۳ دلیل اهمیت حیاتی منابع انسانی برای موفقیت شرکت شما

معمولا اینطور نیست که مدیران منابع انسانی به عنوان «دست راست» مدیران عامل شناخته شوند؛ اما در واقع باید اینطور باشد.

دست راست مدیرعامل چه کسی است؟ معاون فروش؟ مدیر مالی؟ نظرتان راجع به مدیر منابع انسانی چیست؟

معمولا دپارتمان منابع انسانی (HR) در طبقه «دست راستی ها» قرار نمی گیرد؛ و البته این جای تاسف دارد، چرا که مدیران منابع انسانی در موفقیت هر سازمانی نقش حیاتی ایفا می کنند. آنها بیش از آنچه که به چشم می آید در پشت صحنه فعالیت می کنند. بدون آنها، کسب و کارها نمی توانند تیم های متعهدی از افراد مستعد داشته باشند و بدون این افراد مستعد، کسب و کاری هم نمی تواند وجود داشته باشد.

موارد زیر تنها چند مورد از ابعادی است که کارکنان بخش منابع انسانی با عنایت به آنها در موفقیت هر سازمان -و هر مدیر عاملی- نقش اساسی ایفا می کنند:

 

آنها تلاش می کنند تا بهترین ها استخدام شوند

ممکن است ساده به نظر برسد، اما استخدام عمیقا یک فرآیند پیچیده است. در واقع، ۴۸ درصد از مدیران عاملی که در سال ۲۰۱۵ در یک نظرسنجی از CareerBuilder شرکت کرده بودند اعتقاد داشتند که شرکت شان به دلیل استخدام های ناکارآمد متحمل ضرر شده است. جالب اینجا است که این فرآیند ابداً به سمت ساده تر شدن پیش نرفته است.

۹۵ درصد از کارفرمایانی که در سال ۲۰۱۶ در یک نظرسنجی از Jobvite شرکت کردند پیش بینی می کردند که استخدام در سال ۲۰۱۷ دشوارتر و پرچالشتر از سال های گذشته شود. اما این همانجایی است که دپارتمان های منابع انسانی اهمیت خود را نشان می دهند. آنها در جهت استخدام سریع و کم هزینه تلاش نمی کنند؛ آنها به دنبال یافتن بهترین افراد برای موقعیت کاری مورد نظر هستند و البته همین در بلندمدت باعث صرفه جویی در هزینه ها می شود.

دپارتمان های منابع انسانی بیش از شاخص های فرآیند استخدام، مانند هزینه و زمان، به شاخص های پس از استخدام مانند عملکرد و حفظ مستخدمان جدید اهمیت می دهند. این تمرکز روی موفقیت کارکنان جدید برای سلامت کلی سازمان به عنوان یک مجموعه ضروری است.

بر اساس گزارشی که توسط گالوپ در ماه مه ۲۰۱۶ ارائه شد، تنها ترک خدمت جوانان سالانه ۳۰٫۵ میلیارد دلار هزینه بر دوش اقتصاد ایالات متحده تحمیل می کند. اما هنگامی که منابع انسانی برای پیدا کردن بهترین استعدادها وقت می گذارد و سپس راه هایی برای حفظ رضایت این افراد پیدا می کند، استعداد محل خدمت خود را ترک نخواهد کرد. حفظ کارکنان به شرکت ها اجازه می دهد تا علاوه بر صرفه جویی در وقت و سرمایه، شتاب روند حرکت خود رو به جلو را نیز حفظ کنند.

 

آنها روی تعلق خاطر کارکنان به شغل خود تمرکز می کنند

تعلق خاطر

تعلق خاطر (engagement) کارکنان به عنوان یکی از بزرگترین مسائل و چالش های محیط های کاری شناخته می شود. نظرسنجی وضعیت محیط کار آمریکا در سال ۲۰۱۳ که توسط گالوپ با شرکت بیش از ۳۵۰۰۰۰ نفر در سطح ایالات متحده انجام شد تخمین زد که کارکنانی که دلبستگی کاری خود را از دست داده اند، سالانه با فقدان بازده خود چیزی بین ۴۵۰ تا ۵۵۰ میلیارد دلار کسب و کارهای این کشور را متحمل خسارت می کنند.

اما دپارتمان منابع انسانی مسئولیت کسب اطمینان از حفظ و افزایش تعلق خاطر کارکنان را بر عهده می گیرد. در واقع، تعلق خاطر در چند عامل خلاصه می شود که از آن جمله می توان به قدردانی از کارکنان، ارائه بازخورد، یادگیری و توسعه و در کنار آنها حقوق، مزایا و تعادل بین کار و زندگی اشاره کرد.

بنابراین، دپارتمان های منابع انسانی با جستجو و یافتن فرصت های جدید یادگیری و توسعه، دریافت بازخورد کارکنان با نظرسنجی های منظم درباره تعلق خاطر آنها و تهیه و توسعه برنامه های پاداش و عوامل انگیزه بخش، همیشه به دنبال بهترین استراتژی های حفظ و افزایش تعلق خاطر متناسب با فرهنگ شرکت و کارکنان خود هستند.

انگیزه بخشیدن، تحسین و قدردانی و ایجاد تعلق خاطر در کارکنان تاثیر فوق العاده ای دارد. از بین مستخدمانی که در نظرسنجی گلوبوفورس در سال ۲۰۱۶ شرکت کردند، ۸۲ درصد اینطور گفتند که هنگامی که حس می کنند کارشان مورد تایید، تحسین و قدردانی قرار گرفته است تعلق خاطر بیشتری پیدا می کنند و ۷۸ درصد نیز احساس می کردند که کارآمدی و بازده شان افزایش می یابد.

 

نظرات آنها باعث بهبود کسب و کار می شود

دپارتمان منابع انسانی دید منحصر به فردی نسبت به شرکت و افرادی که پشتوانه آن هستند دارد، و همین آن را در موقعیت مناسبی برای کمک به اتخاذ تصمیم های مهم کسب و کار قرار می دهد. اگرچه دپارتمان منابع انسانی از دید سنتی به عنوان بخشی از تیم استراتژی در نظر گرفته نمی شود، اما ۶۵ درصد مدیران عامل شرکت کننده در نظرسنجی CareerBuilder اعتقاد داشتند که پس از دوران رکود، نظرات این دپارتمان وزن بیشتری در مدیریت کلان شرکت ها پیدا کرده است. علاوه بر این، ۷۳ درصد نیز اینطور اظهار کردند که اطلاعاتی که مدیران منابع انسانی به آنها ارائه کرده اند تبدیل به بخشی از استراتژی کسب و کارشان شده است.

اگر همه چیز به درستی انجام شود، دپارتمان منابع انسانی درک عمیقی نسبت به استعداد و روش کار کارکنان خواهد داشت و از اطلاعاتی که گردآوری می کند به عنوان پشتوانه توصیه های خود استفاده می کند.

