تاکید حاجی دلیگانی بر ضرورت توسعه زیرساخت‌های الکترونیکی بورس

 
رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به تذکر نماینده مردم شاهین شهر مبنی بر ضرورت افزایش توسعه زیرساخت‌های الکترونیکی بورس گفت: این موضوع ضرورت دارد و مسئولان کارهایی در این خصوص انجام داده‌اند تا ظرفیت برای کسانی که می‌خواهند با هزینه کم سرمایه گذاری کنند توسعه پیدا کند.
 
حسینعلی حاجی دلیگانی در جلسه علنی امروز (سه شنبه) مجلس شورای اسلامی در تذکری شفاهی خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: شما چندین بار در خصوص نقش مجلس و بیانیه گام دوم دستوراتی دادیم. مرکز پژوهش‌ها باید به دقت مطالبی را تهیه کند و به مجلس بیاورد تا نقش ما مشخص شود. مجلس دهم رو به اتمام است ولی هنوز اقدامی در این خصوص انجام نشده است.
 
رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به حاجی دلیگانی گفت: مرکز پژوهش‌ها گزارش‌هایی در این خصوص تهیه کرده و به مجلس فرستاده اما این موضوع باید در مجلس بعدی مورد بررسی قرار بگیرد؛ چرا که این گزارش‌ها باید به کمیسیون‌ها ارجاع شده و به دقت بررسی شود چرا که زمان زیادی می‌گیرد.
 
نماینده مردم شاهین شهر در مجلس در ادامه تذکر شفاهی خود در مورد بازار بورس، گفت: زیرساخت‌های بورس در گذشته ۸۰ هزار بوده که طی چند سال اخیر به ۱۸۰ هزار نفر افزایش پیدا کرده اما هم اکنون دو میلیون نفر در حال ثبت معامله هستند. زیرساخت‌های بورس از نظر الکترونیک باید توسعه پیدا کند که در آینده با آزادسازی سهام عدالت دچار مشکل نشویم.
 
رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این گفته حاجی دلیگانی اظهار کرد: نکته شما درست است، مسئولان فکرهایی در این خصوص کرده‌اند که ظرفیت را ارتقاء بدهند؛ چرا که خیلی افراد می‌خواهند با دو یا سه میلیون سهام خرد بخرند و بتوانند در این حوزه سرمایه گذاری کنند.
 

مجمع عمومی عادی سالیانه صاحبان سهام افرانت پنج شنبه برگزار می شود

ICTna- مجمع عمومی عادی سالیانه صاحبان سهام شرکت افرانت روز پنج شنبه، 25 اردیبهشت ماه 99 برگزار خواهد شد.
Afranet.jpg
به گزارش آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایستنا)، به دلیل برگزاری مجمع عمومی، نماد معاملاتی آن، افرا1، امروز، سه شنبه 23 اردیبهشت ماه 99 در پایان معاملات متوقف خواهد شد.
 
طبق اعلام شرکت افرانت، سود سهامداران حقیقی این شرکت پس از برگزاری مجمع، از 15 تیر ماه 99 توزیع خواهد شد و سود سهامداران حقوقی طبق مفاد قانون تجارت در مهلت قانونی پرداخت خواهد شد.
 
قیمت هر سهم افرا در آخرین روز معاملاتی قبل از برگزاری مجمع عمومی 27 هزار و 972 ریال است.
 

گفتگو با معاون وزیر ارتباطات؛ از حواشی باندهای ۷۰۰ و ۸۰۰ تا ورود استارتاپ‌ها به بورس

 
رییس سازمان فناوری اطلاعات در گفتگو با برنامه «آنتک» (لایو اینستاگرام دیجیاتو) درباره مسائل مختلف ICT کشور از جمله باندهای ۷۰۰ و ۸۰۰، اندروید ایرانی، ورود استارتاپ‌ها به بورس، VPN قانونی، دولت الکترونیکی و فیلترینگ صحبت کرد. «امیر ناظمی» معتقد است که با آزادسازی باندهای ۷۰۰ و ۸۰۰ درآمد صدا و سیما بیشتر شده و همچنین می‌توان به رشد و توسعه دولت الکترونیکی با درآمد آن کمک کرد؛ فرایندی که تا به امروز به دلایل مختلف نتوانسته به طور کامل اجرایی شود.
 
امیر ناظمی، دارای مدرک دکترای سیاست گذاری فناوری از دانشگاه علامه طباطبایی و از معدود افراد دولتی است که در جایگاه درستی مرتبط با تحصیلات آکادمیک خود حضور دارد. او به دیجیاتو می‌گوید در حال حاضر ۴۳۰ نفر در سازمان فناوری اطلاعات به طور رسمی کار می‌کنند و عده‌ای پیمانکار نیز به این سازمان رفت و آمد دارند که با آنها مانند کارمند رسمی برخورد می‌شود. به گفته ناظمی از زمان شیوع ویروس کرونا، دو سوم کارمندان به شرکت می‌آیند و یک سوم به حالت گردشی حاضر می‌شوند.
 
چرا استفاده از باند ۷۰۰ و ۸۰۰ ضروری است؟
 
 
او پس از ارائه این صحبت‌ها به موضوع باندهای فراکنس ۷۰۰ و ۸۰۰ مگاهرتز پرداخت و چرایی لزوم استفاده از آن‌ها را اینطور توضیح داد:
 
«دسترسی بین دستگاه موبایل و آنتن BTS روی باند فرکانسی داده رد و بدل می‌شود و این باند فرکانسی بر اساس طول موج باند امکان را می‌دهد که ارتباط برقرار شود. گاه این فرکانس‌ها مانند ایام شیوع کرونا در حد اشباع می‌رسد و اگر طیف فرکانسی آزاد نداشته باشید نمی‌توان کاری کرد. در ایام کرونا به این مشکل برخورد کردیم و سرعت اینترنت موبایل به مشکل خورد.»
 
سوالی در این بین وجود دارد که چرا صدا و سیما این باندها را آزاد نمی‌کند و در بقیه دنیا روند چگونه است؟ ناظمی در این باره می‌گوید در گذشته این باندها متعلق به شبکه‌های پخش تلویزیونی بودند، زمانی که پخش این تصاویر آنالوگ بود: «ما طی یک تصمیم جهانی بخش اعظم کشورها این باندها را به حوزه دیجیتال سپردند و برای توسعه موبایل. تلویزیون‌ها وقتی دیجیتال می‌شوند عملا ۲.۵ درصد باند را اشغال می‌کنند و ۹۷.۵ درصد آن آزاد می‌شوند.»
 
به گفته ناظمی این یک تصمیم جهانی است چرا که امروزه اگر در این باندها فرستنده‌های تلویزیونی فعالیت شود، اختلال در شبکه مخابرات کشورهای همسایه به وجود می‌آید: «تا به امروز چندین کشور از جمله افغانستان از ما شکایت کرده‌اند. ایران در یک سند جهانی متعهد شده که این باندها را آزاد کند اما تا به امروز این کار را نکرده است.»
 
ناظمی با طرح پرسشی صحبت‌های خود را ادامه می‌دهد: «ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا آنقدر ظرفیت باندهای دیگر ما پایین است. باید گفت ضریب نفوذ اینترنت در کشور ۹۰ درصد است که ۸۰ درصد آن متعلق به موبایل است. اما چرا در کشورهای دیگر سهم اینترنت ثابت بالا رفته است؟ برای آنکه آنها از لاینی استفاده می‌کنند که سهم IPTVها (تلویزیون‌های اینترنتی) است و آنها چون تلویزیون‌های خود را به سمت IPTV بردند، عقلانیت اقتصادی اینطور شده که مردم هم پول بدهند تا از IPTV استفاده کنند و هم سرویس اینترنت خود را بگیرند. در حالی که در ایران این اتفاق نیفتاده و تمرکز به سمت IPTVها نرفته است.»
 
آنطور که معاون وزیر ارتباطات می‌گوید، در سال ۹۲ ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۲۲ درصد بوده و همان زمان در آمریکا ضریب اینترنت ۷۴ درصد بوده است. زمانی که دولت اول روحانی سر کار می‌آید باید سرعت این ضریب نفوذ را افزایش دهد که دو راه حل پیش روی آن وجود داشته، یکی ارتقای اینترنت ثابت و یکی هم موبایل. ناظمی این دو راه حل و چرایی توسعه اینترنت موبایل توسط دولت جدید را به دیجیاتو چنین توضیح می‌دهد:
 
«اگر دولت به سراغ توسعه اینترنت ثابت می‌رفت، این‌کار خیلی طولانی می‌شد و برای همین دولت به سراغ موبایل رفت. باید بدانیم ضریب نفوذ اینترنت در ایران حالا مثل آمریکا ۹۰ درصد است، این مساله به این معنا نیست که در کیفیت برابر هستند بلکه تنها آمار به ضریب نفوذ و دسترسی به اینترنت برابر است. اما چرا کیفیت تفاوت دارد؟ چون تمام بار این مساله را انداختیم روی دوش موبایل و باند ۷۰۰ و ۸۰۰ را هم نداریم، از آنطرف مردم انتظار دارند که پهنای باندشان افزایش پیدا کند. این مساله را نیز اگر نگاه تاریخی به آن داشته باشیم باید بگوییم پهنای باند در سال ۹۲ نیز ۱۰۰ گیگابایت بوده و امروز ۴ ترابایت است و این یعنی بیش از ۵۰ برابر رشد.»
 
موضوع درآمدزایی از باندهای ۷۰۰ و ۸۰۰
 
 
به گفته ناظمی پیشنهادی که وزارت ارتباطات به صدا و سیما داده اینست که هرچقدر در آمد باند ۷۰۰ و ۸۰۰ بود نصف آن به صدا و سیما برسد: «برآورد داریم که این رقم ۱۰۰۰ میلیارد باشد. ۱۰۰۰ میلیارد سهم ما نیز به وزارت ارتباطات نرسد و آن را صرف توسعه سه حوزه روستایی، آموزش و دولت الکترونیکی خواهیم کرد.»
 
