آن را با ابزارهای ساخته شده توسط مایکروسافت جایگزین کرده و از سرویس پخش موسیقی نه چندان معروف مایکروسافت گروو (Groove) استفاده میکند.
در این حیث و باب آلکسا همه چیز را ساده کرد. سرویس پخش موسیقی پیش فرض این دستیار صوتی هوشمند، سرویس نامحدود موسیقی جدید آمازون است؛ اما واقعگرایانه عمل کرده و سلطهی اسپاتیفای بر این موضوع را قبول کرده و به شما این اجازه را داده در صورت خواست خودتان سرویس پخش موسیقی پیش فرض خود را به اسپاتیفای تغییر دهید.
برنده: آلکسا
کار: چند موسیقی جدید برایم پخش کن
تقریبا هیچ کدام تأثیر گذار عمل نکردند اما آلکسا کاربرد خیلی نزدیکی داشت. به جای پخش آلبومهای موسیقی جدید و تازه پخش شده در بازار، این دستیار صوتی هوشمند تنها موسیقیها و آهنگهای جدیدی که ما به کتابخانه موسیقی آمازون خود اضافه کرده بودیم را پخش کرد. آمازون اینجا تنها کمی به جمله بندی شکست خورد که البته باز هم خیلی بهتر از بقیه بود.
سیری تنها کتابخانهی موسیقی خود ما را به صورت اتفاقی و شافل پخش کرد، کورتانا برای عبارتی که ما گفتیم جست و جویی را با موتور بینگ ترتیب داد و دستیار گوگل نیز به صورت خندهداری آلبوم New از خوانندهای با نام پاول مککارتنی در سرویس گوگل پلی موزیک پخش کرد.
برنده: آلکسا
کار: پخش موسیقی بر روی لپ تاپ برای شناخته شدن توسط دستیار صوتی هوشمند
کورتانا و سیری به خوبی توانستند آهنگ پخش شده را شناسایی کنند. کورتانا یک لینک خرید بر روی سرویس پخش موسیقی جدید مایکروسافت یعنی گروو برای ما به نمایش گذاشت؛ اما سیری بر خلاف انتظار لینک خرید آهنگ را بر روی سرویس شزم (Shazam) نشان داد. این مورد از وقتی که اپل از سرویس شزم برای شناسایی آهنگها استفاده میکند بر این منوال است.
آلکسا و دستیار گوگل از عهدهی این کار برنیامدند. گرچه آلکسا میتواند تمامی آهنگهایی که توسط اسپیکر آمازون اکو و اکو دات پخش میشود (آلکسا بر روی این اسپیکرها نصب شده است) را به خوبی و کامل شناسایی کند. این مورد برای دستیار گوگل سختتر بود؛ اما باز هم عجیبتر است، چرا که اپلیکیشن گوگل به خوبی میتواند این کار را انجام دهد.
برنده: سیری و کورتانا
آب و هوا
با گذشت از موضوعات قبلی به بحث جذاب آب و هوا رسیدهایم که میتواند برای تست هوش دستیارهای صوتی جالب باشد.
سؤال: آب و هوای فردا چگونه خواهد بود؟
همه توانستد که پاسخ این سؤال را بدهند؛ اما در اینجا به این خاطر که هدف از ساخت این دستیارها لمس نکردن دستگاه و تنها گرفتن اطلاعات به صورت مکالمهای است امتیاز کمتری برای سیری قائل شدهایم چرا که به جای توضیح کامل آب و هوای فردا به صورت دقیق از جملهای همجون «به نظر میآید که فردا آفتابی باشد» استفاده میکند و ابزارکی را که حاوی اطلاعات دقیقتر آب و هواست را نشان میدهد و از این حیث جالب نیست و از دستیارهای دیگر عقب میافتد.
برنده: دستیار گوگل، آلکسا و کورتانا
در ادامهی سؤال قبل و برای تست هوش دستیارها، سؤال: در مورد بوستون چطور؟
دستیار گوگل و کورتانا به خوبی متوجه منظور سؤال ما شدند و به صورت دقیق وضعیت آب و هوای شهر بوستون را به ما گزارش دادند و توانستند مکالمه را ادامه دهند اما سیری و آلکسا این کار را نتوانستند انجام دهند و منظور ما را از سؤالی که پرسیدیم در مکالمه را دریافت کنند و ما مجبور شدیم که سؤال را به صورت دقیق به این صورت بیان کنیم: «وضعیت آب و هوای شهر بوستون چگونه خواهد بود؟»
برنده: دستیار گوگل و کورتانا
سؤال: آیا به چتر در این هفته احتیاج پیدا میکنم؟
همه به جز کورتانا منظور سؤال ما را درک کردند. کورتانا بدون گفتن حتی کلمهای گراف وضعیت آب و هوایی را باز کرد.
در میان سه دستیار صوتی هوشمند دیگر، دستیار گوگل از بقیه واضحتر جواب داد و تنها موردی بود که به صورت دقیق بیان کرد که در چه روزی از هفته انتظار بارش باران یا برف را باید داشته باشیم و این در حالی است که سیری و آلکسا تنها به این جواب بسنده کردند که انتظار میرود در هفت روز آیندهی هفته باران یا برف ببارد یا که خیر.
برنده: دستیار گوگل
تقویم
سؤال: برای فردا برنامهی خاصی دارم؟
در عکس بالا دو بار مراسم هالویین در یک روز نمایش داده شده چرا که یک تغییر ناگهانی در تقویم داخلی کاری صورت گرفته، اما در هر حال سیری هر دوی آنها را نمایش داد. در این حال دستیار گوگل فقط دو قرار کاری برنامه ریزی شده ما را نمایش داد.
به طور کل همگی توانستند که تمامی برنامه ریزی ما در تقویم خود را به درستی برایمان نمایش دهند و تقریبا میتوان این جدال را مساوی اعلام کرد؛ اما به خاطر این که کورتانا و سیری قصد این را دارند که شما را مجبور به استفاده از اپلیکیشنهای تولید شده توسط خود کنند و آلکسا و دستیار گوگل برنامه پیش فرضشان تقویم گوگل است امتیاز منفی میگیرند.
برنده: دستیار گوگل و آلکسا
در ادامهی مکالمه این سؤال را پرسیدیم: «دربارهی بقیهی هفته چطور؟»
با کمال تعجب تنها سیری توانست که متوجه منظور ما شود و مکالمه را با ما ادامه دهد. به سرعت ابزارک تقویم باز باقی مانده از سوال قبلی را گسترش داد و آن را خواند.
دستیار گوگل و کورتانا ما را مجبور به بیان سؤالمان به این صورت «در تقویم چه برنامههایی داریم؟» کرد و این در حالیست که آلکسا گفت که این عمل در حال حاضر پشتیبانی نمیشود.
برنده: سیری
کار: قرار شام با مادر در چهارشنبه شب تنظیم کن (این کار را به خاطر تست راحتی اعمال بعدی همچون لغو آن پس از تنظیم شدن به هر کدام از دستیارها دادیم)
سیری به راحتی این کار را انجام داد. مادر را در مخاطبین دستگاه شناسایی کرد و پرسید که چه زمان و ساعتی میخواهیم که قرار را تنظیم کنیم و پس از دریافت پاسخ به سرعت آن را انجام داد و همین سرعت عمل را برای تأیید، تغییر و در نهایت لغو آن داشت. باز هم تکرار میکنیم که سیری به برنامه پیش فرض تقویم اپل همچون دیگر موارد وابسته است.
سه دستیار صوتی هوشمند دیگر به سادگی توانستند که قرار را تنظیم کنند؛ اما زمانی که کار به ویرایش آن رسید، کمی دچار مشکل شدند.
دستیار گوگل خیلی روان و به سرعت قرار را تنظیم کرد؛ اما به هیچ وجه و با هر گونه تغییر در دستور ویرایش آن نتوانست که کار را انجام دهد. آلکسا نیز همین مشکل را داشت. کورتانا نیازمند این بود که به طور دقیق، زمانی که میخواستیم آن را تغییر دهیم را اعلام کنیم و البته پس از ویرایش این اجازه را به ما نداد که تنها با دستورات صوتی آن قرار را لغو کنیم.
برنده: سیری
ابزارهای اجتماعی
مقولهای که هر انسان زندهای باید در آن غرق باشد و همیشه در آن حضور داشته باشد، اجتماع و ارتباط با دیگران است. ما با تست هوش دستیارهای صوتی سعی داریم ببینیم که چقدر آنها میتوانند به ما انسانها در اینباره کمک کنند و از باتلاق اجتماع گریزی که یکی از مسببان آنها همین تلفنهای هوشمند هستند، ما را نجات دهند.
سؤال: در اطراف من چه خبر است؟
دستیار صوتی هوشمند محصول آمازون یعنی آلکسا در اینجا سودمند واقع شد. اگر که افزونهی StubHub را دانلود و نصب کنید، میتوانید جوابهای خوبی شنیده و بفهمید که چه برنامههایی در اطراف منطقهی سکونت شما در حال اجرا هستند؛ البته که از عالی و بینقص بسیار فاصله داشت پاسخی که ما از آلکسا دریافت کردیم اما عملکرد آن بسیار بهتر از سیری بود که تنها یک جست و جو با موتور بینگ ترتیب داد و یا دستبار گوگل که میانبری برای استفاده از اپلیکیشن Eventbrite به نمایش گذاشت.
اما جالب بود که کورتانا اصلا عملکرد بدی در این مورد نداشت و ابزارکی با محتوای برنامههای کمدی و طنر و بازیهای ورزشی بر اساس موقعیت مکانی به نمایش گذاشت و همچنین گزینهای برای دیدن موارد بیشتر از طریق موتور بینگ را نیز در دسترس قرار داد.
