بررسی اولیه نسل دوم نوت‌بوک ThinkPad X1 Extreme لنوو؛ قدرت و زیبایی

ThinkPad X1 Extreme لنوو

نسل دوم نوت‌بوک ThinkPad X1 Extreme شرکت لنوو به عنوان یکی از سریع‌ترین لپ‌تاپ‌های بازار شناخته می‌شود که ما به سراغ بررسی آن رفته‌ایم. بگذارید این دستگاه را با یک خودرو مقایسه کنیم؛ نوت‌بوک‌های سری ThinkPad لنوو را می‌توان خودرو پیکاپ دنیای لپ‌تا‌پ‌ها دانست که اکثر مردم از آن‌ها استقبال می‌کنند تا سرگرمی‌ها و کارهای روزمره خود را انجام دهند. ThinkPad X1 Extreme از یک پردازنده هشته هسته‌ای، رم 32 گیگابایت و صفحه‌نمایش OLED 4K استفاده می‌کند. مشخصات فنی به همراه جزییات بیشتر را می‌توانید در این لینک مطالعه کنید.

طراحی

لنوو از همان طراحی نسل اول این لپ‌تاپ در قسمت ظاهری بهره برده است. در اصل می‌توان گفت که این نوت‌بوک از همان شاسی مدل قبلی استفاده کرده، اما ضخامت آن کمی کوچک‌تر شده و از 18.7 میلی‌متر به 17.7 میلی‌متر کاهش یافته است. وزن آن نیز 1.7 کیلوگرم است که یک لپ‌تاپ نسبتا سبک به شمار می‌رود. اصلی‌ترین رقیب نسل دوم ThinkPad X1 Extreme نوت‌بوک XPS 15 شرکت Dell است که ضخامت 16.7 میلی‌متری آن علی‌رغم حاشیه‌های باریکش، تقریبا با محصول لنوو یکسان است. اما نوت‌بوک Dell کمی سنگین‌تر بوده و وزن آن به 2.1 کیلوگرم می‌رسد.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

همانطور که گفتیم، نسل دوم این لپ‌تاپ شباهت زیادی به سایر ThinkPadها دارد، اما مدل جدیدتر کمی زیبا‌تر از نسل اول است تا مشتریان را به سمت خود جذب کند. در نسخه مشکی رنگ این دستگاه رنگ‌های قرمز نیز در برخی از موارد دیده می‌شود. به عنوان نمونه، حرف i در لوگوی ThinkPad به رنگ قرمز در آمده است. هم‌چنین، نور پس‌زمینه کیبورد نیز سفید رنگ است.

نسخه دارای صفحه‌نمایش 4K UHD این نوت‌بوک برروی درب خود از پارچه الیاف کربن استفاده می‌کند و طراحی این بخش ساده‌تر از مدل‌های قبلی ThinkPad لنوو است. کیفیت ساخت دستگاه بسیار بالا است و به لطف بهره‌گیری از فیبر کربن باکیفیت و وجود فلز آلومینیوم در شاسی پایینی هر کاربری به سمت آن جذب می‌شود. کیفیت کلید‌های صفحه‌کلید نیز عالی بوده و نرم بودن آن‌ها ما در هنگام تایپ طولانی اذیت نکرده و این کار را برای ما لذت‌بخش می‌کردند.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

در قسمت پایین لپ‌تاپ با جدا کردن شاسی آن به آسانی می‌توانید به اکثر قطعات داخلی دسترسی پیدا کنید. یک ترک‌پوینت قرمز رنگ در وسط صفحه‌کلید قرار دارد که می‌توان از آن به عنوان یک موس با کارایی متوسط کمک گرفت. صفحه‌نمایش آمولد لمسی یکی دیگر از گزینه‌های جذاب نسل دوم ThinkPad X1 Extreme به شمار می‌رود.

عملکرد عالی

طراحی ظاهری این نوت‌بوک با سایر ThinkPadها مشابه است، اما باید دید که عملکرد آن نیز همانند مدل‌های هم‌خانواده خود است یا خیر. پاسخ منفی است و لنوو تغییرات خوبی را در بخش سخت‌افزار این نوت‌بوک ایجاد کرده است. البته، پردازنده Core i9-9980HK موجود در این مدل سریع‌ترین نیست، زیرا فرکانس کاری همین پردازنده در نوت‌بوک‌هایی مانند XPS 15 و مک‌بوک پرو 16 بالاتر است. هرچند، این نوت‌بوک بسیار سریع‌تر از یک ThinkPad معمولی عمل می‌کند.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

همانطور که انتظار می‌رفت، با نگاهی به بنچمارک این دستگاه در گیک‌بنچ 4 متوجه شدیم که نسل دوم X1 Extreme کندتر از نوت‌بوک‌های اپل و Dell است. البته، اختلاف زیادی بین امتیاز این سه محصول دیده نمی‌شود.

در تست Handbrake نیز کدینگ یک ویدیو با حجم 420 مگابایت را به H.265 تبدیل کردیم که سرعت آن کمی بیشتر از سرعت مورد انتظار ما بود. به علاوه، شما می‌توانید با مراجعه به تنظیمات ویندوز 10 سرعت پردازنده موجود در این نوت‌بوک را به حداکثر مقدار برسانید تا تجربه متفاوت‌تری از سرعت داشته باشید.

زمان لازم برای فشرده‌سازی ویدیو مذکور در حالت استاندارد حدود 3 دقیقه به طول انجامید که در مقایسه با سایر رقبا کند‌تر بود. زمان لازم برای این تست در نوت‌بوک Dell به 102 ثانیه و مک‌بوک پرو به 115 ثانیه رسید.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

اما این زمان در حالت Performance به 118 ثانیه کاهش یافت که یک دقیقه کم‌تر از حالت استاندارد است. به عنوان نتیجه‌گیری این بخش باید بگوییم که اگر به دنبال استفاده از نرم‌افزارهای حرفه‌ای ویرایش ویدیو و تصویر هستید، این نوت‌بوک نیاز‌های شما را در حالت Performance برطرف می‌کند. اگر چه باید به یاد داشته باشید که گرمای حاصل شده در این حالت بیشتر از حالت استاندارد خواهد بود.

ThinkPad X1 Extreme لنوو از پردازنده گرافیکی GTX 1650 Max-Q شرکت انویدیا استفاده می‌کند. با توجه به این موضوع، نوت‌بوک لنوو برای اجرای بازی‌های مدرن در حالت 1080p بسیار مناسب بوده و گرافیک بالایی در اختیار ما قرار می‌دهد.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

ما عملکرد گرافیکی این محصول را مورد بررسی قرار دادیم؛ ThinkPad X1 Extreme در هنگام اجری بازی فورتنایت، 65 فریم‌برثانیه را در حالت 1080p با جزییات گرافیکی بالا به نمایش گذاشت. ما با مقایسه عملکرد گرافیکی این لپ‌تاپ با سایر رقبا متوجه شدیم که عملکرد آن کمی ضیعف‌تر از آن‌ها است. اما باید بگوییم که این نوت‌بوک برای اجرای بازی‌های سنگین بسیار مناسب بوده و حتی نیازهای یک گیمر را هم مرتفع می‌سازد. از طرفی دیگر، وجود یک پنل 15 اینچی بسیاری از افراد را برای خرید این محصول ترغیب خواهد کرد.

صفحه‌نمایش آمولد

این نوت‌بوک در چند نسخه به بازار عرضه شده است؛ یکی از این نسخه‌ها از نمایشگر قدیمی فول اچ‌دی (1920 در 1080 پیکسل) استفاده می‌کند که حداکثر روشنایی آن به 500 نیت رسیده و از فناوری Dolby Vision با دامنه داینامیک بالا (HDR) پشتیبانی می‌کند. نسخه دیگری از این دستگاه به یک صفحه‌نمایش 300 نیت مجهز شده است که از فناوری HDR پشتیبانی نمی‌کند. اما برترین نسخه آن به یک صفحه‌نمایش IPS 4K UHD با روشنایی 500 نیت و فناوری Dolby Vision HDR مجهز شده است.

مدل مورد بررسی ما دارای یک پنل فول اچ‌دی است. بگذارید راحت‌تر بگویم؛ شما با وجود این نمایشگر باکیفیت نیازی به پنل 4K نخواهید داشت، چرا که پنل فول اچ‌دی نیز همان مشخصات روشنایی و فناوری Dolby Vision را داشته و کیفیت بالای آن ما را مجذوب خود کرد.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

اگر برای انجام کارهای حرفه‌ای از نسل دوم X1 Extreme استفاده می‌کنید، پنل فول اچ‌دی برای شما کافی خواهد بود. این پنل طیف گسترده‌ای از رنگ‌ها (100 درصد فضای رنگی sRGB و 97 درصد فضای رنگی Adobe RGB) را پوشش می‌دهد. مقدار روشنایی آن، برخلاف تبلیغات در حداکثر حالت به 401 نیت رسید که این موضوع را توسط دستگاه رنگ‌سنج خود متوجه شدم.

کنتراست رنگ نیز برابر با 401870:1 بود که من را شگفت‌زده کرد. مقدار خطای رنگی در این پنل به 1.55 رسید. (عدد 1 و کم‌تر بیانگر کیفیت بالای آن است) نوت‌بوک لنوو در این بخش پا‌به‌پای XPS 15 و Spectre x360 15 شرکت HP حرکت می‌کند. اما پنل IPS آن بهتر از هر نوت‌بوک‌های دیگری است که در بازار عرضه شده‌اند. این پنل برخلاف سایر پنل‌هایی که توانایی پردازش سیگنال را نداشته و در محیط‌های تاریک ویدیو‌ها نور لازم را ندارند، عملکرد بهتری دارد. این مهم نیز به لطف استفاده از فناوری Dolby Vision HDR ممکن شده است.

عمر باتری؛ نقطه ضعفی که مرا ناامید کرد

من در طول سال‌های مختلف متوجه شدم که عمر باتری نوت‌بوک‌های سری ThinkPad لنوو کم‌تر از رقبا بوده و X1 Extreme هم از این قاعده مستثنی نیست. مدل مورد بررسی من از یک باتری 80 واتی استفاده می‌کند که سخت‌افزار قدرتمند و صفحه‌نمایش موجود در لپ‌تاپ، انرژی آن را به راحتی می‌بلعند!

ما در تست وبگردی این باتری توانستیم نوت‌بوک را تا 5 ساعت روشن نگه‌ داریم، آن هم به سختی! به عنوان یک مقایسه ساده باید بگوییم که نوت‌بوک XPS 15 و Spectre x360 15 در این تست به ترتیب 7.5 و 8.5 ساعت روشن ماندند. البته، این دو نوت‌بوک از پردازنده‌ کندتر سری U استفاده می‌کنند. باتری X1 Extreme در بنچمارک Basemark نیز 3 ساعت دوام آورد که تقریبا همانند نوت‌بوک شرکت Dell و HP عمل کرد.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

به عنوان نتیجه‌گیری این قسمت نیز باید بگوییم که وجود صفحه‌نمایش آمولد باعث کم‌تر شدن عمر باتری شده است. البته، این نکته را هم به یاد داشته باشید که ما در هنگام بررسی خود، نور لپ‌تاپ را در حداکثر حالت قرار می‌دادیم که همین مسئله باعث افزایش مصرف انرژی پنل آمولد می‌شد. استفاده از حالت تاریک می‌تواند به ماندگاری شارژ باتری کمک کند، اما نباید انتظار داشت که تغییر چشگیری در این بخش حاصل شود.

نتیجه‌گیری

ThinkPad X1 Extreme سریع‌ترین ThinkPad موجود در بازار است که قدرت سخت‌افزار آن در حالت Performance افزایش می‌یابد تا پاسخگوی نیازهای کاربران باشد. این نکته باعث می‌شود که بسیاری از علاقه‌مندان حرفه‌ای کامپیوتر که خواهان یک رایانه قدرتمند هستند، به سوی این دستگاه هدایت شوند. صفحه‌نمایش آمولد یکی از بهترین مواردی است که در یک لپ‌تاپ 15.6 اینچی پیدا خواهید کرد. اما شاید عمر پایین باتری برخی از افراد را دچار شک و تردید کرده و این نوت‌بوک را از لیست خرید خود حذف کنند.

نقاط قوت:

  • عملکرد بسیار عالی سخت‌افزار
  • صفحه‌نمایش آمولد با فناوری HDR
  • صفحه‌کلید و تاچ‌پد باکیفیت
  • کیفیت ساخت عالی
  • مناسب برای اجرای بازی‌ها

نقاط ضعف:

  • شارژدهی ضعیف باتری
  • گران بودن (بازه قیمتی بین 2831 دلار تا 4719 دلار)

 

نوشته بررسی اولیه نسل دوم نوت‌بوک ThinkPad X1 Extreme لنوو؛ قدرت و زیبایی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اولیه نسل دوم نوت‌بوک ThinkPad X1 Extreme لنوو؛ قدرت و زیبایی

ThinkPad X1 Extreme لنوو

نسل دوم نوت‌بوک ThinkPad X1 Extreme شرکت لنوو به عنوان یکی از سریع‌ترین لپ‌تاپ‌های بازار شناخته می‌شود که ما به سراغ بررسی آن رفته‌ایم. بگذارید این دستگاه را با یک خودرو مقایسه کنیم؛ نوت‌بوک‌های سری ThinkPad لنوو را می‌توان خودرو پیکاپ دنیای لپ‌تا‌پ‌ها دانست که اکثر مردم از آن‌ها استقبال می‌کنند تا سرگرمی‌ها و کارهای روزمره خود را انجام دهند. ThinkPad X1 Extreme از یک پردازنده هشته هسته‌ای، رم 32 گیگابایت و صفحه‌نمایش OLED 4K استفاده می‌کند. مشخصات فنی به همراه جزییات بیشتر را می‌توانید در این لینک مطالعه کنید.

طراحی

لنوو از همان طراحی نسل اول این لپ‌تاپ در قسمت ظاهری بهره برده است. در اصل می‌توان گفت که این نوت‌بوک از همان شاسی مدل قبلی استفاده کرده، اما ضخامت آن کمی کوچک‌تر شده و از 18.7 میلی‌متر به 17.7 میلی‌متر کاهش یافته است. وزن آن نیز 1.7 کیلوگرم است که یک لپ‌تاپ نسبتا سبک به شمار می‌رود. اصلی‌ترین رقیب نسل دوم ThinkPad X1 Extreme نوت‌بوک XPS 15 شرکت Dell است که ضخامت 16.7 میلی‌متری آن علی‌رغم حاشیه‌های باریکش، تقریبا با محصول لنوو یکسان است. اما نوت‌بوک Dell کمی سنگین‌تر بوده و وزن آن به 2.1 کیلوگرم می‌رسد.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

همانطور که گفتیم، نسل دوم این لپ‌تاپ شباهت زیادی به سایر ThinkPadها دارد، اما مدل جدیدتر کمی زیبا‌تر از نسل اول است تا مشتریان را به سمت خود جذب کند. در نسخه مشکی رنگ این دستگاه رنگ‌های قرمز نیز در برخی از موارد دیده می‌شود. به عنوان نمونه، حرف i در لوگوی ThinkPad به رنگ قرمز در آمده است. هم‌چنین، نور پس‌زمینه کیبورد نیز سفید رنگ است.

نسخه دارای صفحه‌نمایش 4K UHD این نوت‌بوک برروی درب خود از پارچه الیاف کربن استفاده می‌کند و طراحی این بخش ساده‌تر از مدل‌های قبلی ThinkPad لنوو است. کیفیت ساخت دستگاه بسیار بالا است و به لطف بهره‌گیری از فیبر کربن باکیفیت و وجود فلز آلومینیوم در شاسی پایینی هر کاربری به سمت آن جذب می‌شود. کیفیت کلید‌های صفحه‌کلید نیز عالی بوده و نرم بودن آن‌ها ما در هنگام تایپ طولانی اذیت نکرده و این کار را برای ما لذت‌بخش می‌کردند.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

در قسمت پایین لپ‌تاپ با جدا کردن شاسی آن به آسانی می‌توانید به اکثر قطعات داخلی دسترسی پیدا کنید. یک ترک‌پوینت قرمز رنگ در وسط صفحه‌کلید قرار دارد که می‌توان از آن به عنوان یک موس با کارایی متوسط کمک گرفت. صفحه‌نمایش آمولد لمسی یکی دیگر از گزینه‌های جذاب نسل دوم ThinkPad X1 Extreme به شمار می‌رود.

