مقایسه ردمی K30 پرو و شیائومی Mi 10: دو پادشاه در یک اقلیم می‌گنجند!

ردمی K30 پرو و Mi 10

برند ردمی در اوایل سال جاری میلادی از اسمارت‌فون ردمی K30 پرو رونمایی کرد. تلفن شیائومی Mi 10 نیز یک ماه قبل از آن معرفی شده بود. حدود دو ماه قبل از معرفی K30 پرو نیز مدل ردمی K30 به بازار عرضه شده بود و ما در این دو ماه از خود سوال می‌کردیم که مدل پرو K30 چگونه همانند مدل قبلی خود به عنوان یک تلفن قاتل پرچمداران عمل خواهد کرد. ردمی K30 پرو معرفی شد تا تمامی سوالات ما را پاسخ دهد. از طرفی دیگر، شیائومی با معرفی اسمارت‌فون Mi 10 موفقیت خوبی را به دست آورد. ما در این مقاله به سراغ دو اسمارت‌فون پرچمدار ردمی K30 پرو و شیائومی Mi 10 رفته‌ایم تا ببینیم که این دو تلفن چینی در رقابت با یکدیگر چگونه هستند.

طراحی

اسمارت‌فون ردمی K30 پرو از طراحی تمام‌صفحه بهره می‌گیرد و هیچ شکاف یا حفره‌ای در آن دیده نمی‌شود. سال 2020 سالی خواهد بود که شرکت‌های تولیدکننده تلفن همراه از روش‌های مختلفی برای حذف شکاف در نمایشگر گوشی‌های خود استفاده می‌کنند. برای کاربرانی که مشکل پسند هستند باید بگوییم که ردمی K30 پرو از راه‌حل مناسبی برای مخفی کردن دوربین سلفی استفاده کرده و آن دوربین سلفی پاپ‌آپ است.

ردمی K30 پرو و Mi 10

دوربین‌های پاپ‌آپ هنوز هم به عنوان راه‌حلی موثر برای حل مشکلات مربوط به شکاف دوربین شناخته می‌شوند. البته، برخی از شرکت‌ها استفاده از مکانیزم دوربین پاپ‌آپ را به دلایل مختلفی از جمله تامین قطعات و سلیقه کاربران کنار گذاشته‌اند. طراحان تلفن‌های هوشمند هم‌چنان در حال کار برروی راه‌حل‌های جدیدی هستند تا مکانیزم پاپ‌آپ را از رده خارج کنند. به عنوان نمونه می‌توان به طرح دوربین سلفی زیر نمایشگر اشاره کرد که هنوز عملی نشده است. به هرحال، می‌توان امیدوار بود که راه‌حل مناسبی برای جایگزینی با مکانیزم دوربین پاپ‌آپ ارایه خواهد شد.

شاید برخی از کاربران در مورد افزایش ضخامت تلفن توسط دوربین پاپ‌آپ نگران باشند، اما باید بگوییم که ردمی K30 پرو ضخیم‌تر از هندست Mi 10 نیست. یکی دیگر از تفاوت‌های تلفن ردمی با مدل Mi 10 در بخش نمایشگر آن است. هندست ردمی از یک صفحه‌نمایش تخت استفاده می‌کند. اگرچه، صفحه‌نمایش‌ها خمیده در نگاه اول جالب و زیبا به نظر می‌رسند، اما ما متوجه شدیم که بعضی از کاربران در هنگام کار با این نمایشگر‌ها به مشکل لمس اتفاقی گوشه‌ها برخورد می‌کنند.

ردمی K30 پرو و Mi 10

بنابراین، صفحه‌نمایش تخت ردمی K30 پرو را می‌توان برای آن به عنوان یک نقطه قوت به حساب آورد. آرایش دوربین اصلی ردمی K30 پرو همانند اسمارت‌فون هواوی میت 30 پرو است. هر چند، طراحی دوربین در این تلفن بسیار ساده‌تر به نظر می‌رسد.

ردمی K30 پرو از جک 3.5 میلی‌متری هدفون استفاده می‌کند و این در حالیست که اسمارت‌فون شیائومی Mi 10 همانند سایر تلفن‌های پرچمدار به این جک مجهز نشده است. البته، Mi 10 دارای بلندگو‌های دوگانه است که از حالت استریو نیز پشتیبانی می‌کند. اگر چه، ردمی K30 پرو از استاندارد صدای Hi-Res بهره می‌گیرد، اما بر خلاف پرچمدار شیائومی از یک بلندگو برای پخش صداها استفاده می‌کند.

صفحه‌نمایش

یکی از بزرگ‌ترین تفاوت میان این دو تلفن چینی در بخش صفحه‌نمایش آن‌ها مشاهده می‌شود. نرخ رفرش نمایشگر Mi 10 معادل 90 هرتز است، اما این نرخ در پنل K30 پرو به 60 هرتز کاهش می‌یابد. با توجه به این که نرخ رفرش پنل Mi 10 بالاتر از هندست ردمی است، به نظر می‌رسد که این تلفن در بخش صفحه‌نمایش کمی بهتر از K30 پرو عمل می‌کند.

ردمی K30 پرو و Mi 10

در سویی دیگر، ردمی K30 پرو از یک صفحه‌نمایش HDR با کیفیت 1080p و فضای رنگی مشابه پنل Mi 10 استفاده می‌کند.

عملکرد

در این قسمت باید بگوییم که هردو تلفن از تراشه قدرتمند اسنپدراگون 855 و حافظه رم LPDDR5 بهره می‌گیرند که ترکیبی عالی برای یک تلفن هوشمند به حساب می‌آید. البته، باید در هنگام خرید به این نکته توجه داشته باشید که نسخه‌ای از ردمی K30 پرو دارای 6 گیگابایت رم و 128 گیگابایت حافظه داخلی بوده که نوع حافظه رم آن LPDDR4X است. این تلفن از حافظه داخلی با استاندارد UFS 3.1 بهره می‌گیرد، اما Mi 10 از حافظه داخلی با استاندارد ذخیره‌سازی UFS 3.0 پشتیبانی می‌کند.

ردمی K30 پرو و Mi 10
بنچمارک Androbench

ردمی K30 پرو در آزمایش انتقال ما حدود 10 درصد سریع‌تر از Mi 10 عمل کرد. هم‌چنان به یاد داشته باشید که این تلفن نسبت به پرچمدار شیائومی ارزان‌تر است.

ردمی K30 پرو و Mi 10
گیک‌بنچ 5

در بنچمارک گیک‌بنچ 5 نیز ردمی K30 پرو در هر دو بخش تک هسته‌ای و چند هسته‌ای کمی بهتر از Mi 10 بود. در بنچمارک Androbench که معیاری برای ارزیابی سرعت حافظه تلفن‌ها است نیز تلفن ردمی سرعت بیشتری در خواندن و نوشتن اطلاعات داشت. در این بخش نیز ردمی K30 پرو نسبت به مدل قبلی خود 10 درصد بهتر بود که این امر به وسیله استاندارد ذخیره‌سازی UFS 3.1 محقق شد.

تجربه اجرای بازی

ما این دو تلفن را در اجرای بازی‌ها نیز سنجیدیم. همانطور که گفته شد، پرچمدار ردمی از نمایشگر 60 هرتز استفده می‌کند که برروی کاغذ مغلوب Mi 10 می‌شود. ما بالاترین تنظیمات گرافیکی را در هنگام اجرای بازی PUBG Mobile اعمال کردیم و هندست ردمی در طول بازی نرخ 60 فریم‌برثانیه را حفظ کرد.

اسمارت‌فون شیائومی Mi 10 با همان تنظیمات به نرخ 83.6 فریم‌برثانیه دست پیدا کرد که ما شگفت‌زده شدیم. با نگاهی به این نتایج می‌توان گفت که تلفن جدید ردمی در این بخش ضعیف است. (حداقل در اجرای PUBG)

ما آزمایش دیگری با اجرای بازی Nimian Legend انجام دادیم؛ در این بخش قدرت واقعی پردازنده تلفن‌ها مورد آزمایش قرار می‌گیرد. اگر چه، نرخ فریم Mi 10 به 90 رسید، اما میانگین آن معادل 47.5 فریم‌برثانیه بود. در همین حال، میانگین ردمی K30 پرو به 49.5 فریم‌برثانیه رسید که نتیجه خوبی برای این تلفن محسوب می‌شود.

دوربین

ردمی به عنوان یک برند زیرمجموعه شیائومی شناخته می‌شود که هدف آن فروش تلفن‌هایی با قابلیت‌های بیشتر و قیمت کم‌تر است. به همین منظور، دوربین تلفن‌های این برند توانایی به چالش کشیدن سایر تلفن‌ها را ندارند. ما تصاویری توسط این دو تلفن ثبت کردیم تا قضاوتی بین آن‌ها داشته باشیم.

ردمی K30 پرو و Mi 10

با توجه به نمونه تصاویر متوجه شدیم که دوربین Mi 10 قادر به تولید رنگ‌های واضح‌تر بوده که اشباع آن‌ها بیشتر است. اما دوربین 64 مگاپیکسلی K30 پرو به دلیل توانایی خود در ثبت تصاویر با رنگ‌های واقعی بهتر عمل کرد. دوربین 108 مگاپیکسل Mi 10 نیز جزییات بیشتری را به ما نشان می‌دهد و رنگ‌های بهتری در آن وجود دارند.

در حالت کلی و با مقایسه‌های انجام شده می‌توان گفت که دوربین Mi 10 در شرایط مختلف بهتر از دوربین پرچمدار ردمی بوده و ما سنسور 108 مگاپیکسلی آن را به همراه نرم‌افزار دوربینش تحسین می‌کنیم.

باتری

یکی دیگر از قابلیت‌هایی که می‌توان آن را وارد بحث کرد، راندمان شارژ تلفن‌ها است. شارژر 33 واتی ردمی K30 پرو می‌تواند ظرف 63 دقیقه باتری تلفن را به صورت کامل (صفر تا 100) شارژ کند. شارژر 50 واتی تلفن شیائومی نیز می‌تواند فقط در47 دقیقه باتری را به طور کامل شارژ کند. هردو تلفن نتایج خیره‌کننده‌ای کسب کردند، به خصوص تلفن Mi 10 که از فناوری شارژ بی‌سیم 30 وات پشتیبانی می‌کند. اسمارت‌فون ردمی از شارژ بی‌سیم پشتیبانی نمی‌کند.

ردمی K30 پرو و Mi 10

نتیجه‌گیری

اسمارت‌فون‌های سری ردمی K به عنوان وارثان تلفن‌های سری Mi شناخته می‌شوند که لقب قاتل پرچمدار را از آن خود کرده‌اند. ردمی K30 پرو با توجه به قیمت ارزان خود با نیازهای اکثر کاربران مطابقت دارد و می‌تواند امکانات و قابلیت‌های متنوعی را در مقایسه با قیمت خود در اختیار کاربر قرار دهد.

اسمارت‌فون شیائومی Mi 10 به عنوان یک تلفن پرچمدار شناخته می‌شود که نسبت به هندست ردمی تفاوت‌های چندان زیادی ندارد. هرچند، این تلفن در سطحی بالاتر از ردمی K30 پرو قرار دارد و به راحتی می‌تواند نیاز‌های یک کاربر حرفه‌ای را برطرف کند. این در حالیست که تلفن ردمی برای افرادی با استفاده متوسط طراحی شده و اختلاف قیمت نسخه 8 گیگابایتی آن با Mi 10 در حداکثر میزان خود به 100 دلار می‌رسد.

در نهایت باید بگوییم که برای انتخاب یکی از این دو تلفن، لیست دقیقی از خواسته‌های خود تهیه کنید و در نهایت آن‌ها را میان این دو تلفن جستجو کنید. تصمیم‌گیرنده نهایی شما هستید!

نوشته مقایسه ردمی K30 پرو و شیائومی Mi 10: دو پادشاه در یک اقلیم می‌گنجند! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

مقایسه اسمارت‌فون‌های ردمی K20 پرو و وان‌پلاس ۷

وان‌پلاس 7 و شیائومی ردمی K20 پرو 2 نمونه از محبوب‌ترین پرچم‌داران میان‌رده جهان به‌شمار می‌روند. دلیل استفاده از اصطلاح “پرچم‌دار میان‌رده” این است که قیمت‌گذاری هندست‌های فوق عموما مشابه ارقامی است که از گوشی‌های میان‌رده بازار انتظار داریم؛ با این‌حال کارآیی و امکانات این محصولات با دستگاه‌های پرچم‌دار برتر بازار رقابت می‌کنند.

گجت‌های فوق یقینا دارای محدودیت‌هایی هستند؛ لذا کاربران در صورت تمایل به خریداری مدل‌های تمام‌عیار بایستی حداقل 2 برابر بیش‌تر هزینه کرده و یک پرچم‌دار ممتاز را خریداری نمایند؛ اقدامی که فراتر از توان مالی بسیاری از مشتریان است. تولید گوشی‌های پرچم‌دار میان‌رده توسط شرکت وان‌پلاس در سال 2014 کلید خورد؛ اما اکنون کمپانی‌های دیگری نیز در این حوزه فعالیت می‌کنند. شیائومی با تولید اسمارت‌فون ردمی K20 پرو از یک مجموعه سخت‌افزاری بسیار قدرتمند با قیمت‌گذاری ارزان‌تر از گوشی‌های وان‌پلاس 7 و 7 پرو رونمایی کرد. در ادامه به مقایسه این 2 هندست رقیب از جوانب مختلف می‌پردازیم:

جدول مشخصات اسمارت‌فون‌های وان‌پلاس 7 و ردمی K20 پرو

  • بسته‌بندی

وان‌پلاس 7 و ردمی K20 پرو با یک بسته‌بندی نسبتا استاندارد روانه بازار می‌شوند. هر 2 محصول مجهز به فست شارژر، کابل داده و کیس محافظ هستند. وان‌پلاس 7 از فناوری Warp Charge با توان 20 وات پشتیبانی می‌کند؛ در حالی‌که شارژر ردمی K20 پرو مجهز به فناوری Quick Charge 4.0 با سرعت 18 وات است. با این‌حال در صورت خریداری شارژر اختصاصی به‌صورت مجزا امکان شارژ کردن هندست شیائومی با حداکثر توان 27 وات نیز فراهم خواهد شد. وان‌پلاس 7 مجهز به یک کیس سیلیکونی شفاف است؛ در حالی‌که کیس ارائه شده به‌همراه ردمی K20 پرو از استقامت بالاتری برخوردار است.

هر 2 هندست در بسته‌بندی خود فاقد ایرفون هستند. بعلاوه وان‌پلاس 7 فاقد آداپتور تبدیل USB-C به جک 3.5 میلی‌متری هدفون است. در مقابل ردمی K20 پرو کماکان مجهز به جک صوتی هدفون است.

برنده رقابت: ردمی K20 پرو

  • طراحی

هر 2 هندست دارای طراحی ظاهری جذاب و مدرن هستند. الگوی طراحی وان‌پلاس 7 شباهت بسیار زیادی با اسمارت‌فون وان‌پلاس 6T دارد. البته طراحی دستگاه کاملا بی‌نقص بوده و کماکان جدید و چشم‌نواز به‌نظر می‌رسد. وان‌پلاس 7 از یک نمایشگر با ناچ قطره‌ای شکل کوچک و چانه تحتانی باریک بهره می‌گیرد. کلیدهای تنظیم بلندی صدا، دکمه پاور و کلید کشویی هشدار در طرفین دستگاه قرار دارند. همچنین ماژول دوربین پشتی دارای برجستگی جزئی است. با این‌حال طراحی ردمی K20 پرو کمی مدرن‌تر به‌نظر می‌رسد. نمایشگر این هندست کاملا یکپارچه و فاقد هرگونه ناچ بوده و طراحی دوربین پاپ‌آپ نیز جلوه ویژه‌ای به گوشی بخشیده است. دکمه‌های جانبی هندست ردمی از طراحی سنتی‌تری برخوردار بوده و بیرون‌زدگی ماژول دوربین سه‌گانه در پشت دستگاه نیز بیش‌تر جلب‌توجه می‌کند. هر 2 گوشی در 3 مدل رنگی مختلف عرضه می‌شوند؛ اما رنگ‌آمیزی سایه‌دار ردمی K20 پرو ظاهری جذاب‌تر دارد.

در دست گرفتن هر 2 گوشی، تجربه لذتبخشی را به کاربران منتقل می‌کند و احتمالا حمل هیچ‌کدام از آن‌ها برای کاربرانی با دست‌های کوچک دشوار نخواهد بود. شکل، وزن و اندازه ردمی K20 پرو قرارگیری ایمن آن در دستان کاربر بدون هرگونه کیس محافظ را تضمین می‌کنند؛ در مقابل وان‌پلاس 7 هندستی باریک‌تر و سبک‌تر است که تجربه در دست گرفتن آن احتمالا به اندازه مدل رقیب دلچسب نخواهد بود.

بدنه هر 2 گوشی از جنس آلومینیوم و شیشه ساخته شده است. وان‌پلاس 7 در برابر رطوبت و آبخوردگی تا حدودی مقاوم است؛ اما قرارگیری ردمی K20 پرو در معرض رطوبت احتمالا به بهای از کار افتادن آن تمام خواهد شد. وان‌پلاس 7 مجهز به روکش محافظ گوریلا گلس 6 است؛ در حالی‌که هندست ردمی از ورژن قدیمی‌تر گوریلا گلس 5 بهره می‌گیرد.

برنده رقابت: وان‌پلاس 7

  • نمایشگر

هر 2 هندست از نمایشگرهایی با مشخصات بسیار مشابه و اسامی متفاوت بهره می‌گیرند. هر 2 گوشی مجهز به پنل‌های آمولد با رزولوشن 2340×1080 پیکسل هستند. نمایشگر 6.41 اینچی وان‌پلاس 7 در مقایسه با پنل 6.39 اینچی ردمی K20 پرو کمی بزرگتر است. هر 2 پنل دارای قابلیت پوشش‌دهی 100 درصدی طیف رنگی DCI-P3 و پشتیبانی از فناوری HDR10 هستند. با این‌حال نمایشگر وان‌پلاس 7 از دقت رنگ بالاتری نسبت به ردمی K20 پرو برخوردار است. هر 2 هندست از مشخصه مدیریت رنگ در اندروید استفاده می‌کنند. نمایشگر ردمی K20 پرو با حداکثر روشنایی 453 نیتی خود در مقایسه با پنل 443 نیتی وان‌پلاس 7 کمی روشن‌تر است. با این‌حال کمترین میزان روشنایی نمایشگر در هندست وان‌پلاس بسیار کمتر از مدل رقیب است و این موضوع استفاده از وان‌پلاس 7 در فضاهای تاریک را تسهیل می‌کند.