برنده: آلکسا و کورتانا
سؤال: در نزدیکی من رستوران چینی وجود دارد؟
همه دستیارها توانایی این را داشتند که رستورانهای اطراف را شناسایی و به ما نشان دهند اما ما سیری را ترجیح دادیم چرا که بهترین عملکرد به خاطر این موضوع که توانایی رزرو میز را نیز دارد، ارائه داد.
سیری نزدیکترین رستورانهای اطراف ما را در یک لیست همراه با اطلاعات و امتیازات آنها که توسط شبکهی Yelp گرفته شده بودند به نمایش گذاشت و این واقعیت را نیز دربارهی آنها که آیا رستوران «گران» هستند یا نه بیان کرد و سپس این سؤال را پرسید که برای رزرو تمایل اقدام داریم یا که مسیر را میخواهیم ببینیم؛ وقتی که ما گزینهی دوم را به او گفتیم سریعا نقشه اپل را باز کرده و مسیریابی را انجام داد. ما سپس برای تست هوش سیری برای ادامه مکالمه گفتیم که تمایلی برای این رستوران نداریم، سیری در پاسخ رستوران نزدیک بعدی را معرفی کرد. همه چیز در این مکالمه با این دستیار صوتی هوشمند مفید و کارآمد بود و حس همصحبتی با یک انسان را القاء میکرد.
برنده: سیری
کار: یک میز برایم در رستوران Mission Chinese رزرو کن
باز هم این تنها سیری بود که توانست این کار را با تسکر از ادغام و یکپارچه سازی آن با سرویس OpenTable انجام دهد. در مثال بالا که در عکس میبینید، نزدیکترین رستوران این رستوران زنجیرهای را در نقشه پیدا کرد و این توانایی را نیز داشت که بگوید که در حال حاضر به خاطر تعطیل بودن آن رستوران امکان رزرو میز وجود ندارد و حتی این پیشنهاد را نیز کرد که اگر که تمایل داریم با رستوران تماس بگیریم.
سه دستیار صوتی هوشمند دیگر یا نمیتوانستند که این کار را انجام دهند و یا نتایج جست و جو با موتورهای مختلف به نمایش میگذاشتند.
برنده: سیری
ترجمه
اگر که این دستیارها بتوانند که به ما در سفرها کمک کنند و نیازمندیهای ما را به زبانهای دیگر بیان کنند خیلی جالب خواهد بود، این طور نیست؟ ما نیز بر آن شدیم که این موضوع را تست کنیم و ببینیم کدام یک میتوانند به ما کمک کنند.
سؤال: چگونه به اسپانیایی بگوییم که «کتابخانه کجاست؟»
تنها دستیار گوگل و کورتانا توانایی این را داشتند که به این گونه سؤالات پاسخ دهند و کار ترجمه صحبتهای ما به دیگر زبانهای زندهی دیگر دنیا انجام دهند و حتی میتوانستند که آن را برایمان بخوانند و تلفظ کنند.
سیری تنها نتایج جست و جو با موتور بینگ را به نمایش گذاشت و آلکسا نیز از پاسخگویی ناتوان بود.
برنده: دستیار گوگل و کورتانا
کارها و تسکهای ساده
وقت آن بود تا که ببینیم چکونه هر کدام از این دستیارهای صوتی هوشمند، پاسخگوی کارهای سادهای همچون باز کردن اپلیکیشنها، تنظیم یا لغو زنگ هشدار، ساخت زنگهای یادآوری و تغییر زمان قفل شدن صفحه نمایش در یک تلفن هوشمند خواهند بود.
در این باب تقریبا به طور کل قابل اعتماد هستند و میتوان به آنها اعتماد کرد. هیچ مشکل بزرگی برای کارهایی با نمونهی در عکس وجود نداشت؛ اما نکاتی وجود داشت که حتما باید آنها را لحاظ و بازگو میکردیم:
سیری توانایی تغییر زمان قفل شدن صفحه نمایش را دارد، در حالی که دستیار گوگل نتوانست آن کار را انجام دهد.
سیری قادر بود که لینکها را در مرورگر (قاعدتا همان سافاری ساختهی خود اپل) باز کند؛ اما دستیار گوگل فقط میتوانست آن را در اپلیکیشن خود باز کند و حتی نتوانست که مستقیما آن را در گوگل کروم باز کند.
آلکسا تنها دستیاری بود که هنگام تنظیم زنگ هشدار هشیار بود و این سؤال را مطرح میکرد که زمان مورد نظر برای تنظیم زنگ هشدار برای قبل از ظهر است یا بعد از آن.
برنده: سیری و آلکسا
دانش عمومی
در این بخش به پرسیدن سؤالاتی دربارهی اطلاعات عمومی و دانش عمومی دربارهی چیزهای ساده پرداختیم یا به زبان بهتر خواستیم ببینیم که این دستیارها تا چه حد میتوانند احمق باشند. ما سؤالات مختلفی به صورت تصادفی از موضوعات مختلف همچون سخنگوی کاخ سفید کیست؟، فاصلهی زمین تا خورشید چقدر است و ریشهی دوم عدد پی چیست؟پرسیدیم که در پایین میتوانید عملکرد آنها را بخوانید.
تنها آلکسا توانست که پاسخ هر سه سؤال را با صدایی رسا و با اعتماد به نفس بدهد.
کورتانا هم توانست این کار را انجام دهد و پاسخگوی سؤالات ما باشد؛ اما برای فاصله خورشید و زمین یک عکس نشان داد و مقدار فاصله را با زبان نگفت.
فقط دستیار گوگل بود که سؤالات را اشتباه جواب داد. در جواب سحنگوی کاخ سفید، کارتی را با لیستی نشان داد که آخر آنها پاول رایان نوشته بود و این در حالی بود که منبعی را با نام جان بونر نشان داده بود. برای ریشهی دوم عدد پی نیز کارتی را با جواب درست نشان داد؛ اما فقط گفت «ریشهی دوم عدد پی نیز همچون خود عدد پی، عددی گنگ است».
موارد بالا چیزی بیشتر از استثناهای عادی و معمولی هستند؛ اما همچنان بدون خطا نیستند.
برنده: آلکسا
سؤال: اخبار امروز چه مواردی هستند؟
آلکسا و دستیار گوگل سرتیتر اخبار مهم روز را از خبرگزاری NPR به نمایش گذاشتند و خواندند. ما این را عملکرد خوبی دیدیم. دستیار گوگل حتی پا فراتر گذاشته و فایلهای صوتی اخبار را نیز همراه با ویدئو کلیپهایی از فاکس نیوز، بلومبرگ، ESPN و BBC در دسترس قرار داد، پس به نظر ما برندهی این بخش مشخص است.
سیری به طور ناشیانهای گفت که: این چندین اخبار برای «اخبار امروز چه مواردی هستند؟» و سپس جست و جویی با موتور بینگ ببا اخبارهای مشابه همدیگر برایمان به نمایش گذاشت.
کورتانا در همین حال در پاسخ به سؤال ما چندین اخبار برای عبارت «امروز» به نمایش گداشت. بنابراین با این پاسخ قابل پیش بینی بوده اگر که ببینید که اولین نتیجه اخباری درباره برنامهی تلویزیونی «امروز» باشد. و به صورت خیلی جالبتر وقتی که پرسیدیم «چه خبر؟» (What’s the news) به ما معنی کلمهی «اخبار» را از داخل دیکشنری نشان داد. خارق العادهست.
برنده: دستیار گوگل
شخصیت
به مورد شاید مسخرهی شخصیت دستیارهای صوتی هوشمند رسیدیم. در ابتدا ما از هر کدام خواستیم که یک لطیفه یا جوک برایمان تعریف کنند و منتظر ماندیم که بدترینها را بشنویم، جالب است بدانید که آنها از این حیث ناامیدمان نکردند و بدترینها را تعریف کردند.
سیری: The past, present, and future walk into a bar. It was tense.
ذستیار گوگل: What do you call an empty jar of Cheez Whiz? Cheez Was!
آلکسا: What’s brown and sticky? A stick.
کورتانا: How many politicians does it take to change a light bulb? Two. One to change it, and another one to change it back again.
برنده: کسانی که از شنیدن جوکهای بد لذت میبرند.
کورتانا و دستیار گوگل به رقبا تیکه پراکنی میکنند!
در حالی که سیری و آلکسا سعی بر صحبت نکردن دربارهی دیگران داشتند، از طرف دیگر کمپانیهای مایکروسافت و گوگل گویا از این که به دیگران تیکه میاندازند، خوشحالاند.
دستیار گوگل دربارهی سیری گفت که «او را میشناسم، اهل کوپرتینو و به شهر ماونتین ویو خیلی نزدیک است.» گفتنی است که موزهی تاریخ رایانه در شهر ماونتین ویو واقع شده و منظور دستیار گوگل در اینجا طعنه زدن و قدیمی پنداشتن سیری بوده است.
کورتانا نیز دربارهی گوگل این گونه صحبت کرد که «خیلی دوست دارم که دکمهی I’m Feeling Lucky را با صدای کلینت ایستوود تصور کنم، باید جالب باشد!»
برنده: دستیار گوگل و کورتانا
بازی با دستیارهای صوتی هوشمند
دستیار گوگل همگی را با بازیهای کوئیز و پازلی خود همچون مکعب روبیک دیجیتالی و MadLibs و بسیاری دیگر، کنار زد. شما هم میتوانید سری به او با این بازیها بزنید.
