آموزش فروش: ۱۰ اشتباه رایج و مهم فروشندگان

در این مطلب از سلسله مباحث آموزش فروش به ذکر و ارائه راهکار برای ۱۰ مورد از تصورات اشتباه در فروش می پردازیم که تاثیر مخربی بر چرخه فروش می گذارند.

 

  1. این تصور که مشکل اصلی همان چیزی است که مشتری می گوید

اینکه چنین تصوری داشته باشید، طبیعی است، اما در هر مورد باید نگاه عمیق تری به موقعیت موجود بیندازید. شما هم مانند یک پزشک باید از خود بپرسید که آیا چیزی که می شنوید مشکل اصلی مخاطب است یا اینکه فقط نشانه ای از وجود یک مشکل دیگر است. پیش از تعیین چالش و ارائه راهکار برای حل آن، باید سوالات بیشتری بپرسید تا مشکل مشتری را ریشه یابی کنید و با کمک به تحقق هدف اصلی وی برایش ارزش آفرین باشید.

 

  1. این تصور که معرفی و توضیحاتی که ارائه می کنید، معامله را جوش خواهد داد

شما همیشه باید تلاش کنید تا به مشتری کمک کنید که بهترین دلایل خرید از شما را کشف کند، نه اینکه به او بگویید که چرا باید از شما خرید کند. مشتری خیلی قبل تر از آنکه شما آخرین توصیه ها و پیشنهادات خود را ارائه کنید باید نسبت به خرید از شما رغبت پیدا کرده باشد.

 

  1. صحبت کردن بیش از اندازه

غالباً و مخصوصاً در ابتدای یک رابطه، فروشندگان تصور می کنند که باید نقش یک سخنران را بر عهده بگیرند، در حالیکه کاری که باید انجام بدهند این است که سوال بپرسند و گوش کنند. به خاطر داشته باشید که اگر مشتری به دنبال کسب اطلاعات درباره محصولات یا خدمات شما بود، می توانست به وبسایت تان مراجعه کند. فرآیند فروش یک مکالمه است که باید صادقانه و روان باشد.

 

  1. این باور که می توانید هر چیزی را به هر کسی بفروشید

مردم فقط به این خاطر که شما می خواهید و می گویید از شما چیزی نمی خرند. پیش از آنکه مشتری به این نتیجه برسد که محصول یا خدمات شما بهترین راهکار است، باید خودش به بررسی و تحلیل بپردازد و در این مسیر هدایت شود. مقاومت در ذات ما وجود دارد و انسانها دوست ندارند که کسی به آنها بگوید که چنین یا چنان کنند. یک جایگزین بهتر برای «فروختن با گفتن» این است که سوالات کلیدی بپرسید یا داستان سایر مشتریان خود را مطرح کنید تا مشتری بالقوه منافع و مزایای محصول یا خدمات شما را کشف کند. هنگامی که سوالاتی را می پرسید که به اکتشاف منجر می شوند، با توجه به اینکه مشتری شخصاً آن کشف را انجام داده، مقاومت محو می شود. به هر حال، غالباً مردم با خودشان سر ناسازگاری ندارند.

 

  1. زیاده روی در ارائه اطلاعات، در حالیکه باید فرآیند فروش را دنبال کنید

هدف اولیه فروش درک این موضوع است که چرا و تحت چه شرایطی، مشتری بالقوه از شما خرید خواهد کرد. پرسیدن سوال در اولویت قرار دارد و پس از آن ارائه اطلاعات و خصوصیات در مرتبه دوم قرار می گیرد. زیاده روی در ارائه اطلاعات غالباً تاثیر مثبتی بر فروش ندارد و فقط باعث اتلاف وقت خواهد شد.

 

  1. از یادبردن این نکته که فروشنده، تصمیم گیرنده نیز هست

هر فروشنده ای در هر مرحله از چرخه فروش باید در رابطه با ادامه سرمایه گذاری زمانی روی رابطه با مشتریان احتمالی تصمیمات حساس و اثرگذاری را اتخاذ کند. اگر شما به عنوان یک فروشنده در تصمیم گیری های خود قاطعانه عمل نکنید، تردید و ابهام شما روی رفتار مشتری تاثیر خواهد گذاشت. به یاد داشته باشید که هر چه چرخه فروش شما کوتاهتر باشد، در بلندمدت حجم بیشتری از فروش را به سرانجام خواهید رساند.

 

  1. ذهن خوانی

همیشه اطلاعات مرتبط با نیازهای مشتری و چرایی آن نیازها را مستقیماً از خود مشتری دریافت کنید. هنگامی که چیزی مبهم به نظر می رسد، مودبانه سوال بپرسید. غالباً فروشندگان باسابقه قربانی ذهن خوانی می شوند، زیرا تصور می کنند که تجربه زیادی دارند و به دفعات در موقعیت های مشابه قرار داشته اند. اما تصورات غلط آنها در بهترین حالت به اتلاف وقت و در بدترین حالت به از دست رفتن فرصت منجر می شود.

 

  1. کارکردن به عنوان یک «مشاور مجانی» در تلاش برای به سرانجام رساندن فروش

هنگامی که یک مشتری احتمالی، پیش از تصمیم گیری خود برای خرید درخواست مشاوره و ارائه اطلاعات بیشتری را مطرح می کند که تا حدی زیاده روی به حساب می آید، از او بخواهید تا موقعیتی را تصور کند که شما زمینه های لازم را مهیا کرده اید و راهکاری را ارائه می کنید که همه نیازهای وی را برآورده می کند؛ حالا چه می شود؟ آیا مشتری از شما خرید خواهد کرد؟ اگر مشتری احتمالی در تصور اینکه حتی پس از زحمات اضافی شما خرید کند تردید دارد یا اگر هنوز به یک قدم یا مرحله دیگر در فرآیند فروش نیاز دارد، در اینصورت احتمالاً وقت آن فرا رسیده که کنار بکشید یا اینکه مستقیماً به سراغ آن مرحله مورد نظر بروید. هنگامی که می خواهید از آینده سر در بیاورید باید آن را به زمان حال بیاورید.

 

  1. اینکه خودتان بدترین دشمن خود باشید

اگر فرآیند فروش راکد مانده، مشتری را سرزنش نکنید. در عوض، به خودتان مراجعه کنید. دلگرم کردن مشتری و جلوگیری از انحراف چرخه فروش جزو وظایف فروشنده است. تنها راه تقویت فرآیند فروش این است که روشها، رویکرد و تکنیک های فروش خود را به طور مستمر بهبود دهید.

 

  1. به این امید نشستن که مشتری متوجه وجود مشکل نشود

تنها راه اجتناب از یک فاجعه بالقوه این است که پیش از آنکه روی بدهد آن را حل و فصل کنید. اگر مشکلی در طول فرآیند فروش پیش آمد، پنهانکاری نکنید. مشتری برای صداقت ارزش قائل است و با در میان گذاشتن مشکل می توانید یک تیم قوی برای رویارویی با موضوع ایجاد کنید و با هم به حل مشکل بپردازید.


آیا شما هم مرتکب این اشتباهات شده اید؟ لطفاً نظر خود درباره این مطلب از سری مقالات آموزش فروش را در بخش دیدگاه ها با ما در میان بگذارید.

آموزش فروش: ۵ ویژگی دوست داشتنی فروشندگان حرفه ای و مدرن

این مطلب از سلسله مقالات آموزش فروش، نوشته آقای جان بونینی (John Bonini) است. آقای بونینی یک مدیر بازاریابی باسابقه و نویسنده ای است که در حوزه بازاریابی و فروش تبحر و تجربه دارد.

 

چند ماه قبل، بالاخره یک ماشین جدید خریدم. این بدترین تجربه عمرم بود. البته شاید هم کمی زیاده روی کرده باشم، چرا که بیرون آمدن از نمایشگاه ماشین با یک خودروی جدید خارق العاده است، اما می توانم به شما اطمینان بدهم که فرآیند خرید ماشین عذاب آور بود. هیچ کس به حرف من گوش نمی کرد، به من دروغ گفته شد، آن هم چند بار! کاملاً درگیر یک «جوجه بازی» شده بودم (توضیحش را از اینجا بخوانید) که باعث شد از یک نمایشگاه بیرون بزنم، درحالیکه همینطور که به سمت یک نمایشگاه دیگر می رفتم، فروشنده مرتب با من تماس می گرفت.

آموزش فروش

خوشبختانه، اینطور نیست که همه نسبت به تحولی که در روش خرید و مصرف مردم ایجاد شده بی توجه باشند. بسیاری از کسب و کارها از روشهایی استفاده می کنند که مشتری را در اولویت قرار می دهد، چرا که باید پذیرفت که کنترل رابطه در دست مشتری است.

