تماشا کنید: فراز و فرودهای ۴ ساله وزارت ارتباطات از زبان آذری جهرمی (قسمت دوم)
فیسبوک استقرار پیدا کرد؟ یا توییتر استقرار پیدا کرد؟ یا وی چت استقرار پیدا کرد؟ یا وایبر استقرار پیدا کرد؟ کدام شبکه اجتماعی یا حتی داخلیها، کلوب استقرار پیدا کرد؟ من که بارها گفتهام این آقایانی که چنین دیدگاههایی را با فضای مجازی و رسانه دارند، فردا با سروش و روبیکا هم مشکل پیدا میکنند. کما این که در سال ۹۸ این مشکل را پیدا کردند.
در سال ۹۸ برخی از دستگاههای امنیتی فشار میآوردند که سروش را هم خاموش کنید. شبکه اجتماعی شبکه اجتماعی است، وقتی که فضای رسانه پیدا کرد. یک عدهای اصلا فوبیای رسانه دارند در کشور ما. رسانههای نوین را به رسمیت نمیشناسند، اعتماد به نفس در مواجهه با فضای مجازی ندارند. حالا فکر میکنند مشکل از توییتر است، فردا با سروش و موییتر هم که در داخل ایران تولید کردند همین مشکل را دارند. مگر با کلوب همین مشکل را پیدا نکردند؟ مگر کلوب سرور از دولت گرفته بود؟ پهنای باند گرفته بود؟ وام گرفته بود؟ کلوب روزی که کلوب بود در شبکههای اجتماعی دنیا چندم بود؟ چه تعداد از کاربران ایرانی روی آن بودند؟ چه شد که از بین رفت؟ ببینید دعوا اینجاست، دعوا دعوای عرصه رسانه است، دعوای فضای مجازی نیست. دعوا، دعوای رسانه و فضای مجازی است.
شبکه ملی اطلاعات، موضوعش محدود کردن رسانه نیست. شبکه ملی اطلاعات به من حکم میکند که آقای جهرمی برو زیرساخت ابر را درست کن، حمایت کن در داخل کشور شکل بگیرد، زیرساخت ابری حائز اهمیت است. برو روی IoT برنامه ریزی کن به نوعی که خدمات داخلی IoT شکل بگیرد که این صنعت در داخل کشور بتواند رشد کند و در دسترس تحریم نباشد. برو روی DNS کار کن فردا روی DNS تحریممان نکنند اینترنت را قطع کنند. شبکه ما اگر هجمه آوردن و تحریم کردند و خواستند روی اینترنت ما اثر بگذارند، نظام بانکداری ما، نظام تراکنشهای مالی ما، نظام کسب و کارهای ما را خواستند دچار اختلال کنند، شما بتوانید خدمات ارائه دهید.
چرا دور میروید چرا نمیگویید گوگل آمد خدمات API نقشهاش به کسب و کارهای ایرانی را تحریم کرد؟ کرد یا نکرد؟ شما خبرش را رفتید یا نرفتید؟ اگر ما زیرساخت در داخل کشور درست نکرده بودیم امروز اسنپ و تپسی و دیجیکالا و بسیاری از اینها که خدمات مکانی میخواهند، بایستی از چه استفاده میکردند برای ارائه خدمت؟ مینشستید و مینالیدید که آقا چه وضعی است که درست کردید؟ اصلا نمیتوانیم کسب و کار در کشور ران کنیم.
یک درصد شما فکر کنید اقتصادی که از ۱.۷ درصد رفته شده ۶.۵۱ درصد در عرض این ۴ سال از نگاه دشمن ما که هر فرصت اقتصادی را که پیدا کرده رفته ضربه زده، میتواند ضربه بزند و نزده؟ حتما ضربه میزد تا کشور را فلج کند. اگر ما این زیرساختها را اجرا نکرده بودیم امروز این کسب و کارهای ما چه کار میکردند؟ این شبکه ملی اطلاعات است.
خود شما یک مقالهای را بازنشر کردید و یک قسمتش را بولد کردید که اگر کسی به شما گفت که طرح صیانت باعث محدود شدن خدمات پایه کاربردی نمیشود، با سیلی بخوابانید توی گوشش.
بله همین است. وقتی چیزی را بازنشرش میکنم یعنی همان را قبول دارم. حتما این اتفاق رخ میدهد.
پس فراتر از پیام رسانهاست؟
به صورت ویژه منظور از ایجاد محدودیت در فضای مجازی بحث پیامرسانهاست. حالا ما بحث حکمرانی در فضای مجازی داریم نه این که نداریم، بحث مهم و حائز اهمیتی هم هست. اما این که اینها میگویند، برای کشور ایجاد حکمرانی نمیکند.
ما یک موقعی به دنبال حکمرانی در فضای ماهواره بودیم رفتیم قانون ممنوعیت ماهواره را وضع کردیم. شما رسانهای هستید بروید این قانون را بخوانید با این طرح صیانت بگذارید کنار همدیگر. شاکلهاش یکی است. ما حکمران خوب بودیم در مقرراتگذاری برای ماهواره؟ نه. آمدیم همه مردم کشور را مجرم کردیم. یک قانونی گذاشتیم که همه مجرمند. آیا به دستاورد رسیدیم؟ خیر! به هیچ دستاوردی نرسیدیم. بسیاری از مردم الان در خانههای خود ماهواره دارند و بعضیها هم در خانه همسایههایشان دارند. چکار کردیم؟ فقط به مردم منتقل کردیم ما حکمرانان با تدبیری نیستیم، ما خلاف عقل قانونگذاری میکنیم. خب حالا برای این قانون هم دیدگاه ما این است. مثل همان قانون محدودیت ماهواره است. هیچ اثری نخواهد داشت و مردم کار خودشان را میکنند.
تنها نکتهاش این است که ما یک در واقع بدنامی برای نظام حکمرانی کشور بر جای میگذاریم. خیلی شیوههای عاقلانهتری وجود دارد برای موضوع حکمرانی که میشود پیش برد.
مبحث سر این است و الا درباره شبکه ملی اطلاعات، میآیند میگویند آقای آذری جهرمی تو آمدی این کار را کردی، زیرساختهای شبکه ملی اطلاعات را توسعه دادی، فردا ممکن است یکی بیاید اینترنت را قطع کند و تو زیرساختش را فراهم کردی. من به آن عده جواب میدهم اگر این شرکتهای داخلی ما امروز پاگرفتند و به شما خدمات عرضه میکنند و دارند کار شما را راه میاندازند، اگر ما این زیرساختها را راه ننداخته بودیم امروز همینها هم نمیتوانستند فعال شوند.
من وظیفهام به عنوان وزیر چیست؟ باید کسب و کارهای مردم و زندگی مردم راه بیفتد. من نمیتوانم بنشینم نگاه به این کنم که در همه موضوعات نگاهم به دست کسی باشد که با من و ملت من سر سازگاری ندارد. برای اهداف خودش میآید حالا تحریم بر دولت به قول خودش وضع کند، بیماران ما چه وضعی دارند، زندگی مردم ما دچار چه شرایطی شده. سایر رفتارش هم در سایر کشورهای منطقه هم نشان میدهد که دنبال منافع مردم ایران نیست. مردم ایران ممکن است از من مسئول ناراضی باشند اما نقطه امید هم او نیست، او دشمن بزرگشان است. در افغانستان و عراق و سایر کشورهایی که اینها رفتند استقرار پیدا کردند چه وضعی را مواجه کردند مردم را، آنها دوستدار مردم ایران نیستند، اگر دوستدار مردم ایران بودند چرا آمدند ورود دانشجویان ایرانی را به کشور خودشان ممنوع کردند؟
اگر دوستدار مردم ایران بودند با آن وضعی که در آن شرایط دارویی برای بسیاری از بیماران ایرانی محدود کردند در آن شرایط مالی، اجازه پرداخت ندادند، منابع مالی کشور را محدود کردند. که این اتفاقات افتاد. حوزه آیتی خودتان را ببینید. یک چیزهایی آنقدر برای شما واضح و عادی شده که حس نمیکنید. شما حس نمیکنید که اگر این خدمات داخلی نبود آن روزی که شرکتهای ایرانی را تحریم کرد، دانه دانه شروع کردند به ایمیل زدن، به بستن اکانتهایشان، خدمات پوش نوتیفیکیشن ندادند به این ها چه اتفاقاتی میافتاد؟ اگر این زیرساختهایی که ما فراهم کردیم نبود، امروز وضع کشور چه بود؟
حالا صحبت می کنند که آقای جهرمی چرا اینستاگرام قواعد نادرست خود را بر ایران اعمال میکند و شما با همین دیدگاهی که میگویی دشمن این گونه بود، چرا اینستاگرام را مدیریت نمیکنی، محدود نمیکنی، نمیگویی قواعد ما را بپذیرد؟ حکمرانی جزو مهمش مردم است. ما الان اینجا داریم خدمات نقشه را توسعه میدهیم، زیرساخت نقشه ایران را توسعه میدهیم، زیرساخت خدمات ابری را توسعه میدهیم، اگر زیرساخت امنیت داخلی را داریم توسعه میدهیم، اگر پوش نوتیفیکیشن داخلی را توسعه دادیم، بسیاری از زیرساختهای مورد نیاز کسب و کارهای ایرانی را توسعه دادیم، این کسب و کارهای ایرانی با ما همراهی کردند، حمایت کردند، قدردانی کردند. چرا؟ چون میدانند این برایشان مفید است. بعضی از اینها الان شروع کردند و دارند به خارج از کشور خدمات میفروشند. رفتند سراغ بازار بین المللی. و مردم هم تشکر میکنند چون خدماتشان برقرار است.
اما در فضای پیامرسانها مشکل سرور و قانون و ثبت نیست. شما در بحث رسانه با مردم مواجهاید، یک طرحی بگذارید که مردم خودشان بپذیرند با پای خودشان بیایند در پیامرسانهای ایرانی فعالیت کنند. مشکل، مشکل فنی نیست که من حل کنم، شما یک آزادی عمل را برای مردم فراهم کنید.
یک روزی در فراکسیون ولایی مجلس قبل، ما را دعوت کرده بودند در سال ۹۷ و گفتند که آقای جهرمی، بیا در رابطه با مساله پیامرسانها با هم جلسه بگذاریم و همفکری کنیم. ۱۱۰ نماینده اگر عدد را اشتباه نگویم عضو فراکسیون ولایی مجلس قبل بودند. ما رفتیم جلسه و شب قبلش چون شماره همه نمایندگان را روی گوشی خودم داشتم چک کردم از این ۱۱۰ تا، چهل و دوتایشان در مجموع همه پیامرسانهای داخلی بودند. ولی از این ۱۱۰ نفر، ۱۰۲ نفرشان روی مجموع همه پیامرسانهای خارجی، به ویژه تلگرام و واتساپ فعال بودند.
من رفتم آنجا و خب این حرفهایی که در کلام خیلی قشنگ است؛ شروع کردند به انتقاد کردن از ما، آقا چرا وزارت ارتباطات حمایت نکرده، پیام رسانهای داخلی این جوری هستند و حرفهایی که میشنوید در فضای جامعه که بعضیها میگویند. در آن جلسه هم شروع کردند با خطاب و عتاب به ما مطرح کردند. وقتی صحبت دوستان تمام شد، من صحبت کردم گفتم بسم الله الرحمن الرحیم، من دیشب چک کردم از این جمعی که الان این جا هستیم، آقای فلانی شما در کدام پیامرسان داخلی هستید؟ یک مکثی کرد؛ من گفتم چک کردم دیشب، در هیچکدام نیستی ولی تو در فلان پیام رسان هستی. فلانی، شما که فلان صحبت را مطرح کردید، ضمن تشکر، همه صحبتهایتان درست، چرا در در پیام رسانهای داخلی نیستی ولی در فلان جا هستی؟ سه تا چهارتایشان را همین طوری گفتم حرفایتان قشنگ است، خودتان چرا نیستید؟ و خودتان در پیامرسانهای خارجی هستید. آخرین پستی هم که گذاشتید در فلان تاریخ بوده است.
شما مگر قانونگذار نیستید؟ تو نماینده مجلس وقتی نگرانی که دستگاه امنیتی به اطلاعاتت دست اندازی میکند وای به حال مردم.
شروع کردند، یکیشان گفت ما بیاییم در داخلیها که رفقایتان در وزارت اطلاعات ما را کنترل کنند؟ یکی مطرح کرد که در پیامرسان داخلی کسی نیست بیایم چه کار کنیم، برای کی حرف بزنیم؟ یکی جواب داد که این امکاناتی که در پیامرسانهای خارجیها هست در داخلیها نیست، یکیشان گفت کند است … حالا هر کدام شروع کردند یک حرفهایی زدند، گفتم خدا پدر و مادرتان را بیامرزد، مردم هم مثل شما فکر میکنند. حالا اینهایی که گفتی کدام یکیشان کار من است؟ خب مقام معظم رهبری حکم دادند و گفتند تعرض و دست اندازی به اطلاعات مردم در پیامرسانها حرام است. این را من نامه نوشتم خدمت ایشان و درخواست کردم که در رابطه با این مساله دغدغه است و یک فرمایش راهبردی در این مساله تقاضا میکنم که داشته باشید، که دستگاه قانونگذاری هم به تبعیت از شما و دستگاههای اجرایی و امنیتی هم به تبعیت از شما این مساله را رعایت کنند و یک اطمینان بخشی و مسیر حرکت کلی هم برای مردم شود. ایشان هم بزرگواری فرمودند، منت گذاشتند، بررسی کردند و بعد چنین دستوری را صادر کردند. گفتم شما در برابر این مساله چکار کردید؟ شما مگر قانونگذار نیستید؟ تو نماینده مجلس وقتی نگرانی که دستگاه امنیتی کشور به اطلاعاتت دست اندازی میکند وای به حال مردم. خب برو درستش کن، مگر تو قانون دستت نیست؟ مگر مقام معظم رهبری حکم ندادهاند؟ برو درستش کن.
یا وقتی میگویید مساله کندی وجود دارد، خب بله من مثال دوم برای شما میزنم. گفتند وزارت ارتباطات به سروش سرور نداده است. پهنای باند نداده، حالا هر چند دروغ میگفتند. یعنی شما مصاحبه مدیرعامل سروش در آن زمان را که رفت در گفتگوی ویژه خبری صحبت کرد و گفت ما در همین امروز با همین ظرفیت فعلیمان می توانیم ۲۰ میلیون کاربر را پشتیبانی کنیم را دارید دیگر، اینها در آرشیوها موجود است. داشتند برنامهریزی میکردند برای فیلتر تلگرام. فردایش که تلگرام فیلتر شد، به ۵ میلیون نرسید حرف خودشان را فراموش کردند و دروغی که در تصمیم سازی گفته بودند، آمدند گفتند که ما خوب و عالی بودیم این وزیر ارتباطات منحرف از ما حمایت نکرد، امکانات به ما نداد.
مدیرعامل سروش گفت ما همین امروز با همین ظرفیت فعلیمان می توانیم ۲۰ میلیون کاربر را پشتیبانی کنیم!
آقا تو گفته بودی من امروز ظرفیت دارم، دروغ بزرگی را تحویل مسئولین مملکت دادی. در صدا و سیما آمدی ادعای بزرگی را جلوی همه مردم مطرح کردی. این تو که میگویم، مدیرعامل، نماینده یک تفکر است. و ما آن روز میگفتیم که آقا شما ظرفیت ندارید و به من میگفتند تو مصداق «ما نمیتوانیم» هستی! ماها میتوانیم. بابا شما با خدمات دادن به مردم مواجهید.
حالا آن روز این حرفها را زدند بگذریم، گذشته از این فضا، بروید از مردم بپرسید امروز همراه اول تمام منابعش را آورده پای کار. مدیرعامل همراه اول همه اهتمامش پای این کار است. وزیر آموزش و پرورش صبح تا شب دغدغه اصلی اش این است. بنده وزیر ارتباطات نه تنها همه امکانات و ظرفیتها را برایشان فراهم کردم بلکه ترافیک شاد را هم آمدم از اپراتورها خریداری کردم و به مردم رایگان فروختم. پولش را هم بهشان دادهام. مصوبه ستاد ملی کرونا گرفتم که تا سقف ۷۵۰ میلیارد تومان برای آموزش رایگان ما از درآمدهای وزارت ارتباطات پول دهیم به کسانی که میتوانند خدمات آموزش تهیه کنند. نتیجهاش شده است شاد.
یعنی تیم توانمند فنی داخلی پایش بوده، سرور پایش بوده، همراه اول با همه امکاناتش پایش بوده، پهنای باند پایش بوده، همه چی پایش بوده، انحصار صد درصدی آموزش پرورش پایش بوده، پول دادن برای خرید ترافیکش بوده، حالا شاد به لحاظ امکانات فنی خوب است؟ این به وزیر ارتباطات بر میگردد؟ آقای روحانی مخالفش بود؟ دولت غربگرای واپس گرای فلان مسئولش بود؟ آقا این مصداقش است دیگر. ما باید حرکت کنیم در این مسیر. وقتی میگوییم این تکنولوژی لبه است و دستیابی ما به این لبه تکنولوژی دشواریهای متعددی دارد، نیاز به ممارست دارد میگویند «تو نمیخواهی این کار را انجام دهی. این که کند است تقصیر تو است.» آمار موهومی هم برای خودشان، ۲ هزار سرور وزارت ارتباطات داده به تو… حرفهایی که اصلا ارزش واقعی ندارد. من این حرفها را نمیخواستم بزنم، من را مجبور کردند بزنم، کل CDN تلگرام در ایران ۷۰ سرور بود. در رابطه با چه صحبت میکنید؟ اصل مساله اینهاست. وقتی که ما نه دغدغههای مردم را توجه میکنیم، نه به لحاظ فنی واقعیتهای خود را میبینیم. کدام یک از این مسائل را من میتوانم حل کنم؟ نه من، هرکسی که جای من باشد نمیتواند حل کند.
موضوع رسانه فراتر از وزارت ارتباطات است. قانونی که الان دارند میگذارند اینها، به نظرم در فضای غیرواقعی تصور و تفکر میکنند. یعنی واقعیتهای اطراف کشور، واقعیتهای ضوابط و روابط بین الملل، واقعیتهای بازار ایران، واقعیتهای نگاه مردم به شیوه حکمرانی، اینها را نمیبینند. شما وقتی قانونی میگذاری که مردم به آن معتقد نیستند… برو اصلا تصویبش کن به عنوان قانون. آخرش شما فکر کن اصلا این قانون را تصویب کردی و پهنای باند اینترنت هم به شرکت زیرساخت دستور دادی کم کند و توسعه ندهد، ما متوسط ۸ درصد رشد پهنای باند در ماه داریم، حالا اصلا به شرکت زیرساخت بگو که پهنای باند را توسعه ندهد. ظرف مدت سه ماه اثراتش را روی کیفیت ارتباطات کشور نشان میدهد. ظرف مدت ۴ ماه اثرش روشن میشود دیگر. ۳۰ درصد کانجسشن ایجاد میشود در شبکه وقتی توسعه ندهی، خب حالا فرض کن کانجسشن هم ایجاد کردی و خدمات به مردم ندهی؛ خوشبینانه این مساله این است که شما داری اینترنت خارج از چارچوب حکمرانی کشور را ترویج میکنی. بازاریابی میکنی برای آقای ایلان ماسک! خوشبینانهاش این است که نفهمیده داری چنین کاری میکنی. که البته بدبینانهاش هم این است که نه دارند واقعا بازاریابی میکنند.
کما اینکه استراتژی اتاق فکرهای دولت آمریکایی زمانی این بود که هر ایرانی یک فیلترشکن داشته باشد. اصلا این جزو استراتژیها و گزارشات رسمی منتشر شدهشان است. شما گزارش آقای اوباما با کنگره را در رابطه با آن برنامه ۵۵ میلیون دلاری که گرفتند برای براندازی در ایران را بخوانید. یک بخش مهمش در رابطه با رادیو است. یک بخشی هم بر میگردد به فضای مجازی و سوزن در انبار کاه و حالا مباحثی که در سال ۸۹ و ۹۰ داشتیم. اصلا استراتژی آنهاست و خودشان میگویند هر ایرانی یک فیلترشکن.
اصلا تحریم گوشیهای اپل در سال ۸۹ و ۹۰ چه بود؟ میخواستند هیچ گوشی اپلی در ایران بدون فیلترشکن نباشد. وقتی اپ استور را برای ایران تحریم میکردند، همه ایرانیها مجبور بودند فیلترشکن نصب کنند وگرنه مگر کاری دارد برای شرکت اپل که بخواهد تحریم کند، براساس لوکیشن اجازه فعالیت به کاربران ایرانی ندهد، برایش کاری دارد؟ چرا میآمد اتصال آیپیهای ایران به اپ استور را مسدود میکرد؟ برای این که کاربران ایرانی از فیلترشکن استفاده کنند. برای ترویج. آن روز ۱۱ درصد گوشیهای در ایران اپل بود. برای ترویج استفاده از فیلترشکن.
آن وقت ما میبینیم یکی میآید تصمیم میگیرد یک چیزی را فیلتر میکند، ۳۰ میلیون ایرانی فیلترشکن استفاده میکنند! وقتی میگوییم حرکت شما در مسیر استراتژی است که دشمن برایت طراحی کرده، آمریکا برایت طراحی کرده و رسما هم گفته است، نکن. این کار، کار غلطی است. میگویند نه.
یکی میآید تصمیم میگیرد یک چیزی را فیلتر میکند، ۳۰ میلیون ایرانی فیلترشکن استفاده میکنند!
حکمرانی زمانی معنا دارد که مردم پشت سر شما قرار گرفتهاند؛ حکمرانی عاقلانه و عالمانه با در نظر گرفتن مردم. زمانی که قانونی را تصویب کنی که مردم به شما احترام بگذارند و رعایتش کنند شما میتوانی حکمرانی خوب را پیاده سازی کنی. تا زمانی که شما نظر افکار عمومی را نداشته باشی و نتوانی آنها را اقناع کنی و راضیشان کنی که این به صلاحتان، به صرفتان است، منطقی نخواهد بود.
شما میبینی روی پلتفرم داخلی، وزیر دولت یازدهم ما میآید یک مطلبی را اظهار میکند در دفاع از رد صلاحیت خودش و میگذارد در یک شبکه داخلی، احترام هم میگذارد. میگویید حذفش کنید، صدا و سیما بیانیه میدهد و میگوید حذف کنید. وزیر که یک سیاستمدار است برای چه باید بیاید در شبکه داخلی وقتی نمیتواند با مردم خودش حرف بزند؟ رئیس جمهور سابق بالاخره میخواهد حرف بزند، میآید مطلبش را میگذارد روی شبکه داخلی، حذفش میکنید. خب این یعنی شما دارید خلاف هدف خودتان عمل میکنید.
