روشی جدید جهت تشخیص سریع برخی جرائم

پژوهشگران روشی تازه جهت تشخیص وجود داروی تجاوز در افراد موردِ تجاوز کشف کردند. داروی GHB یا همان گاما هیدروکسی بوتیریک اسید می تواند موجب خوآب آلودگی افراد شده و سبب فراموشی (Amnesia) شود. از همین روست که به معروف ترین داروی تجاوز تبدیل گشته است. (به دارویی که شخص را منفعل کرده و او را مستعد تجاوز و آزار جنسی می کند، داروی تجاوز گفته می شود. شایع ترین داروهای تجاوز، مواد مخدر تفریحی هستند.)

گویا آی تی – مقامات قانونی قادر هستند چند ساعت پس از مصرف، داروی GHB را شناسایی کنند. اما پژوهش های جدید نشان می دهد که روشی دیگر نیز برای تشخیص وجود GHB در بدن فرد مورد تجاوز قرار گرفته شده وجود دارد.
رهبر این پژوهش میریام پرز گویلو از دانشگاه خودگردان بارسلونا بود. روند پژوهش به این صورت بود که ابتدا افراد مقدار بسیار کمی از GHB را دریافت کردند. سپس در طی ۳۰ ساعت از آن ها نمونه خون و ادرار گرفته شد. پس از تجزیه و تحلیل نمونه های گرفته شده با طیف سنج رزونانس مغناطیسی، GHB فقط تا دو ساعت تشخیص داده شد، پس از آن بدن آن را به طور کامل متابولیزه می کرد. نشانگر زیستی GHB یعی گلیکولات، به وسیله ی بدن و در پاسخ به GHB تولید شده و در پژوهش مورد نظر سطح آن تا ۲۰ ساعت در نمونه ادرار داوطلبان وجود داشت.
از مزایای مهم این روش یکی این است که این روش تأثیری روی نمونه ی گرفته شده ندارد. اما روش های قبلی تنها برای تشخیص وجود GHB به کار می رفتند و پس از انجام آزمایش، موجب تخریب نمونه می شدند و راه را برای انجام آزمایش های دیگر می بستند.

تأثیر منفی بازی های اکشن بر روی مغز

بر طبق یک پژوهش جدید، بازی های اکشن بیش از آن که مزایا داشته باشند، مضرات دارند و می توانند تأثیرات منفی روی مغز بر جای بگذارند. این پژوهش بر روی ۵۱ مرد و ۴۶ زن از سوی تیمی از دانشگاه مونترال صورت گرفت.

گویا آی تی – بر طبق یک پژوهش جدید، بازی های اکشن بیش از آن که مزایا داشته باشند، مضرات دارند و می توانند تأثیرات منفی روی مغز بر جای بگذارند. این پژوهش بر روی ۵۱ مرد و ۴۶ زن از سوی تیمی از دانشگاه مونترال صورت گرفت.
در مرحله ی اول، شرکت کنندگان یک بازی اول شخص انجام دادند. آن ها باید در این بازی راه خود را از یک مسیر پر پیچ و خم می یافتند. نتیجه این بود که ۱۵ درصد از اشخاص هنگام یافتن مسیر پر پیچ و خم از نشانه های پس زمینه و تصویرسازی استفاده کرده و راه خود را پیدا کردند و ۸۵ درصد با استفاده از چرخش های بی هدف به چپ و راست این کار را انجام دادند. پژوهشگران دسته ی اول را فراگیران فضاساز و دسته ی دوم را فراگیران واکنشی نامگذاری کردند.
در مرحله ی دوم، شرکت کنندگان ۹۰ ساعت بازی های اکشن اول شخص همچون کال اف دیوتی (Call of Duty) و کیل زون (Killzone) را انجام دادند و ۹۰ ساعت بازی های سه بعدی همچون سوپر ماریو. پژوهشگران پس از اسکن مغز شرکت کنندگان بعد از انجام بازی های اکشن، به مشاهدات جالبی رسیدند.
آن ها دو ناحیه را در مغز این افراد مورد توجه قرار دادند. یک ناحیه هیپوکامپ نام دارد که باعث کمک به افراد جهت پیدا کردن راه می شود و ناحیه ی دیگر، هسته دم دار نام دارد که باعث شکل گیری عادات انسان می شود. استفاده از یک ناحیه، استفاده از ناحیه ی دیگر را کمتر می کند.
در شرکت کنندگانی که به دسته ی دوم تعلق داشتند، یعنی فراگیران واکنشی، تحریک هسته دم دار موجب آن شد که هیپوکامپ ماده ی خاکستری خود را از دست بدهد، زیرا شروع به آتروفی شدن کرده بود. آتروفی شدن هیپوکامپ ممکن است باعث افسردگی، استرس پس از سانحه، آلزایمر و اسکیزوفرنی شود.
نتیجه این بود که انجام بازی های اکشن برای افرادی که افسردگی، استرس، آلزایمر و یا اسکیزوفرنی دارند مضر است، اما انجام بازی هایی همچون سوپر ماریو می تواند در افزایش ماده ی خاکستری هیپوکامپ مؤثر باشد.
همچنین چون استراتژی های فضاسازی باعث افزایش میزان ماده ی خاکستری هیپوکامپ می شوند، فراگیران واکنشی اگر از استراتژی های فضاسازی اسفاده کنند، می توانند تا حدودی با تأثیرات بازی های اکشن بر مغز مقابله کنند.

آیا لامپ‌های LED باعث ایجاد سردرد می‌شوند؟

تحقیقات اخیر نشان از آن دارد که لامپ‌های LED با وجود آن‌که انرژی بسیار پایینی مصرف می‌کنند، اما چون بیش از اندازه چشمک می‌زنند، می‌توانند باعث ایجاد سردرد شوند.

گویا آی تی – بر طبق نظر پژوهشگران دانشگاه ESSEX، چشمک زدن لامپ‌های کم مصرف بسیار بیشتر ازلامپ‌های معمولی است. یک لامپ فلورسنت با هر بار چشمک زدن تنها حدود ۳۵ درصد کم‌نور می‌شود، اما لامپ‌های LED در هر بار چشمک زدن حدود ۱۰۰درصد کم‌نور می‌شوند. یعنی لامپ‌های LED در هر ثانیه بیش از صدها بار خاموش و روشن می‌شوند. به اعتقاد پژوهشگران، لامپ‌های فلورسنت در هرثانیه ۱۰۰ بار خاموش و روشن می‌شوند، ولی لامپ‌های LED ممکن است در هر ثانیه تا ۴۰۰ بار نیز خاموش و روشن شوند. همین خاموش و روشن‌های مداوم است که می‌تواند کنترل حرکات چشم‌ها را مختل کرده و سردرد را به همراه داشته باشد. چشمک زدن لامپ‌های LED خصوصاً در زمان مطالعه می‌تواند باعث بروز سردرد بیشتری شود. علاوه بر این، چشمک زدن لامپ‌های LED موجب دوبینی یا چندبینی می‌شود. به گونه‌ای که هنگام نگاه کردن به لامپ، ممکن است دو یا سه لامپ دیده شود.