عملکرد HDR در هر 2 دستگاه در حد متوسط است؛ با این‌حال عملکرد وان‌پلاس 7 کمی مطلوب‌تر به‌نظر می‌رسد. نمایش رنگ‌ها در نمایشگر وان‌پلاس 7 طبیعی‌تر بوده و ردمی K20 پرو تا حدودی رنگ‌ها را مبالغه‌آمیز نمایش می‌دهد. میزان انحرافات رنگی ناشی از تغییر زاویه دید در نمایشگر ردمی K20 پرو به‌مراتب از نمایشگر وان‌پلاس 7 کمتر است. با این‌حال عملکرد نمایشگر هیچکدام از 2 اسمارت‌فون فوق با پرچم‌داران گلکسی سامسونگ قابل رقابت نیست. وجود ناچ در نمایشگر وان‌پلاس 7 اصلی‌ترین وجه تمایز آن با ردمی K20 پرو به‌شمار می‌رود. اگرچه اندازه ناچ بسیار کوچک است؛ اما اکثر کاربران طراحی یکپارچه نمایشگر ردمی K20 پرو را ترجیح می‌دهند.

هر 2 هندست مجهز به اسکنر اثرانگشت یکپارچه با نمایشگر هستند. البته این حسگرها از نوع اپتیکی بوده و به اندازه انواع اولتراسونیک مورد استفاده در پرچم‌داران سامسونگ دقیق و سریع نیستند. با این‌حال عملکرد کلی این مشخصه در هر 2 گوشی مطلوب ارزیابی می‌شود. البته حسگر به‌کارگیری شده در ردمی K20 پرو عملکرد بهتری از خود ارائه می‌دهد.

برنده رقابت: نمایشگر هر 2 اسمارت‌فون دارای عملکردی مشابه هستند

  • شارژدهی باتری

وان‌پلاس 7 و ردمی K20 پرو به‌ترتیب مجهز به باتری‌های 3700 و 4000 میلی‌آمپرساعتی هستند. بنابراین بی‌تردید در تست‌های سنجش شارژدهی باتری، ردمی K20 پرو عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهد. اما این اختلاف چندان چشمگیر نیست (102 ساعت در برابر 103 ساعت). ظرفیت پایین‌تر باتری و شارژر سریع‌تر وان‌پلاس 7 موجب می‌شود تا فرآیند شارژ باتری این هندست سریع‌تر از ردمی K20 پرو به پایان برسد. به‌گونه‌ای که پس از اتصال گوشی‌ها به شارژر برای مدت 30 دقیقه، میزان شارژ باتری در وان‌پلاس 7 و ردمی K20 پرو به‌ترتیب به 54 و 44 درصد رسید. همچنین شارژ کامل هندست‌های وانپلاس و ردمی به‌ترتیب 80 و 90 دقیقه زمان خواهد برد.

برنده رقابت: ردمی K20 پرو

  • نرم‌افزار و رابط کاربری

رابط کاربری Oxygen OS وان‌پلاس 7 شباهت فراوانی با نسخه خام اندروید گوگل دارد. در مقابل رابط کاربری MIUI دارای طراحی متفاوت‌تری بوده و کار کردن با آن برای کاربران مبتدی دشوارتر خواهد بود.  در واقع الگوی طراحی MIUI از سیستم‌عامل iOS اپل الهام گرفته شده است. با این‌حال طراحی Oxygen OS به‌مراتب ساده‌تر و کم‌نقص‌تر از MIUI به‌نظر می‌رسد. همچنین تعداد اپلیکیشن‌های پیش‌فرض در Oxygen OS کمتر بوده و اکثر آن‌ها نیز قابل حذف هستند. در مقابل، MIUI دارای تعداد زیادی اپلیکیشن تبلیغاتی زائد است. در رابط کاربری اختصاصی شیائومی تقریبا به ازای هر برنامه گوگلی یک اپلیکیشن مشابه وجود دارد. این پدیده موجب کند شدن عملکرد رابط کاربری می‌شود. همچنین MIUI مملو از اعلان‌های آزاردهنده است.

شیائومی در زمینه انتشار به‌روزرسانی‌های امنیتی و عمده اندروید نسبتا کند عمل می‌کند؛ در حالی‌که وان‌پلاس با انتشار سریع و منظم آپدیت‌های نرم‌افزاری شناخته می‌شود.

برنده رقابت: وان‌پلاس 7

  • عملکرد و کارآیی

وان‌پلاس 7 و ردمی K20 پرو مجهز به تراشه اسنپ‌دراگون 855 هستند. بعلاوه هر 2 اسمارت‌فون با 2 پیکره‌بندی مختلف شامل 6 یا 8 گیگابایت رم و 128 یا 256 گیگابایت حافظه‌داخلی عرضه می‌شوند. با این‌حال حافظه UFS 3.0 مورد استفاده در وان‌پلاس 7 از حافظه UFS 2.1 به‌کارگیری شده در ردمی K20 پرو سریع‌تر است. هر 2 هندست فاقد درگاه اختصاصی کارت حافظه هستند.

عملکرد هر 2 دستگاه کاملا سریع بوده و برنامه‌ها بدون کوچکترین وقفه اجرا می‌شوند. میان کیفیت عملکرد 2 محصول هیچ‌گونه اختلاف معناداری مشاهده نمی‌شود. با این‌حال سرعت عملکرد درگاه USB در وان‌پلاس 7 به‌مراتب سریع‌تر از ردمی K20 پرو است؛ چرا که هندست ردمی مجهز به درگاه USB 2.0 است؛ در حالی‌که وان‌پلاس 7 از اتصال USB 3.1 Gen 1 بهره می‌‌گیرد.

برنده رقابت: عملکرد هر 2 هندست مشابه یکدیگر بوده و با پرچم‌داران برتر بازار رقابت می‌کند

  • دوربین

ردمی K20 پرو در زمینه دوربین کاملا برتر از وان‌پلاس 7 ظاهر می‌شود. وان‌پلاس 7 مجهز به حسگر اصلی 48 مگاپیکسلی و سنسور تشخیص عمق 5 مگاپیکسلی است؛ در حالی‌که ردمی K20 پرو از دوربین اصلی 48 مگاپیکسلی، حسگر فوق‌عریض 13 مگاپیکسلی و دوربین تله‌فوتو 8 مگاپیکسلی برخوردار است. دوربین اصلی وان‌پلاس 7 برخلاف ردمی K20 پرو دارای قابلیت OIS است؛ در حالی‌که فوکوس خودکار لیزری نقطه قوت دوربین هندست ردمی به‌شمار می‌رود. وان‌پلاس 7 دارای دوربین سلفی 16 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.0 است؛ در حالی‌که ردمی K20 پرو از دوربین سلفی 20 مگاپیکسلی با دیافراگم f/2.2 میزبانی می‌کند. هر 2 هندست مجهز به حالت اختصاصی پرتره بوده و از قابلیت تشخیص هوشمند صحنه و ضبط ویدیویی 4K با سرعت 60 فریم برثانیه پشتیبانی می‌کنند.

ردمی K20 پرو قادر به ضبط ویدیوهای اسلوموشن با نرخ 960 فریم برثانیه است؛ در مقابل وان‌پلاس 7 قادر به ضبط اسلوموشن با رزولوشن 720p و سرعت 240 فریم برثانیه خواهد بود. همچنین کاربران هر 2 هندست با کمک دوربین سلفی گوشی‌های خود می‌توانند به ضبط ویدیو‌های 1080p با سرعت 30 فریم بر‌ثانیه بپردازند.

برنده رقابت: ردمی K20 پرو

نوشته مقایسه اسمارت‌فون‌های ردمی K20 پرو و وان‌پلاس 7 اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

مقایسه گلکسی A51 سامسونگ و آیفون SE اپل؛ ابر میان‌رده‌ها

گلکسی A51 و آیفون SE

دو شرکت اپل و سامسونگ اسمارت‌فون‌های میان‌رده آیفون SE 2020 و گلکسی A51 را معرفی کرده‌اند. آیفون SE جدید اپل از تراشه پرچمدار A13 بایونیک و طراحی شبیه به آیفون 8 بهره می‌گیرد. سامسونگ گلکسی A51 نیز به عنوان جانشین مدل A50 به بازار عرضه شده است که ظاهری زیبا، دوربین چهارگانه و قیمت مناسبی دارد. ما این دو محصول غربی و شرقی کره زمین را مورد بررسی قرار داده‌ایم تا مقایسه‌ای بین بخش‌های مختلف آن‌ها داشته باشیم. پس در ادامه ما را همراهی کنید.

گلکسی A51 و آیفون SE

طراحی، صفحه‌نمایش و مقاومت

آیفون SE 2020 و گلکسی A51 در بخش طراحی ظاهری تفاوت‌های بسیار زیادی دارند که از دیدگاه زیباشناسی در بخش‌های مختلف خوب به نظر می‌رسند. آیفون SE از همان طراحی آیفون 8 استفاده می‌کند. در این طراحی، اندازه تلفن و حاشیه‌های اطراف نمایشگر بزرگ‌تر هستند. هم‌چنین، یک دکمه فیزیکی Home در پایین تلفن مشاهده می‌شود. برخی از افراد این طراحی را دوست دارند و برخی دیگر آن را منسوخ می‌دانند.

در آن سوی میدان، طراحی ظاهری گلکسی A51 هم‌تراز با تلفن‌های پرچمداری، مانند گلکسی S20 است. درون نمایشگر این اسمارت‌فون یک سوراخ پانچ شده برای دوربین سلفی در نظر گرفته شده است که ظاهری زیبا و مدرن را به دستگاه می‌دهد. رزولوشن این صفحه‌نمایش معادل 2400 در 1080 پیکسل بوده که نسبت به آیفون SE 2020 باکیفیت‌تر است.

گلکسی A51 و آیفون SE

تنها نکته مثبت در بخش طراحی آیفون جدید اپل، کوچک‌ بودن و در نتیجه، خوش دست بودن آن است که احساس خوبی را به کاربر منتقل می‌کند. ابعاد بزرگ گلکسی A51 باعث می‌شود که آن را به سختی در دستان خود بگیریم. به علاوه، احتمال می‌رود که بدنه پلاستیکی در پشت این گوشی، آن را لغزنده‌تر کند.

در بخش مقاومت نیز آیفون SE تاییدیه IP67 را دریافت کرده است که مقاومت آن را در برابر قطر‌ه‌های آب تایید می‌کند. اما گلکسی A51 پا را فراتر گذاشته و تاییده IP68 را دریافت کرده است. در نتیجه، این تلفن می‌تواند مدت زمان بیشتری در عمق آب قرار بگیرد.

برنده: سامسونگ گلکسی A51

عملکرد، عمر باتری و شارژ کردن

آیفون SE جدید طراحی قدیمی دارد، اما تراشه قدرتمند و به‌روز A13 بایونیک درون آن تعبیه شده است. این تراشه در تلفن‌های سری آیفون 11 مورد استفاده قرار گرفته است. با این که ما هنوز تست‌های عملی مربوط به عملکرد این گوشی را انجام نداده‌ایم، اما تقریبا اطمینان داریم که این تراشه به خوبی از پس اجرای نرم‌افزار‌ها و بازی‌های سنگین برمی‌آید.

اما گلکسی A51 را فراموش نکنید، عملکرد پردازنده اگزینوس 9611 سامسونگ درون این تلفن بسیار خوب است. ولی سامسونگ از روش‌های مختلفی برای تولید این چیپست استفاده کرده است. به یاد داشته باشید که قدرت این پردازنده به اندازه تراشه اسنپدراگون 865 مورد استفاده در پرچمدارهای فعلی سامسونگ نیست. این گوشی از 4 گیگابایت حافظه رم بهره می‌گیرد که نسبت به رم 3 گیگابایتی آیفون SE جدید بهتر است. البته، سیستم‌عامل‌های IOS و اندروید به طور متفاوتی از منابع حافظه رم استفاده می‌کنند. بنابراین، ممکن است که گلکسی A51 با 4 گیگابایت رم ضعیف‌تر از آیفون SE باشد. به هرحال، ظرفیت حافظه رم را نمی‌توان به عنوان ملاک عملکرد خوب یک تلفن دانست.

گلکسی A51 و آیفون SE

ظرفیت باتری میان‌رده سامسونگ بیشتر از دستگاه اپل است. این تلفن به یک باتری 4000 میلی‌آمپر مجهز شده و این در حالیست که آیفون SE از یک باتری 1821 میلی‌آمپر برای تامین انرژی سخت‌افزار خود کمک می‌گیرد. با توجه به عملکرد مدل گلکسی A50، انتظار می‌رود که باتری هندست A51 نیز در شرایط سنگین کاری تا یک روز دوام بیاورد، اما آیفون SE در این قسمت ضعیف‌تر بوده و اگر به تماشای فیلم و اجرای‌ بازی‌ها در این گوشی علاقه دارید، باید بگوییم که باتری آن در طی یک روز به شارژ مجدد نیاز خواهد داشت.

از طرفی دیگر، تلفن جدید کوپرتینونشین‌ها از یک شارژر 18 واتی استفاده می‌کند، ولی این مقدار در شارژر گلکسی A51 به 15 وات کاهش می‌یابد. البته، آیفون جدید اپل از فناوری شارژ بی‌سیم هم پشتیبانی می‌کند تا ظرفیت کم باتری را جبران کند.

برنده: آیفون SE

دوربین

گلکسی A51 از چهار سنسور دوربین برای ثبت تصاویر و ضبط ویدیو‌ها بهره می‌گیرد. مجموعه دوربین این تلفن یک سنسور ماکرو 5 مگاپیکسل، یک لنز واید 48 مگاپیکسل، یک لنز التراواید 12 مگاپیکسل و یک سنسور تشخیص عمق 5 مگاپیکسل را شامل می‌شود. دوربین ماکرو این امکان را به شما می‌دهد تا تصویربرداری نزدیک‌تر و دقیق‌تری از اشیا مورد نظر خود داشته باشید. وجود چندین سنسور مختلف در یک دوربین، افزایش کیفیت و شفافیت تصویر را به ارمغان می‌آورد.

اما آیفون SE 2020 فقط از یک دوربین 12 مگاپیکسلی استفاده می‌کند. شاید این دوربین برروی کاغذ خوب نباشد، اما قابلیت‌هایی مانند تثبیت‌کننده اپتیکال تصویر، حالت پرتره، حالت پانوراما و موتور عصبی تراشه A13 بایونیک به این دوربین کمک می‌کنند تا عملکرد خوبی را از خود به نمایش بگذارد. با این حال، این دوربین در مقابل دوربین چهارگانه گلکسی A51 حرفی برای گفتن ندارد، علی‌الخصوص در مواقعی که کاربران به دنبال ثبت تصاویر باکیفیت و خلاقانه‌ای باشند.

گلکسی A51 و آیفون SE

دوربین آیفون SE این امکان را در اختیار کاربران قرار می‌دهد تا ویدیو‌هایی با وضوح 4K را در نرخ 60 فریم‌برثانیه را ضبط کنند. اما دوربین گلکسی A51 ویدیو‌های 4K را با نرخ 30 فریم‌برثانیه ضبط می‌کند که عملکرد خوبی به حساب نمی‌آید. اما با توجه به این که اکثر مردم به عکاسی علاقه دارند و تمایل زیادی به فیلمبرداری ندارند، دوربین گلکسی A51 را به عنوان برنده این بخش معرفی می‌کنیم.

نرم‌افزار و بروزرسانی

رقابت بین گلکسی A51 و آیفون SE در بخش سیستم‌عامل پیچیده‌تر می‌شود. رابط کاربری One UI 2 سامسونگ برپایه اندروید 10 توسعه داده شده است. این رابط کاربری امکانات متنوع و جالبی را در اختیار ما قرار می‌دهد. هرچند، رابط کاربری One UI 2 گلکسی A51 همانند مدل A50 است و هیچ تغییر خاصی در آن دیده نمی‌شود.

نرم‌افزار آیفون SE 2020 هم توسط سیستم‌عامل iOS 13 اپل اجرا می‌شود که برای اولین بار در این سیستم‌عامل از حالت تاریک سراسری سیستم و بهبود قابلیت‌های مرتبط با حریم خصوصی استفاده شده است. این سیستم‌عامل برتری خاصی نسبت به رابط  One UI ندارد، اما سیستم‌عامل جدید اپل ویژگی‌‌های جدیدتری نسبت به نسخه قبلی خود دارد.

گلکسی A51 و آیفون SE

اولین تصور ذهنی از بخش نرم‌افزار تلفن به آپدیت‌های آن مربوط می‌شود. اسمارت‌فون‌های اپل سریع‌تر از تلفن‌های سامسونگ آپدیت‌های نرم‌افزاری را دریافت می‌کنند. زیرا سامسونگ بروزرسانی‌های خود در مناطق مختلف را با تاخیر زیادی منتشر می‌کند. به عنوان مثال باید بگوییم که تقریبا شش ماه طول کشید که آپدیت اندروید 9 برای تمامی تلفن‌های سری گلکسی S9 عرضه شود. به همین دلیل باید بگوییم که آیفون SE در بخش نرم‌افزار بهتر از گلکسی A51 است.

برنده: آیفون SE

قابلیت‌های ویژه

هیچ‌کدام از دو تلفن گلکسی A51 و آیفون SE 2020 به قابلیت‌های ویژه‌ای مجهز نشده‌اند. این تلفن‌ها به عنوان یک نسخه ارزان‌قیمت از مدل‌های برتر در بازار حضور دارند. در نتیجه، نباید انتظار داشت که قابلیت‌های خاص تلفن‌های پرچمدار در این نوع تلفن‌ها گنجانده شوند.