بیش از نیمی از مدیران عامل (۵۷ درصد) در نظرسنجی CareerBuilder اعتقاد داشتند که مدیران منابع انسانی با استفاده بهتر از سرمایه انسانی شرکت می توانند راه هایی برای افزایش کارآمدی و کاهش هزینه ها فراهم کنند.

هنگامی که دپارتمان منابع انسانی با مدیران شرکت همکاری تنگاتنگی داشته باشد، نتایج مهم و ارزشمندی به دست می آید. یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۴ توسط EY انجام شد دریافت که شرکت هایی که همکاری مناسبی بین دپارتمان های منابع انسانی و مالی خود برقرار کرده اند، درآمد بالاتر و بهبود بیشتری را در دامنه وسیعی از شاخص های منابع انسانی همانند تعلق خاطر کارکنان گزارش می کنند.

دپارتمان های منابع انسانی کارآمد به سازمان ها کمک می کنند تا در حالیکه کارکنان خود را راضی نگه می دارند، بیشترین بهره وری ممکن را نیز از آنها دریافت کنند. کارفرمایان با استفاده از نظرات بخش منابع انسانی می توانند در مورد محل و چگونگی سرمایه گذاری روی استعدادها تصمیمات هوشمندانه تری اتخاذ کنند که سود آنها عاید کل سازمان خواهد شد.

۵ افسانه درباره بازاریابی دیجیتال که اغلب صاحبان کسب و کارهای کوچک باور کرده اند

 

درباره بازاریابی دیجیتال به عنوان یک نوع نسبتا جدید از بازاریابی، افسانه های زیادی ساخته و پرداخته شده است.

اگر دستی بر آتش بازاریابی دیجیتال داشته باشید، خواهید دید که بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک درک کاملا درستی از بازاریابی دیجیتال ندارند. فارغ از اینکه استارتاپی را راه انداخته اید یا یک کسب و کار محلی دارید، قدرت تشخیص بین واقعیت و افسانه در مبحث بازاریابی دیجیتال برای شما و پیشرفت کسب و کارتان حائز اهمیت است. موارد زیر مشهورترین افسانه های بازاریابی دیجیتال هستند که ما پرده از راز آنها برداشته ایم…

 

  1. «بازاریابی دیجیتال فقط به درد کسب و کارهای بزرگ می خورد.»

شاید سالها پیش می شد چنین چیزی را پذیرفت، اما امروز نه چندان. تکنولوژی پیشرفت کرده است، نرم افزار و میزبانی وب (هاست) ارزانتر شده و تقریبا همه پیش از خرید هر محصول یا خدماتی از اینترنت استفاده می کنند. در حالیکه این درست است که هر چه بودجه بیشتری داشته باشید، می توانید کمپین بازاریابی دیجیتال گسترده تری داشته باشید، اما این تصور که برای شروع به ده ها میلیون تومان سرمایه نیاز دارید اشتباه است. در واقع، بسیاری از کمپین های بازاریابی کم هزینه می توانند موفقیت بسیار خوبی را عاید کسب و کارها کنند.

 

  1. «فوراً نتیجه می گیرید.»

اگر نتایج فوری می بود، زندگی صاحبان کسب و کارها و بازاریاب های دیجیتال واقعا شیرین می شد، اما به مانند هر کمپین بازاریابی دیگر، بین آغاز کمپین و شروع کسب نتیجه فاصله ای وجود دارد. تفاوت بین بازاریابی سنتی و دیجیتال در این است که این فاصله زمانی در بازاریابی دیجیتال می تواند کوتاهتر باشد و نتایج را نیز با سهولت بیشتری می توان پیگیری و دنبال کرد.

 

  1. «ترافیک بیشتر مساوی است با پول بیشتر.»

اغلب چنین تصوری را شاهد هستیم که هرچه یک وبسایت ترافیک بیشتری را دریافت کند، مشتریان راغب و فروش بیشتری خواهد داشت. البته این از نظر تئوری درست است، اما هدف بازاریابی دیجیتال نیست. هدف بازاریابی دیجیتال استفاده از تکنولوژی در دسترس شما برای درک بهتر جمعیت هدف تان و جذب ترافیک هدفمند به سایت شما است. ترافیک کمتر اما هدفمند، بازگشت سرمایه بیشتری از ترافیک زیاد اما عمومی حاصل می کند.

 

  1. «بازاریابی ایمیلی اسپم کردن است.»

احتمالا برای بسیاری از صاحبان کسب و کارها غیرقابل باور است، اما حقیقیت این است که آمار نشان می دهد که بازاریابی ایمیلی بیشترین بازگشت سرمایه را در بین کانال های بازاریابی دیجیتال دارد. از بازاریابی ایمیلی هم به مانند همه استراتژی های بازاریابی می توان استفاده یا سوء استفاده کرد. متاسفانه بسیاری با ارسال هرزنامه یا اسپم از بازاریابی ایمیلی سوء استفاده می کنند. این نامِ بازاریابی ایمیلی را لکه دار می کند. اما در مقابل، هنگامی که یک کمپین بازاریابی ایمیلی با ارسال ایمیل به نشانی هایی که توسط محتوای ارزشمند به دست آمده اند خلق می شود، می تواند به یک استراتژی مافوق قدرتمند بازاریابی دیجیتال تبدیل شود.

 

  1. «ما باید در همه پلتفورم های اجتماعی حضور داشته باشیم.»

چیزی که در بازاریابی دیجیتال اهمیت دارد، دسترسی به جامعه هدف از میان جماعت کاربران اینترنت است. به احتمال زیاد، افرادی که همه روزه از لینکدین استفاده می کنند، به همان اندازه به اینستاگرام سر نمی زنند. برای درک اینکه جامعه هدف و مشتریان فعلی شما از کدام پلتفورم ها بیشتر استفاده می کنند باید تحقیق کنید تا شما هم بتوانید همانجایی حضور پیدا کنید که آنها در آن فعالیت می کنند. علاوه بر این، لازم است این نکته را نیز در نظر بگیرید که مدیریت و بازاریابی رسانه های اجتماعی یک فرآیند وقت گیر است. بهتر است به جای اینکه ۵۰ درصد از توان خود را روی همه آنها بگذارید، ۱۰۰ درصد آن را روی دو یا سه پلتفورم متمرکز کنید.

 

چگونه افراد موفق با فعالیت کمتر کار بیشتری انجام می دهند

اخیرا تحقیق جدیدی که توسط دانشگاه استنفورد انجام گرفت نشان داد هنگامی که ساعات کاری هفته از ۵۰ ساعت فراتر می رود، میزان بازده دچار کاهش چشمگیری می شود، و پس از ۵۵ ساعت بازده چنان سقوط می کند که دیگر کارکردن توجیهی ندارد. در عمل، افرادی که ۷۰ ساعت (و بیشتر) در هفته کار می کنند با افرادی که تنها ۵۵ ساعت در هفته کار می کنند به یک اندازه کار انجام می دهند.

افراد موفق اهمیت تنوع آخر هفته با استفاده از فعالیت های آرامش بخش و مفرح را می دانند. آنها از آخر هفته خود برای خلق یک هفته بهتر استفاده می کنند.

