یخچال‌های سایدبای‌ساید سری FSR سامسونگ را بیشتر بشناسید

ما، مادر پدرها نگران‌ترین آدم‌های دنیا هستیم و در شرایط کنونی نگران‌تر از قبل هم شده‌ایم. من یک مادر شاغلم و در کنار پسر خردسالم، همسرم و مادرش در یک خانه زندگی می‌کنیم. به اقتضای تفاوت سنی بین افراد خانواده ما علایق و نیازهای ما در خورد و خوراک با هم بسیار متفاوت است. من این موضوع را در حال حاضر که خانه‌نشین شده‌ایم و در قرنطینه هستیم بهتر درک می‌کنم و البته همین موضوع باعث شده همسرم هم بهتر از قبل سخت‌گیری‌های مرا در ارتباط با خرید لوازم منزل درک کند.

چون من همیشه معتقدم اشیا و لوازم منزل عضو جدایی‌ناپذیر خانواده به شمار می­روند و باید با چشمان کاملا باز آنها را انتخاب کرد. به خصوص لوازمی مثل یخچال که نبود آن، گاه مثل نبود اعضای خانواده غیرممکن به نظر می­رسد. یخچال از وسیله­هایی است که در طول زندگی شاید در نهایت دو یا سه بار عوض شود.

پس بر همین اساس و تجربه ناخوشایند از یخچال قبلی با همسرم به توافق رسیدیم هزینه خرید یخچال را  سرمایه‌گذاری روی زمان و سلامتی‌مان قلمداد کنیم و در نتیجه بعد از کلی تحقیقات فنی یکی از بهترین مدل‌های موجود در بازار یعنی یخچال ساید بای ساید FSR12 سامسونگ را تهیه کردیم.

آرام در میان روزهای نا­آرام

یخچال سامسونگ FSR12 از زمان ورودش به خانه ما مثل یک دستیار باهوش به ذهن و زندگی ما آرامش، زیبایی و نظم داده است و به کاهش استرس من و خانواده‌ام در این روزهای پرتنش کمک کرده است و در عمل نشان داده چگونه بخوبی مراقب سلامتی ماست. حتما می‌پرسید چطور؟

ما بخاطر قرنطینه، بیرون رفتن از خانه و تعداد دفعات خرید خود را به شکل چشمگیری کاهش داده‌ایم و اغلب خریدهای‌مان را به شکل عمده انجام می‌دهیم و حالا با داشتن ساید‌بای‌ساید FSR12 سامسونگ دیگر نگران جای لوازم خریداری شده در یخچال و فریزر نیستیم.

کشوهای فریزر و بخش داخلی یخچال به شکلی عمیق و جادار طراحی شده تا مشکلی از بابت جا دادن حجم زیادی از میوه‌ها و مواد غذایی درون یخچال و فریز نداشته باشیم‌. اکنون ما با  خیال راحت خرید کلی مایحتاج خانه را انجام می‌دهیم و کار نگهداری و تازه نگه داشتن آن را به سایدبای­ساید 765 لیتری سامسونگ می­سپریم.

ضمنا طراحی منحصربه‌فرد FSR12 از همان اول، با باز شدن درِ یخچال همه را شگفت زده می‌کند، یخچالی پرعمق و ظرفیت که همه چیز در دید و دردسترس است و نگرانی بابت دیده نشدن مواد غذایی و فساد آنها وجود ندارد.

تازگی به توان دو

به راستی چه موضوعی برای یک مادر مهم‌تر از اینکه ویتامین‌ها و مواد مغذی داخل مواد غذایی هم با گذشت زمان از بین نرود. مخصوصا میوه و سبزیجات که باید تازه مصرف شوند.

بخش اعظم میوه و سبزیجات را آب تشکیل می‌دهد و از آنجا که در یخچال‌های معمولی هوا بصورت مشترک بین یخچال و فریزر حرکت می‌کند، رطوبت مواد داخل یخچال خیلی زود گرفته می‌شود. مادر همسرم به رسم قدیمی­ها  تا قبل از خرید یخچال جدید میوه‌ها را داخل روزنامه یا دستمال مرطوب می‌پیچید که رطوبت و تازگی آن حفظ شود، کاری که در این روزها بخاطر رعایت نکات بهداشتی غیرممکن است.

اما فناوری جدید سامسونگ در یخچال‌های سری FSR این مشکل را نیز حل کرده است. آنها مجهز به سیستم خنک‌کنندگی دوگانه (Twin Cooling) هستند. در این سیستم گردش هوای بخش یخچال و فریزر از هم جداست، در نتیجه رطوبت مواد داخل یخچال تا ۷۰٪ حفظ می‌شود در حالیکه در یخچال های معمولی رطوبت تنها تا ۳۰٪ حفظ می‌شود. یعنی در FSR سامسونگ میوه‌ها تا دو برابر بیشتر تازه می‌مانند و از طرفی برخلاف یخچال که محتویات آن برای تازه ماندن به رطوبت نیاز دارد، برای فریزر و مواد غذایی فریز شده فضایی خشک و خنک شرایطی ایده‌آل محسوب می‌شود. با معجزه سیستم  (Twin Cooling) که گردش هوای بخش یخچال و فریزر از یکدیگر جداشده، محتویات داخل فریزر از هوایی خشک و خنک بهره‌مند می‌شود و محتویات داخل یخچال نیز با گردش یکسان و مداوم هوا  و با داشتن رطوبت کافی مثل روز اول‌شان تازه و سالم باقی می­ماند و تمام طبقات از سرمایی یکسان برای تازه نگهداشتن موادغذایی استفاده می‌کند.

سیستم خنک‌کنندگی دوگانه، گردش هوای جداگانه­ میان یخچال و فریزر همچنین این امکان خارق‌العاده را ایجاد کرده است که دیگر بوی موادغذایی مختلف با هم ترکیب نمی‌شود و می توانید هر غذایی را با بو و طعم واقعی آن مصرف ‌کنید. دیگر از بسته سبزی که برای پختن قرمه‌سبزی آن را از فریزر برداشته­اید بوی ماهی به مشام نمی­رسد و تمام این مزیت ها در یخچال­های سری FSR12  وجود دارد.

در شوکیس

در بخش یخچال یک درِ جدا (شوکیس) با محفظه‌های مخصوص طراحی شده تا مواد غذایی پر مصرف را خیلی سریع و آسان در یخچال پیدا کنید. درِ شوکیس ۶ محفظه دارد که به طور هوشمندانه‌ای طراحی شده‌اند، به گونه‌ای که تمام افراد خانواده می‌توانند خوراکی‌های مورد علاقه‌شان را در قفسه مورد نظر به سادگی پیدا کنند و به این شکل یکی دیگر از اصول بهداشتی این روزها هم در نظر گرفته شده است.

ضمنا به  نظرمن FSR12 یک یخچال دوستدار کودک هم هست. چون پسرم  هم عجیب عاشق یخچال جدید ما شده ، چون خودش به راحتی می‌تواند قوطی‌های آبمیوه را بدون درخواست از کسی از طبقات پایین‌تر بردارد.

تازگی در سکوت

ساید‌بای‌ساید FSR12 سامسونگ از کمپرسور مدل دیجیتال اینورتر و سیستم خنک کنندگی دوگانه (Twin Cooling Plus) بهره‌ برده است تا ضمن افزایش طول عمر دستگاه، عملکرد یخچال نیز با کمترین صدای ممکن باشد.

حالا ساید‌بای‌ساید FSR12 سامسونگ مهم­ترین نقطه قوت آشپزخانه و در حقیقت جواهری در خانه­ی ماست و با ظاهر زیبایش محیط آشپزخانه­ی ما را هم به شدت جذاب کرده است. یخچال‌های سری FSR فقط یک یخچال نیستند بلکه دستیار هوشمند همه­ اعضای خانواده نیز محسوب می­شوند.

نوشته یخچال‌های سایدبای‌ساید سری FSR سامسونگ را بیشتر بشناسید اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

رهگیری پرتو (Ray tracing) چیست و چه تأثیری بر آینده بازی‌های ویدیویی دارد؟

رهگیری پرتو (Ray tracing) یکی از تکنیک‌های نورپردازی است که جلوه‌هایی واقع‌گرایانه را به ارمغان می‌آورد. کارت‌ گرافیک‌هایی که از این فناوری پشتیبانی می‌کنند، می‌توانند باعث هر چه واقعی‌تر شدن محیط‌های بازی شوند. در واقع رهگیری پرتو سعی دارد تا نور را همانند دنیای واقعی به نمایش بگذارد.

اگر با این تکنیک آشنایی کافی داشته باشید، شاید آنگاه بخواهید که سخت‌افزار رایانه خود را ارتقا داده و لذت بیشتری از بازی‌های خود ببرید. اگر هنوز چنین تصمیمی نگرفته‌اید، پیشنهاد می‌کنیم که مقاله پیش‌ رو را مطالعه کنید تا بتوانید تصمیم بهتری را اتخاذ نمایید.

فوتون‌های مجازی

معمولا توضیح فناوری گرافیک مشکل است، اما رهگیری پرتو تا حدودی از این موضوع مبرا است. تکنیک رهگیری پرتو سعی می‌کند که عملکرد نور در دنیای واقعی را شبیه‌سازی کند. به‌جای ایجاد نورپردازی از پیش‌ طراحی شده یا داخلی برای صحنه‌های بازی‌، رهگیری پرتو مسیر نور شبیه‌سازی شده را ردیابی می‌کند. البته این ردیابی می‌تواند میلیون‌ها نور یا فوتون شبیه‌سازی شده را شامل شود. نور در هنگام حرکت خود، از سطح اشیای محیط انعکاس پیدا کرده و با خواص آن‌ها به تعامل می‌پردازد. مثلا اگر از یک سطح براق سبز رنگ انعکاس پیدا کند، شاید بن‌مایه رنگ آن نیز تغییر کند.

این همان شیوه‌ای است که نور بر اساس آن در جهان واقعی به فعالیت می‌پردازد. یک ذره نور پس از اینکه در منبع خود شکافته شد، مسافتی را طی کرده تا اینکه به شیئی برخورد کند، در این نقطه، مابقی مسیر آن ذره بر اساس خصوصیات شی‌ء مورد اصابت تعیین می‌شود. شاید این ذره نور توسط شیئی متراکم و تاریک جذب شده و یا اینکه تقریبا به‌صورت کامل از سطح یک آینه انعکاس یابد.

شباهت مباحث پایه‌ای رهگیری پرتو به زندگی واقعی موجب شده که این تکنیک سه‌بعدی بسیار واقع‌گرایانه به نظر برسد. حتی بازی‌های بلوکی همانند ماینکرافت نیز اگر از این تکنیک استفاده کرده و همچنین در شرایطی مناسب قرار گیرند، حالتی بسیار شبیه به عکاسی واقع‌گرایانه خواهند داشت. فقط یک مشکل در این بین وجود دارد: شبیه‌سازی عملکرد نور امری دشوار است. بازسازی شیوه عملکرد نور در جهان واقعی موضوعی پیچیده بوده و همچنین به منابع و توان پردازشی بالایی نیز احتیاج دارد. حتی رندرینگ رهگیری پرتو شرکت انویدیا نیز تماما واقعی نیست؛ یعنی تمامی ذرات نور را شبیه‌سازی نمی‌کند. در عوض، فناوری رهگیری پرتو این شرکت از تعدادی تقریب هوشمند استفاده کرده و سعی دارد تا یک خروجی بصری مشابه را ارائه دهد. البته این روش به اندازه رهگیری پرتو واقعی، سخت‌افزار را درگیر نمی‌کند.

https://www.namasha.com/v/zjlNzZQS

Battlefield V یکی از بهترین نمونه‌های به‌کارگیری رهگیری پرتو

بسیاری از بازی‌های فعلی که از فناوری رهگیری پرتو پشتیبانی می‌کنند، ترکیبی از تکنیک‌های سنتی نورپردازی را که به شطرنجی‌سازی معروف هستند، به کار گرفته و همچنین در کنار این مورد، رهگیری پرتو را نیز بر سطوح خاصی مانند گودال‌ها و فلزات صیقلی اعمال می‌کنند. بازی Battlefield V یکی از بهترین نمونه‌های این اقدام است. شما در این بازی می‌توانید بازتاب سربازان را در داخل آب‌ها و همچنین بازتاب زمین بر روی بالگردهای را مشاهده نمایید. همچنین می‌توانید انعکاس انفجارها را بر روی رنگ خودروها نیز مشاهده کنید. در نهایت اینکه می‌توان انعکاس‌ها را در موتورهای بازی‌سازی سه‌بعدی امروزی به خوبی نشان داد، اما طبیعتا Battlefield V در هنگام اجرای رهگیری پرتو، جزئیات بالاتری خواهد داشت. 

همچنین می‌توان از رهگیری پرتو استفاده کرد و بدین ترتیب سایه‌ها را پویاتر و واقع‌گرایانه‌تر به نمایش گذاشت. یکی از موارد عالی کاربرد این مسئله، در بازی Shadow of the Tomb Raider است.

https://www.namasha.com/v/hkTml3Sg

نورپردازی رهگیری پرتو می‌تواند سایه‌هایی واقع‌گرایانه‌تر با لبه‌هایی نرم‌تر و جزئیاتی‌ بالاتر را در محیط‌های تاریک و روشن ایجاد کند. دستیابی به چنین کیفیتی بدون استفاده از رهگیری پرتو بسیار مشکل خواهد بود. توسعه‌دهندگان تنها می‌توانند از طریق منابع نوری از پیش‌ تعیین شده‌ای که دقیق و کنترل شده باشند، به‌صورت جعلی به این مهم دست یابند. این روش نیازمند صرف وقت و تلاش بسیاری بوده و در نهایت نیز نتیجه آن چندان ایدئال نیست.

برخی از توسعه‌دهندگان به‌صورت کامل از رهگیری پرتو استفاده کرده و آن را در روشنایی سرتاسری (global illumination) بازی‌های خود به کار می‌گیرند. بدین شیوه تمامی صحنه از رهگیری پرتو برخوردار خواهد بود. اما این روش بسیار هزینه‌بر بوده و جهت اجرای مناسب به بهترین کارت‌های گرافیک نیازمند است. بازی Metro Exodus از این تکنیک استفاده می‌کند، اما شیوه پیاده‌سازی آن، بی‌نقص نیست.

https://www.namasha.com/v/w33k27Gd

به همین دلیل، رهگیری پرتو محدود به سایه‌ها و سطوح انعکاس دهنده، بیش‌ترین محبوبیت را دارد. سایرین نیز از تکنیک‌های شرکت انویدیا همانند رفع نویز و یادگیری عمیق نمونه‌برداری فوق‌العاده (DLSS) استفاده کرده و سعی دارند تا تأخیرهای بصری ناشی از رندر کردن پرتوهای کمتر جهت ایجاد صحنه‌هایی واقعا رهگیری شده را بهبود بخشند. این تکنیک‌‎ها هنوز هم در انحصار فیلم‌ها هستند. لازم به ذکر است که بگوییم سرورهای پرقدرت باید چندین روز را جهت رندر کردن یک فریم با چنین جلوه‌هایی صرف کنند.

سخت‌افزار پشت رهگیری پرتو

رهگیری پرتو

حتی جهت پردازش رهگیری پرتو ساده‌‌ای که در برخی از بازی‌های به کار می‌رود، شرکت انویدیا در کارت گرافیک‌های سری RTX از سخت‌افزارهای اختصاصی جهت انجام این کار بهره می‌برد. معماری تورینگ این شرکت از هسته‌های RT (رهگیری پرتو) استفاده کرده تا بتواند این تکنیک را در زمان واقعی اعمال و پردازش کند. لزوما استفاده از این هسته‌ها جهت انجام رهگیری پرتو لازم نیست، زیرا کارت گرافیک‌های سری 10 و 16 خانواده GTX نیز می‌توانند چنین پردازشی را انجام دهند، هر چند که در مقابل کارت‌های رده بالای 2070، 2080 و 2080Ti که از هسته‌های اختصاصی RT استفاده می‌کنند، حرفی برای گفتن ندارند. 

شرکت انویدیا در ماه آوریل شیوه پردازش یک فریم از بازی Metro Exodus را نشان داد. این شرکت به توضیح ساختار رندرینگ و همچنین تأثیر رهگیری پرتو بر آن پرداخت. کارت‌های RTX 2080 و GTX 1080 Ti در بازی‌های عادی عملکردی تقریبا مشابه دارند، اما هنگامی‌که رهگیری پرتو بر صحنه‌ای اعمال شود، ازآنجایی‌که GTX 1080 Ti به هسته‌های اختصاصی RT مجهز نیست، پس عملکرد آن بسیار ضعیف‌تر از ‌RTX 2080 خواهد بود. 