به عنوان نمونه، آیفون 11 از دوربین سلفی TrueDepth و قابلیت تشخیص چهره موسوم به Face ID استفاده می‌کند، اما آیفون SE 2020 از این ویژگی‌ها محروم شده است. علاوه‌بر این، تلفن پرچمدار گلکسی S20 سامسونگ به صفحه‌نمایش 120 هرتزی مجهز شده است، اما گلکسی A51 از همان صفحه‌نمایش سوپرآمولد بهره می‌گیرد.

گلکسی A51 و آیفون SE

با این حال، نسخه جدید گلکسی A51 از اینترنت 5G پشتیبانی می‌کند. این مدل هنوز به بازار عرضه نشده است. شاید بسیاری از کاربران تصور کنند که در حال حاضر شبکه‌های همراه 5G آن چنان گسترده نیستند، اما به یاد داشته باشید که خرید یک تلفن 5G مقرون‌به‌صرفه شما را بیشتر خوشحال می‌کند.

برنده: گلکسی A51

برنده کلی: آیفون SE 2020

با وجود نقاط قوت و ضعف متفاوت برای دو تلفن آیفون SE و گلکسی A51  می‌توان گفت که این دو هندست با هم برابر هستند. گلکسی A51 ظاهر مدرن، صفحه‌نمایش بهتر و دوربین قدرتمندی دارد، اما آیفون SE در این قسمت ضعیف‌تر از هندست سامسونگ است. ولی پردازنده پرچمدار A13 بایونیک آیفون SE 2020 و نرم‌افزار آن بهتر از گلکسی A51 است.

ما برنده کلی را معرفی کردیم، اما به یاد داشته باشید که تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید. اگر به دنبال یک تلفن اندرویدی با قابلیت اتصال به شبکه 5G هستید، گلکسی A51 را به شما پیشنهاد می‌کنیم. اما اگر به دنبال تلفنی با پشتیبانی نرم‌افزار بهتری هستید و ترجیح می‌دهید که یکی از محصولات اپل را در دستان خود داشته باشید، آیفون SE 2020 را به سبد خرید خود اضافه کنید.

نوشته مقایسه گلکسی A51 سامسونگ و آیفون SE اپل؛ ابر میان‌رده‌ها اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

مقایسه گلکسی A51 سامسونگ و آیفون SE اپل؛ ابر میان‌رده‌ها

گلکسی A51 و آیفون SE

دو شرکت اپل و سامسونگ اسمارت‌فون‌های میان‌رده آیفون SE 2020 و گلکسی A51 را معرفی کرده‌اند. آیفون SE جدید اپل از تراشه پرچمدار A13 بایونیک و طراحی شبیه به آیفون 8 بهره می‌گیرد. سامسونگ گلکسی A51 نیز به عنوان جانشین مدل A50 به بازار عرضه شده است که ظاهری زیبا، دوربین چهارگانه و قیمت مناسبی دارد. ما این دو محصول غربی و شرقی کره زمین را مورد بررسی قرار داده‌ایم تا مقایسه‌ای بین بخش‌های مختلف آن‌ها داشته باشیم. پس در ادامه ما را همراهی کنید.

گلکسی A51 و آیفون SE

طراحی، صفحه‌نمایش و مقاومت

آیفون SE 2020 و گلکسی A51 در بخش طراحی ظاهری تفاوت‌های بسیار زیادی دارند که از دیدگاه زیباشناسی در بخش‌های مختلف خوب به نظر می‌رسند. آیفون SE از همان طراحی آیفون 8 استفاده می‌کند. در این طراحی، اندازه تلفن و حاشیه‌های اطراف نمایشگر بزرگ‌تر هستند. هم‌چنین، یک دکمه فیزیکی Home در پایین تلفن مشاهده می‌شود. برخی از افراد این طراحی را دوست دارند و برخی دیگر آن را منسوخ می‌دانند.

در آن سوی میدان، طراحی ظاهری گلکسی A51 هم‌تراز با تلفن‌های پرچمداری، مانند گلکسی S20 است. درون نمایشگر این اسمارت‌فون یک سوراخ پانچ شده برای دوربین سلفی در نظر گرفته شده است که ظاهری زیبا و مدرن را به دستگاه می‌دهد. رزولوشن این صفحه‌نمایش معادل 2400 در 1080 پیکسل بوده که نسبت به آیفون SE 2020 باکیفیت‌تر است.

گلکسی A51 و آیفون SE

تنها نکته مثبت در بخش طراحی آیفون جدید اپل، کوچک‌ بودن و در نتیجه، خوش دست بودن آن است که احساس خوبی را به کاربر منتقل می‌کند. ابعاد بزرگ گلکسی A51 باعث می‌شود که آن را به سختی در دستان خود بگیریم. به علاوه، احتمال می‌رود که بدنه پلاستیکی در پشت این گوشی، آن را لغزنده‌تر کند.

در بخش مقاومت نیز آیفون SE تاییدیه IP67 را دریافت کرده است که مقاومت آن را در برابر قطر‌ه‌های آب تایید می‌کند. اما گلکسی A51 پا را فراتر گذاشته و تاییده IP68 را دریافت کرده است. در نتیجه، این تلفن می‌تواند مدت زمان بیشتری در عمق آب قرار بگیرد.

برنده: سامسونگ گلکسی A51

عملکرد، عمر باتری و شارژ کردن

آیفون SE جدید طراحی قدیمی دارد، اما تراشه قدرتمند و به‌روز A13 بایونیک درون آن تعبیه شده است. این تراشه در تلفن‌های سری آیفون 11 مورد استفاده قرار گرفته است. با این که ما هنوز تست‌های عملی مربوط به عملکرد این گوشی را انجام نداده‌ایم، اما تقریبا اطمینان داریم که این تراشه به خوبی از پس اجرای نرم‌افزار‌ها و بازی‌های سنگین برمی‌آید.

اما گلکسی A51 را فراموش نکنید، عملکرد پردازنده اگزینوس 9611 سامسونگ درون این تلفن بسیار خوب است. ولی سامسونگ از روش‌های مختلفی برای تولید این چیپست استفاده کرده است. به یاد داشته باشید که قدرت این پردازنده به اندازه تراشه اسنپدراگون 865 مورد استفاده در پرچمدارهای فعلی سامسونگ نیست. این گوشی از 4 گیگابایت حافظه رم بهره می‌گیرد که نسبت به رم 3 گیگابایتی آیفون SE جدید بهتر است. البته، سیستم‌عامل‌های IOS و اندروید به طور متفاوتی از منابع حافظه رم استفاده می‌کنند. بنابراین، ممکن است که گلکسی A51 با 4 گیگابایت رم ضعیف‌تر از آیفون SE باشد. به هرحال، ظرفیت حافظه رم را نمی‌توان به عنوان ملاک عملکرد خوب یک تلفن دانست.

گلکسی A51 و آیفون SE

ظرفیت باتری میان‌رده سامسونگ بیشتر از دستگاه اپل است. این تلفن به یک باتری 4000 میلی‌آمپر مجهز شده و این در حالیست که آیفون SE از یک باتری 1821 میلی‌آمپر برای تامین انرژی سخت‌افزار خود کمک می‌گیرد. با توجه به عملکرد مدل گلکسی A50، انتظار می‌رود که باتری هندست A51 نیز در شرایط سنگین کاری تا یک روز دوام بیاورد، اما آیفون SE در این قسمت ضعیف‌تر بوده و اگر به تماشای فیلم و اجرای‌ بازی‌ها در این گوشی علاقه دارید، باید بگوییم که باتری آن در طی یک روز به شارژ مجدد نیاز خواهد داشت.

از طرفی دیگر، تلفن جدید کوپرتینونشین‌ها از یک شارژر 18 واتی استفاده می‌کند، ولی این مقدار در شارژر گلکسی A51 به 15 وات کاهش می‌یابد. البته، آیفون جدید اپل از فناوری شارژ بی‌سیم هم پشتیبانی می‌کند تا ظرفیت کم باتری را جبران کند.

برنده: آیفون SE

دوربین

گلکسی A51 از چهار سنسور دوربین برای ثبت تصاویر و ضبط ویدیو‌ها بهره می‌گیرد. مجموعه دوربین این تلفن یک سنسور ماکرو 5 مگاپیکسل، یک لنز واید 48 مگاپیکسل، یک لنز التراواید 12 مگاپیکسل و یک سنسور تشخیص عمق 5 مگاپیکسل را شامل می‌شود. دوربین ماکرو این امکان را به شما می‌دهد تا تصویربرداری نزدیک‌تر و دقیق‌تری از اشیا مورد نظر خود داشته باشید. وجود چندین سنسور مختلف در یک دوربین، افزایش کیفیت و شفافیت تصویر را به ارمغان می‌آورد.

اما آیفون SE 2020 فقط از یک دوربین 12 مگاپیکسلی استفاده می‌کند. شاید این دوربین برروی کاغذ خوب نباشد، اما قابلیت‌هایی مانند تثبیت‌کننده اپتیکال تصویر، حالت پرتره، حالت پانوراما و موتور عصبی تراشه A13 بایونیک به این دوربین کمک می‌کنند تا عملکرد خوبی را از خود به نمایش بگذارد. با این حال، این دوربین در مقابل دوربین چهارگانه گلکسی A51 حرفی برای گفتن ندارد، علی‌الخصوص در مواقعی که کاربران به دنبال ثبت تصاویر باکیفیت و خلاقانه‌ای باشند.

گلکسی A51 و آیفون SE

دوربین آیفون SE این امکان را در اختیار کاربران قرار می‌دهد تا ویدیو‌هایی با وضوح 4K را در نرخ 60 فریم‌برثانیه را ضبط کنند. اما دوربین گلکسی A51 ویدیو‌های 4K را با نرخ 30 فریم‌برثانیه ضبط می‌کند که عملکرد خوبی به حساب نمی‌آید. اما با توجه به این که اکثر مردم به عکاسی علاقه دارند و تمایل زیادی به فیلمبرداری ندارند، دوربین گلکسی A51 را به عنوان برنده این بخش معرفی می‌کنیم.

نرم‌افزار و بروزرسانی

رقابت بین گلکسی A51 و آیفون SE در بخش سیستم‌عامل پیچیده‌تر می‌شود. رابط کاربری One UI 2 سامسونگ برپایه اندروید 10 توسعه داده شده است. این رابط کاربری امکانات متنوع و جالبی را در اختیار ما قرار می‌دهد. هرچند، رابط کاربری One UI 2 گلکسی A51 همانند مدل A50 است و هیچ تغییر خاصی در آن دیده نمی‌شود.

نرم‌افزار آیفون SE 2020 هم توسط سیستم‌عامل iOS 13 اپل اجرا می‌شود که برای اولین بار در این سیستم‌عامل از حالت تاریک سراسری سیستم و بهبود قابلیت‌های مرتبط با حریم خصوصی استفاده شده است. این سیستم‌عامل برتری خاصی نسبت به رابط  One UI ندارد، اما سیستم‌عامل جدید اپل ویژگی‌‌های جدیدتری نسبت به نسخه قبلی خود دارد.

گلکسی A51 و آیفون SE

اولین تصور ذهنی از بخش نرم‌افزار تلفن به آپدیت‌های آن مربوط می‌شود. اسمارت‌فون‌های اپل سریع‌تر از تلفن‌های سامسونگ آپدیت‌های نرم‌افزاری را دریافت می‌کنند. زیرا سامسونگ بروزرسانی‌های خود در مناطق مختلف را با تاخیر زیادی منتشر می‌کند. به عنوان مثال باید بگوییم که تقریبا شش ماه طول کشید که آپدیت اندروید 9 برای تمامی تلفن‌های سری گلکسی S9 عرضه شود. به همین دلیل باید بگوییم که آیفون SE در بخش نرم‌افزار بهتر از گلکسی A51 است.

برنده: آیفون SE

قابلیت‌های ویژه

هیچ‌کدام از دو تلفن گلکسی A51 و آیفون SE 2020 به قابلیت‌های ویژه‌ای مجهز نشده‌اند. این تلفن‌ها به عنوان یک نسخه ارزان‌قیمت از مدل‌های برتر در بازار حضور دارند. در نتیجه، نباید انتظار داشت که قابلیت‌های خاص تلفن‌های پرچمدار در این نوع تلفن‌ها گنجانده شوند.

به عنوان نمونه، آیفون 11 از دوربین سلفی TrueDepth و قابلیت تشخیص چهره موسوم به Face ID استفاده می‌کند، اما آیفون SE 2020 از این ویژگی‌ها محروم شده است. علاوه‌بر این، تلفن پرچمدار گلکسی S20 سامسونگ به صفحه‌نمایش 120 هرتزی مجهز شده است، اما گلکسی A51 از همان صفحه‌نمایش سوپرآمولد بهره می‌گیرد.

گلکسی A51 و آیفون SE

با این حال، نسخه جدید گلکسی A51 از اینترنت 5G پشتیبانی می‌کند. این مدل هنوز به بازار عرضه نشده است. شاید بسیاری از کاربران تصور کنند که در حال حاضر شبکه‌های همراه 5G آن چنان گسترده نیستند، اما به یاد داشته باشید که خرید یک تلفن 5G مقرون‌به‌صرفه شما را بیشتر خوشحال می‌کند.

برنده: گلکسی A51

برنده کلی: آیفون SE 2020

با وجود نقاط قوت و ضعف متفاوت برای دو تلفن آیفون SE و گلکسی A51  می‌توان گفت که این دو هندست با هم برابر هستند. گلکسی A51 ظاهر مدرن، صفحه‌نمایش بهتر و دوربین قدرتمندی دارد، اما آیفون SE در این قسمت ضعیف‌تر از هندست سامسونگ است. ولی پردازنده پرچمدار A13 بایونیک آیفون SE 2020 و نرم‌افزار آن بهتر از گلکسی A51 است.

ما برنده کلی را معرفی کردیم، اما به یاد داشته باشید که تصمیم گیرنده نهایی خود شما هستید. اگر به دنبال یک تلفن اندرویدی با قابلیت اتصال به شبکه 5G هستید، گلکسی A51 را به شما پیشنهاد می‌کنیم. اما اگر به دنبال تلفنی با پشتیبانی نرم‌افزار بهتری هستید و ترجیح می‌دهید که یکی از محصولات اپل را در دستان خود داشته باشید، آیفون SE 2020 را به سبد خرید خود اضافه کنید.

نوشته مقایسه گلکسی A51 سامسونگ و آیفون SE اپل؛ ابر میان‌رده‌ها اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

پنل‌های مانیتور چه تفاوتی با یکدیگر داشته و کدام یک برای شما مناسب هستند؟

پنل‌های مانیتور

هنگامی‌که قصد خرید یک مانیتور را دارید، باید از بین پنل‌های TN ،IPS یا VA به انتخاب بپردازید. بهترین مانیتور به محتوای قابل‌ استفاده شما بستگی دارد. اگر شما یک گیمر هستید، فناوری‌های نمایشگری مختلف می‌توانند برای اجرای انواع خاصی از بازی‌ها ایدئال باشند.

انواع پنل‌های مانیتور

همان‌طور که در بالا اشاره کردیم، سه نوع پنل را جهت خرید، ‌پیش‌رو دارید. در زیر به این سه فناوری اشاره می‌کنیم:

  • TN: نام کامل آن، Twisted nematic بوده و قدیمی‌ترین نوع پنل‌های LCD است.
  • IPS: نام کامل آن، In-plane switching است. این نوع فناوری توسط شرکت‌های ال‌جی و سامسونگ اختراع شد و به فناوری مشابهی به نام PLS یا همان plane-to-line switching اشاره دارد. این موضوع در حالی است که شرکت AU Optronics از فناوری زاویه دید پیشرفته (AHVA) بهره می‌برد. این فناوری‌ها تقریبا با یکدیگر یکسان هستند.
  • VA: نام کامل آن، Vertical alignment است. مشابه فناوری تراز عمودی فوق‌العاده (SVA) شرکت سامسونگ و تراز عمودی چند دامنه‌ای پیشرفته (AMVA) شرکت AU Optronics است. تمامی این پنل‌ها ویژگی‌های یکسانی دارند.

این نام‌ها به ترازبندی مولکول‌ها در داخل یک نمایشگر LCD (نمایشگر کریستال‌های مایع) و همچنین نحوه تغییرات آن‌ها در هنگام اعمال ولتاژ اشاره دارند. تمامی نمایشگرهای LCD جهت نمایش تصویر، ترازبندی این مولکول‌ها را تغییر می‌دهند، اما شیوه انجام این کار به طرز قابل‌توجهی می‌تواند خروجی تصویر و نیز زمان پاسخگویی را تحت تأثیر قرار دهد.

هر نوع پنلی مزیت‌ها و معایب خود را دارد. ساده‌ترین شیوه انتخاب از بین آن‌ها این است که مهم‌ترین ویژگی مدنظر خود را مشخص کنید. این قضیه به موارد استفاده و همچنین بودجه شما بستگی دارد. اگر از کامپیوتر خود جهت انجام کارهایی مانند: کارهای اداری، برنامه‌نویسی، ویرایش ویدیو و عکس و یا بازی کردن استفاده می‌کنید، آنگاه تصمیم‌گیری سخت‌تر خواهد بود.

پنل‌های TN

پنل‌های TN، اولین مانیتورهای مسطح بودند که به تولید انبوه رسیدند. این مانیتورها توانستند که پنل‌های CRT (مجهز به لوله‌های اشعه کاتدی بزرگ) را از گردونه تولید خارج کنند. مانیتورهای TN هم‌اکنون نیز در مقیاسی بزرگی به تولید می‌رسند.

هرچند که پنل‌های جدید همیشه از پیشینیان خود بهتر هستند اما در این بین، فناوری مانیتورهای TN از اشکالاتی قابل‌توجه رنج می‌برد. یکی از این معایب، زاویه دید محدود است، مخصوصا در محورهای عمودی. اگر از زاویه‌ای بسته به پنل TN نگاهی بیندازید، می‌بینید که رنگ‌های آن معکوس می‌شوند.

بازتولید رنگ‌های این پنل‌ها چندان خوب نیست. اکثر مانیتورهای TN نمی‌توانند طیف رنگی واقعی 24 بیتی را نمایش دهند. این پنل‌ها در عوض جهت شبیه‌سازی سایه‌های صحیح، بر درون‌یابی تکیه دارند. این مسئله باعث می‌شود تا نوار رنگی واضحی در این نمایشگرها ایجاد شده و همچنین نسبت کنتراست آن‌ها در مقایسه با پنل‌های IPS و VA نیز ضعیف‌تر باشد.