کشف چگونگی ترمیم صدمات وارد شده به طناب نخاعی

ترمیم صدمات و آسیب های وارد شده به طناب نخاعی به هیچ وجه ساده نیست. اما تحقیقات اخیر، روشی جدید و موثر برای این کار معرفی کرده و مشخص کرده است که بدن چگونه می تواند با تحریک اولیه ی جراحان خودش این ترمیم را انجام دهد.

گویا آی تی – انتظار می رود که این مطالعه علاوه بر ارائه نکاتی در مورد درمان های کنونی، تکنیک هایی جدیدی را نیز برای درمان دیگر انواع صدمات به سیستم عصبی معرفی کند- حتی در مواردی که به خود طناب نخاعی صدماتی جدید وارد شده باشد.
یک تیم تحقیقاتی از کالج کینگ لندن در انگلیس تمرکز خود را روی روشی جدید برای اتصال دوباره ی نورون های حسی به طناب نخاعی پس از صدمات شدید، نحوه ی ترمیم در سطح سلولی، و چگونگی رشد شاخه های نورونی برای اتصال مجدد با مدارهای قطع شده در بدن گذاشته اند.
توماس کارلستد، یکی از محققان این تیم می گوید:”استراتژی تشویق نورون های نخاعی برای رشد مجدد می تواند در دیگر صدمات وارده به سیستم عصبی هم کاربرد داشته باشد.”
طناب نخاعی شامل هر دو نوع نورون های حرکتی و حسی است که به ترتیب در حرکت عضلات و احساس درد کاربرد دارند، و باعث می شوند که تمام سلول های عصبی بدن با مغز در ارتباط باشند.

نقطه ای که این دو نوع نورون ها به طناب نخاعی متصل می شوند، گره ای است که ریشه ی حرکتی یا ریشه ی حسی نام دارد. در صدمات شدید وارده به نخاع، این ریشه ها پاره شده و اتصال بین بخش های مختلف بدن قطع می شود.
معمولا جراحان می توانند ریشه های حرکتی را مجددا ترمیم کرده و رشد دهند، اما بازسازی ریشه های حسی تا پیش از ارائه این تکنیک جدید کاری بسیار سخت و دشوار بوده است.
نیکولاس جیمز، یکی از اعضای تیم می گوید: ” تا کنون پزشکان ترمیم این نوع صدمات وارده به طناب نخاعی را غیر ممکن می دانستند. قطع شدن این ریشه های حسی می تواند معلولیت های جدی و دردهای طاقت فرسایی را به همراه داشته باشد.”
روش جدید برای ترمیم این صدمات نخاعی، شامل قطع ارتباط سلولهای عصبی حسی اولیه از ریشه و کاشت عمیق تر ریشه در طناب نخاعی در ناحیه ای است که انشعاب پشتی نخاع (dorsal horn) نامیده می شود و دارای نورون های حسی است که در شرایط عادی ارتباط مستقیمی با ریشه های حسی برقرار نمی کنند.
هنگامی که این روش روی بیماران امتحان شد، بازگشت برخی از رفلکس های نخاعی آن ها را به دنبال داشت، و این موضوع نشان می دهد که بخشی از مدارهای عصبی مجددا وصل شده است.

اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟ این پرسش دلیل انجام مطالعه ی اخیر است که در آن صدمات و تکنیک های ترمیمی مشابه روی موش ها امتحان شده و از پالس های الکتریکی برای بررسی چگونگی ترمیم مدارهای عصبی استفاده شده است.
تحلیل ها نشان داد که در انشعاب پشتی نخاع، شاخه هایی از دندریت ها (زائده‌های رشته مانندی که به جسم سلولی نورون‌ها متصل هستند) منشعب شده و رشد یافته اند- این رشته ها برای برقراری ارتباط مجدد با ریشه حسی رشد کرده اند تا مجددا مدارهای عصبی را به راه بیندازند.
اکنون ما می دانیم که انشعاب پشتی نخاعی در این رابطه آن چنان سازگار است که می تواند روشی را برای ترمیم انواع مختلف صدمات وارده به طناب نخاعی در اختیار ما بگذارد و حتی مدارهای عصبی را در شرایطی که طناب نخاعی به شدت آسیب دیده است مجددا برقرار سازد.
برای رسیدن به این نتایج هنوز راهی طولانی در پیش داریم، اما دانستن این مطلب بسیار جالب است که جراحان و بدن انسان می توانند با همکاری نزدیک، آسیب های وارده به نخاع را ترمیم کنند. ما به نتایج این پژوهش ها در آینده خوشبین هستیم.

اولین تجربه اصلاح ژن مربوط به ناراحتی قلبی مادرزادی در یک جنین آمریکایی

دانشمندان موفق شده اند که DNA جنین انسان را برای از بین بردن ناراحتی های قلبی ارثی اصلاح کنند، و در را برای ورود علم پزشکی به عصری جدید و بحث بر انگیز باز کنند.

گویا آی تی – این اولین بار است که در ایالات متحده آمریکا اصلاح ژن روی جنین انسان انجام شده است. محققان در مصاحبه های این هفته اذعان کرده اند که عملکرد خود را در سطح پایه ارزیابی می کنند.
اما آن ها بیان کردند که تحقیقات و آزمایش های علمی خود را برای دستیابی به هدف “اصلاح” ژن های بیماری زا در جنین انسان، پیش از تبدیل شدن به نوزاد ادامه خواهند داد.
هفته ی گذشته خبرهایی از انجام این آزمایش بزرگ منتشر شد، اما جزئیات کامل آن چهارشنبه ی گذشته با انتشار مقاله ای در ژورنال Nature به اطلاع عموم رسید.
این آزمایش جدیدترین مثال از نحوه ی استفاده از ابزار CRISPR یا کریسپر است، یک نوع”قیچی مولکولی” که مرزهای توانایی ما برای تسلط بر زندگی را تغییر داده و معرفی آن با هیجان و ترس توام بوده است.
جدیدترین کار انجام شده در این باره از حساسیت ویژه ای برخوردار است، زیرا شامل تغییر در خط ژرمینال یا جوانه است، که منظور از آن ژن هایی است که قابلیت انتقال به نسل های بعدی را دارند.

