روش تقویت پشتکار در مهارت پروری برای کارآفرینان

تقویت پشتکار

پیش از این درباره کسب مهارت جدید و چالش های ان با شما صحبت کردیم. به شما در این باره آموختیم که چرا و چطور شروع کنید. یکی از مهم ترین چیز ها در راه کسب مهارت جدید این است که در این مسیر پشتکار داشته باشیم.

هنگامی که دست به یک تغییر یا بهبود می زنید، خواه یک فرد عادی باشید یا یک کارآفرین، شما دچار چالش های مختلفی می شوید. در این باره ما بر اساس تحقیقاتی که از افراد خبره داشته ایم، راهکارهایی را چیده ایم که کمک می کند در راه کسب مهارت، ثبات و پشتکار داشته باشید و زودتر موفق شوید.

تقویت پشتکار

از شکست نترسید

پشتکار ناشی از عدم موفقیت و بازگشت به عقب است. بدون شکست ، شما نمی توانید در مورد کار، روش و پیشه خود تامل کنید و آن را بهبود ببخشید. اولین کاری که باید هنگام مواجه با شکست انجام دهید، این است که چشم انداز خود را تغییر دهید. باید با خود بگویید که یک روش دیگر برای عدم مشاهده نتیجه کشف شد! درست همان کاری که ادیسون انجام می داد. اگر سعی کنید دیدگاه خود را از شکست تغییر دهید، چالش های مختلف پیش روی تان قرار می گیرد که همه شگفت انگیز است. نحوه بر خورد شما با مشکلات، و لحظات چالش آفرین، باید به گونه ای باشد که شما را از بودن در مسیر نترساند.

هنگامی که دارید مهارت جدیدی می آموزید یا کار جدیدی انجام می دهید شکست، یا به عبارت بهتر، عدم نتیجه گیری اولیه انکار نا پذیر است. پس دیدگاه تان را برای رسیدن به نتیجه تغییر دهید.

 

هر روز ۱٪ بهتر باشید

داشتن ذهنیت رشد راهی عالی برای افزایش استقامت و انگیزه و نهایت  داشتن پشتکار است. درک کنید که این مهارتها مانند سایر مهارت های دیگر هستند.

سعی کنید هر روز فقط ۱٪ آنها را بهبود بخشید. نگه داشتن این مفهوم در پشت سر خود در طول روز یک راه عالی برای بهتر شدن از هر نظر است.

 

با ریسک شروع کنید

وقتی که ریسک می کنید و به پیش می روید، چالش های مختلفی را پشت سر می گذارید. با پشت سر گذاشتن چالش ها، و تقویت مهارت های خود، ریسک های بزرگتر را پشت سر می گذارید و به موفقیت بیشتری نائل می شوید.

 

مقاومت و عوامل عقب راننده را بشناسید

وقتی افراد درک بهتری از مقاومت داشته باشند ، می توانند استقامت بیشتری داشته باشند. لازم است که در هر کسب و کار و حیطه ای که کار می کنید، عوامل عقب راننده ی خود را بشناسید. با شناخت این عوامل مقاومت ساز، و عقب راننده، موجب می شود که بتوانید راه پرش و موفقیت خود را کشف کنید و این موانع را دور بزنید.

جایی که موانع وجود دارند، پشتکار، نقش سازنده تر و موثر تری دارد. در واقع پشتکار در اصل برای زمانی تعریف می شود که موانع وجود دارند و شما چشمتان به هدف تان است. رسیدن به هدف لذت دارد درست است؟ پس باید مقاومت ها را شناخته و از آن ها رد شوید.

 

به طور منظم تمرین کنید

قانون ۴۰ درصد را بیاد داشته باشید. معمولا گفته می شود که اگر فردی ۴۰ درصد از مهارتی یا کاری را به پیش ببرد، احتمال عقبگرد در آن کمتر خواهد بود.

وزنه برداران در این باره از کم شروع می کنند و کم کم بر قدرت خود می افزایند. تمرین شما شاید این باید باشد، که کم کم بر مهارت خود بیفزایید، و به پیش بروید و کار خود را به ۴۰ درصد برسانید. اینجاست که به احتمال زیاد بیشتر چالش ها را پشت سر گذارده اید و ادامه دادن برای تان روان تر خواهد شد.

 

شبکه پشتیبانی ایجاد کنید

اگر می خواهید یاد بگیرید که چگونه دوام داشته باشید ، باید یک شبکه پشتیبانی بسازید. ایجاد شبکه پشتیبانی که شامل خانواده ، دوستان ، همکاران و همسالان می شود به شما امکان می دهد مکانی راحت برای  گرفتن بازخورد و تشویق در اوقات سخت داشته باشید. هر وقت مشکلی پیش آمد ، می توانید به شبکه پشتیبانی خود مراجعه کنید و از آنچه اتفاق می افتد صحبت کنید.

 

اهداف تان را در ذهن داشته باشید

وقتی که افراد شکست می خورند احتمال این وجود دارد که آن کار را کلا کنار بگذارند. اما چه چیزی جز به خاطر سپاری هدف و نتایج می تواند شما را سر پا نگه دارد.

اهداف خود را از مهارت آموزی و کاری که در حال انجام آن هستید، بیاد داشته باشید. این اهداف را بنویسید و آن ها را به فازهای کوچکتر تبدیل کنید.

جایی که در حال درجا زدن هستید، می توانید به هدف خود و انگیزه های تان مراجعه کنید و با کمی مطالعه انرژی بگیرید و دوباره ثابت قدم بمانید.

 

معیارهایی شفاف با پاداش داشته باشید

موفقیت می تواند یک سفر طولانی و دشوار باشد. من پیشنهاد می کنم که معیارهایی برای موفقیت خود به صورت گام به گام تنظیم کنید تا در این راه به خود پاداش یا دلگرمی بدهید. این جوایز می تواند از هر ناهار فانتزی گرفته تا لباس های جدید یا تعطیلات آخر هفته و یا حتی دیدار با یک دوست قدیمی، یا حتی یک خواب دلچسب بعد از ظهر باشد. معیارها به شما یادآوری می کنند که پیشرفت کرده اید. علاوه بر این ، پاداش کمک می کند تا انگیزه ای مداوم برای مداومت در اوقات دشوار فراهم شود.

 

چرایی هدف خود را به ذهن داشته باشید

شکست خوردن، دور خود چرخیدن و ندانم چه کاری ها بدترین چیزها در یک هدف و تلاش هستند. اما گاه به گاه رخ می دهند. افراد موفق صرفا باهوش ترین ها نیستند بلکه سرسخت ترین ها هستند.

پس هر بار که در حال نزول هستید، به یاد داشته باشید که چرا!؟

چرا می خواهید این مهارت را بیاموزید؟ چرا می خواهید کار مورد نظر را انجام دهید؟ چرا این کار؟ چرا شما؟ و غیره

پاسخ به این چرا می تواند تمام انرژی شما برای شروع دوباره و پشتکار داشتن شما در هدف تان باشد.

 

این را باید بدانیم که تمام کارهای موفق، و موثر نتیجه چالش های بزرگ، شکست های پیاپی و غیره است. پس شما باید بدانید که شکست، چالش ها و موانع واقعی و اجتناب ناپذیر هستند اما این شما هستید که می توانید سر سخت تر از هر مانع بدرخشید و هدف تان را به پیش ببرید.

آیا غیر از این است؟

منبع

نوشته روش تقویت پشتکار در مهارت پروری برای کارآفرینان اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

شناخت ۱۴ عادت خود تخریبی در کارآفرینان جوان

عادت های خود تخریبی

بسیاری از افراد عادت ها و رفتارهای خود تخریبی دارند و این موجب می شود که این رفتارهای منفی تاثیر بدی روی زندگی و حرفه و کسب و کار آن ها بگذارد. البته می توان گفت این رفتارهای خود تخریبانه روند یک فرد سالم نیست، اما جلوگیری از آن هم یک شبه رخ نمی دهد.

مخصوصا اگر شما یک کارآفرین هستید و به تازگی وارد مرحله توسعه کسب و کاری شده اید، یا کارمند جایی هستید بهتر است که این عادت های خود تخریب را بشناسید و نسبت به آن ها همین حالا اقداماتی را شروع کنید.

ما بر اساس یک تحقیق همه جانبه، مهم ترین عادت های خود تخریبی را تشخیص داده ایم و در این مطلب در مورد آن ها با شما صحبتی خواهیم داشت.

 

سندرم ایمپوستورنمود بی لیاقتی برای ارتقاع ها

اولین چیزی که در افراد موفق و در کارآفرینان وجود دارد موضوعی است که به نام سندرم ایمپوستور شناخته می شود. در این حالت فرد موفقیت ها و لیاقت هایش را حق خود نمی داند. این گونه افراد به طور ذهنی و چه بسا به صورت علنی اقدام به حرف هایی می کنند از جمله:

  1. من لیاقت این پست و مقام را ندارم
  2. من با کلاهبرداری دارم به کارم توسعه می دهم.
  3. فکر می کنم کارم غیر قانونی است
  4. شاید این پولی که در می آورم حلال نیست!
  5. و مواردی از این دست

روش مقابله با سندرم ایمپوستور

زمانی که به این افکار می رسید، سعی کنید در درجه اول آن را از دیگران پنهان کنید. در ثانی بیاد آورید که برای رسیدن به این پست و مقام چقدر تلاش کرده اید و زحمت کشیده اید. بیاد آورید که چقدر سختی کشیده اید تا مهارتی جدید کسب کنید و بتوانید روزگارتان را تغییر دهید.

اگر این افکار در سر شما وجود دارد، شما مجرم نیستید بلکه کمی باید دیدگاه تان را به عقب برگردانید و بعد توجه تان را به سمت تلاش های پیش از پیشرفت ببرید و خود را قانع کنید که این سمت حق شما است چرا که برایش زحمت کشیده اید.

عادت های خود تخریبی

کار بیش از حد عادت خود تخریبی ۱۰۰ درصد کارآفرینان

خب تا به این جا متوجه شدیم که ما لایق این پیشرفت بوده ایم و حق ماست که در این سمت و گرید حضور داشته باشیم. اما حفاظت از این دستاورد نیز برای ما واجب است. اما نکته اینجاست، بسیاری از کارآفرینان به موضوع حفاظت که می رسند، فکر می کنند که باید بیش از پیش کار کنند تا سمت خود را حفظ کنند.

کار کردن بیش از حد می تواند قدرت شما را از جهات مختلف مختل کند. این افراد از استراحت خود، تفریح و حتی سفرهای خود کم می کنند و مشغول کار می شوند.

این قبیل افراد فکر می کنند که چون کارآفرین هستند حالا باید کارهای زیادی را به دوش بکشند. در صورتی که این عادت خودتخریبی نه به روح و روان بلکه به خود کسب و کار نیز صدمه وارد می کند.

 

روش مقابله با کار بیش از حد

برای مقابله با کار بیش از حد، بهتر است که برنامه ریزی کنید و برای تفریح، باشگاه، بودن با خانواده و غیره همه برنامه ریزی صورت بگیرد. این را بدانید که کار بیش از حد موجب می شود که شما کارایی تان کم شود و رفته رفته روح تان بیمار شود. پس در همه زمینه ها تعادل را رعایت کنید و از فرصت تفریحات برای قدرت بیشتر در زمان کار استفاده کنید.

 

اعتراف نمی کنید که اشتباه می کنید

به نظر می رسد در حال حاضر یک مشکل بزرگ در میان کار آفرینان این است که همه موضع گیری می کنند و حاضر نیستند اعتراف کنند که همیشه کارشان درست نیست. به عبارتی ترس از اشتباه کردن و قضاوت شدن در بین کارآفرینان رواج پیدا کرده است. این که شما کاری را با موفقیت شروع کرده اید دلیل بر این نیست که همیشه باید درست ترین راه ها را بروید و درست ترین حرف ها را بزنید.

در کنار این موضوع بسیاری از کارآفرینان هستند که بجای این که اعتراف کنند که اشتباه کرده اند، برعکس عمل کرده و بر نظر خود خواهانه خود دو چندان پافشاری می کنند. هیچ کس کامل نیست و خوب است که گاهی بپذیرید که اشتباه می کنید. رشد واقعی زمانی صورت می گیرد که یاد بگیرید و به پیش بروید. این پیش روی ها زمانی رخ می دهد که عادت خود تخریبی از جمله عدم اعتراف به اشتباه در شما وجود نداشته باشد.

 

اهمال کاری یا این که من هنوز وقت دارم

یکی از عادات خود تخریب این است که شما، وقتی مشغول به انجام کاری هستید، با بیان جملات امید بخش به آینده ادعا دارید که همیشه برای انجام کار مورد نظر وقت دارید. در حقیقت شما این گونه در حال اهمال کاری هستید. کار امروزتان را به روزهای بعد می افکنید و بعد ناگهان با کمبود وقت مواجه می شوید. در چنین شرایطی بهترین کار این است که یاد بگیرید که اهمال کاری می تواند یک عادت خود تخریبی برای شخصیت شما، فن شما و کسب و کارتان باشد. پس همیشه برنامه ریزی کنید و مطابق برنامه ریزی به پیش روید تا دچار اهمال کاری نشوید و از سویی بتوانید پروژه های تان را به موقف و با کیفیت تحویل دهید.

 

توجه به سرزنش دیگران

سرزنش بیرونی یا سرزنش شدن از سوی دیگران می تواند مانع بزرگی برای رشد شخصی باشد. هر چند ما کنترلی روی سرزنش شدن از سوی دیگران نداریم اما توجه به این رفتارها یک نوع عادت خود تخریبی به شمار می آید.

بارها دیده ایم که وقتی کسی در کاری موفق نمی شود، حتی بیمار می شود و حتی سود کمی عایدش می شود، مورد سرزنش دیگران واقع می شود.

درست است که شاید شما در کارتان کم کاری کرده اید یا استراتژی درستی نداشته اید یا حداقل مراقب نبوده اید اما این بدین معنا نیست که باید این سرزنش ها را بپذیرید و خود را با آن درگیر کنید و از پیشروی باز بمانید.

 

روش مقابله با اهمیت به سرزنش دیگران

برای این که نسبت به سرزنش دیگران مقابله کنید بهتر است که، تا پیش از این که کاری را به موفقیت به انتها برسانید در این باره با کسی صحبت نکنید.

همچنین بهتر است که، توجه داشته باشید که مسئولیت کار خود را بپذیرید و نسبت به خطاها و اشتباهات تان اقدام کنید. همچنین می توانید با خیال راحت، گوش تان را روی حرف مردم ببندید چرا که آن ها دوست دارند فقط اظهار نظر و قضاوت کنند. از سوی دیگر هیچ کس پا در کفش شما نکرده و وضعیت و شرایط تان را درک نمی کند پس اظهار نظرهایشان نیز واقعی نیست و چیزی که واقعی نیست ارزش فکر کردن ندارد.