سیزی اصلا پاسخی نداد و ما را سر کار گذاشت و این در حالی بود که آلکسا به صورت خیلی سورئال با ما سنگ کاغذ قیچی بازی کرد! (عمق فاجعه و تهی بودن مغز این هوشهای مصنوعی را وقتی متوجه میشوید که جواب میدهید «کاغذ!» و اسپیکر به شما پاسخی نمیدهد)
کورتانا ظاهرا تنها یک بازی داشت، به شما سرنخهایی دربارهی یک فیلم به شما برای حدس زدن نام آن فیلم میدهد. وقتی ما گفتیم که میخواهیم بازی دیگری بکنیم، یک جست و جو با موتور بینگ برای عبارت گفته شده توسط ما در میان ویدئوها ترتیب داد.
برنده: دستیار گوگل
چه چیزهایی از این مقایسه فهمیدیم؟
اگر که از نتایج در هم و بر هم بالاتر مشخص نیست که جواب این سؤال چیست باید بگوییم که هیچ کدام از این هوشهای مصنوعی به معنای واقعی کلمه، «خوب» نیستند و خیلی کار مانده که توسعه دهندگان آنها باید انجام دهند.
مشکلاتی که در اینجا بزرگ و فراگیر بود عبارتاند از:
همهی دستیارها احساس شکننده بودن را القاء میکنند و ارتباطات کمی با دیگر سرویسها دارند و این به خاطر ماهیت آنها است و تقریبا غیرممکن است که بگوییم کدام یک از آنها در چه موضوعاتی نمیتوانند به شما کمک کنند.
شما باید با این موضوع که موقعیت مکانی شما همراه با اطلاعات شخصی (نه فایلها) در دسترس قرار گرفته و مخابره شوند راحت باشید تا بتوانید نتایج خوبی از آنها دریافت کنید.
در برخی مواقع باز کردن یک مرورگر برای انجام برخی کارها راحتتر و سریعتر از کار با این هوشهای مصنوعی است. پس از این بررسیها متوجه این موضوع شدیم که چرا بسیاری از افراد از آلکسا همراه با آمازون اکو و اکو دات استفاده میکنند و این به خاطر این است که صحبت با این دستیار صوتی هوشمند شما را از کارهای دیگرتان عقب نمیاندازد.
دستیار صوتی هوشمند تنها اسمش از هوش بالایی برخوردار است و شما این را در جمله بندیها متوجه خواهید شد چرا که با یک جابجایی کلمه یا فراموش کردن آن برای استفاده در جمله و دستور یا سؤالتان از این ابزارها باعث رد شدن و انجام نشدن کل درخواستتان از آنها میشود.
بسیار ناراحت و سخت است که در مظهر عموم و اماکن شلوغ با یک چیز بدون جان و تن حرف زد.
در مورد دستیار گوگل این موضوع که هر بار برای استفاده از آن باید نام برند را به زبان آورد (گفتن OK Google برای صحبت با دستیار گوگل الزامی است) تا بتوان بدون لمس دستگاه با آن صحبت کرد بسیار رفتار غیر حرفهای است و صرفا باعث تبلیغات و مورد سوء استفاده قرار گرفتن توسط کمپانی میشود و اورولی است.
باید کدام دستیار صوتی هوشمند را انتخاب کنیم؟
برای انتخاب یک برنده واقعی در میان مقایسههای صورت گرفته باید گفت که محصول سیری از کمپانی اپل واقعا خوب عمل کرده و اگر تنها بخواهیم بگوییم برنده کدام بوده انتخاب همان دستیار صوتی هوشمند سیری است؛ اما اگر بخواهیم بگوییم که کدام یک را بهتر است انتخاب کنید کار سخت است!
با وجود شکستهای فاجعهبار و خجالتآوری که شرکت گوگل از اپل و عملکرد عالی سیری در این مقایسات، انتخاب ما دستیار گوگل است. به صورت تکنیکال، محصول کمپانی گوگل بسیار روان اجرا میشود و برای استفاده، راحت است و لازم نیست که چندین بار جمله خود را برای آن تکرار کنید تا منظور شما را بفهمد و همچنین این دستیار صوتی هوشمند بهتر از بقیه منظور شما را از جملهیتان برداشت میکند. اگر چه که سیری شاید به نظر برسد که خیلی خوب با دستگاهش عجین شده و میتواند هر کاری را انجام دهد و حتی هوشمند به نظر برسد؛ اما برای ما، این تجربه مانند صحبت با یک ربات بود.
همکلامی با دستیار گوگل سرگرم کنندهتر و انسانوارانهتر رفتار میکرد و با این موضوع این احساس را داشتیم که توسعه دهندگان این هوش مصنوعی در کمپانی گوگل واقعا از کارشان لذت میبردهاند و در مواردی که ابزارهای مورد استفادهی دستیار محصول خود گوگل بودند، شکافی میان آنها احساس نمیشد و گویی که همه چیز دقیق و بدون نقص است.
موضوع اصلی در واقع پتانسیل رشد هر کدام است!
اگر واقع گرایانه به موضوع نگاه کنیم باید گفت که گوگل بر روی گنجینهای اطلاعات نشسته و بزرگ نمایی نیست اگر که بگوییم کنترل اطلاعات را در دست دارد. گوگل اکوسیستم بسیار عظیمی از سرویسهایی را ساخته که همگی پرطرفدار هستند و نباید این موضوع را از یاد ببریم که دستیار گوگل به راحتی میتواند هر کدام از آنها را فراخوانی کند. گوگل پیشران موتورهای جست و جو، سرویس پست الکترونیکی، تقویم، موسیقی و سخت افزارهای استریمینگ است. کمپانی گوگل به راستی که در همه جا دستی در کار دارد و در آینده دستیار گوگل به راحتی میتواند به همهی آنها دسترسی داشته باشد و یا در نهایت ایدهی ساخت آن هوش مصنوعی این بود که گفتیم.
از سوی دیگر، سیری عبارتی چهل تکه است. این دستیار صوتی هوشمند در برخی مواقع به یاهو، در جاهایی به ولفرام آلفا (WolframAlpha) و در بقیهی مواقع به اپلیکیشنهای ساخته شده توسط خود کمپانی اپل نیازمند است. خیلی سخت است که به این هوش مصنوعی به دید یک ساختهی منسجم نگاه کرد.
کورتانا که تنها میانبری برای استفاده از موتور جست و جوی بینگ است اما در آن طرف قضیه آلکسا وجود دارد که مناسب و خوب است. این دستیار صوتی هوشمند برتری خود را از سادگی کاربردها و وظایف خود میگیرد؛ دستکاری آن آزاد است و به قولی میتوان آن را با افزونههای مختلف هر طور که مایل هستید برنامه ریزی کنید و برای بعضی کارها همچون خرید اینترنتی و کنترل خانه هوشمند و اینترنت اشیا بهترین است. همانقدری که گوگل از دستش برمیآید!
در نهایت شما باید به آیندهی این ابزارها نگاه کنید و کاربرد آنها را برای خودتان تعیین کنید. اگر به جلوتر برویم متوجه این امر خواهیم شد که حداقل از لحاظ تئوری و بر روی کاغذ، گوگل با دستیارش پشتوانهی قویتری دارند.
http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png00ادمینhttp://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.pngادمین2016-11-12 19:06:322016-11-12 19:06:32کدام یک از دستیارهای صوتی هوشمند شرکتهای بزرگ، بازی را برنده میشود؟
در این مقاله سعی داریم به مقایسه بلندگو آیفون ۷ و اچ تی سی ۱۰ بپردازیم، با ما همراه باشید :
اکنون زمان جنگ صوتی است! پرچمدار HTC مدت زیادی است که به خاطر بلندگوهای BoomSound خود معروف شده است. BoomSound ها به معنای وجود بلندگوهای استریو تو در تو در جلو، بالا و پایین گوشی است؛ اما شرکت اچ تی سی با گوشی HTC 10 خود مفهوم آن ها را تغییر داد و آن را نسخه BoomSound Hi-Fi نام گذاری کرد؛ اما تفاوتش در چیست؟
خب، این موبایل هنوز دارای بلندگوهای دوگانه است؛ اما آنها فقط برای یک سیگنال معمولی چپ و راست استریو استفاده نمیشوند. بلندگوی پایینتر به پایین قاب دستگاه منتقل شده و به عنوان هر دو کانال سمت راست و نوعی مینی ووفر استفاده میشود و به طور عمده فرکانسهای کم و متوسط را پخش میکند. در بالا، خروجی صدای گوشی دو برابر بلندگوی دوم است. این بلندگو از کانال چپ و فرکانسهای بلند استفاده میکند. در واقع، زمانی که شما بلندگوهای اختصاصی برای طیف های فرکانس های مختلف را دارید، قطعا قادر به شنیدن صدای واضحتر و بهتری نسبت به صدایی که یک تک بلندگوی موبایل تولید میکند، هستید.
زمانی که اپل آیفون ۷ را معرفی کرد، همه را با بلندگوهای دوگانه خود شگفت زده کرد. در واقع نحوه عملکرد آنها، یعنی بلندگوی پایینی با بایت کمتر و جبران آن توسط بلندگوی بالا، شباهت بسیاری با بلندگوهای های فای BoomSound اچ تی سی ۱۰ دارد. اما راه حل اپل نیز استریو است، به این معنی که ما صداهای واقعی چپ و راست را از بلندگوهای مربوطه دریافت میکنیم.
با دیدن این موضوع که هر دو نوع در نحوه عملکرد شبیه به هم هستند، و این که اخیراً BoomSound اچ تی سی همواره یک جزء اصلی برای بلندگوهای موبایل بوده است، ما تصمیم گرفتیم تا آن ها را در یک آزمایش سریع مقابل یکدیگر قرار دهیم.
