«ویندوز سرور ۲۰۲۲» بالاخره عرضه شد

به دنبال برخی اعتراضات عمومی، مایکروسافت سرانجام انتشار نسخه بعدی سیستم عامل سرور خود را که با نام «ویندوز سرور 2022» شناخته می‌شود را برای کاربران اصلی خود آغاز کرد.
 
ویندوز سرور 2022 که شرکت مایکروسافت طی سال گذشته مشغول توسعه آن بود، هم اکنون برای کاربران گروه «کانال خدمات بلند مدت» (LTSC) عرضه شده است و چندین ویژگی جدید را شامل می‌شود.
 
«ویندوز سرور 2022» در نسخه‌های استاندارد، Datacenter و Datacenter: Azure عرضه می‌شود. این سیستم عامل از امروز همچنین در مرکز خدمات Volume Licensing مایکروسافت نیز در اختیار کاربران قرار گرفته است.
 
علاوه بر این کاربران خدمات ابری Azure مایکروسافت می‌توانند از طریق سایت‌های Product Evaluation Center و Visual Studio ویژگی‌های این سیستم عامل را در اختیار بگیرند.
 
شرکت مایکروسافت بدون هرگونه اتفاق رسانه‌ای صفحه مستندات مربوط به چرخه فعالیت «ویندوز سرور 2022» را این هفته منتشر کرد و در آن توضیح داد که چرخه پشتیبانی از این پلتفرم از هم اکنون آغاز شده است. پشتیبانی اصلی از این محصول در تاریخ 13 اکتبر 2026 به پایان می‌رسد و پشتیبانی اضافه نیز تا تاریخ 14 اکتبر 2031 ادامه دارد.
 
مقامات مایکروسافت اعلام کردند که این شرکت در آینده فقط نسخه‌های LTSC را برای سیستم عامل ویندوز سرور عرضه می‌کند بر این اساس نسخه آزمایشی پلتفرم یاد شده در کانال آزمایشی Semi-Annual عرضه نمی‌شود.
 

عواقب سرکوب تکنولوژی در چین

 صنعت تکنولوژی همان‌طور که به رونق اقتصاد چین کمک کرده است، می‌تواند عامل مهمی برای ایجاد چالش با سلطه آمریکا بر این صنعت هم باشد. به همین دلیل رئیس‌جمهور چین سخت‌گیری شدیدی را نسبت به صنعت ۴تریلیون دلاری تکنولوژی این کشور آغاز کرده است. تحلیل «اکونومیست» نشان می‌دهد چنین شدت عملی، ریسک بسیار بزرگی دارد که به ایجاد آسیب‌های بلندمدت برای کسب‌وکارها و همچنین روند رشد اقتصادی کشور می‌انجامد. اما سخت‌گیری چین برای جلوگیری از فساد نیست.
 
 
از میان تمام دستاوردهای چین در دو دهه گذشته، رشد صنعت تکنولوژی این کشور مهم‌ترین آن بوده است. در حال حاضر فعالیت علی‌بابا در تجارت الکترونیک، دو برابر فعالیت آمازون است و تنسنت با ۲/ ۱ میلیارد کاربر، عنوان محبوب‌ترین سوپر‌اپ جهان را از آن خودش کرده است. انقلاب تکنولوژیک چین همچنین کمک کرد تا چشم‌اندازهای بلندمدت اقتصادی این کشور تغییر کند؛ اتفاقی که با حرکت اقتصاد این کشور به ورای مرزهای تولید و به سمت حوزه‌های جدیدی از جمله بهداشت و درمان دیجیتال و هوش مصنوعی، رخ داد. صنعت تکنولوژی همان‌طور که به رونق اقتصاد چین کمک کرده، می‌تواند عامل مهمی برای ایجاد چالش با سلطه آمریکا بر این صنعت هم باشد. به همین دلیل است که سختگیری شدید «شی جین‌پینگ» رئیس‌جمهور چین به صنعت ۴ تریلیون دلاری تکنولوژی این کشور، بسیار عجیب به نظر می‌رسد. در حال حاضر به دنبال جرایم مختلفی از نقض قوانین ضدانحصارطلبی گرفته تا سوءاستفاده از اطلاعات، بیش از ۵۰ اقدام نظارتی علیه بعضی شرکت‌های چینی انجام گرفته است. تهدید جریمه‌ها و ممنوعیت‌های دولتی حالا فشار زیادی به قیمت سهام شرکت‌های تکنولوژی آورده و حتی هزینه‌ای در حدود یک تریلیون دلار را به سرمایه‌گذاران آنها تحمیل کرده است.
 
احتمالا مهم‌ترین و نزدیک‌ترین هدف شی جین‌پینگ، جلوگیری از قدرت گرفتن بی‌حد و حصر غول‌های تکنولوژی این کشور و همچنین اعطای قدرت و اختیار عمل بیشتر به قانون‌گذاران برای جلوگیری از نافرمانی در بازارهای دیجیتال چین است. اما کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که هدف نهایی و مهم‌تر حزب کمونیست بازطراحی صنعت تکنولوژی بر اساس طرح و برنامه‌های کلی این کشور است. حاکمان مسلط چین امیدوارند که این اتفاق چشم‌انداز صنعت تکنولوژی این کشور را شفاف‌تر کرده و از طرفی فضای رقابتی در بازار بهبود یافته و منافع مصرف‌کنندگان هم تامین شود.
 
عوامل مربوط به جغرافیای سیاسی هم احتمالا به کمک آنها خواهند آمد. محدودیت دسترسی به قطعات ساخت شرکت‌های تکنولوژی آمریکایی، چین را متقاعد کرد که لازم است در حوزه‌های مهمی از جمله تراشه‌های نیمه‌رسانا به خودکفایی بیشتری برسد. اعمال سختگیری‌های بیشتر به شبکه‌های اجتماعی و شرکت‌های فعال در حوزه بازی‌های ویدئویی، می‌تواند به تغییر مسیر مهندسان و برنامه‌نویسان بااستعداد چینی به سمت چنین صنایع سخت‌افزاری منجر شود. هر چند چنین شدت عملی، ریسک بسیار بزرگی است که احتمالا به ایجاد آسیب‌های بلندمدت برای کسب‌وکارها و همچنین روند رشد اقتصادی کشور، بینجامد.  تا ۲۰ سال پیش چین حتی در آستانه یک معجزه تکنولوژیکی هم قرار نداشت. در آن زمان سیلیکون‌ولی شرکت‌هایی مانند علی‌بابا را به عنوان مقلدهای بدون خلاقیت می‌شناخت، تا اینکه این شرکت‌های مقلد چینی توانستند در تجارت الکترونیک و پرداخت‌های دیجیتال از رقبای آمریکایی خودشان جلو بیفتند. امروزه ۷۳ شرکت دیجیتالی چین، هر کدام ارزشی بیش از ۱۰ میلیارد دلار دارند. اغلب آنها سرمایه‌گذاران خارجی و مدیران تحصیلکرده در کشورهای غربی دارند. اکوسیستم پویای سرمایه‌گذاری خطرپذیر در این کشور، باعث ظهور ستاره‌های تازه‌ای می‌شود. نیمی از ۱۶۰ استارت‌آپ تک‌شاخ چینی، در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، بزرگ‌داده‌ها و روباتیک فعالیت می‌کنند.
 
برخلاف جنگ ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه با طرفداران اولیگارشی(یا گروه‌سالاری که به اداره حکومت توسط گروهی در اقلیت اشاره می‌کند) در دهه ۲۰۰۰، سختگیری چین به شرکت‌های خودی برای جلوگیری از فساد نیست، بلکه نشان از نگرانی‌هایی دارد که قانون‌گذاران و سیاستمداران غربی برای آنها ایجاد کرده‌اند؛ نگرانی‌هایی به معنای اینکه بازارهای دیجیتال به سمت تک‌قطبی شدن پیش می‌روند و شرکت‌های تکنولوژی به اندوخته بزرگی از اطلاعات دسترسی دارند که باعث سوءاستفاده کارمندان و هکرها و آسیب به اخلاق عمومی می‌شود.
 
حالا شاید برای سیاست‌گذاری کمی دیر شده باشد. وقتی چین در آغاز راه رشد قرار گرفت، حزب کمونیست فشار زیادی به شرکت‌های مالی، مخابراتی و انرژی آورد و در مقابل به شرکت‌های تکنولوژی اجازه فعالیت آزادانه‌تری داد. به این ترتیب غول‌های دیجیتال این کشور از این غیبت قانونی استفاده کردند تا با سرعت خیره‌کننده‌ای رشد کنند. تعداد کاربران پلت‌فرم شرکت Didi - که در حوزه حمل‌ونقل آنلاین فعالیت می‌کند- حتی بیشتر از کل جمعیت آمریکاست.
 
این در حالی است که پلت‌فرم‌های دیجیتال بزرگ هم از آزادی خودشان برای زیرپا گذاشتن شرکت‌های کوچک‌تر سوءاستفاده کردند. این شرکت‌های بزرگ به کسب‌وکارها اجازه نمی‌دهند که محصولات و خدمات‌شان را در بیش از یک پلت‌فرم عرضه کنند و به راحتی حقوق اولیه کارمندان پایین‌رده و پیک‌های تحویل غذا را نادیده می‌گیرند. حزب کمونیست چین می‌خواهد جلوی چنین سوءمدیریتی را بگیرد و همین موضوع برای بسیاری از سرمایه‌گذاران انگیزه‌ای شده است تا از اقدام دولت حمایت کنند.
 
حالا سوال اینجاست که چطور این اتفاق می‌افتد؟ چین در آستانه تبدیل شدن به یک آزمایشگاه سیاسی است که در آن یک دولت مرموز برای در اختیار گرفتن کنترل زیرساخت‌های ضروری و مهم در قرن بیست‌ویکم، با بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان در نبرد است. بعضی عوامل مانند زمین یا نیروی کار - که دولت آنها را عامل تولید می‌خواند- ممکن است به مالکیت عمومی دربیایند. دولت احتمالا پلت‌فرم‌ها را مجبور به همکاری و تعامل با یکدیگر می‌کند و با این کار به عنوان مثال، وی‌چت دیگر نمی‌تواند فعالیت رقبایش را مسدود کند. الگوریتم‌های وابسته احتمالا به شکلی جدی‌تر اعمال می‌شوند. تمام این اقدامات به سودآوری آسیب می‌زند، اما ممکن است عملکرد بازارها را بهبود بدهد.
 
با این همه شکی نیست که سختگیری حکومت چین به صنعت سرکش تکنولوژی این کشور نمایشی از قدرت مطلق حزب حاکم بر آن هم هست. در گذشته اولویت‌های این حزب اغلب قربانی سلایق مطلقی مانند فساد داخلی می‌شد که به دنبال ناگزیری چین از نیاز به سرمایه خارجی و اشتغال‌زایی به آنها تحمیل می‌شد. حالا چین جسارت بیشتری پیدا کرده و بدون ملاحظه خاصی قوانین جدیدی را وضع کرده تا شرکت‌های بزرگ را به رعایت آنها ملزم کند. این نشان از عدم رشد کافی نهاد قانون‌گذاری در چین دارد. چیزی حدود ۵۰نفر در نهاد اصلی مبارزه با انحصارطلبی این کشور فعالیت می‌کنند، اما می‌توانند الگوهای تجاری را تنها با یک امضا نابود کنند. با این حال شرکت‌ها ملزم هستند که با اشتیاق آنها را بپذیرند و این شرایط را تحمل کنند.
 
رهبران چین در دهه‌های گذشته روند موفقی در دفاع از مواضع خودشان در برابر اقتصاد آزاد غربی‌ها، داشته‌اند. آنها سختگیری حکومت به شرکت‌های تکنولوژی را اصلاح سیاست سرمایه‌داری این کشور می‌دانند که طرح و نقشه کلی موفقیت چشم‌انداز اقتصاد این کشور و کنترل شرایط به گونه‌ای است که ثبات و قدرت حزب کمونیست حفظ شود. در حقیقت، با شروع روند کاهشی جمعیت چین، حزب به دنبال افزایش بهره‌وری از طریق رهبری حاکمیت است.
 