البته این در حرف بسیار آسانتر از عمل است، بنابراین ما در گویا آی تی به شما کمک خواهیم کرد. موارد زیر ۱۰ مورد از فعالیت هایی هستند که افراد موفق برای ایجاد تعادل در آخر هفته انجام می دهند تا صبح شنبه با ۲۰۰ درصد نیرو کار خود را آغاز کنند.

 

  1. ارتباط خود با کار را قطع می کنند

قطع ارتباط مهم ترین استراتژی آخر هفته در این فهرست است، چرا که اگر نتوانید راهی پیدا کنید تا در این مدت از کار فاصله بگیرید، در حقیقت اصلا محیط کار خود را ترک نکرده اید.

هنگامی که ۲۴ ساعته و در هفت روز هفته برای امور شغلی خود در دسترس هستید، خود را به طور پیوسته در معرض عوامل استرس زایی قرار می دهید که مانع از بازیابی تمرکز و نیروی شما می شوند. اگر نمی توانید در تمام طول آخر هفته تماس ها یا ایمیل هایتان را نادیده بگیرید، در اینصورت ساعات خاصی را برای بررسی ایمیل ها و پاسخگویی به پیام های صوتی اختصاص دهید. به عنوان مثال، ایمیل های خود را عصر پنج شنبه که بچه های خود را برای کوتاه کردن موهایشان به آرایشگاه می برید و جمعه شب پس از شام چک کنید. برنامه ریزی برای بازه های زمانی کوچک، بدون اینکه بر در دسترس بودن شما تاثیری بگذارد استرس را کاهش می دهد.

 

  1. کارهای خانه را به حداقل می رسانند

اگر همه کارهای کوچک خانه را به آخر هفته موکول کنید، تمام زمان شما را اشغال خواهند کرد و فرصت استراحت و تفکر را از دست خواهید داد. چیزی که از همه بدتر است این است که بسیاری از این کارهای کوچک خود خسته کننده و طاقت فرسا هستند و اگر تمام آخر هفته خود را وقف آنها کنید، چنان است که گویی هفته کاری شما هفت روز کامل بوده است. برای جلوگیری از بُروز چنین وضعیتی، کارهای کوچک منزل را هم به مانند بقیه کارهایتان برای انجام در طول هفته برنامه ریزی کنید و اگر در زمان مشخص شده نتوانستید آنها را به سرانجام برسانید، ادامه کار را به آخر هفته موکول کنید.

 

  1. آنها به تفکر و تأمل می پردازند

تفکر

تأمل هفتگی ابزار قدرتمندی برای بهبود است. از آخر هفته برای فکر کردن به نیروهای بزرگتری که به حوزه فعالیت، سازمان و شغل شما شکل می دهند استفاده کنید. شما باید در غیاب مزاحمت های کاری بتوانید نگاه متفاوت و واضح تری نسبت به شرایط داشته باشید. از بینش و فراستی که به دست می آورید برای تنظیم رویکرد و نگرش خود و بهبود بازده و اثر کارتان در هفته پیش رو استفاده کنید.

 

  1. آنها ورزش می کنند

اگر در طول هفته برای ورزش وقت نداشته اید، آخر هفته زمان کافی برای این کار را در اختیار شما قرار می دهد. حتی یک نرمش ۱۰ دقیقه ای می تواند باعث ترشح GABA (یک آرام بخش انتقال دهنده های عصبی که استرس را کاهش می دهد) شود. به علاوه، ورزش باعث می شود ایده های تازه ای به ذهن شما خطور کند. افراد خلاق و موفق می دانند که ورزش در فضای باز اغلب آتش خلاقیت را شعله ور می کند.

 

  1. فعالیت مورد علاقه خود را انجام می دهند

غرق کردن خود در کاری که نسبت به آن شور واشتیاق دارید، روش فوق العاده ای برای رهایی از استرس و باز کردن دریچه های ذهن تان به سوی تفکرات تازه است. کارهایی مثل نواختن موسیقی، مطالعه، نوشتن، نقاشی، یا حتی بازی با کودکانتان می تواند بخش های مختلفی از ذهن شما را تحریک کند که سود خارق العاده ای را در هفته پیش رو عاید شما خواهند کرد.

 

  1. اوقات خوشی را در کنار خانواده خود سپری می کنند

اگر می خواهید آرامش پیدا کنید و نیروی از دست رفته را احیا کنید، وقت گذراندن با خانواده در آخر هفته ضروری است. بچه ها را به پارک ببرید، با همسرتان به رستوران مورد علاقه تان بروید و از سرزدن به پدر و مادر خود غافل نشوید. با توجه به اثرات روحی و روانی که عاید شما می شود از انجام این کارها احساس رضایت خواهید کرد.

 

  1. برای ماجراجویی های کوچک برنامه ریزی می کنند

بلیط کنسرت یا یک نمایش تئاتر را خریداری کنید، یا هتل جدیدی که در مرکز شهر افتتاح شده را رزرو کنید. به جای اینکه روی تردمیل بدوید، برای یک کوهنوردی برنامه ریزی کنید. کاری را امتحان کنید که قبلا انجام نداده اید یا خیلی وقت است که به سراغ آن نرفته اید. مطالعات نشان می دهند که امید به اینکه چیز خوبی در پیش است، بخش مهمی از دلیل لذت بخش بودن آن فعالیت است. هنگامی که می دانید برنامه جالبی برای جمعه دارید، جمعه پیش رو فقط یک جمعه مفرح نخواهد بود، بلکه باعث بهبود حال شما در تمام طول هفته نیز خواهد شد.

 

  1. در همان ساعت همیشگی از خواب بیدار می شوند

بیداری شاد

آخر هفته ها اغلب وسوسه می شویم تا برای جبران کم خوابی هایمان هم که شده، بیشتر در رختخواب بمانیم. اگرچه این موقتا به شما احساس خوبی می دهد، اما عدم رعایت نظم در زمان بیدار شدن، ریتم شبانه روزی بدن را به هم می ریزد. به منظور اینکه پس از بیداری احساس سرزندگی داشته باشید و حس کنید که به اندازه کافی استراحت کرده اید، بدن شما فازهای متفاوتی از خواب را تجربه می کند. در یکی از این فازها ذهن شما آمادگی پیدا می کند تا بیدار و هوشیار شود. در واقع، دلیل اینکه اغلب مردم قبل از صدای زنگ آلارم خود بیدار می شوند همین است؛ ذهن طبق عادت خود این فاز را گذرانده و آماده است. هنگامی که در آخر هفته، پس از زمان بیداری معمول خود به خواب ادامه می دهید، پس از بیدار شدن خسته و بیحال هستید. این فقط روز تعطیل شما را به هم نمی ریزد، بلکه بازده روز شنبه شما را هم کاهش می  دهد، چرا که نظم زمان بیدارباش مغز را مختل کرده اید. اگر به جبران کم خوابی نیاز دارید، زودتر به رختخواب بروید.

