۶ تصور غلط درباره کارآفرینی

مطلب حاضر نوشته زَک کارمَن است. آقای کارمَن از سال ۲۰۱۰ سمت مدیریت عامل ConsumerAffairs را برعهده داشته است. سایر پست های او عبارتند از کارآفرین مقیم، دستیار ارشد و شریک در Mainsail Partners در سان فرانسیسکو و پست های مهندسی و فروش در IBM و هیتاچی. او در این مطلب به عنوان یک مدیرعامل موفق از افسانه هایی سخن می گوید که برای کارآفرینی ساخته و پرداخته شده است.

پس از اینکه از کار در IBM خسته شدم، رویای کارآفرینی به ذهنم خطور کرد. اساس این تفکر برای من این بود که تصور می کردم می توانم برنامه هایم را خودم تنظیم کنم، آزادی بیشتری داشته باشم و آنچه به ذهنم می رسد را به سرعت و بدون مزاحمت سیاستهای سازمانی به اجرا در بیاورم. من هم مانند بسیاری از مردم فکر می کردم که یک کارآفرین رئیس خودش است.

اما گویا اینطور نیست. در کارآفرینی خدمت به مشتریان و کارکنانی که برنامه های شما را به اجرا در می آورند حائز اهمیت است. در واقع، آنها تبدیل به روسای شما می شوند.

به علاوه، موارد زیر شش تصور غلط درباره کارآفرینی هستند که از زمانی که در سال ۲۰۱۰ مدیریت ConsumerAffairs را بر عهده گرفتم نسبت به آنها آگاهی پیدا کرده ام.

 

  1. انگیزه کارکنان، پول است

غلط! بر اساس تحقیقی که توسط Glassdoor انجام شد، تقریبا ۶۴ درصد از کارکنان جوان، درآمد سالانه ۴۰۰۰۰ دلاری در شغل مورد علاقه خود را به ۱۰۰۰۰۰ دلار در کاری که به نظرشان کسالت بار است ترجیح می دهند. برای من جالب بود بدانم که از نظر روانشناسی چرا مردم کاری که انجام می دهند را انجام می دهند، چگونه انگیزه پیدا می کنند و چرا هر روز سر کار حاضر می شوند. در نهایت مشخص شد همیشه پای پول در میان نیست!

چالش هایی که برای استخدام کارکنان مناسب و ایجاد فرهنگ سازمانی که منجر به عملکرد شود پیش روی من قرار گرفت غافلگیرکننده بود. برای من همیشه مشخص بود که شرکت ما در جهت بهبود فروش و رشد کسب و کار خود چه کارهایی را باید انجام دهد و چه سمت و سویی باید داشته باشد. اما چالش ایجاد محیطی بود که در آن همه این انگیزه را داشته باشند که همراه با من کار کنند، چرا که به تنهایی نمی توانستم به فروش مورد نظر و رشد لازم دست پیدا کنم. هر چه هم که به عنوان یک مدیرعامل خلاق یا فوق العاده باشید، بدون همکاری تیمی نمی توانید به قله برسید. شما به مشتری نیاز دارید تا محصول شما را خریداری کند، و به کارکنان خوبی نیازمند هستید تا اهداف شرکت را اجرایی کنند.

این جایی است که انگیزه بخشیدن به کارکنان وارد میدان می شود. نکته اینجا است که فقط با حقوق نمی توانید به آنها انگیزه دهید. یک تیم فوق العاده، برنامه زمانی قابل انعطاف، محیط کاری جذاب و مزایای مطلوب تنها چند مورد از عواملی هستند که می توانند به کارکنان انگیزه بدهند تا وظایف خود را به نحو احسن اجرا کرده و حتی پا را از محدوده وظایف فراتر بگذارند.

 

  1. کارآفرینی از کار برای دیگران بهتر است

نکته اینجا است: فردی که کارآفرین نیست به محض اینکه از محل کار خود خارج می شود می تواند کار را تعطیل کند. اما به عنوان یک کارآفرین، موفقیت کسب و کار تبدیل به بخشی از هویت شما می شود و لذا هرجا که می روید همراه شما است. در حال حاضر ۲۰۰ نفر برای ConsumerAffairs کار می کنند و فشار زندگی حرفه ای آنها روی دوش من است. بار مسئولیت در اینجا شگفت آور است و این چیزی بود که در زمانی که کارم در سان فرانسیسکو را ترک کردم به آن توجه نکرده بودم.

اگر شما در کارآفرینی عملکرد خوبی دارید، دلیلش این است که یک نیاز روانی عمیق برای ایجاد کسب و کار یا کسب و کارهایی دارید که تبدیل به بخشی از شخصیت شما می شوند. با این حال، عیبش این است که هنگامی که عنوان شما مدیرعامل است، نمی توانید کار را در اداره یا دفتر خود رها کنید یا آن را با خود به خانه نیاورید. کاری که می توانید انجام دهید این است تا می توانید در مورد استخدام و کارکنانی که جذب می کنید سختگیر باشید، چرا که برای جلوگیری از فشار بیش از حد به خود باید بهترین کارکنان را استخدام کنید .

 

  1. آرامش و سکون بر کارآفرینی حکمفرما است

همینطور که شرکت به رشد خود ادامه می دهد، هر تصمیم من بر سراسر شرکت تاثیر می گذارد. همیشه باید برای آینده برنامه ریزی کنم تا نیازهای شرکت برای تهدیدات و پیشرفت های قریب الوقوع مشخص باشد .

به نظر می رسد فقط من چنین طرز تفکری ندارم؛ تقریبا ۸۸ درصد از مدیران عامل نگران خطرات اینترنتی هستند، ۷۸ درصد بابت سرعت بالای تحولات ناشی از پیشرفت تکنولوژی نگرانی دارند و ۶۵ درصد نیز از قانون های دست و پاگیر واهمه دارند. از پهپاد و پرینت سه بعدی گرفته تا تکنولوژی خودروهای بدون راننده و هوش مصنوعی، مدیران عامل مرتبا به نوآوری و تحول نیاز دارند.

 

  1. پول پادشاهی می کند

اشتباه! جریان نقدینگی اهمیت دارد، اما در نهایت، پادشاه شما مشتری است. ما در شرکت مان ماهانه به هفت میلیون مشتری درباره شرکتهای مختلف اطلاعات ارائه می کنیم که تقریبا ۸۰ درصد آنها با خریدی که انجام می دهند، زندگی خود را متحول می کنند. آنها در هنگام نیاز به ما مراجعه می کنند که این یعنی تامین ابزار و منابعی که آنها برای انجام بهترین تصمیم گیری در خرید خود نیاز دارند بر عهده ما است. سرانجام همه چیز ما مشتری های ما هستند.

 

  1. تحصیلات مرتبط با بازرگانی تنها مسیر به سمت کارآفرینی است

نقطه مشترک من با بیل گیتس در مایکروسافت، لری اِلیسون در اوراکل و لَری پِیج در گوگل این است که رشته تحصیلی همه ما مهندسی بوده است. آمار نشان می دهد که میزان کسب مدارک عالی مدیران عامل و موسسان کسب و کارها در رشته های مهندسی سه برابر بیشتر از MBA (کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی) است.

تحصیلات مهندسی یک تمرین فوق العاده برای کارآفرینی محسوب می شود، زیرا چارچوبی برای پیاده سازی روش علمی در مسائل واقعی برای شما فراهم می کند. مهندسی با ارائه درایت لازم برای استفاده از علم، تکنولوژی و داده ها در چالش های مرتبط با مشتریان، مکررا به من کمک کرده است تا راه حل های خلاقانه ای را برای مشکلات بزرگ پیدا کنم. البته تحصیلات در زمینه بازرگانی می تواند راهی به سوی کارآفرینی باشد، اما قطعا تنها راه ممکن نیست.

 

  1. وقت شما به خودتان تعلق دارد

کاملا خطا است. زمان همیشه محدود است، بنابراین هیچ کس و مِن جمله مدیران بزرگترین شرکت ها مانند فیسبوک (مارک زوکربرگ) و پی پال (الن ماسک)، نمی تواند ادعا کند که وقتش متعلق به خودش است. هنگامی که وارد قلمروی کارآفرینی می شوید، آسودگی خاطر برای مدیریت زمان بی معنی است. در عوض، مطالبات و ضرورت های زندگی بیشتر می شود. به همین دلیل است که بسیاری از مدیران به بی حوصلگی و بی اعتنایی به خانواده، دوستان و کارکنان خود متهم می شوند. ما ۲۴ ساعته بار شرکت را بر دوش می کشیم.

چیزی که باعث شده هنوز با جنون فاصله داشته باشم، مدیریت زمان مناسب با اولویت بندی و مسئولیت سپردن به دیگران است. در حال حاضر مجبورم تا کسب اطمینان از اینکه در زمان محدود موجود می توانم به همه اولویت هایم رسیدگی کنم، از همه چیز و من جمله خانواده فاصله بگیرم.

 

سیستم راهبردی پاداش: چگونه به کارکنان خود پاداش بدهیم؟

در اختیار داشتن یک برنامه پاداش مناسب و موثر می تواند بسیاری از مشکلات مربوط به منابع انسانی را حل کند.

همه شرکت ها به یک سیستم راهبردی پاداش برای کارکنان خود نیاز دارند که بتواند این چهار حوزه را پوشش دهد: حقوق، مزایا، تصدیق (Recognition) و تقدیر (Appreciation). امروزه، مشکلات موجود در سیستم های پاداش بسیاری از شرکت ها دو جنبه دارد: آنها از یک یا چند مورد از این عناصر غافل هستند (معمولا تصدیق و/یا تقدیر)، و عناصری هم که مد نظر قرار داده شده اند در راستای استراتژی های دیگر شرکت و متناسب با آنها تنظیم و تعیین نشده اند.

یک سیستم موفق باید عملکرد و رفتارهای ارزشمند کارکنان را شناسایی کرده و به آنها پاداش بدهد. پاداش به عملکرد به دلیل پیوند مستقیم بین اهداف اولیه ای که برای کارکنان مشخص می کنید با نتایج نهایی که حاصل می شوند آسانتر است. به عنوان مثال، شما می توانید یک برنامه تشویقی اجرا کنید یا فروشندگان برتر خود را به خاطر تحقق اهداف دوره ای مورد تحسین قرار دهید.

اعطای پاداش به رفتارهای خاصی که پیامدهای مثبتی برای شرکت شما داشته است از پاداش به عملکرد با خود چالش بیشتری به همراه دارد، با این وجود می توانید با پرسیدن این سوال بر این چالش ها فائق آیید: “به خاطر چه چیزی به کارکنان خود حقوق پرداخت می کنم؟” و “به چه رفتارهایی می خواهم پاداش بدهم؟” به عنوان مثال، آیا بخاطر اینکه کارکنان شما تا جایی که امکان دارد زودتر سر کار حاضر می شوند و دیرتر محل کار را ترک می کنند به آنها حقوق می دهید، یا به این خاطر که ایده های تازه ای برای بهتر و کارآمدتر کردن کار ارائه می کنند؟ به بیان دیگر، آیا شما به آنها بخاطر نوآوری حقوق می دهید یا بخاطر زمانی که پشت میز می گذرانند؟ واضح است که بین این دو تفاوت قابل توجهی وجود دارد.