مشتری تحقیقات خود را انجام داده، نقد و نظرات مختلف را خوانده و ویژگیها و مشخصات فنّی را می داند. تنها چیزی که به آن نیاز دارد کمک شما است. در چنین شرایطی، فروشندگان حرفه ای و مدرن اینطور هستند:

 

یک فروشنده حرفه ای، دو گوش شنوا دارد

فروشنده اولین نمایشگاه ماشین اصرار می کرد که از لیزینگ استفاده کنم. گویا این بیشتر به نفع آنها است، اما من به وضوح این را نپذیرفتم.

«مطمئنی؟»

البته که مطمئن بودم، اما جناب فروشنده دو بار دیگر هم پیشنهاد خود را مطرح کرد. همانطور که حدس زدید، این نمایشگاهی بود که در نهایت از آن بیرون زدم. اگر فروشنده حرف من را می شنید، چه بسا ماشینم را از او می خریدم.

یک فروشنده حرفه ای و مدرن به این درک رسیده که فرمان در دست مشتری است. مشتری همه اطلاعات لازم را دارد و به دنبال منطقی ترین راهکاری است که از بقیه راهکارها با نیازش متناسب تر باشد. نکته مهم درباره نیاز این است که تا وقتی که گوش نکنید، نمی توانید کاملاً آن را درک کنید.

فقط در اینصورت است که فروشنده می تواند یک راهکار ارزنده را به مشتری ارائه کند.

 

فروشندگان حرفه ای و مجرب، اطلاعات زمینه ای لازم را در اختیار دارند

تکنولوژی این امکان را برای فروشندگان فراهم کرده تا به همان اندازه که مشتری درباره محصول یا خدمات آنها اطلاعات دارد، آنها هم درباره مشتری اطلاعات کسب کنند.

فارغ از اینکه از این وضعیت خوشتان می آید یا نه، این یک تحول مثبت در رابطه بین مشتری و فروشنده ایجاد می کند. این یعنی وقت کمتری برای متقاعدکردن من برای لیزینگ هدر می رود، در حالیکه مشخصاً ترجیح می دهم که همه چیز را نقداً بخرم. اگر فروشنده از قبل این را در مورد من می دانست، احتمالاً گفتگوی سازنده تری داشتیم.

فروشندگان حرفه ای از اطلاعاتی که درباره مشتری دارند به منظور ارائه راهکاری استفاده می کنند که به احتمال قریب به یقین به مذاق وی خوش می آید. آنها می دانند که از چه صفحاتی و چند بار بازدید کرده اید. آنها می دانند که چطور وبسایت شان را پیدا کرده اید و کدام آیتم محتوایی شما را به آنجا کشانده است.

از همه مهم تر، این فروشندگان مدرن از این اطلاعات برای فراهم کردن تجربه ای استفاده می کنند که متناسب با علایق و نیازهای شما است.

 

فروشندگان حرفه ای و مردن، صادق و روراست هستند

فروشندگان حرفه ای، نیاز به قرارداد را حذف می کنند. البته منظورم این نیست که همه چیز و از جمله سیاست های شرکت را کنار می گذارند؛ بلکه آنقدر صادقانه همه چیز را با شما در میان می گذارند که هنگامی که نوبت به نشستن پشت میز معامله می رسد غافلگیر نخواهید شد.

به عنوان مثال، در همان روز خرید خودرو، بین قیمت برچسب روی ماشین و فاکتور سفارش یک اختلاف ۴۰۰۰ دلاری وجود داشت. در نتیجه، هنگامی که داشتم نمایشگاه را ترک می کردم، فروشنده سه بار مذبوحانه تلاش کرد تا مرا برگردانَد. چرا از همان اول صادقانه بهترین پیشنهادش را ارائه نکرد؟

اما فروشنده بعدی همین کار را انجام داد و من هم ماشین را از او خریدم.

فروشنده های حرفه ای، صادق هستند. این صداقت اگر هیچ دلیل دیگری نداشته باشد، حداقل به این علت است که یک فروشنده حرفه ای می داند که امروزه مشتریان در هنگام خرید، اطلاعات کافی و وافی را در اختیار دارند. این یعنی هیچ بعید نیست که مشتری به همان اندازه فروشنده یا حتی بیشتر از او نسبت به محصول اطلاعات داشته باشد.

این هم دوباره به کمک به مشتری برای پیداکردن راهکار بر می گردد. یک فروشنده مدرن می داند که اطلاعات مورد نظر مشتری در پلتفرم های مختلف وجود دارد. بنابراین، کاری که می کند این است که خیلی سریع به سراغ آشکار کردن ارزش محصول خود برای مشتری می رود.

 

یک فروشنده حرفه ای و مجرب همیشه در دسترس است

فروش دیگر یک جاده یک طرفه نیست و درست مثل کار و تجارت، به شدت رابطه محور شده است. بخشی از این به دلیل اهمیت روزافزون رسانه های اجتماعی در موفقیت کسب و کارها است. اگر می خواهید خود را به گونه ای نشان بدهید که ارزش صرف کردن وقت را داشته باشید، باید رابطه ایجاد کنید.

فروشندگان حرفه ای و مدرن در شبکه های اجتماعی حضور فعال دارند؛ نه فقط برای نظارت بر رفتار مشتریان به منظور کسب اطلاعات، بلکه برای اینکه در صورت وجود هرگونه سوال، فوراً در دسترس باشند و تعامل مورد نیاز را برقرار کنند.

 

فروشندگان مدرن و حرفه ای، «میانگرا» هستند

یک فروشنده مدرن، یک ترکیب بی نظیر از برونگرایی و درونگرایی است. فروشندگان حرفه ای برای فروش سماجت نمی کنند، بلکه با شما همکاری می کنند تا راهکاری را پیدا کنید که با توجه به نیازها و چالش های منحصر به فردتان برای شما متناسب باشد.

در واقع، این تنها گزینه است. هر کسی که در دنیای مملو از اطلاعات ما به رقابت می پردازد، باید خیرخواهی را سرلوحه کار خود قرار بدهد.

فروشنده مدرن

نظر شما چیست؟ به نظر شما یک فروشنده حرفه ای و البته مدرن چه ویژگیهای دیگری هم باید داشته باشد. لطفاً نظرات و ایده های خود درباره مقالات آموزش فروش گویا آی تی را با ما در میان بگذارید.

آموزش فروش: چگونه یک مدیر فروش برتر باشیم؟

چه چیزی باعث می شود که یک مدیر فروش عملکرد فوق العاده ای را از خود نشان بدهد؟ با توجه به نقش مهم و غیرقابل انکاری که مدیران فروش در موفقیت تیم فروش بر عهده دارند، ما در این مطلب از سلسله مطالب آموزش فروش، به ذکر ۵ روش می پردازیم که با استفاده از آنها می توانید کیفیت کار خود را افزایش دهید.

 

بر اساس یک تحقیق که توسط هاروارد بزینِس رویو انجام شد، ۶۹ درصد از فروشندگانی که عملکرد بهتری نسبت به ارقام پیش بینی شده از خود نشان دادند، مدیر فروش خود را با عنوان عالی یا بالاتر از حد متوسط ارزیابی کرده بودند. به علاوه، کیفیت و کمیت فروش مستقیماً با رهبری فروش در ارتباط است. ۵۶ درصد از فروشندگانی که فرآیند فروش را با عنوان عالی ارزیابی کردند، مدیر فروش شرکت را نیز با همین عنوان رتبه بندی کرده بودند.

این اتفاقی نیست و مدیران فروش موفق برای خودشان و اداره تیم فروش روشهای خاصی دارند. آنچه در ادامه می آید ۵ مورد از بهترین روشهایی است که مدیران فروش برتر را از سایرین متمایز می کند و به آنها این امکان را می دهد تا اهداف فروش را با موفقیت محقق کرده و از آن هم فراتر بروند.

 

  1. تعیین اهداف و انتظارات از همان ابتدا

آیا تیم شما به خوبی با اهداف و انتظاراتی که از آنها می رود آشنایی دارند؟ و آیا واقعاً متوجه هستند که مسئولیت شما چیست؟ اگر نسبت به نقش ها و مسئولیت ها تردیدی وجود دارد، اکنون بهترین زمان برای روشن کردن وضعیت است.

مدیران فروش موثر به منظور کسب اطمینان از آگاهی همه نسبت به اینکه هر کس مسئول تحقق چه نتایجی و در چه زمانی است وقت و انرژی صرف می کنند. به علاوه، آنها همیشه تلاش می کنند تا همه اعضای تیم، پیامدهای تحقق یا عدم تحقق اهداف را درک کنند.

یک مدیر فروش موثر برای جلوگیری از شکست روی اهمیت فرآیند تعیین اهداف تاکید می کند و تیم خود را موظف و ترغیب می کند تا اهدافی را برای خود مشخص کنند که دقیق، قابل سنجش، قابل حصول، واقع بینانه و برای آن برهه از زمان مناسب هستند.

نکته کلیدی برای تعیین چنین اهدافی، همکاری و پرسش است. از خودتان و اعضای تیم خود سوالات متعدد و حساب شده ای بپرسید تا بتوانید استراتژی های خود را به بهترین شکل ممکن جرح و تعدیل کنید و اطمینان پیدا کنید که بیش از حد وعده نمی دهید یا از واقع گرایی عدول نکرده اید.