عملکرد عالی

طراحی ظاهری این نوت‌بوک با سایر ThinkPadها مشابه است، اما باید دید که عملکرد آن نیز همانند مدل‌های هم‌خانواده خود است یا خیر. پاسخ منفی است و لنوو تغییرات خوبی را در بخش سخت‌افزار این نوت‌بوک ایجاد کرده است. البته، پردازنده Core i9-9980HK موجود در این مدل سریع‌ترین نیست، زیرا فرکانس کاری همین پردازنده در نوت‌بوک‌هایی مانند XPS 15 و مک‌بوک پرو 16 بالاتر است. هرچند، این نوت‌بوک بسیار سریع‌تر از یک ThinkPad معمولی عمل می‌کند.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

همانطور که انتظار می‌رفت، با نگاهی به بنچمارک این دستگاه در گیک‌بنچ 4 متوجه شدیم که نسل دوم X1 Extreme کندتر از نوت‌بوک‌های اپل و Dell است. البته، اختلاف زیادی بین امتیاز این سه محصول دیده نمی‌شود.

در تست Handbrake نیز کدینگ یک ویدیو با حجم 420 مگابایت را به H.265 تبدیل کردیم که سرعت آن کمی بیشتر از سرعت مورد انتظار ما بود. به علاوه، شما می‌توانید با مراجعه به تنظیمات ویندوز 10 سرعت پردازنده موجود در این نوت‌بوک را به حداکثر مقدار برسانید تا تجربه متفاوت‌تری از سرعت داشته باشید.

زمان لازم برای فشرده‌سازی ویدیو مذکور در حالت استاندارد حدود 3 دقیقه به طول انجامید که در مقایسه با سایر رقبا کند‌تر بود. زمان لازم برای این تست در نوت‌بوک Dell به 102 ثانیه و مک‌بوک پرو به 115 ثانیه رسید.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

اما این زمان در حالت Performance به 118 ثانیه کاهش یافت که یک دقیقه کم‌تر از حالت استاندارد است. به عنوان نتیجه‌گیری این بخش باید بگوییم که اگر به دنبال استفاده از نرم‌افزارهای حرفه‌ای ویرایش ویدیو و تصویر هستید، این نوت‌بوک نیاز‌های شما را در حالت Performance برطرف می‌کند. اگر چه باید به یاد داشته باشید که گرمای حاصل شده در این حالت بیشتر از حالت استاندارد خواهد بود.

ThinkPad X1 Extreme لنوو از پردازنده گرافیکی GTX 1650 Max-Q شرکت انویدیا استفاده می‌کند. با توجه به این موضوع، نوت‌بوک لنوو برای اجرای بازی‌های مدرن در حالت 1080p بسیار مناسب بوده و گرافیک بالایی در اختیار ما قرار می‌دهد.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

ما عملکرد گرافیکی این محصول را مورد بررسی قرار دادیم؛ ThinkPad X1 Extreme در هنگام اجری بازی فورتنایت، 65 فریم‌برثانیه را در حالت 1080p با جزییات گرافیکی بالا به نمایش گذاشت. ما با مقایسه عملکرد گرافیکی این لپ‌تاپ با سایر رقبا متوجه شدیم که عملکرد آن کمی ضیعف‌تر از آن‌ها است. اما باید بگوییم که این نوت‌بوک برای اجرای بازی‌های سنگین بسیار مناسب بوده و حتی نیازهای یک گیمر را هم مرتفع می‌سازد. از طرفی دیگر، وجود یک پنل 15 اینچی بسیاری از افراد را برای خرید این محصول ترغیب خواهد کرد.

صفحه‌نمایش آمولد

این نوت‌بوک در چند نسخه به بازار عرضه شده است؛ یکی از این نسخه‌ها از نمایشگر قدیمی فول اچ‌دی (1920 در 1080 پیکسل) استفاده می‌کند که حداکثر روشنایی آن به 500 نیت رسیده و از فناوری Dolby Vision با دامنه داینامیک بالا (HDR) پشتیبانی می‌کند. نسخه دیگری از این دستگاه به یک صفحه‌نمایش 300 نیت مجهز شده است که از فناوری HDR پشتیبانی نمی‌کند. اما برترین نسخه آن به یک صفحه‌نمایش IPS 4K UHD با روشنایی 500 نیت و فناوری Dolby Vision HDR مجهز شده است.

مدل مورد بررسی ما دارای یک پنل فول اچ‌دی است. بگذارید راحت‌تر بگویم؛ شما با وجود این نمایشگر باکیفیت نیازی به پنل 4K نخواهید داشت، چرا که پنل فول اچ‌دی نیز همان مشخصات روشنایی و فناوری Dolby Vision را داشته و کیفیت بالای آن ما را مجذوب خود کرد.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

اگر برای انجام کارهای حرفه‌ای از نسل دوم X1 Extreme استفاده می‌کنید، پنل فول اچ‌دی برای شما کافی خواهد بود. این پنل طیف گسترده‌ای از رنگ‌ها (100 درصد فضای رنگی sRGB و 97 درصد فضای رنگی Adobe RGB) را پوشش می‌دهد. مقدار روشنایی آن، برخلاف تبلیغات در حداکثر حالت به 401 نیت رسید که این موضوع را توسط دستگاه رنگ‌سنج خود متوجه شدم.

کنتراست رنگ نیز برابر با 401870:1 بود که من را شگفت‌زده کرد. مقدار خطای رنگی در این پنل به 1.55 رسید. (عدد 1 و کم‌تر بیانگر کیفیت بالای آن است) نوت‌بوک لنوو در این بخش پا‌به‌پای XPS 15 و Spectre x360 15 شرکت HP حرکت می‌کند. اما پنل IPS آن بهتر از هر نوت‌بوک‌های دیگری است که در بازار عرضه شده‌اند. این پنل برخلاف سایر پنل‌هایی که توانایی پردازش سیگنال را نداشته و در محیط‌های تاریک ویدیو‌ها نور لازم را ندارند، عملکرد بهتری دارد. این مهم نیز به لطف استفاده از فناوری Dolby Vision HDR ممکن شده است.

عمر باتری؛ نقطه ضعفی که مرا ناامید کرد

من در طول سال‌های مختلف متوجه شدم که عمر باتری نوت‌بوک‌های سری ThinkPad لنوو کم‌تر از رقبا بوده و X1 Extreme هم از این قاعده مستثنی نیست. مدل مورد بررسی من از یک باتری 80 واتی استفاده می‌کند که سخت‌افزار قدرتمند و صفحه‌نمایش موجود در لپ‌تاپ، انرژی آن را به راحتی می‌بلعند!

ما در تست وبگردی این باتری توانستیم نوت‌بوک را تا 5 ساعت روشن نگه‌ داریم، آن هم به سختی! به عنوان یک مقایسه ساده باید بگوییم که نوت‌بوک XPS 15 و Spectre x360 15 در این تست به ترتیب 7.5 و 8.5 ساعت روشن ماندند. البته، این دو نوت‌بوک از پردازنده‌ کندتر سری U استفاده می‌کنند. باتری X1 Extreme در بنچمارک Basemark نیز 3 ساعت دوام آورد که تقریبا همانند نوت‌بوک شرکت Dell و HP عمل کرد.

ThinkPad X1 Extreme لنوو

به عنوان نتیجه‌گیری این قسمت نیز باید بگوییم که وجود صفحه‌نمایش آمولد باعث کم‌تر شدن عمر باتری شده است. البته، این نکته را هم به یاد داشته باشید که ما در هنگام بررسی خود، نور لپ‌تاپ را در حداکثر حالت قرار می‌دادیم که همین مسئله باعث افزایش مصرف انرژی پنل آمولد می‌شد. استفاده از حالت تاریک می‌تواند به ماندگاری شارژ باتری کمک کند، اما نباید انتظار داشت که تغییر چشگیری در این بخش حاصل شود.

نتیجه‌گیری

ThinkPad X1 Extreme سریع‌ترین ThinkPad موجود در بازار است که قدرت سخت‌افزار آن در حالت Performance افزایش می‌یابد تا پاسخگوی نیازهای کاربران باشد. این نکته باعث می‌شود که بسیاری از علاقه‌مندان حرفه‌ای کامپیوتر که خواهان یک رایانه قدرتمند هستند، به سوی این دستگاه هدایت شوند. صفحه‌نمایش آمولد یکی از بهترین مواردی است که در یک لپ‌تاپ 15.6 اینچی پیدا خواهید کرد. اما شاید عمر پایین باتری برخی از افراد را دچار شک و تردید کرده و این نوت‌بوک را از لیست خرید خود حذف کنند.

نقاط قوت:

  • عملکرد بسیار عالی سخت‌افزار
  • صفحه‌نمایش آمولد با فناوری HDR
  • صفحه‌کلید و تاچ‌پد باکیفیت
  • کیفیت ساخت عالی
  • مناسب برای اجرای بازی‌ها

نقاط ضعف:

  • شارژدهی ضعیف باتری
  • گران بودن (بازه قیمتی بین 2831 دلار تا 4719 دلار)

 

نوشته بررسی اولیه نسل دوم نوت‌بوک ThinkPad X1 Extreme لنوو؛ قدرت و زیبایی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

تاریخچه شرکت Rockstar Games | ستاره درخشان بازی‌های ویدیویی

تاریخچه شرکت Rockstar Games

تمامی گیمرها، نام، لوگو و بازی‌های محبوب شرکت Rockstar Games را می‌شناسند، اما به نظر شما چند درصد از همین افراد از تاریخچه و سیر تکامل این شرکت و عناوین آن باخبر هستند. در این مقاله قصد داریم تا به تاریخچه شرکت Rockstar Games و فرنچایزهای مطرح آن بپردازیم، پیشنهاد می‌کنیم که در ادامه با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

Rockstar Games شرکت ناشر پشت استودیوهایی است که سری بازی‌های محبوب Grand Theft Auto، Midnight Club ،Max Payne ،Manhunt ،Red Dead ،Bully و L.A. Noire را برای ما به ارمغان آورده‌اند.

Acme Software > DMA Design > Rockstar North

تاریخچه شرکت Rockstar Games

همه چیز از Acme Software در سال 1984 آغاز شد. توسعه‌دهندگانی اسکاتلندی به نام‌های دیوید جونز (David Jones)، راسل کی (Russell Kay)، استیو هاموند (Steve Hammond) و مایک دیلی (Mike Dailly) به‌طور معمول در باشگاه کامپیوتر «Kingsway Amateur Computer Club» واقع در داندی اسکاتلند، حضور می‌یافتند. این اشخاص که به‌صورت جداگانه بازی‌های مستقل و کوچکی همچون Moonshadow (به Zone Trooper تغییر نام داد)، Freek Out و The Game With No Name را توسعه داده و منتشر کرده بودند، تجربه‌های خود را در زمینه کنسول‌های Amiga ،Spectrum و Commodore 64 نیز با یکدیگر به اشتراک می‌گذاشتند. پس از مدتی این اشخاص، کار بر روی پروژه آزمایشی «CopperCon1» را آغاز کردند. البته پس از ملاقات با ناشران، از جانب شرکت Hewson Consultants از آن‌ها درخواست شد که این عنوان را به نسخه Amiga بازی «Zynaps» تبدیل کنند. در ادامه توسعه‌دهندگان اسکاتلندی از امضای این قرارداد امتناع ورزیده و در عوض با شرکت Psygosis قراردادی را منعقد کرده و نام بازی خود را نیز به «Draconia» تغییر دادند.

در سال 1987 این شرکت تصمیم گرفت که «DMA Design» را به‌عنوان نام جدید خود برگزیند. این عنوان از راهنماهای برنامه‌نویسی آن زمان کنسول Amiga الهام گرفته شده بود. در واقع این نام به کلمات «Direct Memory Access» اشاره کرده و در حقیقت جایگزینی برای Visual Voyage (نوعی نورپردازی) بود. بازی Draconia باری دیگر تغییر نام داد و این بار تحت عنوان «Menace» در سال 1988 برای کنسول Amiga منتشر شد. مدتی بعد این بازی برای کنسول‌های Atari ST ،Commodore 64 و سیستم‌عامل MS-DOS نیز منتشر شد. 20000 نسخه از بازی Menace به فروش رسید و همین موضوع باعث شد تا DMA Design بتواند بر روی پروژه‌های آینده همچون Blood Money ،Glancey ،Hired Guns، پورت بازی Shadow of the Beast بر روی کنسول TurboGrafx-16 و در نهایت بازی Lemmings در سال 1991، کار کند. فروش بیش از 15 میلیون نسخه و همچنین عرضه 5 دنباله و 2 بسته توسعه مخصوص کریسمس در بین سال‌های 1991 و 2000 میلادی، فرصت بیشتری را در اختیار این استودیو قرار داد.

مشهورترین عنوان این استودیو، بازی دوبعدی اکشن جهان‌-باز Grand Theft Auto بود که در اصل «Race’n’Chase» نام داشت و توسعه آن در آوریل 1995 آغاز شد. از آن زمان تا هنگام ورود گری پن (Gary Penn) به این استودیو، پیشرفت چندانی حاصل نشد. عرضه Grand Theft Auto در سال 1997 برای سیستم‌عامل ویندوز، باعث موفقیت‌های تجاری بسیاری شد و همچنین نظر مثبت منتقدان را نیز برانگیخت. مدتی بعد، DMA به مبلغ 4.2 میلیون یورو توسط ناشر بریتانیایی یعنی Gremlin Interactive خریداری شد و پیش از خرید خود Gremlin توسط Infogrames به مبلغ 24 میلیون یورو، بازی‌های Body Harvest ،Space Station Silicon Valley ،Tanktics و Wild Metal Country استودیوی DMA تحت نام Gremlin، روانه بازارها شدند.

در مارس 1998، Take-Two Interactive (ناشر)، شرکت BMG Interactive که در آن زمان ناشر Grand Theft Auto بود را خریداری کرد. همین خرید باعث شد تا تهیه‌کنندگان انگلستانی یعنی سم هاوزر (Sam Houser) و دن هاوزر (Dan Houser) از BMG، نسبت به تشکیل Rockstar Games به‌عنوان شرکت تابعه Take-Two Interactive اقدام کنند. در این زمان پورت Nintendo 64 بازی Grand Theft Auto لغو شد. Take-Two Interactive اعلام کرد که DMA Design را با قیمت 11 میلیون دلار از Infogrames خریداری کرده است. پس از این خرید، Rockstar Games اعلام کرد که DMA Design به توسعه GTA3D و Grand Theft Auto Online: Crime World ادامه خواهد داد. در ادامه، GTA3D به Grand Theft Auto III تغییر نام داد و عرضه Crime World نیز لغو شد. GTA III در سال 2001 منتشر شد و DMA Design نیز در تاریخ 7 فروردین 1381 (27 مارس 2002) به جمع استودیوهای Rockstar پیوست و تنها چند ماه بعد در تاریخ 9 خرداد 1381 (30 مه 2002)، به Rockstar North تغییر نام داد. این استودیو در آن زمان حدود 25 کارمند داشت. در ادامه تاریخچه شرکت Rockstar Games، به بازی‌های معروف این غول بازی‌سازی می‌پردازیم.

Race’n’Chase > Grand Theft Auto

تاریخچه شرکت Rockstar Games

توسعه Grand Theft Auto که به Race’n’Chase نیز شناخته می‌شد، از آوریل 1995 توسط DMA Design در داندی اسکاتلند آغاز شد. ابتدا قرار بود که این بازی بر روی MS-DOS ،Windows 95 ،PlayStation ،Sega Saturn و Nintendo 64 منتشر شود، هرچند که پورت Nintendo 64 و Sega Saturn هیچ‌وقت منتشر نشد. ایده اصلی بازی، یک عنوان اعتیادآور و چندنفره ماشین سواری بود که از گرافیکی جدید استفاده می‌کرد.

دیوید جونز، بازی Pac-Man را منبع الهام خود ذکر کرد و گری پن (Gary Penn) نیز که کارگردان خلاقیت استودیوی DMA بود، منبع الهام اصلی خود را بازی Elite می‌دانست. گیم‌پلی بازی بر مبنای تعقیب و گریز دزد و پلیس بود و در ادامه نیز سریعا تغییر یافت، زیرا هیچ‌کس نمی‌خواست که در نقش پلیس باشد!