اولین گام، شناسایی رفتارهایی است که برای شرکت شما اهمیت دارند. این فعالیت ها ممکن است مواردی مانند تقویت ارتباط با مشتری، بهبود فرآیندهای حیاتی یا کمک به کارکنان برای توسعه مهارت های مدیریتی شان باشد.

معمولا هنگامی که صاحبان کسب و کارها به سیستم های پاداش فکر می کنند، دستمزد را در صدر فهرست قرار می دهند. البته این هیچ ایرادی ندارد، چرا که افراد زیادی حاضر نیستند به رایگان کار کنند. با این وجود، یک استراتژی درست باید یک برنامه انگیزه بخش برای حقوق داشته باشد که مستقیما در راستای اهداف شرکت شما در آن دوره قرار دارد. شاید بهتر باشد برای مناصب کلیدی سازمان خود به پاداش های بلندمدت تری فکر کنید. نمونه اینگونه پاداش ها، مالکیت سهام شرکت است.

مزایا نوع دیگری از پاداش در یک سیستم راهبردی پاداش هستند. بدون شک کارکنان شما و همچنین افراد مستعدی که در شرکت خود به استخدام آنها نیاز دارید، به نوع مزایایی که ارائه می دهید کاملا توجه دارند. شرکت هایی که سطح مزایایی که ارائه می دهند با رقبا برابری نمی کند یا از آنها پایین تر است، در جذب و حفظ کارکنان مستعد با مشکل مواجه می شوند. همین یکی از دلایلی است که بسیاری از کسب و کارها به سازمانهای مختلف بیمه ای، تفریحی، حقوقی، درمانی و امثال آنها روی آورده اند تا به حجم گسترده تری از مزایا برای شرکت های خود دسترسی پیدا کنند.

با این حال، نمی توان اهمیت تصدیق و تقدیر را به عنوان مولفه های جدایی ناپذیر از سیستم های راهبردی پاداش موفق نادیده گرفت. این دو عنصر به ندرت توجهی که شایسته آن هستند را از سوی صاحبان کسب و کار دریافت می کنند و این واقعا عجیب است، چرا که تصدیق و تقدیر عناصری کم هزینه و پربازده هستند. کارکنان شما دوست دارند که بدانند کارشان خوب است، متوسط است یا اینکه اساسا کار مناسبی نیست، لذا ضروی است که این را به آنها بگویید.

تصدیق به این معنی است که فردی را به خاطر دستاوردهایی که داشته، فعالیت هایی که انجام داده و یا رویکردهایی که در رفتار خود به نمایش گذاشته است، در برابر همکاران خود مورد تحسین قرار دهید. در عین حال، تمرکز تقدیر روی سپاسگزاری از کارکنان به خاطر فعالیت هایشان است. تقدیر از کارکنان با تصدیق عملکرد عالی و نوعی از رفتار که مایل به ترغیب تمامی کارکنان به اتخاذ آن هستید، به بهترین نحو توسط عبارات و سخنانی ساده امکانپذیر است. به عنوان مثال، می توانید یک یادداشت شخصی برای فرد مورد نظر ارسال کنید یا اینکه به میز کارش مراجعه کنید و عبارات تقدیرآمیز خود را به زبان بیاورید. یک رویکرد دیگر، ترکیب تصدیق و تقدیر است. در این حالت یک قدردانی و تشکر در برابر عموم همکاران یا تیم کاری فرد انجام می شود و نمونه های مشخصی از فعالیت هایی از وی که تاثیر مثبتی بر سازمان داشته ذکر می شود.

حال که می دانید سیستم راهبردی پاداش شما باید چه مواردی را در بر بگیرد، زمان آن فرا رسیده است که آن را مورد ارزیابی قرار دهید. آیا سیستم راهبردی پاداش شما به درستی به حقوق، مزایا، تصدیق و تقدیر پرداخته است؟ آیا هم راستا با استراتژی های کسب و کار شما است؟ آیا باعث انجام رفتارهای مناسب و تحقق اهداف عملکردی شما شده است؟ اگر احساس می کنید نیاز به تصحیح دارد، درنگ نکنید. سیستم راهبردی پاداش شما می تواند عامل موفقیت یا شکست کسب و کار شما باشد.

فرصتهایی که می سوزند؛ بسیاری از کارفرینان ایرانی از نحوه حضور در استارتاپ ویکندها بی خبرند

چند سالی است که پدیده ای موسوم به استارتاپ ویکند در سراسر جهان رو به فراگیر شدن گذاشته و این پدیده نوظهور که در بسیار موارد منجر به ارائه کسب و کارهای نوین نیز گشته با اقبال کارآفرینان ایرانی نیز مواجه شده است؛ در ادامه به بررسی ابعاد مختلف استارتاپ ویکند در ایران می پردازیم که به نظر می رسد هنوز در ایران ناشناخته است و تنها قشر خاصی در این وادی وارد شده اند و بسیاری از افراد صاحب ایده های بکر چگونگی ورود به این رویدادها را نمی دانند.

گویا آی تی – استارت آپ ویکند یک همایش و رویداد آموزشی- تجربی در است که همانطور که از اسمش مشخص است معمولا در انتهای هفته برگزار می شود. در این برنامه شرکت کنندگان پر انگیزه ای شامل برنامه نویسان، مدیران تجاری، افراد صاحب ایده بازاریاب های حرفه ای و طراحان گرافیک گرد هم می آیند تا انتهای هفته طی ۵۴ ساعت ایده یا پروژه هایی را که در ذهن دارند را مطرح نمایند.

استارتاپ ویکند می‌تواند نقطه عطفی در زندگی هر آدمی باشد، هر کس که در این رویداد شرکت می‌کند، برنده است و می‌تواند بهترین اتفاق ممکن را برای خود رقم بزند، به جرأت می‌توانم بگویم چیز هایی که در این رویداد تجربه می‌کنید و یاد می‌گیرید در هیچ دانشگاه،کلاس و آموزشگاهی به شما یاد نمی‌دهند.
در استارتاپ ویکند، برد و باخت معنایی ندارد، مهم تر از برنده شدن در این رویداد، تجربه کردن است. قرار است شما در ۳ روز (۵۴ ساعت) با چند افرادی که ممکن است اصلا همدیگر را نشناسید، تیم تشکیل دهید و با تمام قدرت و تمرکز یک کسب و کار را از صفر تا ۱۰۰ خلق کنید. فراموش نکنید کسب و کاری که در سه روز شکل بگیرد کامل نیست اما می‌تواند بعد از این سه روز تکمیل شده و به موفقیت برسد.
ثبت نام در استارت اپ ویکند
هدف استارتاپ
در واقع هدف استارتاپ ویکند آموزش و رواج فرهنگ کارآفرینی در کشورهای مختلف جهان است. اما جدای از هدف آن، شما در این گونه گروه ها یاد می گیرید چگونه درست فکر کنید و ایده خود را در جهتی درست و عملی شدن رشد دهید. لزوما همه افراد شرکت کننده در استارتاپ دارای ایده نیستند و عاشقان یادگیری نیز می توانند در این گونه رویدادها شرکت کرده و با نیاز بازار بیشتر اشنا شوند. لازم به ذکر است بسیاری از افرادی موفق دره سیلیکون معروف آمریکا که اکنون سوار بر موج برتر فناوری جهان هستند از همین استارتاپ ویکند های کوچک پا گرفته اند.

موسس استارتاپ ویکند
ایده اصلی استارتاپ ویکند در سال ۲۰۰۷ توسط فردی به نام اندرو هاید عنوان شد. عده ای از افراد آخر هفته در مورد یک ایده کسب و کار با هم مشورت می کنند تا آن را اجرایی سازند. پس از انتشار موفقیت آن همایش، استارتاپ ویکند دیگری چند ماه بعد از آن، در ونکوور کانادا برگزار شد. سرانجام در سال ۲۰۰۹ این گونه گردهمایی های آخر هفته ای به عنوان یک سازمان غیر انتفاعی ثبت شد.

ثبت نام در استارت اپ ویکند
نحوه برگزاری استارتاپ ویکند
معمولا این رویدادها به این شکل برگزار می شوند که افرد متخصص در حوزه های مختلف ایده های خود را بیان می کنند، سپس ایده های برتر توسط گروه داوران انتخاب می شود، گروه هایی تشکیل داده و روی عملی کردن آن ایده کار می کنند، در نهایت در ساعات پایانی استارتاپ، ایده هایی که روی آن کار شده بیان می شود، اگر یک دمو از آن آماده شده باشد نمایش داده می شود. در اینجا هم داوران حضور دارند و هم بعضی سرمایه گذران، که با توجه به پتانسیلی که ایده شما برای کسب بازار دارد، روی ایده شما سرمایه گذاری می کنند و ایده های برتر انتخاب می شود. در این بخش روال کار بسیار شبیه CrowdFunding که پدیده ای محبوب در کشورهای غربی برای جمع آوری کمک های مالی برای اجرایی کردن پروژه است، می شود.

ایده
افراد خلاق و کارآفرینی که طرح های خلاقانه تری نسبت به بقیه در استارتاپ ارائه می دهند که به تجاری شدن نزدیک تر هستند معمولا برندگان اصلی استارتاپ ویکندها هستند چرا که ممکن است با ایده ای خلاقانه فردی ره صد ساله را در یک شب بپیمایند و با جذب سرمایه گذار برای پروژه خود، بتوانند پله های ترقی را خیلی سریع طی نمایند.

چه ایده ای می تواند استارتاپی باشد؟
قبل از اینکه شما یک ایده را در ذهن خود پرورش دهید باید به چند نکته توجه کنید. در ابتدا باید به این نکته دقت کنید که مدل کسب و کار ایده ای که می دهید چگونه است یا بیان دیگر ایده شما در بازار هدف چقدر جذاب است و چگونه می تواند منابع مالی را در بازار جذب کند و در طول چه بازه زمانی به سوددهی می رسد. معمولا افراد متخصص در کارآفرینی با انواع مدل های کسب و کار Business model آشنا هستند که در برنامه های استارتاپی افراد متخصص در این زمینه می توانند مشاوره های خوبی را در مورد ایده شما و مدل های سرمایه گذاری بدهند. اما برای اینکه یک ایده بتواند در محیط وب سرآمد باشد لازم است این سه ویژگی را داشته باشد: ”‌نوآوری، خلاقیت و ایده پردازی “.

استارتاپ ویکند در ایران
در ایران نیز چند صباحی است که دانشگاه های کشور نیز به برگزاری استارتاپ های مختلف در زمینه های مختلف می کنند البته در این بین برخی استارتاپ ها نیز بدون مشارکت دانشگاه ها برگزار می شوند. اما عدم آگاهی بسیاری افراد از چگونگی کارکرد و ثبت نام در استارتاپ ها و حتی ندانستن شرایط حضور در آنها باعث شده بسیاری از ایده های نو و بکر تنها در حد ایده در مغز کارافرینان ناشناس کشور باقی بماند و هرگز اجرایی نشوند؛ عدم اطلاع رسانی مناسب در این زمینه باعث شده بسیاری از افراد تصور کنند شرکت در استارتاپ مختص افراد ویژه و نخبه دانشگاهی است و تصور بر این است، فردی که تخصص خاصی ندارد و شاید تنها یک ایده جذاب دارد نمی تواند در استارتاپ ها شرکت کند. جالب است بدانید حتی فردی که ایده ای هم ندارد ولی به محیط علمی علاقه دارد و علاقه مند به حضور در کارهای گروهی است می تواند در استارتاپ ها شرکت کند.
در ادامه به برخی سوالات افراد می پردازیم که شاید در ابتدای امر برای شرکت در یک استارتاپ به ذهنشان خطور کند:

حتما باید ایده داشته باشیم؟
شما می توانید در صورتی که ایده ای هم ندارید در برنامه شرکت کنید و یکی از نقش های (طراحی، فنی و یا کسب و کار ) را در یکی از تیم ها ایفا نمایید.

