هنگامی که نام گوشی هوشمند به گوشمان میخورد، ناخودآگاه اسم چند کمپانی بزرگ این صنعت مانند اپل، سامسونگ، موتورولا، الجی، اچتیسی، سونی و … به ذهنمان خطور میکند. اگر در سال ۲۰۱۲ بودیم مطمئنا یکی از این نامها نوکیا بود، اما عوامل متعدد باعث شده که این شرکت خوش آوازه فنلاندی با ۱۴ سال سلطنت بر بازار گوشیهای همراه، تاج و تخت خود را واگذار کند. با وجود خرید کسب و کار موبایل نوکیا توسط مایکروسافت، هنوز هم بسیاری از طرفداران این برند محبوب به بازگشتی شکوهمند امید دارند. اگر شما هم جز این دسته هستید، باید بگوییم رویا شما به واقعیت تبدیل خواهد شد. طبق قرارداد منعقد شده بین مایکروسافت و نوکیا، فنلاندیها تا سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۶ نمیتوانند به تولید هیچ گوشی (چه هوشمند، چه غیر هوشمند) مشغول شوند. بنابراین پس از پایان سال جاری میلادی نوکیا دوباره فرصت بازگشت به دنیای موبایل را خواهد داشت، اما آیا با شرایط فعلی و ظهور رقبای قدرتمندی مانند شیائومی، میزو، هوآوی و چندین شرکت دیگر، میتوان به موفقیت دوباره نوکیا امیدوار بود؟!
با بررسی آخرین فعالیتهای نوکیا در قلمرو اسمارت فونها، میتوان گفت تنها چیزی که از سری لومیا برای این شرکت حاصل نشد، موفقیت است! استفاده از ویندوزفون باعث شد تا حتی سخت افزار و دوربینهای قدرتمندی که در برخی مدلها به کار رفته نادیده گرفته شود و سهم نوکیا از بازار روز به روز کاهش یابد. در حالی که نوکیا با سماجتهای احمقانه خود ویندوزفون را کشتی نجاتی میدید، رقبایی مانند سامسونگ و اپل از این موقعیت نهایت استفاده را کرده و سهم بیشتری از بازار را تصاحب کردند.
این شرکت تا پیش از فروش بخش موبایل خود به ردموندیها وضعیت نابه سامانی داشت، در واقع اگر بخواهیم واقع بینانه بگوییم، قافیه را باخته بود. حال اوضاع برای بازگشت نوکیا دشوارتر هم شده، در این مدت به لطف استفاده از اندروید بسیاری از شرکتهای کوچک و نوپا توانستند سهمی از بازار موبایل برای خود دست و پا کنند و حالا در حال توسعه و تولید محصولاتی قدرتمند هستند. با این اوصاف، وارد شدن به این حوزه بسیار سخت میشود، این وضعیت حتی شرکتهای صاحب نامی مانند سونی و اچتیسی را هم دچار مشکل کرده است.
جاده پر فراز و نشیب پیش روی نوکیا
مدتی است که شایعاتی از تولید یک گوشی هوشمند اندرویدی با نام نوکیا C1 منتشر میشود. هنوز واضح نیست شایعات پیرامون این گجت مرموز صحیح است یا طرفداران نوکیا سعی دارند آرزوی خود را در قالب کانسپتها و رندرها به واقعیت تبدیل کنند. در هر صورت، نمیتوان این حقیقت را نادیده گرفت که نوکیا برای ورود به قلمرو اندروید با مشکلاتی مواجه است. شرایط در دنیای اندروید با آن چه نوکیا در ویندوزفون تجربه کرده متفاوت است. نوکیا در تولید گوشیهای ویندوزی یکه تاز بود و تنها رقیبان او گوشیهای ویندوزی اچتیسی و سامسونگ بودند که البته چندان هم مورد استقبال قرار نگرفتند.
نوکیا باید نرم افزار و ویژگیهای متفاوتی را برای دستگاههای خود توسعه دهد که با توجه به شرایط مالی حال حاضر این شرکت، صرف هزینه برای این کار دشوار است. اگر چه نوکیا میتواند اندروید خام را در گوشیهای خود استفاده نماید، اما در این صورت کاربران تفاوتی بین گوشی نوکیا و نکسوسهای گوگل احساس نخواهند کرد و با توجه به پشتیبانی نرم افزاری مناسب گوگل از سری نکسوس، عقل حکم میکند که به سراغ نوکیا نرویم! بنابراین، وجود یک پوسته مناسب و یا ویژگیهای نرم افزاری جالب در گوشی اندرویدی نوکیا ضروری است.
چه خوشتان بیاید چه نیاید، رابط اختصاصی سامسونگ یا همان تاچ ویز یکی از بهترین و کاملترینها در بین رابطهای کاربری است که از عوامل موفقیت سری گلکسی هم محسوب میشود. چیزی که سامسونگ را متمایز میکند، امکانات و ویژگیهای متعددی است که در تلفنهای خود جای داده است (البته این کار سامسونگ همیشه موافقان و مخالفان بسیاری داشته و ما ترجیح میدهیم قضاوت را به خود شما بسپاریم). در واقع میتوان گفت سامسونگ و اندروید هر دو در پیشرفت یکدیکر نقش داشته و مکمل همدیگر هستند. اگر نوکیا بخواهد دوباره بر تخت پادشاهی اسمارت فونها بنشیند و یا نام خود را در میان سازندگان بزرگ گوشیهای هوشمند ثبت کند، باید از چنین راهی (راهی که سامسونگ در پیش گرفته) پیروی کند. سایر شرکتها هم توانستهاند با صرف زمان و با استفاده از بازخوردهای کاربران خود نرم افزار خود را در کنار سخت افزار ارتقا دهند که از این میان میتوان به رابط Sense شرکت اچتیسی و UX الجی اشاره کرد.