ناظمی در پاسخ به این سوال که چرا اینترنت ثابت رشد نکرد و VDSL و FTTx در ایران به آن رشد لازم نرسید به دیجیاتو می‌گوید که دلیل این مساله خصوصی شدن مخابرات است: «اتفاقی که در ایران افتاده این است که مخابرات خصوصی شده و انحصارش در سیم است. از طرفی مخابرات یک شرکت دولتی نیست (دولت سهامدار جز است) و تصمیم گیری با طرف غیر دولت است. آیا این اشتباه در کشورهای دیگر هم افتاد؟ بله در انگلستان هم همین اتفاق افتاد و این مساله را حل و فصل کردند تا به سایر شرکت‌های مخابراتی لطمه وارد نشود. دلیل عدم رشد VDSL در ایران همین بوده است.»
 
او در مورد FTTx یا فیبر نوری نیز می‌گوید که همین الان اگر در کشوری مثل آلمان جستجو کنیم که سهم فیبر نوری چقدر است یک عدد خیلی کم را می‌بینیم: «در واقع فیبر نوری اصلا مقرون به صرفه نیست تا کاربر عادی به سمت آن برود.»
 
به گفته ناظمی ۷۰ درصد ترافیک اینترنت پرسرعت کره جنوبی ترافیک داخلی است و این مساله در ایران رخ نمی‌دهد که بتوان به رشد اینترنت ثابت در ایران امید داشت؛ چرا که نه شرکت‌های خارجی CDN داخل ایران گذاشتند و نه محتوای داخل آنچنان تولید می‌شود و محدود به چند شرکت است و آن محتوا هم چندان مورد پسند مردم نیست.
 
ناظمی تاکید دارد که از فرکانس‌های دیگر و ظرفیت آنان نمی‌توان استفاده کرد چرا که تقریبا همه فرکانس‌ها پر شده است.
 
 فیلترینگ و دیدگاه‌های متفاوت
 
مانی قاسمی در ادامه این لایو به ناظمی گفت هم خودتان و هم بقیه سیاستمداران از جمله رهبری در توییتر فعال هستند و چرا با وجود اینکه تعدادی از وزرا درخواست رفع فیلترینگ توییتر را داشتند ولی این اتفاق نیفتاده است؟ ناظمی در پاسخ گفت: «موضع حاکمیت یکدست نیست و دو دیدگاه در آن وجود دارد. اگر برای رفع فیلتر توییتر نامه نوشته شد، برای فیلتر شدن اینستاگرام هم نامه نوشته شد و این تفاوت دیدگاه‌ها کاملا وجود دارد و ربطی به اصولگرا و اصلاح طلب بودن ندارد.»
 
او در پاسخ به این سوال که کسب و کارها نمی‌دانند باید روی اینستاگرام سرمایه‌گذاری کنند یا نه به دیجیاتو می‌گوید: «این یک چالش کوچک است ولی این تردیدها باعث می‌شود که اصلا یک سری از افراد به سراغ فعالیت کارهایی روی این شبکه نروند و یک سری هم کل کسب و کارشان در اینستاگرام است و نمی‌دانند باید چه کار کنند، همانطور که بعد از فیلترینگ تلگرام کسب‌وکارهای فعال روی آن بستر ضربه دیدند.»
 
به باور ناظمی حتی خود شنیدن ناسزاها برای یک سیاستمدار مهم است و یک سیاستمدار باید ببیند که جامعه نسبت به او چه فکری می‌کند و چه اشتباهاتی نیز در فکرهایشان وجود دارد: «مثلا عده زیادی در شبکه‌های اجتماعی به من می‌گویند چرا تلگرام را فیلتر کردی و من می‌دانم که این کار را نکردم و سعی می‌کنم در این راستا شفافسازی کنم. باید نظر مردم را دانست و تا بفهمیم به چه راهی برویم.»
 
چرایی عدم همکاری نهادهای مختلف با دولت الکترونیکی
 
 
ناظمی درباره عدم تحقق کامل دولت الکترونیکی ترجیح می‌دهد به موضوعی همچون ادغام کارت بانکی و کارت سوخت هوشمند که قبل از سهمیه بندی توسعه پیدا کرد و سپس اجرای آن لغو شد بپردازد و با تشریح آن به این مقوله پاسخ درستی دهد:
 
«در سال ۹۷ اولین زمزمه‌های کارت سوخت شنیده شد و ما سعی کردیم که طرح اتصال کارت بانکی با کارت سوخت را پیشنهاد دهیم اما بعد از پیشنهاد ما ناگهان طی یک روز اجرای این طرح لغو شد. گرچه امروزه رانندگان سرویس‌های آنلاین و آژانس‌ها و... با همان روشی که ما ارائه دادیم بنزین می‌زنند و بنزینی که با کارت بانکی زده می‌شود خیلی بیشتر از بنزینی است که با کارت سوخت عادی انجام می‌گیرد. اما چرا این سرویس را همان ابتدا قطع کردند و چرا در نهایت به مدل جدید بازگشتند؟ چرا این یکپارچگی صورت نمی‌گیرد؟»
 
ناظمی در ادامه صحبت‌های خود به NIX اشاره دارد که مرکز تبادلات داده کشور است. این مرکز در سازمان فناوری اطلاعات است و تمامی دستگاه‌ها به NIX وصل می‌شوند. او فعالیت این مرکز را با مثالی پیرامون ثبت نام کارت هوشمند توضیح می‌دهد: «شهروندان کد ملی را به یک کد دستوری ارسال می‌کردند و ما آن را به سازمان تنظیم و مقررات می‌فرستادیم و این سازمان به ما می‌گفت که آیا این موبایل متعلق به این کارت ملی است یا خیر. در ادامه شماره VIN خودرو را نیز از شهروند می‌گرفتیم و آن را به نیروی انتظامی می‌فرستادیم و صحت آن را استعلام می‌کردیم و سپس کد ملی را به ثبت احوال می‌فرستادیم تا بفهمیم فرد بالای ۱۸ سال است یا خیر. در نهایت نیز شماره حساب‌ها و کارت‌های شخص را از بانک مرکزی می‌گرفتیم و کارت بانکی را تبدیل به کارت سوخت می‌کردیم. کل دیتایی که در سال ۹۶ رد و بدل می‌شد دو تا سه میلیون در ماه بود و ما ۹۳ میلیون داده در یک ماه تراکنش کردیم، اما الان بالای صد و بیست میلیون داده تراکنش می‌کنیم.»
 
ناظمی با طرح پرسش اینکه اساسا قانون دولت الکترونیکی چگونه است؟ می‌گوید که در این فرایند بین دو یا چند نهاد تبادل اطلاعات صورت می‌گیرد:
 
«مثلا فرض کنید من ایران خودرو هستم، باید داده را از ثبت احوال بگیرم و از این سازمان داده را بخواهم. دهنده داده (در اینجا یعنی ثبت احوال) باید خواسته من را تایید کند و سرویس را به من بدهد. برای اینکه اتفاق دولت الکترونیک رخ بدهد باید گیرنده ها و فرستنده‌های داده با یکدیگر همکاری کنند. ما بستر را در سرویس خود گذاشتیم و باید «دهنده داده» موافقت کند تا دیتا را بدهد؛ اما چرا گاهی موافقت نمی‌کند؟ یک دلیل اینست که نهادها از امنیت داده خود می‌ترسند و فکر می‌کنند که گیرنده داده این اطلاعات را ذخیره‌سازی می‌کند. همچنین شاید یک منفعتی در آن سازمان از کسی کم شود، مثلا زمان ارائه کارت سوخت، پلیس +۱۰ ضرر می‌کرد و شرکت‌هایی که کارت‌ها را تولید می‌کردند، در واقع نباید فراموش کنیم با اتوماسیون شدن کاری، یک سری ضرر خواهند کرد. همچنین نباید فراموش کنیم کسی که داده بیشتری دارد قدرت دارد و این بینش در بین تمام نهادها است و برای همین گاهی آنها داده خود را به اشتراک نمی‌گذارند. بعضی از مدیران هم ادراکی از فواید این کار ندارند به خصوص اگر خیلی قدیمی باشند و با این موضوع آشنایی نداشته باشند.»
 
برخورد با نشت اطلاعاتی یک مسئول واحد ندارد
 
 
در ادامه این مصاحبه ناظمی درباره امنیت داده‌ها و نشت اطلاعاتی صحبت کرد و به پرسش دیجیاتو مبنی بر اینکه چرا هنوز قوانین درستی درباره آن وجود ندارد و سرنوشت «لایحه صیانت و حفاظت از داده‌های شخصی» به کجا رسیده است، گفت:
 
«ما این لایحه را آماده کردیم و چون یک جرم انگاری در آن وجود دارد مجبور شدیم با قوه قضاییه نیز جلساتی را برگزار کنیم و بعد قرار شد که مجلس نیز درباره آن نظر دهد و بعد از برپایی جلسات با آنها نهایتا لایحه رسید به هیات دولت که در همان زمان عمر مجلس تمام شد. آیا قوانین فعلی اینست که اگر کسی داده‌ها را افشا کرد قانون هیچ‌کاری با آنها ندارد؟ نه چنین نیست ولی نهادهای مختلفی مسئول آن هستند.»
 
به گفته ناظمی بزرگترین مشکل ایران در ساختار صیانت از داده‌ها این است که به جای یک متولی، این امر به سه دستگاه متفاوت سپرده شده است. آنطور که او می‌گوید نشت اطلاعاتی در کسب‌وکارها و شهروندان به پلیس فتا مربوط می‌شود: «یعنی اگر مرکز ماهر یا بیمه چنین کاری انجام داد مسئول آن پلیس فتا است. اگر دیتابانک بانک‌های بزرگ باشد نیز مسئول آن افتا ریاست جمهوری است و دیگر سازمان‌های دولتی اگر افشا کنند به مرکز ماهر می‌رسد. اما باید یک مرکز این مساله را راهبری کند و یک دستگاه مسئول باشد و موازی‌کاری وجود نداشته باشد.»
 
