آیا اعتیاد به بازیهای ویدیویی بیماری است؟
بازیهای چندنفره آنلاین اعتیاد می آورد
سوالی که همواره در حوزه دیجیتال و فضای مجازی مطرح است این است که آیا اعتیاد به بازیهای ویدیویی بالاخره به عنوان یک بیماری شناخته میشود یا نه؟
تحقیقات متعددی در سرتاسر دنیا به انجام میرسد که آیا گیمرها از خود علائمی نشان میدهند که بتوان آنها را جزو نشانههای اعتیاد تلقی کنیم یا خیر. هنوز در محافل و انجمنهای پزشکی این قضیه مورد بحث قرار میگیرد که آیا باید انجام بازیهای ویدیویی به صورت مکرر را جزئی از سندرم یک بیماری بدانیم یا نه؟
در هر صورت، کشف این موضوع که فرزندتان به بازیهای ویدیویی معتاد شده کار چندان آسانی نیست. چرا که رفتار فرزندتان باید در بلندمدت مورد نظارت قرار بگیرد تا در ابتدا زندگی روزمره او مشخص شده تا بتوان درباره آن اظهار نظر کرد.
در حال حاضر میتوان بازیهای ویدیویی را به دو دسته کلی تقسیم کرد و به همین سبب دو نوع اعتیاد نیز تعریف میشود. بازیهای نوع اول که تک نفره بوده و بازیکن باید اهداف خاصی را دنبال کند و از نقطه A به نقطه B برسد تا هدفهای کوتاهمدت مشخصی را به انجام برساند.
این دسته از بازیهای ویدیویی اعتیاد چندانی نداشته و تکرار مجدد بازیهای تک نفره مثل سری بازیهای Tomb Raider یا Assassin’s Creed تنها برای انجام هر چه بیشتر ماموریتهای جانبی و آزاد کردن تروفی و اچیومنتهای مختلف است.
از لحاظ روانشناسی بازیکنهای معتاد به بازیهای آنلاین برای فرار از واقعیت، به جامعه مجازی بازیها متواری میشوند تا بلکه برای ساعتی با دیگر بازیکنها در ارتباط باشند.
اعتیاد اصلی در این زمینه را میتوان بیشتر به بازیهای چندنفره آنلاین نسبت داد. بازیهای رقابتی و چند نفره آنلاین خط داستانی بستهای ندارند و بدین شکل نیست بازیکن، قصهای را شروع و پس از چند روز به پایان برساند.
به عنوان مثال، بازی Counter Strike چند سالی است در شبکه استیم جزو بازیهای پرطرفدار رایگان بوده و همیشه خدا، سرورهای بازی شلوغ و پر ترافیک است. بازیکنها در بازی کانتر استرایک با سلاحی در دست، در نقشههای متعدد و جذاب بازی، باید یکدیگر را تار و مار کنند. شاید بپرسید اگر قصه و ماجرایی در کار نیست پس بازیکن چه لذتی از این کار میبرد؟ حس «برتری» در ردهبندی و همچنین ارتقای تراز کاراکتر، موجب تشویق بازیکن شده و انگیزهاش را دو چندان میکند. بازیکن میخواهد با رسیدن به بالاترین ردهبندی ثابت کند بهتر از دیگران است و هوش و مهارتش را به رخ دیگران بکشد.
همچنین، در بازیهای آنلاین میتوان با دیگر بازیکنها ارتباط برقرار کرد و از پشت مانیتور به وسیله تایپ، پیغام صوتی و حتی تصویری با بازیکنهای دیگر ارتباط برقرار کرد. از لحاظ روانشناسی بازیکنهای معتاد به بازیهای آنلاین برای فرار از واقعیت، به جامعه مجازی بازیها متواری میشوند تا بلکه برای ساعتی با دیگر بازیکنها که دیگر حکم یک دوست مجازی را دارند در ارتباط باشند. بازیهای چندنفره کاملا این پتانسیل را دارند بازیکن را برای مدتها از زندگی واقعیاش فراری بدهند.