رهگیری پرتو تأثیر زیادی بر عملکرد بازی‌ها دارد

به همین دلیل است که حتی کارت گرافیک‌های قدرتمندی همانند GTX 1080 Ti نیز در هنگام اجرای بازی‌های مجهز به فناوری رهگیری پرتو در وضوح بالای 1080p، با مشکل جدی مواجه می‌شوند. البته هسته‌های RT نیز چندان قدرتمند نیستند. حتی 2080Ti نیز که قدرتمندترین کارت گرافیک رده مصرف‌کننده در جهان بوده و بیشترین تعداد هسته‌های RT را نیز در اختیار دارد، در هنگام اجرای بازی‌هایی همانند Battlefield V یا Metro Exodus در وضوح 1440p و با فعال‌سازی رهگیری پرتو، به‌سختی می‌تواند به نرخ فریم 60 و یا بالاتر دست یابد. البته اگر رهگیری پرتو را غیرفعال کنیم، آنگاه همین کارت می‌تواند در وضوح 4K، نرخ فریمی بالا را به بازی‌بازان ارائه دهد.

https://www.namasha.com/v/kPKkOYzz

البته لزوما قرار نیست که اوضاع به همین منوال پیش برود. راه‌کار رهگیری پرتو شرکت انویدیا تنها گزینه روی میز نیست. همچنین افکت‌های پساپردازشی و رهگیری مسیر Reshade نیز وجود دارند که می‌توانند جلوه‌‎های بصری قابل مقایسه را بدون افت عملکرد ارائه ‌دهند.

https://www.namasha.com/v/YPku91db

البته همچنان علی‌رغم اعمال تکنیک‌های مختلف، جهت بهره‌مندی از رهگیری پرتو، به یک کارت گرافیک قدرتمند نیاز دارید. اما با افزایش محبوبیت این فناوری در میان توسعه‌دهندگان، باید امیدوار باشیم که طیف سخت‌افزارهای مورد پشتیبانی افزایش یافته و همچنین قیمت آن‌ها نیز مقرون‌به‌صرفه‌تر باشد.

موضع شرکت AMD

همان‌طور که شاید شما نیز فهمیده باشید، هیچ‌کدام از کارت‌های گرافیک شرکت AMD از شتاب‌دهنده‌های رهگیری پرتو برخوردار نیستند، البته این موضوع بدین معنا نیست که این کارت‌ها توانایی انجام چنین پردازشی را ندارند. همچنین قرار نیست که این شرکت تا ابد این رویه را در پیش گیرد. استودیوی Crytek در سال 2019 دمویی نحت عنوان Neon Noir را منتشر کرد که در آن سطح بالایی از رهگیری پرتو با استفاده از کارت‌ گرافیک 300 دلاری RX Vega 56 شرکت AMD اعمال شده بود و همچنین نرخ فریم نیز بر روی عدد 30 قرار داشت. هرچند که این دستاورد چندان درخشان نیست، اما در هر صورت، ممکن بودن این قضیه را نشان می‌دهد.

کارت‌های RX 5700 XT و Radeon VII نسبت به Vega 56 قدرت پردازشی بالاتری داشته و طبیعتا نرخ فریم بهتری را نیز در زمینه رهگیری پرتو ارائه خواهند داد. هنگامی‌که شرکت AMD معماری گرافیکی «Big Navi» را معرفی کند، آنگاه عملکرد کارت‌های این شرکت بهتر نیز خواهد شد. البته بر اساس گزارش‌ها، این معماری از رهگیری پرتو تسریع‌ شده نیز پشتیبانی می‌کند. هنوز مشخص نیست که آیا این معماری نیز عملکردی مشابه هسته‌های RT خواهد داشت یا خیر؟ و یا اینکه آیا این فناوری به طیف گسترده‌تری از بازی‌ها ارائه خواهد شد یا خیر؟ اما در هر صورت پشتیبانی آن از رهگیری پرتو، قطعی خواهد بود.

همان‌طور که می‌دانید، کنسول‌های نسل نهمی شرکت‌‎های سونی و مایکروسافت نیز از رهگیری پرتو بهره می‌برند. پردازنده گرافیکی هر دوی این کنسول‌ها از معماری Navi شرکت AMD استفاده می‌کند، بنابراین معماری Big Navi می‌‎تواند اشاره‌ای به جریان اصلی کارت گرافیک‌های مجهز به رهگیری پرتو این شرکت در سال 2020 باشد.

چگونه در خانه از رهگیری پرتو بهره‌مند شویم؟

قدم اول این است که یکی از کارت‌ گرافیک‌های شرکت انویدیا را تهیه کنید، زیرا در حال حاضر فقط محصولات این شرکت می‌توانند بازی‌های مجهز به این فناوری را به‌درستی اجرا کنند. کارت‌های هر دو سری GTX و RTX می‌توانند چنین کاری را برای شما انجام دهند، اما اگر قصد بازی در وضوح بالای 1080p را داشته و همچنین می‌خواهید که نرخ فریم 60 یا بالاتر را داشته باشید، بهتر است که در صورت توان مالی، قدرتمندترین کارت‌ها (که البته بیشترین قیمت را نیز دارا هستند) خریداری کنید. لازم نیست که حتما 2080Ti را تهیه کنید، اما در عوض باید RTX 2060 Super یا 2070 را به‌عنوان گزینه‌های پایه‌ای در نظر بگیرید. 

در زمینه بازی‌ها نیز باید بگوییم که در حال حاضر گزینه‌های محدودی در اختیار دارید. نمونه‌های کاربرد کامل رهگیری پرتو را می‌توان در دمو‌های اولیه این فناوری مانند Battlefield V ،shadow of the Tomb Raider و Metro Exodus مشاهده کرد، هرچند که بازی‌های جدیدتر همانند Control و MechWarrior 5: Mercenaries نیز کیفیت قابل قبولی دارند. بازی مستقل Stay in the Light نیز که در سبک وحشت ساخته شده، به‌طور کامل پیرامون استفاده از این فناوری در زمینه انعکاس‌ها و سایه‌ها توسعه داده شده است. همچنین نسخه ریمستر Quake II نیز تجربه‌ای مشابه را به ارمغان می‌آورد. بازی Control از شرکت رمدی و Atomic Heart از شرکت Mundfish نیز قرار است که در سال 2020 از رهگیری پرتو پشتیبانی به عمل آورند.

نوشته رهگیری پرتو (Ray tracing) چیست و چه تأثیری بر آینده بازی‌های ویدیویی دارد؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

رهگیری پرتو (Ray tracing) چیست و چه تأثیری بر آینده بازی‌های ویدیویی دارد؟

رهگیری پرتو (Ray tracing) یکی از تکنیک‌های نورپردازی است که جلوه‌هایی واقع‌گرایانه را به ارمغان می‌آورد. کارت‌ گرافیک‌هایی که از این فناوری پشتیبانی می‌کنند، می‌توانند باعث هر چه واقعی‌تر شدن محیط‌های بازی شوند. در واقع رهگیری پرتو سعی دارد تا نور را همانند دنیای واقعی به نمایش بگذارد.

اگر با این تکنیک آشنایی کافی داشته باشید، شاید آنگاه بخواهید که سخت‌افزار رایانه خود را ارتقا داده و لذت بیشتری از بازی‌های خود ببرید. اگر هنوز چنین تصمیمی نگرفته‌اید، پیشنهاد می‌کنیم که مقاله پیش‌ رو را مطالعه کنید تا بتوانید تصمیم بهتری را اتخاذ نمایید.

فوتون‌های مجازی

معمولا توضیح فناوری گرافیک مشکل است، اما رهگیری پرتو تا حدودی از این موضوع مبرا است. تکنیک رهگیری پرتو سعی می‌کند که عملکرد نور در دنیای واقعی را شبیه‌سازی کند. به‌جای ایجاد نورپردازی از پیش‌ طراحی شده یا داخلی برای صحنه‌های بازی‌، رهگیری پرتو مسیر نور شبیه‌سازی شده را ردیابی می‌کند. البته این ردیابی می‌تواند میلیون‌ها نور یا فوتون شبیه‌سازی شده را شامل شود. نور در هنگام حرکت خود، از سطح اشیای محیط انعکاس پیدا کرده و با خواص آن‌ها به تعامل می‌پردازد. مثلا اگر از یک سطح براق سبز رنگ انعکاس پیدا کند، شاید بن‌مایه رنگ آن نیز تغییر کند.

این همان شیوه‌ای است که نور بر اساس آن در جهان واقعی به فعالیت می‌پردازد. یک ذره نور پس از اینکه در منبع خود شکافته شد، مسافتی را طی کرده تا اینکه به شیئی برخورد کند، در این نقطه، مابقی مسیر آن ذره بر اساس خصوصیات شی‌ء مورد اصابت تعیین می‌شود. شاید این ذره نور توسط شیئی متراکم و تاریک جذب شده و یا اینکه تقریبا به‌صورت کامل از سطح یک آینه انعکاس یابد.

شباهت مباحث پایه‌ای رهگیری پرتو به زندگی واقعی موجب شده که این تکنیک سه‌بعدی بسیار واقع‌گرایانه به نظر برسد. حتی بازی‌های بلوکی همانند ماینکرافت نیز اگر از این تکنیک استفاده کرده و همچنین در شرایطی مناسب قرار گیرند، حالتی بسیار شبیه به عکاسی واقع‌گرایانه خواهند داشت. فقط یک مشکل در این بین وجود دارد: شبیه‌سازی عملکرد نور امری دشوار است. بازسازی شیوه عملکرد نور در جهان واقعی موضوعی پیچیده بوده و همچنین به منابع و توان پردازشی بالایی نیز احتیاج دارد. حتی رندرینگ رهگیری پرتو شرکت انویدیا نیز تماما واقعی نیست؛ یعنی تمامی ذرات نور را شبیه‌سازی نمی‌کند. در عوض، فناوری رهگیری پرتو این شرکت از تعدادی تقریب هوشمند استفاده کرده و سعی دارد تا یک خروجی بصری مشابه را ارائه دهد. البته این روش به اندازه رهگیری پرتو واقعی، سخت‌افزار را درگیر نمی‌کند.

https://www.namasha.com/v/zjlNzZQS

Battlefield V یکی از بهترین نمونه‌های به‌کارگیری رهگیری پرتو

بسیاری از بازی‌های فعلی که از فناوری رهگیری پرتو پشتیبانی می‌کنند، ترکیبی از تکنیک‌های سنتی نورپردازی را که به شطرنجی‌سازی معروف هستند، به کار گرفته و همچنین در کنار این مورد، رهگیری پرتو را نیز بر سطوح خاصی مانند گودال‌ها و فلزات صیقلی اعمال می‌کنند. بازی Battlefield V یکی از بهترین نمونه‌های این اقدام است. شما در این بازی می‌توانید بازتاب سربازان را در داخل آب‌ها و همچنین بازتاب زمین بر روی بالگردهای را مشاهده نمایید. همچنین می‌توانید انعکاس انفجارها را بر روی رنگ خودروها نیز مشاهده کنید. در نهایت اینکه می‌توان انعکاس‌ها را در موتورهای بازی‌سازی سه‌بعدی امروزی به خوبی نشان داد، اما طبیعتا Battlefield V در هنگام اجرای رهگیری پرتو، جزئیات بالاتری خواهد داشت. 

همچنین می‌توان از رهگیری پرتو استفاده کرد و بدین ترتیب سایه‌ها را پویاتر و واقع‌گرایانه‌تر به نمایش گذاشت. یکی از موارد عالی کاربرد این مسئله، در بازی Shadow of the Tomb Raider است.

https://www.namasha.com/v/hkTml3Sg

نورپردازی رهگیری پرتو می‌تواند سایه‌هایی واقع‌گرایانه‌تر با لبه‌هایی نرم‌تر و جزئیاتی‌ بالاتر را در محیط‌های تاریک و روشن ایجاد کند. دستیابی به چنین کیفیتی بدون استفاده از رهگیری پرتو بسیار مشکل خواهد بود. توسعه‌دهندگان تنها می‌توانند از طریق منابع نوری از پیش‌ تعیین شده‌ای که دقیق و کنترل شده باشند، به‌صورت جعلی به این مهم دست یابند. این روش نیازمند صرف وقت و تلاش بسیاری بوده و در نهایت نیز نتیجه آن چندان ایدئال نیست.

برخی از توسعه‌دهندگان به‌صورت کامل از رهگیری پرتو استفاده کرده و آن را در روشنایی سرتاسری (global illumination) بازی‌های خود به کار می‌گیرند. بدین شیوه تمامی صحنه از رهگیری پرتو برخوردار خواهد بود. اما این روش بسیار هزینه‌بر بوده و جهت اجرای مناسب به بهترین کارت‌های گرافیک نیازمند است. بازی Metro Exodus از این تکنیک استفاده می‌کند، اما شیوه پیاده‌سازی آن، بی‌نقص نیست.

https://www.namasha.com/v/w33k27Gd

به همین دلیل، رهگیری پرتو محدود به سایه‌ها و سطوح انعکاس دهنده، بیش‌ترین محبوبیت را دارد. سایرین نیز از تکنیک‌های شرکت انویدیا همانند رفع نویز و یادگیری عمیق نمونه‌برداری فوق‌العاده (DLSS) استفاده کرده و سعی دارند تا تأخیرهای بصری ناشی از رندر کردن پرتوهای کمتر جهت ایجاد صحنه‌هایی واقعا رهگیری شده را بهبود بخشند. این تکنیک‌‎ها هنوز هم در انحصار فیلم‌ها هستند. لازم به ذکر است که بگوییم سرورهای پرقدرت باید چندین روز را جهت رندر کردن یک فریم با چنین جلوه‌هایی صرف کنند.

سخت‌افزار پشت رهگیری پرتو

رهگیری پرتو

حتی جهت پردازش رهگیری پرتو ساده‌‌ای که در برخی از بازی‌های به کار می‌رود، شرکت انویدیا در کارت گرافیک‌های سری RTX از سخت‌افزارهای اختصاصی جهت انجام این کار بهره می‌برد. معماری تورینگ این شرکت از هسته‌های RT (رهگیری پرتو) استفاده کرده تا بتواند این تکنیک را در زمان واقعی اعمال و پردازش کند. لزوما استفاده از این هسته‌ها جهت انجام رهگیری پرتو لازم نیست، زیرا کارت گرافیک‌های سری 10 و 16 خانواده GTX نیز می‌توانند چنین پردازشی را انجام دهند، هر چند که در مقابل کارت‌های رده بالای 2070، 2080 و 2080Ti که از هسته‌های اختصاصی RT استفاده می‌کنند، حرفی برای گفتن ندارند. 

شرکت انویدیا در ماه آوریل شیوه پردازش یک فریم از بازی Metro Exodus را نشان داد. این شرکت به توضیح ساختار رندرینگ و همچنین تأثیر رهگیری پرتو بر آن پرداخت. کارت‌های RTX 2080 و GTX 1080 Ti در بازی‌های عادی عملکردی تقریبا مشابه دارند، اما هنگامی‌که رهگیری پرتو بر صحنه‌ای اعمال شود، ازآنجایی‌که GTX 1080 Ti به هسته‌های اختصاصی RT مجهز نیست، پس عملکرد آن بسیار ضعیف‌تر از ‌RTX 2080 خواهد بود. 

رهگیری پرتو تأثیر زیادی بر عملکرد بازی‌ها دارد

به همین دلیل است که حتی کارت گرافیک‌های قدرتمندی همانند GTX 1080 Ti نیز در هنگام اجرای بازی‌های مجهز به فناوری رهگیری پرتو در وضوح بالای 1080p، با مشکل جدی مواجه می‌شوند. البته هسته‌های RT نیز چندان قدرتمند نیستند. حتی 2080Ti نیز که قدرتمندترین کارت گرافیک رده مصرف‌کننده در جهان بوده و بیشترین تعداد هسته‌های RT را نیز در اختیار دارد، در هنگام اجرای بازی‌هایی همانند Battlefield V یا Metro Exodus در وضوح 1440p و با فعال‌سازی رهگیری پرتو، به‌سختی می‌تواند به نرخ فریم 60 و یا بالاتر دست یابد. البته اگر رهگیری پرتو را غیرفعال کنیم، آنگاه همین کارت می‌تواند در وضوح 4K، نرخ فریمی بالا را به بازی‌بازان ارائه دهد.

https://www.namasha.com/v/kPKkOYzz

البته لزوما قرار نیست که اوضاع به همین منوال پیش برود. راه‌کار رهگیری پرتو شرکت انویدیا تنها گزینه روی میز نیست. همچنین افکت‌های پساپردازشی و رهگیری مسیر Reshade نیز وجود دارند که می‌توانند جلوه‌‎های بصری قابل مقایسه را بدون افت عملکرد ارائه ‌دهند.

https://www.namasha.com/v/YPku91db

البته همچنان علی‌رغم اعمال تکنیک‌های مختلف، جهت بهره‌مندی از رهگیری پرتو، به یک کارت گرافیک قدرتمند نیاز دارید. اما با افزایش محبوبیت این فناوری در میان توسعه‌دهندگان، باید امیدوار باشیم که طیف سخت‌افزارهای مورد پشتیبانی افزایش یافته و همچنین قیمت آن‌ها نیز مقرون‌به‌صرفه‌تر باشد.