به علاوه، ارزیابی و انجام تغییرات لازم و به عبارت دیگر، انعطاف پذیری را فراموش نکنید، چرا که همه چیز در کسب و کار در حال تغییر است و نیاز به ارزیابی، تطبیق و تغییر یک نیاز دائمی است.

 

  1. برگزاری جلسات انفرادی با تک تک فروشندگان

شاید این کار طاقت فرسا به نظر برسد، اما بهترین مدیران فروش با برگزاری جلسات حضوری انفرادی، کار خود و فروشندگانشان را تقویت می کنند. آنها یک برنامه منسجم را برای این کار تنظیم می کنند.

فارغ از اندازه تیم فروش تان، اولین کاری که باید انجام بدهید تنظیم یک برنامه زمانی است که امکان اختصاص زمان برای تک تک فروشندگان را فراهم می کند. پس از تعیین یک زمان مناسب، اطمینان پیدا کنید که این جلسات به طور مستمر برگزار می شوند.

شاید گاهگاهی امکان برگزاری این جلسات فراهم نشود، اما زمانبندی برای این جلسات از قبل و پافشاری بر رعایت نظم در برگزاری آنها به شما کمک می کند تا از تداخل مسئولیت ها جلوگیری کنید. علاوه بر این، تعیین یک برنامه مشخص به شما و فروشنده کمک می کند تا تمرکز خود را روی استراتژی های اصلی حفظ کنید و جلسات را به سمت و سوی موارد سودمند دیگری نیز پیش ببرید.

باید توجه کنید که هر فروشنده در نوع خودش منحصر به فرد است و نقاط قوت و ضعف متفاوتی دارد و حتی شیوه های یادگیری آنها با هم فرق می کند. برای شناخت بیشتر تک تک فروشندگان وقت بگذارید تا بتوانید به گونه ای جلسات آماده سازی را جرح و تعدیل کنید که علاوه بر تاثیر بیشتر، به مذاق آنها هم خوش بیاید.

 

  1. تمرکز روی نقاط قوت

همانطور که در نکته قبلی یادآور شدیم، بهترین مدیران فروش با همه فروشندگان رفتار یکسانی ندارند. چرا؟ زیرا شخصیت ها و سبک های فروش متعددی وجود دارند که هر یک نسبت به دیگری مدیریت متفاوتی را می طلبد.

در حالیکه یک مدیر فروش معمولی از یک رویکرد کلی در کار خود استفاده می کند، مدیران فروش برتر روی شناسایی و درک نقاط قوت هر فروشنده کار می کنند. به عنوان مثال، اگر یک نماینده فروش داشته باشید که در تقویت رابطه با مشتری و ایجاد وفاداری عملکرد فوق العاده ای دارد، آیا باید وقت او را برای مشتری یابی صرف کنید؟ شما باید از وی بخواهید تا استراتژی های خود برای تمدید سرویس و رشد را تقویت کند و تلاش کند تا رضایت و وفاداری مشتریان فعلی را افزایش بدهد.

نقش شما به عنوان یک مدیر فروش، هدایت تیم فروش است. مدیران برتر فروش آنهایی هستند که به اعضای تیم خود اجازه می دهند تا روی نقاط قوت خود تمرکز کنند، که در نهایت همین باعث می شود که فروشندگان با انگیزه و انرژی بیشتری کار کنند.

به علاوه، مطالعه ای که توسط گالوپ انجام شد نشان داد که سیستم های مدیریتی مبتنی بر بهره برداری از نقاط قوت می توانند بین ۱۰ تا ۱۹ درصد فروش را افزایش بدهند.

 

  1. موفقیت ها را با تیم فروش در میان بگذارید

شما چشم و گوش تیم فروش هستید. بنابراین، این شما هستید که چالش ها و همچنین موفقیت ها را می بینید و می شنوید.

مشاهدات خود را با تیم فروش در میان بگذارید و آنها را ترغیب کنید تا درباره آنها با هم گفتگو کنند. به عنوان مثال، پس از موفقیت های بزرگ باید وقت بگذارید و عواملی که باعث شد تا معامله انجام بگیرد را با اعضای تیم در میان بگذارید. آشکارا حوزه هایی که نمایندگان فروش در آنها عملکرد خوبی داشته اند و فعالیت هایی که مثمر ثمر واقع نشده را مورد ارزیابی قرار بدهید و بررسی کنید که چه کارهایی را در آینده می توان به روش های موثرتری انجام داد.

به اشتراک گذاشتن بهترین روشها و نمونه ها با همه فروشندگان به ابراز نظرات و دیدگاه های مختلف کمک می کند و مباحث و گفتگوهای مفیدی را درباره موضوعاتی که برای شما، تیم فروش و شرکت تان اهمیت دارند آغاز می کند.

 

  1. نهادینه کردن فرهنگ یادگیری

نهادینه شدن فرهنگ یادگیری و آموزش مستمر در فروش، شرایط لازم برای رشد مستمر و موفقیت در بلندمدت را فراهم می کند.

به منظور کسب موفقیت در فروش، بخش فروش باید همیشه به دنبال توسعه دانش فروشندگان نسبت به محصول، competitive intelligence یا هوش رقابتی، مشتری یابی، مدیریت زمان و فرصت و همچنین برنامه ریزی و ارتباط حرفه ای باشد. آموزش، یک مزیت رقابتی ایجاد می کند که غالباً نسبت به آن غفلت می شود.

حتی اگر بهترین سال را هم پشت سر گذاشته اید، این به آن معنی نیست که دیگر نباید به دنبال پیداکردن روشهای تازه ای برای بهبود و پیشرفت بخش هایی باشید که در آنها به موفقیت دست پیدا کرده اید. بهترین مدیران فروش همیشه به دنبال یافتن روشهایی برای افزایش بهره وری خود و تیم فروش هستند. به همین دلیل است که یکی از ویژگیهای اصلی یک مدیر فروش موثر، آمادگی وی برای یادگیری و دریافت بازخورد است. اگر یک مدیر فروش برای یادگیری آمادگی داشته باشد، فرهنگ یادگیری را در شرکت نهادینه می کند. به هر حال، نمی توانید انتظار داشته باشید که تیم فروش شما کاری را انجام بدهد که خودتان به انجام آن تمایلی ندارید. با ایجاد فرهنگ یادگیری، فرهنگ کاری باز و صادقانه ای را به وجود می آورید که همه در آن نگرش و ارزشهای مشترکی دارند.

 

مدیران فروش از روش های متفاوتی استفاده می کنند، اما ما در این مطلب از مقالات آموزش فروش به مواردی اشاره کردیم که توسط مدیران فروش برجسته استفاده می شوند.

برای اینکه بهترین باشید، به یاد داشته باشید که: به منظور کسب اطمینان از اینکه همه چیز روشن است در همان ابتدا اهداف و انتظارات را مشخص کنید، برای برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی با تک تک فروشندگان جلسه بگذارید، روی تقویت نقاط قوت هر فروشنده کار کنید، به منظور ایجاد بحث و گفتگوی سازنده، داستانهای فروش موفق را با فروشندگان در میان بگذارید و سرانجام، فرهنگ یادگیری و آموزش را در بخش فروش نهادینه کنید.

 

آموزش فروش: اعتمادسازی از طریق تلفن

هنگامی که از تماس سرد برای فروش استفاده می کنید و خدمات و محصولات را از طریق تلفن می فروشید، یکی از اعتراضات و ایراداتی که می شنوید این است که «قبلاً هیچ وقت اسم شرکت تون رو نشنیدم». چطور می توانید از طریق تلفن اعتمادسازی کرده و بر این ایراد غلبه کنید؟ با این مقاله از مجموعه مقالات آموزش فروش همراه باشید تا به پاسخ به این سوال بپردازیم.

این یکی از مشکلاتی است که بسیاری از فروشندگان تازه کار با آن مواجه می شوند. برای حل این مشکل، باید با سه مورد از مهم ترین دلایل سلب اعتماد مشتری بالقوه آشنا شوید:

  1. فقط به فکر منافع خود هستید؛
  2. حرفه ای به نظر نمی رسید و
  3. خیلی زود زیاده روی می کنید.

هنگامی که یک مشتری بالقوه به فروشنده اعتماد نمی کند، معمولاً مساله این نیست که هرگز نام شرکت مورد نظر را نشنیده، بلکه اصل مشکل از آنجا ناشی می شود که به نظر می رسد که فروشنده به جای تلاش برای حل مشکل او فقط به فکر فروختن محصول یا خدمات مورد نظر است.

 

نفروشید؛ کمک کنید

اولین قدم این است که طرز فکر خود را درست کنید. می دانیم که فشار زیادی روی فروشندگان قرار می گیرد تا آمار و ارقام فروش را بالا ببرند و در همین راستا، هیچ بعید نیست که تمام تمرکز شما روی به سرانجام رساندن فروش معطوف شود. با این حال، به عنوان یک فروشنده حرفه ای باید این واقعیت را درک کنید که اگرچه باید از پس تحقق آن ارقام پیش بینی شده برآیید، اما باید اضطراب خود را کنترل کنید و در برابر وسوسه ای که می گوید «بجنب و بفروش» مقاومت کنید.

