برندگان نخستین جشنواره مردمی برنامه های نوروزی ۹۷ : سین سیما

مطلب برندگان نخستین جشنواره مردمی برنامه های نوروزی ۹۷ : سین سیما برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

صداوسیما هرساله برنامه‌ها و مسابقات متعددی را برای تعطیلات نوروز درنظر می‌گیرد. در سال ۹۷ این سازمان در اقدامی تازه اقدام به انتخاب بهترین برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی از نگاه مردم با نام سین سیما پرداخت. با همه گیر شدن تکنولوژی و درک دیرهنگام این نکته توسط مسئولین، در سال ۹۷ صدا و سیما تصمیم...

مطلب برندگان نخستین جشنواره مردمی برنامه های نوروزی ۹۷ : سین سیما برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

فهرست فیلم های اکران نوروز ۹۷ ؛ تعطیلات عید با بهترین های سینمای ایران

مطلب فهرست فیلم های اکران نوروز ۹۷ ؛ تعطیلات عید با بهترین های سینمای ایران برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

تماشای فیلم در سینما یکی از تفریحات کم هزینه‌ای است که در تعطیلات ایام نوروز، جذابیت بسیاری برای خانواده ها دارد. در ادامه به معرفی بهترین فیلم های سینمایی در حال اکران نوروز ۹۷ خواهیم پرداخت. چند سالی است که سینمای ایران با توجه به موفقیت در عرصه های جهانی و درخشش ستاره های جدید،...

مطلب فهرست فیلم های اکران نوروز ۹۷ ؛ تعطیلات عید با بهترین های سینمای ایران برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است. - تکراتو - اخبار روز تکنولوژی - - https://techrato.com/

آثار ماندگار سینمای ایران؛ نگاهی به فیلم مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی

آثار ماندگار سینمای ایران؛ نگاهی به فیلم مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی
بهرام بیضایی از هنرمندان برجسته تئاتر و سینمای ایران در قبل و بعد از انقلاب محسوب می شود. او از دهه ۳۰ و ۴۰ در حوزه سینما و تئاتر، در زمینه نویسندگی و کارگردانی فعالیت داشته است و آثاری ماندگار در سینمای ایران خلق نمود.

ایشان نمایشنامه و فیلمنامه های بسیاری را تالیف نموده، همچنین تئاترهای متعددی را به روی صحنه برده است. در زمینه کارگرذانی سینما آثار درخشانی همچون رگبار، کلاغ، غریبه و مه، باشو غریبه ای کوچک، مسافران، چریکه تارا، شاید وقتی دیگر  و سگ کشی و برخی آثار ماندگار دیگر را  در کارنامه حرفه ای خود ثبت و به مخاطب عرضه نموده است.

در این مبحث نگاهی به فیلم مرگ یزدگرد می‌اندازیم. فیلم ” سگ کشی ” آخرین تجربه وی در زمینه کارگردانی فیلم بود و متاسفانه پس از آن با نارضایتی های بسیاری که  از عدم  شرایط امکان تولید کار هنری داشت، ایران را به مقصد آمریکا ترک نمود.

index.jpg1

بهرام بیضایی کارگردان فیلم مرگ یزدگرد از همان ابتدای کار شدیدا به نمایش ایرانی علاقمند بود و در این زمینه تحقیقات بسیاری نیز انجام داد و کتاب “تاریخ نمایش در ایران” حاصل بخشی از جستجو و کنکاش وی در عرصه تاریخ هنرهای نمایشی در ایران بوده که به چاپ رسیده است.

بهرام بیضایی به واسطه ایرانی بودن و داشتن تعصب ایرانی نسبت به فرهنگ و تمدن خود و همچنین به دلیل علاقمندی اش به انواع و اقسام شیوه های نمایش ایرانی و اشراف کامل بر آنها، در بسیاری از آثار خود از آنها بهره گرفته است. ما همواره رد این علاقمندی و ریشه فرهنگ و تمدن ایرانی و تاریخ هنر این مرز و بوم را در آثار او چه تئاتر و چه سینما شاهد بوده ایم.