پنل‌های مانیتور

طیف رنگی نیز یکی دیگر از زمینه‌هایی است که پنل‌های TN در آن شکست می‌خورند. تنها مانیتورهای TN رده‌بالا می‌توانند تمامی رنگ‌های طیف sRGB را نشان دهند. بسیاری از پنل‌های TN از این گستردگی رنگ پشتیبانی نکرده و درنتیجه نمی‌توانند گزینه‌‌هایی ایدئال جهت ویرایش ویدیو، درجه‌بندی رنگ‌ها و انجام سایر کارهایی باشند که در آن‌ها دقت رنگ‌ از اهمیت بالایی برخوردار است.

پس چرا کاربران به خرید این‌گونه مانیتورها می‌پردازند؟ در وهله اول باید بگوییم که مانیتورهای TN گزینه‌هایی ارزانی به حساب می‌آیند. تولید این پنل‌ها هزینه زیادی نداشته و در نتیجه بسیاری از افراد می‌توانند آن‌ها را خریداری کنند. اگر به بازتولید رنگ‌ها و یا زاویه دید اهمیت چندانی نمی‌دهید، آنگاه مانیتورهای TN می‌توانند گزینه مناسبی جهت کارهای اداری و یا مطالعه شما باشند.

پنل‌های TN همچنین کمترین میزان تأخیر ورودی را دارند (معمولا در حدود یک میلی‌ثانیه). این مانیتورها می‌توانند نرخ نوسازی 240 هرتزی را نیز پشتیبانی کنند. این قضیه باعث می‌شود تا مانیتورهای TN جهت انجام بازی‌های چندنفره (مخصوصا در ورزش‌های الکترونیکی) که در آن‌ها کسر ثانیه نیز اهمیت بالایی دارد، گزینه‌ای ایدئال به حساب آیند.

اگر تأخیر کم را به بازتولید رنگ‌ها و یا زاویه دید ترجیح می‌دهید، آنگاه یک مانیتور TN می‌تواند گزینه موردنیاز شما باشد.

پنل‌های IPS

پنل‌های IPS اختراع شدند تا نواقص مانیتورهای TN از جمله بازتولید ضعیف رنگ‌ها و همچنین زاویه دید محدود را پوشش دهند. درنتیجه پنل‌های IPS در این دو زمینه بهبودهای چشمگیری را ارائه می‌دهند. پنل‌های IPS به‌خصوص در زمینه زاویه دید وسیع، عملکرد بسیار بهتری نسبت به پنل‌های TN دارند. این قضیه بدین معنا است که می‌توانید از زاویه‌های بسته، این مانیتورها را نظاره کرده و در عین حال نیز رنگ‌ها به‌درستی بازتولید شوند. برخلاف پنل‌های TN، اگر از زاویه‌های غیرایدئال به تصویر نگاه کنید، تغییرات رنگی بسیار کمی را در مانیتورهای IPS مشاهده خواهید کرد.

مانیتورهای IPS همچنین به خاطر بازتولید مناسب رنگ سیاه معروف هستند. این قابلیت باعث می‌شود تا رنگ‌رفتگی پنل‌های TN را شاهد نباشیم. به‌هرحال، مانیتورهای IPS نسبت به مانیتورهای VA از نسبت کنتراست بایین‌تری برخوردار هستند.

پنل‌های مانیتور

درحالی‌که پیش‌تر نرخ‎‌های نوسازی بالا در اختیار نمایشگرهای TN بودند، اکنون تولیدکنندگان بیشتری به تولید پنل‌های IPS با نرخ نوسازی 240 هرتزی می‌پردازند. پیش‌تر پنل‌های TN کمترین تأخیر ورودی را ارائه می‌دادند، اما سرانجام فناوری پنل‌های IPS توانست که به این نرخ تأخیر نیز دست یابد. در سال 2019 شرکت ال‌جی مانیتورهای سری Nano IPS UltraGear خود را معرفی کرد که نرخ پاسخگویی آن‌ها، یک میلی‌ثانیه بود.

علی‌رغم اینکه شکاف بین مانیتورهای IPS و TN بسته شده است، اما هنوز شما باید برای خرید یک مانیتور IPS که نرخ پاسخگویی و مشخصات یکسانی با مانیتورهای TN دارد، پول بیشتری پرداخت کنید. اگر بودجه محدودی دارید، باید انتظار داشته باشید که مانیتور IPS مناسب شما، نرخ پاسخگویی حدود 4 میلی‌ثانیه داشته باشد.

یکی دیگر از مسائل مهم پیرامون پنل‌های IPS، پدیده‌ای به نام «درخشش IPS» است. این پدیده هنگامی رخ می‌دهد که از زاویه‌های بسیار بسته به این نمایشگرها نگاه کنید، در این هنگام احتمالا درخشش نور پس‌زمینه این پنل‌ها را مشاهده خواهید کرد. البته تا زمانی که از کناره‌ها به پنل‌های IPS نگاه کنید، مشکلی پیش نخواهد آمد. در هر صورت باید این قضیه را در ذهن داشته باشید.

پنل‌های VA

پنل‌های VA گزینه‌هایی در بین مانیتورهای TN و IPS هستند. نمایشگرهای VA بهترین نسبت کنتراست را ارائه می‌دهند. به همین دلیل است که بیشتر تولیدکنندگان تلویزیون‌ها از این پنل‌ها استفاده می‌کنند. درحالی‌که مانیتورهای IPS معمولا نسبت کنتراست 1 به 1000 را ارائه می‌دهند، عجیب نیست که اگر در پنل‌های VA شاید نسبت‌های کنتراست‌ 1 به 3000 یا 1 به 6000 باشیم.

در زمینه زاویه‌ دید، مانیتورهای VA نمی‌توانند عملکردی همانند پنل‌های IPS داشته باشند. روشنایی نمایشگر بسته به زاویه دید شما متغیر خواهد بود، هرچند که با درخشش پنل‌های IPS مواجه نخواهید شد.

نمایشگرهای VA نسبت به پنل‌های جدید Nano IPS (با زمان پاسخگویی یک میلی‌ثانیه) و همچنین پنل‌های TN، زمان پاسخگویی کندتری دارند. شما می‌توانید مانیتورهای VA مجهز به نرخ نوسازی 240 هرتزی را نیز پیدا کنید، اما تأخیر آن‌ها می‌تواند در سایه‌اندازی و تاری حرکت نمایان شود. به همین دلیل بازی‌بازان حرفه‌ای باید از این گزینه‌های دوری جویند.

پنل‌های مانیتور

در مقایسه با مانیتورهای TN، پنل‌های VA رنگ‌ها را بسیار بهتر بازتولید کرده و حتی مدل‌های پایین-رده این محصولات از طیف رنگی sRGB به‌صورت کامل پشتیبانی می‌کنند. اگر توان تقبل هزینه بیشتر را دارید، باید بگوییم که پنل‌های Quantum Dot SVA شرکت سامسونگ می‌توانند 125 درصد طیف sRGB را پوشش دهند.

به دلایل بالا، پنل‌های VA در هیچ‌کدام از زمینه‌ها سرآمد نیستند. این مانیتورها برای استفاده‌های عمومی عالی هستند، اما در بسیاری از زمینه‌ها به‌غیراز نسبت کنتراست، عملکردی مشابه و یا حتی ضعیف‌تر از رقیبان خود دارند. مانیتورهای VA برای گیمرهایی که به دنبال انجام بازی‌های تک‌نفره و یا تجربه‌های عادی هستند، گزینه‌ای عالی به حساب می‌آیند. اکثر متخصصان رسانه به‌ دلیل طیف گسترده‌تر رنگ‌ها، پنل‌های IPS را به نمایشگرهای VA ترجیح می‌دهند.

تمامی پنل‌های مانیتور LCD از ضعف‌های مشابهی رنج می‌برند

در مقایسه با پنل‌های CRT، مانیتورهای LCD از مشکلات مرتبط با تأخیر رنج می‌برند. در هنگام عرضه اولیه پنل‌های TN، این تأخیرها مشکلی اساسی به حساب می‌آمدند. این مشکلات سال‌ها پنل‌های IPS و VA را گرفتار کرده بودند. با پیشرفت فناوری، این مشکلات نیز کمتر شدند، اما به‌صورت کامل مرتفع نشده‌اند.

نور پس‌زمینه نامناسب یکی از مشکلات موجود در تمامی پنل‌های LCD است. اغلب مواقع این موضوع به کیفیت کلی ساخت محصول بستگی دارد؛ مدل‌های ارزان‌تر به دلیل کنترل کیفیت ضعیف‌تر (جهت کاهش هزینه‌های تولید) از این مسئله بیشتر رنج می‌برند. به‌هرحال اگر به دنبال خرید مانیتورهای ارزان‌قیمت هستید، به‌احتمال‌زیاد در هنگام مشاهده تصاویر تاریک و یا یکپارچه (دارای تنوع رنگی کم)، متوجه این موضوع خواهید شد.

پنل‌های LCD همچنین مستعد ایجاد پیکسل‌های مرده و یا ثابت نیز هستند. تولیدکنندگان و حوزه‌های قضایی مختلف، سیاست‌ها و حقوق مصرف‌کننده متفاوتی در این زمینه دارند. اگر یک انسان گمال‌گرا هستید، باید سیاست‌های تولیدکننده مانیتور خود در رابطه با پیکسل‌های مرده را بررسی کنید. برخی از آن‌ها به دلیل فقط یک پیکسل مرده، مانیتور را به‌صورت رایگان تعویض می‌کنند، درحالی‌که برخی دیگر به ازای تعداد مشخصی از پیکسل‌های مرده، این کار را انجام می‌دهند.  

پنل‌های مانیتور مناسب جهت انواع کاربری

تابه‌حال باید فهمیده باشید که کدام پنل برای شما مناسب است. طبیعتا هر چه بیشتر خرج کنید، مانیتور بهتری نیز در اختیار خواهید داشت.

  • استفاده در اداره یا جهت مطالعه: در اینجا بودجه باید مهم‌ترین محدودیت شما باشد. پنل‌های VA نمایشگرهایی همه‌کاره بوده و در زاویه دید، نسبت به پنل‌های TN برتری دارند، اما در هر صورت هر دو گزینه می‌توانند کار شما را راه بیندازند. ازآنجایی‌که در این زمینه‌ها به نرخ نوسازی بالا و یا تأخیرهای بسیار کم نیاز ندارید، می‌توانید در مصرف بودجه خود صرفه‌جویی کنید. هر دو گزینه برای استفاده‌های اداری و مطالعه مناسب هستند. حرکت دادن نشانگر موس در مانیتورهای 144 هرتزی نسبت به مانیتورهای 60 هرتزی، از نرمی و روانی بیشتری برخوردار است.
  • ویرایگشران ویدیو و تصویر/هنرمندان دیجیتال: پنل‌های IPS به دلیل توانایی نمایش طیف گسترده‌ای از رنگ‌ها مشهور هستند. البته می‌توانید مانیتورهای VA را نیز پیدا کنید که از طیف رنگی 125 درصد sRGB و 90 درصد DCI-P3 پشتیبانی می‌کنند، اما این نمایشگرها در مقایسه با پنل‌های IPS، در هنگام نمایش تصاویر سریع، تاری تصویر بیشتری را از خود بروز می‌دهند. اگر در مورد دقت رنگ‌های مانیتور خود حساس هستید، بهتر است که نمایشگر خود را کالیبره کنید.

پنل‌های مانیتور

  • برنامه‌نویسانی که مانیتورهای خود را به‌صورت عمودی نصب می‌کنند: شاید فکر کنید که مانیتورهای TN برای برنامه‌نویسان عالی هستند، اما لزوما این‌گونه نیست. پنل‌های TN در زاویه دیدهای عمودی، عملکرد مناسبی ندارند. اگر همانند بسیاری از برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگان موبایلی، مانیتور خود را در حالت پرتره (عمودی) قرار می‌دهید، یک نمایشگر TN بدترین زاویه دید ممکن را به شما تحویل می‌دهد. جهت دستیابی به بهترین زاویه دید، باید یک مانیتور IPS خریداری نمایید.
  • بازی‌بازان آنلاین رقابت‌جو: هنوز هم پنل‌های TN در دنیای ورزش‌های الکترونیکی طرفداران خاص خود را دارند. حتی ارزان‌ترین مدل‌های این نمایشگرها نیز از سرعت پاسخگویی و نرخ نوسازی بالا پشتیبانی می‌کنند. بدون صرف هزینه هنگفتی می‌توانید مدلی 24 اینچی جهت بازی در وضوح 1080p و یا مدلی 27 اینچی جهت بازی در وضوح 1440p را خریداری نمایید. البته در این زمینه می‌توانید به سراغ نمایشگرهای جدید IPS که تأخیر کمی دارند نیز بروید. البته در این صورت باید هزینه بیشتری را صرف کنید. 
  • بازی‌بازان صاحب رایانه‌های گران‌قیمت/ گیمرهای عادی: در زمینه نمایش تصاویر پرجزئیات، پنل‌های VA نسبت به نمایشگرهای IPS یا TN، نرخ کنتراست بالاتری را ارائه می‌دهند. جهت مشاهده تصاویر دارای عمق سیاهی، تیزی و کنتراست بالا، پنل‌های VA بهترین گزینه هستند. اگر می‌توانید از کنتراست بسیار بالا چشم‌پوشی کنید، آنگاه قادر خواهید بود تا از میان گزینه‌های IPS به انتخاب بپردازید. به‌هرحال، ما در کل پیشنهاد می‌دهیم که در بازی کردن عادی از مانیتورهای TN دوری بجویید. 
  • بهترین در کل: در اینجا پنل‌های VA برنده هستند، اما نمایشگرهای IPS در تمامی زمینه‌ها به‌غیراز نسبت کنتراست، عملکرد بهتری دارند. اگر می‌توانید از کنتراست بالا چشم‌پوشی کنید، آنگاه خواهید دید که پنل‌های IPS تأخیر نسبتا کمی داشته، رنگ‌های سیاه را بهتر نمایش می‌دهند و همچنین طیف گسترده‌ای از رنگ‌ها را نیز پشتیبانی می‌کنند.

پیش از خرید، ابتدا نمایشگر موردنظرتان را امتحان کنید

همان‌طور که می‌دانید، امروزه در فروشگاه‌های آنلاین نسبت به فروشگاه‌های فیزیکی می‌‍‌توانید محصولات موردنظر خود را  ارزان‌تر تهیه کنید، اما شوربختانه خرید آنلاین را می‌توان به خرید با یک چشم‌بند تشبیه کرد. خرید نمایشگر از فروشگاه‌های آنلاین می‌تواند منجر به ناامیدی شما شود. 

اگر می‌توانید، پیش از خرید مانیتور موردنظر خود، آن را به‌شخصه امتحان کنید. می‌توانید با جابجایی سریع یک پنجره سیستم‌عامل ویندوز، سایه‌زنی و تاری حرکت نمایشگر موردنظر را بررسی کنید. همچنین می‌توانید با پخش یک ویدیو و نیز کار با نمایشگر، خصوصیات آن را بهتر لمس کنید. اگر هم امکان چنین بررسی‌هایی را ندارید، می‌توانید در اینترنت به دنبال بررسی محصول موردنظر خود بگردید، هرچند که باید در این زمینه مراقب بررسی‌های تقلبی وب‌سایت‌هایی همانند آمازون باشید.

نوشته پنل‌های مانیتور چه تفاوتی با یکدیگر داشته و کدام یک برای شما مناسب هستند؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

پنل‌های مانیتور چه تفاوتی با یکدیگر داشته و کدام یک برای شما مناسب هستند؟

پنل‌های مانیتور

هنگامی‌که قصد خرید یک مانیتور را دارید، باید از بین پنل‌های TN ،IPS یا VA به انتخاب بپردازید. بهترین مانیتور به محتوای قابل‌ استفاده شما بستگی دارد. اگر شما یک گیمر هستید، فناوری‌های نمایشگری مختلف می‌توانند برای اجرای انواع خاصی از بازی‌ها ایدئال باشند.

انواع پنل‌های مانیتور

همان‌طور که در بالا اشاره کردیم، سه نوع پنل را جهت خرید، ‌پیش‌رو دارید. در زیر به این سه فناوری اشاره می‌کنیم:

  • TN: نام کامل آن، Twisted nematic بوده و قدیمی‌ترین نوع پنل‌های LCD است.
  • IPS: نام کامل آن، In-plane switching است. این نوع فناوری توسط شرکت‌های ال‌جی و سامسونگ اختراع شد و به فناوری مشابهی به نام PLS یا همان plane-to-line switching اشاره دارد. این موضوع در حالی است که شرکت AU Optronics از فناوری زاویه دید پیشرفته (AHVA) بهره می‌برد. این فناوری‌ها تقریبا با یکدیگر یکسان هستند.
  • VA: نام کامل آن، Vertical alignment است. مشابه فناوری تراز عمودی فوق‌العاده (SVA) شرکت سامسونگ و تراز عمودی چند دامنه‌ای پیشرفته (AMVA) شرکت AU Optronics است. تمامی این پنل‌ها ویژگی‌های یکسانی دارند.

این نام‌ها به ترازبندی مولکول‌ها در داخل یک نمایشگر LCD (نمایشگر کریستال‌های مایع) و همچنین نحوه تغییرات آن‌ها در هنگام اعمال ولتاژ اشاره دارند. تمامی نمایشگرهای LCD جهت نمایش تصویر، ترازبندی این مولکول‌ها را تغییر می‌دهند، اما شیوه انجام این کار به طرز قابل‌توجهی می‌تواند خروجی تصویر و نیز زمان پاسخگویی را تحت تأثیر قرار دهد.

هر نوع پنلی مزیت‌ها و معایب خود را دارد. ساده‌ترین شیوه انتخاب از بین آن‌ها این است که مهم‌ترین ویژگی مدنظر خود را مشخص کنید. این قضیه به موارد استفاده و همچنین بودجه شما بستگی دارد. اگر از کامپیوتر خود جهت انجام کارهایی مانند: کارهای اداری، برنامه‌نویسی، ویرایش ویدیو و عکس و یا بازی کردن استفاده می‌کنید، آنگاه تصمیم‌گیری سخت‌تر خواهد بود.