Smuggler’s Run / Midnight Club: Street Racing

تاریخچه شرکت Rockstar Games

در پی موفقیت بازی Midtown Madness (منتشر شده توسط مایکروسافت)، Rockstar نیز به توسعه‌دهنده آن (Angel Studios) علاقه‌مند شد و این استودیو را جهت کار بر روی بازی‌های رانندگی «Smuggler’s Run» و «Midnight Club: Street Racing» خود، انتخاب کرد.

در 29 آبان 1381 (20 نوامبر 2002)، Take-Two Interactive استودیوی Angel Studios را به همراه 125 کارمندش به ارزش 34.7 میلیون دلار خریداری کرد. امروزه نام این استودیو، Rockstar San Diego است.

Max Payne

تاریخچه شرکت Rockstar Games

Max Payne در اصل توسط Remedy Entertainment با همکاری 3D Realms/Apogee توسعه داده شد و سپس توسط شرکت Gathering of Developers (از شرکت‌های تابعه Take-Two) در سال 2001 میلادی منتشر شد. با برون‌سپاری توسعه نسخه کنسولی این بازی به Rockstar Games، شرکت Take-Two Interactive مبلغ 10 میلیون دلار را جهت خرید حقوق معنوی Max Payne پرداخت کرد.

در ادامه، Max Payne 2: The Fall of Max Payne در اکتبر 2003 توسط Rockstar Games منتشر شد. پس از فروش ناامیدکننده این نسخه، دیگر Remedy Entertainment در توسعه این فرنچایز دخالت نکرد.

Manhunt

تاریخچه شرکت Rockstar Games

Rockstar North با استفاده از موتور بازی‌سازی RenderWare، توسعه بازی Manhunt را آغاز کرد. در هنگام انتشار این بازی، یکی از کارمندان سابق Rockstar تأیید کرد که این بازی باعث جدال‌های داخلی بسیاری در شرکت شده است. وی همچنین اظهار کرد که جنجال‌های GTA III و GTA Vice City با Manhunt متفاوت هستند. در GTA، بازی‌بازان می‌توانستند در صورت تمایل به‌صورت اخلاقی عمل کنند، اما قضیه Manhunt فرق داشت و تجربه این بازی یک بی‌رحمی تمام‌عیار بود.

Red Dead Revolver

تاریخچه شرکت Rockstar Games

Angel Studios با همکاری Capcom به‌عنوان ناشر، در سال 2000  میلادی توسعه بازی Red Dead Revolver را با الهام از Gun.Smoke آغاز کرد. در اوت 2003، این پروژه توسط Capcom لغو شد و در دسامبر همان سال، حقوق این فرنچایز توسط Rockstar Games اخذ شد. با خرید Angel Studios توسط Take-Two Interactive، این ناشر تصمیم گرفت که از میان پروژه‌های قدیمی این استودیو، به احیای Red Dead Revolver بپردازد. در ادامه مضمون این بازی از وسترن آمریکایی به وسترن ایتالیایی تغییر داده شد و بنابراین امکان افزودن خشونت بیشتر و شخصیت‌های اغراق‌آمیز نیز فراهم شد. همان‌طور که می‌دانید، در ادامه نام قسمت‌های بعدی این بازی به Red Dead Redemption تغییر داده شد. 

Bully / Canis Canem Edit

تاریخچه شرکت Rockstar Games

Rockstar Vancouver (همان Barking Dog Studios سابق) توسعه بازی Bully را با استفاده از موتور بازی‌سازی RenderWare در اوایل دهه 2000 میلادی آغاز کرد. بررسی‌ اولیه این بازی در سال 2005 باعث جنجال بسیاری شد. حتی جهت جلوگیری از گسترش این موضوع، نام این بازی در کشورهای PAL به «Canis Canem Edit» تغییر داده شد.

در نهایت عرضه Bully در سال 2006 به حدی موفقیت‌آمیز بود که نسخه ریمستر آن نیز توسط Rockstar New England در سال 2007 تحت عنوان Bully: Scholarship Edition (حتی در مناطق PAL) روانه بازارها شد. برخلاف نسخه اصلی این بازی، در تمامی پورت‌های نسخه Scholarship Edition، از موتور بازی‌سازی Gamebryo استفاده شده است.

L.A. Noire

تاریخچه شرکت Rockstar Games

استودیوی Team Bondi مشغول توسعه بازی سبک کارآگاهی خود بود. داستان این بازی در دهه 1940 میلادی و در لس‌آنجلس جریان داشت. مدتی بعد Sony Computer Entertainment مسئولیت انتشار این عنوان را برعهده گرفت. در سال 2006، Rockstar Games جای Sony Computer Entertainment را گرفت. بودجه ترکیبی توسعه و بازاریابی L.A. Noire حدود 50 میلیون دلار تخمین زده می‌شود. همچنین تمامی جرائم و پرونده‌های این بازی از موارد واقعی شهر لس‌آنجلس در همان زمان الهام گرفته شده‌اند.

RAGE

تاریخچه شرکت Rockstar Games

در ادامه تاریخچه شرکت Rockstar Games، قصد داریم تا به موتور بازی‌سازی RAGE یا همان Rockstar Advanced Game Engine بپردازیم. این موتور در نسل هشتم خود قرار داشته و در واقع جایگزینی برای AGE یا همان Angel Game Engine است. اولین محصول موتور بازی‌سازی RAGE، بازی «Rockstar Games Presents Table Tennis» بود که موجب تعجب مردم و رسانه‌ها در آن زمان شد.

Social Club

تاریخچه شرکت Rockstar Games

در ادامه تاریخچه شرکت Rockstar Games نوبت به Social Club می‌رسد که از سال 2008، حقوق دیجیتال، ارتباطات و بازی‌های چند نفره این شرکت (همزمان با GTA IV) را مدیریت می‌کند. Social Club بسته به نوع بازی می‌تواند آمارها، تابلوی بازی‌های آنلاین، ویرایشگرهای ویدیو، بازی‌های چندنفره و مچ میکینگ، دستاوردها، ابزارهای اسکرین‌شات، مینی گیم‌ها و … را به بازی‌بازان ارائه دهد. 

استودیوهای تابعه فعال:

  • Rockstar International
  • Rockstar North
  • Rockstar Leeds
  • Rockstar London
  • Rockstar New England
  • Rockstar San Diego
  • Rockstar Games Toronto
  • Rockstar Lincoln
  • Rockstar India

استودیوهای تابعه غیرفعال:

  • Rockstar Vancouver
  • Rockstar Vienna

در این مقاله سعی کردیم که تاریخچه شرکت Rockstar Games را برای شما بازگو کنیم. در ادامه خوشحال می‌شویم که نظرات شما عزیزان را نیز جویا شویم.

نوشته تاریخچه شرکت Rockstar Games | ستاره درخشان بازی‌های ویدیویی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

تاریخچه شرکت Rockstar Games | ستاره درخشان بازی‌های ویدیویی

تاریخچه شرکت Rockstar Games

تمامی گیمرها، نام، لوگو و بازی‌های محبوب شرکت Rockstar Games را می‌شناسند، اما به نظر شما چند درصد از همین افراد از تاریخچه و سیر تکامل این شرکت و عناوین آن باخبر هستند. در این مقاله قصد داریم تا به تاریخچه شرکت Rockstar Games و فرنچایزهای مطرح آن بپردازیم، پیشنهاد می‌کنیم که در ادامه با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

Rockstar Games شرکت ناشر پشت استودیوهایی است که سری بازی‌های محبوب Grand Theft Auto، Midnight Club ،Max Payne ،Manhunt ،Red Dead ،Bully و L.A. Noire را برای ما به ارمغان آورده‌اند.

Acme Software > DMA Design > Rockstar North

تاریخچه شرکت Rockstar Games

همه چیز از Acme Software در سال 1984 آغاز شد. توسعه‌دهندگانی اسکاتلندی به نام‌های دیوید جونز (David Jones)، راسل کی (Russell Kay)، استیو هاموند (Steve Hammond) و مایک دیلی (Mike Dailly) به‌طور معمول در باشگاه کامپیوتر «Kingsway Amateur Computer Club» واقع در داندی اسکاتلند، حضور می‌یافتند. این اشخاص که به‌صورت جداگانه بازی‌های مستقل و کوچکی همچون Moonshadow (به Zone Trooper تغییر نام داد)، Freek Out و The Game With No Name را توسعه داده و منتشر کرده بودند، تجربه‌های خود را در زمینه کنسول‌های Amiga ،Spectrum و Commodore 64 نیز با یکدیگر به اشتراک می‌گذاشتند. پس از مدتی این اشخاص، کار بر روی پروژه آزمایشی «CopperCon1» را آغاز کردند. البته پس از ملاقات با ناشران، از جانب شرکت Hewson Consultants از آن‌ها درخواست شد که این عنوان را به نسخه Amiga بازی «Zynaps» تبدیل کنند. در ادامه توسعه‌دهندگان اسکاتلندی از امضای این قرارداد امتناع ورزیده و در عوض با شرکت Psygosis قراردادی را منعقد کرده و نام بازی خود را نیز به «Draconia» تغییر دادند.

در سال 1987 این شرکت تصمیم گرفت که «DMA Design» را به‌عنوان نام جدید خود برگزیند. این عنوان از راهنماهای برنامه‌نویسی آن زمان کنسول Amiga الهام گرفته شده بود. در واقع این نام به کلمات «Direct Memory Access» اشاره کرده و در حقیقت جایگزینی برای Visual Voyage (نوعی نورپردازی) بود. بازی Draconia باری دیگر تغییر نام داد و این بار تحت عنوان «Menace» در سال 1988 برای کنسول Amiga منتشر شد. مدتی بعد این بازی برای کنسول‌های Atari ST ،Commodore 64 و سیستم‌عامل MS-DOS نیز منتشر شد. 20000 نسخه از بازی Menace به فروش رسید و همین موضوع باعث شد تا DMA Design بتواند بر روی پروژه‌های آینده همچون Blood Money ،Glancey ،Hired Guns، پورت بازی Shadow of the Beast بر روی کنسول TurboGrafx-16 و در نهایت بازی Lemmings در سال 1991، کار کند. فروش بیش از 15 میلیون نسخه و همچنین عرضه 5 دنباله و 2 بسته توسعه مخصوص کریسمس در بین سال‌های 1991 و 2000 میلادی، فرصت بیشتری را در اختیار این استودیو قرار داد.

مشهورترین عنوان این استودیو، بازی دوبعدی اکشن جهان‌-باز Grand Theft Auto بود که در اصل «Race’n’Chase» نام داشت و توسعه آن در آوریل 1995 آغاز شد. از آن زمان تا هنگام ورود گری پن (Gary Penn) به این استودیو، پیشرفت چندانی حاصل نشد. عرضه Grand Theft Auto در سال 1997 برای سیستم‌عامل ویندوز، باعث موفقیت‌های تجاری بسیاری شد و همچنین نظر مثبت منتقدان را نیز برانگیخت. مدتی بعد، DMA به مبلغ 4.2 میلیون یورو توسط ناشر بریتانیایی یعنی Gremlin Interactive خریداری شد و پیش از خرید خود Gremlin توسط Infogrames به مبلغ 24 میلیون یورو، بازی‌های Body Harvest ،Space Station Silicon Valley ،Tanktics و Wild Metal Country استودیوی DMA تحت نام Gremlin، روانه بازارها شدند.

در مارس 1998، Take-Two Interactive (ناشر)، شرکت BMG Interactive که در آن زمان ناشر Grand Theft Auto بود را خریداری کرد. همین خرید باعث شد تا تهیه‌کنندگان انگلستانی یعنی سم هاوزر (Sam Houser) و دن هاوزر (Dan Houser) از BMG، نسبت به تشکیل Rockstar Games به‌عنوان شرکت تابعه Take-Two Interactive اقدام کنند. در این زمان پورت Nintendo 64 بازی Grand Theft Auto لغو شد. Take-Two Interactive اعلام کرد که DMA Design را با قیمت 11 میلیون دلار از Infogrames خریداری کرده است. پس از این خرید، Rockstar Games اعلام کرد که DMA Design به توسعه GTA3D و Grand Theft Auto Online: Crime World ادامه خواهد داد. در ادامه، GTA3D به Grand Theft Auto III تغییر نام داد و عرضه Crime World نیز لغو شد. GTA III در سال 2001 منتشر شد و DMA Design نیز در تاریخ 7 فروردین 1381 (27 مارس 2002) به جمع استودیوهای Rockstar پیوست و تنها چند ماه بعد در تاریخ 9 خرداد 1381 (30 مه 2002)، به Rockstar North تغییر نام داد. این استودیو در آن زمان حدود 25 کارمند داشت. در ادامه تاریخچه شرکت Rockstar Games، به بازی‌های معروف این غول بازی‌سازی می‌پردازیم.

Race’n’Chase > Grand Theft Auto

تاریخچه شرکت Rockstar Games

توسعه Grand Theft Auto که به Race’n’Chase نیز شناخته می‌شد، از آوریل 1995 توسط DMA Design در داندی اسکاتلند آغاز شد. ابتدا قرار بود که این بازی بر روی MS-DOS ،Windows 95 ،PlayStation ،Sega Saturn و Nintendo 64 منتشر شود، هرچند که پورت Nintendo 64 و Sega Saturn هیچ‌وقت منتشر نشد. ایده اصلی بازی، یک عنوان اعتیادآور و چندنفره ماشین سواری بود که از گرافیکی جدید استفاده می‌کرد.

دیوید جونز، بازی Pac-Man را منبع الهام خود ذکر کرد و گری پن (Gary Penn) نیز که کارگردان خلاقیت استودیوی DMA بود، منبع الهام اصلی خود را بازی Elite می‌دانست. گیم‌پلی بازی بر مبنای تعقیب و گریز دزد و پلیس بود و در ادامه نیز سریعا تغییر یافت، زیرا هیچ‌کس نمی‌خواست که در نقش پلیس باشد!

Smuggler’s Run / Midnight Club: Street Racing

تاریخچه شرکت Rockstar Games

در پی موفقیت بازی Midtown Madness (منتشر شده توسط مایکروسافت)، Rockstar نیز به توسعه‌دهنده آن (Angel Studios) علاقه‌مند شد و این استودیو را جهت کار بر روی بازی‌های رانندگی «Smuggler’s Run» و «Midnight Club: Street Racing» خود، انتخاب کرد.

در 29 آبان 1381 (20 نوامبر 2002)، Take-Two Interactive استودیوی Angel Studios را به همراه 125 کارمندش به ارزش 34.7 میلیون دلار خریداری کرد. امروزه نام این استودیو، Rockstar San Diego است.

Max Payne

تاریخچه شرکت Rockstar Games

Max Payne در اصل توسط Remedy Entertainment با همکاری 3D Realms/Apogee توسعه داده شد و سپس توسط شرکت Gathering of Developers (از شرکت‌های تابعه Take-Two) در سال 2001 میلادی منتشر شد. با برون‌سپاری توسعه نسخه کنسولی این بازی به Rockstar Games، شرکت Take-Two Interactive مبلغ 10 میلیون دلار را جهت خرید حقوق معنوی Max Payne پرداخت کرد.

در ادامه، Max Payne 2: The Fall of Max Payne در اکتبر 2003 توسط Rockstar Games منتشر شد. پس از فروش ناامیدکننده این نسخه، دیگر Remedy Entertainment در توسعه این فرنچایز دخالت نکرد.

Manhunt

تاریخچه شرکت Rockstar Games

Rockstar North با استفاده از موتور بازی‌سازی RenderWare، توسعه بازی Manhunt را آغاز کرد. در هنگام انتشار این بازی، یکی از کارمندان سابق Rockstar تأیید کرد که این بازی باعث جدال‌های داخلی بسیاری در شرکت شده است. وی همچنین اظهار کرد که جنجال‌های GTA III و GTA Vice City با Manhunt متفاوت هستند. در GTA، بازی‌بازان می‌توانستند در صورت تمایل به‌صورت اخلاقی عمل کنند، اما قضیه Manhunt فرق داشت و تجربه این بازی یک بی‌رحمی تمام‌عیار بود.