فیلم مرگ یزدگرد

بهرام بیضایی در آثار نمایشی خود همواره از قواعد نمایش سنتی ایرانی اعم از تعزیه و تماشا و تخت حوضی و خیمه شب بازی و اشکال مختلف دیگر آن بهره برده است. او با مهارت و تبحر تمام توانسته این قواعد را از کهنگی درآورده و در قالبی مدرن، نو و متناسب با شرایط فیلم و یا تئاتر استفاده نماید. این تلاش وی سبکی خاص در آثار  بیضایی را پدید آورده که مخاطب نیز با آن آشنا شده و مورد پذیرش او  قرار گرفته است و استقبال از آثار او در ایران نیز گواهی بر این مدعاست.

بیضایی فیلمها و تئاتر های متعددی را کارگردانی کرده و هر کدام از آثار او حال و هوای خاص خود را داشته و همچون قصه های فولکلور و کهن، در آثارش رمز و راز از عناصر اصلی بوده و دنیای آثارش، دنیایی وهم آلود و سرشار از رمز و راز است.

در میان آثار بیضایی، فیلم مرگ یزدگرد که در سال ۶۱ ساخته شد تا حدی به لحاظ فرم با دیگر آثارش دارای اندک تفاوتهایی است و این تفاوت ناشی از تداخل مرزهای تئاتر و سینما بوده و ما در مواجهه با این اثر،  ترکیبی از تئاتر و سینما را شاهد هستیم. فیلم مرگ یزدگرد به دلایل مختلف از جمله بی حجاب بودن سوسن تسلیمی و یاسمن آرامی، توقیف شد و اکران عمومی نگرفت؛ اما به گمانم بسیاری از مخاطبان بیضایی به اثر دست پیدا کرده و مخاطبان بسیاری نسخه ویدئویی این اثر درخشان را دیدند.

marge-yazdgerd-poster

و اما قصه فیلم مرگ یزدگرد

مرگ یزدگرد نوشته و کار بهرام بیضایی و از آثار ماندگار سینمای ایران، حکایت فرار یزدگرد در جنگ با تازیان و گم شدن در بیابانی برهوت است. او با پناه آوردن به آسیابی که به دلیل شرایط بد اقتصادی فعال نبوده و پذیرش وی توسط آسیابان فقیر و خانواده اش که خود از گرسنگی در رنجند، از مرگ رهایی می یابد. یزدگرد پس از چندی که حالش بهبود یافته، از آسیابان تقاضایی دارد. او دستور به قتل خود داده؛ اما آسیابان تمرد می‌کند. لذا یزدگرد شروع به آزار و اذیت مرد آسیابان و زن و دخترش می پردازد تا بلکه خون آسیابان به جوش آمده و او را از این زندگی خلاص کند.

  moayerian (4)

نهایتا سرکردگان لشکر ایران پس از جستجوی بسیار به دنبال پادشاه، به این آسیاب رسیده و در آنجا با جسد بی جان او روبرو می شوند. سپس با شکنجه، استنطاق و محاکمه آسیابان به جرم قتل شاه، در می یابند که این مرگ خواسته خود پادشاه بوده است. لذا آسیابان را عفو کرده و می روند و در این هنگام بیرق های سیاه سپاه تازیان از دور دیده می شود. در پایان فیلم، زن آسیابان رو به سرداران شاه کشته شده می‌گوید: اینک داوران اصلی از راه می رسند٬ شما را که درفش سپید بود، این بود داوری٬ تا رای درفش سیاه آنان چه باشد.

در اثر مذکور، نکات و مسائل متعددی عنوان می شود که در اینجا مجال طرح آنها نبوده و ما بیشتر به مواردی که دارای تاکید و اهمیت ویژه تری است، می پردازیم. فیلم مرگ یزدگرد از نظر فرم و محتوا قابل بحث بوده و ضروری است که تا حد امکان به هر دو بُعد آن بپردازیم.

20163140182830870a

بهرام بیضایی در فیلم مرگ یزدگرد با ایجاد یک موقعیت و طرح روایتهای متعدد از یک واقعه؛ اما ناشی از چند دیدگاه، بسیار ماهرانه و زیبا مطلق نگری و قطعیت در وقایع، از جمله تاریخ را زیر سوال برده و به زیبایی علم ناقص انسان بر امور و پنهان ماندن برخی زوایا از دید هر انسانی نسبت به یک واقعه را طرح نموده است. بهرام بیضایی با ایجاد موقعیت مواجه شدن بزگان دربار با جسد پادشاه و شنیدن روایتهای متعدد از آسیابان و خانواده اش از سویی و محتمل بودن هر کدام از آن وقابع به اندازه دیگری، آنها را در داوری دچار سردرگمی و استیصال نموده است. لذا به هر روایتی مشکوک شده و  تردید تمام ذهن بزرگان را فرا میگیرد و در تعیین روایت صحیح دچار تردید شده و ناتوان میمانند.