ورود به بورس استارتاپ‌ها
 
 
دیجیاتو با طرح این مساله که استارتاپ‌هایی چون شیپور، آسیاتک، دیجی کالا، کافه بازار، تپسی و اسنپ اعلام کرده‌اند تا شش ماه آینده وارد بورس شوند از ناظمی پرسید که آیا فکر می‌کنید الان زمان مناسبی برای ورود استارتاپ‌ها به بورس باشد یا خیر؟ ناظمی اما باور دارد که زمان ورود دست خود استارتاپ‌ها است و دولت فقط در تسهیل این فرایند کمک حال آنهاست:
 
«ما از سال گذشته به دنبال این بودیم که این شرکت‌ها به بورس بروند چرا که این مساله منافع زیادی به وجود می‌آورد. به عنوان مثال باید بگویم شرایطی وجود دارد که یک سرمایه‌گذار روی یک شرکت سرمایه‌گذاری کرده و بعد از رشد شرکت، نمی‌تواند سرمایه خود را خارج کند و پولش به نوعی بلوکه می‌شود و به این ترتیب سرمایه‌گذار باکیفیت در اکوسیستم از دست می‌رود. رفتن در بورس می‌تواند استراتژی خروج سرمایه‌گذاران را حل و فصل کند. همچنین سرمایه نامشهود که در ایران به رسمیت شناخته شده نیست را به رسمیت سوق می‌دهد.»
 
ناظمی مقوله سرمایه نامشهود را امری می‌داند که در شرکت‌های فناورانه و استارتاپ‌ها وجود دارد اما از نظر نظام بانکی و مالی به چشم نمی‌آید: «مثلا چندی پیش برخی شرکت‌های بزرگ فناوری وام می‌خواستند و طبعا بانک‌ها از آنها سند ملکی می‌خواستند که آنها نداشتند، ولی اگر شرکت‌ها در بورس بودند می‌توانستند سهام خود را وثیقه قرار دهند. اسم اسنپ، تپسی و دیجی کالا برای ما بسیار بزرگ است اما آیا نظام بانکی حاضر است به آنها بدون وثیقه وام دهد؟ نه حاضر نیست. خیلی از شرکت‌های بزرگ دفاتر خود را اجاره کردند و نمی‌توانند خیلی کارها انجام دهند. بدون رفتن به بورس نمی‌توان از این منافع مالی و بانکی استفاده کرد.»
 
به گفته ناظمی با روی کار آمدن «حسن قالیباف» به عنوان رییس بورس کشور، یکی از ماموریت‌هایی که در این سازمان تعریف شده اینست که شرکت‌های فناوری وارد بورس شوند: «این مساله برای ما خیلی مهم است و این شرکت‌ها باید تصمیم بگیرند که الان می‌خواهند با این حواشی فعلی وارد بورس شوند یا بعدا، ما وظیفه‌مان در دولت است که این ورود را تسهیل کنیم.»
 
سهم اندروید ایرانی در آینده بازار موبایل کشور
 
مانی قاسمی در ادامه مصاحبه خود گذری به طرح‌های بومی و اشتیاق بومی شدن فناوری‌ها زد و به ناظمی گفت اخیرا صحبت‌هایی مبنی بر سامانه بومی ویدئو کنفرانس ابری شنیده می‌شود. ناظمی تاکید کرد که این موضوع صرفا برای ایام شیوع کرونا است و قرار نیست این پروژه مانند سایر پروژه‌های بومی در کشور تعریف شود: «یکی اینکه این طرح را به یک شرکت ندادیم و هیچ یک از شرکت‌های شامل طرح نیز دولتی نبودند. امکاناتی که به آنها می‌دهیم هم نه مالی است و نه وامی در کار است بلکه صرفا تجهیزات را می‌دهیم که اگر شرکت برایش به صرفه شود، خودش بعدها به دنبال آن برود. مثلا «اسکای روم»، «ای‌سمینار» یا «روبرو» را در نظر بگیرید. به خاطر کرونا فشاری به این سرویس‌ها آمده و سعی کردیم که تجهیزات را به آنها بدهیم تا بتوانند پیک دوران کرونا را رد نمایند و بعد از آن خودشان راه خود را به سلیقه خود پیش ببرند.»
 
 
اما مساله بومی شدن و ملی شدن در ادامه این مصاحبه به «اندروید ایرانی» کشیده شد؛ موضوعی که چندی پیش صحبت آن داغ بود و از ناظمی خواسته شد تا درباره آن بیشتر توضیح دهد. او تاکید کرد که عبارت «اندروید ملی» درست نیست و گفت که اندروید یک پروژه Open Source و ریگان است که می‌توان آن را دریافت کرد و در آن تغییراتی ایجاد کرد.
 
«حالا شرکت‌هایی در جهان هستند که روی این بستر اندروید تکنولوژی‌هایی را توسعه دادند و رابط کاربری خود را ساختند. ما در این پروژه Open Source اولیه گوگل را روی گوشی ایرانی میگذاریم و پتنت‌های بعدی را در نظر نمی‌گیریم چرا که قابلیت تحریم کردن در آنها وجود دارد. این نسخه از اندروید برای همه گوشی‌ها نیست و یک بازاری را در نظر گرفتیم که در نهایت به ۲۰ درصد می‌رسد (سهم کل گوشی‌های ایرانی دارای این اندروید از بازار که در نظر داریم به آن برسیم.)»
 
به گفته ناظمی اپل در دنیا مارکت خود را دارد و گروه برخورداری از این برند استفاده می‌کنند و یک گروه از سامسونگ و سایر برندها مطرح: «اما گروه‌های نابرخورد هم وجود دارد که توانایی خرید این گوشی‌ها را ندارند . ضریب دستگاه‌های هوشمند موجود در کشور ما ۷۸ درصد است و ۲۲ درصد از جمعیت ایران هیچ گوشی هوشمندی ندارند و این گروه را اگر بخواهیم مجهز به گوشی هوشمند کنیم چه باید کرد؟ باید گوشی اندرویدی ارزان عرضه کرد و به آنها داد.»
 
ناظمی این اتفاق را به سیستم عامل «هارمونی» برند هواوی تشبیه می‌کند. در این گوشی‌ها، نسخه اندرویدی استفاده شده که مستقل از گوگل است:
 
«باید بدانیم همه بازار نمی‌توانند اپل و سامسونگ داشته باشند. در حال حاضر دو شرکت در حال فعالیت روی توسعه اندروید داخلی هستند و کارهای اولیه و تست‌ها را انجام می‌دهند؛ مانند هارمونی هواوی که ۸۰ برنامه پرمصرف ایرانی را روی گوشی خود تست کرد و دید ۵۰ مورد از ۸۰ عدد هیچ مشکلی نداشتند و سیستم عامل خود را در بازار ایران نیز عرضه کرد. در حال حاضر دنبال این هستیم که این گوشی را زودتر عرضه کنیم و البته هنوز خود تولید گوشی انجام نشده است؛ شاید حتی با همین مدل هارمونی هواوی هم همکاری کنیم.»
 
به گفته ناظمی پروژه اندروید ایرانی در حال حاضر توسط «ستار هاشمی» در وزارت ارتباطات پیگیری می‌شود.
 
توسعه اینترنت 5G در گروی اقتصاد است
 
 
ناظمی درباره توسعه اینترنت 5G در ایران و اینکه فکر می‌کند چه زمانی این مساله رنگ واقعیت به خود می‌بیند به دیجیاتو می‌گوید همه چیز در گروی مسائل اقتصادی است: «5G در دنیا در حال حاضر به صورت پایلوت در حال اجرا شدن است و در حال رصد کاربردهای آن هستند. اتفاقی که برای 5G‌رخ خواهد داد به بحث اقتصادی برمی‌گردد و باید دید آیا راه‌اندازی آن صرفه اقتصادی دارد یا ندارد. به نظر من 5G کاملا یک بحث اقتصادی است و باید دید که اپراتور از هر کاربر چقدر می‌تواند پول در بیاورد و اگر این موضوع نباشد اپراتورها رغبتی برای پیشروی به این سمت ندارند.»
 
فرهنگ در دوران قرنطینه
 
ناظمی در انتهای مصاحبه خود کتاب «بار هستی» میلان کوندرا را برای خواندن در ایام قرنطینه پیشنهاد می‌دهد و می‌گوید می‌توان آن را دوباره هم خواند و لذت برد. او کتاب «فقط یک داستان» جولیان بارنز را نیز از دیگر کتب خواندنی این روزها می‌داند. او همچنین مردم را به دیدن فیلم‌های اسکاری امسال همچون فیلم انگل که اسکار بهترین فیلم را برد و همچنین دیدن آثاری چون روزی روزگاری در هالیوود و آیریش من در ایام قرنطینه دعوت می‌کند.

خرید سهام دولت با ۲۰ درصد تخفیف در طرح پذیره‌نویسی صندوق سرمایه‌گذاری واسطه‌گری مالی یکم

 
 
در این طرح وزارت اقتصاد به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی ایران، باقیمانده سهام خود در بانک‌های ملت، تجارت، صادراتو بیمه‌های البرز و اتکایی امین را واگذار خواهد کرد.
 
در این طرح وزارت اقتصاد به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی ایران، باقیمانده سهام خود در بانک‌های ملت، تجارت، صادراتو بیمه‌های البرز و اتکایی امین را واگذار خواهد کرد.
 
این امر از طریق پذیره‌نویسی واحدهای سرمایه‌گذاری صندوق سرمایه‌گذاری قابل معامله (ETF) "واسطه‌گری مالی یکم" انجام خواهد شد و فرصت بی‌نظیری برای ورود آحاد جامعه به سرمایه‌گذاری در سهامشرکت‌های معتبری است که دولت با هدف مردمی کردن اقتصاد و امکان دسترسی آحاد مردم کشور به بازار سرمایه و انتفاع از رشد این بازار، قصد انجام آن را دارد.
 
در همین رابطه و به‌منظور جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، امکان پذیره‌نویسی سهام دولت بدون مراجعهحضوری و از طریق اپلیکیشن آپ برای تمام افراد فراهم شده است.
 
هموطنان عزیز می‌توانند بانصب اپلیکیشن آپو استفاده از سرویس نشان بانک، نسبت به ثبت نام در این طرح اقدام کنند.
 
تاریخ شروع پذیره‌نویسی از بامداد یک‌شنبه ۱۴ لغایت ۳۱ اردیبهشت سال جاری است و اطلاعاتی که در هنگام ثبت نام از طریق اپلیکیشن آپ نیاز دارید شامل: نام، نام خانوادگی، شماره ملی، تاریخ تولد، کد پستی و شماره تلفن همراه می‌‌باشد.