Red Dead Revolver

تاریخچه شرکت Rockstar Games

Angel Studios با همکاری Capcom به‌عنوان ناشر، در سال 2000  میلادی توسعه بازی Red Dead Revolver را با الهام از Gun.Smoke آغاز کرد. در اوت 2003، این پروژه توسط Capcom لغو شد و در دسامبر همان سال، حقوق این فرنچایز توسط Rockstar Games اخذ شد. با خرید Angel Studios توسط Take-Two Interactive، این ناشر تصمیم گرفت که از میان پروژه‌های قدیمی این استودیو، به احیای Red Dead Revolver بپردازد. در ادامه مضمون این بازی از وسترن آمریکایی به وسترن ایتالیایی تغییر داده شد و بنابراین امکان افزودن خشونت بیشتر و شخصیت‌های اغراق‌آمیز نیز فراهم شد. همان‌طور که می‌دانید، در ادامه نام قسمت‌های بعدی این بازی به Red Dead Redemption تغییر داده شد. 

Bully / Canis Canem Edit

تاریخچه شرکت Rockstar Games

Rockstar Vancouver (همان Barking Dog Studios سابق) توسعه بازی Bully را با استفاده از موتور بازی‌سازی RenderWare در اوایل دهه 2000 میلادی آغاز کرد. بررسی‌ اولیه این بازی در سال 2005 باعث جنجال بسیاری شد. حتی جهت جلوگیری از گسترش این موضوع، نام این بازی در کشورهای PAL به «Canis Canem Edit» تغییر داده شد.

در نهایت عرضه Bully در سال 2006 به حدی موفقیت‌آمیز بود که نسخه ریمستر آن نیز توسط Rockstar New England در سال 2007 تحت عنوان Bully: Scholarship Edition (حتی در مناطق PAL) روانه بازارها شد. برخلاف نسخه اصلی این بازی، در تمامی پورت‌های نسخه Scholarship Edition، از موتور بازی‌سازی Gamebryo استفاده شده است.

L.A. Noire

تاریخچه شرکت Rockstar Games

استودیوی Team Bondi مشغول توسعه بازی سبک کارآگاهی خود بود. داستان این بازی در دهه 1940 میلادی و در لس‌آنجلس جریان داشت. مدتی بعد Sony Computer Entertainment مسئولیت انتشار این عنوان را برعهده گرفت. در سال 2006، Rockstar Games جای Sony Computer Entertainment را گرفت. بودجه ترکیبی توسعه و بازاریابی L.A. Noire حدود 50 میلیون دلار تخمین زده می‌شود. همچنین تمامی جرائم و پرونده‌های این بازی از موارد واقعی شهر لس‌آنجلس در همان زمان الهام گرفته شده‌اند.

RAGE

تاریخچه شرکت Rockstar Games

در ادامه تاریخچه شرکت Rockstar Games، قصد داریم تا به موتور بازی‌سازی RAGE یا همان Rockstar Advanced Game Engine بپردازیم. این موتور در نسل هشتم خود قرار داشته و در واقع جایگزینی برای AGE یا همان Angel Game Engine است. اولین محصول موتور بازی‌سازی RAGE، بازی «Rockstar Games Presents Table Tennis» بود که موجب تعجب مردم و رسانه‌ها در آن زمان شد.

Social Club

تاریخچه شرکت Rockstar Games

در ادامه تاریخچه شرکت Rockstar Games نوبت به Social Club می‌رسد که از سال 2008، حقوق دیجیتال، ارتباطات و بازی‌های چند نفره این شرکت (همزمان با GTA IV) را مدیریت می‌کند. Social Club بسته به نوع بازی می‌تواند آمارها، تابلوی بازی‌های آنلاین، ویرایشگرهای ویدیو، بازی‌های چندنفره و مچ میکینگ، دستاوردها، ابزارهای اسکرین‌شات، مینی گیم‌ها و … را به بازی‌بازان ارائه دهد. 

استودیوهای تابعه فعال:

  • Rockstar International
  • Rockstar North
  • Rockstar Leeds
  • Rockstar London
  • Rockstar New England
  • Rockstar San Diego
  • Rockstar Games Toronto
  • Rockstar Lincoln
  • Rockstar India

استودیوهای تابعه غیرفعال:

  • Rockstar Vancouver
  • Rockstar Vienna

در این مقاله سعی کردیم که تاریخچه شرکت Rockstar Games را برای شما بازگو کنیم. در ادامه خوشحال می‌شویم که نظرات شما عزیزان را نیز جویا شویم.

نوشته تاریخچه شرکت Rockstar Games | ستاره درخشان بازی‌های ویدیویی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

مقدار رم موردنیاز شما در تبلت، لپ‌تاپ و رایانه‎‌های دسکتاپی چقدر است؟

مقدار رم موردنیاز

کامپیوترهای جدید و دستگاه‌های مشابه از مقدار رم 4 الی 16 گیگابایت و حتی بیشتر برخوردار هستند. اما سؤال اینجا است که مقدار رم (RAM) موردنیاز شما چقدر است؟ در این مقاله قصد داریم تا به جواب این پرسش بپردازیم.

رم یا همان Random Access Memory یکی از مهم‌ترین اجزاهای یک رایانه‌ است. مقدار رم موردنیاز شما به دو عامل بستگی دارد: یکی توان پردازشی مدنظر شما و دیگری نیز میزان هزینه‌ای که می‌توانید آن را تقبل کنید. هرچند که حافظه رم در گوشی‌های هوشمند نیز نقش بسزایی دارد، اما در این مقاله سعی شده تا بیشتر به مقوله سیستم‌های دسکتاپی همانند ویندوز، MacOS یا Chrome OS پرداخته شود.

نگاه اجمالی: مقدار کافی حافظه رم

به‌صورت خلاصه، مقدار رم موردنیاز رایانه‌های شخصی مختلف به شرح زیر است:

  • 2 گیگابایت: امروزه فقط در تبلت‌های اقتصادی مشاهده می‌شود. در لپ‌تاپ‌ها یا دسکتاپ‌ها مقدار بیشتری را مشاهده خواهید کرد.
  • 4 گیگابایت: کمترین مقدار حافظه رم حتی در نوت‌بوک‌ها است. جهت استفاده‌های اولیه از ویندوز و Chrome OS مناسب است.
  • 8 گیگابایت: برای ویندوز و MacOS عالی بوده و کمترین میزان موردنیاز گیمینگ است.
  • 16 گیگابایت: گزینه‌ای ایدئال برای کارهای حرفه‌ای و بازی‌های سنگین است.
  • 32 گیگابایت و بیشتر: مناسب برای علاقه‌مندان و خوره‌های فناوری، ایستگاه‌های کاری، بازی‌بازان حرفه‌ای، مهندس‌ها، ویرایش ویدیو و صدا و سایر مواردی که بین 32 الی 64 گیگابایت رم نیاز دارند.

باید به یاد داشته باشید که خرید مقدار رم مازاد بر نیاز، عملکرد بیشتری را برای شما به ارمغان نمی‌آورد. در حقیقت می‌توان گفت که چنین کاری هدر دادن پول است. در عوض بهتر است که مقدار رم موردنیاز خود را خریداری کرده و سپس مابقی پول خود را صرف سایر قطعات همانند کارت گرافیک و پردازنده مرکزی کنید. 

مقدمه‌ای بر حافظه رم

مقدار رم موردنیاز

معمولا بسیاری از مردم، حافظه رم را با حافظه‌های ذخیره‌سازی SSD و یا HDD اشتباه می‌گیرند. حتی گاهی اوقات تولیدکنندگان و خرده‌فروشان نیز این اصطلاحات را با یکدیگر ترکیب می‌کنند.

یک میز تحریر می‌تواند مثال مناسبی جهت بیان تفاوت رم و حافظه ذخیره‌سازی باشد. رم را می‌توان قسمت بالایی میز در نظر گرفت. هر چه این فضا بزرگ‌تر باشد، آنگاه می‌توانید کاغذهای بیشتری را به‌صورت همزمان بر روی آن قرار داده و مطالعه کنید. حافظه‌های ذخیره‌سازی (SSD یا HDD) بیشتر به کشوهای زیر میز شباهت دارند؛ یعنی جایی که شما کاغذهایی را که نیاز ندارید، در آنجا قرار می‌دهید.

هر چه مقدار رم دستگاه شما بیشتر باشد، آنگاه می‌توانید برنامه‌های بیشتری را به‌صورت همزمان مدیریت کنید. رم تنها عامل تعیین کننده نیست. در نهایت با استفاده از یک حافظه رم بسیار کم هم می‌توان تعداد زیادی اپلیکیشن را اجرا کرد. البته مشکل در اینجا است که انجام چنین کاری باعث کند شدن دستگاه شما می‌شود.

مجددا مثال میز تحریر را به یاد آورید. اگر میز شما کوچک باشد، آنگاه فضای آن به هم ریخته خواهد بود و هر بار که قصد پیدا کردن کاغذ موردنظر خود را داشته باشید، آنگاه باید مدتی به دنبال آن بگردید. جهت مدیریت این اوضاع، باید به‌صورت مرتب به کشوها مراجعه کرده، اقلام موردنیاز خود را پیدا و سپس آن‌ها را بر روی میز قرار دهید.

درست است که کامپیوترهایی که مقدار رم بالایی دارند، طبیعتا سرعت بیشتری نیز خواهند داشت، اما این قضیه همیشه صدق نمی‌کند. اگر تعداد کاغذهای شما بسیار کم بوده، اما میز تحریر بزرگی داشته باشید، آنگاه چندان تفاوتی در عملکرد شما ایجاد نمی‌شود. در واقع بهتر است که فقط مقدار رم موردنیاز کارهای خود را خریداری کنید، نه بیشتر.

حافظه رم استاندارد را نباید با حافظه گرافیکی اشتباه گرفت. حافظه گرافیکی مقوله‌ای است که به کارت گرافیک مربوط می‌شود. بازی‌های سه‌بعدی مدرن بر حافظه گرافیکی (VRAM) متکی هستند (GDDR5 یا عناوین مشابه). درحالی‌که حافظه رم استاندارد صرفا یک حافظه کلی‌تر بوده و با عناوینی همانند DDR3 و DDR4 شناخته می‌شود. شاید این اصطلاحات تا حدودی گیج کننده باشند، اما خوشبختانه اکثر تولیدکنندگان واژه «VRAM» را بر روی محصولات خود قید کرده و بدین شیوه مشتریان بهتر می‌توانند این قضیه را درک کنند.

لازم به ذکر است که بگوییم احتمالا حافظه‌های رم DDR5 در سال 2021 روانه بازارها می‌شوند. حافظه رم DDR6 نیز هنوز در دست توسعه بوده و تاریخ موجود شدن آن در بازارها، مشخص نیست.

اپلیکیشن‌هایی که از رم زیادی استفاده می‌کنند

مقدار رم موردنیاز

معمولا در کامپیوترهای خانگی بیشترین استفاده از رم مربوط به سیستم‌عامل و مرورگر اینترنت است. هرچند که گاهی اوقات برخی از بازی‌ها و اپلیکیشن‌ها بیشترین مصرف حافظه رم را به خود اختصاص می‌دهند. در زمینه استفاده ویندوز یا MacOS از حافظه رم، کار چندانی نمی‌توانید انجام دهید، اما رم بیشتر در رایانه شما به معنای برگه‌های بیشتر در مرورگرهایی همانند کروم، فایرفاکس و … است. علاوه بر این، برخی از وب‌سایت‌ها نسبت به سایرین از حافظه رم بیشتری استفاده می‌کنند. وب‌سایت‌های خبری عادی رم چندانی را درگیر نمی‌کند، اما نمونه‌هایی همانند نت‌فلیکس و جیمیل، مصرف رم بیشتری دارند.

هر چه پیچیدگی یک اپلیکیشن بیشتر باشد، طبیعتا حافظه رم بیشتری را نیز اشغال خواهد کرد. برنامه‌های چت و یا بازی‌هایی همانند Minesweeper تقریبا از رم استفاده نمی‌کنند. درحالی‌که صفحه‌ای بزرگ از نرم‌افزار اکسل، پروژه‌ای بزرگ از فتوشاپ و یا بازی‌های باکیفیت همانند Wolfenstein: Youngblood می‌توانند چندین گیگابایت از حافظه رم را اشغال کنند. نرم‌افزارهای حرفه‌ای و مهندسی به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که بتوانند پروژه‌های پیچیده را مدیریت کنند، بنابراین نسبت به سایر اپلیکیشن‌ها، مقدار رم بیشتری را مورد استفاده قرار می‌دهند.

مقدار رم موردنیاز برای تبلت‌ها

مقدار رم موردنیاز

معمولا از تبلت‌ها انتظار نمی‌رود که کارهای سنگین را انجام دهند، بنابراین در اکثر موارد مقدار رم آن‌ها مشابه گوشی‌های هوشمند است. در هر صورت، مرورگرهای چند زبانه و برنامه‌های پیچیده‌تر باعث ‌شده‌اند که تبلت‌ها روزبه‌روز به نیازمندی‌های یک لپ‌تاپ نزدیک‌تر شوند. محدوده رم تبلت‌ها از 2 الی 16 گیگابایت گسترده شده است. البته در این گجت‌ها، مواردی همچون سرعت پردازنده و عمر باتری اهمیت بیشتری دارند.

‌مثلا در تبلتی همانند آیپد که از دو گیگابایت رم برخوردار است، طبیعتا طراحی این دستگاه نیز بر روی نمایشگر و عمر باتری معطوف شده است. از طرفی، دستگاهی همانند مایکروسافت سرفیس بوک 2 به‌صورت پیش‌فرض از 16 گیگابایت حافظه رم برخوردار است، زیرا این گجت بیشتر یک لپ‌تاپ است تا یک تبلت، هر چند که لولای آن به کاربران اجازه می‌دهد که آن را به تبلتی سبک و قابل حمل تبدیل کنند. در نهایت مقدار رم موردنیاز یک تبلت، به کارایی مورد انتظار آن بستگی دارد.

2 گیگابایت برای کاربران کم کار مناسب بوده و 4 گیگابایت می‌تواند عملکرد بهتری را به ارمغان بیاورد. به‌هرحال اگر قصد دارید تا از تبلت به‌عنوان جایگزینی برای کامپیوتر خود استفاده کنید، آنگاه باید مقدار رم آن نیز همانند رایانه‌های شخصی باشد. در حالت کلی حداقل 4 و در حالت ایدئال، اکثر کاربران به 8 گیگابایت حافظه رم نیاز دارند.

مقدار رم موردنیاز برای لپ‌‌تاپ‌ها

مقدار رم موردنیاز

اکثر لپ‌تاپ‌های امروزی به 8 گیگابایت حافظه رم مجهز هستند، درحالی‌که دستگاه‌های پایین-رده با 4 گیگابایت و غول‌های سخت‌افزاری این صنعت نیز با 16 و گاهی اوقات 32 گیگابایت رم عرضه می‌شوند. همان‌گونه که پیش‌تر نیز به آن اشاره شد، نیازهای لپ‌تاپ‌ها و تبلت‌ها روزبه‌روز در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند. البته همان‌طور که می‌دانید، اکثر کاربران تمایل دارند که کارهای سنگین‌تر را بر روی لپ‌تاپ‌ها انجام دهند. با این اوصاف می‌توان نتیجه گرفت که نقش رم در این بخش (لپ‌تاپ)، پررنگ‌تر است.

در دستگاه‌هایی همانند کروم‌بوک که پایه و اساس فعالیت آن‌ها در فضای ابری بوده و حافظه ذخیره‌سازی بسیار کوچکی دارند، طبیعتا وجود مقدار رم زیاد نیز لزومی ندارد. پیشنهاد ما این است که در هنگام خرید یک کروم‌بوک، حداقل 4 گیگابایت رم را در نظر داشته باشید، مخصوصا اکنون که با استفاده از فروشگاه گوگل پلی می‌توانید اپلیکیشن‌های اندرویدی را بر روی کروم‌بوک خود، دانلود و نصب نمایید.

در رابطه با ویندوز و مک‌بوک، بهتر است که این حداقل مقدار را به 8 گیگابایت افزایش دهید. حتما عرضه اکثر لپ‌تاپ‌ها با 8 گیگابایت رم، دلیل موجهی دارد! اگر هم قصد انجام کارهای گرافیکی سنگین و یا اجرای بازی‌های جدید را دارید، بهتر است که مقدار رم موردنیاز خود را 16 گیگابایت در نظر بگیرید.