 

  1. زمانی از صبح را به خود اختصاص می دهند

یافتن راهی برای پرداختن به فعالیتی که به آن علاقه دارید به عنوان اولین کار در هنگام صبح، می تواند با ایجاد حس شادمانی و پاکیزگی ذهن مزایای قابل توجهی را برای شما به ارمغان بیاورد. به علاوه، این روش فوق العاده ای برای به کمال رساندن ریتم شبانه روزی شما است، چرا که خود را مجبور می کنید در همان ساعت روزهای کاری از خواب برخیزید. ذهن شما دو تا چهار ساعت پس از بیداری به حداکثر توان خود می رسد، بنابراین زودتر از خواب برخیزید و به یک کار فیزیکی بپردازید، سپس بنشینید و هنگامی که ذهن تان در اوج توانش است به فعالیت های ذهنی مشغول شوید.

 

  1. آنها خود را برای هفته پیش رو آماده می کنند

آخر هفته زمان فوق العاده ای برای برنامه ریزی هفته پیش رو است. حتی صرف زمانی به اندازه ۳۰ دقیقه برای برنامه ریزی می تواند با افزایش بازده و کاهش استرس شما نتایج خارق العاده ای را به ارمغان بیاورد. هنگامی که با یک برنامه مدون پا به هفته جدید می گذارید، کل هفته بسیار قابل مدیریت تر به نظر خواهد رسید، زیرا تنها چیزی که باید روی آن تمرکز کنید اجرا و عمل است.

ترکیب بازاریابی صاحبان کسب و کارهای کوچک (اینفوگرافی)

بر اساس تحقیقی که اخیرا توسط ویستاپرینت دیجیتال انجام گرفته، رسانه های اجتماعی به عنوان تاکتیک اصلی قریب به ۵۳ درصد از صاحبان کسب و کارهای کوچک مورد استفاده قرار می گیرند.

این گزارش بر اساس اطلاعات یک نظرسنجی در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۶ میلادی ارائه شده که شرکت کنندگان آن ۱۰۰۰ تن از صاحبان کسب و کارهای ایالات متحده با تعداد کارکنان کمتر از ۱۰ نفر بودند. محققان اطلاعات نظرسنجی دیگری که در ماه مه ۲۰۱۶ با تعداد شرکت کنندگان ۲۰۰۰ تن در ایالات متحده انجام شد را نیز به این گزارش افزوده اند.

یک سوم صاحبان کسب و کارهای کوچک می گویند که وبسایت شرکت آنها کانال اصلی بازاریابی شان است و برای ۵۳ درصد، حضور آنلاین اهمیت زیادی دارد.

تقریبا ۷۰ درصد از شرکت کنندگان در این نظرسنجی اینطور اظهار کردند که برای بازاریابی کسب و کارهای کوچک خود از ترکیبی از ابزارهای چاپی و اینترنتی استفاده می کنند.

برای کسب اطلاعات بیشتر از این گزارش، توجه شما را به اینفوگرافی زیر جلب می کنیم:

اینفوگرافی

 

آیا فقط داشتن یک ایده کافی است؟

هر کسب و کاری با یک ایده شروع می شود، اما بسیاری از کسب و کارها فقط به همان ایده ختم می شوند.

در طول این سالها، چندین و چند نفر را دیده ام که ادعا می کردند ایده آنها توسط یک کارآفرین بی وجدان به سرقت رفته است. البته این همیشه ناشی از پارانویا نیست. اگرچه هم استیون جایز و هم هنری فورد دوباره به شرکتهای خود بازگشتند و آنها را به رونق و شکوفایی رساندند، اما هر دوی آنها توسط شرکای خود اخراج شده بودند. افراد بسیار بیشتری وجود دارند که فکر می کنند بخاطر اینکه طرح پولساز خود را برای فردی فاش کرده اند کلاه بر سرشان رفته است، اما از نظر آن فرد تنها چیزی که این به اصطلاح مخترعان ارائه کرده اند یک ایده بوده که آن را به فردی که سابقه اثبات شده ای در تحقق رویاها دارد تقدیم کرده اند.

چیزی که از همه افرادی که چنین شکایتی را دارند می شنوید یکسان است: “من به او ایده ام را گفتم و او این کار را به تنهایی و بدون من انجام داد.” من هم ایده هایی داشتم که به سرقت رفته اند، یا حداقل من اینطور فکر می کردم. هنگامی که بعدا به آنچه به طرف هایم گفته بودم فکر کردم، به نظرم رسید که پیشنهاد من در واقع الهام بخش فرد دیگری شده است. سرقت با الهام گرفتن یکسان نیست.

به علاوه، برای شروع یک کسب و کار، شما به چیزی بیش از یک ایده نیاز دارید. شما باید این توان را داشته باشید که محصول مورد نظر را بسازید و یا خدمات مربوطه را ارائه کنید. شما باید بتوانید برای آن ایده بازاریابی کنید. باید بتوانید که جریان نقدینگی را مدیریت کنید. مختصر و مفید اینکه به چیزی بیش از یک ایده خوب احتیاج دارید. بنابراین، قبل از اینکه فریاد واویلتا سر بدهید، از خود بپرسید:

 

آیا ایده من بدیهی است؟

یکی از معیارها برای یک پتنت (حق امتیاز اختراع) این است که اختراع باید غیربدیهی باشد، به این معنی که کاربرد یا کارکرد آن نمی تواند چیزی باشد که مرحله منطقی بعدی اختراعی است که قبلا ثبت شده است. دلیلی که چنین قاعده ای وضع شده این است که گاهی برخی چیزها آنقدر بدیهی هستند که پذیرش اینکه بتوانند یک کشف مستقل باشند با منطق سازگار نیست. ممکن است چیزی که شما فکر می کنید یک ایده منحصر به فرد است، در حقیقت بسیار معمولی تر از تصور شما باشد.

پتنت

آیا درباره ایده ام صحبتی کرده ام یا چیزی نوشته ام؟

یک معیار دیگر برای پتنت این است که اختراع نباید پیش از درخواست پتنت برای عموم آشکار و علنی شده باشد. بنابراین اگر در شبکه های اجتماعی، وبلاگ، سایت و یا هرجای دیگری از ایده خود صحبت کرده اید، دراینصورت از نظر قانون شما مایلید که ایده خود را به رایگان در اختیار عموم قرار دهید.

البته که همه نمی خواهند ایده های خود را ثبت کنند، اما چنین سوالاتی برای شما مشخص می کند که آیا فرد مقابل ایده شما را به سرقت برده، یا اینکه خودتان آن را به رایگان عرضه کرده اید.

