۱۰ مورد از بدترین کارهایی که می توان با یک مشتری راغب کرد

بازاریاب ها وقت (و پول) زیادی را برای ارائه مشتریان راغب به تیم های فروش صرف می کنند. طبیعتاً یک اشتباه بزرگ، یا حتی مجموعه ای از اشتباهات کوچک می تواند به معنی از بین رفتن یک فرصت بالقوه برای فروش باشد.

ما در این مطلب از مجموعه مقالات آموزش فروش مجله گویا آی تی به ۱۰ کار نادرستی اشاره خواهیم کرد که می توانید در فرآیند پرورش مشتری راغب، با مشتری راغبی که به دست آورده اید انجام بدهید.

 

  1. تماس تلفنی مکرر

بین پرورش مشتری راغب و آزار دادن مشتری، یک مرز ظریف وجود دارد که نباید از آن عبور کرد. تماس های تلفنی مکرر یکی از بهترین روش ها برای فراری دادن مشتری بالقوه است. در عوض، یک رویکرد جامع تر را انتخاب کنید که شامل ایمیل، تماس های تفنی و حتی پست معمولی باشد و به صورت پراکنده و به گونه ای که آزاردهنده نباشد از آنها استفاده کنید.

 

  1. ارسال چیزی که حاکی از صمیمیت بیش از حد باشد

یک بازاریاب خوب با تک تک مشتریان راغبی که با آنها تعامل دارد رابطه قوی و مستحکمی را ایجاد می کند. اما لازم و ضروری است که به خاطر داشته باشید که هر چقدر هم که رابطه شما با مشتری محکم باشد، بحث های بیش از حد شخصی (مثل مباحث دینی یا سیاسی) را باید برای خودتان نگه دارید.

 

  1. اینکه دلیل شایستگی شان به عنوان مشتری راغب را به آنها بگویید

هیچ مشتری بالقوه ای تمایل ندارد که کسی به او به عنوان یک مشتری راغب (صلاحیت سنجی شده یا غیر از آن) نگاه کند. از استفاده از جملاتی مانند «امروز ۵ دقیقه در وبسایت ما حضور داشتید!» خودداری کنید. تا می توانید تلاش کنید تا فرآیند پرورش مشتری راغب باعث شود که طرف شما احساس کند که یک مشتری ارزشمند و محترم است، نه یک عدد!

 

  1. خوش خیالی و جسارت بیش از حد

شعری که در کودکی از آن استفاده می کردیم و می گفت: «… به همین خیال باش» را به خاطر دارید؟ البته خودتان اولش را می دانید. از پرسیدن زودهنگام سوالات جسورانه و خوش خیالانه ای مانند «چقدر بودجه دارید؟» یا «صورتحساب رو باید به چه آدرسی بفرستم؟» خودداری کنید.

 

  1. حذف مشتری راغب از فرآیند پرورش

مراقب باشید که خیلی زود مشتری راغب را از فرآیند مدیریت مشتریان راغب حذف نکنید. در عوض، روی نیازهای فردی آنها بیشتر تمرکز کنید تا بتوانید برنامه پرورش متناسبی را طراحی کنید که به مشتری نشان می دهد که محصولات یا خدمات شما چگونه آن نیازها را پوشش خواهد داد.

 

  1. بی توجهی به مشتری راغب

شاید اگر دورانی که به مدرسه می رفتید را به خاطر بیاورید بتوانید حس نادیده انگاشته شدن را درک کنید. بذل توجه خاص و نشان دادن اهمیتی که کسب و کار شما برای مشتری و نیازهای وی قائل است یکی از ضرورت های فرآیند پرورش مشتری راغب به شمار می رود.

 

  1. حفظ مشتری در فهرست علیرغم ابراز عدم علاقه وی

اگر یک مشتری راغب مخصوصاً درخواست کرده که از فهرست شما حذف شود، تماس مجدد با وی برای کسب و کار شما یک ریسک به حساب می آید. احتمال اینکه یک مشتری راغب بعد از نادیده گرفته شدن درخواستش به مشتری بالفعل تبدیل شود صفر است.

 

  1. انتقال زودهنگام مشتری راغب به بخش فروش

حواله کردن مشتریان راغب به بخش فروش، پیش از آنکه برای خرید آماده شده باشند، احتمال تبدیل آنها را به میزان قابل توجهی کم می کند. تقریباً ۹۵ درصد از مشتریان بالقوه ای که در سایت شما حضور پیدا می کنند برای تحقیق به آنجا مراجعه کرده اند و هنوز برای گفتگو با یک عامل فروش آمادگی ندارند. اما چیزی نزدیک به ۷۰ درصد از آنها بالاخره از شما یا از رقبای تان خرید خواهند کرد.

 

  1. تاخیر بیش از حد در انتقال مشتری راغب به بخش فروش

درست همانطور که انتقال مشتریان راغب صلاحیت سنجی نشده به بخش فروش می تواند خطرناک باشد، تاخیر در ارائه مشتریان راغب صلاحیت سنجی شده نیز می تواند به ضرر شما تمام شود. استفاده از ابزارهای امتیازدهی به مشتریان راغب (Lead Scoring) می تواند به بازاریاب کمک کند تا به عملکرد خود سرعت ببخشد و مشتریان راغب را در موعد مناسب به بخش فروش ارجاع بدهد.

 

  1. عدم ارسال اطلاعات مشتریان راغب به بخش فروش

بازاریاب ها در طول فرآیند پرورش مشتری راغب به اطلاعات ارزشمندی درباره مشتریان دست پیدا می کنند. لازم و ضروری است که این اطلاعات در اختیار بخش فروش قرار بگیرد. کسب اطمینان از وجود هماهنگی بین بخش فروش و بخش بازاریابی می تواند عامل تعیین کننده ای در موفقیت یا شکست کسب و کار شما باشد.