موضع شرکت AMD

همان‌طور که شاید شما نیز فهمیده باشید، هیچ‌کدام از کارت‌های گرافیک شرکت AMD از شتاب‌دهنده‌های رهگیری پرتو برخوردار نیستند، البته این موضوع بدین معنا نیست که این کارت‌ها توانایی انجام چنین پردازشی را ندارند. همچنین قرار نیست که این شرکت تا ابد این رویه را در پیش گیرد. استودیوی Crytek در سال 2019 دمویی نحت عنوان Neon Noir را منتشر کرد که در آن سطح بالایی از رهگیری پرتو با استفاده از کارت‌ گرافیک 300 دلاری RX Vega 56 شرکت AMD اعمال شده بود و همچنین نرخ فریم نیز بر روی عدد 30 قرار داشت. هرچند که این دستاورد چندان درخشان نیست، اما در هر صورت، ممکن بودن این قضیه را نشان می‌دهد.

کارت‌های RX 5700 XT و Radeon VII نسبت به Vega 56 قدرت پردازشی بالاتری داشته و طبیعتا نرخ فریم بهتری را نیز در زمینه رهگیری پرتو ارائه خواهند داد. هنگامی‌که شرکت AMD معماری گرافیکی «Big Navi» را معرفی کند، آنگاه عملکرد کارت‌های این شرکت بهتر نیز خواهد شد. البته بر اساس گزارش‌ها، این معماری از رهگیری پرتو تسریع‌ شده نیز پشتیبانی می‌کند. هنوز مشخص نیست که آیا این معماری نیز عملکردی مشابه هسته‌های RT خواهد داشت یا خیر؟ و یا اینکه آیا این فناوری به طیف گسترده‌تری از بازی‌ها ارائه خواهد شد یا خیر؟ اما در هر صورت پشتیبانی آن از رهگیری پرتو، قطعی خواهد بود.

همان‌طور که می‌دانید، کنسول‌های نسل نهمی شرکت‌‎های سونی و مایکروسافت نیز از رهگیری پرتو بهره می‌برند. پردازنده گرافیکی هر دوی این کنسول‌ها از معماری Navi شرکت AMD استفاده می‌کند، بنابراین معماری Big Navi می‌‎تواند اشاره‌ای به جریان اصلی کارت گرافیک‌های مجهز به رهگیری پرتو این شرکت در سال 2020 باشد.

چگونه در خانه از رهگیری پرتو بهره‌مند شویم؟

قدم اول این است که یکی از کارت‌ گرافیک‌های شرکت انویدیا را تهیه کنید، زیرا در حال حاضر فقط محصولات این شرکت می‌توانند بازی‌های مجهز به این فناوری را به‌درستی اجرا کنند. کارت‌های هر دو سری GTX و RTX می‌توانند چنین کاری را برای شما انجام دهند، اما اگر قصد بازی در وضوح بالای 1080p را داشته و همچنین می‌خواهید که نرخ فریم 60 یا بالاتر را داشته باشید، بهتر است که در صورت توان مالی، قدرتمندترین کارت‌ها (که البته بیشترین قیمت را نیز دارا هستند) خریداری کنید. لازم نیست که حتما 2080Ti را تهیه کنید، اما در عوض باید RTX 2060 Super یا 2070 را به‌عنوان گزینه‌های پایه‌ای در نظر بگیرید. 

در زمینه بازی‌ها نیز باید بگوییم که در حال حاضر گزینه‌های محدودی در اختیار دارید. نمونه‌های کاربرد کامل رهگیری پرتو را می‌توان در دمو‌های اولیه این فناوری مانند Battlefield V ،shadow of the Tomb Raider و Metro Exodus مشاهده کرد، هرچند که بازی‌های جدیدتر همانند Control و MechWarrior 5: Mercenaries نیز کیفیت قابل قبولی دارند. بازی مستقل Stay in the Light نیز که در سبک وحشت ساخته شده، به‌طور کامل پیرامون استفاده از این فناوری در زمینه انعکاس‌ها و سایه‌ها توسعه داده شده است. همچنین نسخه ریمستر Quake II نیز تجربه‌ای مشابه را به ارمغان می‌آورد. بازی Control از شرکت رمدی و Atomic Heart از شرکت Mundfish نیز قرار است که در سال 2020 از رهگیری پرتو پشتیبانی به عمل آورند.

نوشته رهگیری پرتو (Ray tracing) چیست و چه تأثیری بر آینده بازی‌های ویدیویی دارد؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

رهگیری پرتو (Ray tracing) چیست و چه تأثیری بر آینده بازی‌های ویدیویی دارد؟

رهگیری پرتو (Ray tracing) یکی از تکنیک‌های نورپردازی است که جلوه‌هایی واقع‌گرایانه را به ارمغان می‌آورد. کارت‌ گرافیک‌هایی که از این فناوری پشتیبانی می‌کنند، می‌توانند باعث هر چه واقعی‌تر شدن محیط‌های بازی شوند. در واقع رهگیری پرتو سعی دارد تا نور را همانند دنیای واقعی به نمایش بگذارد.

اگر با این تکنیک آشنایی کافی داشته باشید، شاید آنگاه بخواهید که سخت‌افزار رایانه خود را ارتقا داده و لذت بیشتری از بازی‌های خود ببرید. اگر هنوز چنین تصمیمی نگرفته‌اید، پیشنهاد می‌کنیم که مقاله پیش‌ رو را مطالعه کنید تا بتوانید تصمیم بهتری را اتخاذ نمایید.

فوتون‌های مجازی

معمولا توضیح فناوری گرافیک مشکل است، اما رهگیری پرتو تا حدودی از این موضوع مبرا است. تکنیک رهگیری پرتو سعی می‌کند که عملکرد نور در دنیای واقعی را شبیه‌سازی کند. به‌جای ایجاد نورپردازی از پیش‌ طراحی شده یا داخلی برای صحنه‌های بازی‌، رهگیری پرتو مسیر نور شبیه‌سازی شده را ردیابی می‌کند. البته این ردیابی می‌تواند میلیون‌ها نور یا فوتون شبیه‌سازی شده را شامل شود. نور در هنگام حرکت خود، از سطح اشیای محیط انعکاس پیدا کرده و با خواص آن‌ها به تعامل می‌پردازد. مثلا اگر از یک سطح براق سبز رنگ انعکاس پیدا کند، شاید بن‌مایه رنگ آن نیز تغییر کند.

این همان شیوه‌ای است که نور بر اساس آن در جهان واقعی به فعالیت می‌پردازد. یک ذره نور پس از اینکه در منبع خود شکافته شد، مسافتی را طی کرده تا اینکه به شیئی برخورد کند، در این نقطه، مابقی مسیر آن ذره بر اساس خصوصیات شی‌ء مورد اصابت تعیین می‌شود. شاید این ذره نور توسط شیئی متراکم و تاریک جذب شده و یا اینکه تقریبا به‌صورت کامل از سطح یک آینه انعکاس یابد.

شباهت مباحث پایه‌ای رهگیری پرتو به زندگی واقعی موجب شده که این تکنیک سه‌بعدی بسیار واقع‌گرایانه به نظر برسد. حتی بازی‌های بلوکی همانند ماینکرافت نیز اگر از این تکنیک استفاده کرده و همچنین در شرایطی مناسب قرار گیرند، حالتی بسیار شبیه به عکاسی واقع‌گرایانه خواهند داشت. فقط یک مشکل در این بین وجود دارد: شبیه‌سازی عملکرد نور امری دشوار است. بازسازی شیوه عملکرد نور در جهان واقعی موضوعی پیچیده بوده و همچنین به منابع و توان پردازشی بالایی نیز احتیاج دارد. حتی رندرینگ رهگیری پرتو شرکت انویدیا نیز تماما واقعی نیست؛ یعنی تمامی ذرات نور را شبیه‌سازی نمی‌کند. در عوض، فناوری رهگیری پرتو این شرکت از تعدادی تقریب هوشمند استفاده کرده و سعی دارد تا یک خروجی بصری مشابه را ارائه دهد. البته این روش به اندازه رهگیری پرتو واقعی، سخت‌افزار را درگیر نمی‌کند.

https://www.namasha.com/v/zjlNzZQS

Battlefield V یکی از بهترین نمونه‌های به‌کارگیری رهگیری پرتو

بسیاری از بازی‌های فعلی که از فناوری رهگیری پرتو پشتیبانی می‌کنند، ترکیبی از تکنیک‌های سنتی نورپردازی را که به شطرنجی‌سازی معروف هستند، به کار گرفته و همچنین در کنار این مورد، رهگیری پرتو را نیز بر سطوح خاصی مانند گودال‌ها و فلزات صیقلی اعمال می‌کنند. بازی Battlefield V یکی از بهترین نمونه‌های این اقدام است. شما در این بازی می‌توانید بازتاب سربازان را در داخل آب‌ها و همچنین بازتاب زمین بر روی بالگردهای را مشاهده نمایید. همچنین می‌توانید انعکاس انفجارها را بر روی رنگ خودروها نیز مشاهده کنید. در نهایت اینکه می‌توان انعکاس‌ها را در موتورهای بازی‌سازی سه‌بعدی امروزی به خوبی نشان داد، اما طبیعتا Battlefield V در هنگام اجرای رهگیری پرتو، جزئیات بالاتری خواهد داشت. 

همچنین می‌توان از رهگیری پرتو استفاده کرد و بدین ترتیب سایه‌ها را پویاتر و واقع‌گرایانه‌تر به نمایش گذاشت. یکی از موارد عالی کاربرد این مسئله، در بازی Shadow of the Tomb Raider است.

https://www.namasha.com/v/hkTml3Sg

نورپردازی رهگیری پرتو می‌تواند سایه‌هایی واقع‌گرایانه‌تر با لبه‌هایی نرم‌تر و جزئیاتی‌ بالاتر را در محیط‌های تاریک و روشن ایجاد کند. دستیابی به چنین کیفیتی بدون استفاده از رهگیری پرتو بسیار مشکل خواهد بود. توسعه‌دهندگان تنها می‌توانند از طریق منابع نوری از پیش‌ تعیین شده‌ای که دقیق و کنترل شده باشند، به‌صورت جعلی به این مهم دست یابند. این روش نیازمند صرف وقت و تلاش بسیاری بوده و در نهایت نیز نتیجه آن چندان ایدئال نیست.

برخی از توسعه‌دهندگان به‌صورت کامل از رهگیری پرتو استفاده کرده و آن را در روشنایی سرتاسری (global illumination) بازی‌های خود به کار می‌گیرند. بدین شیوه تمامی صحنه از رهگیری پرتو برخوردار خواهد بود. اما این روش بسیار هزینه‌بر بوده و جهت اجرای مناسب به بهترین کارت‌های گرافیک نیازمند است. بازی Metro Exodus از این تکنیک استفاده می‌کند، اما شیوه پیاده‌سازی آن، بی‌نقص نیست.

https://www.namasha.com/v/w33k27Gd

به همین دلیل، رهگیری پرتو محدود به سایه‌ها و سطوح انعکاس دهنده، بیش‌ترین محبوبیت را دارد. سایرین نیز از تکنیک‌های شرکت انویدیا همانند رفع نویز و یادگیری عمیق نمونه‌برداری فوق‌العاده (DLSS) استفاده کرده و سعی دارند تا تأخیرهای بصری ناشی از رندر کردن پرتوهای کمتر جهت ایجاد صحنه‌هایی واقعا رهگیری شده را بهبود بخشند. این تکنیک‌‎ها هنوز هم در انحصار فیلم‌ها هستند. لازم به ذکر است که بگوییم سرورهای پرقدرت باید چندین روز را جهت رندر کردن یک فریم با چنین جلوه‌هایی صرف کنند.

سخت‌افزار پشت رهگیری پرتو

رهگیری پرتو

حتی جهت پردازش رهگیری پرتو ساده‌‌ای که در برخی از بازی‌های به کار می‌رود، شرکت انویدیا در کارت گرافیک‌های سری RTX از سخت‌افزارهای اختصاصی جهت انجام این کار بهره می‌برد. معماری تورینگ این شرکت از هسته‌های RT (رهگیری پرتو) استفاده کرده تا بتواند این تکنیک را در زمان واقعی اعمال و پردازش کند. لزوما استفاده از این هسته‌ها جهت انجام رهگیری پرتو لازم نیست، زیرا کارت گرافیک‌های سری 10 و 16 خانواده GTX نیز می‌توانند چنین پردازشی را انجام دهند، هر چند که در مقابل کارت‌های رده بالای 2070، 2080 و 2080Ti که از هسته‌های اختصاصی RT استفاده می‌کنند، حرفی برای گفتن ندارند. 

شرکت انویدیا در ماه آوریل شیوه پردازش یک فریم از بازی Metro Exodus را نشان داد. این شرکت به توضیح ساختار رندرینگ و همچنین تأثیر رهگیری پرتو بر آن پرداخت. کارت‌های RTX 2080 و GTX 1080 Ti در بازی‌های عادی عملکردی تقریبا مشابه دارند، اما هنگامی‌که رهگیری پرتو بر صحنه‌ای اعمال شود، ازآنجایی‌که GTX 1080 Ti به هسته‌های اختصاصی RT مجهز نیست، پس عملکرد آن بسیار ضعیف‌تر از ‌RTX 2080 خواهد بود. 

رهگیری پرتو تأثیر زیادی بر عملکرد بازی‌ها دارد

به همین دلیل است که حتی کارت گرافیک‌های قدرتمندی همانند GTX 1080 Ti نیز در هنگام اجرای بازی‌های مجهز به فناوری رهگیری پرتو در وضوح بالای 1080p، با مشکل جدی مواجه می‌شوند. البته هسته‌های RT نیز چندان قدرتمند نیستند. حتی 2080Ti نیز که قدرتمندترین کارت گرافیک رده مصرف‌کننده در جهان بوده و بیشترین تعداد هسته‌های RT را نیز در اختیار دارد، در هنگام اجرای بازی‌هایی همانند Battlefield V یا Metro Exodus در وضوح 1440p و با فعال‌سازی رهگیری پرتو، به‌سختی می‌تواند به نرخ فریم 60 و یا بالاتر دست یابد. البته اگر رهگیری پرتو را غیرفعال کنیم، آنگاه همین کارت می‌تواند در وضوح 4K، نرخ فریمی بالا را به بازی‌بازان ارائه دهد.

https://www.namasha.com/v/kPKkOYzz

البته لزوما قرار نیست که اوضاع به همین منوال پیش برود. راه‌کار رهگیری پرتو شرکت انویدیا تنها گزینه روی میز نیست. همچنین افکت‌های پساپردازشی و رهگیری مسیر Reshade نیز وجود دارند که می‌توانند جلوه‌‎های بصری قابل مقایسه را بدون افت عملکرد ارائه ‌دهند.

https://www.namasha.com/v/YPku91db

البته همچنان علی‌رغم اعمال تکنیک‌های مختلف، جهت بهره‌مندی از رهگیری پرتو، به یک کارت گرافیک قدرتمند نیاز دارید. اما با افزایش محبوبیت این فناوری در میان توسعه‌دهندگان، باید امیدوار باشیم که طیف سخت‌افزارهای مورد پشتیبانی افزایش یافته و همچنین قیمت آن‌ها نیز مقرون‌به‌صرفه‌تر باشد.

موضع شرکت AMD

همان‌طور که شاید شما نیز فهمیده باشید، هیچ‌کدام از کارت‌های گرافیک شرکت AMD از شتاب‌دهنده‌های رهگیری پرتو برخوردار نیستند، البته این موضوع بدین معنا نیست که این کارت‌ها توانایی انجام چنین پردازشی را ندارند. همچنین قرار نیست که این شرکت تا ابد این رویه را در پیش گیرد. استودیوی Crytek در سال 2019 دمویی نحت عنوان Neon Noir را منتشر کرد که در آن سطح بالایی از رهگیری پرتو با استفاده از کارت‌ گرافیک 300 دلاری RX Vega 56 شرکت AMD اعمال شده بود و همچنین نرخ فریم نیز بر روی عدد 30 قرار داشت. هرچند که این دستاورد چندان درخشان نیست، اما در هر صورت، ممکن بودن این قضیه را نشان می‌دهد.