 

بهانه گیری هنگام بروز مشکلات

من یک کارآفرینم و باید تلاش کنم تا موانع را از سر راهم بردارم و در گام بعدی موفق عمل کنم. در چنین شرایطی، باید بدانید که گاهی موانع به درستی حل نمی شوند. پس شاید شما روحیه خود را از دست بدهید. اما روی دیگر سکه این است که، شما دست به بهانه گیری می زنید و اذعان دارید که، مشکل حل شدنی نیست، و مانع همیشگی است. در این شرایط است که بجای این که راه حلی پیدا کنید، به سادگی دست روی دست می گذارید و با عادت خود تخریبی بهانه گیری جلوی پیدا کردن راه حل های جدید را خواهید گرفت.

به راستی که اگر شما به جای ادیسون بودید، و بهانه گیری می کردید هنوز برای نورانی کردن محیط خود باید از شمع استفاده می کردید!

 

اعمال احساسات در تصمیم گیری

به طور کلی ، سریعترین راه برای تصمیم گیری هوشمندانه استفاده از داده ها برای تعیین ROI به منظور توجیه حرکت به جلو یا گذر از فرصت کنونی به طور کامل است.  به عبارت ساده تر گاهی از اوقات برای این که برای گام بعدی خود ادله های منطقی داشته باشید یا تصمیمات درستی بگیرید، احساسات خود را دخیل می کنید و یک تصمیم اشتباه می گیرید.

درست است که هوش هیجانی شما تا حد زیادی می تواند در تصمیم گیری ها به شما کمک کند اما تصمیمات عاطفی بدون توجه به اصول و آمارها و قواعد نمی تواند برای شما آورده ای داشته باشد. معمولا بیزینس کار ها باید تا حد ممکن بر پایه داده های واقعی تصمیم گیری کنند و از اعمال عواطف و احساسات در تصمیم گیری ها جلوگیری کنند. این کار یک نوع رفتار خود تخریبی به شمار می آید که باید جلوی ان را بگیرید.

 

برون سپاری فکر و تصمیمات

یک کارآفرین به طور کامل مسئول رسیدگی به مسائل مهم و البته پیشرفت سازمان و کار مورد نظر است. تفکر در کسب و کاری که راه انداخته اید نقش موتور جلو برنده دارد. این که شما از متخصصان در امر بهبود کسب و کار خود استفاده می کنید، کار خوبی است. این که برخی از عملیات های اجرایی مرتبط با کسب و کار را به نیرو های بیرونی برون سپاری می کنید، می تواند برای تان منافعی داشته باشد اما این برون سپاری نباید به مرحله تفکرات و تصمیمات مهم در شرکت شما کشیده شود.

این را بدانید که تصمیمات و تفکرات پیش برنده باید بر اساس امارها داده ها وشرایط کسب و کار مورد نظر باشد و هیچ کس بهتر از خودتان نمی تواند در این باره تصمیم گیری کند.

 

نداشتن چشم انداز برای آینده ی کسب و کار

یک عادت خود تخریب که رهبران باید نسبت به آن احتیاط کنند ، این است که آنها فقط در اینجا و اکنون فکر می کنند. یک رهبر بزرگ باید چشم انداز آینده را در ذهن داشته باشد. البته حضور در شرایط کنونی و درک آن ضروری است اما تصمیماتی که گرفته می شود باید بر اساس چشم انداز آینده صورت بگیرید.

 

عدم اعتماد به نیروی کار

اگر شما یک رهبر هستید، ممکن است پیش روی خود کارهایی را ببینید که آن ها را سهل می انگارید و فکر می کنید که خودتان می توانید به راحتی از پس آن ها بر آیید. وقتی که به خود می آیید متوجه می شوید که وظیفه شما به یک کارمند ساده تقلیل پیدا کرده و ساعت ها کار اضافی برای خود تراشیده اید.

به دیگران اعتماد کنید و کارهای ضمنی و ابتدایی را به دیگران بسپارید و از قدرت فکر و انرژی خود برای انجام کارهای مهم و تصمیمات پایه و اولیه استفاده کنید.

 

روتین نبودن و عدم برنامه ریزی

این که شما در حال حاضر کارآفرین هستید و ساعاتی دیگر باید در نقش یک همسر واقع شوید، چیز دور از انتظاری نیست. پس شما وظایف مختلفی دارید که باید به آن ها رسیدگی کنید.

وقتی که وارد دفتر کار خود می شوید شاید کارهایی وجود دارد که باید برای پیشرفت بیزینس مورد نظر روزانه انجام دهید. اگر این کار را روزانه انجام ندهید لاجرم باید آخر هفته ها را با فشار بیشتری کار کنید و احیانا تعطیلات را از دست دهید یا آن را با استرس بگذرانید.

به هر حال بهترین کار این است که این عادت خودتخریبی را با برنامه ریزی و تنظیم و تعادل بین کارهای شخصی، خانوادگی و کاری، بهبود بخشید و به تمام وظایف خود در موقع مقرر برسید.

 

عدم تمرکز هنگام انجام کارها

یکی از اشتباهاتی که می تواند موجب برهم زدن موفقیت شما شود این است که، موقع انجام کارها تمرکز ندارید. مخصوصا اگر کار و وظیفه شما پای سیستم های متصل به اینترنت است، مطمئنا از دست نوتیفی های شبکه های اجتماعی، ایمیل ها و غیره به ستوه آمده اید. می دانید که این شبکه ها چقدر می توانند روی اعصاب باشند و تمرکز شما را به هم بریزند. بهترین راهکار در این شرایط این است که این سرویس های تمرکز پریش را شناسایی کنید و تا ساعت معینی که همه کارهای تان را انجام نداده اید، از آن ها استفاده نکنید.

 

از دست دادن علاقه به ادامه روند کسب و کار

یکی از رفتارهای متداول خود تخریب که مشاهده کرده ام این است که صاحبان مشاغل غالباً مدت ها بعد از اینکه علاقه خود را به ایده خود از دست داده اند ، با فشار موجود می سازند و همچنان به مسیر خود ادامه می دهند. وقتی این اتفاق بیفتد ، باید قدم عقب بکشید و اوضاع را تحلیل کنید. از خود بپرسید که چرا اینگونه احساس می کنید و چه چیزی می تواند روند فکر شما را تغییر دهد. گاهی اوقات تنها یک مشکل ساده وجود دارد که وقتی حل می شود همه چیز درست می شود. گاهی اوقات باید به سمت چیزی تغییر وظیفه دهید که شور و اشتیاق شما را زنده نگه می دارد.

 

علت از دست دادن علاقه در کسب و کار

معمولا کسانی شور و اشتیاق خود را از دست می دهند که:

  • یا در پروسه کاری به نتیجه دلخواه نرسیده اند
  • احتمالا به دنبال گرفتن نتیجه های خیلی سریع هستند
  • در امور کاری بیش از حد افراط کرده اند
  • دچار عادت های خود تخریبی بوده اند
  • به استراحت و لذت خود رسیدگی نکرده اند
  • تفکرات اشتباه در زمینه کسب و کار مورد نظر داشته اند
  • استارت شروع کسب و کار مورد نظر بر پایه تصمیمات مبتنی بر احساس بوده است

بدین ترتیب با یک تحلیل ابتدایی می توانید عامل را کشف کنید و در صدد بهبود آن بر آیید.

 

کمال گرا بودن

یکی از مهم ترین عادت های خود تخریب در زمینه کسب و کارها این است که برخی رهبران به طور وسواس گونه می خواهند همه چیز را به خوبی و تمام و کمال عالی انجام دهند. مثلا ایمیلی را که می توان در ۵ دقیقه نوشت و ارسال کرد، توسط برخی رهبران ۴ بار بازنویسی می شود و اصلاح می شود و در نهایت هم در draf قرار می گیرد تا مورد بازبینی قرار گیرد.

باید بدانید که بسیاری از این تفکرات ما، که مانع سریع پیش بردن اهداف است، چندان اهمیتی ندارند و موجب می شوند که شما دیر تر به هدف خود برسید.

پس نیازی نیست همه چیز را به طور کامل و تمام و کمال عالی به پیش ببرید.

آیا در این باره تجربه ای دارید؟

منبع

نوشته شناخت ۱۴ عادت خود تخریبی در کارآفرینان جوان اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

برای یاد گرفتن مهارت جدید از کجا و چطور شروع کنیم؟

کسب مهارت جدید

انسان ها اگر پا در مسیر پیشرفت نگذارند نمی توانند موفق شوند و رشد یابند. پیشرفت در هر امری ضروری است، مخصوصا اگر پای کسب و کار در میان باشد. عموما یاد گرفتن مهارت جدید به رشد بهتر کسب و کار می انجامد. حالا شما قصد دارید که مهارتی را بیاموزید اما سوال این است که از کجا شروع می کنید؟

البته پاسخ به این سوال به تناسب روحیات شما متفاوت می تواند باشد.

 

نظر متخصصان بهبود فردی در رابطه با کسب مهارت جدید

برای این که متوجه شویم که چرا یاد گرفتن مهارت جدید انقدر مهم و ضروری است به سخنان چند کارشناس مراجعه می کنیم. اینگونه متقاعد تر می شویم که همین امروز باید گامی برای یاد گرفتن مهارت جدید برداریم چرا که ما می خواهیم موفق شویم و پولدار تر گردیم و از زندگی بیشتر لذت ببریم:

یادگیری مهارت جدید
منبع عکس: peoplematters.in

Heidi Grant Halvorson روانشناس و کارشناس انگیزشی

او می گوید: در دنیای پر سرعت و رقابتی ، توانایی یادگیری مهارت های جدید یکی از کلیدهای موفقیت است. کافی نیست که هوشمند باشید. شما باید همیشه در حال باهوش تر شدن باشید.

بر اساس این تعریف یادگیری در دنیای کنونی اختیاری نیست بلکه اهرمی به شمار می آید که بتوانیم از طریق آن در کسب و کار و زندگی خود حرفی برای گفتن داشته باشیم.

جوزف وینتراوب مربی مدیریت

جوزف وینتراوب ، استاد مدیریت و رفتار سازمانی در کالج بابسون و مربی دوره های مدیریت معتقد است که در تجارت باید استعداد برتر داشت و در حال رشد و پرورش آن بود. او می گوید: “ما باید به طور مداوم به دنبال فرصتهایی باشیم تا خودمان را به روشهایی بکشیم که در ابتدا ممکن است همیشه احساس راحتی نکنیم. بهبود مستمر برای پیشبرد ضروری است.

در ادامه این مطلب به یک سری نکته ها و راهبرد ها خواهیم پرداخت که شما را برای یادگیری مهارت های بیشتر کمک می کند.

 

آیا آمادگی برای کسب یک مهارت جدید دارید؟

در اینجا تعریف جدیدی از آمادگی برای کسب مهارت داریم. هنگام کار روی یک مهارت یا مهارت جدید ، باید دو چیز را از خود بپرسید.

کسب مهارت جدید
منبع عکس: well.blogs.nytimes.com

اول اینکه، آیا هدف شما قابل دستیابی است؟

وینتراوب توضیح می دهد: “محدودیت های مشخصی برای آنچه می توانید بیاموزید وجود دارد.” “به عنوان مثال ، شما ممکن است بخواهید جراح مغزی باشید اما به هماهنگی چشم و دست با هم نیاز دارید. آیا از این ویژگی برخوردار هستید؟.”

دوم اینکه ، چقدر زمان و انرژی می توانید اختصاص دهید؟

نکته بعدی این است که چقدر می توانید برای یاد گیری مهارت جدید زمان و انرژی صرف کنید. این کار مثل این نیست که به داروخانه بروید و نسخه بپیچید بلکه نیاز به این دارید که روی خودتان کار کنید. توسعه و رشد فردی کار سختی است. اما معمولا گفته می شود که عده کمی از پس مهارت های سخت بر می آیند. البته که این سخن بیراهه است. اگر شما آمادگی لازم را داشته باشید ( منظور پیش نیاز های مستر شدن در یک مهارت جدید ) و وقت و انرژی کافی بگذارید و سخت کار کنید، مطمئنا به هر مهارتی که می خواهید دست خواهید یافت. این را بدانید که انسان ها نا محدود هستند.

 

آیا یاد گرفتن این مهارت ضرورت دارد؟

Weintraub در بیانیه ای توضیح می دهد که گام مهم در کسب یک مهارت جدید این است که آیا واقعا این مهارت ضروری است یا نه. آیا کسب و کار شما، سازمان و حرفه شما به این مهارت نیاز دارد یا نه؟

مثلا شاید شما تمایل پیدا کنید که کلاس زبان بروید و روی زبان انگلیسی تان کار کنید، چرا که همه این روزها به کلاس زبان می روند، یا این که تصمیم بگیرید مدل صحبت کردن با مشتری را در خود تقویت کنید! اما حالا به سازمان، و کسب و کار و حرفه تان نگاه کنید و ببینید که آیا واقعا به این مهارت ها نیاز دارید؟

مثلا یک نانوا به زبان انگلیسی نیاز ندارد! و البته نمی توان گفت که کسی که شغلش نویسندگی است و همیشه کنج اتاقش نشسته و تنها مخاطبش کاغذهای روی میزش است، به مهارت گفتاری با مشتری نیاز دارد!

درست است؟

یاد گرفتن یک مهارت جدید، در حقیقت یک نوع سرمایه گذاری است، شما باید بدانید که آیا سازمان به این مهارت نیاز دارد یا نه و آیا در آینده از آن می توانید کسب درآمد کنید یا نه.

اگر شما به مهارتی نیاز ندارید اما به اجبار مدیر به آن مجهز می شوید، باید بابت بکار بردن آن مهارت ها از سمت مدیر پاداشی دریافت کنید.

 

بهترین روش برای یاد گیری شما چیست؟

گام سوم شناختن بهترین روش یادگیری است. شما به هر دلیلی تصمیم گرفته اید که مهارت خود را پرورش دهید. گام سوم در پرورش مهارت ها این است که بدانید که از چه طریقی موثر تر، بهتر و سریع تر یاد می گیرید. اصلا الگوی یادگیری شما چگونه است؟

بسیاری از افراد با مشاهده یاد می گیرند. برخی با مطالعه کردن مهارت کسب می کنند و بسیاری دیگر نیز نیاز به کلاس های حضوری دارند اما برخی صرفا با کلاس های آنلاین تمرکز بیشتری دارند.

در این جا لازم است که کمی به تجربه های گذشته خود فکر کنید. لیستی از دوره های آموزشی گذشته خود داشته باشید. تلاش کنید که ببینید چگونه در دوره های آموزشی مرتبط با مهارت جدید شرکت کرده اید و بهترین حالت آموخته اید. لیستی ایجاد کنید و خوب و بد های آن را یادداشت کنید تا در نهایت به یک نتیجه واحد در این باره برسید.

 

از افراد درست راهنمایی بخواهید

بعد از اینکه شیوه یادگیری خود را شناسایی کردید وقت آن می رسد که در مسیر آموزش قرار بگیرید. اولین چیزی که در مورد آموزش نیاز دارید یک مربی و یک سیستم حمایتی است.