اگر کارهای بسیار سنگین همانند ویرایش حرفه‌ای ویدیو و تصویر را انجام می‌دهید (همانند رایانه‌های دسکتاپی)، آنگاه بهتر است که به فکر حافظه رم بیش از 16 گیگابایت باشید. اکثر مردم لپ‌تاپ‌ها را به این دلایل خریداری نمی‌کنند، بنابراین اگر شما چنین قصدی دارید، آنگاه خرید رم اضافی بسیار حیاتی است. ارتقای رم در لپ‌تاپ‌ها (نسبت به دسکتاپ‌ها) کار مشکلی بوده و در برخی از مدل‌ها نیز غیرممکن است، بنابراین بهتر است که کمی آینده‌نگر باشید.

مقدار رم موردنیاز برای رایانه‌های دسکتاپی

مقدار رم موردنیاز

معمولا مردم تمایل دارند که کامپیوترهای خانگی خود را بیشتر از تبلت‌ها و یا لپ‌تاپ‌ها نگه دارند، بنابراین آینده‌نگری در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. 16 گیگابایت را می‌توان شروع مناسبی دانست. اکثر مردم نسبت به مقادیر کمتر نیز راضی بوده، اما در صورت توان مالی، خرید رم بیشتر ضرری نخواهد داشت. خرید 32 گیگابایت رم برای خوره‌ها و ایستگاه‌های کاری عادی، گزینه‌ای ایدئال است. طبیعتا ایستگاه‌های کاری پیشرفته‌تر نیز به رم بالاتری احتیاج دارند. البته خرید ماژول‌های رم مجهز به نورپردازی RGB می‌تواند هزینه بیشتری را به شما تحمیل کند. مقادیر فراتر از 32 گیگابایت نیز جهت اداره کردن پایگاه‌های اطلاعاتی، فایل‌های ویدیویی حجیم، نرم‌افزارهای تحقیقاتی، شرکتی و یا دولتی کاربرد دارند.

برخی از بازی‌بازان تمایل به خرید 32 گیگابایت رم دارند، اما این میزان حتی در رایانه‌های رده بالا نیز تفاوت چندانی را ایجاد نخواهد کرد. تا زمانی که به حافظه بیشتر نیازی ندارید، بهتر است که بر روی سرعت متمرکز شوید.

ماژول‌های رم، گران‌قیمت‌ترین سخت‌افزارهای یک رایانه دسکتاپی نبوده و این را نیز باید به یاد داشت که ارتقای آن‌ها ساده‌ترین در نوع خود است. در هر صورت بهتر است که در این کار افراط نکنید. در حال حاضر دلیل خاصی وجود ندارد که یک گیمر مقدار رمی بیش از 32 گیگابایت را خریداری کند. همچنین اگر فقط از سرویس‌های آنلاین تماشای ویدیو استفاده می‌کنید، آنگاه خرید بیش از 16 گیگابایت رم، توجیه منطقی ندارد. اگر هم در حال حاضر با کمبود رم مواجه هستید، فقط کافی است که ماژول‌های جدید را در کنار ماژول‌های قدیمی خود قرار دهید (البته با رعایت نکات مربوط به سازگاری قطعات با یکدیگر).

نوشته مقدار رم موردنیاز شما در تبلت، لپ‌تاپ و رایانه‎‌های دسکتاپی چقدر است؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

مقدار رم موردنیاز شما در تبلت، لپ‌تاپ و رایانه‎‌های دسکتاپی چقدر است؟

مقدار رم موردنیاز

کامپیوترهای جدید و دستگاه‌های مشابه از مقدار رم 4 الی 16 گیگابایت و حتی بیشتر برخوردار هستند. اما سؤال اینجا است که مقدار رم (RAM) موردنیاز شما چقدر است؟ در این مقاله قصد داریم تا به جواب این پرسش بپردازیم.

رم یا همان Random Access Memory یکی از مهم‌ترین اجزاهای یک رایانه‌ است. مقدار رم موردنیاز شما به دو عامل بستگی دارد: یکی توان پردازشی مدنظر شما و دیگری نیز میزان هزینه‌ای که می‌توانید آن را تقبل کنید. هرچند که حافظه رم در گوشی‌های هوشمند نیز نقش بسزایی دارد، اما در این مقاله سعی شده تا بیشتر به مقوله سیستم‌های دسکتاپی همانند ویندوز، MacOS یا Chrome OS پرداخته شود.

نگاه اجمالی: مقدار کافی حافظه رم

به‌صورت خلاصه، مقدار رم موردنیاز رایانه‌های شخصی مختلف به شرح زیر است:

  • 2 گیگابایت: امروزه فقط در تبلت‌های اقتصادی مشاهده می‌شود. در لپ‌تاپ‌ها یا دسکتاپ‌ها مقدار بیشتری را مشاهده خواهید کرد.
  • 4 گیگابایت: کمترین مقدار حافظه رم حتی در نوت‌بوک‌ها است. جهت استفاده‌های اولیه از ویندوز و Chrome OS مناسب است.
  • 8 گیگابایت: برای ویندوز و MacOS عالی بوده و کمترین میزان موردنیاز گیمینگ است.
  • 16 گیگابایت: گزینه‌ای ایدئال برای کارهای حرفه‌ای و بازی‌های سنگین است.
  • 32 گیگابایت و بیشتر: مناسب برای علاقه‌مندان و خوره‌های فناوری، ایستگاه‌های کاری، بازی‌بازان حرفه‌ای، مهندس‌ها، ویرایش ویدیو و صدا و سایر مواردی که بین 32 الی 64 گیگابایت رم نیاز دارند.

باید به یاد داشته باشید که خرید مقدار رم مازاد بر نیاز، عملکرد بیشتری را برای شما به ارمغان نمی‌آورد. در حقیقت می‌توان گفت که چنین کاری هدر دادن پول است. در عوض بهتر است که مقدار رم موردنیاز خود را خریداری کرده و سپس مابقی پول خود را صرف سایر قطعات همانند کارت گرافیک و پردازنده مرکزی کنید. 

مقدمه‌ای بر حافظه رم

مقدار رم موردنیاز

معمولا بسیاری از مردم، حافظه رم را با حافظه‌های ذخیره‌سازی SSD و یا HDD اشتباه می‌گیرند. حتی گاهی اوقات تولیدکنندگان و خرده‌فروشان نیز این اصطلاحات را با یکدیگر ترکیب می‌کنند.

یک میز تحریر می‌تواند مثال مناسبی جهت بیان تفاوت رم و حافظه ذخیره‌سازی باشد. رم را می‌توان قسمت بالایی میز در نظر گرفت. هر چه این فضا بزرگ‌تر باشد، آنگاه می‌توانید کاغذهای بیشتری را به‌صورت همزمان بر روی آن قرار داده و مطالعه کنید. حافظه‌های ذخیره‌سازی (SSD یا HDD) بیشتر به کشوهای زیر میز شباهت دارند؛ یعنی جایی که شما کاغذهایی را که نیاز ندارید، در آنجا قرار می‌دهید.

هر چه مقدار رم دستگاه شما بیشتر باشد، آنگاه می‌توانید برنامه‌های بیشتری را به‌صورت همزمان مدیریت کنید. رم تنها عامل تعیین کننده نیست. در نهایت با استفاده از یک حافظه رم بسیار کم هم می‌توان تعداد زیادی اپلیکیشن را اجرا کرد. البته مشکل در اینجا است که انجام چنین کاری باعث کند شدن دستگاه شما می‌شود.

مجددا مثال میز تحریر را به یاد آورید. اگر میز شما کوچک باشد، آنگاه فضای آن به هم ریخته خواهد بود و هر بار که قصد پیدا کردن کاغذ موردنظر خود را داشته باشید، آنگاه باید مدتی به دنبال آن بگردید. جهت مدیریت این اوضاع، باید به‌صورت مرتب به کشوها مراجعه کرده، اقلام موردنیاز خود را پیدا و سپس آن‌ها را بر روی میز قرار دهید.

درست است که کامپیوترهایی که مقدار رم بالایی دارند، طبیعتا سرعت بیشتری نیز خواهند داشت، اما این قضیه همیشه صدق نمی‌کند. اگر تعداد کاغذهای شما بسیار کم بوده، اما میز تحریر بزرگی داشته باشید، آنگاه چندان تفاوتی در عملکرد شما ایجاد نمی‌شود. در واقع بهتر است که فقط مقدار رم موردنیاز کارهای خود را خریداری کنید، نه بیشتر.

حافظه رم استاندارد را نباید با حافظه گرافیکی اشتباه گرفت. حافظه گرافیکی مقوله‌ای است که به کارت گرافیک مربوط می‌شود. بازی‌های سه‌بعدی مدرن بر حافظه گرافیکی (VRAM) متکی هستند (GDDR5 یا عناوین مشابه). درحالی‌که حافظه رم استاندارد صرفا یک حافظه کلی‌تر بوده و با عناوینی همانند DDR3 و DDR4 شناخته می‌شود. شاید این اصطلاحات تا حدودی گیج کننده باشند، اما خوشبختانه اکثر تولیدکنندگان واژه «VRAM» را بر روی محصولات خود قید کرده و بدین شیوه مشتریان بهتر می‌توانند این قضیه را درک کنند.

لازم به ذکر است که بگوییم احتمالا حافظه‌های رم DDR5 در سال 2021 روانه بازارها می‌شوند. حافظه رم DDR6 نیز هنوز در دست توسعه بوده و تاریخ موجود شدن آن در بازارها، مشخص نیست.

اپلیکیشن‌هایی که از رم زیادی استفاده می‌کنند

مقدار رم موردنیاز

معمولا در کامپیوترهای خانگی بیشترین استفاده از رم مربوط به سیستم‌عامل و مرورگر اینترنت است. هرچند که گاهی اوقات برخی از بازی‌ها و اپلیکیشن‌ها بیشترین مصرف حافظه رم را به خود اختصاص می‌دهند. در زمینه استفاده ویندوز یا MacOS از حافظه رم، کار چندانی نمی‌توانید انجام دهید، اما رم بیشتر در رایانه شما به معنای برگه‌های بیشتر در مرورگرهایی همانند کروم، فایرفاکس و … است. علاوه بر این، برخی از وب‌سایت‌ها نسبت به سایرین از حافظه رم بیشتری استفاده می‌کنند. وب‌سایت‌های خبری عادی رم چندانی را درگیر نمی‌کند، اما نمونه‌هایی همانند نت‌فلیکس و جیمیل، مصرف رم بیشتری دارند.

هر چه پیچیدگی یک اپلیکیشن بیشتر باشد، طبیعتا حافظه رم بیشتری را نیز اشغال خواهد کرد. برنامه‌های چت و یا بازی‌هایی همانند Minesweeper تقریبا از رم استفاده نمی‌کنند. درحالی‌که صفحه‌ای بزرگ از نرم‌افزار اکسل، پروژه‌ای بزرگ از فتوشاپ و یا بازی‌های باکیفیت همانند Wolfenstein: Youngblood می‌توانند چندین گیگابایت از حافظه رم را اشغال کنند. نرم‌افزارهای حرفه‌ای و مهندسی به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که بتوانند پروژه‌های پیچیده را مدیریت کنند، بنابراین نسبت به سایر اپلیکیشن‌ها، مقدار رم بیشتری را مورد استفاده قرار می‌دهند.

مقدار رم موردنیاز برای تبلت‌ها

مقدار رم موردنیاز

معمولا از تبلت‌ها انتظار نمی‌رود که کارهای سنگین را انجام دهند، بنابراین در اکثر موارد مقدار رم آن‌ها مشابه گوشی‌های هوشمند است. در هر صورت، مرورگرهای چند زبانه و برنامه‌های پیچیده‌تر باعث ‌شده‌اند که تبلت‌ها روزبه‌روز به نیازمندی‌های یک لپ‌تاپ نزدیک‌تر شوند. محدوده رم تبلت‌ها از 2 الی 16 گیگابایت گسترده شده است. البته در این گجت‌ها، مواردی همچون سرعت پردازنده و عمر باتری اهمیت بیشتری دارند.

‌مثلا در تبلتی همانند آیپد که از دو گیگابایت رم برخوردار است، طبیعتا طراحی این دستگاه نیز بر روی نمایشگر و عمر باتری معطوف شده است. از طرفی، دستگاهی همانند مایکروسافت سرفیس بوک 2 به‌صورت پیش‌فرض از 16 گیگابایت حافظه رم برخوردار است، زیرا این گجت بیشتر یک لپ‌تاپ است تا یک تبلت، هر چند که لولای آن به کاربران اجازه می‌دهد که آن را به تبلتی سبک و قابل حمل تبدیل کنند. در نهایت مقدار رم موردنیاز یک تبلت، به کارایی مورد انتظار آن بستگی دارد.

2 گیگابایت برای کاربران کم کار مناسب بوده و 4 گیگابایت می‌تواند عملکرد بهتری را به ارمغان بیاورد. به‌هرحال اگر قصد دارید تا از تبلت به‌عنوان جایگزینی برای کامپیوتر خود استفاده کنید، آنگاه باید مقدار رم آن نیز همانند رایانه‌های شخصی باشد. در حالت کلی حداقل 4 و در حالت ایدئال، اکثر کاربران به 8 گیگابایت حافظه رم نیاز دارند.

مقدار رم موردنیاز برای لپ‌‌تاپ‌ها

مقدار رم موردنیاز

اکثر لپ‌تاپ‌های امروزی به 8 گیگابایت حافظه رم مجهز هستند، درحالی‌که دستگاه‌های پایین-رده با 4 گیگابایت و غول‌های سخت‌افزاری این صنعت نیز با 16 و گاهی اوقات 32 گیگابایت رم عرضه می‌شوند. همان‌گونه که پیش‌تر نیز به آن اشاره شد، نیازهای لپ‌تاپ‌ها و تبلت‌ها روزبه‌روز در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند. البته همان‌طور که می‌دانید، اکثر کاربران تمایل دارند که کارهای سنگین‌تر را بر روی لپ‌تاپ‌ها انجام دهند. با این اوصاف می‌توان نتیجه گرفت که نقش رم در این بخش (لپ‌تاپ)، پررنگ‌تر است.

در دستگاه‌هایی همانند کروم‌بوک که پایه و اساس فعالیت آن‌ها در فضای ابری بوده و حافظه ذخیره‌سازی بسیار کوچکی دارند، طبیعتا وجود مقدار رم زیاد نیز لزومی ندارد. پیشنهاد ما این است که در هنگام خرید یک کروم‌بوک، حداقل 4 گیگابایت رم را در نظر داشته باشید، مخصوصا اکنون که با استفاده از فروشگاه گوگل پلی می‌توانید اپلیکیشن‌های اندرویدی را بر روی کروم‌بوک خود، دانلود و نصب نمایید.

در رابطه با ویندوز و مک‌بوک، بهتر است که این حداقل مقدار را به 8 گیگابایت افزایش دهید. حتما عرضه اکثر لپ‌تاپ‌ها با 8 گیگابایت رم، دلیل موجهی دارد! اگر هم قصد انجام کارهای گرافیکی سنگین و یا اجرای بازی‌های جدید را دارید، بهتر است که مقدار رم موردنیاز خود را 16 گیگابایت در نظر بگیرید.

اگر کارهای بسیار سنگین همانند ویرایش حرفه‌ای ویدیو و تصویر را انجام می‌دهید (همانند رایانه‌های دسکتاپی)، آنگاه بهتر است که به فکر حافظه رم بیش از 16 گیگابایت باشید. اکثر مردم لپ‌تاپ‌ها را به این دلایل خریداری نمی‌کنند، بنابراین اگر شما چنین قصدی دارید، آنگاه خرید رم اضافی بسیار حیاتی است. ارتقای رم در لپ‌تاپ‌ها (نسبت به دسکتاپ‌ها) کار مشکلی بوده و در برخی از مدل‌ها نیز غیرممکن است، بنابراین بهتر است که کمی آینده‌نگر باشید.