کشور آمریکا استفاده از بودجه های فدرال را برای انجام تحقیقات در مورد جنین ها ممنوع کرده و سازمان غذا و داروی این کشور اجازه انجام هرگونه آزمایش بالینی مربوط به تغییر و اصلاح ژنتیکی را در صورتی که قابلیت انتقال به نسل بعدی را داشته باشد ندارد.
گزارشی که در ماه فوریه توسط موسسات ملی علوم، مهندسی، و پزشکی منتشر شد، به احتیاط در هنگام استفاده از کریسپر برای اصلاح خط ژرمینال انسانی توصیه شده است، اما شرط هایی نیز در آن ذکر شده است که در صورت درست بودن آن ها تحقیق باید ادامه داشته باشد. در مطالعه جدید انجام شده نیز این شرط ها تکرار شده اند.
شوکرات میتالیپوف، یکی از نویسندگان اصلی مقاله که یک پژوهشگر در دانشگاه سلامت و علوم اورگون است می گوید او از نیازی که برای بحث و بررسی قانونی و اخلاقی گسترده در مورد موضوع اصلاح ژن انسان ها وجود دارد با خبر است، اما معتقد است عملکرد تیم او قابل توجیه است، زیرا بیشتر به اصلاح ژن ها مربوط است تا تغییر و دستکاری در آن ها.
میتالیپوف می گوید:” ما در واقع چیزی را تغییر نداده ایم، حتی چیزی را هم اصلاح نکرده ایم…. برنامه ی ما در راستای اصلاح ژن های تغییر پذیر است،”
آلتا چارو، یکی از کارشناسان اخلاق زیستی در دانشگاه ویسکونسین در شهر مدیسون، که یکی از مسئولان کمیته ی آکادمی های ملی است که بر روند اصلاح ژن ها نظارت می کند، می گوید نگرانی هایی که در مورد کار انجام شده در جند روز اخیر ایجاد شده است بیش از حد لازم و اغراق آمیز است.
او می گوید:” نتیجه ی این آزمایش، برداشتن یک گام مهم، یرت انگیز و موثر برای یادگیری نحوه ی اصلاح جنین به شکلی ایمن و دقیق است. اما “صرف از اظهار نظرهایی که صورت می گیرد، این اتفاق نمی تواند آغازی برای عصر جدید نوزادان طراحی شده باشد”.
او معتقد است خصوصیاتی نظیر هوش تحت تأثیر ژن های متعددی قرار دارد و محققان هنوز نتوانسته اند تمام جنیه ها و جزئیات چگونگی انتقال این خصوصیات را متوجه شوند، چه برسد به آن که بخواهند آن را اصلاح کنند.

تحقیق انجام شده روی تخمک های ۱۲ اهدا کننده زن و اسپرم های یک داوطلب مرد صورت گرفته است که ژن MYBPC3 را داشته است، ژنی که عامل ایجاد بیماری کاردیومیوپاتی هیپرتروفیک (HCM) است.
این بیماری، به عضلات قلب مربوط می شود و می تواند بسیار خطرناک باشد، زیرا ممکن است علامتی نداشته باشد و حتی تا زمانی که موجب ایست قلبی ناگهانی می شود، تشخیص داده نشود. برای پیشگیری از این بیماری هیچ راهی وجود ندارد و نرخ ابتلا به آن ۱ نفر از هر ۵۰۰ نفر در سطح جهان است.
دانشمندان،تقریبا در زمانی که اسپرم به تخمک ها تزریق شد، ژنی را که موجب بروز این بیماری می شود حذف کردند.
نتیجه بسیار فراتر از انتظارات محققان بود؛ با آغاز روند تقسیم شدن سلول های جنین، تعداد زیادی از آن ها توانستند خود را با استفاده از کپی کردن ژن های دست نخورده از محتوای ژنتیکی مادر، ترمیم کنند.
به طور کلی، مشاهدات نشان داد که حدود ۷۲ از ژن های مربوط به این بیماری اصلاح شدند، عددی که واقعا حیرت انگیز است. بعلاوه محققان متوجه شدند که هیچ گونه تغییرات “اضافی” در DNA رخ نداده است, این موضوع یکی از مهمترین نگرانی هایی بود که در مورد ایمن بودن انجام تحقیقات برای اصلاح ژن ها مطرح می شد.
میتالیپوف اظهار امیدواری کرده است که روزی امکان استفاده از این تکنیک در انواع مختلفی از بیماری های ژنتیکی وجود داشته باشد-آمار ها نشان می دهد که بیش از ۱۰۰۰۰ نوع اختلال را می توان تنها به یک ژن نسبت داد- و قرار است یکی از اهداف بعدی این تیم تحقیقاتی، ژن BRCA باشد، ژنی که با سرطان پستان در ارتباط است.
اولین آزمایش مربوط به اصلاح ژنتیکی جنین انسان، در سال ۲۰۱۵ در کشور چین انجام شد و مربوط به ژنی بود که عامل ایجاد اختلال خونی تالاسمی نوع بتا می شد. اما جنین هایی که در آن آزمایش استفاده شدند استثنایی و مبتلا به اختلالات رشد بودند، و تعداد آن ها نیز از جنین های استفاده شده در مطالعه اخیر کمتر بود.
خوان کارلوی ایزپیسوا بلمونته، یکی از محققان موسسه ی سالک، که یکی از نویسندگان مقاله ی اخیر نیز هست، توضیح می دهد که اصلاح ژن در یک جنین، نسبت به اصلاح آن در یک کودک یا بزرگسال، مزیت های بسیاری دارد.

هنگامی که با یک چنین در مراحل ابتدایی رشد کار می کنیم، تنها با چند سلول سر و کار داریم، درحالی که در یک انسان بالغ تر، با چند تریلیون سلول در بدن مواجه هستیم و ممکن است نیاز باشد که برای حذف کامل عوامل یک بیماری، میلیون ها سلول را اصلاح کنیم.
بلمونته معتقد است حتی اگر این فناوری تکمیل شود، تنها قادر است با بخش کوچکی از بیماری های انسان مقابله کند.
او می افزاید:” من نمی خواهم در مورد کشفیات گروه در این مطالعه بدبین باشم، اما آگاه کردن عموم مردم از معنای واقعی این نتایج بسیار مهم است. از نظر من، درصد افرادی که می توانند از این اصلاح ژنتیکی به روش کنونی بهره مناسبی ببرند، بسیار پایین است.”
برای اینکه این روش موثر واقع شود، نوزاد باید از طریق لقاح مصنوعی متولد شود و والدین باید از وجود یک ژن عامل بیماری در بدن فرزندشان مطلع باشند تا بتوانند آن را تغییر دهند. اما در دنیای امروز برای بیشتر نوزادان باروری به روش طبیعی انجام می شود و این فناوری اصلاح ژنتیکی در رحم مادر کاربردی نخواهد داشت.
میتالیپوف امیدوار است موسسات تنظیم کننده ضوابط و قوانین پزشکی، در مورد کارهایی که باید انجام شود یا نشود، تیم تحقیقاتی را راهنمایی کنند.
او می گوید، در غیر اینصورت ممکن است این فناوری به بخش های غیر مجازی وارد شود که انجام آن درست نباشد.

روشی برای حذف تاثیر منفی گوشی همراه در کیفیت خواب

حتما تاکنون با مطالعات متعددی که نشان می دهند چک کردن تلفن همراه در اواخر شب، پیامدهای بسیار بدی برای بدن ما خواهد داشت، مواجه شده اید. مطالعات جدید انجام شده نیز این موضوع را تأیید می کنند- گذراندن چند دقیقه زمان بیشتر در توئیتر یا فیسبوک، قطعا ارزش آسیب زدن به کیفیت خواب شما را نخواهد داشت.