توجه داشته باشید داشتن کد بورسی برای پذیره‌نویسی الزامی نیست، بنابراین متقاضیان برای انجام معامله این واحدها که از ۲ ماه به بعد ازتخصیص امکان‌‌پذیر است،می‌‌توانندبه‌‌تدریج طی ماه‌ه ای آینده و در فرصت مناسب نسبت به ثبت‌نام در سامانه سجام ودریافت کدبورسی اقدام نمایند.
 
خرسندیم به اطلاع برسانیم فرآیند ثبت نام در سامانه سجام نیز از طریق اپلیکیشن آپ برای شما فراهم شده است.همین حالا اپلیکیشن آپ را نصب کنید.

مدیرعامل سرآوا: استارتاپ ها باید به سمت بورس بروند

 
 
تصویری که علی فیاض‌بخش از دوران پساکرونا در اکوسیستم استارت‌آپی ایران دارد، غربال‌گری بی‌رحمانه کرونا را نشان می‌دهد. غربال‌گری از نوعی که بسیاری از کسب‌وکارها را از بازار کنار می‌زند و بسیاری از شرکت‌ها برای زنده ‌ماندن باید به بازار سرمایه‌ بروند و به جای تکیه بر چند سرمایه‌گذار با منابع مالی درشت، روی هزاران خریدار سهام با منابع مالی خرد تکیه کنند. حوزه‌هایی که جای خالی فضای آنلاین را به خود دیده‌اند، ناگزیری متولیان امر از توجه به ظرفیت‌های این حوزه و راهکارهایی که شرکت‌ها برای زنده ماندن و عبور از دوران کرونا باید در پیش بگیرند، از بخش‌های متنوع صبحت‌های مدیرعامل صندوق سرمایه‌گذاری سرآوا است که در ادامه می‌خوانید.
 
دوران سختی برای کسب‌وکارها در جریان است. اکوسیستم استارت‌آپی هم به عنوان بخشی از بدنه اقتصاد دچار مسائل عدیده‌ای شده است. از این دوران با عنوان دورانی بحرانی نیز یاد می‌شود. شما چه تحلیلی از این وضعیت دارید و این ریسکی را که متوجه کسب‌وکار شده، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
اتفاقی که این روزها گریبان کسب‌وکارها را گرفته و به تبع آن استارت‌آپ‌ها نیز از آن مصون نمانده‌اند، وضعیت حاصل از ویروس کروناست که خیلی‌ها آن را بحران تعبیر می‌کنند، اما من آن را یک سیکل تجاری می‌دانم؛ یک شاخص ریسکی که اتفاقا یک ریسک سیستماتیک هم هست. یعنی ریسکی فراگیر که به یک کسب‌وکار یا یک منطقه خاص اختصاص ندارد. ما در اقتصاد دو نوع ریسک داریم؛ یکی ریسک سیستماتیک و دیگری ریسک غیرسیستماتیک. ریسک غیرسیستماتیک فقط در یک کسب‌وکار یا فقط در یک صنعت دیده می‌شود، اما ریسک سیستماتیک مانند جنگ است که همه صنایع و همه مناطق کشور را درگیر می‌کند و از آن تاثیر می‌پذیرند. شاید از این وجه باید از این وضعیت با عنوان بحران یاد کنیم که کسی انتظارش را نداشت که شیوع این ویروس، پیامدهایی با این قدرت و این وسعت داشته باشد و در همه دنیا رخ دهد.
 
اما از این جهت اتفاقا یک سیکل تجاری است که نشان می‌دهد آینده اقتصاد چگونه پیش خواهد رفت. تا اینجای بحث متوجه شدیم که این ریسک، یک ریسک سیستماتیک است که همه از آن تاثیر پذیرفته‌اند. در بخش دوم به این نکته پی می‌بریم که بعضی از صنایع از این ریسک، تاثیر بیشتری پذیرفته‌اند. طبق آخرین گزارش‌هایی که منتشر شده، صنعت گردشگری بیشترین آسیب را از این ویروس دیده و صنعت حمل‌ونقل نیز به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است (اعم از درون شهری، بین شهری و بین کشورها). صنعت سوم، صنعت غذا و خوراکی است که تقاضا در این صنعت به شدت کاهش یافته است. بنابراین نکته‌ای که من متوجه‌اش شده‌ام این است که این سه صنعت نسبت به سایر صنایع، در یک بازه زمانی کوتاه‌ به شدت با کاهش تقاضا مواجه شده‌اند؛ بعضا بین ۹۰ تا ۱۰۰درصد.
 
حال سوال این است که چه کسب‌وکارهایی از زیر فشار این شیوع پاندمیک (دنیاگیر) و این ریسک‌ سیستماتیکی که به آن دچار شده‌اند، زنده بیرون می‌آیند و می‌توانند بعد از این دوران با ریکاوری کردن، دوباره در مسیر رشد قرار بگیرند؟ بخش دیگر این سوال هم می‌تواند این باشد که آیا شیوع این ویروس، به مرگ شرکت‌ها و کسب‌وکارها منجر می‌شود؟
 
پاسخ من این است که این وضعیت به طور قطع به مرگ بعضی از کسب‌وکارهای نوپا و بعضی از شرکت‌ها منتج می‌شود. وقتی از شرکت‌ها حرف می‌زنیم، مثلا در صنعت گردشگری، شاید ۱۰ بازیگر اصلی وجود داشته باشد، هیچ اطمینانی وجود ندارد که همه این بازیگران زنده بمانند. اما حتما برخی از آنها از این وضعیت زنده بیرون می‌آیند. به نظرم کسب‌وکارهایی که استراتژی خود را بر اساس شرایط جدید بازآفرینی می‌کنند، می‌توانند زنده بمانند و از این دوران عبور کنند و در پساکرونا حتی قوی‌تر به کار خود ادامه دهند. برای مثال شرکت تپسی خدمات جدیدی را مخصوص این دوران به مشتریان خود ارایه می‌دهد یا اسنپ‌فود از سرویس‌های جدیدی ویژه این ایام رونمایی کرده است. برخی هم با پر کردن نیازهای جدیدی که در این شرایط ایجاد شده به فروش چندبرابری رسیده‌اند.
 
چه کسب‌و‌کارهایی زنده می‌مانند و چرا؟ یعنی چه فاکتورهایی را رعایت می‌کنند یا از چه فاکتورهایی برخوردار هستند که می‌توانند این دوران سخت را پشت سر بگذارند؟
 
علاوه بر مواردی که ذکر کردم، به نظر من کسب‌وکارهایی که باقی می‌مانند آنهایی هستند که چهار کار اساسی را می‌توانند انجام دهند؛ یک اینکه نقدینگی‌شان را حفظ می‌کنند. یعنی به این وضعیت واکنش سریع نشان می‌دهند و در زمان کوتاهی برای کاهش هزینه اقدام می‌کنند و تا حد امکان از منابع مالی موجود خود محافظت می‌کنند.
 
دو اینکه شرکت‌ها و کسب‌وکارها در همین وضعیت هم تلاش می‌کنند که تا حد اطمینان‌بخشی، دسترسی‌شان به منابع مالی را تضمین کنند. دسترسی به منابع مالی از طرق مختلف ممکن است انجام شود، مثلا از طریق دریافت وام‌های کوتاه‌مدت یا تامین مالی در قالب جذب سرمایه‌گذار جدید.
 
اقدام سوم این است که شرکت‌ها و کسب‌وکارها باید خیلی سریع شروع کنند به برقراری مفاهمه با سیاست‌گذاران آن صنعت. یعنی مثلا در بخش گردشگری، شرکت‌هایی که بتوانند خیلی سریع با خطوط هواپیمایی ارتباط برقرار کنند و بازی برنده-برنده‌ای درست کنند. چون در حال حاضر هم خطوط هواپیمایی متضرر شده‌اند و هم کسب‌وکارهایی که بلیت‌های آنها را به صورت آنلاین می‌فروشند. مثلا به این صورت که اگر شرکت‌ها مجبور هستند که هزینه بلیت‌ها را به دلیل کنسل شدن سفرها به مشتریان پس بدهند، این ریسک را بین خودشان و شرکت‌های هواپیمایی تقسیم کنند.
 
راه ‌حل چهارم این است که کسب‌وکارها آماده باشند تا اگر در هر بازه زمانی آینده مثلا دو، سه یا چهار ماه دیگر روند عادی به اقتصاد بازگشت، سایه سیاه کرونا از کشور رفع و تقاضا مانند قبل شد، سریع بتوانند روند کسب‌وکارشان را به حالت قبل از دوران کرونا بازگردانند.
 
اگر به‌منظور حفظ نقدینگی بر فرض نیروی انسانی شرکت را تعدیل کردید، به گونه‌ای باشد که بعد از عبور از بحران بتوانید خیلی سریع این نیروها را دوباره به خدمت بگیرید. اگر تقاضا به بازار برگردد، اما کسب‌وکاری نیروی انسانی لازم و پلتفرم آماده‌ای نداشته باشد، از این تقاضایی که به بازار بازگشته، سودی نصیبش نمی‌شود چون نمی‌تواند به این تقاضا پاسخ مناسبی دهد و از این ریکاوری و بازگشت اقتصاد به حالت عادی، هیچ بهره‌ای نخواهد برد. در این صورت و اگر پاسخ مناسبی در این زمان ندهند، تجربه منفی برای کاربران ثبت می‌شود و در آینده هم دیگر مشتریان به سمت آنها نخواهند رفت و کسب‌وکارشان رفته رفته روند کاهشی و نزولی را طی خواهد کرد.
 
نکته دیگری هم که به ذهنم می‌رسد این است که در چنین دورانی کسب‌وکارها با قانون‌گذاران و مسئولان رگولاتوری به تفاهم‌هایی برسند که در بخشی از قوانین حوزه کسب‌وکارها، تسهیل قائل شوند و همچنین از برخی منابعی که برای چنین مواقع و وضعیت‌هایی اختصاص می‌یابد، برخوردار شوند. مانند همین کاری که هیات وزیران تصویب کرد تا منابع و وام‌های معناداری را با نرخ‌های ترجیحی به تعدادی از رشته‌های صنعتی اختصاص دهند.
 
