روز یکشنبه، نشریه نیویورک تایمز مقاله‌ای درباره تلاش دایان هندریکس (Diane Hendricks) برای احیای دوباره شهر پر تنش بیلویت در ایالت ویسکانسین منتشر کرد. او می‌خواهد با ایجاد تمایل در استارتاپ‌ها و سرمایه گذاری، این شهر را وارد توسعه جدیدی کند. این قصه‌ی خوش بینانه توام با تلاش، مانند یک داستان شبح وار به نظر می‌رسید. کن هندریکس (Ken Hendricks) (همسر دایان هندریکس) یکی از کارآفرینان برجسته شهر بود که در سال ۲۰۰۷ طی حادثه‌ای در خانه‌اش فوت کرد.

در سال ۱۹۸۲، کن و دایان هندریکس، ABC Supply (زنجیره تامین مواد سقفی) را تاسیس کردند و درآمد سالیانه آن‌ها در زمان مرگ کن به ۳ میلیارد دلار می‌رسید (و طبق گزارشات، اکنون ۸ میلیارد دلار است). در دهه ۱۹۸۰، شرکت ABC در نشریه .Inc از رتبه سوم به رتبه دوم و سپس به رتبه اول لیست سریع‌ترین رشد شرکت‌های خصوصی آمریکا رسید که این مورد هرگز تکرار نشد. کن مدیر عامل و وجهه عمومی ABC به حساب می‌آمد، اما در اصل این زوج در این کسب و کار به یک اندازه شریک بودند.

در ادامه شاهد ادامه داستان از زبان Leigh Buchanan هستید.

من در سال ۲۰۰۶ به بیلویت رفتم تا از تلاش‌های صورت گرفته گزارشی تهیه کنم. من و کن به جاهای زیادی مانند Ironworks، یک ریخته گری متروکه که این زوج آن را خریدند و از ورشکستگی نجات دادند، رفتیم. ۱۱ سال بعد، دایان بیشتر مجذوب انجام این کارها شد.

زمانی که این زوج ملکی خریداری کردند، کن حدود نیم میلیون قطعه چوبی که متعلق به ماشین آلات بود، پیدا کرد. دادگاه ورشکستگی ایالات متحده به او ۳۵۰۰۰ دلار داد تا آن‌ها را به انبار منتقل کند. کن در عوض این کار، پول‌ها را صرف راه اندازی American Industrial Art (هنر صنعتی آمریکا) کرد و یک هنرمند را استخدام کرد تا قطعات را به مجسمه‌هایی تبدیل کند تا آن‌ها را برای فروش بگذارد. وقتی من به آنجا رفته بودم، بانک آمریکا نیز ۵تا از آن‌ها را خریداری کرده بود.

نجات و استفاده دوباره از آن قطعات، نزاع کن در برابر هدرها را در تمام عمرش نشان می‌دهد؛ هدر دادن پول، اشیا، و مردم! این موضوع هسته مرکزی کسب و کار او به شمار می‌رفت. وقتی از توزیع کنندگان بازدید می‌کردم، دیدم که مدیران را به بخش ضایعات می‌برد تا ببینند چه چیزی را دور می‌اندازند. در روزهای طوفانی، او ۲۰ دلار از کیف پولش در می‌آورد و آن را به باد می‌سپارد. همیشه هم مدیران به دنبال آن می‌دویدند. کن گفته:

او این فاصله را می‌دوید تا آن (پول) را بگیرد و وقتی بر می‌گشت به او می‌گفتم، خیلی سخت بود؟ و او می‌گفت، آره و من می‌گفتم، فقط کافیه از زباله‌ها بیرون بکشی و و اون رو به یه نفر بفروشی، اونوقت ۲۰ دلار بدست آوردی.

من در بیلویت، خیلی با دایان حرف نزدم. کن مرا از پروژه‌ای به پروژه‌ای دیگر می‌برد. به نظر می‌رسید آن دو از کاری که انجام می‌دادند راضی بودند.

شهربیلیوت همچنان با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می‌کند، ولی برخی از تلاش‌های زوج هندریکس، از آن مشکلات کم کرده است. او یکی از بهترین کارآفرینانی است که می‌توان نام برد.

.

منبع: Leigh Buchanan از Inc

مطلب چطور بینش و چشم انداز یک کارآفرین، بر آینده یک شهر تاثیر گذاشت برای اولین بار در وب سایت تکراتو - اخبار روز تکنولوژی نوشته شده است.