صداها
با تست صدای هر دو بلندگو مشخص است که صدای آیفون ۷ خیلی خیلی بلندتر از اچ تی سی ۱۰ است. هر چقدر که صدای آیفون بلندتر است، صدای اچ تی سی بسیار کم است. ما زمان زیادی را برای بررسی صدای اچ تی سی صرف کردیم، تلاش کردیم تا به دقت در زندگی روزمره به صدای بلندگوها گوش دهیم. در حالی که صدای بلندگوها برای یک موبایل قابل قبول و بسیار خوب است؛ اما نتوانستیم فشار صدای کافی را از آنها بشنویم مگر اینکه در یک محیط کاملا آرام قرار بگیریم. در مقابل، آیفون ۷ میتواند صدای کاملاً بلندی پخش کند.
به هرحال، اینجا موضوع کیفیت صدا اهمیت دارد. همانطور که در کلیپها شاهد بودید، شما میتوانید صدای آیفون ۷ را کاملا واضح بشنوید و برتری آن را حس کنید. پخش کردن صدای اچ تی سی پس از آن باعث میشود که تفاوت بین بلندگو ها را درک کنید و ضعف بلندی صدا را نسبت به آیفون، در بلندگوهای اچ تی سی حس کنید. به هرحال، با تمامی اینها، این ارزش را دارد که هر از گاهی گوشهای خود را به گوش دادن آهنگ با اچ تی سی وفق دهید و اگر این کار را انجام دهید حتماً متوجه لذت صدا در بلندگوهای اچ تی سی نیز خواهید شد.
نتیجه
از لحاظ کیفیت صدا، انتخاب برنده مشکل است، با در نظر گرفتن این که آنها اسمارت فون های کوچک هستند، آیفون ۷ و اچ تی سی ۱۰ هر دو صدای بسیار خوبی را پخش میکنند. به هرحال، با توجه به اینکه بلندگوهای اچ تی سی، BoomSound هستند. بلندگوهای آرام آن یک امتیاز منفی بزرگ به حساب میآیند. با این حال باید بگوییم بلندگوهای آیفون ۷ صرفاً بخاطر صدای بلندتر و راحتی شنیدن صدای آن ها، میتواند برنده این جدال باشد.
http://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.png00ادمینhttp://www.netwebco.ir/wp-content/uploads/2015/09/logo.pngادمین2016-11-08 18:35:262016-11-08 18:35:26مقایسه بلندگو آیفون ۷ در برابر اچ تی سی ۱۰
با این تلفن هوشمند با نمایشگر بزرگ، آیا هواوی به یکی از بازیگران بازی بزرگ کمپانیهای تولید گوشی هوشمند وارد میشود؟
به طور کل هواوی میت ۹ محصول خوب دیگری از کمپانی هواوی است که در کنار داشتن مشخصات فنی خوب و رده بالا با صفحه نمایش بزرگ، انتخاب خوبی برای خریداران گوشیهای سایز و اندازه بزرگ است. این گوشی هوشمند غیر از اینکه منفجر نمی شود تقریبا تمامی قطعاتش با سامسونگ گلکسی نوت ۷ برابر است و با آیفون ۷ نیز برابری میکند که با سبک طراحی خود هواوی، اجین شده و باعث ایجاد و تولید یکی از محصولات عالی سال ۲۰۱۶ شده است.
سه موضوعی که می شود به عنوان نقطه قوت دستگاه به آنها اشاره کرد دوربین باکیفیت بسیار بالا، پردازندهی مرکزی بسیار قوی و طراحی و ساخت خوب آن است که در مقابل آن یک صفحه نمایش تنها با کیفیت ۱۰۸۰p و رابط کاربری از مد افتادهی هواوی را میتوان به عنوان نقاط ضعف دستگاه نام برد؛ اما تنها نمیتوان به این موارد بسنده کرد و بهتر است با نقد و بررسی ما همراه باشید تا ببینیم که هواوی میت ۹ تا چه حد پرقدرت بوده و میتوان آن را در چه کلاسی رده بندی کرد.
همچنین هواوی با تغییراتی که انجام داده بازار آیفون مشتری پسند را نیز هدف قرار داده و با پیشنهاد دوربین قوی که در بالا ذکر شد به همراه باتری با شارژدهی بالا و کاربردپذیری با روند رو به رشد خود سعی کرده حرفی برای گفتن داشته باشد و نام و آوازهای برای خود دست و پا کند.
تشابه ظاهری هواوی میت ۹ با دو پرچمدار جدید کمپانیهای سامسونگ و اپل تصادفی نیست و شاید یکی از استراتژیهای هواوی برای سهیم شدن بازار جهانی تلفن های هوشمند با این برندهای غول پیکر باشد. طراحی دستگاههای این برند چینی یعنی هواوی نقاط قوت زیادی دارد و وقتی شما به هواوی میت ۹ نگاه میکنید آنها را میبینید؛ اما آیا توان مبارزه با کمپانیهای بزرگ و گرفتن سهمی از بازارهای کلیدی جهان همچون آمریکا را دارد؟
طراحی هواوی میت ۹ :
یکی از کارهایی که هواوی طی این چندین سال گذشته انجام داده، جدا شدن از کلیشهی بزرگ و قالب کلی صرفا یک کمپانی حوزهی تکنولوژی بودن (هرچند هنوز در پایهها و ستونهای آن میتواند همچنان این موضوع را مشاهده کرد) و تبدیل شدن به برندی است که تلفن های هوشمندی تولید میکند که حس و حال یک گوشی خوش ساخت را به انسان میدهد.
بدنهی طراحی شده با فلز هواوی میت ۹ با قالب و سایز بزرگ ۷۹ میلیمتر در ۱۵۶.۹ میلیمتری هنوز هم از آیفون ۷ پلاس کوچکتر است و با این وجود با تشکر از طراحی داخلی و جمع و جورتر بودن درونیاش، دستگاه یک صفحه نمایش ۵.۹ اینچی را دارا است.
حسگر اثر انگشت در پشت دستگاه به خوبی در جایی که انگشت اشاره قرار میگیرد، جا خوش کرده و حس فلز و شیشهای جذاب دستگاه که به شخص القا میشود بسیار دوست داشتنی است و ترکیب جالبی را خلق کرده است. این طراحی شاید بالاترین سطح در جهان نباشد؛ اما ایراد گرفتن از آن بسیار سخت بوده و تقریبا غیر ممکن است.
گوشی در اطراف صفحه نمایش دارای فضای اضافی نیست و کمپانی اینگونه خواسته که افرادی که از این فضای سیاه اطراف صفحه نمایش آیفون متنفرند را تحت تأثیر قرار دهد. با طراحی کامل و بینقص دکمههای تنظیم صدا و پاور دستگاه تقریبا جایی برای ایراد گرفتن از دستگاه نمیماند و کمپانی هواوی با این روش طراحی استانداردی مخصوص به خود در طراحی فبلت جدید و پرچمدار جدید کمپانی خود ساخته است و این باعث شده که کمپانی به خاطر ظرافت و نازکی دستگاه از ضد آب کردن آن صرف نظر کرده و خود این موضوع را بیان کرده است.
اما در حالی که این موضوع، اضافه کردن موانع ورود آب به دستگاه باعث گرفته شدن فضای بیشتر شده و شاید بتواند ظرافت دستگاه را نیز بگیرد، حقیقت دارد؛ با وجود حل شدن این مشکل توسط کمپانیهای بزرگ و رقیب، جذابتر میشد که این ویژگی را در این دستگاه هم میدیدیم (این موضوع هم ممکن است. فضایی را که برای ضد آب شدن دستگاه خرج نشده است، برای یک باتری بزرگتر در نظر گرفته شده باشد. پس تنها مسئلهی ظرافت و نازکی مطرح نیست).
صفحه نمایش هواوی میت ۹ :
برای دوستداران مشخصات فنی بالا، شاید که صفحه نمایش هواوی میت ۹ یک ناامیدی باشد؛ چرا که خبری از یک نمایشگر ۴K با وجود اندازهی بزرگ ۵.۹ اینچی همچون رقبای دیگری مانند گوگل پیکسل XL نیست و تنها کیفیت ۱۰۸۰p را پشتیبانی میکند. همچنین نمایشگر دستگاه از تکنولوژی LCD به جای پیش بینیها و شایعاتی که خبر از Super AMOLED میدادند، بهره میگیرد. اما هیچکدام از اینها باعث این که هنگام استفاده از این تلفن هوشمند تحت تأثیر قرار نگیرید، نمیشود.
هواوی با وجود صحبتهای زیادی که حین معارفه و عرضهی این گوشی دربارهی قدرت صفحه نمایش و پهنای رنگ آن داشت به نظر میرسد که نتوانسته آن را برآورده کرده و قدرت زیادی را به نمایشگر خود تزریق کند. البته شاید این موضوع به خاطر پالت رنگ کم طیف رابط کاربری Emotion نسخه ۵ باشد که این حس را به کاربر القا میکند که صفحه نمایش دستگاه آنقدرها هم پرقدرت نیست.
در هر حال در تماشای ویدئو بر روی هواوی میت ۹ آنقدری تفاوت با دیگر نمایشگرهای گوشیهای دیگر خودنمایی نمیکند و آن کیفیتی که انتظارش را خواهید داشت دریافت خواهید کرد. تفاوت آنچنانی با دیگر گوشیها وجود ندارد.
اندازهی بزرگ هواوی میت ۹ تقریبا استفاده از گوشی با یک دست را غیرممکن کرده است، ولی این موضوع باعث نمی شود افرادی که جذب این گوشی میشوند را از خود زده کند؛ چرا که علاقه مندان به گوشیهای سایز بزرگ معیارهای دیگری برای خود و دستگاه مورد نظرشان دارند.
در واقع ظرافت دستگاه و طبیعی بودن سایز بزرگ آن برای دوست دارانش مشکل بزرگ بودن آن را تقریبا عادی کرده است و دیگر نمیتوان از آن به عنوان یک مشکل یاد کرد.