بنابراین فکر می‌کنم اگر شرکت‌ها این چهار کار را به‌درستی انجام دهند، حیات خود را تضمین کرده‌اند و اگر نتوانند این چهار مورد را به خوبی در شرکت پیاده‌سازی کنند، بدون تعارف باید بگویم احتمال تعطیلی شرکت و خروج از بازاری که در آن فعالیت می‌کنند وجود دارد.
 
به بازگشت به کار نیروی انسانی اشاره کردید؛ در مورد منابع انسانی هم این مشکل وجود دارد که وقتی کسب‌وکاری منابع انسانی‌اش را در دوران بحرانی تعدیل کرده است، آیا در زمان بازگشت اقتصاد و برگشت شرایط عادی به حوزه کسب‌وکارها، آیا منابع انسانی به آن شرکت اعتماد می‌کنند و چنین شرکتی باز هم می‌تواند در مقیاس وسیع به استخدام منابع انسانی مورد نیازش بپردازد؟
 
فرض کنید که اگر در یک صعنت هشت بازیگر وجود داشته باشد و در دوران پساکرونا چهار شرکت باقی بمانند، به اندازه چهار شرکت استخدامی منابع انسانی داریم و در دوره‌ای افراد زیادی بلاتکلیف هستند و شغلی نخواهند داشت. تا اینکه آن چهار شرکت، رشد دوباره کسب‌وکارشان را شروع کنند، چون برخی از رقبای‌شان از بازار کنار رفته‌اند، بازارشان چند برابر شده است و بنابراین برای اینکه بتوانند سهم بازار بگیرند و رشد کنند نیاز به نیروی انسانی خواهند داشت. پس با تعطیلی برخی از شرکت‌ها، هستند افرادی که در دوران کرونا بیکار می‌شوند و اگر فرصت کاری برای‌شان فراهم شود، به آن پاسخ مثبت می‌دهند. بخشی از تفاهم شرکت‌ها با دولت می‌تواند مربوط به توافق بر سر این مساله باشد که برای دورانی که نرخ بیکاری افزایش می‌یابد، بیمه‌ها و تسهیلاتی در نظر گرفته شود.
 
نگاه سرمایه‌گذاران در دوران پساکرونا چگونه خواهد بود؟ ما در سال ۹۷ و ۹۸ هم شاهد کاهش سرمایه‌گذاری در اکوسیستم استارت‌آپی ایران بودیم. از طرفی برخی از کارشناسان معتقد هستند که در سال ۹۹، سرمایه‌گذاران تازه‌نفسی وارد اکوسیستم می‌شوند و ما شاهد سرمایه‌گذاری‌های تازه‌ای روی استارت‌آپ‌های نوظهور خواهیم بود. شما چه تحلیلی از وضعیت سرمایه‌گذاری در دوران پساکرونا در اکوسیستم استارت‌آپی ایران دارید؟
 
در اینجا سه فاکتور اساسی وجود دارد؛ یکی اینکه ایران با بقیه کشورهایی که در آنها اقتصاد دیجیتال در آنجا رونق دارد، متفاوت است. در دو فاکتور دیگر ایران هم شبیه دیگران است. فاکتور نخست این است که چه کسب‌وکارهایی زنده می‌مانند. وقتی شرایط اقتصادی و تجاری ناخودآگاه نوعی از غربال‌گری را انجام می‌دهد و برخی از شرکت‌ها و کسب‌وکارها از بازار حذف می‌شوند، پس سرمایه‌گذاران هم با انتخاب‌های کمتری مواجه هستند.
 
نکته مهم این است که این انتخاب‌ها، انتخاب‌های فیلترشده‌ای هستند که امتحان پس داده‌اند و ریسک زنده‌ ماندن را تجربه کرده‌اند. یعنی دوره سختی را گذرانده‌اند و آزمایش‌شان را پس داده‌اند. در این صورت سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران با ریسک کمتر و اطمینان بیشتری انجام می‌شود. به همین دلیل این امید وجود دارد که با این شرایط و در صورتی که انتخاب‌های کمتری وجود داشته باشد، سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری و صرف هزینه تمایل داشته باشند.
 
فاکتور دومی که به تشابه ایران با سایر کشورها اشاره کردم اینجاست که در شرایط ریسکی، سرمایه‌گذاران تدافعی عمل می‌کنند و آهسته‌تر و با اطمینان بیشتری به عرصه سرمایه‌گذاری وارد می‌شوند. این امر در همه جای دنیا برای سرمایه وجود دارد و سرمایه و سرمایه‌گذار را محتاط می‌کند. اما تفاوت این امر با ایران در این است که در فضای تورمی اقتصاد و در یک وضعیت رکود تورمی، دارایی‌های فیزیکی اطمینان بیشتری برای سرمایه‌گذاری ایجاد می‌کند و سرمایه‌گذار اطمینان دارد که سرمایه‌اش حداقل به اندازه تورم رشد می‌کند. اما دارایی‌های غیرفیزیکی مانند سرمایه‌گذاری روی استارت‌آپ‌ها متفاوت است و سرمایه‌گذار اطمینان ندارد که سرمایه‌اش حداقل به اندازه تورم رشد کند. ولی در غرب تورم خیلی ناچیز است و مثلا تا دو و نیم یا ۳ درصد است. اما در ایران گاه تورم تا ۶۰ درصد بالا می‌رود، از این جهت سرمایه‌گذار ایرانی با سرمایه‌گذار غربی متفاوت عمل می‌کند و در شرایط رکود تورمی روی موارد نامشهود مانند شرکت‌های استارت‌آپی و شرکت‌های دانش‌بنیان سرمایه‌گذاری نمی‌کند. اما سرمایه‌گذار غربی روی این حوزه‌های نامشهود سرمایه‌گذاری می‌کند.
 
نکته سوم مشترک در همه دنیا این است که وقتی شرایط اقتصادی در همه جای دنیا به اصطلاح سخت و راکد شده است، سرمایه‌گذاران با قیمت بهتری می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند. چون وقتی رکود بر اقتصاد حاکم باشد و رشد عجیب و غریبی در بازار انتظار نرود، قیمت دارایی‌هایی که سرمایه‌گذار قصد خریدشان را دارد هم رشد بالایی ندارند، یعنی قیمت‌ها افزایشی نیست و خریدار، قدرت خرید بالاتری دارد. فروشنده هم استرس ضررکردن ندارد چون بازار راکد است و در حالت افزایشی قرار ندارد. بنابراین احتمال معامله و قراردادهای سرمایه‌گذاری بیشتری وجود دارد.
 
اگر فرض را بر این بگذاریم که در سال ۹۹، سرمایه‌گذارانی وجود خواهند داشت، چه حوزه‌هایی را دارای ظرفیت می‌بینید که استارت‌آپ‌هایی در آنها راه‌اندازی شوند و سرمایه‌گذاران را به خود جذب کنند؟
 
ما در اقتصاد مفهومی داریم که جوزف شومپیتر آن را ایجاد کرده است. شومپیتر مفهومی را در علم اقتصاد تئوریزه کرد تحت عنوان «تخریب خلاق». مفهوم تخریب خلاق این است که در اقتصاد، در دوره‌هایی، برخی از کسب‌وکارها که قبلا کار می‌کردند در دوره‌ای به دلیل متغیرهای محیطی‌شان دیگر امکان کار کردن ندارند، از بین می‌روند و به جای آنها کسب‌وکار دیگری ایجاد می‌شود و رشد می‌کند که به نیازهای دنیای جدید، پاسخ بهتری می‌دهد. برای مثال نمونه مشهوری از تخریب خلاق، شرکت‌هایی بودند که نگاتیو تولید می‌کردند؛ مانند فوجی فیلم ژاپن. این شرکت‌ها تقاضای زیادی برای‌شان وجود داشت. یا شرکت‌هایی که در آمریکا سی‌دی فیلم تولید می‌کردند و اجاره می‌دادند و رونق زیادی داشتند.
 
اما وقتی اینترنت پدید آمد و گوشی‌های هوشمند در جوامع مورد استفاده قرار گرفت و ویدیو استریمینگ در دنیا رایج شد، آن کسب‌وکارهای قدیمی از بین رفتند. یعنی کسب‌وکارهایی که وجود داشتند تخریب شدند و کسب‌وکارهای جدیدی روی خرابه آن کسب‌وکارهای قدیمی و بر پایه نیازهای جدید خلق شدند و رشد کردند چون به نیازهای کاربران دنیای جدید، پاسخ‌های بهتر و به‌روزتری می‌دادند.
 
در دوران کنونی هم همین اتفاق خواهد افتاد. حالا نکته این است که چه حوزه‌هایی الان به این تخریب خلاق نیاز دارند و این اتفاق حتما در موردشان رخ می‌دهد. من فکر می‌کنم که سه یا چهار حوزه در دوران کرونا با تقاضای بالایی روبه‌رو بوده‌اند، یکی ویدیو استریمینگ است. چون مردم در خانه هستند و از این ابزار استفاده می‌کنند و تقاضاهایی دارند. حوزه دوم، آموزش است. همین الان یکی از دغدغه‌های نظام آموزشی این است که با این وضعیتی که بر اساس پایبندی به فاصله‌گذاری اجتماعی ایجاد شده است، چگونه موضوع آموزش را برای سطوح مختلف مدارس و دانشگاه‌ها پیگیری و حل کند. من با چند استاد دانشگاه صحبت می‌کردم و آنها بسیار از پلتفرم‌هایی که در حوزه آموزش کشور وجود دارند، ناراضی بودند و آنها را اثربخش نمی‌دانستند.
 