مقدار رم موردنیاز برای رایانه‌های دسکتاپی

مقدار رم موردنیاز

معمولا مردم تمایل دارند که کامپیوترهای خانگی خود را بیشتر از تبلت‌ها و یا لپ‌تاپ‌ها نگه دارند، بنابراین آینده‌نگری در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. 16 گیگابایت را می‌توان شروع مناسبی دانست. اکثر مردم نسبت به مقادیر کمتر نیز راضی بوده، اما در صورت توان مالی، خرید رم بیشتر ضرری نخواهد داشت. خرید 32 گیگابایت رم برای خوره‌ها و ایستگاه‌های کاری عادی، گزینه‌ای ایدئال است. طبیعتا ایستگاه‌های کاری پیشرفته‌تر نیز به رم بالاتری احتیاج دارند. البته خرید ماژول‌های رم مجهز به نورپردازی RGB می‌تواند هزینه بیشتری را به شما تحمیل کند. مقادیر فراتر از 32 گیگابایت نیز جهت اداره کردن پایگاه‌های اطلاعاتی، فایل‌های ویدیویی حجیم، نرم‌افزارهای تحقیقاتی، شرکتی و یا دولتی کاربرد دارند.

برخی از بازی‌بازان تمایل به خرید 32 گیگابایت رم دارند، اما این میزان حتی در رایانه‌های رده بالا نیز تفاوت چندانی را ایجاد نخواهد کرد. تا زمانی که به حافظه بیشتر نیازی ندارید، بهتر است که بر روی سرعت متمرکز شوید.

ماژول‌های رم، گران‌قیمت‌ترین سخت‌افزارهای یک رایانه دسکتاپی نبوده و این را نیز باید به یاد داشت که ارتقای آن‌ها ساده‌ترین در نوع خود است. در هر صورت بهتر است که در این کار افراط نکنید. در حال حاضر دلیل خاصی وجود ندارد که یک گیمر مقدار رمی بیش از 32 گیگابایت را خریداری کند. همچنین اگر فقط از سرویس‌های آنلاین تماشای ویدیو استفاده می‌کنید، آنگاه خرید بیش از 16 گیگابایت رم، توجیه منطقی ندارد. اگر هم در حال حاضر با کمبود رم مواجه هستید، فقط کافی است که ماژول‌های جدید را در کنار ماژول‌های قدیمی خود قرار دهید (البته با رعایت نکات مربوط به سازگاری قطعات با یکدیگر).

نوشته مقدار رم موردنیاز شما در تبلت، لپ‌تاپ و رایانه‎‌های دسکتاپی چقدر است؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اولیه نوت‌بوک Acer Swift 3 مدل ۲۰۲۰؛ سبک و باریک، اما قربانی

Acer Swift 3

نوت‌بوک جدید Acer Swift 3 یکی از لپ‌تاپ‌های باریک و سبک وزن بازار به حساب می‌آید. ما به سراغ بررسی مدل 2020 این دستگاه رفته‌ایم. شماره مدل دستگاه مورد بررسی ما SF314-57-57BN است. این نوت‌‌بوک در کنار وزن 1.1 کیلوگرمی خود قدرت، کارایی و قیمت مناسبی دارد. Swift 3 از یک پردازنده چهار هسته‌ای بهره می‌گیرد. عملکرد پردازنده سری Ice Lake اینتل نیز در سطح متوسطی قرار دارد، اما قدم به قدم با رقبای خود پیش می‌رود. اضافه شدن پورت Thunderbolt 3 با توجه به قیمت این لپ‌تاپ، یک آپشن خوب به حساب می‌آید. البته، پنل IPS صفحه‌نمایش تمامی انتظارات ما را برآورده نمی‌سازد.

پیکربندی‌های مختلف

شرکت Acer طیف متنوعی از مدل‌های Swift 3 را در قالب پنل‌های 15.6، 14 و 13.3 اینچ معرفی کرده است. این مدل‌ها از پردازنده Core i3، i5 و i7 اینتل استفاده می‌کنند که از نسل Kaby Lake (نسل هشت) تا Ice Lake (نسل ده) هستند. ضعیف‌ترین عضو این مجموعه از یک پنل 14 اینچ و پردازنده Core i3 Kaby Lake به همراه 4 گیگابایت رم و 128 گیگابایت حافظه ذخیره‌ساز SSD بهره‌مند شده است. اما دیگری از آن با همان صفحه‌نمایش 14 اینچی و پردازنده Core i7 سری Whisky Lake به بازار عرضه شده است که یک رم 8 گیگابایتی و حافظه SSD با ظرفیت 256 گیگابایت به همراه گرافیک اختصاصی GeForce MX150 شرکت انویدیا در کالبد آن تعبیه شده‌ است.

مدل مورد بررسی ما از پردازنده نسل ده سری Ice Lake استفاده می‌کند. Acer Swift 3 از وای‌فای 6 پشتیبانی می‌کند. وجود یک رم 8 گیگابایتی DDR4 در این لپ‌تاپ یکی از نقاط قوت این بازه قیمتی به حساب می‌آید. هرچند، من انتظار داشتم که یک رم 16 گیگابایتی درون آن تعبیه شود. گرافیک یکپارچه UHD Graphics G1 نیز عملکرد بهتری نسبت به گرافیک UHD 620 موجود در سری Ice Lake دارد. البته، این عملکرد هنوز به بلوغ کامل نرسیده و در برخی از موارد مورد انتظار ما نبود.

طراحی

رنگ مدلی که ما آن را مورد بررسی قرار دادیم، خاکستری بود که کمی کسل‌کننده به نظر می‌رسید. هرچند، قاب آلومینیومی صاف درب صفحه‌نمایش با یک لولای مستحکم به قسمت پایین دستگاه متصل شده بود. نام Swift نیز در وسط درب حک شده بود که ظرافت و زیبایی خاصی به دستگاه می‌داد.

Acer Swift 3

هنگامی که Swift 3 را در دست بگیرید، متوجه وزن سبک آن خواهید شد. وزن این لپ‌تاپ کمی بیش از 1.1 کیلوگرم است که سنگینی زیادی ندارد. از طرفی دیگر، ضخامت آن نیز 16 میلی‌متر است که حس خوبی را به من منتقل کرد. تنها عنصر دیگری از طراحی این دستگاه که ارزش بیان کردن را دارد، شکاف عریضی در لبه جلویی آن است که باعث آسان‌تر شدن فرآیند بازکردن درب لپ‌تاپ می‌شود.

صفحه‌نمایش

پنل 14 اینچی نوت‌بوک جدید Acer دارای حاشیه‌های بزرگی است که در قسمت پایین و بالای آن بزرگ‌تر هم می‌شوند. این پنل به لطف بهره‌گیری از فناوری IPS زاویه دید کاربران را تا حدی بهبود می‌بخشد. به عبارتی دیگر، شما با تغییر زاویه دید خود تا 45 درجه هیچ مشکلی برای مشاهده نمایشگر نخواهید داشت.

Acer Swift 3

با این حال، پنل صفحه‌نمایش Swift 3 نیز همانند سایر لپ‌تاپ‌های ارزان‌قیمت بازار نور کمی دارد. طبق بررسی‌ها ما، حداکثر مقدار روشنایی در این پنل فقط به 235 نیت رسید. این مقدار کم‌تر از حداقل مقدار مورد نظر ما، یعنی 250 نیت بود. اما سطح روشنایی آن را می‌توان یک سطح استاندارد در این بین لپ‌تاپ‌های زیر 1000 دلار معرفی کرد. این نمایشگر در محیط‌های داخلی خیلی خوب عمل می‌کند، اما در هنگام تابش نور مستقیم آفتاب، همانند یک آینه عمل می‌کند که می‌توانید خود را در آن مشاهده کنید!

صفحه‌کلید، ترک‌پد، بلندگوها و سایر قابلیت‌ها

صفحه‌کلید Acer Swift 3 جدید دارای نور پس‌زمینه است که با توجه به قیمت آن یکی دیگر از موارد مثبت این نوت‌بوک به شمار می‌رود. مقدار مسافت طی شده کلید‌های صفحه‌کلید نیز کمی زیاد است و برای فشار دادن آن‌ها کمی باید به خودمان زحمت دهیم. از سایر موارد مثبت این لپ‌تاپ می‌توان به صدای بسیار کم کلید‌های صفحه‌کلید آن اشاره کرد.

من در طول تایپ با این صفحه‌کلید با مشکل خاصی مواجه نشدم. حتی در هنگام تایپ نیز کف دستان من با ترک‌پد برخورد نمی‌کرد، مگر در مواقعی که خودم عمدا به آن‌جا دست بزنم.

Acer Swift 3

در مورد بلندگوهای این نوت‌بوک باید بگوییم که نباید انتظار زیادی از آن داشته باشید، چرا که شما یک لپ‌تاپ مقرون‌به‌صرفه را خریداری کرده‌اید. همانطور که انتظار داشتیم، عملکرد بلندگوی آن کسل‌کننده است. بلندگوهای TrueHarmony شرکت Acer صدای دقیق و قابل قبولی را به ما ارایه می‌دهند، اما این صدا بسیار نازک و باس آن نیز کم بود. اگر به دنبل شنیدن یک صدای خوب و باکیفیت هستید، می‌توانید یک بلندگوی خارجی به این لپ‌تاپ متصل کنید.

در فضای گوشه سمت راست دستگاه یک سنسور اثرانگشت با پشتیبانی از قابلیت Windows Hello قرار دارد که می‌توانید از آن برای ورود به سیستم‌عامل و اپلیکیشن‌های مختلف استفاده کنید. عملکرد این سنسور بسیار خوب بود و هیچ مشکل خاصی در آن مشاهده نشد.

پورت‌ها

همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم، قرار گرفتن پورت Thunderbolt 3 در یک لپ‌تاپ اقتصادی ما را بسیار خوشحال می‌کند. از این پورت می‌توان به منظور متصل کردن یک نمایشگر 4K یا 5K برای انتقال تصاویر با سرعت حداکثر 40 گیگابیت‌برثانیه استفاده کرد.

Acer Swift 3

در کنار این پورت در لبه سمت چپ Acer Swift 3 یک پورت USB 3.1 نسل اول به همراه یک پورت HDMI مشاهده می‌شود. سوکت شارژ دستگاه نیز در همین قسمت قرار گرفته است. در سمت راست نوت‌بوک یک پورت USB 2.0 و جک 3.5 میلی‌متری هدفون و یک شکاف به منظور قفل کردن دستگاه تعبیه شده است. یکی از موارد مثبت در بخش پورت‌های این لپ‌تاپ وجود شکاف کارت حافظه است که می‌تواند برای کارت حافظه دوربین‌های دیجیتال مورد استفاده قرار بگیرد.

Acer Swift 3

عملکرد

با توجه به مشخصات فنی Acer Swift 3 انتظار می‌رود که این نوت‌بوک نتایج خوبی را در بنچمارک‌های حاصل کند. البته، نمرات کسب شده نشان می‌دهند که این محصول عملکرد متوسطی دارد. هرچند، Swift در حال دستیابی به بهترین نتیجه‌ها است و قصد دارد که این نتیجه بدون بالا رفتن دمای دستگاه حاصل شود. بسیاری از رقبای این نوت‌بوک در این زمینه ضعیف‌تر بوده‌اند و مقدار گرمای دستگاه بیش از حد بود.

ما از چندین بنچمارک و نرم‌افزار مختلف برای آزمایش عملکرد این نوت‌بوک استفاده کردیم که نتیجه را می‌توانید در تصاویر زیر مشاهده کنید.

Acer Swift 3
بنچمارک PCMark 8
Acer Swift 3
تست Handbrake برای فشرده‌سازی فایل‌های ویدیویی
Acer Swift 3
بنچمارک Cinebench
Acer Swift 3
بنچمارک 3DMark Sky Diver 1.0

باتری

ما در تست باتری این دستگاه یک ویدیو  4Kرا توسط اپلیکیشن Windows Movies & TV پخش کردیم. روشنایی صفحه را در هنگام پخش به حدود 250 نیت و سطح صدا را به 50 درصد رساندیم. البته، برای شنیدن صدا از یک هدفون استفاده کردیم. به عنوان نتیجه‌گیری این بخش باید بگوییم که Acer Swift 3 بدترین عملکرد را در قسمت باتری دارد. این لپ‌تاپ در نمودار تخلیه باتری بدتر از آن چه که تصور می‌کردیم، به نظر رسید.

Acer Swift 3

نتیجه‌گیری

نوت‌بوک جدید Acer Swift 3 از طراحی باریک و سبکی استفاده می‌کند که عملکرد پردازنده چهار هسته‌ای آن قابل قبول است. موارد دیگری مانند پورت Thunderbolt 3 و پشتیبانی از استاندارد جدید وای‌فای 6 در برابر قیمت بسیار مناسب، این نوت‌بوک را به عنوان یک گزینه منطقی در سبد خرید افراد قرار می‌دهد. البته، موارد منفی، مانند صفحه‌نمایش کم‌نور و باتری ضعیف نیز با توجه به فرم‌فاکتور پیچیده لپ‌تاپ و قیمت ارزان 700 دلاری را نمی‌توان به عنوان نقطه ضعف به حساب آورد، چرا که درباره این مسئله باید از ضرب‌المثل ایرانی آش و پول کمک بگیریم تا درک صحیحی از خرید یا عدم خرید Swift 3 داشته باشیم.

نقاط قوت:

  • طراحی باریک و سبک
  • عملکرد قابل قبول
  • وجود پورت Thunderbolt 3

نقاط ضعف:

  • صفحه‌نمایش کم‌نور
  • باتری ضعیف

نوشته بررسی اولیه نوت‌بوک Acer Swift 3 مدل 2020؛ سبک و باریک، اما قربانی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اولیه نوت‌بوک Acer Swift 3 مدل ۲۰۲۰؛ سبک و باریک، اما قربانی

Acer Swift 3

نوت‌بوک جدید Acer Swift 3 یکی از لپ‌تاپ‌های باریک و سبک وزن بازار به حساب می‌آید. ما به سراغ بررسی مدل 2020 این دستگاه رفته‌ایم. شماره مدل دستگاه مورد بررسی ما SF314-57-57BN است. این نوت‌‌بوک در کنار وزن 1.1 کیلوگرمی خود قدرت، کارایی و قیمت مناسبی دارد. Swift 3 از یک پردازنده چهار هسته‌ای بهره می‌گیرد. عملکرد پردازنده سری Ice Lake اینتل نیز در سطح متوسطی قرار دارد، اما قدم به قدم با رقبای خود پیش می‌رود. اضافه شدن پورت Thunderbolt 3 با توجه به قیمت این لپ‌تاپ، یک آپشن خوب به حساب می‌آید. البته، پنل IPS صفحه‌نمایش تمامی انتظارات ما را برآورده نمی‌سازد.

پیکربندی‌های مختلف

شرکت Acer طیف متنوعی از مدل‌های Swift 3 را در قالب پنل‌های 15.6، 14 و 13.3 اینچ معرفی کرده است. این مدل‌ها از پردازنده Core i3، i5 و i7 اینتل استفاده می‌کنند که از نسل Kaby Lake (نسل هشت) تا Ice Lake (نسل ده) هستند. ضعیف‌ترین عضو این مجموعه از یک پنل 14 اینچ و پردازنده Core i3 Kaby Lake به همراه 4 گیگابایت رم و 128 گیگابایت حافظه ذخیره‌ساز SSD بهره‌مند شده است. اما دیگری از آن با همان صفحه‌نمایش 14 اینچی و پردازنده Core i7 سری Whisky Lake به بازار عرضه شده است که یک رم 8 گیگابایتی و حافظه SSD با ظرفیت 256 گیگابایت به همراه گرافیک اختصاصی GeForce MX150 شرکت انویدیا در کالبد آن تعبیه شده‌ است.

مدل مورد بررسی ما از پردازنده نسل ده سری Ice Lake استفاده می‌کند. Acer Swift 3 از وای‌فای 6 پشتیبانی می‌کند. وجود یک رم 8 گیگابایتی DDR4 در این لپ‌تاپ یکی از نقاط قوت این بازه قیمتی به حساب می‌آید. هرچند، من انتظار داشتم که یک رم 16 گیگابایتی درون آن تعبیه شود. گرافیک یکپارچه UHD Graphics G1 نیز عملکرد بهتری نسبت به گرافیک UHD 620 موجود در سری Ice Lake دارد. البته، این عملکرد هنوز به بلوغ کامل نرسیده و در برخی از موارد مورد انتظار ما نبود.