حس کار با هواوی میت ۹ :
درحالی که نمی توان هواوی میت ۹ را تنها در چند دقیقه تست، به طور کل آزمایش کرد؛ اما کار بسیار سختی بود که بتوان برنامهای یا کاری انجام داد که دستگاه عملکردش پایین آید که قفل کند و یا عملکرد سنگینی داشته باشد.
این موضوع به خاطر زوج قدرت و پردازش داخلی دستگاه است. در قلب هواوی میت ۹ یک چیپست پردازندهی Kirin 960 وجود دارد که زیر سطح دستگاه با یک RAM چهار گیگابایتی ترکیب شده و قدرتی افسار نشدنی را به دستگاه بخشیده است و سرعت و عملکرد بینقصی را ارائه میدهد و باعث شده که هر چیزی بسیار روان بر روی دستگاه اجرا شود.
اما هواوی خواسته که یک قدم جلوتر بگذارد و سعی کرده که با بهبود کارایی و عملکرد بلند مدت این گوشی هوشمند، تجربهای دیگر به کاربرانش هدیه دهد. این کمپانی ادعا کرده که پرچمدار جدیدش رفتار کاربرانش را هنگام استفاده از دستگاه میفهمد و تصمیم میگیرد که کدام یک از برنامهها و اپلیکیشنها برای شما حین استفاده از آنها برایتان مهمتر هستند و برای دادن اهمیت پردازش به آنها تصممیم میگیرد.
این مشکل با گوشیهای هوشمند اندرویدی وجود دارد که بر اساس گفتهی کمپانی هواوی تعداد اپلیکیشنهایی که درخواست بالاترین اولویت و اهمیت برای پردازش را به دستگاه میدهند بسیار زیاد است. این موضوع باعث میشود که چندین برنامه برای گرفتن تمام منابع محدود دستگاه رقابت کنند.
این بدان معنا است که بعد از گذشت چند وقت دستگاه به خاطر پر شدن توسط برنامههای مختلف و محتوای بسیار که هر کدام تقاضای منابع بیشتری برای پردازش دارند شروع به کند شدن میکند.
هوش مصنوعی که ادعا میشود در هواوی میت ۹ وجود دارد تنها پرکاربردترین و پراستفادهترین اپلیکیشن در حال اجرا را در حالت بالاترین اولویت قرار خواهد داد، بر اساس این تئوری دستگاه همیشه باید خیلی سریع باشد و مقدار دادههای روی حافظه و اپلیکیشنهای زیاد آن باعث کندی سرعت نشوند.
برای سخن گفتن از نرم افزار دستگاه باید گفت که اندروید ۷.۰ در زیر پوستهی رابط کاربری ایموشن (Emotion) هواوی به گوشی قدرت میبخشد. رابط کاربری ایموشن بار دیگر ارتقاء داده شده تا بیشتر به طراحی متریال جدید اندروید نزدیک شود. طراحیهای بهبود یافتهتر آیکونها را شاهد هستیم و آنها را از گوشههای منحنی شکل تری که از عناصر طبیعی جهان الهام گرفته شدهاند، می بینیم.
پالت رنگ رابط کاربری بیشتر از پیش دو رنگ آبی و سفید سایهدار را به خود میبیند که در یکی از تبلیغات ویدئویی کمپانی، این موضوع برداشت میشود که این پالت رنگی آبی و سفید سایهدار از یکی از روستاهای مدیترانهای الهام گرفته شده است.
در حالی که همچنان چندین المان در طراحی رابط کاربری وجود دارد که باعث نارضایتی میشود باز هم خیلی غیرمنصفانه است که بگوییم رابط کاربری ایموشن کمپانی هواوی در این نسخه جدید، همچون نسخههای قدیمی تر افتضاح است و کمبودهایی که در گذشته وجود داشته برطرف شدهاند و حتی میتوانید برای استفاده از آنها از میان تجربهی آشنای اندرویدی و یا مشابه با آیفون، یکی را انتخاب کرده و استفاده کنید.
از لحاظ دیداری، رابط کاربری هواوی میت ۹ تمیز، ساده و قابل فهم است. در برخی موارد پیچیدگی دارد؛ اما این موضوع به خاطر آن است که کمپانی سعی کرده هر تعداد تابع و دستور که میتواند در یک دستگاه بگنجاند.
این موضوع نیز مشهود است که هواوی یک برنامه «بهینه سازی» بر روی دستگاه، از پیش نصب کرده که بتوانید منابع دستگاه را مدیریت کنید. ببینید چه برنامههایی باتری شما را مصرف میکنند و در کل عملکرد دستگاه را با آن بهبود ببخشید.
در حالی که بسیار خوب است که این گزینه در دسترس باشد؛ اما این باعث میشود که کاربران فکر کنند که مجبورند وای فای و موقعیت یابی را قطع کنند و برنامههای مختلفی را ببندند تا باتری بتواند شارژدهی مناسب خود را انجام دهد. اما باز هم به این موضوع بستگی دارد که کاربر از چه اپلیکیشنهایی به طور همیشگی استفاده میکند.
ایراد گرفتن از رابط کاربری هواوی میت ۹ بسیار سخت است؛ اما همچنان نمیتوان آن را انقلاب ساده سازی و مینیمال گرایی نام نهاد. این کمپانی برای دست و پا کردن جایگاه در خور شأنش در جهان غرب به آن نیاز دارد.
صفحه کلید گوشی از نسخهی پرطرفدار SwiftKey قدرت میگیرد که بسیار استفاده از آن عالی و دوست داشتنی است. به طور مختصر باید گفت در حالی که هنوز گزینههای زیادی پیش روی کاربر وجود دارد (چه کسی میداند که کدام یک از اپلیکیشنهایش باید در لیست سفید استفاده از RAM دستگاه قرار گیرند؟) اما هواوی توانسته که گام بلندی در راستای جهان پسندتر کردن رابط کاربریاش بردارد.
باتری هواوی میت ۹ :
دیدن این که باتری هواوی میت ۹ چقدر قدرت دارد و چه میزان میتواند شارژدهی کند، بسیار جذاب است. چرا که به خاطر برخی موارد، این باتری باید بتواند که عملکرد درخشانی از خود بر جای بگذارد.
در وهله اول باید گفت که ظرفیت باتری دستگاه ۴۰۰۰ میلیآمپر ساعت و بسیار عظیم است. این موضوع باعث شده که بدون در نظر گرفتن جوانب حاشیه ای، یکی از بالاترین ظرفیتهای باتری را در بازار داشته باشد.
کمپانی هواوی همچنین توانسته که تکنولوژی جدیدی به نام سوپرشارژ (SuperCharge) را توسعه دهد که ولتاژ پایین، اما آمپر بالاتری (۴.۵ ولت و ۵ آمپر) استفاده میکند. این گوشی با استفاده از این فناوری، سرعت شارژ دیوانهواری از خود نشان میدهد. تنها با ۱۰ دقیقه شارژ، قدرت شارژدهی برای سه ساعت و نیم پخش ویدئو کافی خواهد بود!
با این که کمپانی هواوی هیچ درصدی و آماری از پیشرفت تکنولوژی خود نسبت به سایر فناوریهای شارژ، نمایش نداده؛ اما تمامی گرافها و آزمایشات نشان دهنده آن هستند که این دستگاه سرعت شارژ شدن بالاتری نسبت به هر دستگاه دیگری دارد؛ اما به این مهم بسته است که به سوکت و درگاه SuperCharge خود وصل باشد تا سریع ترین سرعت شارژ حال حاضر جهان را داشته باشد.
همچنین کمپانی به صورت هوشمندانهای این اطمینان را داده است که هواوی میت ۹ همچون سامسونگ گلکسی نوت ۷ حین شارژ داغ و منفجر نمیشود و این موضوع را با سه روند مختلف مانیتورینگ و آزمایش شارژ باتری نشان داده که آیا گوشی داغ میشود یا خیر و اگر داغ میشود در چه نقاطی از دستگاه این اتفاق میافتد. هواوی از این آزمایش سربلند بیرون آمده است.
در حالی که خبر تکنولوژی سوپرشارژ بسیار خوش آیند است، جالب است بدانید که کمپانی هیچ تغییری در ترکیب شیمیایی باتری خود نداده و آن را تکامل نداده است. حال این سؤال پیش میآید که باتری دستگاه تا چند وقت دوام میآورد و تا چه زمانی میتواند مثل روز اول با این سرعت شارژ بالا، کار کند؟
این فکر عجیب نیست، اگر میشود گفت که کیفیت و عمر باتری پس از یک سال افت خواهد کرد و هواوی پس از آن نیز در تعقیب به دست آوردن سرعت بالاتری برای شارژ است. اما تنها زمان میتواند این موضوع را ثابت کند که باتری هواوی میت ۹ چقدر دوام خواهد داشت.
تنها چیزی که نشان دهنده این است که کمپانی هواوی همراه با چیپست پردازندهی Kirin خود بسیار خوب عمل کرده، این واقعیت است که پس از روشن کردن حالت صرفه جویی فوق العاده باتری که گوشی هوشمند شما را به یک گوشی قدیمی و دهه هفتادی نوکیا تبدیل میکند، به صورت فوری نیز عمل کرده و سریعا خاموش و روشن میشود. بنابراین لازم به راه اندازی مجدد یا ۳۰ ثانیه صبر برای بارگزاری مجدد اطلاعات دستگاه، ندارد.
دوربین هواوی میت ۹ :
دوربین هواوی میت ۹ دارای لنز دو گانه است که با همکاری کمپانی هواوی با شرکت دوربین سازی لایکا (Leica) ساخته شده است.