حتی اگر ایده منحصر به فردی دارید و آن را برای کسی افشا نکرده اید، باز هم برای دریافت سرمایه از سرمایه گذاران خطرپذیر (Venture Capitalist) باید حداقل موارد زیر را در اختیار داشته باشید:

 

  1. پایگاه مشتری (Customer base)

پیش از آنکه مردم بخواهند در شرکت شما سرمایه گذاری کنند باید چیزی برای ارائه داشته باشید. در اختیار داشتن یک پایگاه مشتری (حتی کوچک اما رو به رشد) به سرمایه گذاران خطرپذیر -که با این انتظار در کار سرمایه گذاری به فعالیت می پردازند که سرمایه شان برای آنها عواید مالی ایجاد کند- نشان می دهد که شما توان پولسازی از محصول یا خدماتی که ارائه می دهید را دارید. اگر نمی توانید نشان بدهید که ایده شما قابلیت تبدیل شدن به یک کسب و کار حقیقی را دارد، نباید از مردم انتظار داشته باشید که سرمایه لازم برای آن را تامین کنند.

 

  1. برنامه کسب و کار

اگر یک برنامه کسب و کار (Business Plan) نداشته باشید، سرمایه گذاران نمی توانند اطمینان پیدا کنند که آیا ایده ای برای روش کنترل رشد شرکت دارید یا خیر. سرمایه گذارها می خواهند مطمئن شوند که شما مخاطرات رشد و توسعه را شناسایی کرده اید و می دانید که چگونه آن رشد را محقق خواهید کرد. در سه سال آینده به کجا خواهید رسید؟ در پنج سال آینده چطور؟ در ده سال؟ … همه و همه اینها در برنامه کسب و کار شما مشخص می شود.

 

  1. یک مدل کسب و کار مناسب

سرمایه گذاران مایلند بدانند که شما چگونه مشتریان را جلب خواهید کرد، چگونه کالا و خدمات را به دست مصرف کننده یا مشتری خواهید رساند و به طور کلی، چگونه درآمد کسب خواهید کرد و آن درآمد چقدر خواهد بود.

اگر تمام آنچه که دارید یک ایده فوق العاده اما بدون استطاعت تبدیل آن به یک کسب و کار است، در اینصورت همه آن چیزی که در اختیار دارید یک وهم و خیال است و بس.

۳ سوال تحول آفرین که همیشه باید از خود بپرسید

۳ سوال تحول آفرین که باید همیشه از خود بپرسید

سوال کردن از خود به طور مستمر می تواند از طُرُق مختلفی باعث ایجاد تحول در زندگی شما شود. به علاوه، این کار شما را به تامل و تفکر عمیق تر ترغیب می کند. پرسیدن سوال های مناسب تفکر خلاق را نیز برمی انگیزد که خود می تواند شما را به یک تحول و پیشرفت عمده نزدیکتر کند.

اما هنگامی که پا به حیطه کارآفرینی می گذارید، اهمیت پرسش از خود دو چندان می شود. حقیقیت این است که شما به عنوان یک کارآفرین باید به شکل منظم و پیوسته، با سوالات دقیق خود را مورد ارزیابی قرار دهید. در واقع، بهترین ها و همان افرادی که در کاری که انجام می دهند گوی سبقت را از همه ربوده اند، در خودشان عادت پرسیدن مستمر سوالات بهتری را نسبت به دیگران شکل داده اند. آنتونی رابینز می گوید: «افراد موفق سوالات بهتری می پرسند، و در نتیجه پاسخ های بهتری دریافت می کنند.»

ما برای شروع سه سوال عمده که باید مرتب از خودتان بپرسید را مطرح می کنیم. پرسیدن مستمر این سوالات می تواند تحول قابل توجهی را در زندگی شما پدید بیاورد.

 

  1. کجا هستم؟

وقت گذاشتن برای پرسیدن این سوال که در کدام نقطه از زندگی قرار دارید و ارزیابی موقعیت و شرایط فعلی که در آن به سر می برید، بسیار مهم است. اکثریت مردم هرگز لحظه ای درنگ نمی کنند تا ببینند که در همین لحظه در کجا قرار گرفته اند و آیا این واقعا همانجایی است که می خواهند باشند. آنها فقط در جهت جریان پیش می روند و هرگز کاملا از پتانسیل خود استفاده نمی کنند.

اما بعد ناگهان به بن بست بر می خورند و متوجه می شوند که زندگی شان ابدا راضی کننده نبوده، و اینجا است که به حال خود تاسف می خورند و خود را سرزنش می کنند. لطفا در این دام نیفتید! پرسیدن این سوال را آغاز کنید که در حال حاضر کجا هستید و صادقانه به آن پاسخ دهید. یکی از دشوارترین کارها این است که بپذیرید این موقعیت مطلوب شما نیست یا اینکه اشتباهات مستمرتان شما را به این نقطه رسانده است.

اما تحمل یک چیز از بقیه دشوارتر است و آن پشیمانی است. اکثر پشیمانی هایی که مردم تجربه می کنند مستقیما ناشی از نپرسیدن همین سوال ساده اما بسیار مهم است.

 

  1. کجا می خواهم باشم؟

برای پرسیدن این سوال باید به عمق وجود خود بروید و علایق، اهداف و رویاهای حقیقی خود را کشف کنید. در این روزگار، فراموش کردن آنچه واقعا از زندگی خود می خواهیم، چه از جنبه فردی و چه حرفه ای، موضوع غریبی نیست.

یکی از بهترین راهها برای کسب اطمینان از اینکه در مسیر درستی گام بر می دارید این است که خودتان را به پرسیدن چنین سوالاتی عادت بدهید: دقیقا می خواهم کجا باشم؟ از نظر حرفه ای و شغلی می خواهم در چه موقعیتی قرار داشته باشم؟ از نظر مالی چطور؟ در روابط شخصی خود می خواهم در چه وضعیتی باشم؟ از نظر سلامت جسمی و روانی می خواهم چه شرایطی داشته باشم؟

 

  1. چطور به آنجا خواهم رسید؟

هر سه سوالی که در این مطلب به آنها اشاره کردیم مهم هستند، اما این سوال آخر این پتانسیل را در خود دارد که به طرز شگفت انگیزی بازی زندگی را به نفع شما تغییر دهد. به علاوه، این سوالی است که بسیاری از مردم هرگز به طرفش نمی روند، چرا که پس از اینکه به آن پاسخ می دهید باید دست به کار شوید و در واقع عملا کاری انجام دهید.

سوالات بالا اگرچه ممکن است ساده به نظر برسند، اما اگر وقت بگذارید و به شکل منظم آنها را از خود بپرسید زندگی شما را تغییر خواهند داد. زمانی را برای پرسیدن این پرسش ها اختصاص دهید و پاسخ های خود را به رشته تحریر در بیاورید. هنگامی که همه چیز را می نویسید، چیزهایی به ذهن شما خطور می کند که هرگز به آنها توجه نکرده بودید. پرسیدن سوالات مهم، شما را در مسیر دریافت پاسخ های مهم قرار می دهد.

 

نکات مهم برای حفظ امنیت سایبری کسب و کارهای کوچک

اینترنت با خود فرصت ها و منافع خارق العاده ای را برای کسب و کارها به ارمغان می آورد، اما در همین حال، مخاطراتی را نیز به همراه دارد. همه روزه و در همه جای دنیا در تلاش برای سرقت اطلاعات و پول یا اختلال در کسب و کار، حملات اینترنتی متعددی به شرکت ها صورت می گیرد. به منظور بهره وری از اینترنت و محافظت از کسب و کارتان، لازم است که به نحوی این ریسک ها را مدیریت کنید.