یاد گیری مهارت جدید
منبع عکس: Felearningindustry.com

کسب حمایت از دیگران می تواند یادگیری را به شدت افزایش دهد. کسی را پیدا کنید که به او اعتماد داشته باشید و مهارت خود را برای دستیابی به مهارت کسب کرده است؛ و فراتر از مدیر شما باشد که باید شما را ارزیابی کند. وینتراوب به شما پیشنهاد می دهد از خود بپرسید: “چه کسی در سازمان من ، غیر از رئیس متوجه تغییرات من خواهد شد و به من بازخورد صادقانه می دهد؟”

بعد از این که این فرد را شناسایی کردید به او نزدیک شوید و جملاتی به او بگویید شبیه این که:

شما مهارت ( مهارت مورد نظر شما ) را به خوبی آموخته اید و با آن راحت هستید. من نیز تصمیم دارم در این باره قوی شوم. به فردی نیاز دارم که در مدت خاصی از من پشتیبانی کند و نظرش را در این پروسه در مورد من و شرایط یادگیری و غیره بگوید.

اگر شخصی در سازمان شما وجود دارد که قادر و مایل است مربیگری با کیفیت ارائه دهد و شما را هدایت کند ( در حقیقت کوچ شما باشد )، بسیار عالی است. اگر اینطور نیست ، به دنبال کمک های بیرونی باشید.

 

با یک گام کوچک شروع کنید

یاد گرفتن یک مهارت جدید مخصوصا مهارت های فردی، چیزی است که در لحظه اول، این گونه می نماید که باید در لحظه به همه چیز دست یابید. مثلا اگر می خواهید قاطع باشید، فکر می کنید که باید فورا ۱۰۰ درصد قاطعیت در ۱۰۰ درصد شرایط را بدست آورید. اما اینگونه نیست.

هر جا که بخواهید گام بزرگی بردارید، و راه صد ساله را یک شبه طی کنید، به شکست مواجه می شوید. از گام های کوچک شروع کنید و سعی کنید کم کم مهارت ها را در خود تقویت کنید.

یادگیری قطره ای موجب می شود که بهتر و عمیق تر مهارت ها را در خود نفوذ دهید.

 

آموخته های خود را به ظهور بکشانید

برای این که از حالت یادگیری به تسلط وارد شوید ، باید آنچه را که می آموزید منعکس کنید. در غیر این صورت مهارت جدید ماندگار نخواهد شد. هالوورسون و وینتراوب هر دو پیشنهاد می کنند با دیگران صحبت کنند.

هالوورسون می گوید: “همیشه اهداف خود را با آن دسته از افرادی که می توانند در طول راه پشتیبانی اطلاعاتی یا عاطفی ارائه کنند ، به اشتراک بگذارید.”

وینتراوب می گوید: “حتی اگر آن شخص پاسخی ندهد ، می تواند به شما کمک کند و شما را در مورد میزان پیشرفت خود صادق نگه دارد.”

صحبت در مورد پیشرفت شما به شما کمک می کند تا بازخوردهای ارزشمندی داشته باشید و متوجه شوید که با خود چند چند هستید.

 

مهارت جدیدتان را به دیگران یاد دهید

یکی از سریع ترین راهها برای یادگیری چیزهای جدید و تمرین آن این است که به دیگران بیاموزید که چگونه این کار ها را انجام بدهند.

پس این یک کار علمی و موثر است که آن چه را که یاد میگیرید به مدیر و تیم خود یاد هید. حتی می توانید در تقویم روزانه تان تایمی قرار دهید تا آن چه را که یاد می گیرید به دیگران نیز بیاموزید. کلاس برگزار کنید و دیگران را نیز غنی کنید.

بدین صورت می توانید موثر تر آن چه را که یاد گرفته اید به دیگران بیاموزید و خودتان نیز تقویت شوید. اصولا افراد چیزی را به دیگران خود آموزش می دهند که آن را آموخته باشند و درک خوبی از آن داشته باشند. اما آموختن به دیگران درب های تسلط و تقویت را بر روی شما باز می کند.

 

صبور باشید

بسیاری از افراد به دنبال این هستند که سریعا یک مهارت را به طور تمام و کمال یاد بگیرند که این شدنی نیست. معمولا تغییرات یک شبه رخ نمی دهند.

برای توسعه مهارت جدید معمولاً زمانی بین شش ماه یا بیشتر نیاز دارید. حتی اگر شما برای این که مهارت خود را ارزیابی کنید، نیاز به ریکشن های مثبت مردم دارید ممکن است کارتان بیشتر طول بکشد چرا که ممکن است که مردم چندان سریع به مهارت جدید شما توجه نکنند.

هالوورسون می گوید: “اطرافیان شما فقط ۱۰٪ از هر ۱۰۰٪ تغییر ایجاد شده را متوجه می شوند.”

 

به راستی که شما با صرف وقت، انتخاب دوره آموزشی مناسب، و البته مربی موثر، می توانید سخت ترین مهارت ها را در زمان درست بیاموزید. اگر به تازگی مستر مهارت جدیدی شده اید تجربه خود را از شروع تا پایان در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

منبع

نوشته برای یاد گرفتن مهارت جدید از کجا و چطور شروع کنیم؟ اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

۱۵ ویژگی رهبرانی که همه از آن ها پیروی می کنند

رهبران قوی

یک رهبر کسی است که به واسطه شخصیت و مهارت های خود ، به دیگران الهام می دهد که بهترین نسخه از خود باشند. در حالی که رهبران ممکن است انواع مختلفی از سبک های رهبری را به نمایش بگذارند ، همه آنها امیدوار هستند که به یک هدف برساند که آن هم این است که موفق به اایجاد انگیزه در تیم  کنند به طوری که منجر به پیشرفت بیشتر و بهبود آن ها شود.

اما یک فرد چطور تبدیل به یک رهبر می شود؟ به طور کلی دو روش برای این کار وجود دارد

  • یا این که فرد به طور ذاتی با ویژگی های ژنتیکی رهبری زاده می شود
  • یا این که به مرور با آموختن و بکار بردن شیوه های رهبری در این امر پیشرفت می کند

اگر احساس می کنید رهبر زاده نشده اید جای هیچ نگرانی نیست. شما می توانید با این اصول که ویژگی های رهبران عالی رتبه است، خودتان به تنهایی رهبری را تمرین کنید. مدیر الهام بخش بودن! یک ویژگی شرکت ها و نهاد هایی است که، همیشه حرفی برای گفتن دارند پس به احترام کسب و کارتان رهبری تان را تقویت کنید.

 

ارتباطات با همه به تناسب ظرفیت ها

همیشه رهبران عالی رتبه دارای یک ویژگی مشترک هستند و آن هم این که، با اطرافیان خود به درستی ارتباط برقرار می کنند. شاید فکر کنید که این کار آسان است اما این کار را از همین حالا شروع کنید. در اتاقی که هستید سعی کنید با همه افراد به تناسب نیازها، ظرفیت ها و چیزهایی که نیاز دارید ارتباط برقرار کنید و سعی کنید رضایت نسبی آن ها را فراهم کنید. مطمئنا کار آسانی نیست اما شدنی است و فقط رهبران عالی رتبه و برتر با تمرین به آن می رسند.

شگرد های ارتباطی که مدیران از آن بهره می برند دارای شاخصه های مختلفی است که آن ها را از دیگران جدا می کند. ارتباط مداوم با همه اعضای تیم به طور موثر یکی از این شگرد هاست.

رهبران قوی

بلوغ اجتماعی و کاری

در حالی که اصیل بودن ، اخلاقی بودن و کاریزماتیک بودن همه مهارت های عالی برای یک رهبر است ، اما یک ویژگی که غالباً از آن غفلت می شود بلوغ است. تصمیم گیری آگاهانه و روشنگری ، مشاوره دادن به توانمندسازی دیگران و امتناع از حاکم کردن احساسات ، همه نشانه های یک رهبر بالغ است. بلوغ راهی برای ایجاد اعتماد است. این مزیت نه با افزایش سن ، بلکه با ذهن آگاهی و پذیرش اشتباهات به عنوان یک پل برای پیروزی ( از شکست ) و برای افزایش مهارت ها، بدست می آید.

 

انعطاف پذیری در شرایط سخت و پیچیده

توانایی تغییر وضعیت و انعطاف پذیر از موقعیت های دشوار برای یک رهبر ضروی است، زیرا این انعطاف پذیری است که به یک تیم اطمینان و امنیت می دهد تا در مسیر خود پیشرفت کنند. عنصر دیگری که مبین انعطاف پذیری است مقاومت پذیری در جهت انعطاف است، و این بدین معنی است که رهبر راه حل های دیگری را تست می کند و تیم را بدان ترغیب می کند. این کار موجب می شود که از درجا زدن و نا امیدی دور شده و به رشد تیم کمک کند.

 

مسئولیت پذیری در تیم بر عهده رهبران آگاه و عالی رتبه است

یکی از ویژگی های یک رهبر عالی رتبه این است که تیم را برای پذیرش مسئولیت هایی راهنمایی می کند. به هر کدام از اعضای تیم کاری واگذار می کند و از در قبال هر کار، از آن ها پاسخ می خواهد. اگر رهبری تا به اینجا پیش برود، و فقط مسئولیت را به گردن زیر دستان بیندازد، یک رهبری تحکمی است. اما یک رهبری عالی و پر طرفدار، کار کسی است که مسئولیت کار و تصمیمات خود را می پذیرد. او حتی خود را ملزم می کند که در مورد اشتباهاتش با تیم صحبت کند و نشان دهد که مسئولیت پذیر است.

 

تشنه یاد گیری باشید

اگر شما یک کارمند جدید باشید ، عطش دانش مهم است ، اما یادگیری برای رهبران نیز مهم است. به عنوان یک مدیر یا مالک ، این مهم است که شما همچنان در مورد صنعت و علایق شخصی خود بیاموزید. تمایل به یادگیری می تواند در هنگام رشد شرکت و مدیریت کارمندان خود مزیتی به شما دهد. به کمک افزایش یاد گیری می توانید به طور مستقیم و غیر مستقیم روی رهبری خود تاثیر بگذارید.

 

سازگاری و تطبیق پذیری را تمرین کنید

این که شرایط کاری بالا و پایین دارد، چیزی است که همه مدیران به آن اعتقاد دارند. اما این که بتوانید در شرایط سخت سازگار باشید و خودتان را با شرایط وفق دهید کار هر کسی نیست. تطبیق پذیری یعنی این که در شرایط بحرانی، کاری می کنید که در جهت اهداف تیم و شرکت و کسب و کار، تغییراتی ایجاد می کنید که همه به سود تیم تمام می شود.

تطبیق پذیری مستلزم این است که بتوانید تیم را برای رویارویی با چیزهایی که از پیش تجربه اش نکرده اند، آماده کنید. البته این کار نیاز به اعتماد به نفس و ریسک پذیری دارد.

 

درک میزان نا امنی برای هر تصمیم

یک رهبر باید شجاع باشد تا بتواند شرایط جدیدی را برای تیم تعریف کند. حتی وقتی که یک رهبر با تمام قوای خود، یک تصمیم اتخاذ می کند، در عین حال، باید بتواند درجه نا امنی سطح دو و سه را هم تشخیص دهد تا دچار غافلگیری نشوند. این گونه رهبر ها با تیم خود در مورد این نا امنی ها و شرایط استثنایی صحبت می کند و مشاوره میگیرد و آن ها را برای مواجه با هر چیزی آماده می کند. این کار بیشتر شبیه به دور اندیشی یک رهبر است.

 

فروتنی را تمرین کنید

یک رهبر، معمولا فردی است که موفقیت یک تیم کاملا به او ارتباط دارد. در چنین حالتی وقتی او به موفقیتی می رسد، می تواند سر شار از فخر و غرور شود. اما رهبری دلخواه تر و دلپسند تر است و مشی او دنبال کردنی تر است که فروتنی را از خود به نمایش بگذارد.

چنین رهبری اینگونه القا می کند که موفقیت او، و تیمش، به خاطر تلاش تک تک اعضای تیم است. رهبری که به این موضوع معترف است، تاثیرات مثبت و مستقیم و غیر مستقیم این کار را به تیم تزریق می کند و بهره برداری بهتری خواهد کرد.

 

سادگی را در راس کار خود قرار دهید

سادگی در رفتار موجب می شود که تیم به شما نزدیک تر باشد و احساس بهتری در مورد شما و تصمیمات شما داشته باشند. وقتی که از هر نظر در دسترس باشید و دارای افکار خاص و فانتزی نباشید دیگران بیشتر تمایل به دنبال کردن شما دارند.

گر بیش از حد پیچیده ، پیشرفته یا فانتزی باشید تیم از شما فاصله می گیرد و این اصلا به نفع تیم و اهداف مجموعه نیست. خاکی بودن تعریف بهتری از سادگی است. همیشه ما افراد خاکی و بی غرور را بیشتر دوست داریم چرا که به فطرت مان نزدیک تر است. معمولا حرف این افراد  برش بیشتری دارد و کلامشان موثر تر است.

 

برای تیم خود مفید باشید

نمونه ای از مفید بودن که در شان روسا و مدیران عالی رتبه است این است که، به اعضای خود بگویید که در کجا نیاز به کمک دارند و شما از پس این کار بر می آیید. معمولا یک رهبر عالی رتبه افرادی را جذب می کند که از پس کار خودشان بر می آیند اما اگر این تشریک مساعی در کار باشد، و کارکنان بدانند مدیر پا به پای ان ها در تلاش است و در جهت بهبود پروژه عمل می کند بهتر می توانند روی کارها سوار باشند و به هدف برسند.

 

شوخ طبع باشید

در مدت زمانی که دارید روی پروژه ای کار می کنید، بهتر است که کمی شوخ طبع باشید. با شوخ طبعی می توانید به راحتی شرایط بحرانی را مهار کنید و از شدت تنش ها کم کنید. اگر شما فردی شوخ طبع باشید کارمندان بیشتر به شما اعتماد می کنند و حاضرند تلاش کنند تا همه چیز به خوبی پیش برود.

شوخ طبعی جو حاکم بر محیط کار و تیم را سبک می کند و موجب می شود همه با انرژی و به راحتی و با آرامش خیال کار کنند و به نتیجه برسند. اگر شما تا کنون نقش یک مدیر تحکمی داشته اید لطفا همین حالا شوخ طبعی را وارد کار خود کنید و نتیجه آن را ببینید.

 

درونگرایی برای رهبران یک مزیت است

بر خلاف تصور غلط رایج ، افراد درونگرا رهبران بسیار خوبی هستند. آنها معقول و مستدام مشغول به مدیریت هستند و توانایی آنها برای تجزیه و تحلیل دقیق هر موقعیتی گاهی می تواند نتایج باورنکردنی به همراه آورد. همچنین ، درونگراها ترجیح می دهند به صحبت کردن گوش دهند ، به این معنی که آنها دیدگاه های مختلفی را در نظر می گیرند و سپس زمان بیشتری را در تفکر انتقادی قرار می دهند.