یکی از لنزها ۱۲ مگاپیکسل و دیگری ۲۰ مگاپیکسل کیفیت داشته و در کنار هم آرمیدهاند. لنز اول یک لنز RGB همچون دیگر لنزهایی است که میتواند در دیگر تلفنهای هوشمند پیدا کرد؛ اما دومین آنها یک لنز مونوکروم (Monochrome) است که تنها کارش گرفتن عکسهای سیاه و سفید است که توانایی ادغام با عکس اصلی گرفته شده را دارد که روشنایی و وضوح آن را بهبود بخشد.
در واقع این رزولوشن بالای عکسها باعث شده که هواوی ادعای داشتن درشت نمایی و زوم اپتیکال دوبرابر واقعی را به اشتباه داشته باشد. خیلی سخت است که بگوییم چگونه این امر بدون داشتن الزامات سخت افزاری کار ممکن است؛ اما میتوان گفت که یک عکس ۱۲ مگاپیکسلی توسط لنز و سنسور ۲۰ مگاپیکسلی دستگاه گرفته میشود و این توهم را به کاربر میدهد که همان لنز اولی (لنز اصلی ۱۲ مگاپیکسلی دستگاه) بدون کاهش کیفیت توانسته بزرگ نمایی را انجام دهد. این تکنیک مشابه کاری است که نوکیا و مایکروسافت در تلفنهای هوشمند PureView خود در سالهای گذشته انجام میدادند؛ اما باز هم آنها ادعای زوم اپتیکال نداشتند.
با تشکر از لنز دو گانهی هواوی میت ۹، دوربین دستگاه عملکرد خوبی از خود به نمایش گذاشته است و با پشتیبانی شدن توسط لنز مونوکروم ۲۰ مگاپیکسلی خود، میتواند مناظر با نور کم و با طیف رنگی کم و پایین را بهبود دهد. کیفیت تصویر ثبت شده را بالا برده و پرداخت خوب و افزایش کیفی چشمگیری را داشته باشد.
افکت بوکه و تاری پشت زمینهی هدف فوکوس شده و دیگر حالتها، همگی آماده هستند و میتوان از آنها بر روی هواوی میت ۹ استفاده کرد. اگر چه هنوز در نقاط خارجی از شی فوکوس شده میتوان که مصنوعی بودن آن را دید؛ اما در کل داشتن گزینهی استفاده از این افکت بد نیست.
حالت حرفهای برنامهی دوربین دستگاه بسیار جالب است و ابزارهای زیادی را برای شما به ارمغان میآورد که بتوانید با استفاده از آنها بهترین عکس خود را بگیرید. اما نکته عجیبی که با آن در تستهای خود برخورد داشتیم، آن بود که آیکونهای برنامه پس از چرخاندن گوشی و قرار دادن آن در حالت افقی نمیچرخیدند و ثابت میماندند.
در هر جال این دوربین با دو سنسور و لنز بسیار قوی، نیازمند آزمایشات بسیار زیادی است تا بتوان گفت که هواوی دوربین پیشتاز صنعت تلفنهای هوشمند را ساخته است. دوربینی که بر روی گوشی هواوی P9 دیدیم خیلی خوب بود و دارای گزینهها و تنظیمات بسیاری برای بهبود عکس به صورت دستی داشت؛ اما همچنان بهترین نبود. با وجود یک لنز ۲۰ مگاپیکسلی در کنار لنز اصلی در دوربین دوگانه هواوی میت ۹ شاید بتوان گفت که کمپانی هواوی قدم به عرصهی بزرگان نهاده و توان مبارزه با آنان را پیدا کرده است.
نظر کلی و ابتدایی :
گوشی هوشمند جدید هواوی میت ۹ با ادعاهای بزرگی پا به عرصهی رقابت گذاشته است. ادعاهایی همچون سرعت شارژ باور نکردنی، دوربین بسیار عالی و قابلیت بالا نگاه داشتن سرعت دستگاه در طول زمان استفاده، از ویژگی های بارز آن خواهد بود و این در حالیست که اکثر گوشیهای هوشمند اندرویدی این توانایی را ندارند.
در حالی که برخی ادعاها را میتوان سریعا بررسی کرد و دربارهشان صحبت نمود؛ اما نمیتوان از عملکرد کلی دستگاه در بلند مدت، صحبتی کرد. در طول زمانی که ما در حال آزمایش هواوی میت ۹ بودیم باید گفت که بسیار سخت است تا بگوییم چیزی باعث میشود که ما این دستگاه را از لیست دستگاههای خلاقانه و عالی تولید شده در امسال خط زده و آن را یک نمونهی عالی از یک تلفن هوشمند خوب، ندانیم.
اسمارت فون هواوی میت ۹ جدا از یک ساختهی جسورانه و بزرگ توسط کمپانی هواوی، مقداری حس و حال تکراری بودن را در خود دارد؛ اما با این حال کمپانی در حال افزایش فروش خود توسط این گوشی هوشمند است، پس شاید که لازم نبوده، آن قدرها هم تغییر پیدا کند.
در هر صورت، در حالی که هواوی میت ۹ مشخصات فنی بالایی را برای خریداران در چنته دارد که به نمایش بگذارد (به عنوان مثال مقدار شارژدهی باتری، خود یک نمونهی عالی است)؛ اما اگر کمپانی هواوی قصد دارد که در بازارهای جهان غرب، صاحب سهم شود. در وهلهی اول نیاز دارد واقعا راه اندازی درست و نمایش خوبی در ایالات متحده به راه بیندازد و در گام دوم همچون کمپانیهای بزرگ دیگر در عرصهی تولید تلفن های هوشمند، ویژگیها، عملکرد، طراحی و ساخت بینقصی را به کاربرانش هدیه کند.
زمانی که این متن نوشته می شود، هواوی میت ۹ هنوز به بازار ایران راه پیدا نکرده است؛ اما خوشحال می شویم که به مرور نظرات خود را در پایین این متن به اشتراک بگذارید. شاید از این طریق بتوانیم تجربه های مختلفی از کارکرد با دردانه جدید هواوی را دیده و آنگاه به طور دقیقتری بررسی های خود را انجام دهیم.
با این تلفن هوشمند با نمایشگر بزرگ، آیا هواوی به یکی از بازیگران بازی بزرگ کمپانیهای تولید گوشی هوشمند وارد میشود؟
به طور کل هواوی میت ۹ محصول خوب دیگری از کمپانی هواوی است که در کنار داشتن مشخصات فنی خوب و رده بالا با صفحه نمایش بزرگ، انتخاب خوبی برای خریداران گوشیهای سایز و اندازه بزرگ است. این گوشی هوشمند غیر از اینکه منفجر نمی شود تقریبا تمامی قطعاتش با سامسونگ گلکسی نوت ۷ برابر است و با آیفون ۷ نیز برابری میکند که با سبک طراحی خود هواوی، اجین شده و باعث ایجاد و تولید یکی از محصولات عالی سال ۲۰۱۶ شده است.
سه موضوعی که می شود به عنوان نقطه قوت دستگاه به آنها اشاره کرد دوربین باکیفیت بسیار بالا، پردازندهی مرکزی بسیار قوی و طراحی و ساخت خوب آن است که در مقابل آن یک صفحه نمایش تنها با کیفیت ۱۰۸۰p و رابط کاربری از مد افتادهی هواوی را میتوان به عنوان نقاط ضعف دستگاه نام برد؛ اما تنها نمیتوان به این موارد بسنده کرد و بهتر است با نقد و بررسی ما همراه باشید تا ببینیم که هواوی میت ۹ تا چه حد پرقدرت بوده و میتوان آن را در چه کلاسی رده بندی کرد.
همچنین هواوی با تغییراتی که انجام داده بازار آیفون مشتری پسند را نیز هدف قرار داده و با پیشنهاد دوربین قوی که در بالا ذکر شد به همراه باتری با شارژدهی بالا و کاربردپذیری با روند رو به رشد خود سعی کرده حرفی برای گفتن داشته باشد و نام و آوازهای برای خود دست و پا کند.
تشابه ظاهری هواوی میت ۹ با دو پرچمدار جدید کمپانیهای سامسونگ و اپل تصادفی نیست و شاید یکی از استراتژیهای هواوی برای سهیم شدن بازار جهانی تلفن های هوشمند با این برندهای غول پیکر باشد. طراحی دستگاههای این برند چینی یعنی هواوی نقاط قوت زیادی دارد و وقتی شما به هواوی میت ۹ نگاه میکنید آنها را میبینید؛ اما آیا توان مبارزه با کمپانیهای بزرگ و گرفتن سهمی از بازارهای کلیدی جهان همچون آمریکا را دارد؟
طراحی هواوی میت ۹ :
یکی از کارهایی که هواوی طی این چندین سال گذشته انجام داده، جدا شدن از کلیشهی بزرگ و قالب کلی صرفا یک کمپانی حوزهی تکنولوژی بودن (هرچند هنوز در پایهها و ستونهای آن میتواند همچنان این موضوع را مشاهده کرد) و تبدیل شدن به برندی است که تلفن های هوشمندی تولید میکند که حس و حال یک گوشی خوش ساخت را به انسان میدهد.
بدنهی طراحی شده با فلز هواوی میت ۹ با قالب و سایز بزرگ ۷۹ میلیمتر در ۱۵۶.۹ میلیمتری هنوز هم از آیفون ۷ پلاس کوچکتر است و با این وجود با تشکر از طراحی داخلی و جمع و جورتر بودن درونیاش، دستگاه یک صفحه نمایش ۵.۹ اینچی را دارا است.
حسگر اثر انگشت در پشت دستگاه به خوبی در جایی که انگشت اشاره قرار میگیرد، جا خوش کرده و حس فلز و شیشهای جذاب دستگاه که به شخص القا میشود بسیار دوست داشتنی است و ترکیب جالبی را خلق کرده است. این طراحی شاید بالاترین سطح در جهان نباشد؛ اما ایراد گرفتن از آن بسیار سخت بوده و تقریبا غیر ممکن است.
