فیس‌بوک در اقدامی مشکوک شرکت ارز دیجیتال لیبرا را در سوئیس ثبت کرد

به گزارش کوین‌دسک، فیس‌بوک در تاریخ ۲ می (۱۲ اردیبهشت) شرکت جدیدی را با نام لیبرا نتورکس (Libra Networks)، در ژنو ثبت کرده است. این اتفاق با اولین یورش غول فناوری به سمت فناوری بلاک چین همراه شده که درواقع راه‌اندازی ارز دیجیتال خودش است.
 
هلدینگ جهانی فیس‌بوک در این شرکت جدید سهام‌دار است و در راستای برنامه‌هایی که برای این شرکت ثبت شده در سوئیس در نظر گرفته شده، خدماتی از قبیل کمک مالی و تکنولوژیکی و توسعه سخت‌افزاری ارائه خواهد داد.
 
پیشروی فیس‌بوک به سمت ارزهای دیجیتال آهسته و پیوسته بوده است. آخرین اقدام این شرکت که در روز ۱۴ می (۲۴ اردیبهشت) اتفاق افتاد، استخدام دو تن از کارکنان با سابقه کوین‌بیس بود.
 
شایان ذکر است که کمیسیون بانکداری سنای ایالات‌ متحده‌ی آمریکا، در خصوص پروژه‌ی ارز دیجیتال فیس‌بوک و پروژه لیبرا ابراز نگرانی کرد.
 
قانون‌گذاران آمریکایی در نامه‌ای سر گشاده به این شرکت، خواستار شفاف‌سازی هدف پروژه‌ ارز دیجیتال و به ویژه جزئیات مرتبط با حریم خصوصی مصرف‌کنندگان فیس‌بوک شدند.
 
آن‌ها در این نامه نوشتند: وال استریت ژورنال به تازگی گزارش داد که فیس‌بوک در حال جذب ده‌ها شرکت مالی و کسب‌وکارهای‌ آنلاین است تا با کمک آن‌ها پروژه ارز دیجیتال خودش را راه‌اندازی کند.
 
سال گذشته، فیس‌بوک از بانک‌های آمریکایی خواسته بود که اطلاعات دقیق مالی مشتریان خود را با او به اشتراک بگذراند.
 
علاوه بر این، متخصصان حریم خصوصی، سوالاتی در رابطه با روش‌های گسترده‌ی جمع‌آوری داده‌ی فیس‌بوک و این که آیا این شرکت از هر داده‌ای که جمع‌آوری می‌کند برای رسیدن به اهدافی که مطابق با قانون گزارش اعتبار منصفانه است استفاده می‌کند یا خیر را در ذهن دارند.
 
فیس‌بوک از اظهار نظر در رابطه با شرکت جدید سر باز زد. شایعات اخیر به جمع‌آوری کمک مالی ۱ میلیارد دلاری به منظور پیشبرد و ساخت این فناوری اشاره دارد.
 
به نظر می‌رسد با توجه به تمام مشکلاتی که فیس‌بوک با سیاست‌گذاری‌ها و نظارت بر پلتفرمش داشته، این اقدام یک حرکت استراتژیک برای فیس‌بوک جهت ایجاد زیرساختی عمومی خواهد بود.
 
این زیرساخت عمومی را می‌توان بر روی تمام پلتفرم‌های اختصاصی فیس‌بوک پیاده‌سازی کرد. در صورتی که فیس‌بوک، این زیر ساخت عمومی را تنها مختص خودش نساخته باشد و بتوان از آن در پلتفرم‌های دیگر نیز استفاده کرد، می‌توان افق مثبتی برایش متصور شد.
 
به نظر شما آیا این جابه‌جایی از آمریکا به اروپا به دلیل فشارهای قانون‌گذاری و مقررات بوده است؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

تذکر ناجا به اصناف درباره ممنوعیت خرید و فروش ارز دیجیتال تلگرام

بررسی‌ها نشان می‌دهد ۲ مقام مسئول ناجا در ۲ استان مهم کشور یعنی اصفهان و فارس با ارسال بخشنامه هایی برای اصناف و اتحادیه های استان مربوطه، متذکر شده اند هرگونه خرید و فروش ارز دیجیتال تلگرام با نام «گرام» ممنوع است.
 
در این ابلاغیه که مربوط به اواخر فروردین ماه سال جاری است، از واحدهای صنفی تحت پوشش خواسته شده در صورت مشاهده موارد مشکوک مراتب را اعلام و مسئولان مربوطه را مطلع کنند چراکه باعث بروز اخلال در نظام اقتصادی کشور می شود.
 
در عین حال احتمال گرفتار شدن در دام فیشینگ نیز یکی از موارد خطرناک در معاملات ارزی در بستر فضای مجازی است چراکه در پی ترفند فروش ارز در بستر فضای مجازی، مجرمان سایبری با شگرد فیشینگ اطلاعات بانکی کاربران را سرقت کرده و اقدام به برداشت غیرمجاز خواهند کرد.
 
با توجه به اینکه این ابلاغیه نیروی انتظامی به اصناف ۲ استان مهم کشور در حوالی یک تاریخ مشخص انجام شده به نظر می رسد این بخشنامه ها، حالت سراسری داشته و به سایر استانها نیز ابلاغ شده که مستندات آن فعلا در دسترس نیست.
 

تذکر ناجا به اصناف درباره ممنوعیت خرید و فروش ارز دیجیتال تلگرام

بررسی‌ها نشان می‌دهد ۲ مقام مسئول ناجا در ۲ استان مهم کشور یعنی اصفهان و فارس با ارسال بخشنامه هایی برای اصناف و اتحادیه های استان مربوطه، متذکر شده اند هرگونه خرید و فروش ارز دیجیتال تلگرام با نام «گرام» ممنوع است.
 
در این ابلاغیه که مربوط به اواخر فروردین ماه سال جاری است، از واحدهای صنفی تحت پوشش خواسته شده در صورت مشاهده موارد مشکوک مراتب را اعلام و مسئولان مربوطه را مطلع کنند چراکه باعث بروز اخلال در نظام اقتصادی کشور می شود.
 
در عین حال احتمال گرفتار شدن در دام فیشینگ نیز یکی از موارد خطرناک در معاملات ارزی در بستر فضای مجازی است چراکه در پی ترفند فروش ارز در بستر فضای مجازی، مجرمان سایبری با شگرد فیشینگ اطلاعات بانکی کاربران را سرقت کرده و اقدام به برداشت غیرمجاز خواهند کرد.
 
با توجه به اینکه این ابلاغیه نیروی انتظامی به اصناف ۲ استان مهم کشور در حوالی یک تاریخ مشخص انجام شده به نظر می رسد این بخشنامه ها، حالت سراسری داشته و به سایر استانها نیز ابلاغ شده که مستندات آن فعلا در دسترس نیست.
 