به نظر شما بدترین کاری که می توان با یک مشتری راغب کرد چیست؟ آیا شما هم مرتکب چنین اشتباهاتی شده اید؟ لطفاً نظرات خود درباره این مطلب از بخش آموزش فروش مجله گویا آی تی را در بخش دیدگاه ها با ما و سایر کاربران در میان بگذارید.

 

تماس سرد، تماس گرم و تماس اجتماعی: تعریف و تفاوت

ما در بخش تامین محتوای بازاریابی و فروش گویا آی تی به دفعات شاهد سوء برداشت هایی نسبت به عبارت های تماس سرد یا cold calling، تماس گرم یا warm calls، تماس های اجتماعی یا social calls و حتی ارجاع در جای جای وب بوده ایم. در این مطلب مایلیم به طور ساده و صحیح، تعریفی از این موارد ارائه کرده و تفاوت آنها را روشن کنیم. بنابراین اگر مایلید که یک بار و برای همیشه این مفاهیم را درک کنید، با این مطلب از مجموعه مطالب آموزش فروش گویا آی تی همراه باشید.

 

در همین ابتدا توجه کنید که تماس سرد به این معنی نیست که ناگهان تلفن را بردارید و یک شماره تصادفی بگیرید و برای هر کسی که گوشی را بر می دارد به توضیح و معرفی محصول یا خدمات خود بپردازید. این فقط یکی از «روش» های تماس سرد و در واقع، کم بازده ترین روش شناخته شده برای فروش است.

 

تماس سرد چیست؟

تماس سرد

تماس سرد، تماس با هر مشتری بالقوه یا مشکوکی است که در حال حاضر «اعلام آمادگی» نمی کند.

بنابراین، حتی اگر با بهترین مشتری خود تماس بگیرید و از وی بخواهید که یک نفر را به شما معرفی کند، هنگامی که با آن فرد «ارجاع» شده تماس می گیرید، یک تماس سرد را برقرار کرده اید، زیرا آن مشتری بالقوه اعلام آمادگی نکرده، از شما درخواست نکرده که با وی تماس بگیرید و انتظار تماس شما را نیز نداشته است. البته این مزاحمت محسوب می شود، اما ایرادی ندارد!

 

تماس گرم چیست؟

تماس گرم

یک warm call یا تماس گرم در زمانی اتفاق می افتد که به عنوان مثال، یک مشتری بالقوه فرمی را در وبسایت شما تکمیل می کند و به نحوی علاقمندی خود را نشان می دهد.

 

مشتری راغب داغ چیست؟ (به عبارت بهتر، مشتری راغب داغ کیست؟)

مشتری داغ

مشتری راغب (lead؛ به این دلیل به lead راغب می گوییم که نسبت به خرید محصولات و خدمات ما رغبت و علاقه دارد) داغ کسی است که با شما تماس می گیرد و می گوید: «من با فلانی و بهمانی صحبت کردم، اونها سیستم شما رو خریده بودن، منم یکی میخوام!»

حالت دوم برای مشتری داغ هنگامی اتفاق می افتد که مشتریان فعلی خودتان به شما مراجعه می کنند و می گویند که از چیزی که قبلا خریده اند یا یک محصول دیگر باز هم می خواهند.

 

تماس اجتماعی چیست؟ فروش اجتماعی چیست؟

تماس یا فروش اجتماعی

تماس اجتماعی (Social call) یا فروش اجتماعی (Social selling) به معنی استفاده از ابزارهای رسانه های اجتماعی، مانند لینکدین، اینستاگرام، تلگرام و امثالهم به منظور برندسازی برای خودتان یا شرکت تان به عنوان یک متخصص در حوزه ای که فعالیت می کنید و همچنین برای جذب اطلاعات تماس مشتریان بالقوه به منظور بهره برداری از تکنیک های بازاریابی قطره ای (شرح آن در ادامه ذکر می شود) در راستای ادامه برندسازی و ایجاد و تثبیت جایگاه خود به عنوان فراهم کننده راهکار برای مسائل مشتریان بالقوه است.

حال که سخن از بازاریابی قطره ای به میان آمد، اجازه بدهید که تعریف بازاریابی قطره ای را هم یاد بگیریم:

 

بازاریابی قطره ای چیست؟

بازاریابی قطره ای یکی از استراتژی های بازاریابی است که از ارسال پیام های بازاریابی به کاربران در طول زمان بهره برداری می کند. فلسفه وجودی بازاریابی قطره ای، قانون ۲۹ است که ادعا می کند که یک کاربر به مشتری تبدیل نخواهد شد، مگر اینکه ۲۹ بار در معرض پیام های ترویجی بازاریابی قرار بگیرد. رایج ترین انواع بازاریابی قطره ای عبارتند از ایمیل و خبرنامه، کارت پستال و شبکه های اجتماعی.

 

توجه داشته باشید که یک عامل فروش، نباید «دما»ی مشتری بالقوه را بر اساس میزان شناخت خود از وی تعیین کند، بلکه این سردی، گرمی و داغی بر اساس اطلاعات و علاقمندی مشتری بالقوه نسبت به محصولات و خدماتی که فروشنده می فروشد تعیین می شود.

امیدواریم که توضیحات ما مُکفی بوده باشد. در صورتی که هنوز هم با ابهام روبرو هستید، سوالات خود را در بخش نظرات مطرح کنید.