بخش سلامت یکی دیگر از این حوزه‌هاست. یکی از دغدغه‌های مهمی که در دوران کرونا ایجاد شد، این بود که چگونه مردم را مانیتور کنند و رعایت بهداشت فردی را به آنها گوشزد یا مناطق پرخطر را به آنها یادآوری کنند. یا اینکه چگونه بدون نیاز به حضور در مراکز خدمات درمانی، برخی از نیازهای پزشکی مردم برآورده شود. از زاویه نصب اپلیکیشن‌هایی که علایم حیاتی آدم‌ها را چک کند گرفته تا نصب اپلیکیشن‌هایی که به مردم بگویند که اگر فردی امکان ناقل‌بودنش وجود دارد، به چه مناطقی رفته است و امکان مانیتور و قرنطینه ‌کردن آن فرد وجود داشته باشد. بنابراین الان حوزه پایش سلامت از راه دور، برای دولت‌ها بسیار مهم شده است. چون هزینه‌های زیادی را بابت درمان پرداخت می‌کنند و نظام‌های درمانی دیگر تاب تحمل این حجم از فشار هزینه‌ها را ندارند. در حالی‌که با کمک ابزارهای جدید می‌توان از میزان این هزینه‌ها کاست.
 
حوزه چهارمی که در این دوران بسیار مورد توجه بوده، حوزه بازی‌هاست. حوزه پنجم، ارسال دارو است، یعنی تحویل دارو از حوزه‌های بسیار مهمی است که باید مورد توجه باشد. حوزه ششم هم حوزه ای‌کامرس (تجارت الکترونیک) بوده که در ساختار سرمایه‌گذاری شرکت ما یعنی سرآوا هم بسیار مورد توجه است و به صورت جدی دنبال می‌شود. مثلا دیجی‌کالا یکی از کسب‌وکارهایی است که در چنین دورانی کمک زیادی به دولت می‌کند؛ هم به لحاظ ارسال کالای مورد نیاز خانواده‌ها، جلوگیری از شیوع بیماری و هم اینکه به افرادی که تاکنون رفتار خرید آنلاین نداشتند، برای خرید آنلاین آموزش می‌دهد. یعنی میزان افرادی را که می‌توانند با اینترنت نیازهای‌شان را رفع کنند، افزایش می‌دهد و کمک می‌کند که افراد بیشتری در خانه بمانند. از طرفی اجناس تولیدکنندگان هم به فروش برسد و آنها بازارشان را از دست ندهند. نکته مهم در این میان این است که اگر خدمات و سرویس خوبی به چنین کاربری که قبلا خرید آنلاین نداشته داده شود، بدون اینکه کسب‌وکار برای بازاریابی هزینه‌ای کرده باشد، این کاربر، به کاربری وفادار برای پلتفرم تبدیل می‌شود.
 
این حوزه ویژگی خاص دیگری که دارد، این است که در توزیع عادلانه اقلام بهداشتی تاثیر زیادی دارد. چون این پلتفرم‌ها به دلیل هوشمندی‌ خاصی که دارند می‌توانند مشتریان را ردیابی کنند که آیا اقلام بهداشتی به درستی و به ‌صورت عادلانه خریداری شده و به دست همه رسیده یا خیر. پس می‌توانند از فضای دلالی که در این شرایط در کشور اتفاق می‌افتد، بکاهند.
 
آیا این تجارب و این مسائلی که الان کشور با آن دست به گریبان است که حتی به احتکار اقلام بهداشتی منجر شد، نظام آموزشی با مشکلات زیادی مواجه شده و… موجب می‌شود که مسئولان و دولت‌مردان ما به فکر توسعه زیرساخت‌های اینترنت و گسترش فرهنگ استفاده از خدمات آنلاین بیفتند یا اینکه این دوران هم می‌گذرد، باز حرف‌ زدن از اقتصاد دیجیتال فراموش می‌شود و تغییر خاصی را در وضعیت پس از آن نخواهیم دید؟
 
در اینکه بشر فراموش‌کار است، شکی نیست. بشر زود فراموش می‌کند، مگر افرادی که کتاب می‌خوانند و تاریخ می‌دانند و از تجارب استفاده می‌کنند. ممکن است در دوران پساکرونا همه چیز فراموش شود و در دوران دیگری همین مشکلات را دوباره تجربه کنیم. اما نکته‌ای وجود دارد و آن حافظه تاریخی است. مانند کسی که خانه‌اش آتش نگرفته، هر چقدر به او بگویید که خانه‌ات را بیمه کن، این حرف به گوشش نمی‌رود و بیمه را کالای لوکسی می‌بیند. اما اگر این اتفاق برایش بیفتد، دیگر به بیمه به‌عنوان کالای لوکس و لاکچری نگاه نمی‌کند.
 
هدفم این است که بگویم تا قبل از شیوع ویروس کرونا و ایجاد چنین وضعیتی که الان در کشور می‌بینیم، اقتصاد دیجیتال هم برای دولت یک کالای لوکس بود. برای مثال خرید آنلاین، گرفتن بیمه آنلاین و سلامت آنلاین، خیلی لوکس به نظرشان می‌آمد و تنها حوزه‌هایی چون حمل‌ونقل آنلاین بین شهری را جزو ضروریات می‌دانستند. اما کرونا هم به مردم و هم به دولت نشان داد که اتفاقا در حوزه‌های دیگری مانند سلامت، بیمه و دیگر بخش‌ها نیز استفاده از ظرفیت‌های حوزه آنلاین، جزو ضروریات اولیه زندگی است و اگر این امکان را نداشته باشند، کمبودهای زیادی را احساس می‌کنند.
 
در دوران کرونا حتی استفاده از برخی شبکه‌های اجتماعی هم به یک ضرورت تبدیل شد. مثلا استفاده از ابزارهایی که با استفاده از آن تماس تصویری برقرار می‌شود. در دوران کرونا حتی افراد مسن به دنبال یادگیری شیوه استفاده از آنها بوده و هستند. بنابراین چنین شرایطی به مردم و دولت‌ها می‌فهماند که چنین امکاناتی کالای لوکس محسوب نمی‌شوند، بلکه جزو ضروریات جهان جدید به شمار می‌روند. به این ترتیب چنین دغدغه‌ای در پس ذهن‌شان ایجاد می‌شود و به آن فکر می‌کنند و شاید به دنبال راهکاری برایش باشند.
 
به‌عنوان سوال آخر می‌خواهم بگویید که شما چه تصویری از دوران پساکرونا دارید؟
 
به نظر من کرونا موجب می‌شود که یک غربال‌گری بسیار جدی اتفاق بیفتد. همچنین استارت‌آپ‌های بزرگ می‌فهمند که خدمت‌رسانی اجتماعی یا مسئولیت اجتماعی، امر لوکسی نیست بلکه اتفاقا جایی است که با آن می‌توانند کاربر جدید جذب کنند. موضوع دیگر، مربوط به تامین مالی است. به نظر من شیوع کرونا، به‌ویژه در ایران که دچار رکود تورمی است، حاوی نشانه‌های جدی برای استارت‌آپ‌هاست که منابع مالی بزرگ قطعا کمرنگ خواهند بود. پس حتما باید به بازار سرمایه دست پیدا کنند. یعنی باید بتوانند از منابع خرد تامین مالی بگذرند و همیشه نباید به دنبال سرمایه‌گذارانی با توان مالی ۱۰۰ میلیارد تومانی و … باشند. پس باید برای حضور در بورس و بازار سرمایه خودشان را آماده کنند. در این صورت به جای اینکه دو یا سه سرمایه‌گذار جذب کنند، می‌توانند هزار، دو هزار یا حتی ۱۰ هزار سرمایه‌گذار با منابع مالی‌ای با اعداد کوچک داشته باشند که سرجمع به منبع مالی بزرگی تبدیل می‌شوند. در واقع شاید استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارها از این امر ناگزیر باشند و راه دیگری برای زنده‌ماندن پیش روی‌شان نباشد.
 

مدیرعامل شیپور: تا ۶ ماه دیگر وارد بازار سرمایه می‌شویم

 
شیپور به عنوان یکی از بازیگران اصلی حوزه نیازمندی‌های آنلاین امروز با انشار بیانیه‌ای خبر داد که با موافقت اعضای هیات مدیره این شرکت برای ورود به بورس آماده می‌شود. در همین زمینه رضا اربابیان،‌ مدیرعامل شیپور به پیوست اعلام می‌کند که در حال حاضر آنها تنها تصمیم گرفته‌اند که وارد بورس شوند و هنوز مشخص نیست که این ورود ابتدا از طریق فرابورس صورت می‌گیرد یا به صورت مستقیم آنها وارد بورس خواهند شد. اربابیان تاکید می‌کند که می‌خواهند با این تصمیم راه را برای ورود دیگر شرکت‌های استارت‌آپی به بازار بورس فراهم کنند. براساس اظهارت او هدف شیپور این است تا کمتر از ۶ ماه دیگر فرایند خود برای ورود به بازاربورس را فراهم کند.
 
مدیران شیپور در حالی تصمیم گرفته‌اند تا در مدت ۶ ماه آینده وارد بازار سرمایه شوند که در چند سال اخیر بسیاری از شرکت‌های استارت‌آپی از جمله دیجی‌کالا، تپسی و کافه‌بازار بارها برای ورود به این بازار به دلیل نداشتن شرایط لازم از جمله صورت‌های مالی شفاف با مشکلات جدی برخورد کرده‌اند. رضا اربابیان در پاسخ به سوال پیوست که در این شرایط که هنوز هیچ شرکت استارت‌آپی با سابقه تلاش چند ساله نتوانسته وارد بازار بورس شود، آنها چگونه در این مدت کوتاه تصمیم ورود به بازار بورس دارند گفت: «یکی از مزیت‌های اصلی شیپور نسبت به دیگر شرکت‌های استارت‌آپی این است که ما از ابتدا با توجه به اینکه شرکای بورسی مانند لوتوس پارسیان یا گروه سرمایه‌گذاری صنعتی ایران را در کنار خود داشتیم، توانسته‌ایم صورت‌های مالی شسته و رفته و شفافی داشته باشیم. در واقع داشتن تراز مالی مشخص و رسیدن به سودآوری لازم باعث شده تا امسال تصمیم برای ورود به بورس بگیریم.» او با بیان اینکه هنوز نمی‌دانند که ورود به فرابورس برایشان بهتر است یا بورس توضیح داد:‌ «درحال بررسی این موضوع هستیم که اول وارد بورس شویم یا فرابورس و در این زمینه باید ببینیم کدام راه برای ما مزیت بهتری دارد.» براساس اظهارات اربابیان مشاور این شرکت برای ورود به بازار بورس گروه مالی فیروزه است که سهامداران این شرکت نیز از شرکای شیپور به حساب می‌آیند.
 