ارز دیجیتال فیس‌بوک چه تاثیری بر بازار ارزهای دیجیتال خواهد داشت؟

فیس‌بوک بزرگ‌ترین شبکه‌ی اجتماعی دنیا با بیش‌ از دو میلیارد کاربر در پلفترم‌های مختلف، به دنبال عرضه یک رقیب برای بیت کوین است؛ بر اساس گزارش‌ها، این شرکت به‌ دنبال جذب سرمایه‌گذاران خطرپذیر، برای ارز دیجیتال خود است.
 
بر اساس قیمت لحظه‌ای سایت ارز دیجیتال، قیمت بیت کوین در ماه‌های اخیر به بالاترین مقدار خود در سال ۲۰۱۹ رسیده است و این ارز دیجیتال به‌ دنبال مسیری در همگامی با صنعت مالی سنتی، غول‌های جهانی تکنولوژی و ناظرین مقررات به‌منظور استفاده از بیت کوین، بلاک چین و ارزهای دیجیتال، است.
 
اسپنسر بوگات (Spencer Bogart)، مدیر سرمایه‌گذاری شرکت Blockchain Capital،  معتقد است که این اقدام فیس‌بوک، منجر به تمایل شرکت‌های مالی و تجاری در آمریکا برای حرکت به ارزهای دیجیتال می‌شود. وی در مصاحبه‌ با خبرنگاری مالی بلومبرگ می‌گوید:
 
در گزارشی که به‌صورت عمومی منتشر شد، شاهد این بودیم که بسیاری از قسمت‌های این پروژه‌، کاملاٌ خصوصی است؛ اما چیزی که در حال حاضر می‌دانیم این است که تیمی گسترده و جدی بر روی یک بلاک چین عمومی و درگاه پرداختی کار می‌کند.
 
بوگارت اضافه می‌کند که فیس‌بوک به‌عنوان کاتالیزگر به جریان اصلی رسانه و پذیرش بیت کوین و ارزهای دیجیتال، در سراسر جهان عمل می‌کند و به‌ آن سرعت می‌بخشد. وی در ادامه‌ی مصاحبه گفت:
 
هنگامی که کاربران فیس‌بوک، ارز دیجیتال این کمپانی را داشته‌ باشند، بدیهی است که به سمت ارزهایی همچون بیت کوین و اتریوم و…هم سوق پیدا می‌کنند. بیت کوین در طول ۱۰ سال تعداد ۳۰ تا ۱۰۰ میلیون کاربر را جذب کرده است که تخمین آن واقعا دشوار است.
 
به نظر می‌رسد که فیس‌بوک در حال جمع آوری پول برای پروژه‌‌اش به‌عنوان تضمینی برای ارز دیجیتال خود است؛ زیرا این توکن دیجیتال به‌منظور باثبات بودن و پشتوانه‌ی ارزی خارجی که در بانک نگهداری می‌شود، طرح شده‌ است.
 
در همین‌حال، فیس‌بوک قصد کسب درآمد از طریق پیام‌رسان واتس‌اپ، از طریق شبکه‌ی پرداختی دیجیتالی، که کمپانی Palo Alto در لندن بر روی توسعه‌ی این پروژه کار می‌کند را دارد.
 
فیس‌بوک ۱۰۰ برنامه‌نویس در لندن به‌ علاوه پشتیبان در دوبلین استخدام کرده است. این پروژه که به‌ صورت آزمایشی بر روی ۲۰۰ میلیون کاربر در هندوستان آزمایش شده، مسیر را برای رقبا جهت تسهیل مقررات و مشکلات کاربران، تسهیل می‌نماید.
 
به‌نظر می‌رسد که فیس‌بوک پس از استخدام دیوید مارکوس (David Marcus) رئیس اسبق پی‌پل در سال ۲۰۱۴ به‌عنوان رئیس بخش بلاک چین شرکت، به‌ دنبال خدمات‌دهی مالی گسترده‌تر است.
 

مجلس سنای آمریکا در خصوص پروژه مخفی ارز دیجیتال فیس‌بوک ابراز نگرانی کرد

کمیته‌ی بانکداری سنای ایالات‌ متحده‌ی آمریکا، به وضوح در خصوص پروژه‌ی ارز دیجیتال فیس‌بوک و نحوه‌ی برخورد آن با اطلاعات مالی افراد، احساس نگرانی می‌کند.
 
این کمیته‌ی بانکداری، روز پنج‌شنبه، در نامه‌ای سر گشاده به مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg)، بنیان‌گذار فیس‌بوک، از وی خواست تا جزییات پروژه‌ی سری ارزهای دیجیتال و به ویژه جزییات مرتبط با حریم خصوصی مصرف‌کنندگان را با آن‌ها به اشتراک بگذارد. سال گذشته، فیس‌بوک از بانک‌های ایالات متحده آمریکا خواست تا اطلاعات مالی دقیق مصرف‌کنندگان را با این شرکت به اشتراک بگذارند. در این نامه همچنین آمده است:
 
علاوه بر این، متخصصان حریم خصوصی، سوالاتی در مورد روش‌های گسترده‌ی جمع‌آوری داده‌ی فیس‌بوک و این که آیا این شرکت از هر داده‌ای که جمع‌آوری می‌کند برای رسیدن به اهدافی که مطابق با قانون گزارش اعتبار منصفانه است استفاده می‌کند یا خیر را در ذهن دارند.
 
یا توجه به این نگرانی‌های گفته‌شده، این کمیته از زاکربرگ می‌خواهد تا نشان دهد که ارز دیجیتال فیس‌بوک، که تحت عنوان «پروژه‌ی لیبرا» شناخته می‌شود، چگونه کار می‌کند، این شرکت چه‌ کارهایی را در ارتباط با قانون‌گذاران مالی انجام داده و کاربران در ارتباط با حریم خصوصی و حمایت از مصرف‌کنندگان چه انتظاراتی می‌توانند داشته باشند.
 
همچنین، این کمیته از فیس‌بوک خواست تا اعلام کند بانک‌ها و دیگر نهادهای مالی چه اطلاعات مالی را از مشتریان با آن‌ها به اشتراک گذاشتند، فیس‌بوک با این اطلاعات چه کاری انجام داده (از جمله آن که آیا شخص سومی این اطلاعات را به اشتراک گذاشته و یا فروخته)، آیا برای هر فرد رتبه‌بندی اعتباری صورت گرفته و یا اطلاعات شخصی دیگری در دسترس است و در آخر این که این شرکت چگونه از نقض قانون گزارش اعتبار منصفانه خودداری خواهد کرد.
 
در خصوص پروژه‌ی لیبرا اطلاعات کمی در دسترس است. این شرکت، سال گذشته، به طور مخفیانه، گروه تحقیقاتی بلاک چین را به رهبری دیوید مارکوس (David Marcus)، رئیس سابق و عضو هیئت ‌مدیره‌ی کوین بیس، تشکیل داد. این شرکت از آن زمان تا کنون، فهرست‌های شغلی زیادی را برای اعضای این تیم ارائه داده و افراد برجسته‌‌ای از حوزه‌ی ارزهای دیجیتال، مانند کریستین کاتالیتی (Christian Catalini)، اقتصاددان مشهور، نیز به این پروژه پیوسته‌اند. گفته می‌شود که این شرکت قصد دارد ۱ میلیارد دلار جمع‌آوری کند تا بتواند از این سرمایه به عنوان وثیقه‌ای برای پشتیبانی از استیبل کوین خود، استفاده کند.
 