کارت‌های RX 5700 XT و Radeon VII نسبت به Vega 56 قدرت پردازشی بالاتری داشته و طبیعتا نرخ فریم بهتری را نیز در زمینه رهگیری پرتو ارائه خواهند داد. هنگامی‌که شرکت AMD معماری گرافیکی «Big Navi» را معرفی کند، آنگاه عملکرد کارت‌های این شرکت بهتر نیز خواهد شد. البته بر اساس گزارش‌ها، این معماری از رهگیری پرتو تسریع‌ شده نیز پشتیبانی می‌کند. هنوز مشخص نیست که آیا این معماری نیز عملکردی مشابه هسته‌های RT خواهد داشت یا خیر؟ و یا اینکه آیا این فناوری به طیف گسترده‌تری از بازی‌ها ارائه خواهد شد یا خیر؟ اما در هر صورت پشتیبانی آن از رهگیری پرتو، قطعی خواهد بود.

همان‌طور که می‌دانید، کنسول‌های نسل نهمی شرکت‌‎های سونی و مایکروسافت نیز از رهگیری پرتو بهره می‌برند. پردازنده گرافیکی هر دوی این کنسول‌ها از معماری Navi شرکت AMD استفاده می‌کند، بنابراین معماری Big Navi می‌‎تواند اشاره‌ای به جریان اصلی کارت گرافیک‌های مجهز به رهگیری پرتو این شرکت در سال 2020 باشد.

چگونه در خانه از رهگیری پرتو بهره‌مند شویم؟

قدم اول این است که یکی از کارت‌ گرافیک‌های شرکت انویدیا را تهیه کنید، زیرا در حال حاضر فقط محصولات این شرکت می‌توانند بازی‌های مجهز به این فناوری را به‌درستی اجرا کنند. کارت‌های هر دو سری GTX و RTX می‌توانند چنین کاری را برای شما انجام دهند، اما اگر قصد بازی در وضوح بالای 1080p را داشته و همچنین می‌خواهید که نرخ فریم 60 یا بالاتر را داشته باشید، بهتر است که در صورت توان مالی، قدرتمندترین کارت‌ها (که البته بیشترین قیمت را نیز دارا هستند) خریداری کنید. لازم نیست که حتما 2080Ti را تهیه کنید، اما در عوض باید RTX 2060 Super یا 2070 را به‌عنوان گزینه‌های پایه‌ای در نظر بگیرید. 

در زمینه بازی‌ها نیز باید بگوییم که در حال حاضر گزینه‌های محدودی در اختیار دارید. نمونه‌های کاربرد کامل رهگیری پرتو را می‌توان در دمو‌های اولیه این فناوری مانند Battlefield V ،shadow of the Tomb Raider و Metro Exodus مشاهده کرد، هرچند که بازی‌های جدیدتر همانند Control و MechWarrior 5: Mercenaries نیز کیفیت قابل قبولی دارند. بازی مستقل Stay in the Light نیز که در سبک وحشت ساخته شده، به‌طور کامل پیرامون استفاده از این فناوری در زمینه انعکاس‌ها و سایه‌ها توسعه داده شده است. همچنین نسخه ریمستر Quake II نیز تجربه‌ای مشابه را به ارمغان می‌آورد. بازی Control از شرکت رمدی و Atomic Heart از شرکت Mundfish نیز قرار است که در سال 2020 از رهگیری پرتو پشتیبانی به عمل آورند.

نوشته رهگیری پرتو (Ray tracing) چیست و چه تأثیری بر آینده بازی‌های ویدیویی دارد؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اسمارت‌فون جدید شیائومی ردمی نوت ۹S؛ ترکیبی از خوب و عالی

معرفی

گوشی‌های هوشمند سری شیائومی ردمی نوت با معرفی سری جدید ردمی نوت 9S به نهمین نسل خود رسیدند. این تلفن‌ها با وجود عرضه محدود در بازار با استقبال زیادی روبه‌رو شدند. هندست ردمی نوت 9S به عنوان رهبر این سری از تلفن‌های جدید برند ردمی به بازار عرضه شد تا ما آن را مورد بررسی کامل خود قرار دهیم.

شیائومی ردمی نوت 9S

طراحی شیشه‌ای، صفحه‌نمایش بزرگ، تراشه بسیار قدرتمند، دوربین چهارگانه با کیفیت و باتری پرظرفیت از ویژگی‌های این تلفن به حساب می‌آیند.

طراحی

یک صفحه‌نمایش بزرگ درون بدنه ردمی نوت 9S قرار گرفته است. در پنل پشتی تلفن هم از رنگ‌های جذابی استفاده شده که در عین ساده بودن، زیبایی تلفن را به رخ می‌کشد.

شیائومی ردمی نوت 9S

شاید قبلا برای تشخیص گوشی‌های سری ردمی نوت از دکمه‌های لمسی اندروید در پایین نمایشگر به عنوان یک ملاک استفاده می‌شد، اما دیگر، این ملاک درباره تلفن جدید شیائومی صدق نمی‌کند. ردمی نوت 9S از یک صفحه‌نمایش بزرگ 6.67 اینچی ال‌سی‌دی IPS با رزولوشن 1080p بهره می‌گیرد.

شیائومی ردمی نوت 9S

یک حفره پانچ شده در بالای این پنل برای دوربین سلفی 16 مگاپیکسل در نظر گرفته شده است. یکی دیگر از پیشرفت‌های این گوشی نسبت به مدل نوت 8T، افزایش رزولوشن دوربین سلفی بوده که در مدل قبلی برابر 13 مگاپیکسل بود. هرچند، نمی‌توان از این تغییر به عنوان یک پیشرفت بزرگ یاد کرد، اما به هرحال می‌توان آن را یک پیشرفت نامید.

بلندگوی مکالمه در بالای صفحه‌نمایش نیز با مهارت خاصی که شیائومی از خود نشان داده، تقریبا غیرقابل رویت است. یک چراغ کوچک سفید LED نیز درون بلندگوی مکالمه قرار دارد.

شیائومی ردمی نوت 9S

اسمارت‌فون جدید شیائومی به دلیل استفاده از پنل ال‌سی‌دی توانایی بهره‌گیری از سنسور اثرانگشت زیر نمایشگر را دارد. بنابراین، بهترین جا برای تعبیه این سنسور و تنوع آن، سمت راست تلفن است. سنسور اثرانگشت این تلفن درون دکمه پاور قرار گرفته و عملکرد حساس و دقیقی را از خود به نمایش گذاشت.

سنسور‌های دوربین چهارگانه دستگاه درون یک ماژول مربعی شکل تعبیه شده‌اند و فلاش LED هم درون یک فضای سیاه رنگ در پایین دوربین‌ها قرار گرفته است.

شیائومی ردمی نوت 9S

البته، ماژول برجسته دوربین تلفن باعث می‌شود که با قرار دادن آن برروی یک سطح صاف، شاهد تکان خوردن آن باشیم. هرچند، میزان تکان خوردن آن نسبت به سایر تلفن‌های موجود در بازار بسیار کم‌تر است.

قاب پشتی تلفن از پلاستیک ساخته شده و رنگ روکش آن نیز مات استو همین مسئله موجب چسبندگی بیشتر تلفن به دست می‌شود. بنابراین، هیچ نگرانی خاصی درباره افتادن آن برروی زمین نخواهید داشت.

شیائومی ردمی نوت 9S

ردمی نوت 9S به لطف استفاده از فناوری پوشش نانو P2i ضد آب بوده، در نتیجه، در برابر قطرات باران و پاشش سطحی آب مقاوم است. البته، این تلفن یک هندست ضد آب کامل نیست و باید در هنگام استفاده از آن احتیاط کرد.

صفحه‌نمایش

نور پس‌زمینه اطراف حفره دوربین یکنواخت نبوده و حتی در هنگام سفید بودن پنل نمایشگر نیز دیده می‌شود. چنین نورپردازی در پنل‌های ال‌سی‌دی یکی از نقاط ضعف این نوع پنل‌ها در مقایسه با پنل‌های OLED است.

شیائومی ردمی نوت 9S

حداکثر مقدار روشنایی در هنگام تاریک بودن این پنل به 420 نیت می‌رسد. البته، مقدار روشنایی آن در هنگام تنظیم خودکار افزایش یافته و در محیط پرنور به 575 نیت می‌رسد. حداقل مقدار روشنایی در هنگام سفید بودن صفحه‌نیز 1.1 نیت بود که عدد بسیار مناسبی برای مطالعه در محیط‌های تاریک است.

عمر باتری

شارژر درون جعبه این گوشی ظرف مدت 30 دقیقه، مقدار شارژ باتری کاملا تخلیه شده را به حدود 37 درصد رساند. این زمان برای مقدار 60 درصد به 50 دقیقه رسید. به عبارتی دیگر، شارژ کامل این تلفن حدود 1 ساعت و 45 دقیقه به طول می‌انجامد.

شیائومی ردمی نوت 9S

باتری ردمی نوت 9S در بررسی‌های ما عملکرد بسیار خوبی داشت. عمر شارژ این باتری در تست‌های ما به 127 ساعت رسید. این نتیجه برای اقداماتی مانند وبگردی، مکالمه تلفنی، پخش فیلم و حالت استندبای بسیار رضایت‌بخش است.

بلندگو

بلندگوی تلفن عملکرد عالی از خود نشان نداد، اما می‌توان آن را “خوب” توصیف کرد. نتایج تست‌های این بلندگو پس از پخش هفت قطعه موسیقی قابل قبول است. صداهایی با فرکانس پایین در این بلندگو شنیده نمی‌شوند، اما صدای خواننده قطعه از کیفیت بالایی برخوردار است.

نرم‌افزار

تلفن جدید شیائومی از رابط کاربری MIUI 11 و سیستم‌عامل اندروید 10 در پوسته نرم‌افزار استفاده می‌کند.

دقت سنسور اثرانگشت این تلفن بسیار عالی بوده و از سرعت بسیار بالایی برخوردار است. استفاده از این سنسور در هنگام استفاده‌های روزمره هیچ مشکلی را برای کاربران به وجود نمی‌آورد.

 

رابط کاربری MIUI 11 نیز رابط شلوغی محسوب می‌شود، اما در عوض، امکانات بسیار متنوعی را در اختیار شما قرار می‌دهد. یکی از نقاط ضعف این رابط، نبود اپ دراور است.

عملکرد و بنچمارک

ردمی نوت 9S از تراشه قدرتمند اسنپدراگون 720G استفاده می‌کند. این تلفن در دو پیکربندی حافظه رم و حافظه داخلی (6/128 گیگابایت و 4/64 گیگابایت) به بازار عرضه شده است.

ما در بررسی‌های خود از چندین بنچمارک کمک گرفتیم که همگی آن‌ها عملکرد تلفن جدید شیائومی را عالی توصیف کردند.

شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S

دوربین

تمامی چهار سنسور موجود در دوربین این گوشی از نوع همان سنسور‌هایی هستند که در مدل ردمی نوت 8T استفاده شده‌اند. اولین سنسور یک دوربین التراواید بوده و یک سنسور اصلی هم در کنار آن قرار دارد. سومین و چهارمین دوربین هم به ترتیب از نوع تشخیص عمق و ماکرو هستند.

دوربین اصلی 48 مگاپیکسل دستگاه تصاویری با کیفیت 12 مگاپیکسل تولید می‌کند. عمکرد دوربین در این کلاس از تلفن‌ها مناسب است. مشکل نمایش دقیق جزییات در این مدل برطرف گردیده، اما پیشرفت چشمگیری در آن حاصل نشده است. در هر صورت، تصاویر با جزییات بیشتری ثبت می‌شوند و همین مسئله دیدگاه ما را کمی نسبت به دوربین تغییر می‌دهد. نویز کمی در تصاویر دیده می‌شوند و کنتراست رنگ نیز عالی است. رنگ‌های به نمایش درآمده غیرطبیعی نیستند. دامنه داینامیک بسیار عریض بوده و عملکرد Auto HDR نیز بسیار خوب است.

در ادامه می‌توانید نمونه تصاویر ثبت شده توسط دوربین این تلفن را مشاهده کنید.

فیلمبرداری

دوربین ردمی نوت 9S توانایی ضبط ویدیو‌های 4K با نرخ 30 فریم‌برثانیه را دارد. البته، این دوربین می‌تواند ویدیو‌هایی با رزولوشن 1080p در نرخ 60 فریم‌برثانیه و 30 فریم‌برثانیه را ضبط کند.

شاید تصور کنید که فیلمبرداری با رزولوشن‌های مذکور را می‌توان با همه دوربین‌های تلفن انجام داد، اما این قابلیت محدود شده و شما می‌توانید فقط با استفاده از دوربین التراواید و ماکرو، ویدیوهایی با کیفیت 1080p را با سرعت 30 فریم‌برثانیه ضبط کنید.

با وجود کیفیت بالای در هنگام ضبط ویدیو‌ها توسط دوربین اصلی، فیلم‌های 4K از کیفیت متوسطی برخوردار هستند. اما، فیلم‌های ضبط شده دارای رنگ‌های طبیعی بوده و مقدار کنتراست تصویر و دامنه داینامیک هم بسیار بالا هستند. هیچ نویزی در این ویدیو‌ها مشاهده نشد، اما احتمال می‌رود که مسئله کاهش نویز باعث از بین رفتن جزییات ویدیوها شده است.

نتیجه‌گیری

اسمارت‌فون شیائومی ردمی نوت 9S (یا همان نوت 9 پرو) یک تلفن عالی به حساب می‌آید. عملکرد این دستگاه در اکثر بخش‌ها خوب و عالی بود. عملکرد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری خوب بوده و صفحه‌نمایش بزرگ و دوربین‌های متنوع آن موجب می‌شوند که کاربران زیادی به سمت خرید این تلفن بروند. باتری دستگاه نیز یکی دیگر از نقاط قوت آن محسوب می‌شود.

ردمی نوت 9S با قیمت پایه 229 یورو در بازار اروپا به فروش می‌رسد، البته، قیمت این تلفن در مدل 128 گیگابایتی به 269 یورو افزایش می‌یابد. بنابراین، تلفن جدید شیائومی در بخش قیمت‌گذاری نیز یک تلفن نسبتا مقرون‌به‌صرفه ولی با امکانات و قابلیت‌های متنوع به حساب می‌آید. در صورتی که شما نیز یکی از طرفداران برند شیائومی باشید، به هیچ وجه فرصت خرید این تلفن را از دست ندهید.

 

نوشته بررسی اسمارت‌فون جدید شیائومی ردمی نوت 9S؛ ترکیبی از خوب و عالی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اسمارت‌فون جدید شیائومی ردمی نوت ۹S؛ ترکیبی از خوب و عالی

معرفی

گوشی‌های هوشمند سری شیائومی ردمی نوت با معرفی سری جدید ردمی نوت 9S به نهمین نسل خود رسیدند. این تلفن‌ها با وجود عرضه محدود در بازار با استقبال زیادی روبه‌رو شدند. هندست ردمی نوت 9S به عنوان رهبر این سری از تلفن‌های جدید برند ردمی به بازار عرضه شد تا ما آن را مورد بررسی کامل خود قرار دهیم.

شیائومی ردمی نوت 9S

طراحی شیشه‌ای، صفحه‌نمایش بزرگ، تراشه بسیار قدرتمند، دوربین چهارگانه با کیفیت و باتری پرظرفیت از ویژگی‌های این تلفن به حساب می‌آیند.

طراحی

یک صفحه‌نمایش بزرگ درون بدنه ردمی نوت 9S قرار گرفته است. در پنل پشتی تلفن هم از رنگ‌های جذابی استفاده شده که در عین ساده بودن، زیبایی تلفن را به رخ می‌کشد.

شیائومی ردمی نوت 9S

شاید قبلا برای تشخیص گوشی‌های سری ردمی نوت از دکمه‌های لمسی اندروید در پایین نمایشگر به عنوان یک ملاک استفاده می‌شد، اما دیگر، این ملاک درباره تلفن جدید شیائومی صدق نمی‌کند. ردمی نوت 9S از یک صفحه‌نمایش بزرگ 6.67 اینچی ال‌سی‌دی IPS با رزولوشن 1080p بهره می‌گیرد.

شیائومی ردمی نوت 9S

یک حفره پانچ شده در بالای این پنل برای دوربین سلفی 16 مگاپیکسل در نظر گرفته شده است. یکی دیگر از پیشرفت‌های این گوشی نسبت به مدل نوت 8T، افزایش رزولوشن دوربین سلفی بوده که در مدل قبلی برابر 13 مگاپیکسل بود. هرچند، نمی‌توان از این تغییر به عنوان یک پیشرفت بزرگ یاد کرد، اما به هرحال می‌توان آن را یک پیشرفت نامید.

بلندگوی مکالمه در بالای صفحه‌نمایش نیز با مهارت خاصی که شیائومی از خود نشان داده، تقریبا غیرقابل رویت است. یک چراغ کوچک سفید LED نیز درون بلندگوی مکالمه قرار دارد.

شیائومی ردمی نوت 9S

اسمارت‌فون جدید شیائومی به دلیل استفاده از پنل ال‌سی‌دی توانایی بهره‌گیری از سنسور اثرانگشت زیر نمایشگر را دارد. بنابراین، بهترین جا برای تعبیه این سنسور و تنوع آن، سمت راست تلفن است. سنسور اثرانگشت این تلفن درون دکمه پاور قرار گرفته و عملکرد حساس و دقیقی را از خود به نمایش گذاشت.