گوشی در اطراف صفحه نمایش دارای فضای اضافی نیست و کمپانی اینگونه خواسته که افرادی که از این فضای سیاه اطراف صفحه نمایش آیفون متنفرند را تحت تأثیر قرار دهد. با طراحی کامل و بینقص دکمههای تنظیم صدا و پاور دستگاه تقریبا جایی برای ایراد گرفتن از دستگاه نمیماند و کمپانی هواوی با این روش طراحی استانداردی مخصوص به خود در طراحی فبلت جدید و پرچمدار جدید کمپانی خود ساخته است و این باعث شده که کمپانی به خاطر ظرافت و نازکی دستگاه از ضد آب کردن آن صرف نظر کرده و خود این موضوع را بیان کرده است.
اما در حالی که این موضوع، اضافه کردن موانع ورود آب به دستگاه باعث گرفته شدن فضای بیشتر شده و شاید بتواند ظرافت دستگاه را نیز بگیرد، حقیقت دارد؛ با وجود حل شدن این مشکل توسط کمپانیهای بزرگ و رقیب، جذابتر میشد که این ویژگی را در این دستگاه هم میدیدیم (این موضوع هم ممکن است. فضایی را که برای ضد آب شدن دستگاه خرج نشده است، برای یک باتری بزرگتر در نظر گرفته شده باشد. پس تنها مسئلهی ظرافت و نازکی مطرح نیست).
صفحه نمایش هواوی میت ۹ :
برای دوستداران مشخصات فنی بالا، شاید که صفحه نمایش هواوی میت ۹ یک ناامیدی باشد؛ چرا که خبری از یک نمایشگر ۴K با وجود اندازهی بزرگ ۵.۹ اینچی همچون رقبای دیگری مانند گوگل پیکسل XL نیست و تنها کیفیت ۱۰۸۰p را پشتیبانی میکند. همچنین نمایشگر دستگاه از تکنولوژی LCD به جای پیش بینیها و شایعاتی که خبر از Super AMOLED میدادند، بهره میگیرد. اما هیچکدام از اینها باعث این که هنگام استفاده از این تلفن هوشمند تحت تأثیر قرار نگیرید، نمیشود.
هواوی با وجود صحبتهای زیادی که حین معارفه و عرضهی این گوشی دربارهی قدرت صفحه نمایش و پهنای رنگ آن داشت به نظر میرسد که نتوانسته آن را برآورده کرده و قدرت زیادی را به نمایشگر خود تزریق کند. البته شاید این موضوع به خاطر پالت رنگ کم طیف رابط کاربری Emotion نسخه ۵ باشد که این حس را به کاربر القا میکند که صفحه نمایش دستگاه آنقدرها هم پرقدرت نیست.
در هر حال در تماشای ویدئو بر روی هواوی میت ۹ آنقدری تفاوت با دیگر نمایشگرهای گوشیهای دیگر خودنمایی نمیکند و آن کیفیتی که انتظارش را خواهید داشت دریافت خواهید کرد. تفاوت آنچنانی با دیگر گوشیها وجود ندارد.
اندازهی بزرگ هواوی میت ۹ تقریبا استفاده از گوشی با یک دست را غیرممکن کرده است، ولی این موضوع باعث نمی شود افرادی که جذب این گوشی میشوند را از خود زده کند؛ چرا که علاقه مندان به گوشیهای سایز بزرگ معیارهای دیگری برای خود و دستگاه مورد نظرشان دارند.
در واقع ظرافت دستگاه و طبیعی بودن سایز بزرگ آن برای دوست دارانش مشکل بزرگ بودن آن را تقریبا عادی کرده است و دیگر نمیتوان از آن به عنوان یک مشکل یاد کرد.
حس کار با هواوی میت ۹ :
درحالی که نمی توان هواوی میت ۹ را تنها در چند دقیقه تست، به طور کل آزمایش کرد؛ اما کار بسیار سختی بود که بتوان برنامهای یا کاری انجام داد که دستگاه عملکردش پایین آید که قفل کند و یا عملکرد سنگینی داشته باشد.
این موضوع به خاطر زوج قدرت و پردازش داخلی دستگاه است. در قلب هواوی میت ۹ یک چیپست پردازندهی Kirin 960 وجود دارد که زیر سطح دستگاه با یک RAM چهار گیگابایتی ترکیب شده و قدرتی افسار نشدنی را به دستگاه بخشیده است و سرعت و عملکرد بینقصی را ارائه میدهد و باعث شده که هر چیزی بسیار روان بر روی دستگاه اجرا شود.
اما هواوی خواسته که یک قدم جلوتر بگذارد و سعی کرده که با بهبود کارایی و عملکرد بلند مدت این گوشی هوشمند، تجربهای دیگر به کاربرانش هدیه دهد. این کمپانی ادعا کرده که پرچمدار جدیدش رفتار کاربرانش را هنگام استفاده از دستگاه میفهمد و تصمیم میگیرد که کدام یک از برنامهها و اپلیکیشنها برای شما حین استفاده از آنها برایتان مهمتر هستند و برای دادن اهمیت پردازش به آنها تصممیم میگیرد.
این مشکل با گوشیهای هوشمند اندرویدی وجود دارد که بر اساس گفتهی کمپانی هواوی تعداد اپلیکیشنهایی که درخواست بالاترین اولویت و اهمیت برای پردازش را به دستگاه میدهند بسیار زیاد است. این موضوع باعث میشود که چندین برنامه برای گرفتن تمام منابع محدود دستگاه رقابت کنند.
این بدان معنا است که بعد از گذشت چند وقت دستگاه به خاطر پر شدن توسط برنامههای مختلف و محتوای بسیار که هر کدام تقاضای منابع بیشتری برای پردازش دارند شروع به کند شدن میکند.
هوش مصنوعی که ادعا میشود در هواوی میت ۹ وجود دارد تنها پرکاربردترین و پراستفادهترین اپلیکیشن در حال اجرا را در حالت بالاترین اولویت قرار خواهد داد، بر اساس این تئوری دستگاه همیشه باید خیلی سریع باشد و مقدار دادههای روی حافظه و اپلیکیشنهای زیاد آن باعث کندی سرعت نشوند.
برای سخن گفتن از نرم افزار دستگاه باید گفت که اندروید ۷.۰ در زیر پوستهی رابط کاربری ایموشن (Emotion) هواوی به گوشی قدرت میبخشد. رابط کاربری ایموشن بار دیگر ارتقاء داده شده تا بیشتر به طراحی متریال جدید اندروید نزدیک شود. طراحیهای بهبود یافتهتر آیکونها را شاهد هستیم و آنها را از گوشههای منحنی شکل تری که از عناصر طبیعی جهان الهام گرفته شدهاند، می بینیم.
پالت رنگ رابط کاربری بیشتر از پیش دو رنگ آبی و سفید سایهدار را به خود میبیند که در یکی از تبلیغات ویدئویی کمپانی، این موضوع برداشت میشود که این پالت رنگی آبی و سفید سایهدار از یکی از روستاهای مدیترانهای الهام گرفته شده است.
در حالی که همچنان چندین المان در طراحی رابط کاربری وجود دارد که باعث نارضایتی میشود باز هم خیلی غیرمنصفانه است که بگوییم رابط کاربری ایموشن کمپانی هواوی در این نسخه جدید، همچون نسخههای قدیمی تر افتضاح است و کمبودهایی که در گذشته وجود داشته برطرف شدهاند و حتی میتوانید برای استفاده از آنها از میان تجربهی آشنای اندرویدی و یا مشابه با آیفون، یکی را انتخاب کرده و استفاده کنید.
از لحاظ دیداری، رابط کاربری هواوی میت ۹ تمیز، ساده و قابل فهم است. در برخی موارد پیچیدگی دارد؛ اما این موضوع به خاطر آن است که کمپانی سعی کرده هر تعداد تابع و دستور که میتواند در یک دستگاه بگنجاند.
این موضوع نیز مشهود است که هواوی یک برنامه «بهینه سازی» بر روی دستگاه، از پیش نصب کرده که بتوانید منابع دستگاه را مدیریت کنید. ببینید چه برنامههایی باتری شما را مصرف میکنند و در کل عملکرد دستگاه را با آن بهبود ببخشید.
در حالی که بسیار خوب است که این گزینه در دسترس باشد؛ اما این باعث میشود که کاربران فکر کنند که مجبورند وای فای و موقعیت یابی را قطع کنند و برنامههای مختلفی را ببندند تا باتری بتواند شارژدهی مناسب خود را انجام دهد. اما باز هم به این موضوع بستگی دارد که کاربر از چه اپلیکیشنهایی به طور همیشگی استفاده میکند.
ایراد گرفتن از رابط کاربری هواوی میت ۹ بسیار سخت است؛ اما همچنان نمیتوان آن را انقلاب ساده سازی و مینیمال گرایی نام نهاد. این کمپانی برای دست و پا کردن جایگاه در خور شأنش در جهان غرب به آن نیاز دارد.
صفحه کلید گوشی از نسخهی پرطرفدار SwiftKey قدرت میگیرد که بسیار استفاده از آن عالی و دوست داشتنی است. به طور مختصر باید گفت در حالی که هنوز گزینههای زیادی پیش روی کاربر وجود دارد (چه کسی میداند که کدام یک از اپلیکیشنهایش باید در لیست سفید استفاده از RAM دستگاه قرار گیرند؟) اما هواوی توانسته که گام بلندی در راستای جهان پسندتر کردن رابط کاربریاش بردارد.