وی‌چت تراکنش‌های ارز دیجیتال را بر روی سامانه پرداخت خود ممنوع کرد

غول رسانه‌های اجتماعی چینی و ارائه‌دهنده خدمات پرداخت وی‌چت (WeChat)، در سیاست‌های پرداخت خود، تراکنش‌های ارز دیجیتال را ممنوع کرد. این خبر را داوی ون (Dovey Wan)، یکی از بنیان‌گذاران شرکت سرمایه‌گذاری ارز دیجیتال پریمیتیو (Primitive) در روز ۷ می (۱۷ اردیبهشت) در حساب توییتر خود منتشر کرد.
 
این توییت حاوی عکسی از تغییر سیاست این شرکت با این مضمون بود که حساب کاربرانی که مشغول خرید و فروش و معامله ارز دیجیتال هستند، بسته خواهد شد.
 
ون از این بابت که بیشتر تراکنش‌های فرابورس بر روی بستر وی‌چت اتفاق می‌افتد ابراز نگرانی کرد و در این رابطه گفت:
 
این اتفاق ممکن است تا حدودی بر روی نقدینگی محلی تاثیر بگذارد.
 
وی‌چت یک سرویس پیام رسان محبوب و ارائه‌دهنده خدمات پرداخت در چین است که بازی‌ها را نیز در پلتفرمش ادغام کرده است.
 
در این قوانین به روز رسانی شده که از تاریخ ۳۱ می (۱۰ خرداد) اجرایی می‌شوند، آمده است که ممکن است پذیرندگان در تراکنش‌های غیرمجاز و غیرقانونی ارزهای مجازی مانند صدور توکن، فروش فیلم‌های بزرگسالان و یا قمار آنلاین دخیل نباشند.
 
چانگ‌پنگ ژائو (Changpeng Zhao)، بنیان‌گذار و مدیر عامل صرافی بایننس اظهار داشت که او معتقد است این شرکت مجبور به وضع این محدودیت‌ها شده است. علاوه بر این، او تعریفی از توسعه ارائه داد:
 
یک مثال کلاسیک از تحمل کمی رنج برای رسیدن به گنج!
 
او برای روشن‌تر شدن تعریف بالا افزود: این برای کوتاه مدت برای مردم ناخوشایند است و به آن‌ها ضربه می‌زند، اما در بلند مدت، دقیقا نوعی از محدودیت است که مردم را به استفاده از ارزهای دیجیتال سوق می‌دهد. پس چیز بدی نیست.
 
در نهایت او خاطر نشان کرد که اگر چنین محدودیت‌هایی نبود، شکست دادن و غلبه کردن بر تجربه کاربری ارائه شده توسط خدمات پرداخت وی‌چت سخت بود.
 
روزانه حجم تراکنشی بیش از ۱ میلیارد دلار بر روی پلتفرم پرداخت وی‌چت انجام می‌شود و گفته می‌شود که تعداد کل کاربران آن در انتهای سال گذشته به ۱.۰۹۸ میلیارد نفر رسیده است.
 
بر اساس گزارش خبرگزاری حوزه فناوری تک‌نود (TechNode)، این برنامه در میان افراد مسن نیز محبوبیت خود را دارد به طوری که ۹۸.۵ درصد از چینی‌های بین ۵۰ تا ۸۰ سال از کاربران وی‌چت هستند.
 
طبق گزارش منتشر شده در ماه گذشته، شهر گوانگ‌ژو مجوزی تجاری با استفاده از فناوری بلاک چین و هوش مصنوعی صادر کرده است که یکپارچه‌سازی با برنامه وی‌چت در آن به چشم می‌خورد.
 
در پایان ماه ژانویه، خبری مبنی بر این‌که سرویس پرداخت علی‌پی (Alipay)، رقیب اصلی وی‌چت و خود سرویس پرداخت وی‌چت، از صرافی هیوبی (Huobi) خواستند که خدمات پرداخت آن‌ها را از میز تجارت فرابورس خود حذف کند.

کاربران توییتر فارسی از وزیر ارتباطات چه درخواست‌هایی داشته‌اند؟

اگرچه نام «محمدجواد آذری جهرمی» در لیست سه سیاست‌مدار پرطرفدار ایرانی در توییتر به چشم نمی‌خورد اما او بی‌شک فعال‌ترین سیاست‌مدار کشور در این شبکه‌ی اجتماعیِ خارج از دسترس است. ولی فعالیت مداوم در شبکه‌های اجتماعی مخصوصاً برای یک سیاست‌مدار بهایی هم دارد که جهرمی به شکل روزانه با آن روبه‌رو می‌شود؛ بهایی به نام مواجهه با خواسته‌های واقعی مردم.
 
131854881_178123061bfdec.jpg
 
بر اساس آماری که با بررسی در توییتر فارسی توسط «دیجیاتو» و «واکاویک»، سرویس پردازش هوشمند متن انجام شده است، وزیر ارتباطات در طول سال گذشته بیشتر از ۱۵۳ هزار بار توسط کاربران توییتر فارسی منشن شده است. این منشن‌ها یا به شکل توییت‌های جداگانه بوده‌اند و یا در پاسخ به توییتی که خود وزیر ارتباطات ارسال کرده است. اما کاربران توییتر فارسی با این منشن‌ها دقیقاً چه چیزی از وزیر ارتباطات می‌خواهند؟
 
 
 
۶۷ درصد از این ۱۵۳ هزار منشن به وزیر ارتباطات، پیرامون ۴ موضوع فیلترینگ، تلگرام، شفافیت و حق‌الناس بوده است. بر اساس همین آمار می‌بینیم که حدود ۳۰ درصد از منشن‌ها به وزیر ارتباطات، مربوط به فیلترینگ است و آمارهای تحلیل شده نشان می‌دهد که گرایش احساسی غالب کاربران در این توییت‌ها، ۷۵ درصد منفی بوده است. در واقع کاربران توییتر فارسی در موضوع فیلترینگ، آذری جهرمی را تا حد زیادی مسئول می‌دانند در حالی که او بارها اعلام کرده است که تصمیم‌گیری در این حوزه، ارتباط مستقیمی با وزارت ارتباطات ندارد.
 
موضوع بعدی منشن‌ها به وزیر ارتباطات، تلگرام بوده است که باز هم متاثر از موضوع اول یعنی فیلترینگ است. در این بخش که بیشتر از ۱۸ درصد منشن‌ها به وزیر را به خود اختصاص داده، گرایش غالب احساسی کاربران توییتر فارسی ۸۷.۵ درصد منفی بوده است.
 