اگر شما میخواهید که استقلالت در زمینه رسانه و پیام رسانها فراهم کنی باید بدانی که رسانه جدید، هر شهروند خودش یک رسانه است. باید او را راضی کنی که این فضا به صرفت و به نفعت است. نه این که راضی کنی، باید بفهمد به صرفش است. حالا یک تکهاش میگوید برایت تعرفه میگذارم، خب تعرفه بگذار. فقط موضوع تعرفه است؟ خب اطمینان خاطر به او بده. شما در این طرح صیانت در رابطه با حفظ حریم خصوصی آمدند چی گفتند؟ گفتند در رابطه با موضوعات اصل ۲۵ قانون اساسی، یک کارگروهی زیر نظر دادستان کل کشور، تشکیل شود. این کارگروه اعضایش چه کسانی هستند؟ روالش چیست؟ مطابق با قانون میخواهد کار کند؟ این کجا قرار است از حقوق مردم صیانت کند؟
این کارگروه اعضایش چه کسانی هستند؟ روالش چیست؟ مطابق با قانون میخواهد کار کند؟ این کجا قرار است از حقوق مردم صیانت کند؟
«اینترنت ملی» حرف غلطی است که همه باید محکم جلویش بایستند. «شبکه ملی اطلاعات» منفعت کشور است همه باید از آن حمایت کنند. شبکه ملی اطلاعات هم به معنای قطع ارتباط مردم ایران با اینترنت نیست. استقلال است و استقلال هم معنیاش قطع ارتباط نیست. استقلال این است که ما دربرابر تهدیدات درست یا غلط که به ما وارد میشود، کاری به آن فضایش ندارم و نمیخواهم بحث سیاسی کنم، در هر حال ما مواجه بودیم در همه شرایط، در همه دولتها، چه دولت اصلاح طلب، چه دولت تدبیر و امید چه دولت دست راستی چه دولت جنگ. همه این دولتها را نگاه کنید، همواره از ابتدای انقلاب دولت آمریکا علیه ما اقدام کرده و تحریم کرده است. خب حالا وقتی ما با یک چنین موضوعی مواجهایم چکار باید کنیم؟ آیا نباید استقلال ایجاد کنیم؟ در حوزههای اساسی، استقلال ایجاد کردیم. ما این کار را انجام دادیم که مردم ایران امروز زندگی راحت داشته باشند. این چارچوب موضوع است. بنابراین مساله را درست بیان کنیم.
میخواستم راجع به بحث رجیستری هم صحبتی با همدیگر کنیم. دولت دوازدهم نقش غیرقابل انکاری داشت در پیاده سازی موفق طرح رجیستری. آن ابتدا اعلام شد که این طرح علاوه بر این که یک مسیر درآمدی جدید برای دولت است، منافع زیادی هم برای خود کاربرها دارد. ولی بعد چندسال الان که نگاه میکنیم میبینیم که آره سهم دولت دارد پرداخت میشود اما از آن طرف و از سمت کاربر، فقط گرانی موبایل برایش مانده است.
ببینید در هر حال گرانی موبایل بخش اعظمش به خاطر قیمت ارز است. یک تکهاش البته ناروا است. مثلا گوشی هزار دلاری را نگاه میکنیم، فرضا با قیمت دلار ۲۵ هزار تومان، میشود ۲۵ میلیون تومان اما آن گوشی در بازار ایران ۴۰ میلیون تومان است. عوارض قانونی هم که کسر میشود، ۵ درصد حق گمرک است که پرداخت میشود و ۱۳ درصد هم مجموع مالیات تکلیفی و ارزش افزوده است که از آن کسر میشود. شما به این ۲۵ میلیون، ۱۸ درصد را هم اضافه کنید، ۴۰ میلیون را به شما نشان نمیدهد. یک تفاوت قیمتی با داخل و بیرون داریم.
در سختتر شدن واردات گوشی هم تاثیرگذار بوده.
برخی معتقدند این گرانی به خاطر انحصاری است که در کانالهایی بوده، قبل انحصار نبوده و هرکسی میتوانسته وارد کند و واقعا تا یک مدتی هم این بود. اما بعد از رویهای که وزارت صمت تغییر داد که شرکتهای مختلف میتوانند بروند واردات انجام دهند، ثبت سفارش کنند و فرایند را باز کرد این محدودیت برداشته شد.
چرا تفاوت وجود دارد؟ کارشناسان و مدیران وزارت صمت و بانک مرکزی به ما میگویند تخصیص ارز به منابع وارداتی محدود است. چون کلا کشور محدودیت ارزی دارد. وارد کنندهای که وارد میکند، در برخی از موارد با دلاری گرانتر از دلار ۲۵ هزارتومانی این گوشی را تامین میکند. یعنی مثلا نرخ واقعی تمام شده برای آن فرد دلار ۳۰ هزار تومانی است. و نرخ ارز گرانتر از این است. این دلیلش این است.
بنابراین واقعا این را بپذیرید که اجرای رجیستری اثری روی گرانی نداشته، مشکل هم زمانی اجرای رجیستری با افزایش نرخ دلار و کاهش ارزش پول ملی بوده است.
فروشندگان موبایل ۹ درصد عوارض ارزش افزودهشان را قبلا از مردم میگرفتند اما به دولت پرداخت نمیکردند. اما الان همان را میگیرند ولی نمیتوانند به دولت اظهار نکنند. چون ثبت و ضبط است. مالیات تکلیفی خود را از مردم میگرفتند ولی اظهار نمیکردند، الان مجبور هستند به دولت پرداخت میکنند. عوارض گمرکی پرداخت نمیشد که قاچاق میآمد بخش اعظمش، الان دارد پرداخت میشود به دولت.
آن پولی هم که دولت کسب میکند، دولت که برای خودش خرج نمیکند، پول میآید به بودجه و در بودجه تبدیل میشود به حقوقی که پرداخت میشود به مردم یا بازنشستهها یا در قالب پروژههای توسعهای که در کشور دارد انجام میشود، استفاده میشود.
پروژه رجیستری، پروژه ضروری بود که در کشور رخ دهد تا کانالهای قاچاق در کشور را متوقف کند. فقط برای این که متوجه شوید فضا چیست، کل درآمد وزارت ارتباطات در یک سال گذشته، از همراه اول و ایرانسل و همه صنعت ICT مبلغ ۷۱۰۰ میلیارد تومان بوده است. اجرای فقط پروژه رجیستری برای مقابله با قاچاق، در آن عوارض گمرکی و مالیات تکلیفی و ارزش افزوده، بنابر اعلام ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در طی این مدت بیش از ۱۱ هزار میلیارد تومان از درآمد دولت را محقق ساخته. یعنی قبلا جزو حقوق دولت بوده اما محقق نمیشده است و الان محققش کردیم.
این عدد قابل توجهی است و نشان میدهد قاچاق پدر کشور را درآورده است. عدهای دارند پولهای بی ربط و منفعتهای بی ربط میبرند. یک عدهای دارند بازارهای آنچنانی، پاساژهای آن چنانی و املاک آن چنانی می سازند از پولی که باید به جیب دولت میرفته و برای مردم هزینه میشده است. بنابراین تجربه رجیستری نشان داد که اگر ما از فناوری اطلاعات و دولت الکترونیک استفاده کنیم برای این که بتوانیم جلوی قاچاق و ویژهخوارها را بگیریم و منافعش را به مردم برگردانیم، موثر است.
اما ببینید آن که پول دارد، طبیعتا قدرت مدیریت رسانه هم دارد. اینها آمدند گران شدن گوشی را ارتباط دادند به رجیستری. آنهایی منافعشان در خطر بود. واقعیت این بود. ما از ابتدا عرض کردیم مردم تنها نکتهای که اضافه میشود این ۱۸ درصد است که اینها دارند از مردم میگیرند ولی به دولت پرداخت نمیکنند. چون شفاف نیست به دولت پرداخت نمیکنند. ولی قابلیت ردیابی است.
دومین بحث، بحث گارانتی بود. در هر حال الان در نظام گارانتی وزارت صمت اکنون این توانایی را دارد تا حقوق مصرف کننده را تامین کند. زیرا مشخص است این گوشی را کی آورده داخل کشور به کی فروخته، کی داده به کی و چگونه فروخته شده. گوشی باید گارانتی داشته باشد. طبق تکلیف وزارت صمت کسی که گوشی را وارد میکند باید خدمات پس از فروشش را هم انجام دهد. بنابراین این به نفع مصرف کننده شده که گارانتی را پیگیری کرد.
مساله بعدی که تاثیر داشته واقعا بحث سرقت گوشی بوده، که حالا میتوانست خیلی فجیعتر از شرایط الان باشد. البته الان گوشی را میزنند و خارج از کشور میبرند و در کشورهای دیگر در واقع می فروشند یا تبدیلش میکنند به قطعات. ولی اگر این پروژه ایجاد نشده بود، بحث سرقت گوشی هم یک موضوع خیلی جدیتر میتوانست باشد. ضمن این که حالا بالاخره از جنس این که خدمات بهتری را این شرکتها بتوانند به مردم دهند، تلاشهایی را کردهاند.
از دید من رجیستری پروژه خوب و قابل دفاعی است که در سایر عرصهها هم باید ارائه شود. مشکلات ارزی کشور به عنوان پاشنه آشیلی است که الان همه حوزهها را تحت تاثیر قرار داده است. طبیعتا بازار گوشی هم تحث تاثیر قرار داده است.
این مسالهای بوده که رخ داده. الان شما فکر کنید ما رجیستری را برداریم، همین امروز بگوییم رجیستری کنسل، شما فکر میکنید قیمت گوشی چقدر افت میکند؟ واقعا این گونه نیست، در تبلت اجرا نشده بود و الان دارند برای تبلت اجرا میکنند. بروید ببینید قیمت تبلت خارج از کشور چقدر بود داخل کشور چقدر بود. یا لپ تاپ را ببینید. قیمت دلاریاش چقدر است و در داخل کشور چطور فروش میرود. آن چالش ارزی است که وارد شده و این چالش ارزی ریشه در مسائل دیگری به غیر از رجیستری دارد.
اردیبهشت ۹۹ شما وعده دادید که سرعت اینترنت خانگی را ۴ برابر می کنید و در واقع VDSL را گسترش میدهید. ولی الان که نگاه میکنیم اینترنت خانگی اصلا وضع خوبی ندارد. چرا در ۴ سال فعالیت وزارتخانه شما، اینترنت ثابت توسعه پیدا نکرد؟
حتما یکی از نقاطی که ما موفق نبودیم بحث اینترنت خانگی بوده است. خود من، نه الان بلکه در مقاطع مختلف اعلام کردم که ما در حوزه ارتباطات ثابت خانگی دستاوردی که باید میداشتیم و اهدافی که داشتیم به آن نرسیدیم. آن وعدهای که من دادم، ما امروز یک میلیون و ۲۰۰ هزار پورت مخابرات ایران توسعه داده، ۸۰۰ هزار پورت مابقی شرکتها و مجموعا ۲ میلیون پورت VDSL در کشور توسعه داده شده است، هم در تهران هم در قم هم مثل بوشهر، شیراز. ولی فراگیر نیست. نیاز مردم را کفاف نمیدهد و طبیعتا درخواست مردم برای دریافت خدمات بهتر و بیشتر است. بحث اینترنت ثابت نه تنها در این دولت بلکه در دولت نهم و دهم هم، دولت دهم بیشتر و دولت یازدهم و همچنین دولت دوازدهم این وضعیت را داشته است.
ببینید در دولت دهم ایرانیاننت را میآورند و که ما FTTH ش را توسعه دهیم و انحصار به آن میدهند، کنسرسیوم درست میکنند ولی به نتیجه نمیرسد. در دولت یازدهم هم آقای دکتر واعظی تلاش کرده MTN را بیاورد، سرمایهگذاری کند در بازار ایران، و همانگونه که ایرانسل موبایل را دارد شبکه ثابت هم در کنارش ایجاد کند با سرمایه گذاری در MTN حتی به امضای تفاهم نامه هم رسید، اعلام هم کردند که ما سرمایهگذاری میکنیم اما بعد از خروج ترامپ از برجام، MTN هم انصراف داد از سرمایهگذاری روی این پروژه و خب در دوره ما هم این اتفاق افتاد و ما هم پیگیریهای زیادی کردیم که این اتفاق رخ دهد و سرمایهگذاری موازی آن چیزی که در شبکه مخابرات است، ایجاد شود یا خود مخابرات.
حالا من دو سال و نیم اول تمرکزم را روی این گذاشتم که مخابرات خودش حرکت کند. منتها ببینید ساختاراً توسعه اینترنت خانگی در ایران دچار اشکال است و اشکالاتش باز میگردد به موضوع خصوصیسازی و انحصار. میخواهید مقایسه کنید برگردید به زمان دولت آقای خاتمی و فعالیت آقای معتمدی و قبل ایشان. مشترک ثبت نام میکرد که سیم کارت دهند و قول میدادند مثلا تا ۳ ماه دیگر و این ۳ ماه میشد ۶ ماه ۹ ماه و… خدمات موبایل هم در آن مقطع یادتان هست چگونه بود. در واقع آقای دکتر معتمدی یک کار خوبی که کردند این بود که اپراتور دوم موبایل شکل بگیرد. اگر ایرانسل نبود معلوم نبود امروز سیمکارت موبایل چقدر بود. مثال دوم رایتل. مگر به رایتل انحصار ندادند که بیاید و ۳G را در داخل کشور توسعه دهد؟ نتیجهاش چه شد؟
چند سال عقبماندگی…
فقط ۳۰۰ هزار مشترک در تهران. نه خودش رشد کرد و نه اجازه داد کشور رشد کند. وقتی انحصار شکسته شد شما دیدید چه اتفاق بزرگی در کشور رخ داد. در مخابرات و اینترنت ثابت ما هم همین است. اشکالی که در واگذاری صورت گرفته این است که دقت نشده در واگذاری داکت و سیم مسی و امثالهم. اینها ظرفیت حاکمیتی است و اصلا قابل واگذاری نیست. بر تراز واگذاری هم نیست اما چون آن زمان در تصرف مخابرات ایران بوده در تصرف هم مانده و الان دولت باید رفع تصرف کند و این مانع شده است.
الان شرکت شاتل ۵۰۰ کابینت در قم ۱۰۰ کابینت در تهران معطل دارد که همه سرمایهگذاری هایش را کرده اما مخابرات ایران اجازه نمیدهد بیاورد بالا. چرا؟ چون میگوید هر جا که شاتل بود من هم باید خدمات ارائه کنم. من که نباید از شاتل عقب بیفتم! رسما جلوی توسعه را گرفته و خب ما متوجه این بودیم البته ولی فکر میکردیم که در ۲ سال و نیم اول با همراهی و همدلی از ظرفیت مخابرات برای این که سرعت دهیم به توسعه میتوانیم استفاده کنیم. اما بعد متوجه شدیم نه اصلا، این داستانهای مخابرات و سهامدارهایش یک مقداری متفاوت است از آن چه که ما فکر میکنیم و باید برویم به سمت رفع ایرادات ساختاری توسعه ثابت.
بنابراین چند کانال را پیگیری کردیم، یکی وزارت نیرو بود تا اجازه بگیریم که اپراتورهای ارتباطی حق استفاده از تیرهای برق شبکه توزیع را داشته باشند و مثل کاری که چین کرده، روی شبکه توزیع برق فیبر نوری کشیده شود. همچنین با شهرداری صحبت کردیم، البته شهرداری پیچیدهتر است چون ما به تعداد شهرهای کشور، شهرداری داریم هر کدام شورا و هر کدام مقررات خاص خود را دارند. حالا عمده تهران بود که اپراتورها بتوانند از ظرفیت فیبرهای نوری شهرداری هم استفاده کنند برای توسعه شبکهشان. از وابستگی مخابرات بیرون بیایند.
همزمان با آن لایحه دادیم به دولت برای رفع تصرف داکتهای مخابراتی که در انحصار مخابرات ایران است، خیلی پیگیری کردیم در دولت و پس از ۲ سال و نیم موافقت شد و دولت لایحه را ارسال کرد به مجلس و مجلس آن را تصویب کند تا یک مانع بزرگ برداشته شود. سومین بحث هم بحث سرمایه گذاری بود. امروز برای ۲.۵ میلیون پورت ما یک چیزی حدود ۳۰۰ میلیون یورو سرمایه نیاز داریم تا شبکه را توسعه دهیم. با توجه به شرایط بازار و کشش بازار ایران، نرخ برگشت سرمایهاش برای سرمایهگذاری مناسب نیست. ما اخیرا تصویب کردیم که دولت مشوقهایی را به سرمایهگذاری روی این حوزه بدهد به نحوی که اگر اپراتورهای موبایل در توسعه شبکه ثابت سرمایهگذاری کنند، دولت ۳ درصد از حق السهم خود را به ازای هر پورت به اپراتور برای سرمایهگذاری تخفیف میدهد. اگر به ادبیات دیگر بخواهم بگویم تقریبا نزدیک به ۴۰ درصد هزینه سرمایهگذاری در توسعه شبکه اینترنت خانگی را دولت به عنوان تشویق به سرمایهگذار میدهد. که سرمایه گذاریاش مثبت باشد. این در کمیسیون تنظیم مقررات تصویب شد و من فکر میکنم با مجموع این اقدامات و امیدواریم مجلس تصویب کند ان شاءالله و دولت جدید هم پیگیری کند.
به نظر میرسد تا آن انحصار برطرف نشود بقیه اقدامات خیلی مفید نباشد.
موازی آن اتفاقی افتاده است؛ برای مثال الان شبکه برق آمادگی توسعه را دارد. قطعا سرمایهای به اسم داکت مخابرات سرمایه بزرگتری است ولی ظرفیت تفاهم ما با وزارت نیرو هم نهایی شده، امضا شده تبادل شده که اگر مشکل سرمایهگذاری برطرف شود، اینها بتوانند کار را به سرعت پیش ببرند.
بنابراین در یک سال و نیم آخر وقت گذاشتم مشکلات ساختاری را حل کنم و با مجموعه اقداماتی که همفکری شد فی مابین وزارت اقتصاد، سازمان برنامه، وزارت ارتباطات و همچنین کمیسیون تنظیم مقررات به عنوان نهاد تصمیم گیر و در نهایت دولت، این پکیج درآمده و الان موانع سرمایهگذاری بخش خصوصی برای توسعه شبکه ثابت را برطرف میکند. امیدواریم این اتفاق رخ دهد.
شما ابتدای فعالیتتان وعده دادید چند یونیکورن از دل استارتاپهای ایرانی در بیاورید، موضوع افت ارزش ریال و ایزوله شدن بازار کشور را بگذاریم کنار، چرا الان حداقل پروسه ورود استارتاپها به بورس متوقف شده؟ میبینیم که تپسی پارسال پذیرش مشروط گرفت در بازار دوم فرابورس، ۲۹ شرط را اجرا کرد و ماههاست که میخواهد وارد شود اما نمیتواند. آیا عوامل بیرونی اینجا دخیل هستند؟
ببینید ما یک چشم اندازی را برای بازار ترسیم کردیم و گفتیم که باید ۵ یونیکورن به عنوان لوکوموتیو داشته باشیم، یا باید ۲۰ هزار استارتاپ داشته باشیم. میخواهیم رشد اقتصادیمان انقدر باشد، یک اهدافی را ترسیم کردیم و یک نمادهایی را برایش گذاشتیم.
درست است نرخ ارزش برابری ریال با ارزهای خارجی و کاهش ارزش پول ملی به آن تعریف یونیکورن، یا شرکتهای با ارزش بیشتر از یک میلیارد دلار، ما را خیلی از هدف دور کرد. زمانی که این حرف را زدیم یک شرکت با ارزش ۳ هزار میلیارد تومان میشد یونیکورن، ولی الان باید ارزش شرکت ۲۵ هزار میلیارد تومان باشد. یعنی به لحاظ ارزی شوک وارد شد و بازار ما کوچک شد.
اینها دیده نمیشود، اثرات تحریم ایناست که به یکباره ارزش بین المللی بازار ما یک هشتم می شود و این را در هیچ معامله ای هم نمیآورند. یونیکورن میتواند لوکوموتیو حرکت مسیر استارتاپی باشد. ما امروز ۵ لوکوموتیو داریم. بیشتر هم داریم ولی این ۵ عدد محقق شده است. در کف قاعده هم در نوآوری ۱۰ هزار استارتاپ ثبت شده داریم. پس ما قاعده و راس شکل گرفته و رشد اقتصادی مطلوبی هم رقم خورده وقتی نگاه میکنیم از ۱.۷ درصد رشد تولید ناخالص رسیده ایم به ۶.۵۱ درصد، یعنی اتفاق بزرگی در این کشور افتاده است.
اما واقعیتش این است اگر نگاه کنیم به متوسط کشورهای OECD و بازار داخلی خودمان ما میتوانستیم یک جهش داشته باشیم تا نزدیک ۱۶ درصد. در این که ۱.۷ شده ۶.۵۱ عالی بوده یا پیشبینی میکنیم که تا پایان ۷.۲ میشود اما ما میتوانستیم به نزدیک ۱۰ درصد هم برسیم، چرا نرسیدیم؟ تحریم اثر گذاشت. چه اثری؟ سرمایهگذاریهای خارجی. تنگ نظریهای داخلی برای جذب سرمایهگذار خارجی موثر بود و در نهایت هم سختگیریهای بیاندازه در ورود شرکتهای استارتاپی به بازار بورس.
نگرانیهایی بالاخره در بازار سرمایه وجود داشت. این نگرانیها برخیاش اقتصادی بود که با مقررات بسیار سخت گیرانهای مواجه بود که اینها تلاش کردند که شرایط سختی که آنها گذاشتند طی کنند. یکی مثل اسنپ همه اینها را طی کرد و رسید و هیچ بهانهای باقی نگذاشت. جدای این فقط اسنپ [تپسی] نبود، آسیاتک و شاتل هم میخواستند بیایند که نگذاشتند. مقرراتی خارج از حوزه اقتصادی آمد دامنگیر اینها شد. و این مقررات از جنس این بود که حالا اینها اگر وارد میشود تبعات بعدی چیست و ما به نیت پیشگیری از این اتفاقات میخواهیم که جلوی این مسائل را بگیریم. که البته نظر من این است که این حرفها پذیرفته نشده بود و اقتصاد کشور را به عقب میانداخت.