پنل‌های TN

پنل‌های TN، اولین مانیتورهای مسطح بودند که به تولید انبوه رسیدند. این مانیتورها توانستند که پنل‌های CRT (مجهز به لوله‌های اشعه کاتدی بزرگ) را از گردونه تولید خارج کنند. مانیتورهای TN هم‌اکنون نیز در مقیاسی بزرگی به تولید می‌رسند.

هرچند که پنل‌های جدید همیشه از پیشینیان خود بهتر هستند اما در این بین، فناوری مانیتورهای TN از اشکالاتی قابل‌توجه رنج می‌برد. یکی از این معایب، زاویه دید محدود است، مخصوصا در محورهای عمودی. اگر از زاویه‌ای بسته به پنل TN نگاهی بیندازید، می‌بینید که رنگ‌های آن معکوس می‌شوند.

بازتولید رنگ‌های این پنل‌ها چندان خوب نیست. اکثر مانیتورهای TN نمی‌توانند طیف رنگی واقعی 24 بیتی را نمایش دهند. این پنل‌ها در عوض جهت شبیه‌سازی سایه‌های صحیح، بر درون‌یابی تکیه دارند. این مسئله باعث می‌شود تا نوار رنگی واضحی در این نمایشگرها ایجاد شده و همچنین نسبت کنتراست آن‌ها در مقایسه با پنل‌های IPS و VA نیز ضعیف‌تر باشد.

پنل‌های مانیتور

طیف رنگی نیز یکی دیگر از زمینه‌هایی است که پنل‌های TN در آن شکست می‌خورند. تنها مانیتورهای TN رده‌بالا می‌توانند تمامی رنگ‌های طیف sRGB را نشان دهند. بسیاری از پنل‌های TN از این گستردگی رنگ پشتیبانی نکرده و درنتیجه نمی‌توانند گزینه‌‌هایی ایدئال جهت ویرایش ویدیو، درجه‌بندی رنگ‌ها و انجام سایر کارهایی باشند که در آن‌ها دقت رنگ‌ از اهمیت بالایی برخوردار است.

پس چرا کاربران به خرید این‌گونه مانیتورها می‌پردازند؟ در وهله اول باید بگوییم که مانیتورهای TN گزینه‌هایی ارزانی به حساب می‌آیند. تولید این پنل‌ها هزینه زیادی نداشته و در نتیجه بسیاری از افراد می‌توانند آن‌ها را خریداری کنند. اگر به بازتولید رنگ‌ها و یا زاویه دید اهمیت چندانی نمی‌دهید، آنگاه مانیتورهای TN می‌توانند گزینه مناسبی جهت کارهای اداری و یا مطالعه شما باشند.

پنل‌های TN همچنین کمترین میزان تأخیر ورودی را دارند (معمولا در حدود یک میلی‌ثانیه). این مانیتورها می‌توانند نرخ نوسازی 240 هرتزی را نیز پشتیبانی کنند. این قضیه باعث می‌شود تا مانیتورهای TN جهت انجام بازی‌های چندنفره (مخصوصا در ورزش‌های الکترونیکی) که در آن‌ها کسر ثانیه نیز اهمیت بالایی دارد، گزینه‌ای ایدئال به حساب آیند.

اگر تأخیر کم را به بازتولید رنگ‌ها و یا زاویه دید ترجیح می‌دهید، آنگاه یک مانیتور TN می‌تواند گزینه موردنیاز شما باشد.

پنل‌های IPS

پنل‌های IPS اختراع شدند تا نواقص مانیتورهای TN از جمله بازتولید ضعیف رنگ‌ها و همچنین زاویه دید محدود را پوشش دهند. درنتیجه پنل‌های IPS در این دو زمینه بهبودهای چشمگیری را ارائه می‌دهند. پنل‌های IPS به‌خصوص در زمینه زاویه دید وسیع، عملکرد بسیار بهتری نسبت به پنل‌های TN دارند. این قضیه بدین معنا است که می‌توانید از زاویه‌های بسته، این مانیتورها را نظاره کرده و در عین حال نیز رنگ‌ها به‌درستی بازتولید شوند. برخلاف پنل‌های TN، اگر از زاویه‌های غیرایدئال به تصویر نگاه کنید، تغییرات رنگی بسیار کمی را در مانیتورهای IPS مشاهده خواهید کرد.

مانیتورهای IPS همچنین به خاطر بازتولید مناسب رنگ سیاه معروف هستند. این قابلیت باعث می‌شود تا رنگ‌رفتگی پنل‌های TN را شاهد نباشیم. به‌هرحال، مانیتورهای IPS نسبت به مانیتورهای VA از نسبت کنتراست بایین‌تری برخوردار هستند.

پنل‌های مانیتور

درحالی‌که پیش‌تر نرخ‎‌های نوسازی بالا در اختیار نمایشگرهای TN بودند، اکنون تولیدکنندگان بیشتری به تولید پنل‌های IPS با نرخ نوسازی 240 هرتزی می‌پردازند. پیش‌تر پنل‌های TN کمترین تأخیر ورودی را ارائه می‌دادند، اما سرانجام فناوری پنل‌های IPS توانست که به این نرخ تأخیر نیز دست یابد. در سال 2019 شرکت ال‌جی مانیتورهای سری Nano IPS UltraGear خود را معرفی کرد که نرخ پاسخگویی آن‌ها، یک میلی‌ثانیه بود.

علی‌رغم اینکه شکاف بین مانیتورهای IPS و TN بسته شده است، اما هنوز شما باید برای خرید یک مانیتور IPS که نرخ پاسخگویی و مشخصات یکسانی با مانیتورهای TN دارد، پول بیشتری پرداخت کنید. اگر بودجه محدودی دارید، باید انتظار داشته باشید که مانیتور IPS مناسب شما، نرخ پاسخگویی حدود 4 میلی‌ثانیه داشته باشد.

یکی دیگر از مسائل مهم پیرامون پنل‌های IPS، پدیده‌ای به نام «درخشش IPS» است. این پدیده هنگامی رخ می‌دهد که از زاویه‌های بسیار بسته به این نمایشگرها نگاه کنید، در این هنگام احتمالا درخشش نور پس‌زمینه این پنل‌ها را مشاهده خواهید کرد. البته تا زمانی که از کناره‌ها به پنل‌های IPS نگاه کنید، مشکلی پیش نخواهد آمد. در هر صورت باید این قضیه را در ذهن داشته باشید.

پنل‌های VA

پنل‌های VA گزینه‌هایی در بین مانیتورهای TN و IPS هستند. نمایشگرهای VA بهترین نسبت کنتراست را ارائه می‌دهند. به همین دلیل است که بیشتر تولیدکنندگان تلویزیون‌ها از این پنل‌ها استفاده می‌کنند. درحالی‌که مانیتورهای IPS معمولا نسبت کنتراست 1 به 1000 را ارائه می‌دهند، عجیب نیست که اگر در پنل‌های VA شاید نسبت‌های کنتراست‌ 1 به 3000 یا 1 به 6000 باشیم.

در زمینه زاویه‌ دید، مانیتورهای VA نمی‌توانند عملکردی همانند پنل‌های IPS داشته باشند. روشنایی نمایشگر بسته به زاویه دید شما متغیر خواهد بود، هرچند که با درخشش پنل‌های IPS مواجه نخواهید شد.

نمایشگرهای VA نسبت به پنل‌های جدید Nano IPS (با زمان پاسخگویی یک میلی‌ثانیه) و همچنین پنل‌های TN، زمان پاسخگویی کندتری دارند. شما می‌توانید مانیتورهای VA مجهز به نرخ نوسازی 240 هرتزی را نیز پیدا کنید، اما تأخیر آن‌ها می‌تواند در سایه‌اندازی و تاری حرکت نمایان شود. به همین دلیل بازی‌بازان حرفه‌ای باید از این گزینه‌های دوری جویند.

پنل‌های مانیتور

در مقایسه با مانیتورهای TN، پنل‌های VA رنگ‌ها را بسیار بهتر بازتولید کرده و حتی مدل‌های پایین-رده این محصولات از طیف رنگی sRGB به‌صورت کامل پشتیبانی می‌کنند. اگر توان تقبل هزینه بیشتر را دارید، باید بگوییم که پنل‌های Quantum Dot SVA شرکت سامسونگ می‌توانند 125 درصد طیف sRGB را پوشش دهند.

به دلایل بالا، پنل‌های VA در هیچ‌کدام از زمینه‌ها سرآمد نیستند. این مانیتورها برای استفاده‌های عمومی عالی هستند، اما در بسیاری از زمینه‌ها به‌غیراز نسبت کنتراست، عملکردی مشابه و یا حتی ضعیف‌تر از رقیبان خود دارند. مانیتورهای VA برای گیمرهایی که به دنبال انجام بازی‌های تک‌نفره و یا تجربه‌های عادی هستند، گزینه‌ای عالی به حساب می‌آیند. اکثر متخصصان رسانه به‌ دلیل طیف گسترده‌تر رنگ‌ها، پنل‌های IPS را به نمایشگرهای VA ترجیح می‌دهند.

تمامی پنل‌های مانیتور LCD از ضعف‌های مشابهی رنج می‌برند

در مقایسه با پنل‌های CRT، مانیتورهای LCD از مشکلات مرتبط با تأخیر رنج می‌برند. در هنگام عرضه اولیه پنل‌های TN، این تأخیرها مشکلی اساسی به حساب می‌آمدند. این مشکلات سال‌ها پنل‌های IPS و VA را گرفتار کرده بودند. با پیشرفت فناوری، این مشکلات نیز کمتر شدند، اما به‌صورت کامل مرتفع نشده‌اند.

نور پس‌زمینه نامناسب یکی از مشکلات موجود در تمامی پنل‌های LCD است. اغلب مواقع این موضوع به کیفیت کلی ساخت محصول بستگی دارد؛ مدل‌های ارزان‌تر به دلیل کنترل کیفیت ضعیف‌تر (جهت کاهش هزینه‌های تولید) از این مسئله بیشتر رنج می‌برند. به‌هرحال اگر به دنبال خرید مانیتورهای ارزان‌قیمت هستید، به‌احتمال‌زیاد در هنگام مشاهده تصاویر تاریک و یا یکپارچه (دارای تنوع رنگی کم)، متوجه این موضوع خواهید شد.

پنل‌های LCD همچنین مستعد ایجاد پیکسل‌های مرده و یا ثابت نیز هستند. تولیدکنندگان و حوزه‌های قضایی مختلف، سیاست‌ها و حقوق مصرف‌کننده متفاوتی در این زمینه دارند. اگر یک انسان گمال‌گرا هستید، باید سیاست‌های تولیدکننده مانیتور خود در رابطه با پیکسل‌های مرده را بررسی کنید. برخی از آن‌ها به دلیل فقط یک پیکسل مرده، مانیتور را به‌صورت رایگان تعویض می‌کنند، درحالی‌که برخی دیگر به ازای تعداد مشخصی از پیکسل‌های مرده، این کار را انجام می‌دهند.  

پنل‌های مانیتور مناسب جهت انواع کاربری

تابه‌حال باید فهمیده باشید که کدام پنل برای شما مناسب است. طبیعتا هر چه بیشتر خرج کنید، مانیتور بهتری نیز در اختیار خواهید داشت.

  • استفاده در اداره یا جهت مطالعه: در اینجا بودجه باید مهم‌ترین محدودیت شما باشد. پنل‌های VA نمایشگرهایی همه‌کاره بوده و در زاویه دید، نسبت به پنل‌های TN برتری دارند، اما در هر صورت هر دو گزینه می‌توانند کار شما را راه بیندازند. ازآنجایی‌که در این زمینه‌ها به نرخ نوسازی بالا و یا تأخیرهای بسیار کم نیاز ندارید، می‌توانید در مصرف بودجه خود صرفه‌جویی کنید. هر دو گزینه برای استفاده‌های اداری و مطالعه مناسب هستند. حرکت دادن نشانگر موس در مانیتورهای 144 هرتزی نسبت به مانیتورهای 60 هرتزی، از نرمی و روانی بیشتری برخوردار است.
  • ویرایگشران ویدیو و تصویر/هنرمندان دیجیتال: پنل‌های IPS به دلیل توانایی نمایش طیف گسترده‌ای از رنگ‌ها مشهور هستند. البته می‌توانید مانیتورهای VA را نیز پیدا کنید که از طیف رنگی 125 درصد sRGB و 90 درصد DCI-P3 پشتیبانی می‌کنند، اما این نمایشگرها در مقایسه با پنل‌های IPS، در هنگام نمایش تصاویر سریع، تاری تصویر بیشتری را از خود بروز می‌دهند. اگر در مورد دقت رنگ‌های مانیتور خود حساس هستید، بهتر است که نمایشگر خود را کالیبره کنید.

پنل‌های مانیتور

  • برنامه‌نویسانی که مانیتورهای خود را به‌صورت عمودی نصب می‌کنند: شاید فکر کنید که مانیتورهای TN برای برنامه‌نویسان عالی هستند، اما لزوما این‌گونه نیست. پنل‌های TN در زاویه دیدهای عمودی، عملکرد مناسبی ندارند. اگر همانند بسیاری از برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگان موبایلی، مانیتور خود را در حالت پرتره (عمودی) قرار می‌دهید، یک نمایشگر TN بدترین زاویه دید ممکن را به شما تحویل می‌دهد. جهت دستیابی به بهترین زاویه دید، باید یک مانیتور IPS خریداری نمایید.
  • بازی‌بازان آنلاین رقابت‌جو: هنوز هم پنل‌های TN در دنیای ورزش‌های الکترونیکی طرفداران خاص خود را دارند. حتی ارزان‌ترین مدل‌های این نمایشگرها نیز از سرعت پاسخگویی و نرخ نوسازی بالا پشتیبانی می‌کنند. بدون صرف هزینه هنگفتی می‌توانید مدلی 24 اینچی جهت بازی در وضوح 1080p و یا مدلی 27 اینچی جهت بازی در وضوح 1440p را خریداری نمایید. البته در این زمینه می‌توانید به سراغ نمایشگرهای جدید IPS که تأخیر کمی دارند نیز بروید. البته در این صورت باید هزینه بیشتری را صرف کنید. 
  • بازی‌بازان صاحب رایانه‌های گران‌قیمت/ گیمرهای عادی: در زمینه نمایش تصاویر پرجزئیات، پنل‌های VA نسبت به نمایشگرهای IPS یا TN، نرخ کنتراست بالاتری را ارائه می‌دهند. جهت مشاهده تصاویر دارای عمق سیاهی، تیزی و کنتراست بالا، پنل‌های VA بهترین گزینه هستند. اگر می‌توانید از کنتراست بسیار بالا چشم‌پوشی کنید، آنگاه قادر خواهید بود تا از میان گزینه‌های IPS به انتخاب بپردازید. به‌هرحال، ما در کل پیشنهاد می‌دهیم که در بازی کردن عادی از مانیتورهای TN دوری بجویید. 
  • بهترین در کل: در اینجا پنل‌های VA برنده هستند، اما نمایشگرهای IPS در تمامی زمینه‌ها به‌غیراز نسبت کنتراست، عملکرد بهتری دارند. اگر می‌توانید از کنتراست بالا چشم‌پوشی کنید، آنگاه خواهید دید که پنل‌های IPS تأخیر نسبتا کمی داشته، رنگ‌های سیاه را بهتر نمایش می‌دهند و همچنین طیف گسترده‌ای از رنگ‌ها را نیز پشتیبانی می‌کنند.

پیش از خرید، ابتدا نمایشگر موردنظرتان را امتحان کنید

همان‌طور که می‌دانید، امروزه در فروشگاه‌های آنلاین نسبت به فروشگاه‌های فیزیکی می‌‍‌توانید محصولات موردنظر خود را  ارزان‌تر تهیه کنید، اما شوربختانه خرید آنلاین را می‌توان به خرید با یک چشم‌بند تشبیه کرد. خرید نمایشگر از فروشگاه‌های آنلاین می‌تواند منجر به ناامیدی شما شود. 

اگر می‌توانید، پیش از خرید مانیتور موردنظر خود، آن را به‌شخصه امتحان کنید. می‌توانید با جابجایی سریع یک پنجره سیستم‌عامل ویندوز، سایه‌زنی و تاری حرکت نمایشگر موردنظر را بررسی کنید. همچنین می‌توانید با پخش یک ویدیو و نیز کار با نمایشگر، خصوصیات آن را بهتر لمس کنید. اگر هم امکان چنین بررسی‌هایی را ندارید، می‌توانید در اینترنت به دنبال بررسی محصول موردنظر خود بگردید، هرچند که باید در این زمینه مراقب بررسی‌های تقلبی وب‌سایت‌هایی همانند آمازون باشید.

نوشته پنل‌های مانیتور چه تفاوتی با یکدیگر داشته و کدام یک برای شما مناسب هستند؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

پنل‌های مانیتور چه تفاوتی با یکدیگر داشته و کدام یک برای شما مناسب هستند؟

پنل‌های مانیتور

هنگامی‌که قصد خرید یک مانیتور را دارید، باید از بین پنل‌های TN ،IPS یا VA به انتخاب بپردازید. بهترین مانیتور به محتوای قابل‌ استفاده شما بستگی دارد. اگر شما یک گیمر هستید، فناوری‌های نمایشگری مختلف می‌توانند برای اجرای انواع خاصی از بازی‌ها ایدئال باشند.

انواع پنل‌های مانیتور

همان‌طور که در بالا اشاره کردیم، سه نوع پنل را جهت خرید، ‌پیش‌رو دارید. در زیر به این سه فناوری اشاره می‌کنیم:

  • TN: نام کامل آن، Twisted nematic بوده و قدیمی‌ترین نوع پنل‌های LCD است.
  • IPS: نام کامل آن، In-plane switching است. این نوع فناوری توسط شرکت‌های ال‌جی و سامسونگ اختراع شد و به فناوری مشابهی به نام PLS یا همان plane-to-line switching اشاره دارد. این موضوع در حالی است که شرکت AU Optronics از فناوری زاویه دید پیشرفته (AHVA) بهره می‌برد. این فناوری‌ها تقریبا با یکدیگر یکسان هستند.
  • VA: نام کامل آن، Vertical alignment است. مشابه فناوری تراز عمودی فوق‌العاده (SVA) شرکت سامسونگ و تراز عمودی چند دامنه‌ای پیشرفته (AMVA) شرکت AU Optronics است. تمامی این پنل‌ها ویژگی‌های یکسانی دارند.