 
جدیدترین توییت وزیر ارتباطات با هشتگ حق‌الناس. پس از اطلاع‌رسانی وزیر ارتباطات در مورد کم‌فروشی در شرکت‌های ارائه دهنده خدمات اینترنت ثابت، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در بیانیه‌ای اعلام کرد که تمام شرکت‌های فعال در این حوزه کم‌فروشی داشته‌اند. کاربران توییتر فارسی نسبت به موضوع حق‌الناس گرایش احساسی غالب مثبت معادل ۸۱.۷۵ درصد دارند.
 
اما عملکرد وزیر ارتباطات در دو موضوع «شفافیت» و «حق‌الناس» که به ترتیب ۱۱.۶ و ۷.۳ درصد منشن‌ها را به خود اختصاص داده‌اند، مثبت بوده و کاربران توییتر فارسی در هر کدام از این دو موضوع، گرایش غالب احساسی مثبت در حدود ۸۰ درصد را داشته‌اند. نکته مهم اینجاست که وزیر ارتباطات در میان دریافت بیشتر از ۱۵۳ هزار منشن، به برخی از توییت‌ها پاسخ نیز می‌دهد؛ هرچند عده‌ای عقیده‌ دارند که پاسخ‌های وزیر جوان به کاربران توییتر، تاحدی گزینشی است.
 
 

معاون مرکز ملی فضای مجازی: پیگیری اقدامات گوگل و اینستاگرام

معاون مرکز ملی فضای مجازی از پیگیری حقوقی و بین المللی اقدامات گوگل، اپل و اینستاگرام علیه ایران خبر داد و گفت: پیگیر استقلال در حوزه فضای مجازی هستیم.
 
موضوع نبود حاکمیت ملی در عرصه فضای مجازی سبب شده که این روزها شاهد انفعال در برابر هرگونه تاکتیک به کار گرفته شده از سوی کشورهای متخاصم علیه ایران در شبکه‌های نوظهور ارتباطی باشیم.
 
برخی کارشناسان معتقدند که ورود بدون برنامه ریزی و بدون ساماندهی کشور در حوزه فضای مجازی که ناشی از ضعف مدیریت و بی اعتنایی به حاکمیت فضای سایبری است سبب شده در شرایط فعلی، فضای سایبری به هیچ عنوان از قابلیت تبادلات چندجانبه میان سرویس دهنده‌های خارجی با داخلی برخوردار نباشد؛ به بیان دیگر در این فضا اختیار عمل در دست ما نیست.
 
این درحالی است که حتی بی‌دغدغه‌ترین کشورهای جهان در حوزه فرهنگ نیز با هدف صیانت از حریم خصوصی شهروندان خود در زیست‌بوم جهانی، با رویکرد مشابه‌سازی ملی و بومی به جنگ با طلایه‌داران دنیای مجازی جدید برخاسته‌اند.
 
اما فضای سایبری در کشور ما در شرایط فعلی به هیچ عنوان از قابلیت تبادلات چندجانبه برخوردار نیست و نمود آن را می‌توان در حذف یکجانبه حساب‌های کاربری مقامات نظامی از شبکه اجتماعی اینستاگرام، حذف اپلیکیشن های بومی از پلتفرم‌های اپل و گوگل که کسب وکارهای ایرانی روی آن قرار داشتند و نیز محدود کردن دسترسی کاربران به برخی پیام رسانها و شبکه‌های اجتماعی بدون منطقی جهان دید. منطقی که نشان از ظهور قدرتی بی‌بدیل و شراکت‌ناپذیر در قلمرو حکمرانی جهان جدید (فضای مجازی) دارد و ما ناچار به پذیرفتن آن هستیم.
 
در این زمینه با «امیر خوراکیان»، معاون مرکز ملی فضای مجازی به گفتگو نشستیم تا دلایل این عدم استقلال و برنامه‌هایی که مرکز ملی فضای مجازی به عنوان بازوی اجرایی و نظارتی شورای عالی فضای مجازی در این زمینه دارد را به تفصیل بشنویم.
 
گفتگو با معاون مرکز ملی فضای مجازی به شرح زیر است:
 
* برای نخستین سوال با توجه به وقایع اخیر در فضای مجازی از جمله اقدامات صورت گرفته از سوی سرویس دهنده‌های خارجی در زمینه حذف حساب کاربری ایرانیان و نیز مسدود کردن دسترسی اپلیکیشن‌های ایرانی، آنچه که مسلم است این است که ما در تصمیمات استفاده از ابزارهای فضای مجازی نقشی نداریم و به دلیل نداشتن حاکمیت در این حوزه، ناگزیر به پذیرفتن تصمیمات یکجانبه کشورهای دیگر هستیم. چرا اینگونه است؟
 
باید توضیح کوتاهی از حکمرانی در عصر تحولات فضای مجازی به شما بدهم. «حکمرانی در عصر تحولات فضای مجازی» عنوانی است که ما هم اکنون بر مبنای آن، یک سری فعالیت‌هایی را تعریف کردیم. منظور ما از حکمرانی در عصر تحولات فضای مجازی آن است که ما در ارتباط با فضای مجازی شاهد تحولات بسیار زیادی هستیم و نظام حاکمیت و نظام مدل اداره کشور در عرصه‌های گوناگون باید با تحولات بسیار گسترده، پیچیده و عمیقی مواجه شود که این تحولات نیازمند پرداختن به مسئله حکمرانی در این فضا می‌شود. برای مثال ما در حوزه آموزش هم اکنون شاهد تغییر و تحولاتی ناشی از فضای مجازی هستیم که این تغییرات، نظام مدرس، آموزش و ارزیابی را دچار تحول خواهد کرد. همچنین فضای مجازی ابعاد مختلف حوزه فرهنگ شامل فرهنگ مکتوب، کتاب، نشریات، رسانه، موسیقی، هنر و سایر زمینه‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و این اتفاقات باید با داشتن حکمرانی مستقل مدیریت شود.
 
* برای رسیدن به این حکمرانی مرکز ملی فضای مجازی به عنوان بازوی اجرایی شورای عالی فضای مجازی که سیاستگذاری کشور در این حوزه را برعهده دارد، چه اقداماتی انجام داده است؟
 
مرکز ملی فضای مجازی در این رابطه به ازای هر وزارتخانه و دستگاه اصلی کشور، یک سند چند صفحه‌ای را به عنوان گام اولیه در رسیدن به حکمرانی در عصر تحولات فضای مجازی تهیه کرده و این سند توسط رئیس جمهور به همه دستگاه‌های مختلف ابلاغ شده است. از این رو دستگاه‌ها باید بر اساس اطلاعات و گزارش اولیه و نیز تحلیلی که از وضعیت موجود دارند، این سند را بررسی و برآورد کنند و پس از مطالعات تکمیلی نظام مدیریتی خود را برای حکمرانی در فضای مجازی پیشنهاد دهند تا بر اساس این پیشنهادات تکلیف هر دستگاه در حوزه حکمرانی فضای مجازی مشخص شود. به بیان دیگر، بر مبنای این سند، دستگاه‌ها در زمینه عملکرد خود در حوزه فضای مجازی پیشنهاداتی را مطرح کره و پس از ارائه به مرکز ملی فضای مجازی، در نهایت «طرح تحول در حکمرانی فضای مجازی» در شورای عالی فضای مجازی و یا به صلاحدید در هیئت دولت و یا مجلس، به تصویب نهایی می‌رسد.
 