آخر مقررات ناگهان از کجا وارد میشود؟
مجموعههایی که ناظر بر فعالیت بورس هستند، یک محدودیتهایی را ایجاد کرده بودند.
در هر حال بالاخره از مجموعههایی که ناظر هستند بر فعالیت بورس، یک محدودیتهایی را ایجاد کرده بودند برای شرکتها و مقررات سختگیرانهتری را گذاشته بودند. حتی با آنها هم مذاکره شد، با همه دستگاهها جلسه گذاشته شد و پیگیری شد.
من امیدوارم که در دولت جدید اینها حل شود. این امیدواری را دارم که مانع برطرف شود و شرکتهای استارتاپی ما بتوانند از بازار سرمایه داخلی با توجه به این که از بازار سرمایه بینالمللی محروم هستند، استفاده کنند. در دولت جدید امیدوارم این خودتحریمی برای جذب سرمایه برداشته شود و اینها بتوانند تامین سرمایه کنند و کارشان را پیش برند.
بزرگترین حسرتتان در این ۴ سال؟ حسرت که نه ولی خب به لحاظ کاری تلخترین اتفاق همان آبان ۹۸ بود.
بزرگترین دستاورد شما؟
به نظرم آن رشد اقتصادی بازار که مولفهای از تمام موضوعات است. از ایجاد استقلال در زیرساختهای ارتباطی کشور است از توسعه دسترسیها هست. اینها بسیار حائز اهمیت بود و خوشحال کننده. البته مهمترین پروژه ما عدالت ارتباطی بود که ارتباطات را به دورافتادهترین روستاهای کشور ببریم که خداوند لطف کرد این دستاوردها محقق شد و مردم هم حمایت کردند انصافا.
آینده کاری آذری جهرمی دوست دارید به چه شکلی رقم بخورد؟
فرقی برایم نمیکند چه امروز که وزیرم چه فردا که نباشم. دوستانی که قبل از وزارت من را میشناسند هیچ تغییری در رفتار و شرایطم به وجود نیامده، همانی که بودم هستم. فردایی هم که وزیر نبودم، کارمند دولتم و مثل کارمند عادی میروم سرکار.
اگر آبرویی داریم، اگر توانمندی داریم همه از ظرفیتی بوده که مردم و نظام برای ما فراهم کردهاند. یک بخشیاش زندگی شخصی خودمان است و یک بخشهایی هم ناشی از عنایت و توجه مردم داشتیم. طبیعتا در هر جایی از کشور که نیاز باشد ما کمک و کار کنیم من فروگذار نخواهم کرد و هر تلاشی که از دستم بر بیارد برای کشور و مردم انجام میدهم. خودم را در برابر ملت و کشور هیچ میدانم و چیزی ندارم که بخواهم تعیین تکلی?
تماشا کنید: فراز و فرودهای ۴ ساله وزارت ارتباطات از زبان آذری جهرمی (قسمت اول)
محمدجواد آذری جهرمی آخرین روزهای خود را به عنوان وزیر در وزارت ارتباطات سپری میکند؛ وزیری با رویکردهای متفاوت که با حضورش در شبکههای اجتماعی و ارتباط متفاوتی که تلاش کرد با مردم داشته باشد، طرفداران و مخالفین سرسختی برای خود دست و پا کرد. حالا هم ابعاد مختلف جامعه، نظرات بسیار متفاوتی نسبت به او دارند. واقعیت هم این است که وزیر ارتباطات دولت دوازدهم نقاط موفق و ناموفق مختلفی در کارنامهاش ثبت کرد.
به همین دلیل در اواخر مرداد ماه، در عمارت کلاهفرنگی که دفتر کارش است، به سراغش رفتیم تا در مورد همین موضوعات و تفاوت دیدگاهها در مورد عملکردش، از خود وزیر ارتباطات دولت دوازدهم بپرسیم. او در این گفتگو با دیجیاتو، روایت جدیدی از جزئیات ماجرای قطع اینترنت در سال ۹۸ ارائه داد، گفت که چرا رویهی فیلترینگ در کشور تغییر نکرد، از توسعه شبکه ملی اطلاعات تمام قد دفاع کرد و به ناموفق بودن توسعهی اینترنت ثابت در کشور نیز اشاره کرد. در این مصاحبه، در مورد موضوعات مختلف و مهم دیگری نیز با محمدجواد آذری جهرمی گفتگو کردیم. دعوت میکنیم این گفتگو را ببینید و بخوانید چرا که نکات مهمی در لابهلای آن پیدا میشود.
در آبان ۹۸ اینترنت کشور به مدت ۱۰ روز قطع شد. کارشناسان میگویند به صنعت IT روزانه ۲۵۰۰ میلیارد تومان ضرر وارد شد. و مهمتر از آن کاربران زیادی تحت فشار قرار گرفتند. حال و هوای وزارت ارتباطات در آن روزها چگونه بود.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت دوازدهم: قطعا تلخترین اتفاق دوران کاری من در کل عمرم مدتی بود که این اتفاق افتاد. در هر حال یک صنعت رو به رشدی را در حوزه ICT داشتیم. مجموعهای پر از انرژی، امید، توانایی و پر از نگاهی روشن به آیندهای که برای خود ترسیم میکردند و میدیدند، در برابر ما وجود داشت. کل اتفاقات آبان ۹۸ یک ضربه بزرگ به کل کشور بود.
بخش زیادی از امیدها ناامید شد، برخی از تردیدهای جدی در فعالین بخش سایه افکند، بسیاری ادامه فعالیتشان را متوقف کردند و شاید تصمیم گرفتند فعالیتشان را در این شرایط ادامه ندهند و بروند، حالا یا مهاجرت کنند یا کسبوکارشان را عوض کنند.
در هر حال این اتفاق ضربات جبران ناپذیری به کشور وارد کرد به ویژه در حوزه ICT، اگر آن اتفاق نبود شاید امروز رشد حوزه ICT بیش از شرایط فعلی بود. سازمان فناوری اطلاعات با برگزاری جلسات و موضوعاتی که داشت از بررسی آمار از تراکنشهای بانکی از حوزه کسبوکارها، از خود اپراتورها. آمارها را جمع کرد و گزارش عمومی منتشر کرد که خسارت وارده به کسبوکارها چقدر بود. این عدد ۲۵۰۰ میلیارد تومان در روز را نمیتوانم تایید کنم.
عددی بود که سازمان نظام صنفی رایانهای منتشر کرد.
کل کسبوکار ICT در کشور ما کل بازارش ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است. ۱۰ روزش ۲۵ هزار میلیارد تومان نمیشود ولی قطعا خسارت بزرگی زد. اما من بحث عددی ندارم؛ این موضوع فراتر از اعداد خسارت وارد کرد. آن امید و انگیزه و شور و نشاط بخش و آن حرکت رو به جلو با هیچ سرمایهای قابل تعویض نیست.
این اتفاق باعث شد که آن شور و نشاط بیفتد، تردیدها جایگزین امیدها شود، حرکت رو به جلو با یک کندی مواجه شد. اثرات معنوی خیلی بزرگتر از اثرات مادی بود.
در این موضوع اختلاف نظری نداریم اما میخواستم راجع به کشمکشهای خودتان در آن دوران بدانم.
کشمکش که در هر حال وجود دارد. یک کشور، یک قوه عاقله دارد و یک بخشهایی که هر کدام صحبتهایی راجع به مساله دارند. نهایت قوه عاقله در کشور تصمیم میگیرد که چه اتفاقاتی بیفتد. طبیعتا ما به عنوان مسئول حوزه ICT با هرگونه قطعی و اعمال محدودیت بر ارتباطات کشور مخالفیم، در هر حالت مخالفیم.
اگر ما به عنوان مسئول توسعه ارتباطات و مسئول حوزه ارتباطات خودمان پیش دستانه برویم بگوییم ببندید یا قطع کنید این که نقض غرض است و منطقی وجود ندارد. اگر هم بی تفاوت باشیم نسبت به حوزهمان و بگوییم «حالا یک عدهای قطع کردند و بگذارید قطع باشد، چکار داریم برویم پیگیری کنیم»، این هم باز بی مسئولیتی نسبت به این حوزه است.
بنابراین منطق مساله این است که هر اتفاقی شبیه این رخ دهد، مجموعه ارتباطات کشور همواره مخالف اعمال محدودیتهاست.
با این وجود شما سیبل اول انتقادات بودید به عنوان مسئول ارتباطات کشور.
بنده وزیرم و باید پاسخگو باشم. برای همین هم از مردم عذرخواهی کردم. چون اتفاقی افتاد، خارج از اراده حوزه ارتباطات بود. در هر حال کشور به لحاظ شرایط امنیتی به وضعیتی رسیده که شورای عالی امنیت ملی اختیاری را تفویض میکند به «شاک» که شما تصمیم گیری کنید و تمام مسئولین امنیتی کشور در شاک جمع میشوند و تصمیم میگیرند این اتفاق بیفتد. در این جلسه ما نبودیم، یعنی وزارت ارتباطات نه دعوت بوده نه حضور داشته. دستور میآید این باید قطع شود. به هر حال در چارچوب مساله، آن طرفش را هم ببینید که اگر دستور اجرا نشود، تبعات و مسئولیتها و عوارض هم قانونی و هم اجتماعی برای کشور دارد.
به هر حال ما یک تعدادی از شهروندان را از دست دادیم در این اتفاق تلخ و خانوادههای بسیاری داغدار شدند. مسئولین امنیتی جمعبندیشان این بوده که اگر اینترنت برقرار میبود این آمار بالاتر میرفت و خانوادههای بیشتری داغدار میشدند و کشور به شرایط ناپایدارتری نسبت به آن وضعیت میرسید. خب در هر حال قانون چنین اجازهای به آنها داده و در هر کشوری قانون است که حکمرانی میکند و مسئولیتها را مشخص میکند.
بنده به عنوان مسئول ارتباطات در آن ایام تلاش کردم که آن اتفاق رخ ندهد. در هر حالت این وضعیت رخ داد و این دستور صادر شد و این اتفاق افتاد و بعد هم مرتبا پیگیری میکردم؛ اینها سوابقش موجود است.
ما پیگیری کردیم، بالاخره در جمعی که مسئول بودند برای این حوزه تصمیم گیری کنند یک نگاههایی وجود داشت که مثلا تا ۱۶ آذر هم اینترنت قطع باشد و بعد از آن هم قطعی اینترنت ادامه پیدا کند. اما در هر حال آن جمعی که تصمیم گرفته بود اینترنت قطع شود با توجه به پیگیریها و جمع بندیها و شرایطی که وجود داشت تصمیم گرفتند در آن تاریخ باز شود. یعنی با رفع شرایط تصمیم گرفتند اینترنت را باز کنند و دستور دادند به باز کردن.
ما تا آن جایی که به لحاظ کارشناسی و ظرفیت پیگیری که داشتیم، پیگیری کردیم اینترنت قطع نشود و بعد هم که این اتفاق افتاد، پیگیری های مکرر داشتیم تا این اتفاق رفع شود. هر چند که در هر حال پاسخگوی این حوزه در کسبوکارها وزارت ارتباطات بود. ما همان ایام توضیح دادیم به مردم و عذرخواهی کردیم و توضیح دادیم شرایط چیست و وضعیت ما چیست و پیگیری کردیم. و در برابر این مواجهات شرایط دشواری بود. به لحاظ بینالمللی خب طبق فرایندی که همواره دولت آمریکا دارد که ظالمه و خصمانه است با کشور ما، بنده را در لیست تحریم قرار داد. البته چیز مهمی برای من نبود اما خب به لحاظ تبعات بینالمللی یک چنین اتفاقی افتاد.
یک عدهای میگفتند شما دیر قطع کردید و شما باید از چهارشنبه اینترنت را در کشور قطع میکردید.
به لحاظ داخلی یک عدهای میگفتند شما دیر قطع کردید و شما باید از چهارشنبه اینترنت را در کشور قطع میکردید. اینها مباحثی است که وجود دارد. فقط هم به حد همین مسائل رسانهای نکشید، موضوعاتی در رابطه با این مساله مطرح کردند که اصلا کل این فضا و اتفاقات به خاطر این بوده که وزارت ارتباطات دیر قطع کرده و دستورات لازمه را توجه نکرده و امثال این صحبتها. یک عدهای هم بودند در زمانی که ما پیگیری میکردیم می گفتند شما چرا پیگیری میکنید که وصل شود!
یعنی ما در یک مواجهه چندگانه بودیم. فشار دشمن که همواره هست. فشارهای بخش جای خودش که اثرات جبران ناپذیری گذاشت، مطالبات مردم هم جای خودش؛ هر چند که بحث مردم یک اثرات مقطعی میگذارد اما روی بخش ما اثرات دائمی میگذارد یعنی اثرات بسیار ماندگاری را در این بخش دارد. یک فضای چند بعدی بسیار دشوار و طاقت فرسا… بیش از آن تصوری که در ذهن شما هست. به هر حال کل این پدیده برای کشور بسیار آثار بدی داشت. در بخش ما هم بسیار آثار بدی را برجای گذاشت. امیدوارم هیچ وقت یک چنین شرایطی رخ ندهد؛ نه کشور با چنین پدیدهای مواجه شود نه بخش ما با چنین مسالهای مواجه شود.
خیلی زمان تلخی بود. قطعا برای مردم فکر میکنم تلختر از شما هم بود. شما همان موقع ویدئو دادید عذرخواهی کردید و با یک بسته یک گیگابایتی خواستید جبران کنید. اگر الان برگردیم دوباره آن کار را میکنید؟
ما بسته یک گیگابایتی ندادیم. اپراتورها برای این که در هر حال در SLAشان سطح ضرری را به مشتریانشان وارد کردند طبیعتا طبق مصوبات کمیسیون تنظیم مقررات و سطوح SLAشان باید به مردم خسارت پرداخت میکردند و آنها خسارتشان را پرداخت کردند. حالا طبیعتا در آن شرایطی که ناراحتی عظیم وجود داشت، یک تعبیری از این مساله شود که آمدند چیزی بدهند که رفع کنند، اما این مسئولیت است.
اما این اصل مساله را بپذیرید که خود این در آن زمان و در آن اتمسفر بررسیش، بررسی تلخی است ولی در این شرایط به آن نگاه کنید مفهوم این مساله این بود که ما مسئولیت پذیرفتیم و ما خودمان را مسئول میدانیم. خیلیها میتوانستند هیچ توجهی نکنند و عذرخواهی هم نکنند و بگویند به ما چه ربطی دارد؛ قطع شده دیگر.
ما هم عذرخواهی کردیم و هم وقتی که میآییم جریمه میدهیم یعنی این که خود را مقصر میدانیم که جریمه میدهیم. یعنی کل بخش خودش را در قبال مردم مسئول میداند و جریمه پرداخت میکند. اصل اتفاق این است.
حالا یک موقعی فضا فضای ناراحتی و عصبانیت است و حق هم با مردم است. به هر رفتاری ممکن است اعتراض کنند، طبیعتا ما ناراحتیهای مردم و تمام آن مسائل را حق آنها میدانستیم و ناراحت بودیم از آن شرایط. و فشار به ما میآمد این که مردم ناراحت و عصبیاند. خیلی شرایط بدی بود انصافا. بنابراین از این که از این مساله یک تفسیر بد شود تقصیر مردم نیست. اما شما هم بپذیرید که در این شرایط ما هم تلاش کردیم که اینها را تثبیت کنیم به عنوان یک مفهوم. مفهومی که ما خودمان را مسئول میدانیم، ما خودمان را در این شرایط مقصر میدانیم. میتوانستیم رفع تکلیف کنیم و بگوییم شرایط اضطراری به وجود آمده و در کشور هم اعلام کردند که شرایط امنیتی است و به ما ربطی ندارد.
این مسیر و شرایط تلخی است که هر کسی میتواند در آن قرار بگیرد و ما قرار گرفتیم و بسیار برایمان تلخ بود. در هر حال تلاش کردیم با مردم صادق باشیم، واقعیت را بگوییم، عذرخواهی کنیم، خودمان را مقصر بدانیم و بابت آن جریمه بدهیم. حالا یکی میگوید ۱۰روز قطع کردید و بسته جبرانی دادید که… در هر حال این هم برداشتی است. ولی اصل مطلب یک موضوعی بود که در جای خودش، با سایر رخدادهایی که در چنین شرایطی در کشور رخ داده است جای بررسی دارد.
اواخر سال ۹۸ بود که در فرآیند پرتاب ماهواره ظفر، به علت این که به سرعت کافی نرسید در مدار قرار نگرفت و منفجر شد. همان روزها سپاه یک موشک را با موفقیت پرتاب کرد. آیا این قدر ناهماهنگی بین نهادهای حاکمیتی وجود دارد که این تبادل دانش بینشان رخ نمیدهد؟
ماهواره که ماهواره است و فرقی نمیکند. بحث بحث پرتابگر است. خب در برنامه جامع فضایی کشور که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده، بین هر کدام از دستگاهها برای این که یک حرکت کلی رو به جلو است و تقسیم مسئولیت شده یک وظایفی دارند. ماهواره که خودش موجود اکتیو برای ایجاد سرعت نیست. نهایتش یک تراستر دارند برای تنظیمشان در مدار که اگر وقتی در مدار دچار لرزشهایی شدند، یا برخی تراسترهایی دارند برای انتقال مداری که حالا آن در ماهوارههای بزرگتر دیده میشود. آن چیزی که باید به سرعت برسد، ماهوارهبر است و وظیفه تولید ماهوارهبر طبق برنامه جامع فضایی بر عهده وزارت دفاع است و وزارت دفاع ماهوارهبر توسعه میدهد.
حالا سپاه هم موازی با وزارت دفاع یک برنامه، البته برنامه ما صلحآمیز است و در رابطه با موضوعات غیرنظامی و دفاعی است. اما سپاه تکلیفی ندارد از برنامه ما تبعیت کند و میتواند برنامه نظامی و دفاعی خود را پیش ببرد. یعنی این که میگویم موازی معنی بدی ندارد و آنها ماموریتهای خاص خود را دارند و میتواند کار خودش را انجام دهد. ما یک وظیفهای داریم در حوزه برنامههای صلحآمیز برای بهره برداریهای علمی و تجاری و اقتصادی از صنعت ماهواره. در آن برنامه بحث ماهوارهبری که ماهوارههای ما را در مدار قرار میدهد وظیفهش برعهده وزارت دفاع است. پس موازی بودن برنامه سپاه با برنامه ما هیچ تعارضی با هم ندارد، او یک اهداف دیگری دارد ما یک اهداف دیگری داریم.
تکنولوژیشان به نظر خیلی شبیه به هم است.
بله تکنولوژی شبیه به هم است ولی در برنامههای کشورهای مختلف به لحاظ کاری، حتی مجریش هم یکی است. حتی وزارت دفاع میتواند توسعه دهد و در اختیار سپاه قرار دهد. همان طور که بسیاری از سلاحهای مورد استفاده سپاه را وزارت دفاع تولید میکند. هماهنگی این مساله با دولت نیست، طبیعتا در حوزه نیروهای مسلح، برنامهریزی و حرکت با مدیریت ستاد کل نیروهای مسلح پیش میرود. این ستاد ترجیحاش بر این است که چند حوزه کار شود، وزارت دفاع کار خودش را کند و مجموعه هوافضای سپاه هم کار خودش را بکند.
به لحاظ تکنولوژی هم اینها خیلی با هم متفاوتند. یعنی ماهوارهبر سیمرغ که در مدار ۵۰۰ کیلومتری میرود و تا ۲۵۰ کیلوگرم میتواند پیلود را در مدار قرار دهد و با ماهوارهبری که برادران سپاه تلاش کردند ماهوارهای را در مدار قرار دهند به شدت به لحاظ تکنولوژی با همدیگر متفاوت است. کلاس تکنولوژیشان با همدیگر یکی نیست. خب در هر حال سپاه تصمیم گرفته در حوزه برنامه دفاعی برود در حوزه ماهواره کار کند و مجوزهایش را هم گرفته و کار خودش را هم کرده. اما هم تکنولوژی ساخت ماهواره و هم تکنولوژی پرتابگر وزارت دفاع کاملا متفاوت است. خب سپاه موفق شد و این یک موفقیت بزرگ بود. خیلی هم خوب بود و گام اولی که برداشت در این حوزه گام موفقی بود. قبلا هم در این مدار و در این لایهها با ظرفیتهای بالاتری، در واقع سازمان فضایی موفق شده بود کار را با وزارت دفاع پیش ببرد.
یعنی در مدار ۲۵۰ کیلومتری با وزن ۱۰۰ کیلوگرم ماهوارههای موفقی را در مدار قرار داده بودند. اما در این دوره به هر دلیل بحث پرتابگر با مشکلاتی مواجه شد و طبیعی بود که وزارت دفاع چندتا تست انجام داد، ۴ تا ۵ تا تست انجام داد با ماهوارهبر سیمرغ که موفق نبودند. اینها هم فرایند رشد و بلوغ مساله است. قبلا هم همین بود.
به هر حال اینها موازی کاری نیست، تبادلهای علمی هم بین اینها وجود دارد، خیلی همگرایی هم وجود دارد و از ظرفیت هم استفاده میکنند. ۲ مرحله از ماهوارهبر سپاه از سیستمهای تولیدی وزارت دفاع استفاده میکرد در همین پرتابگری که موفق شد ماهواره را در مدار قرار دهد. ۲ مرحله اولش را از ظرفیتهای علمی وزارت دفاع استفاده کردند و مرحله سوم را خودشان توسعه دادند. اینها همواره با هم در تعاملند اما خب این مسالهای که شما تصور میکنید که ۲ جبهه متفاوت از هم وجود دارد و آن رفت موفق بود…
در آن دوران، ماجرای لباس فضانوردی که توییت کردید هم خیلی سر و صدا کرد.
اشتباهی بود که تیم سازمان فضایی ما انجام داد. یعنی بحث ما بر این بود که ما یک مسیر پیش رو را بیاییم ترسیم کنیم. طبیعتا در حوزهای وقتی چشماندازها روشن میشود، مسیر حرکتی تسهیل میشود.