در یک مطالعه ی جدید، عینک های ویژه ای در اختیار شرکت کنندگان قرار داده شده بود که مانع از عبور نور آبی دستگاه هایی مانند گوشی های همراه و تلویزیون می شد. از افراد شرکت کننده خواسته شد که با استفاده از این عینک ها، مطابق برنامه ی روزمره‌ی خود، در هنگام خواب از این دستگاه های دیجیتالی استفاده کنند.
نتیجه مطالعه نشان داد که همه ی این شرکت کنندگان نسبت به حالت عادی زودتر خوابیدند، و خواب بهتر و طولانی تری داشتند.
علاوه بر آن، محققانی از دانشگاه هوستن متوجه شدند که سطح هورمون ملاتونین- هورمونی که در زمان خواب ترشح می شود – با استفاده از این عینک های ضد نور آبی، حدود ۵۸ درصد در بدن این افراد افزایش داشته است.
این افزایش هورمون ملاتونین، حتی بیش از مقداری است که استفاده از مکمل های ملاتونین می تواند در بدن ایجاد کند.
پژوهشگر ارشد این پروژه، لیزا آسترین می گوید:”مهمترین نتیجه ی این پروژه آن است که نور ابی واقعا کیفیت خواب را پایین می آورد. خوابیدن برای اصلاح و ترمیم بسیاری از عملکردهای بدن بسیار مهم است.”

نور آبی ذاتا خطرناک نیست، و ما مقادیر بسیاری از آن را از نور خورشید دریافت می کنیم.
این نور سطح هوشیاری ما را بالا برده و ساعت درونی بدن را با فعال کردن نوع خاصی از سلول های شبکیه چشم، تنظیم می کند. این سلول ها، سلول های گانگلیونی حساس به نور یا (ipGRC) نام دارند و می توانند تولید ملاتونین را مهار کنند.
مشکل زمانی به وجود می آید که این اتفاق در اواخر شب اتفاق می افتد – با این شرایط بدن ما احساس می کند که هنوز روز است، و زمان خوابیدن نیست. در نتیجه ما با فعال بودن این سلول ها مدت کمتری خوابیده و خواب ما هم کیفیت پایین تری خواهد داشت.
مطالعه اخیر تنها روی ۲۲ نفر انجام شده است، اما علی رغم کوچک بودن اندازه ی نمونه، نتیجه ی حاصل، جدیدترین بخش از مجموعه شواهد و مدارکی است که نشان می دهد استفاده از دستگاه های الکترونیکی در اواخر شب می تواند یک مشکل جدی برای سلامت بدن باشد. انگار واقعا زمان آن فرا رسیده است که عادت های خود را تغییر دهیم.
حتی شرکت های توسعه فناوری نیز امروزه متوجه این موضوع شده اند: حالت های شبی که روی گوشی ها وجود دارد می تواند نور آبی را کاهش دهد و در حال حاضر در اغلب سیستم های iOS، macOS، ویندوز و اندروید قرار داده شده است. البته اگر از گوشی های متعلق به گوگل استفاده می کنید، تنظیمات دقیق و فرآیند فعال سازی آن در مدل های مختلف، متفاوت است.

امروزه اختلال در خواب در حال تبدیل شدن به یک مشکل جدی است: بر اساس آمار منتشر شده در سال ۲۰۱۴ توسط موسسه ملی خواب در ایالات متحده، در یک نمونه متشکل از ۱۲۵۳ فرد بالغ، بیش از ۳۵ درصد از افراد خواب “متوسط” یا “ضعیفی” را تجربه می کرده اند.
در این نظر سنجی ۴۵ درصد از مردم آمریکا گفته اند که خواب نامناسب یا ناکافی، در هفته ی گذشته حداقل یک روز بر فعالیت های روزانه ی آن ها تأثیر منفی گذاشته است.
البته همه چیز به نور آبی خلاصه نمی شود، بلکه امروزه می دانیم که خواب بد از جنبه های بسیاری برای سلامتی بدن مضر است: مطالعاتی که در ابتدای امسال انجام شده است نشان می دهد زمانی که مغز نتواند به اندازه ی کافی استراحت کند، نورون ها و سیناپس های بیشتری را، نسبت به آنچه که نیاز است، از بین می برد.
شاید زمان آن فرا رسیده است که کمی زودتر از دستگاه هاس دیجیتال فاصله بگیریم، تا بتوانیم صبح روز بعد، عملکرد بهتری داشته باشیم.
اما اگر واقعا نمی توانید چک کردن اینستاگرام، یا تماشای نتفلیکس را در لحظات آخر قبل از خواب کنار بگذارید، که جدا از کاهش ترشح ملاتونین، برای مدتی مغز شما را فعال نگاه خواهند داشت، بهترین تصمیم می تواند استفاده از یک فیلتر نور آبی باشد.
دانشمندان توصیه می کنند که استفاده از فیلترهای نور آبی به شکلی که آن ها در آزمایش خود استفاده کردند، می تواند در صورت ادامه ی این عادت تصمیم خوبی باشد.
آسترین می گوید:”با استفاده از عینک هایی که نور آبی را فیلتر می کنند، ما ورودی های دریافتی سلول های شبکیه را کاهش می‌دهیم، بنابراین می توانیم کیفیت خواب را بهبود بخشیده و به استفاده از دستگاه ادامه دهیم. این کار رضایت بخش است چرا که می توانیم باز هم از لحظات شب، بهترین بهره را ببریم.”

انقلاب در صنعت داروسازی جهان؛ چاپ سه بعدی داروها

اعضای مختلف بدن مانند کلیه ها، کبد و قلب بافت های بسیار پیچیده ای دارند. هرکدام از این اندام ها متشکل از انواع مختلفی سلول و اجزای دیگری هستند که ساختار اندام را به آن می بخشد و به آن ها اجازه می دهد که وظیفه ی خود را مطابق نیازهای ما انجام دهد.

گویا آی تی – برای آنکه اعضای بدنی که از روش چاپ سه بعدی ساخته می شوند قابلیت کار کردن داشته باشند، باید آنچه را که به طور طبیعی در بدن اتفاق می افتد – از نظر نحوه ی عملکرد و برطرف کردن یک نیاز طبیعی- تقلید کنند. برای مثال، یک کلیه باید مواد زائد را به صورت ادرار جدا کرده و دفع نماید.
آخرین مقاله ای در رابطه با این موضوع منتشر شده است ، تکنیک جدیدی را برای چاپ سه بعدی سلولها و سایر اجزای زیستی به عنوان یک فرآیند تولید یکپارچه نشان می دهد. این روش گامی دیگر به سوی چاپ سه بعدی ساختارهای پیچیده و زنده محسوب می شود.