رشته من غیر مرتبط با تکنولوژی و مدیریت هست،آیا میتوانم شرکت کنم؟
صد در صد! به عنوان مثال در رویداد های استارتاپ ویکند تهران از همه رشته ها شرکت کننده داشته ایم (پزشکی، صنایع، غیره).اگر شما روحیه کارآفرینی دارید و علاقه مند به تکنولوژی هستید می توانید با شرکت در رویداد استارتاپ ویکند شروع یک کسب و کار را تجربه کنید.

۲۰۱۳_۰۸_۱۷ Esnspiral
چه چیزی با خودم بیاورم؟
لپ تاپ، سیم شارژ، کارت ویزیت، دوربین، خلاقیت و انرژی!

اگر ایده من انتخاب نشد چه اتفاقی می افتد؟
استارتاپ ویکند غیر از مکانی برای تبادل ایده، مکانی هست برای آشنا شدن بیشتر با افراد متخصص در رشته های مختلف و تجربه کردن مراحل اجرایی ه یک پروژه استارتاپ. اگر ایده شما انتخاب نشد، شما همچنان در پروژه ای جذب میشوید و با مشورت دادن و بکار گرفتن از دانشتان به پیشرفت و پیروزی آن کمک می کنید.

حتما باید دانشجو باشیم؟
خیر،از همه ی اقشار جامعه با هر تخصصی می توانند شرکت کنند.

نحوه ثبت نام در استارتاپ ویکند
ثبت نام در استارتاپ های مورد نظر بسیار ساده است و افراد می توانند با عنوانی که تمایل به شرکت در استارتاپ دارند به سایت استارتاپ رفته(نمونه ای از سایت معرفی استارتاپ) و با پرداخت وجه به صورت آنلاین بلیط حضور خود در استارتاپ را تهیه نمایند.
قیمت بلیط ها برای شرکت در استارتاپ بسته به عنوان(برگزارکننده، کارآفرین، سرمایه گذار) فرد متفاوت است.

همانطور که در قسمت بالا عنوان شد، شرکت در استارتاپ ها بسیار ساده تر از آنچه بسیاری از افرادی که دارای ایده هستند، می باشد و افراد تنها می بایست پیگیر زمان برگزاری استارتاپ های متناسب با تخصص خود باشند که بتوانند در زمان ثبت نام آن، بلیط خود را برای حضور و ارائه ایده های نوی خود، تهیه نمایند.

چگونه در اینستاگرام پول دربیاوریم؟

با گسترش شبکه های اجتماعی در سراسر جهان و حضور کاربران زیاد در این شبکه های مبتنی بر فیلم و عکس و… فرصت تبلیغ و سرمایه گذاری و دیده شدن محصول برای تولید کنندگان و فروشندگان محیا شده است. یکی از شبکه های محبوب اشتراک گذاری فیلم و عکس در جهان شبکه اجتماعی اینستاگرم است که شرکت ها و برند های معتبر اقتصادی به علت استقبال چشم گیر مردم در این شبکه فعالیت گسترده ای برای معرفی و فروش محصول خود انجام می دهند.

اولین گام برای یوزر های تاثیر گذار و فعال اینستاگرام برای بدست آوردن درآمد و پول در این فضا تعداد همراه کنندگان است که در وهله اول نگاه افراد و بازدید کنندگان را به خود جلب می کند.

توجه داشته باشید که برای فرهنگ سازی و استقبال کاربران از شبکه هایی مثل یوتیوب زمان زیادی صرف شد تا رشد و آمار بازدید کنندگان جهانی پیدا کنند و این کار به وسیله متخصصانی انجام شد که قادر به جذب و کسب پول از راه جذب اسپانسر بوده اند و حال اینستاگرام مسیر تازه ای را در افق این افراد قرار داده است.

چگونه در اینستاگرام پول دربیاوریم

اگر شما اندکی در اینستاگرام فعالیت و حضور داشته باشید متوجه می شوید که راه های کسب درآمد در این فضا چیست و برند ها چگونه با حامیان مالی به موفقیت می رسند.

یکی از سیاست های تبلیغ در اینستاگرام که بسیار مورد استقبال نیز می باشد تبلیغ به صورت تصویر و عکس است که شرکت های تجاری و اقتصادی بخشی از در آمد خود را برای تبلیغات و تولید محتوای عکس مناسب هزینه می کنند.

به تازگی یکی از شرکت های تجاری و اقتصادی تحقیقی صورت داده که طبق آن یوسر های که بیش از صد هزار همراه دارند می توانند روزانه برای درج هر مطلب و پست مبلغی بین ۵۰۰ تا ۵۰۰۰ دلار کسب نمایند که آمار شگفت انگیزی است که  به طور میانگین هر فرد که دارای چنین پیجی باشد با تبلیغ اسپانسر ها در صفحه اش سالانه بیش از ۱۰۰٫۰۰۰ بدست می آورد.

اکثر کاربران مایل به فروش از طریق حمایت حامی مالی دارند و راه حل ها و ترفندهایی برای کسب پول و در آمد از طریق تبلیغات موثر در اینستاگرام وجود دارد که در ادامه به سه پلتفورم جدید که دیدگاه کسب کار منطقی برای شما پیشنهاد می دهد آشنا می شویم.

اخذ مجوز برای عکس ها و تصویرها:

یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک صفحه و یک پیج عکس های انتخابی و بارگذاری شده در پیج می باشد که باعث افزایش استقبال عمومی مخاطبان می شود اگر تصاویر به صورت زیبا و با کیفیت و شفاف بارگزاری شود و از لحاظ زیبایی شناسی چشمی و بصری چشم نواز باشد قطعا مخاطب و بازدید کنند بالاتری خواهید داشت و در نتیجه سود آوری بیشتری به همراه دارید. به همین خاطر شرکت ها و برندهای تجاری برای زیبایی شناسی بیشتر و بهبود کیفیت تصاویر خوب اقدام به جذب عکاس حرفه ای و نیمه حرفه ای می کنند تا از طریق این تصاویر اعتبار و همراه بیشتری را جذب نمایند و بازار را از آن خود کنند.

شرکت فاوپ یکی از معتبر ترین شرکت هایی است که در زمینه شراکتی با عکاسان نیمه حرفه ای کار می کند و سود را نیز به صورت مساوی با این افراد تقسیم می کند و با این کار یک حرکت رو به جلو و نوینی را در اینستاگرام پیاده سازی کرده است که بسیار مورد استقبال قرار گرفته است.

چگونه در اینستاگرام پول دربیاوریم

تصاویر شبیه به هم می توانند به صورت نامحدود و بدون حدی به فروش برسند و با این کار اگر حتی تصاویر شما توسط فرد یا گروه تجاری خریداری نشد در بخش مسابقه شرکت نماید و جایزه بخش مسابقه برند های تجاری را از آن خود کنید.

محصول ویژه برای فروش ایجاد نمایید

به فرض مثال شما در تفکر خود ایده ی مهمی برای طراحی یک پیراهن دارید که حامیان و طرفداران اینستاگرامی شما آن را دوست داشته باشند و از آن استقبال کنند.

با استفاده از یک پلتفرم‌های تجارت الکترونیک اجتماعی ViralStyle  این امکان را دارید که محصولات خود را درج و به فروش برسانید. برای این کار فقط شما باید محصول را در اکانت خود در شبکه های اجتماعی وصل کنید و این پویش یا کمپین را اشاعه دهید و شاهد سود خوب از فروش بالا باشید.

پویش یا کمپین خود را در بازه زمانی مشخصی تعیین کنید تا با این ترفند جس ویژه و فوری بودن برای مخاطب تعریف شد.این برنامه از فروش و برنامه ریزی شما محافظت می کند که احساس تبلیغاتی در همه شبکه های اجتماعی شما انجام شود.

یکی از شرکت ها بر اساس درخواست مشتری طرح ها و نمونه هایی روی لباس به چاپ می رساند و بدون واسطه در اختیار مشتری قرار می دهد و هیچ محدودیتی هم برای سفارش ندارد.

در این نمونه از کمپین ViralStyle یکی از ستاره‌های NBA با مطلب خود مردم و کارران را دعوت به خرید این تیشرت می کند و یک جریان تبلیغاتی غیر مستقیم برای خرید این تیشرت ایجاد می کند.

چگونه در اینستاگرام پول دربیاوریم

چگونه در اینستاگرام پول دربیاوریم

فروش صفحه و پیشرفت در مسیر موفقیت:

شاید بعد از مدتی کار و تلاش و فعالیت در این شبکه ها فرد موفق و دارای پیج پر بازدید خسته شود و دیگر علاقه ای برای کار و فعالیت در این فضا نداشته باشد و با سرمایه خود هدف گذاری دیگری برای موفقیت در حوزه های دیگر متصور شود.

با استفاده از ViralAccounts شما می توانید حق مالکیت و تصاحب صفحه خود را بفروشید و از این طریق نیز کسب در آمد داشته باشید.

چگونه در اینستاگرام پول دربیاوریم

فروش و انتقال اکانت و حساب خوددر اینستاگرام تحت شرایط خاص و قوانین این برنامه ی محبوب اشتراک گذاری فیلم و عکس است.

شما با رعایت قوانین و ضوابط خاص اینستا می توانید صفحه خود را بفروشید و صفحات دیگری را خریداری نمایید.

پیش بینی مسیر موفقیت در اینستاگرام:

با توجه به محبوب بودن این شبکه و استفاده فراگیر از این سرویس اینده روشنی در انتظار افراد فعال و تجارت این گونه افراد در شبکه اجتماعی اینستاگرام پیش رو است که با استفاده از این فرصت ها شما می توانید برای کسب در آمد اقدام کنید.

می توانید با مطالعه روش های موفقیت در اینستاگرام از طریق وب سایت های مختلف به راحتی کار کردن و کسب درآمد در این شبکه اجتماعی را یاد بگیرید و بکار ببندید. به راستی که این روزها هر فروشگاه باید یک پیج اینستاگرام داشته باشد تا بتواند یک شعبه از فروشگاهش را به صورت ۲۴ ساعتی بر روی اینترنت فعال نگه دارد و مشتری هایش را از دست ندهد. دیدگاه های خود را در این باره با گویا آی تی در میان بگذارید و این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

۷ عادت برای افزایش بازده روزانه شما

معمولا برنامه کارآفرینان به نحوی است که تا جای ممکن کار و فعالیت در ساعات بیداری گنجانده می شود؛ همیشه کار دیگری برای انجام وجود دارد و شما نیز اشتیاق رسیدن به موفقیت های بیشتری را دارید، اما چگونه بدون اینکه وقت کم بیاورید می توانید روز کارآمدی داشته باشید؟

موارد زیر هفت نکته برای افزایش بازده زمانی شما به عنوان یک کارآفرین هستند:

 

  1. روز خود را از شب قبل آغاز کنید

در حقیقت، شب قبل زمانی است که روز جدید آغاز می شود. داشتن برنامه برای زمان قبل از خواب می تواند باعث شود که صبح فردا کاملا آماده کار باشید. با بررسی تقویم کاری فردای خود شروع کنید و اطمینان پیدا کنید که دقیقا از برنامه فردا اطلاع دارید. همه جلسات، قرارهای ملاقات، تماس ها و هر موعد نهایی و سررسید روزِ پیشِ رو را موشکافانه بررسی کنید تا اِشراف کاملی نسبت به برنامه کاری فردا به دست بیاورید.