هیچ کسب و کاری، چه کوچک یا بزرگ، نمی تواند از پس ضررهای چشم پوشی از امنیت سایبری برآید.

در واقع، در بسیاری از موارد، مجرمان سایبری به کسب و کارهای کوچکتر به عنوان قربانیان سهل الوصول تری از سازمان های بزرگ نگاه می کنند، بنابراین با شدت هرچه تمام تر با حملات خود آنها را هدف می گیرند.

انجام چند کار ساده و تمرین رفتارهای امن ریسک خطرات اینترنتی را برای کسب و کار شما کاهش خواهد داد.

در همین زمینه، متخصصان امنیتی به شما توصیه می کنند که:

 

به روز رسانی های نرم افزاری را دریافت و نصب کنید

به روز رسانی های نرم افزاری و اپ ها را به محض مشاهده دریافت کنید. این به روز رسانی ها حاوی اصلاحات امنیتی حیاتی هستند که حفظ امنیت اطلاعات دستگاه ها و کسب و کار شما را تضمین می کند.

 

از رمزهای قوی استفاده کنید

از پسوردهایی قوی استفاده کنید که حداقل از سه کلمه متفاوت تشکیل شده باشند. استفاده از حروف کوچک و بزرگ، اعداد و علامت های مختلف رمز عبور شما را قوی تر خواهد کرد.

 

ایمیل های مشکوک را حذف کنید

ایمیل های مشکوک را حذف کنید، چرا که ممکن است حاوی درخواست های شیادانه برای اطلاعات یا لینک به ویروس های خطرناکی باشند.

 

از نرم افزارهای امنیتی استفاده کنید

رایانه ها، تبلت ها و گوشی های هوشمند شما همیشه در معرض آلودگی با نرم افزارهای کوچکی موسوم به ویروس یا بدافزار قرار دارند. برای جلوگیری از آلودگی، نرم افزارهای امنیتی اینترنت همانند آنتی ویروس ها را روی همه دستگاه ها و ابزارهای خود نصب کنید.

 

به کارکنان خود آموزش دهید

به کارکنان خود درباره خطرات امنیتی سایبری و روش مقابله با آنها آموزش بدهید.

 


 

دیدگاه شما چیست؟ آیا روش های دیگری نیز برای مقابله با این خطرات روز افزون به ذهن شما می رسد؟ لطفا در بخش نظرات، دیدگاه های خود را با ما در میان بگذارید.

۳ مورد قابل توجه کسب و کارهای کوچک پیش از تدوین استراتژی بازاریابی

راز یک کسب و کار موفق، داشتن یک استراتژی بازاریابی است که به خوبی، کاملا و به دقت تعریف شده باشد.

بسیاری از کسب و کارهای کوچک به جای تهیه یک استراتژی بلندمدت و فعال به عنوان پایه ای برای تمامی تاکتیک های بازاریابی خود، درگیر فعالیت های بازاریابی واکنشی می شوند و این اغلب به نتایج ناهماهنگ و ناخوشایندی منجر می شود. هنگامی که استراتژی بازاریابی خود را مشخص می کنید، لازم است که پیش از هرگونه فعالیت، برای اهداف بلندمدت بازاریابی خود برنامه ریزی کنید.

اما سه موردی که کسب و کارهای کوچک باید پیش از تدوین استراتژی بازاریابی خود مورد توجه دقیق قرار دهند چیست؟

 

  1. مخاطب

اولین سوالی که در هنگام نوشتن استراتژی بازاریابی تان باید از خود بپرسید این است: مخاطب هدف شما کیست؟ می خواهید فعالیت های بازاریابی شما به چه کسی دسترسی پیدا کند؟ می خواهید که چه کسی محصولات یا خدمات شما را خریداری کند یا با برند شما تعامل برقرار کند؟ اگر بتوانید به این سوال ها و نمونه های مشابه آنها پاسخ بدهید، شروع فوق العاده ای خواهید داشت. داشتن این اطلاعات هدفمند قبل از طراحی استراتژی حیاتی است، در غیر اینصورت ریسک طراحی یک استراتژی بازاریابی بی ثمر را خواهید پذیرفت که به مخاطب هدف دسترسی پیدا نخواهد کرد و در نهایت، کسب و کار شما را به اهداف خود نائل نمی کند.

برای انجام تحقیق در بازار هدف خود وقت بگذارید؛ به علاقمندی ها، موارد نامطلوب و الگوی کاربری رسانه های اجتماعی مخاطبان خود توجه کنید؛ این کارها ارزش صرف وقت را دارند. انجام نظرسنجی راه ساده و آسانی جهت کسب و کارهای کوچک برای درک عادت ها، رفتارها و ترجیحات مخاطب هدف شان است. Google forms ابزار رایگانی است که به وسیله آن می توانید یک نظرسنجی ایجاد کنید، آن را از طریق رسانه های اجتماعی و ایمیل منتشر و توزیع کنید، نتایج آن را در جداول و نمودارهای مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید و درباره مخاطب هدف خود اطلاعات کسب کنید تا بتوانید فعالیت های بازاریابی تان را با آن تطبیق دهید.

 

  1. کانال ها

تاکتیک های بازاریابی متعددی وجود دارند که شما می توانید از آنها استفاده کنید؛ از بازاریابی ایمیلی گرفته تا رسانه های اجتماعی. آیا باید تمرکز خود را روی یک کانال معطوف کنید یا اینکه می توانید کمپین های خود را با هم ادغام کنید؟ ممکن است به عنوان یک کسب و کار کوچک سرمایه گذاری روی کانال های متعدد صحیح نباشد، اما حتما باید روی کانال هایی که مخاطب هدف شما با آنها بیشترین تعامل را دارد تمرکز داشته باشید.

به علاوه، از تحقیقی که درباره مخاطب هدف خود انجام داده اید نیز می توانید برای پیدا کردن کانال های بازاریابی که مخاطبان هدف شما با آنها بیشترین تعامل را دارند؛ پلتفورم های رسانه های اجتماعی که بیشتر از همه در آنها به فعالیت می پردازند و میزان علاقمندی آنها به مطالعه وبلاگ استفاده کنید.

چه در حوزه بهداشت و درمان فعالیت می کنید یا حوزه مهندسی، توجه داشته باشید که امروزه ما در دنیای دیجیتال زندگی می کنیم، بنابراین همیشه استفاده از عناصر اجتماعی در بسترهای دیجیتال را مورد توجه قرار دهید. کلید موفقیت در بازاریابی رسانه های اجتماعی، ابتدا تحقیق روی کانال هایی است که مخاطب شما بیش از همه از آنها استفاده می کند و سپس تمرکز فعالیت هایتان روی یک یا دو کانال از میان آنها است. حضور در چندین و چند پلتفورم اما عدم فعالیت در آنها موجب خواهد شد تا مصرف کنندگان متقاعد شوند که کسب و کار شما قابل اعتماد نیست.