طراحی

رنگ مدلی که ما آن را مورد بررسی قرار دادیم، خاکستری بود که کمی کسل‌کننده به نظر می‌رسید. هرچند، قاب آلومینیومی صاف درب صفحه‌نمایش با یک لولای مستحکم به قسمت پایین دستگاه متصل شده بود. نام Swift نیز در وسط درب حک شده بود که ظرافت و زیبایی خاصی به دستگاه می‌داد.

Acer Swift 3

هنگامی که Swift 3 را در دست بگیرید، متوجه وزن سبک آن خواهید شد. وزن این لپ‌تاپ کمی بیش از 1.1 کیلوگرم است که سنگینی زیادی ندارد. از طرفی دیگر، ضخامت آن نیز 16 میلی‌متر است که حس خوبی را به من منتقل کرد. تنها عنصر دیگری از طراحی این دستگاه که ارزش بیان کردن را دارد، شکاف عریضی در لبه جلویی آن است که باعث آسان‌تر شدن فرآیند بازکردن درب لپ‌تاپ می‌شود.

صفحه‌نمایش

پنل 14 اینچی نوت‌بوک جدید Acer دارای حاشیه‌های بزرگی است که در قسمت پایین و بالای آن بزرگ‌تر هم می‌شوند. این پنل به لطف بهره‌گیری از فناوری IPS زاویه دید کاربران را تا حدی بهبود می‌بخشد. به عبارتی دیگر، شما با تغییر زاویه دید خود تا 45 درجه هیچ مشکلی برای مشاهده نمایشگر نخواهید داشت.

Acer Swift 3

با این حال، پنل صفحه‌نمایش Swift 3 نیز همانند سایر لپ‌تاپ‌های ارزان‌قیمت بازار نور کمی دارد. طبق بررسی‌ها ما، حداکثر مقدار روشنایی در این پنل فقط به 235 نیت رسید. این مقدار کم‌تر از حداقل مقدار مورد نظر ما، یعنی 250 نیت بود. اما سطح روشنایی آن را می‌توان یک سطح استاندارد در این بین لپ‌تاپ‌های زیر 1000 دلار معرفی کرد. این نمایشگر در محیط‌های داخلی خیلی خوب عمل می‌کند، اما در هنگام تابش نور مستقیم آفتاب، همانند یک آینه عمل می‌کند که می‌توانید خود را در آن مشاهده کنید!

صفحه‌کلید، ترک‌پد، بلندگوها و سایر قابلیت‌ها

صفحه‌کلید Acer Swift 3 جدید دارای نور پس‌زمینه است که با توجه به قیمت آن یکی دیگر از موارد مثبت این نوت‌بوک به شمار می‌رود. مقدار مسافت طی شده کلید‌های صفحه‌کلید نیز کمی زیاد است و برای فشار دادن آن‌ها کمی باید به خودمان زحمت دهیم. از سایر موارد مثبت این لپ‌تاپ می‌توان به صدای بسیار کم کلید‌های صفحه‌کلید آن اشاره کرد.

من در طول تایپ با این صفحه‌کلید با مشکل خاصی مواجه نشدم. حتی در هنگام تایپ نیز کف دستان من با ترک‌پد برخورد نمی‌کرد، مگر در مواقعی که خودم عمدا به آن‌جا دست بزنم.

Acer Swift 3

در مورد بلندگوهای این نوت‌بوک باید بگوییم که نباید انتظار زیادی از آن داشته باشید، چرا که شما یک لپ‌تاپ مقرون‌به‌صرفه را خریداری کرده‌اید. همانطور که انتظار داشتیم، عملکرد بلندگوی آن کسل‌کننده است. بلندگوهای TrueHarmony شرکت Acer صدای دقیق و قابل قبولی را به ما ارایه می‌دهند، اما این صدا بسیار نازک و باس آن نیز کم بود. اگر به دنبل شنیدن یک صدای خوب و باکیفیت هستید، می‌توانید یک بلندگوی خارجی به این لپ‌تاپ متصل کنید.

در فضای گوشه سمت راست دستگاه یک سنسور اثرانگشت با پشتیبانی از قابلیت Windows Hello قرار دارد که می‌توانید از آن برای ورود به سیستم‌عامل و اپلیکیشن‌های مختلف استفاده کنید. عملکرد این سنسور بسیار خوب بود و هیچ مشکل خاصی در آن مشاهده نشد.

پورت‌ها

همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم، قرار گرفتن پورت Thunderbolt 3 در یک لپ‌تاپ اقتصادی ما را بسیار خوشحال می‌کند. از این پورت می‌توان به منظور متصل کردن یک نمایشگر 4K یا 5K برای انتقال تصاویر با سرعت حداکثر 40 گیگابیت‌برثانیه استفاده کرد.

Acer Swift 3

در کنار این پورت در لبه سمت چپ Acer Swift 3 یک پورت USB 3.1 نسل اول به همراه یک پورت HDMI مشاهده می‌شود. سوکت شارژ دستگاه نیز در همین قسمت قرار گرفته است. در سمت راست نوت‌بوک یک پورت USB 2.0 و جک 3.5 میلی‌متری هدفون و یک شکاف به منظور قفل کردن دستگاه تعبیه شده است. یکی از موارد مثبت در بخش پورت‌های این لپ‌تاپ وجود شکاف کارت حافظه است که می‌تواند برای کارت حافظه دوربین‌های دیجیتال مورد استفاده قرار بگیرد.

Acer Swift 3

عملکرد

با توجه به مشخصات فنی Acer Swift 3 انتظار می‌رود که این نوت‌بوک نتایج خوبی را در بنچمارک‌های حاصل کند. البته، نمرات کسب شده نشان می‌دهند که این محصول عملکرد متوسطی دارد. هرچند، Swift در حال دستیابی به بهترین نتیجه‌ها است و قصد دارد که این نتیجه بدون بالا رفتن دمای دستگاه حاصل شود. بسیاری از رقبای این نوت‌بوک در این زمینه ضعیف‌تر بوده‌اند و مقدار گرمای دستگاه بیش از حد بود.

ما از چندین بنچمارک و نرم‌افزار مختلف برای آزمایش عملکرد این نوت‌بوک استفاده کردیم که نتیجه را می‌توانید در تصاویر زیر مشاهده کنید.

Acer Swift 3
بنچمارک PCMark 8
Acer Swift 3
تست Handbrake برای فشرده‌سازی فایل‌های ویدیویی
Acer Swift 3
بنچمارک Cinebench
Acer Swift 3
بنچمارک 3DMark Sky Diver 1.0

باتری

ما در تست باتری این دستگاه یک ویدیو  4Kرا توسط اپلیکیشن Windows Movies & TV پخش کردیم. روشنایی صفحه را در هنگام پخش به حدود 250 نیت و سطح صدا را به 50 درصد رساندیم. البته، برای شنیدن صدا از یک هدفون استفاده کردیم. به عنوان نتیجه‌گیری این بخش باید بگوییم که Acer Swift 3 بدترین عملکرد را در قسمت باتری دارد. این لپ‌تاپ در نمودار تخلیه باتری بدتر از آن چه که تصور می‌کردیم، به نظر رسید.

Acer Swift 3

نتیجه‌گیری

نوت‌بوک جدید Acer Swift 3 از طراحی باریک و سبکی استفاده می‌کند که عملکرد پردازنده چهار هسته‌ای آن قابل قبول است. موارد دیگری مانند پورت Thunderbolt 3 و پشتیبانی از استاندارد جدید وای‌فای 6 در برابر قیمت بسیار مناسب، این نوت‌بوک را به عنوان یک گزینه منطقی در سبد خرید افراد قرار می‌دهد. البته، موارد منفی، مانند صفحه‌نمایش کم‌نور و باتری ضعیف نیز با توجه به فرم‌فاکتور پیچیده لپ‌تاپ و قیمت ارزان 700 دلاری را نمی‌توان به عنوان نقطه ضعف به حساب آورد، چرا که درباره این مسئله باید از ضرب‌المثل ایرانی آش و پول کمک بگیریم تا درک صحیحی از خرید یا عدم خرید Swift 3 داشته باشیم.

نقاط قوت:

  • طراحی باریک و سبک
  • عملکرد قابل قبول
  • وجود پورت Thunderbolt 3

نقاط ضعف:

  • صفحه‌نمایش کم‌نور
  • باتری ضعیف

نوشته بررسی اولیه نوت‌بوک Acer Swift 3 مدل 2020؛ سبک و باریک، اما قربانی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

نصب ویندوز ۱۰ بر روی مک چگونه انجام شده و مزایا و معایب آن کدامند؟

نصب ویندوز 10 بر روی مک

دارندگان کامپیوتر در جهان به دو دسته تقسیم می‌شوند: مک و رایانه‌های شخصی (مبتنی بر ویندوز)، اما آیا می‌توان ویندوز 10 را بر روی مک نصب کرد؟ شاید بسیاری از شما به  دنبال پیدا کردن پاسخ این پرسش باشید. در این مقاله قصد داریم تا به این موضوع بپردازیم. پیشنهاد می‌کنیم که در ادامه با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

طرفداران هر دو طرف (ویندوز و MacOS) استدلال‌هایی متقاعد کننده را در دفاع از سیستم‌عامل خود ارائه می‌دهند، بنابراین خط مقدم هر دو طرف، مشخص و واضح است. اگر موقعیتی پیش آید که در آن نرم‌افزار موردنیاز شما بر روی مک اجرا نشود چه؟ نظرتان درباره آن‌هایی که به طراحی مک علاقه‌مند بوده اما از سیستم‌عامل آن تنفر دارند چیست؟ راه‌کار این دو مشکل ساده است: نصب ویندوز 10 بر روی مک.

گام اول: به مشخصات و ویژگی‌های مک خود توجه کنید

پیش از شروع کار، ابتدا باید مطمئن شوید که مک شما از فضای خالی کافی و همچنین سخت‌افزار موردنیاز ویندوز 10، برخوردار است. همچنین از به‌روز بودن MacOS خود نیز اطمینان حاصل کنید. در زیر به مک‌های موردنیاز جهت انجام این کار اشاره می‌کنیم:

  • مک‌بوک‌ 2015 یا جدیدتر
  • مک‌بوک ایر 2012 یا جدیدتر
  • مک‌بوک پرو 2012 یا جدیدتر
  • مک مینی 2012 یا جدیدتر
  • آی‌مک 2020 یا جدیدتر
  • تمامی مدل‌های آی‌مک پرو
  • مک پرو 2013 یا جدیدتر

نکته: مک‌ها جهت اجرای ویندوز 10، به پردازنده‌های مرکزی شرکت اینتل نیاز دارند. در برخی از مک‌ها نیز به یک حافظه USB خارجی 16 گیگابایت احتیاج دارید. در زیر لیست مک‌هایی را که جهت نصب ویندوز 10 به حافظه USB احتیاج ندارند، آورده‌ایم. البته سیستم‌عامل MacOS آن‌ها باید نسخه 10.11 و یا بالاتر باشد.

  • مک‌بوک 2015 یا جدیدتر
  • مک‌بوک ایر 2015 یا جدیدتر
  • مک‌بوک پرو 2015 یا جدیدتر
  • آی‌مک 2015 یا جدیدتر
  • تمامی مدل‌های آی‌مک پرو
  • مک پرو اواخر 2013 یا جدیدتر

جهت انجام این کار، مک‌ها حداقل به 64 گیگابایت حافظه داخلی خالی نیاز دارند. هرچند که پیشنهاد اپل در این زمینه، 128 گیگابایت است. این را باید در نظر داشت که شما در این فرایند همچنان سیستم‌عامل MacOS خود را حفظ می‌کنید، بنابراین Boot Camp Assistant پارتیشنی مخصوص را در حافظه اصلی مک شما ایجاد کرده و در نتیجه ویندوز 10 و تمامی متعلقات آن را در آنجا نگهداری می‌کند. این موضوع بدین معنا است که مک‌بوک ایر شما با 128 گیگابایت حافظه SSD، نمی‌تواند گزینه مناسبی باشد. 

در نهایت اینکه اگر از یک آی‌مک پرو یا مک پرو با حافظه رم 128 گیگابایتی استفاده می‌کنید، آنگاه دیسک راه‌انداز شما باید حداقل به اندازه حافظه رم مک شما، فضای خالی داشته باشد.

گام دوم: یک کپی از ویندوز تهیه کنید

نصب ویندوز 10 بر روی مک

پس از تهیه یک نسخه از ویندوز 10، حال باید به این آدرس رفته و نرم‌افزار موردنظر (media creation tool) را دانلود کنید. با استفاده از این ابزار می‌توانید یک دیسک ایمیج را از ویندوز 10 خود ایجاد کنید. اگر امکان انتخاب دارید، بهتر است که فایل ویندوز خود را در فرمت ISO تهیه کنید.

گام سوم: Boot Camp مک خود را اجرا کنید

نصب ویندوز 10 بر روی مک

حال که فایل قابل نصب ویندوز 10 را در اختیار دارید، نوبت آن رسیده که Boot Camp Assistant مک خود را اجرا کنید.

  • قدم اول: Finder را فعال کرده و سپس در نوار منو، بر روی «Go» کلیک کنید.
  • قدم دوم: در منوی کشویی ظاهر شده باید گزینه «Utilities» را انتخاب کنید.
  • قدم سوم: همان‌طور که در بالا نشان داده شده، در پنجره ظاهر شده باید «Boot Camp Assistant» را برگزینید.نصب ویندوز 10 بر روی مک

هنگامی‌که اپلیکیشن موردنظر اجرا شد، ابتدا با نمایش صفحه مقدماتی، توضیحاتی درباره این بخش به شما نمایش داده می‌شود. همچنین در این صفحه به کاربران پیشنهاد می‌شود که پیش از ادامه فرایند نصب ویندوز، از داده‌های خود پشتیبان تهیه کنند (حتما این کار را انجام دهید).

  • قدم چهارم: بر روی کلید «Continue» کلیک کرده تا به صفحه بعد بروید. نصب ویندوز 10 بر روی مک
  • قدم پنجم: بر روی «Choose» کلیک کرده و فایل ISO ویندوز 10 خود را بر روی حافظه داخلی و یا USB خارجی، پیدا کنید.
  • قدم ششم: اندازه پارتیشن ویندوز را تعیین کنید (حداقل 64 گیگابایت. البته 128 گیگابایت توسط اپل پیشنهاد می‌شود). این پارتیشن را همان درایو «C» رایانه‌های ویندوزی در نظر بگیرید. از خود بپرسید که جهت نصب ویندوز و اداره اپلیکیشن‌های آن، به چه میزان فضا نیاز دارید؟

ازآنجایی‌که در هنگام نصب ویندوز 10 نمی‌توانید حجم این پارتیشن را تغییر دهید، پس بهتر است که هوشمندانه رفتار کنید. اگر هم قصد استفاده همزمان از MacOS را نیز دارید، آنگاه بهتر است که به نیازمندی‌های سیستم‌عامل اپل نیز توجه کنید.

  • قدم هفتم: هنگامی‌که آماده شدید، آنگاه بر روی «Install» کلیک کنید. حال، Boot Camp Assistant ایجاد پارتیشن ویندوز و همچنین دانلود نرم‌افزار پشتیبان ویندوز (درایورها) را آغاز می‌کند.

گام چهارم: پارتیشن ویندوز را فرمت کنید

هنگامی‌که Boot Camp Assistant پارتیشن ویندوز را ایجاد کرد، آنگاه از شما می‌خواهد که گذرواژه مک خود را وارد کنید. در ادامه، مک شما مجددا راه‌اندازی شده و فایل Windows ISO را بارگذاری می‌کند. در اینجا باید فرایند نصب را دنبال کرده و همچنین نسخه ویندوز موردنظر خود را نیز انتخاب کنید.

محل مناسب نصب ویندوز 10، پارتیشن «BOOTCAMP» است. آن را انتخاب و سپس بر روی «Format» کلیک کنید. در هر صورت، اپل اظهار می‌دارد که در اکثر موارد، پارتیشن مناسب به‌صورت خودکار انتخاب شده و فرمت می‌شود. همچنین در این فرایند لازم است که تمامی وسیله‌های غیرضروری که جهت نصب ویندوز لازم نیستند (حافظه‌های خارجی، مانیتورهای اضافی و …) را از مک خود جدا کنید.