سپس هر چیزی که فردا صبح لازم دارید را کنار بگذارید، کیف تان را آماده کنید، اگر از منزل نهار می برید ناهارتان آماده باشد، لوازم و ابزار کار و همه چیز و همه چیز را از شب قبل آماده کنید. اطمینان پیدا کنید که هر چیزی که فردا صبح مورد نیازتان خواهد بود به آسانی در دسترس و آماده برداشته شدن و عزیمت به محل کار است.

در پایان، خودتان را برای موفقیت در خوابیدن آماده کنید. اطمینان پیدا کنید که هر وسیله الکترونیکی که می تواند از خود صدا تولید کند و مزاحم خوابتان شود را خاموش کرده اید.

 

  1. اولین کار: تحرک

تحرک پس از برخاستن از خواب باعث می شود که خون بهتر به جریان بیفتد و سیناپس های مغز اتصال بهتری برقرار کنند. اگر به نرمش صبحگاهی عادت ندارید، شاید در ابتدا این کار برایتان عجیب و دشوار باشد، اما تردید نکنید که بسیار موثر و سودمند است. حتی اگر انسان سحرخیزی هم نیستید تلاش کنید که به پارک نزدیک منزل سری بزنید. هوای تازه و تحرک، بدن و مغز شما را از دنده راست بیدار می کند! اگر بتوانید با دوستان یا گروهی ورزش کنید، انگیزه بیشتری برای ادامه در شما به وجود خواهد آمد. پس از تحرک صبحگاهی، انرژی بیشتر و ذهن فعال تری خواهید داشت.

 

  1. مغز خود را مهار کنید

تمرین های مراقبه (meditation) و توجه به عنوان ورزشهای ضروری ذهن شناخته می شوند. انجام چنین تمرین هایی که می تواند واقعا به شما کمک کند تا به شکل موثری زمان و زندگی خود را مدیریت کنید، تنها ۱۰ تا ۲۰ دقیقه در صبح زمان می برد. در مطالعات مختلف اثبات شده است که مراقبه می تواند به شما کمک کند تا استرس خود را کنترل کنید و انعطاف پذیری ذهن تان را افزایش دهید. این یعنی مغزِ تطبیق پذیرتری خواهید داشت.

 

  1. منظم باشید

سعی کنید نظم را سرلوحه همه ابعاد زندگی خود قرار دهید. اگر انسان منظم یا وقت شناسی نیستید، می توانید از اپ های زمان بندی، یادآور و تقویم در گوشی هوشمند خود استفاده کنید، یا اینکه  فردی را به صورت پاره وقت برای مدیریت وظایف، زمان و تقویم کاری تان استخدام کنید. اگر می خواهید روز پربازدهی در پیش داشته باشید، باید منظم باشید.

 

  1. خوردن را فراموش نکنید

بدن و مغز شما به سوخت احتیاج دارند. به یاد داشته باشید که غذا خوردن بخش مهمی از برنامه روزمره است. این نکته ممکن است ساده به نظر برسد، اما بسیار پیش می آید که کارآفرینان خود را بیش از حد درگیر کار می کنند و سپس، از خیر وعده های غذایی می گذرند یا خوردن را فراموش می کنند و در نهایت به دنبال سریع ترین (و اغلب ناسالم ترین) نوع غذا می روند. مراقب باشید که قربانی این دام نشوید. مکررا تنقلات مصرف کنید و به خاطر داشته باشید که غذای سالم و مغذی میل کنید، زیرا باید برای تمام روز انرژی داشته باشید.

 

  1. وقت خود را بخش بندی کنید

قسمت بندی زمان، راه کارآمدی برای تنظیم زمان پیوسته ای است که برای کارهای خود نیاز دارید. اطمینان پیدا کنید که قسمت های حداقل یک یا ترجیحا دو ساعته برای حل مساله، تفکر، هم اندیشی و موارد مشابه را در نظر می گیرید. این روش بسیار موثری برای انجام کار بیشتر در دوره هایی با بازدهی بیشتر است.

 

  1. از کار جدا شوید

به عنوان آخرین نکته، سعی کنید هنگامی که محل کار خود را ترک می کنید، ذهن خود را از مسائل کاری جدا کنید. شاید در دوره ای که هنوز جوان و مجرد هستید اهمیت این کار کمتر باشد، اما زمانی که بحث خانواده پیش می آید، فاصله گرفتن از کار جزئی از ضروریات است. وقتی که در خارج از محیط کار می گذرانید می تواند تاثیر هنگفتی روی کار شما بگذارد، بنابراین تمرکز و توجه لازم را به خانواده خود تقدیم کنید و کار را پشت در اداره یا دفتر کار خود بگذارید.

فاجعه شغلی در انتظار ایران؛ چرا ایرانی ها دوست ندارند از نیروی دورکاری استفاده کنند؟

با نگاهی به وضعیت اشتغال در کشور در می یابیم که متاسفانه به واسطه سومدیریت، هر سال بر تعداد بیکاران کشور افزوده می شود؛ اما در عصر تکنولوژی کنونی این سوال پیش می آید که چرا با وجود پتانسیل های فراوانی که تکنولوژی برای افراد ایجاد کرده است، این تعداد بیکار در کشور وجود دارد؟ در چند سال گذشته کشور آمریکا نیز با جمعیتی چند برابر ایران دست به گریبان معضل بیکاری شده بود ولی با رواج پدیده دورکاری، توانست تا حد زیادی بر بحران بیکاری و وضع بد اقتصادی خود غلبه نماید. در ادامه به بررسی این موضوع می پردازیم.

گویا آی تی – همانطور که مستحضر هستید دهه شصت را می توان دهه انفجار جمعیتی کشور دانست و در دهه شصت نیز در سال های ۶۴ و ۶۵ اوج افزایش نرخ تولد در کشور را شاهد بودیم که متولیدن این سال ها هم اکنون به سن ازدواج و کار رسیده اند و دولت های مختلف بنا به دلایل مختلف از فراهم کردن زمینه کار برای این قشر عاجز مانده اند؛ اما مشکل کجا است؟

۱۰_stats_remote_work

عوامل مختلفی را می توان در این قضیه نام برد که مهمترین آنها را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد:
– عدم برنامه ریزی بلند مدت برای نسل های مختلف با توجه به نرخ رشد جمعیتی
– فرهنگ غلطی که در برخی خانواده ها وجود دارد که فرد حتما باید دکتر و مهندس شود.
– نظام تحصیلی در تمامی رده ها(از مقطع ابتدایی تا دانشگاهی) که به جای تدریس علوم کاربردی و تخصصی، عمدتاً به مطالب قدیمی و غیرکاربردی پرداخته می شود و نتیجتاً افراد با بنیه علمی ضعیف پا به دانشگاه گذاشته و در دانشگاه نیز ۸۰ درصد موارد تدریسی از علم روز دنیا فاصله دارند و بیشتر دروس به صورت تئوری به دانشجویان اموزش داده می شود و فرد برای تطبیق خود با بازار کار و یادگیری یک تخصص در نهایت مجبور به گذراندن دوره های غیردانشگاهی می شود؛ پس عملا دانشگاه در کسب مهارت و تخصص دانشجو و آماده سازی او برای ورود به بازار کار نقشی کمرنگ بر عهده دارد.
– ارتباط نامناسب دانشگاه و صنعت و عدم نیازسنجی بازار کار کشور برای پذیرش در رشته های مختلف دانشگاهی. برای مثال بعضا شاهد این مورد هستیم که در رشته ای با مازاد تقاضا مواجه هستیم و آن رشته در بازار کار فعلی به اشباع رسیده و فارغ التحصیلان آن رشته قطعا با مشکل اشتغال رو به رو خواهند شد اما تاکنون هیچگونه حرکتی در زمینه مدیریت این موارد در پذیرش و قبولی کنکور صورت نگرفته است که اگر این مدیریت درست و اصولی صورت می گرفت در حال حاضر شاهد اشباع بازار کار برخی رشته های پرطرفدار و کمبود نیرو در برخی رشته های دیگر نبودیم و در کل شاهد این حجم نگران کننده از بیکاری در کشور نبودیم.
– نا آشنایی خانواده ها و دانشجویان با انواع مختلف کار و نبود اطلاعرسانی مناسب در این زمینه. به عنوان مثال در دنیای مدرن کنونی بسیاری از شرکت ها به صورت دورکاری از تخصص نیروهای خود استفاده می کنند و الزاما نیازی به حضور فیزیکی فرد در محل کار وجود ندارد اما آشنا نبودن مدیران و خانواده ها با این سبک کار که پتانسیل اشتغال زایی بسیاری نیز در دل خود دارد، موجب از دست رفتن فرصت های شغلی زیادی در جامعه شده است.
– شکل گرفتن روحیه مدرک گرایی و پشت میز نشینی در بین افراد و عدم تمایل بسیاری از بیکاران فعلی به پویایی و انجام کار تخصصی
– و …

در مورد دلایل وجود بیکاری روزافزون در جامعه می توان به موارد بسیاری اشاره کرد که در قسمت بالا به چند مورد از مهمترین آنها اشاره کردیم که با بی توجهی به آنها ممکن است منجر به بروز یک فاجعه در کشور شود چرا که جمعیت بیکاری که از دهه شصت به جای مانده اند و هنوز نتوانسته اند وارد بازار کار شوند، قابل تامل است و هر سال که می گذرد کشور جوان ایران به کشوری پیر تبدیل می شود که عمدتا در ازدواج و پیدا کردن کار ناموفق بوده اند و این مورد می تواند در ۱۰ سال آینده منجر به بروز آثار مخرب اجتماعی گردد. شایسته است دولت ها به دور از هر گونه سیاسی کاری و انداختن تقصیر به گردن دولت قبلی در جهت بهبود شرایط هر چه سریعتر گام بردارند و کشور را از بروز حوادث ناگوار نجات دهند.
در ادامه در مورد شیوه کار مرسوم دورکاری بیشتر صحبت خواهیم کرد و پتانسیل های این نوع کار را بیشتر بازگو می کنیم.
در بازار کار دو نوع کار از قدیم مرسوم بوده است که عبارتند از کار پاره وقت و کار تمام وقت. که فرد در هر دوی این موارد می بایست در محل حضور داشته باشد و با توجه به زمانی که در آن محل به فعالیت و انجام تخصص خود می پردازد، حق الزحمه دریافت می کند. اما با گسترش زیرساخت های ارتباطی در انواع مختلف در جهان شاهد شکل گیری نوع سومی از کار هستیم به نام دورکاری که رفته رفته در حال محبوب شدن در بین افراد جویای کار در سراسر جهان است.

remote-worker-1

دورکاری چیست؟

در این نوع کار با توجه به توافقاتی که بین افراد جویای کار و کارفرما در ابتدای همکاری صورت می گیرد، فرد تنها به انجام شرح وظایفی که در طول روز به او سپرده شده است می پردازد و تقریبا در بیشتر موارد الزامی در اینکه چه موقع روز آن را انجام دهد، ندارد و عمدتاً کارها به صورت پروژه ای انجام می شود (البته در برخی از کارها از فرد خواسته می شود در ساعات خاصی فعالیت خاصی انجام دهد و در برخی شرکت ها هم با زیرساختی که ایجاد کرده اند فرد می بایست مانند یک نیروی ثابت تمام وقت در پای سیستم باشد و تنها تفاوتش حضور نداشتن در محل است)

مزیای دورکاری برا کارفرمایان و افرادی که در جستجوی کار هستند
از مزایای این نوع کار می توان به آزادی عمل فرد اشاره کرد که در محیطی بدون از استرس قادر است از مهارت های خود در جهت انجام بهتر موارد سپرده شده به او استفاده کند؛ قادر است زمان بندی مناسبی برای انجام کارهای خود داشته باشد؛ عمدتا قادر هستند تا با همکاری با چندین شرکت مختلف به صورت دورکاری، درآمد ماهیانه خود را ارتقا دهند و در صورتی که وظایف محوله را درست انجام دهند عمدتاً محدودیتی از سمت کارفرما برای همکاری انحصاری وجود ندارد؛ با کمترین هزینه ممکن (یک لپتاپ یا کامپیوتر و یک خط اینترنت) قادرند در هر محلی، مشغول به کار شوند.