شما مثلا میگویید در حوزه استارتاپی میخواهم یونیکورن داشته باشم. وقتی چنین حرفی میزنید تمام ابزارها و ادوات را هماهنگ میکنی به سمت آن هدف و حرکتی که میخواهی پیش ببری. در برنامه فضایی کشور طبیعتا هدفگذاری بالاتر از ظرفیتی است که امروز داریم. هدفگذاری میکنیم که میخواهیم در حوزه فضانوردی و استقرار در ایستگاههای فضایی کار کنیم. بحث این جا این بود که ما نمادسازی کنیم برای این. دوستان سازمان فضایی گفتند که ما یک لباس فضایی داریم که تولید ایران است و میتوانیم کار کنیم، به نمایش بگذاریم و نماد یک حرکت رو به جلو است. خب این اتفاق افتاد، من چون مستندی نداشتم در رابطه با این که، چون با قطعیت به من گفتند که لباسهای خودمان است که خودمان رفتیم نمونهاش را درست کردیم.
نیامدم بنویسم لباس ایرانی فضانوردی، نوشتم لباس فضانوردان چون خودم دودلی نسبت به مساله داشتم...
من آن جا نیامدم بنویسم لباس ایرانی فضانوردی، نوشتم لباس فضانوردان چون خودم دودلی نسبت به مساله داشتم و خب افکار عمومی در این مساله خیلی قویتر از ما بود. حتما این اشتباه بزرگ بود که دوستان ما در سازمان فضایی کردند که البته مسئولیتش با من بود. من هم عذرخواهی کردم بعدش و پاک هم کردم مطالبی را که در شبکههای اجتماعی گذاشته بودم. به نظرم اصل مطلب که یک دورنما ترسیم کنیم کار درستی بود اما در هر حال جا داشت که بررسی بیشتری میکردم. درسی بود برای خود ما و دوستانمان و لازم بود عذرخواهی کنم که عذرخواهی هم کردیم.
شما یکی از فعالترین وزرا در توییتر بودید در طول سالهای گذشته و خیلی خوب فرهنگ سوشال نتورک و قلقش دستتان آمد و ارتباط خیلی خوبی توانستید با مخاطبان بگیرید. آیا شما چیزی به اسم ارتش سایبری را تایید میکنید؟ آیا واقعا اکانتهایی وجود دارند که از بودجه نهادهای حاکمیتی استفاده میکنند برای این که به نوعی کنترل فضا را در دست بگیرند؟
من نمیدانم ارتش سایبری چی هست یا نیست، وجود داخلی دارد یا ندارد. چون ارتش معنا دارد. یک کلمهای در واقع هست که یک مفهوم نظامی را منعکس میکند و یک مفهوم سازماندهی حاکمیتی برای مساله را. گروههایی از همه ابعاد در فضای مجازی سازماندهی شدهاند؛ منافقین از آلبانی گروههای سازماندهی شده دارند، اکانت دارند، برنامهریزی دارند حرکت میکنند و شروع میکنند به پروپاگاندا کردن یک موضوع. عربستان سعودی گروهی دارد و رسما هم اعلام میکند مرکزی دارد به اسم مرکز اعتدال که هم پایش میکند و هم عملیات سایبری میکند. برخی از حرکاتش را در شبکههای ماهوارهای پیش میبرد با ایران اینترنشنال سعی میکند اثرگذاری کند در حوزه فارسی زبانان. در فضای مجازی هم این کار را انجام میدهد یعنی میآید متقابلا شروع میکند به کار کردن.
خب ایران هم تلاش کرده تا این کار را انجام دهد. ما العالم را داریم، طبیعتا در فضای مجازی هم متناسب با آنها و مطابق با ساختاری که آنها برخورد میکنند ایران هم متناسب با آن عکسالعمل نشان میهد.
در داخل هم گروههای سازماندهی شده هستند نه این که نیستند. شما می بینید از موضوع توییت های ۴۰ تومنی اسنادش را منتشر کردند که این گروهها سازماندهی شده پروژه می گیرند شروع می کنند به عملیات روانی علیه گروههای دیگری!
برخی از این گروهها انگیزه های مالی دارند، گروههای سازماندهی شدهای هستند که با هم دیگر یک اکیپ هستند و طبیعتا میروند از یک سازمانی پول میگیرند و شروع میکنند به پروپاگاندا کردن یک مساله به صورت رسانهای. برخی از آن ها هم هستند که انگیزه های مالی ندارند، شاید انگیزه های اعتقادی داشته باشند، خودجوش یا سازماندهی شده احساس می کنند که در عرصه دفاع از اعتقاد خودشان و ارزشهای خودشان باید بیایند شروع کنند نسبت به یک موضوعی عکس العمل نشان دادن.
اینها یک چیز پنهانی نیست، می توانیم ببینیم. یعنی تبارشناسی گروههای فعال در عرصه توییتر خیلی چیز پیچیدهای نیست. یعنی شما میبینید یک ترندی با ۴۰ هزار توییت ترند یک توییتر است اما اگر از من و شما بپرسند مساله چیست که در توییتر فعالیم نمی دانیم مساله چیست؛ اما آن موضوع برای خودش ترند است!
یک ترندی با ۴۰ هزار توییت ترند یک توییتر است اما اگر از من و شما بپرسند مساله چیست که در توییتر فعالیم نمیدانیم؛ اما آن برای خودش ترند است!
این روشن است که گروه های سازماندهی شدهای هستند برخیشان نیروهای انسانی هستند و برخی هم رباتند و مکررا هم مطالبشان بیرون آمده. بله وجود دارند حالا این که شما بفرمایید این ها سازماندهی شده گروه هایی در کشور هستند و حاکمیت از اینها حمایت میکند و به عنوان یک راهبرد حاکمیتی است یک بحث متفاوتی است. اما این گروهها هستند. گروههایی از مخالفین نظام و براندازها، دول مرتجع منطقه که دنبال ضربه زدن به ایران هستند، گروه های سیاسی داخلی هم هستند بعضیها با پول بعضیها هم انگیزشی؛ حمایت میکنند، تخریب میکنند، فعالیت میکنند. مگر روزنامه های کشور همین کار را نمیکنند؟ شما مثلا الان یک روزنامه ایکس که متعلق به جناح فلان است، وقتی میروید منابع مالیاش را نگاه می کنید میبیند منابع مالیاش را جناح ایکس یا نهاد ایگرگ تامین میکند. این روزنامه و آن سایت هم صبح تا شب از مخالفین سیاسی خودش انتقاد میکند.
حالا فضای توییتر هم فضای رسانه است دیگر، یارکشی می کند، سرمایه گذاری میکند و در واقع کار میکنند تا مطالب خود را پیش ببرند. این مساله برای ساکنان توییتر از همه چیز روشن تر است. وقتی یک حرکت انجام میشود و سه چهارتا شروع می کنند با همدیگر یک حرفی را زدن، همه میدانند پشت این یک داستانی است که یک موضوعی سازماندهی شده یک حرفایی را بزنند. حالا مردم می شنوند و قضاوت میکنند.
چیزی که در کشور داریم فقدان درک رسانهای مناسب مسئولین کشور از این فضای رسانهای است. یعنی حالا یکی میرود گزارشی می دهد به مسئول بالادستی که ببین ترند یک توییتر شده است. خب حالا برو بشو ترند یک توییتر چه اثری دارد؟ یا این که یکی یک توییت زده و یک انتقادی کرده از مسئولی و ۵ نفر هم روی آن کامنت گذاشتند. این فکر میکند الان همه جامعه درگیر این مساله هستند و موضوع یک جامعه است. این جناح بندی و فعالیت رسانهای در فضای مجازی یک چیز طبیعی است و نکته منفی نیست. دیگران دارند، در خارج از کشور، داخل کشور هم ممکنه وجود داشته باشد. نحوه مواجهه مسئولین با آن اتفاقاتی که ترند میشود در فضای مجازی مساله است. آن درک مساله است. این درک نیست. یک عده می روند مسئولین مملکت را تیغ میزنند که بیا برات ترند میکنیم و به هر حال از آنها پول می گیرند و یک کاری را انجام میدهند.
یک عدهای می روند یک اتفاق کوچک را به عنوان کل ظرفیت فضای مجازی به طرف مقابلشان جا میاندازند که کجا نشستی همه کشور رفت ببین اینها در برابر این مساله چه گفتند. ثمراتش می شود همین اتفاقات ناشیگری که خیلی از مسئولین و حوزه های روابط عمومی و جاهای مختلف در فضای مجازی در مواجهه با مردم دارند. درک درستی از این فضای مجازی ندارند. فکر می کنند اگر ۴ تا هشتگ و مطلب درآمد این شده یک پیوست رسانهای خوبی که ما خوب جا بیفتیم. نه.
یک جاهایی درک مسئولین ما باعث میشود جریان سازی و موج هایی که افرادی علیه آن ها درست می کنند، من الزاما نمی گویم از خارج کشور، خارج کشور که الی ماشالله شاهدش هستیم، در داخل کشور علیه یک مثلا نهادی، دستگاه اجرایی یک فردی آغاز می شود، عکس العمل آن فرد دقیقا بازی کردن در پنل طرف مقابل است. اینها ناشی هستند در استفاده از ظرفیت فضای مجازی.
اعتماد به نفس در حضور در فضای مجازی ندارند، همواره بازنده بالقوه هستند.
یا یک عبارت دیگری دارم که شاید بهتر باشد، اعتماد به نفس در حضور در فضای مجازی ندارند، همواره بازنده بالقوه هستند. یعنی در این فضا هر وقت هم حضور پیدا میکنند یک بازنده تمام معنا هستند. این اشکال وجود دارد. و الا مگر حضور ساماندهی شده در فضای رسانهای کشور نداریم؟ مگر در صدا و سیما نداریم؟ صدا و سیما تصمیم میگیرد امروز یک دستگاهی را تخریب کند. صبح که اراده میکند رگباری از همه بخشها، در اخبارش و سایر بخشها خبر منفی میدهد. مجریهایش را هماهنگ میکند، توجیه میکند یک کاری بکنند. یک حمله سازماندهی شده علیه یک موضعی را پیش میگیرد. اصلا رسانه همین است. مساله این است که مواجهه شما با آن مساله چیست؟ درک شما از آن پدیده چیست؟ ما این را در مسئولین و دستگاههای اجرایی کشور کم داریم، این مساله است. فضای رسانهای نوین را خیلی خوب نمی شناسیم. این مساله اساسی است. به نظرم جای سوال شما اگر عوض شود که چکار کنیم که مسئولین کشور بتوانند ارتباط مناسبتری برخورد کنند، عکس العملهای بهتری را نشان دهند.
چکار کنیم؟
بروند یاد بگیرند. اولین مساله این است که فضای مجازی را به رسمیت بشناسند. اصلا در این فضای رسانهای ادمین داشتن معنی نمیدهد. سوشال مدیا مال توی مسئول است، دست تو است و الا بنویس دفتر فلانی، چرا اسم خودت را روی آن میگذاری؟ این اصل اول است. در سوشال مدیا اگر شما حضور داری باید خود خودت حضور داشته باشی نه یک روح مرده در دست دفتر و تیم رسانهای که بیایند یک کاری کنند بعد هم بگویید حالا یک مطلبی زده شده است. اگر نمیخواهید بیایید نیایید، چه اصراری دارید حضور پیدا کنید؟
شبکه اجتماعی برای خود شماست. یک واقعیت منطقی دارد، شما باید آن چیزی که در باطن خودت هستی بیاوری در فضای مجازی هم متناسب با آن برخورد کنید. نمیتوانید تصویری درست کنید که موهوم و غیرواقعی باشد و با واقعیات شما در تضاد باشد. در این عرصه مردم خیلی زود مچ شما را میگیرند.
امروز اینترنت کشور نسبت به سال ۹۶ که شما فعالیت خود را شروع کردید فضای فیلترشدهتری دارد. تلگرام، کلابهاوس، ویز، سیگنال و … . شما همیشه گفتید فیلترینگ در حوزه اختیارات شما نبوده و وزارت ارتباطات هم یک رای در در کمیته فیلترینگ دارد. چرا در طول این سالها در حالی که مجلس دهم به نسبت با دولت همراه بود، تلاشی برای تغییر ساز و کار فیلترینگ در کشور نشد؟
این چیزی که شما میفرمایید که فضای فیلترشدهتری وجود دارد با حس مردم حس یکسانی نیست. استفاده مردم از این فضا به مراتب بیشتر شده است. خیلی از اینهایی هم که گفتید در این دوره نبوده. نه ویز در دوره ما فیلتر شد، بلکه ویز تحریم کرد ایران را و آی پی های ایران را بست. سیگنال در دوره ما فیلتر نشد اصلا مصوبهش برای دوره ما نبود و در واقع پس از آن اتفاقی افتاد در زمان اخباری که مربوط به واتساپ بود و عدم امنیت واتساپ این مساله دوباره تشدید شد.
بله تلگرام این اتفاق برایش افتاد، در دوره ما افتاد، البته چارچوبهایش مشخص بود، مصوباتش روشن بود، دستورش روشن بود که از چارچوبی دارد صادر میشود. پس این تصویری که شما ترسیم میکنید تصویر درستی نیست. حس واقعی مردم نیست. همین مجلس را ببینید، تعداد نمایندگان مجلس قبلی که در فضای توییتر فعال بودند با مجلس فعلی که در فضای توییتر فعالند. تعداد مسئولین تراز اول کشور را در فضای انتخابات، رئیس جمهور جدید در صحبتهایش گفت که من ۲ میلیون فالوئر دارم. یعنی حضور پیدا کردند. رئیس جدید قوه قضاییه شما میبینید در گام اولی که حضور پیدا کرده میآید، خودش هم در فضای شبکههای اجتماعی فعال است، هم در اینستاگرام هم در توییتر.
تعداد مردم هم ببینید فعالیت در شبکههای اجتماعی به مراتب افزایش پیدا کرده است. اگر میخواهید با حس واقعیت ببینید باید این گونه قیاس کنید.
نکته بعدی در رابطه با اینها این است که چرا در مجلس قبلی ساز و کار فعلی دیده نشد؟ ما یک قانون داریم، قانون جرایم رایانهای. قانون جرایم رایانهای در واقع یک کارگروه دارد که ۱۲ عضو دارد. با این که وزارت ارتباطات یک رای دارد، هیچ رایی به محدودیت ابزارهای مورد استفاده گسترده مردم ندادیم. دستگاه قضایی اختیار خودش را دارد. هم قانون اساسی به آن اختیاراتی داده هم قانون مجازات اسلامی و سایر قانونهای مصوب مجلس در این حوزه به آن اختیاراتی داده است. دستگاه قضایی تصمیم گرفت حکم دهد به فیلتر تلگرام. ابلاغ هم کرد به اپراتورها که بروید و ببندید. دستگاه قضایی تصمیم گرفت در برابر تخلف اپراتورها در برابر بستن کلابهاوس و آمدن دولت برای جریمه آنها بیاید حکم دولت را باطل کند. در دیوان عدالت اداری ایراد بگیرد به حکم صادره دولت و حکم صادره دولت را باطل کند. این یعنی چه؟ یعنی ادامه همین اختلال.
دستگاه قضایی به شکایت وزارت ارتباطات از اپراتورها برای اختلال در کلابهاوس رسیدگی نکرد
دستگاه قضایی به شکایت دولت و وزارت ارتباطات برای مدیران اپراتورها برای اختلال در نرم افزار کلابهاوس رسیدگی نکرد و نتیجهاش برای ما روشن نیست. یعنی شکایت ما مانده و مرور زمان به آن خورده است. خب پس آن اختیاراتی دارد. استقلال قوا در این کشور به رسمیت شناخته شده چه در قانون اساسی و چه در ساختارهای دیگر. قانون جرایم رایانه ای را تغییر دهیم به چه عنوانی؟ به سمت چه مسالهای برویم تغییرش دهیم؟ به سمتی که حالا اصلاح شود و بگوییم اختیار با وزیر ارتباطات است. اختیار با کارگروه هم نیست، دستگاه قضایی هم حق ندارد. حالا شما اصلا فکر کنید لایحهاش در دولت به تصویب برسد. مطابق با قانون اساسی لوایحی که دولت میدهد در حوزه قضایی، شورای نگهبان اگر این لایحه حتی برود در مجلس تایید شود اما تاییدیه قوه قضاییه را نداشته باشد، تبدیل به قانون نمیکند. لایحه باید برود در قوه قضاییه رسیدگی شود. و قوه قضاییه نظر مثبت نسبت به آن داشته باشد. لایحه دادن ما در حالی که سیاست دستگاه قضایی مخالفت با این مساله است، گرهای از مشکلات حل نمیکند.
فقط این که من بگویم میخواهم، از سر خودم باز کردم و یک لایحه دادم. ما آن زمان هم آمدیم به مجلس گفتیم در لایحه دست ما بسته است. شما میخواهید طرح دهید مجلس دهم بیاید طرح بدهد. اگر فکر میکنید باید اختیار را بدهید وزیر ارتباطات خب اشکالی ندارد، طرح بدهید اختیار را بدهید وزیر ارتباطات.
نتیجه این صحبت چه شد؟
طرح صیانت، همان اختیارات رئیس جمهور را گرفته و داده به مجموعهای که فراقوهای است.
نتیجه صحبت این شده که الان مجلس فعلی طرح داده به اسم طرح صیانت، همان اختیارات رئیس جمهور را گرفته و داده است به مجموعهای که فراقوهای است. یعنی وزیر ارتباطات را که به صورت کلی حذف کردند، اختیارات رئیس جمهور را هم الان گرفتند و به جای دیگر دادهاند. این هم نتیجه طرح است. مجلس قبلی هم ورود نکرد، هر چند جلساتی را گذاشتند با ما هم صحبت کردند، از کمیسیون فرهنگی از کمیسیونهای دیگر، از فراکسیونها با ما صحبت کردند منتها نتیجه منجر به این که طرح بدهند در مجلس رسیدگی کنند که اختیارات را منتقل کنند به وزیر، یک چنین مسالهای را پیش نبردند.
بنابراین قانون الان قانون روشنی است. ۶ رای دولت دارد، ۶ رای غیردولتیها دارند و دولت در حال حاضر این قدر رای دارد که بتواند جلوی یک پدیدهای را در کارگروه بگیرد. اما طبق قانون اساسی دولت توان محدودسازی قوه قضاییه را ندارد. نه در ایران، شما ببینید آقای ترامپ دستور اجرایی میدهد فلان اتفاق بیفتد، یک قاضی جلوی آن را میگیرد. دستور اجرایی رئیس جمهور آمریکا را لغو میکند. خب حالا این جا هم این قدرت را قاضی دارد. قاضی اختیار دارد این کار را انجام دهد، قانون چنین اختیاری را به وی داده. من مجددا عرض میکنم، من به عنوان وزیر، اگر وزیر هستم براساس قانون وزیر هستم. باید به قانون احترام بگذارم.
بنابراین چارچوبش روشن است. حالا این که دولت لایحهای دهد بدون آن که قوه قضاییه آن را تایید کند و صحه بر آن بگذارد، در مجلس حتی اگر تصویب هم شود در شورای نگهبان رد میشود. اختیار نمایندگان در دادن طرح باز بود، نمایندگان مجلس قبل علی رغم پیگیریهایی که داشتند خب دوباره مواجه با همین مساله بودند. حالا اختیار را بدهیم به وزیر ارتباطات، آیا میتوانیم کاری کنیم که دوباره قوه قضاییه و قاضی نتواند حکم دهد یک چیزی را فیلتر کند؟ خب چطور میخواهید جلوی این را بگیرید؟ عملا یک چنین چیزی امکانپذیر و اجرایی نبود که بخواهد چنین چیزی اتفاق بیفتد.
به طرح صیانت اشاره کردید در صحبتهایتان، شما در طول این سالها همواره از «شبکه ملی اطلاعات» دفاع کردید و نسبت به استفاده از الفاظی مثل «اینترنت ملی» به شدت انتقاد کردید. آیا با اجرای «طرح صیانت» ما نهایتا با «اینترنت ملی» مواجه خواهیم شد؟
آنهایی که از شبکه ملی اطلاعات به اسم اینترنت ملی یاد میکنند و دارند اهداف قطع ارتباط با دنیا را پیش میبرند، خائن به کشور هستند
ببینید شبکه ملی اطلاعات و اینترنت ملی دو معنی هستند در تعارض مفهومی و معنایی با همدیگر. من بارها گفتهام آنهایی که از شبکه ملی اطلاعات به اسم اینترنت ملی یاد میکنند و دارند اهداف قطع ارتباط با دنیا را پیش میبرند، خائن به کشور هستند. ما در توصیههای رهبر معظم انقلاب یک چنین مفهومی نمیبینیم. ایشان همواره که از فضای مجازی صحبت می کنند، فرصتها و تهدیدهایش را بر میشمارند و توصیه میکنند به استفاده از فرصتهایش. بروید تبلیغ کنید، بروید کلام حق را برسانید، بروید از این فضای بی نظیر استفاده کنید. تهدیدهایش را هم میگویند که قتلگاه جوانان است. بالاخره مباحث مربوط به تهدیداتش را هم مطرح میفرمایند. یا ایشان گلایه میکنند که این فضای مجازی رها است.
البته عرض میکنم عدهای در داخل یک چنین دیدگاهی دارند که اصلا ما چرا اینترنت توسعه دهیم؟ اینترنت را باید ببندیم. خب یک عدهای در داخل کشور هستند ولی اثرگذار نیستند. همواره چنین نظری دارند و صحبت هم میکنند. اینترنت جاسوس و اینترنت فلان، اینها الفاظی است که ما شنیدیم. نفس اینترنت را جاسوس و مخرب میدانند برای کشور. خب این نگاه هم در کشور وجود دارد. مثل خیلی از دیدگاههای مختلفی که ما یک سری نگاههای خیلی بسته در داخل کشور داریم. مگر در مقولههای دیگر ما با چنین موضوعاتی رو به رو نیستیم؟ خب یک عدهای هستند که بالاخره چنین دیدگاه هایی را دارند و چنین حرفهایی میزنند.
یک سندی وجود دارد به اسم سند شبکه ملی اطلاعات. شبکه ملی اطلاعات یک خدمتی که روی آن ارائه میشود اینترنت است. این سند هم هست، مصوب هم هست و انتشار عمومی پیدا کرده است. هدف شبکه ملی اطلاعات قطع اینترنت نیست.
ولی داریم میبینیم که الان ابزارش آماده شده است.