هنگامی که به این درک برسید که تمرکز روی نیازهای مشتری در نهایت به شما کمک خواهد کرد تا به هدف خود برسید، به تدریج خواهید دید که مشتریان بیشتری با شما همکاری می کنند و کمتر آن اعتراض کذایی «قبلاً نشنیدم…» را خواهید شنید.

 

برای پرسیدن سوالات دقیق و حساب شده آماده باشید

یکی دیگر از عواملی که باعث سلب اعتماد مشتری می شود، پرسیدن سوالاتی است که زنجیره وار نیستند و به هم ربطی ندارند. هر یک از سوالات صلاحیت سنجی (Qualifying Questions) شما باید با سوال بعدی در ارتباط باشد. هنگامی که سوالات درست و خوبی دارید و آنها را به ترتیب درست و با روش (لحن) درستی می پرسید، مکالمه شما ثمربخش خواهد بود. اما اگر به نظر برسد که به دنبال پیداکردن سوال هستید یا سوالاتی می پرسید که با منطق جور در نمی آیند، در اینصورت مشتری را حساس خواهید کرد و باید اعتمادسازی را فراموش کنید.

 

در همان ابتدا تند نروید و زیاده روی نکنید

این مورد هم دست به دست موارد بالا می دهد تا اعتماد را نابود کند. هنگامی که بیشتر روی به سرانجام رساندن فروش تمرکز می کنید، خواه یا ناخواه خودتان را به عنوان فردی نشان می دهید که بیش از آنکه به دنبال پیداکردن راهکار مناسب برای نیازهای مشتری باشد، فقط به فکر جوش دادن معامله است.

به علاوه، معمولاً در چنین وضعیتی بیشتر فروشندگان، پرسیدن سوالات حساب شده صلاحیت سنجی را کنار می گذارند و فقط سوالاتی را مطرح می کنند که به وضوح نشان می دهد که آیا از طرف مقابل سودی عاید آنها خواهد شد یا خیر. این به نوبه خود مشتری را بیشتر به وحشت می اندازد و البته باید پذیرفت که حق هم دارد.

بنابراین، پاسخ مختصر و مفید به این سوال که «چطور از طریق تلفن اعتمادسازی کنیم؟» این است که باید با پرسیدن سوالات مناسب در زمان مناسب و به روش مناسب، صادقانه نشان بدهید که واقعاً علاقه دارید تا ببینید که آیا با کمک راهکار خود می توانید مشکل مشتری خود را حل کنید یا خیر.

آموزش فروش: میانبرهای بازاریابی برای تعجیل در فروش

رشد و ترویج کسب و کار یک شبه امکانپذیر نیست. ایجاد آگاهی نسبت به برند، اعتمادسازی و تکمیل چرخه فروش نیاز به زمان دارد. اما گاهی عجله دارید و نیاز دارید که فروش تان به سرعت روی غلتک بیفتد. شاید مشکلی در نقدینگی پیدا کرده باشید یا بنا به دلایلی می خواهید موجودی انبار را به سرعت به فروش برسانید، یا شاید یک رقیب در شُرف ورود به بازار است یا باید ارقام فروش پیش بینی شده برای یک فصل را محقق کنید. فارغ از دلیلی که این فروش اورژانسی را توجیه می کند، نکته های بازاریابی این مطلب از سلسله مباحث آموزش فروش به شما کمک خواهد کرد تا بدون اینکه برنامه های رشد بلندمدت خود را به خطر بیندازید، محصولات تان را سریع تر به فروش برسانید.

فروش سریع

  1. میانبر در قیف فروش

هدایت مشتری از نقطه آغاز تا خط پایان وقت گیر است. اگر می خواهید جنس خود را به سرعت بفروشید، روی افرادی تمرکز کنید که در انتهای راه یا قیف فروش قرار دارند؛ یعنی مشتریان فعلی تان. در واقع، این ماهیگیری در جایی است که ماهی وجود دارد.

کاربرد و منافع این استراتژی به کوتاه مدت محدود نمی شود، بلکه در بلندمدت نیز اثرات مثبتی را از خود نشان خواهد داد. هنگامی که مثلاً از یک کد تخفیف استفاده می کنید تا توجه مشتریان جدید را جلب کنید، معمولاً فروش شما one-off یا یک مرتبه ای است؛ به این معنی که افرادی که جذب می شوند به تخفیف شما علاقمند هستند، اما لزوماً به مشتریان دائمی تبدیل نخواهند شد. اما ایجاد انگیزه در مشتریان فعلی برای خرید مجدد می تواند رابطه شما با آنها را عمیق تر کند. برای تقویت تاثیر این روش، پیشنهادهای خود را بر اساس خریدهای آنها در گذشته ارائه کنید.

یک ابزار مقرون به صرفه دیگر، تبلیغات retargeting یا هدفگیری مجدد است. این تبلیغات به افرادی نشان داده می شوند که قبلاً از سایت شما بازدید کرده اند تا تشویق شوند که یک پله بالاتر بروند. این افراد قبلاً علاقه خود به برند شما را نشان داده اند، بنابراین تمرکز روی آنها موثرتر از مشتریان کاملاً جدید خواهد بود. توجه کنید که نرخ کلیک تبلیغات هدفگیری مجدد، ۱۰ برابر نسبت به تبلیغات نمایشی یا display ads بیشتر است.

 

  1. استفاده از بازاریابی دهان به دهان (word of mouth)

آیا دوست دارید که مشتریان فعلی تان برای شما بازاریابی کنند؟ این همان چیزی است که وقتی مشتریان فعلی، کسب و کار شما را به یک دوست پیشنهاد می کنند یا نظر مثبت خود را در صفحات خود در رسانه های اجتماعی به اشتراک می گذارند انجام می شود.

مردم به دوستان خود بیش از هر تبلیغی اعتماد می کنند. برای تسریع فروش، به مشتریان فعلی تان یک تخفیف و همچنین یک کد تخفیف دیگر یا هدیه ای که بتوانند با دوستان خود به اشتراک بگذارند ارائه کنید. این یک فرصت مناسب برای تعمیق روابط تان با مشتریان فعلی را در اختیار شما قرار می دهد و در عین حال، با مشتریان جدید نیز شروع مناسبی را تجربه خواهید کرد.

به منظور افزایش تاثیر این روش، تخفیف شما باید جذاب باشد و به راحتی بتوان آن را به اشتراک گذاشت.

 

  1. استفاده از رسانه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی، اطلاع رسانی درباره موفقیت ها، پیشنهادات تازه و همچنین رساندن صدای برند به گوش مشتریان بالقوه و بالفعل را نسبت به گذشته آسانتر کرده اند. به عقیده هفتاد درصد از بازاریاب ها، رسانه های اجتماعی موثرترین کانال غیر ایمیلی هستند. در عین حال، باید به مشتریان خود چیزی بیش از کد تخفیف بدهید. مثلاً می توانید منابع و آیتم های محتوایی سودمند و همچنین تصاویر، ویدیوها و اطلاعات جالب توجهی از روند کار و فعالیت های شرکت خود را به طور مرتب از این طریق در اختیار دنبال کنندگان تان قرار بدهید و تعامل دوجانبه را حفظ کنید.

البته جذب دنبال کننده به حساب های شما در رسانه های اجتماعی هم یک شبه انجام نمی شود، اما پس از انجام می توانید از این کانال برای تقویت رابطه ها و افزایش و تسریع فروش استفاده کنید.

به خاطر داشته باشید که با اثبات، قبولاندن و یادآوری تخصص و توانمندی های خود به مشتریان بالقوه و بالفعل تان می توانید برای خرید به آنها انگیزه بدهید. علاوه بر این، همیشه برای بازاریابی خود پشتوانه داشته باشید؛ یک کد تخفیف در کوتاه مدت می تواند فروش را افزایش بدهد، اما اگر کیفیت شما نقصان داشته باشد همه مشتریانی که جذب کرده اید را از دست خواهید داد. اگر برای چیزی بازاریابی می کنید که پشتوانه دارد (که البته بهترین پشتوانه، همان کیفیت محصول است)، در غالب موارد می توانید آن را با سرعت هرچه تمام تر به فروش برسانید.

نظر شما چیست؟ در مواقعی که برای فروش محصولات یا خدمات خود عجله دارید از چه راهبردهایی استفاده می کنید؟ لطفا دیدگاه های خود درباره مطالب بخش آموزش فروش را با ما در میان بگذارید.

فروشندگی حرفه ای: چگونه مانند یک کارشناس فروش بفروشیم و نه یک فروشنده

با استفاده از استراتژی های مُتقَنی که در این مطلب از مجموعه مقالات آموزش فروش به آنها اشاره می شود، می توانید اعتماد مشتری را جلب کنید، اعتبار به دست بیاورید، میزان فروش محصولات و خدمات خود را افزایش بدهید و در مجموع، یک فروشنده حرفه ای باشید.