با این وجود تلاش برای اصلاح صنعت تکنولوژی چین به سادگی می‌تواند اشتباه باشد. این اقدامات احتمالا باعث ایجاد بی‌اعتمادی در خارج از مرزهای چین و مانع بلندپروازی‌های این کشور برای فروش خدمات و محصولاتش در کشورهای دیگر و همچنین ایجاد استانداردهای جهانی تکنولوژی در قرن بیست‌ویکم خواهد شد؛ کاری که آمریکا در قرن بیستم انجام داد. هر حرکتی در جهت رشد در خارج از مرزهای چین، تحت تاثیر این سیاست‌گذاری‌ها و اصلاحات جدید قرار خواهد گرفت.
 
خطر بزرگ‌تر این است که سختگیری‌های دولت چین روح کارآفرینی در این کشور را از بین ببرد. همان‌طور که اقتصاد چین از تولید به سمت خدمات پیش می‌رود، ریسک‌پذیری داوطلبانه‌ای که مورد حمایت بازارهای پیچیده سرمایه است، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. بعضی از غول‌های تکنولوژی چین کمی از فعالیت‌های معمول خودشان عقب‌نشینی کرده‌اند. حالا سرمایه‌گذاران خارجی هم قبل از هر اقدامی این جریانات جدید را دنبال می‌کنند، چون احتمالا سختگیری‌های دولت چین هزینه سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها را بالا می‌برد.
 
   احساس خطر استارت‌آپ‌ها
بزرگ‌ترین شرکت‌های تکنولوژی چین حالا در مقایسه با شرکت‌های آمریکایی رقیب، به طور متوسط با تخفیف ۲۶ درصد در هر دلار معامله می‌کنند و محصولات و خدمات‌شان را به فروش می‌رسانند. استارت‌آپ‌هایی مانند کسب‌وکارهای حمل‌ونقل آنلاین از قبیل Didi که به اپلیکیشن‌های نقشه وابسته هستند، با بی‌میلی و کندی اهداف دولت را اجرا می‌کنند. صرف‌نظر از جسارت در برابر شدت عمل دولت چین، این استارت‌آپ‌ها احتمالا احساس خطر می‌کنند. توسعه اقتصادی به طور عمده در آستانه نابودی خلاقانه‌ای قرار می‌گیرد. رهبران مسلط چین بارها نشان داده‌اند که می‌توانند چنین ویرانی‌هایی را مدیریت کنند. با این حال مشخص نیست که خلاقیتی که آشفتگی صنعت تکنولوژی چین با خودش به همراه آورد، می‌تواند همچنان باقی بماند یا خیر.

واشنگتن خود را برای یک رقابت ژئوپولتیکی در زمینه «تکنولوژی» آماده می‌کند

 
 
زمانی که انتونی بلینکن وزیر امور خارجه و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا برای اولین بار در دولت جدید در آلاسکا با مسئولان چینی دیدار کردند این ملاقات یک ملاقات معمول دیپلماتیک نبود. به جای صحبت‌های مودبانه دیپلماتیک هردو طرف برای حدود دو ساعت انتقادات تندی نسبت به یکدیگر مطرح کردند. سالیوان و کرت کامپبل مسئول امور آسیایی دولت که در این نشست نیز حضور داشتند در سال ۲۰۱۹ نوشته بودند «یک اتفاق نظر فزاینده‌ای در خصوص پایان عصر تعامل با چین در حال شکل‌گیری است.»
 
 به نقل از تک‌رانچ، کمی بیشتر از ۱۰۰ روز از عمر دولت بایدن گذشته و دیدگاه‌های زیادی در مورد نحوه برخورد با روابط چین و آمریکا مطرح شده‌است. تمامی این نظرات از سوی گروه‌های مختلف، از گروهی که اریک اشمیدت مدیرعامل سابق گوگل آن را رهبری می‌کند گرفته تا مقاله‌ای سیاسی که از طرف یکی از مسئولان دولت ترامپ که نامش را فاش نکرده، همگی پژواک «تلگراف طولانی» جورج کنان است که در زمان فعالیت به عنوان نماینده امور آمریکا در مسکو پایتخت شوروی سابق در ۸ هزار کلمه نگرانی‌های خود درمورد نظریه جنگ سرد آمریکا با شوروی را بیان می‌کرد.
 
اما جدال آمریکا و چین شرایط خاصی دارد، قلب این رقابت را تکنولوژی تشکیل داده و هر رقابتی با چین به پیروزی یا شکست در فضای سایبری منتهی می‌شود. دیوید سنجر کمی پس از ملاقات نمایندگان دو کشور در روزنامه نیویورک تایمز نوشت «بخشی از هدف ملاقات در آلاسکا این بود که چین متقاعد شود دولت بایدن برای رقابت با پکن و ارائه تکنولوژی رقابتی مصمم است.»
 
اما استراتژی تکنولوژی محور چین چگونه است؟ و برای موافقیت چنین استراتژی به چه چیز نیاز است؟
 
تکنولوژی جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها را کنار هم قرار داد
یکی از نشانه‌های امیدوار کننده این است که مسئله چین تنها موضوعی بود که دموکرات‌ها نیز به برخی گفته‌های ترامپ اذعان دارند. جوردن اشنایدر تحلیلگر چینی در گروه Rhodium و میزبان پادکست و اخبار ChinaTalk می‌گوید: «دوران ترامپ جرقه‌ای بود که به روابط چین و آمریکا در واشنگتن شکل تازه‌ای بخشید.»
 
درحالی که پیش از دوران ریاست جمهوری ترامپ برخی مشاوران امور خارجه تا حدی از همکاری با چین حمایت می کردند، اما حالا رقابت یا حتی رویارویی به پیش‌فرض اصلی تبدیل شده است. اریک بتلبرگ موقوفه کارنگی برای صلح بین‌المللی (Carnegie Endowment for International Peace) یکی از اتاق فکر‌های بزرگ آمریکا می‌گوید: «دموکرات‌ها، حتی آنهایی که در دوران اوباما فعالیت کرده‌اند نیز رویکرد ستیزه گرایانه‌تری نسبت به چین دارند.»
 
 
ملاقابت تیم آمریکایی به رهبری انتونی بلیکن وزیر امور خارجه در اولین نشست از مذاکرات چین و آمریکا در دولت جدید با همتایان چینی در هتل کاپتان کوک، شهر آنکراژ آلاسکا
با تکامل جریان رقابت چین-آمریکا، این رقابت در حول فلسفه‌های استفاده از تکنولوژی شکل گرفته است. لینزی گورمن از فعالان بخش تکنولوژی‌های نوظهور در مرکز پژوهش و اتاق فکر GMF (German Marshall Fund) می‌گوید: «دموکراسی‌ها در قلب خود سیستم‌های بازی هستند که به جریان آزاد اطلاعات معتقدند در حالی که اطلاعات برای دولت‌های خودکامه چیزی است که باید به سلاحی برای استفاده رژیم تبدیل شود. پس تعجب آور نیست که تکنولوژی که بخش زیادی از آن به ذخیره و پردازش و استفاده از اطلاعات مربوط است به نقطه عطف رابطه چین و آمریکا و رقابت گسترده دموکراسی و خودکامگی در جهان تبدیل شده است.»
 
در حال حاضر تکنولوژی روی هرچیزی تاثیر دارد و اهمیت بالایی به دست آورده است. تایسون بارکر از کنسول روابط خارجه GMF می‌گوید: «تکنولوژی و مدل‌های تجاری حول تکنولوژی در واقع یک ایدئولوژی نهفته دارند. پس ماهیت تکنولوژی و نحوه استفاده از آن هم به دولتش شکل می‌دهد.»
 
این تفسیر در عمل به چه معنا است؟ بارکر می‌‌گوید: «وقتی شرکت‌های چینی در جهان توسعه پیدا می‌کنند، هنجار‌هایی را با خود به همراه می‌آورند. پس وقتی هواوی شبکه ‌‌‌۵G آمریکای لاتین را می‌سازد یا علی‌پی برای پرداخت دیجیتال در اروپای مرکزی استفاده می‌شود یا شیائومی سهم بازار بیشتری در شمال شرقی آسیا کسب می‌کند، این شرکت‌ها اقتصاد‌های هدف را براساس اصول چینی، دیجیتالی می‌کنند و از هنجار‌های چینی استفاده می‌کنند (به جای استفاده از هنجار‌های آمریکایی). طبق گفته او مسئله روشن است، هرکسی آینده تکنولوژی را به‌دست گیرد، سلطنت سال‌‌های باقی مانده از قرن بیست و یک را به دست خواهد گرفت.
 
سنگین‌ شدن کفه ترازوی چین باعث شده تا سیاست‌مداران واشنگتن ذهن خود را روی این موضوع متمرکز کنند. براتبرگ دانشمندی که به طور ویژه درمورد دیپلماسی تکنولوژی می‌نویسد می‌گوید: «من فکر می‌کنم که اجماع محکمی وجود دارد که تکنولوژی قلب رقابت آمریکا-چین است.» اما گورمن از فعالان بخش تکنولوژی‌های نوظهور معتقد است «توافق کمی روی راه‌حل این موضوع وجود دارد». متخصصان دموکرات که حالا واشنگتن را در دست گرفته‌اند با برداشت ترامپ از مسئله چین موافق هستند اما به رویکردی کاملا متفاوت نسبت به دولت ترامپ اعتقاد دارند.
 
برای مثال محدودیت‌هایی که دولت ترامپ تنها به دلیل چینی بودن برخی شرکت‌ها اعمال کرد مورد وثوق بسیاری از دموکرات‌ها نیست. والتر کر یکی از دیپلمات‌های سابق آمریکا می‌گوید: «این یکی از مشکل‌های ترامپ بود. ترامپ سخت‌گیری گسترده‌ای را متوجه شرکت‌ها می‌کرد و به سود و ضرر آن توجهی نداشت. فشار تنها به دلیل چینی بودن سیاست خوبی نیست.»
 
در عوض بسیاری از دموکرات‌ها معتقدند که تمرکز باید روی سرمایه‌گذاری داخلی و همکاری خارجی باشد.
 
سیاست خارجه نوعی سیاست داخلی است
دموکرات‌ها معتقدند که برای قدرت داشتن در خارج از مرزهای ایالات متحده باید در داخل قوی باشند. بایدن رئیس جمهور آمریکا در اولین سخنرانی بزرگ خود درمورد سیاست خارجی گفت: «دیگر خط مشخصی بین سیاست خارجی و داخلی وجود دارد. هر اقدامی که در خارج انجام می‌دهیم باید خانواده‌‌های کارگر آمریکایی را در ذهن خود داشته باشیم. برای شکل دادن به یک سیاست خارجی با مد نظر قرار دادن تقاضای قشر متوسط، باید به فکر نوسازی داخلی باشیم.»
 
جیک سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن که در دروان نامزدی هیلاری کلینتون برای ریاست جمهوری خودش را نماینده سیاست داخلی معرفی کرد می‌گوید: «ما به نقطه‌ای رسیدیم که سیاست خارجی به نوعی سیاست داخلی است و سیاست داخلی به نوعی سیاست خارجی است.»
 
 
صحبت جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید در کنفرانس خبری
با افزایش نگرانی‌ها درمورد عقب افتادن آمریکا در زمینه تحقیق و توسعه، این موضوع اهمیت بالایی برای تکنولوژی دارد. والتر کر، دیپلمات سابق آمریکایی که نشریه China Journal Review را منتشر می کند می‌گوید: «ما متوجه شدیم که سرمایه‌گذاری ما در بخش کمک‌های دولتی و پروژه‌های تحقیق و توسعه‌ که شرکت‌های آمریکایی برای نوآوری در زمینه‌هایی مثل محاسبه کوانتوم، هوش مصنوعی، تکنولوژی زیستی و غیره به آن نیاز دارند کم است.»
 