به نظر می‌رسد کمرنگ شدن حضور سرمایه‌گذاران جسور در بازار استارت‌آپی به دلیل شرایط پیچیده اقتصادی ایران یکی از دلیل اصلی است که شرکت‌های استارت‌آپی از جمله شیپور، آنها را به این فکر انداخته تا ورود به بورس را به صورت جدی‌تری دنبال کنند.
 
رضا اربابیان با تایید این موضوع اما می‌گوید هدف اصلی آنها در قدم اول این است که به عنوان شرکت پیشرو راه را برای ورود دیگر شرکت‌های استارت‌آپی به بازار بورس باز کنند. او در این زمینه گفت:‌ «به دلیل اینکه شرایط سودآوری رسیدیم تصمیم گرفتیم تا وارد بازار بورس شویم. از سمت دیگر شرایط به گونه‌ای است که امکان جذب سرمایه به صورت گذشته را نداریم و به همین خاطر ورود ما به بازار بورس می‌تواند به روند جذب سرمایه شرکت هم کمک کند.» اربابیان امیدوار است باتوجه به تجربه شرکای این شرکت در بازار بورس آنها در تابستان سال جاری برای عرضه اولیه وارد بازار سرمایه شوند.

مدیرعامل شیپور: تا ۶ ماه دیگر وارد بازار سرمایه می‌شویم

 
شیپور به عنوان یکی از بازیگران اصلی حوزه نیازمندی‌های آنلاین امروز با انشار بیانیه‌ای خبر داد که با موافقت اعضای هیات مدیره این شرکت برای ورود به بورس آماده می‌شود. در همین زمینه رضا اربابیان،‌ مدیرعامل شیپور به پیوست اعلام می‌کند که در حال حاضر آنها تنها تصمیم گرفته‌اند که وارد بورس شوند و هنوز مشخص نیست که این ورود ابتدا از طریق فرابورس صورت می‌گیرد یا به صورت مستقیم آنها وارد بورس خواهند شد. اربابیان تاکید می‌کند که می‌خواهند با این تصمیم راه را برای ورود دیگر شرکت‌های استارت‌آپی به بازار بورس فراهم کنند. براساس اظهارت او هدف شیپور این است تا کمتر از ۶ ماه دیگر فرایند خود برای ورود به بازاربورس را فراهم کند.
 
مدیران شیپور در حالی تصمیم گرفته‌اند تا در مدت ۶ ماه آینده وارد بازار سرمایه شوند که در چند سال اخیر بسیاری از شرکت‌های استارت‌آپی از جمله دیجی‌کالا، تپسی و کافه‌بازار بارها برای ورود به این بازار به دلیل نداشتن شرایط لازم از جمله صورت‌های مالی شفاف با مشکلات جدی برخورد کرده‌اند. رضا اربابیان در پاسخ به سوال پیوست که در این شرایط که هنوز هیچ شرکت استارت‌آپی با سابقه تلاش چند ساله نتوانسته وارد بازار بورس شود، آنها چگونه در این مدت کوتاه تصمیم ورود به بازار بورس دارند گفت: «یکی از مزیت‌های اصلی شیپور نسبت به دیگر شرکت‌های استارت‌آپی این است که ما از ابتدا با توجه به اینکه شرکای بورسی مانند لوتوس پارسیان یا گروه سرمایه‌گذاری صنعتی ایران را در کنار خود داشتیم، توانسته‌ایم صورت‌های مالی شسته و رفته و شفافی داشته باشیم. در واقع داشتن تراز مالی مشخص و رسیدن به سودآوری لازم باعث شده تا امسال تصمیم برای ورود به بورس بگیریم.» او با بیان اینکه هنوز نمی‌دانند که ورود به فرابورس برایشان بهتر است یا بورس توضیح داد:‌ «درحال بررسی این موضوع هستیم که اول وارد بورس شویم یا فرابورس و در این زمینه باید ببینیم کدام راه برای ما مزیت بهتری دارد.» براساس اظهارات اربابیان مشاور این شرکت برای ورود به بازار بورس گروه مالی فیروزه است که سهامداران این شرکت نیز از شرکای شیپور به حساب می‌آیند.
 
به نظر می‌رسد کمرنگ شدن حضور سرمایه‌گذاران جسور در بازار استارت‌آپی به دلیل شرایط پیچیده اقتصادی ایران یکی از دلیل اصلی است که شرکت‌های استارت‌آپی از جمله شیپور، آنها را به این فکر انداخته تا ورود به بورس را به صورت جدی‌تری دنبال کنند.
 
رضا اربابیان با تایید این موضوع اما می‌گوید هدف اصلی آنها در قدم اول این است که به عنوان شرکت پیشرو راه را برای ورود دیگر شرکت‌های استارت‌آپی به بازار بورس باز کنند. او در این زمینه گفت:‌ «به دلیل اینکه شرایط سودآوری رسیدیم تصمیم گرفتیم تا وارد بازار بورس شویم. از سمت دیگر شرایط به گونه‌ای است که امکان جذب سرمایه به صورت گذشته را نداریم و به همین خاطر ورود ما به بازار بورس می‌تواند به روند جذب سرمایه شرکت هم کمک کند.» اربابیان امیدوار است باتوجه به تجربه شرکای این شرکت در بازار بورس آنها در تابستان سال جاری برای عرضه اولیه وارد بازار سرمایه شوند.

صباایده، کافه‌بازار، تپسی و دیجی‌کالا تا شش ماه آینده وارد بورس می‌شوند

 
 
چهار شرکت صبا ایده ، کافه بازار، تپسی و دیجی‌کالا تا شش ماه آینده وارد بورس می‌شوند. این را امیر ناظمی رییس سازمان فناوری اطلاعات در گفت و گو با آی تی ایران تایید می‌کند.
 
ناظمی می‌گوید: جلسات مختلفی طی هفته‌های اخیر برای ورود چند شرکت استارتاپی به بازار سرمایه در جریان است که در صورت این اتفاق شاهد تغییرات بزرگی در اکوسیستم خواهیم بود.
 
به گفته ناظمی فعلا حضور چهار شرکت صبا ایده، کافه بازار ( فعلا فقط خود شرکت کافه بازار و نه مجموعه هزاردستان)، تپسی و دیجی‌کالا در بورس قطعی شده اما جزییات در حال نهایی شدن است.
 
رییس سازمان فناوری اطلاعات  به سه سناریو برای حضور شرکتها در بازار سرمایه اشاره می‌کند که شامل 1-  حضور در بورس اصلی، 2- تابلوی مستقل و 3 – فرابورس است.
 
مدیرعامل فرابورس نیز چندی قبل از احتمال حضور سه شرکت در فرابورس خبر داده بود.
 
حالا اما به گفته ناظمی نمایندگان چند وزارتخانه و نهاد  ازجمله وزارت ارتباطات، مجمع تشخیص مصلحت و صندوق نوآوری شکوفایی با هماهنگی رییس جدید بورس در تدارک و آماده سازی ورود نخستین شرکتهای استارتاپی به بازار سرمایه هستند.
 
به همین منظور و برای تسریع دراین موضوع احتمالا یک عضو از نهادهایی که به دنبال کمک به ورود استارتاپ‌ها هستند در هیات پذیرش حضور خواهد داشت.
 
وی پیش‌بینی کرد که مراحل ورود اولیه و عرضه سهام تا کمتر از شش ماه آینده نهایی شود.
 
همچنین علی آقا  محمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نیز درگفت وگی تلویزیونی با باشگاه خبرنگاران جوان گفته است درآمدها دیگر فقط در ارز و طلا نیست الان به سمت شرکتهای آی تی آمده که ممکن است دارایی (فیزیکی) زیادی نداشته باشند اما بر مغز و فکر و هوش تمرکز دارند و ما امیدواریم در زمان کوتاهی این شرکتها را د ربورس داشته باشیم تا مردم تجربه کنند که سود بالای بورسی از کجا حاصل می‌شود.

دیجی‌کالا و تپسی با رفع مشکلات خود وارد بورس می‌شوند

 
مدیرعامل فرابورس ایران اعلام کرد به زودی نام  دیجی‌کالا و تپسی پس از برطرف شدن موانع حضور به عنوان اولین استارت‌‌آپ‌هایی که توانسته‌اند شرایط حضور در بورس را به دست آورند روی تابلوی بورس قرار خواهد گرفت.
 
 امیر هامونی، مدیرعامل فرابورس ایران در جلسه لایو اینستاگرامی که پیرامون «بهره‌مندی از ظرفیت منابع فراصندوق ستارگان» برگزار شده بود، گفت: «پس از برگزاری جلسات متعدد با این دو استارت‌آپ بزرگ بسیاری از موانع برطرف شده است و یکسری از مشکلات باقی مانده که آنهانیز به زودی برطرف می‌شود. دیجی‌کالا و تپسی در این دوره توانسته‌اند بسیاری از مشکلاتشان برای ورود به بورس را برطرف کنند و حضور آنها روی تابلوی بورس در دستور کاری ما قرار گرفته است.»
 
او تاکید کرد که با برطرف شدن موانع باقی‌مانده نام آنها به زودی روی تابلوی بورس قرار می‌گیرد. مدیرعامل فرابورس برای اولین بار خبر ورود چند شرکت استارتاپی را در مهرماه ۹۷ داده بود. او آن زمان اظهار امیدواری کرده بود که در یک دوره یکساله چند شرکت استارت‌آپی وارد بورس شوند؛ اما پس از آن بارها اعلام شد که استارت‌آپ‌ها هنوز شرایط ورود به بورس را پیدا نکرده‌اند. اما به نظر می‌رسد این دو استارت‌آپ هم‌اکنون توانسته‌اند بخشی از این مشکلات را پشت سر بگذارند.
 
هامونی در پاسخ به سوالی درمورد نحوه پذیرش استارت‌آپ‌ها در بورس گفت: «از سال گذشته با چند استارت‌آپ معروف که در بازار مشغول به فعالیت هستند، جلسات جدی و متعددی برگزار کردیم. از این میان این استارت‌آپ‌ها، دیجی‌کالا و تپسی توانستند در این جلسات بسیاری از موانع حضورشان در بورس را برطرف کنند.»
 
