شاید کمتر کسی را بتوان در دنیای امروز یافت که تا به حال اسمی از گوگل نشنیده باشد، کمپانی مشهور و بزرگ آمریکایی که با موتور جستجویش معروف شد. این شرکت در زمینههای بسیار زیادی فعالیت دارد که بخش اعظم آنها در قسمتهای نرمافزاری و مرتبط با شبکه است.
سیستم عامل اندروید توسط این کمپانی طراحی و ساخته شده است، محبوبترین مرورگر دنیا به نام کروم برای این شرکت است و سرویسهای معروفی چون جیمیل، گوگل پلاس، گوگل مپس، آنالیتیکس و… همگی از طریق این غول آمریکایی پشتیبانی میشود.
گوگل که در اکثر کشورها، رتبه نخست بازدید را نیز به خود اختصاص داده است (همچون کشور ما)، چندین سال است که رابطه خوبی با ایرانیان ندارد! در واقع این شرکت در برخی مواقع از سیاستهای دولت متبوعش نیز خصمانهتر عمل کرده و به قول خودمان، کاسه داغتر از آش شده است؛ برخی اقدامات این کمپانی کار را به جایی رسانده که بایستی به خودمان این حق را بدهیم تا با صدای بلند بگوییم: شرم بر گوگل!
پلی استور
داستان بزرگترین مارکت اندروید برای ایرانیان جالب است، جایی که در ابتدا گوگل زحمت کشید و با پررویی تمام، این مارکت را به صورت کلی بر روی تمام ایرانیان بست! آن هم کاربرانی که محبوبترین سیستم عامل برای آنها اندروید بوده و سالانه میلیاردها تومان صرف خرید گوشیهایی میکنند که سازنده آن سیستمشان، همین کمپانی مطرح آمریکایی است. اما این شرکت، خیلی راحت چشم را بر روی این واقعیت بست و فقط محصول را فروخت و مارکت برای خدماتش را بست. باز جای شکرش باقیست که نمونههای مشابه داخلی و خارجی زیادی برای عرضه اپلیکیشنهای گوناگون وجود دارد وگرنه این ظلم آشکار گوگل را بایستی فقط به سازمان ملل ارجاع میدادیم (چقدر هم فایده داشت!).
البته گوگل، ۳ سال پیش و پس از اعلام دولت آمریکا مبنی بر عدم تحریم در بخش ارتباطات کاربران، لطف کرد و این مارکت را بر روی ایرانیان گشود! در آن روز که بسیاری این خبر را با شوق و شعف (همچون خودمان) پخش کردیم، همچون زندانیانی بودیم که بیدلیل در زندان افتاده و حال که احساس آزادی میکردیم، قصد داشتیم تا دست زندانبانمان را هم بابت این لطفش ببوسیم! اما غافل از آنکه این اقدام در ظاهر مثبت، تنها باز کردن دری بود که پیش از آن همه حق دسترسی به فضای آن سویش را داشتند. البته این خوشی دیری نپایید زیرا همچنان قسمت زیادی از پلی استور بر روی ایرانیان بسته بود (و هست) و مشخص نیست چرا چنین سیاست عجیبی از سوی این کمپانی اتخاذ شده است!
بهطور مثال بازی کلش آف کلنز که به نوعی محبوبترین بازی در بین ایرانیان نیز است، از طریق این مارکت در دسترس نیست و در زمان ارایه آپدیت برای آن که اتفاقا سبب خارج شدن بازی از دسترس میشود، تنها بایستی به مارکتهای موازی مراجعه کرد؛ آن هم برای دریافت اپلیکیشنی که به تازگی زبان فارسی را هم درون برنامهاش قرار داده و حتی تراکنشهای مالی به ریال را نیز انجام میدهد!
از این دست اپلیکیشنها در پلی استور کم نیستند که تنها به روی ایرانیان اخم کرده و اجازه دسترسی را از آنها میگیرند. در این ارتباط تنها باید یک چیز گفت: شرم بر گوگل!