البته این ناتوانی به دلیل همان نقص اساسی در آگاهی و اطلاعات انسان در مواجهه با اموری است که هیچکدام قطعیت نداشته و همگی نسبی هستند. آسیابان به گونه ای روایت می‌کند و زن آسیابان روایت خود را ارئه کرده و دختر آسیابان نیز روایتی دیگر را مطرح می‌کند. مخاطب و داوران، هیچگاه نمی توانند بفهمند که حقیقت ماجرا چه بوده است و جالب اینجاست که بهرام بیضابی بر اساس وجود عدم قطعیت و نسبی بودن امور  و طرح ناتوانی انسان در اشراف کامل به امور بتدریج ساختار یا فرمی به نام  پارودی یا نقیضه را طرح نموده و با استفاده از قواعد و ترفندهای نقیضه، اثر را به پیش می برد .

نقیضه یا پارودی شکل و فرمی از کمدی بوده که از نقض یک اثر دیگر پدید می آید و لذا نقیضه همواره به یک داستان و قصه مرجع نیاز دارد که در اینجا آسیابان، دخترش و خود هر یک روایت دیگری را نقض کرده تا روایت خود به عنوان روایت اصلی پذیرفته شود و خطر از کنارشان بگذرد. هرچند که در این روایتهای متعدد، بسیاری از حقایق  رو شده؛ اما به وضوح می بینیم که علم و دانش و آگاهی انسان بسیار ناقص است و هیچگاه انسان قادر به بازگو کردن حقایق نیست، حتی اگر خود بخواهد.

index

فیلم مرگ یزدگرد در فرم کاملا وام گرفته از نمایش ایرانی است. در نوع میزانسن ها و جابجایی بازیگران بر صحنه، ژست و ایست و پوزیشن ها همگی از نمایش ایرانی گرفته شده است. همچنین در میزانسن و ترکیب بندی و جابجایی بازیگران بر روی صحنه به وضوح رگه های تعزیه مشخص می شود. نکته دیگر اینکه بیضایی جهت پیشبرد روایت و قصه و باز کردن گره های داستان در بسیاری از صحنه ها از تکنیک بازی در بازی استفاده می کند.

هر چند که تکنیک بازی در بازی امروزه شیوه ای منسوخ و کهنه است و برای مخاطب امروزی جذابیتی ندارد؛ اما استفاده استادانه بیضایی از این تکنیک و ایجاد ریتم مناسب با صحنه و قدرت بازیگران کار، چنان جذابیتی ایجاد می کند که به مخاطب فرصتی برای فکر کردن به این مسئله را نمی دهد.

1

در فیلم مرگ یزدگرد لازم است که به بازی بازیگران اصلی کار از جمله مهدی هاشمی، سوسن تسلیمی و یاسمن آرامی نیز توجه کرد. بازی بسیار روان و درست، به همراه بیانی مناسب، ژستها و ایستهای بسیار درست و در خدمت شخصیت و سیالیتی که در بازی این بازیگران وجود دارد، باعث شده که به راحتی از یک پاساژ حسی به پاساژ دیگر رفته و در بدن و بیان به سرعت تغییراتی ایجاد نمایند و از نقشی به نقشی دیگر می روند. انصافا بازیگران در ارائه این شیوه از بازیگری که نزدیک به بازیگری اپیک بوده، بسیار موفق عمل کرده و لحظات زیبایی را خلق می کنند.

914961c579435cbf584d4a1e8308a631

فیلم مرگ یزدگرد به دلیل لوکیشن محدود، از دسته آثاری است که کارگردانی آن در قالب فیلم، بسیار مشکل بوده و هر کارگردانی از پس آن برنیامده؛ اما بیضایی با دکوپاژ مناسب و درست و طراحی دقیق نماها، توانسته مخاطب را به خود جذب نموده است. بیضایی بسیار استادانه در تلفیق تئاتر و سینما عمل نموده و در آخر فیلمی را ارائه کرده که در حال حاضر از آثار برجسته وی محسوب می شود. اگر فیلم مرگ یزدگرد را ندیده اید، حتما آن را تهیه کنید. این فیلم ارزش یکبار دیدن را دارد.

.