گام پنجم: درایورهای ویندوز خود را نصب کرده و سپس دیسک راه‌انداز خود را انتخاب کنید

نصب ویندوز 10 بر روی مک

در ادامه فرایند نصب ویندوز 10 بر روی مک، می‌بینید که پس از اتمام مراحل نصب، مک شما ویندوز 10 را بارگذاری کرده و پس از آن نیز وارد Boot Camp Assistant می‌شوید. بر روی «Next > Install» کلیک کرده تا Boot Camp Assistant، دانلود و نصب درایورهای ضروری ویندوز را آغاز کند. پس از اتمام، بر روی «Finish» کلیک کنید. حال می‌بینید که مک شما مجددا راه‌اندازی شده و به محیط ویندوز وارد می‌شود.

جهت اطمینان از به‌روز بودن ویندوز 10 خود، باید مراحل زیر را طی کنید:

  • قدم اول: به منوی استارت رفته و سپس بر روی آیکون چرخ‌دنده در سمت چپ، کلیک کنید.
  • قدم دوم: به بخش «Settings > Update & Security» بروید.
  • قدم سوم: بخش «Windows Update» به‌صورت خودکار بارگذاری می‌شود. بر روی کلید «Check for Updates» کلیک کنید. در این مرحله اگر ویندوز شما به‌روز نباشد، آنگاه دانلود و نصب به‌روزرسانی‌ها آغاز می‌شود. آپدیت ویندوز علاوه بر امکانات بیشتر، امنیت کاربران را نیز بهبود می‌بخشد.

اگر قصد دارید که به‌صورت پیش‌فرض سیستم‌عامل مک بارگذاری شده و سپس به ویندوز تغییر حالت دهید، آنگاه باید ابتدا مک خود را ریستارت کنید. پس از ریستارت شدن، کلید «Option» یا «Alt» را نگه داشته تا صفحه «Startup Manager» در مقابل شما ظاهر شود. در اینجا می‌توانید MacOS یا Boot Camp (همان ویندوز 10) را جهت بارگذاری انتخاب کنید. پس از انتخاب گزینه موردنظر خود، می‌توانید بر روی فلش پایین آن و یا کلید بازگشت ( Return)، کلیک کنید.

اگر می‌خواهید که به‌صورت پیش‌فرض، ویندوز را بارگذاری کنید، آنگاه باید در MacOS این مراحل را طی کنید:

  • قدم اول: در بخش Dock بر روی آیکون چرخ‌دنده کلیک کنید. با این کار وارد بخش «System Preferences» می‌شوید.
  • قدم دوم: بر روی آیکون «Startup Disk» دابل-کلیک کنید.
  • قدم سوم: دیسک را‌ه‌اندازی را که حاوی ویندوز 10 است، برگزینید.
  • قدم چهارم: مک خود را ریستارت کنید.

حال می‌بینید که مک شما به‌صورت خودکار وارد صفحه ورود ویندوز 10 می‌شود.

پشتیبانی از تاچ بار در ویندوز 10

اگر مک‌بوک پروی شما از تاچ بار برخوردار است، آنگاه نباید زیاد نگران این موضوع باشید. در حین استفاده از ویندوز 10 نیز می‌توانید از برخی از قابلیت‌های این نوار لمسی OLED استفاده کنید.

اگر در مک خود از سیستم‌عامل ویندوز 10 استفاده کنید، آنگاه همچنان در مواردی می‌توانید از تاچ بار بهره جویید، اما نباید انتظار طیف وسیع عملکردها در MacOS را داشته باشید. در این موارد، تاچ بار همچنان از کنترل‌های اساسی مک‌بوک همانند روشنایی، حجم صدا، پخش و توقف پشتیبانی می‌کند. همچنین می‌توانید از ردیف کلیدهای استاندارد «Function» نیز بهره جویید.

سخن پایانی

در هنگام استفاده از پارتیشن ویندوز، شاید برخی از قابلیت‌ها به خوبی کار نکنند. اپل از ویندوز 10 پشتیبانی می‌کند، اما شما همچنان تفاوت عملکرد بین ویندوز و سیستم‌عامل MacOS را متوجه خواهید شد.

همانند گوشی‌های آیفون (iOS) و تبلت‌های آیپد (iPadOS)، اپل سیستم‌عامل MacOS را نیز جهت اجرا بر روی سخت‌افزارهای خاصی بهینه کرده است، درحالی‌که ویندوز 10 باید خود را با طیف وسیعی از سخت‌افزارهای مختلف هماهنگ سازد. این موضوع بدین معنا است که شاید تاچ‌پد (ترک‌پد) مک شما واکنش ضعیف‌تری داشته و همچنین سخت‌افزارهای اختصاصی اپل همانند حسگر TouchID نیز در ویندوز 10 قادر به فعالیت نباشند.

نوشته نصب ویندوز 10 بر روی مک چگونه انجام شده و مزایا و معایب آن کدامند؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

مقایسه لپ‌تاپ‌های مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر اپل؛ هم‌خانواده‌‌های متنوع

مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر

مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر اپل از محبوب‌ترین لپ‌تاپ‌های این شرکت به حساب می‌آیند. با وجود ساده‌تر شدن ترکیب لپ‌تاپ‌های جدید اپل بسیاری از افراد، هنوز هم به دنبال خرید بهترین آن‌ها در بخش‌های مختلف هستند. نوت‌بوک‌های امسال اپل در قالب سه محصول مک‌بوک ایر 13 اینچ و مک‌بوک پرو 13 و 16 اینچ به بازار عرضه شده‌اند. بسیاری از کاربران تمایل دارند که بدانند کدام یک از این دستگاه‌ها بهتر هستند. ما نیز در جدیدترین مطلب خود به سراغ مقایسه این دو محصول اپل رفته‌ایم تا شما را در این بخش راهنمایی کنیم.

ما با مقایسه قیمت این نوت‌بوک‌ها در برابر قابلیت‌هایشان نسبت به ارزش خرید آن‌ها شما را راهنمایی خواهیم کرد. بخش‌های دیگری، مانند عملکرد و عمر باتری را نیز مورد بررسی قرار می‌دهیم.

مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر

مک‌بوک پرو 16 اینچی اپل به عنوان برترین عضو از لپ‌تاپ‌های اپل به شما می‌رود. این دستگاه از پردازنده‌های پرسرعت به همراه بلندگوی قدرتمند و صفحه‌نمایش باکیفیت استفاده می‌کند. اما قیمت زیاد آن باعث می‌شود که برخی از کاربران حرفه‌ای به سراغ نسخه 13 اینچی آن بروند. این نسخه به صفحه‌کلید Magic Keyboard اپل و پردازنده‌های نسل دهمی شرکت اینتل مجهز شده است. در آن سوی میدان نیز مک‌بوک ایر 2020 مشاهده می‌شود که با قیمت پایه 999 دلار در بازار حضور دارد.

بهترین قیمت

برنده: مک‌بوک ایر 2020

مک‌بوک ایر 2020 هر آنچه که از یک نوت‌بوک اپل انتظار دارید را به شما ارایه می‌دهد. اگرچه، این مدل نسبت به مدل قبلی خود تغییرات زیادی نداشته است، اما هنوز هم سبک و نازک بوده و حاشیه‌های اطراف صفحه‌نمایش نیز نسبتا نازک هستند.

یکی از بهترین لوازم جانبی برای این مدل، صفحه‌کلید Magic Keyboard اپل است که نسبت به صفحه‌کلید پروانه‌ای راحت‌تر و بهتر عمل می‌کند.

مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر

رزولوشن صفحه‌نمایش مک‌بوک ایر جدید 2560 در 1600 پیکسل است. جدیدترین لپ‌تاپ ایر اپل از قابلیت True Tone برای تنظیم نور پنل نمایشگر براساس نور محیط بهره می‌گیرد. از سایر ویژگی‌های این نوت‌بوک می‌توان به سنسور Touch ID آن اشاره کرد که می‌توان از آن برای باز کردن قفل لپ‌تاپ و پرداخت‌های بانکی استفاده کرد.

این محصول از پردازنده سری Y Core i3 نسل 10 اینتل به همراه 8 گیگابایت رم و 256 گیگابایت حافظه SSD قدرت می‌گیرد. نوت‌بوک جدید اپل توانایی برطرف کردن نیازهای یک کاربر معمولی را دارد و نباید انتظار داشته باشید که از آن برای انجام کارهای حرفه‌ای استفاده کرد. دو پورت Thunderbolt 3 نیز در این محصول وجود دارد.

عمر باتری مک‌بوک ایر 2020 حدود 9 ساعت و 30 دقیقه است که نتیجه قابل قبولی به حساب می‌آید. البته، مک‌بوک‌های دیگر در مقایسه با این دستگاه از باتری بهتر و عملکرد قدرتمندتری برخوردار هستند. اما به یاد داشته باشید که ما در این بخش هزینه خرید را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر

در این بخش نکات منفی هم وجود دارند؛ پردازنده‌های سری Y اینتل از عملکرد ضعیفی برخوردار نبوده و کند نیستند، اما سایر مک‌بوک‌ها و لپ‌تاپ‌های ویندوزی مجهز به پردازنده‌های سری U قدرتمندتر هستند. بنابراین، اگر به دنبال یک نوت‌بوک سریع‌تر هستید، می‌توانید نسخه پایه مک‌بوک‌پرو 13 اینچ را خریداری کنید. یکی دیگر از نکات منفی که درباره این محصول وجود دارد، وجود نمایشگر رتینا در آن است که کمی قدیمی بوده و رنگ‌های جذابی را نمایش نمی‌دهد.

بهترین مک‌بوک برای اکثر افراد

برنده: مک‌بوک پرو 13 اینچ

این دستگاه از سخت‌افزار قدرتمندی در قالب شاسی باریک و سبک خود بهره می‌گیرد و اکنون به یک صفحه‌کلید بهتر نیز مجهز شده است. جایگزین کردن Magic Keyboard به جای صفحه‌کلید پروانه‌ای باعث می‌شود که احساس بهتری در هنگام استفاده از آن داشته باشید.

البته، وزن آن همانند مک‌بوک ایر کمی سنگین‌ است. اما در عوض، شما یک پردازنده نسل هشتم Core i5 سری U را در اختیار دارید که از گرافیک قدرتمند Iris اینتل استفاده می‌کند. این لپ‌تاپ در تست باتری ما  کمی بهتر از مک‌بوک ایر عمل کرد.

مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر

هم‌چنین، کوپرتینو‌نشین‌ها یک تاچ‌بار به نسخه پایه مک‌بوک پرو اضافه کرده‌اند. مک‌بوک پرو 13 نسبت به مدل ایر از صفحه‌نمایش روشن‌تر و بلندگو‌های قدرتمندتری استفاده می‌کند.

از نکات منفی این دستگاه نیز می‌توان به وجود دو پورت Thunderbolt 3 اشاره کرد که تعداد این پورت در مقایسه با چهار پورت موجود در نسخه گران‌تر، شاید باعث تغییر دیدگاه برخی از افراد شود. هم‌چنین، بهره‌گیری آن از پردازنده نسل هشتم اینتل حس جدید بودن را به شما منتقل نخواهد کرد. البته، مشخصات بیان‌شده برای نسخه پایه مک‌بوک پرو بودند و نسخه برتر آن یک دستگاه عالی به شمار می‌رود.

بهترین عملکرد

برنده: مک‌بوک پرو 13 اینچ با چهار پورت Thunderbolt و قیمت 1799 دلار

شما با پرداخت 1799 دلار صاحب یک مک‌بوک پرو 13 اینچی می‌شوید که سریع‌ترین نوت‌بوک در کلاس خود است. این لپ‌تاپ از پردازنده چهار هسته‌ای Core i5 نسل 10 اینتل و 8 گیگابایت رم به همراه 256 گیگابایت حافظه داخلی بهره می‌برد. این لپ‌تاپ در تست‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری ما بهتر از دستگاه‌های ویندوزی عمل کرد. مدت زمان نگه‌داری شارژ باتری این دستگاه نیز به 10 ساعت و 21 دقیقه می‌رسد.

مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر

وجود تاچ‌بار در بالای صفحه‌کلید Magic Keyboard امکانات مختلف و متنوعی را در اختیار شما قرار می‌دهد. البته، وجود یک صفحه لمسی در بالای کیبورد، همیشه هم خوب نیست.

در این بخش می‌توان ایراداتی را به مک‌بوک پرو وارد کرد؛ یکی از این ایرادات، گران بودن لپ‌تاپ جدید اپل است. اضافه بر این، اپل می‌توانست علاوه‌بر کاهش وزن این نوت‌بوک، حاشیه‌های اطراف صفحه‌نمایش را نیز کم‌تر کند.

بهترین مدل برای کاربران حرفه‌ای

برنده: مک‌بوک پرو 16 اینچ با قیمت 2399 دلار

در این بخش از صفحه‌کلید دستگاه شروع می‌کنیم؛ اپل سرانجام، صفحه‌کلید پروانه‌ای را کنار گذاشت و از مکانیزم جدید قیچی در کیبورد این دستگاه استفاده کرد. در این کیبورد، کلید‌ها مسافت کم‌تری را طی کرده و احساس نرم بودن را به شما منتقل می‌کنند.

مک‌بوک پرو 16 اینچی همانند مدل قبلی خود (مک‌بوک پرو 15 اینچ)، عملکرد فوق‌العاده‌ای را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. این دستگاه برای انجام کارهایی مانند ویرایش تصاویر RAW و ویرایش ویدیو‌های 4K یا کامپایل کردن کد‌ها بسیار مناسب است. مک‌بوک پرو 16 اینچ سه مدل از پردازنده‌های نسل 9 سری H اینتل را در اختیار شما قرار می‌دهد؛ نسخه اول از یک پردازنده شش هسته‌ای Core i7 (2.6GHz) استفاده می‌کند. دو نسخه دیگر نیز به پردازنده هشت هسته‌ای Core i9 (2.3GHz) و Core i9 (2.4GHz) مجهز شده‌اند.

مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر

نسخه پایه این دستگاه برای انجام امور گرافیکی از کارت گرافیک AMD Radeon Pro 5300M با حافظه ویدیویی 4 گیگابایت کمک می‌گیرد. این کارن گرافیک در دو نسخه دیگر مک‌بوک پرو 16 اینچ جای خود را به کارت Radeon Pro 5500M داده است که از 4 یا 8 گیگابایت حافظه ویدیویی استفاده می‌کند.

از نقاط قوت مک‌بوک پرو جدید می‌توان به صفحه‌نمایش آن اشاره کرد که رزولوشن آن 3072 در 1920 پیکسل است. علاوه‌بر این مورد، روشنایی خوب پنل و حاشیه‌های نسبتا نازک باعث بهتر شدن آن می‌شوند.

از طرفی دیگر، وجود 6 بلندگو در این دستگاه کیفیت صدای بسیار بالایی را در اختیار کاربر قرار می‌دهد. لپ‌تاپ جدید اپل در تست باتری 10 ساعت و 55 دقیقه روشن ماند که با توجه به سخت‌افزار و قابلیت‌های آن، عملکرد خوبی را از خود به نمایش گذاشت.

مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر

تمامی محصولات علاوه‌بر داشتن نقاط قوت، نقاط ضعفی هم دارند. به عنوان مثال، شکاف کارت SD در لپ‌تاپ جدید اپل دیده نمی‌شود و همین موضوع، عکاسان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. به همین منظور، برای استفاده از این نوع کارت‌ها باید از یک کارد‌ ریدر برای اتصال کارت حافظه کمک گرفته و آن را به یکی از پورت‌های Thunderbolt 3 متصل کرد. هم‌چنین، شما هیچ پورت USB در اختیار ندارید.

قیمت 2399 دلاری این لپ‌تاپ (نسخه پایه) را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. مک‌بوک پرو 16 اینچ 2020 اپل نسبت به مدل قبلی خود (مک‌بوک پرو 15 اینچ) سنگین‌تر و ضخیم‌تر است. به علاوه، این لپ‌تاپ از قابلیت Face ID برای باز کردن قفل دستگاه توسط سیستم تشخیص چهره پشتیبانی نمی‌کند.

نوشته مقایسه لپ‌تاپ‌های مک‌بوک پرو و مک‌بوک ایر اپل؛ هم‌خانواده‌‌های متنوع اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.