نیروهای دورکار برای کارفرماها نیز مزایایی دارند که می توان به کاهش هزینه مدیریت نیروها(آموزش و در اختیار قرار دادن منابع و … ) اشاره کرد.
از نظر درآمدی بسته به میزان فعالیت فرد و تعداد شرکت های در حال همکاری با فرد و نوع کار، بازه درآمدی گسترده ای را در این نوع کار شاهد هستیم و در برخی موارد حتی شاهد این مورد نیز هستیم که کارفرمایان نیروهای دورکار خود را نیز بیمه کرده و افراد با اطمینان خاطر بیشتری در اینگونه فعالیت ها حضور پیدا می کنند.
این نوع کار پیش نیازهایی نیز دارد که در دنیای مدرن امروزی از آن به عنوان سواد مدرن نام برده می شود چرا که افراد جدای از داشتن یک تخصص برای انجام کار دورکاری میبایست حتما به دو مورد آشنا باشند : ۱٫اینترنت و کار با کامپیوتر ۲٫ زبان انگلیسی

شاید این سوال پیش بیاید چرا زبان انگلیسی؟ در طول کار شاید فرد به مشکلاتی برخورد نماید که جواب آنها را نمی داند و در متون فارسی نیز جواب آنها را نیافته است اما در صورت دانستن زبان انگلیسی به سادگی قادر است جواب سوال خود را در جهت انجام وظیفه محوله از متون انگلیسی پیدا کرده و به کار خود ادامه دهد و اینکه برای انجام برخی از کارها به صورت دورکاری، آشنایی با زبان انگلیسی به صورت یک پیش نیاز ضروری مطرح است.

happy_worker_2

دورکاری بین المللی
یکی دیگر از مزایای این کار برای متخصصینی که کاری مناسب تخصص خود نیافته اند این است که محدودیت جغرافیایی ندارد و آنها می توانند با ارسال رزومه خود برای شرکت های معتبر در خارج از کشور نیز به صورت دورکاری فعالیت نمایند.
برای مثال شما اگر شما در زمینه برنامه نویسی تخصص داشته باشید به سادگی می توانید در شرکتی بین المللی مثل HP به صورت دورکاری فعالیت کنید که این امر هم مستلزم تسلط به زبان انگلیسی است.
برای آگاهی از فرصت های شغلی بین المللی به صورت دورکاری بر روی لینک کلیک نمایید.

رویه دورکاری در جهان به سرعت در حال فراگیر شدن است و شرکت ها و سازمانها برای مدیریت نیروهای خود بین ۲۰-۳۰ درصد نیروهای خود را از متخصصینی که به صورت دورکاری قادر به فعالیت هستند، استفاده می کنند.
متاسفانه فرهنگ این کار در کشور ما نه در بین شرکت ها و سازمان ها و نه در بین خانواده ها و نه در بین بسیاری از افراد جویای کار جا افتاده است و همین مسئله باعث شده تا فرصت های شغلی بسیاری از دست برود که به برنامه ریزی صحیح در این زمینه می توان رقم قابل توجهی از آمار بیکاری در کشور را کم کرد.

با نگاهی به روند رو به رشد استفاده از نیروی دورکار در کشور توسعه یافته آمریکا به اهمیت پرداختن به این نوع کار در کشورهای پیشرفته نیز پی می بریم:

نیروی دورکاری

همانطور که در نمودار مشاهده می کنید ۳۷ درصد از افراد در امریکا تا پایان سال ۲۰۱۵ به صورت دورکاری مشغول به کار خود بوده اند و با توجه به آخرین امارها این رقم تا پایان سال ۲۰۱۶ به رقم چشمگیر ۴۵ درصد افزایش یافته است. با توجه به نظر سنجی که در اخیرا کشور امریکا انجام شده است از کارفرمایان ۱۰۰ شرکت برتر این کشور در مورد بازدهی نیروهای دورکاری سوالاتی پرسیده شد که به برخی از آنها در ادامه اشاره خواهیم کرد. کارفرمایان امریکایی معتقد بودند که نیروهای دورکار هیچ فرقی با نیروهای ثابت خود ندارند و حتی از لحاظ بازدهی بعضا بهتر نیز عمل می کنند و ریشه این موضوع را در انگیزه افرادی که به صورت دورکاری مشغول فعالیت هستند می دانستند و معتقد بودند آنها برای از دست ندادن کار حداکثر توان خود را برای انجام وظایف محوله انجام می دهند و به واسطه دوری از استرس محیط کاری بازدهی آنها بسیار بالاتر از حد انتظار بوده است. این نوع کار برای کارفرمایان نیز منافعی در پی دارد و علاوه بر کاهش هزینه ها یکی از دغدغه های اساسی شرکت ها مبنی بر جا به جایی نیروهای متخصص را نیز حذف کرده است چرا که همواره با تعداد زیادی از متخصصین در حال همکاری هستند و هر زمان که نیاز باشد قادرند از بین همین نیروها، برای فعالیت ثابت دعوت به همکاری نمایند. آنها در پرسشنامه های خود اظهار کردند که این نوع کار برای نیروی کار جوان بسیار مناسب است چرا که با روحیات جوانان سازگار است و آنها در محدودیت زمان قرار نمی گیرند و قادرند در عین حالی که به کار مشغول هستند به تفریحات خود نیز بپردازند و درامد مناسبی نیز کسب نمایند.

با نگاهی به وضعیت در آمدی نیروهای دورکار در آمریکا در می یابیم که اگر فردی تخصص کافی برای انجام کاری را به صورت دورکاری داشته باشد، از درامد مناسبی نیز بهره مند خواهد شد:

lgrzlhx6xucjwuyxebzvfg

 

همانطور که در جدول بالا اشاره شده است، ۵۲ درصد افرادی که به صورت دورکاری در امریکا مشغول فعالیت هستند، درآمد سالیانه بیش از ۷۵ هزار دلار دارند که در رده بندی درآمدی با توجه به تخصص فرد و میزان زمانی که برای انجام وظایفش صرف می کند، یک درآمد خوب محسوب می شود.

در جدول زیر نیز می توانید بازه گسترده انواع مشاغلی که قادرند به صورت دورکاری انجام شوند را در کشور آمریکا مشاهده نمایید و گرایش هر چه بیشتر افراد به این قبیل کارها نیز از آمار و ارقام کاملا مشهود است:

na-bv319_commut_g_20130305175405

 

در پایان امید است، مسئولین امر با نگاهی ویژه به این نوع کار و فراهم کردن زیرساخت های انجام کارها به صورت دورکاری در مشاغل مختلف، قدم در کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری و در نهایت کاهش بیکاری بردارند چرا که جهان در این مسیر شروع به حرکت کرده است. مسلما با کاهش آمار بیکاری در جامعه، بسیاری از مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … حل خواهد شد و از بحرانی که در چند سال آینده  احتمالا گریبان کشور را خواهد گرفت جلوگیری خواهد شد.

 

 

 

فاجعه شغلی در انتظار ایران؛ چرا ایرانی ها دوست ندارند از نیروی دورکاری استفاده کنند؟

با نگاهی به وضعیت اشتغال در کشور در می یابیم که متاسفانه به واسطه سومدیریت، هر سال بر تعداد بیکاران کشور افزوده می شود؛ اما در عصر تکنولوژی کنونی این سوال پیش می آید که چرا با وجود پتانسیل های فراوانی که تکنولوژی برای افراد ایجاد کرده است، این تعداد بیکار در کشور وجود دارد؟ در چند سال گذشته کشور آمریکا نیز با جمعیتی چند برابر ایران دست به گریبان معضل بیکاری شده بود ولی با رواج پدیده دورکاری، توانست تا حد زیادی بر بحران بیکاری و وضع بد اقتصادی خود غلبه نماید. در ادامه به بررسی این موضوع می پردازیم.

گویا آی تی – همانطور که مستحضر هستید دهه شصت را می توان دهه انفجار جمعیتی کشور دانست و در دهه شصت نیز در سال های ۶۴ و ۶۵ اوج افزایش نرخ تولد در کشور را شاهد بودیم که متولیدن این سال ها هم اکنون به سن ازدواج و کار رسیده اند و دولت های مختلف بنا به دلایل مختلف از فراهم کردن زمینه کار برای این قشر عاجز مانده اند؛ اما مشکل کجا است؟

