جانشین خلف استیو جابز
۱۰ سال از زمانی که تیم کوک سکان محبوبترین شرکت تکنولوژی جهان را به دست گرفت، میگذرد. حالا تیم کوک در حالی دهمین سال حضورش در اپل را جشن میگیرد که ارزشمندترین شرکت جهان با چالشهای جدیدی روبهروست. قانون جاذبه میگوید یک سیب هر چقدر هم که بالا برود، بالاخره پایین میآید؛ هر چند کند و آرام. وقتی تیم کوک ۱۰سال پیش و بعد از مرگ استیو جابز، سکان هدایت اپل را در دست گرفت، حتی طرفداران دوآتشه اپل هم نگران سرنوشت این شرکت بودند و پیشبینی میکردند عملکرد آن افول کند. چطور کسی با درخشش نه چندان زیاد، میتوانست کارمندان اپل را متقاعد کند که همچنان به تولید محصولات خاص و پرطرفدار این شرکت آن هم با فرمول مشهور استیو جابز، ادامه بدهند؟
مشخص شد که تیم کوک توانست این کار را انجام بدهد. او در حالی در بیستوچهارم آگوست، دهمین سال مدیریتش در اپل را جشن گرفت که هیچ صدای مخالفی علیه او وجود نداشت. او در این جشن از موفقیتی پرده برداشت که در صنعت تکنولوژی بسیار نادر است؛ صنعتی که در آن مدیرانی که پا جای پای بنیانگذاران میگذراند، معمولا عملکرد قابل قبولی ندارند. کارنامه مالی اپل در 10 سال گذشته نشان میدهد که تیم کوک در این سالها عملکردی به مراتب موفقتر از خود استیو جابز در سالهای آخر تصدی پست مدیرعامل اپل را هم داشته است.
هیچ مدیرعاملی در تاریخ نتوانسته است ارزش سهام یک شرکت را تا این اندازه بالا ببرد. وقتی او جانشین استیو جابز فقید شد، ارزش بازار اپل 349 میلیارد دلار بود، در حالی که این رقم حالا به 5/ 2 تریلیون دلار رسیده است؛ ارزشی بیشتر از ارزش این شرکت در زمان مدیران دیگرش. فروش سالانه اپل در زمان مدیریت تیم کوک از 108 میلیارد دلار در سال 2011 به 274 میلیارد دلار در سال گذشته میلادی رسیده است.
سود خالص این شرکت هم در این مدت بیش از دو برابر شده و به 57 میلیارد دلار رسیده که اپل را با پشت سر گذاشتن شرکت نفتی آرامکو عربستان، به سودآورترین شرکت جهان تبدیل کرده است.
موضوعی که در این میان کمتر به آن توجه شده، آن است که اقتصاد اپل - درآمد سالانه آن به اضافه هر محصول یا سرویسی که شرکتهای دیگر روی یکی از پلتفرمهای اپل میسازند- در طول دوران مدیریت تیم کوک رشد هفت برابری کرده و به بیش از یک تریلیون دلار رسیده است.
حالا تیم کوک با وجود چنین دستاوردی میتواند با احترام و قدردانی زیادی بازنشسته شود و البته جایگاهی در باشگاه میلیاردرها هم به دست بیاورد. در مقابل اما گویا او دستکم تا سال 2025 بر صندلی مدیریتش تکیه خواهد کرد؛ زمانی که سهامش در اپل کاملا رشد کرده و به ارزش قابل توجهی خواهد رسید. این موضوع، این سوال را به دنبال خواهد داشت که تا چه زمانی میتواند اپل را در مسیر کهکشانیاش نگه دارد. جواب کوتاه این است که این کار بسیار سختتر از چیزی خواهد بود که در یک دهه اول مدیریتش گذرانده.
حالا که اپل بر قله موفقیت ایستاده است، بسیاری از تندبادهای جهانی میتوانند آن را به زیر بکشند. برای یافتن جواب بیشتر باید به درک بهتری از عملکرد درست تیم کوک رسید. او علاوه بر اینکه مدیر بسیار لایقی است، ثابت کرده که مهارت خوبی در کنترل نیروهایی دارد که میتوانند به صنعت تکنولوژی قدرت ببخشند.
اولین عملکرد آنها ایجاد زندگی دیجیتالی مبتنی بر موبایل است. او برای راضی نگه داشتن ولع جهان برای رایانش موبایلی، روند بهبود قابلیتهای آیفون را همیشگی و مداوم کرده است. در حالی که آیفون 4S تنها کمی بعد از تصدی پست مدیرعاملی او معرفی شد و موبایلی نه چندان کامل به حساب میآمد، اما حالا آیفون 13 که قرار است به زودی معرفی شود، یک سوپرکامپیوتر دستی با پردازندهای است که تا 50 برابر سریعتر از پردازنده آیفون 4S خواهد بود. اپلواچ و ایرپادز هم محصولات جدیدی هستند که بعد تصدی او به جانشینی استیو جابز، تولید و عرضه شدند، در واقع ابزاری مرتبط و وابسته به آیفون محسوب شدند. بیش از یک میلیارد موبایل هوشمند اپل حالا در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد؛ چیزی برابر یک هفتم جمعیت زمین.