سنسور‌های دوربین چهارگانه دستگاه درون یک ماژول مربعی شکل تعبیه شده‌اند و فلاش LED هم درون یک فضای سیاه رنگ در پایین دوربین‌ها قرار گرفته است.

شیائومی ردمی نوت 9S

البته، ماژول برجسته دوربین تلفن باعث می‌شود که با قرار دادن آن برروی یک سطح صاف، شاهد تکان خوردن آن باشیم. هرچند، میزان تکان خوردن آن نسبت به سایر تلفن‌های موجود در بازار بسیار کم‌تر است.

قاب پشتی تلفن از پلاستیک ساخته شده و رنگ روکش آن نیز مات استو همین مسئله موجب چسبندگی بیشتر تلفن به دست می‌شود. بنابراین، هیچ نگرانی خاصی درباره افتادن آن برروی زمین نخواهید داشت.

شیائومی ردمی نوت 9S

ردمی نوت 9S به لطف استفاده از فناوری پوشش نانو P2i ضد آب بوده، در نتیجه، در برابر قطرات باران و پاشش سطحی آب مقاوم است. البته، این تلفن یک هندست ضد آب کامل نیست و باید در هنگام استفاده از آن احتیاط کرد.

صفحه‌نمایش

نور پس‌زمینه اطراف حفره دوربین یکنواخت نبوده و حتی در هنگام سفید بودن پنل نمایشگر نیز دیده می‌شود. چنین نورپردازی در پنل‌های ال‌سی‌دی یکی از نقاط ضعف این نوع پنل‌ها در مقایسه با پنل‌های OLED است.

شیائومی ردمی نوت 9S

حداکثر مقدار روشنایی در هنگام تاریک بودن این پنل به 420 نیت می‌رسد. البته، مقدار روشنایی آن در هنگام تنظیم خودکار افزایش یافته و در محیط پرنور به 575 نیت می‌رسد. حداقل مقدار روشنایی در هنگام سفید بودن صفحه‌نیز 1.1 نیت بود که عدد بسیار مناسبی برای مطالعه در محیط‌های تاریک است.

عمر باتری

شارژر درون جعبه این گوشی ظرف مدت 30 دقیقه، مقدار شارژ باتری کاملا تخلیه شده را به حدود 37 درصد رساند. این زمان برای مقدار 60 درصد به 50 دقیقه رسید. به عبارتی دیگر، شارژ کامل این تلفن حدود 1 ساعت و 45 دقیقه به طول می‌انجامد.

شیائومی ردمی نوت 9S

باتری ردمی نوت 9S در بررسی‌های ما عملکرد بسیار خوبی داشت. عمر شارژ این باتری در تست‌های ما به 127 ساعت رسید. این نتیجه برای اقداماتی مانند وبگردی، مکالمه تلفنی، پخش فیلم و حالت استندبای بسیار رضایت‌بخش است.

بلندگو

بلندگوی تلفن عملکرد عالی از خود نشان نداد، اما می‌توان آن را “خوب” توصیف کرد. نتایج تست‌های این بلندگو پس از پخش هفت قطعه موسیقی قابل قبول است. صداهایی با فرکانس پایین در این بلندگو شنیده نمی‌شوند، اما صدای خواننده قطعه از کیفیت بالایی برخوردار است.

نرم‌افزار

تلفن جدید شیائومی از رابط کاربری MIUI 11 و سیستم‌عامل اندروید 10 در پوسته نرم‌افزار استفاده می‌کند.

دقت سنسور اثرانگشت این تلفن بسیار عالی بوده و از سرعت بسیار بالایی برخوردار است. استفاده از این سنسور در هنگام استفاده‌های روزمره هیچ مشکلی را برای کاربران به وجود نمی‌آورد.

 

رابط کاربری MIUI 11 نیز رابط شلوغی محسوب می‌شود، اما در عوض، امکانات بسیار متنوعی را در اختیار شما قرار می‌دهد. یکی از نقاط ضعف این رابط، نبود اپ دراور است.

عملکرد و بنچمارک

ردمی نوت 9S از تراشه قدرتمند اسنپدراگون 720G استفاده می‌کند. این تلفن در دو پیکربندی حافظه رم و حافظه داخلی (6/128 گیگابایت و 4/64 گیگابایت) به بازار عرضه شده است.

ما در بررسی‌های خود از چندین بنچمارک کمک گرفتیم که همگی آن‌ها عملکرد تلفن جدید شیائومی را عالی توصیف کردند.

شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S شیائومی ردمی نوت 9S

دوربین

تمامی چهار سنسور موجود در دوربین این گوشی از نوع همان سنسور‌هایی هستند که در مدل ردمی نوت 8T استفاده شده‌اند. اولین سنسور یک دوربین التراواید بوده و یک سنسور اصلی هم در کنار آن قرار دارد. سومین و چهارمین دوربین هم به ترتیب از نوع تشخیص عمق و ماکرو هستند.

دوربین اصلی 48 مگاپیکسل دستگاه تصاویری با کیفیت 12 مگاپیکسل تولید می‌کند. عمکرد دوربین در این کلاس از تلفن‌ها مناسب است. مشکل نمایش دقیق جزییات در این مدل برطرف گردیده، اما پیشرفت چشمگیری در آن حاصل نشده است. در هر صورت، تصاویر با جزییات بیشتری ثبت می‌شوند و همین مسئله دیدگاه ما را کمی نسبت به دوربین تغییر می‌دهد. نویز کمی در تصاویر دیده می‌شوند و کنتراست رنگ نیز عالی است. رنگ‌های به نمایش درآمده غیرطبیعی نیستند. دامنه داینامیک بسیار عریض بوده و عملکرد Auto HDR نیز بسیار خوب است.

در ادامه می‌توانید نمونه تصاویر ثبت شده توسط دوربین این تلفن را مشاهده کنید.

فیلمبرداری

دوربین ردمی نوت 9S توانایی ضبط ویدیو‌های 4K با نرخ 30 فریم‌برثانیه را دارد. البته، این دوربین می‌تواند ویدیو‌هایی با رزولوشن 1080p در نرخ 60 فریم‌برثانیه و 30 فریم‌برثانیه را ضبط کند.

شاید تصور کنید که فیلمبرداری با رزولوشن‌های مذکور را می‌توان با همه دوربین‌های تلفن انجام داد، اما این قابلیت محدود شده و شما می‌توانید فقط با استفاده از دوربین التراواید و ماکرو، ویدیوهایی با کیفیت 1080p را با سرعت 30 فریم‌برثانیه ضبط کنید.

با وجود کیفیت بالای در هنگام ضبط ویدیو‌ها توسط دوربین اصلی، فیلم‌های 4K از کیفیت متوسطی برخوردار هستند. اما، فیلم‌های ضبط شده دارای رنگ‌های طبیعی بوده و مقدار کنتراست تصویر و دامنه داینامیک هم بسیار بالا هستند. هیچ نویزی در این ویدیو‌ها مشاهده نشد، اما احتمال می‌رود که مسئله کاهش نویز باعث از بین رفتن جزییات ویدیوها شده است.

نتیجه‌گیری

اسمارت‌فون شیائومی ردمی نوت 9S (یا همان نوت 9 پرو) یک تلفن عالی به حساب می‌آید. عملکرد این دستگاه در اکثر بخش‌ها خوب و عالی بود. عملکرد نرم‌افزاری و سخت‌افزاری خوب بوده و صفحه‌نمایش بزرگ و دوربین‌های متنوع آن موجب می‌شوند که کاربران زیادی به سمت خرید این تلفن بروند. باتری دستگاه نیز یکی دیگر از نقاط قوت آن محسوب می‌شود.

ردمی نوت 9S با قیمت پایه 229 یورو در بازار اروپا به فروش می‌رسد، البته، قیمت این تلفن در مدل 128 گیگابایتی به 269 یورو افزایش می‌یابد. بنابراین، تلفن جدید شیائومی در بخش قیمت‌گذاری نیز یک تلفن نسبتا مقرون‌به‌صرفه ولی با امکانات و قابلیت‌های متنوع به حساب می‌آید. در صورتی که شما نیز یکی از طرفداران برند شیائومی باشید، به هیچ وجه فرصت خرید این تلفن را از دست ندهید.

 

نوشته بررسی اسمارت‌فون جدید شیائومی ردمی نوت 9S؛ ترکیبی از خوب و عالی اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی لپ‌تاپ (Dell XPS 13 (2020

با مشاهده لپ‌تاپ Dell XPS 13 بلافاصله تصویر یک اولترابوک کاملا پیشرفته در ذهن کاربران تداعی شده و طبیعتا انتظارات از این محصول افزایش خواهد یافت. لپ‌تاپ Dell XPS 13 به لطف طراحی بی‌نقص، صفحه‌نمایش فوق‌العاده، توان پردازشی بالا و بدنه باریک و سبک در طیف برترین محصولات رده کاری خود طبقه‌بندی می‌شود. متاسفانه Dell XPS 13 دیگر یک محصول کاملا اقتصادی قلمداد نمی‌شود و تا حدودی به یک کالای لوکس بدل شده است. قیمت‌گذاری این لپ‌تاپ به‌تدریج در حال نزدیک شدن به مک‌بوک پرو 13 اینچی اپل است. در ادامه به بررسی لپ‌تاپ (Dell XPS 13 (2020 از جوانب مختلف می‌پردازیم:

  • قیمت‌گذاری و زمان عرضه

مدل پایه لپ‌تاپ Dell XPS 13 مجهز به پردازنده نسل دهمی Core-i5 اینتل، 8 گیگابایت رم و 256 گیگابایت حافظه SSD با برچسب قیمتی 1249 دلاری عرضه می‌شود. این مدل مجهز به یک نمایشگر غیرلمسی با رزولوشن فول اچ‌دی است و کاربران در صورت تمایل به استفاده از نمایشگر لمسی بایستی هزینه بیش‌تری بپردازند. ورژن قدرتمندتر این لپ‌تاپ با پردازنده نسل دهمی Core-i7 اینتل و نمایشگر لمسی 1749 دلار قیمت‌گذاری شده است. پیشرفته‌ترین پیکره‌بندی این محصول دارای نمایشگر لمسی 4K و 2 ترابایت حافظه SSD است و با قیمت‌گذاری 2249 دلاری عرضه می‌شود. بی‌تردید Dell XPS 13 لپ‌تاپی گران‌قیمت به‌شمار می‌رود. اکنون رقبایی با سخت‌افزارهای مشابه و قیمت‌گذاری ارزان‌تر در بازار قابل دسترس هستند؛ اما طراحی ممتاز، برگ برنده لپ‌تاپ جدید Dell تلقی می‌شود.

  • طراحی

طراحی Dell XPS 13 حقیقتا خیره‌کننده به‌نظر می‌رسد. این محصول با وزن 1.27 کیلوگرمی و ابعاد 296x199x14.8 میلی‌متری خود نه‌تنها یک لپ‌تاپ فوق‌العاده سبک‌وزن است؛ بلکه حداکثر ضخامت 14.8 میلی‌متری آن نیز نویدبخش دستگاهی بسیار باریک خواهد بود. بدین‌ترتیب کاربران بدون کوچک‌ترین زحمت می‌توانند این لپ‌تاپ را در کوله‌پشتی خود قرار داده و حمل نمایند. در طراحی Dell XPS 13 شاهد بهره‌برداری حداکثری از فضای موجود هستیم. صفحه‌کلید لپ‌تاپ تا حواشی جانبی بدنه دستگاه امتداد یافته و مجهز به یک تاچ‌پد بزرگ و بسیار روان است. طراحی صفحه‌کلید کاملا مطلوب به‌نظر می‌رسد. دکمه‌ها دارای عمق پیمایشی مناسب بوده و در جای خود محکم هستند. همچنین کیفیت تاچ‌پد نیز در مقایسه با سایر لپ‌تاپ‌های مجهز به ویندوز 10 بسیار بهتر است.

نمایشگر لمسی Dell XPS 13 به لحاظ کنتراست و غنای رنگ جزو برترین نمونه‌های موجود در بازار قلمداد می‌شود. در بخش فوقانی صفحه‌کلید نواری مشبک به چشم می‌خورد که ظاهرا متعلق به اسپیکرهای دستگاه است. با این‌حال کمپانی بنا بر برخی دلایل ترجیح داده تا اسپیکرهای ممتاز لپ‌تاپ جدید خود را به قسمت تحتانی دستگاه منتقل نماید. این اقدام موجب افت کیفی صدای بلندگوها شده است. خروجی صوتی بلندگوها برای تماشای فیلم توسط کاربران عادی کفایت خواهد کرد؛ اما کیفیت و میزان باس صدا برای علاقه‌مندان به موسیقی و کاربران حرفه‌ای چندان دلچسب نیست. بدین‌ترتیب هنگام تماشای یک فیلم اکشن هالیوودی احتمالا صدای انفجار همانند وزش باد شدید شنیده خواهد شد. با این‌حال کاربران برای بهره‌مندی از بهترین تجربه شنیداری می‌توانند هدفون‌های باکیفیت خود را به لپ‌تاپ متصل نمایند.

ارتقاء قابلیت حمل‌‌پذیری لپ‌تاپ از طریق کاهش تعداد پورت‌های ورودی و خروجی، ایده‌ای آزاردهنده در عصر کنونی به‌شمار می‌رود و طبیعتا Dell XPS 13 نیز از این قاعده مستثنی نیست. این گجت مجهز به 2 پورت تاندربولت 3، 1 درگاه کارت حافظه میکرو اس‌دی و جک صوتی 3.5 میلی‌متری هدفون است. بی‌تردید تنوع پورت‌ها در لپ‌تاپ جدید Dell نسبت به بسیاری از لپ‌تاپ‌های فعلی به‌مراتب بیش‌تر است. در واقع هیچ فضایی جهت استقرار پورت‌های بیش‌تر وجود ندارد. این‌بار نیز همانند مدل‌های پیشین XPS 13، سطح صفحه‌کلید با یک روکش فیبر کامپوزیتی پوشانده شده است. کاربران با قرار دادن دستان خود در این قسمت احساس راحتی خواهند کرد؛ اما با مرور زمان یقینا این مشخصه موجب شکل‌گیری احساسی ناخوشایند خواهد شد.

نهایتا بایستی خاطرنشان کرد که (Dell XPS 13 (2020 گزینه‌ای ایده‌آل برای کاربرانی است که به‌دنبال انجام محاسبات سبک بر روی یک لپ‌تاپ زیبا هستند.  در واقع کیفیت صوتی نه‌چندان مطلوب تنها نقطه ضعف این محصول به‌شمار می‌رود.

  • عملکرد و کارآیی

پیکره‌بندی میانی لپ‌تاپ Dell XPS 13 مجهز به پردازنده موبایلی Core i7-1065G7 با 4 هسته و 8 رشته پردازشی و 16 گیگابایت رم LPDDR4X است. فرکانس پایه این پردازنده معادل 1.3 گیگاهرتز است که در حالت Turbo Boost به حداکثر 3.9 گیگاهرتز خواهد رسید. این پردازنده بر پایه معماری Ice Lake شرکت اینتل تولید شده و توان پردازشی لازم جهت انجام کلیه امور محاسباتی معمول را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. با این‌حال هنگام اجرای امور پردازشی فوق سنگین نظیر ویرایش ویدیو، توان پردازنده مذکور به چالش کشیده خواهد شد. یکی از مشخصه‌های جالب معماری Ice Lake به عملکرد واحد پردازش گرافیکی (GPU) مربوط می‌شود.

ظاهرا تراشه‌های گرافیکی نسل 11 اینتل موسوم به “Intel Iris” در مقایسه با تراشه‌های گرافیکی یکپارچه مورد استفاده توسط پردازنده‌های Whiskey Lake نسل گذشته 2 برابر قوی‌تر هستند. چنین جهشی یقینا چشمگیر است؛ چرا که ورژن جدید XPS 13 موفق به کسب امتیاز 2856 در تست Time Spy شد. این در حالیست که مدل 2019 لپ‌تاپ LG Gram موفق به کسب 1094 امتیاز شد. این نتایج، صحت ادعاهای مطرح شده توسط اینتل را موردتائید قرار می‌دهند. با این‌حال لپ‌تاپ جدید Dell کماکان در رده محصولات گیمینگ قرار نخواهد گرفت. این محصول احتمالا قادر به اجرای برخی بازی‌های ورزشی با رزولوشن 720p است.