گوگل آنالیتیکس
اگر شما یک وبمستر هستید و یا سایتی جهت کسب و کار و حتی سرگرمی راه انداخته باشید، حتما میدانید که یکی از ابزارهای مهم برای بررسی وضعیت وبسایتتان، استفاده از گوگل آنالیتیکس است. یک تحلیلگر عالی که دادههای مختلفی همچون میزان بازدید کنندگان، کلمات جستجو شده، کاربر آنلاین و… را به شما نشان میدهد.
این سرویس چند سال پیش و با اوجگیری تحریمهای آمریکا بر روی ایرانیان بسته شد! واقعا مشخص نیست که چرا گوگل اقدام به این کار کرد در صورتیکه سرویسهایی چون جیمیل یا گوگل پلاس، گوگل مپس که از نظر توسعه و فناوری پیشرفتهتر هستند، بهخوبی کار میکردند! البته هدف من از این صحبت، این نیست که بگویم آنها را هم ببندید، بلکه میگویم چرا آنالیتیکس را بستید؟ جالبتر اینجاست که ابزارهای مشابه و به نوعی موازی چون وبمستر گوگل باز هستند و آنالیتیکس بسته است.
در واقع بهقدری در این پروسه تناقض دیده میشود، که واژه شرم بر گوگل باد هم بهخوبی از پس تعریف این موقعیت برنخواهد آمد! اما در هر صورت بیایید بلند فریاد بزنیم: شرم بر گوگل!
تغییر مواضع عجیب!
با آنکه تحریمهای بینالمللی علیه ایران بهصورت رسمی برداشته شده است، اما هنوز برخی از کمپانیها نمیدانند که با خودشان چند چند هستند! نمونه بارز این امر را هم بایستی همین گوگل دانست، شرکتی که به بهانه همین تحریمها، بر ضد ایرانیها کلی محدودیت وضع کرد و الان که همگی برداشته شدهاند، انگار که نه انگار!
اوضاع وقتی اسفبارتر میشود که بفهمیم همین یک ماه پیش بود که ناگهان چند سرویس گوگل مثل آنالیتیکس و دِوِلوپر برای ایرانیان دسترس پذیر شد و همگی سرمست از این امر که بایستی نشانه رفع تحریمها باشد، خودمان را جزئی از جامعه جهانی دانستیم. اما این خوشی شاید به ۴۸ ساعت هم نرسید که تبدیل به تعجب شد! چرا تعجب؟ برای آنکه مجددا این سرویسها از دسترس خارج شدند و ما هم متعجب که این گوگل یا خودش را مسخره کرده و یا ما را! ابتدا فرض را بر اختلال گذاشتیم و منتظر باز شدن مجدد آنها شدیم اما هرچه گذشت، فهمیدیم که ظاهرا اختلال زمانی ایجاد شده که دسترسی ایرانیان برقرار گشته بود و گوگل بدون آنکه خمی به ابرویش بیاورد، همچون اربابی که بر رعیت (و شاید هم برده!) خودش بدون آوردن دلیلی ظلم میکند، بار دیگر این سرویسها را بست، بدون آنکه اصلا بگوید چرا! یکی نیست به گوگل بگوید؛ خب شرکت ناحسابی، تو که میخواستی دوباره ببندی، چرا بازش کردی؟! اصلا معلوم هست اونجا چه خبره و چه کسی تصمیم میگیره؟!
خلاصه این کمپانی بدون آنکه توضیح خاصی بدهد، برای ۴۸ ساعت بسیاری از برنامهنویسان ایرانی را خوشحال کرد و سپس آنها را متعجب، بعد ناامید و در آخر خشمگین که تکلیف خودش با خودش معلوم نیست. پس بیایید این بار کمی بلندتر فریاد بزنیم: شرم بر گوگل!
سرویسهایی که معلوم نیست چرا بسته هستند!