بسیاری از فروشندگان به واسطه اشتیاق خود به فروش، در معرفی محصول یا خدمات خود یک سره بر اقناع و متقاعدکردن مشتری تکیه می کنند. آنها به جای اینکه نقش متخصص و مشاور معتمدی را بر عهده بگیرند که مشتری بالقوه را در فرآیند تصمیم گیری راهنمایی و هدایت می کند، تبدیل به گونه ای از فروشندگان می شوند که بسیاری از مردم نمی توانند به آنها اعتماد کرده یا با آنها همکاری کنند.

اگر می خواهید محصولات یا خدمات خود را مانند یک کارشناس و فروشنده حرفه ای، و نه مثل یک فروشنده معمولی به فروش برسانید، توجه به نکات زیر راهگشای موفقیت شما خواهد بود.

 

ریشه یابی کنید و روی حل مشکل مشتری تمرکز کنید

اگر بتوانید ریشه مشکل مشتری را شناسایی کنید و این مشکل، مشکلی باشد که به خوبی از پس حل آن بر می آیید و مشتری هم برای حل آن انگیزه داشته باشد، در اینصورت مشتری ایده آل خود برای محصول یا خدمات تان را پیدا کرده اید.

در بسیاری از موارد، فروشنده احساس می کند که متقاعدکردن مشتری نسبت به اینکه قطعاً نیازمند چیزی است که می فروشد جزو وظایف ذاتی شغل او است، در حالیکه اینطور نیست. این استراتژی نامناسبی است که باعث می شود که فروشنده فرد سمج و نفرت انگیزی به نظر برسد که هیچ کس نمی خواهد به او نزدیک شود. در عوض، باید این سوالات را مد نظر قرار بدهید:

آیا مشتری احتمالی مشکل یا مسأله ای دارد که شما به خوبی از پس حل آن بر می آیید؟

اگر پاسخ به سوال بالا مثبت است، آیا احساس می کنید که منابع لازم برای رسیدگی به آن مشکلات در کسب و کار شما موجود است؟

اگر مشتری احتمالی آن مسأله را حل نکند چه می شود؟

پاسخ به این سوالات شالوده و اساس لازم برای ادامه گفتگو را بنا می کند.

 

متقاعد نکنید، راهنمایی کنید

بسیاری از فروشندگان به دنبال روشهایی برای متقاعدکردن مشتری نسبت به خرید محصولات یا خدمات خود هستند، غافل از اینکه در چنین شرایطی فروشنده برای حل مشکل نسبت به مشتری اشتیاق بیشتری از خود نشان می دهد. یک فروشنده حرفه ای می داند که اگر خودش از مشتری برای حل مشکل مشتاق تر باشد، فروش به جایی نخواهد رسید. در این وضعیت، انگیزه لازم برای تغییر وجود ندارد.

هدف این نیست که کسی را با چرب زبانی یا فشار نسبت به خرید محصولات یا خدمات خود متقاعد کنید. این کاری است که فروشنده های غیرحرفه ای انجام می دهند. یک فروشنده حرفه ای، مربیگری مشتری را بر عهده می گیرد تا تصمیمی را اتخاذ کند که به نفع وی تمام می شود. بنابراین باید برای تصمیم گیری به مشتری بالقوه خود کمک کنید.

 

سوال بپرسید

فروشندگان حرفه ای بیش از آنکه پاسخ بدهند، سوال می پرسند. آنها به منظور درک بهتر مشکلات مشتری به پرسیدن سوالات بیشتر روی می آورند.

یک فروشنده حرفه ای به سراغ سوالاتی از این دست می رود: چگونه می توانیم اطمینان پیدا کنیم که در طول ۶ ماه آینده با نتایج موفقیت آمیزی روبرو خواهیم شد؟ چطور می توانیم مطمئن شویم که سایر کارکنان سازمان نیز احساس موفقیت خواهند کرد؟ اگر این مشکل را حل نکنیم چه خواهد شد؟

فروشندگان حرفه ای سوالاتی را می پرسند که بیشتر روی اهمیت مشکل مشتری و ارزش سرمایه گذاری وی روی حل آن تکیه می کنند. فروشندگان حرفه ای در پرسیدن این نوع از سوالات و مدیریت فرآیند افشای اهمیت مشکل و راهکار برای مشتری تخصص دارند.

فروش موثر به متقاعدسازی یا فشار ربطی ندارد؛ چیزی که مهم است این است که هرچه سریع تر حقیقت را برای مشتری آشکار کنید.

 

گوش کنید

در دنیای فروش معروف است که می گویند: «هنگامی که صحبت می کنید، می خرید. هنگامی که گوش می کنید، می فروشید.»

فروشندگان حرفه ای استاد گوش دادن فعال هستند. آنها نه تنها در پرسیدن سوالات مناسب تخصص دارند، بلکه می دانند که بهترین اطلاعات را در زمانی به دست می آورند که ساکت می مانند و گوش می کنند. آنها از این طریق، علاقه جدّی خود به درک چیزی که به مشتری برای تصمیم گیری و تغییر انگیزه می دهد را نشان می دهند.

 

تمرین و تکرار

نوازندگان ردیف اول گروه های ارکستر پیش از آنکه در مقابل مخاطب قرار بگیرند، صدها و هزاران بار تمرین می کنند و همین در مورد متخصصان فروش نیز صادق است.

فروشندگان حرفه ای بارها و بارها تمرین و تکرار می کنند. آنها ساعت ها وقت صرف می کنند تا برای پاسخگویی به سوالات و اعتراضات احتمالی در جلسات فروش آمادگی پیدا کنند.

این را با فروشندگانی مقایسه کنید که بدون هیچ تمرینی در جلسات فروش حضور پیدا می کنند. چرا تمرین نمی کنند؟ دلیل تراشی برای تمرین نکردن دشوار نیست، اما آنهایی که نتایج قابل توجهی کسب می کنند، به روند چرخه فروش سرعت می بخشند و زمان بسیار کمتری را برای مشتریان بی علاقه صرف می کنند در این دسته جای نمی گیرند.

اگر هر هفته یک ساعت را به تمرین اختصاص بدهید، در مدیریت جلسات و نتایجی که کسب می کنید به موفقیت های قابل توجهی دست خواهید یافت.

 

اکنون نوبت شماست

شما برای ارتقای حرفه ای خود از کدام روشهای بالا استفاده می کنید و برای اینکه یک فروشنده حرفه ای باشید به چه نکاتی توجه کرده و از چه تاکتیک هایی بهره می برید؟ لطفا نظرات خود درباره بخش آموزش فروش را نیز با ما در میان بگذارید.

 

آموزش فروش: ۳ استراتژی برای افزایش اعتماد به نفس و «فروش»

معمولاً پس از آنکه فروشندگان با مسائل فنی و نکات فروشندگی آشنایی پیدا می کنند، به آسانی می توانند فروش را به سرانجام برسانند. با این وجود، گاهی برای اینکه بتوانید خریدار را قانع کنید، به چیزی بیشتر از اصول فنی نیاز دارید. در واقع، گاهی همه چیز را به درستی انجام می دهید، اما هنگامی که زمان نهایی سازی فروش فرا می رسد، همه چیز به هم می ریزد.

معمولاً حلقه مفقوده ای که مسبب این وضعیت می شود، «اعتماد به نفس» است. اگر با زبان خود می گویید «خدمات ارزشمند من را خریداری کنید» اما مغز شما در وحشت و واهمه به سر می برد، مشتری این را حس می کند و در نتیجه، وضعیت مطابق میل تان پیش نخواهد رفت.

اما چگونه می توانید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید تا فروش تان دوچندان شود؟ با این مطلب از مباحث آموزش فروش همراه باشید و از روشهای زیر استفاده کنید.

آموزش فروش: 3 استراتژی برای افزایش اعتماد به نفس و «فروش»

خودتان را در موقعیت هایی قرار بدهید که برای شما خوشایند نیست

تنها راهی که حقیقتاً اعتماد به نفس شما در فروش را افزایش می دهد، تمرین است. منظور از تمرین لزوماً کار با یک فرد مجرب نیست؛ هرچند این هم قطعاً به شما کمک خواهد کرد. منظور این است که خود را در موقعیت هایی قرار دهید که باید چیزی را بفروشید، اما برای فروش آن محصول یا خدمات خیلی راحت نیستید.

واقعیت این است که تا زمانی که با تکرار و تجربه بر ترس و نگرانی خود غلبه نکنید این موقعیت ها ناراحت کننده و طاقت فرسا خواهند بود. اما با تمرین و تکرار یاد می گیرید که چگونه به خواسته های مشتری واکنش نشان دهید، و همین طور که آمار فروش شما بالا می رود، می توانید مدرک و شواهد توانمندی خود را به چشم ببینید.