هامونی پیشتر خبر از وجود یک لیست هزارشرکتی از SMEها و استارت‌آپ‌های متقاضی به بورس داده بود که اکثریت آنها با مشکلات حاکمیتی، شرکتی و شفافیت حسابرسی مواجه بودند همین مشکلات ورود آنها به بورس را با مشکل مواجه می‌کرد. میان استارت‌آپ‌های مطرح متقاضی ورود به بورس نام کافه‌بازار نیز شنیده شده بود، اما به نظر می‌رسد کافه بازار جزو اولین استارت‌آپ‌هایی که وارد بورس می‌شود نخواهد بود.
 
او در مورد وضعیت کافه‌بازار برای حضور در بورس گفت: «ما یک جلسه با کافه‌بازار برگزار کردیم؛ اما آنها زیاد پیگیری نکردند. هرسه استارت‌آپ همزمان مذاکره برای ورود به بورس آغار کردند؛ اما دیجی‌کالا و تپسی از لحاظ پذیرش آماده‌تر بودند.»
 
او با اشاره به اینکه مذاکرات با کافه بازار همچنان ادامه دارد گفت: «هنوز در برخی از استانداردهای پذیرش بورس مانند ساختارهای مالی‌ با کافه‌بازار به تفاهم نرسیده‌ایم و باید مذاکرات بیشتری انجام شود.»
 
فراصندوق آماده همکاری با صندوق‌های جسورانه
نخستین نشست فراصندوق (Funds of fund) ستارگان با صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه و خصوصی» امروز (۲۷ فروردین‌ماه) به صورت لایو اینستاگرامی با هدف معرفی ظرفیت منابع فراصندوق ستارگان و دعوت از صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه برای همکاری با این فراصندوق برگزار شد.
 
در این نشست حمیدرضا امیری‌نیا، مدیر فراصندوق ستارگان با اشاره به اینکه امروز حیات اقتصاد دانش‌بنیان وابسته به تامین مالی جسورانه است، گفت: «فراصندوق ستارگان به عنوان یک صندوق مستقل و در چارچوب بورس آمادگی دارد در زنجیره تامین مالی حوزه دانش‌بنیان با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری اقدام به تامین مالی صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه (VC) کند.»
 
 
او ادامه داد: «امروزه ۴۳ درصد اقتصاد آمریکا براساس تامین مالی جسورانه صورت می‌گیرد و ۵۷ درصد ارزش بازار آمریکا از VCها است، این ارقام نشان‌دهنده این است که ما هم باید به اهمیت این حوزه پی ببریم و آن را توسعه دهیم. چون حیات اقتصاد دانش‌بنیان کشور در گرو تامین مالی جسورانه است»
 
امیری‌نیا همچنین در صحبت‌های خود آماری درمورد میزان ریسک‌پذیری کشورها ارائه داد و گفت: « بحث ریسک‌پذیری درتوسعه کارآفرینی ۱۴ شاخص دارد که یکی از شاخص‌های آن میزان ریسک‌پذیری است که این شاخص در اکوسیستم آمریکا ۹۹ درصد است و متاسفانه در ایران این عدد ۱/۳۶درصد است. نشان می‌دهد که اقتصاد ما برای ریسک‌پذیری آماده نیست. البته شرایط کشور شرایط خاصی است و بحث تحریم‌ها و تهدیدها و تورم مطرح است و قانع کردن سرمایه‌گذاران در این حوزه بسیار دشوار است؛ اما باید تلاش خود را کنیم.»
 
او درمورد عملکرد فراصندوق یا Fund of fund گفت: «فراصندوق یک راه‌حل و رویکرد جدید در ایران است اما در دنیای تامین مالی یک رویکرد قدیمی و جاافتاده است. ما در فراصندوق ستارگان سعی داریم تا در کنار صندوق‌های جسورانه‌ای باشیم که قصد دارند فعالیت‌های خود را توسعه دهند. به این صورت این صندوق‌ها با سرمایه‌های خود می‌توانند پروژه‌های متوسط و بزرگ را پوشش دهند. پروژه‌هایی که در آینده برای آنها برگشت سرمایه دارد.»
 
براساس گفته‌های امیری‌نیا در ایران وضعیت رگولاتوری فراصندوق‌ها مشخص نبود چون یک رویکرد نوین به شمار می‌آمد ؛ اما پس ازمدتی بحث رگولاتوری آن تعیین تکلیف شد. او همچین تاکید کرد:«ما به عنوان اولین متقاضی درخواست دادیم و اسفندماه مجوز فعالیت  فراصندوق را دریافت کردیم. متاسفانه در کشور ما نسبت تامین مالی جسورانه به تامین تسهیلات کمتر است و هنوز برخی از صندوق‌ها تسهیلات ارائه می‌دهند.»
 
امیری‌نیا با اشاره به اینکه فراصندوق در حوزه‌های های‌تک، فین‌تک، تجارت الکترونیکی، نانو و سلامت سرمایه‌گذاری می‌کند، افزود: «وقتی این کار را شروع کردیم هدف ما این بود تا کل اکوسیستم را فعال کنیم؛ اما به خاطر شرایط اقتصادی کشور به سراغ نهادهای عمومی و دولتی رفتیم مانند دانشگاه آزاد اسلامی و بنیاد برکت. اما ما صندوقی مستقل هستیم و به هیچ ارگانی وابستگی نداریم و تنها به دنبال فعالیت اقتصادی هستیم و نسبت به منابعی که دریافت می‌کنیم، مسئولیم.»
 
دعوت از هلدینگ‌های بزرگ اقتصادی به سرمایه‌گذاری خطرپذیر
علیرضا دلیری، نماینده معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نیز در این جلسه فرهنگ‌سازی در مورد سرمایه‌گذاری جسورانه در کشور را از اولویت‌های این حوزه دانست و گفت: «تاکنون در زمینه آموزش و فرهنگ‌سازی فعالیت‌هایی صورت گرفته و همچنان ادامه دارد. در حوزه سرمایه‌گذاری جسورانه باید با طراحی مدل‌ها و روش‌هایی، ریسک‌ را کاهش داده و جذابیت سرمایه‌گذاری در این حوزه را افزایش دهیم که در حال انجام آن هستیم.»
 
او در ادامه افزود: «ما در جلساتی که با ستاد فرمان امام و فرابورس در فراصندوق داشتیم، تصمیم گرفتیم تا هلدینگ‌های بزرگ اقتصادی را ترغیب به سرمایه‌گذاری خطرپذیر کنیم. یکی دیگر از بحث‌های ما این بود تا سرمایه‌گذاری مستقیم صورت نگیرد. یعنی نگاه ما این است که سرمایه‌گذاری حوزه خطرپذیر باید توسط بخش خصوصی انجام شود. ایجاد فراصندوق ستارگان هم با همین هدف بود تا منابع هلدینگ‌های اقتصادی مانند مجموعه دانشگاه آزاد، فرمان امام و آستان قدس و کمیته امداد به مجموعه وارد و به صورت غیرمستقیم در حوزه دانش‌بنیان و خطرپذیر تزریق شود.»
 
دلیری در این جلسه از حاضران درخواست کرد تا پیشنهادهای تامین مالی خود را به فراصندوق ارسال کنند. او همچنین تاکید کرد: «صندوق‌ها می‌توانند به ۲ صورت با فراصندوق همکاری کنند اول پروژه‌‌هایی که خود شما مدنظر دارید یا پروژه‌هایی که به فراخور شرایط کشور ایجاد می‌کنید. مانند اینکه در حال حاضر کرونا مهم‌ترین بحران کشور و ما در فراصندوق بخشی را برای سرمایه‌‌گذاری روی پروژه‌های سلامت محور را درنظر گرفتیم.»

استراتژی سافت بانک برای جلوگیری از سقوط بیشتر ارزش سهام

 
 
شرکت سرمایه‌گذاری سافت بانک  Softbank بخشی از دارایی‌های خود به ارزش ۴۱ میلیارد دلار را به فروش می‌رساند تا بتواند با پول آن جلوی سقوط ارزش سهامش را بگیرد و بخشی از بدهی‌هایش را بازپرداخت کند.
 
این شرکت سرمایه‌گذاری که صاحب سهام ارزشمندترین استارتاپهای تکنولوژی در جهان است گفته است که ۱۸ میلیارد برای خرید سهام خودش در بازار سرمایه اختصاص می‌دهد. سهام این شرکت با سقوط ارزش سهام به شدت سقوط کرده است.
 
این شرکت ژاپنی گفته است که بخش دیگری از پول به دست آمده را صرف بازپرداخت بدهی‌هایش می‌کند.
 
به گفته ماسایوشی سان مدیرعامل این شرکت، کاهش بدهی‌ها باعث ایجاد بالانس در وضعیت مالی این شرکت در دوران سقوط بازارهای مالی است.
 
بلافاصله بعد از اعلام برنامه سافت بانک برای خرید سهامش، ارزش آن در بورس افزایش یافت
ارزش سافت بانک تا قبل ازا ین اقدام حدود ۵۰ درصد کاهش یافته بود. حالا و با این استراتژی سهام سافت بانک ۱۹ درصد رشد کرده است.
 
سافت بانک قصد دارد تا ۴۵ درصد ارزش سهامش را در بازار سرمایه دوباره سهام بخرد.
 
سافت بانک هنوز نگفته قصد دارد کدام بخش از دارایی‌هایی خود را به فروش برساند. این شرکت دارای سهام ارزشمندی از شرکت علی بابا چین و همچنین بخش اعظم سهام یک اپراتور مخابراتی ژاپنی است که در بورس توکیوست.
 
این شرکت سرمایه‌گذاری سال گذشته هم به دنبال سروصدای ایجاد شده پیرامون کشته شدن جمال خاشقچی با افت سهام ۲۰ میلیارد دلاری روبه رو شد اما به تدریج توانسته بود بر این مشکل غلبه کند.
 
سافت تا قبل از بحران کرونا آنقدر موفق بود که به دنبال سرمایه‌گذاری در صندوق دوم سرمایه‌گذاری خود ویژن فاند ۲ بود.