* کدام دستگاه‌ها و نهادها در زمینه سند حکمرانی در فضای مجازی مسئول هستند؟
 
این سند مربوط به همه دستگاه‌های حاکمیتی می‌شود و ما به ازای همه دستگاه‌ها این سند را که به امضای رئیس جمهور رسیده است ابلاغ کردیم. چرا که این تغییر و تحولات در همه ابعاد کشور وجود دارد. برای مثال تحولات فضای مجازی حتی حوزه‌هایی مانند بیمه، بهداشت و درمان، فرهنگ، آموزش و سایر حوزه‌ها را نیز درگیر می‌کند. ما معتقدیم که مسئله حکمرانی در عصر تحولات فضای مجازی فقط مختص به یک دستگاه نیست و برای هر وزارتخانه‌ای تکلیفی تعیین شده است تا تغییر و تحولات مرتبط با فضای مجازی را گزارش کند و با تحلیل، مدل حکمرانی خود را در عصر تحولات فضای مجازی به ما ارائه و پیشنهاد دهد. هم اکنون این گزارش‌ها به دست وزارتخانه‌ها و دستگاه‌ها رسیده و همه در حال انجام کار هستند.
 
*اما موضوعی که این روزها در حوزه حکمرانی فضای مجازی مطرح است، عدم استقلال کشور و نداشتن حاکمیت ملی در فضای مجازی است که باعث شده مجبور باشیم بسیاری از تصمیم گیریهای سرویس دهندگان خارجی را بدون چون و چرا بپذیریم. در این زمینه چه باید کرد؟
 
این بحث به حوزه استقلال و امنیت کشور در فضای مجازی باز می‌گردد و سوال شما این است که ما در این رابطه چه کار کرده‌ایم. باید گفت که موضوع استقلال و امنیت کشور در فضای مجازی در سند الزامات شبکه ملی اطلاعات مصوب شورای عالی فضای مجازی تعریف شده است. به این معنی که در آن سند وزارت ارتباطات، صریحاً موظف شده است که سرویس‌ها و خدمات پایه ملی مانند پیام رسان، جویشگر، ایمیل و امثال آن را به گونه‌ای که مبتنی بر فناوری داخلی کشور و بومی و ملی باشد و نیز استقلال آن تضمین شده باشد، تهیه کند. حتی در این سند اگرچه موضوع سیستم عامل تصریح نشده است اما این موضوع نیز به دلیل اینکه جز مسائل اصلی در فضای مجازی است، مورد توجه قرار دارد. به هر حال این محورها را وزارت ارتباطات پیگیری می‌کند و موظف است که آن را تداوم بخشد.
 
*آیا در این زمینه نظارتی از سوی مرکز ملی فضای مجازی برای پیگیری تکلیف وزارت ارتباطات انجام شده است و چند درصد این تکالیف اجرایی شده است؟ چرا که شواهد نشان می‌دهد بسیاری از این تکالیف هنوز به نتیجه‌ای نرسیده است؟
 
ما در مرکز ملی فضای مجازی بر اساس وظایفی که داریم به طور مرتب در حال پیگیری و نظارت بر انجام این موضوع هستیم و گزارشات لازم را درباره اقدامات صورت گرفته از سوی وزارت ارتباطات به مراجع مربوطه ارائه می‌دهیم. به هر حال در تلاش هستیم هم در حوزه «حکمرانی در عصر تحولات فضای مجازی» و هم در حوزه «استقلال سرویس‌های ملی» پیگیری‌های نظارتی را داشته باشیم. البته امروزه با اتفاقاتی که در زمینه سرویس‌های خارجی فضای مجازی افتاده است حتی برای عموم مردم نیز ضرورت داشتن سرویس‌های بومی و ملی روشن شده است. زمانی ما مجبور بودیم که ثابت کنیم سرویس‌های ملی نیاز کشور است؛ اما امروز همه می‌دانند که مساله ضرورت استقلال کشور در سرویس‌های اصلی و پایه فضای مجازی تا چه اندازه دارای اهمیت است.
 
*با توجه به نظارتی که توسط مرکز ملی فضای مجازی صورت گرفته، تا چه اندازه الزامات شبکه ملی اطلاعات در زمینه سرویس‌های ملی در فضای مجازی برای رسیدن به استقلال و خودکفایی در این بخش، عملیاتی شده است؟
 
درباره نظارت بر فعالیت وزارت ارتباطات در خصوص شبکه ملی اطلاعات، اندازه فعالیت انجام شده، دارای اهمیت نیست. بلکه مسئله این است که این پروژه ملی یک کار گسترده است که برای آن در ابعاد مختلف الزاماتی تعریف شده و یک سری اقدامات نیز در راستای این اهداف از سوی وزارت ارتباطات در حال انجام است. از سوی دیگر ما در معاونت فناوری مرکز ملی فضای مجازی نسبت به تشکیل یک گروه کارشناسی اقدام کرده‌ایم که میزان پیشرفت الزامات این سند را در عرصه‌های مختلف بررسی کرده و گزارش می‌دهد. به هر ترتیب ما به جدیت پیگیر این مسئله هستیم.
 
*با تمام این اوصاف، شواهد نشان می‌دهد که در زمینه رسیدن به اهداف استقلال در فضای مجازی، دچار تعلل و تأخیر هستیم و این مسئله باعث شده است که شاهد اقدامات یکجانبه از سوی شرکتهای خارجی به بهانه تحریم باشیم و واکنشی نیز برای آن نداشته باشیم؟
 
ما به هیچ وجه موافق تعلل نیستیم و موافق هستیم که زمان محدود است و حتماً باید در این زمینه سرعت عمل داشته باشیم و همه گونه اهتمام را برای استقلال سرویس‌های ملی و بومی به کار بگیریم. در اینجا بهتر است این توضیح را هم بدهم که ما وقتی سخن از سرویس‌های پایه ملی داریم، این شبهه به وجود می‌آید که قصد داریم سرویس‌های جهانی را محدود کنیم. برای مثال اگر حرف از موتور جستجو یا جویشگر ملی می زنیم این شبهه ایجاد می‌شود که قصد داریم دیگر کاری به گوگل نداشته باشیم. اما این موضوع صحیح نیست. بلکه بحث ما این است که باید در کنار سرویس‌های جهانی که به اندازه خود ممکن است لازم باشند و هیچ چیز هم جایگزین آنها نباشد، برای حفظ استقلال، فرهنگ و اصول و ارزش‌های خودمان، سرویس‌های بومی را نیز در کشور داشته باشیم. کما اینکه بسیاری از کشورها نیز این کار را انجام می‌دهند. به همین دلیل در عین حال که زمینه استفاده از سرویس‌های جهانی را فراهم می‌کنیم ارتباط سرویس‌های ملی و بومی با سرویس‌های جهانی را نیز روشن می‌کنیم. تاکیدمان بر این است که تقویت سرویس ملی و بومی، به معنای ایجاد بن بست در استفاده از سرویس‌های جهانی نیست.
 