 

مثبت بودن در کنار واقع گرایی مزیت است

همه فکر می کنند باید در طول کار و مدیریت خود واقع نگر باشند تا ضربه نخورند یا غافلگیر نشوند. اما واقع نگر بودن را به معنی منفی نگر بودن تلقی می کنند. در صورتی که مثبت بودن و تزریق این حس در سراسر تیم می تواند تجربه های بهتر را ارتقا دهد. مثبت بودن به معنی بی توجهی به واقعیت ها نیست.

 

پر اشتیاق باشید

هر جا حسی از اشتیاق به چیزی دیده شده، رسیدن به آن چیز، موضوعی است که به وقوع پیوسته است. مدیرانی که به کار و تلاش و رسیدن به اهداف اشتیاق دارند، این حس مثبت را در سر تا سر سازمان و تیم تزریق می کنند. این اشتیاق مسری است و به راحتی به تک تک اعضا منتقل می شود و نتیجه های عالی به بار می آید.

 

پایداری و ثبات در شرایط بحرانی

داشتن یک رهبر خوب نیاز به ترکیبی از صفات خوب دارد. یک صفت کافی نیست. اما در بین تمام صفات ، من معتقدم که یک رهبر باید هم در احساسات و هم در شور و شوق ثبات داشته باشد. وقتی شرکت با هر مشکلی روبرو می شود ، رهبر کسی است که جمعیت به دنبال آن هستند. پایدار بودن به معنای سرسخت بودن نیست. پایدار بودن بدان معنی است که رهبر ، که پایه و اساس شرکت است ، در هر طوفانی آرام است.

 

با کمک این ویژگی ها می توانید پله پله ویژگی های مدیران عالی را در خود رشد دهید تا جایی که شاهد پیروی زیر دستان تان از خودتان باشید و رغبت و میل را در آن ها مشاهده کنید.

منبع

 

 

نوشته ۱۵ ویژگی رهبرانی که همه از آن ها پیروی می کنند اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

چطور از شبکه اجتماعی لینکدین پول بیشتری در بیاوریم

پول درآوردن از لینکدین

پول در آوردن از لینکدین کاری واقعی است چرا که LinkedIn با داشتن حدود ۶۱۰ میلیون عضو ( که هر روز بر شمار آن ها افزوده می شود ) ، بزرگترین موتور جستجوی کسب و کار در جهان است. اما بیشتر اعضای LinkedIn آن را چیزی بیش از مکانی برای ارسال مطالب آنلاین خود نمی بینند. طبق گفته این شرکت ، تنها ۴۰ درصد از اعضای این شبکه بیش از یک بار در ماه وارد سیستم می شوند. ظاهرا ۶۰ درصد بقیه امیدوارند که دیگران با جستجوی آن ها بتوانند به آن ها دسترسی داشته باشند.

اما حقیقتا پر کردن پروفایل و داشتن یک صفحه اختصاصی به کسب و کارها کمکی نمی کند. شما باید بتوانید یک سری اقدامات خاص را روی صفحه تان انجام دهید تا بتوانید نتیجه بهتری بگیرید.

ما در ادامه این مقاله، ۱۲ نکته مهم از یکی از متخصصان لینکدین ارائه کرده ایم که به شما کمک می کند بتوانید به راحتی، موثر تر واقع شوید و در امد خود را افزایش دهید.

پول درآوردن از لینکدین

کاور بالای صفحه خود را به عکس برندتان اختصاص دهید

وقتی که یک صفحه لینکدین می سازید، در بالای صفحه مکانی را مشاهده می کنید که می توانید در آن چیزی بگنجانید. بهترین کار برای هر نوع کسب و کاری خواه کوچک خواه بزرگ این است که این بخش را به عکس برند خود اختصاص دهند. این عکس می تواند لوگو یا هر طرح دیگری باشد. به هر حال هر چیزی که هست باید مبین برند شما باشد. توصیه بعدی این است که این عکس را روی تمام شبکه های اجتماعی دیگر خود کاور پیج قرار دهید ( مثل فیس بوک و توییتر و .. )

 

روی عکس پروفایل خود سرمایه گذاری کنید

طبق تحقیقات عکس پروفایل شما باید حرفه ای باشد تا اثر گذار باشد. این که بخواهید بخشی از عکسی دسته جمعی که در عروسی انداخته اید را کات کنید و برای نمایه پروفایل خود در لینکدین قرار دهید، کمکی به شما نمی کند. چرا که اصلا این کار حرفه ای نیست. در عوض باید برای آن هزینه کنید و ترجیحا یک عکس اتلیه ای بگیرید.

اهمیت عکس نمایه شما به قدری است که طبق تحقیقات واقعی، گفته شده که، پیج هایی که دارای تصویر واقعی حرفه ای هستند، ۳۶ بار بیش از دیگران، پیام دریافت می کنند. همچنین میزان مشاهده پروفایل آن ها ۲۱ بار بیشتر است.

هر چه رنج کاری شما مهم تر و خطیر تر باشد، رسمی تر بودن این عکس کمک می کند اعتماد سازی بیشتری صورت گیرد.

 

عنوان صفحه مبین سرویس محور بودن شما باشد

عنوانی که در صفحه نوشته اید، بخشی مهم از تمام تایتل هایی است که در لینکدین وارد می کنید. برای این که بتوانید بیشترین تاثیر گذاری را داشته باشید تلاش بر این داشته باشید که، عنوانی انتخاب کنید که هر وقت هر کاربری ان را دید، متوجه شود که مشکلش پیش شما حل خواهد شد.

 

عنوان تان را خلاصه و جذاب بنویسید

لینکدین دقیقا مثل یک کتابخانه است. وقتی وارد کتابخانه می شوید، عنوان های کتاب ها را بررسی می کنید. هر کدام جذاب تر بود و به فکر شما و نیاز شما نزدیک تر بود، ان را بر می دارید و ورق می زنید تا این که آن را انتخاب کنید.

خب در لینکدین باید همین کار را انجام دهید.

عنوان شما باید طوری باشد که کاربر را به داخل صفحه تان بکشاند و او را کنجکاو کند تا در مورد شما و کسب و کارتان اطلاعات کسب کند و به راحتی بتواند با شما تماس بگیرید. هدف شما در اصل باید این باشد که کاربر را ملزم کنید تا روی عنوان تان کلیک کند و در صفحه تان بچرخد.

 

همکاران و مشتریان خود را Endorse کنید

Endorse کردن به نوعی تایید کردن به شمار می آید. شاید با خودتان بگویید در عالم کسب و کار نباید رقبا را تایید کرد و به قوت آن ها افزود! اما در اصل این کار در لینکدین یک فایده دیگر دارد. وقتی که شما این دسته از افراد را Endorse می کنید در حقیقت عکس نمایه شما، در پروفایل ان ها نمایش داده می شود. این موجب می شود که شما بیشتر نمایش داده شوید و احتمال انتخاب شما نیز بالا تر می رود.

 

محتوای تان ترجیحا چند رسانه ای باشد

می توانید به محتواهای ویدیویی ، صوتی و نوشتاری در نمایه LinkedIn خود پیوند دهید ، اما به جای اینکه فقط از آن فضا به عنوان ویترین استفاده کنید ، من پیشنهاد می کنم به طور مرتب مطالب جدید را آزمایش کرده و نماهای خود را کنترل کنید تا ببینید کدام محتوا محبوب تر است.

بدین ترتیب متوجه می شوید که باید چه چیزهایی را روی صفحه خود بگذارید تا دیگران بیشتر جذب شوند و تاثیر بپذیرند و این تاثیر را به بیزینس شما منتقل کنند.

 

ویدیو های تولیدی درست کنید و آپلود کنید

ویدیو یکی از مهم ترین ابزارهای حضور در عرصه مجازی و شبکه های اجتماعی است. بدین ترتیب می توانید به راحتی، ویدیو بسازید و آن را روی لینکدین قرار دهید. الگوریتم لینکدین در حمایت از ویدیو ها و بازدید های ویدیویی به نفع ویدیو کار می کند. به همین دلیل توصیه می شود فیلم های تولیدی بگیرید و آپلود کنید. لینکدین به شما اجازه می دهد تا فقط فیلم هایی را آپلود کنید که نهایتا ۱۰ دقیقه تایم آن ها باشد. اما ما توصیه می کنیم که هر چه کوتاه تر کار کنید موفق تر خواهید بود. مردم به محتواهایی مثل، آموزش ها، اخبار کسب و کار ها و موارد اینچنینی علاقه دارند. با این روش فیلم های خوبی بسازید و هر روز پیج خود را آپ نگه دارید.

 

مخاطب شناسی کنید و بعد تولید محتوا داشته باشید

وقتی که شما به عنوان یک بیزینس شروع به تولید محتوا می کنید، خیلی مهم است که بدانید دارید برای چه کسانی کار می کنید. این یکی از اولیه ترین اصول بازاریابی است. برای این مساله خود لینکدین به شما کمک می کند تا متوجه شوید که چه کسانی از چه اقشاری بیشتر به مطالب شما ریکشن مثبت نشان داده اند و بیشتر به دنبال مطالب شما بوده اند.

مثلا آیا مشتریان مطالب شما را می خوانند یا کارفرمایان!؟

در اپلیکیشن لینکدین روی گزینه Me، کلیک کنید.

با این بخش شما می توانید چشم اندازهای خاصی از عملکرد کاربران روی صفحه خود مشاهده کنید. در واقع این اطلاعات برای زمان واقعی و کنونی نمایش داده می شوند. حتی می توانید لوکیشن ها را هم مشاهده کنید و ببینید که از کجا بیشترین توجه ها به سمت پروفایل شما جلب شده است.

بعد از این که این اطلاعات را دریافت کردید می توانید متناسب با این چشم اندازها، تولید محتوا کنید تا نتیجه عالی تری دریافت کنید.

 

در پست های خود از هشتگ استفاده کنید

هشتگ ها در LinkedIn متفاوت از آنچه در فیس بوک و توییتر ظاهر می شود، کار می کنند .

LinkedIn اخیراً برای پیوستن به انجمن های هشتگ در مورد مشاغل اصلی و موضوعات مربوط به رشد شخصی کاربران را تشویق می کند. (#motivation 12 میلیون دنبال کننده دارد!) وقتی محتوا را به اشتراک می گذارید ، افزودن این هشتگ ها به صورت تصاعدی دسترسی شما را گسترش می دهد. ابزارهایی وجود دارد که به شما کمک می کند هشتگ های ترند را پیدا کنید و روی آن ها کار کنید.

 

در لینکدین آموزش ارائه کنید

لینکدین جای کسب و کار ها و متخصص هاست! پس جالب تر می شود اگر این متخصصان بذل و بخشش کنند و آموزش هایی را ارائه کنند. بدین ترتیب می توانید به راحت ترین شکل، نظر هم نوعان، مشتری ها و کسب  و کارهای موازی و رقیب یا مکمل خود را جلب کنید.

با ارائه آموزش، اعتبار شما افزایش خواهد یافت.

هر جا حرف از اعتبار بالا تر باشد، سود ها نیز بیشتر خواهند بود.

 

به گروههای LinkedIn بپیوندید

اعضا می توانند در LinkedIn گروه هایی ایجاد کنند ، که اغلب افراد را در حرفه های مشابه جمع می کند (“بازاریابی دیجیتال” ۱٫۱ میلیون عضو دارد) یا مجموعه مهارت (“Adobe Photoshop” بیش از ۳۱۷،۰۰۰ عضو دارد). وقتی به یک گروه می پیوندید ، منجر به گسترده تر شدن شبکه تان می شود. با این کار تصویر نمایه شما به دیگران نمایش داده می شود و این موجب می شود که به طور رایگان بیشتر دیده شوید.

و این یعنی سود و درآمد زایی بیشتر در لینکدین!

 

برای به دست آوردن مشتری از LinkedIn Profinder استفاده کنید

توصیه بعدی برای افزایش درآمد در لینکدین این است که ثبت نام کنید تا یک شرکت ارائه دهنده خدمات در Profinder باشید و افرادی را که به دنبال تخصص شما هستند از راهنمایی های شما استفاده کنند. حضور در این مجمع رایگان است اما اگر می خواهید بیش از ۵ ماه حضور پیدا کنید باید کمی هزینه کنید و اشتراک LinkedIn Premium دریافت کنید. همه حرفه ای ها از جمله مربیان ، بازاریابان ، توسعه دهندگان ، خدمات IT ، نویسندگان ، مشاوران و موارد دیگر در اینجا حضور دارند.

بدین ترتیب می توانید به راحتی، حضور خود را در این شبکه اجتماعی موثر تر و پر رنگ تر کنید و از بودن در آن لذت ببرید.

در این باره دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

منبع

 

 

 

نوشته چطور از شبکه اجتماعی لینکدین پول بیشتری در بیاوریم اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

۳ مزیت بی نظیر راه اندازی کسب و کار با دوستان و فامیل

راه اندازی کسب و کار با دوستان و فامیل

معمولا همه جا صحبت از تعادل کار و زندگی است و بسیاری از افراد برای این که بتوانند کار و شغل دلچسبی داشته باشند تمایل دارند تا کسب و کار خود را با خانواده یا دوستان خود آغاز کنند. هر چند اگر این شراکت ها به بُن بَست بخورد، نتوان آن روابط دوستانه را دوباره درست کرد اما مزیت هایی هم دارد که نمی توان از آن ها چشم پوشی کرد.

در این مطلب می خواهم ۳ دلیل به شما نشان دهم که اگر کسب و کارتان را با خانواده یا دوستان شروع کنید، چه مزیتی برای شما دارد.

در کنار تمام مزیت های فرعی و البته خطرات احتمالی این ۳ مورد بیشتر شما را به سمت راه اندازی این کسب و کارها خواهد کشاند.

به خانواده و دوستان راحت تر می شود اعتماد کرد

وقتی صحبت از استخدام و تعدیل نیرو، تفویض نقش ها ، استراتژی رشد و دیگر جنبه های مهم ایجاد یک شرکت موفق می شود ، اعتماد بین مؤسسین مهم و اساسی ترین چیزی است که واقعا وجود دارد. بدون وجود اعتماد و اطمینان متقابل درگیری هایی مستقیم یا غیر مستقیم رخ می دهند و موجب می شود که فرد از پیشرفت کاری و شخصی باز بماند.

برای این منظور، می توانیم به تجربه بن لر، بنیانگذار شرکت Nine Media در لر هیپو اشاره کنیم.

او کارش را با پدر و خواهرش در دو کسب و کار مختلف شروع می کند. بن لر می گوید، وقتی که کارش را با پدر و خواهرش شروع کرده، نه تنها از وجود آن ها بهره برده و تنوع کاری داشته و حسابی از سرگرمی اش لذت می برده، بلکه اعتماد را نیز به خوبی فراهم شده دیده است. او می گوید برای کسب و کار اعتماد بسیار ضروری است و آدم به چه کسی بیش از پدر و خواهرش می تواند اعتماد کند؟؟ و واقعا این صحبت کاملا بجاست.