اما پیوند اعضا، مهمترین نتیجه ای نیست که می توانیم با استفاده از این روش چاپ سه بعدی، به آن دست یابیم.
در حال حاضر شواهدی حاکی از آن وجود دارد که چاپ سه بعدی می تواند در تولید داروها نیز به عنوان یک فناوری سودمند باشد، به طوری که می تواند از آزاد و اذیت وارد شده به جانوران برای آزمایش داروها کم کرده و معرفی درمان های جدید به بازار را ایمنی و سرعت بیشتری ببخشد.

چگونه می توانیم ساختارهای زنده را با چاپ سه بعدی تولید کنیم؟
چاپ سه بعدی ابتدا برای ساخت سریع قطعات صنعتی، با استفاده از روش استریولیتوگرافی و مدلسازی با لایه ی ذوبی (FDM) به وجود آمد.
با افزودن ویژگی “زیستی” (به معنای ساخت سلولها) به تکنیک های چاپ، فرآیند کاملا شکل دیگری به خود می گیرد: چاپ سه بعدی زیستی.
چاپ سه بعدی زیستی به شرایط کاملا استریل نیاز دارد تا از آلوده شدن نمونه ی چاپ شده جلوگیری شود، و باید در دما و رطوبت مناسب انجام شود تا سلول ها زنده بمانند. بعلاوه، در چاپ سه بعدی زیستی، نمی توان از مواد پلاستیکی معمول در چاپ سه بعدی استفاده کرد، چرا که این استفاده از مواد به دماهای بسیار بالا یا حلال های سمی نیاز دارد.
امروزه محققان در سراسر دنیا در حال توسعه و ساخت موادی هستند که قابلیت استفاده در چاپگرهای سه بعدی را داشته باشند، و در عین حال، کمترین آسیب را به سلول ها بزنند.
با این وجود، هر نوع خاص از سلول ها که بافت های مختلف آناتومی بدن انسان را تشکیل می دهند، به محیط مکانیکی ویژه ای نیاز دارند. معمولا هر نوع از این سلول ها برای عملکرد صحیح، به ساختارهای پشتیبانی ویژه ای نیاز دارد.
برای مثال، استخوان ها از سلولهایی محکم و شکننده ساخته شده اند، عضلات قلب ضخیم بوده و در عین حال خاصیت ارتجاعی و الاستیک دارند، و اندام های داخلی مانند کبد دارای بافتی نرم و تراکم پذیر هستند.

در مقاله ای که اخیرا منتشر شده است، دانشمندان نشان داده اند که می توان از مواد جدید به دست آمده از جلبک های دریایی، برای چاپ سه بعدی سلولهای بنیادی انسان در محیط های متمایز استفاده کرد، بدون آنکه آسیبی به سلول ها وارد شود. این یافته ها، راه را برای چاپ ساختارهای پیچیده تر بافت ها هموار خواهد کرد.
امید به ساخت اندام های جدید
در حال حاضر بیمارانی که نیازمند پیوند اعضا هستند، باید در نوبت بمانند تا عضوی برای آن ها فرآهم شود (از افراد زنده یا از دنیا رفته)، و علاوه بر آن لازم است که این بیماران پس از عمل پیوند، تا آخر عمر خود از داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی استفاده کنند، که قطعا عوارض جانبی مختلفی به همراه خواهد داشت و هزینه های هنگفتی را بر دوش سیستم بهداشت و سلامت می گذارد.
ساخت و توسعه ی بافت های زنده با روش چاپ سه بعدی برای پیوند اعضا می تواند راه حلی جدید برای ۱۵۰۰ بیماری باشد که در کشور استرالیا برای دریافت اعضا در نوبت قرار دارند.
اما چاپ اندام ها فرآیندی بسیار پیچیده و دشوار است، و به هفته ها زمان نیاز دارد که ممکن است هر بیماری آن را نداشته باشد.
بعلاوه، درحالی که این فرآیند برای بافت های نسبتا ساده مانند پوست، بسیار پیشرفته است، فاز جدید این فناوری به گنجاندن عصب ها، رگ های خونی و رشته های ارتباطی لنف نیاز دارد تا با بدن میزبان ارتباط برقرار کرده و بتواند اعضای کاملی مانند کلیه، شش، قلب یا کبد را برای پیوند ایجاد کند.
قطعا ما برای تکمیل فناوری چاپ زیستی، با هدف ساخت اندام های کامل و واقعی، به سال ها زمان و میلیون ها دلار هزینه نیاز داریم.
اما کاربرد دیگری نیز برای استفاده از سلول های چاپ شده وجود دارد: آزمایش داروها در آزمایشگاه.

سلول های چاپ شده برای آزمایش داروها
با استفاده از روش های کنونی، معرفی یک داروی جدید به بازار، هزینه ای در حدود ۵/۲ میلیارد دلار دارد، و می تواند از آغاز تا پایان در حدود ده سال طول بکشد.
حتی اگر بتوانید یک داروی جدید را شناسایی کنید، احتمال پذیرش آن توسط موسسات تأیید کننده معمولا بسیار پایین است: در سال ۲۰۱۶، تنها ۱۰ درصد از داروهای جدید کشف شده پذیرفته شدند.

زمانی که آزمایش بالینی داروها روی انسان آغاز می شود، با توجه به نوع مولکول، و بیماریها یا حتی مرگ های رخ داده برای شرکت کنندگان، احتمال آنکه یک دارو بتواند وارد بازار شود چیزی در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد است.
ما می دانیم که این داروها، علی رغم وعده هایی که در مورد نتایج تضمینی آن ها در ابتدای کار داده می شود، معمولا به دلیل اثر گذاری پایین روی انسان ها ناموفق هستند. این شکاف به دلیل فیزیولوژی متفاوت بین گونه ها اتفاق می افتد: گونه جوندگان و سایر حیواناتی که برای آزمایش داروها استفاده می شوند، تفاوت های اساسی بسیاری با انسان ها دارند.
فناوری چاپ سه بعدی این امکان را در اختیار ما می گذارد که مدل های سه بعدی پیچیده تری را بسازیم که قابلیت بازسازی بخش هایی از بافت های کلیه و کبد و عضلات قلب را برای آزمایش و شناسایی مولکول های جدید داروها داشته باشند. این مدل ها هم اکنون هم توسط کمپانی های دارویی چند ملیتی مورد استفاده قرار می گیرند.
در حالی که استفاده از جانوران در تحقیقات هنوز اجتناب ناپذیر است، سازمان های تنظیم کننده ی غذا و دارو و رئیس آن، به دنبال روش هایی جایگزین برای ارزیابی ایمنی و اثر بخشی دارو ها هستند.

در حال حاضر ایده ی استفاده از بافت های ساخته شده به روش چاپ سه بعدی در بسیاری از نقاط پذیرفته شده است و در کشورهایی مانند استرالیا و سراسر دنیا موسسات مالی بسیاری در این زمینه فعالیت می کنند.

