مواردی که طرفداران مجموعهی ارباب حلقه ها باید در مورد «اسپین آف» این مجموعه بدانند
در این مطلب توضیحی کلی در مورد داستان مکمل ارباب حلقه ها داده میشود که در دست چاپ است. این مطلب قطعا میتواند برای شمایی که مشتاق این فیلم هستید، بسیار مهیج و جذاب باشد، پس با تکرا همراه باشید.
مجموعه کتاب ارباب حلقه ها نوشتهی جی. آر. آر. تولکین (J.R.R. Tolkien’)، یک موفقیت بزرگ در داستان نویسی به حساب میآید که باعث به وجود آمدن یک ژانر جدید شد. از روی داستان این کتاب تا به حال سه فیلم بسیار پر فروش ساخته شده است. این کتابها به تنهایی باعث شد که اقتصاد نیوزیلند رونق بیشتری پیدا کند. خب با این حساب میتوانید هیجان انتشارات هارپر کالینز (HarperCollins) را از شنیدن خبر یک داستان مکمل برای ارباب حلقه ها تصور کنید.
این داستان مکمل، در مورد دوست داران «برن» و «لوتین» است که به عنوان یک رمان مستقل در سال ۲۰۱۷ به چاپ خواهد رسید. جالب است بدانید که جاپ این رمان، همزمان با صد سالگی خلق ارباب حلقه ها توسط تولکین است. بنابراین بهتر است شما را بیشتر با برن و لوتین آشنا کنیم.
این داستان توسط پسر توکلین جمع آوری شده است
«جی. آر. آر. توکلین» داستانهای بیشماری را در مورد تاریخ سرزمینهای میانه (سرزمینی که توکلین خلق کرده) نوشته است که بعضی از آنها ناتمام مانده و یا با هم به تضاد رسیده اند.
بعد از مرگ او، پسرش کریستوفر توکلین سعی کرد که این داستانها را کامل کند و توانست چند داستان مکمل مثل سیلماریلیون (Silmarillion) بنویسد. او اکنون سعی دارد که داستان برن و لوتین را کامل کند و به عنوان یک رمان مستقل به چاپ برساند. او قبلا هم رمانی مکمل اما مستقل از نوشتههای پدرش را به نام بچههای هورین (The Children of Húrin) منتشر کرده بود.
خوشبختانه داستان برن و لوتین، بسیار خوش بینانه تر از داستان قبلی است و حداقل به خود کشی شخصیتهای داستان ختم نمیشود. «تولکین» به نسخههای متفاوتی از داستان فکر کرده و یک پیش نویس نوشته است که در آن سایرون، در غالب یک گربهی شیطانی و یک شعر ناتمام ظاهر میشود. رمان کامل شامل تعدادی از این منابع هستند و یک داستان منسجم را به وجود میآورند.
این داستان در دوران قبل از ارباب حلقه ها اتفاق میافتد
هرچند که داستان برن و لوتین هم در دنیای میانه، یعنی جایی که داستان ارباب حلقه ها و هابیت (Hobbit) به وجود آمدهاند، اتفاق میافتد؛ اما این داستان برای ۶۵۰۰ سال قبل از ارباب حلقه ها است. برای اینکه بهتر متوجه بشوید، باید بگویم که دنیای میانه، مدتی به زیر اقیانوس رفته و تغیرات زیادی کرده است و این برای زمانی است که هابیت ها هنوز حتی به وجود نیامدهاند. حتی فضای داستان نیز فرق دارد؛ زیرا در داستان یک خدای عصبانی وجود دارد که زمین را از حالت مسطح به حالت گرد درآورده! پس در نهایت باید بگویم که منتظر ورود شخصیت مورد علاقتان از سری ارباب حلقه ها نباشید.
تنها شخصیت مشترک این داستان با ارباب حلقه ها سایرون است که البته نقش چندانی در داستان ندارد
تنها شخصیت مشترک داستان ارباب حلقه ها و برن و لوتین، سایرون است که به خاطر فنا ناپذیریاش در داستان حضور دارد. هرچند که سایرون در داستان ارباب حلقه ها یک تهدید جدی است اما در این داستان یک تبهکار درجه دو به حساب میآید. هرچند که در چند جا از داستان مشکلاتی را به وجود میآورد (مثلا مهمانان برن را غذای گرگ میکند) اما نقش چندان مخربی ندارد. باید بگوییم که شخصیت بسیار بد و شیطانی سایرون، در این داستان جدید شکسته شده است.