از آنجا که بن بیش از ۴۰۰ کارمند را در گروه Nine Media استخدام می کند و بیش از ۱۲۰ میلیون دلار سرمایه در لر هیپو به کار می گیرد، او به تنهایی نمی تواند این کار را انجام دهد. او باید اعتماد کند که افرادی که با آنها کار می کند هم مایل هستند و هم قادر به انجام کار هستند ، و وقتی که با خانواده کار می کند ، این اعتماد به طور خود به خود بوجود می آید. وقتی با خانواده کار می کنید، وقتی که دوستان را دخیل کار خود می کنید، اعتماد به نفس و اعتماد هر دو دست به دست هم می دهند تا شما را قوی تر کنند.

 

همکاری با خویشان و دوستان ارتباط را کارامد تر می کند

یکی از مهم ترین چیزهایی که در یک روند کاری وجود دارد، بحث و صحبت هایی است که در جای جای کسب و کار در زمان های مختلف رخ می دهند. وقتی که شروع به صحبت با شریک خود می کنید، باید دیدگاه و نظر درونی او را بدانید و با آن کلنجار روید و در جهت رضایت آن ها پیش بروید. گاهی اگر بحث ها بالا بگیرند نمی توانید کارتان را پیش ببرید. گاهی اوقات با وجود یک بحث کوچک با کسی که واقعا همدیگر را درک نمی کنید، بنیان یک کسب و کار به هم می ریزد.

خب در چنین شرایطی باید چکار کرد؟

بهتر است که با خانواده و دوستان نزدیک یک کسب و کار راه انداخت. دلیل این امر این است که ما شناخت عمیق تری نسبت به دوستان نزدیک و خویشان خود داریم. بهتر آن ها را درک می کنیم  و نظر شخصی آن ها بیشتر آشنا هستیم.

نمونه ای عالی از این روش،  کارا و تئو گلدین هستند. انها زن و شوهری هستند که کسب و کار خود را با ۹۰ میلیون دلار شروع کرده اند. به گفته کارا آن ها با هم مشکلات دارند اما به هم قول داده اند که در جهت پیشرفت هم باید به هم کمک کنند و تشویق کننده و افزایش دهنده روحیات و دستاورد های خود و یکدیگر باشند. او می گوید ما با هم تفاوت مهارت هایی داریم. هر کدام برتری بر یکدیگر داریم، اما با هم دیگر یک تیم کامل هستیم.

 

معمولا دوستان و خانواده با شما ارزش های مشترک دارند

یکی از مشکلات موجود در شرکت هایی که چند شریک کاری دارند این است که این افراد هر کدام به نوبه خود ارزش های خاص خود دارند. البته در بیشتر مواقع صحبت کردن در مورد این ارزش ها کار بیهوده ای نیست. مخصوصا وقتی که مدیر عامل و راه اندازی کننده این شرکت، از نظرات شخصی خودش و ارزش های کسب و کار مورد نظر صحبت می کند.

برای نمونه می توان به جاستین لافازان و دیلان گامباردلا اشاره کرد که این دو در کنار شراکت کاری از پیش ، دوستان خوبی برای هم بوده اند. انها بنیانگذاران Next Gen Summit هستند. این تشکیلات  یک انجمن آنلاین با بیش از ۳۰۰۰ عضو است که برگزار کننده کنفرانس های متعدد برای کارآفرینان است. آنها می گویند که: چیزی که در این شرکت مهم تر از همه چیز بوده، این است که روابط اولین عنصر مهم در این شرکت است که باید مد نظر قرار بگیرد.  آن ها می گویند بر اساس این دیدگاه ما به این فکر واحد می رسیم که:  همه افراد در شبکه ما – چه یک عضو جامعه ، چه شریک زندگی یا سرمایه گذار – همه این افراد ارزشمند هستند و باید حفظ این ارزش در راس همه چیز قرار گیرد.

وقتی بنیانگذاران در مورد ارزشهای اساسی برای شرکت خود به توافق برسند ، آن سطح از درک متقابل باعث می شود که استراتژی و جهت گیری شرکت فرایند ساده تر و قدرتمند تری داشته باشد.

سخن آخر:

هر چند قبول داریم که اگر کسب و کاری بین اقوام و شرکا خراب شود، موجب می شود که روابط دوستانه و خانوادگی نیز تهدید شوند، اما مزیت های این انتخاب، واقعا ارزشمند است. از سوی دیگر، وقتی که ما در انتخاب های مان دقت کنیم، و هم دلی و هم ارزشی در بین افراد وجود داشته باشد معمولا کمتر دچار شکست یا پیامدهای پس از شکست خواهیم شد.

آیا در این باره تجربه خوبی دارید؟ در بخش نظرات برای ما بنویسید

منبع

نوشته ۳ مزیت بی نظیر راه اندازی کسب و کار با دوستان و فامیل اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

۳ تجربه افراد موفق برای افزایش کارایی و بهره وری در کار و زندگی

بهره وری در کار و زندگی

افزایش بهره وری در کار و شغلی که بر عهده دارید، یکی از چیزهایی است که همیشه ذهنتان را به خود مشغول ساخته است. اما کارآفرینان و کارمندان موفق می دانند که همه چیز کار نیست. برای یک زندگی خوب و رضایت بخش باید بهره وری در کار و زندگی روزانه به خوبی نمود پیدا کند.

اما چطور می توانیم مثل یک فرد عادی زندگی کنیم و با القاب خاصی مثل، کارآفرین و غیره خود را مشغول نکنیم اما بتوانیم بهره وری در زندگی و کار را افزایش دهیم.

من در این مطلب می خواهم، به تجربه ۳ نفر از افراد برتر بپردازم و به شما بگویم که می توانید حتی اگر در پایین ترین سطح هستید، به راحتی، بهره وری تان را افزایش دهید

 

اوقات مرده و هدر رفتنی را پر کنید آن هم با چیز های مفید

آیا در طول زندگی ات زمان هایی داری که فکر می کنی در آن وقتت به هدر می رود و از ثانیه ها جز تیک تیک سر سام آور یا لذت بخش آن چیزی نصیبت نمی شود؟ شاید در چنین اوقاتی به سر و کله ی خود بزنی و کمی هم عصبی شوی. چرا که معطل بودن برای هیچ کسی لذت بخش نیست.

افزایش بهره وری در کار و زندگی

اما تجربه Rob Fried مدیر عامل ChromaDex Corp می تواند یک روش عالی به تو یاد دهد:

او می گوید:

لس آنجلس به شلوغی ها و ترافیک اش شهرت دارد. هر چند محل کار من از محل زندگی ام ۵ مایل بیشتر فاصله ندارد اما من بیشتر اوقات، حتی تا ۴۵ دقیقه نیز در این فاصله گیر افتاده ام! به همین خاطر این ۴۵ دقیقه را صرف گوش دادن به پادکست می کنم. این پادکست ها شامل موارد آموزشی و توصیه ای پیرامون کسب و کار، سلامتی و غیره است.

به نظر می رسد که  Rob Fried یک روش عالی در دست گرفته و به خوبی لذت شنیدن پادکست ها و آموزش ها را لمس کرده که حاضر است روزانه ۴۵ دقیقه گوش خود را به صدای پادکست ها بچسباند. 

شما از اوقات مرده چطور استفاده می کنید؟

 

قدرت برنامه ریزی یعنی قدرت ایستادن جلوی شکست

Daniel Griggs، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت ATX Web Designs درباره افزایش بهره وری اش صحبت های جالبی دارد. او می خواهد به تو بگوید که بهره وری در روز تو با برنامه ریزی ات شروع می شود.

او می گوید من بیشترین بهره وری را زمانی دارم که قبل از شروع یک روز، در مورد تمام چیزها برنامه ریزی کرده ام. برنامه ریزی کرده ام که کی سر کار بروم، و در محیط کار چه تایمی را به چه کاری اختصاص دهم. همچنین مشخص کرده ام که ورود و خروجم کی باشد، و چه وقت ناهار بخورم، و چه وقت با فرزندانم سپری کنم و چه وقت با همسرم باشم.

افزایش بهره وری در کار و زندگی

او معتقد است که اگر برنامه ریزی نداشته باشی قطعا در حال رسیدن به شکست هستی و این جمله واقعا خوب معنی می دهد. چرا که تو دو حالت بیشتر نداری.

  1. یک موفقیت
  2. یک شکست

اگر برای موفقیت برنامه ریزی نکنی، شکست برایت برنامه ریزی می کند.

نظر تو چیست؟

 

همیشه اولویت زندگی ات روی مهم ترین ها باشد

لین لینکینز، مدیر عامل و بنیانگذار UrbanSitter نیز به لیست های کاری های قابل انجام اعتقاد دارد. او می گوید که هر صبح به لیست کارهایم نگاه می کنم. می بینم که کدام یک اولویت و ارزش بیشتری برایم دارد. بعد از این تصمیم می گیرم آن را انجام دهم و بعد برای تفکر استراتژیک و ناهار و غیره برنامه ریزی می کنم.

همیشه اولویت زندگی ات روی مهم ترین ها باشد

او معتقد است که وقتی به چیزهای مهم می پردازی چیزهایی که ارزش کمتری دارند از دامنه کار ها و فکر تو حذف می شوند و این یک روش عالی برای افزایش بهره وری است.

به نظر می رسد که نظر واقعا درستی باشد چرا که این مهم ترین ها و پر ارزش ترین کارهاست که اوقات ما را غنی می کنند.

آیا شما نیز به روشی شخصی رسیده اید که بهره وری تان را افزایش دهد؟

منبع

نوشته ۳ تجربه افراد موفق برای افزایش کارایی و بهره وری در کار و زندگی اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

چطور نام کسب و کارمان را با موفقیت تغییر دهیم؟ ( ریبرندینگ یا برندسازی مجدد )

تغییر نام شرکت

اگر تا کنون داستان برخی بیزینس ها را شنیده باشید، متوجه می شوید که فراز و نشیب بسیاری داشته اند و گاهی تا جایی نیاز به تغییر داشته اند که نام کسب و کار خود را عوض کنند. نیسان و دااتسون، در حقیقت نمونه هایی از تغییر نام را در کارنامه خود دارند.

اما تغییر نام کسب و کار، همیشه به عنوان یک شمشیر دو لبه است. گاهی این کار موفقیت آمیز است ( مثل نیسان و دااتسون ) و گاهی با شکست سختی بیزینس را روبرو می کند.

اما به هر دلیلی بیزینس ها تصمیم می گیرند که نام خود را تغییر دهند. این دلیل ها چه معقول چه نامعقول باشد، انجام می شود اما مهم این است که بتوان نامی را تغییر داد و برند و بیزینس را خوش نام تر کرد! نه تنها از نوع و نقطه نظر آوایی، بلکه از جهات معنوی و مادی!

در این مقاله قصد دارم به شما کمک کنم که کاری کنید تا بتوانید به موقع، تشخیص دهید که وقت تغییر نام است یا نه، و بعد این تغییرات را انجام دهید.

در ادامه این مقاله نمونه هایی از تغییرات نام تجاری واقعی و رویه های آنها را خواهید دید، گام های قانونی و روالی را که هنگام تغییر نام، باید در مورد تغییر ارتباط با مشتریان خود بدانید و ببینید که چگونه برند جدید را راه اندازی کنید. در پایان، شما باید مشخص کنید آیا شما نیاز به تغییر نام کسب و کار دارید یا نه و این که این کار را چطور باید انجام دهید.

تغییر نام شرکت

گام اول: چه زمانی باید نام کسب و کار را تغییر داد؟

ریبرندینگ یا برندسازی مجدد، کار سختی است و به این راحتی ها که می نماید نیست. اما گاهی شرایطی وجود دارد که موجب می شود، تغییرات، به صورت نا محسوس به خوشنام تر شدن برند بیانجامد.

در ادامه برخی از این شرایط را توضیح می دهیم که هم برای شرکت های بزرگ و هم برای شرکت های کوچک بکار می آیند.

 

ادغام شدن دو شرکت

اولین دلیلی که موجب می شود ریبرندیگ صورت گیرد، ادغام شدن تو شرکت و برند است. در چنین شرایطی قرار نیست حاصل شراکت به نفع یک شرکت تمام شود، پس گزینه ترکیب اسم و برند بیشتر به چشم می آید.

یکی از مشخص ترین نمونه های ترکیب برند را در سونی اریکسون مشاهده می کنید. سونی و اریکسون در یک قرار داد اقدام به تولید گوشی کردند. گوشی هایی که در ابتدای دهه قبل در دست مردم بود بیشتر به این نام شناخته می شد.

اما بعد از این که سونی تصمیم به جدایی گرفت، سهام اریکسون را کاملا خریداری کرد و به تولید اسمارت فون های مرسوم پرداخت و صرفا با برند سونی آن ها را نشر داد. به ظاهر، این کار موفقیت امیز تر از حالت کار ترکیبی بود. نظر شما چیست؟

 

تغییر مسیر به مسیر جدید

گاهی اوقا شرکت ها سال های سال در حال کار کردن با یک عنوان و برند هستند. اما تصمیم می گیرند یک مسیر جدید و شاخص نیز ایجاد کنند. گاهی مسیر جدید همخوانی چندان جالبی با مسیر گذشته شرکت و برند ندارد. اینجاست که تصمیم گرفته می شود که، تغییر نام صورت گیرد.

در رابطه با این موضوع با کسب و کارهای مختلف صحبت کرده ایم اما یکی از موفق ترین بیزینس ها در این باره گفته که، تغییر مسیر جدید ما در شرکت و عدم همخوانی نام ها و خط مشی ها موجب شد که یک نام جدید برای تغییر مسیر شرکت انتخاب شود.

 

منفی انگاری اجتماعی

گاهی اوقات به هر دلیلی یک برند از خوش نامی می افتد و بارها و اثرات منفی به خود میگیرد. در چنین شرایطی برای این که اعتبار و اعتماد برند مورد نظر و شرکت یاد شده حفظ شود، توصیه می شود که بهتر است که تغییر نام را تجربه کنند.

برای مثال شرکت Blackwater ، در تیراندازی که منجر به مرگ ۱۷ نفر شد، امتیاز منفی گرفت و دچار تشعشعات منفی اجتماعی شد به همین دلیل در سال ۲۰۰۷ نام این شرکت را تغییر دادند تا این بار منفی از آن ها برداشته شود. اما در سال ۲۰۱۱ دوباره این برندسازی مجددا صورت گرفت و به عنوان Academi کار خود را ادامه دادند.

 

تجدید حس نو بودن

گاهی اوقات واقعا هیچ کدام از دلایل بالا وجود ندارد، اما شرکت تصمیم میگیرد که یک تغییر و تحولاتی انجام دهد. در چنین شرایطی می توان انتظار یک نتیجه خوب تر یا بد تر داشت.

شرکت هایی هستند که با تغییر نامی کاملا سنجیده موفقیت خود را افزایش می دهند و گاهی این تغییر نام بخاطر بعضی پارازیت ها به شکست کسب و کار می انجامد.

در این باره باید به خوبی تحقیق کرد و انتخابی عاقلانه و سنجیده داشت.

 

مرحله: اقدامات عملی

خب اگر تا به اینجا به این باور رسیده اید که باید واقعا این تغییر نام صورت بگیرد، و کاملا داستان شرکت هایی که تغییر نام کرده اند و موفق شده اند یا شکست خورده اند را خوانده اید، و تصمیم خود را گرفته اید این جا باید یک سری اقدامات را انجام دهید.