بازسازی و حفظ رهبری آمریکا در بخش تکنولوژی موضوع اصلی گزارشی است که اریک اشمیت مدیرعامل سابق الفابت شرکت مادر گوگل و اولین عضو هیئت مشاوره وزارت دفاع در زمینه نوآوری ارائه کرده است. این اولویت‌ها در دوران پاندمی اهمیت بیشتری پیدا کرده‌اند. اشنایدر از گروه رودیوم می‌گوید سوال این است که «ما چطور به سیستم تحقیقی جهت می‌دهیم تا کاستی‌های صنعتی که در بحران کووید به وضوح مشخص شد را رفع کنند؟»
 
در حالی که هنوز کار به اتخاذ یک استراتژی صنعتی ملی نرسیده است اما مسئولان بلند پرواز دولت بایدن به دنبال توسعه تحقیقات تکنولوژی در بخش‌‌های مهم هستند. در این راستا، کنسول امنیت ملی که سالیوان مسئولیت آن را برعهده دارد در حال بازسازی حول موضوعات تکنولوژی است؛ بایدن اولین مشاور ارشد امنیت ملی را موظف به تمرکز روی موضوعات تکنولوژی کرده و همچنین یک مسئول رده بالا را به موضوع تکنولوژی اختصاص داده است. هدف رسیدن به همان انرژی در رقابت با چین است که در دروان جنگ سرد به توسعه دره سیلیکونی کمک کرد.
 
با این وجود عناصر نوآوری آمریکایی (و غربی) را نمی‌‌توان یک راز دانست، سرمایه‌گذاری روی آموزش، تحقیق و استعداد‌ها. براتبرگ می‌گوید: «غرب هنوز اکثر دانشگاه‌ها، شرکت‌های تحقیق و توسعه و رهبری را در اختیار دارد. هنوز قدرت رقابتی و اهرم زیادی در اختیار آنهاست.» احیا و حفظ این قدرت رقابتی تم اصلی برنامه ۲ هزار میلیارد دلاری دولت بایدن برای زیرساختی است که شامل بودجه تحقیق، پشتیبانی از زنجیره عرضه، اتصال و پشتیبانی از صنعت نیمه رسانا است.
 
همانطور که تمامی مدیران دره سیلیکونی می‌گویند، یک سیستم مهاجرتی پویا و باز هم عنصر مهمی برای قدرت گرفتن آمریکا محسوب می‌شود. گورمن می‌گوید «آمریکا زمانی در بهترین حالت است که استعداد‌هایی از سراسر جهان را جذب می‌کند و ابزار‌هایی برای موفقیت و پیشرفت در اختیار آنها قرار می‌دهد». هنوز معلوم نیست که آیا دولت بایدن می‌تواند برای اصلاح کامل سیستم مهاجرتی با سنای جمهوری‌خواه به توافق برسد  و حتی در صورت موفقیت دولت، نبوغ آمریکایی به خودی خود برای موفقیت کافی نیست.
 
تیم آمریکا
رقابت تکنولوژی آمریکا و چین، چه از راه استعداد یا چه از مسیر همکاری، در خارج از این کشور‌ها صورت می‌گیرد. اشنایدر می‌گوید: «متحدان آمریکا مهمترین و رو راست‌ترین اهرمی است که بایدن برخلاف ترامپ در اختیار دارد.»
 
بایدن، بلینکن و چندین مسئول ارشد به وضوح و چندین بار رضایت خود برای همکاری با شرکای دموکراتیک درمورد چالش‌های بین‌المللی به ویژه درمورد منطقه اقیانوس هند-آرام را ابراز کرده‌اند. تصادفی نیست که بلینکن و سالیوان پس از سفری به ژاپن و کره جنوبی، دو متحد نزدیک آمریکا در این منطقه در آلاسکا با چین دیدار کردند و یوشیهید سوگا نخست وزیر ژاپن اولین رهبر خارجی بود که در کاخ سفید با بایدن دیدار کرد. او گفت: «اگر شما آمریکا را به اتحادیه اروپا، استرالیا، تایوان و کره جنوبی اضافه کنید، کفه قدرت اقتصاد و تکنولوژی بار دیگر به سمت ما سنگین می‌شود.»
 
 
کنفرانس خبری جو بایدن رئیس جمهور آمریکا و یوشیهیده سوگا نخست وزیر ژاپن
زمین حاصل خیزی برای بلینکن و همراهانش وجود دارد. دیپلمات‌های نسبت به کشور‌هایی که ضد چین تلقی می‌‌شوند رویکردی تهاجمی دارند. برای مثال سفارت چین در دوبلین پایتخت ایرلند توییت‌هایی منتشر کرد که یک زوج روزنامه‌ نگار ایرلندی-بریتانیایی را هدف قرار می‌داد. این زود درنتیجه کارزاری انتقادی نسبت به پوشش انتقادی خود از سیاست‌های چین نسبت به اویغورها مجبور شدند به تایوان مهاجرت کنند. این دیپلماسی «گرگ جنگجو» باعث بازخورد‌های منفی شده و بسیاری از بزرگان حوزه سیاست را متقاعد کرده که شاید حق با منتقدان چین در واشنگتن باشد.
 
همین شاید نشان می‌دهد که چرا اتحادهایی برای تضمین اینترنت آزاد و دموکراتیک برای آینده تشکیل شده است. یک شبکه عرضه امن به نام ۱۰D به رهبری بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا تشکل شده که استرالیا، هند و کره جنوبی را به کشور‌های فعلی (آمریکا، انگلستان، کانادا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و ژاپن) گروه ۷G اضافه می‌کند. گزارش اشمیدت درخواست تشکیل اتحادی به نام ۱۲-T (منهای ایتالیا و بعلاوه فنلاند، سوئد و اسرائیل) را دارد. دیگران نیز به دنبال توسعه گروه‌ بندی‌های حوزه تکنولوژی هستند، مثلا گروه پنج چشم (Five Eyes) در زمینه اطلاعاتی که شامل آمریکا، انگلستان، استرالیا، کانادا و نیوزلند می‌شود یا قدرت گرفتن اتحاد‌های غیرفنی مثل چهار (Quad). گورمن معتقد است اعلام این موضوع که Quad- استرالیا، هند، ژاپن و آمریکا- در اولین ملاقات مجازی رهبران این گروه در ماه مارس از تشکیل کار گروهی برای فعالیت روی تکنولوژی‌های نوپا خبر داد اهمیت بالایی دارد.
 
در حال حاضر سناتور دموکرات مارک وارنر از ورجینیا یک همکاری ۵ میلیارد دلاری در زمینه تکنولوژی را به وزارت کشور پیشنهاد کرده تا با هدف مقابله با چین با متحدان هماهنگ شوند.
 
استاندارد‌های تکنولوژی جهانی کمتر از سوی غرب تعیین می‌شوند
آمریکا حتی با همکاری متحدانش بازهم رهبری کامل جهان را به دست نمی‌آورد. تصمیم دولت ترامپ برای خروج از همکاری فرا‌ اقیانوسی که توسط دولت اوباما با ۱۰ کشور حاشیه اقیانوس آرام با هدف تنظیم استاندارد‌های تجاری در آسیا-اقیانوسیه انجام گرفت نشان داد که شاید رویکرد آمریکا نسبت به آسیا تا حدی که گفته می‌شد مثبت نیست. اتحاد پیشبردی همکاری فرا اقیانوسی (CPTPP) بدون آمریکا ادامه یافته-و حالا حتی چین هم برای پیوستن به آن تمایل نشان داده است.
 
رویکرد تحقیر آمیز ترامپ نسبت به اتحادهای چند جانبه نشان می‌دهد که واشنگتن اساس حوزه تنظیم استاندارد فنی در جهان را واگذار کرده است. پکن از این مسئله استفاده و در سیستم سازمان ملل پیشرفت کرده و حالا مسئولان چینی چهار آژانس ویژه از ۱۵ آژانس ویژه سازمان ملل متحد را رهبری می‌کنند که دو مورد از آنها عمدتا روی قانونگذاری تکنولوژی تمرکز دارد: اتحادیه ارتباطات بین‌المللی (ITU) که به تنظیم استاندارد‌های فنی جهانی کمک می‌کند و سازمان اموال ذهنی جهان (WIPO) که مسئول محافظت از حقوق اموال ذهنی در جهان است.
 
چین از تلاش‌های روسیه برای بازنویسی نحوه اداره اینترنت پشتیبانی می‌کند. روسیه با پشتیبانی چین در سال ۲۰۱۹ در یک رای‌گیری سازمان ملل برای آغاز پیش نویس یک معاهده جدید جرایم سایبری پیروز شد. این دو قصد دارند معاهده سال ۲۰۰۱ بوداپست درمورد جرایم سایبری که با پشتیبانی آمریکا اجرایی شده بود را با معاهده جدید جایگزین کنند که به عقیده منتقدان با قید‌هایی همراه است که «احتمالا پوششی برای مجازات مخالفان سیاسی در اختیار دولت‌های مستبد قرار می‌دهد.» چین و روسیه در چند تلاش ناموفق سعی کردند از ITU(با رهبری چینی) برای جایگزین کردن شرکت اینترنت برای نام‌ها و ارقام مشخص (ICANN) استفاده کنند. این نهاد خصوصی نام‌های دومین اینترنتی را اداره می‌کند.
 
این تلاش‌ها همگی بخشی از استاندارد‌های ۲۰۳۵ چین هستند. این برنامه قرار است استاندارد‌های چینی در زمینه‌هایی مانند ۵G و اینترنت اشیا (IoT) را جهانی کند. امیلی دی لا برایر و ناتان پیکارسیک سال گذشته در وبسایت تک کرانچ در این باره نوشتند: «پکن دو دهه قبل را برای محکم کردن جای پای خود در چندین نهاد چند جانبه صرف کرد و زمینه‌های صنعتی را هدف قرار داد. حالا از نفوذ خود برای تعیین مقررات آنها استفاده می‌کنند-تا با استفاده از آن زیرساخت جهان آینده را تعیین کند».
 
شاهین‌ها، کبوتر‌ها و دسته بند‌های آمریکا
با وجود اتفاق نظر‌های کلی، درمورد نحوه مقابله با چین اختلافاتی نیز در این زمینه وجود دارد.
 
در سمت شاهین‌ها، گزارش اشمیدت می‌گوید که «تا اندازه‌ای دو دستگی از لحاظ تکنولوژی در آمریکا به نفع این کشور است». اما نمی‌توان گفت که این دودستگی تا چه اندازه باید باشد. بارکر از کنسول روابط خارجی GMF می‌گوید: «این موضوع یک واقعیت است. سوال این است که: این گسستگی تا چه اندازه باید باشد؟»
 
برخی به جدایی کامل اعتقاد دارند. براتبرگ نویسنده دیپلماسی تکنولوژی می‌گوید: «بسیاری به اینترنت‌های «آزاد» و «مستبد» کاملا ججداگانه اعتقاد دارند.» موضوعات دیگری هم وجود دارد، یکی از مسئولان اطلاعاتی سابق انگلستان می‌گوید که «اینترنت دو قطبی و دو شاخه تاثیرات منفی و جدی از لحاظ هزینه و کاهش سرعت نوآوری خواهد داشت».
 
باید مشخص شود که کدام تکنولوژی‌ها برای تولید داخلی ضرورت دارند. گورمن می‌گوید: «در آنجایی که از چین جدا می‌شویم باید این کار را هوشمندانه انجام دهیم. این احتمال وجود دارد که جدایی بیش از حد بوده و به نوآوری در آمریکا ضربه وارد کند. پس موضوع این است که چطور بدون استفاده از یک رویکرد مستبدانه که می‌گوید همه چیز را از یک کشور مشخص ممنوع کنید، می‌توان نقاط ضعف امنیت ملی را رفع کرد.»
 
و حتی اگر در داخل به اجماع برسیم، متحدان آمریکا هم درمورد موضوعاتی مثل هواوی اتفاق نظر ندارند. با شدت گرفتن بحث درمورد نقش شرکت‌های چینی در ۵G و در حالی که فرانسه و انگلستان در حال جمع‌آوری زیرساخت چینی هستند، بحث درمورد نقش اقتصاد و تکنولوژی چین در اروپا هنوز ادامه دارد.
 