رقبای سرسخت
مشکل دیگر برای تلفنهای اندرویدی نوکیا به خارج از این کمپانی و به رقبا مربوط است، به خصوص رقبایی مانند موتورولا و هوآوی که با عرضه محصولات رده بالا و با قیمت رقابتی جایی برای عرض اندام سایر شرکتها در حوزه گوشیهای اقتصادی اند. برای نمونه میتوان به نکسوس 6P که همکاری گوگل و هوآوی است و همچنین گوشیهای سری موتو X، موتو G و موتو E شرکت موتورولا اشاره کرد. با این وجود، نوکیا برای حضور پر قدرت در بازار و همچنین به خطر انداختن جایگاه شرکتهایی مانند هواوی و موتورولا باید دست به جیب شده و بر روی محصولی با کیفیت و با نرم افزاری متفاوت و مشخصات سخت افزاری وسوسه کننده ولی با قیمت مناسب تمرکز کند. البته با وجود گوشیهای اقتصادی و قدرتمندی که شرکتهایی با شرایط مالی مناسب، مانند شیائومی وارد بازار میکنند، این بار هم نوکیا با مشکل مواجه خواهد شد.
راه دیگری که پیش روی نوکیا قرار دارد، ورود به رده محصولات پریمیوم است، تلفنهایی با بالاترین استانداردهای روز و البته قیمت بالا. اما شاید رقابت در این حوزه سختتر هم باشد.
سامسونگ در سال ۲۰۱۵ از گوشیهای گلکسی S6، گلکسی S6 Edge، گلکسی نوت 5 و گلکسی S6 Edge پلاس رونمایی کرد که همه در رده گوشیهای پریمیوم قرار میگیرند و قیمت بالایی دارند. کرهایها در سال ۲۰۱۶ هم همین راه را ادامه دادهاند و تا به حال گوشیهای گلکسی S7 و S7 Edge را معرفی کردهاند که با فروش بینطیر خود شگفتی آفرین شدند. به نظر میرسد سامسونگ در این بخش بسیار حساب شده و با برنامه پیش میرود و موفقیتهایش روز به روز بیشتر نمایان میشود.
با این حساب تا زمانی که غولهایی مانند سامسونگ هر ساله برای کسب سهم بیشتر از بازار تلاش خود را افزایش داده و با تمام توان به جلو میروند، راه برای شرکتی مانند نوکیا که میخواهد از صفر شروع کند و در واقع فقط تجربه و آوازه سابق را به عنوان توشه راه با خودش همراه دارد، بسیار دشوار خواهد بود. به علاوه نوکیا باید پیش از سامسونگ و اپل رقبایی مانند اچتیسی، الجی و سونی را کنار بزند.
آن چه مسلم است نوکیا هنوز یک برگ برنده دارد که به آن امیدوار است: نام و اعتبار سابق! با توجه به سابقه درخشان نوکیا و ۱۴ سال صدرنشینی این کمپانی فنلاندی در بازار موبایل و البته خاطراتی که همه ما با گوشیهای ساخت این شرکت داشتیم، میتوان گفت که حداقل نوکیا نیاز به تلاش برای شناساندن خود ندارد. اما در طرف دیگر باید گفت که بلکبری هم مانند نوکیا شرکتی پرآوازه است که برای بقا دست به دامن اندروید شده و با وجود پیشرفت نسبت به گذشته، در قلمرو تولید کنندگان اندرویدی شرایط مناسبی ندارد.
راه حل چیست؟!
در پایان یک بار دیگر میگوییم که نوکیا برای موفقیت باید بر چند عامل متمرکز شود: نرم افزار و رابط کاربری با امکانات متفاوت و کاربردی، طراحی منحصر به فرد گوشی، سخت افزار قدرتمند، قیمت مناسب و یا سپردن تولیدات برند خود به دیگران مانند آن چه در ساخت و عرضه تبلت N1 اتفاق افتاد. با این موارد میتوان امید داشت که اگر نوکیا موفق هم نشود، حداقل از جایگاه فعلی خود هم نزول نمیکند.
دلیلی که باعث شد تا نوکیا در سال ۲۰۱۳ بخش موبایل خود را به مایکروسافت بفروشد، این بود که این کار به نوکیا فرصت و منابع مالی کافی برای بازیابی خود را میداد. در واقع این بهترین تصمیمی بود که میشد در آن زمان گرفت. دوری از میدان رقابت و واگذار کردن جنگ به سایر شرکتها باعث شد تا نوکیا بتواند به اوضاع مالی خود سر و سامان بدهد و حال با اوضاع بهتری دست به کار شود.
حالا نظر شما چیست؟ بازگشت نوکیا با یک تلفن اندرویدی اقتصادی؟! تولید یک پرچمدار؟! یا تولید محصولات این برند توسط شرکتهای دیگر؟! بهترین راه برای کمپانی محبوب فنلاندی چیست؟!
نوشته چرا بازگشت نوکیا به دنیای گوشیهای هوشمند ایده جالبی نیست؟! اولین بار در - آیتیرسان پدیدار شد.