منبع: تکرا

 

نوشته آثار ماندگار سینمای ایران؛ نگاهی به فیلم مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

ستارگان سینمای قبل از انقلاب (قسمت اول)؛ فردین ستاره تمام نشدنی سینمای ایران!

ستارگان سینمای قبل از انقلاب (قسمت اول)؛ فردین ستاره تمام نشدنی سینمای ایران!

پیرامون ستاره و ستاره سازی در سینما همواره مباحث زیادی مطرح بوده و موافق و مخالفنی نیز همیشه بوده اند که در تایید و یا رد آن، دلایل خاص خود را داشته و لذا عده ای با آغوش باز آن را پذیرفته و از فواید تجاری و حضور حداکثری مخاطب در سالن سینما بهره برده و عده ای نیز این جریان را هم راستا با مسیر هنری اثر ندیده و نسبت به وجه هنری اثر نگران بوده و طبیعتا آثاری را تولید کرده و به مخاطب بسیار محدودی ارائه داده است که بیشتر، منتقدان و روشنفکران جامعه مخاطب آن اثر بوده اند .

محمد علی فردین نایب قهرمان کشتی جهان
محمد علی فردین نایب قهرمان کشتی جهان

البته این بدان معنا نیست که منتقدان و روشنفکران، مخاطب دیگر آثار نبوده بلکه بدین معناست که چنین آثاری که از معیارهای تجاری استفاده نکرده است، از حضور مخاطب عام بی بهره مانده و لذا همواره به لحاظ تجاری آثاری ناموفق بوده و اغلب شکست خورده اند.

فردین

ستاره و ستاره سازی در سینمای جهان همواره امری رایج بوده و حتی جریانی بسیار قدرتمند بوده است. هیچ دوره ای از سینما در ایران و دیگر کشورهای جهان از میان نرفته و هیچگاه شخصی قدرت آن را نداشته که با آن بتواند مبارزه کند و این جریان را از بین ببرد و یا آن را تضعیف کند. حتی فیلمسازان بزرگ نیز همواره سعی کرده‌اند با توجه به  رعایت تمام شرایط کیفی فیلم، از این جریان نیز بهره مند شوند؛ زیرا ستاره سازی در تاریخ سینمای ایران و جهان با اقتصاد سینما، رابطه ای بسیار قوی و آشکار داشته  است.

 به هر حال ما می دانیم که اگر فیلمی گیشه نداشته باشد شکست خواهد خورد و هیچ تهیه کننده ای با شکست مادی و تجاری فیلم ارتباط خوبی ندارد. اصولا تهیه کنندگان همواره به دنبال فروش بیشتر بوده و در این خصوص سعی می کنند که معیارها و عوامل تاثیرگذار بر گیشه را رعایت کنند و به هر قیمتی که شده، حتی اگر مقداری از کیفیت را نادیده بگیرند، سعی میکنند گیشه را تامین کنند. البته این امری کاملا عقلانی است؛ زیرا اگر فیلم گیشه نداشته باشد به معنای نداشتن مخاطب بوده و عدم مخاطب یعنی پایان کار یک هنرمند و یک فعالیت اقتصادی.

محمد علی فردین؛ ستاره‌ای تمام نشدنی در تاریخ سینمای ایران
محمد علی فردین؛ ستاره‌ای تمام نشدنی در تاریخ سینمای ایران

لذا همواره ستاره سازی امری رایج بوده و البته با نوساناتی نیز روبرو بوده است. گاهی این جریان شدیدتر و گاهی خفیف تر شده؛ اما هیچگاه از بین نرفته است. سینمای ایران نیز از این امر بهره فراوان برده و تاریخ سینما به ما نشان می دهد که ستاره سازی همیشه امر منفی نبوده و در بسیاری موارد سینمای ایران را از بحران نجات داده و یکی از عوامل بسیار موثر بر حیات سینما تا به امروز بوده است.

فردین در " بابا شمل "
فردین در ” بابا شمل “

در تاریخ ستارگان سینمای ایران،  فردی در سال ۱۳۳۸ به عرصه سینما پا گذارده که دارای پتانسیل بسیار بالا بوده و معیارهای بسیاری برای ستاره شدن داشته است. فردی که از دنیای ورزش به عرصه سینما آمد و طبیعتا دارای اندامی ورزشی و بسیار خوش هیکل بود. با توجه به تجربه در بدنسازی، ژیمناستیک و کشتی قطعا به لحاظ فیزیک بسیار متناسب بوده و دارای چهره ای بسیار جذاب نیز برای مخاطب بوده است که در طول تاریخ سینمای ایران هیچگاه رقیب نداشته است.