انگلستان در تحلیل یکپارچه از سیاست خارجی و دفاعی که در ماه مارس منتشر کرد اذعان دارد که «افزایش قدرت جهانی چین خطری برای منافع انگلستان محسوب می‌شود» و این کشور اهداف روشنی را تعیین کرده تا به سومین «ابر قدرت علوم و تکنولوژی» تبدیل شود. فرانسه نیز برای منطقه هند-اقیانوسیه یک رویکرد باز و آزاد را در پیش گرفته که منافع چین را به چالش می‌کشد.
 
اما بسیاری هنوز رویکرد روشن در این باره ندارند. لی هسین لونگ نخست وزیر سنگاپور سال گذشته در رابطه با شرایطه خارجه گفت: «کشور‌های آسیایی دوست ندارند مجبور به انتخابی بین این دو شوند». برلین نیز در استراتژی هند اقیانوسیه خود در سال گذشته نشان داد که مایل به تصمیم گیری قاطع نیست. نیوزلند که نگران تجارت مهم خود با چین است به جز در زمینه هم‌رسانی اطلاعاتی از اتحاد Five Eyes استفاده نمی‌کند. در همین حال ایتالیا در سال ۲۰۱۹ از طرح جاده ابریشم چین در زمینه زیرساخت استقبال کرد و سال گذشته چین را «همکار استراتژیک» خواند. همچنین اتحادیه اروپا با وجود لابی‌های مشخص دولت آمریکا، سال گذشته قرارداد تجاری خود را با چین منعقد کرد.
 
جهان مصالحات
دولت بایدن در رویکردی دشوار باید بدون درخواست مستقیم از کشور‌ها برای انتخاب بین چین و آمریکا یک اتحاد اجرایی را راه‌اندازی کند. براتبرگ می‌گوید: «اروپاییان علاقه‌ای به جدایی ندارند اما به گوناگونی علاقه‌مند هستند». آنها همچنین تمایلی به پیوست به یک اتحاد به رهبری آمریکا ندارند. واشنگتن باید در عوض نحوه همکاری را تغییر دهد و یک «اتحاد بین شرکای دموکراتیک و هم نظر» ایجاد کند.
 
برای عملی شدن این رویکرد، آمریکا ابتدا باید مشکلاتش با متحدان را رفع کند. براتبرگ می‌گوید: «ما باید زیرک‌تر باشیم و مستقیما برای رفع مشکلاتی مثل انتقال داده‌ها، مالیات دیجیتال و حریم خصوصی داده‌ها با اتحادیه اروپا مشارکت کنیم. سلطنت دیجیتال نباید با هزینه از بین رفتن همکاری با شرکای هم نظر به‌دست آید.»
 
 
سخنرانی انگلا مرکل صدراعظم آلمان در نشست خبری پس از ملاقات با نخست  چین لی کیجیانگ
برای موفقیت باید زیرک بود، چندین متخصص اعتقاد دارند که ایجاد یک اتحاد خاص درمورد موضوعات مشخص بهتر از یک اتحاد واحد دموکراتیک بر سر مسئله کلی تکنولوژی است. با این رویکرد بدون مستثنی کردن کشور‌هایی که در زمینه‌های خاص تخصص دارند (مثل سوئد در ۵G و تایوان در زمینه نیمه رساناها)، گروه‌بندی نزدیک ادامه پیدا می‌کند.
 
واشنگتن باید به همکاری احترام بگذارد و متوجه باشد که متحدانش در تمامی زمینه‌ها با چین قطع ارتباط نمی‌کنند. به عبارت دیگر، آمریکا نباید عالی را در مقابل خوب قرار دهد و همانند بسیاری از موضوعات کافی است که قدرت خود را نسبت به رقیب افزایش دهد.
 
گورمن از دانشمندان GMF می‌گوید که آمریکا هنوز هم می‌تواند در صحنه جهانی به رقابت بپردازد و حلقه کشور‌های هم نظر خود را بزرگتر کند اما اگر قرار باشد بخش‌های تکنولوژی را به شکلی مطابق با استاندارد‌ها و ارزش‌های دموکراتیک بسازند باید روی آنها سرمایه‌گذاری کند. او می‌گوید: «در واقع باید یک پیشنهاد مخالف جذاب ارائه کند».
 
حتی اگر در آینده‌ای نزدیک آمریکا هنوز برتری تکنولوژی را در اختیار داشته باشد. بسیاری از آمریکایی‌ها باید خودشان را برای آینده‌ای آماده کنند که دره سیلیکون بر تکنولوژی جهانی سلطنت نخواهد کرد. فعالان تکنولوژی چینی در زمینه‌هایی مثل ۵G پیشتاز هستند و شرکت‌های چینی از لحاظ قیمت، کیفیت و نوآوری با شرکت‌های آمریکایی رقابت می‌کنند. چین همچنین روی زنجیره عرضه مواد اولیه از جمله فلزات کمیاب نیز کنترل زیادی دارد.
 
شاید یکی از مهمترین نقاط قوت چین، نفوذ آن در تایوان باشد. تا زمانی که تایوان یکی از تولید‌ کنندگان اصلی نیمه رسانا محسوب می‌شود (شرکت TSMC تایوان ۹۰ درصد از پیشرفته ترین چیپ‌های جهان را تولید می‌کند)، صنعت تکنولوژی نسبت به تنش در روابط این دو کشور آسیب پذیر خواهد بود.
 
آیا تکنولوژی هم به مهره دیگری در بازی آمریکا و چین تبدیل می‌شود؟ بارکر می‌گوید دولت بایدن نسبت به دولت قبلی برای مصالحه آماده‌تر است. اما مشخص نیست که این دولت در ابتدای کار خود آیا تکنولوژی را در موضوع چین در اولویت قرار می‌دهد یا خیر.
 
آمریکا در حال حاضر باید اولویت‌های خود در مقابل چین را سبک و سنگین کند. با وجود نقاط ضعف دولت ترامپ، این دولت با نادیده گرفتن اویغور‌ها و حقوق بشر در چین، برتری تجاری را در دستور کار قرار داد که حالا به برگ برنده‌ای در دست دولت بایدن تبدیل شده است.
 
از سوی دیگر دولت بایدن هنوز اولویت‌بندی خود را مشخص نکرده است. اگر صحبت‌های فعلی واشنگتن را باور کنیم، کاخ سفید معتقد است که می‌تواند در زمینه آب و هوا، تایوان، تجارت، حقوق بشر و چندین حوزه دیگر به صورت هم‌‌زمان پیشروی کند. این موضوع به خودی خود یک نقطه ضعف است. نیل فرگوسن تاریخ‌نگار به تازگی در بلومبرگ نوشت، زمانی که در سال ۱۹۷۱ هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی وقت با چندین اولویت به چین رفت و چین تنها روی تایوان تمرکز کرد مغلوب رقیب خود شد.
 
دیپلمات‌های پکن با وجود اشتباهاتی که دارند مذاکره کنندگان زیرکی هستند. توماس رایت از اتاق فکر ‌Brookings هشدار داده است که اگر به دیپلمات‌های چینی این اجازه داده شود، آنها بخش‌های مختلف دولت را مثلا بر سر موضوع آب و هوایی در مقابل هم قرار می‌دهند. به همین دلیل نمی‌توان با رویکردی همه جانبه به مسیر ادامه داد به ویژه در حالی که بایدن موضوعات مهم  مثل ۵G و تایوان را نگه داشته و موضوعاتی مثل حقوق بشر، دموکراسی و تغییرات اقلیمی را به آن اضافه کرد.
 
در اینجا برگ برنده بایدن یعنی متحدان آمریکا به کار می‌آیند. اگر بایدن بتواند کشور‌های اروپایی را بر سر این موضوع متحد کند، آمریکا فشار چین در زمینه تجارت را تحمل خواهد کرد. در غیر این صورت مذاکره جداگانه بر سر این موضوع با آمریکا و متحدانش رویکرد بهتری خواهد بود.
 
از بین موضوعاتی که برای آمریکا اهمیت دارد، رقابت تکنولوژی یک مزیت محسوب می‌شود، واشنگتن در موضوعاتی مثل استراتژی صنعتی، اتحاد و حرکت‌های دیپلماتیکی تنها بازیگر مهم و یا حتی بازیگر اصلی نیست. دولت بایدن می‌تواند برای خود قانون تعیین کند، روی تحقیق پایه‌ای سرمایه‌گذاری کند و از منافع آمریکا در خارج محافظت کند اما نوآوری در آمریکا به نوآوران بستگی دارد.

واشنگتن خود را برای یک رقابت ژئوپولتیکی در زمینه «تکنولوژی» آماده می‌کند

 
 
زمانی که انتونی بلینکن وزیر امور خارجه و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا برای اولین بار در دولت جدید در آلاسکا با مسئولان چینی دیدار کردند این ملاقات یک ملاقات معمول دیپلماتیک نبود. به جای صحبت‌های مودبانه دیپلماتیک هردو طرف برای حدود دو ساعت انتقادات تندی نسبت به یکدیگر مطرح کردند. سالیوان و کرت کامپبل مسئول امور آسیایی دولت که در این نشست نیز حضور داشتند در سال ۲۰۱۹ نوشته بودند «یک اتفاق نظر فزاینده‌ای در خصوص پایان عصر تعامل با چین در حال شکل‌گیری است.»
 
 به نقل از تک‌رانچ، کمی بیشتر از ۱۰۰ روز از عمر دولت بایدن گذشته و دیدگاه‌های زیادی در مورد نحوه برخورد با روابط چین و آمریکا مطرح شده‌است. تمامی این نظرات از سوی گروه‌های مختلف، از گروهی که اریک اشمیدت مدیرعامل سابق گوگل آن را رهبری می‌کند گرفته تا مقاله‌ای سیاسی که از طرف یکی از مسئولان دولت ترامپ که نامش را فاش نکرده، همگی پژواک «تلگراف طولانی» جورج کنان است که در زمان فعالیت به عنوان نماینده امور آمریکا در مسکو پایتخت شوروی سابق در ۸ هزار کلمه نگرانی‌های خود درمورد نظریه جنگ سرد آمریکا با شوروی را بیان می‌کرد.
 
اما جدال آمریکا و چین شرایط خاصی دارد، قلب این رقابت را تکنولوژی تشکیل داده و هر رقابتی با چین به پیروزی یا شکست در فضای سایبری منتهی می‌شود. دیوید سنجر کمی پس از ملاقات نمایندگان دو کشور در روزنامه نیویورک تایمز نوشت «بخشی از هدف ملاقات در آلاسکا این بود که چین متقاعد شود دولت بایدن برای رقابت با پکن و ارائه تکنولوژی رقابتی مصمم است.»
 
اما استراتژی تکنولوژی محور چین چگونه است؟ و برای موافقیت چنین استراتژی به چه چیز نیاز است؟
 
تکنولوژی جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها را کنار هم قرار داد
یکی از نشانه‌های امیدوار کننده این است که مسئله چین تنها موضوعی بود که دموکرات‌ها نیز به برخی گفته‌های ترامپ اذعان دارند. جوردن اشنایدر تحلیلگر چینی در گروه Rhodium و میزبان پادکست و اخبار ChinaTalk می‌گوید: «دوران ترامپ جرقه‌ای بود که به روابط چین و آمریکا در واشنگتن شکل تازه‌ای بخشید.»
 
درحالی که پیش از دوران ریاست جمهوری ترامپ برخی مشاوران امور خارجه تا حدی از همکاری با چین حمایت می کردند، اما حالا رقابت یا حتی رویارویی به پیش‌فرض اصلی تبدیل شده است. اریک بتلبرگ موقوفه کارنگی برای صلح بین‌المللی (Carnegie Endowment for International Peace) یکی از اتاق فکر‌های بزرگ آمریکا می‌گوید: «دموکرات‌ها، حتی آنهایی که در دوران اوباما فعالیت کرده‌اند نیز رویکرد ستیزه گرایانه‌تری نسبت به چین دارند.»
 