۱۰_stats_remote_work

عوامل مختلفی را می توان در این قضیه نام برد که مهمترین آنها را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد:
– عدم برنامه ریزی بلند مدت برای نسل های مختلف با توجه به نرخ رشد جمعیتی
– فرهنگ غلطی که در برخی خانواده ها وجود دارد که فرد حتما باید دکتر و مهندس شود.
– نظام تحصیلی در تمامی رده ها(از مقطع ابتدایی تا دانشگاهی) که به جای تدریس علوم کاربردی و تخصصی، عمدتاً به مطالب قدیمی و غیرکاربردی پرداخته می شود و نتیجتاً افراد با بنیه علمی ضعیف پا به دانشگاه گذاشته و در دانشگاه نیز ۸۰ درصد موارد تدریسی از علم روز دنیا فاصله دارند و بیشتر دروس به صورت تئوری به دانشجویان اموزش داده می شود و فرد برای تطبیق خود با بازار کار و یادگیری یک تخصص در نهایت مجبور به گذراندن دوره های غیردانشگاهی می شود؛ پس عملا دانشگاه در کسب مهارت و تخصص دانشجو و آماده سازی او برای ورود به بازار کار نقشی کمرنگ بر عهده دارد.
– ارتباط نامناسب دانشگاه و صنعت و عدم نیازسنجی بازار کار کشور برای پذیرش در رشته های مختلف دانشگاهی. برای مثال بعضا شاهد این مورد هستیم که در رشته ای با مازاد تقاضا مواجه هستیم و آن رشته در بازار کار فعلی به اشباع رسیده و فارغ التحصیلان آن رشته قطعا با مشکل اشتغال رو به رو خواهند شد اما تاکنون هیچگونه حرکتی در زمینه مدیریت این موارد در پذیرش و قبولی کنکور صورت نگرفته است که اگر این مدیریت درست و اصولی صورت می گرفت در حال حاضر شاهد اشباع بازار کار برخی رشته های پرطرفدار و کمبود نیرو در برخی رشته های دیگر نبودیم و در کل شاهد این حجم نگران کننده از بیکاری در کشور نبودیم.
– نا آشنایی خانواده ها و دانشجویان با انواع مختلف کار و نبود اطلاعرسانی مناسب در این زمینه. به عنوان مثال در دنیای مدرن کنونی بسیاری از شرکت ها به صورت دورکاری از تخصص نیروهای خود استفاده می کنند و الزاما نیازی به حضور فیزیکی فرد در محل کار وجود ندارد اما آشنا نبودن مدیران و خانواده ها با این سبک کار که پتانسیل اشتغال زایی بسیاری نیز در دل خود دارد، موجب از دست رفتن فرصت های شغلی زیادی در جامعه شده است.
– شکل گرفتن روحیه مدرک گرایی و پشت میز نشینی در بین افراد و عدم تمایل بسیاری از بیکاران فعلی به پویایی و انجام کار تخصصی
– و …

در مورد دلایل وجود بیکاری روزافزون در جامعه می توان به موارد بسیاری اشاره کرد که در قسمت بالا به چند مورد از مهمترین آنها اشاره کردیم که با بی توجهی به آنها ممکن است منجر به بروز یک فاجعه در کشور شود چرا که جمعیت بیکاری که از دهه شصت به جای مانده اند و هنوز نتوانسته اند وارد بازار کار شوند، قابل تامل است و هر سال که می گذرد کشور جوان ایران به کشوری پیر تبدیل می شود که عمدتا در ازدواج و پیدا کردن کار ناموفق بوده اند و این مورد می تواند در ۱۰ سال آینده منجر به بروز آثار مخرب اجتماعی گردد. شایسته است دولت ها به دور از هر گونه سیاسی کاری و انداختن تقصیر به گردن دولت قبلی در جهت بهبود شرایط هر چه سریعتر گام بردارند و کشور را از بروز حوادث ناگوار نجات دهند.
در ادامه در مورد شیوه کار مرسوم دورکاری بیشتر صحبت خواهیم کرد و پتانسیل های این نوع کار را بیشتر بازگو می کنیم.
در بازار کار دو نوع کار از قدیم مرسوم بوده است که عبارتند از کار پاره وقت و کار تمام وقت. که فرد در هر دوی این موارد می بایست در محل حضور داشته باشد و با توجه به زمانی که در آن محل به فعالیت و انجام تخصص خود می پردازد، حق الزحمه دریافت می کند. اما با گسترش زیرساخت های ارتباطی در انواع مختلف در جهان شاهد شکل گیری نوع سومی از کار هستیم به نام دورکاری که رفته رفته در حال محبوب شدن در بین افراد جویای کار در سراسر جهان است.

remote-worker-1

دورکاری چیست؟

در این نوع کار با توجه به توافقاتی که بین افراد جویای کار و کارفرما در ابتدای همکاری صورت می گیرد، فرد تنها به انجام شرح وظایفی که در طول روز به او سپرده شده است می پردازد و تقریبا در بیشتر موارد الزامی در اینکه چه موقع روز آن را انجام دهد، ندارد و عمدتاً کارها به صورت پروژه ای انجام می شود (البته در برخی از کارها از فرد خواسته می شود در ساعات خاصی فعالیت خاصی انجام دهد و در برخی شرکت ها هم با زیرساختی که ایجاد کرده اند فرد می بایست مانند یک نیروی ثابت تمام وقت در پای سیستم باشد و تنها تفاوتش حضور نداشتن در محل است)

مزیای دورکاری برا کارفرمایان و افرادی که در جستجوی کار هستند
از مزایای این نوع کار می توان به آزادی عمل فرد اشاره کرد که در محیطی بدون از استرس قادر است از مهارت های خود در جهت انجام بهتر موارد سپرده شده به او استفاده کند؛ قادر است زمان بندی مناسبی برای انجام کارهای خود داشته باشد؛ عمدتا قادر هستند تا با همکاری با چندین شرکت مختلف به صورت دورکاری، درآمد ماهیانه خود را ارتقا دهند و در صورتی که وظایف محوله را درست انجام دهند عمدتاً محدودیتی از سمت کارفرما برای همکاری انحصاری وجود ندارد؛ با کمترین هزینه ممکن (یک لپتاپ یا کامپیوتر و یک خط اینترنت) قادرند در هر محلی، مشغول به کار شوند.

نیروهای دورکار برای کارفرماها نیز مزایایی دارند که می توان به کاهش هزینه مدیریت نیروها(آموزش و در اختیار قرار دادن منابع و … ) اشاره کرد.
از نظر درآمدی بسته به میزان فعالیت فرد و تعداد شرکت های در حال همکاری با فرد و نوع کار، بازه درآمدی گسترده ای را در این نوع کار شاهد هستیم و در برخی موارد حتی شاهد این مورد نیز هستیم که کارفرمایان نیروهای دورکار خود را نیز بیمه کرده و افراد با اطمینان خاطر بیشتری در اینگونه فعالیت ها حضور پیدا می کنند.
این نوع کار پیش نیازهایی نیز دارد که در دنیای مدرن امروزی از آن به عنوان سواد مدرن نام برده می شود چرا که افراد جدای از داشتن یک تخصص برای انجام کار دورکاری میبایست حتما به دو مورد آشنا باشند : ۱٫اینترنت و کار با کامپیوتر ۲٫ زبان انگلیسی

شاید این سوال پیش بیاید چرا زبان انگلیسی؟ در طول کار شاید فرد به مشکلاتی برخورد نماید که جواب آنها را نمی داند و در متون فارسی نیز جواب آنها را نیافته است اما در صورت دانستن زبان انگلیسی به سادگی قادر است جواب سوال خود را در جهت انجام وظیفه محوله از متون انگلیسی پیدا کرده و به کار خود ادامه دهد و اینکه برای انجام برخی از کارها به صورت دورکاری، آشنایی با زبان انگلیسی به صورت یک پیش نیاز ضروری مطرح است.

happy_worker_2

دورکاری بین المللی
یکی دیگر از مزایای این کار برای متخصصینی که کاری مناسب تخصص خود نیافته اند این است که محدودیت جغرافیایی ندارد و آنها می توانند با ارسال رزومه خود برای شرکت های معتبر در خارج از کشور نیز به صورت دورکاری فعالیت نمایند.
برای مثال شما اگر شما در زمینه برنامه نویسی تخصص داشته باشید به سادگی می توانید در شرکتی بین المللی مثل HP به صورت دورکاری فعالیت کنید که این امر هم مستلزم تسلط به زبان انگلیسی است.
برای آگاهی از فرصت های شغلی بین المللی به صورت دورکاری بر روی لینک کلیک نمایید.

رویه دورکاری در جهان به سرعت در حال فراگیر شدن است و شرکت ها و سازمانها برای مدیریت نیروهای خود بین ۲۰-۳۰ درصد نیروهای خود را از متخصصینی که به صورت دورکاری قادر به فعالیت هستند، استفاده می کنند.
متاسفانه فرهنگ این کار در کشور ما نه در بین شرکت ها و سازمان ها و نه در بین خانواده ها و نه در بین بسیاری از افراد جویای کار جا افتاده است و همین مسئله باعث شده تا فرصت های شغلی بسیاری از دست برود که به برنامه ریزی صحیح در این زمینه می توان رقم قابل توجهی از آمار بیکاری در کشور را کم کرد.

با نگاهی به روند رو به رشد استفاده از نیروی دورکار در کشور توسعه یافته آمریکا به اهمیت پرداختن به این نوع کار در کشورهای پیشرفته نیز پی می بریم:

نیروی دورکاری

همانطور که در نمودار مشاهده می کنید ۳۷ درصد از افراد در امریکا تا پایان سال ۲۰۱۵ به صورت دورکاری مشغول به کار خود بوده اند و با توجه به آخرین امارها این رقم تا پایان سال ۲۰۱۶ به رقم چشمگیر ۴۵ درصد افزایش یافته است. با توجه به نظر سنجی که در اخیرا کشور امریکا انجام شده است از کارفرمایان ۱۰۰ شرکت برتر این کشور در مورد بازدهی نیروهای دورکاری سوالاتی پرسیده شد که به برخی از آنها در ادامه اشاره خواهیم کرد. کارفرمایان امریکایی معتقد بودند که نیروهای دورکار هیچ فرقی با نیروهای ثابت خود ندارند و حتی از لحاظ بازدهی بعضا بهتر نیز عمل می کنند و ریشه این موضوع را در انگیزه افرادی که به صورت دورکاری مشغول فعالیت هستند می دانستند و معتقد بودند آنها برای از دست ندادن کار حداکثر توان خود را برای انجام وظایف محوله انجام می دهند و به واسطه دوری از استرس محیط کاری بازدهی آنها بسیار بالاتر از حد انتظار بوده است. این نوع کار برای کارفرمایان نیز منافعی در پی دارد و علاوه بر کاهش هزینه ها یکی از دغدغه های اساسی شرکت ها مبنی بر جا به جایی نیروهای متخصص را نیز حذف کرده است چرا که همواره با تعداد زیادی از متخصصین در حال همکاری هستند و هر زمان که نیاز باشد قادرند از بین همین نیروها، برای فعالیت ثابت دعوت به همکاری نمایند. آنها در پرسشنامه های خود اظهار کردند که این نوع کار برای نیروی کار جوان بسیار مناسب است چرا که با روحیات جوانان سازگار است و آنها در محدودیت زمان قرار نمی گیرند و قادرند در عین حالی که به کار مشغول هستند به تفریحات خود نیز بپردازند و درامد مناسبی نیز کسب نمایند.

با نگاهی به وضعیت در آمدی نیروهای دورکار در آمریکا در می یابیم که اگر فردی تخصص کافی برای انجام کاری را به صورت دورکاری داشته باشد، از درامد مناسبی نیز بهره مند خواهد شد:

lgrzlhx6xucjwuyxebzvfg

 

همانطور که در جدول بالا اشاره شده است، ۵۲ درصد افرادی که به صورت دورکاری در امریکا مشغول فعالیت هستند، درآمد سالیانه بیش از ۷۵ هزار دلار دارند که در رده بندی درآمدی با توجه به تخصص فرد و میزان زمانی که برای انجام وظایفش صرف می کند، یک درآمد خوب محسوب می شود.

در جدول زیر نیز می توانید بازه گسترده انواع مشاغلی که قادرند به صورت دورکاری انجام شوند را در کشور آمریکا مشاهده نمایید و گرایش هر چه بیشتر افراد به این قبیل کارها نیز از آمار و ارقام کاملا مشهود است:

na-bv319_commut_g_20130305175405

 

در پایان امید است، مسئولین امر با نگاهی ویژه به این نوع کار و فراهم کردن زیرساخت های انجام کارها به صورت دورکاری در مشاغل مختلف، قدم در کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری و در نهایت کاهش بیکاری بردارند چرا که جهان در این مسیر شروع به حرکت کرده است. مسلما با کاهش آمار بیکاری در جامعه، بسیاری از مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … حل خواهد شد و از بحرانی که در چند سال آینده  احتمالا گریبان کشور را خواهد گرفت جلوگیری خواهد شد.