این ستاره درخشان سینما، محمد علی فردین بود. حبیب الله بلور که از مردان نامدار کشتی بوده و در سینما نیز دستی داشته در ورود فردین به سینما نقشی اساسی ایفا کرده است. فردین نیز از آنجا که در عرصه کشتی بسیار موفق بوده و دارای ویژگیهای فیزیکی و جسمانی مناسب و خاصی بوده با کمک بلور پا به عرصه سینما گذاشت.

فردین

محمد علی فردین با توجه به چهره سمپاتیک و جذابیت فوق العاده و ارتباط با مخاطب، به سرعت در عرصه سینما  به پیش رفته و مورد توجه اهالی سینما قرار گرفت و بصورت حرفه ای کار سینما را شروع می کند. فردین کار بازیگری خود را با فیلم ” چشمه آب حیات ” در سینما شروع کرد.

فیلم رنگی ” چشمه آب حیات ” در سال ۱۳۳۸ به کارگردانی سیامک یاسمی بر پرده سینما آمد و محمود کوشان فیلمبرداری آن را بر عهده داشت. بازیگران این فیلم عبارت از محمدعلی فردین، ایرن، ایرج قادری، نریمان و نقشینه بودند.

فردین که عضو تیم ملی کشتی ایران بود با این فیلم پا به سینما گذاشت و پس از مدتی  کوتاه به یک ستاره تبدیل شد.و با توجه به نقشها و شخصیتهایی که تصویر میکرد مورد استقبال انبوه تماشاگران قرار گرفت و مخاطبان آنروز تجسم آرزوهای دور و دراز خود را در فیلمها و شخصیت او یافتند.سیمای جذاب فردین به علاوه تبلیغات دامنه دار در اطراف او و ترانه های ایرج همراه با لب خوانی فردین از وی چهره ای بسیار محبوب ساخت که بر دل تمامی مردم اعم از روشنفکر و غیر روشنفکر و خاص و عام نشست و حتی با توجه به کیفیت پایین آثاری که فردین در آنها به ایفای نقش می پرداخت باز هم مورد علاقه مردم بود و فردین مسیری را در آن سالها پیمود که آرزوی هر هنرمندی است .

فردین
فردین در ” بر فراز آسمانها “

ولی تا بحال ستاره ای در سینمای ایران ظهور نکرده که تا این اندازه درخشان در نظر مخاطب باشد و همچنین مورد علاقه مخاطبانی به این گستردگی قرار بگیرد. تا به امروز نیز که حدودا ۴۰ سال از آخرین فعالیتهای فردین می گذرد همچنان مورد علاقه نسلهای گذشته بوده و در ضمن نمی توان سینما را از فردین جدا کرد.

مرور تاریخ سینما بدون پرداختن به فردین و تاثیرات او در سینما امکانپذیر نیست و همواره جایگاه خود را داشته و بر خلاف نظر برخی که هنر او را زیر سوال می برند، جایگاه فردین در قلب مخاطبان نشان از هنر وی بوده و نکته اینست که فردین توانسته قلب های بیشترین مخاطب را تا به امروز در سینمای ایران تسخیر کند. او با هر حضور خود در سینما، جمعیت کثیری را به سینما کشانده و بی شک تاثیری بسیار حیاتی بر اقتصاد سینما داشته است.

در بسیاری از بحرانها سینمای ایران را از ورشکستگی نجات داده و این کار بزرگ، خود نشان از هنری دارد که هر کسی توانایی آن را نداشته است. هرچند عده بسیار معدودی در مقابل حجم کثیری از جامعه، نمی تواند عدد قابل توجهی باشد.

فردین در " بابا شمل "
فردین در ” بابا شمل “

به هر حال محمد علی فردین تحرک و جنب و جوشی در سینمای آن زمان بوجود آورد و رخوت را از آن دور ساخت. کاری که هرکسی توان آن را نداشته و ندارد. حضور جمعیتی که در روز تشییع او در محل تعیین شده گرد آمده تا به او ادای احترام کنند، نشانه های بسیاری در خود دارد که لازم است مورد توجه و تحلیل قرار گیرد.

یعنی بیست سال پس از فعالیت او چنین حجمی از مخاطب و تعاریف و نظراتی که برخی هنرمندان بنام و مشهور ایران درباره وی بیان نموده بیانگر اینست که حتی با دوری بیست ساله فردین از سینما جایگاه او همچنان حفظ شده و بین او و سینمای ایران نمی توان جدایی انداخت و بدون شک فردین بخشی از تاریخ سینمای ایران شده است.