اصلا یک چنین دیدگاهی که شما مطرح میکنید نیست. شما یک نشریه تخصصی هستید، تخصصی روی بند بند موضوع ببینید و بررسی کنید. ما شبی که دیجیتال اوشن نامه زد به کاربران ایران و کسبوکارهای ایرانی که بروید بیرون و من به شما خدمات نمیدهم، روزی که کلاود فلر ارائه خدمات ابری را به شرکتهای ایرانی متوقف کرد، روزی که بسیاری از دیتا سنترها ارائه خدمات به ایرانیها را محدود کردند، ایمیل زدند به ایرانیها، گیتهاب و بسیاری از اینها شروع کردند به بستن اکانتهای ایرانیها. مواجه بودید یا نبودید؟ پاسخ شما به من وزیر ارتباطات چیست؟ وزیر ارتباطات تو چه کار میکردی وقتی این اتفاقات رخ میداد؟ نمیگفتید چرا از کسب و کار من حمایت نکردی؟
شما خودتان اگر وب سایتتان روی کلاود فلر بود، که بود، و روزی که به شما ایمیل زدند که بروید بیرون، اگر خدمات داخلی فراهم نبود چکار میخواستید بکنید؟ فحش به آمریکا می دادید یا بد و بیراه به من میگفتید؟
طبیعتا ترجیح ما این بود که تحریمها وجود نداشته باشد. ولی در رابطه با اهمیت شبکه ملی اطلاعات…
ببینید شما که در یک فضای رئالیزم عالی همه چیز خوب که زندگی نمیکنید. من وزیر ارتباطات در شرایطی زندگی میکنم که دنیای سیاست خارجی و دنیای قدرت و دنیای زورآزمایی است؛ استکبار جهانی و فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی که اختیاراتش با من نیست. من با پدیدهای مواجهم در این شرایط، که باید این اقتصاد را رشدش دهم. من بایستی این تهدیدات را در کنار خودم فرض کنم.
چگونه است وقتی اینترنت قطع میشود میگویید وزیر ارتباطات تو مسئولی و من هم میگویم بله من مسئولم. الان به من نمیگویید چرا تدبیر نکردید؟ شما روزی که اپل شروع کرد به حذف اپلیکیشنهای ایرانی از گوشیهای خود یا گوگل شروع کرد به حذف اپهای ایرانی از گوشیهای اندروید، چه جوابی داشتید به من بدهید؟ به من چه میگفتید؟ مطلب مینوشتید و انتقاد میکردید از من، از دولت که چرا این اتفاق افتاده است؟
زمانی که ما اعلام کردیم که اندروید کاستومایز شده ایرانی را میتوانیم عرضه کنیم فشار گوگل متوقف شد
شبکه ملی اطلاعات مفهومش قطع ارتباط نیست. استقلال معنیاش قطع ارتباط با دنیا نیست. ما در کشور یک ظرفیتی را داریم که خدماتی را ایجاد کنیم. این را به صراحت به شما عرض میکنم، حرکتی که گوگل آغاز کرد با فشار آوردن برای حذف اپلیکیشنهای ایرانی چه زمانی متوقف شد؟ زمانی که ما اعلام کردیم که اندروید کاستومایز شده ایرانی را میتوانیم عرضه کنیم. و آنها هم ارزیابی داشتند که این اتفاق میافتد. وقتی که برگ بازدارنده ما آمد وسط، آنها هم کارشان را متوقف کردند.
چرا برخی از این شرکتهای ابری آمدند تحریمهایشان را برداشتند؟ چه اتفاقی افتاد؟ دیدند ما در خدمات ابری در داخل کشور، تحریمهای آنها را بیاثر کردیم. فقط یک بازار از دست آنها رفت. آمدند تحریمهایشان را شل کردند. شما فکر میکنید اینها رحم میکردند به استارتاپهای ایرانی؟ شبکه ملی اطلاعات مفهومش این است.
ما یک دعوایی داریم در حوزه رسانه. بحث فضای مجازی را بگذارید کنار. یک فضای مجازی و رسانه داریم. یک عدهای در کشور با رسانه مخالفند. مصداقش میشود شبکههای اجتماعی.
این عده همواره با فضای مجازی جنگیدهاند. اینها مال امروز و دیروز نیست که بنده این جا بودم. شما الان میفرمایید که در فضای مجازی چه اتفاقاتی افتاده؟ شما مقایسه کنید با این که کدام شبکه اجتماعی آمده در ایران توانسته استقرار پیدا کند.
آذری جهرمی: آیا کسی آمارها را لمس میکند؟
از پارک روبهروی وزارتخانه بیرون آمدم، دو پسر دبیرستانی با تعجب گفتند: جهرمی؟ جهرمی؟ خندیدم. یکیشان ادامه داد: سلطان پینگ! هر دو خندیدند. خواستند سلفی بگیرند؛ دعوتشان کردم به عکس.
نشستن روی صندلی دولت، آدم را زود تبدیل میکند به نامهنویس و نامهخوان. صندلی دولت دوست دارد آدم را زودتر از چیزی که تصور میشود، از مردم جدا کند. جدا شدن از مردم خیلی ساده اتفاق میافتد. از روزی که مردم برایت عدد میشوند در آمار، تو از مردم جدا شدهای. درست وقتی که اول از همه همکارانت میشوند «تعداد پرسنل» و حتی حقوقشان میشود «هزینه پرسنلی»!
تجربه شهروندی
برای آنکه انسانها عدد نشوند، کاری سخت را باید آغاز کرد. کار سخت جنگیدن با عدد یا آمار نیست؛ چرا که همین آمار هستند که نقطه آغاز هر سیاستگذاری و تصمیمگیری است؛ بلکه باید آمار را قابل لمس کرد؛ باید وقتی میخوانی ۵۰۰ نفر مرگ و میر، دردت بگیرد، حتی شب خوابت نبرد؛ وقتی میخوانی شرکت استارتآپی ارزشاش ۱۰هزار میلیارد تومان شده است، تکتک سلولهای مغزت خوشیاش را حس کنند. در حقیقت این آمار باید برای خودت و برای مردمی که میشنوند، «حس» داشته باشد. نمیشود آماری را گفت و شنوندهاش از آن احساسی نگیرد. هر بار تلویزیون را روشن میکردم یا گزارشی دولتی را ورق میزدم، پر بود از آمارهایی که وقتی میخواندم از خودم میپرسیدم آیا این آمار را کسی لمس میکند؟
از خودم میپرسیدم چند نفر از افتتاح خط لوله اتیلن، تغییر در زندگی خود را حس میکنند؟ یا چند نفر ساختن فلان سد را حس میکنند؟ یا آن یکی بخشنامه تغییر ساختار انتصابات دولتی را چند نفر درک میکنند؟
در حقیقت آمار و برنامهها باید تبدیل شوند به چیزی که نام «تجربه شهروندی» را برای آن انتخاب کردهام. ما نیاز داشتیم و نیاز داریم تا «تجربه شهروندی» از دریافت خدمات دولتی را افزایش دهیم. خط لوله اتیلن احتمالاً برای کارگری که جوشکاری خطوط لوله را انجام میدهد قابل درک است، احتمالاً برای آن کارخانه پتروشیمی که کارگرش صبحهای آفتابنزده سوار سرویس شیفت میشود هم قابل درک است؛ اما سهم اینها برای یک پروژه ملی، بسیار اندک است. برای همین است که تولید فلان محصول نانو فناوری آن طور که باید احساسی را در مردم ایجاد نمیکند.
یک تجربه
وقتی میخواستم نخستین «مرکز داده» را افتتاح کنم؛ جلسه پیش از افتتاح داشتم. همان جا بود که حس کردم این مرکز داده برای مردمی که تیترش را در روزنامه میخوانند، چه معنایی دارد؟ هیچ. کسی که میشنید مرکز داده ۲۰۰ رکی افتتاح شده هیچ ادراکی از این زیرساخت نداشت. در حقیقت مرکز داده (یا بدتر از آن اسم انگلیسیاش یعنی دیتاسنتر) هیچ «تجربه شهروندی» ایجاد نمیکرد. برای همین بود که تصمیم گرفتم به افتتاح هیچ پروژهای نپردازم، مگر آنکه پیوند خورده باشد با یک تجربه شهروندی دیجیتال. با خودم گفتم اگر مرکز داده را نمیشود برای مردم ملموس کرد، نیازی به افتتاح عمومی هم ندارد!
مرکز داده یعنی زیرساخت بهتر برای ارائه خدمات دیجیتالی به مردم. روز افتتاح یکی از همان مراکز، از همان زیرساخت فنی که احساسی برنمیانگیزاند، دو تجربه شهروندی ساختیم. مرکز داده برای شهروند یعنی بهتر شدن خدماتی که میگیرد، یعنی بهتر شدن فیلم و سریال دیدناش! افتتاح مرکز داده همراه شد با ارائه یک ماه فیلم و سریال رایگان برای کسانی که از طریق اینترنت ثابت به این سامانهها متصل میشدند. در حقیقت یکی از فنیترین زیرساختها برای مردم همراه شده بود باتجربه شهروندی دیجیتال. احتمالاً بسیاری از آن صدها هزار نفری که یک ماه فیلم و سریال رایگان دیدند، از آن هدیه خاطره دارند؛ هرچند امروز به خاطر نیاورند که آن تجربه فیلم دیدنشان چگونه به مرکز داده ارتباط دارد یا حتی فراموش کرده باشند که این هدیه، یک خدمت ملموسشده از رونمایی یک زیرساخت فنی بود.
در همان روز به شرکتهای استارتآپی نیز زیرساخت ابری رایگان در قالب طرح بومواره داده شد؛ و بیش از دو هزار استارتآپ از آن استفاده کردند. احتمالاً بسیاری از آنها داستان دریافت خدمت ابریشان را حتی به یاد هم نمیآورند، حتی اگر بدانند مرکز داده چیست، حتی اگر بدانند کلود چقدر برایشان مهم است. اما بهواسطه افتتاح آن مرکز، هم برای شهروند و هم برای کسبوکار یک تجربه شهروندی دیجیتال ساخته شد؛ چیزی که مردم خوب به یاد دارند.
در حقیقت «تجربه شهروندی» یعنی ایجاد زمینهای برای پیوند خوردن با زیرساختها، یعنی ایجاد زمینهای برای مقایسه میان کارهای شده و نشده.
دوباره صدای پسرک دبیرستانی در پارک وقتی گفت «پینگ»، برمیگردد توی سرم؛ بله همان پسر دبیرستانی نمیداند افزایش پهنای باند دقیقه چیست. او بدون آنکه بداند ما اینترنت را از تأمینکنندگان مختلف و برای کاربردهای تخصصی خریداری میکنیم، بدون این که بداند خط جنوب را چرا توسعه دادیم، خوب میداند پینگ بازیاش چگونه کم و زیاد میشود. از میان آنها احتمالاً حالا کسانی هستند تا دنبال کنند مسیر فیبرهای کشور را و او خوب میداند چه چیز برای زندگی او تأثیر دارد و چه چیز ندارد. او حالا یک «تجربه شهروندی» از خدمات زیرساختی دارد.
خداحافظی
خداحافظی یک لحظه نیست؛ انگار چندین روز یا هفته طول میکشد. خداحافظی در دولت مثل خداحافظیهای خانوادگی نیست که «خداحافظ» بگویی و از در خارج شوی و تمام. الآن چند روز یا هفته است که در حال خداحافظیام و در هر بار خداحافظی از دولت یا همکاران یا فعالان صنعت ارتباطات و فناوری اطلاعات یا حتی همین دو پسری که سلفی گرفتند، فکر میکنم به کارنامهام و فکر میکنم به تجربههایی که به دست آوردم و فهمی که ارزش انتقال دادناش به دیگران را داشته باشد؛ فکر میکنم به اینکه دولتها بیش از هر برنامه زنده افتتاح یا بیش از بادکنکهای رنگی و کلنگهای روبانزده، نیاز دارند به خلق «تجربه شهروندی».
برای من مسوولیت داشتن تمام شده است؛ ولی حالا همین محبتهایی که میبینم بیشتر ارزش دارد؛ نه به خاطر آنکه دیگر سنگینی بار مسوولیت را ندارم، نه به خاطر آنکه چاپلوسیها از محبتها کسر شده است؛ تنها به خاطر آنکه پیامهای محبتآمیزی که دریافت میکنم پر هستند از «تجربههای شهروندی». وقتی کسی میگوید روستایشان اینترنتدار شده است، وقتی کسی میگوید کسبوکارش را روی شبکههای اجتماعی دارد، وقتی میبینم مردم سریالهای اینترنتی را بیش از صداوسیما میبینند، یا خریدشان را اینترنتی انجام میدهند و البته قهقهه جوانهایی که از پینگشان راضی هستند؛ اینها همگی تجربه شهروندی هستند.
برایم همیشه آمار و داده مهم بود و روزانه داشبوردهای پایش وضعیت حوزه فناوری را شخصاً چک میکردم، اما خوشحالی و ناراحتیام، نه به اتکا آمارها که به اتکا «تجربههای شهروندی» است. تجربههای شهروندی که در خاطرههای مردم تنیده شده است. حالا در همه خاطرهها ردی است از یک تلفن همراه، ردی از یک استارتآپ، و در یک کلام ردی از تجربه زندگی دیجیتال!
باید از همه همکارانم که در خلق این تجربههای شهروندی همراه بودند، تشکر کنم. باید از فعالان صنعت و خدمت ارتباطات و فناوری اطلاعات تشکر کنم، از همه استارتآپها و همه آنهایی که در تمام این سالها نوگرا بودند و به ما کمک کردند تا تجربه شهروندی دیجیتال به بخشهای مختلف برده شود.
به قول سهراب:
باید امشب بروم
باید امشب چمدانی را
که بهاندازه پیراهن تنهایی من جا دارد، بردارم
و به سمتی بروم
که درختان حماسی پیداست،
رو به آن وسعت بیواژه که همواره مرا میخواند
آذری جهرمی: قطعی اینترنت بدترین خاطره دوران وزارتم بود
گفتگو با محمدجواد آذری جهرمی پیش از آنکه عیسی زارع پور به عنوان وزیر پیشنهادی ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری دولت سیزدهم به مجلس شورای اسلامی معرفی شود، در عمارت کلاه فرنگی انجام شد. جهرمی در این گفتگو که حدود ۲ ساعت به طول انجامید به تمامی سوالات ما در دوران وزارتش با صراحت پاسخ داد او لحظات تلخ و شاد خود را توضیح داد و حتی به شکست و دستاورد خود در دوران وزارت چهارسالهاش پرداخت و دلایل شکستش را نیز بررسی توضیح داد. جهرمی که از همان ابتدای نشستن بر صندلی وزارت ارتباطات، وزیر جوان نام گرفت و عملا متفاوتترین وزیر و دولت مردی است که تاکنون شهروندان ایرانی در تاریخ ۴۰ ساله جمهوری اسلامی ایران به خود دیده است. حضورش در شبکههای اجتماعی و لحن و زبان پاسخگوییاش و ادبیاتی که برای بیان استفاده میکند و دسترسیپذیری بالایش در میان شهروندان از او چهره متفاوتی ساخت که منتقدان و موافقان بسیاری دارد. هرچه هست حالا او با نوشتن یک نامه مفصل به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت سیزدهم آماده است تا صندلی وزارت را تحویل وزیر جدید دهد و به قول خودش به پشت میزش در شرکت ارتباطات زیرساخت برگردد. حتی اگر منتقد سرسخت عملکرد جهرمی در دوران وزارتش باشید یا موافق و همراه، قطعا یک چیز در میان این دو طیف اتفاق نظر ایجاد خواهد کرد: جهرمی وزیری بود که متفاوت رفتار کرد و متفاوت خواهد بود. گفتگوی مفصل ما با او را در زیر بخوانید و ویدئوی آن را همینجا ببینید:
اگر به سالهای گذشته نگاه کنید و بخواهید یک کار را به عنوان میراث یا دستاورد خودتان در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات معرفی کنید آن دستاورد چیست؟
پرسش سختی است؛ شاید به عنوان مشهودترین و ملموسترین دستاورد برای مردم، عدالت ارتباطی و توسعه روستایی را بتوان نام برد.
فکر میکنید این دستاورد چقدر برای قاطبه مردم ایران کاربردی و قابل درک است؟ برخی معتقدند این توسعه از جنس کاغذی بوده و در جایی مثل سیستانوبلوچستان به دلایل مختلف از دست میرود و پایدار نیست.
فکر میکنید جمعیت روستایی ایران چند برابر جمعیت کشورهای آذربایجان، امارات متحده عربی و… است؟ بنا بر سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت روستایی کشور ما حدود ۳۰ میلیون نفر است. یک بازار بزرگ ۳۰ میلیون نفره که از مجموع جمعیت بسیاری از کشورهای همسایه ما بیشتر است. مهمترین اتفاقی که برای صنعت ICT کشور میتواند رقم بخورد وجود همین بازار است. چیزی که میتواند تولید را رونق بدهد. بازار را توسعه بدهد. مساله اساسی این است که توسعه همراه با عدالت باشد. در برخی مواقع در کشور توسعه اتفاق افتاده اما در برخی مناطق بیشتر و برخی مناطق کمتر بوده.
در مثال سیستان و بلوچستان،من هم وجود برخی از موانع و مشکلات مثل از دست رفتن آنتن را تایید. اما این استان با مسایل خاص خودش روبرو بوده است. در این استان ما فقط ۱۲۰۰ کیلومتر فقط فیبر هوایی داریم که قاچیان وقتی میخواهند از مرز رد شوند بسیاری از اینها را قطع میکنند تا شبکه موبایل را از دسترس خارج کنند و بتوانند بارشان را رد کنند. بدیهی است که مشکلات قطعی آنتن رخ میدهد.
توسعه واقعی توسعهای است که مردم آن را در زندگیشان لمس کند. دستاورد از دل عدد و رقم و کاغذ بیرون نمیآید و فکر میکنم این دستاورد و توسعه و عدالت ارتباطی چیزی بود که مردم با تمام وجود لمسش کردند.
شما از واژه عدالت ارتباطی استفاده کردید. این واژه صرفا در توزیع جغرافیایی برابر معنی پیدا نمیکند. چقدر واقعا تکنولوژی برای تمام گروههای اجتماعی در دسترس است؟ وضع موجود را به معنی تحقق عدالت اجتماعی میدانید؟
تنها در حوزه بستهها و قیمت اگر منصفانه بین تعرفه همه حوزهها با تعرفههای حوزه اینترنت و فناوری قیاسی انجام دهید میتوانید به نتیجه و جواب روشنی برای سوالتان برسید. در کنار آن من معتقدم ما باید اپلیکیشنمحور یا برنامهمحور صحبت کنیم و ببینیم چه برنامههای کاربردی در کشور بود و چه میزان از مردم توانستند از آن استفاده کنند و چه میزان نتوانستند
در حال حاضر ۱۰۰ درصد جامعه شهری و ۹۸.۵ درصد مردم کشور در سراسر روستاهای کشور قابلیت اتصال به شبکه اینترنت را دارند. اینکه در برخی از اخبار عدم اتصال چند دانشآموز در نقاط مختلف اعلام میشود طبعا قابلیت تعمیم به همه مناطق و دانشآموزان کشور را ندارد و منطقی نیست. البته که من به عنوان مسئول، موظف به رسیدگی تکتک موارد اعلامی هستم اما این موضوع گواهیدهنده وضعیت کلی کشور نیست. ما خودمان اعلام کردهایم ۹۲ درصد مردم کشور از نظر تعدادی و ۹۸.۵ درصد به لحاظ دسترسی قابلیت اتصال به اینترنت را دارند و ۱.۵ درصد جمعیت روستایی قابلیت اتصال ندارند. در هیچ جای دنیا پوشش روستایی صد درصدی به اینترنت را پیدا نمیکنید.
از نظر آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت دوازدهم توسعه اینترنت ثابت یکی از حوزههایی بود که در آن به هدفش نرسیده است.
بگذارید با جزییات بیشتری توضیح بدهم. دولت بخش اعظم آموزش مجازی را رایگان اعلام کرد؛ ضمن اینکه بحث دیوایسها و امکان دسترسی به موبایل و تبلت هم مطرح بود. فراموش نکنید افزایش نرخ ارز، ما را با یک موقعیت شوکآور مواجه کرد. مجموع بودجه تخصیصیافته به وزارت فناوری ارتباطات از طرف سازمان برنامه و بوجه در دولت اول آقای روحانی چیزی برابر با ۸ هزار میلیارد تومان با دلار نهایتا ۴۲۰۰ تومان بوده است. کل پولی که ما در وزارتخانه در ۴ سال دوم دولت آقای روحانی گرفتهایم چیزی بیشتر از ۷ هزار میلیارد بوده که نیمی را با دلار متوسط ۱۵ هزار تومان و نیم دیگر را با دلار متوسط ۲۵ هزار تومان تحویل گرفتهایم. این یعنی بهطور پیشفرض امکان سرمایهگذاری در بخش دولتی فناوری اطلاعات و ارتباطات، یک چهارم شد. این فشار به مردم هم خواهد رسید. به همین دلیل است که میگویم مهمترین دستاورد ما توسعه و عدالت ارتباطی است.
زمانی که آقای واعظی از وزارتخانه رفتند، با تلاشی که داشتند قرارداد اتصال ۱۸ هزار روستا به اینترنت را امضا کرده بودند که انجام نشده بود و عمدتا روی اپراتور روستایی از طریق هایوب یا هوایی بود. همان زمان قیمت مودم ۷۰۰ هزار تومان بود که مردم روستا اعلام میکردند امکان تهیه ندارند. ما حدود ۲۲ هزار روستا داشتیم که هیچگونه اتصالی به اینترنت نداشتند. شاخص دکل به تعداد روستا ۲.۵ تا ۳ دکل بود؛ یعنی هر دکل به طور متوسط امکان پوشش ۲ تا ۳ روستا را داشت. یعنی متوسط ۷ تا ۸ هزار دکل باید احداث میشد که هزینه هر دکل و ایجاد ارتباط آن متوسط ۲ میلیارد تومان است. یعنی ۱۶ هزار میلیارد تومان فقط برای ایجاد دکلها نیاز بود. کل بودجه ما حدود ۸ هزار میلیارد تومان بوده است. پس ما مجموعهای از اقدامات را برای ایجاد اتصال این پوشش سراسری روستایی انجام دادهایم.
کسی میتواند بگوید جهرمی ضعیف است که اینترنت یک گیگ به دست مردم بدهد؛ اما کسی که همه هنرش دادن اینترنت ۱۲۸ کیلوبیت بوده که نمیتواند مدعی عملکرد ضعیف وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت دوازدهم باشد.