اقدام مهم دیگری که تیم کوک بهویژه در مواجهه با ظهور قدرتمند چین انجام داد، جهانیسازی محصولات و خدمات اپل بود که ماهرانه از عهده آن برآمد. او حتی پیش از رسیدن به پست مدیرعاملی اپل هم اقدامات موثری در برونسپاری روند مونتاژ دستگاههای اپل انجام داد. فاکسکان که بزرگترین شرکت سازنده قطعات اولیه و شریک اپل است، حالا چیزی در حدود یک میلیون کارمند دارد که بیشتر آنها مشغول مونتاژ محصولات محبوب و پرطرفدار اپل هستند.
مهمتر از آنها، تعداد نامشخصی از کارمندان و کارگرانی هستند که در شرکتهای تامینکننده قطعات اولیه برای اپل، مشغول به کار هستند. تیم کوک در کنار استفاده از چین به عنوان یک کارخانه، به سرعت متوجه پتانسیل این کشور به عنوان یک بازار شد و به این ترتیب است که حالا اپل بعد از آمریکا و اروپا که بزرگترین بازارهای این شرکت به حساب میآیند، 19 درصد از کل درآمدش را از چین به دست میآورد.
شاهکار سوم تیم کوک، درک اهمیت تاثیرات شبکهای بوده است؛ مکانیسمی اقتصادی در بازارهای دیجیتال که کسبوکارهای بزرگ را بزرگتر میکند. این چیزی است که حتی جابز هم توجه چندانی به آن نکرد و دیدگاهی دمدمی نسبت به اپاستور داشت. در مقابل، تیم کوک چرخ دیجیتال این شرکت را با سرعتی تا دو برابر بیشتر به حرکت درآورد و کمک کرد تا اپاستور بتواند توسعهدهندگان اپلیکیشن بیشتر و در نتیجه کاربران بیشتر را جذب کند تا زمانی که پیشروترین بازارگاه دیجیتال جهان از نظر درآمد بشود. بر اساس آمار ارائه شده توسط اپل، اپاستور در حال حاضر میزبان حدود دو میلیون اپلیکیشن است و در سال 2020 توانست 643 میلیارد دلار برای توسعهدهندگان اپلیکیشن فروش و درآمد به همراه بیاورد.
از طرفی تیم کوک، اولین مدیر یک شرکت بزرگ تکنولوژی بود که با صدایی رسا این پیام را اعلام کرد که شرکتهای در قامت اپل یا شرکتهایی که در مسیر رسیدن به چنین جایگاهی هستند، باید مسوولیت تاثیراتشان بر جهان را به خوبی بپذیرند. در زمان مدیریت جابز اما چهره اپل بیشتر با گجتهایش تعریف میشد. در حال حاضر «لیزا جکسون» مدیر سابق آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا، معاون ارشد اپل است و درباره میزان سازگاری عملکرد اپل با محیط زیست، مستقیما به تیم کوک گزارش میدهد و روند توسعه محصولات و سرویسهای اپل از ابتدا را زیرنظر دارد. اپل هدف تحسینبرانگیزش برای تبدیل شدن به شرکتی عاری از کربن تا سال 2030 را دنبال میکند و تیم کوک این اقدام را در جهت احترام به یک حق انسانی اساسی تایید میکند؛ همچنان که او توسعهدهندگان اپلیکیشن را مجبور کرده است تا از کاربران بپرسند که آیا مایل هستند تا آگهیدهندگان آنها را دنبال کنند، یا خیر. در حقیقت پیروی از الگوی تجاری اپل که شباهت چندانی با شرکتهایی مانند فیسبوک و گوگل ندارد، عدم درآمدزایی از جمعآوری اطلاعات برای فروش آگهیهای هدفمند و اقدامات مضر برای محیط زیست در فرآیند تولید و عرضه محصولات و خدمات این شرکت است. چنین الگویی کمک میکند تا قانونگذاران و نهادهای ناظر کمتر بتوانند عملکرد ارزشمندترین برند جهان را زیر سوال ببرند.
عملکرد و مجموع اقدامات تیم کوک در اپل میتواند کمک کند که معمای رشد این شرکت در یک دهه آینده هم بهتر حل شود. جانشین احتمالی تیم کوک که اغلب در تمام شرکت درباره او صحبت میکنند، «جف ویلیامز» است که آنقدر تندرو به نظر نمیرسد که بخواهد از وضع موجود خارج شود. از نظر اغلب کارمندان اپل، جف ویلیامز همان تیم کوک است. همزادی که هیچ شباهت ظاهری به مدیرعامل فعلی ندارد، اما در تفکر و تجربه بسیار شبیه به اوست. او از سال 2010 تا حالا همان وظیفه قبلی تیم کوک یعنی نظارت بر چرخه تامین و عملیات اپل را به عهده دارد و در یک دهه گذشته به خوبی از عهده مسوولیتش برآمده است.