فردین در آثار بسیاری به ایفای نقش پرداخت بطوری که حدودا در مدت بیست سال بیشتر از شصت فیلم در رزومه بازیگری او به چشم می خورد که برخی از آنها به شرح زیر است:

گنج قارون ، حاتم طایی، جهان پهلوان، فریاد نیمه شب (۱۳۴۰)، چرخ فلک (۱۳۴۶)، سلطان قلبها (۱۳۴۷)، کوچه مردها (۱۳۴۹)، بابا شمل (۱۳۵۰)، جوانمرد (۱۳۵۳)، غزل (۱۳۵۵)، بر فراز آسمانها (۱۳۵۷)، چشمه آب حیات (۱۳۳۸)، قصه شب (۱۳۵۲) و برزخی ها (۱۳۶۱)

همچنین فردین در زمینه تهیه کنندگی نیز تجاربی به شرح زیر را در کارنامه کاری خود دارد :

بر فراز آسمانها (۱۳۵۷)، قرار بزرگ (۱۳۵۴)، قصه شب (۱۳۵۲)، جهنم + من (۱۳۵۱)، سکه شانس (۱۳۴۹)، خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)، گرگهای گرسنه (۱۳۴۱)

فردین

محمد علی فردین در کارنامه کاری خود یک تجربه نیز در زمینه تدوین داشته و فیلم قرار بزرگ (۱۳۵۴) تنها تجربه وی در این زمینه بوده است. در زمینه نویسندگی نیز پنج اثر با عناوین قصه شب (۱۳۵۲)، سلطان قلبها (۱۳۴۷)، حاتم طائی (۱۳۴۵)، خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)، عشق و انتقام (۱۳۴۴) را به مخاطب ارائه داده و ۱۱ اثر را نیز کارگردانی کرده که عبارتند از :
بر فراز آسمانها (۱۳۵۷)، قرار بزرگ (۱۳۵۴)، قصه شب (۱۳۵۲)، جهنم + من (۱۳۵۱)، قصر زرین (۱۳۴۸)، سلطان قلبها (۱۳۴۷)، حاتم طائی (۱۳۴۵)، گدایان تهران (۱۳۴۵)، خوشگل خوشگلا (۱۳۴۴)، عشق و انتقام (۱۳۴۴)، گرگهای گرسنه (۱۳۴۱)

در مطالب بعدی به دیگر ستارگان سینمای قبل انقلاب و بعد از انقلاب خواهیم پرداخت. با تکرا همراه باشید.

منبع: تکرا

نوشته ستارگان سینمای قبل از انقلاب (قسمت اول)؛ فردین ستاره تمام نشدنی سینمای ایران! اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.

نگاهی به سینمای دینی و مذهبی در ایران و هالیوود

نگاهی به سینمای دینی و مذهبی در ایران و هالیوود

در سال های اخیر در کنار اصطلاحات بسیاری که در حوزه فیلم و سینما باب شده، واژه ای نیز به عنوان سینمای دینی و مذهبی رایج شده که در برخی موارد آثاری را شامل شده که مستقیما به شخصیت ها و داستان های دینی و مذهبی پرداخته و در برخی موارد نیز شامل آثار معنا گرا در ساحت دین و اخلاق است.

این آثار همچنان در بین اساتید این بحث مطرح بوده و اساتید بسیاری بطور کاملا جدی و با تمام قوا در حال بحث و جدل هستند که اصولا سینمای دینی و مذهبی می تواند وجود داشته باشد یا خیر؟ و اینکه تعریف سینمای دینی و مذهبی اصولا به لحاظ واژه ای صحیح است یا خیر؟ و متاسفانه هرگز به این فکر نمی کنند که آیا اصولا چنین بحثی مهم بوده و یا از اهمیت کمی برخودار است؟

 اما به هر حال چنین واژه ای که ضرورتی هم نداشته تعریف شده و حال نسبت به گستردگی موضوع و سوژه های بی شمار این عرصه، هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی، به جز معدودی از آثار، مابقی چندان قابل توجه نبوده و صرفا تبدیل به آثاری تبلیغی و شعاری شده که با پایان یافتن تاریخ مصرفشان، خود آثار نیز از اذهان به کلی پاک شده و متاسفانه آثار ماندگار در این زمینه بسیار ناچیز بوده است.