یک موضوع جالب‌توجه دیگر به عملکرد خام پردازنده لپ‌تاپ مربوط می‌شود. به‌طور کلی پردازنده‌های Ice Lake بیش از عملکرد خام بر مقوله مصرف رسانه‌‌ای تمرکز دارند. چنین وضعیتی در خصوص معماری Comet Lake نیز صادق است. لذا امتیازات این پردازنده‌ها در بنچمارک‌هایی نظیر Cinebench و Geekbench نسبت به پردازنده‌های نسل هشتمی اندکی کمتر است. در عمل نیز حتی با وجود باز کردن ده‌ها تب در مرورگر کروم، کاربران کماکان قادر به ادامه فعالیت بوده و کوچک‌ترین افت سرعت را در عملکرد لپ‌تاپ مشاهده نخواهند کرد.

با این‌حال عدم هدایت گرمای ناشی از فعالیت سخت‌افزارها به صفحه‌کلید و تاچ‌پد دستگاه موضوعی بسیار جالب‌توجه به‌نظر می‌رسد. اگرچه با انجام فعالیت‌های سنگین روی لپ‌تاپ پس از مدتی قسمت تحتانی آن تا حدودی گرم می‌شود؛ اما حتی پس از 8 ساعت استفاده مداوم نیز صفحه‌کلید و تاچ‌پد لپ‌تاپ به همان میزان سابق خنک خواهد بود. حتی برخی لپ‌تاپ‌های مجهز به پیشرفته‌ترین سامانه‌های خنک‌کننده نیز تا حدودی دما را به قسمت‌های فوقانی قاب دستگاه منتقل می‌کنند؛ اما عملکرد Dell XPS 13 در این زمینه حقیقتا تحسین برانگیز است.

  • شارژدهی باتری

عملکرد Dell XPS 13 در زمینه شارژدهی باتری نیز بسیار مطلوب ارزیابی می‌شود. با توجه به قابلیت حمل‌پذیری این لپ‌تاپ انتظار می‌رود که میزان شارژدهی باتری آن چشمگیر باشد. بنابراین کاربران بدون کوچک‌ترین نگرانی بابت به‌همراه داشتن شارژر می‌توانند برای از لپ‌تاپ خود برای مدت زمانی طولانی اسنفاده کنند. تست‌های باتری انجام شده روی لپ‌تاپ جدید Dell نیز از شارژدهی فوق‌العاده آن حکایت دارند. اکنون کاربران با یک نوبت شارژ کامل باتری دستگاه می‌توانند به تماشای فیلم‌ها برای مدت 9 ساعت و 40 دقیقه بپردازند. نتایج تست PCMark 8 نیز به شارژدهی 5 ساعت و 35 دقیقه‌ای باتری اشاره دارد.

با این‌حال نتایج بنچمارک‌ها بیانگر تمامی واقعیت نیستند. در واقع کیفیت عملکرد باتری حین استفاده روزمره از دستگاه موضوعی حائز اهمیت است. امروزه بسیاری از کاربران برای وبگردی و گوش دادن به موسیقی از لپ‌تاپ‌های خود استفاده می‌کنند و باتری این گجت‌ها برای مدت 1 روز یا حتی بیش‌تر دوام خواهد آورد. لذا چنان‌چه به‌دنبال خریداری لپ‌تاپی سبک با شارژدهی مناسب باتری هستید؛ در این‌صورت Dell XPS 13 یقینا گزینه مناسبی به‌نظر می‌رسد.

  • نرم‌افزار و امکانات

با توجه به ماهیت پرچم‌دار لپ‌تاپ XPS 13، کاربران این لپ‌تاپ از حمل بسیاری از ابزارها و تجهیزات جانبی دست‌وپاگیر بی‌نیاز خواهند بود. با این‌حال وجود چندین افزونه نرم‌افزاری به تسهیل تجربه کاربری مخاطبان کمک می‌کند. Dell Cinema Guide یقینا یکی از امکانات نرم‌افزاری منحصربه‌فرد این لپ‌تاپ به‌شمار می‌رود. این سرویس اساسا به کاربران امکان می‌دهد تا کلیه سرویس‌های پخش محتوا را در قالب یک اپلیکیشن گردآوری نموده و به جستجوی همزمان فیلم یا برنامه تلویزیونی موردعلاقه خود در کلیه کتابخانه‌ها بپردازند. این برنامه اگرچه لزوما 100 درصد کاربردی نیست؛ اما عملکرد آن بسیار جالب‌توجه به‌نظر می‌رسد. گذشته از این، Dell XPS 13 مجهز به مشخصه‌های امنیتی Windows Hello و اسکنر اثرانگشت در قسمت فوقانی کلید Backspace است. در واقع این حسگر با دکمه پاور دستگاه یکپارچه شده است. دوربین وب‌کم دارای رزولوشن 1080p بوده و مجهز به قابلیت مادون‌قرمز است. این دوربین از طریق اسکن نمودن چهره کاربر قادر به شناسایی هویت وی و بازگشایی قفل دستگاه خواهد بود.

  • کلام نهایی

Dell XPS 13 بی‌تردید یکی از خوش‌ساخت‌ترین لپ‌تاپ‌های تولید شده تا به امروز محسوب می‌شود. لذا چنان‌چه به‌دنبال خریداری یک لپ‌تاپ شیک و سبک‌وزن با قابلیت حمل‌پذیری بالا و نمایشگری زیبا و باکیفیت هستید؛ در این‌صورت نسبت به خریداری این محصول تردید نکنید. با این‌حال XPS 13 نیز همانند سایر لپ‌تاپ‌ها دارای محدودیت‌های خاصی است. لذا چنان‌چه با محدودیت‌های بودجه‌ای مواجه بوده و یا به‌دنبال لپ‌تاپی با کیفیت صوتی فوق‌العاده هستید؛ در این‌صورت احتمالا با کمی تحقیق و جستجو در بازار می‌توانید محصولاتی با سخت‌افزارهای مشابه و قیمت‌گذاری ارزان‌تر را خریداری نمایید.

نوشته بررسی لپ‌تاپ (Dell XPS 13 (2020 اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

هر آنچه که بایستی در رابطه با وای‌فای دایرکت بدانید

وای‌فای دایرکت

وای‌فای دایرکت (Wi-Fi Direct) نوعی از اتصالات بی‌سیم است که توسط تمامی مردم استفاده شده و همچنین در انواع مختلف دستگاه‌های هوشمند نیز موجود است، اما کمتر در مورد آن سخنی به میان می‌آید. این فناوری حدودا 10 سال است که اتصالات همه‌کاره و نظیر-به-نظیر بی‌سیم گجت‌های مختلف را امکان‌پذیر کرده است.

در این مقاله قصد داریم تا به ماهیت، قابلیت‌ها و همچنین دانستنی‌های هنگام استفاده از این فناوری بپردازیم. پیشنهاد می‌کنیم که در ادامه با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

تعریف فناوری وای‌فای دایرکت

وای‌فای دایرکت

وای‌فای دایرکت نوعی از انصال است که ارتباطات دستگاه-به-دستگاه را امکان‌پذیر کرده و در نتیجه بدون استفاده از یک شبکه متمرکز مجاور، دستگاه‌ها را به یکدیگر متصل می‌کند. یکی از دستگاه‌ها، نقش نقطه دسترسی را برعهده داشته و سایر گجت‌های نیز از طریق پروتکل‌های امنیتی WPS (سازوکار محافظت شده وای‌فای) و WPA/WPA2 (دسترسی محافظت ‌شده وای‌فای) به آن متصل خواهند شد. این استاندارد در اوایل دهه 2000 میلادی توسعه داده شده و از آن پس در دستگاه‌های مختلف قرار داده شده است.

شاید بگویید که این فناوری مشابه بلوتوث است. درحالی‌که شاید این دو فناوری در نگاه اول مشابه یکدیگر باشند، اما تفاوت‌های اساسی نیز در میان آن‌ها وجود دارد. یکی از این تفاوت‌های مهم این است که وای‌فای دایرکت نسبت به بلوتوث می‌تواند داده‌های بیشتری را با سرعت بالاتری مدیریت کند؛ حدودا با نرخی 10 برابری در شرایط ایدئال. با این اوصاف، این افزایش کارایی باعث می‌شود که در هنگام نیاز به اتصالی نظیر-به-نظیر جهت انتقال داده‌های حجیم همانند تصاویر یا ویدیوهای باکیفیت و یا حتی در هنگام عدم دسترسی به شبکه وای‌فای، وای‌‌فای دایرکت گزینه‌ای مناسب به شمار آید.

یکی از مزیت‌های بسیار مهم وای‌فای دایرکت این است که در هنگام نبود یک شبکه وای‌فای، می‌توان آن را به‌عنوان رابطی متحرک و همه‌کاره بین دستگاه‌ها در نظر گرفت. از این طریق دستگاه‌های مختلف می‌توانند به یکدیگر متصل شده و در شرایط اتفاقی یا نامناسب، فایل‌های حیاتی خود را به اشتراک بگذارند. همچنین بدین ترتیب، نگرانی‌های امنیتی و فرآیندهای زمان‌بر مربوط به اتصال به یک هاب و یا شبکه‌ مرکزی نیز پیش نمی‌آیند.

کاربران می‌توانند زمان پیشنهاد دادن وای‌فای دایرکت دستگاه خود را نیز تعیین کنند، زیرا در هنگام جست‌و‌جوی سایر کاربران، این نقطه اتصال بی‌سیم در قسمت نتایج، ظاهر شده و معمولا واژه «DIRECT» و نام دستگاه یا شماره آن، به کاربران نمایش داده می‌شود. 

دستگاه‌هایی که از وای‌فای دایرکت پشتیبانی می‌کنند

وای‌فای دایرکت

وای‌فای دایرکت حدود یک دهه است که در بین قشر مصرف‌کنندگان حضور داشته و اکنون به لطف اتحاد شبکه زندگی دیجیتال 2011 (DLNA) این فناوری به‌روزرسانی‌هایی را دریافت کرده و همچنان در کنار انسان‌ها حضور دارد. اکنون جهان پر از دستگاه‌های سازگار با این فناوری است، دستگاه‌هایی که حتی تصورشان را هم نمی‌کنید. دستگاه‌های اندرویدی از نسخه 2.3 این سیستم‌عامل و دستگاه‌های شرکت اپل نیز از iOS 7 به بعد، از این قابلیت پشتیبانی می‌کنند، هرچند که شرکت اپل این فناوری را تحت برند خود به دست مشتریان می‌رساند، بله، همان «AirDrop» یا «Airplay».

همچنین تعداد زیادی از دستگاه‌های سرگرمی نیز از وای‌فای دایرکت جهت استریم یا پخش محتوا بر روی نمایشگرهای تلویزیونی استفاده می‌کنند. Chromecast ،Roku و ایکس‌باکس همگی از این قابلیت بهره‌مند بوده و همچنین بسیاری از تلویزیون‌های هوشمند نیز از اتصالات وای‌فای دایرکت پشتیبانی می‌کنند. بسیاری از انواع لوازم‌ جانبی امروزی نیز از اتصالات بی‌سیم پشتیبانی کرده و در واقع می‌توان گفت که به جای بلوتوث، از وای‌فای دایرکت بهره می‌برند. این موارد شامل هدست‌های باکیفیت، چاپگرهای بی‌سیم و حتی تجهیزات جانبی همانند صفحه‌کلید نیز می‌شود.

شیوه دقیق ایجاد اتصالات وای‌فای دایرکت بسته به نوع دستگاه‌ها، متفاوت است. برخی از دستگاه‌ها شاید از شما بخواهند که کد QR را اسکن کنید. برخی دیگر نیازمند وارد کردن پین عددی بوده و حتی برخی دیگر نیز جهت برقراری اتصال، از شما می‌خواهند که دکمه‌های فیزیکی را فشار دهید. با گذشت زمان، همزمان با اینکه مسئله امنیت اطلاعات نیز جدی‌تر می‌شود، دستگاه‌های بیشتری نیز از ترکیب این تکنیک‌ها استفاده کرده و این در حالی است که دستگاه‌های کمتری به‌صورت خودکار اتصال را برقرار می‌کنند.

موارد کاربرد

وای‌فای دایرکت

برخی از رایج‌ترین موارد کاربرد امروزی وای‌فای دایرکت به شرح زیر هستند:

  • به‌اشتراک‌گذاری سریع فایل‌ها: هنگامی‌که که راه‌اندازی اتصالات بی‌سیم امکان‌پذیر نیست، با استفاده از قابلیت دایرکت می‌توان به‌سرعت فایل‌های حجیم را با دوستان و همکاران خود به اشتراک گذاشت.
  • چاپ تصویر در چاپگرهای بی‌سیم: دایرکت می‌تواند مقدار زیادی از اطلاعات بی‌سیم را مدیریت کرده و همین ویژگی آن را برای امور چاپ بی‌سیم به گزینه‌ای ایدئال تبدیل می‌کند.
  • پخش محتوا بر روی نمایشگرها: از اجرای بازی‌ها موبایلی گرفته تا نمایش تصاویر خانوادگی، در هر صورت وای‌فای دایرکت می‌تواند انواع محتوا را بر روی نمایشگرهای بزرگ‌تر به نمایش بگذارد.
  • بازی‌های چند نفره: اگر چند نفر یک بازی مشخص را بر روی گوشی‌های خود داشته باشند، آنگاه می‌توانند با استفاده از دایرکت و بدون نیاز به شبکه وای‌فای، با یکدیگر به بازی بپردازند.
  • همگام‌سازی سریع: برخی از دستگاه‌ها از وای‌فای دایرکت استفاده کرده و با استفاده از آن، اطلاعات و محتوای رسانه‌ای خود را همگام‌سازی و به‌روزرسانی می‌کنند. این قابلیت می‌تواند این فرآیند را تسریع کند، مخصوصا اگر نیاز باشد که در آن‌واحد، تعداد زیادی از محتوای رسانه‌ای افزوده شوند (همانند به‌روزکردن یک لیست پخش قدیمی).
  • فعال کردن NFC: معمولا این‌گونه عادت داریم که بگوییم NFC از فناوری بی‌سیم اختصاصی بهره می‌برد، اما جالب است بدانید که این قابلیت اتصال سریع نیز از وای‌فای دایرکت جهت انتقال اطلاعات استفاده می‌کند.

وای‌فای دایرکت و اینترنت اشیا

وای‌فای دایرکت

با توجه به آنچه که تا به حال از خاطرتان گذشت، شاید به این موضوع فکر کرده باشید که وای‌فای دایرکت یک فناوری مناسب جهت استفاده در اینترنت اشیا است. در اوایل دهه 2010 میلادی، حرف و حدیث‌هایی در رابطه با استفاده از وای‌فای دایرکت در دستگاه‌های خانگی هوشمند به میان آمد (مخصوصا با توجه به پیشرفت سریع فناوری اینترنت اشیا). امروزه این فناوری در حوزه اینترنت اشیا نقش کم‌رنگی دارد. در واقع این دو فناوری، دو مسیر متفاوت را در پیش گرفته‌اند.

وای‌فای دایرکت به اتصالات بین دو دستگاهی می‌پردازد که هیچ کدام جزئی از یک شبکه بی‌سیم مشترک نبوده و هر کدام در فضایی جداگانه به فعالیت می‌پردازند. به‌هرحال، فناوری اینترنت اشیا توسط شبکه‌های وای‌فای تسخیر شده (با بهره‌گیری از اتصالاتی قدیمی‌تر همانند Zigbee) و در نتیجه وای‌فای دایرکت نیز از قافله عقب مانده است. دلیل رخ دادن این قضیه این است که امروزه دستگاه‌های هوشمند نیاز دارند تا به‌صورت منسجمی به یکدیگر متصل شده و در نتیجه فضا را برای مسائل و مباحث مدیریتی پیچیده، فراهم سازند. همچنین دستگاه‌های هوشمند خانگی باید از فاصله‌ای دور توسط افرادی که در خانه نیستند، قابل مدیریت باشند؛ چیزی که وای‌فای دایرکت از انجام آن عاجز است.

دلیل دیگری نیز در رابطه با مناسب نبودن وای‌فای دایرکت برای دستگاه‌های هوشمند وجود دارد: مشکلاتی در زمینه امنیت این فناوری وجود داشته و اگر بحث اتصالات خودکار نیز به میان آید، آنگاه این قضیه شدت بیشتری خواهد گرفت. این مسئله‌ای است که بیشتر جای بحث دارد.

امنیت

وای‌فای دایرکت

همان‌طور که در بالا به آن اشاره کردیم، قابلیت دایرکت در مقایسه با سایر اتصالات نظیر-به-نظیر، از مزیت‌هایی امنیتی برخوردار است. به‌هرحال، نقص‌هایی امنیتی نیز در این قابلیت وجود دارند. اگر یک دستگاه در حین اتصال به یک شبکه دیگر، قصد استفاده از دایرکت را نیز داشته باشد، آنگاه این ریسک امنیتی نیز بالاتر می‌رود. اتصالات دایرکت مخصوصا اگر از پروتکل قدیمی WPS استفاده کنند، در مقابل حملات بی‌امان هکرها آسیب‌پذیر خواهند بود.