این نام‌ها به ترازبندی مولکول‌ها در داخل یک نمایشگر LCD (نمایشگر کریستال‌های مایع) و همچنین نحوه تغییرات آن‌ها در هنگام اعمال ولتاژ اشاره دارند. تمامی نمایشگرهای LCD جهت نمایش تصویر، ترازبندی این مولکول‌ها را تغییر می‌دهند، اما شیوه انجام این کار به طرز قابل‌توجهی می‌تواند خروجی تصویر و نیز زمان پاسخگویی را تحت تأثیر قرار دهد.

هر نوع پنلی مزیت‌ها و معایب خود را دارد. ساده‌ترین شیوه انتخاب از بین آن‌ها این است که مهم‌ترین ویژگی مدنظر خود را مشخص کنید. این قضیه به موارد استفاده و همچنین بودجه شما بستگی دارد. اگر از کامپیوتر خود جهت انجام کارهایی مانند: کارهای اداری، برنامه‌نویسی، ویرایش ویدیو و عکس و یا بازی کردن استفاده می‌کنید، آنگاه تصمیم‌گیری سخت‌تر خواهد بود.

پنل‌های TN

پنل‌های TN، اولین مانیتورهای مسطح بودند که به تولید انبوه رسیدند. این مانیتورها توانستند که پنل‌های CRT (مجهز به لوله‌های اشعه کاتدی بزرگ) را از گردونه تولید خارج کنند. مانیتورهای TN هم‌اکنون نیز در مقیاسی بزرگی به تولید می‌رسند.

هرچند که پنل‌های جدید همیشه از پیشینیان خود بهتر هستند اما در این بین، فناوری مانیتورهای TN از اشکالاتی قابل‌توجه رنج می‌برد. یکی از این معایب، زاویه دید محدود است، مخصوصا در محورهای عمودی. اگر از زاویه‌ای بسته به پنل TN نگاهی بیندازید، می‌بینید که رنگ‌های آن معکوس می‌شوند.

بازتولید رنگ‌های این پنل‌ها چندان خوب نیست. اکثر مانیتورهای TN نمی‌توانند طیف رنگی واقعی 24 بیتی را نمایش دهند. این پنل‌ها در عوض جهت شبیه‌سازی سایه‌های صحیح، بر درون‌یابی تکیه دارند. این مسئله باعث می‌شود تا نوار رنگی واضحی در این نمایشگرها ایجاد شده و همچنین نسبت کنتراست آن‌ها در مقایسه با پنل‌های IPS و VA نیز ضعیف‌تر باشد.

پنل‌های مانیتور

طیف رنگی نیز یکی دیگر از زمینه‌هایی است که پنل‌های TN در آن شکست می‌خورند. تنها مانیتورهای TN رده‌بالا می‌توانند تمامی رنگ‌های طیف sRGB را نشان دهند. بسیاری از پنل‌های TN از این گستردگی رنگ پشتیبانی نکرده و درنتیجه نمی‌توانند گزینه‌‌هایی ایدئال جهت ویرایش ویدیو، درجه‌بندی رنگ‌ها و انجام سایر کارهایی باشند که در آن‌ها دقت رنگ‌ از اهمیت بالایی برخوردار است.

پس چرا کاربران به خرید این‌گونه مانیتورها می‌پردازند؟ در وهله اول باید بگوییم که مانیتورهای TN گزینه‌هایی ارزانی به حساب می‌آیند. تولید این پنل‌ها هزینه زیادی نداشته و در نتیجه بسیاری از افراد می‌توانند آن‌ها را خریداری کنند. اگر به بازتولید رنگ‌ها و یا زاویه دید اهمیت چندانی نمی‌دهید، آنگاه مانیتورهای TN می‌توانند گزینه مناسبی جهت کارهای اداری و یا مطالعه شما باشند.

پنل‌های TN همچنین کمترین میزان تأخیر ورودی را دارند (معمولا در حدود یک میلی‌ثانیه). این مانیتورها می‌توانند نرخ نوسازی 240 هرتزی را نیز پشتیبانی کنند. این قضیه باعث می‌شود تا مانیتورهای TN جهت انجام بازی‌های چندنفره (مخصوصا در ورزش‌های الکترونیکی) که در آن‌ها کسر ثانیه نیز اهمیت بالایی دارد، گزینه‌ای ایدئال به حساب آیند.

اگر تأخیر کم را به بازتولید رنگ‌ها و یا زاویه دید ترجیح می‌دهید، آنگاه یک مانیتور TN می‌تواند گزینه موردنیاز شما باشد.

پنل‌های IPS

پنل‌های IPS اختراع شدند تا نواقص مانیتورهای TN از جمله بازتولید ضعیف رنگ‌ها و همچنین زاویه دید محدود را پوشش دهند. درنتیجه پنل‌های IPS در این دو زمینه بهبودهای چشمگیری را ارائه می‌دهند. پنل‌های IPS به‌خصوص در زمینه زاویه دید وسیع، عملکرد بسیار بهتری نسبت به پنل‌های TN دارند. این قضیه بدین معنا است که می‌توانید از زاویه‌های بسته، این مانیتورها را نظاره کرده و در عین حال نیز رنگ‌ها به‌درستی بازتولید شوند. برخلاف پنل‌های TN، اگر از زاویه‌های غیرایدئال به تصویر نگاه کنید، تغییرات رنگی بسیار کمی را در مانیتورهای IPS مشاهده خواهید کرد.

مانیتورهای IPS همچنین به خاطر بازتولید مناسب رنگ سیاه معروف هستند. این قابلیت باعث می‌شود تا رنگ‌رفتگی پنل‌های TN را شاهد نباشیم. به‌هرحال، مانیتورهای IPS نسبت به مانیتورهای VA از نسبت کنتراست بایین‌تری برخوردار هستند.

پنل‌های مانیتور

درحالی‌که پیش‌تر نرخ‎‌های نوسازی بالا در اختیار نمایشگرهای TN بودند، اکنون تولیدکنندگان بیشتری به تولید پنل‌های IPS با نرخ نوسازی 240 هرتزی می‌پردازند. پیش‌تر پنل‌های TN کمترین تأخیر ورودی را ارائه می‌دادند، اما سرانجام فناوری پنل‌های IPS توانست که به این نرخ تأخیر نیز دست یابد. در سال 2019 شرکت ال‌جی مانیتورهای سری Nano IPS UltraGear خود را معرفی کرد که نرخ پاسخگویی آن‌ها، یک میلی‌ثانیه بود.

علی‌رغم اینکه شکاف بین مانیتورهای IPS و TN بسته شده است، اما هنوز شما باید برای خرید یک مانیتور IPS که نرخ پاسخگویی و مشخصات یکسانی با مانیتورهای TN دارد، پول بیشتری پرداخت کنید. اگر بودجه محدودی دارید، باید انتظار داشته باشید که مانیتور IPS مناسب شما، نرخ پاسخگویی حدود 4 میلی‌ثانیه داشته باشد.

یکی دیگر از مسائل مهم پیرامون پنل‌های IPS، پدیده‌ای به نام «درخشش IPS» است. این پدیده هنگامی رخ می‌دهد که از زاویه‌های بسیار بسته به این نمایشگرها نگاه کنید، در این هنگام احتمالا درخشش نور پس‌زمینه این پنل‌ها را مشاهده خواهید کرد. البته تا زمانی که از کناره‌ها به پنل‌های IPS نگاه کنید، مشکلی پیش نخواهد آمد. در هر صورت باید این قضیه را در ذهن داشته باشید.

پنل‌های VA

پنل‌های VA گزینه‌هایی در بین مانیتورهای TN و IPS هستند. نمایشگرهای VA بهترین نسبت کنتراست را ارائه می‌دهند. به همین دلیل است که بیشتر تولیدکنندگان تلویزیون‌ها از این پنل‌ها استفاده می‌کنند. درحالی‌که مانیتورهای IPS معمولا نسبت کنتراست 1 به 1000 را ارائه می‌دهند، عجیب نیست که اگر در پنل‌های VA شاید نسبت‌های کنتراست‌ 1 به 3000 یا 1 به 6000 باشیم.

در زمینه زاویه‌ دید، مانیتورهای VA نمی‌توانند عملکردی همانند پنل‌های IPS داشته باشند. روشنایی نمایشگر بسته به زاویه دید شما متغیر خواهد بود، هرچند که با درخشش پنل‌های IPS مواجه نخواهید شد.

نمایشگرهای VA نسبت به پنل‌های جدید Nano IPS (با زمان پاسخگویی یک میلی‌ثانیه) و همچنین پنل‌های TN، زمان پاسخگویی کندتری دارند. شما می‌توانید مانیتورهای VA مجهز به نرخ نوسازی 240 هرتزی را نیز پیدا کنید، اما تأخیر آن‌ها می‌تواند در سایه‌اندازی و تاری حرکت نمایان شود. به همین دلیل بازی‌بازان حرفه‌ای باید از این گزینه‌های دوری جویند.

پنل‌های مانیتور

در مقایسه با مانیتورهای TN، پنل‌های VA رنگ‌ها را بسیار بهتر بازتولید کرده و حتی مدل‌های پایین-رده این محصولات از طیف رنگی sRGB به‌صورت کامل پشتیبانی می‌کنند. اگر توان تقبل هزینه بیشتر را دارید، باید بگوییم که پنل‌های Quantum Dot SVA شرکت سامسونگ می‌توانند 125 درصد طیف sRGB را پوشش دهند.

به دلایل بالا، پنل‌های VA در هیچ‌کدام از زمینه‌ها سرآمد نیستند. این مانیتورها برای استفاده‌های عمومی عالی هستند، اما در بسیاری از زمینه‌ها به‌غیراز نسبت کنتراست، عملکردی مشابه و یا حتی ضعیف‌تر از رقیبان خود دارند. مانیتورهای VA برای گیمرهایی که به دنبال انجام بازی‌های تک‌نفره و یا تجربه‌های عادی هستند، گزینه‌ای عالی به حساب می‌آیند. اکثر متخصصان رسانه به‌ دلیل طیف گسترده‌تر رنگ‌ها، پنل‌های IPS را به نمایشگرهای VA ترجیح می‌دهند.

تمامی پنل‌های مانیتور LCD از ضعف‌های مشابهی رنج می‌برند

در مقایسه با پنل‌های CRT، مانیتورهای LCD از مشکلات مرتبط با تأخیر رنج می‌برند. در هنگام عرضه اولیه پنل‌های TN، این تأخیرها مشکلی اساسی به حساب می‌آمدند. این مشکلات سال‌ها پنل‌های IPS و VA را گرفتار کرده بودند. با پیشرفت فناوری، این مشکلات نیز کمتر شدند، اما به‌صورت کامل مرتفع نشده‌اند.

نور پس‌زمینه نامناسب یکی از مشکلات موجود در تمامی پنل‌های LCD است. اغلب مواقع این موضوع به کیفیت کلی ساخت محصول بستگی دارد؛ مدل‌های ارزان‌تر به دلیل کنترل کیفیت ضعیف‌تر (جهت کاهش هزینه‌های تولید) از این مسئله بیشتر رنج می‌برند. به‌هرحال اگر به دنبال خرید مانیتورهای ارزان‌قیمت هستید، به‌احتمال‌زیاد در هنگام مشاهده تصاویر تاریک و یا یکپارچه (دارای تنوع رنگی کم)، متوجه این موضوع خواهید شد.

پنل‌های LCD همچنین مستعد ایجاد پیکسل‌های مرده و یا ثابت نیز هستند. تولیدکنندگان و حوزه‌های قضایی مختلف، سیاست‌ها و حقوق مصرف‌کننده متفاوتی در این زمینه دارند. اگر یک انسان گمال‌گرا هستید، باید سیاست‌های تولیدکننده مانیتور خود در رابطه با پیکسل‌های مرده را بررسی کنید. برخی از آن‌ها به دلیل فقط یک پیکسل مرده، مانیتور را به‌صورت رایگان تعویض می‌کنند، درحالی‌که برخی دیگر به ازای تعداد مشخصی از پیکسل‌های مرده، این کار را انجام می‌دهند.  

پنل‌های مانیتور مناسب جهت انواع کاربری

تابه‌حال باید فهمیده باشید که کدام پنل برای شما مناسب است. طبیعتا هر چه بیشتر خرج کنید، مانیتور بهتری نیز در اختیار خواهید داشت.

  • استفاده در اداره یا جهت مطالعه: در اینجا بودجه باید مهم‌ترین محدودیت شما باشد. پنل‌های VA نمایشگرهایی همه‌کاره بوده و در زاویه دید، نسبت به پنل‌های TN برتری دارند، اما در هر صورت هر دو گزینه می‌توانند کار شما را راه بیندازند. ازآنجایی‌که در این زمینه‌ها به نرخ نوسازی بالا و یا تأخیرهای بسیار کم نیاز ندارید، می‌توانید در مصرف بودجه خود صرفه‌جویی کنید. هر دو گزینه برای استفاده‌های اداری و مطالعه مناسب هستند. حرکت دادن نشانگر موس در مانیتورهای 144 هرتزی نسبت به مانیتورهای 60 هرتزی، از نرمی و روانی بیشتری برخوردار است.
  • ویرایگشران ویدیو و تصویر/هنرمندان دیجیتال: پنل‌های IPS به دلیل توانایی نمایش طیف گسترده‌ای از رنگ‌ها مشهور هستند. البته می‌توانید مانیتورهای VA را نیز پیدا کنید که از طیف رنگی 125 درصد sRGB و 90 درصد DCI-P3 پشتیبانی می‌کنند، اما این نمایشگرها در مقایسه با پنل‌های IPS، در هنگام نمایش تصاویر سریع، تاری تصویر بیشتری را از خود بروز می‌دهند. اگر در مورد دقت رنگ‌های مانیتور خود حساس هستید، بهتر است که نمایشگر خود را کالیبره کنید.

پنل‌های مانیتور

  • برنامه‌نویسانی که مانیتورهای خود را به‌صورت عمودی نصب می‌کنند: شاید فکر کنید که مانیتورهای TN برای برنامه‌نویسان عالی هستند، اما لزوما این‌گونه نیست. پنل‌های TN در زاویه دیدهای عمودی، عملکرد مناسبی ندارند. اگر همانند بسیاری از برنامه‌نویسان و توسعه‌دهندگان موبایلی، مانیتور خود را در حالت پرتره (عمودی) قرار می‌دهید، یک نمایشگر TN بدترین زاویه دید ممکن را به شما تحویل می‌دهد. جهت دستیابی به بهترین زاویه دید، باید یک مانیتور IPS خریداری نمایید.
  • بازی‌بازان آنلاین رقابت‌جو: هنوز هم پنل‌های TN در دنیای ورزش‌های الکترونیکی طرفداران خاص خود را دارند. حتی ارزان‌ترین مدل‌های این نمایشگرها نیز از سرعت پاسخگویی و نرخ نوسازی بالا پشتیبانی می‌کنند. بدون صرف هزینه هنگفتی می‌توانید مدلی 24 اینچی جهت بازی در وضوح 1080p و یا مدلی 27 اینچی جهت بازی در وضوح 1440p را خریداری نمایید. البته در این زمینه می‌توانید به سراغ نمایشگرهای جدید IPS که تأخیر کمی دارند نیز بروید. البته در این صورت باید هزینه بیشتری را صرف کنید. 
  • بازی‌بازان صاحب رایانه‌های گران‌قیمت/ گیمرهای عادی: در زمینه نمایش تصاویر پرجزئیات، پنل‌های VA نسبت به نمایشگرهای IPS یا TN، نرخ کنتراست بالاتری را ارائه می‌دهند. جهت مشاهده تصاویر دارای عمق سیاهی، تیزی و کنتراست بالا، پنل‌های VA بهترین گزینه هستند. اگر می‌توانید از کنتراست بسیار بالا چشم‌پوشی کنید، آنگاه قادر خواهید بود تا از میان گزینه‌های IPS به انتخاب بپردازید. به‌هرحال، ما در کل پیشنهاد می‌دهیم که در بازی کردن عادی از مانیتورهای TN دوری بجویید. 
  • بهترین در کل: در اینجا پنل‌های VA برنده هستند، اما نمایشگرهای IPS در تمامی زمینه‌ها به‌غیراز نسبت کنتراست، عملکرد بهتری دارند. اگر می‌توانید از کنتراست بالا چشم‌پوشی کنید، آنگاه خواهید دید که پنل‌های IPS تأخیر نسبتا کمی داشته، رنگ‌های سیاه را بهتر نمایش می‌دهند و همچنین طیف گسترده‌ای از رنگ‌ها را نیز پشتیبانی می‌کنند.

پیش از خرید، ابتدا نمایشگر موردنظرتان را امتحان کنید

همان‌طور که می‌دانید، امروزه در فروشگاه‌های آنلاین نسبت به فروشگاه‌های فیزیکی می‌‍‌توانید محصولات موردنظر خود را  ارزان‌تر تهیه کنید، اما شوربختانه خرید آنلاین را می‌توان به خرید با یک چشم‌بند تشبیه کرد. خرید نمایشگر از فروشگاه‌های آنلاین می‌تواند منجر به ناامیدی شما شود. 

اگر می‌توانید، پیش از خرید مانیتور موردنظر خود، آن را به‌شخصه امتحان کنید. می‌توانید با جابجایی سریع یک پنجره سیستم‌عامل ویندوز، سایه‌زنی و تاری حرکت نمایشگر موردنظر را بررسی کنید. همچنین می‌توانید با پخش یک ویدیو و نیز کار با نمایشگر، خصوصیات آن را بهتر لمس کنید. اگر هم امکان چنین بررسی‌هایی را ندارید، می‌توانید در اینترنت به دنبال بررسی محصول موردنظر خود بگردید، هرچند که باید در این زمینه مراقب بررسی‌های تقلبی وب‌سایت‌هایی همانند آمازون باشید.