 

 

 

۵ نکته برای ارزیابی موثر عملکرد

سیستم ارزیابی عملکرد سالانه کارایی خود را از دست داده و بازسازی آن کار آسانی نیست. اما می توان با بازخوردهای مکرر و خرده گیری کمتر مرمت آن را آغاز کرد.


 

بیایید روراست باشیم: همه کارکنان و مدیران از ارزیابی عملکرد وحشت دارند. ساعتها وقت گذراندن برای گفتگو و پرکردن چند فرم آزاردهنده و بی حاصل است. جای تعجب نیست که شرکت هایی مانند جنرال الکتریک و ادوبی (Adobe) در حال تجدید نظر در تعریف خود از بازخورد هستند.

اما مشکل کجا است؟ یک نظر سنجی توسط تاینی پالس نشان داد که ارزیابی های عملکرد بیش از حد وقت گیر هستند. مدیران به منظور کاهش زمانی که باید روی ارزیابی صرف کنند، به جای توجه همه جانبه به عملکرد فقط روی آنچه اخیرا اتفاق افتاده تمرکز می کنند.

در نتیجه، بازخورد آنها به جای اینکه به هدایت کارکنان برای بهبود در آینده کمک کند، تنها به اشتباهات گذشته می پردازد. مشکلات دیگر نیز پابرجا هستند؛ از فقدان پیگیری برای موردی که مورد انتقاد قرار گرفته در آینده تا گرایش های شخصی مدیران.

برای حفظ فرهنگ سازمانی سالم، بهبود ارزیابی عملکرد ضروری است. تمرکز مجدد این فرآیند بر تحسین کارهای خوب و شایسته و تعیین نواحی مشخص و قابل سنجشی که نیاز به بهبود دارند، لازمه رشد سازمان است. موارد زیر، پنج نکته برای ایجاد تحول در سیستم ارزیابی عملکرد شما است.

 

  1. دامنه تکرار دوره های ارزیابی عملکرد را افزایش دهید

بزرگترین مشکل ارزیابی های عملکرد این است که معمولا یک بار در سال انجام می شوند، درنتیجه در یک زمان محدود باید به موارد بیشماری رسیدگی شود. این مدیران را ترغیب می کند تا به جای ارزیابی آنچه در تمام سال روی داده است، توجه خود را روی عملکرد اخیر کارکنان متمرکز کنند. بنابراین، یازده ماه کار فوق العاده می تواند با یک ماه کار ضعیف نادیده گرفته شود.

شاید به همین دلیل در نظر سنجی گلوبوفورس، ۵۱ درصد از کارکنان اعتقاد داشتند که ارزیابی عملکرد دقیق نیست.

به علاوه، این بازه های زمانی طولانی باعث می شود تا استرس ارزیابی عملکرد افزایش پیدا کند. در واقع، این ارزیابی به یک جلسه رسمی تبدیل می شود که هدف آن زیر ذره بین بردن کارکنان برای کشف تک تک نقاط ضعف و قصور احتمالی آنها است. اما در مقابل، ارزیابی های مستمر می تواند بازخورد را با فعالیت های روزمره در هم بیامیزد. ارزیابی عملکرد در فاصله های زمانی حداقل یک هفته مدیران را قادر می سازد تا رویدادهای اخیری که هنوز کاملا به خاطر دارند را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهند.

 

  1. بی طرف باشید

بر طبق نظرسنجی تاینی پالس، ۱۰ درصد از کارکنان و ۱۷ درصد مدیران اعتقاد دارند که بزرگترین مشکل ارزیابی عملکرد، دخالت نظر و عقیده شخصی مدیران است. بنابراین باید سازماندهی ارزیابی عملکرد، حول معیارهای مشخص، دقیق و قابل سنجش و اندازه گیری انجام شود. هرچه بیشتر بتوانید یک ارزیابی را به اطلاعات –مثلا ارقام فروش، ورودی وبسایت یا مشتری های جذب شده- پیوند بزنید، اعتبار و عینیت را افزایش می دهید.

این باعث می شود که شخصیت ارزیاب در فرآیند ارزیابی اهمیت کمتری پیدا کند و هر اتهام غرض ورزی نیز خنثی خواهد شد.

هنگامی که شواهدی برای پشتیبانی از خوش فکری “بهزاد” در دست ندارید، از عباراتی مثل “بهزاد خوش فکر است” پرهیز کنید. برای ارزیابی خوش فکری بهزاد، باید مثال هایی از خوش فکری او و اینکه آن نمونه ها چه تاثیری بر افزایش بهره وری داشته در اختیار داشته باشید. ارزیابی همتایان (peer review) را نیز مورد توجه قرار دهید. این روش خوبی است تا اطمینان پیدا کنید که ارزیابی شما ناشی از یک نگاه بیرونی و عاری از توجه به شرایط نیست و ممکن است توجه شما را نیز به مواردی جلب کند که از آنها غافل بوده اید.

 

  1. متعادل باشید

اغلب مدیران یا از این طرف بام می افتند و یا از آن طرف. آنها یا نیمه پر لیوان را می بینند و تماما به تعریف و تمجید می پردازند، یا اینکه چیزی جز نیمه خالی را نمی بینند و یک سره انتقاد می کنند. متاسفانه، هر دو اینها بی فایده است. مدیرانی که از انتقاد کردن خجالت می کشند نمی توانند برای رشد کارکنان خود آنها را به چالش بکشند. در این صورت ممکن است کارکنان تصور کنند که کارشان اهمیتی ندارد، چرا که حتی هنگامی که خودشان هم می دانند افتضاح به بار آورده اند، باز هم با تعریف و تمجید مورد پذیرایی قرار می گیرند.

از طرف دیگر، مدیرانی که سِیلی از انتقادات را روانه کارکنان خود می کنند نیز به ندرت به موفقیتی دست پیدا می کنند. در یک نظر سنجی از گلس دُر، ۸۱ درصد از کارکنان معتقد بودند که در صورتی که مورد تحسین قرار بگیرند، سخت تر کار خواهند کرد.

جای تعجب نیست: انتقاد مستمر باعث می شود که کارکنان همیشه احساس ناکامی و ناامیدی داشته باشند. در عوض، ارزیابی عملکردی که روی تحسین تمرکز داشته باشد و حاوی چند انتقاد کاملا روشن و مستدل باشد باعث ایجاد تعادل خواهد شد.

 

  1. هدف-محور باشید

هر انتقادی باید با هدف بهبود ارائه شود. سرزنش یکی از کارکنان به خاطر عملکرد گذشته او یا تلاش برای پرونده سازی برای فردی که می خواهید او را اخراج کنید مثمر ثمر نخواهد بود. هنگامی که انتقاد سازنده ارائه می کنید، به جای اینکه فرد مقابل را سرزنش کنید و بگویید باید این کار یا آن کار را انجام می دادی، چند سوال از او بپرسید. از این طریق، او احساس خطر نمی کند و احتمال اینکه عملکرد خود را تقویت کند افزایش خواهد یافت.

برای روشن کردن همه نکات کاری، از مثالهای متعدد روشن و ملموس استفاده کنید. از کارکنان خود بخواهید برای طراحی برنامه ای برای بهبود ابعاد عملکردشان به شما کمک کنند، سپس گهگاهی با آنها گفتگو کنید تا ببینید که برنامه طراحی شده چگونه پیش می رود. خودتان را در نقش یک مربی یا راهنما ببینید. شما برای بهبود بلندمدت کارکنان خود آنها را راهنمایی می کنید. این کار علی الخصوص برای کارکنان جدید یا افرادی که تغییر سمَت پیدا کرده اند اهمیت دارد.

 

  1. قابل پیش بینی باشید

هیچ کس غافلگیری در ارزیابی عملکرد را دوست ندارد. اگر انتظارات خود را از همان ابتدا به روشنی برای کارکنان بیان کرده باشید، هنگامی که برای ارزیابی روبروی شما می نشینند غافلگیر نخواهند شد. یک روش دیگر برای جلوگیری از غافلگیری، تهیه دستور جلسه مختصری برای جلسات ارزیابی است. استفاده از ابزاری که بازخورد فوری ارائه می کند نیز گزینه خوبی است. بازخوردهای منظم، هدفمند و موجز، یک تصویر به روز از عملکرد کارکنان به آنها ارائه می دهند.

نتیجه گیری؟ سیستم ارزیابی عملکرد سالانه بازده و کارآمدی مناسبی ندارد. در عین حال، مرمت این سیستم کار آسانی نیست و ما هنوز در حال آموختن بهترین روش های رویکرد به ارزیابی های عملکرد هستیم.

یکی از چیزهایی که درک کرده ایم این است که لازم نیست این فرآیند به عذاب آوری مراجعه به مطب دندانپزشک باشد. ما متوجه شده ایم که بازخوردهای مستمر عینی و بی طرفانه برای مدیران و کارکنان مطلوب تر است. با تمرکز روی تمجید از کارکنان به دلیل کیفیت و کمیت مناسب کارشان و راهنمایی آنها در حوزه هایی که به بهبود نیاز دارند می توانید فرآیند ارزیابی عملکرد را به فرصتی برای تقویت رابطه خود با کارکنان تبدیل کنید.

۵ نکته برای ارزیابی موثر عملکرد

سیستم ارزیابی عملکرد سالانه کارایی خود را از دست داده و بازسازی آن کار آسانی نیست. اما می توان با بازخوردهای مکرر و خرده گیری کمتر مرمت آن را آغاز کرد.


 

بیایید روراست باشیم: همه کارکنان و مدیران از ارزیابی عملکرد وحشت دارند. ساعتها وقت گذراندن برای گفتگو و پرکردن چند فرم آزاردهنده و بی حاصل است. جای تعجب نیست که شرکت هایی مانند جنرال الکتریک و ادوبی (Adobe) در حال تجدید نظر در تعریف خود از بازخورد هستند.

اما مشکل کجا است؟ یک نظر سنجی توسط تاینی پالس نشان داد که ارزیابی های عملکرد بیش از حد وقت گیر هستند. مدیران به منظور کاهش زمانی که باید روی ارزیابی صرف کنند، به جای توجه همه جانبه به عملکرد فقط روی آنچه اخیرا اتفاق افتاده تمرکز می کنند.

در نتیجه، بازخورد آنها به جای اینکه به هدایت کارکنان برای بهبود در آینده کمک کند، تنها به اشتباهات گذشته می پردازد. مشکلات دیگر نیز پابرجا هستند؛ از فقدان پیگیری برای موردی که مورد انتقاد قرار گرفته در آینده تا گرایش های شخصی مدیران.

برای حفظ فرهنگ سازمانی سالم، بهبود ارزیابی عملکرد ضروری است. تمرکز مجدد این فرآیند بر تحسین کارهای خوب و شایسته و تعیین نواحی مشخص و قابل سنجشی که نیاز به بهبود دارند، لازمه رشد سازمان است. موارد زیر، پنج نکته برای ایجاد تحول در سیستم ارزیابی عملکرد شما است.