اگر شخصی از طریق دایرکت به دستگاهی دسترسی داشته باشد، آنگاه می‌تواند به سایر شبکه‌های متصل نیز دسترسی پیدا کرده و در نهایت اینکه حجم زیادی از اطلاعات شخصی را به سرقت ببرد. با توجه به این قضایا می‌توان گفت که استفاده از وای‌فای دایرکت چالش‌برانگیز است. حال چگونه می‌توان از امنیت این‌گونه اتصالات مطمئن شد؟

راه‌کارهای افزایش امنیت وای‌فای دایرکت

ابتدا باید ببینید که دستگاه شما چگونه از قابلیت دایرکت محافظت کرده و اینکه شما نیز در این رابطه چه اقدامی می‌توانید انجام دهید. دو نوع اتصال دایرکت وجود دارد، یکی موقت و دیگری نیز مداوم. دسته مداوم، اطلاعات اتصال را بر روی دستگاه‌ها ذخیره کرده و در نتیجه در هنگام نیاز، آن‌ها را به‌صورت خودکار به یکدیگر متصل می‌نماید. اتصالات مداوم امنیت کمتری داشته و همچنین دسترسی به آن‌ها نیز آسان‌تر است، بنابراین باید آن‌ها را به دستگاه‌هایی همانند چاپگرهای خانگی محدود کرد، آن‌هم فقط در هنگام ضرورت. اتصالات موقتی نمی‌توانند به‌صورت خودکار، دستگاه‌ها را به یکدیگر متصل کنند. در اتصالات خودکار، هر بار باید گام‌هایی همانند وارد کردن پین و کد QR را مجددا انجام دهید. همین موضوع باعث افزایش ایمنی این‌گونه اتصالات می‌شود. با گذر زمان، سرویس‌های دایرکت بیشتری از پین‌های چرخشی استفاده کرده و در نتیجه مقاومت بیشتری را در مقابل حملات معمولی خواهند داشت.

در حالت کلی، سعی کنید که از یک اتصال دایرکت جدیدتر و ایمن‌تر استفاده کنید. همچنین سعی کنید که در محیط‌های عمومی، حتی با دوستان خود نیز اتصال دایرکت برقرار نکنید. آگاهی مداوم از آسیب‌پذیری‌های امنیتی سرویس‌ها و دستگاه‌ها نیز می‌تواند تا حدودی مفید واقع شود. مثلا باگ جدیدی که در دستگاه‌های لینوکسی پیدا شده، به هکرها اجازه می‌دهد که به‌راحتی از طریق وای‌فای دایرکت به دستگاه‌های موبایلی دسترسی داشته باشند (البته اگر این قابلیت توسط کاربران هدف فعال شده باشد).

نوشته هر آنچه که بایستی در رابطه با وای‌فای دایرکت بدانید اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

ساعت طلایی (جادویی) چیست و چه کاربردهایی در زمینه عکاسی دارد؟

ساعت طلایی

در این مقاله قصد داریم تا به مقوله ساعت طلایی و تأثیر آن در عکاسی بپردازیم. اگر با این اصطلاح چندان آشنا نیستید، سعی می‌کنیم در ابتدا با ارائه نشانه‌هایی شما را با آن بهتر آشنا کنیم، چه بسا ناخودآگاه از آن نیز استفاده کرده باشید.

آیا شما نیز عکس‌هایی را در خاطر دارید که به جای شکار یک منظره یا یک شخص، بیشتر به عکس‌هایی فوری از حافظه شباهت دارند؟ تصاویری که ظاهری درخشنده داشته و اجسام درون آن‌ها با هاله‌ای از نور احاطه شده‌اند. تصاویری که پرتوهای نور در آن‌ها موج زده و انگار روح اشیای درون آن‌ها در حال منفجر شدن بوده و همچنین ابرهای گردوغباری که به شکلی جادویی در هوا معلق هستند. خب، اکثر اوقات شکار چنین لحظه‌هایی یک پدیده شانسی نبوده و در واقع چنین تصاویری در زمانی به نام ساعت طلایی (یا ساعت جادویی) به ثبت رسیده‌اند.

ساعت طلایی به چه معنا است؟

کلمه «ساعت» در اینجا واژه‌ای تلویحی است. ساعت طلایی به مدت زمانی پس از طلوع خورشید یا پیش از غروب آن اطلاق شده و همچنین طول آن نیز به محل قرارگیری شما، آن زمان از سال و نیز شرایط آب‌و‌هوایی بستگی دارد. درحالی‌که این دو واژه تا حدودی مترادف یکدیگر هستند، اما در واقع ساعت طلایی به زاویه قابل محاسبه خورشید در افق اشاره دارد، درحالی‌که ساعت جادویی مفهومی گسترده‌تر بوده و گاهی اوقات هم ساعت طلایی و هم ساعت آبی (blue hour) را نیز در بر می‌‌گیرد. ساعت آبی یک زمان قابل اندازه‌گیری بوده که آن نیز به زاویه خورشید نسبت به افق اشاره دارد. در این مقاله ما این اصطلاحات را مترادف یکدیگر در نظر می‌‌گیریم. علی‌رغم فصل، محل قرارگیری و یا حتی نام‌گذاری شما، ساعت طلایی زمانی مخصوص برای عکس‌برداری است، اما دلیل این امر چیست؟

نور بزرگ‌ترین عنصر عکاسی است. هیچ نور دیگری به نور پس از طلوع یا پیش از غروب خورشید شباهت ندارد. مهم نیست که چقدر تلاش می‌کنید (حتی شاید با استفاده از نرم‌افزارهای ویرایش تصویر سعی در تقلب داشته باشید، اما در هر صورت احساس واقعی بودن به شما دست نمی‌دهد). مسائلی پیرامون این اصطلاح وجود داشته که باعث می‌شوند ساعت طلایی مفهومی منحصربه‌فرد و محبوب باشد.

مشخصه‌های ساعت طلایی

نور خورشید در طیف گرم قرار دارد

ساعت طلایی تماما به نور اشاره دارد. اگر به طیف نوری این ساعت دقت کنیم، می‌بینیم که نور خورشید در این ساعت، در محدوده زردرنگ قرار دارد. اگر نخواهیم که بحث را زیاد پیچیده کنیم، باید بگوییم که در نور خورشید، طیفی از دماها وجود داشته و هر بخشی از این طیف دمایی، بر رنگ‌های متفاوتی از نور مطابقت دارد. اگر با مفهوم ROY G BIV آشنا باشید، حتما می‌دانید که در قسمتی از این طیف، با نور آبی گرم و در قسمتی دیگر نیز با نور قرمز سرد مواجه هستید. در ساعت طلایی، دما در طیف زرد قرار داشته و همین موضوع باعث می‌شود تا بن‌مایه نور به شکلی طلایی و مطلوب درآید.

ساعت طلایی

پراکنده است

هنگامی‌که خورشید در نزدیکی‌های افق باشد، نور آن نیز از اتمسفر بیشتری عبور می‌کند. این اتمسفر همانند یک پخش‌کننده بزرگ عمل می‌کند، بنابراین از شدت نور مستقیم کاسته و آن را نرم‌تر می‌سازد. این موضوع باعث ایجاد نوری هموارتر شده و بنابراین تفاوت بین تاریکی و روشنی کاهش یافته و در نتیجه ضبط تصویری متعادل‌تر، آسان‌تر خواهد بود. در این ساعت انگار آسمان یک جعبه بزرگ نور است، حتی بهتر از آن. علاوه بر این‌ها، اتمسفری که نور باید از میان آن عبور کند، نور آبی را فیلتر کرده و در نتیجه خروجی آن بیشتر به رنگ قرمز متمایل است.

ساعت طلایی

جهت‌دار است

هنگامی‌که ارتفاع خورشید در آسمان، پایین است، آنگاه زاویه آن نیز نسبت به زمین شدت بیشتری داشته و در نتیجه سایه‌ها نیز طولانی‌تر و نرم‌تر خواهند بود. سایه‌های طولانی در عکس‌ها باعث می‌شوند که بتوانید فضایی سه‌بعدی را در تصویری دو‌بعدی به نمایش بگذارید. همچنین ازآنجایی‌که تصویر ضبط‌ شده شما متعادل‌تر است، پس آسمان و هر چیزی دیگری که در پس‌زمینه قرار دارد از جمله زمینه میانی و پیش‌زمینه، همگی به‌خوبی تشخیص داده شده و ضبط می‌شوند. همین موضوع باعث ایجاد عمق تصویر بهتری نیز می‌شود. همچنین می‌توانید از جهت تابش نور خورشید استفاده کرده و افکت‌هایی مخصوص را ایجاد کرده و همچنین جزئیات بافت‌ها را نیز بیشتر نمایان سازید.

ساعت طلایی

در بالا سعی کردیم تا ماهیت ساعت طلایی و همچنین خاص بودن آن را به شما نمایش دهیم. در ادامه نیز قصد داریم تا شیوه استفاده از آن را مورد بحث قرار دهیم.

استفاده از ساعت طلایی

تصاویر پرتره و منظره‌ای، بیشترین استفاده را از این نور مخصوص دارند، بنابراین ما نیز نکات پیرامون ساعت طلایی را بین این دو دسته‌بندی تقسیم می‌کنیم. همانند اکثر نکات و تکنیک‌های مربوط به عکس‌برداری، شما می‌توانید این مباحث را به سایر موقعیت‌های کمتر واضح نیز بسط دهید؛ بدین معنا که می‌توانید نکات مربوط به تصاویر پرتره را در تصاویر منظره و سایر موارد مشابه نیز به کار ببرید.

حتی اگر ساعت طلایی در واقعیت به اندازه 60 دقیقه نیز به طول بینجامد، بازهم نمی‌توان این بازه را مدت زمان زیادی به حساب آورد، بنابراین شما باید از تک‌تک دقایق آن بهره ببرید. بهترین شیوه انجام این کار این است که برنامه‌های خود را پیرامون ساعت طلایی زمان‌بندی کنید. سعی کنید که از قبل به محل موردنظر رفته و تجهیزات خود را آماده کنید. اگر قصد عکس‌برداری پرتره را دارید، مطمئن شوید که سوژه شما نیز آماده است. مشخص کنید که در محل موردنظر، ساعت طلایی از چه زمانی آغاز می‌شود. از قبل نیز منطقه هدف را بررسی کنید. اگر می‌توانید، نقاط برتر را شناسایی کرده و ببینید که خورشید دقیقا در کجا غروب می‌کند. آمادگی پیش از عکس‌برداری حتی اگر در کمترین نوع خود نیز باشد، باعث می‌شود تا به‌جای یک تصویر خوب، چندین تصویر بی‌نقص را به ثبت برسانید.

عکس‌برداری پرتره در طول ساعت طلایی

نور گرم بهترین گزینه برای پوست صورت بوده و همچنین نور نرم نیز نسبت به نور ناملایم، تصاویر پرتره بهتری را به عکاسان ارائه می‌دهد. در واقع نور ناملایم باعث ایجاد سایه‌های تیزی بر روی صورت سوژه می‌شود. همچنین در این رابطه، افکت‌های زیبا و نکاتی نیز وجود دارند که در صورت آشنایی با آن‌ها، می‌توانید آن‌ها را بر حالت پرتره دوربین گوشی خود، اعمال کنید.

سوژه خود را رو به خورشید قرار دهید

برخلاف سایر اوقات روز، در بازه ساعت طلایی، سوژه شما می‌تواند تقریبا رو به خورشید قرار گرفته و در عین حال، گشادگی چشمان خود را نیز حفظ کنند، زیرا نور در این بازه زمانی حالتی پخش شده دارد. همچنین نور از سطح سوژه‌ها و یا رنگ‌های روشن لباس‌های آن‌ها نیز انعکاس نمی‌یابد. حتی به نور فلاش هم نیازی نیست، نور طبیعی کفایت می‌کند.

ساعت طلایی

افکت‌های نور حاشیه‌ای

نور حاشیه‌ای (Rim light) یک اصطلاح است که در واقع به افکت هاله‌ای که پیش‌تر به اشاره کردیم، می‌پردازد. نور حاشیه‌ای از طریق قرار دادن نور در پشت سوژه حاصل می‌شود. این نور که حاشیه‌های سوژه را بهتر نمایان می‌سازد، با قرار گرفتن سوژه شما در جلو یک پس‌زمینه تاریک‌تر، پویایی بهتری خواهد داشت. خورشید پشت سوژه شما، افکت نور حاشیه‌ای را در اطراف حاشیه‌های آن ایجاد کرده و در نتیجه سوژه موردنظر را از پس‌زمینه جدا می‌کند. جهت نیل به این هدف، لازم نیست که خورشید مستقیما پشت سوژه شما قرار گیرد. بنابراین یک پس‌زمینه تاریک (همانند تپه‌ها و یا زیر یک پل) نیز کفایت می‌کند.

شغالی که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید، با استفاده از نور حاشیه‌ای طلایی، از پس‌زمینه خود متمایز شده است.

ساعت طلایی

فلر

فلر (Flare) پدیده‌ای است که طی آن، پرتوهای نور در اطراف لنز دوربین به جست و خیر پرداخته و در نتیجه نوارها و چندضلعی‌هایی رنگین‌کمانی را ایجاد می‌کنند. معمولا 90 درصد اوقات شما خواهان ایجاد افکت فلر نیستید، مگر اینکه کارگردان باز لورمن (Baz Luhrmann) باشید و همیشه قصد به‌کارگیری این افکت را داشته باشید. البته استفاده از این افکت در طول ساعت طلایی، می‌تواند تصاویری زیبا را خلق کند. لنزها هرکدام فلر متفاوتی دارند. لنزهای تله‌فوتو و بزرگنمایی معمولا در قیاس با همتایان ثابت خود، افکت فلر بیشتری را ایجاد خواهند کرد. بنابراین اگر یک لنز بزرگنمایی را در اختیار دارید، آنگاه می‌توانید آن را بر روی دوربین خود نصب کرده و در نتیجه افکت فلر را به تصاویر خود بیفزایید.

از دو طریق می‌توانید افکت فلر را به تصاویر پرتره خود اضافه کنید. راه اول این است که نور خورشید در پشت سوژه شما قرار بگیرد، بنابراین مقداری از نور توسط سوژه موردنظر پوشش داده می‌شود. به اطراف حرکت کرده و زاویه‌ای را که بهترین فلر را ایجاد می‌کند، پیدا کنید. در اکثر اوقات این کار باعث می‌شود این‌گونه به نظر برسد که افکت فلر از سوژه‌ها ساطع شده و همین موضوع باعث جادویی شدن این افکت می‌شود.

ساعت طلایی

روش دوم نیز این است که خورشید را در داخل یا در خارج از فریم دوربین قرار دهید. این موضوع بستگی به این دارد که شما می‌خواهید افکت فلر در کجای تصویر ظاهر شود. به‌عنوان‌مثال: می‌توانید خورشید را در خارج از فریم و در گوشه‌های بالایی قرار داده و در نتیجه افکت فلر نیز بر روی سوژه شما تابیده شود. همچنین می‌توانید خورشید را در فریم دوربین خود قرار داده و مثلا ضمن ایجاد فلر، سایه‌ای را نیز در نیم‌رخ سوژه خود به وجود آورید.

عکس‌برداری از منظره در طول ساعت طلایی

نور طلایی فقط در زمینه پرتره‌های نمایشی کاربرد ندارد. مناظر نیز می‌توانند از زاویه و رنگ نور ساعت طلایی بهره ببرند. مخصوصا آسمان در هنگام ساعت طلایی، رنگ‌های بیشتری را در خود جای می‌دهد، به‌ویژه اگر ابرهایی نیز وجود داشته و بتوانند آخرین پرتوهای خورشید را به خود جذب کنند. حتی آسمان‌های آبی نیز می‌توانند در طول ساعت طلایی، آبی‌تر به نظر برسند. در نتیجه این بخش از مناظر رنگ‌های بهتری داشته و حتی می‌تواند به‌عنوان پیش‌زمینه نیز در نظر گرفته شود. عکس‌برداری از برخی از این مناظر بدون استفاده از سه‌پایه، مشکل است، بنابراین بهتر است که جهت شکار منظره‌ها در طول ساعت طلایی، یک سه‌پایه به همراه خود داشته باشید.

ضبط حرکت در هنگام ساعت طلایی

ازآنجایی‌که نور کمتری وجود دارد، بنابراین شما نیز می‌توانید با استفاده از یک سه‌پایه و سرعت شاتر آهسته، تاری حرکت بیشتری را ضبط کنید. برخلاف شب، شما هنوز آن‌قدر نور در اختیار دارید که بتوانید جزئیات را نیز به ثبت برسانید. نمونه‌ای عالی از این موضوع، آب روان است. شما می‌توانید جزئیات جنگل اطراف یک رودخانه یا ساحل و امواج آن را شکار کرده و در عین حال نیز، امواج آب را که به ضربات یک قلم‌مو نقاشی شباهت دارند، بهتر به نمایش بگذارید. با این اوصاف، شهرها و مردم یا ترافیک‌های خیابانی آن‌ها نیز می‌توانند از این ویژگی بهره‌مند شوند.