با این حال، باید مراقب باشید. به عنوان مثال، شاید اگر یک مشتری به شما بگوید که نمی تواند از پس قیمت برآید، احساس کنید که راحت شده اید و نیاز به تلاش بیشتری نیست، زیرا او دیگر در تور مشتریان شما جایی ندارد. اما این در حقیقت یکی از ترفندهای غرور شما است. حقیقت این است که بیشتر مردم به دلایل مختلف فوراً پاسخ مثبت نمی دهند و شما باید با اعتماد به نفس هرچه تمام تر به روش های دیگر متوسل شوید.

 

احساسات را کنار بگذارید

یکی دیگر از روشهای تقویت اعتماد به نفس این است که یاد بگیرید که عواطف و احساسات را در فرآیند فروش دخیل نکنید. بسیار پیش می آید که عوامل فروش در حالی تلاش می کنند تا چیزی را به فروش برسانند که ذهن شان تمرکز کافی ندارد. کمی اضطراب طبیعی است، اما افکاری مانند اینکه «اگه نتونم بفروشم، حتماً کارم ضعیفه» کمی زیاده روی است. در واقع، بهتر است خود را قضاوت نکنید. فقط به این دلیل که مشتری اعتراض دارد به این معنی نیست که شما ارزش پول درآوردن را ندارید.

حقیقت این است که فروش، تبادل منصفانه ارزش است. مشتری شما مشکلی دارد و شما ارزش خود را در قالب یک راهکار به او ارائه می دهید و طرف مقابل هم در ازای این ارزش، در قالب پول به شما ارزش ارائه می کند. هنگامی که به فروش از این زاویه نگاه می کنید، می توانید همه احساسات جنون آمیز را از آن جدا کنید.

 

یک پشتوانه واقعی پیدا کنید

آخرین مرحله برای تقویت اعتماد به نفس و افزایش فروش این است که پشتوانه و مدرکی داشته باشید که نشان می دهد که چیزی که ارائه می کنید واقعاً ارزشمند است.

به این منظور می توانید از شهادت مشتریان قدیمی یا نقد و بررسی های مثبتی که در اینترنت ثبت شده استفاده کنید. اگر هیچ یک از این دو مورد را ندارید، با اعضای تیم خود صحبت کنید تا ببینید که محصول یا خدمات شما چه مزایایی را برای مصرف کننده دربردارد. پس از آنکه از این ارزش آگاهی پیدا کردید، آن را درونی کنید و از آن انرژی در تماس ها و مکالمات خود برای فروش استفاده کنید.

در اغلب موارد، صاحبان کسب و کار و فروشندگان آنقدر درگیر مسائل تکنیکی و برنامه ریزی می شوند که فراموش می کنند که چیزی که ارائه می دهند ارزش آفرین است. به همین دلیل باید به طور مستمر به دنبال عوامل تقویتی مثبتی باشید که اهمیت کارتان را به شما یادآوری می کنند.

 

کلام آخر

برای افزایش اعتماد به نفس، علاوه بر اینکه باید نگرش خود را تغییر بدهید، باید عملاً دست به کار شوید و مواردی مانند آنچه که در بالا به آن اشاره شد را انجام بدهید. هرچه بیشتر در این زمینه کار کنید، با اعتماد به نفس بیشتری فروش را به سرانجام خواهید رساند.

اما نظر شما درباره این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش چیست؟ لطفاً دیدگاه های خود را با ما در میان بگذارید.

آموزش فروش: ۳ کاری که سوپراستارهای فروش به شکل متفاوتی انجام می دهند

یک نظرسنجی گسترده که توسط لینکدین انجام شد عواملی که بهترین فروشندگان را از بقیه متمایز می کند را آشکار کرد. در این مطلب از مباحث آموزش فروش به شرح این عوامل می پردازیم.

 

بدون فروش، کسب و کار شما کسب و کار نیست؛ فقط یک سرگرمی است. بنابراین بهترین روش برای کسب نتایج بهتر در فروش چیست و چگونه می توانید مهارت های خود در این زمینه را تقویت کنید؟

نیازی نیست که دوباره چرخ را اختراع کنید! در عوض، کاری را انجام بدهید که بهترین های دنیای فروش انجام می دهند.

در واقع، موفقیت در هر حوزه ای حاصل جمع دو عامل است: تعهد و استفاده از ابزار مناسب. این در مورد متخصصان فروش که امروزه دامنه متنوعی از ابزارها را در اختیار دارند نیز صادق است. در عین حال، فروشی که ما می شناسیم در حال تغییر و تحول است و تکنولوژی برخی از روش های سنتی را منسوخ کرده است.

اغلب فروشندگان را می توان در دو طبقه جای داد: متخصصان مجربی که برای تَفوّق بر همتایان خود از تکنولوژی استفاده می کنند و بقیه. لینکدین با هدف درک این موضوع که چگونه برترین ها خود را از بقیه متمایز می کنند از ۱۰۰۰ نفر از متخصصان فروش درباره ابزارهایی که به طور معمول در کار خود استفاده می کنند نظرخواهی کرد.

این نظرسنجی آشکار کرد که آنهایی که بهترین عملکرد را از خود نشان می دهند (افرادی که انتظارات شرکت را برآورده می کنند، خودشان را جزو ۲۵ درصد برتر دپارتمان فروش می دانند و پیش بینی می کنند که ۲۵ درصد از سود تعیین شده فراتر خواهند رفت) از چه روشهای متفاوتی استفاده می کنند.

آنچه در ادامه می آید را مطالعه کنید تا نهایی سازی معاملات، فراتر رفتن از انتظارات و رشد سود را از برترین ها بیاموزید.

 

  1. توجه به مدیریت رابطه با مشتری (CRM) و فروش اجتماعی (Social Selling)

فروشندگان موفق وقت بیشتری را برای استفاده از ابزارهای CRM صرف می کنند: ۲۲ درصد از فروشندگان برتر اعلام کردند که هر هفته ۲۰ ساعت یا بیشتر برای کار با ابزارهای CRM وقت می گذارند که این رقم در مجموع برای همه فروشندگان ۱۳٫۳ درصد است. فروش اجتماعی (هنر بهره برداری از رسانه های اجتماعی برای خلق رابطه هایی که به فروش منتهی می شوند) خیلی سریع به یکی از استراتژی های مهم برترین های فروش تبدیل شده است. در واقع، به باور ۷۶ درصد از فروشندگان برتر، استفاده از ابزارهای فروش اجتماعی برای به سرانجام رساندن معاملات برای آنها ضروری یا به شدت ضروری است. این رقم برای همه شرکت کنندگان در این نظرسنجی ۵۹ درصد است.

فروش اجتماعی یک اسباب بازی پر زرق و برق نیست؛ بلکه کلاً روش انجام معاملات را دستخوش تغییر و تحولات بزرگی کرده است.

 

  1. کارتهای ویزیت را دور بریزید

بر اساس این نظرسنجی، از بین همه ابزارهایی که در دسترس فروشندگان قرار دارد، ابزارهای فروش اجتماعی مانند لینکدین و فیسبوک بیش از هر ابزار دیگری مورد استفاده قرار می گیرد. ۷۱٫۲ درصد از فروشندگان و ۹۰ درصد از فروشنده های برتر اعلام کردند که برای نهایی سازی معاملات به این دسته از ابزارها وابسته هستند.

به همین ترتیب، ۷۱ درصد از متخصصان فروش بر این باور بودند که ابزارهای رابطه سازی در توانایی آنها برای درآمدزایی موثر یا بسیار موثر هستند. در مقایسه با کل فروشندگان شرکت کننده در این نظرسنجی، فروشنده های برتر بیشتر بر استفاده شرکت های خود از استراتژی های فروش اجتماعی تاکید می کردند.

واضح است که حوزه فروش در حال خروج از دوران کارتهای ویزیت و حرکت به سوی استفاده از ابزارهای فروش اجتماعی هوشمند و زمینه محور است.

 

  1. تحقیق درباره مشتری

ابزارهای اطلاعاتی فروش یا Sales intelligence tools – که متخصصان فروش برای جمع آوری اطلاعات لازم درباره مشتریان بالقوه از آنها استفاده می کنند – در دنیای فروش مدرن جایگاه ویژه ای پیدا کرده اند. در مقایسه با ۵۲ درصد از کل متخصصان فروش، ۷۷ درصد از برترین ها اعلام کردند که به این ابزارها وابسته هستند.

استفاده از ابزارهای اطلاعاتی فروش در میان جوانان نیز رشد فزاینده ای داشته است (۶۲ درصد). از آنجایی که تمایل و علاقه همچنان برخی از ارزشمندترین نشانه هایی هستند که متخصصان فروش به دنبال آنها هستند، اطلاعات ارائه شده توسط این ابزارها برای فروشندگان برتر اهمیت حیاتی دارد.