 

  1. دامنه تکرار دوره های ارزیابی عملکرد را افزایش دهید

بزرگترین مشکل ارزیابی های عملکرد این است که معمولا یک بار در سال انجام می شوند، درنتیجه در یک زمان محدود باید به موارد بیشماری رسیدگی شود. این مدیران را ترغیب می کند تا به جای ارزیابی آنچه در تمام سال روی داده است، توجه خود را روی عملکرد اخیر کارکنان متمرکز کنند. بنابراین، یازده ماه کار فوق العاده می تواند با یک ماه کار ضعیف نادیده گرفته شود.

شاید به همین دلیل در نظر سنجی گلوبوفورس، ۵۱ درصد از کارکنان اعتقاد داشتند که ارزیابی عملکرد دقیق نیست.

به علاوه، این بازه های زمانی طولانی باعث می شود تا استرس ارزیابی عملکرد افزایش پیدا کند. در واقع، این ارزیابی به یک جلسه رسمی تبدیل می شود که هدف آن زیر ذره بین بردن کارکنان برای کشف تک تک نقاط ضعف و قصور احتمالی آنها است. اما در مقابل، ارزیابی های مستمر می تواند بازخورد را با فعالیت های روزمره در هم بیامیزد. ارزیابی عملکرد در فاصله های زمانی حداقل یک هفته مدیران را قادر می سازد تا رویدادهای اخیری که هنوز کاملا به خاطر دارند را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهند.

 

  1. بی طرف باشید

بر طبق نظرسنجی تاینی پالس، ۱۰ درصد از کارکنان و ۱۷ درصد مدیران اعتقاد دارند که بزرگترین مشکل ارزیابی عملکرد، دخالت نظر و عقیده شخصی مدیران است. بنابراین باید سازماندهی ارزیابی عملکرد، حول معیارهای مشخص، دقیق و قابل سنجش و اندازه گیری انجام شود. هرچه بیشتر بتوانید یک ارزیابی را به اطلاعات –مثلا ارقام فروش، ورودی وبسایت یا مشتری های جذب شده- پیوند بزنید، اعتبار و عینیت را افزایش می دهید.

این باعث می شود که شخصیت ارزیاب در فرآیند ارزیابی اهمیت کمتری پیدا کند و هر اتهام غرض ورزی نیز خنثی خواهد شد.

هنگامی که شواهدی برای پشتیبانی از خوش فکری “بهزاد” در دست ندارید، از عباراتی مثل “بهزاد خوش فکر است” پرهیز کنید. برای ارزیابی خوش فکری بهزاد، باید مثال هایی از خوش فکری او و اینکه آن نمونه ها چه تاثیری بر افزایش بهره وری داشته در اختیار داشته باشید. ارزیابی همتایان (peer review) را نیز مورد توجه قرار دهید. این روش خوبی است تا اطمینان پیدا کنید که ارزیابی شما ناشی از یک نگاه بیرونی و عاری از توجه به شرایط نیست و ممکن است توجه شما را نیز به مواردی جلب کند که از آنها غافل بوده اید.

 

  1. متعادل باشید

اغلب مدیران یا از این طرف بام می افتند و یا از آن طرف. آنها یا نیمه پر لیوان را می بینند و تماما به تعریف و تمجید می پردازند، یا اینکه چیزی جز نیمه خالی را نمی بینند و یک سره انتقاد می کنند. متاسفانه، هر دو اینها بی فایده است. مدیرانی که از انتقاد کردن خجالت می کشند نمی توانند برای رشد کارکنان خود آنها را به چالش بکشند. در این صورت ممکن است کارکنان تصور کنند که کارشان اهمیتی ندارد، چرا که حتی هنگامی که خودشان هم می دانند افتضاح به بار آورده اند، باز هم با تعریف و تمجید مورد پذیرایی قرار می گیرند.

از طرف دیگر، مدیرانی که سِیلی از انتقادات را روانه کارکنان خود می کنند نیز به ندرت به موفقیتی دست پیدا می کنند. در یک نظر سنجی از گلس دُر، ۸۱ درصد از کارکنان معتقد بودند که در صورتی که مورد تحسین قرار بگیرند، سخت تر کار خواهند کرد.

جای تعجب نیست: انتقاد مستمر باعث می شود که کارکنان همیشه احساس ناکامی و ناامیدی داشته باشند. در عوض، ارزیابی عملکردی که روی تحسین تمرکز داشته باشد و حاوی چند انتقاد کاملا روشن و مستدل باشد باعث ایجاد تعادل خواهد شد.

 

  1. هدف-محور باشید

هر انتقادی باید با هدف بهبود ارائه شود. سرزنش یکی از کارکنان به خاطر عملکرد گذشته او یا تلاش برای پرونده سازی برای فردی که می خواهید او را اخراج کنید مثمر ثمر نخواهد بود. هنگامی که انتقاد سازنده ارائه می کنید، به جای اینکه فرد مقابل را سرزنش کنید و بگویید باید این کار یا آن کار را انجام می دادی، چند سوال از او بپرسید. از این طریق، او احساس خطر نمی کند و احتمال اینکه عملکرد خود را تقویت کند افزایش خواهد یافت.

برای روشن کردن همه نکات کاری، از مثالهای متعدد روشن و ملموس استفاده کنید. از کارکنان خود بخواهید برای طراحی برنامه ای برای بهبود ابعاد عملکردشان به شما کمک کنند، سپس گهگاهی با آنها گفتگو کنید تا ببینید که برنامه طراحی شده چگونه پیش می رود. خودتان را در نقش یک مربی یا راهنما ببینید. شما برای بهبود بلندمدت کارکنان خود آنها را راهنمایی می کنید. این کار علی الخصوص برای کارکنان جدید یا افرادی که تغییر سمَت پیدا کرده اند اهمیت دارد.

 

  1. قابل پیش بینی باشید

هیچ کس غافلگیری در ارزیابی عملکرد را دوست ندارد. اگر انتظارات خود را از همان ابتدا به روشنی برای کارکنان بیان کرده باشید، هنگامی که برای ارزیابی روبروی شما می نشینند غافلگیر نخواهند شد. یک روش دیگر برای جلوگیری از غافلگیری، تهیه دستور جلسه مختصری برای جلسات ارزیابی است. استفاده از ابزاری که بازخورد فوری ارائه می کند نیز گزینه خوبی است. بازخوردهای منظم، هدفمند و موجز، یک تصویر به روز از عملکرد کارکنان به آنها ارائه می دهند.

نتیجه گیری؟ سیستم ارزیابی عملکرد سالانه بازده و کارآمدی مناسبی ندارد. در عین حال، مرمت این سیستم کار آسانی نیست و ما هنوز در حال آموختن بهترین روش های رویکرد به ارزیابی های عملکرد هستیم.

یکی از چیزهایی که درک کرده ایم این است که لازم نیست این فرآیند به عذاب آوری مراجعه به مطب دندانپزشک باشد. ما متوجه شده ایم که بازخوردهای مستمر عینی و بی طرفانه برای مدیران و کارکنان مطلوب تر است. با تمرکز روی تمجید از کارکنان به دلیل کیفیت و کمیت مناسب کارشان و راهنمایی آنها در حوزه هایی که به بهبود نیاز دارند می توانید فرآیند ارزیابی عملکرد را به فرصتی برای تقویت رابطه خود با کارکنان تبدیل کنید.

کارآفرین چه کسی است؟

همه ما کلمه کارآفرین را بارها شنیده ایم و چه بسا کارآفرینان متعددی را هم دیده ایم، اما آیا دقیقا می دانید که به چه کسی کارآفرین یا Entrepreneur گفته می شود؟ ما در این مطلب به همین سوال پاسخ می دهیم.

کارآفرین فردی است که با سازماندهی یک کسب و کار ریسک پذیر، ابتکار عمل را در دست می گیرد تا از منافع یک فرصت استفاده کند، و به عنوان تصمیم گیرنده درباره نوع، چگونگی و میزان تولید کالا یا خدمات تصمیم گیری می کند.

کارآفرین، سرمایه ریسک پذیر را به عنوان یک فرد ریسک پذیر تامین می کند و روی فعالیت های کسب و کار نظارت می کند. کارآفرین معمولا تنها مالک کسب و کار خطرپذیر، شریک در آن و یا فردی است که دارای بیشترین سهام در آن کسب و کار است.

بر اساس اعتقاد Joseph Alois Schumpeter که از تاثیرگذارترین اقتصاددانان قرن بیستم محسوب می شود(۱۸۸۳-۱۹۵۰)، انگیزه کارآفرینان لزوما منفعت نیست؛ بلکه منافع را به عنوان معیاری برای سنجش دستاوردها یا موفقیت در نظر می گیرند. در واقع، کارآفرینی چیزی بیش از کسب درآمد است.

Schumpeter دریافت که کارآفرینان:

  1. برای خود اتکایی ارزش والایی قائل هستند؛
  2. با تلاش در جهت رسیدن به کمال به دنبال تمایز هستند؛
  3. بی نهایت خوش بین هستند (در غیر اینصورت قادر به انجام هیچ کاری نخواهند بود)؛ و
  4. به چالش های ریسک های متعادل (نه بیش از حد آسان و نه نابودکننده) علاقمند هستند.

 

کارآفرین آغازگر است

کارآفرین یک پیشگام، مبارز و آغازگر رویدادهای فوق العاده است. او فردی است که چیز تازه ای را به وجود می آورد؛ یک نوآوری، یک کسب و کار و یا یک شرکت. او ابتدا (و گاهی انتهای) یک فعالیت یا پروژه ریسک پذیر است. اگرچه در برخی موارد ممکن است کارآفرین تولید کننده ایده نباشد، اما قطعا فردی است که عزم خود را جزم می کند تا آن ایده را به واقعیت تبدیل کند.

 

کارآفرین نیروی محرکه است

کارآفرین فردی است که به پیش می رود و به گروهی انگیزه می دهد تا او را دنبال کنند. او فردی است که روی صندلی راننده می نشیند و این قدرت را دارد که جهت یک فعالیت یا پروژه ریسک پذیر را تغییر دهد، سرعت آن را کم یا زیاد کند، یا حتی آن را متوقف کند.

 

کارآفرین مسئولیت پذیر و پاسخگو است

کارآفرین مسئول اصلی سرنوشت فعالیت ریسک پذیر خود است. او فردی است که بیشترین مایه و سرمایه را از خود در فعالیت ریسک پذیر صرف می کند، بنابراین باید اختیار رهبری کار را داشته باشد.

 

پیشرانه حقیقی کارآفرین، شور و اشتیاق او است

عنصر مهمی وجود دارد که گرمابخش قلب کارآفرین است و آن شور و اشتیاق او است. عامل تلاش های او، همین شور و اشتیاق و قدرت و نیروی درونی است. همین انرژی خارق العاده به او کمک می کند تا با چالش های مختلف مقابله کرده و از آنها عبور کند و به او قدرت می دهد تا در هنگامی که مشکلات ظاهر می شوند، مقاومت کند و به دنبال کردن اهداف خود ادامه دهد. ممکن است هر فردی بتواند تظاهر به کارآفرینی کند، اما چیزی که باعث تمایز و موفقیت کارآفرین می شود، نگرش او است.