ساعت طلایی

عکاسی از خورشید

ساعت طلایی بهترین زمان قرار دادن خورشید در فریم دوربین‌ها است (عکس‌برداری از کره ماه، موضوع کاملا متفاوتی است). تقریبا غیرممکن است که در سایر اوقات روز، بتوان از خورشید عکس‌برداری کرد. در سایر اوقات روز به دلیل روشنایی بیش‌ازحد خورشید، نمی‌توانید حتی لنز دوربین خود را رو به آسمان نگه دارید. در هر صورت در طول ساعت طلایی می‌توانید خورشید را با تمامی شکوه و عظمت آن در داخل فریم دوربین خود جای دهید.

اگر از یک فیلتر تراکم خنثای مدرج (فیلتری نوری که اجازه کنترل بیشتر بر سطوح نور را می‌دهد) استفاده نکنید، آنگاه عکس‌برداری از خورشید باعث تیره شدن پیش‌زمینه تصاویر شما می‌شود. به‌هرحال این میزان کنتراست می‌تواند تصویری برجسته‌تر را ایجاد کرده و در نتیجه اشکالی متمایز و مشخصی را نیز در پیش‌زمینه مورد تأکید قرار دهد. 

ساعت طلایی

ثبت جزئیات بیشتر در هنگام ساعت طلایی

این همان موقعیتی است که در آن یک سه‌پایه کارایی خود را نشان می‌دهد. در این ساعت از روز، سایه‌ها طولانی‌تر بوده و همین باعث ایجاد عمق بیشتر در تصویر می‌شود. بنابراین شاید شما نیز بخواهید از تکنیک عمق میدان در تصاویر خود استفاده کنید. اگر از دوربین و لنزی مجهز به این قابلیت برخوردار هستید، آنگاه باید درجه گشادگی دیافراگم را بر روی 16 (یا عددی نزدیک) قرار داده و همچنین سرعت شاتر را نیز جهت جبران، طولانی‌تر کنید. اگر موقعیت خورشید را به‌گونه‌ای در نظر بگیرید که صحنه را از یک طرف روشن کند، آنگاه خروجی بهتری خواهید داشت. بدین ترتیب تمامی تغییرات سطوح یا بافت‌ها نیز به وسیله نور خورشید بهبود خواهند یافت. نور مستقیم و دریچه دیافراگم کوچک‌تر نیز می‌تواند به شناسایی این ظرافت‌ها کمک کند.

ساعت طلایی

شکار انعکاس‌های آسمان

اگر در طول ساعت طلایی، آسمان نیز رنگی بود، شاید بخواهید که به آن بهای بیشتری بدهید. چشمه‌ها، دریاچه‌ها، جزرومَد و خلاصه هر گونه سطحی انعکاس دهنده‌ می‌تواند آسمان را انعکاس دهد. این صحنه در طول ساعت طلایی از رنگ‌های باطراوت‌تری برخوردار بوده و در نتیجه زیباتر به نظر می‌رسد. حتی یخ نیز می‌تواند آسمان را انعکاس دهد.

ساعت طلایی

نوشته ساعت طلایی (جادویی) چیست و چه کاربردهایی در زمینه عکاسی دارد؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

بررسی اولیه اسمارت‌فون پرچمدار وان پلاس ۸

ما در جدیدترین بررسی خود از تلفن‌های پرچمدار به سراغ اسمارت‌فون چینی وان پلاس 8 رفته‌ایم تا آن را به لحاظ کلی، ارزیابی و بررسی کنیم. بازار تلفن‌های هوشمند پرچمدار در سال‌های اخیر پیشرفت‌های زیادی را به خود دیده است، البته، این موضوع درباره تلفن‌های میان‌رده و حتی برخی از هندست‌های پایین‌رده نیز صدق می‌کند. اما در هرحال، تلفن‌های پرچمدار دارای قابلیت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری هستند که آن‌ها را از تلفن‌های میان‌رده متمایز می‌کند. به عنوان مثال، مدل این تلفن از شارژ سریع بی‌سیم پشتیبانی می‌کند و تاییدیه IP68 (مقاومت در برابر ذرات آب و گرد و غبار) را هم دریافت کرده است. بنابر این، شاید افرادی مایل باشند که استفاده از رابط OxygenOS وان پلاس را با هزینه کم‌تری تجربه کنند.

هرچند، مدل وان پلاس 8 یک تلفن ارزان‌قیمت به حساب نمی‌آید، چرا که نسبت به مدل 7T و حتی 7 و 7T Pro هم گران‌تر است. پس چه عواملی باعث می‌شوند که این تلفن نسبت به مدل‌های پرو و معمولی سال گذشته گران‌تر باشد؟ پاسخ سوال شما در ادامه بررسی ما پیدا خواهد شد. پس با ما همراه باشید.

بررسی وان پلاس 8

شاید برخی از کاربران، پشتیبانی وان پلاس 8 از شبکه 5G را از دلایل گران بودن آن بدانند. این حرف صحیح است، اما سایر مشخصه‌ها نیز به گران‌تر شدن هزینه خرید این تلفن کمک می‌کنند. ما نیز در بررسی اولیه خود سعی کردیم که عوامل گران‌قیمت بودن وان پلاس 8 را پیدا کنیم، اما این مسئله، حداقل در رابطه با دوربین دستگاه ما را یاری نکرد. زیرا، دوربین این تلفن برروی کاغذ یک دوربین نسبتا معمولی محسوب می‌شود. اما باتری دستگاه یکی از مواردی بود که ما را درباره گران بودن تلفن جدید چینی‌ها توجیه کرد.

بررسی وان پلاس 8

طراحی تلفن

کیفیت قاب وان پلاس 8 بسیار مرغوب بوده و فرآیند تولید آن نیز با دقت انجام شده است. پنل پشتی و جلویی این گوشی از جنس شیشه بوده و یک فریم آلومینیومی هم دور تا دور دستگاه را احاطه کرده است. البته، وان پلاس هیچ اطلاعاتی درباره نسخه گوریلا گلس مورد استفاده در این تلفن را منتشر نکرده است.

بررسی وان پلاس 8

یکی از بزرگ‌ترین تغییرات در جدیدترین سری از تلفن‌های وان پلاس، اضافه شدن تاییدیه IP68 به آن‌ها است که مقاومت وان پلاس 8 را در برابر آب و گرد و غبار تایید می‌کند. البته، گفته می‌شود که فقط مدل‌های عرضه شده این تلفن در بازار آمریکا از استاندارد IP68 تبعیت می‌کنند. به نظر می‌رسد که این مورد توسط دو اپراتور مخابراتی T-Mobile و Verizon آمریکا با پرداخت هزینه اضافی به وان پلاس تحمیل شده باشد.

بررسی وان پلاس 8

اگر شما نیز با مدل‌های وان پلاس 7 پرو یا 7T پرو کار کرده باشید، هیچ احساس غریبی در هنگام کار با مدل وان پلاس 8 نخواهید داشت. حتی خمیدگی صفحه‌نمایش این تلفن نیز همانند مدل 7T پرو است. از لحاظ اندازه هم نمایشگر این دو تلفن تقریبا به یک اندازه هستند. مدل 8 دارای یک نمایشگر 6.55 اینچ بوده و مدل 7T پرو از یک پنل 6.67 اینچ استفاده می‌کند.

بررسی وان پلاس 8

سنسور اثرانگشت موجود در زیر نمایشگر نیز با توجه به ابعاد بزرگ آن عملکرد بسیار خوبی را از خود نشان می‌دهد. اما یکی از ایرادات بسیار کوچک طراحی این تلفن برای افرادی با دست‌های کوچک، نزدیک بودن دکمه پاور و نوار نوتیفیکیشن به لبه بالایی تلفن است که کمی ما را آزار می‌دهد.

بررسی وان پلاس 8

یکی دیگر از تغییرات مدل 8 استفاده آن از شیشه نرم و ابریشم‌وار در پنل پشتی است که حس بسیار خوبی را به کاربر منتقل می‌کند. هرچند، زیبایی در این جهان مشکل‌ساز است، چرا که این پنل باعث لغزنده شدن تلفن در دست‌ها می‌شود که خطر شکستن آن‌ را بیشتر می‌کند. مدل مورد بررسی ما سبز رنگ بود که هیچ اثری از اثرانگشت و لکه در پنل پشتی آن باقی نماند. هرچند، لکه‌های کوچکی در آن به جای ماندند که قابل دیده شدن نیستند.

صفحه‌نمایش

تلفن وان پلاس 8 از یک پنل Fluid AMOLED با رزولوشن 1080 در 2400 پیکسل استفاده می‌کند. وان پلاس این پنل را به دلیل داشتن انحناهایی در طرفین، Fluid AMOLED نامیده است. هم‌چنین، نرخ رفرش این پنل به 90 هرتز رسیده است. البته، ما با بررسی‌های خود متوجه شدیم که پنل مدل 8 نسبت به مدل‌های 7T و 7T پرو تفاوت‌های خاصی ندارد. هرچند، رزولوشن پنل مدل 8 و حفره پانچ شده دوربین سلفی از تفاوت‌های این پنل‌ها به حساب می‌آیند.

بررسی وان پلاس 8

باتری

در کمال تعجب، باتری عمر باتری وان پلاس 8 بسیار خوب است. با توجه به این که باتری تلفن وظیفه تامین انرژی مودم خارجی Snapdragon X55 4G+5G را هم برعهده دارد، عملکرد بسیار خوبی را از خود به نمایش گذاشت. حتی این عملکرد در حالت‌های 60 و 90 هرتزی صفحه‌نمایش نیز تغییر چندانی نکرد. در نتیجه، می‌توان باتری 4300 میلی‌آمپر وان پلاس 8 را مورد تایید قرار داد.

بررسی وان پلاس 8

بلندگو

تلفن جدید وان پلاس به بلندگوهای استریو مجهز شده است. صدای خروجی این بلندگوها نسبت به مدل 7 پرو بسیار بلندتر و باکیفیت‌تر است. البته، پیشرفت‌هایی هم در بلندگوی این تلفن حاصل شده است.به عنوان نمونه، صدای خواننده با موسیقی در یک سطح قرار دارد و باس آن نیز به طور چشمگیری افزایش یافته است. بالانس صدای بین دو بلندگوی تلفن نیز خوب است. این بلندگو تقریبا در تمامی فرکانس‌های صدا عملکرد عالی به جای گذاشته که می‌توانید آن را در نمودار پایین مشاهده کنید.

بررسی وان پلاس 8

رابط کاربری

رابط کاربری OxygenOS موجودر در وان پلاس 8 دارای قابلیت‌ها و ویژگی‌های جدید است. هرچند، هیچ تغییر اساسی در این رابط مشاهده نمی‌شود، اما تجربه استفاده از سیستم‌عامل اندروید 10 به همراه قابلیت‌های اضافی می‌تواند جالب باشد.

بررسی وان پلاس 8

از جدیدترین موارد اضافه شده به رابط کاربری وان پلاس می‌توان به Dark Mode 2.0 اشاره کرد که می‌تواند با تمامی اپلیکیشن‌های پشتیبان کننده از حالت تاریک ادغام شود. در این مرحله، تعداد زیادی از نرم‌افزار‌ها برای ادغام با این قابلیت وجود ندارند، اما انتظار می‌رود که در آینده، اپ‌های بیشتری با آن همگام شوند.

بررسی وان پلاس 8

عملکرد دستگاه

دیگر نیازی نیست که ما از برتری‌های چیپست مورد استفاده در این تلفن صحبت کنیم. ما در بررسی‌های خود با هیچ مشکل، لگ و یا هنگی مواجه نشدیم. وان پلاس باید این دستاورد را مدیون چیپست اسنپدراگون 865 بداند که برروی فرآیند لیتوگرافی 7 نانومتری توسط اشعه ماوراء بنفش ساخته شده است.

این تراشه از یک مودم 5G داخلی با نام Snapdragon X55 استفاده می‌کند. در نتیجه، نباید هیچ گونه نگرانی درباره خرید وان پلاس 8 در سایر کشورها نداشته باشید چرا که این مودم از اینترنت 4G و 5G پشتیبانی می‌کند. تست‌های بنچمارک‌های مختلف وان پلاس 8 را هم می‌توانید در ادامه مشاهده کنید.

بررسی وان پلاس 8 بررسی وان پلاس 8 بررسی وان پلاس 8 بررسی وان پلاس 8 بررسی وان پلاس 8 بررسی وان پلاس 8 بررسی وان پلاس 8 بررسی وان پلاس 8 بررسی وان پلاس 8 بررسی وان پلاس 8

دوربین

لنز‌های اصلی و التراواید وان پلاس 8 همان سنسور‌های مورد استفاده در مدل‌های 7 پرو و 7T پرو هستند. بنابر این، هر سه تلفن تصاویر یکسانی را ثبت می‌کنند. البته، فرآیند پردازش تصویر تلفن‌های سری وان پلاس 8 همسان هستند.

بررسی وان پلاس 8

دوربین وان پلاس 8 در طول روز تصاویر باکیفیت و با جزییات بیشتری را ثبت می‌کند، اما رزولوشن تصویر می‌توانست کمی بهتر باشد. کیفیت نمایش رنگ‌ها نیز بسیار خوب بوده و می‌توان گفت که این دوربین نسبت به سایر پرچمداران کمی بهتر عمل می‌کند.

دامنه داینامیک تصاویر، چشمگیر بوده و بالانس رنگ سفید هم بسیار دقیق است. البته، در برخی از تصاویری که از آسمان ثبت کرده بودیم، نویزهایی دیده می‌شدند. میزان نویز و تیز بودن گوشه‌های عناصر تصویر، کمی در محیط‌های داخلی بیشتر می‌شود. رزولوشن هم در این محیط‌های کاهش می‌یابد.

در ادامه می‌توانید تصاویر ثبت شده توسط دوربین وان پلاس 8 را مشاهده کنید و نظرات خود را درباره این تلفن با ما در میان بگذارید.

جمع‌بندی نهایی

شاید شما وان پلاس 8 را یک پرچمدار بی‌نقص و عالی بدانید، حتی می‌توانید از آن با نام قاتل پرچمداران یاد کنید. این تلفن ویژگی‌های مثبت و امکانات خوبی را در اختیار شما قرار می‌دهد. اما یکی از بزرگ‌ترین نکات منفی، قیمت بالای آن است. به خصوص هنگامی که شما درک کنید، قیمت وان پلاس 8 از قیمت مدل‌های 7 پرو و 7T پرو گران‌تر است. در واقع اگر شما به دنبال یک اسمارت‌فون 5G نیستید و یا این که نسل پنجم اینترنت همراه در کشور شما راه‌اندازی نشده است، می‌توانید به جای این تلفن، وان پلاس 7T یا 7T پرو را خریداری کنید. مطمئن باشید که در این صورت، معقولانه‌ترین خرید خود را انجام داده‌اید.

به عنوان یک راهنمایی دیگر شما می‌توانید هندست سامسونگ گلکسی +S20 را خریداری کنید که قیمت آن فقط بین 40 تا 50 یورو از وان پلاس 8 گران‌تر است. البته، این نکته را هم مدنظر داشته باشید که پرچمدار سامسونگ امکانات و قابلیت‌هایی نظیر صفحه‌نمایش 120 هرتزی و دوربین بهتر را در اختیارتان قرار می‌دهد. هم‌چنین، رابط کاربری One UI سامسونگ نیز به مراتب بهتر و متنوع‌تر از رابط وان پلاس است.

اما از سویی دیگر، عمر باتری وان پلاس 8 طولانی‌تر بوده و فرآیند شارژ آن نیز کمی‌ سریع‌تر از تلفن سامسونگ است. از سایر قابلیت‌های وان پلاس 8 هم می‌توان به بلندگو‌های بهتر، عملکرد بهتر سنسور اثرانگشت نسبت به هندست سامسونگ و تراشه اسنپدراگون 865 اشاره کرد که گزینه‌های خوبی برای خرید تلفن جدید چینی‌ها به شمار می‌روند. نرم‌افزار مورد استفاده در تلفن‌های وان پلاس هم از طرفداران بسیار زیادی برخوردار است.

در پایان باید بگوییم که شاید مدل وان پلاس 8 پرو از لحاظ قیمت‌گذاری در برابر گلکسی +S20 حرف‌هایی برای گفتن داشته باشد، اما مدل معمولی آن ماجرا را کمی پیچیده‌تر می‌کند و در نهایت کاربران باید با توجه به نیاز‌های خود بین این دو تلفن یکی را انتخاب کنند.

نوشته بررسی اولیه اسمارت‌فون پرچمدار وان پلاس 8 اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.