یک بحث عدالت ارتباطی این بود که ما امکان ارتباط اینترنتی را در روستاها فراهم کنیم که اتفاقا بخش سخت و پرهزینه ماجرا بود چون برای اپراتور مقرون به صرفه نیست که چنین هزینهای بکند و دولت باید پول آن را بدهد. همین بخش آموزش مدارس و آموزش عالی را ببینید. آیا در این مدت، آموزش کشور خوابید؟ مگر ما رو پلتفرمهای خارجی بودیم؟
مدلی که برای تشویق بخش خصوصی برای سرمایهگذاری و حمایت آموزش وجود داشت نتیجهاش این شده که آموزش ما- به غیر از بحث محتوا که به ما ارتباط پیدا نمیکند که اتفاقا در همان هم در حد خودمان تسهیلگری داشتهایم- بسیار موفق بوده است. در قیاس با دو سال تعطیلی مدارس و دانشگاهها این کاری که انجام دادهایم بسیار بزرگ بوده است. آیا به لحاظ مراکز دادهای و هزینهای و خدمات ابری و نرمافزاری زیرساخت نمیخواستند؟ همه اینها را با زیرساخت داخلی انجام دادهایم. این کار موفق و بزرگی بوده است.
در برابر «توسعه و عدالت ارتباطی» به عنوان بزرگترین دستاوردتان فکر میکنید بزرگترین شکستتان چه بوده است؟
توسعه اینترنت ثابت یکی از حوزههایی بود که در آن به هدفمان نرسیدیم.
دلیلش را چه میدانید؟ فکر نمیکنید زورتان به به بازار رقیب آن یعنی اینترنت موبایل نرسید؟
کلماتی مانند زور و رقیب و شکست، بار معنایی دارد. از جنبه تخصصی باید بپذیریم که در حوزه ارتباطات ثابت عقب ماندیم و من هم هرچه تلاش کردم نتوانستم موفقیتی کسب کنم.
بارها اعلام کردهام کیفیت ۴G ما از بسیاری از کشورهای همسایه بهتر است و مردم هم آن را تایید میکنند. این را هم گفتهام که اگر فیلترنیگ نبود که کیفیت را خراب کند این سرویس ما یکی از بهترینهای دنیا بود. البته این موضوع برای مردم قابل باور نیست چون برآوردی از مجموع همه نیازمندیهای خود را ملاک ارزیابی قرار میدهند.
به موضوع اینترنت ثابت و تلفن خانگی باید ساختاری پرداخت؛ چون موضوعی است که حتما دولت سیزدهم هم با آن چالش خواهد داشت. آقای واعظی (وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت یازدهم) و تقیپور هم با این موضوع چالش داشتند. آقای تقیپور ( وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت دهم) در زمان وزارتشان گام بلندی را برای توسعه ارتباطات ثابت برداشتند. رفتند از پولهایی که ایران نزد چین داشت در اواخر دولت دهم بحث ۶ میلیارد دلار فایننس از دولت چین را برای سرمایهگذاری در ایران دنبال کردند. ثمره این پیگیری کنسرسیوم ایرانیان نت و اپراتور چهارم شد. طرحی را برای اجرا نوشتند و همه ارکان کشور از بنیاد مستضعفان تا صدا وسیما و ستاد اجرایی و صندوقهای بازنشستگی و… را هم در آن مشارکت دادند.
اتاق آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در عمارت کلاه فرنگی
در آن سالها یکی از بزرگترین موانع این بود که موضوع به راهاندازی تلویزیونهای خصوصی و موازیکاری با صداو سیما و… ربط داده شد. مرجع چنین گزارشهایی جایی بود که MMS را در کشور خواباند، جایی که بازار را انحصاری میخواست.
آقای واعظی هم بسیار تلاش کرد تا این موضوع را احیا کند. ۳ سال با MTN مذاکره کرد و آنها هم اعلام کردند که ۳۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکنند. این موضوع تا زمان دوره من ادامه یافت و با خروج ترامپ از برجام مصادف شد. این شرکت هم به تبع این اقدام آمریکا اعلام کرد که در ایران سرمایهگذاری نخواهد کرد.
با توجه به این اتفاقها شما مشکل اصلی را در کجا میبینید؟
اشکال عمده همان ساختاری است که بابت منافع اقتصادی، ناکارآمد مانده است و مسائل بیرونی هم به این موضوع دامن میزند.
دکتر واعظی برای شکست این انحصار دست روی نقطه مناسبی گذاشته بود. تجربه موفق آن هم ایرانسل بود که میتوانست با MTN ادامه پیدا کند. در دوره من کار باید پیش میرفت؛ ضمن اینکه اختلاف نظر بین آقای واعظی و مخابرات ایران هم بالا بود. ایشان همکدسازی را اجرا کرد که درآمد مخابرات قفل میشد. مصوبهای را برای رندآپ و آبونه گذاشتند تا سطح درآمد مخابرات حفظ شود. در آن زمان هم بر اساس دو مدل درآمد مخابرات را محاسبه میکردند که عمدتا کاست پلاس (COST+) بود. این درآمد را در بخشهای مختلف آبونه، دقیقه و… تقسیم میکردند.
وقتی من کار را در سال ۹۶ تحویل گرفتم سازمان بازرسی کل کشور از مصوبه دیوان عدالت اداری شکایت کرد و همه آنها را باطل کرد و گفت کل پول آن سه سال را هم باید برگردانیم. در همان آغاز راه ما با چالش بزرگی مواجه شدیم. چون به هر حال دولت هم ۲۰ درصد سهامدار است با سهامداران دیگر جلسه گذاشتیم. پیشنهادمان این بود که مدیریت همراه اول برای دیگر سهامداران و مدیریت مخابرات برای دولت تا بتوانیم مخابرات را از بحران خارج کنیم. در نهایت بعد از رفت وآمدهای بسیار زیاد بر همین موضوع توافق شد که آقای صدری مدیرعامل شدند و متاسفانه سهامداران دیگر به تعهدات خودشان عمل نکردند. علیرغم اینکه عمده سهام با مخابرات ایران بود اما در دادن اختیارعمل و همراهی با تیم اجرایی مجموعه مخابرات، اقدامی انجام ندادند.
ما هم قرارمان را بر این گذاشتیم که وارد جدل و جنگ نشویم و از ظرفیتهای موجود استفاده کنیم. همان کاری که در توسعه روستایی انجام دادیم. توجه داشته باشید در این بخش آقایان تقیپور و واعظی با مناقصهای اینترنت روستایی را به یکی از اپراتورها واگذار کرده بودند که به نظر من یکپارچگی شبکه را بهم میریخت. من این فرآیند را متوقف کردم. یکی از همان راههایی که موجب تامین درآمد ۱۶ هزار میلیاردی توسعه روستایی و کاهش آن به ۴ هزار میلیارد تومان شد همین بود که با اپراتورهای مختلف جلسه گذاشتم و پول توسعه روستایی را به خود اپراتور بازگرداندم. تعهد کردم که اپراتور در صورت تحقق توسعه و ایجاد اتصال روستا به شبکه به درآمد مورد نظرش دست پیدا کند.
در مخابرات ایران هم تلاش کردیم تا روی نقاط قوت کار کنیم تا زندگی مردم پیش برود. بحث بیتاستریم و تعرفه مطرح بود. مخابرات مدعی است که تعرفه افزایش نداشته است که من با مصداق به شما میگویم که دروغ است. در بحث آبونه بر اساس قانون تاسیس مخابرات اجازه افزایش دیده شده بود. کار ما این بود که چشممان را روی این موضوع ببندیم تا آنها تعرفه مورد نظرشان را تصویب کنند تا درآمد کاهش نیابد. دولت معتقد بود هزینه خانوارها نباید افزایش پیدا کند. به ما اجازه افزایش تعرفه B2B دادند. در همان سال پایه با این افزایش، درآمد مخابرات ۸۰۰ میلیارد تومان بالا رفت. در مصوبه ۲۲۶ من بارها گفتهام که شاتل و پارسآنلاین ضرر کردند؛ اما درآمد مخابرات و آسیاتک بالا رفت چون هزینه آرپوی (RPU) متوسط درآمد از هر مشترک توسط مخابرات روی هر خط ۱۱ تومان بود. با تصویب طرح غیر حجمی، آرپوی مخابرات بیهیچ زحمتی و فقط با یک مدل تغییر تعرفه به نزدیک ۲۰ هزار تومان رسید.
سیاست من این بود که بیتاستریم را اجرا کنیم. دو شرکت شاتل و آسیاتک در مرحله اول سرمایهگذاری کردند. شاتل هزار کابینت در قم نصب کرد و همین الان نزدیک به ۵۰۰ کابینت نصب شده هم در تهران دارد. قراردادی هم با هیات مدیره مخابرت تهران داشتیم که خودم شخصا پیگیری میکردم که حاضر به انجام آن نبودند. خب اگر دنبال درآمد بودند این یکی از راهها بود. آرپوی شاتل روی پورت ADSL حدود ۲۸ هزار تومان بود که روی VDSL به ۷۰ هزار تومان رسیده بود. با همان میزان مشترک و نه جذب مشترک جدید. ۴۰ درصد درآمد هر پورت را شاتل باید به مخابرات میداد. آرپوی مخابرات روی ADSL که همه خدمات پشتیبانی و نگهداری و برق و… را خودش میداد ۲۱ هزار تومان بود. یعنی مجموع درآمدی که از شاتل میگرفت از درآمد خودشان بیشتر بود. یک محاسبه ساده نشان میداد که باید در این طرح بیتاستریم کارکنند پس چرا حاضر نشدند؟ کار را در قم خواباندند به این با بهانه که ما هم به سرعت شاتل در ارائه VDSL برسیم که هیچ وقت هم نرسیدند.
پس شما معتقدی هستید در مخابرات انگیزه مالی پشت همه این ماجراها نبود. اینطور نیست؟
موضوع اصلی فهم کج اقتصادی است. برخی از همین دوستان از جمله آقای صدری وقتی در رایتل بودند که من هم عضو هیات مدیرهاش بودم تصور میکرد نباید انحصار رایتل را بشکند و به همراه اول و ایرانسل بدهد تا ۴G را بیاورند. آن روز رایتل ۶۰۰ هزار مشترک داشت. این کجفهمی بازار بود.
فکر میکنید شما به عنوان وزیر ارتباطات وفناوری اطلاعات هیچ نقشی در این کجفهمی داشتهاید؟
نه اصلا.
برای روشن شدن موضوعات در ادامه بحث قبل بگویم ما در همان بخش اول بیتاستریم تلاش کردیم برنامه را پیش ببریم و شرکتی مثل شاتل هم کار کرد. سئوال این است که چرا به شرکتی مثل شاتل که همراهی خود را نشان داده و سرمایهگذاری هم کرده بود اجازه فعالیت و فیبر ندادند؟ تاکید میکنم که بیتاستریم هم با مخابرات پیش نرفت و آقایان مقاومت کردند.
من از اتفاقات و حواشی میگذرم. راه حل دیگر ما استفاده از ظرفیت فرکانس برای حل مساله بود. در سال ۹۶ آقای واعظی و سازمان تنطیم مقررات و ارتباطات رادیوئی مجوز دو باند ۲۳۰۰ و ۲۶۰۰ را به دو کنسرسیوم دادند که اولی هیچ کاری نکرد و دومی هم در ۱۹۰ شهر شبکهای را بالا آوردند که باری رویش نیست. مجوز WIMAX که آن روز TDLTE شده بود ۲ میلیون مشترک ثابت را به مبین نت و ایرانسل منتقل کرد. یعنی عملا سیاست استفاده از ظرفیت فرکانس به ضرر خودشان تمام شد. ۲ میلیون مشترک با آرپوی بالا به موبایل منتقل شد برای ایرانسل و مبیننتی که عملا همراه اول سهامدارش بود.
مشکل اصلی توسعه نیافتن اینترنت ثابت در کشور فهم کج اقتصادی سهامداران شرکت مخابرات ایران است
به هر حال بعد از شکست سیاست استفاده از ظرفیت فرکانس و در نهایت ظرف همین یکی دو سال آخر به این نتیجه رسیدم که موضوع اینترنت خانگی و تلفن ثابت دچار مشکلات بزرگ ساختاری است؛ بهطوریکه حتی اگر منه جهرمی به عنوان وزیر در هیات مدیره مخابرات حضور پیدا کنم هم نمیتوانم آن را حل کنم. چون مساله سهامداران مطرح است که اتفاقا سیاسی هم نیست و ناشی از فهم اشتباه اقتصادیشان است که اجازه هیچ کار و فعالیتی را نمیدهند.
بعد از این مرحله ما چند کار انجام دادیم و تسلیم نشدیم. اول اینکه با وزارت نیرو صحبت کردیم. از آنجا که داکت زیرزمینی جلوی توسعه را میگیرد الان تفاهمی را نهایی کرده و به مدلی هم رسیدهایم تا روی دکلهای برق برای این کار سرمایهگذاری شود. در مرحله اول ما به عنوان حاکمیت باید این موضوع را طرح و شفاف میکردیم. الان ۳۰ شرکت توسعه دهنده را به یک شرکت در تهران دادهاند تا او با FCPها طرف شود.
در مرحله دوم با شهرداری باید حرف میزدیم که به مراتب پیچیدهتر بود اما انجام شده و تفاهمات کلی هم بنا بر برنامه ششم توسعه با شهرداریها انجام دادهایم. مرحله بعدی سرمایهگذاری است که خب اینجا سرمایهگذار خارجی نداریم. مانع جدب سرمایهگذاری داخلی از طریق بورس بود که برای ما مشکلاتی ایجاد کرد. الان شرکتهای شاتل و آسیاتک و… هم آماده ورود به بورس هستند اما بورس با این موضوع بسیار محافظهکارانه برخورد کرد. البته فشار بخشی از گروههایی که همواره مانع پیشرفت کارها بودهاند هم در این موضوع قابل مشاهده بود. در نهایت بورس به ما چراغ سبز نداد و اینگونه شد که حوزه فناوری اطلاعات در بورس قفل شد و هیچکدام از شرکتها از تپسی تا دیجیکالا و… نتوانستند در بورس فعالیت کنند.
به هر حال موضوع ما این بود که ۳۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری برای توسعه نیاز داشته و داریم. ما برای تعرفه خدمات FTTH و VDSL در کشور سقف نگذاشتیم تا اگر خدماتی دادند بتوانند تعرفه را تغییر دهند. اما واقعیت بازار ما این است که یک مودم خانگی روی FTTH دو میلیون تومان هزینه دارد. درباره مودم هم با بانک ملی تفاهمی کردیم که وامی را به شرکتها بدهد. الان هم یکی از شرکتها با بانک تفاهم کرده است. این اعتبار به اینگونه بود که در صورت خرید مودم از طرف مردم بدون حضور و مراجعه و صرفا از طریق ثبت در CRM شرکتها، بانک به صورت اقساطی این هزینه را از مردم کم کند ولی آن را یکجا به شرکت بپردازد. ما حتی حمایت از تولید داخلی مودم را هم حل کردیم تا هزینههایمان پایینتر بیاید.
موضوع این است که آیا این پول سرمایهگذاری۳۲۰ میلیون دلار با این بازار برمیگردد یا نه؟ در شرایطی که بدون شک NPV منفی است؛ اما تکلیف ماست که شبکه داخلی باید توسعه پیدا کند و متوسط سرعت خانگی به ۲۵ مگ برسد. بنابراین ما باید سرمایهگذاری میکردیم که خبرش هنوز رسانهای نشده است.
ما با شرکتهای موبایل از رایتل تا ایرانسل و WTTXها تفاهم کردهایم که اگر در قالب FMC ادغام شوند. با توجه به اینکه مصوب دولت شده و به مجلس رفته که داکت خانگی هم از مخابرات پس گرفته شود، اینترنت خانگی را توسعه دهند. برای مثبت شدن NPV، دولت ۳ درصد حقالسهم را در یک برنامه ۵ ساله به خود شرکتهای موبایلی بازگرداند. یعنی همه مقدمات تغییر ساختاری و بهینه کردن آن را انجام دادهایم.
یعنی اگر ایرانسل با حقالسهم ۱۷ هزار میلیارد تومانی در این طرح سرمایهگذاری کند ۳ درصد این حقالسهم برای ۵ سال به خودش باز میگردد. یعنی اگر ۸ هزارمیلیارد تومان را برای سرمایهگذاری نیاز داشته باشد چیزی نزدیک به ۵۰ درصد سرمایهگذاری را دولت با او شریک میشود و به او تخفیف میدهد. چون در نهایت درآمدش بالا میرود و ۲۸ درصد حقالسهم را به دولت برمیگرداند. یعنی مانع سرمایهگذاری را هم برداشتهایم و مصوب کمیسیون است.
شادترین لحظه آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت دوازدهم: لحظهای که گزارش مرکز آمار درباره شاخصهای اقتصادی رشد ICT در تولید ناخالص داخلی که به ۶.۵۱ درصد رسیدهایم؛ را دیدم. فکر کنم تیرماه ۹۹ بود. احساس کردم تلاش این صنعت در تولید ناخالص داخلی ثمر داده است.
پس ما در ۱۸ ماه آخر تمرکز جدی بر روی اصلاح ساختارها داشتهایم چون فهمیدیم با این وضعیت فعلی هیچ کاری عملیاتی نیست. در همه این موارد تلاش کردیم تا از تامین مالی بانکی و تقسیط استفاده کنیم که با بانک ملی به تفاهم رسیدهایم. برای سرمایهگذاری سقف تعرفهها را برداشتهایم تا اگر بازار کشش داشت، بفروشند و محدودیتی از سمت دولت نباشد. برای زیرساخت هم وزارت نیرو و هم شهرداری همکاری کنند و لایحه بازگشت داکت خانگی را هم به مجلس دادهایم. برای سرمایهگذاری هم به موبایلیها گفتهایم در صورت سرمایهگذاری روی بنای ۲.۵ میلیون پورت، ما بخشی از حقالسهم را به عنوان تخفیف به شرکت برمیگردانیم تا ۴۰ درصد سرمایهگذاری را میتواند محاسبه کند.
موضوع بازگشت داکت خانگی به نظرتان عملی است و در مجلس به آن میپردازند؛ چون بحث مهم در همین طرحهایی که مطرح کردید همین موضوع است؟
بله موضوع مهمی است؛ ولی خب کشور که فقط وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ندارد. به هر حال در کشور دولت و مجلس و نهادهای بالادستی هستند که باید در اهداف کلی نظام به تفاهم و اشتراک برسند. به هر حال سیاستگذار بالادستی نظام که بنا بر اصل ۱۱۰ قانون اساسی مقام معظم رهبری است، اختیارات سیاستگذاری فضای مجازی را به شورای عالی فضای مجازی تفویض کردهاند که این شورا هم متوسط ۲۵مگ سرعت اینترنت خانگی را مصوب کرده است. دو سال در دولت بحث و جدل داشتیم چون همان سهامداران در دولت هم اعمال نفوذ میکردند. پس فکر نکنید وزیر ارتباطات این کار را در دولت به راحتی انجام داده است. حالا اینکه در دولت سیزدهم یا مجلس چه اتفاقی رخ میدهد را نمیدانم به هر حال این عدد ۲۵مگ تکلیف دولت جدید هم هست. امیدوارم که دولت جدید در این بخش موفق شود و ایدههای جدیدتر و بهتری برای اصلاح ساختارها پیاده و عملیاتی کند.
شادترین لحظاتتان به عنوان وزیر کی بود؟
لحظهای که گزارش مرکز آمار درباره شاخصهای اقتصادی رشد ICT در تولید ناخالص داخلی که به ۶.۵۱ درصد رسیدهایم؛ را دیدم. فکر کنم تیرماه ۹۹ بود. احساس کردم تلاش این صنعت در تولید ناخالص داخلی ثمر داده است. طبعا وقتی یک بخشی ۱.۷ درصد بوده و به ۶.۵۱ رسیده و پیشبینیها این است که به ۷.۲ درصد میرسد، یعنی همه ارکان زنجیره از دولت تا مجمع تشخیص و مجلس و بخش خصوصی و… خوب کار کردهاند.
نمیخواهم منفینگری کنم اما فکر نمیکنید این رشد و عدد ناشی از شیب منطقی رشد تکنولوژی است؟ بزرگ شدن بازار و تعدد بازیگران یا حتی ایفای نقش سایر بخشها تاثیری در این عدد ندارند؟
مگر در صنعت یا در معادن و… بازار خودش رشد نمیکند؟ وظیفه وزیر، سیاستگذاری است. وقتی ۳۰ میلیون جمعیت روستایی با پول دولت به اینترنت متصل میشوند در واقع بازار بزرگتر شده است. این یک سیاست برای بزرگ کردن بازار است. وقتی ۱۲ هزار کیلومتر فیبر نوری از سمت دولت در مخابرات سرمایهگذاری میکنید، یک سیاست است. وقتی در بودجه مجلس سیاستگذاری میکنید و ۳ درصد پرداختی اپراتورها به دولت و خزانه در حوزه USO از مدل پرداخت به تعهد تبدیل میشود، یک سیاست است. وقتی لایسنس ۳G و ۴G میدهید و پایلوت ۵G را برقرار میکنید یا یک سیاست میانه برای آمدن VDSL اتخاذ میکنید این یک سیاست است. وقتی نوآفرین را حمایت میکنید و آن را به سمت حمایت از هستههای کوچکتر اقتصاد دیجیتال یا پارک اقتصاد دیجیتال میبرید که فعالیتشان در تهران و شیراز و سمنان و مشهد شروع شده این یک سیاست است. وقتی وجوه اداره شده را در صندوقهای دیگری میبرید تا همافزایی کنید و آن را ۴ برابر کنید این یک سیاست برای تامین منابع است. پس فناوری اطلاعات رو به رشد است. مال امروز هم نیست بلکه از سال ۱۳۸۸ رو به رشد بوده است.
ما خودمان کم درباره مسائل مختلف با صداوسیما تعامل کردیم. در ظاهر قبول میکردند اما در باطن میگفتند هرچه ما میگوییم را قبول کنید.
خودتان را در این عرصه یک بازیکن خوب میدانید یا یک بازیساز خوب؟
به نظرم وزیر ارتباطات هم بازیگر است و هم بازیساز. طبعا در حوزهای که مدیریت و مسئولیتش را برعهده دارد، بازیساز و سیاستگذار است. من تلاش کردهام هر دو وجه را با هم پیش ببرم. زمانی که در زیرساخت بودم بازیگر خوبی بودم. در زمان وزارت ارتباطات هم تلاش کردم بازیساز خوبی باشم. شما این بخش را ببینید که ۱۳ هزار میلیارد تومان بیزنس VAS یعنی فساد از صنعت بیرون رفت. هیچ وزیری، وقتی به گذشته و دستاورد خودش نگاه میکند حاضر نیست بخشی از درآمدهایش را ببرد و دور بیاندازد و آن را جراحی کند؛ ولی ما این کار را کردیم چون سالم نبود و این بازسازی بوده نه بازیگری.