*حال با وجود اقدامات یکطرفه ای که از سوی شبکه‌های خارجی علیه ایران صورت می‌گیرد و به دلیل نبود قوانین و مقررات مشخص برای فعالیت این سرویس دهندگان در کشور، شاهد از بین رفتن کسب و کارها و نیز حذف صفحات کاربران ایرانی هستیم، آیا برنامه‌ای برای مقابله و یا مذاکره با سرویس دهندگان خارجی در این زمینه وجود دارد؟
 
ما شاهد هستیم که کشورها برای استفاده از سرویس‌های خارجی با سرویس دهنده‌ها وارد مذاکره می‌شوند و این سرویس دهندگان دفاتر رسمی در هر کشوری تشکیل می‌دهند و ملزم به پاسخگویی کاربران و حاکمیت آن کشور هستند. اما در کشور ما به بهانه تحریم، این مذاکرات رسمی و حقوقی متأسفانه انجام نمی‌شود و این یکی از بزرگترین مشکلات ما است. البته این مشکل از جانب سرویس دهنده‌های خارجی ایجاد شده و ما مقصر آن نیستیم. با این وجود ما آمادگی داریم که با سرویس دهنده‌های جهانی وارد مذاکره شویم تا آنها بر اساس اصول و آرمان‌ها و ارزش‌های ما دفاتر رسمی در کشور داشته باشند و متعهد به رعایت بعضی از قوانین و مقررات کشور ما باشند. اگر این الزامات را بپذیرند قطعاً زمینه برای همکاری رسمی فراهم است. منتها این شرکتها به بهانه تحریم از هرگونه مذاکره و بررسی و هرگونه رفتار قانونی فرار می‌کنند و در حقیقت مرتب در حال این هستند که به طرق غیرمنطقی و غیرقانونی، تحت تأثیر سیاست‌های استکباری دولت آمریکا، واقع شوند و ابزار اعمال آن سیاست‌ها باشند.
 
*در این خصوص آیا تاکنون تلاش به مذاکره با شرکتهای خارجی مانند گوگل و اپل و یا شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام انجام پذیرفته است یا خیر؟ و اینکه چرا مرکز ملی فضای مجازی تاکنون به اقدامات این شرکتها برعلیه ایران واکنش نشان نداده است؟
 
موضوع مذاکره در حوزه کاری من نیست و من هم بعید می دانم که کاری در این زمینه انجام شده باشد. ما در مرکز ملی فضای مجازی هیچ اقدامی در جهت مذاکره با این سرویس دهندگان نداشته‌ایم. اما در مورد اینکه می‌گوئید چرا مرکز ملی فضای مجازی هیچ واکنشی در خصوص اقدامات اخیر نداشته است، باید بگویم که ما در زمینه اقدام اپل برای حذف اپلیکیشن‌های داخلی، بیانیه رسمی منتشر کردایم و مفصل در این زمینه نارضایتی خود را اعلام کرده‌ایم. همچنین در زمینه اتفاق اخیر گوگل، اقدامات جدی انجام داده‌ایم و جلسات مهمی را در کشور با تمام سازمان‌هایی که در این جهت مرتبط بودند، انجام داده‌ایم. در حال حاضر نیز پیگیر اقدامات حقوقی در رابطه با گوگل به طور جدی هستیم. این اقدامات از طریق وزارت امور خارجه، وزارت ارتباطات و هم سایر وزارتخانه‌های مرتبط از جمله بخش رسانه‌های بین المللی وزارت ارشاد در حال پیگیری است.
 
* این پیگیری حقوقی تنها مربوط به اقدام گوگل در حذف پیام رسان ها و اپلیکیشن‌های بومی می‌شود؟
 
خیر، ما پیگیر این موضوع به طور کل هستیم. به طور کلی تمامی اتفاقاتی از این دست که در فضای مجازی به بهانه تحریم رخ داده است را پیگیری حقوقی و بین المللی می‌کنیم. ما تلاش خودمان را می‌کنیم تا به نتیجه برسیم.

شرکت جعلی انگلیسی با نام تلگرام کلاهبرداری می کند

فردی با تاسیس یک شرکت جعلی و استفاده از نام پروژه ارز دیجیتال تلگرام در انگلیس ۱.۷ میلیارد دلار سرمایه برای فروش سکه های دیجیتالی جمع آوری کرده است.
 
به گزارش کوارتز، فردی یک شرکت جعلی با نام پروژه ارز دیجیتال تلگرام (Telegram Open Network) در انگلیس تأسیس کرده و ۱.۷ میلیارد دلار سرمایه برای فروش سکه‌های دیجیتال جمع آوری کرده است.
 
اپلیکیشن پیامرسان تلگرام ماهانه ۲۰۰ میلیون کاربر فعال دارد و قصد دارد با فروش ارز مجازی سرمایه برای توسعه چند سرویس از جمله مخزن فایل اطلاعات خود جمع آوری کند.
 
به هرحال شرکتی به نام Telegram Open Network Limited در ۲۸ فوریه سال جاری در انگلیس ثبت شده است. این شرکت پاول دوروف مؤسس تلگرام را تنها سهام دار و مدیر خود اعلام کرده و ادعا می‌کند ۸۰۰ میلیون پوند (۱.۱۳ میلیون دلار) سرمایه از فروش سهام (عرضه اولیه سهام) در اختیار دارد.
 
 
پس از گمانه زنی درباره صلاحیت و موثق بودن این شرکت در توئیتر، تلگرام در همین شبکه اجتماعی اعلام کرد شرکت مذکور ارتباطی با دوروف ندارد.
 
در اطلاعات مربوط به این شرکت دوروف شهروند انگلیس اعلام شده و مقر اصلی عملیات نیز همین کشور اعلام شده است. این درحالی است که در این اواخر شواهد دیگر نشان می‌دهد دوروف ساکن امارات متحده عربی است.
 
جالب آنکه حتی نشریه آنلاین Calvert Journal نیز با تصور اینکه دوروف شهروند انگلیس شده است، گزارشی درباره این شرکت منتشر کرده است. البته این گزارش قبل از جوابیه تلگرام به جعلی بودن شرکت منتشر شده است.

ابعاد اخلاقی و حقوقی حیات دیجیتالی ما پس از مرگ

همین یکی دو روز پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه به زودی تعداد حساب‌های کاربری مردگان در فیس‌بوک از اکانت‌های زندگان در این شبکه اجتماعی پیشی می‌گیرد. در این وضعیت، با تعداد بیشماری حساب کاربری و داده‌ها مواجهیم که صاحبی ندارد و این مساله سوالات حقوقی و فنی متعددی را بر‌می‌انگیزد. الین کسکت (Elaine Kasket) روانشناس مشاور و نویسنده کتاب «تمامی ارواح در ماشین: توهم نامیرایی در عصر دیجیتال» در گفت‌وگویی با گاردین، به ابعاد فنی و اخلاقی مرتبط با داده‌های متعلق به افراد درگذشته در شبکه‌های اجتماعی پرداخته است.
 