نکته: هر چند بسیاری از راهکارهای این آموزش، برای شرکت های آمریکایی است اما به نظر می رسد که روی تمام شرکت ها خوب جواب بدهد.

 

بروز رسانی مقالات مرتبط با شرکت

این گام اولی است که باید انجام دهید. وقتی که شما در مقالات خود نامی از برند، همکاران و حتی اهداف تان برده اید، به تناسب هر تغییر و هر زمینه تغییری که داشته اید ( ادغام شرکت – جدا شدن از شرکت – تغییر خط مشی و غیره ) باید مقالات خود را بروز رسانی کنید.

حتی اگر شرکت های دیگری در وب سایت خود از شما مقاله ای نشر داده اند از آن ها بخواهید که تغییرات لازم را اعمال کنند.

 

نوشتن کارهای جدیدی که باید انجام دهید

گاهی شما نام شرکت خود را تغییر داده اید به این دلیل که می خواهید کارهای جدیدی کنید. شاید بسیاری از افراد سایت شما را با برند قبلی بشناسند. در چنین شرایطی بهتر است که صفحه ای باز کنید و نام جدید را معرفی کنید و بنویسید که از ان به بعد خدمات شما حول چه کارها و سرویس هایی می گردد.

 

حساب بانکی خود را به روز کنید

حساب بانکی کسب و کار شما باید نام جدید شما را منعکس کند پس لازم است که به بانک مراجعه کنید و نام حساب تان را تغییر دهید تا وقتی خریدار محصول یا سرویس های شما، اقدام به واریز وجه می کند با نام قبلی روبرو نشود.

همین امر مربوط به کارت های اعتباری کسب و کار و سایر حساب های مالی نیز می شود.

 

بروز رسانی مجوز های شهری و آنلاین

گاهی اوقات بر اساس کسب و کاری که قبلا داشته اید و بر اساس برندی که روی آن کار کرده اید، یک سری مجوز ها از شهرداری، نهاد های مختلف داشته اید و گاهی حتی یک سری مجوز های فعالیت آنلاین گرفته اید. در چنین شرایطی باید به مراکز مربوطه مراجعه کنید و تغییرات را ایجاد کنید.

 

اسناد تجاری تان را بازبینی و بروز رسانی کنید

وقتی صحبت از اسناد تجاری است تنها چیزی که فورا به ذهن می آید ست اداری و کاتالوگ ها و یا حتی سربرگ های تان است. هر چند ست اداری تان باید با برند، و رنگ و آرم جدید تزیین شود. اما باید روی قرار داد ها، حساب ها و غیره نیز نظارت داشته باشید و تغییرات را اعمال کنید. مثلا یکی از مهم ترین اسناد تجاری فاکتورهای فروش شما است که باید با آرم جدید و لوگوی جدید و مهر جدید ارائه شود.

 

اسناد بازاریابی تان را بروز کنید

در مورد برقراری روابط و بازاریابی اقدامات خاص داریم اما پیش از هر چیز لازم است که چیزهایی مثل:

  1. وب سایت
  2. کارت ویزیت
  3. کاتالوگ ها
  4. بروشور ها
  5. تبلیغات

و غیره را بروز رسانی کنید و با اطلاعات جدید و نام جدید آن ها را بروز رسانی کنید

 

همه چیز های کوچک را تغییر دهید

شاید باور نکنید اما شما تا پیش از این روی برند و نام تان تعصب داشته اید و بعید نیست که در کوچکترین مکالمات تان نیز از این برند استفاده کرده باشید.

در چنین شرایطی باید بیاد داشته باشید که شما از امروز صاحب یک نام جدید هستید. همچنین در تماس هایی که گرفته می شود، نامه هایی که ارسال می شود، همه و همه به نام جدید توجه داشته باشید.

همچنین فراموش نکنید که تابلو های مربوط به شرکت تان را هم تغییر دهید.

 

گام سوم: تغییرات اجتماعی و ارتباطی

شاید به این فکر نکنید که تغییرات برند می تواند حتی روی ارتباطات شما نیز تاثیر بگذارد. اما ما در ادامه این مقاله به نکاتی در این باره می پردازیم:

 

از کارکنان خود شروع کنید

قرار نیست تغییر نام تجاری فقط برای دیگران محرز باشد یا این که فقط در ذهن شما باشد. شما کارکنانی دارید که به نام تجاری قبلی تان وفادارند. در چنین شرایطی باید تمام کارکنان توجیه شوند و این موضوع را بپذیرند.

با آن ها صحبت کنید، در مورد علت های تغییر نام صحبت کنید و از آن ها بخواهید که این موضوع را بپذیرند. همچنین باید به آن ها یاد آوری کنید که در ادامه همکاری شان با شما از بکار بردن نام تجاری جدید با مشتریان امتناع نورزند و این کار را به درستی انجام دهند.

اگر بخواهید این کار را اثر گذار تر کنید تا کارمندان بهتر با این تغییر روبرو شوند، می توانید برای تغییر نام تجاری از آن ها نظر خواهی کنید.

وقتی که نام را به تنهایی و با تصمیم خودتان تغییر می دهید نباید اطلاع رسانی به کارمندان را فقط با یک ایمیل تمام کنید. شما باید این کار را جدی تر انجام دهید و جلسات و نشست های چهره به چهره ایجاد کنید، و منطق پشت این تغییر نام را توضیح دهید و حتی اجازه دهید که سوال های ذهن مخاطبین و کارمندان مطرح شود و شفاف سازی ها به خوبی صورت گیرد.

خروجی این جلسات باید پذیرش صد درصدی کارمندان باشد تا بتوانند از این به بعد تلاش کنند تا برند جدید را نشر دهند.

 

پلن داشته باشید

شاید شما بخواهید یک تنه در عملیات تغییر نام دخیل باشید و از کسی نظر خواهی نکنید. این شیوه را دنبال نکنید. بهتر است که قبل از تغییر رسمی و نهایی نام، با همکاران خود صحبت کنید و در این باره از آن ها نظر سنجی کنید. بدین ترتیب، آن ها می توانند در یک نظر سنجی جمعی، تغییراتی حتی بر روی نام پیشنهادی بدهند و بعد یک نام جدید برای آن انتخاب کنند.

حتی می توانید در صورتی که شرایط کاری و شرکت تان اجازه می دهد، در روزنامه ها در این باره نظر سنجی کنید تا مشتریان هم در تغییر نام شرکت به شما کمک کنند. همان طور که با کارمندان تان به صورت شفاف و صریح صحبت می کنید، با مشتریان نیز باید به همین منوال صحبت کنید تا آن ها بتوانند موثر تر در تغییر نام به شما کمک کنند.

این نظر خواهی ها می تواند به صورت سنتی و حتی آنلاین باشد.

یکی از بزرگ ترین اشتباهات در حوزه برندسازی مجدد یا ریبرندیگ، این است که ارتباطات اجتماعی به طور کافی صورت نمی گیرد. Royal Mail دقیقا بخاطر موضوعی اقدام به تغییر نام کرد و برند  Consignia را برگزید اما یکی از مهم ترین علت های مشکل زا شدن این نام جدید، همین بود که در نظر سنجی اجتماعی و ارتباطات اجتماعی اثر گذار واقعا کم گذاشته بودند.

 

گام چهارم: راه اندازی برند جدید

راه اندازی نام تجاری جدید، اگر درست انجام شود، می تواند یک فرصت برای ایجاد یک لرزه به جان اجتماع باشد یا به طور مناسب تر می توان گفت می تواند خوب سر و صدا ایجاد کند.

رسانه های خبری با این تغییر شما ممکن است تغییر کنند و حتی شما نیز می توانید با رویداد هایی که برگزار می کنید، از چپ و راست و شمال و جنوب، کاری کنید که نام جدید بیشتر بین مردم جا بیفتد.

همانطور که گفته شد تغییر نام دارای گام های بسیاری است. در ابتدای مقاله گفته شد که باید اسناد بازاریابی تان را تغییر دهید و چاپ مجدد داشته باشید، همچنین باید سایت تان را مجددا راه اندازی کنید. اما همه این ها باید در پس زمینه باشد. یعنی تا قبل از این که خبر رسمی را به رسانه ها منتقل می کنید، و پیش از این که این رویداد را برگزار می کنید، نباید کسی کاتالوگ های جدید و بروشور های جدید شما را ببیند.

تمام این تغییرات باید دقیقا روز راه اندازی رسمی، برملا شوند.

همچنین باید بتوانید بیشترین تاثیر را بر روی مخاطب خود داشته باشید. مثلا وقتی که می خواهید سایت را تغییر ظاهر دهید، نباید این تغییرات صرفا برای صفحه اصلی باشد، بلکه باید صفحه داخلی نیز این گونه باشد و تماس با ما و در باره ما و همه صفحات از الگو، رنگ بندی و تغییر جدید پیروی کند.

در این میان نباید شبکه های اجتماعی تان را فراموش کنید. این شبکه ها نیز نیاز به تغییر نام دارند. همچنین توجه کنید که لیست ایمیلی از مشتریان دارید که می توانید روز راه اندازی نام جدید، به آن ها ایمیل بزنید و در مورد رسمی شدن تان بگویید.

باید تمام تغییرات یک روزه انجام شود. بسیاری از شرکت ها هستند که این کار را به جای این که یک روزه انجام دهند، طی یک دوره انجام می دهند و این موجب می شود که مشتری ها در یک ابهام وسیع، ندانند که کجای کار این شرکت هستند و باید این شرکت را به چه نامی بخوانند.

از طرفی باید کارمندان ۱۰۰ درصد توجیه شده باشند تا در تمام مسیر، از همان روز به بعد، در مکالمات، ایمیل ها و غیره از نام جدید شرکت استفاده کنند.

البته این بدین معنی نیست که اصلا از نام قبلی استفاده نکنید. گاهی مشتری هنوز ملتفت نشده که نام جدیدی در کار است، شما در چنین شرایطی لازم است که، او را توجیه کنید و بگویید شرکت (نام کنونی ) همان شرکت ( نام قبلی ) است، که به دلایل ( دلیل ها را بر می شمرید ) تغییر نام پیدا کرده است.

یکی از کارهایی که یکی از سایت های مطرح به نام gizmag در سال های اخیر انجام داد، تغییر نام بود. نام انتخابی New Atlas بود. وقتی برای اولین بار من gizmag را سرچ کردم و وارد این سایت شدم، متوجه شدم که هدر نارنجی سفید آن به آبی سرمه ای تبدیل شده و نام هر دو برند، (نام جدید بزرگ تر و نام قبلی کوچکتر ) کنار هم نوشته شده اند. بدین ترتیب می توانید به راحتی، مخاطبین را هشیار کنید. البته برای من جالب بود که چرا این سایت تغییر نام پیدا کرده است. به همین دلیل به مقاله معرفی نام جدید رفتم، و اهداف سایت را مطالعه کردم و از آن موقع به بعد، این اسم در ذهن من مانده است.

 

گام پنجم:

شما در حال حاضر در موقعیت خوبی برای تغییر نام کسب و کار خود هستید و به احتمال زیاد دلایل خوبی برای ایجاد تغییر و برخی از نمونه های بازاریابی موفق شرکت دارید. همچنین یاد گرفته اید که گام های عملی که باید انجام دهید (  از بروز  کردن حساب بانکی خود تا اطلاع رسانی ها ) را به خوبی و به موقع درست انجام دهید.

در نهایت شما تا الان متوجه شده اید که چطور باید تغییرات را به صورت داخلی و خارجی اعمال کنید و برند جدید تان را مشهور کنید.

اگر همه چیز را به خوبی انجام دهید، مطمئنا نام جدید می تواند برای شهرت بیشتر شما کار کند.

توجه کنید که برای نام جدید باید یک علامت جدید یا لوگو نیز داشته باشید. بهتر است که علامت جدید شباهت نا محسوسی با علامت قبلی داشته باشد تا بهتر تغییرات در ذهن مشتری بگنجد

نظرتان چیست؟

منبع

نوشته چطور نام کسب و کارمان را با موفقیت تغییر دهیم؟ ( ریبرندینگ یا برندسازی مجدد ) اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

۶ روش مشهور برای داشتن بهره وری و انجام کار بیشتر در طول روز

تکنیک بهره وری

پیشرفت تکنولوژی باید کاری کرده باشد که زندگی ها ساده تر شوند و در طول روز کارهای بیشتری توسط افراد صورت بگیرد. به عبارت دیگر با پیشرفت تکنولوژی باید یک فرد در طول روز بیشتر بتواند کار کند. اما متاسفانه گاهی درگیر شدن با همین تکنولوژی این اتفاق خوب را از مردم دور می کند.

اگر شما هم مثل بسیاری از مردم درگیر این هستید که چه طور کارآمد تر باشید و بهره وری بیشتری داشته باشید، ممکن است گوگل را سرچ کنید که چطور بهره ور باشیم! و مشاهده کنید که گوگل بیش از ۱۰۰ میلیون پاسخ برای تان دارد. اما باز هم بسیاری از افراد صرفا به دنبال این هستند که بتوانند به بهترین شکل کارایی خود را افزایش دهند، پس باید چیزهای جدید یاد بگیرند و چیز هایی بیاموزند که واقعا انجام شدنی باشد.

خوشبختانه برای این کار، نیازی نیست که از ابتدا به دنبال راه کار ها بود چرا که تکنیک بهره وری زیادی وجود دارد که می توانید به تناسب نوع زندگی تان و سبک زندگی تان آن ها را انتخاب کنید، اجرا کنید و بهره وری را مشاهده کنید.

تکنیک بهره وری

۶ تکنیک بهره وری که برای زندگی نیاز داری

در این قسمت می خواهم به معرفی ۶ تکنیک بهره وری بپردازم که به تو کمک می کند حداقل راه حل انجام شدنی برای کارامد تر شدنت، یاد بگیری و دست از جستجو برداری و به عمل برخیزی! نظرت چیست؟ خب با ما همراه باش.

 

تکنیک بهره وری گوجه فرنگی یا Pomodoro

تاریخچه تکنیک بهره وری گوجه فرنگی: این تکنیک مدیریت زمان ( Pomodoro ) در سال ۱۹۸۰ توسط فرانچسکو سییریلو ایجاد شد. Pomodoro در ایتالیا به معنی گوجه فرنگی است. زمانی که فرانچسکو، از تایمر آشپزخانه گوجه فرنگی شکلی استفاده کرد، تصمیم گرفت نام این تکنیک را Pomodoro بگذارد که مبین گوجه فرنگی است!

تکنیک بهره وری گوجه فرنگی چه می کند: این تکنیک در حقیقت بر این اساس کار می کند که به فرد کمک می کند تا دقت و تمرکز او را برای کارهای خاص در زمان کوتاه افزایش دهد. اساس این تکنیک این است که معمولا در مدت زمان کوتاه تر، کار بیشتر و با کارایی بهتری معمولا صورت می گیرد ( که البته من نیز با این قانون کاملا موافق هستم ).