جالب اینجاست که سینمای دینی و مذهبی کشوری مانند ایران که کشوری اسلامی و به شدت اهل دین و مذهب بوده نسبت به هالیوود که برخی آن را مامن شیطان می نامند اصلا قابل مقایسه نبوده و نکته قابل توجه اینکه هالیوود در این زمینه بسیار فعال تر عمل نموده و از نظر کیفی و کمی کارنامه درخشانی داشته که ایران هرگز توان برابری با وی را تا به امروز نداشته است.

در ایران پس از انقلاب و با توجه به تشکیل حکومتی اسلامی و با محوریت شیعیان، طبیعتا سینما نیز تغییر ماهیت و هویت داده و به سینمایی بسیار متفاوت با قبل از انقلاب تبدیل شد. لازم به ذکر است که هر انقلابی پس از خود تحولات و دگرگونی هایی در پی داشته و طبیعتا هنر نیز از این تحولات دور نمانده و ما در عرصه هنرهای مختلف نیز با چرخشی شدید مواجه شده ایم.

سکانسی از فیلم سینمایی روز واقعه

سکانسی از فیلم سینمایی روز واقعه

البته در سال های اولیه انقلاب، به دلیل تسلط احساس بر عقل و خرد، طبیعتا بسیاری از فعالیت ها نیز دارای خاستگاه احساسی و عاطفی بوده و شور و جوش و خروش انقلاب در افراد، به دنبال آن پدیداری احساسات را در بر داشته و لذا آثاری پدیدار می شود که در تب و تاب هر انقلاب پدیدار شده است. این آثار، بیشتر آثاری ایدئولوژیک و متاثر از انقلاب و مفاهیم کلی آن بوده که نتیجتا آثاری شعاری، تبلیغی و متناسب با همان زمان و فضا بوده و به نوعی دارای تاریخ مصرف بوده است.

پس از آرام گرفتن انقلاب و چرخش نظام از ورطه احساسات به ورطه عقلانیت و جایگزینی منطق به جای احساس، تاریخ مصرف این دسته از آثار هنری نیز پایان یافته و از این پس آثار متفاوت تری پدید می آید که قابل بررسی و قضاوت است. حال در ایران نیز تاریخ تکرار شده و در زمینه هنر نیز به همین گونه، منوال پیش رفته و چنین چرخه ای صورت گرفته و ما بیشتر با آثاری سر و کار داریم که به دور از احساسات شدیدِ ناشی از انقلاب بوده و بر پایه منطق و خرد شکل گرفته اند.

اما متاسفانه در سینما و تلویزیون ما چندان آثار قابل توجهی در زمینه دین و مذهب تولید نکرده و اگر هم بوده  بسیار معدودند. از جمله آثاری که می توان به آنها پرداخت  و مرتبط با سینمای دینی و مذهبی قلمداد نمود، به شرح زیر است:

در ایران بر اساس زندگی پیامبران و امامان، آثار تولید شده عبارتند از فیلم “روز واقعه”، “سفیر”، “امام علی”، “امام حسن”، “مختار”، “محمد رسول‌الله”، “یوسف”، “ایوب پیامبر” ، “مسافر ری”، “مریم مقدس”، “امام رضا”، “مردان آنجلس”، “ملک سلیمان”.

سکانسی از سریال مردان آنجلس

سکانسی از سریال مردان آنجلس

همانطور که می بینیم چندان سینمای ما در این حوزه پربار نبوده و واقعا با گذشتن چهار دهه از انقلاب اسلامی و قدرت گرفتن دین و مذهب و افزایش گرایشات مذهبی در مردم و مسئولین، متاسفانه در سینما و تلویزیون دستان ما خالی بوده و نسبت به صرف یک زمان چهل ساله و انجام هزینه های کلان در زمینه سینما و تلویزیون، تولیدات ما بسیار ناچیز بوده و شاید به جرات بتوان گفت که اصلا تولیدی نداشته ایم.

یعنی حتی سالی یک فیلم هم ساخته نشده و از طرفی آثاری هم که ساخته شده همگی از سطح استاندارد لازم فنی و کیفی برخوردار نبوده و دارای مشکلات عدیده ای بوده اند.

 به عنوان مثال آثار ساخته شده توسط فرج الله سلحشور و یا مهدی فخیم زاده به لحاظ زبان و ادبیات آرکائیک به شدت دچار ضعف بوده و در بعضی موارد حتی تداخل زبان محاوره امروزی با زبان آرکائیک را شاهد هستیم.