نوشته پنل‌های مانیتور چه تفاوتی با یکدیگر داشته و کدام یک برای شما مناسب هستند؟ اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

مقایسه دوربین گلکسی نوت ۱۰ پلاس با آی‌فون ۱۱ پرو: نبرد پرچم‌داران!

گوشی‌های پرچم‌دار امروزی عمدتا بر اساس توانایی‌های خود جهت ثبت تصاویر چشم‌نواز مورد مقایسه قرار می‌گیرند. این موضوع نهایتا به نفع مشتریان تمام خواهد شد؛ چرا که کمپانی‌هایی نظیر سامسونگ، اپل، گوگل و هواوی در مسیر نوآوری و ارائه قابلیت‌های جدید در دستگاه‌های پیشرفته خود با یکدیگر رقابت می‌کنند. اسمارت‌فون‌های گلکسی نوت 10 پلاس و آی‌فون 11 پرو از بهترین تولیدات کمپانی‌های سامسونگ و اپل به‌شمار می‌روند و عملکرد آن‌ها در زمینه عکاسی نیز در مقایسه با سایر هندست‌ها به‌مراتب بهتر است.

طبیعتا مقایسه توانایی‌های این 2 رقیب با یکدیگر، اقدامی جالب‌توجه خواهد بود. در ادامه با بررسی و مقایسه تصاویر ثبت شده توسط گلکسی نوت 10 پلاس و آی‌فون 11 پرو مشخص خواهد شد که کدام هندست گزینه مناسب‌تری برای عکاسان باهوش به‌شمار می‌آید.

مقایسه ابتدایی دوربین سامسونگ گلکسی نوت 10 پلاس با اپل آی‌فون 11 پرو

در حال حاضر بهره‌گیری از سیستم دوربین سه‌گانه در گوشی‌های برتر امری معمول است. جدول مشخصات دوربین گلکسی نوت 10 پلاس و آی‌فون 11 پرو به شرح زیر است

نوع حسگر

گلکسی نوت 10 پلاس

آی‌فون 11 پرو

استاندارد 12 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم متغیر (f/1.5-f/2.4) و OIS 12 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/1.8 و OIS
عریض 16 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.2 12 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.4
تله‌فوتو 12 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.1، OIS و زوم اپتیکال 3 برابری 12 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.0، OIS و زوم اپتیکال 2 برابری
سنجش عمق Depth Vision از نوع VGA
سلفی 10 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.2 12 مگاپیکسلی با گشودگی دیافراگم f/2.2 و قابلیت کنترل عمق

 

همان‌طور که می‌بینید؛ پیکره‌بندی سخت‌افزاری دوربین‌های 2 هندست تا حدودی مشابه یکدیگر است. هر 2 گوشی از حالات مختلف عکاسی شامل پرتره، پانوراما، هایپرلپس و اسلوموشن پشتیبانی می‌کنند. بعلاوه دوربین‌های جلویی و پشتی هر 2 اسمارت‌فون قادر به ضبط ویدیوهای 4K هستند. در ادامه به بررسی عملکرد دوربین پرچم‌داران سامسونگ و اپل در سناریوهای مختلف می‌پردازیم:

عکاسی روزمره

ابتدا به ارزیابی تصاویر ثبت شده توسط حسگر استاندارد و در نور روز می‌پردازیم. همان‌طور که در تصویر زیر می‌بینیم؛ هر 2 دروبین کار خود را به‌خوبی انجام داده‌اند. رنگ‌های موجود در تصویر ثبت شده توسط هندست سامسونگی چشم‌نوازتر و در مقابل، رنگ‌های مربوط به تصویر آی‌فون دقیق‌تر هستند. بعلاوه گلکسی نوت 10 پلاس جزئیات مربوط به سایه‌ها را بهتر نمایش می‌دهد (تصاویر سمت راست توسط آی‌فون 11 پرو و تصاویر سمت چپ توسط گلکسی نوت 10 پلاس ثبت شده‌اند).

با استفاده از زوم اپتیکال 2 برابری شاهد ارائه نتایجی بسیار مشابه با لنز استاندارد هستیم. این‌بار نیز تصویر ثبت شده توسط گوشی سامسونگ از رنگ‌های چشم‌نوازتر و نورپردازی مناسب‌تری برخوردار است و عملکرد آی‌فون در زمینه فوکوس و ثبت جزئیات به‌مراتب ضعیف‌تر است.

در ادامه شاهد تصاویر ثبت شده توسط دوربین عریض 2 هندست هستیم. یکی از تصاویر در زمان شب و دیگری به‌صورت نمای نزدیک به ثبت رسیده است. محوشدگی پس‌زمینه و نورپردازی بیش‌ازحد بر روی فلز مس در تصاویر ثبت شده توسط آی‌فون 11 پرو کاملا مشهود است.

حالات پرتره، HDR، سلفی و شبانه

بسیاری از کاربران ترجیح می‌دهند تا برای عکاسی در موقعیت‌های مختلف از امکانات پیشرفته و اختصاصی دوربین استفاده کنند. این افراد خواهان ثبت تصاویری هنری با نورپردازی مناسب و نویز پایین خصوصا هنگام عکاسی در محیط‌های کم‌نور هستند.

در ادامه، تصاویر پرتره ثبت شده توسط دوربین این 2 هندست قابل مشاهده هستند. در هر 2 تصویر، فرآیند مات کردن پس‌زمینه و ایجاد حالت بوکه به شکلی مناسب اجرا شده است. با این‌حال عکاسی با هندست اپلی آسان‌تر بوده و دوربین آن از افکت‌های استودیویی مناسب‌تری جهت تغییر پس‌زمینه برخوردار است. بعلاوه در تصویر هندست سامسونگی شاهد انحراف جزئی رنگ‌ها هستیم.

اکنون به بررسی تصاویر ثبت شده در حالت HDR می‌پردازیم. در این تصاویر، نمایی از یک کوچه و آسمان آبی روشن بر فراز آن ثبت شده است. سایه‌های عمیق و آسمان به شکلی متوازن نمایش داده شده‌اند. عملکرد هر 2 دوربین مشابه یکدیگر است؛ با این‌حال پرچم‌دار سامسونگ در زمینه نمایش رنگ‌ها عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهد.

در ادامه، تصاویر سلفی ثبت شده توسط 2 هندست به نمایش گذاشته شده است. این تصاویر در زیر تابش مستقیم نور خورشید و هوای کاملا صاف ثبت شده‌اند. ظاهرا عملکرد آی‌فون در زمینه خلق افکت بوکه مناسب‌تر بوده است؛ با این‌حال نتایج ثبت شده توسط گلکسی نوت 10 پلاس نیز رضایت‌بخش هستند. تصویر مربوط به آی‌فون 11 پرو کمی تاریک است؛ در حالی‌که حواشی اطراف تصویر مربوط به هندست سامسونگی نیز دچار نورپردازی بیش‌ازاندازه شده است.

عکاسی در شرایط نوری ضعیف یک چالش بزرگ به‌شمار می‌رود. عملکرد دوربین هر 2 هندست در چنین سناریویی، مطلوب به‌نظر می‌رسد. تصویر اول مربوط به دیوار هتل است. سایه‌های ایجاد شده بر روی دیوارهای آجری هتل حقیقتا واضح هستند. با این‌حال تصویر ثبت شده توسط آی‌فون، جزئیات کم‌تری را نمایش می‌دهد. تصویر دوم نه‌تنها در شرایط نوری ضعیف، بلکه با زوم 2 برابری ثبت شده است. این تصاویر نیز از ظاهر بصری مناسبی برخوردار هستند؛ با این‌حال رنگ‌های ثبت شده توسط دوربین هندست نوت دقیق‌تر به‌نظر می‌رسند. با توجه به وضعیت محیط، تصاویر حاوی اندکی نویز هستند.

اکنون به بررسی عملکرد حالت شبانه در 2 اسمارت‌فون می‌پردازیم. تصاویر زیر در تاریکی شب و از فضای یک پارک به ثبت رسیده‌اند. تصویر ثبت شده توسط آی‌فون از جزئیات بیش‌تری برخوردار است؛ اما رنگ‌ها در آن اندکی متمایل به زرد هستند. در تصویر نوت 10، جزئیات مربوط به مناطق زیر درخت‌ها تا حد زیادی محو شده است. با این‌حال عملکرد هر 2 اسمارت‌فون با توجه به وضعیت محیط و کارآیی سایر هندست‌ها طی چند سال گذشته کاملا رضایت‌بخش به‌نظر می‌رسد.

برنده نهایی: سامسونگ گلکسی نوت 10 پلاس

کمپانی‌های سامسونگ و اپل در زمینه عکاسی اسمارت‌فونی بسیار توانمند ظاهر می‌شوند. تصاویر فوق، قدرت فوق‌العاده هندست‌های گلکسی نوت 10 پلاس و آی‌فون 11 پرو در زمینه عکاسی را اثبات نموده و نشان می‌دهند که گجت‌های مذکور به‌سادگی می‌توانند نقش یک دوربین اختصاصی را برای اکثریت کاربران ایفا نمایند.

به‌طور کلی گلکسی نوت 10 پلاس برنده میدان است و آی‌فون 11 پرو با کمی اختلاف در رتبه بعدی جای می‌گیرد.

نوشته مقایسه دوربین گلکسی نوت 10 پلاس با آی‌فون 11 پرو: نبرد پرچم‌داران! اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

مقایسه هواوی میت ۳۰ پرو با آی‌فون ۱۱ پرو مکس و گلکسی نوت ۱۰ پلاس

سه کمپانی سامسونگ، اپل و هواوی را بایستی بزرگان دنیای موبایل دانست که شانه به شانه یکدیگر در بازار حرکت کرده و با اختلاف نسبتا زیادی، سایر رقبا را جا گذاشته‌اند.

در طی چند وقت اخیر، هر سه کمپانی از جدیدترین پرچم‌داران خودشان در سری آی‌فون 11، گلکسی نوت 10 و هواوی میت 30 رونمایی کردند که شامل چند مدل مختلف از گوشی‌ها می‌شد.

حال ما به سراغ گوشی قدرتمند و به نوعی بازیگر اصلی هر سری آمده و آن‌ها را در جدول زیر کنار یکدیگر قرار دادیم تا بتوانید با یک نگاه، آن‌ها را یکدیگر به مقایسه بگذارید. به‌زودی مقالات کامل‌تر و دقیق‌تری را در مقایسه این پرچم‌داران جدید یا یکدیگر انجام خواهیم داد.

هواوی میت ۳۰ پرو سامسونگ گلکسی نوت ۱۰ پلاس آی‌فون ۱۱ مکس پرو
اندازه ۸.۸×۷۳.۱×۱۵۸.۱ میلی‌متر ۷.۹×۷۷.۲×۱۶۲.۳ میلی‌متر ۸.۱×۷۷.۸×۱۵۸ میلی‌متر
وزن ۱۹۸ گرم ۱۹۶ گرم ۲۲۶ گرم
نمایشگر ۶.۵۳ اینچی OLED ۶.۸ اینچی داینامیک AMOLED ۶.۵ اینچی سوپر رتینا XDR OLED
وضوح تصویر ۲۴۰۰×۱۱۷۶ پیکسل ۳۰۴۰×۱۴۴۰ پیکسل ۲۶۸۸×۱۲۴۲ پیکسل
نسبت نمایشگر به بدنه ۹۴.۱ درصد ۹۱ درصد ۸۳.۷ درصد
سیستم عامل اندروید ۱۰ اندروید ۹ iOS 13
چیپست های سیلیکون کایرین ۹۹۰ اگزینوس ۹۸۲۵ اپل A13 بایونیک
سی‌پی‌یو هشت هسته‌ای (دو هسته A76 با فرکانس 2.86 گیگاهرتز + دو هسته A76 با فرکانس 2.36 گیگاهرتز + چهار هسته A55 با فرکانس 1.9 گیگاهرتز) هشت هسته‌ای (دو هسته مگنوس M4 با فرکانس 2.73 گیگاهرتز + دو هسته A75 با فرکانس 2.4 گیگاهرتز + چهار هسته A55 با فرکانس 1.9 گیگاهرتز) شش هسته‌ای (دو هسته لایتنینگ با فرکانس 2.65 گیگاهرتز + دو هسته A76 با فرکانس 2.36 گیگاهرتز + چهار هسته A55 با فرکانس 1.9 گیگاهرتز)
واحد گرافیکی Mali-G76 MP16 Mali-G76 MP12 Apple GPU
رم ۸ گیگابایت ۱۲ گیگابایت ۴ گیگابایت
حافظه داخلی ۱۲۸/۲۵۶ گیگابایت ۲۵۶/۵۱۲ گیگابایت ۶۴/۲۵۶/۵۱۲ گیگابایت
دوربین اصلی ۴۰ مگاپیکسل/۸ مگاپیکسل/۴۰ مگاپیکسل/3D TOF ۱۲ مگاپیکسل/۱۲ مگاپیکسل/۱۶ مگاپیکسل/3D TOF ۱۲رمگاپیکسل/۱۲ مگاپیکسل/۱۲ مگاپیکسل
فیلم‌برداری دوربین اصلی 2160p@30/60 فریم بر ثانیه 2160p@30/60 فریم بر ثانیه 2160p@24/30/60 فریم بر ثانیه
دوربین سلفی ۳۲ مگاپیکسل ۱۰ مگاپیکسل ۱۲ مگاپیکسل
فیلم‌برداری دوربین سلفی 2160p@30 فریم بر ثانیه 2160p@30 فریم بر ثانیه 2160p@24/30/60 فریم بر ثانیه
باتری ۴۵۰۰ میلی‌آمپر/شارژ سریع ۴۰ وات ۴۳۰۰ میلی‌آمپر/شارژ سریع ۴۵ وات ۳۹۶۹ میلی‌آمپر/شارژ سریع ۱۸ وات
رنگ‌بندی مشکی، نقره‌ای، ارغوانی، سبز اورا گلو، سفید اورا، مشکی اورا، آبی اورا خاکستری، نقره‌ای، طلایی، سبز
قیمت ۱۲۰۰ یورو ۱۱۰۰ یورو ۱۲۵۰ یورو

 

نوشته مقایسه هواوی میت 30 پرو با آی‌فون 11 پرو مکس و گلکسی نوت 10 پلاس اولین بار در اخبار تکنولوژی و فناوری پدیدار شد.

از کجا آنلاین غذا بگیرم؟ مقایسه اسنپ فود، چیلیوری، ریحون، چنگال و دلینو

اکثر ما تجربه سفارش غذا به‌صورت تلفنی را داریم اما با ورود سایت‌ها و اپلیکیشن‌های سفارش آنلاین، این پروسه به‌راحتی و از طریق اینترنت قابل انجام است. بازیگران نسبتا زیادی نیز در این بین وجود دارند و قاعدتا کاربر ترجیح می‌دهد تا سرویسی را انتخاب کند که بهترین خدمات را به وی ارایه نماید.

به همین خاطر ما بر آن شدیم تا 5 سرویس فعال در بخش سفارش آنلاین غذا را در کنار یکدیگر گذاشته و در چند فاکتور مختلف آن‌ها را مقایسه کنیم. اسنپ فود، چیلیوری، ریحون، چنگال و دلینو، 5 سرویسی هستند که در این مقاله به رقابت با یکدیگر پرداخته و در فاکتورهای مختلف به چالش کشیده می‌شوند.

بایستی توجه داشته باشید که ملاک ما در این مقایسه، وب‌سایت‌های 5 سرویس فوق بوده‌اند و تمام مقایسه‌ها در شهر تهران انجام شده است.

رابط کاربری

ما در هر 5 وب‌سایت فوق ثبت نام کردیم تا به عنوان یک کاربر بتوانیم بهترین تجربه را کسب کنیم. اولین باکسی که در تمام سرویس‌ها مشهود است، مرتبط به محل جستجوی شماست. در اسنپ فود قادر هستید مدل غذا و یا رستورانی را که مدنظرتان قرار دارد، پس از تعیین مکان خود جستجو نمایید. در چیلیوری ابتدا نام شهر دیده می‌شود، سپس محله و بعد از آن نام رستوران یا غذا که البته نیازی ندارید همچون سایر سرویس‌ها، حتما آن را پر کنید. برای ریحون فقط شهر و منطقه وجود دارد و خبری از جستجوی غذا و رستوران در این باکس نیست. چنگال هم که ساده‌ترین را برگزیده و فقط بایستی محل مدنظرتان را برای جستجو وارد کنید. برای دلینو یک گزینه جهت محدوده جستجو و یک باکس برای جستجوی رستوران یا غذا در نظر گرفته شده است.

اسنپ فود پس از باکس جستجو، کادر بزرگی را جهت تشویق کاربران برای استفاده از اپلیکیشن خود قرار داده است. پس از آن هم در تصاویر مربعی شکل، 13 دسته‌بندی مختلف برای رستوران‌ها را انتخاب کرده که تقریبا انواع غذاها را شامل می‌شود. تخفیف‌های روزانه، کمی تعریف از خود و آیکون رستوران‌های پرطرفدار، از دیگر بخش‌های صفحه اصلی اسنپ فود است.

چیلیوری رستوران‌های تخفیف‌دار و سپس منتخب را بولد کرده است که در اسلایدر کم ارتفاعی به‌صورت اتوماتیک حرکت می‌کنند. پس از آن در یک کادر قرمز رنگ بسته‌های وی‌آی‌پی خودش را معرفی کرده و در ادامه رستوران‌های ویژه (رستوران منتخب که بود!)، معرفی اپلیکیشن، راهنمای خرید و تعریف از سرویس‌شان قرار دارد.

ریحون صفحه اصلی ساده‌تری دارد که اگر پیش از این خریدی انجام داده باشید، سفارش قبلی شما در زیر باکس جستجو نمایش داده می‌شود. پس از آن 4 باکس ساندویچ، برگر، پیتزا و کباب برای انتخاب سریع و ۱۶ گزینه کوچک دیگر جهت جستجوی دقیق‌تر قرار گرفته و در پایان نیز اپلیکیشن ریحون حضور دارد.

چنگال بهترین رستوران‌های اطراف شما را در 3 باکس نشان می‌دهد. سپس از مزایای خود در سه گزینه می‌گوید و بعد از آن اپلیکیشنش را معرفی می‌کند.