این تکنیک شامل ۶ مرحله است:

  1. یک کار را انتخاب کنید
  2. تایمر خود را برای ۲۵ دقیقه تنظیم کنید
  3. کار تا زمانی که تایمر شما خاموش شود انجام دهید
  4. پیشرفت خود را بر روی ورق کاغذ نشان دهید
  5. استراحت کوتاه (حدود ۵ دقیقه)
  6. بعد از ۴ تا ۲۵ دقیقه ای که کار کردید یک استراحت بلند تر مثلا ۲۰ تا ۳۰ دقیقه ای داشته باشید.

این روش بسیار ساده و واقعا عملی است. تمام چیزی که شما نیاز دارید یک تایمر است با یک انگیزه قوی برای انجام دادن یک سری از کارها در ۲۵ دقیقه. بدین ترتیب شما می توانید هر نیم ساعت کاری را انجام دهید و با این رویکرد، تعداد کارهای تان را افزایش دهید و تمرکز تان را نیز افزایش بدهید.

برای اطلاعات بیشتر از این رویکرد می توانید به وب سایت فرانچسکو به این آدرس بروید و مستندات بیشتری در این باره مطالعه کنید.

البته بسیاری از مردم این روش سخت گیرانه را نمی پسندند و می خواهند کارایی بیشتری داشته باشند به شرطی که زمان بندی کاری و شرط و شروط های سخت در کار نباشد. شاید برای این افراد ترفند های بعدی عالی تر باشد.

 

تکنیک بهره وری مسدود کردن زمان

تاریخچه تکنیک بهره وری مسدود کردن زمان: تاریخچه این تکنیک کمی نامفهوم و مبهم است، اما یکی از اولین رکوردهای مسدود کردن زمان، در زندگینامه بنیامین فرانکلین است. بسیاری از افراد شناخته شده مانند ایلون ماسک و جف وینر (مدیر عامل شرکت LinkedIn) می گویند که مسدود کردن زمان به آنها کمک می کند تا کار بیشتری انجام دهند و زمان برای رویدادهای خانوادگی و شخصی داشته باشند.

تکنیک بهره وری مسدود کردن زمان چه می کند: این تکنیک به شما کمک می کند که کار خود را در بلوک های زمانی خاص زمان بندی کنید. در حالی که برخی از مردم تمام روز خود را مسدود می کنند و در پایان هم متوجه می شوند که کاری انجام نداده اند، تکنیک مسدود کردن زمان کمک می کند که فرد بلوک های مختلف زمانی ایجاد کند و کارهای بیشتری را در زمان کوتاه انجام دهد و اصطلاحا بهره ور تر شود.

شیوه بکارگیری این تکنیک این است که برای کار خاصی در روز، مدت زمان مشخص کنید. مثلا ۵ تا ۹ ساعت. بعد این مدت زمان را به بازه های کوتاه تر برای هر کار تقسیم کنید.

چیزی که قبل از بکار بردن این تکنیک لازم دارید این است که قبل از هر برنامه ریزی روزانه فکر کنید و متوجه شوید که چقدر وقت نیاز دارید، و وقت شما به چند بازه تقسیم می شود و برای هر کار کوچک چند تایم کوچک نیاز دارید.

تنها مساله ای که وجود دارد این است که این شیوه نیز یک روش سخت گیرانه برای برنامه ریزی است که ممکن است افراد را نا امید کند.

زمانی که شما در طول روز چند کار ثابت و بایدی ( یعنی اجباری ) دارید، بهتر است که از این شیوه استفاده کنید. به مرور زمان و با استفاده از این تکنیک متوجه می شوید که می توانید همان کارهای همیشگی را در تایم و بازه کوتاه تری انجام دهید و این هم بخاطر قدرت مغز است.

 

تکنیک بهره وری Ivy Lee

تاریخچه تکنیک بهره وری Ivy Lee: در سال ۱۹۱۸، چارلز M. شواب مشغول فعالیت در شرکت فولاد بیت لحم بود. او می خواست بهره وری و کارامدی اش را بالاتر ببرد. به همین دلیل شواب با ایوی لی Ivy Lee ملاقات کرد و از او خواست تا به او کمک کند تا بتواند راهی یاد بگیرد تا در طول روز بهره وری بیشتری داشته باشد و کارامد تر باشد. لی به شاو پیشنهاد داد تا روش خود را برای بازه سه ماهه امتحان کند. لی از او خواست که بعد از سه ماه، استفاده از این شیوه، و نظرش در مورد تکنیک بهره وری Ivy Lee ، هزینه اش را پرداخت کند. اینجا بود که شواب بعد از سه ماه ۲۵۰۰۰ دلار برای او فرستاد و این یعنی این تکنیک واقعا برایش کار کرده است.

تکنیک بهره وری Ivy Lee چه می کند: این تکنیک در حقیقت با اولویت بندی کارهای روز، و انجام مهم ترین کارها در ابتدای امر اجرا می شود. 

برای استفاده از این تکنیک باید چند راهکار زیر را دنبال کنید:

  1. در پایان هر روز لیست کارهای روزهای بعد را بنویسید
  2. کارهای روز بعد را از اولویت بالاتر به پایین تر تنظیم کنید
  3. روز بعد باید با استفاده از این لیست، کار پر اولویت ( کار اول ) را اجرا کنید. بعد از اتمام آن به سوی کار دوم بروید و این روال را ادامه دهید.
  4. اگر از لیست شما کار مهم و فوری اضافه آمد و در طول آن روز نتوانستید آن را انجام دهید، کافی است که آن را برای روز بعد برنامه ریزی کنید.

نکته مهمی که در این ترفند وجود دارد این است که برای هر روز بیش از ۶ مورد مهم نداشته باشید. استفاده از این تکنیک آسان است فقط باید هر شب برای فردای خود برنامه ریزی کنید و کارهای مهم را یکی یکی بنویسید و اهمیت آن ها را مشخص کنید. در حقیقت زیر بنای این تکنیک، تفکر و افزایش رشد است که توسط ناپلئون هیل ارائه می شده است.

در این تکنیک شما باید سرمایه گذاری زمانی را به خوبی انجام دهید در حقیقت جز این، هیچ بخش از این تکنیک سخت نیست. فقط باید بدانید کار های مهم چیست و برای ان زمان بندی کنید و بدان وفادار باشید و بعد روز از نو و روزی از نو. این تکنیک به طور عجیبی میزان اضطراب و استرس را کاهش می دهد.

 

تکنیک بهره وری خوردن قورباغه های زنده

تاریخچه تکنیک بهره وروی خوردن قورباغه: تکنیک بهره وروی خوردن قورباغه های زنده در حقیقت از آموزه های براوان تریسی، نشات گرفته که قورباغه زنده را به عنوان کارهای سخت در نظر گرفته می شود. در این تکنیک در اصل شما باید روز خود را با قورباغه هایی شروع کنید که خوردن آن ها چندش آورند اما باید آن ها را بخورید! کارهای سخت مشابه قورباغه های زنده هستند. در این تکنیک باید روزها سخت ترین کارهای خود را لیست کنید و اولین ساعت از روز آن ها را انجام دهید تا از شرشان خلاص شوید.

اگر در طول روز دو کار سخت و قورباغه ای دارید، باید ابتدا سخت ترین و زمان بر ترین آن را شروع کنید.

تکنیک بهره وروی خوردن قورباغه چه می کند: مثال این تکنیک را در بالا گفتیم. فرض می کنیم هر کس برای کاری که باید انجام دهد بی میل و رغبت است. برای این که بتواند کارایی روزش را افزایش دهد باید بتواند از این کار، و فکرش زودتر خلاص شود. بهترین کار این است که اولین بار به آن بپردازد. بعد از این که این کار تمام شد به کار سخت بعدی مشغول شود تا خیالش راحت شود که آن کار انجام شده و حالا با فراغ بال می تواند به بقیه کارهایش برسد.

بعضی وقت ها انرژی خوبی داریم اما تصور انجام برخی کارها می تواند روی بهره وری شما در کارهای مورد علاقه تان نیز تاثیر منفی بگذارد. اینجاست که بهترین کار این است که این کارهای نفس گیر را انجام داده و کنار بگذاریم تا به لذت کارهای دوست داشتنی مان برسیم.

یکی از مشکلاتی که این روش دارد این است که، باید بدانید که شما این کار نا خوشایند را تا چه زمانی می توانید انجام دهید. اگر این کار را انقدر کش و قوس دهید که نصف روز شما را بگیرد و به سایر کارهایتان نرسید، مطمئنا باید یا کار خود را تعویض کنید یا این که تحمل خود را بالا ببرید یا دیدگاه تان را نسبت به کار مورد نظر تغییر دهید. در غیر اینصورت بیشتر وقت خود را در سختی کار مورد نظر، صرف خواهید کرد.

 

تکنیک بهره وری Personal Kanban برای کارخانه دار ها

تاریخچه تکنیک بهره وری Personal Kanban: تکنیک بهره وری Personal Kanban در حقیقت از سوی Taiichi Ohno شکل یافت که مهندسی بود که در سال ۱۹۴۰ در شرکت تویوتا کار می کرد.

این روش برای کمک به فرآیندهای ساده و افزایش بهره وری در کارخانه ها ایجاد شده است. ایده این بود که بتوانند موفق به  پیدا کردن محدودیت ها در تولید و حل این مسائل باشند. شما می توانید با استفاده از همان روش مشخص کنید که برای چه کاری باید تنگناها را شناسایی کنید و زمان تان را بهتر و کارا تر مدیریت کنید و بهره وری تان را افزایش دهید.

 

تکنیک بهره وری Personal Kanban چه می کند: این طرح بهره وری ساده متکی به نشانه های بصری است تا انگیزه مغزتان را حفظ کند تا به جلو بروید. اگر تمایل دارید کاری را شروع کنید و آن را نصفه و نیمه رها نکنید و به پایان برسانید، این ترفند می تواند به شما کمک کند تا به هدف تان برسید. شما می توانید یک تکه کاغذ، یک تخته سفید یا از یادداشت های چسبنده استفاده کنید. کارهای خود را به سه دسته تقسیم کنید:

  1. کارهایی که باید انجام شوند
  2. در حال انجام
  3. انجام شده

اگر از این شیوه استفاده کنید باید ملزم باشید که هر فرآیند را به فرآیند بعدی برسانید! مثلا برخی در این باره قسم می خورند که باید حتما این کار را انجام دهند. چیزهایی که الزام آور است برای هرکس متفاوت است اما این موارد الزام آور انگیزه می دهد تا حتی در شرایط نا خوشایند نیز به آن بپردازید.

ارزش این تکنیک این است که ساده است و می توانید آن را اجرا کنید اما مهم ترین چیز این است که باید کارتان را تا انتها انجام دهید حتی اگر به آن رغبتی نداشته باشید.

برای اطلاعات بیشتر از این تکنیک می توانید این سایت را مطالعه کنید.

 

تکنیک بهره وری Must, Should, Want

 تکنیک بهره وری Must, Should, Want چه می کند: تکنیک بهره وری Must, Should, Want را می توان از نام های یاد شده متوجه شد. must در حقیقت برای کارهایی بکار می رود که باید ۱۰۰ درصد انجام شوند ( مثلا کارهای مهم و فوری ) اما should شامل کارهایی می شود که باید انجام شوند و ضروری اند اما نه فوری! در نهایت want برای اولویت بندی کارهایی بکار می رود که ضرورت کمتری دارند.

از این تکنیک در حقیقت برای اولویت بندی کارها استفاده می شود. برای این منظور باید دسته بندی ها و اولویت بندی های خاص خود را داشته باشید. اولویت شما چطور مشخص می شود؟ برای این منظور می توانید به خود بگویید که حاضر هستید از کدام کار خود بزنید تا کار دیگری جای آن انجام دهید. کاری که می توانید از خیر آن بگذرید در لیست اولولیت های پایین شما گنجانده می شود.

تکنیکی که معمولا در وب سایت های ایرانی یاد داده می شود این است که کارهای خود را به چهار دسته تقسیم کنید:

  1. فوری و مهم
  2. غیر فوری و مهم
  3. غیر مهم و فوری
  4. عیر مهم و غیر فوری

تکنیکی که در اینجا گفته شد و سه مرحله دارد در حقیقت نمونه ای از روش ۴ مرحله ای است که ذکر شد. اینجا صحبت از اولویت هاست و زمانی که باید برای آن صرف شود.

در صورتی که لیست کارهای روزانه شما ثابت است و بیش از ۶ آیتم است، می توانید به سادگی از این روش استفاده کنید و موفق شوید.

برخلاف سایر روش هایی که در این قسمت آموزش داده ایم، معایب این روش حداقل ترین است. تنها جایی که ممکن است خودتان را سرزنش کنید آن جایی است که باید روی برخی کارهای تان برچسب غیر مهم و غیر فوری بزنید که این موجب می شود در درون انگیزه تان نسبت به آن کاهش پیدا کند.

برای جلوگیری از بار منفی این عبارت ( غیر مهم و غیر فوری ) می توانید روی این دسته، کار های مهم و غیر فوری درجه ۲ نام گذاری کنید. اینگونه می توانید راحت تر بپذیرید که این کارها نیز هنوز مهم هستند اما اولویت کمتری دارند.

اگر با تکنیک MOSCOW آشنا باشید متوجه می شوید که این تکنیک هم نمونه پیشرفته از این تکنیک سه مرحله ای است که فقط وضعیت را دقیق تر و عمیق تر دنبال می کند.

نظرتان در این باره چیست؟

منبع

نوشته ۶ روش مشهور برای داشتن بهره وری و انجام کار بیشتر در طول روز اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.

۶ روش مشهور برای داشتن بهره وری و انجام کار بیشتر در طول روز

تکنیک بهره وری

پیشرفت تکنولوژی باید کاری کرده باشد که زندگی ها ساده تر شوند و در طول روز کارهای بیشتری توسط افراد صورت بگیرد. به عبارت دیگر با پیشرفت تکنولوژی باید یک فرد در طول روز بیشتر بتواند کار کند. اما متاسفانه گاهی درگیر شدن با همین تکنولوژی این اتفاق خوب را از مردم دور می کند.

اگر شما هم مثل بسیاری از مردم درگیر این هستید که چه طور کارآمد تر باشید و بهره وری بیشتری داشته باشید، ممکن است گوگل را سرچ کنید که چطور بهره ور باشیم! و مشاهده کنید که گوگل بیش از ۱۰۰ میلیون پاسخ برای تان دارد. اما باز هم بسیاری از افراد صرفا به دنبال این هستند که بتوانند به بهترین شکل کارایی خود را افزایش دهند، پس باید چیزهای جدید یاد بگیرند و چیز هایی بیاموزند که واقعا انجام شدنی باشد.

خوشبختانه برای این کار، نیازی نیست که از ابتدا به دنبال راه کار ها بود چرا که تکنیک بهره وری زیادی وجود دارد که می توانید به تناسب نوع زندگی تان و سبک زندگی تان آن ها را انتخاب کنید، اجرا کنید و بهره وری را مشاهده کنید.