اگر همین فردا اتوبوس مرا زیر بگیرد و بکشد، چه اتفاقی برای حساب‌های جیمیل و فیس‌بوکم می‌افتد؟
بر اساس قانون قراردادها (منظور قانون ناظر بر قراردادها در کشور انگلیس است. در ایران نیز اصول حاکم بر قراردادها در قانون مدنی درج شده است) در صورت وقوع مرگ، حریم خصوصی پایان می‌یابد. اما نکته جالب اینجاست که شرکت‌های بزرگ فناوری، حساب کاربری و داده‌های فرد درگذشته را همچون زمانی که زنده بود، محرمانه نگه می‌دارند.
 
اما این چیزی نیست که نزدیکان فرد درگذشته انتظار دارند. آنها فرض را بر این می‌گذارند که داده‌ها نیز همچون سایر متعلقات فرد فوت شده، مثل نامه‌ها، آلبوم عکس‌ها و از این قبیل، به آنها به ارث برسد.
دقیقا. مطابق قانون ارث در انگلستان، دو عامل لمس‌پذیری و ارزش مدنظر قرار می‌گیرد. به این ترتیب اگر چیزی قابل لمس باشد، حتی اگر ارزشی نداشته باشد، بر اساس وصیت‌نامه در مورد آن تصمیم‌گیری می‌شود و اگر درباره آن وصیتی وجود نداشته باشد، به صورت خودکار به وارث فرد درگذشته می‌رسد. بر همین اساس مردم فرض می‌کنند که در مورد موجودی‌های دیجیتالی هم باید از همین قواعد پیروی شود؛ اما چنین اتفاقی نمی‌افتد.
 
به طور کلی، پاسخ شرکت‌های شبکه‌های اجتماعی به درخواست‌های بازماندگان مبنی بر دسترسی به حساب کاربری فرد درگذشته چیست؟
چیزی شبیه این: «در عین اشتیاق برای کمک به شما، قادر به این کار نیستیم.» آنها می‌گویند که می‌خواهند از حریم خصوصی فرد فوت شده محافظت کنند (که گفتیم از نظر فنی، پس از مرگ دیگر حریم خصوصی بی معناست).
 
اما گاهی این رفتارها در دادگاه به چالش کشیده می‌شود؟
یکی از مسخره‌ترین پرونده‌ها در این زمینه مربوط به قتل هالی گیزارد به دست دوست‌پسر سابقش بود. حساب کاربری فیس‌بوک هالی حاوی تصاویری از او و قاتلش بود (که خانواده‌اش می‌خواستند آن عکس آزاردهنده را حذف کنند). اما فیس بوک به خانواده هالی اعلام می‌کرد که برای حفظ محرمانگی هالی، اجازه تغییر در پروفایل او را نمی‌دهد.
 
مترجم: این قتل در سال 2015 میلادی اتفاق افتاد و در نهایت با کارزاری که خانواده هالی گیزارد راه‌اندازی کردند، فیس‌بوک تصاویر مورد نظر را حذف کرد. البته دلیل حذف تصاویر را دریافت گزارش‌هایی مبنی بر نقض کپی‌رایت اعلام کرد.
 
آیا فیس‌بوک اخیرا برای حل چنین مشکلاتی اقدام کرده است؟
اوایل ماه جاری میلادی فیس‌بوک اعلام کرد که با استفاده از هوش مصنوعی، از ارسال محتواهای آزاردهنده و مشکل‌ساز، همچون یادآورهای تاریخ تولد، از پروفایل کاربران فوت شده جلوگیری می‌کند. اما همان گونه که فردی از نزدیکان درگذشتگان، ممکن است از دیدن یادآور تاریخ تولد غمگین شود، ممکن است فرد دیگری هم باشد که بخواهد با چنین یادآوری‌هایی خاطراتش را با فوت شده زنده نگه دارد و حذف این قبیل موارد او را بیازارد. موضوع این است که شیوه عزاداری در مورد هر فرد متفاوت است. قواعدی در زمینه سوگواری وجود ندارد و اگر هم قرار بود کتابچه‌ای در این زمینه وجود داشته باشد، شرکت‌های انتفاعی مانند فیس‌بوک نباید آن را بنویسند.
 
مدل کسب‌وکار فیس‌بوک، جمع‌آوری داده‌ها به منظور ترغیب کاربران به خرید و مصرف است. اما مردگان مصرف‌کننده نیستند. پس هدف فیس‌بوک از حفظ حساب‌های کاربری مردگان چه می‌تواند باشد؟
چند موضوع مطرح است. تنها دلیلی که بعضی مردم در فیس‌بوک می‌مانند این است در آنجا یادگاری‌هایی از افرادی وجود دارد که دوست‌شان می‌دارند. و زمانی که شما حساب‌کاربری‌تان را غیرفعال ‌کنید، فرد درگذشته دیگر نمی‌تواند شما را به فهرست دوستان خود بیفزاید. به این ترتیب دروازه گورستان به روی شما می‌شود.
 
یک دلیل دیگر این است که حتی اگر فردی دیگر قادر به خرید و مصرف نباشد، تحلیل داده‌های او همچنان برای شرکت‌ها ارزشمند است. سابق بر این، حساب کاربری مردگان جمع‌آوری می‌شد؛ ولی کاربران به این روش اعتراض کردند. بنابراین نگهداری خودکار این گونه حساب‌های کاربری، کم‌هزینه‌ترین اقدام از نظر سخت‌افزاری برای شبکه‌های اجتماعی است.
 
به این ترتیب روزی تعداد حساب‌های کاربری مردگان در فیس‌بوک، بیش از زندگان خواهد بود.
بله. موسسه اینترنت آکسفورد اخیرا پیش‌بینی کرده که تا پایان قرن حاضر تعداد حساب‌های کاربری مردگان در فیس‌بوک به دو میلیارد خواهد رسید.
 
این حجم عظیمی از داده است...
هرچند هرچند سال  یک بار، میزان اطلاعاتی که ما می‌توانیم روی دستگاه‌های‌مان ذخیره کنیم دوبرابر می‌شود؛ اما به هرحال این حافظه ذخیره سازی بی‌نهایت نیست و دستگاه‌های ما هر روز بیشتر و بیشتر در حال دریافت داده‌های مختلف است. این داده‌های زاید یا بی مصرف، در هر حال یا با استفاده از هوش مصنوعی یا با تصمیم‌گیری انسانی باید حذف شود. اما مشکل اینجاست که به جای ما، شرکت‌های شبکه‌های اجتماعی در این باره 
شما نمی‌توانید مجموعه‌های موسیقی یا کتاب‌های‌تان را به کسی واگذار کنید؛ چون فقط یک امتیاز کاربری خریداری کرده‌اید که توافق‌نامه‌اش در طول عمر شما معتبر است. این موسیقی، متعلق به شما نیست و تنها اجازه شنیدن آن را خریداری کرده‌اید
تصمیم گیری می‌کنند.
 