در شبکههای اجتماعی اما به نظر میآید بازیگر خوبی هستید؟
باید مسئولین با مردم ارتباط داشته باشند؛ به زبان آن ها صحبت کنند تا مردم احساس نزدیکی با حاکمیت کنند؛ دل گرم شوند و بتوانند خواستههای خود را به راحتی بیان کنند. مانند مردم بودن و هم کلام بودن با مردم بازیگری نیست! و از نظر من وظیفهی جدی همه مدیران کشور و نیاز فراموش شدهی این روزهاست. در آخر این مردم هستند که فراتر از همه ی جنجال های سیاسی و رسانهای و بیانصافیها قضاوت می کنند و با گوشت و پوست و استخوان توسعه را درک می کنند.
البته امروز بحث من با شما تخصصی و فنی است اما از بحث فنی و تخصصی درباره توسعه اقتصادی فناوری اطلاعات بیرون آمدید و به بحث رسانه رسیدید که به نظرم مبحثی مفصل و جداگانه بود. در بحث رسانه از همان ابتدا تاکید کردم که روابط عمومی وزارتخانه نباید روابط عمومی وزیر باشد تا امروز هم اجازه ندادم این اتفاق بیفتد. من از مجموعه روابط عمومی وزارتخانه خواستم تا اقدامات و دستاوردهای وزارتخانه را به صورت ملموس و با قابلیت فهم برای عموم مردم معرفی و تشریح کنند. به نظرم امروز هم مردم میتوانند با گوشت و پوست خود این دستاوردها را لمس کنند.
بحث جدی من در دولت همواره این بوده که تکتک پروژهای اجرایی دولت در همه بخشها که انصافا افتخارآمیز هستند باید به طور ملموس و به زبان عموم مردم برایشان تشریح شود. مهم احساس مخاطب نسبت به این خبر است. من فکر میکنم در حوزه فناوری ما این کار را کردهایم و وقتی حرف از توسعه فضای مجازی میزنیم، مخاطب میتواند آن را با گوشت و پوست خود و به طور واقعی لمس کند. حالا عدهای هم این وسط تلاش دارند با وزارتخانه و وزیر را ضعیف معرفی میکنند که به نظرم نمیتوانند به مردم القا کنند چون مردم عکس این موضوع را لمس کردهاند. کسی میتواند بگوید جهرمی ضعیف است که اینترنت یک گیگ به دست مردم بدهد؛ اما کسی که همه هنرش دادن اینترنت ۱۲۸ کیلوبیت بوده که نمیتواند مدعی عملکرد ضعیف وزارتخانه باشد.
سال ۹۵ فقط ۱۱۰ خدمت دولت، الکترونیکی بوده است اما امروز ۸۴ درصد بیش از ۵ هزار و ۷۰۰ خدمت دولت، الکترونیکی شده است. من برای تکتک این خدمات سایر وزارتخانهها را به چالش کشیدهام. تبادل اطلاعات بین دستگاههای دولتی در گام دوم دولت الکترونیکی به ۲.۸ تبادل رسیده است. ۲۳ پروژه مهم دولت الکترونیکی در بخش یکپارچهسازی خدمات ۶۹ درصد پیشرفت داشته است. روستاها و ارتباط جادهها که بسیاری از آنها کور بودند پوشش داده شدهاند. در حوزه خدمات ابری از خارج بینیاز شدهایم. همه اینها قابل ارزیابی است. نباید خدمات و فعالیت شرکتهای داخلی را نادیده بگیریم. مگر نه اینکه شرکتهای ما و ایران از سمت خارجیها تحریم نشدند؟ اگر این شرکتهای داخلی نبودند که خدمات ابری را راه بیاندازند به طوریکه همه نیاز کشور امروز در داخل پوشش داده شود چهکسی میخواست به توسعه کسبوکارها کمک کند؟ اینها همه در چه دورهای راهاندازی شده است؟ اینها بازیگریست؟
ناراحتکنندهترین لحظهای که در کارتان غمگین شدید کی بود؟
سال ۹۸ و قطعی اینترنت برایم غمگینترین و تلخترین لحظات بود. اصلا دوست ندارم آن زمان را حتی برای خودم یادآوری کنم. در این باره به هیچوجه بحثم شخصی نیست چون مجموعه ما و تیمی که داشتیم با نهایت سرعت و تلاش در حال حرکت و رو به جلو بود و انگیزه موثر بودن داشت که یکباره با سرعت تمام به دیوار برخورد کرد.
۱۳ هزار میلیارد تومان بیزنس VAS یعنی فساد از صنعت بیرون رفت. هیچ وزیری، وقتی به گذشته و دستاورد خودش نگاه میکند حاضر نیست بخشی از درآمدهایش را ببرد و دور بیاندازد و آن را جراحی کند؛ ولی ما این کار را کردیم چون سالم نبود و این بازسازی بوده نه بازیگری
آنچه که قابل ترمیم و سرمایهگذاری نیست «امید» است. هیچ چارهای نبود. کسانی که این تصمیم را گرفتند با توجه به شرایط و وضعیت کشور حتما دلایل قانع کنندهای دارند. من آنها را قضاوت نمیکنم. از نظر خودم این اتفاق، امید تعداد زیادی را کشت و انگیزهها را از بین برد و تردیدها را دامن زد. اتفاق تلختر این بود که تعدادی از مردم ما به هر دلیلی از دست رفتند و جان دادند. سرجمع این حوادث برای مردم بسیار تلخ بود اما در حوزه فناوری ارتباطات قطعی اینترنت اتفاق بسیار تلختر بود.
ظاهر فعالیت و تلاش جمعی شما و تیم تحت امرتان نشان میداد که وزارتخانه طرفدار گردش آزاد اطلاعات است. شاید به همین دلیل بود که عدهای بیان میکردند شخص وزیری که خود را طرف مردم میداند باید در مواجهه با این اتفاق و به نشانه اعتراض استعفاء میداد. نظر خودتان چیست؟
این را قبلا هم جواب دادهام. دولت نماینده مردم است. وزیر نماینده مردم در کابینه است که هم مسئولیت جمعی و هم مسئولیت فردی دارد. ما همه در برابر همه موضوعات مسئولیت داریم. برعکس این حرف، عدهای هم به من نقد داشتند که آقای جهرمی موضعگیری شما در برابر قطعی اینترنت غلط بوده و بسیار اشتباه کردید که معذرتخواهی کردید یا موضوع وصل اینترنت را پیگیری کردید. من در جواب آنها گفتم که کشور هم دستگاه انتظامی دارد و هم دستگاه امنیتی و در کنارش هم دستگاه توسعه ارتباطات دارد. اگر یک روز من صحبتی کردم که توسعه ارتباطات باید محدود شود معلوم است که این کشو دچار مسائل جدی است. مسئول امنیتی و انتظامی میآید و حرف خودشان را میزنند پس من وزیر ارتباطات هم حق دارم که موضع مخالف خودم را بیان کنم و عوارض آن را اعلام کنم. در نهایت قوه عاقلهای در کشور هست به نام شورای امنیت ملی که تصمیم نهایی را میگیرد و آن را به شاک (شورای امنیت کشور) اعلام میکند و آنجا درباره عوارض و معایب و مزایای آن حرف زده میشود. قطعا من در هر جلسهای که بروم با قطعی اینترنت مخالفم چون منطق میگوید که من باید مخالف باشم. من به عنوان وزیر باید نماینده نظر مردم در حیطه وظایف و اختیارات خودم میبودم و برای آن تلاش میکردم که هر آنچه در توان داشتم انجام دادم.
واقعیت این است که دیالوگ شما با بدنه ارتباطات بعد از اتفاقات آبان ۹۸ خیلی مخدوش شد و تغییر کرد. شاید چون چهرههای منفعل و ناتوان از شما و وزارتخانه به نمایش گذاشته شد.
بله طبعا این مسائل تاثیر شخصی هم میگذارد اما من به عنوان وزیر اینجا ننشستهام تا از منظر شخصی حرف بزنم. به هر حال وقتی موضوعی امنیتی پیش میآید مملکت قانون اساسی دارد. بنابر همین قانون اساسی به شورای عالی امنیت ملی اختیاراتی داده شده است که وزیر نمیتواند در برابر آن بایستد. این تصور اشتباهیست که وزیر باید مقابل قانون بایستد. حتی فراتر از وزیر هم نمیتواند در برابر آن بایستد. موضع من مطرح کردن و توضیح عوارض و آسیبهای این اقدام و ضربه خوردن امید و انگیزه سرمایه اجتماعی است و به هیچوجه شخصی نیست.
این اتفاق تلخی برای ما بود چون در بسیاری از عرصهها با سرعت بالایی در حرکت بودیم و این اقدام ضربه بدی به چهره فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور وارد کرد و موجب شد افراد زیادی بروند و انگیرههای زیادی زائل شود. تبعات شخصی هم این بود که من تحریم شدم که البته برایم اهمیتی هم ندارد و در افکار عمومی هم حملات و نقدهای زیادی به من شد و برخی از دیدگاهها نسبت به من تغییر کرد. با این وجود اما باور کنید اینها برای من الویت سوم هم نبود! الویت اول برایم این بود که آن بخشی که ذره ذره روی آن سرمایهگذاری کرده بودیم را از بین برد، بازیگران صنعت را خشمگین کرد و سرعت و شتاب رشدی که داشتیم را متوقف کرد.
بزرگترین اشتباهتان در دوره وزارت دولت دوازدهم چه بود؟ کاری که اگر به عقب برگردید با دانش و تجربه فعلی احتمالا آن را انجام نمیدهید.
شاید اگر به عنوان وزیر با همین دیدگاه به ۴ سال قبل برگردم آن تعامل دو و نیم سالهای که با مخابرات داشتم را نمیکردم و از همان ابتدا به سراغ تغییر ساختارها میرفتم. اتفاقا این را در گزارشی که از همه بخشهای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به وزیر آینده دادهام در آن بهصورت مکتوب پیشنهاد کردهام. به نظرم اصلاح ساختاری توسعه ارتباطات ثابت کشور موضوعی است که امکان حل و فصل با تعامل و گفتوگو را ندارد. من دو سال و نیم تلاش کردم با تعامل و همراهی مسائل را حل کنم که نشد. به نظرم اگر این موضوع حل میشد ما میتوانستیم به اهدافمان در توسعه ارتباطات ثابت هم دست پیدا کنیم که برای مردم قابل لمس باشد. این ایرادات ساختاری به هیچوجه به پرسنل سازمان و مدیریت مخابرات و… باز نمیگردد و همه آنها عزیز و محترمند. موضوع ایردات ساختاری است که در خصوصیسازی رخ داده است.
مهمترین توصیهتان به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت سیزدهم چیست؟
توصیهام نه تنها به وزیر حوزه خودمان بلکه به همه دولتمردان این است که با آمار و ارقام کار نکنید؛ بلکه با حس مردم کار کنید. اگر میخواهید از موفقیت خودتان بگویید آن را با میزان احساس مردم ارزیابی کنید. ببینید مردم چه میخواهند آن را توسعه بدهید نه آن چیزی که خودتان میخواهید.
به نظرتان مردم چه میخواهند؟
خدمات خوب و احساس نزدیکی و اعتماد به مدیران کشورشان. در این ۴ سال طوری مدیریت و زندگی نکردم که ادامه کارم برایم سخت باشد. همین چند وقت پیش با همسرم در ماشین دچار سانحهای شدیم و چرخ ماشین بین زمین و هوا و لبه یک پرتگاه گیر کرد. خوشبختانه تعدادی ماشین آفرود در منطقه بودد و برای کمک آمدند. نزدیک ۷ تا ۸ ساعت با این موضوع درگیر بودیم. فردی که به همراه پدرش به ما کمک میکرد نمیدانست من چه کسی هستم. همسر ایشان من را شناخت. پدرشان از من پرسید آقا شما وزیر ارتباطاتی؟ گفتم بله. نوع برخوردشان جالب بود. به هر حال ماشین را بیرون کشیدیم و من از آنها خواهش کردم که ناهار را پیش ما بیایند که باز هم واکنش این دوستان جالب بود. از این نوع خاطرات زیاد دارم. مردم دوست دارند به مسئولشان احساس نزدیکی و اعتمادکنند اما خود مسئولین این فرصت را از دست میدهند. راضی نگه داشتن مردم وظیفه ماست؛ وظیفهای که نباید فراموش شود.
به نظرتان مردم نسبت به شما همین احساس نزدیکی و رضایت را دارند؟
به نظر خودم و با توجه به بازخوردهایی که گرفتهام، بله. البته در نظرسنجیها، رضایتمندی از مجموع عملکرد دولت به دلایل مختلف از جمله کرونا تورم و… پایین است. در نظرسنجیهای دولت رضایتمندی از عملکرد وزارت ارتباطات به نسبت بیشتر است که البته به شخص من و عملکردم برنمیگردد و به مجموعهای از فعالیتها و افراد و بخش، وابسته است.
تلخترین روز برای آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت دوازدهم: سال ۹۸ و قطعی اینترنت برایم غمگینترین و تلخترین لحظات بود. اصلا دوست ندارم آن زمان را حتی برای خودم یادآوری کنم.
مردم خیلی به اعداد و ارقام کاری ندارند؛ بلکه برایشان مهم است که آیا فرزندشان میتواند در این شرایط کرونایی از آموزش مجازی بهرهمند شوند یا نه. برای آنها شاخص عملکردی وزارتخانه، این حس و ارزیابی است نه اعداد و ارقام.
تجربه میگوید با آمدن دولتهای جدید عملکرد وزاری قبلی به شدت مورد نقد و ارزیابی عموما منفی قرار میگیرد. البته این کاری است که شخص شما درباره وزاری قبلی نکردید.
من نه تنها این کار را نکردم بلکه همه آنها را تکریم کردهام. اصلا دستورالعمل درباره آن داریم. مثلا در زمان پرتاپ ماهواره از ۳ وزیر قبلی دعوت کردم که حضور داشته باشند چون پرتاب ماهواره را نتیجه و ثمرهای در ادامه فعالیت آنها میدانستم. اتفاقا برخی از وزرا مثلا آقای تقیپور همواره نقدهایی داشته که در مواردی حتی نادرست و ناصواب بوده است. اما رویهی من طور دیگری بوده و خواهد بود.
فکر میکنید نفر بعدی که بهجای شما میآید بدترین نقدی که نسبت به شما خواهد داشت چیست؟
واقعا به این موضوع فکر نکردهام. به هر حال نقد کردن حق همه افراد است. خود من ?
صعود شش پلهای ایران در مدیریت امنیت سایبری
ایران با صعود شش پلهای در مدیریت امنیت سایبری، جایگاه ۵۴ را در میان کشورهای جهان به خود اختصاص داد.
محمدجواد آذری جهرمی - وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت دوازدهم- چندی پیس با بیان اینکه در حوزه امنیت ۱۶ رتبه در سال اخیر ارتقا جایگاه داشتیم، گفته بود: اگر اخباری گهگاه منتشر میشود از مشکلاتی که در حوزه امنیت وجود دارد، به این دلیل است که ما از ۷ خدمت الکترونیکی به ۱۰۲۳ خدمت رسیدیم و طبیعی است وقتی که این خدمات توسعه پیدا میکند، مساله امنیت آن هم تبدیل به چالش جدیدی میشود.
در این راستا بیتا کیامهر- مدیر کل نظام ملی مدیریت امنیت اطلاعات (نما) بیان کرد: ایران در حالی که با محدودیتهای جهانی و مقابله با ویروس همهگیر کرونا و تأثیراتی که این پاندمی بر پیکره نیروی انسانی وارد ساخته، مواجه است توانست با ارتقاء شش رتبه در میان کشورهای جهان و یک رتبه در سطح منطقه آسیا و اقیانوسیه، جایگاه ۵۴ در بین ۱۹۴ کشور جهان و رتبه ۱۲ در منطقه آسیا و اقیانوسیه را به خود اختصاص دهد. این اقدام علاوه بر این که بهبود سنجههای توسعه مدیریت امنیت اطلاعات را در فضای سایبری به همراه دارد، باعث تعدیل و نیز کاهش نرخ آسیب و خسارتهای احتمالی در مواجهه با تهدیدات و حملات سایبری میشود.
پاسخ ایران به پرسشهای ITU
مدیرکل نما در خصوص پیشینه تاریخی و اسناد قانونی در حوزه امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات (افتا) و نقش سازمان فناوری اطلاعات ایران اظهار کرد: بر اساس اقدامات اول، چهارم و پنجم راهبرد ششم سند راهبردی امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات (افتا) در خصوص طرحهای توسعه همکاریهای منطقهای و بینالمللی حوزه امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات، سازمان فناوری اطلاعات ایران به عنوان نماینده وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وظیفه همکاری و مشارکت با مجامع بینالمللی در حوزه امنیت سایبری را به عهده دارد تا علاوه بر حفظ منافع کشور، در جریان جدیدترین وقایع، بهروشها و استانداردها نیز قرار گیرد. این اقدام ضمن پیشبرد اهداف تعاملاتی در عرصه جهانی، باعث کسب دانش لازم جهت تعدیل خسارات ناشی از تهدیدات و حملات سایبری و اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و مناسب است.
سازمان فناوری اطلاعات ایران از طریق معرفی نماینده خود به اتحادیه بینالمللی ارتباطات (ITU) به صورت منظم، اقدام به مشارکت و تکمیل پرسشنامههای ارزیابی و سنجش وضعیت امنیت سایبری (GCI: Global Cyber Security Index) میکند تا با شناسایی نقاط قوت در ارکان پنج گانه: (Legal Measures)، فنی(Technical Measures)، ظرفیتسازی (Organizational Measures)، سازمانی (Capacity Building)و تعاملاتی (Cooperation) جایگاه کشور در میان ۱۹۴ کشور شرکت کننده را تبیین کند و به اثبات رساند.
شاخصهای بیستگانه و نکات کلیدی
کیامهر که نمایندگی ایران در ITU را از سوی سازمان فناوری اطلاعات ایران در این حوزه به عهده دارد، در تشریح جزییات شاخصهای اصلی و چگونگی وضعیت ارایه مستندات گفت: شاخصها و سنجههای ارزیابی امنیت سایبری در راستای برنامه امنیت سایبری جهانی (GCA: Global Cyber Security Agenda) جامعه جهانی ارتباطات، متشکل از ۲۰ شاخص اصلی و بیش از ۸۰ سوال است که کشورها طی دورههای زمانی مشخص، ضمن پاسخگویی به سؤالات، ملزم به ارائه مستندات و شواهد فنی نیز هستند. اتحادیه بینالمللی ارتباطات و ارزیابی GCI بهصورت مشخص، تنها مرجع و متدولوژی جهانی قابل استناد در ارزیابی و رتبهبندی سطوح توسعه مدیریت امنیت سایبری کشورهای جهان به حساب میآید.
وی افزود: هر پرسشنامه، از طریق گروه کارشناسان خبره ITU ، به منظور احتساب نمره نهایی کشورها در حوزه امنیت سایبری، وزنگذاری میشود و این نظرسنجی از طریق پلتفرم آنلاین، مورد بررسی و ارزیابی قرارگرفته و چندین بار جهت ویرایش، رفع ابهامات و تکمیل مدارک، ارسال و دریافت میشود. پس از مرحله گردآوری و تدوین اطلاعات، ارزیابی نهایی انجام و نتایج به صورت اعلام نمره و رتبه هر کشور در جهان و منطقه صورت میگیرد. همچنین نوآوریها و تجارب موفق هر کشور به منظور نشان دادن شیوههای عمل سایر کشورها و هدفگذاری برای بهبود شاخصهای سایر کشورها اعلام میشود تا اعضا بتوانند با در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف ارزیابی شاخص جهانی امنیت سایبری، موارد مناسب در پیرامون حوزه ملی خود را انتخاب و از مزیت هماهنگی شیوهها و پرورش فرهنگ جهانی امنیت سایبری برای پیادهسازی موارد مشابه در کشور خود استفاده کنند.
مدیرکل نما در خصوص اهداف شاخصها و نکات مهم در این فرآیند، خاطرنشان کرد: این شاخصها در راستای شناسایی سطح امنیت سایبری کشورها با هدف بهبود رتبهبندی، ایجاد انگیزه و ارتقای سطح کلی تعهد به امنیت سایبری در سراسر جهان طراحی و تدوین شده و در حکم مرجعی معتبر و مورد اعتماد، میزان تعهد کشورها به تامین امنیت سایبری در سطح جهانی را اندازهگیری میکند. با توجه به اینکه امنیت سایبری دارای کاربردهای گستردهای است و صنایع و بخشهای عملیاتی و ستادی بسیاری را پوشش میدهد، تکمیل مناسب پرسشنامه نیازمند اهتمام، اطلاعات و دانش مکفی از وضعیت اقدامات انجامشده در حوزه امنیت سایبری توسط سایر دستگاهها و سازمانهاست و درج هر کلمه، لینک یا عدد در پرسشنامه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
ایران در سکوی دوازدهم آسیا و اقیانوسیه
پیچیدهتر شدن ساختار حملات، رشد نرخ تهدیدات و فعالیت همیشگی مهاجمین سایبری برای ایجاد اختلال و فعالیتهای خرابکارانه از جمله مسایلی بود که کیامهر به آن اشاره کرد. وی در پاسخ به چگونگی کسب صعود شش پلهای ایران در مدیریت امنیت سایبری توضیحاتی را ارایه کرد: ایران نیز مانند سایر مشارکتکنندگان، اقدام به انجام تحقیقات میدانی و بررسیهای کارشناسانه در خصوص احصاء و اعلام وضعیت توسعه مدیریت امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات کرد و ضمن شناسایی نقاط قوت و توانمندیهای سایبری کشور و ارائه مستندات فنی و مدیریتی، توانست جایگاه خود را در ارزیابی شاخصهای جهانی امنیت سایبری شش رتبه ارتقا دهد. این صعود باعث شد تا کشور، ارتقای شش پلهای در بین کل کشورهای جهان و یک رتبه ارتقا در سطح منطقه آسیا و اقیانوسیه را تجربه کند و با اخذ جایگاه ۵۴ در بین ۱۹۴ کشور جهان و رتبه ۱۲ در منطقه آسیا و اقیانوسیه، سنجههای توسعه مدیریت امنیت اطلاعات را در فضای سایبری بهبود بخشد.