پیش به سوی موفقیت

امروزه ابزارهای متنوعی در دسترس فروشندگان قرار دارد. این نظرسنجی دریافت که علیرغم اینکه برخی از ابزارها مانند CRM و ابزارهای پیگیری ایمیل مارکتینگ به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند، اما متخصصان برتر بیشتر از همکاران خود از آنها بهره برداری می کنند. به علاوه، فروش اجتماعی به یکی از مولفه های لاینفک روش های رابطه سازی برترین فروشندگان تبدیل شده است. برترین ها به منظور کسب بهترین نتایج و پیشی گرفتن از بقیه، از ترکیبی از ابزارهای مختلف استفاده می کنند.

نظر شما درباره نتایج این نظرسنجی چیست؟ آیا شما هم روش متمایزی برای فروش دارید؟ لطفا ایده ها و نظرات خود در رابطه با مطالب آموزش فروش گویا آی تی را در زیر مطالب با ما در میان بگذارید.

 

 

آموزش فروش: ۷ نکته برای فروشندگان تازه کار

آغاز یک حرفه جدید در هر حوزه ای می تواند دلهره آور باشد. شما در دنیای فروش با چالش های منحصر به فردی روبرو هستید: فروشندگان در اغلب موارد با کار است که مهارت و تجربه کسب می کنند، اما هرچه دیرتر موتور شما گرم شود، دیرتر درآمدی نصیب تان خواهد شد. آنچه در ادامه این مطلب از سلسه مطالب آموزش فروش می آید، چند پیشنهاد است که به شما کمک خواهد کرد تا زودتر در حرفه فروشندگی راه بیفتید.

 

نیازها را پیدا و آنها را برآورده کنید

مشتریان احتمالی با این امید بیکار نمی نشینند که شما با آنها تماس بگیرید و چیزی به آنها بفروشید.

آنها به دنبال حل مشکلات و مسائلی هستند که گریبانگیرشان شده است. اگر بتوانید راهی برای حل مسأله ای که مصرف کنندگان را آزار می دهد به آنها نشان بدهید، در اینصورت می توانید فروش را به سرانجام برسانید. به خاطر داشته باشید که تنها چیزی که برای مشتری مهم است، منفعتی است که در کالا یا خدمات شما برای وی وجود دارد.

 

آمادگی پیدا کنید و مهیا باشید

احتمالا مشتاق هستید تا فوراً روبروی مشتریان بالقوه قرار بگیرید تا بتوانید پول در بیاورید. اما پیش از این، باید آماده باشید. آمادگی به این معنی است که باید نسبت به محصول یا خدماتی که می فروشید درک کاملی داشته باشید، فهرستی از مزایای آنها تهیه کنید، با دقت و استدلال قوی بتوانید محصولات و خدمات را معرفی کنید، حداقل یک متن ابتدایی برای اولین تماس خود نوشته باشید و پیش از ارتباط رو در رو با هر مشتری، تحقیقات لازم را درباره وی انجام داده باشید.

 

رابطه های خود را گسترش دهید

شبکه سازی حرفه ای اگر به درستی انجام شود، می تواند کار شما را به مراتب آسانتر کند. داشتن شبکه ای از مخاطبان قابل اعتماد می تواند مزایای متعددی را برای شما به ارمغان بیاورد؛ از به دست آوردن و ارجاع مشتری گرفته تا کسب اطلاعات دقیق درباره مشتری بزرگی که جذب او کار دشواری (و البته پر سودی) است. فقط عجله نکنید؛ در ابتدای شبکه سازی، تمرکز شما باید روی اثبات خود به اطرافیان تان باشد و نه تلاش برای اینکه از آنها کمک بخواهید.

 

خودتان را ارزیابی کنید

بهترین روش ارزیابی خودتان این است که روی تک تک مراحل کاری که انجام می دهید نظارت داشته باشید و زحمات خود را با نتایجی که به دست می آورید مقایسه کنید. دست کم باید تعداد تماس های سردی که برقرار می کنید، تعداد جلسات حضوری که تعیین می کنید و تعداد فروش هایی که به سرانجام می رسانید را پیگیری کنید. این اطلاعات به شما کمک می کند تا روند پیشرفت خود را مدیریت کنید.

هرچه با دقت بیشتری روی فعالیت های خود نظارت داشته باشید، تشخیص نقاط ضعف تان آسانتر می شود و از این طریق می توانید بدون معطلی به تقویت آنها بپردازید.

 

اهداف خودتان را مشخص کنید

بدون شک، مدیر فروش هدف یا هدف هایی را برای شما مشخص می کند که باید آنها را محقق کنید. با این حال، این اهداف روی حداقل ها تکیه می کنند و احتمالاً مواردی که برای شخص شما اهمیت دارند را پوشش نمی دهند. به عنوان مثال، شما هر ماه مسئولیت تعداد مشخصی از فروش را بر عهده خواهید داشت، اما بعید است که مدیر فروش شما اهدافی را برای رشد حرفه ای یا کسب یک درآمد مشخص برای شما تعیین کند. اینها حوزه هایی هستند که خودتان باید اهداف خود را انتخاب کنید و سپس به برنامه ریزی برای تحقق آنها بپردازید.

 

برای کنارآمدن با مواردی که دست رد به سینه شما زده می شود روش درست و موثری را پیدا کنید

شما به عنوان یک فروشنده هر روز با این پدیده روبرو خواهید شد. در واقع، این بخشی از شغل شما است. با گذشت زمان، هر فروشنده ای یاد می گیرد که قوی تر باشد و با این لحظات کنار بیاید، اما همه فروشنده ها از تکنیک درستی استفاده نمی کنند. فروشندگان موفق به نحوی با ذهن خود بازی می کنند که برای خودشان موثر است، مثلا به هر پاسخ منفی به عنوان قدمی نگاه می کنند که آنها را به پاسخ مثبت نزدیکتر می کند. روشی پیدا کنید که بهترین عملکرد را برای شما داشته باشد.

 

روش های مختلفی را امتحان کنید

فروش، حرفه ای است که نیازمند انعطاف پذیری و یادگیری و کسب تجربه است.

امتحان کردن روشهای تازه برای فروشندگان تازه کار می تواند کار دشواری باشد؛ آنها بیشتر وسوسه می شوند تا بیشتر از یک روش خاص که یک بار موثر واقع شده استفاده کنند. متاسفانه اگر گرفتار تکرار و تسلسل شوید، خیلی زود با از دست دادن فرصت های فروش بهای گزافی را خواهید پرداخت. لازم است که بیشتر و بیشتر یاد بگیرید، تکنیک های مختلفی را امتحان کنید و ذهن خود را بازتر و بازتر کنید.

 

نظر شما چیست؟ شما چه راهکارهایی را به فروشندگان تازه کار پیشنهاد می کنید؟ لطفاً نظرات و ایده های خود را در رابطه با مباحث آموزش فروش گویا آی تی در زیر مطالب با ما در میان بگذارید.

آموزش فروش: ۱۰ روش برتر برای به سرانجام رساندن فروش

اگر فرآیند فروش شما راکد مانده یا اینکه با بن بست مواجه شده اید، با ما در این مطلب از سری مقالات آموزش فروش همراه باشید و از این ۱۰ روش برتر برای تحریک مشتری بالقوه به دست به کار شدن و نهایی سازی (close) فروش استفاده کنید.

 

آیا هرگز احساس کرده اید که با یک مشتری بالقوه مناسب برای محصولات یا خدمات خود صحبت می کنید، اما فرآیند فروش راکد مانده است و به جایی که باید نمی رسد؟

آنچه در این مطلب از بخش آموزش فروش می آید، ۱۰ روش برای ترغیب مشتری به پیشرَوی و به سرانجام رساندن فروش است:

 

  1. برنامه خود را از قبل به وضوح مشخص کنید و روی آن توافق کنید

از این تکنیک قدرتمند باید در ابتدای فرآیند فروش استفاده کنید. اساساً وجود یک توافق اولیه به شما این امکان را می دهد که زمینه ای را فراهم کنید تا پس از ارائه برنامه، هم شما و هم مشتری بالقوه بتوانید تصمیم خود را به وضوح برای ادامه یا لغو فروش اعلام کنید. به یک نمونه از یک برنامه اولیه توجه کنید:

«مشتری بالقوه عزیز، آنچه در ادامه می آید پیشنهادات من برای این گفتگو است. من در ابتدا می خواهم که کاملاً نسبت به وضعیت و نیازهای شما اطلاع پیدا کنم. سپس با توجه به موقعیت شما بهترین پیشنهاداتم برای برآوردن نیازهای شما را ارائه خواهم داد. اگر ما بتوانیم بهترین راهکار را ارائه بدهیم، من شخصاً به شما خواهم گفت؛ در غیر اینصورت، به شما کمک خواهم کرد تا در مسیری قرار بگیرید که بیشتر از همه با موقعیت و نیازهای شما همخوانی دارد. البته دوست دارم شخصاً به شما کمک کنم، اما از همین ابتدا اعلام می کنم که از هر کاری که از دستم ساخته است تا بهترین گزینه را در اختیار شما قرار بدهم مضایقه نخواهم کرد. من فقط یک خواسته دارم؛ در پایان گفتگو یک پاسخ روشن و سرراست درباره تصمیم خود به من ارائه کنید. اگر پاسخ منفی بدهید هیچ ایرادی ندارد، اما پاسخ مثبت شما اتفاقات خارق العاده ای را رقم خواهد زد. من فقط می خواهم یکی از این دو پاسخ را به من بدهید، نه اینکه به پاسخ هایی مانند “درباره اش فکر می کنم و بعداً خبر می دهم” متوسل شوید. من هم از طرف خودم همین صداقت را نشان خواهم داد. آیا این لطف را به من می کنید؟ بسیار خوب، سپاسگزارم، پس با توجه به این نکات، لطفاً از وضعیت فعلی و نیازهای خود صحبت کنید.»