البته این بحث به آن معنا نیست که از زبانی استفاده شود که مخاطب امروزی نتواند با آن ارتباط برقرار کند، ولی همانطور که شاهدیم مخاطب به راحتی با اثری همچون روز واقعه و یا امام علی ارتباط برقرار کرده و این آثار در اذهان ماندگار شده و در تاریخ فیلم و سریال ایران نیز ماندگار شده اند و از زبانی قابل قبول و باور پذیر در دیالوگ ها استفاده شده است، اثر زبانی قابل قبول بوده و با مخاطب نیز ارتباط برقرار می کند.

سکانسی از فیلم سینمایی مصائب مسیح

سکانسی از فیلم سینمایی مصائب مسیح

و یا تصویر نمودن امام با قرار دادن منبع نور به جای سر ایشان چه مشکلی را حل می کند؟ غیر از اینست که از تاثیرگذاری آن اثر تراژیک کم می کند؟ قرار دادن منبع نور تصویر جالبی نداشته و مخاطب به جای برقراری ارتباط، کمی حالت دفاعی نسبت به اثر برقرار می کند و این یعنی اینکه تمام اثر، تاثیر خود را از دست داد و تمام! این وضعیت سینمای به اصطلاح دینی ماست!

شاهدید که تمام سینمای دینی و مذهبی ایران پس از انقلاب یعنی به اندازه انگشتان دو دست بوده و جالب اینجاست که مدام از سوی مسئولین هم حمایت از اینگونه آثار اعلام می شود ولی عملا اتفاقی نیفتاده و در این عرصه ما با برهوتی سی چهل ساله مواجهیم و متاسفانه زمان را از دست داده ایم.

اما جالب اینجاست که یک مرکز فیلمسازی که هیچ ادعایی در این زمینه نداشته و بیشتر به تجارت و منافع می اندیشد و هیچگونه خبری از سینمای دینی و مذهبی و معناگرا و هرگونه اصطلاح این شکلی در آنجا نبوده اما کارنامه ای بسیار درخشان داشته و با ایران قابل قیاس نبوده است و نیست.

در هالیوود، مرکزی که در کشور ما آنجا را مرکز فساد و بی اخلاقی می خوانیم و دیدگاه ها در اینجا نسبت به آن بسیار منفی بوده، عملا بسیار جلوتر از ما بوده و کارنامه هنری آنان عملکرد بسیار بهتری را نشان می دهد.

در سینمای هالیوود فیلم هایی چون:

“مصائب مسیح”، “انجیل به روایت متیو”، “مصیبت ژاندارک”، “بن هور”، “آخرین وسوسه مسیح”، “باراباس”، “شاهزاده مصر”، “تعصب”، “آهنگ برنادت”، “بزرگ ترین داستان عالم”، “ابراهیم”، “یعقوب”، “سلیمان و ملکه سبا”، “داوود و بتسابه”، “شاه شاهان”، “داوود پادشاه”، “ده فرمان”، “نوح”، “عیسی مسیح” و مهمتر از همه، “محمد رسول الله” ساخته شده که از کیفیت بسیار بالایی نیز بهره مند بوده است.

سکانسی از فیلم سینمایی آهنگ برنادت

سکانسی از فیلم سینمایی آهنگ برنادت

ما در خیال خود هزینه بسیاری را صرف این گونه از سینما کرده ایم اما در مقابل هزینه هایی که برای این بیست اثر مذهبی شده، هزینه های ما بسیار ناچیز بوده و همچنان نیز بودجه این نوع آثار بسیار پایین است. در هر موقعیت، یا بودجه نیست یا اگر هست، فیلمنامه خوبی نداریم و اگر فیلمنامه هم هست، کارگردان توانایی نیست و اگر واقعا  هست “روز واقعه” خلق می شود، اثری بی نظیر در سینمای ایران که همتایی ندارد.

امید که چنین آثاری در سینما و تلویزیون ایران باز هم تولید شود و همواره چنین آثاری بر پرده سینما در حال اکران باشد و نتایج آن را نیز در جامعه شاهد باشیم.

نظرات خود در خصوص سینمای دینی مذهبی در ایران و هالیوود را با تکرا در میان بگذارید.

.

منبع: تکرا

نوشته نگاهی به سینمای دینی و مذهبی در ایران و هالیوود اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.