تهدید اصلی در داستان برن و لوتین، رئیس سایرون یعنی «مارگوت» است که به عنوان نیروی شیطانی اصلی در اساطیر تولکین حضور دارد. او یک قدرت بسیار بزرگ است و در نهایت فقط یک ارتش بزرگ از فرشتگان قادر به شکست او و حذف او از دنیای میانه هستند. حتی سایرون هم از مارگوت میترسد، زیرا او یک سپاه بزرگ از اژدها، گرگینه ها و موجودات شیطانی دیگر دارد. او حتی محافظ شخصی بسیار نیرومندی دارد که در داستانهای بعدی عامل مرگ «گاندالف» میشود.
برن و تولین شخصیترین داستان تولکین است
توکلین شخصیت لوتین را از همسرش «ادیت» الهام گرفته است. تولین میتواند با آواز خواندن حتی «مارگوت» را محسور کند و حتی مرگ را به گریه وا دارد.
توکلین زمانی همسرش را دید که تنها ۱۶ سال داشت. این دو نفر زمانی که با هم به چایی خانه می رفتند با هم آشنا شدند. در نهایت سرپرست توکلین او را از دیدن «ادیت» منع کرد اما این دو، عمیقا عاشق یکدیگر شده بودند و به محض رسیدن به ۲۱ سالگی با هم ازدواج کردند. «توکلین» بعدها برای پسرش «کریستوفر» نوشت:
«داستان عشق چیزی است که در بیشهی کوچک و پر از شبدر در یورکشایر (Yorkshire) اتفاق میافتد. در آن روزها، موهای «ادیت» تیره و پوست او درخشان و زیبا بود، چشمهایش روشن تر از هرچیزی که تا به حال دیدهای و او میتوانست آواز بخواند.»
این زوج در نهایت در کنار هم به خاک سپرده شدند و یک سنگ قبر ساده دارند که رویش نوشته شده “برن و لوتین”.
لوتین “کله خراب ترین” قهرمان تولکین است
یکی از انتقاداتی که به داستان ارباب حلقه ها و هابیت وارد میشود این است که همهی قهرمانهای این داستانها مرد هستند. در داستان هابیت، حتی یک شخصیت زن هم وجود ندارد. شخصیت «ایون» اساسا در داستان ارباب حلقه ها تنها است. پیتر جکسون، کارگردان فیلمهای ارباب حلقه ها به شخصیت «آرون» توجه زیادی کرده تا «ایون» تنها نباشد.
داستان برن و لوتین بسیار شبیه داستان ادیت و تولکین است. در این داستان، برن و همراهانش که همه مرد هستند، به دست سایرون میافتند و این لوتین است که از دست پدرش فرار میکند تا برن را نجات بدهد. در ادامهی داستان، لوتین کارهای خطرناک زیادی انجام میدهد؛ مثلا یک جواهر ارزشمند را از مارگوت میدزدد. در نهایت لوتین تصمیم میگیرد که با مرد مورد علاقهاش یعنی برن ازدواج کند.
عقاب ها برای اولین بار قهرمانان را نجات میدهند
در آخرین نسخهی چاپ شده از این داستان، برن و لوتین جواهری را از تاج «مارگوت» میدزدند اما ناگهان خود را داخل تلهای میبینند که امید رهایی از آن نیست. مارگوت آنها را به شکنجه محکوم میکند اما سه عقاب، به کمک برن و لوتین میآیند و آنها را نجات میدهند. آشنا به نظر میآید؟ خب! به این علت است که «تولکین» قبلا هم از این روش برای نجات قهرمانان خود استفاده کرده است.
در داستان های او، بیلبوی، هابیت و حتی سم و فردو با این روش نجات پیدا میکنند. البته با توجه به زمان داستان برن و لوتین میفهمیم که طی این ۷۰۰۰ سال، کار عقاب ها نجات قهرمانان تولکین بوده است. به نظر من، سایرون به جای وقت گذاشتن برای گاندور، باید وقت بگذارد و این عقاب ها را از بین ببرد و این مسلما نتیجهی بهتری برای او خواهد داشت!