باتری هواوی میت ۹ :
دیدن این که باتری هواوی میت ۹ چقدر قدرت دارد و چه میزان میتواند شارژدهی کند، بسیار جذاب است. چرا که به خاطر برخی موارد، این باتری باید بتواند که عملکرد درخشانی از خود بر جای بگذارد.
در وهله اول باید گفت که ظرفیت باتری دستگاه ۴۰۰۰ میلیآمپر ساعت و بسیار عظیم است. این موضوع باعث شده که بدون در نظر گرفتن جوانب حاشیه ای، یکی از بالاترین ظرفیتهای باتری را در بازار داشته باشد.
کمپانی هواوی همچنین توانسته که تکنولوژی جدیدی به نام سوپرشارژ (SuperCharge) را توسعه دهد که ولتاژ پایین، اما آمپر بالاتری (۴.۵ ولت و ۵ آمپر) استفاده میکند. این گوشی با استفاده از این فناوری، سرعت شارژ دیوانهواری از خود نشان میدهد. تنها با ۱۰ دقیقه شارژ، قدرت شارژدهی برای سه ساعت و نیم پخش ویدئو کافی خواهد بود!
با این که کمپانی هواوی هیچ درصدی و آماری از پیشرفت تکنولوژی خود نسبت به سایر فناوریهای شارژ، نمایش نداده؛ اما تمامی گرافها و آزمایشات نشان دهنده آن هستند که این دستگاه سرعت شارژ شدن بالاتری نسبت به هر دستگاه دیگری دارد؛ اما به این مهم بسته است که به سوکت و درگاه SuperCharge خود وصل باشد تا سریع ترین سرعت شارژ حال حاضر جهان را داشته باشد.
همچنین کمپانی به صورت هوشمندانهای این اطمینان را داده است که هواوی میت ۹ همچون سامسونگ گلکسی نوت ۷ حین شارژ داغ و منفجر نمیشود و این موضوع را با سه روند مختلف مانیتورینگ و آزمایش شارژ باتری نشان داده که آیا گوشی داغ میشود یا خیر و اگر داغ میشود در چه نقاطی از دستگاه این اتفاق میافتد. هواوی از این آزمایش سربلند بیرون آمده است.
در حالی که خبر تکنولوژی سوپرشارژ بسیار خوش آیند است، جالب است بدانید که کمپانی هیچ تغییری در ترکیب شیمیایی باتری خود نداده و آن را تکامل نداده است. حال این سؤال پیش میآید که باتری دستگاه تا چند وقت دوام میآورد و تا چه زمانی میتواند مثل روز اول با این سرعت شارژ بالا، کار کند؟
این فکر عجیب نیست، اگر میشود گفت که کیفیت و عمر باتری پس از یک سال افت خواهد کرد و هواوی پس از آن نیز در تعقیب به دست آوردن سرعت بالاتری برای شارژ است. اما تنها زمان میتواند این موضوع را ثابت کند که باتری هواوی میت ۹ چقدر دوام خواهد داشت.
تنها چیزی که نشان دهنده این است که کمپانی هواوی همراه با چیپست پردازندهی Kirin خود بسیار خوب عمل کرده، این واقعیت است که پس از روشن کردن حالت صرفه جویی فوق العاده باتری که گوشی هوشمند شما را به یک گوشی قدیمی و دهه هفتادی نوکیا تبدیل میکند، به صورت فوری نیز عمل کرده و سریعا خاموش و روشن میشود. بنابراین لازم به راه اندازی مجدد یا ۳۰ ثانیه صبر برای بارگزاری مجدد اطلاعات دستگاه، ندارد.
دوربین هواوی میت ۹ :
دوربین هواوی میت ۹ دارای لنز دو گانه است که با همکاری کمپانی هواوی با شرکت دوربین سازی لایکا (Leica) ساخته شده است.
یکی از لنزها ۱۲ مگاپیکسل و دیگری ۲۰ مگاپیکسل کیفیت داشته و در کنار هم آرمیدهاند. لنز اول یک لنز RGB همچون دیگر لنزهایی است که میتواند در دیگر تلفنهای هوشمند پیدا کرد؛ اما دومین آنها یک لنز مونوکروم (Monochrome) است که تنها کارش گرفتن عکسهای سیاه و سفید است که توانایی ادغام با عکس اصلی گرفته شده را دارد که روشنایی و وضوح آن را بهبود بخشد.
در واقع این رزولوشن بالای عکسها باعث شده که هواوی ادعای داشتن درشت نمایی و زوم اپتیکال دوبرابر واقعی را به اشتباه داشته باشد. خیلی سخت است که بگوییم چگونه این امر بدون داشتن الزامات سخت افزاری کار ممکن است؛ اما میتوان گفت که یک عکس ۱۲ مگاپیکسلی توسط لنز و سنسور ۲۰ مگاپیکسلی دستگاه گرفته میشود و این توهم را به کاربر میدهد که همان لنز اولی (لنز اصلی ۱۲ مگاپیکسلی دستگاه) بدون کاهش کیفیت توانسته بزرگ نمایی را انجام دهد. این تکنیک مشابه کاری است که نوکیا و مایکروسافت در تلفنهای هوشمند PureView خود در سالهای گذشته انجام میدادند؛ اما باز هم آنها ادعای زوم اپتیکال نداشتند.
با تشکر از لنز دو گانهی هواوی میت ۹، دوربین دستگاه عملکرد خوبی از خود به نمایش گذاشته است و با پشتیبانی شدن توسط لنز مونوکروم ۲۰ مگاپیکسلی خود، میتواند مناظر با نور کم و با طیف رنگی کم و پایین را بهبود دهد. کیفیت تصویر ثبت شده را بالا برده و پرداخت خوب و افزایش کیفی چشمگیری را داشته باشد.
افکت بوکه و تاری پشت زمینهی هدف فوکوس شده و دیگر حالتها، همگی آماده هستند و میتوان از آنها بر روی هواوی میت ۹ استفاده کرد. اگر چه هنوز در نقاط خارجی از شی فوکوس شده میتوان که مصنوعی بودن آن را دید؛ اما در کل داشتن گزینهی استفاده از این افکت بد نیست.
حالت حرفهای برنامهی دوربین دستگاه بسیار جالب است و ابزارهای زیادی را برای شما به ارمغان میآورد که بتوانید با استفاده از آنها بهترین عکس خود را بگیرید. اما نکته عجیبی که با آن در تستهای خود برخورد داشتیم، آن بود که آیکونهای برنامه پس از چرخاندن گوشی و قرار دادن آن در حالت افقی نمیچرخیدند و ثابت میماندند.
در هر جال این دوربین با دو سنسور و لنز بسیار قوی، نیازمند آزمایشات بسیار زیادی است تا بتوان گفت که هواوی دوربین پیشتاز صنعت تلفنهای هوشمند را ساخته است. دوربینی که بر روی گوشی هواوی P9 دیدیم خیلی خوب بود و دارای گزینهها و تنظیمات بسیاری برای بهبود عکس به صورت دستی داشت؛ اما همچنان بهترین نبود. با وجود یک لنز ۲۰ مگاپیکسلی در کنار لنز اصلی در دوربین دوگانه هواوی میت ۹ شاید بتوان گفت که کمپانی هواوی قدم به عرصهی بزرگان نهاده و توان مبارزه با آنان را پیدا کرده است.
نظر کلی و ابتدایی :
گوشی هوشمند جدید هواوی میت ۹ با ادعاهای بزرگی پا به عرصهی رقابت گذاشته است. ادعاهایی همچون سرعت شارژ باور نکردنی، دوربین بسیار عالی و قابلیت بالا نگاه داشتن سرعت دستگاه در طول زمان استفاده، از ویژگی های بارز آن خواهد بود و این در حالیست که اکثر گوشیهای هوشمند اندرویدی این توانایی را ندارند.
در حالی که برخی ادعاها را میتوان سریعا بررسی کرد و دربارهشان صحبت نمود؛ اما نمیتوان از عملکرد کلی دستگاه در بلند مدت، صحبتی کرد. در طول زمانی که ما در حال آزمایش هواوی میت ۹ بودیم باید گفت که بسیار سخت است تا بگوییم چیزی باعث میشود که ما این دستگاه را از لیست دستگاههای خلاقانه و عالی تولید شده در امسال خط زده و آن را یک نمونهی عالی از یک تلفن هوشمند خوب، ندانیم.
اسمارت فون هواوی میت ۹ جدا از یک ساختهی جسورانه و بزرگ توسط کمپانی هواوی، مقداری حس و حال تکراری بودن را در خود دارد؛ اما با این حال کمپانی در حال افزایش فروش خود توسط این گوشی هوشمند است، پس شاید که لازم نبوده، آن قدرها هم تغییر پیدا کند.
در هر صورت، در حالی که هواوی میت ۹ مشخصات فنی بالایی را برای خریداران در چنته دارد که به نمایش بگذارد (به عنوان مثال مقدار شارژدهی باتری، خود یک نمونهی عالی است)؛ اما اگر کمپانی هواوی قصد دارد که در بازارهای جهان غرب، صاحب سهم شود. در وهلهی اول نیاز دارد واقعا راه اندازی درست و نمایش خوبی در ایالات متحده به راه بیندازد و در گام دوم همچون کمپانیهای بزرگ دیگر در عرصهی تولید تلفن های هوشمند، ویژگیها، عملکرد، طراحی و ساخت بینقصی را به کاربرانش هدیه کند.
زمانی که این متن نوشته می شود، هواوی میت ۹ هنوز به بازار ایران راه پیدا نکرده است؛ اما خوشحال می شویم که به مرور نظرات خود را در پایین این متن به اشتراک بگذارید. شاید از این طریق بتوانیم تجربه های مختلفی از کارکرد با دردانه جدید هواوی را دیده و آنگاه به طور دقیقتری بررسی های خود را انجام دهیم.