آیا دوران استفاده از حیوانات برای آزمایش داروها رو به اتمام است؟
در سال ۲۰۱۳، اتحادیه ی اروپا قانون جدیدی را در مورد ممنوعیت آزمایش مواد بهداشتی و آرایشی و محصولات آن روی حیوانات تصویب کرد.
این قانون توسعه ی مدل های سه بعدی از پوست را برای آزمایش فرمول های جدید مواد آرایشی و بهداشتی تسریع بخشید. استفاده از این مدل ها مورد قبول واقع شد، زیرا فناوری آن در دسترس بود و کاهش تعداد حیوانانت تحت آزمایش را به دنبال داشت.
قرار است این قانون در کشور استرالیا نیز به اجرا درآید.
تغییرات اعمال شده در صنایع دیگر همراه با پیشرفت های شگفت انگیز فناوری، ما را بهتر متوجه کاربردهایی از فناوری چاپ سه بعدی زیستی خواهند کرد که برای تولید داروهای جدید و موثر، روش های سریعتر و کم هزینه تری را پیش پای ما خواهند گذاشت.

تراشه مغزی میکروسکوپی می‌تواند نابینایی را درمان کند

استفاده از فناوری تراشه‌های میکروسکوپی در پزشکی موضوع جدیدی نبوده و همچنین بازگرداندن بینایی به بیمارانی که دید خود را از دست داده‌اند، امر تازه‌ای نیست و قبلا هم‌چنین این قبیل تلاش‌های پزشکی مشاهده‌ شده است و این کار با استفاده از کارهایی مانند پیوند چشم امکان‌پذیر است. در این نوع عمل تنها مشکلی که ممکن است برای بیمار پیش بیایید این بوده که باید تا فراهم شدن عضو صبر کند که در بعضی موارد وجود بازار سیاه عضو می‌تواند برای بیمار دردسرساز باشد.

بااین‌حال، محققین دانشگاه رایس (Rice) توانسته‌اند به فناوری دیگری در این زمینه دست یابند که نه‌تنها می‌تواند بینایی ازدست‌رفته فرد را به وی بازگرداند بلکه قادر است تمامی اختلالات حسی را در آینده با استفاده از این تراشه مغزی رفع نماید.

این قطعه، یک شی مسطح میکروسکوپی است که بر روی مغز شما قرار داده می‌شود و قادر به نمایش و راه‌اندازی اعصاب بوده و در زمان فعال شدن با تشعشعاتی باعث اصلاح رشته‌های عصبی می‌شود.

بنابراین با قابلیت نمایش آن‌ها توسط این قطعه، اجازه ایجاد سنسورهایی را صادر می‌کند که قادر به ارسال داده‌های سمعی و بصری به مغز بوده و بنابراین باعث‌ ترمیم عصب‌های آسیب‌دیده مانند اعصاب صوتی و بینایی می‌شود.

بااین‌حال ما این فناوری را به‌عنوان یک شروع به‌حساب می‌آوریم و می‌دانیم که راه بسیار طولانی برای کاربرد قطعی آن در پیش خواهد بود ولی به‌نظر می‌رسد که این فناوری قدم در راه درستی نهاده است.

FlatScope از دانشگاه رایس قسمتی از بخش نوآوری‌های دارپا است که بر روی حوزه ایجاد رشته‌های عصبی باکیفیت بالا فعالیت می‌کند. Phillip Alvelda یکی از مدیران ارشد برنامه‌ریزی NESD می‌گوید:

با افزایش ظرفیت رشته‌های عصبی پیشرفته و قرار دادن بیش از 1 میلیون رشته عصبی در یک راستا، NESD تلاش می‌کند تا ارتباط دوطرفه بسیار قوی با مغز ایجاد نموده و کمک کند درک عمیق‌تری از رفتار اعضا مختلف براساس زیست شناسی، پیچیدگی و عملکرد داشته باشیم.

نوشته تراشه مغزی میکروسکوپی می‌تواند نابینایی را درمان کند اولین بار در پدیدار شد.

پله هایی با قابلیت بازیافت انرژی برای مبتلایان به دردهای مفصلی

بالا و پایین رفتن از پله ها، روز به روز برای افرادی که دچار دردهای مفصلی هستند ساده تر می شود. محققان پله هایی ساخته اند که در زمان پایین آمدن شما از پله ها، انرژی را ذخیره می کنند، در حالی که در حین بالا رفتن، به شما کمک می کنند.