بعضی از سرویسهای کوچکتر این کمپانی، برای ایرانیان نصفه و نیمه کار میکند! مثلا شما مشغول سرچ کردن هستید و در زیر نام سایتی که جستجو میکنید، عنوان شده که پوسته این سایت در نسخه موبایل خوب کار نمیکند! در اینجا یک تشکر از گوگل بابت اطلاع رسانیاش میکنیم و میخواهیم ببینیم که چرا چنین مشکلی ایجاد شده است. وارد صفحه مربوطه میشویم و اسم سایت را میزنیم؛ اما درست زمانی که در طی یک عملیات ساده قرار است دلیل این مشکل با آنالیزی چند ثانیهای شرح داده شود، یک عبارت اعصاب خردکن در جلوی چشمان ما ظاهر میشود: This service is not available from your country و رسما ما را انگشت به دهان میگذارد که اگر دلیلش را نمیخواهی بگویی، پس چرا اصلا حرف میزنی! این بدین معناست که شما به دکتر بروید و وی به شما بگوید که مریض هستید اما برای درمان، هیچ نسخهای نمیدهم!
در واقع گوگل با این کارش، یک دهن کجی به کاربران خودش میکند و رسما نشان میدهد هیچ ارزشی برای آنها قائل نیست. شرم بر گوگل!
چاره کار چیست؟
داستان ما و گوگل، مثل داستان کشاورز و چشمه است که محصولاتش به آب آن وابسته بوده و هرچقدر هم که چشمه بازی دربیاورد، مجبور است که به سازش برقصد، مگر آنکه بخواهد محصول دِیم بکارد و یا از چشمه دیگری استفاده کند. اما نه محصول دِیم کیفیت قبل را دارد و نه چشمهای در اطرافش با این آب خوب و گوارا وجود دارد. پس باید چه کند؟
البته ما که کشاورز نیست و خودش برود تا مشکلش را حل کند اما در ارتباط با داستان گوگل، سه راه حل وجود دارد!
اول اینکه ما چین بشویم؛ یعنی سرویسهای محلی بسیار قدرتمندی چون بایدو داشته باشیم که هیچ نیازی به گوگل و خدمات دیگرش احساس نکنیم. در واقع ما گوگل را تحریم کنیم و نخود نخود هر که رود خانه خود! امری که با توجه به شرایط سرویسهای داخلی، هنوز امکانپذیر نیست و در سوی دیگر، بسیاری از کاربران ایرانی به این سرویسها اطمینان نداشته و همیشه نگران لو رفتن اطلاعاتشان هستند.
راه دوم این است که با وضعیت فعلی بسوزیم و بسازیم، راهی که تا به الان نیز پیمودهایم و حاصلش این بوده که کمپانی آمریکایی، هر بلایی که دلش خواسته بر سر کاربران ایرانی آورده است. اصلا همین فردا گوگل تصمیم بگیرد و جیمیل را هم بر روی ما ببندد، اکثرا یا به سراغ ویپیان میرویم و یا بهدنبال یک سرویس جایگزین میگردیم، غافل از آنکه بخواهیم برای این عمل ظالمانهاش، درخواست توضیح کنیم.
اما راه سومی هم وجود دارد و آن ایجاد اتحاد و بهراه انداختن کمپینی برای گرفتن حقمان از گوگل است! چرا در کشوری که اندروید بیشترین استفاده را دارد، مارکت رسمی آن برای بسیاری از برنامهها، ایرانیان را به رسمیت نمیشناسد؟ چرا در کشوری که گوگل، اصلیترین ابزار جستجو است، سرویسی چون آنالیتیکس بر روی کاربرانش بسته است؟ چرا در کشوری که برنامه نویسان آن بیشترین اپلیکیشن را تحت سیستم عامل اندروید مینویسند، جایی چون google developers در دسترس نیست و دهها چرای دیگر که پاسخ منطقی برای آن نبوده و تنها باید بگوییم که شرم بر گوگول!
شرم بر شرکتی که خودش را یک جستجوگر عادل در فضای اینترنت میداند اما هیچ عدلی در برخوردش با کاربران نیست. شرکتی که همیشه بر حفظ اسرار کاربرانش تاکید کرده اما هیچ وقعی به ایرانیان نمیدهد. شرکتی که سرمایه میلیارد دلاریاش را از تک تک کاربران خود بهدست آورده ولی حاضر به پاسخگویی به همین افراد نیست.
پس بیایید با به راه انداختن کمپین #شرمـبرـگوگل یا shameongoogle#، از ظالم بخواهیم تا حق مظلوم را بستاند، زیرا حق دادنی نیست، گرفتنیست!
نوشته شرم بر گوگل باد! اولین بار در - آیتیرسان پدیدار شد.