وقتی همکارم را دوست ندارم چکار کنم؟
تا کنون برایتان پیش آمده که نتوانید با یکی از همکارانتان به درستی ارتباط برقرار نمایید و به نظرتان این فرد مغرور، خودخواه و یا متملق جلوه کند؟ کسی که اعصاب شما را به هم می ریزد و بر خورد با او عذاب آور به نظر می رسد.
در شرایط این چنینی به نظر شما تنها مقصر فرد مورد نظر است؟ آیا شما منصفانه و عادلانه قضاوت می کنید؟ هرچند انجام یک خود ارزیابی دقیق کمی دشوار به نظر می رسد اما شما می توانید با پرسیدن این ۴ سوال از خودتان شروع نمایید.
-
آیا شما فرد دیگری را می شناسید که از نظر ویژگی های روانشناختی و گروه های جمعیتی(مانند مذهب، ملیت، جنسیت، خلق و خو، شخصیت و غیره) با این فرد یکسان باشد انا شما به او علاقه داشته باشید؟
این سوال می تواند بهترین و ساده ترین روش برای فهم علت دوست داشته نشدن فرد مقابل از طرف شماست. زیرا اگر شما افرادی مانند او را الب دوست دارید و این فرد یک استثناء است این موضوع نشان می دهد که شما بی تقصیر هستید و در قبال او مغرضانه عمل نکرده اید. در حالی که عکس این قضیه نشان خواهد داد که شما با حساسیت های خود بی دلیل فرد مقابل را قضاوت نموده اید.
به عنوان مثال فرض کنید در جلسه ای هستید و یک خانم جوان که از همکاران شماست به سادگی ایده های خود را به اشتراک می گذارد.شاید حتی ایده های ارائه شده توسسط وی بسیار هم خوب باشند اما به نظر شما نحوه عنوان شدن آنها توسط این فرد آزادهنده به نظر می رسد. در این مرحله ممکن است این شما باشید که متاصبانه برخورد کرده اید و نسب به زن بودن او و یا اینکه وی جوانی کم سن و سال است احساس نا خوشایندی رادر خود حس می کنید. هرچند ممکن است رفتار وی واقعا آزار دهنده باشد اما به خاط تعصباتتان، بیشتر از بقیه شما را آزار می دهد.
در این حالت راه دیگری نیز برای سنجش دارید و آن این است که فرد دیگری را به جای خود تصور نمایید و بیندیشید اگر یک مرد دیگر، یک زن و یا یک فرد مسن تر جای شما بود بازهم از برخورد این همکار ناراضی بود یا خیر؟
-
آیا فردی که با او مشکل دارید تفاوت زیادی با شما دارد؟
تحقیقات دانشمندان بیانگر آن است که اغلب افراد تمایل بسیاری به جذب افراد مشابه به خود دارند. و ارتباط بهتری با اینگونه افراد از خود نشان می دهند. به عنوان مثال دانش آموزان با معلمانی که شباهت رفتاری بیشتری با خود دارند بیشتر از دیگران احساس نزدیکی می کنند. همجنین بیشتر مدیران اقدام به استخئام کارمندانی مشابه با خود می کنند. از این رو ممی توان گفت در شراط این چنینی هیچ کدام از دو طرف مقصد نبوده و این به طبیعت افراد باز می گردد که نمی توانند افراد متفاوت با خود را به سادگب بپزیرند.
البته عکس ای موضوع نیز و جود دارد و در برخی مواقع مشاهده شده است که ۲ شخص متضاد با هم به خودی مکمل شده اند اما این اتفاق استثنا به حساب می آید. مانند درونگرا ها و برونگرا ها، افراد سلطه جو و مطیع و همچنین افراد با ثبات در کنار افراد عصبی… اما به طور کلی و بر اساس قواعد طبیعی بیشتر افراد تمایل به جذب افراد مشابه خود دارند و از افراد متفاوت دوری می کنند.
علاوه بر ای ن ها تعصبات ضمنی در باره سایر گروههای فرهنگی، اجتماعی می تواند منجر به جذب افراد مشابه در آ« گروه شود و این تعصبات گاهی از ناخودآگاه ما ریشه می گیرند که برای حصول نتیجه بایستی از آزمون های ضمنی مختلفی بهره گیریم که به ما در تشخیص تعصبات پنهان از ناخودآگاهمان نیز کمک نماید.
-
آیا بین شما و آن فرد به خصوص رقابت خاصی وجود دارد؟
احساساتی مانند رقابت و یا حسادت می تواند بر طرز فکر ما در باره فرد مقابل تاثیر گذار باشد به عقیده زیگموند فروید حسادت همان عشق سرکوب شده است که به اندازه کافی می تواند یک هدایتگر مناسب برای انجام اهداف ما باشد. روانشناسان بر این عقیده اند که رقابت می تواند ریشه هایی از حسادت را منجر شود. مثا آن همکار خانم جوان را به یاد بیاورید. در این مساله ممکن است احساس شما نسبت به وی تنفر نباشد بلکه در واقع شما قابلیت های سخن وری و اعتماد به نفس وی حسادت نموده اید و یا نگران هستید تا نفوذ خود بر او را از دست بدهید.
در واقع میتواند گفت رقابت جویی احساسی است که نه تنها نشانه ی منفی بودن نظر شما درباره فرد مقابل را نشان نمی دهد، بلکه نشانه تحسین شما نسبت به فرد مقابل است.
-
آیا شما بر این باورید که به روشنی قادر به تشخیص درست از غلط هستید؟
اگر اینگونه فکر می کنید احتمال کمی وجود دارد که بتوانید به این باور برسید که شاید شما اشتباه می کنید زیرا شما جهان را بر پایه سیاه و سفید دسته بندی نموده اید. این در حالی است که ادراک قوی درباره درست و غلط بودن چیز های مختلف می تواند بسیار موثر و مطلوب باشد. اما می تواند سبب شمود تا شما قضاوت هایی عجولانه در باره افراد و قضایای مختلف داشته باشید. به طور کلی می توان گفت چنین افرادی هیچ گاه برداشت اولیه خوبی از افراد پیرامون خود ندارند.
اگر قصد دارید قضاوت های خود را ارزیابی نمایید می توانید در ادامه مثال همکارتان به فردی مراجعه نمایید که هردوی شما را به خوبی بشناسد، آنگاه از وی بپرسید که آیا رفتار سوزان نادرست است یا شما قضاوت اشتباهی داشته اید و یا نحوه صحبت او مشکل دارد یا شما هستید که حرف های او را بد می شنوید؟
این روش به سادگی به شما کمک می کند تا با بهره مندی از دیدگاه دیگران آن را با نظرات خود بسنجید و آنگاه تصمیم بگیرید که آیا شما اشتباه قضاوت نموده اید و یا واقعا وی همان گونه است که شما فکر می کنید.
آیا این مطلب برای شما سودمند بوده است؟ نظرات و دیدگاه های خود را با دیگر کاربران گویا آی تی در میان بگذارید.