 

  1. شاخص ها

پیش از پیاده سازی استراتژی بازاریابی خود باید روش سنجش و اندازه گیری موفقیت ها و نتایج را مشخص کنید. از این طریق به آسانی می توانید روی کارکرد تاکتیک های خود نظارت داشته باشید و ایرادات احتمالی را زودتر برطرف کنید. به عنوان مثال، اگر متوجه شدید که یکی از تاکتیک های شما باعث افزایش ترافیک یا فروش نشده است باید در مورد آن تجدید نظر کنید.

ابزارهایی مانند Google Analytics از طریق پیگیری عملکرد شما در وبسایت و رسانه های اجتماعی و به طور همزمان، نظارت بر زمان هایی که مخاطب هدف شما بیشترین فعالیت را دارد می توانند پشتیبان استراتژی بازاریابی شما باشند. اگر تاکتیک های شما آن حجم از تعاملی که مد نظرتان بوده را ایجاد نکنند یا اینکه به تغییر در زمان تعامل اینترنتی شما با مخاطبان نیاز باشد، از طریق چنین ابزارهایی به سرعت متوجه آن خواهید شد.

استفاده از ابزارهای آنالیزگری مانند ابزارهایی که فیسبوک و توییتر در اختیار کاربران خود قرار می دهند برای کسب و کارهای کوچک آسانتر به نظر می رسد و اگرچه از آنالیزگر گوگل ابتدایی تر هستند، در نهایت هدف یکسانی را دنبال می کنند.

 

 

آیا روابط عمومی حلقه مفقوده استراتژی SEO شما است؟

از هر مدیر بازاریابی یا صاحب کسب و کاری که بپرسید که می خواهد به چه چیزی دست پیدا کند، به احتمال زیاد به شما خواهد گفت که مایل است وبسایت خود را در صدر نتایج جستجوهای گوگل ببیند. در واقع، کسب رتبه بالاتر در نتایج جستجو با تاثیر شگرف خود بر حوزه های مختلف؛ از ایجاد آگاهی به برند گرفته تا جذب مخاطب راغب و فروش، یکی از آرمانهای بازاریابی دیجیتال به حساب می آید.

بسیاری با درک اهمیت استراتژی SEO، حاضرند بخش اعظم بودجه خود را صرف بهبود رتبه در نتایج موتورهای جستجو کنند، و اغلب از موسسات بازاریابی دیجیتال انتظار دارند که این کار را برایشان انجام بدهند. اما چنانچه درک جامعی از فرآیندهای موثر در روند آن نداشته باشند، ممکن است تنها سرمایه خود را در کمپین های بی اثر و پرهزینه هدر بدهند.

شاید بزرگترین ضعف رویکردی که صرفا بر SEO تمرکز می کند این واقعیت باشد که چنین رویکردی به ندرت چنان محتوای با کیفیتی را تولید می کند که برای بالا بردن رتبه سایت مورد نیاز است؛ و اینجا است که روابط عمومی می تواند نقش عمده ای را ایفا کند.

کارکنان بخش روابط عمومی در عین حال که به ریزه کاری های سبک و لحن واقف هستند، با توجه به ماهیت کار خود از سلیقه و علایق مردم نیز آگاهی دارند. آنها روزانه برای برندها محتوای تعامل برانگیز تولید می کنند و بعضا سالها برای پرورش رابطه با رسانه ها تلاش می کنند تا پوشش رسانه ای برند خود را تضمین کنند. به علاوه، آنها با قراردادن محتوا در وبسایت های معتبر –مخصوصا اگر حاوی بک لینک باشد- تقریبا تصادفا به بهبود دیده شدن برند در اینترنت و افزایش رتبه آن در موتورهای جستجو کمک می کنند.

از طرف دیگر، ممکن است متخصصان SEO برای جذب لینک های قوی با دشواری مواجه شوند، به همین دلیل بسیاری به سراغ روشهایی برای کسب یک موفقیت سریع در وبسایت های کم کیفیت می روند. لینک سازی فرآیند به شدت زمانبری است که اغلب بدون وجود یک رابطه فعال با وبلاگ نویس یا ژورنالیست مثمر ثمر واقع نمی شود.

امروزه، اغلب کمپین های بازاریابی دیجیتال ترکیبی از فعالیت های روابط عمومی و SEO هستند. روابط عمومی ارائه محتوای خوب و ترغیب ژورنالیست ها را بر عهده می گیرد، اما SEO رویکرد استراتژیک تری نسبت به لینک سازی اتخاذ می کند. این رویکرد توجه به اعتبار وبسایت، تهیه متن انکر (anchor) و بررسی احتمال استفاده از لینک های follow را در بر می گیرد. اما در مورد محتوا، متخصصان SEO می توانند کلیدواژه های مرتبط و روش سازماندهی به محتوا برای جذب بیشترین ترافیک طبیعی را پیشنهاد دهند.

استفاده همزمان از SEO و رابط عمومی می تواند نتایج قابل توجهی را عاید برندها کند، اما برای برخی از برندها لزوم سرمایه گذاری بیشتر در یکی از آنها مورد سوال است. سایتی که از نظر فنی در سطح عالی قرار می گیرد اما لینک های متوسطی دارد، عموما از سایتی که از لحاظ فنی متوسط است اما لینکدهی فوق العاده ای دارد رتبه های پایین تری را کسب می کند. با توجه به اینکه لینکدهی از طریق روابط عمومی موثر قابل حصول است، بنابراین اختصاص منابع بیشتر به آن غیرمنطقی به نظر نمی رسد.

تجربه نشان می دهد که جذب استعدادهای روابط عمومی برای موسسات بازاریابی دیجیتال دشوارتر شده است، چرا که بسیاری از متخصصان مجرب ترجیح می دهند در موسسات تخصصی روابط عمومی به فعالیت بپردازند. این ممکن است به استفاده موسسات دیجیتال از افراد کم تجربه ای منجر شود که در تامین محتوا با دشواری مواجه می شوند. لذا در صورتی که بازاریابی دیجیتال خود را برونسپاری می کنید، باید به این نکته و تاثیر آن بر روابط عمومی خود واقف باشید.

علیرغم همه تغییراتی که در حوزه های بازاریابی دیجیتال به وقوع پیوسته است، همه کسب و کارها در هر مقیاسی که باشند همچنان برای نشان دادن خود در اینترنت و جذب مخاطب تلاش کرده و امتیازاتی که روابط عمومی برای جذب لینک های طبیعی ارائه می کند را بیشتر و بیشتر درک می کنند.

۶ تاکتیک مطمئن برای بازاریابی ایمیلی

برای بسیاری از کارآفرینان، رشد رسانه های اجتماعی به معنی افول بازاریابی ایمیلی است. البته این کاملا اشتباه است. بازاریابی ایمیلی هنوز هم یک روش بسیار موثر برای افزایش فروش کسب و کار شما است.