تکنیک بهره وری

۶ تکنیک بهره وری که برای زندگی نیاز داری

در این قسمت می خواهم به معرفی ۶ تکنیک بهره وری بپردازم که به تو کمک می کند حداقل راه حل انجام شدنی برای کارامد تر شدنت، یاد بگیری و دست از جستجو برداری و به عمل برخیزی! نظرت چیست؟ خب با ما همراه باش.

 

تکنیک بهره وری گوجه فرنگی یا Pomodoro

تاریخچه تکنیک بهره وری گوجه فرنگی: این تکنیک مدیریت زمان ( Pomodoro ) در سال ۱۹۸۰ توسط فرانچسکو سییریلو ایجاد شد. Pomodoro در ایتالیا به معنی گوجه فرنگی است. زمانی که فرانچسکو، از تایمر آشپزخانه گوجه فرنگی شکلی استفاده کرد، تصمیم گرفت نام این تکنیک را Pomodoro بگذارد که مبین گوجه فرنگی است!

تکنیک بهره وری گوجه فرنگی چه می کند: این تکنیک در حقیقت بر این اساس کار می کند که به فرد کمک می کند تا دقت و تمرکز او را برای کارهای خاص در زمان کوتاه افزایش دهد. اساس این تکنیک این است که معمولا در مدت زمان کوتاه تر، کار بیشتر و با کارایی بهتری معمولا صورت می گیرد ( که البته من نیز با این قانون کاملا موافق هستم ).

این تکنیک شامل ۶ مرحله است:

  1. یک کار را انتخاب کنید
  2. تایمر خود را برای ۲۵ دقیقه تنظیم کنید
  3. کار تا زمانی که تایمر شما خاموش شود انجام دهید
  4. پیشرفت خود را بر روی ورق کاغذ نشان دهید
  5. استراحت کوتاه (حدود ۵ دقیقه)
  6. بعد از ۴ تا ۲۵ دقیقه ای که کار کردید یک استراحت بلند تر مثلا ۲۰ تا ۳۰ دقیقه ای داشته باشید.

این روش بسیار ساده و واقعا عملی است. تمام چیزی که شما نیاز دارید یک تایمر است با یک انگیزه قوی برای انجام دادن یک سری از کارها در ۲۵ دقیقه. بدین ترتیب شما می توانید هر نیم ساعت کاری را انجام دهید و با این رویکرد، تعداد کارهای تان را افزایش دهید و تمرکز تان را نیز افزایش بدهید.

برای اطلاعات بیشتر از این رویکرد می توانید به وب سایت فرانچسکو به این آدرس بروید و مستندات بیشتری در این باره مطالعه کنید.

البته بسیاری از مردم این روش سخت گیرانه را نمی پسندند و می خواهند کارایی بیشتری داشته باشند به شرطی که زمان بندی کاری و شرط و شروط های سخت در کار نباشد. شاید برای این افراد ترفند های بعدی عالی تر باشد.

 

تکنیک بهره وری مسدود کردن زمان

تاریخچه تکنیک بهره وری مسدود کردن زمان: تاریخچه این تکنیک کمی نامفهوم و مبهم است، اما یکی از اولین رکوردهای مسدود کردن زمان، در زندگینامه بنیامین فرانکلین است. بسیاری از افراد شناخته شده مانند ایلون ماسک و جف وینر (مدیر عامل شرکت LinkedIn) می گویند که مسدود کردن زمان به آنها کمک می کند تا کار بیشتری انجام دهند و زمان برای رویدادهای خانوادگی و شخصی داشته باشند.

تکنیک بهره وری مسدود کردن زمان چه می کند: این تکنیک به شما کمک می کند که کار خود را در بلوک های زمانی خاص زمان بندی کنید. در حالی که برخی از مردم تمام روز خود را مسدود می کنند و در پایان هم متوجه می شوند که کاری انجام نداده اند، تکنیک مسدود کردن زمان کمک می کند که فرد بلوک های مختلف زمانی ایجاد کند و کارهای بیشتری را در زمان کوتاه انجام دهد و اصطلاحا بهره ور تر شود.

شیوه بکارگیری این تکنیک این است که برای کار خاصی در روز، مدت زمان مشخص کنید. مثلا ۵ تا ۹ ساعت. بعد این مدت زمان را به بازه های کوتاه تر برای هر کار تقسیم کنید.

چیزی که قبل از بکار بردن این تکنیک لازم دارید این است که قبل از هر برنامه ریزی روزانه فکر کنید و متوجه شوید که چقدر وقت نیاز دارید، و وقت شما به چند بازه تقسیم می شود و برای هر کار کوچک چند تایم کوچک نیاز دارید.

تنها مساله ای که وجود دارد این است که این شیوه نیز یک روش سخت گیرانه برای برنامه ریزی است که ممکن است افراد را نا امید کند.

زمانی که شما در طول روز چند کار ثابت و بایدی ( یعنی اجباری ) دارید، بهتر است که از این شیوه استفاده کنید. به مرور زمان و با استفاده از این تکنیک متوجه می شوید که می توانید همان کارهای همیشگی را در تایم و بازه کوتاه تری انجام دهید و این هم بخاطر قدرت مغز است.

 

تکنیک بهره وری Ivy Lee

تاریخچه تکنیک بهره وری Ivy Lee: در سال ۱۹۱۸، چارلز M. شواب مشغول فعالیت در شرکت فولاد بیت لحم بود. او می خواست بهره وری و کارامدی اش را بالاتر ببرد. به همین دلیل شواب با ایوی لی Ivy Lee ملاقات کرد و از او خواست تا به او کمک کند تا بتواند راهی یاد بگیرد تا در طول روز بهره وری بیشتری داشته باشد و کارامد تر باشد. لی به شاو پیشنهاد داد تا روش خود را برای بازه سه ماهه امتحان کند. لی از او خواست که بعد از سه ماه، استفاده از این شیوه، و نظرش در مورد تکنیک بهره وری Ivy Lee ، هزینه اش را پرداخت کند. اینجا بود که شواب بعد از سه ماه ۲۵۰۰۰ دلار برای او فرستاد و این یعنی این تکنیک واقعا برایش کار کرده است.

تکنیک بهره وری Ivy Lee چه می کند: این تکنیک در حقیقت با اولویت بندی کارهای روز، و انجام مهم ترین کارها در ابتدای امر اجرا می شود. 

برای استفاده از این تکنیک باید چند راهکار زیر را دنبال کنید:

  1. در پایان هر روز لیست کارهای روزهای بعد را بنویسید
  2. کارهای روز بعد را از اولویت بالاتر به پایین تر تنظیم کنید
  3. روز بعد باید با استفاده از این لیست، کار پر اولویت ( کار اول ) را اجرا کنید. بعد از اتمام آن به سوی کار دوم بروید و این روال را ادامه دهید.
  4. اگر از لیست شما کار مهم و فوری اضافه آمد و در طول آن روز نتوانستید آن را انجام دهید، کافی است که آن را برای روز بعد برنامه ریزی کنید.

نکته مهمی که در این ترفند وجود دارد این است که برای هر روز بیش از ۶ مورد مهم نداشته باشید. استفاده از این تکنیک آسان است فقط باید هر شب برای فردای خود برنامه ریزی کنید و کارهای مهم را یکی یکی بنویسید و اهمیت آن ها را مشخص کنید. در حقیقت زیر بنای این تکنیک، تفکر و افزایش رشد است که توسط ناپلئون هیل ارائه می شده است.

در این تکنیک شما باید سرمایه گذاری زمانی را به خوبی انجام دهید در حقیقت جز این، هیچ بخش از این تکنیک سخت نیست. فقط باید بدانید کار های مهم چیست و برای ان زمان بندی کنید و بدان وفادار باشید و بعد روز از نو و روزی از نو. این تکنیک به طور عجیبی میزان اضطراب و استرس را کاهش می دهد.

 

تکنیک بهره وری خوردن قورباغه های زنده

تاریخچه تکنیک بهره وروی خوردن قورباغه: تکنیک بهره وروی خوردن قورباغه های زنده در حقیقت از آموزه های براوان تریسی، نشات گرفته که قورباغه زنده را به عنوان کارهای سخت در نظر گرفته می شود. در این تکنیک در اصل شما باید روز خود را با قورباغه هایی شروع کنید که خوردن آن ها چندش آورند اما باید آن ها را بخورید! کارهای سخت مشابه قورباغه های زنده هستند. در این تکنیک باید روزها سخت ترین کارهای خود را لیست کنید و اولین ساعت از روز آن ها را انجام دهید تا از شرشان خلاص شوید.

اگر در طول روز دو کار سخت و قورباغه ای دارید، باید ابتدا سخت ترین و زمان بر ترین آن را شروع کنید.

تکنیک بهره وروی خوردن قورباغه چه می کند: مثال این تکنیک را در بالا گفتیم. فرض می کنیم هر کس برای کاری که باید انجام دهد بی میل و رغبت است. برای این که بتواند کارایی روزش را افزایش دهد باید بتواند از این کار، و فکرش زودتر خلاص شود. بهترین کار این است که اولین بار به آن بپردازد. بعد از این که این کار تمام شد به کار سخت بعدی مشغول شود تا خیالش راحت شود که آن کار انجام شده و حالا با فراغ بال می تواند به بقیه کارهایش برسد.

بعضی وقت ها انرژی خوبی داریم اما تصور انجام برخی کارها می تواند روی بهره وری شما در کارهای مورد علاقه تان نیز تاثیر منفی بگذارد. اینجاست که بهترین کار این است که این کارهای نفس گیر را انجام داده و کنار بگذاریم تا به لذت کارهای دوست داشتنی مان برسیم.

یکی از مشکلاتی که این روش دارد این است که، باید بدانید که شما این کار نا خوشایند را تا چه زمانی می توانید انجام دهید. اگر این کار را انقدر کش و قوس دهید که نصف روز شما را بگیرد و به سایر کارهایتان نرسید، مطمئنا باید یا کار خود را تعویض کنید یا این که تحمل خود را بالا ببرید یا دیدگاه تان را نسبت به کار مورد نظر تغییر دهید. در غیر اینصورت بیشتر وقت خود را در سختی کار مورد نظر، صرف خواهید کرد.

 

تکنیک بهره وری Personal Kanban برای کارخانه دار ها

تاریخچه تکنیک بهره وری Personal Kanban: تکنیک بهره وری Personal Kanban در حقیقت از سوی Taiichi Ohno شکل یافت که مهندسی بود که در سال ۱۹۴۰ در شرکت تویوتا کار می کرد.

این روش برای کمک به فرآیندهای ساده و افزایش بهره وری در کارخانه ها ایجاد شده است. ایده این بود که بتوانند موفق به  پیدا کردن محدودیت ها در تولید و حل این مسائل باشند. شما می توانید با استفاده از همان روش مشخص کنید که برای چه کاری باید تنگناها را شناسایی کنید و زمان تان را بهتر و کارا تر مدیریت کنید و بهره وری تان را افزایش دهید.

 

تکنیک بهره وری Personal Kanban چه می کند: این طرح بهره وری ساده متکی به نشانه های بصری است تا انگیزه مغزتان را حفظ کند تا به جلو بروید. اگر تمایل دارید کاری را شروع کنید و آن را نصفه و نیمه رها نکنید و به پایان برسانید، این ترفند می تواند به شما کمک کند تا به هدف تان برسید. شما می توانید یک تکه کاغذ، یک تخته سفید یا از یادداشت های چسبنده استفاده کنید. کارهای خود را به سه دسته تقسیم کنید:

  1. کارهایی که باید انجام شوند
  2. در حال انجام
  3. انجام شده

اگر از این شیوه استفاده کنید باید ملزم باشید که هر فرآیند را به فرآیند بعدی برسانید! مثلا برخی در این باره قسم می خورند که باید حتما این کار را انجام دهند. چیزهایی که الزام آور است برای هرکس متفاوت است اما این موارد الزام آور انگیزه می دهد تا حتی در شرایط نا خوشایند نیز به آن بپردازید.

ارزش این تکنیک این است که ساده است و می توانید آن را اجرا کنید اما مهم ترین چیز این است که باید کارتان را تا انتها انجام دهید حتی اگر به آن رغبتی نداشته باشید.

برای اطلاعات بیشتر از این تکنیک می توانید این سایت را مطالعه کنید.

 

تکنیک بهره وری Must, Should, Want

 تکنیک بهره وری Must, Should, Want چه می کند: تکنیک بهره وری Must, Should, Want را می توان از نام های یاد شده متوجه شد. must در حقیقت برای کارهایی بکار می رود که باید ۱۰۰ درصد انجام شوند ( مثلا کارهای مهم و فوری ) اما should شامل کارهایی می شود که باید انجام شوند و ضروری اند اما نه فوری! در نهایت want برای اولویت بندی کارهایی بکار می رود که ضرورت کمتری دارند.

از این تکنیک در حقیقت برای اولویت بندی کارها استفاده می شود. برای این منظور باید دسته بندی ها و اولویت بندی های خاص خود را داشته باشید. اولویت شما چطور مشخص می شود؟ برای این منظور می توانید به خود بگویید که حاضر هستید از کدام کار خود بزنید تا کار دیگری جای آن انجام دهید. کاری که می توانید از خیر آن بگذرید در لیست اولولیت های پایین شما گنجانده می شود.

تکنیکی که معمولا در وب سایت های ایرانی یاد داده می شود این است که کارهای خود را به چهار دسته تقسیم کنید:

  1. فوری و مهم
  2. غیر فوری و مهم
  3. غیر مهم و فوری
  4. عیر مهم و غیر فوری

تکنیکی که در اینجا گفته شد و سه مرحله دارد در حقیقت نمونه ای از روش ۴ مرحله ای است که ذکر شد. اینجا صحبت از اولویت هاست و زمانی که باید برای آن صرف شود.

در صورتی که لیست کارهای روزانه شما ثابت است و بیش از ۶ آیتم است، می توانید به سادگی از این روش استفاده کنید و موفق شوید.

برخلاف سایر روش هایی که در این قسمت آموزش داده ایم، معایب این روش حداقل ترین است. تنها جایی که ممکن است خودتان را سرزنش کنید آن جایی است که باید روی برخی کارهای تان برچسب غیر مهم و غیر فوری بزنید که این موجب می شود در درون انگیزه تان نسبت به آن کاهش پیدا کند.

برای جلوگیری از بار منفی این عبارت ( غیر مهم و غیر فوری ) می توانید روی این دسته، کار های مهم و غیر فوری درجه ۲ نام گذاری کنید. اینگونه می توانید راحت تر بپذیرید که این کارها نیز هنوز مهم هستند اما اولویت کمتری دارند.

اگر با تکنیک MOSCOW آشنا باشید متوجه می شوید که این تکنیک هم نمونه پیشرفته از این تکنیک سه مرحله ای است که فقط وضعیت را دقیق تر و عمیق تر دنبال می کند.

نظرتان در این باره چیست؟

منبع

نوشته ۶ روش مشهور برای داشتن بهره وری و انجام کار بیشتر در طول روز اولین بار در گويا آی‌ تی پدیدار شد.