در همین حال، برخی افراد برای دستیابی به حساب کاربری افراد درگذشته، باید به اقداماتی مثل هک دست بزنند.
آنها وادار به قانون شکنی می‌شوند و با استفاده از گذرواژه فرد فوت شده، در واقع جعل هویت می‌کنند. ولی ما اجازه این لغزش‌ها را می‌دهیم؛ چون دیگر چاره‌ای ندارند.
 
خود من مطمئن نیستم که گذرواژه‌هایم را برای روز مبادا به کسی بدهم یا نه. شاید از این طریق نزدیکانم به اطلاعات ضروری دسترسی بیابند؛ ولی در عین حال همه چیز هم در دسترس‌شان قرار خواهد گرفت و حتی اگر از رازهای پنهان من سوءاستفاده نکنند، در هر صورت این نگرانی وجود خواهد داشت.
 
اما شبکه‌های اجتماعی هم مثل انسان‌ها روزی می‌میرند. مثل مای‌اسپیس و فرندستر...
ماری کوندو (Marie Kondo) متخصص خانه‌آرایی معتقد است که شما می‌توانید همه کتاب‌ها، عکس‌ها و موسیقی‌های مورد علاقه‌تان را در ابر ذخیره کنید و به این ترتیب قفسه‌های مرتب و تمیز داشته باشید. این ایده جالبی است؛ اما درنظر داشته باشید که به این ترتیب، دیگر نوه‌های شما چیزی درباره شما و علایق‌تان نخواهند دانست؛ مگر اینکه خودتان پیش از مرگ به این موضوع بیندیشید و با این فرض که پلتفرم ابری‌تان روزی از بین می‌رود، از همه چیز یک نسخه پشتیبان دانلود کنید. شرکت‌ها این کار را برای شما نمی‌کنند؛ چون فعالیت آنها برپایه سودآوری است، نه انسان دوستی. به تاریخچه رایانش نگاهی بیندازید! کدنویسی، سخت‌افزار و نرم‌افزارها همه تغییر می‌کنند. داده‌های شما به این ترتیب برای همیشه در دسترس نخواهد بود. از این گذشته، شما نمی‌توانید مجموعه‌های موسیقی یا کتاب‌های‌تان را به کسی واگذار کنید؛ چون فقط یک امتیاز کاربری خریداری کرده‌اید که توافق‌نامه‌اش در طول عمر شما معتبر است. این موسیقی، متعلق به شما نیست و تنها اجازه شنیدن آن را خریداری کرده‌اید.
 
آیا شبکه‌های اجتماعی شیوه‌های سوگواری ما را تغییر داده‌اند؟
این شبکه‌ها، حضور مردگان را افزایش داده‌اند. انقلاب صنعتی، با ایجاد گورستان در حومه شهرها، به ما امکان داد که مردگان‌مان را در فاصله نزدیکی از خود داشته باشیم. اما اینترنت، اصولا برای تداوم و حفظ ارتباطات شکل گرفته و این امور را بسیار ساده کرده  است. زیرا هم اکنون، مردگان در فناوری به حیات ادامه می‌دهند. داده‌های متعلق به مردگان همه جا هست؛ بررسی‌هایی که برای آمازون نوشته‌اند، 
چیزهایی را که برای‌تان واقعا مهم است و می‌خواهید به نسل‌های آینده منتقل کنید، به شکل فیزیکی نگه‌داری کنید. نمی‌توانید و نباید به شرکت‌ها برای حفظ داده‌های‌تان اطمینان کنید
توصیه‌هایی که در تریپ ادوایزر نگاشته‌اند و ... شما شاید به محتوایی بربخورید که روی شما اثرگذار باشد، اما ندانید که نویسنده این مطلب زنده است یا مرده. مردگان در این فضای جدید به شکل بی‌سابقه‌ای از نظر اجتماعی فعالند و همچنان بدون تمایز و به صورت مبهمی حضور دارند.
 
در کتاب‌تان از افرادی صحبت می‌کنید که در صفحات یادبود مردگان پیام‌هایی می‌نویسند و امید دارند که این پیام‌ها به فرد مرده برسد...
تونی والتر (جامعه شناس) می‌گوید که اینترنت به خانه فرشتگان تبدیل شده است. به لحاظ تاریخی، فرشتگان، پیام‌رسان‌هایی بین زمین و آسمان بوده‌اند؛ اما حالا در اتر ساکن هستند و ما به سادگی به آنها دسترسی داریم.
 
(مترجم: اتر یا ether طبق عقیده ٔ قدما فضای فوق هوای کره زمین را فرا گرفته است در عالم جدید هم ما اترنت یا Ethernet را داریم که از زیربناهای شبکه است.)
بسیاری از افراد غیرمذهبی هم به نوعی به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند و این اعتقاد، با حس اینکه مردگان از طریق اینترنت در اجتماع تاثرگذارند، تقویت شده است.
 
ایده‌ای در سریال بلک میرور و امثال آن مطرح شده که ما روزی خواهیم توانست محتوای مغز یا آگاهی‌مان را در ابر بارگذاری کنیم و به این طریق هولوگرام  یا نسخه‌ای مجازی از خویشتن‌مان را ایجاد کنیم، به نحوی که سایرین بتوانند همچنان پس از مرگ با ما در ارتباط باشند. این ایده عقلانی است؟
من این ایده را تا حدی حاصل خودشیفتگی (نارسیسیسم) می‌دانم. افرادی که این ایده را دارند از روز زنده نبودن خود وحشت دارند و تصور‌شان این است که پس از مرگ هم، مردم دوست دارند از احوال آنها با خبر باشند. از این گذشته، ممکن است ارثیه دیجیتالی افراد نیز روزی از بین برود؛ چون پلتفرم‌ها مدام به روز می‌شوند و کدهای قدیمی ممکن است از کار بیفتد.
 
توصیه شما درباره حداقل‌هایی که مردم باید رعایت کنند چیست؟
این که هر از گاهی، خانه دیجیتال‌تان را خانه‌تکانی کنید، ایده خوبی است. حداقل اگر نمی‌خواهید بازماندگان‌تان با کوهی از داده‌های بی اهمیت مواجه شوند که ندانند کدام‌شان برای شما مهم بوده است.
 
به صورت پیش فرض همه ما به انبارکنندگان انبوه اطلاعات تبدیل می‌شویم. بنابراین چیزهایی را که برای‌تان واقعا مهم است و می‌خواهید به نسل‌های آینده منتقل کنید، به شکل فیزیکی نگه‌داری کنید. نمی‌توانید و نباید به شرکت‌ها برای حفظ داده‌های‌تان اطمینان کنید.