 
ملاقابت تیم آمریکایی به رهبری انتونی بلیکن وزیر امور خارجه در اولین نشست از مذاکرات چین و آمریکا در دولت جدید با همتایان چینی در هتل کاپتان کوک، شهر آنکراژ آلاسکا
با تکامل جریان رقابت چین-آمریکا، این رقابت در حول فلسفه‌های استفاده از تکنولوژی شکل گرفته است. لینزی گورمن از فعالان بخش تکنولوژی‌های نوظهور در مرکز پژوهش و اتاق فکر GMF (German Marshall Fund) می‌گوید: «دموکراسی‌ها در قلب خود سیستم‌های بازی هستند که به جریان آزاد اطلاعات معتقدند در حالی که اطلاعات برای دولت‌های خودکامه چیزی است که باید به سلاحی برای استفاده رژیم تبدیل شود. پس تعجب آور نیست که تکنولوژی که بخش زیادی از آن به ذخیره و پردازش و استفاده از اطلاعات مربوط است به نقطه عطف رابطه چین و آمریکا و رقابت گسترده دموکراسی و خودکامگی در جهان تبدیل شده است.»
 
در حال حاضر تکنولوژی روی هرچیزی تاثیر دارد و اهمیت بالایی به دست آورده است. تایسون بارکر از کنسول روابط خارجه GMF می‌گوید: «تکنولوژی و مدل‌های تجاری حول تکنولوژی در واقع یک ایدئولوژی نهفته دارند. پس ماهیت تکنولوژی و نحوه استفاده از آن هم به دولتش شکل می‌دهد.»
 
این تفسیر در عمل به چه معنا است؟ بارکر می‌‌گوید: «وقتی شرکت‌های چینی در جهان توسعه پیدا می‌کنند، هنجار‌هایی را با خود به همراه می‌آورند. پس وقتی هواوی شبکه ‌‌‌۵G آمریکای لاتین را می‌سازد یا علی‌پی برای پرداخت دیجیتال در اروپای مرکزی استفاده می‌شود یا شیائومی سهم بازار بیشتری در شمال شرقی آسیا کسب می‌کند، این شرکت‌ها اقتصاد‌های هدف را براساس اصول چینی، دیجیتالی می‌کنند و از هنجار‌های چینی استفاده می‌کنند (به جای استفاده از هنجار‌های آمریکایی). طبق گفته او مسئله روشن است، هرکسی آینده تکنولوژی را به‌دست گیرد، سلطنت سال‌‌های باقی مانده از قرن بیست و یک را به دست خواهد گرفت.
 
سنگین‌ شدن کفه ترازوی چین باعث شده تا سیاست‌مداران واشنگتن ذهن خود را روی این موضوع متمرکز کنند. براتبرگ دانشمندی که به طور ویژه درمورد دیپلماسی تکنولوژی می‌نویسد می‌گوید: «من فکر می‌کنم که اجماع محکمی وجود دارد که تکنولوژی قلب رقابت آمریکا-چین است.» اما گورمن از فعالان بخش تکنولوژی‌های نوظهور معتقد است «توافق کمی روی راه‌حل این موضوع وجود دارد». متخصصان دموکرات که حالا واشنگتن را در دست گرفته‌اند با برداشت ترامپ از مسئله چین موافق هستند اما به رویکردی کاملا متفاوت نسبت به دولت ترامپ اعتقاد دارند.
 
برای مثال محدودیت‌هایی که دولت ترامپ تنها به دلیل چینی بودن برخی شرکت‌ها اعمال کرد مورد وثوق بسیاری از دموکرات‌ها نیست. والتر کر یکی از دیپلمات‌های سابق آمریکا می‌گوید: «این یکی از مشکل‌های ترامپ بود. ترامپ سخت‌گیری گسترده‌ای را متوجه شرکت‌ها می‌کرد و به سود و ضرر آن توجهی نداشت. فشار تنها به دلیل چینی بودن سیاست خوبی نیست.»
 
در عوض بسیاری از دموکرات‌ها معتقدند که تمرکز باید روی سرمایه‌گذاری داخلی و همکاری خارجی باشد.
 
سیاست خارجه نوعی سیاست داخلی است
دموکرات‌ها معتقدند که برای قدرت داشتن در خارج از مرزهای ایالات متحده باید در داخل قوی باشند. بایدن رئیس جمهور آمریکا در اولین سخنرانی بزرگ خود درمورد سیاست خارجی گفت: «دیگر خط مشخصی بین سیاست خارجی و داخلی وجود دارد. هر اقدامی که در خارج انجام می‌دهیم باید خانواده‌‌های کارگر آمریکایی را در ذهن خود داشته باشیم. برای شکل دادن به یک سیاست خارجی با مد نظر قرار دادن تقاضای قشر متوسط، باید به فکر نوسازی داخلی باشیم.»
 
جیک سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن که در دروان نامزدی هیلاری کلینتون برای ریاست جمهوری خودش را نماینده سیاست داخلی معرفی کرد می‌گوید: «ما به نقطه‌ای رسیدیم که سیاست خارجی به نوعی سیاست داخلی است و سیاست داخلی به نوعی سیاست خارجی است.»
 
 
صحبت جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید در کنفرانس خبری
با افزایش نگرانی‌ها درمورد عقب افتادن آمریکا در زمینه تحقیق و توسعه، این موضوع اهمیت بالایی برای تکنولوژی دارد. والتر کر، دیپلمات سابق آمریکایی که نشریه China Journal Review را منتشر می کند می‌گوید: «ما متوجه شدیم که سرمایه‌گذاری ما در بخش کمک‌های دولتی و پروژه‌های تحقیق و توسعه‌ که شرکت‌های آمریکایی برای نوآوری در زمینه‌هایی مثل محاسبه کوانتوم، هوش مصنوعی، تکنولوژی زیستی و غیره به آن نیاز دارند کم است.»
 
بازسازی و حفظ رهبری آمریکا در بخش تکنولوژی موضوع اصلی گزارشی است که اریک اشمیت مدیرعامل سابق الفابت شرکت مادر گوگل و اولین عضو هیئت مشاوره وزارت دفاع در زمینه نوآوری ارائه کرده است. این اولویت‌ها در دوران پاندمی اهمیت بیشتری پیدا کرده‌اند. اشنایدر از گروه رودیوم می‌گوید سوال این است که «ما چطور به سیستم تحقیقی جهت می‌دهیم تا کاستی‌های صنعتی که در بحران کووید به وضوح مشخص شد را رفع کنند؟»
 
در حالی که هنوز کار به اتخاذ یک استراتژی صنعتی ملی نرسیده است اما مسئولان بلند پرواز دولت بایدن به دنبال توسعه تحقیقات تکنولوژی در بخش‌‌های مهم هستند. در این راستا، کنسول امنیت ملی که سالیوان مسئولیت آن را برعهده دارد در حال بازسازی حول موضوعات تکنولوژی است؛ بایدن اولین مشاور ارشد امنیت ملی را موظف به تمرکز روی موضوعات تکنولوژی کرده و همچنین یک مسئول رده بالا را به موضوع تکنولوژی اختصاص داده است. هدف رسیدن به همان انرژی در رقابت با چین است که در دروان جنگ سرد به توسعه دره سیلیکونی کمک کرد.
 
با این وجود عناصر نوآوری آمریکایی (و غربی) را نمی‌‌توان یک راز دانست، سرمایه‌گذاری روی آموزش، تحقیق و استعداد‌ها. براتبرگ می‌گوید: «غرب هنوز اکثر دانشگاه‌ها، شرکت‌های تحقیق و توسعه و رهبری را در اختیار دارد. هنوز قدرت رقابتی و اهرم زیادی در اختیار آنهاست.» احیا و حفظ این قدرت رقابتی تم اصلی برنامه ۲ هزار میلیارد دلاری دولت بایدن برای زیرساختی است که شامل بودجه تحقیق، پشتیبانی از زنجیره عرضه، اتصال و پشتیبانی از صنعت نیمه رسانا است.
 
همانطور که تمامی مدیران دره سیلیکونی می‌گویند، یک سیستم مهاجرتی پویا و باز هم عنصر مهمی برای قدرت گرفتن آمریکا محسوب می‌شود. گورمن می‌گوید «آمریکا زمانی در بهترین حالت است که استعداد‌هایی از سراسر جهان را جذب می‌کند و ابزار‌هایی برای موفقیت و پیشرفت در اختیار آنها قرار می‌دهد». هنوز معلوم نیست که آیا دولت بایدن می‌تواند برای اصلاح کامل سیستم مهاجرتی با سنای جمهوری‌خواه به توافق برسد  و حتی در صورت موفقیت دولت، نبوغ آمریکایی به خودی خود برای موفقیت کافی نیست.
 
تیم آمریکا
رقابت تکنولوژی آمریکا و چین، چه از راه استعداد یا چه از مسیر همکاری، در خارج از این کشور‌ها صورت می‌گیرد. اشنایدر می‌گوید: «متحدان آمریکا مهمترین و رو راست‌ترین اهرمی است که بایدن برخلاف ترامپ در اختیار دارد.»
 
بایدن، بلینکن و چندین مسئول ارشد به وضوح و چندین بار رضایت خود برای همکاری با شرکای دموکراتیک درمورد چالش‌های بین‌المللی به ویژه درمورد منطقه اقیانوس هند-آرام را ابراز کرده‌اند. تصادفی نیست که بلینکن و سالیوان پس از سفری به ژاپن و کره جنوبی، دو متحد نزدیک آمریکا در این منطقه در آلاسکا با چین دیدار کردند و یوشیهید سوگا نخست وزیر ژاپن اولین رهبر خارجی بود که در کاخ سفید با بایدن دیدار کرد. او گفت: «اگر شما آمریکا را به اتحادیه اروپا، استرالیا، تایوان و کره جنوبی اضافه کنید، کفه قدرت اقتصاد و تکنولوژی بار دیگر به سمت ما سنگین می‌شود.»
 
 
کنفرانس خبری جو بایدن رئیس جمهور آمریکا و یوشیهیده سوگا نخست وزیر ژاپن
زمین حاصل خیزی برای بلینکن و همراهانش وجود دارد. دیپلمات‌های نسبت به کشور‌هایی که ضد چین تلقی می‌‌شوند رویکردی تهاجمی دارند. برای مثال سفارت چین در دوبلین پایتخت ایرلند توییت‌هایی منتشر کرد که یک زوج روزنامه‌ نگار ایرلندی-بریتانیایی را هدف قرار می‌داد. این زود درنتیجه کارزاری انتقادی نسبت به پوشش انتقادی خود از سیاست‌های چین نسبت به اویغورها مجبور شدند به تایوان مهاجرت کنند. این دیپلماسی «گرگ جنگجو» باعث بازخورد‌های منفی شده و بسیاری از بزرگان حوزه سیاست را متقاعد کرده که شاید حق با منتقدان چین در واشنگتن باشد.
 
همین شاید نشان می‌دهد که چرا اتحادهایی برای تضمین اینترنت آزاد و دموکراتیک برای آینده تشکیل شده است. یک شبکه عرضه امن به نام ۱۰D به رهبری بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا تشکل شده که استرالیا، هند و کره جنوبی را به کشور‌های فعلی (آمریکا، انگلستان، کانادا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و ژاپن) گروه ۷G اضافه می‌کند. گزارش اشمیدت درخواست تشکیل اتحادی به نام ۱۲-T (منهای ایتالیا و بعلاوه فنلاند، سوئد و اسرائیل) را دارد. دیگران نیز به دنبال توسعه گروه‌ بندی‌های حوزه تکنولوژی هستند، مثلا گروه پنج چشم (Five Eyes) در زمینه اطلاعاتی که شامل آمریکا، انگلستان، استرالیا، کانادا و نیوزلند می‌شود یا قدرت گرفتن اتحاد‌های غیرفنی مثل چهار (Quad). گورمن معتقد است اعلام این موضوع که Quad- استرالیا، هند، ژاپن و آمریکا- در اولین ملاقات مجازی رهبران این گروه در ماه مارس از تشکیل کار گروهی برای فعالیت روی تکنولوژی‌های نوپا خبر داد اهمیت بالایی دارد.
 