دلایل اعتیاد به بازیهای ویدیویی
بارها در سایر مطالب وب فارسی این موضوع مطرح شده که ساز و کار مغز انسانها در زمان لذت بردن از بازیهای ویدیویی، درست همانند فردی است که مدام سیگار میکشد. این گزاره کاملا درست است اما نحوه بیانش چندان صحیح نیست. چرا که دیدگاه منفی و بیاعتمادی سایران را به دنبال خواهد داشت. والدین با مطالعه چند مطلب ساده که به واسطه گوگل پیدا کردهاند، از بازیهای ویدیویی وحشت کرده و این دسته از محصولات را به چشم یک ماده افیونی میبینند.
در هر صورت، کشف این موضوع که فرزندتان به بازیهای ویدیویی معتاد شده کار چندان آسانی نیست. چرا که رفتار فرزندتان باید در بلندمدت مورد نظارت قرار بگیرد تا در ابتدا زندگی روزمره او مشخص شده تا بتوان درباره آن اظهار نظر کرد.
باید به این موضوع اعتراف کنیم بازی سازها از مکانیسم مغزمان در لذت بردن، به نفع خودشان بهره میبرند. بازیسازی در گذشته، یک مقوله دو سر سود بود. بازی ساز، وقت و هزینه میکند تا محصولی را ارائه دهد تا بازیکن از تجربهاش لذت ببرد. در مقابل بازیکن نیز با پرداخت هزینهای سعی میکند از زحمات بازیساز و ناشر بازی تشکر و قدردانی کند.
عده بسیار کمی از گیمرها نیز وجود دارند که به تجربه چالشهای سخت، اعتیاد دارند. این نوع اعتیاد الزاما چیز بدی نیست. کما اینکه کسی از حل کردن معمای روبیک سلامتیاش به خطر نیفتاده است.
البته چند سالی است پرداختِ درون برنامهای که در بازیهای ویدیویی ریز و درشت موجود در بازار گیم تعبیه شده تا از اعتیاد بازیکن به یک محصول دیجیتالی سواستفاده کند. به عنوان مثال، بازیهای زیادی در بازار گیم داخلی و خارجی میبینیم که بازیکن برای تجربه بهتر و برای اینکه در رقابت با سایران، کم نیاورد به سمت خرید سکه و طلای داخل بازی روی میآورد.
البته بازی هایی نیز هستند که قدرت تصمیمگیری سریعش را افزایش می دهند یا حتی قدرت درک بازیکن را تحت تاثیر قرار می دهند. اما در درجه دوم میتوان به وسواس ذهنی فرد اشاره کرد که تا وقتی بازی را به پایان نرسانده، در انجام کارهای روزمره خودش سهلانگاری کرده و از معاشرت با دیگران امتناع میکند.
در هرحال موضوع اعتیاد فرزندان به بازی های اینترنتی از دغدغه های والدین است، اما باید متوجه باشیم که بدترین رفتار والدین، به خصوص در ایران در تهدید فرزند است که او را مجبور میکنند یک بار برای همیشه، از خیر بازیهای ویدیویی بگذرد.
حتی اگر فرزندتان بالای پنج ساعت پشت کنسول یا سیستم رایانهاش مینشیند نباید این چنین رفتاری را انجام داد. چرا که فرزندتان را به بیرون از منزل هل میدهید و او به راحتی میتواند در محیطهای دیگری مثل گیمنت، حس اعتیادش به بازی را برطرف کند. حتی یک فرد معتاد به سیگار را به یکباره ترک نمیدهند. بلکه رفته رفته میزان مصرفش به سیگار را کاهش میدهند تا فرد به شرایط جدید به صورت تدریجی عادت کند.
زیگموند فروید، روانشناس و عصبشناس معروف و برجسته اتریشی سخن زیبایی دارد. فروید اعتقاد داشته بیماریهای روحی و روانی همچون اضطراب، افسردگی و حتی اختلال اعصاب در حقیقت عبارتند از درگیری و کشمکشهایی میانِ ذهنِ خودآگاه و ناخودآگاه و صد البته سرکوب افکار.
مسئله اینجاست تا چه میزان در کشورمان این کشمکش وجود دارد و یک جوان ۱۸ الی ۳۰ ساله تا چه حد میتواند به تنهایی افکار مختلفی که به ذهنش هجوم میآورد را سرکوب کند؟ در حال حاضر بازیهای ویدیویی میتواند عملکردی مثل یک قرص دیازپام در مغز یک جوان ایرانی داشته باشد. بهتر است تنها سرگرمی نسبتا سالمی را که فرزند جوانتان در این مملکت دارد، از او نگیرید.