گویا آی تی – این پله های هوشمند، به کمک فنرهای درون ساخت و حسگرهای فشار، فشار وارده به زانوها و مچ پا را در حین بالا رفتن از پله کاهش می دهند. این پله تعاملی می تواند یک جایگزین کم هزینه، و کارامد برای پله های برقی و آسانسورهای پر هزینه باشد.
لنا تینگ، یکی از محققان این پروژه از موسسه فناوری جورجیا می گوید:” پایین آمدن از پله مانند فشار دادن پدال ترمز اتومبیل است، در حالی که بالا رفتن مانند افزایش دور موتور است.”
” پاهای شما برای پایین آمدن از پله ها، انرژی زیادی را برای حفظ تعادل و جلوگیری از سقوط مصرف می کنند. این پله ها، به جای تلف کردن، این انرژی را ذخیره می کنند.”
بالا و پایین رفتن از پله ها، نسبت به راه رفتن روی سطح هموار، سه برابر بیشتر به زانوهای ما فشار وارد می کند. این کار برای افرادی که دچار دردهای مفصلی، ضعف عضلانی و ضعف در کنترل های حسی-حرکتی هستند، چالش برانگیز تر بوده، و یکی از ۵ کاری است که بیشترین سختی را برای سالمندان دارد.
اگرچه امروزه آسانسورها و پله های برقی در بالارفتن از پله ها به افراد سالمند و معلول کمک می کنند، این راه حل ها بسیار پر هزینه بوده و معمولا برای نصب آن ها باید خانه را دوباره مدلسازی کرد.
بعلاوه، این سیستم ها هر سال بیش از ۱۲۰۰۰ کیلو وات ساعت انرژی مصرف می کنند، که معادل نصف میزان مصرف انرژی خانگی آمریکا در سال ۲۰۰۹ است.
از آن جایی که حفظ و نگهداری این سیستم ها، ارتباط تنگاتنگی با میزان کارکرد آن دارد، تکیه کردن به آسانسورها و پله های برقی در نهایت خسارات بیشتری به بار خواهد آورد.
تینگ می گوید:” در زمان بیماری و سالمندی، راه رفتن و مستقل بودن،ر این رابطه، برای به حداکثر رساندن کیفیت زندگی، نکته بسیار مهمی است.”
ایده اصلی پروژه، ابتدا یک جفت کفش پروتزی با قابلیت بازیافت انرژی بود تا به افراد کمک کند پله ها را راحت تر بالا بروند.
اما تیم پروژه متوجه شد که بالا رفتن از پله ها در واقع بخش آسان تر قضیه است. کار سخت تر را زمانی در پیش دارید که می خواهید از پله ها پایین بیاید، زیرا انرژی زیادی صرف جلوگیری از سقوط می شود.
کارن لیو، یکی دیگر از محققان این پروژه از موسسه فناوری جورجیا می گوید:” برخلاف راه رفتن که در آن با هر بار فشار دادن پاشنه مقداری انرژی آزاد می شود که می توان آن را در مرحله بعد به صورت پتانسیل ذخیره کرد، در بالارفتن از پله اتلاف انرژی بسیار کمتر است؛ بیشتر انرژی که شما مصرف کنید به صورت پتانسیل تبدیل می شود و شما را بالا می برد.”
“اما من متوجه شدم که پایین آمدن از پله‌ها اتلاف انرژی بسیار بیشتری دارد. در هنگام پایین آمدن شما برای جلوگیری از سقوط انرژی صرف می کنید و من فکر کردم که چقدر خوب می شود اگر بتوانیم انرژی تلف شده در حین پایین آمدن را ذخیره کنیم و در حین بالا رفتن از پله آن را به فرد بازگردانیم.”
پژوهشگران با توجه به این ایده تلاش کردند مجموعه پله هایی را طراحی کنند که بتواند از انرژی خود فرد برای بالا رفتن از پله ها استفاده کند.
هر پله دارای فنرهای درون ساخت و سنسور های فشار است که به حرکات فرد پاسخ می دهند. زمانی که فرد از پله ها پایین می آید، هر پله به آرامی پایین رفته و زمانی که به ارتفاع پله بعدی می رسد، در آن چفت می شود و به این ترتیب انرژی صرف شده توسط فرد ذخیره خواهد شد.
هنگامی که فرد می خواهد از پله ها بالا برود، با باز شدن چفت پایین ترین پله و آزاد شدن انرژی ذخیره شده در فنرها، فرد می تواند پای خود را بلند کند.
زمانی که تیم پروژه، محصول خود را روی نه فرد متفاوت آزمایش کردند، دریافتند که بالا رفتن از این پله های کم مصرف (از نظر انرژی)، برای زانوهای یک فرد، ۳۷ درصد آسان تر از بالارفتن در پله های معمولی است.
هم چنین نتایج نشان داد که در حین پایین آمدن از پله نیز فشار وارد شده به مچ پا در این نوع پله ها ۲۶ درصد کاهش یافته است.
یون سئونگ سانگ، یکی از اعضای دیگر این تیم از دانشگاه علوم و فناوری میزوری، می گوید:” فنرهای به کار رفته در پله ها، به جای مچ پا، مشابه لنت ترمز عمل می کنند.”
“حرکت آهسته پله به سمت پایین موجب راحتی کار برای مچ پا می شود، اندامی که تعادل شما را حفظ کرده و از سقوط و حرکات بیش از حد تند در پله های معمولی جلوگیری می کند.”
این پله های کمکی راه حلی کم هزینه و مقرون به صرفه برای افرادی که دچار صدمات یا دردهای مفصلی هستند، ارائه می کند. بعلاوه برای افرادی که مدتی کوتاه نیاز به استفاده از آن دارند، مانند زنان باردار یا افرادی که به تازگی عمل جراحی داشته اند، می توان این پله ها به صورت موقت نصب کرد.
لیو می گوید:” پله های کمکیِ کم هزینه با نصب آسان می تواند روشی مناسب برای بازیابی توانایی های افراد باشد، تا زمانی که بتوانند از پله های معمولی استفاده کنند.”

آیا افزودن فلوراید به آب آشامیدنی مضر است؟

شواهد جمع آوری شده در طول بیشتر از ۶۰ سال در مورد افزودن فلوراید به آب آشامیدنی موجب شده است تا برخی افراد متقاعد شوند این اقدام بهداشتی عمومی نه تنها ضرری ندارد، بلکه به پیشگیری از پوسیدگی دندان ها کمک می کند.

گویا آی تی – هنوز هم در مورد آب هایی که فلوراید به آن افزوده شده است، شایعاتی وجود دارد: اینکه فلوراید ماده ای طبیعی نیست، افزودن آن به منابع آبی به جلوگیری از پوسیدگی دندان کمک نمی کند، و این ماده موجب ابتلا به بیماری های بسیاری از سرطان گرفته تا سندروم دان می شود.
انجمن تحقیقات پزشکی و بهداشتی استرالیا (NHMRC) در حال به روز رسانی شواهد خود در مورد تأثیر آب حاوی فلوراید بر سلامت انسان است که آخرین بار در بیانیه ای در سال ۲۰۰۷ عنوان شده است.
یافته ها و توصیه های موجود در پیش نویس این بیانیه، به طور مختصر و مفید بیان شده اند:
NHMRC افزودن فلوراید به آب آشامیدنی را به بعنوان یک روش سالم، موثر و اخلاقی برای کمک به کاهش پوسیدگی دندان در افراد، به شدت توصیه می کند.

این بیانیه پس از آنالیز شواهد و ارائه یک گزارش تخصصی برای افرادی که به دنبال جزئیات بیشتر هستند، نتیجه گیری خود را اعلام کرده است.
در ادامه چهار اشتباه رایج که شواهد ذکر شده، نادرست بودن آن را ثابت کرده اند ارائه می شوند.
۱٫ فلوراید ماده ای طبیعی نیست.
فلوراید یک ماده طبیعی است که در سنگ ها و صخره هایی که در تماس با آب های زیر زمینی قرار داشته اند یافت می شود. مقدار طبیعی فلوراید در آب به نوع آن (آب زیر زمینی یا سطحی) و نوع سنگ ها و مواد معدنی که آب با آن در تماس بوده است بستگی دارد.
فلوراید در تمامی منابع آبی با غلظت های متفاوتی وجود دارد. غلظت فلوراید در آب اقیانوس در حدود ۱ ppm است، که تقریبا با غلظت این ماده در آب آشامیدنی در استرالیا برابر است.
مناطق بسیاری در استرالیا وجود دارند که در آن ها فلوراید به طور طبیعی با غلظت های بهینه در منابع آبی وجود دارد که از آن برای حفظ سلامت دهان و دندان استفاده می شود. برای مثال، هر دو شهر پورتلند و پورت فیرری در ویکتوریا، در منابع آبی خود دارای فلوراید هستند که غلظت آن از ۰٫۷-۱٫۰ ppm متغیر است.
نوع فلورایدی که معمولا در بسیاری از صخره ها یافت می شود و منبع فلوراید طبیعی موجود در منابع آبی نیز محسوب می شود، کلسیم فلوراید است.
معمولا از سه ترکیب اصلی دارای فلوراید برای افزودن این ماده به آب استفاده می شود: سدیم فلوراید، هیدروفلوئورو سالیسیلیک اسید (هگزا فلوئورو سالیسیلیک اسید) و سدیم سیلیکوفلوراید. هر سه این مواد به طور کامل (به صورت یون های تفکیک شده) در آب مخلوط می شوند و این امر باعث می شود که حضور یون فلوراید در پیشگیری از پوسیدگی دندان ها نقش داشته باشد.