در حال حاضر سناتور دموکرات مارک وارنر از ورجینیا یک همکاری ۵ میلیارد دلاری در زمینه تکنولوژی را به وزارت کشور پیشنهاد کرده تا با هدف مقابله با چین با متحدان هماهنگ شوند.
 
استاندارد‌های تکنولوژی جهانی کمتر از سوی غرب تعیین می‌شوند
آمریکا حتی با همکاری متحدانش بازهم رهبری کامل جهان را به دست نمی‌آورد. تصمیم دولت ترامپ برای خروج از همکاری فرا‌ اقیانوسی که توسط دولت اوباما با ۱۰ کشور حاشیه اقیانوس آرام با هدف تنظیم استاندارد‌های تجاری در آسیا-اقیانوسیه انجام گرفت نشان داد که شاید رویکرد آمریکا نسبت به آسیا تا حدی که گفته می‌شد مثبت نیست. اتحاد پیشبردی همکاری فرا اقیانوسی (CPTPP) بدون آمریکا ادامه یافته-و حالا حتی چین هم برای پیوستن به آن تمایل نشان داده است.
 
رویکرد تحقیر آمیز ترامپ نسبت به اتحادهای چند جانبه نشان می‌دهد که واشنگتن اساس حوزه تنظیم استاندارد فنی در جهان را واگذار کرده است. پکن از این مسئله استفاده و در سیستم سازمان ملل پیشرفت کرده و حالا مسئولان چینی چهار آژانس ویژه از ۱۵ آژانس ویژه سازمان ملل متحد را رهبری می‌کنند که دو مورد از آنها عمدتا روی قانونگذاری تکنولوژی تمرکز دارد: اتحادیه ارتباطات بین‌المللی (ITU) که به تنظیم استاندارد‌های فنی جهانی کمک می‌کند و سازمان اموال ذهنی جهان (WIPO) که مسئول محافظت از حقوق اموال ذهنی در جهان است.
 
چین از تلاش‌های روسیه برای بازنویسی نحوه اداره اینترنت پشتیبانی می‌کند. روسیه با پشتیبانی چین در سال ۲۰۱۹ در یک رای‌گیری سازمان ملل برای آغاز پیش نویس یک معاهده جدید جرایم سایبری پیروز شد. این دو قصد دارند معاهده سال ۲۰۰۱ بوداپست درمورد جرایم سایبری که با پشتیبانی آمریکا اجرایی شده بود را با معاهده جدید جایگزین کنند که به عقیده منتقدان با قید‌هایی همراه است که «احتمالا پوششی برای مجازات مخالفان سیاسی در اختیار دولت‌های مستبد قرار می‌دهد.» چین و روسیه در چند تلاش ناموفق سعی کردند از ITU(با رهبری چینی) برای جایگزین کردن شرکت اینترنت برای نام‌ها و ارقام مشخص (ICANN) استفاده کنند. این نهاد خصوصی نام‌های دومین اینترنتی را اداره می‌کند.
 
این تلاش‌ها همگی بخشی از استاندارد‌های ۲۰۳۵ چین هستند. این برنامه قرار است استاندارد‌های چینی در زمینه‌هایی مانند ۵G و اینترنت اشیا (IoT) را جهانی کند. امیلی دی لا برایر و ناتان پیکارسیک سال گذشته در وبسایت تک کرانچ در این باره نوشتند: «پکن دو دهه قبل را برای محکم کردن جای پای خود در چندین نهاد چند جانبه صرف کرد و زمینه‌های صنعتی را هدف قرار داد. حالا از نفوذ خود برای تعیین مقررات آنها استفاده می‌کنند-تا با استفاده از آن زیرساخت جهان آینده را تعیین کند».
 
شاهین‌ها، کبوتر‌ها و دسته بند‌های آمریکا
با وجود اتفاق نظر‌های کلی، درمورد نحوه مقابله با چین اختلافاتی نیز در این زمینه وجود دارد.
 
در سمت شاهین‌ها، گزارش اشمیدت می‌گوید که «تا اندازه‌ای دو دستگی از لحاظ تکنولوژی در آمریکا به نفع این کشور است». اما نمی‌توان گفت که این دودستگی تا چه اندازه باید باشد. بارکر از کنسول روابط خارجی GMF می‌گوید: «این موضوع یک واقعیت است. سوال این است که: این گسستگی تا چه اندازه باید باشد؟»
 
برخی به جدایی کامل اعتقاد دارند. براتبرگ نویسنده دیپلماسی تکنولوژی می‌گوید: «بسیاری به اینترنت‌های «آزاد» و «مستبد» کاملا ججداگانه اعتقاد دارند.» موضوعات دیگری هم وجود دارد، یکی از مسئولان اطلاعاتی سابق انگلستان می‌گوید که «اینترنت دو قطبی و دو شاخه تاثیرات منفی و جدی از لحاظ هزینه و کاهش سرعت نوآوری خواهد داشت».
 
باید مشخص شود که کدام تکنولوژی‌ها برای تولید داخلی ضرورت دارند. گورمن می‌گوید: «در آنجایی که از چین جدا می‌شویم باید این کار را هوشمندانه انجام دهیم. این احتمال وجود دارد که جدایی بیش از حد بوده و به نوآوری در آمریکا ضربه وارد کند. پس موضوع این است که چطور بدون استفاده از یک رویکرد مستبدانه که می‌گوید همه چیز را از یک کشور مشخص ممنوع کنید، می‌توان نقاط ضعف امنیت ملی را رفع کرد.»
 
و حتی اگر در داخل به اجماع برسیم، متحدان آمریکا هم درمورد موضوعاتی مثل هواوی اتفاق نظر ندارند. با شدت گرفتن بحث درمورد نقش شرکت‌های چینی در ۵G و در حالی که فرانسه و انگلستان در حال جمع‌آوری زیرساخت چینی هستند، بحث درمورد نقش اقتصاد و تکنولوژی چین در اروپا هنوز ادامه دارد.
 
انگلستان در تحلیل یکپارچه از سیاست خارجی و دفاعی که در ماه مارس منتشر کرد اذعان دارد که «افزایش قدرت جهانی چین خطری برای منافع انگلستان محسوب می‌شود» و این کشور اهداف روشنی را تعیین کرده تا به سومین «ابر قدرت علوم و تکنولوژی» تبدیل شود. فرانسه نیز برای منطقه هند-اقیانوسیه یک رویکرد باز و آزاد را در پیش گرفته که منافع چین را به چالش می‌کشد.
 
اما بسیاری هنوز رویکرد روشن در این باره ندارند. لی هسین لونگ نخست وزیر سنگاپور سال گذشته در رابطه با شرایطه خارجه گفت: «کشور‌های آسیایی دوست ندارند مجبور به انتخابی بین این دو شوند». برلین نیز در استراتژی هند اقیانوسیه خود در سال گذشته نشان داد که مایل به تصمیم گیری قاطع نیست. نیوزلند که نگران تجارت مهم خود با چین است به جز در زمینه هم‌رسانی اطلاعاتی از اتحاد Five Eyes استفاده نمی‌کند. در همین حال ایتالیا در سال ۲۰۱۹ از طرح جاده ابریشم چین در زمینه زیرساخت استقبال کرد و سال گذشته چین را «همکار استراتژیک» خواند. همچنین اتحادیه اروپا با وجود لابی‌های مشخص دولت آمریکا، سال گذشته قرارداد تجاری خود را با چین منعقد کرد.
 
جهان مصالحات
دولت بایدن در رویکردی دشوار باید بدون درخواست مستقیم از کشور‌ها برای انتخاب بین چین و آمریکا یک اتحاد اجرایی را راه‌اندازی کند. براتبرگ می‌گوید: «اروپاییان علاقه‌ای به جدایی ندارند اما به گوناگونی علاقه‌مند هستند». آنها همچنین تمایلی به پیوست به یک اتحاد به رهبری آمریکا ندارند. واشنگتن باید در عوض نحوه همکاری را تغییر دهد و یک «اتحاد بین شرکای دموکراتیک و هم نظر» ایجاد کند.
 
برای عملی شدن این رویکرد، آمریکا ابتدا باید مشکلاتش با متحدان را رفع کند. براتبرگ می‌گوید: «ما باید زیرک‌تر باشیم و مستقیما برای رفع مشکلاتی مثل انتقال داده‌ها، مالیات دیجیتال و حریم خصوصی داده‌ها با اتحادیه اروپا مشارکت کنیم. سلطنت دیجیتال نباید با هزینه از بین رفتن همکاری با شرکای هم نظر به‌دست آید.»
 
 
سخنرانی انگلا مرکل صدراعظم آلمان در نشست خبری پس از ملاقات با نخست  چین لی کیجیانگ
برای موفقیت باید زیرک بود، چندین متخصص اعتقاد دارند که ایجاد یک اتحاد خاص درمورد موضوعات مشخص بهتر از یک اتحاد واحد دموکراتیک بر سر مسئله کلی تکنولوژی است. با این رویکرد بدون مستثنی کردن کشور‌هایی که در زمینه‌های خاص تخصص دارند (مثل سوئد در ۵G و تایوان در زمینه نیمه رساناها)، گروه‌بندی نزدیک ادامه پیدا می‌کند.
 
واشنگتن باید به همکاری احترام بگذارد و متوجه باشد که متحدانش در تمامی زمینه‌ها با چین قطع ارتباط نمی‌کنند. به عبارت دیگر، آمریکا نباید عالی را در مقابل خوب قرار دهد و همانند بسیاری از موضوعات کافی است که قدرت خود را نسبت به رقیب افزایش دهد.
 
گورمن از دانشمندان GMF می‌گوید که آمریکا هنوز هم می‌تواند در صحنه جهانی به رقابت بپردازد و حلقه کشور‌های هم نظر خود را بزرگتر کند اما اگر قرار باشد بخش‌های تکنولوژی را به شکلی مطابق با استاندارد‌ها و ارزش‌های دموکراتیک بسازند باید روی آنها سرمایه‌گذاری کند. او می‌گوید: «در واقع باید یک پیشنهاد مخالف جذاب ارائه کند».
 
حتی اگر در آینده‌ای نزدیک آمریکا هنوز برتری تکنولوژی را در اختیار داشته باشد. بسیاری از آمریکایی‌ها باید خودشان را برای آینده‌ای آماده کنند که دره سیلیکون بر تکنولوژی جهانی سلطنت نخواهد کرد. فعالان تکنولوژی چینی در زمینه‌هایی مثل ۵G پیشتاز هستند و شرکت‌های چینی از لحاظ قیمت، کیفیت و نوآوری با شرکت‌های آمریکایی رقابت می‌کنند. چین همچنین روی زنجیره عرضه مواد اولیه از جمله فلزات کمیاب نیز کنترل زیادی دارد.
 
شاید یکی از مهمترین نقاط قوت چین، نفوذ آن در تایوان باشد. تا زمانی که تایوان یکی از تولید‌ کنندگان اصلی نیمه رسانا محسوب می‌شود (شرکت TSMC تایوان ۹۰ درصد از پیشرفته ترین چیپ‌های جهان را تولید می‌کند)، صنعت تکنولوژی نسبت به تنش در روابط این دو کشور آسیب پذیر خواهد بود.
 
آیا تکنولوژی هم به مهره دیگری در بازی آمریکا و چین تبدیل می‌شود؟ بارکر می‌گوید دولت بایدن نسبت به دولت قبلی برای مصالحه آماده‌تر است. اما مشخص نیست که این دولت در ابتدای کار خود آیا تکنولوژی را در موضوع چین در اولویت قرار می‌دهد یا خیر.
 