بر اساس گزارش سازمان فناوری اطلاعات ایران، نتایج حاصله توسط سایر کشورهای جهان نشان میدهد در منطقه آسیا و اقیانوسیه، کشورهای کره جنوبی و سنگاپور (هر دو رتبه اول)، مالزی، ژاپن، هند، استرالیا، اندونزی، ویتنام، چین، تایلند، نیوزلند و بنگلادش به ترتیب رتبههای اول تا یازدهم را کسب کردهاند. اما رتبه ایران طی سال های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ در سطح جهان ۶۰ و نمرات به ترتیب ۰.۴۹۴ و ۰.۶۴۱ را در کارنامه خود ثبت کرده بود. مطابق گزارش اعلامشده توسط ITU در سال ۲۰۲۱ اقدامات امنیت سایبری ایران با شاخصهای ارزیابی۸۱.۰۶ درصد انطباق داشته است که نشانه جهتدهی صحیح و تدوین راهبردهای عملیاتی در این حوزه است.
ارتقای رتبه در گرو همکاری دستگاهها
مدیرکل نما به این پرسش که راهکار عملیاتی جهت بهبود رتبه ایران و چگونگی کسب پیشرفتهای بیشتر در این حوزه چیست، پاسخ داد و گفت: بهبود این جایگاه، نیازمند همکاری همهجانبه سازمانها و دستگاههای اجرایی و عزم قاطع ملی در رعایت ملاحظات و الزامات امنیت سایبری و توجه به دستورالعملها و استانداردهای فنی و مدیریتی حوزه امنیت سایبری در سطح کل کشور است.
با این رویکرد، پیشنهاد میشود کلیه وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی کشور عناوین مربوط به موفقیتها، پیشرفتها، نوآوریها، خلاقیتها و تمامی اقداماتی که نماد توسعه مدیریت امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات را در بردارد، با ذکر لینک رسمی سازمانی، حاوی رونمایی یا مشخصات موضوع مطروحه به صورت مستمر به معاونت امنیت سازمان فناوری اطلاعات ایران گزارش دهند تا با تدوین و تجمیع اطلاعات حاصله، بتوان رتبه و جایگاه کشور را در دوره ارزیابی بعدی بهبود و ارتقاء بیشتری بخشید.
آذری جهرمی: طراحان طرح صیانت از کاربران فضای مجازی به اهداف مدنظر نمیرسند
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: ضرر پیش نویس طرح صیانت از کاربران فضای مجازی که روی میز است، بسیار زیاد است و طراحان آن به اهداف مدنظر نمیرسند.امیدوارمآنچه تصویب می شود به سود ملت باشد.
محمدجواد آذری جهرمی درباره فعالیتهای این وزارتخانه گفت: برای ما همین بس بود که توفیق داشتیم در شرایطی که کرونا دنیا را تحت تاثیر خود قرار داده و مشکلات زیادی ایجاد کرده بود، فضای مجازی کورسوی امیدی برای فعالیتهای ۱۴ میلیون معلم و دانشآموز و ۴ میلیون استاد و دانشجو، بسیاری از کسب و کارها، مدافعان سلامت و مبلغان دینی فراهم آورد تا خلاءهای ناشی از فراگیری کرونا را در کشور پر کند.
وی افزود: با وجود همه ایرادهایی که میگیرند، این زیرساخت ارتباطی فراهم شد؛ البته ایرادات را روی چشم می گذاریم و امیدواریم مسائل حل شود اما نمی توان از تحولات بزرگ و اتفاقاتی که در زمینه ارتباطات و فضای مجازی روی داده و خدماتی که برای مردم فراهم کرد، چشم پوشی کرد.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پاسخ به سوالی درباره طرح صیانت از کاربران فضای مجازی گفت: من نظراتم را درباره این طرح به طور کاملا شفاف در فضای مجازی نوشتم و نظر وزارتخانه را منعکس کردم. ضرر این پیش نویسی که روی میز است، بسیار زیاد است و طراحان آن به اهداف مدنظر نخواهند رسید. امیدوارم آنچه در نهایت تصویب میشود به سود ملت باشد.
رسیدن سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی به ۷.۲ درصد در سال ۱۴۰۰
چهارمین پارک فناوری اقتصاد دیجیتال کشور امروز در استان سمنان افتتاح شد. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در مراسم افتتاح این پارک اعلام کرد که طرحهای توانمندسازی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مانند نوآفرین و ایجاد پارکهای اقتصاد دیجتال باعث رشد سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی کشور شده است. طبق ادعای محمدجواد آذری جهرمی سهم اقتصاد دیجتال در تولید ناخالص داخلی از ۱.۷ درصد در سال ۱۳۹۲، به ۶.۴ درصد در سال ۹۹ رسیده است. او پیشبینی کرد سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی در سال ۱۴۰۰ به ۷.۲ درصد برسد.
طبق گفتههای وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در مراسم افتتاح پارک اقتصاد دیجیتال سمنان که امروز (۱۱ مرداد) به صورت مجازی برگزار شد، از ابتدای سال ۹۸ تا انتهای سال ۹۹ مجموعا ۲۳۴ میلیارد تومان در این استان برای پوشش ارتباطی داخلی و جادهای آن سرمایهگذاری شده است. طبق ادعای جهرمی آنچه امروز در استان سمنان به بهرهبرداری رسیده است، یک حلقه از زنجیره مجموعه پارکهای اقتصاد دیجیتال در کشورو است.
ایجاد زیرساخت برای شکلگیری یونیکورنها
ابتدای دولت دوازهم و زمانی که محمدجواد آذری جهرمی به عنوان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات این دولت انتخاب شد، یکی از وعدههای او داشتن ۵ یونیکورن و ۲۰ هزار کسبوکار کوچک و متوسط بود. با این حال سال گذشته او در برنامهای اعلام کرد که نوسانات نرخ ارز و شرایط اقتصاد باعث شد کشور ۵ شرکت یونیکورنی خود در حوزه فضای مجازی با ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار را از دست بدهد. محمدجواد آذری جهرمی در مراسم افتتاح پارک اقتصادی سمنان در مورد این وعده گفت: «ما یک راهبرد در ابتدای دوره وزارت ارتباطات دولت دوازدهم اعلام کردیم و آن اینکه باید رشد قابل توجهای در تولید ناخالص داخلی برای بخش اقتصاد دیجیتال ایجاد کنیم، برای همین نیازمند این هستیم که ۵ لوکوموتیو داشته باشیم.» او ادامه داد: «این لوکوموتیوها را در اصطلاح کسبوکارهای فضای مجازی و اینترنتی یونیکورن گفته میشود، شرکتهایی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار، این در راس قاعده ما بود و در کنار آن داشتن ۲۰ هزار شرکت استارتآپی در قاعده این مثلث برای حرکت میخواستیم.»
جهرمی اعلام کرد که رسیدن به این هدف نیازمند رشد زیرساختهای ارتباطی بود. او در این مورد گفت: «زیرساخت مهم اجرای این مسئله توسعه زیرساخت ارتباطات کشور بود. روزی که شروع به کار کردیم یعنی سال ۹۶، ۵۰ درصد شهرهای کشور پوشش نسل سوم و چهارم تلفن همراه را داشتند؛ اما امروز صددرصد شهرهای کشور و جمعیت شهری ما تحت پوشش ۳G و ۴G قرار دارد.» جهرمی در ادامه با اشاره به رشد دسترسی به اینترنت ثابت در کشور توضیح داد: «از طرف دیگر نزدیک به ۳۰ درصد از جمعیت کشور در روستاها زندگی میکنند که در روزی که ما شروع به کار کردیم دسترسی به پهن باند نداشتند، امروز ۹۸.۵ درصد جامعه روستایی دسترسی به اینترنت و پهنباند دارند و این یعنی بازار برای کسبوکارهای مجازی ایجاد کردهایم.»
طبق ادعای او با توسعه زیرساختهای ارتباطی از ۶۴۸ گیگا بیت برثانیه ظرفیت پهنای باند در سال ۱۳۹۲ امروز این ظرفیت بیش از ۲۱ هزار گیگ بیت بر ثانیه در هسته شبکه ملی اطلاعات رسیده است. با این حال طبق گزارشهای سالانه رگولاتوری هنوز برخی استانها مانند کرمان، کردستان و سیستانوبلوچستان از اینترنت بیکیفیت و نامناسبی استفاده میکنند
طبق اظهارت جهرمی مراکز دادهای که ایجاد شد، خدمات ابری که راهاندازی شد و بسیاری از خدمات پایهای که در کشور در این مدت به وجود آمد برای این بود که جوانان کشور حرکتی در توسعه اقتصاد دیجیتال کشور رقم بزنند. جهرمی اعلام کرد که مجموعه این کارها باعث شده تا کشور از ۱.۷ درصد سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی در سال ۱۳۹۲ به ۶.۴ درصد سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی در سال ۱۳۹۹ برسد و پیشبینی میشود این رقم در سال ۱۴۰۰به عدد ۷.۲ درصد برسد.
ایجاد توانمندسازی برای شکلگیری یونیکورنها
جهرمی در ادامه سخنان خود اعلام کرد که وزارت ارتباطات و دولت جز نقش توسعه زیرساختها که نقش حیاتی و مهمی در عصر اقتصاد دیجیتال است، یک وظیفه مهم دیگری هم دارد و آن توانمندسازی است. جهرمی یادآور شد که در ۴ سال گذشته آنها توانمندسازی را از دو طریق پیش بردهاند. او در این زمینه گفت: «اولین گام ایجاد طرح نوآفرین بود که امروز ۱۰ هزار شرکت در مجموعه کسبوکارهای فضای مجازی در این طرح ثبتنام کردهاند که این همان قاعده برای داشتن ۲۰ هزار کسب و کار کوچکی بود که در ابتدای دولت وعده آن را دادم.»
مراسم افتتاح پارک اقتصاد دیجیتال سمنان
البته جهرمی بدون اشاره به اینکه چرا این رقم براساس وعده او به ۲۰ هزار شرکت کوچک و متوسط نرسیده، تاکید کرد که با استفاده از طرحهایی مانند بومواره، استفاده از منابعی که در اختیار وزارت ارتباطات از محل وام وجوه اداره شده قرار میگرفت و منابع دولت در صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر و همچنین استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی، حمایتهای موثری از این ۱۰ هزار شرکت در حوزه توسعه کسبوکارهای فضای مجازی صورت گرفته است. طبق ادعای او در نوآفرین که مسئول آن سازمان فناوری اطلاعات بود، ۳ سال شرکتها را تحت حمایت قرار دادند، آنهم از زمان شروع فعالیت تا زمانی که درآمد آنها طی ۳ سال به ۵۰۰ میلیون تومان در سال برسد.
او دومین گام در توانمندسازی شرکتهای فعال در فضای مجازی را ایجاد پارکهای اقتصاد دیجیتال عنوان کرد و توضیح داد: «دومین گام ما در توانمندسازی، شکلگیری پارکهای اقتصاد دیجیتال بود، آن هم با این هدف که پارکهای اقتصاد دیجیتال، شرکتهای با درآمد ۵۰۰ میلیون تومان در سال را تحول بگیرند و با حمایتهایی که در مجموعه پارک اقتصاد دیجیتال میشود، شرکتهایی با سایز ۵ میلیارد تومان درآمد در سال را تحول دهند.»
طبق اظهارات او اینکه چنین نهادی به عنوان پارک اقتصاد دیجتال ثبت کنند، از وزارت علوم و شورای گسترش مجوز لازم را دریافت کنند و از سمتی در دولت و در بودجه سالیانه برایش بودجهای لحاظ کنند، گامهایی بوده که در این مدت در ایجاد نهاد پارک اقتصاد دیجیتال در مجموعه وزارت ارتباطات برداشته شد.
او تاکید کرد که این نهادی است که در دولت دوازدهم شکل گرفت و در تهران با پارک سجاد فعالیت خودش را به صورت جدی پیش میبرد. همچنین طبق توضیحات او در مشهد دو مجموعه پارک اقتصاد دیجیتالی ایجاد شده که ظرفیت آن تکمیل شده و فاز سوم ایجاد پارک اقتصاد دیجیتال در این استان هم شروع شده است. پارک اقتصاد دیجیتال فارس با مشارکت معاونت علمی هم از دیگر پارکهای فعال در این زمینه بوده است. براساس اظهارات وزیر ارتباطات برای ایجاد پارک فناوری در سایر استانها مانند اصفهان، آذربایجان شرقی، مازندران، گیلان و هر کدام استانها بنا به نیاز خودشان تلاش خواهد شد.
جهرمی با اشاره به راهاندازی پارک اقتصاد دیجیتال در سمنان گفت: «امروز خوشحالیم که چهارمین زنجیره پارک اقتصاد دیجیتال ما در استان سمنان به بهرهبرداری میرسد. این استان سرمایهگذاری خوبی در این زمینه انجام داده است. از مجموعه فنی حرفهای که در این زمینه با ما مشارکت کرد و مجموعههای زیربنایی خود را در اختیار ما گذاشت برای اینکه بتوانیم این پارک را احداث کنیم و همچنین استاندارد و دیگر مسئولان باید تشکر کرد.»
او ادامه داد: «حتما این پارک در رشد اقتصاد دیجیتال در استان سمنان موثر خواهد بود. خروجیهای دانشگاه هم میتوانند به این مجموعه بیایند، هم به آنها آموزش داده میشود و هم به آنها معافیتهایی ویژهای داده خواهد شد و هم اینکه در کنار هم قرار گرفتن و ایجاد بازار برای آنها در رشدشان از اندازه و سایزهای ۵۰۰ میلیون تومانی، به سمت سایزهای درآمد سالانه ۵ میلیارد تومانی کمک بسیار بهسزایی خواهد کرد.»
جهرمی یادآورشد که تمرکز در پارک اقتصاد دیجیتال سمنان حوزه کشاوری و فضایی خواهد بود البته محدودیتهایی برای دیگر حوزهها نیز وجود ندارد. او در پایان ابراز امیدواری کرد که این پارکهای اقتصاد دیجیتال یادگاری خوبی برای جوانانی باشد از طرف دولت، دولتی که به آن رای داده بودند.
قالیباف: به سوال یک نماینده از وزیر ارتباطات رسیدگی کنید
رییس مجلس شورای اسلامی در آخرین روز کاری حسن روحانی به عنوان رییسجمهوری، در نامهای خطاب به او، سوال یکی از نمایندگان از وزیر ارتباطات را برای رسیدگی به رییسجمهوری ارجاع داد.
در نامه محمدباقر قالیباف آمده است:
«حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
در اجرای ماده ۲۰۸ آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی به پیوست تصویر سؤال ملی جناب آقای عباس مقتدایی نماینده محترم اصفهان و تعدادی دیگر از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی از وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات در خصوص:
«عدم تشریح و شفافسازی در خصوص مفاد قرارداد با تلگرام و چرایی محاسبه ترافیک بینالمللی برای کاربران این شبکه اجتماعی با وجود استقرار تلگرام در کشور چیست؟»
به همراه تصویر گزارش شماره ۷۴۴۹۲۵ مورخ ۱۳۹۹.۱۰.۲۷ کمیسیون صنایع و معادن که در جلسه علنی روز دوشنبه مورخ ۱۴۰۰.۴.۲۸ مجلس مطرح گردید، به دلیل قانع نشدن سؤالکننده از توضیحات وزیر و رأی نمایندگان محترم به وارد بودن سؤال جهت رسیدگی ایفاد میگردد.»
پارک اقتصاد دیجیتال استان سمنان به بهرهبرداری رسید / ۲۳۴ میلیارد تومان برای ارتباطات سمنان سرمایه گذاری شده است
با حضور وزیر ارتباطات و فناوری ارتباطات از طریق ویدئو کنفرانس به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی پارک اقتصاد دیجیتال سمنان به بهره برداری رسید.
به گزارش مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در مراسم افتتاح پارک علم و فناوری سمنان اظهار کرد: از سال 98 تا 99 در مجموع 234 میلیارد تومان در استان سمنان سرمایه گذاری کردیم که در پوشش جاده ای نسل سوم و چهارم مسیر تهران تا حرم امام هشتم، ارتباطات روستایی، بهبود فیبرنوری، ارتباطات مسیرریلی، شهرکهای صنعتی و توسعه اشتغال صرف شد.
وی افزود: بنده در سمنان این احساس را نداشتم که ما فقط مجری هستیم برخیها ناظر، در این استان همه همکاری کردند.
آذری جهرمی درباره پارک اقتصاد دیجیتال سمنان توضیح داد: چیزی که امروز به بهرهبرداری رسید یک حلقه از زنجیره مجموعه پارکهای اقتصاد دیجیتال است. راهبرد ما از ابتدای وزارت این بود که رشد قابل توجهی در اقتصاد دیجیتال ایجاد کنیم.
وی افزود: برای رسیدن به رشد در اقتصاد دیجیتال نیازمند 5 لکوموتیو که در اصطلاح به آنها یونیکورم (شرکتهایی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار) هستیم و 20 هزار شرکت استارتاپی برای قاعده مثلث میخواهیم.
همه شهرها دارای اینترنت هستند
وزیر ارتباطات خاطرنشان کرد: برای دستیابی به این هدف مسیری با بخش خصوصی آغاز کردیم و زیرساختها را برای ارتباطات توسعه دادیم و روزی که شروع کردیم 50درصد شهرها نسل سوم و چهارم اینترنت داشتند و امروز 100 درصد جمعیت شهری نسل سوم و چهارم و ۹۸ و نیم درصد از جمعیت روستایی به اینترنت و پهن باند متصل هستند که به معنای ایجاد بازار مناسب برای کسب و کارهای اینترنتی است.
21هزار گیگ پهن باند در کشور
آذری جهرمی درباره وضعیت پهن باند در کشور توضیح داد: هم اکنون از 648 گیگ در سال 92 به 21 هزار گیگ ظرفیت پهن باند شبکه ملی اطلاعات در سال جاری دست یافتهایم.
وی خاطرنشان کرد: سهم اقتصاد دیجیتال از یک و هفت درصد در سال 92به ۶ و چهار دهم درصد تولید ناخالص داخلی در سال 99رسیده است که پیش بینی میشود در سال 1400 به ۷ و دو دهم درصد برسد.
ثبت نام 10 هزار شرکت در طرح نوآفرین
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با اشاره به اینکه وزارت ارتباطات و دولت وظیفه توانمندسازی شرکتها را دارند تصریح کرد: ما توانمندسازی را از طریق ایجاد طرح نوآفرین آغاز کردیم و هم اکنون 10 هزار شرکت در کسب و کارهای فضای مجازی ثبت نام کردند که با استفاده از بوم واره حمایتهای زیادی از آنها صورت گرفت.
آذری جهرمی درباره طرح نوآفرین ادامه داد: در این طرح شرکتها از بدو تاسیس به مدت سه سال تا زمانی که درآمد سالیانه آنها به 500 میلیون تومان رسید تحت حمایت هستند.
وزیر ارتباطات درباره پارکهای اقتصاد دیجیتال نیز تصریح کرد: در این طرح شرکتها با درآمد سالیانه 500 میلیون تومان به پارکها تحویل داده می شوند و با درآمد 5 میلیارد تومان خارج میشوند.
وی خاطرنشان کرد: در استانهای فارس، تهران و خراسان رضوی پارک اقتصاد دیجیتال ایجاد شده است.
وزیر ارتباطات تاکید کرد: برای پارک اقتصاد دیجیتال در سمنان سرمایه گذاریهای خوبی صورت گرفته و سازمان فنی حرفه ای نیز همکاری موثری در این زمینه با ما داشته است.
پارک اقتصاد دیجیتال یادگاری دولت به جوانان سمنانی
آذری جهرمی خاطرنشان کرد: من این پارک را به جوانان استان سمنان تقدیم می کنم تا یادگاری از دولتی که خودشان به آن رای دادند باشد.
آذری جهرمی: صیانت کنیم نه ممانعت!
ICTna.ir – وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با ابراز امیدواری از افزایش سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص ملی و رسیدن به سهم 16 درصدی ICT در GDP گفت: برای رسیدن به این هدف باید از این حوزه صیانت واقعی کنیم و برای آنها مانع ایجاد نکنیم.
به گزارش آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایستنا)، محمدجواد آذری جهرمی بعدازظهر امروز در مراسم آنلاین افتتاح پارک علم و فناوری سمنان افزود: در سال 99 به سهم 6.4 درصدی اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی رسیدیم و پیشبینی میکنیم در سال 1400 به عدد 7.4 درصد افزایش یابد.
او اظهار داشت: وزارت ارتباطات در توسعه اقتصاد دیجیتال، وظیفه توانمندسازی دارد و در همین راستا با راهاندازی طرح نوآفرین به 10 هزار شرکت در مجموعه کسب و کارهای دیجیتال با اسئفاده از منابع دولت در صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر، ظرفیت بخش خصوصی و وام وجوه اداره شده برای توسعه کسب و کارهای فضای مجازی کمک شد.
به گفته آذری جهرمی، طرح نوآفرین، قوامدهنده و پیگیریکننده مشکلات در عرصه کسب و کارهای اینترنتی بود که با مصوبه دولت، سازمان فناوری اطلاعات ایران مسوول اجرای آن شد تا از شرکتها از بدو فعالیت تا حصول درآمد 500 میلیون تومان سالیانه پس از سه سال فعالیت حمایت شود. پس از آن پارکهای علم و فناوری باید شرکتهای با درآمد سالیانه 500 میلیون تومان را تحویل بگیرد و با درآمد پنج میلیارد تومان در سال تحویل بدهد.
او با اشاره به اینکه پیش از این هم پارکهای فناوری در تهران و مشهد راهاندازی شده بودند، تصریح کرد: تمرکز پارک علم و فناوری سمنان روی حوزه کشاورزی و فضایی خواهد بود و سازمان فضایی ایران برای پیگیری روند فعالیت استارتاپها در آنجا مستقر خواهد شد.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با بیان اینکه در سال 96 با آغاز به کار دولت دوازدهم، 50 درصد شهرها تحت پوشش فناوریهای نسل سوم و چهارم تلفن همراه قرار داشتند، افزود: امروز صد درصد شهرها تحت پوشش 3G 4G هستند و 98.5 درصد جامعه روستاییی نیز به اینترنت و باندپهن دسترسی دارند.