بنابراین صرف نظر از منبع اصلی ترکیب، نتیجه نهایی یکسان خواهد بود – یعنی حضور یون فلوراید در آب.
۲٫ آب دارای فلوراید موثر نیست
شواهد مربوط به افزودن فلوراید به آب به مطالعات ایالات متحده در دهه ۱۹۴۰ باز می گردد، زمانی که محققان علم دندان پزشکی متوجه نرخ پایین تر پوسیدگی دندان در مناطقی شدند که در منابع آبی آن ها به طور طبیعی یون فلوراید وجود داشت.
این موضوع باعث شد که مطالعه ای در مورد افزودن فلوراید به طور مصنوعی به منابع آبی در یک جامعه آماری بسیار بزرگ انجام شود و نرخ پوسیدگی دندان مربوطه با همین نرخ در منطقه ای مجاور بدون وجود فلوراید در منابع آبی مقایسه شود.
روند انجام این آزمایش پس از حدود شش سال متوقف شد، زیرا مزایای ایجاد شده برای کودکان در جامعه ای که به آب آن فلوراید افزوده شده بود، آن چنان واضح و آشکار بود که اعمال نکردن آن در حق تمام کودکان به نوعی غیر اخلاقی محسوب شد، و به این ترتیب فلوراید به منابع آبی کنترل شده جوامع نیز افزوده شد.
از آن زمان تا کنون، ما با افزودن این ماده به آب شاهد بروز درصد کمتری از پوسیدگی دندان هستیم و جدید ترین شواهد از استرالیا و اقیانوسیه از این تصور پشتیبانی می کند.
مطالعات NHMRC نشان داده است که کودکان و نوجوانانی که در مناطقی زندگی می کرده اند که در منابع آبی آن فلوراید وجود داشته است، حدود ۲۶-۴۴ درصد کمتر دچار پوسیدگی عمیق یا سطحی دندان شده اند، و این رقم برای بزرگسالان در حدود ۲۷ درصد است.
احتمال دارد که تغییرات مشاهده شده در این آمارها در جوامع و کشورهای مختلف، ناشی از عوامل گوناگونی نظیر تغذیه، دسترسی به خدمات دندان پزشکی، و مقدار آب آشامیدنی باشد که افراد از شیر استفاده می کنند.

۳٫ استفاده آب حاوی فلوراید موجب بروز بیماری هایی مانند سرطان و سایر مشکلات سلامتی می شود
موسسه NHMRC اعلام کرده است که بر اساس شواهد و مدارک معتبر، غلظت های کنونی فلوراید در آب های آشامیدنی – بین ۰٫۶-۱٫۱ ppm- در استرالیا ارتباطی با سرطان، سندرم دان، مشکلات شناختی، کاهش بهره هوشی، شکستن استخوان، بیماریهای مزمن کلیه، سنگ کلیه، سفت شدن عروق، فشار خون بالا، کمبود وزن در هنگام تولد، مرگ زودرس به دلایل مختلف، دردهای عضلانی-اسکلتی، پوکی استخوان، فلوئورزیس استخوانی (جذب بیش از حد فلوئور در استخوان ها)، مشکلات تیروئید، یا دیگر شکایت های فردی ندارد.
این اطلاعات، بیانیه های قبلی NHMRC را در مورد سلامت و غیر مضر بودن عمل افزودن فلوراید به آب و هم چنین بیانیه های سازمان های بین المللی نظیر سازمان بهداشت جهانی، فدراسیون دندان جهانی، موسسه دندان پزشکی استرالیا و مراکز کنترل و پیشگیری بیماری ها در آمریکا را تأیید می کند.
بیشتر مطالعات ادعا دارند که گزارشی از تأثیرات منفی بهداشتی در مناطقی که غلظت فلوراید طبیعی موجود در آب بسیار زیاد است، ارائه کرده اند. این غلظت ها معمولی در حدود ۲-۱۰ ppm و یا بیشتر بوده و ده برابر بیشتر از مقادیر موجود در منابع آبی استرالیا است.
این مطالعات معمولا از نظر کیفی آن چنان مطلوب نیستند، به عنوان مثال در آن ها از نمونه های کوچک استفاده شده، یا عوامل دیگری که ممکن است بر این پیامدهای بهداشتی منفی تأثیر بگذارند، در آن ها لحاظ نشده است.
با این حال، شواهدی در این رابطه موجود است که افزودن فلوئور به آب با میزان پیشروی و شدت فلوئوروزیس دندانی ارتباط دارد. این بیماری در اثر مصرف بیش از حد فلوئور (از هر منبعی) در حین شکل گیری دندان ها ایجاد می شود و در ترکیب مواد معدنی موجود در مینای دندان موثر است.
بیشتر موارد مشاهده شده از فلوئوروزیس دندانی در استرالیا در محدوده بسیار خفیف تا خفیف قرار دارد و معمولا تأثیری بر عملکرد یا ظاهر دندان نداشته است. نوع خفیف این بیماری به شکل لکه ها یا خطوط سفید روی دندان بروز می کند. فلوئوروزیس دندانی متوسط متداول نیست و معمولا با لکه های قهوه ای رنگ در سطح دندان خود را نشان می دهد. فلوئوروزیس شدید دندانی در استرالیا به ندرت اتفاق می افتد.
۴٫ آب حاوی برای استفاده در تهیه شیر خشک مناسب نیست.
برخی از افراد در مورد استفاده از آب حاوی یون فلوراید در تهیه شیر خشک برای نوزادان نگران هستند.
با این حال، تمام شیرخشک هایی که در بازار استرالیا به فروش می رسند مقدار بسیار اندکی از فلوراید را دارند که کمتر از ۱۷ میکرو گرم فلوراید/ ۱۰۰ کیلوژول (پیش از آماده کردن شیر خشک) است و باید در برچسبی روی محصول در مورد آن هشدار داده شود.
بنابراین، آماده کردن شیرخشک با آب شیر که ممکن است حاوی مقادیر استاندارد فلوراید در استرالیا (۰٫۶-۱٫۱ ppm) باشد کاملا بی ضرر بوده و در کودکان ایجاد فلوئوروزیس دندانی نخواهد کرد. در واقع، تحقیقات این موسسه استرالیایی نشان داده است که هیچ ارتباطی بین مصرف شیرخشک و فلوئوروزیس دندانی وجود ندارد.
یک پیام عمومی
افزودن فلوراید به آب آشامیدنی شیر برای پیشگیری از پوسیدگی دندان، یکی از بهترین دستاوردهای بهداشتی عمومی ما است، و شواهد جمع آوری شده در طول ۶۰ سال گذشته نشان می دهد که این روش بسیار موثر بوده و ضرری هم ندارد. گزارش ارائه شده، که توسط موسسه NHMRC استرالیا تنظیم شده است، بار دیگر این موضوع را تأیید می کند.