دلینو در یک کادر نسبتا بزرگ، معرفی اپلیکیشن خود را ابتدا (پس از باکس جستجوی رستوران‌ها) قرار داده است. پس از آن در چهار کادر جداگانه به ترتیب دسته‌های محبوب غذاها، رستوران‌های تخفیف دار، پرسفارش‌ترین‌ها و سپس جدیدترین‌ها دیده می‌شود. در ادامه هم باز اپلیکیشن دلینو و البته این بار با قابلیت وارد کردن شماره همراه وجود دارد و آیکون 16 رستوران پرطرفدار نیز در انتها چیده شده است.

اگر بخواهیم از نظر رابط کاربری صفحه نخست این سرویس‌ها را با یکدیگر مقایسه کنیم، چیلیوری و سپس دلینو را بهتر ارزیابی می‌کنم، اما باید به این نکته توجه داشته باشید که اکثر کاربران نیاز اصلی خود را از باکس جستجو به‌دست می‌آوردند زیرا نزدیکی رستوران به محل انتخابی، اصلی‌ترین عامل برای غذای شماست.

از نظر رنگ بندی و طراحی، بایستی گفت اگر گرسنه باشید با نگاه به صفحه اول همه این سرویس‌ها، آب از لب و لوچه‌تان راه خواهد افتاد! استفاده از رنگ بندی طیف قرمز در همگی نیز به‌خوبی مشهود بوده و ایراد چندانی نمی‌توان به آن‌ها گرفت اما به شخصه طراحی اسنپ فود و چیلیوری را بیشتر پسندیدم، اگرچه سلیقه در این بین نقش پر رنگی دارد و همه سایت‌ها از نظر رعایت اصول طراحی نمره قبولی می‌گیرند.

تعداد و تنوع رستوران‌ها

قاعدتا خدماتی که این سرویس‌ها می‌دهند، از ظاهرشان مهم‌تر است و به همین خاطر تصمیم گرفتیم تعداد رستوران‌های پیشنهاد شده را در هنگام ظهر و زمان نهار نسبت به محدوده دفتر (خیابان لارستان-مطهری)، بسنجیم.

اسنپ فود از آنجایی که با شیرینی فروشی‌ها و حتی سوپرمارکت‌ها نیز قرارداد همکاری دارد، لیست بسیار بلند بالایی را پیش روی من قرار داد که به‌سختی انتهایش را دیدم! از آنجایی که هدف اصلی مقایسه خدمات رستوران‌ها و غذا است، گزینه رستوران‌ها را انتخاب کردم که سایر موارد حذف شود. اسنپ فود برخلاف سایر سرویس‌ها تعدا رستوران‌هایش را ننوشته و با اسکرول کردن به پایین، گزینه‌های جدید اضافه می‌شوند. اما سنگین شدن بیش از حد صفحه کار را برای مشاهده همگی بسیار سخت کرد و با صبر زیاد توانستیم به عدد 340 برسیم که بسیار بالاست! البته در کمال تعجب دیدیم در این بین تعداد نسبتا زیادی نانوایی و حتی عطاری هم وجود دارد که مشخص نیست چه ارتباطی با رستوران دارند!

چیلیوری هم سرویس‌هایی چون شیرینی فروشی و حتی سوپر مارکت را نیز افزوده اما تعدادشان در مقابل رستوران‌ها بسیار کم‌تر است. با توجه به نوع رستوران‌ها و عدد درج شده در مقابل‌شان، بایستی گفت بیش از 150 رستوران متنوع در محدوده مطهری و محله‌های اطراف پیشنهاد شده است.

ریحون 198 رستوران با قابلیت سرویس دهی به منطقه مورد انتخاب ما را معرفی می‌کند اما با کمی اسکرول کردن به پایین متوجه می‌شویم تعداد زیادی از آن‌ها در حال حاضر سرویس نمی‌دهند و قاعدتا رستوران‌های فعال کم‌تر از عدد اولیه هستند.

چنگال دقیقا 100 رستوران باز را به شما پیشنهاد می‌کند و در ادامه 19 رستوران بسته نیز لیست شده‌اند که در تایم انتخابی ما سرویسی ارایه نمی‌کردند.

تعداد رستوران‌هایی که دلینو در محدوده ما پیشنهاد کرد، 150 مورد بود و می‌توان حدس زد همچون سرویس‌های قبلی تعدادی از آن‌ها در آن زمان سرویس دهی ندارند.

در محدوده انتخابی اسنپ فود چیلیوری ریحون چنگال دلینو
تعداد رستوران‌ها 300+ 150+ 198 100 150

نمایش اطلاعات رستوران‌ها

از آنجایی که خودم تجربه زیادی در خرید آنلاین غذا دارم و تمام این سرویس‌ها را چند بار تجربه کرده‌ام، به مواردی در انتخاب رستوران دقت می‌کنم تا شانس غذای خوب با قیمت مناسب را بالاتر ببرم.

سه نکته در انتخاب یک رستوران در وهله اول اهمیت زیادی دارد، ابتدا امتیاز آن رستوران از نظر کاربران است که هرچه بیشتر باشد، شانس شما را برای انتخاب یک غذای خوب بیشتر می‌کند. دوم فاصله آن رستوران تا محل شماست که باعث می‌شود غذا زودتر به‌دست‌تان برسد و سوم هزینه‌ای که رستوران برای ارسال غذا می‌گیرد. البته مواردی چون تنوع غذا و قیمت هم بسیار مهم است اما در صفحه نخست انتخاب، این موارد دیده نمی‌شود، پس همیشه تعدادی را گلچین کرده و سپس از منوی آن‌ها، غذای مورد انتخاب را برمی‌گزینیم.

اسنپ فود سیستم امتیاز دهی 1 تا 5 دارد که به‌صورت ستاره‌های خاکستری و میانگین سبز رنگی درج شده‌اند. آدرس نیز در زیر ستاره‌ها قرار دارد و در باکسی خاکستری هزینه ارسال به آدرس شما نشان داده می‌شود. حتی این عنوان نیز ذکر شده نحوه ارسال توسط پیک رستوران خواهد بود یا اسنپ اکسپرس که به نوعی از سرویس‌های همکار اسنپ فود محسوب می‌شود. برای همین شما اشراف خیلی خوبی برای انتخاب رستوران در صفحه نخست دارید.

در چیلیوری امتیاز دهی دقیقا مشابه با اسنپ فود است. آدرس رستوران به‌صورت کوتاه‌تر درج و هزینه ارسال با پیک نیز آورده شده که به دو صورت موتوچیلی (سرویس پیک چیلیوری) و یا پیک رستوران است. یک نکته اضافه نیز چیلیوری درج کرده و آن سطح قیمتی محصولات رستوران مدنظر است، بدین شکل که 3 آیکون علامت دلار ($) آورده شده و هرچه سطح قیمتی آن رستوران بالاتر باشد، تعداد آیکون‌های روشن بیشتر خواهد بود.

سیستم امتیاز دهی ریحون هم از 1 تا 5 است، آدرس رستوران در زیر غذاهای اصلی درج شده اما خبری از هزینه ارسال با پیک نیست و گزینه خاص دیگری نیز دیده نمی‌شود.

برای رستوران‌های چنگال وضعیت شاید کمی ساده‌تر به نظر می‌رسد! امتیاز به‌صورت ستاره نمایش داده می‌شود که باید خودتان آن را بشمارید، آدرس رستوران درج نشده اما در یک حرکت ابتکاری، فاصله رستوران تا محل مدنظر شما درج شده و هزینه ارسال هم در کنار گزینه حداقل سفارش برای خرید درج شده است.

دلینو سیستم کاملی دارد. امتیازات به‌صورت ستاره (از 1 تا 5) نشان داده می‌شود، محدوده آدرس نیز درج شده و هزینه ارسال هم در انتها آورده شده است. یک نکته جالب در دلینو، بیان زمان حدودی ارسال غذای شماست که این امر می‌تواند به زمان بندی‌تان برای دریافت غذا کمک کند.

باید به این نکته هم اشاره کنیم که همه این 5 سرویس، رستوران‌های تخفیف دار را با درج یک تگ و اعلام میزانش، به‌خوبی در صفحه نخست نشان می‌دهند و امری مشترک بین همگی آن‌هاست.

مقایسه قیمت‌ها

برای مقایسه این بخش، به‌صورت رندوم 2 رستوران که در همه سرویس‌ها وجود دارد، انتخاب کرده و قیمت منو و هزینه ارسال غذاهای مشابه را بررسی می‌کنیم. از آنجایی هم که در تهیه غذا، این سرویس‌ها رسما نقشی ندارند، پس نمی‌توان کیفیت غذای یک رستوران را ملاکی برای محاسبه عملکرد آن‌ها در نظر گرفت.

نخستین رستوران، قیمه قورمه بود که منوی آن به‌جز سرویس دلینو که شامل 9 مورد می‌شد، در تمامی 11 مورد داشت و ظاهرا دلینویی‌ها از مزه سوپ شیر و آب دوغ خیار آنجا راضی نیستند که حذفش کرده‌اند! قیمت تمام آیتم‌ها برای 5 سرویس یکسان بود، پس چیزی که می‌تواند نقطه تفاوت باشد، هزینه ارسال خواهد بود و از آنجایی‌که همه غذاها قاعدتا با یک کیفیت و از یک مکان ارسال می‌شود، پس هزینه پیک نقش مهمی بازی می‌کند.

به‌صورت یکسان از منوی همه سرویس‌ها قورمه سبزی به همراه ماست و دوغ را انتخاب کردیم که جمع مبلغش 46هزار تومان می‌شد. اسنپ تریپ برای ارسال، 5هزار تومان دیگر افزود و 51هزار تومان طلب کرد. چیلیوری 3هزار تومان افزود و 49 هزار تومان درخواست نمود. ریحون برای این غذای خوشمزه 52 هزار تومان خواست که 6 هزار تومان آن مبلغ ارسال بود.  چنگال هم 3هزار تومان هزینه برای ارسال و در کل 49 هزار تومان می‌گرفت و دلینو هم به‌صورت کاملا مشابه و دریافت 49 هزار تومان (3 هزار تومان هزینه پیک) عمل می‌کرد.

رستوران قیمه‌قورمه اسنپ فود چیلیوری ریحون چنگال دلینو
هزینه پیک 5 هزار تومان 3 هزار تومان 6 هزار تومان 3 هزار تومان 3 هزار تومان

انتخاب بعدی ما پیتزا هات، شعبه یوسف آباد بود که منوی بسیار پرباری هم داشت. اسنپ فود 138 مدل غذا را از این رستوران پیشنهاد می‌کرد که اکثر آن‌ها هم دارای یک تصویر متناسب بودند. چیلیوری 106 گزینه را از منوی این رستوران پیش روی شما می‌گذاشت که اگر منو را به‌صورت پنجره‌ای مرتب می‌کرید، تصاویر غذاهای خوشمزه هم ظاهر می‌شد. ریحون 108 گزینه را پیشنهاد می‌کرد که تصاویر غذاها کوچک‌تر و کم‌تر بود. چنگال 128 سرویس مختلف از پیتزا هات معرفی می‌کرد که خبری از عکس هیچ‌کدام هم نبود! دلینو هم عدد 132 را برای گزینه‌های این رستوران نشان می‌داد (با تصاویر نسبتا کم) تا این تفاوت در اعداد سرویس‌ها که بین هیچ‌کدام مشترک نیست، جالب به‌نظر به نظر برسد.

به‌صورت مشترک از بین انبوه غذاهای موجود، پیتزا پپرونی کوچک (یک نفره) به همراه قارچ سوخاری سفارش دادیم و این بار هزینه ارسال را در نظر نگرفتیم. جمع سفارش در اسنپ فود، 42 هزار تومان شد که شامل 30 هزار تومان بهای پیتزا و 12 هزار تومان قارچ سوخاری بود. برای چیلوری این عدد بر روی 36 هزار تومان ایستاد و دلیل کم‌تر بودن قیمت، تخفیف 20 درصدی پیتزا بود که بهای آن را 24 هزار تومان کرده و با جمع قارچ به 36 هزار تومان رسیده بود. ریحون برای این سفارش 43 هزار تومان درخواست کرد و پیتزای 31 هزار تومانی آن از سایر سرویس‌ها گران‌تر بود. پیتزای پپرونی ما در چنگال هم شامل تخفیف بود و 25500 تومان به اضافه 12 هزار تومان قارچ، رقم 37500 تومان را در مقابل‌مان قرار داد. در دلینو هم 30 هزار تومان برای پیتزا و 12 هزار تومان به‌خاطر قارچ سوخاری دریافت می‌شد که جمع مبلغ به 42 هزار تومان می‌رسید.

پیتزا هات (یوسف آباد) اسنپ فود چیلیوری ریحون چنگال دلینو
تعداد غذاها 138 نوع 106 نوع 108 نوع 128 نوع 132 نوع
هزینه غذا 42 هزار تومان 36 هزار تومان 43 هزار تومان 37.5 هزار تومان 42 هزار تومان

مقایسه نظرات و سایر امکانات

وقتی شما قصد دارید که از یک رستوران خرید کنید، دو گزینه امتیاز آن رستوران و همچنین نظرات کاربران، می‌تواند تاثیر بسیار زیادی در خریدتان داشته باشد. قاعدتا در ارتباط با امتیاز، هرچقدر تعداد کاربرانی که امتیاز داده‌اند بیشتر باشد، این عدد قابل اعتمادتر بوده و نشان از محبوبیت آن رستوران نیز دارد. به همین خاطر ما پیتزا هات (شعبه یوسف آباد) را که برای مقایسه قیمت در نظر گرفته بودیم، در این بخش به مقایسه می‌گذاریم.

در اسنپ فود، 3665 رای به این رستوران داده شده که امتیاز 3.8 را برای آن به ارمغان آورده است. متاسفانه عدد کل کامنت‌ها درج نشده و ما توانستیم تا 201 کامنت را فقط در عرض 6 ماه گذشته بشماریم که نشان از تعداد بسیار زیاد نظرات دارد. نکته جالب اینجاست که رستوران به برخی از کامنت‌ها نیز پاسخ داده و این قابلیت خوبی برای تعامل است. در چیلوری 1349 نفر به رستوران میانگین امتیاز 4.2 را داده‌اند و در طی 6 ماه اخیر 130 کامنت برایش ثبت شده است. در ریحون 159 کاربر، امتیاز 4.2 را برای پیتزا هات به ارمغان آورده بودند و در طی 6 ماه اخیر، 13 کامنت ثبت شده است. درسرویس چنگال 646 نفر رای داده (میانگین امتیاز 4) و در طی 6 ماه اخیر، 21 کامنت هم ثبت شده بود. در دلینو 387 نظر، امتیاز 4.2 را به پیتزا هات داده و تنها 6 کامنت در طی 6 ماه گذشته برای آن ثبت شده بود.

پیتزا هات (یوسف آباد) اسنپ فود چیلیوری ریحون چنگال دلینو
تعداد آرای رستوران 3665 رای 1349 رای 159 رای 646 رای 387 رای
تعداد نظرات 201 نظر 130 نظر 13 نظر 21 نظر 6 نظر

در بخش پشتیبانی، برای همه سرویس‌ها امکان تماس تلفنی وجود دارد اما به جز اسنپ فود، در تمام 4 سرویس دیگر پشتیبان آنلاین نیز موجود بوده و قادر به صحبت از طریق پیام هستید و مشخص نیست چرا اسنپ فود چنین سرویس موثری را با توجه به تعداد کاربران بیشتری که دارد، در نظر نگرفته است.

اگر نگاهی به بخش کاربری هرکدام از سرویس‌ها بیندازیم، متوجه برخی امکانات و تفاوت‌ها نیز خواهیم شد. در اسنپ فود شما قادر هستید تا آدرس‌هایی که در سیستم اسنپ (تاکسی اینترنتی) دارید، به آدرس‌های اسنپ فود خود به‌صورت خودکار اضافه کنید. چیلوری بخشی به نام بسته‌های VIP دارد که برای افراد پرمصرف مناسب بوده و با خرید آن‌ها تخفیف 20 درصدی و ارسال رایگان برای 10 خرید یک‌ماهه به کاربر می‌رسد. روزهای دوشنبه هم با عنوان دوشنبه داغ، در چیلیوری شاهد تخفیف‌های فراوانی خواهید بود. در ریحون می‌توانید با دعوت افراد، 5 هزار تومان تخفیف به آن‌ها داده و خودتان نیز 5 هزار تومان اعتبار بگیرید (استفاده از این لینک). همچنین در چند ماه اخیر پس از هر خرید، به‌صورت رندوم یک هدیه نیز به شما داده می‌شود. چنگال هم برای سفارش اول شما 50 درصد تخفیف می‌دهد و در دلینو با دعوت از سایرین 4 هزار تومان به آن‌ها هدیه داده و یک بن هدیه 6 هزار تومانی خودتان دریافت کنید (استفاده از این لینک).

کدام سرویس آنلاین غذا بهتر است؟

شاید برخلاف تاکسی‌های اینترنتی که تعداد ماشین‌های موجود در منطقه و قاعدتا سرعت پذیرش بالاتر، تاثیر زیادی در انتخاب کاربر دارد، در اینجا مسایلی چون قیمت بهتر، پشتیبانی قوی‌تر و تنوع گسترده‌تر رستوران‌ها مدنظر قرار بگیرد و از آنجایی که رستوران‌ها از نظر کیفیت غذا شاید تفاوت خاصی بین این سرویس‌ها قائل نشوند، پس خروجی نهایی که همان غذاست، برای اکثر موارد به یک شکل خواهد بود.

پس توصیه می‌کنیم که اگر به سفارش اینترنتی غذا علاقه‌مند هستید، از همه سرویس‌های فوق استفاده کرده و حداقل بسته به آنکه کدام‌یک تخفیف خوبی را در آن روز به شما ارایه می‌کنند، شانس استفاده از هیچ‌کدام را از دست ندهید. در این ارتباط اگر تجربه خرید یا نظری هم دارید، در بخش دیدگاه‌ها با ما و سایرین به اشتراک بگذارید.

نوشته از کجا آنلاین غذا بگیرم؟ مقایسه اسنپ فود، چیلیوری، ریحون، چنگال و دلینو اولین بار در وب‌سایت فناوری پدیدار شد.