آمریکا در حال حاضر باید اولویت‌های خود در مقابل چین را سبک و سنگین کند. با وجود نقاط ضعف دولت ترامپ، این دولت با نادیده گرفتن اویغور‌ها و حقوق بشر در چین، برتری تجاری را در دستور کار قرار داد که حالا به برگ برنده‌ای در دست دولت بایدن تبدیل شده است.
 
از سوی دیگر دولت بایدن هنوز اولویت‌بندی خود را مشخص نکرده است. اگر صحبت‌های فعلی واشنگتن را باور کنیم، کاخ سفید معتقد است که می‌تواند در زمینه آب و هوا، تایوان، تجارت، حقوق بشر و چندین حوزه دیگر به صورت هم‌‌زمان پیشروی کند. این موضوع به خودی خود یک نقطه ضعف است. نیل فرگوسن تاریخ‌نگار به تازگی در بلومبرگ نوشت، زمانی که در سال ۱۹۷۱ هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی وقت با چندین اولویت به چین رفت و چین تنها روی تایوان تمرکز کرد مغلوب رقیب خود شد.
 
دیپلمات‌های پکن با وجود اشتباهاتی که دارند مذاکره کنندگان زیرکی هستند. توماس رایت از اتاق فکر ‌Brookings هشدار داده است که اگر به دیپلمات‌های چینی این اجازه داده شود، آنها بخش‌های مختلف دولت را مثلا بر سر موضوع آب و هوایی در مقابل هم قرار می‌دهند. به همین دلیل نمی‌توان با رویکردی همه جانبه به مسیر ادامه داد به ویژه در حالی که بایدن موضوعات مهم  مثل ۵G و تایوان را نگه داشته و موضوعاتی مثل حقوق بشر، دموکراسی و تغییرات اقلیمی را به آن اضافه کرد.
 
در اینجا برگ برنده بایدن یعنی متحدان آمریکا به کار می‌آیند. اگر بایدن بتواند کشور‌های اروپایی را بر سر این موضوع متحد کند، آمریکا فشار چین در زمینه تجارت را تحمل خواهد کرد. در غیر این صورت مذاکره جداگانه بر سر این موضوع با آمریکا و متحدانش رویکرد بهتری خواهد بود.
 
از بین موضوعاتی که برای آمریکا اهمیت دارد، رقابت تکنولوژی یک مزیت محسوب می‌شود، واشنگتن در موضوعاتی مثل استراتژی صنعتی، اتحاد و حرکت‌های دیپلماتیکی تنها بازیگر مهم و یا حتی بازیگر اصلی نیست. دولت بایدن می‌تواند برای خود قانون تعیین کند، روی تحقیق پایه‌ای سرمایه‌گذاری کند و از منافع آمریکا در خارج محافظت کند اما نوآوری در آمریکا به نوآوران بستگی دارد.

بیم و امید تکنولوژی در سایه یک توافق

۱۰ روز از اعلام امضای تفاهم‌نامه همکاری ایران و چین در زمینه‌های مختلف می‌گذرد. بر اساس آنچه در کلیات این تفاهم‌نامه منتشر شده است، فناوری ارتباطات و اطلاعات هم به‌عنوان بخشی مهم و تاثیرگذار در اقتصاد، سهم قابل‌توجهی از آن دارد. درست به همین دلیل هم، واکنش به این تفاهم‌نامه به‌خصوص در حوزه ‌آی‌تی بیشتر بوده است.
 
 
 تا جایی که عده‌ای با تمرکز بر سبک حاکمیت فضای سایبری در چین، با نگاهی بدبینانه به این تفاهم می‌نگرند و عده‌ای دیگر با تاکید بر توانمندی‌های قابل‌توجه این کشور در حوزه‌های مختلف IT، این همکاری را فرصت مناسبی برای توسعه زیرساخت‌ها و همگام شدن با پیشرفت‌های روز دنیا عنوان می‌کنند. با در نظر گرفتن احتمالات، می‌توان گفت تمام این انتقادات می‌توانند وارد هم باشند، اما آنچه مرز بین «تهدید» یا «فرصت» بودن این تفاهم‌نامه را مشخص خواهد کرد، رویکرد دولت‌های طرفین و نحوه اجرایی شدن این همکاری خواهد بود.
 
  آیا چین می‌تواند رهبر دنیای تکنولوژی باشد؟
تا حد زیادی می‌توان قدرت سیاسی و اقتصادی کشورها در سال‌های آتی را به توانمندی‌های آنان در تکنولوژی‌های پیشرویی مانند هوش مصنوعی، بلاکچین، روباتیک، بیگ دیتا، نسل‌های جدید تکنولوژی‌های ارتباطی مانند ۵G، نانوتکنولوژی و... وابسته دانست. در سال‌های اخیر، چین به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای در حوزه‌های مختلف تکنولوژی خصوصا تکنولوژی‌های ارتباطی و اطلاعاتی دست پیدا کرده است و در بسیاری از همین بخش‌ها، رهبری آمریکا را به چالش بکشد.
 
در رتبه‌بندی اعلام‌شده از شاخص نوآوری جهانی (GII) در سال ۲۰۲۰، چین توانست با ۵ رتبه صعود نسبت به سال ۲۰۱۷، در جایگاه ۱۷ از بین ۱۳۱ کشور قرار گیرد و آمریکا با دو رتبه سقوط نسبت به سال پیش از آن، در رتبه ۶ قرار گرفت. این نخستین باری بود که یک کشور آسیایی توانست در میان ۲۰ کشور صدرنشین این رتبه‌بندی قرار گیرد. نکته مهمی که درباره وضعیت چین در رتبه‌بندی‌های مختلف تکنولوژی و اقتصادی وجود دارد، رشد سریع چین در این رتبه‌بندی‌هاست. امیدها برای تبدیل شدن چین به یکی از ابرقدرت‌های جهان به حدی است که پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۲۴، چین پس از آمریکا، در رتبه دوم بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان قرار گیرد و همین امر اهمیت ایجاد توافق و شکل‌گیری همکاری‌های مشترک با این کشور را نشان می‌دهد.
 
با وجود آنکه هنوز نبض بسیاری از حوزه‌های تکنولوژی در دست آمریکاست، اما سیاست‌های اخیر این کشور در قبال دیگر کشورها، اندکی جایگاه آن را متزلزل کرده و در مقابل بسیاری کشورها مانند چین در این مدت توانسته‌اند در بسیاری حوزه‌ها مانند نیمه‌هادی‌ها و هوش مصنوعی، آمریکا را به چالش بکشند. چند سالی است که چین درحال آماده‌سازی بسترهایی است که امیدوار است در آینده به ثمر بنشینند و حاکمیت بسیاری از حوزه‌های تکنولوژی را به دست این کشور بسپارند.
 
حدود ۶ سال پیش، یعنی در سال ۲۰۱۵، چین از برنامه‌ای تحت عنوان «Made in China ۲۰۲۵» رونمایی کرد. هدف این طرح، ایجاد رشد قابل ملاحظه در بخش‌های مختلف تولیدات‌ های-تک (high Tech) بود که به نظر می‌رسد تا حد زیادی برآورده شده است. بر اساس گزارش CNBC، در برنامه دیگری که در سال ۲۰۱۷ تدوین شده، قرار است چین تا سال ۲۰۳۰، رهبری دنیا در حوزه هوش مصنوعی را به عهده بگیرد.
 
آمارهای ارائه‌شده در آخرین گزارش آنکتاد، به خوبی نشان‌دهنده رقابت نزدیک چین و آمریکا در حوزه‌های مختلف تکنولوژی‌های پیشرو و آینده روشن چین در تبدیل شدن به رهبر دنیای تکنولوژی است. نمودار ارائه‌شده درباره تعداد مستندات علمی -پژوهشی منتشرشده در زمینه‌های مختلف تکنولوژی‌های پیشرو نشان می‌دهد چین توانسته در اکثر زمینه‌ها، در جایگاهی نزدیک به کشور آمریکا قرار گیرد و حتی در برخی حوزه‌ها مانند بیگ‌دیتا از آمریکا پیش بیفتد.
 
نمودار دیگری که نشان‌دهنده سهم کشورهای مختلف از پتنت‌های (حق ثبت اختراع) ثبت‌شده در سال ۲۰۲۰ است، نشان می‌دهد چین در ثبت پتنت و ایجاد نوآوری در محصولات آتی، با قدرت از تمام کشورها، حتی آمریکا پیش است و توانسته در اکثر حوزه‌ها، تعداد قابل ملاحظه‌ای پتنت به ثبت برساند.
 
  فرصت‌های همکاری مشترک ایران-چین در حوزه تکنولوژی
آمارها بر جایگاه مهم چین در حوزه‌های مختلف تکنولوژی و اقتصاد دیجیتال جهان تاکید دارند و به‌نظر می‌رسد در صورت وجود فضای آزادانه، تجارت، تجربه‌آموزی و ارتباط صنعتی از اصلی ترین مزیت‌های این تفاهم‌نامه باشد. چین با داشتن شرکت‌های بزرگ تکنولوژی مانند علی بابا، هوآوی، ZTE، بایدو و...که از تجربه جهانی برخوردارند، می‌تواند الگوی مناسبی برای هر کشور درحال توسعه باشد. از طرفی چین در بعضی بخش‌ها مانند پرداخت الکترونیک، یکی از گسترده‌ترین و پیشرفته‌ترین صنایع دنیا را در اختیار دارد. این کشوربا داشتن شرکت‌هایی مانند تنسنت، توانسته به خوبی فناوری‌های نوین را برای توسعه هرچه بیشتر این صنعت به‌کار بگیرد. در سال‌های اخیر بخش زیادی از تولیدات جهان در چین انجام می‌شود و کشورهای بسیاری برای تکمیل تولیدات خود، وابسته به قطعات تولیدشده در این کشور هستند. بنابراین به‌طور پیش‌فرض ایجاد روابط فناورانه بین دو دولت ایران و چین می‌تواند تاثیر بسزایی در توسعه و پیشرفت بخش‌های مختلف تولیدی و صنعتی کشور داشته باشد؛ اما ازآنجا که هنوز جزئیات زیادی درباره نحوه اجرایی شدن این همکاری‌های مشترک ارائه نشده است، نمی‌توان چشم‌انداز دقیقی درباره نحوه تاثیرات این همکاری مشترک در بخش‌های مختلف و زیرمجموعه‌های آنها داشت.
 
یکی از اصلی‌ترین چالش‌های مطرح‌شده درباره اجرایی شدن این همکاری مشترک و ایجاد ارتباطات تجاری میان صنایع ایران و چین، آن است که آیا واقعا صرف امضای سند همکاری میان دو دولت و با وجود تحریم‌های جهانی سخت‌گیرانه علیه ایران و کشورهایی که با آن همکاری می‌کنند، می‌توان به ایجاد روابط تجاری و فناورانه موفقیت آمیز با شرکت‌های چینی امیدی داشت یا خیر. حقیقت آن است که اکنون بسیاری از شرکت‌های چینی، با بازارهای جهانی، ارتباطات مالی قابل‌توجهی دارند. در نتیجه بعید است که بتوان با اعمال فشارهای حاکمیتی، آنها را مجاب کرد که منافع جهانی خود و ارتباطاتی که با کشورهای اروپایی و آمریکایی دارند را به خطر بیندازند تا بتوانند با ایران وارد همکاری مشترک شوند.
 
مواردی که قرار است دو کشور در آنها به همکاری مشترک بپردازند، در سندی ۱۸ صفحه‌ای ارائه شده است.
 
تعریف پروژه‌های مشترک برای توسعه و تقویت شبکه زیرساخت‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی، توسعه نسل پنجم ارتباطات از راه دور، ارائه خدمات اساسی مانند موتورهای جست‌وجو، پست الکترونیک و پیام‌رسان‌های اجتماعی، تجهیزات ارتباط از راه دور (شامل مسیریاب جی‌پی‌اس، سوئیچ، سرور ما و ذخیره اطلاعات)، تجهیزات کاربر نهایی مانند تلفن همراه، تبلت، لپ‌تاپ، تعامل درباره همکاری‌های ممکن درخصوص توسعه نرم‌افزارهای پایه از قبیل سیستم‌عامل رایانه‌ها و تلفن‌های همراه به مرور‌گرها و آنتی‌ویروس‌ها و اجرای چنین همکاری‌هایی در موعد مناسب از جمله اصلی‌ترین مواردی هستند که به‌عنوان زمینه‌های همکاری ایران و چین در بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات، در متن این پیش‌نویس ارائه شده آمده است.
 