برن و لوتین، آراگون و آرونهای اصلی هستند
یکی از دلایلی که این داستان مکمل، برای طرفداران ارباب حلقه ها آشنا است، این است که هر دو، یک داستان عاشقانهی مشترک دارند. درست همانند آراگون و آرون، برن یک مرد فانی و لوتین شاهزادهی الفها (elf) و فنا ناپذیر است؛ مانند آرون، لوتین هم تصور میکند که این رابطه موجب ناراحتی او میشود، اما او برن را دوست دارد و نمیتواند عشق او را نادیده بگیرد؛ مانند شخصیت الروند (Elrond) در ارباب حلقه ها، پدر لوتین هم به سختی با این رابطه مخالف است. این شخصیت ها در واقع شخصیتهای موازی داستان ارباب حلقه ها هستند و برای همین است که ظاهر آرون با لوتین مقایسه میشود.
تفاوت این داستان ها این است که لوتین و پدرش، شخصیت های فعال تری هستند ولی آرون و الروند، در انجام هر کاری تعلل میکنند. برای مثال، الروند به دخترش اخطار داد که آراگون خواهد مرد، اما پدر لوتین به او می گوید که مرگ، برن را انکار ناپذیر می کند. لوتین پدرش را مجبور میکند که قسم بخورد تا هیچ وقت برن را نکشد. پدر لوتین به برن می گوید که تنها در صورتی اجازه دارد با لوتین ازدواج کند که یکی از جواهرات تاج مارگوت را بدزدد. مسلما این غیر ممکن بود و پدر لوتین برای به کشتن دادن برن از این حقه استفاده می کند. خوشبختانه لوتین به کمک برن میآید تا مطمئن شود که برن ماموریتش را به درستی و کامل انجام میدهد.
در این داستان چند هیولای جدید و جالب داریم!
اگر از اورک ها و اژدهای داستان ارباب حلقه ها خسته شدهاید، نگران نباشید. لوتین و برن چند جانور جدید به دنیای میانه معرفی میکنند که شامل خون آشام ها و گرگینه ها هستند!
متاسفانه نسخههایی که تا به حال از این داستان منتشر شده، دقیقا به ما نمیگویند که این موجودات چه شکلی هستند. ما تا این حد میدانیم که خون آشام ها احتمالا ظاهری خفاش گون دارند و میتوانند پرواز کنند. تمام گرگینه های این داستان هم به شکل گرگ های بزرگ ظاهر میشوند و هنوز نمیدانیم که آیا میتوانند به ظاهر انسان در بیایند یا خیر. در اسطوره های قدیمی توکلین آمده که خون آشامها و گرگینهها به صورت ذاتی از هم خوششان نمیآید.
این داستان، به شکل غیر قابل باوری با داستان ارباب حلقه ها برخورد میکند
با وجود فاصلهی زمانی زیاد بین داستان برن و لوتین و داستان ارباب حلقه ها، این دو نفر تاثیر بسیار مهمی در ارباب حلقه ها میگذارند. اگر فیلم های سهگانهی ارباب حلقه ها را دیده باشید، حتما صحنهی زیبایی که آرون فنا ناپذیریاش را فدای زندگی با آراگون میکند به یاد میآورید؛ اما چگونه یک نفر می تواند در مورد فنا ناپذیریاش تصمیم بگیرد؟ خب باید از لوتین تشکر کرد، زیرا این او بود که با آواز غم انگیزش، دل والار را به رحم آورد تا به او اجازه دهد به یک موجود فنا پذیر تبدیل شود و بتواند با برن زندگی کند.
فرزندان لوتین و برن، نیمه انسان نیمه الف (elf) هستند و به علت شجاعت های لوتین، «والار» به فرزندان آن ها این اجازه را داد که خودشان وضعیت فنا پذیریشان را انتخاب کنند. برای مثال، الروند الف بودن را انتخاب کرد در حالی که برادرش «الروس» یک انسان است. به همین ترتیب آرون که دختر الروند و از نوادگان لوتین و برن است میتواند تصمیم بگیرد که یک الف فنا ناپذیر باشد یا یک انسان فنا پذیر؛ که در نهایت زندگی با آراگون را به فنا ناپذیر بودن ترجیح میدهد.
.
منبع: Looper
نوشته مواردی که طرفداران مجموعهی ارباب حلقه ها باید در مورد «اسپین آف» این مجموعه بدانند اولین بار در تکرا - اخبار روز تکنولوژی پدیدار شد.