در سال ۲۰۱۳، ۳٫۶ میلیارد نفر حساب ایمیل داشتند که این مقدار باید در پایان سال ۲۰۱۶ به ۴٫۳ میلیارد نفر رسیده باشد (منبع). استفاده از رسانه های اجتماعی راه فوق العاده ای برای ایجاد مشتریان راغب است، اما این ایمیل است که این مشتریان علاقمند را به مشتری بالفعل تبدیل می کند.

در طول سالهای گذشته، بازاریابی ایمیلی از هرزنامه ها (اسپم) ضربه سختی خورده است. اما باید توجه داشت که اسپم در همه جا و مِن جمله در رسانه های اجتماعی وجود دارد، اما مردم هنوز هم به ایمیل های مناسب واکنش نشان می دهند. کارآفرینان زیرک از بازاریابی ایمیلی برای چرخاندن چرخ کسب و کار و تبدیل مشتریان به مشتریان ثابت استفاده می کنند.

اگر بازاریابی ایمیلی به درستی انجام شود، تبدیل به بهترین ابزار بازاریابی شما خواهد شد. ناکامی در کمپین های ایمیل معمولا از استفاده از تکنیک های قدیمی یا تکیه بیش از حد بر رسانه های اجتماعی نشات می گیرد. موارد زیر، شش تاکتیک هستند که کمک شایانی در بازاریابی ایمیلی به شما خواهند کرد.

 

  1. برای عضویت به مردم انگیزه بدهید

کارآفرینان ارزش ارائه یک دانلود یا ویدیوی رایگان را به عنوان انگیزه ای برای مردم جهت ثبت نام در فهرست ایمیل شان درک می کنند. مساله اینجا است که بسیاری از این “هدایا” مناسب نیستند.

کارآفرین افسانه ای، رامیت سِتی معتقد است که محتوای رایگان شما باید از محتوای غیررایگان بیشتر مردم بهتر باشد. قطعا او با ۵۰۰۰۰۰ مخاطب ماهانه نمی تواند عالِم بی عمل باشد. اگر بتوانید این فلسفه را در مقام عمل به اجرا بگذارید، انبوهی از مشتریان دائمی را به دست خواهید آورد.

تهیه هدیه ای که ثبت نام برای فهرست ایمیل شما را توجیه کند، ارزش صرف زمان را دارد. هنگامی که فردی از محتوای رایگان شما بهره می برد، احتمال اینکه محتوای پولی شما را خریداری کند بسیار بالاتر می رود. بنابراین، افزایش قابل توجهی در نرخ تبدیل خود شاهد خواهید بود.

 

  1. از اتوماسیون استفاده کنید

یکی از بهترین امتیازات بازاریابی ایمیلی این است که می توانید کمپین هایی ایجاد کنید که همه روزه و در همه ساعات به شکل خودکار فعالیت می کنند. شما می توانید با استفاده از خدمات وبسایتهایی مانند Mailchimp پاسخ دهنده های خودکار ایجاد کنید.

این کمپین ها برای معرفی مشتریان جدید به شرکت شما و در نهایت به آنچه ارائه می دهید طراحی شده اند. خودکارسازی این ایمیل ها به شما برای فعالیت در بخش های دیگر بازاریابی فرصت بیشتری می دهد.

 

  1. روی جزئیات تمرکز کنید

بسیاری از ایمیلهای کارآفرینان اصلا باز نمی شوند، زیرا برخی از موارد اصلی را لحاظ نمی کنند:

  • عناوین قوی
  • تحقیق درباره بهترین زمان ارسال ایمیل
  • پرهیز از پرداختن به حاشیه
  • ارائه مناسب
  • مزایای واضح

ایجاد جرح و تعدیل های مناسب در جای جای کمپین می تواند نرخ بازشدن ایمیل های شما را به شکل قابل توجهی افزایش دهد. هنگامی که مخاطب شیفته ای جذب می کنید، فرصتی برای فروش ایجاد کرده اید.

 

  1. محتوای خاص و انحصاری ارسال کنید

اعضای فهرست ایمیل شما باید احساس کنند که عضو یک باشگاه خصوصی هستند. حداقل یک بار در ماه، محتوای خاصی را منحصرا برای اعضای فهرست ایمیل خود ارسال کنید. آنها ارزش این محتوا را درک می کنند و در نتیجه به سراغ لغو اشتراک خود نخواهند رفت.

اگر محتوای انحصاری شما محتوای خوبی باشد، آنها آن را با دیگران نیز به اشتراک می گذارند و باز کردن تک تک ایمیل هایی که از شما دریافت می کنند را در اولویت قرار خواهند داد.

 

  1. بیش فروشی یا کم فروشی نکنید

کارآفرینان انبوهی از محتوای رایگان را برای ایجاد یک فهرست ایمیل تولید می کنند. این محتوای رایگان هر چه باشد، از بلاگ گرفته تا پادکست و ویدیو، برای شما اعتبار به ارمغان می آورد.

مشکل وقتی ایجاد می شود که تنها محتوای رایگان ارائه می کنید و به صورت منظم چیزی برای فروش ارائه نمی دهید. در چنین شرایطی، هنگامی که به سراغ فروش می روید، مشترکان شما به سرعت اشتراک خود را لغو می کنند، چرا که شما آنها را گیج کرده اید. مشترکان شما تمایل ندارند چیزی به آنها فروخته شود، زیرا شما آنها را به محتوای رایگان عادت داده اید.

شما باید از افراط نیز خودداری کنید. اگر همیشه هم به فروش بپردازید ممکن است برای مخاطبان به مانند یک بازاریاب سمج به نظر برسید. یک کارآفرین زیرک تعادل مناسب را ایجاد می کند.

 

  1. هیچگاه از رشد فهرست خود دست نکشید

چه فهرست شما تنها ۵۰ نفر عضو داشته باشد یا اینکه اعضای آن به ۵۰۰۰۰۰ نفر رسیده باشد، همیشه باید برای رشد این فهرست تلاش کنید. مردم مرتبا در حال رفت و آمد هستند، بنابراین برای اینکه فهرست پویایی داشته باشید، اضافه شدن مشترکان جدید ضروری است.

ما در زمانه بی نظیری زندگی می کنیم که در آن از طریق اینترنت و رسانه های اجتماعی، فرصت های خارق العاده ای برای رشد یک فهرست ایمیلی از طرفداران فعال و مشتریان آینده در اختیار ما قرار گرفته است. برای رشد فهرست خود از رسانه ها، وبینارها، ویدیو، پست مهمان و کارهای مشارکتی حداکثر بهره برداری را داشته باشید. فهرست خود را غنی تر کرده و از آن مراقبت کنید.

اگر بتوانید از این تکنیک ها برای بهبود تلاش های خود در راستای بازاریابی ایمیلی استفاده کنید، تاثیر و درآمد شما با افزایش مواجه خواهد شد. از رسانه های اجتماعی استفاده کنید، اما ایمیل را نادیده نگیرید، چرا که هنوز زنده و پویا است و از بین رفتنی نیز نیست.