با این‌حال، این همکاری‌ها محدود به موارد فوق نیست و موارد دیگری مانند تعریف پروژه‌های مشترک و آزمایشی در زمینه فناوری‌های هوشمند و هوش مصنوعی، انجام تحقیقات مشترک توسط دانشگاه‌های دو کشور و توسعه همکاری با شرکت‌های دانش‌بنیان و اکوسیستم کسب‌وکارهای نوآورانه و استارت‌آپ‌ها و تقویت همکاری‌ها در طرح‌های طیف فرکانس رادیویی و هماهنگی در فرکانس‌های ماهواره‌ای در صحنه بین‌المللی و... نیز در متن این تفاهم‌نامه به چشم می‌خورد.
 
  تهدیدهای احتمالی همکاری مشترک ایران و چین
با وجود تمامی نکات مثبتی که تعامل با چین به‌عنوان یکی از قدرت‌های نوظهور اقتصاد و فناوری جهان می‌تواند برای ایران به ارمغان آورد، ابهامات و نگرانی‌هایی نیز از سوی برخی افراد مطرح می‌شود. یکی از اصلی‌ترین نگرانی‌هایی که این روزها افراد در شبکه‌های اجتماعی به آن اشاره می‌کنند، سرنوشت اینترنت کشور پس از تقویت همکاری‌ها با چین است. سیاست‌های چین در سانسور فضای ارتباطی اینترنت این کشور، زبانزد است؛ به‌طوری که اکنون تعداد قابل ملاحظه‌ای از شبکه‌های اجتماعی غربی- از توییتر، فیس‌بوک، یوتیوب و... گرفته تا کلاب‌هاوس که اخیر جای خود را در فضای شبکه‌های اجتماعی جهانی باز کرده- در این کشور فیلتر و از دسترس خارج شده‌اند و کاربران محدود به استفاده از پلت‌فرم‌های بومی هستند.
 
از آنجا که در برخی مفاد اعلام شده درباره همکاری‌های مشترک ایران و چین در حوزه فناوری، به توسعه پلت‌فرم‌های بومی برای شبکه‌های اجتماعی، موتور جست‌وجو و... اشاره شده، بسیاری گمان می‌کنند به زودی اینترنت کشور به سرنوشت اینترنت چین دچار خواهد شد و محدودیت‌هایی بیش از پیش بر فضای مجازی کشور حاکم خواهد شد. با این‌حال، برخی کارشناسان معتقدند با سیاست‌های فیلترینگی که در سال‌های اخیر بر پلت‌فرم‌های مختلف اعمال شده و دسترسی‌هایی که از سوی ارائه دهندگان خدمات برای کاربران ایرانی محدود شده، فضای اینترنت کشور بیش از این قابل محدود‌تر شدن نیست و جای نگرانی چندانی وجود ندارد.  در روزهای اخیر مسوولان در اظهارنظرهای مختلفی اعلام کرده‌اند که این همکاری بیشتر در قالب بهبود زیرساخت‌ها و دسترسی به فناوری‌های ارتباطی جدید خواهد بود و بر سیاست‌های مدیریت فضای مجازی کشور تاثیر نخواهد داشت.
 
نگرانی دیگری که درباره ورود چین به اکوسیستم دیجیتال کشور وجود دارد آن است آیا جهت‌گیری مسوولان طرفین به‌گونه‌ای خواهد بود که در کنار ورود تکنولوژی‌های جدید، از کسب و کارهای موجود در داخل کشور حمایت شود یا اینکه قرار است با باز گذاشتن فضا، زمینه‌های رقابت شرکت‌های دیجیتال ایرانی و چینی را فراهم کرد. با وجود مزیت‌هایی که باز گذاشتن فضای رقابتی می‌تواند برای شرکت‌ها داشته باشد، این امر می‌تواند برای کسب‌وکارهای ایرانی که گاهی بسیار نوپا هستند گران تمام شود و خیلی زود آنها را از چرخه رقابت خارج کند.
 
در مجموع، کارشناسان معتقدند در صورتی که توافق انجام شده به گونه‌ای پیش برود که باعث ایجاد نوعی مراوده اقتصادی مناسب و متوازن میان شرکت‌های طرفین قرارداد شود، می‌توان به انتفاع توامان دوطرف از این همکاری امید داشت و دستاوردهای قابل ملاحظه‌ای از تعامل با کشور پیشرویی مانند چین کسب کرد.
 
 

خودنمایی تکنولوژی در مسابقات تنیس اوپن استرالیا

 نقش تکنولوژی در مسابقات تنیس اوپن استرالیا کجاست؟ مسابقات تنیس اوپن استرالیا این روزها در کشور کانگوروها و در شهر ملبورن درحال برگزاری است. رقابتی که در دومین ماه سال ۲۰۲۱ میلادی، بزرگان این رشته ورزشی را گرد هم آورده و نگاه میلیون‌ها علاقه‌مند در سراسر جهان را به خود جلب کرده است. اما حضور پررنگ فناوری و استفاده از جدیدترین نوآوری‌ها در این میدان رقابت، جذابیت‌های این مسابقات را برای مخاطبان دوچندان کرده است. شرکت Infosys که در زمینه ارائه نسل جدید خدمات دیجیتال جزو پیشگامان به‌شمار می‌رود، از جمله شرکت‌هایی است که پای فناوری‌ها و دانش مهندسان خود را به این رقابت‌ها باز کرده است. این شرکت به‌عنوان یکی از شرکای مسابقات تنیس آزاد استرالیا با برگزارکنندگان این رویداد همکاری می‌کند و سعی دارد از طریق فناوری‌های بدیع خود، تجربه لذت‌بخش و عمیقی از تماشای این مسابقات برای تماشاگران و همچنین آنهایی که شانس حضور در این کشور را پیدا نکردند، فراهم کند.
در واقع، این شرکت سعی کرده است تا با بهره‌گیری از فناوری و قابلیت‌های دیجیتال، نقش یک پل ارتباطی را میان علاقه‌مندان و محل برگزاری مسابقات ایفا کند. Infosys برای تحقق این هدف، از فناوری‌های متعددی همچون کلاد، هوش مصنوعی، تجربیات مجازی و غیره استفاده کرده است. بن‌اسلک (Ben Slack)، از مدیران مسابقات تنیس آزاد استرالیا در این باره می‌گوید: طی یک سال گذشته، ضرورت استفاده از ظرفیت‌های فضای دیجیتال برای ارتباطات بهتر میان این مسابقات و طرفداران، بازیکنان، مدیران، رسانه‌ها و شرکایمان احساس می‌شد. امسال تمرکز ما به ارائه تجربیات و نگاهی دیجیتال نسبت به این مسابقات معطوف شده که برای همه افراد از هر نقطه‌ای از جهان قابل دسترسی خواهد بود. وی ادامه داد: به لطف حضور Infosys به‌عنوان شریک نوآوری دیجیتال در این مسابقات، توانستیم مشارکت و درگیری بیشتری را برای تمامی‌گروه‌ها به ارمغان آوریم. نه‌تنها طرفداران و بازیکنان و مربیان این رشته ورزشی، بلکه شرکای ما در پخش این مسابقات و همچنین اسپانسرهایمان نیز از امکان‌ به‌وجود آمده بهره‌مند شدند.
 
همان‌طور که اشاره شد، این فناوری‌ها می‌توانند با ارائه جزئیات و اطلاعات دقیق‌تری از آنچه در زمین‌های مسابقات تنیس می‌گذرد، تجربه لذت‌بخش‌تری را از تماشای این بازی‌ها برای طرفداران تنیس رقم بزنند. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به برخی از این موارد.
 
  تجزیه و تحلیل‌های عمیق
در این مسابقات، سیستمی ‌به نام ۳D Court Vision به‌کار گرفته شده که این امکان را برای افراد فراهم می‌کند تا مسابقات میان تنیس‌بازها را در حالتی انیمیشنی مشاهده کنند. در واقع، با هر ضربه‌ای که به توپ زده می‌شود، اطلاعات دقیقی همچون سرعت، چرخش، محل زدن سرویس و دیگر جزئیات تنها با یک کلیک نمایش داده خواهد شد. شرکت Infosys از اطلاعات
 
 Hawk Eye برای ایجاد نمای انیمیشنی برای هر ضربه استفاده می‌کند. این کار تقریبا در لحظه و با کمترین تاخیری صورت می‌گیرد که امکان تجزیه و تحلیل آنی بازی و همچنین کسب دقیق‌ترین جزئیات از اتفاقات آن را برای مخاطبان فراهم می‌کند.
 
  افزایش شور طرفداران
ویژگی دیگر در این مسابقات، استفاده از سیستم AO Virtual Span است که هواداران را به‌طور مجازی به ورزشگاه چندمنظوره Rod Laver Arena می‌برد. با کمک این فناوری، دیدی سه بعدی از محیط ورزشگاه و اطلاعات مرتبط با مسابقه، پیش روی هوادار قرار می‌گیرد و حس حضور در این ورزشگاه را به وی القا می‌کند. همچنین اپلیکیشن AO Fan APP نیز برای طرفداران این مسابقات طراحی شده که محتوای غنی‌تر و گشت‌وگذاری اختصاصی‌تر را با توجه به علاقه‌مندی‌های کاربران برای آنها فراهم می‌کند.
 
  دریافت اطلاعات تحلیلی
مورد بعدی به بازیکنان و مربیان مربوط می‌شود. قابلیتی تحت عنوان AI Video Analysis در اپلیکیشن‌های ویژه بازیکنان و مربیان تعبیه شده است که می‌تواند اطلاعات و بررسی‌های تحلیلی دقیقی را از در اختیار بازیکنان و تیم‌هایشان قرار دهد. این ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی، قادر است بازیکن و حریف وی را تجزیه و تحلیل کند و جزئیاتی را درخصوص تکنیک‌های هر بازیکن در حین بازی ارائه دهد. درواقع با کمک این اپلیکیشن، مربیان یا اعضای تیم‌های ورزشی که ممکن است به‌دلیل همه‌گیری کرونا، امکان حضور در این مسابقات و همراهی با دیگر اعضا را پیدا نکرده باشند، می‌توانند از راه دور و از طریق این اپلیکیشن با بازیکنان حاضر در بازی‌های تنیس آزاد استرالیا در ارتباط باشند و راهنمایی خود را بر مبنای این اطلاعات، در اختیارشان بگذارند.
 
همچنین ویژگی AI Shot of the Day، با استفاده از فناوری یادگیری ماشینی و بعد از پایان هر روز،‌ هایلایت‌ها و یا همان صحنه‌های جالب بازی را انتخاب می‌کند که در این بین، مواردی همچون سریع‌ترین سرویس، واکنش تماشاگران، احساسات بازیکنان در طول بازی و غیره مشاهده می‌شود.
 
  ایجاد تجربه‌ای جدید و متفاوت
یکی دیگر از تازه‌های تکنولوژی در مسابقات تنیس اوپن استرالیا، ‌هاب ۳D AO Virtual است که به‌منظور از میان برداشتن محدودیت‌های فیزیکی برای شرکا و اسپانسرهای مسابقات طراحی شده است. این‌ هاب امکان دسترسی گسترده و پیشرفته پارتنرهای مسابقات به رویدادهای اختصاصی را فراهم می‌کرد. آنها می‌توانند از این طریق، از اتفاقات پشت صحنه این رویداد مطلع شوند، به کلینیک‌های این مسابقات دسترسی داشته باشند، بازی‌ها را به‌صورت ۳۶۰ درجه ببینند، در جلسات مختلف شرکت کنند و بسیاری از امکانات دیگر که در نوع خود کم‌نظیر است.