 

  1. ترس از دست دادن یا خسارت را برانگیزید

مردم بیش از آنکه تمایل داشته باشند که به خاطر دستیابی به چیزی دست به کار شوند، برای جلوگیری از خسارت یا از دست دادن چیزی وارد عمل می شوند. با توجه به این واقعیت، چگونه می توانید ترس از دست دادن را به شکل هدفمند و حساب شده در فرآیند فروش خود بگنجانید؟

به عنوان مثال، می توانید برای پیشنهادات خود تاریخ انقضا مشخص کنید، یا در صورتی که مشتری فوراً اقدام کند یک امتیاز اضافی یا هدیه برای وی در نظر بگیرید، یا حتی به خاطر موجودی اندک یک محصول یا امکان ارائه خدمات یک مسابقه برگزار کنید.

 

  1. روی مشکل دست بگذارید

با وجود اینکه تاکید روی منافع و دستاوردهایی که مشتری در نتیجه خرید محصول یا خدمات شما عاید خود خواهد کرد ضروری است، اما این قانون بنیادین فروش را به یاد داشته باشید: مردم بیش از آنکه تمایل داشته باشند که از یک موقعیت خوب به موقعیت بهتر کوچ کنند، برای رها شدن از چنگال مشکلات و مسائلی که با آنها مواجه هستند انگیزه دارند. بنابراین، یکی از ضروریات جدّی در فرآیند فروش، دست گذاشتن روی مشکل است. این به آن معنی است که باید ابعاد عذاب آور متنوع و مختلف درونی و عاطفی که شرایط موجود برای مشتری بالقوه ایجاد می کند را به روش های مختلف برای وی خاطرنشان کنید. عموماً این یادآوری و تاکید از طریق سوالاتی از این دست انجام می شود:

«خب، بفرمایید جناب مشتری که مشکل اصلی که با اون دست و پنجه نرم می کنید چیه؟»

«لطفا بهم بگید که اگه قرار باشه این مشکل رو حل نکنید، چقدر بدتر میشه و شما/سازمان شما رو متحمل چه هزینه هایی می کنه؟»

 

  1. از تایید اجتماعی (Social Proof) کمک بگیرید

مردم برای کارهایی که سایر افرادی آنها را انجام می دهند که مثل خودشان هستند (یا افرادی که آرزو دارند تا مثل آنها باشند) اهمیت خاصی قائل می شوند. ما انسانها دنباله رو و پیرو هستیم. به همین دلیل است که بزرگان بازار روی این موضوع که محبوب ترین محصول یا خدمات را ارائه می کنند تاکید می کنند. به همین دلیل است که داستانهایی که نشان می دهند که چطور یک مشتری مشابه با مشتری بالقوه شما از تصمیم خود برای خرید محصول یا خدمات شما بهره مند شده، سود برده و راضی است باعث ایجاد حس همزادپنداری شده و به شدت موثر واقع می شوند. به همین دلیل است که نقد و نظرات کاربران در وبسایت های دیگر اینقدر مهم است. این موضوع مهم را به شانس و بخت و اقبال خود واگذار نکنید. با دقت هرچه تمام تر، استراتژی های تایید اجتماعی را در فرآیند فروش خود بگنجانید.

 

  1. به منابع معتبر تکیه کنید

مردم به نظرات و توصیه های متخصصان و چهره های معتبر توجه می کنند و از این طریق حجت بر آنها تمام می شود. آیا می توانید خود را به مرتبه یک متخصص برسانید و آنها را به سمت محصولات یا خدمات خود هدایت کنید؟ یا اینکه آیا می توانید از یک متخصص دیگر برای توجیه خرید محصولات یا خدماتی که ارائه می دهید (مثلاً انتشار یک نقد و بررسی فوق العاده توسط فرد یا سایتی که کارش نقد و بررسی محصولات و خدمات حوزه فعالیت شما است) کمک بگیرید؟

 

  1. یک پیوند ایجاد کنید

چگونه می توانید با مشتری بالقوه خود حس تفاهم و یک پیوند عاطفی و اجتماعی به وجود بیاورید؟ به این منظور می توانید وقت بگذارید و با آنها بیشتر آشنایی پیدا کنید، از لطیفه های فروتنانه استفاده کنید تا واقعی تر و پذیراتر به نظر برسید، بخاطر توانمندی یا خصیصه ای که از مشتری بالقوه خود دیده اید صادقانه از وی تمجید کنید. ساختن مستمر پل های مِهر و اعتماد به سوی طرف مقابل یکی از وظایف شما در فرآیند فروش است.

 

  1. ارائه هدیه برای ترغیب مشتری بالقوه به جبران

هیچگاه قدرت هدیه ای که در زمان مناسبی ارائه می شود را دست کم نگیرید. این هدیه می تواند یک شیء فیزیکی یا چیز غیرملموسی مانند معرفی مشتری بالقوه به فردی باشد که به شدت مشتاق ملاقات با وی است. مسأله مهم این است که برای اینکه این کار واقعا فایده ای داشته باشد، آنچه ارائه می دهید باید در قالب «هدیه» اهدا شود.

 

  1. پیوسته و پشت سر هم روی نقاط حساس مشتری بالقوه خود انگشت بگذارید

در صورتی که مخاطب تان به شما ابراز داشته که بزرگترین pain point یا نقاط درد وی گرفتاری هایی است که مشکلش برای او ایجاد می کند، در اینصورت مرتب آن گرفتاری و ناراحتی هایی که در شرایط فعلی درگیر آنها است را به وی یادآوری کنید. اگر بزرگترین نقطه حساس مشتری بالقوه شما هزینه های مالی موقعیت فعلی او است، مرتب روی این نقطه انگشت بگذارید. یک اصل اساسی در دنیای فروش وجود دارد که می گوید «به نقاط حساس مشتری بالقوه خود بفروشید». در این راستا باید آمادگی فروش در زمینه نقاط حساس مردم را داشته باشید، اما همینطور که اطلاعات بیشتری درباره چیزهایی که برای مشتری بالقوه شما مهم تر هستند کسب می کنید، فعالیت های فروش خود را به همان نقطه اصلی و اساسی که پیدا می کنید محدود کنید.

 

  1. حذف ریسک

آخرین روش پیش از آنکه فروش را نهایی و قطعی کنید این است که بار ریسک را از دوش خریدار بردارید. برای برطرف شدن ریسک، می توانید کیفیت و عملکرد کالا و خدمات خود را ضمانت کنید، یا حتی تعهد بدهید که همانطور که در طول ۲۰ سال گذشته فعالیت تان تحت هر شرایطی یار و یاور مشتریان خود بوده اید، پشتیبانی از مشتریان جدید خود را نیز سرلوحه کارتان قرار می دهید.

به عنوان مثال، می توانید تضمین کنید که در صورت نارضایتی یا وجود مشکل در طی ۱۲ ماه اول، تمام مبلغ یا حتی دو برابر آن را به مشتری باز می گردانید. یا اینکه در صورت امکان پرداخت را به نتیجه دادن خدماتی که ارائه داده اید منوط کنید.

اگر واقعاً به ارزش چیزی که ارائه می کنید ایمان دارید، حتماً راهی وجود دارد که به واسطه آن بتوانید ریسک خرید را کمتر کنید تا مشتری بتواند آن را آسانتر بپذیرد.

 

  1. درخواست خود برای فروش را مطرح کنید

شاید عجیب به نظر برسد، اما بسیاری از عوامل ضعیف فروش از اینکه مستقیماً برای نهایی سازی فروش درخواست کنند طفره می روند. شما چنین نباشید. با شهامت هر چه تمام تر از مشتری بالقوه بخواهید تا محصول یا خدماتی که ارائه می دهید را خریداری کند. با اعتماد به نفس کامل مراحل نهایی سازی را طی کرده و در صورت لزوم کاغذبازی های ضروری را با کمک هم انجام بدهید. درخواست کنید و انتظار چیزی جز به سرانجام رسیدن فروش را نداشته باشید.


نظر شما چیست؟ آیا شما شیوه خاصی برای خود دارید؟ لطفا چنانچه از مطالب بخش آموزش فروش گویا آی تی لذت و بهره می برید، آنها را در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته و نظر خود را در زیر مطالب ارائه بفرمایید.